سورهٔ انشقاق
انشقاق، انشقت، إذا السماء انشقت
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ إِذَا السَّمَاءُ انشَقَّتْ
وقتی که آسمان شکافته شود {انسان حین مرگ با خروج روح انسانی از آن، آسمان روح حیوانیش شکافته میشود، و کواکب قوای او پراکنده میشوند و فرو میریزند و فرو میافتند و کوههای اعضایش و کوههای انانیّتش متلاشی میشوند، و زمین بدنش و اعضایش انبساط مییابد، و جمیع قوای انسانیّه و حیوانیّه که همان اثقال (سنگینیها) آن هستند خارج میشوند و از آن خالی میشوند، و چون عالم صغیر نمونهای از عالم کبیر است هر آنچه که در آن واقع میباشد، ایضاً در عالم کبیر واقع میباشد و انشقاق آسمان عالم کبیر و انکدار (فرو ریختن) کواکب آن و انتثار (فرو افتادن، پاره پاره شدن) آنها و اندکاک (متلاشی شدن) کوهها و غیر ذلک ظاهر میشود}
- ترجمه سلطانیوقتی که آسمان شکافته شود
- ترجمه راستینهنگامی که آسمان شکافته شود.
- ترجمه الهی قمشهای٣ وَإِذَا الْأَرْضُ مُدَّتْ
و وقتی که زمین [با خروج آنچه که جمع آن و قبض آن از روح انسانی به آن است و با اندکاک کوههای عالم کبیر و تسطیح آکام (پشتهها) آن و تلال (تلّها) آن و وهاد (زمینهای پست و هموار) آن] پهن شود
- ترجمه سلطانیو وقتی که زمین پهن شود
- ترجمه راستینو هنگامی که زمین وسیع و منبسط شود.
- ترجمه الهی قمشهای٤ وَأَلْقَتْ مَا فِيهَا وَتَخَلَّتْ
و آنچه [از قوای موجودهٔ مشهوده و مکمونه] که در آن است را بیرون افکنَد و [از جمیع] خالی شود {زیرا متّصل به ملکوت، ملک را از جمیع آنچه که محجوب آن را در زمین صغیر و کبیر میبیند خالی میبیند}
- ترجمه سلطانیو آنچه که در آن است را بیرون افکند و خالی شود
- ترجمه راستینو هر چه در درون دل پنهان داشته (از مردگان و گنجها و معادن) همه را به کلی بیرون افکند و تهی گردد.
- ترجمه الهی قمشهای٥ وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ
و به پروردگارش [در آن] گوش دهد و محقّق شود [یعنی پروردگارش یا عملش به انسان القاء میکند]
- ترجمه سلطانیو به پروردگارش گوش دهد و محقّق شود
- ترجمه راستینو به فرمان خدا گوش فرا دهد د البته سزد که فرمان او پذیرد (در آن هنگام قیامت بر پا شود).
- ترجمه الهی قمشهای٦ يَاأَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ
ای [تو] ای انسان [تو از نفس خود و حرکات آن غافل هستی، پس بیدار شو تا بدانی که] همانا تو با رنج کوشش به سوی پروردگارت [با جهد و جدّ] کوشش کنندهای، پس ملاقات کنندۀ او هستی
- ترجمه سلطانیای (تو) ای انسان همانا تو با رنج کوشش به سوی پروردگارت کوشش کنندهای، پس ملاقات کنندۀ او هستی
- ترجمه راستینای انسان البته با هر رنج و مشقت (در راه طاعت و عبادت حق بکوش که) عاقبت حضور پروردگار خود میروی.
- ترجمه الهی قمشهای٧ فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ
و امّا کسی که کتابش به [دست] راستش به او داده شود [به اینکه فعلیّت او فعلیّت الهی میباشد و نفس او و قوایش و بدنش و آنچه که در او است با تصرّف فعلیّت الهیّهٔ او باشد زیرا از فعلیّت الهیّهٔ اخیرۀ او به یمنى (طرف راست) تعبیر میشود]
- ترجمه سلطانیو امّا کسی که کتابش به (دست) راستش به او داده شود
- ترجمه راستیناما آن کس که (در آن روز) نامه اعمالش به دست راست دهند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ
و امّا کسی که نامهاش از ورای پشتش [به دستش] داده شود [که آن فعلیّت شیطانیّهٔ او یا حیوانیّهٔ سبعیّه یا بهیمیّه است که از این فعلیّت گاهی به خلف انسان و وراى او تعبیر میشود، برای اینکه آن خلف انسانیّت است زیرا انسانیّت همان لطیفۀ مقبله (اقبال آورنده) بر خداوند مُدبره (پشت کننده) از شیطنت و حیوانیّت است و گاهی از آن به شمال تعبیر میشود، چنانکه از فعلیّت الهیّهٔ او به یمین تعبیر میشود]
- ترجمه سلطانیو امّا کسی که نامهاش از ورای پشتش (به دستش) داده شود
- ترجمه راستینو اما آن کس که نامه اعمالش را از پشت سر (به دست چپ) دهند.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ إِنَّهُ ظَنَّ أَن لَّن يَحُورَ
همانا او گمان میداشت که هرگز باز نخواهد گشت [یعنی مسرور بود برای اینکه او گمان میکرد که به سوی خداوند یا به سوی آخرت باز نمیگردد]
- ترجمه سلطانیهمانا او گمان میداشت که هرگز باز نخواهد گشت
- ترجمه راستینو گمان کرد که ابدا (به سوی خدا) باز نخواهد گشت.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ فَلَا أُقْسِمُ بِالشَّفَقِ
و قسم [ن]میخورم به شفق {شفق سرخی در افق از غروب تا عشای آخر است، یا مراد از آن نوریّت باقی مانده از نفس انسانی بعد از غروب آن در بدن یا در مرتبۀ حیوانی است}
- ترجمه سلطانیو قسم (ن)میخورم به شفق (سرخی غروب آفتاب)
- ترجمه راستینچنین نیست (که خدا از فعل مخلوقش آگه نباشد) قسم به شفق (و روشنی او وقت غروب، هنگام نماز مغرب).
- ترجمه الهی قمشهای١٧ وَاللَّيْلِ وَمَا وَسَقَ
و شب و آنچه که جمع میکند {روز به عنوان سبب برای نشور (پراکنده شدن) و شب برای جمع و سکون میباشد، و همچنین است شب بدن انسان که متضادّات را جمع میکند و متخالفات را الفت میدهد}
- ترجمه سلطانیو شب و آنچه که جمع میکند
- ترجمه راستینو قسم به شب تار و آنچه در خود گرد آورده (و در دل شب خزیده و آرام گرفته).
- ترجمه الهی قمشهای١٩ لَتَرْكَبُنَّ طَبَقًا عَن طَبَقٍ
و هرآینه حتماً از حالتی در حالتی [در مرتبهای فراتر] قرار میگیرید [یعنی مرتبهای فراتر از مرتبهای یعنی بعد از مرتبهای از مراتب آخرت یعنی شما در دنیا در رکوب (سواری) مراتب اخرویّه هستید و لکن شما از آن غافلید، یا حالتی بعد از حالتی است برای ورود احوال مختلفه به شما، یا هرآینه حتماً شما سنن (سنّتها) کسانی که قبل از شما بودهاند را مطابق بر آنان بعد از جمعی دیگر مطابق با آنها مرتکب میشوید، یا بعد از حالتی دیگر مطابق شده با حالت آنان چنانکه در اخبار هست که شما در عذر آوردن دربارۀ اوصیاء بعد از انبیاء (ع) حتماً راه کسانی از امّتهایی که قبل از شما بودند را طی میکنید]
- ترجمه سلطانیو هرآینه حتماً از حالتی در حالتی (در مرتبهای فراتر) قرار میگیرید
- ترجمه راستین(قسم به این امور) که شما حوال گوناگون و حوادث رنگارنگ (از نخستین خلقت تا مرگ و برزخ و ورود به بهشت و دوزخ) خواهید یافت.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ وَإِذَا قُرِئَ عَلَيْهِمُ الْقُرْآنُ لَا يَسْجُدُونَ
و وقتی که قرآن بر آنان قرائت میشود سجده نمیکنند [یعنی برای خداوند خضوع نمیکنند]
- ترجمه سلطانیو وقتی که قرآن بر آنان قرائت میشود سجده نمیکنند
- ترجمه راستینو چون بر آنان آیات قرآن تلاوت شود سجده حق نمیکنند؟
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُوعُونَ
و خداوند داناتر است به آنچه که پنهان میکنند [یعنی به آنچه که در قلوب خود ضمیر میدارند یا به آنچه که در نفوسشان از نتایج اعمالشان جمع میکنند]
- ترجمه سلطانیو خداوند داناتر است به آنچه که پنهان میکنند
- ترجمه راستینو خدا به آنچه در دل پنهان میدارند (از خود آنها) داناتر است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ
مگر کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح کردند برای آنان پاداشی بی منّت [یعنی غیر مقطوع یا بدون منّت به آن بر آنان] هست.
- ترجمه سلطانیمگر کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح کردند برای آنان پاداشی بی منّت (قطع ناشدنی) هست.
- ترجمه راستینمگر آنان که ایمان آرند و نیکوکار شوند که آنها را اجری بی منّت و ثوابی بی نهایت (در بهشت جاودانی) خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای