سورهٔ غاشیه
غاشیه، هل أتاک حدیث الغاشیه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ الْغَاشِيَةِ
آیا داستان غاشیه به تو آمد {غاشيه داهیّه (مصیبت) است که عموم افراد مردم را شامل میشود، یا شامل جمیع اعضای انسان و اجزای او میشود، و مراد از آن شدائد (سختیها) قیامت یا خود روز قیامت یا شدائد جهنّم است}
- ترجمه سلطانیآیا داستان غاشیه (هنگامۀ مصیبت فراگیر) به تو آمد
- ترجمه راستین(ای رسول ما) آیا خبر هولناک قیامت و بلیّه عالم گیر محشر بر تو حکایت شده است؟
- ترجمه الهی قمشهای٣ عَامِلَةٌ نَّاصِبَةٌ
عمل کنندهٔ رنج کشیده هستند {مراد از وجوه، وجوه (چهرهها) ابدان یا اشراف مردم است، و معنی میدهد وجوه در دنیا عاملۀ اعمالى بودند که میپنداشتند که برای آنها حسنات هست و در اعمال آن ناصبه (رنج کشیده) بودند در آنروز خاشعه (فروتن) ذلیله (زبون) هستند که نه عمل کردنش و نه رنج بردنش در عمل کردن آن به آنها نفع نمیرساند، برای اینکه آنان اصحاب آرائی و اهوائی بودند، یا معنی میدهد چهرههایی که در آنروز در جهنّم خاشعۀ عامله (کارگر) هستند، زیرا آنان مکلّف میشوند که کوهی از آهن را بالا ببرند، یا معنی میدهد عامله در دنیا ناصبه (خسته شده) در آخرت است}
- ترجمه سلطانیعمل کنندهٔ رنج کشیده هستند
- ترجمه راستینو همه کارشان رنج و مشقّت است.
- ترجمه الهی قمشهای٦ لَّيْسَ لَهُمْ طَعَامٌ إِلَّا مِن ضَرِيعٍ
خوراکی جز از ضریع (عوسج) ندارند {ضریع در لغت نوعی از خار است که به آن شبرق گفته میشود و آن اخبث (خبیثترین) طعام و ابشع (گلوگیرترین) آن است که جنبندهای آن را نمیچرد و در جهنّم چیزی امّر (تلختر) از صبر و انتن (گندهبوتر) از جیفه (مردار) و احرّ (گرمتر) از آتش است} {گفته شده آنان کسانی هستند که با دین خدا مخالفت کردند و نماز خواندند و روزه گرفتند و نصب عداوت بر امیر المؤمنین کردند عمل کردند و نصب کردند و از آنان چیزی از افعالشان قبول نمیشود و چهرههای آنها با آتش سوزان سوزانده میشود}
- ترجمه سلطانیخوراکی جز از عوسج (گیاهی خاردار سمّی خشک) ندارند
- ترجمه راستینطعامی غیر ضریع دوزخ (که علفی بد طعم و بوست) غذای آنها نیست.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ فِيهَا عَيْنٌ جَارِيَةٌ
در آن چشمهای جاری شده [احسن (بهتر) و ابهی (زیباتر)] هست [و آب آن گواراتر از چشمۀ واقفه (راکد) است، و جریان چشمههای جنّت در اخادید (شیارها، شکافها) نیست بلکه آن به ارادۀ مالک آنها است، که هرگاه اراده کند بر هر مکان که بخواهد آن را جارى میسازد]
- ترجمه سلطانیدر آن چشمهای جاری شده هست
- ترجمه راستیندر آن بهشت چشمهها (ی آب زلال و گوارا) جاری است.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ أَفَلَا يَنظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ
آیا پس به شتر نظر نمیکنند که چگونه خلق شد [خدای تعالی آن را عظیم الجثّه خلق کرد به حیثی که بارهای سنگین را حمل میکند، بر بار میخوابد، و با بار بلند میشود، و گرسنگی و تشنگی را تحمّل میکند تا آنکه بر قطع (طی کردن) مفاوز (صحراها) دور قوّت بدارد، با جثّۀ بزرگش منقاد اطفال است، طویل العنق (گردن دراز) است تا آنکه بر آن بیاید که گیاه را ایستاده بچرد بدون حاجت به بروک (خوابیدن شتر) که هر آنچه که از زمین میروید را بچرد تا آنکه برای آن در هر صقعی (ناحیهای) از زمین بقاء یابد]
- ترجمه سلطانیآیا پس به شتر نظر نمیکنند که چگونه خلق شد
- ترجمه راستینآیا مردم در خلقت شتر نمینگرند که چگونه (به انواع حکمت و منفعت برای بشر) خلق شده است؟
- ترجمه الهی قمشهای١٨ وَإِلَى السَّمَاءِ كَيْفَ رُفِعَتْ
و به آسمان که چگونه بر افراشته شده [و در بالا بودن آن تولید موالید و تعیّش (زندگانی) آنها و بقای آنها هست زیرا همه منوط به تأثیر کواکب و تأثیر اشعه پراکندن آنها هستند، و اگر این بلندی نبود این تأثیرات اثر نمیکرد]
- ترجمه سلطانیو به آسمان که چگونه بر افراشته شده
- ترجمه راستینو در خلقت کاخ بلند آسمان فکر نمیکنند که چگونه آن را بر افراشتهاند؟
- ترجمه الهی قمشهای١٩ وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ
و به کوهها که چگونه نصب شدهاند [و در نصب آنها تهیّهٔ اسباب معاش شما از تولید معادن در آنها، و پهن کردن دامنۀ آنها، و تکوّن (درست شدن) آب تحت آنها و سهولت جریان چشمهها و قنوات از آنها هست]
- ترجمه سلطانیو به کوهها که چگونه نصب شدهاند
- ترجمه راستینو کوهها را نمیبینند که چگونه بر زمین کوبیدهاند؟
- ترجمه الهی قمشهای٢١ فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنتَ مُذَكِّرٌ
پس [وقتی که حال کفّار چنین و حال مؤمنین چنان میباشد و ادلّه بر آن بسیار است پس به مؤمنین از جهت ترغیب در آنچه که خداوند برای ایشان آماده کرده و به کافران از جهت تحذیر از آنچه که با بدی اعمالشان به آن مبتلا میشوند] یادآوری کن جز این نیست که تو تذکّر دهندهای [یعنی شأن تو بحسب رسالتت تذکير (یادآوری کردن) است چه بشنوند یا نشنوند]
- ترجمه سلطانیپس یادآوری کن جز این نیست که تو تذکّر دهندهای
- ترجمه راستینپس خلق را (به حکمتهای الهی) متذکر ساز که وظیفه پیغمبری تو غیر از این نیست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ إِلَّا مَن تَوَلَّى وَكَفَرَ
مگر کسی که روی گرداند و کفر ورزید [یعنی تو به عنوان مسلّط بر آنان نیستی نه بحسب ابدان آنها که با آنان بجنگی و آنها را مجبور بر قبول کنی و نه بحسب ارواح آنان که در آنان بحسب مرتبۀ رسالتت تصرّف کنی و آنان را از آنچه که آنان بر آن هستند تغییر دهی مگر کسی که روی بگرداند زیرا تو بحسب رسالتت بحسب بدنش بر او مسلّطی، که با او بجنگی و او را مجبور بر قبول تذکیر (یادآوری) کنی]
- ترجمه سلطانیمگر کسی که روی گرداند و کفر ورزید
- ترجمه راستینجز آنکه هر کس (پس از تذکر) روی از حق بگرداند و کافر شود.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ فَيُعَذِّبُهُ اللَّهُ الْعَذَابَ الْأَكْبَرَ
پس خداوند او را به عذاب بزرگتر [یعنی عذاب قتل و اسر (اسارت) و نهب (غارت) بر دست تو در دنیا و عذابى بزرگتر از آن نیست، یا خداوند او را در آخرت با عذاب اکبر و همان عذاب در آتش] عذاب میکند
- ترجمه سلطانیپس خداوند او را به عذاب بزرگتر عذاب میکند
- ترجمه راستیناو را خدا به عذابی بزرگ (در دوزخ) معذب کند.
- ترجمه الهی قمشهای