سورهٔ بلد
بلد، لا أقسم بهذا البلد
١١ فَلَا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ
پس عقبه (گردنه، راه سخت) را بالا نرفت {مراد از آن عقبات (عقبههای) نفس است که همان رذایل هستند که مرقاتی (موضع بالا رفتنی، نردبانی، پلکانی) سختتر از آن نیست، زیرا عبور از آنها و تخلیۀ نفس از آنها و ترقّی از آنها به خصایل اصعب (سختترین) هر چیز است و به عبور از رذایل و دخول در خصایل تفسیر شده}
- ترجمه سلطانیپس عقبه (گردنه، راه سخت) را بالا نرفت
- ترجمه راستینباز هم به عقبه (تکلیف) تن در نداد.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ فَكُّ رَقَبَةٍ
آزاد کردن برده [نفس خود از تقیّد به قیود نفس] است {اگر مراد از آن اصل خصال و روح آن باشد که از آن به فناء از نسبت دادن افعال و صفات به نفس خود بلکه از نسبت دادن ذات به نفس خود تعبیر میشود و لذلک آن بر جمیع مقدّم شده، و اگر مراد از آن آزاد کردن رقاب (بندگان) مردم از رقیّت (بردگی) انفسشان و از آتش باشد اشاره به اشرف اقسام عدل میباشد، و اگر مراد از آن فک رقاب (آزاد کردن بردگان) بردگان صوری از بردگی باشد اشاره به اعلی اقسام سخاوت میباشد که آن اشرف انواع عفّت است} {قوای چهارگانهٔ علّامه و عمّاله و شهویّه و غضبیّه انسان هر کدام دارای اعتدال و توسّط بین افراط و تفریط در آثار هستند، توسّط و اعتدال از آنها ممدوح و مطلوب، و افراط و تفریط مذموم و قبیح است، اعتدال علّامه به تمییز آن بین حقّ و باطل و محقّ و مبطل و خیر و شرّ كما هى (همانطور که هست) است، و آن تمیز حکمت علمی نامیده میشود، و حکمت علمی همان تمیز بین ذوات و اقوال و افعال و احوال و اخلاق و علوم و وجدانات و خطورات و خیالات و مشاهدات و التفاتات قلب از حیث ارتباط آنها و رجوع آنها به آخرت است و دارای دو طرف افراط و تفریط نمیباشد، بلکه جربزه که عِدْوْ (حدّ و نهایت) آن افراط قوّهٔ علّامهٔ نفسانیّه است به عنوان تفریط و به عنوان قصور برای نفس از رسیدن به درجهٔ حکمت است، برای اینکه جربزه همان تصرّف بحسب علم وهمی در امور دنیویّه به عنوان زائد بر آنچه است که شایسته است و آن جز از نقصان ادراک امور اخرویّه نیست، پس جربزه و بلادت (کُند ذهنی مقابل ذكاء و فِطْنَت) که دو عِدْوْ (حدّ و نهایت) آن، دو طرف افراط علّامه و تفریط آن هستند آن دو از قسم بلادت شمرده شدهاند و به خاطر عدم طرف افراط مذموم برای حکمت گفتهاند که رذایل بحسب امّهات هفت هستند و خصائل بحسب امّهات چهار هستند، و اعتدال عمّاله به این است که تحت حکم عاقلهٔ علّامه باشد و اینکه بنابر اتیان به آنچه که عاقله به آن امر میکند قادر شود و عدل نامیده میشود که همان وضع هر شیئی در محلّ خود است و آن ممکن نمیشود مگر با استخدام شهویّه و غضبّیه، و دو طرف افراط آن و تفریط آن ظلم و انظلام نامیده میشوند، و اعتدال قوّهٔ شهویّه به این است که به عنوان مطیع برای عمّاله منقاده برای عاقلهٔ علّامه باشد و اعتدال آن عفّت نامیده میشود، و دو طرف افراط آن و تفریط آن شَرَه و خمود نامیده میشوند، و اعتدال غضبیّه شجاعت نامیده میشود و دو طرف افراط آن و تفریط آن تهوّر و جُبن نامیده میشوند، و گاهی گفته میشود: که قوای چهارگانه در انسان همان بهیمیّت و سبعیّت و شیطنت که همان علّامهٔ نفسانی وهمی است و عاقله که همان علّامهٔ عقلانی است هستند و عمّاله خادمهٔ قوای چهارگانه قرار داده میشود و عدل متوسّط بین ظلم و انظلام از شعب شجاعت قرار داده میشود، و حکمت که همان توسّط بین بلادت و جربزه است از مقتضیات علّامهٔ نفسانیّه قرار داده میشود، و مقتضای علّامهٔ عقلانیّه تعدیل قوای سهگانه و تعدیل عمّاله قرار داده میشود به حیثی که چیزی از آن از حکم عاقله خارج نمیشود و عدالت نامیده میشود و این عدالت دو طرف افراط و تفریط ندارد، بلکه فقط تفریط دارد و تفریط آن همان قصور عاقله از تسخیر قوای سهگانه و همان ظلم از قوا و انظلام بر عاقله است و مانند این است که علّامهٔ نفسانیّه از عمّاله از جعل عمّاله به عنوان منشأ برای بعضی خصائل برای تلازم واقع بین آن دو اراده شده}
- ترجمه سلطانیآزاد کردن برده است
- ترجمه راستینآن بنده (در راه خدا) آزاد کردن است.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ ثُمَّ كَانَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ
سپس از کسانی باشد که ایمان آوردهاند {اشاره به افضل انواع حکمت است} و یکدیگر را به صبر [یعنی حبس نفس از جزع (بیتابی) هنگام مصیبت، و از معصیت هنگام اقتضای قوای نفسانی، و بر طاعت] توصیه کردند {اشاره به شجاعت است} و یکدیگر را به مرحمت توصیه کردند {اشاره به عدالت است، زیرا عدل که آن وضع (نهادن) هر چیزی در محلّ آن است نمیآید مگر با مرحمت، و تواصى (به یکدیگر توصیّه کردن) به آن شعبهای از عدالت است}
- ترجمه سلطانیسپس از کسانی باشد که ایمان آوردهاند و یکدیگر را به صبر توصیه کردند و یکدیگر را به مرحمت توصیه کردند
- ترجمه راستینو آن گاه هم از آنان باشد که ایمان آورده و یکدیگر را به اهمیتت صبر و مهربانی با خلق سفارش میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا هُمْ أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ
و کسانی که به آیات ما کفر ورزیدهاند آنها اصحاب چپ هستند
- ترجمه سلطانیو کسانی که به آیات ما کفر ورزیدهاند آنها اصحاب چپ هستند
- ترجمه راستینو آنان که به آیات ما (قرآن و دیگر کتب آسمانی) کافر شدند آنها اهل شومی و شقاوتند (نامه عمل به دست چپ دارند).
- ترجمه الهی قمشهای