سورهٔ ضحی

محل نزول:   مکّه
تعداد کل آیات: ۱۱
نام‌های سوره:
ضحی
نمایش آیات ۱ الی ۱۰ | صفحه بعدی (نمایش تمام آیات سوره)
تفسیر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم


١ وَالضُّحَى

سوگند به هنگام بلند شدن خورشید {خطاب در اینجا به خود محمّد صلّی الله علیه و آله و مقدّم در نظر او روشنی عالم ارواح است به خلاف سورهٔ گذشته که مخاطب در آن کسانی هستند که سعی آنها پراکنده و مختلف است و غالب بر آنها تقیّد به عالم طبع ظلمانی است}

- ترجمه سلطانی

سوگند به هنگام بلند شدن خورشید

- ترجمه راستین

قسم به روز روشن (یا هنگام ظهر آن).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ وَاللَّيْلِ إِذَا سَجَى

و به شب هنگام [نهایت] تاریکی [و آرامش آن]

- ترجمه سلطانی

و به شب هنگام (نهایت) تاریکی (و آرامش آن)

- ترجمه راستین

و قسم به شب به هنگام آرامش آن.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى

که خداوند تو را وا نگذاشته و دشمن نداشته است

- ترجمه سلطانی

که خداوند تو را وا نگذاشته و دشمن نداشته است

- ترجمه راستین

که خدای تو هیچ گاه تو را ترک نگفته و بر تو خشم ننموده است (چهل روز بر رسول وحی نیامد، دشمنان به طعنه گفتند: خدا از محمد قهر کرده. این آیه رد بر آنهاست).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَّكَ مِنَ الْأُولَى

و آخِر برای تو بهتر از اوّل است [یعنی منزل آخِرت برای تو از منزل نخستین که دنیا باشد بهتر است یا مرتبهٔ پسین از وحی جبرئیل برای تو بهتر است از بار نخستین]

- ترجمه سلطانی

و آخر برای تو بهتر از اوّل است

- ترجمه راستین

و البته عالم آخرت برای تو بسی بهتر از نشأه دنیاست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى

زود است که خدای تو آنچه را بخواهی به تو بخشد تا راضی شوی [یعنی زود است که خدای تو به تو در دنیا یا در آخرت آنچه را که بواسطهٔ آن مقام رضا برای تو حاصل شود یا بواسطهٔ آن راضی و خشنود شوی عنایت کند]

- ترجمه سلطانی

زود است که خدای تو آنچه را بخواهی به تو بخشد تا راضی شوی

- ترجمه راستین

و پروردگار تو به زودی به تو چندان عطا کند که تو راضی شوی (در دنیا نصرت و در آخرت مقام شفاعت به تو بخشد).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَى

آیا خداوند تو را یتیم نیافت و جای داد [زیرا که تو ابتداء از پدر و بعداً هم از مادر یتیم شدی و خداوند تو را جای داد و به سوی خود کشانید یا آنکه یتیم و بی‌‌نظیر و بی‌‌مانند یافت و مردم را به سوی تو کشانید]

- ترجمه سلطانی

آیا خداوند تو را یتیم نیافت و جای داد

- ترجمه راستین

آیا خدا تو را یتیمی نیافت که در پناه خود جای داد؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَى

و تو را گمراه یافت و هدایت کرد [یعنی تو را در مرتبهٔ کمال مطلق ناقص و قاصر یافت و به سوی خود هدایت نمود یا تو را در امر زندگانی متحیّر و سرگردان دید و به سوی تدبیر زندگانی هدایت کرد زیرا به کسی هم که در کار خود سرگردان باشد گمراه گفته می‌‌شود، یا تو را در شناسائی کتاب و ایمان ناقص یافت و به آن دو هدایت نمود]

- ترجمه سلطانی

و تو را گمراه یافت و هدایت کرد

- ترجمه راستین

و تو را (در بیابان مکه) ره گم کرده و حیران یافت (در طفولیت که حلیمه دایه‌ات آورد تا به جدّت عبد المطّلب سپارد در راه مکه گم شدی، حلیمه و عبد المطلب سخت پریشان شدند و خدا زود آنها را به تو) ره نمایی کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ وَوَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَى

و تو را نادار دید و دارا کرد [یعنی تو را نادار و محتاج در مال دنیا یافت و بواسطهٔ مال خدیجه یا بواسطهٔ قناعت دارا گردانید یا آنکه تو را از حیث علم نادار یافت و بواسطهٔ وحی بی‌‌نیاز گردانید، یا تو را صاحب عیال یافت و دارا نمود، یا تو را دید که متحمّل و عهده‌‌دار روزی‌‌های معنوی و روحی قوم خود هستی و تو را بواسطهٔ وحی دارا کرد]

- ترجمه سلطانی

و تو را نادار دید و دارا کرد

- ترجمه راستین

و باز تو را فقیر (الی الله) یافت (به دولت نبوت) توانگر کرد (و نعمت رسالت عطا نمود).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ

پس تو [نیز به شکرانهٔ آن] یتیم را آزار مکن [و از خود دور مکن خواه یتیم از پدر صوری که بخواهی حقّ او را در مالش تضییع کنی یا یتیم از پدر روحانی یعنی امام به این طریق که پیشوائی نداشته باشد یا از پیشوای خود بواسطهٔ غیبت یا رحلت امام منقطع شده و دور افتاده باشد یا به آنکه حضور ملکوتی برای او دست نداده باشد هر چند به ظاهر در حضور امام باشد یا یتیم از علم را مقهور مکن یا آنکه یتیم صوری را تحقیر مکن]

- ترجمه سلطانی

پس تو (نیز به شکرانهٔ آن) یتیم را آزار مکن (و تحقیر منما)

- ترجمه راستین

پس تو هم یتیم را هرگز میازار.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ

و درخواست کننده را [نیز] ناامید مگردان [و از خود مران و زجر مده و مراد کسی است که از لوازم دنیوی یا امری از امور اخروی را درخواست نماید]

- ترجمه سلطانی

و درخواست کننده را (نیز) ناامید مگردان

- ترجمه راستین

و فقیر و گدای سائل را به زجر مران.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
(نمایش تمام آیات سوره)