سورهٔ ضحی
ضحی
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ وَالضُّحَى
سوگند به هنگام بلند شدن خورشید {خطاب در اینجا به خود محمّد صلّی الله علیه و آله و مقدّم در نظر او روشنی عالم ارواح است به خلاف سورهٔ گذشته که مخاطب در آن کسانی هستند که سعی آنها پراکنده و مختلف است و غالب بر آنها تقیّد به عالم طبع ظلمانی است}
- ترجمه سلطانیسوگند به هنگام بلند شدن خورشید
- ترجمه راستینقسم به روز روشن (یا هنگام ظهر آن).
- ترجمه الهی قمشهای٣ مَا وَدَّعَكَ رَبُّكَ وَمَا قَلَى
که خداوند تو را وا نگذاشته و دشمن نداشته است
- ترجمه سلطانیکه خداوند تو را وا نگذاشته و دشمن نداشته است
- ترجمه راستینکه خدای تو هیچ گاه تو را ترک نگفته و بر تو خشم ننموده است (چهل روز بر رسول وحی نیامد، دشمنان به طعنه گفتند: خدا از محمد قهر کرده. این آیه رد بر آنهاست).
- ترجمه الهی قمشهای٤ وَلَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَّكَ مِنَ الْأُولَى
و آخِر برای تو بهتر از اوّل است [یعنی منزل آخِرت برای تو از منزل نخستین که دنیا باشد بهتر است یا مرتبهٔ پسین از وحی جبرئیل برای تو بهتر است از بار نخستین]
- ترجمه سلطانیو آخر برای تو بهتر از اوّل است
- ترجمه راستینو البته عالم آخرت برای تو بسی بهتر از نشأه دنیاست.
- ترجمه الهی قمشهای٥ وَلَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضَى
زود است که خدای تو آنچه را بخواهی به تو بخشد تا راضی شوی [یعنی زود است که خدای تو به تو در دنیا یا در آخرت آنچه را که بواسطهٔ آن مقام رضا برای تو حاصل شود یا بواسطهٔ آن راضی و خشنود شوی عنایت کند]
- ترجمه سلطانیزود است که خدای تو آنچه را بخواهی به تو بخشد تا راضی شوی
- ترجمه راستینو پروردگار تو به زودی به تو چندان عطا کند که تو راضی شوی (در دنیا نصرت و در آخرت مقام شفاعت به تو بخشد).
- ترجمه الهی قمشهای٦ أَلَمْ يَجِدْكَ يَتِيمًا فَآوَى
آیا خداوند تو را یتیم نیافت و جای داد [زیرا که تو ابتداء از پدر و بعداً هم از مادر یتیم شدی و خداوند تو را جای داد و به سوی خود کشانید یا آنکه یتیم و بینظیر و بیمانند یافت و مردم را به سوی تو کشانید]
- ترجمه سلطانیآیا خداوند تو را یتیم نیافت و جای داد
- ترجمه راستینآیا خدا تو را یتیمی نیافت که در پناه خود جای داد؟
- ترجمه الهی قمشهای٧ وَوَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدَى
و تو را گمراه یافت و هدایت کرد [یعنی تو را در مرتبهٔ کمال مطلق ناقص و قاصر یافت و به سوی خود هدایت نمود یا تو را در امر زندگانی متحیّر و سرگردان دید و به سوی تدبیر زندگانی هدایت کرد زیرا به کسی هم که در کار خود سرگردان باشد گمراه گفته میشود، یا تو را در شناسائی کتاب و ایمان ناقص یافت و به آن دو هدایت نمود]
- ترجمه سلطانیو تو را گمراه یافت و هدایت کرد
- ترجمه راستینو تو را (در بیابان مکه) ره گم کرده و حیران یافت (در طفولیت که حلیمه دایهات آورد تا به جدّت عبد المطّلب سپارد در راه مکه گم شدی، حلیمه و عبد المطلب سخت پریشان شدند و خدا زود آنها را به تو) ره نمایی کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٨ وَوَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَى
و تو را نادار دید و دارا کرد [یعنی تو را نادار و محتاج در مال دنیا یافت و بواسطهٔ مال خدیجه یا بواسطهٔ قناعت دارا گردانید یا آنکه تو را از حیث علم نادار یافت و بواسطهٔ وحی بینیاز گردانید، یا تو را صاحب عیال یافت و دارا نمود، یا تو را دید که متحمّل و عهدهدار روزیهای معنوی و روحی قوم خود هستی و تو را بواسطهٔ وحی دارا کرد]
- ترجمه سلطانیو تو را نادار دید و دارا کرد
- ترجمه راستینو باز تو را فقیر (الی الله) یافت (به دولت نبوت) توانگر کرد (و نعمت رسالت عطا نمود).
- ترجمه الهی قمشهای٩ فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلَا تَقْهَرْ
پس تو [نیز به شکرانهٔ آن] یتیم را آزار مکن [و از خود دور مکن خواه یتیم از پدر صوری که بخواهی حقّ او را در مالش تضییع کنی یا یتیم از پدر روحانی یعنی امام به این طریق که پیشوائی نداشته باشد یا از پیشوای خود بواسطهٔ غیبت یا رحلت امام منقطع شده و دور افتاده باشد یا به آنکه حضور ملکوتی برای او دست نداده باشد هر چند به ظاهر در حضور امام باشد یا یتیم از علم را مقهور مکن یا آنکه یتیم صوری را تحقیر مکن]
- ترجمه سلطانیپس تو (نیز به شکرانهٔ آن) یتیم را آزار مکن (و تحقیر منما)
- ترجمه راستینپس تو هم یتیم را هرگز میازار.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ
و درخواست کننده را [نیز] ناامید مگردان [و از خود مران و زجر مده و مراد کسی است که از لوازم دنیوی یا امری از امور اخروی را درخواست نماید]
- ترجمه سلطانیو درخواست کننده را (نیز) ناامید مگردان
- ترجمه راستینو فقیر و گدای سائل را به زجر مران.
- ترجمه الهی قمشهای١١ وَأَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ
و نعمت خدای خود {نعمت حقیقی همان ولایت است یا چیزی است که به اهل ولایت از جهت ولایتی داده شود خواه از لوازم زندگی دنیا و عوارض آن و خواه از لوازم زندگی اخروی و مقاصد آن بوده باشد و خواه به صورت نعمت یا صورت بلاء باشد} را به دیگران [هم] بگوی {تحدیث اظهار کردن است و آن اعمّ است از اینکه به عمل یا گفتن یا نوشتن یا اشاره باشد}.
- ترجمه سلطانیو نعمت خدای خود را به دیگران (هم) بگوی.
- ترجمه راستینو اما نعمت پروردگارت را (که مقام نبوت و تقرب کامل به خدا یافتی، بر امت) باز گو.
- ترجمه الهی قمشهای