سورهٔ توبه
توبه، برائت، فاضحه، عذاب، مقشقشه، منقره، بحوث، حافره، مثیره، مبعثره، مخزیه، منکّله، مشرده، مدمدمه
١٠١ وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ
و [بعضی] از کسانی از اعراب که حول شما هستند منافق هستند و از اهل مدینه که بر نفاق خوی (عادت) کردهاند آنها را نمیشناسی [امّا] ما آنها را میشناسیم بزودی آنها را دو بار عذاب خواهیم کرد [یک بار برای کفرشان و یک بار برای اظهار اسلامشان به نفاق، یا یک بار با نزع آنها از آمالشان و متمنّیاتشان (آرزوهایشان) و یک بار با مشاهدهٔ آنچه که در آخرت برای آنها آماده شده] سپس آنها [در قیامت] به عذابی بزرگ بازگردانده میشوند
- ترجمه سلطانیو (بعضی) از کسانی از اعراب که حول شما هستند منافق هستند و از اهل مدینه که بر نفاق خو کردهاند آنها را نمیشناسی (امّا) ما آنها را میشناسیم بزودی آنها را دو بار عذاب خواهیم کرد سپس آنها به عذابی بزرگ بازگردانده میشوند
- ترجمه راستینو بعضی از اعراب بادیهنشین اطراف شما (اطراف مدینه) منافقند و بعضی اهل شهر مدینه هم منافق و بر نفاق ماهر و ثابتند که تو از آنها آگاه نیستی، ما از آنها آگاهیم، آنان را دو بار عذاب خواهیم کرد (در دنیا قبل از مرگ و در برزخ بعد از مرگ) و عاقبت هم به عذاب سخت ابدی دوزخ بازگردانیده میشوند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٢ وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِـحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَن يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
و دیگرانی که به گناه خود اعتراف کردند عملی صالح و بدیی دیگر را در هم آمیختند چه بسا که خداوند بر آنها توبه (التفات) کند همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه سلطانیو دیگرانی که به گناه خود اعتراف کردند عملی صالح و بدیی دیگر را در هم آمیختند چه بسا که خداوند بر آنها توبه (التفات) کند همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینو بعضی دیگر از آنها به گناهان خود اعتراف کردند که عمل صالح و فعل قبیح هر دو به جای آوردند، امید باشد که خداوند توبه آنان بپذیرد که البته خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٣ خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
[خودت یا به توسط عُمّالت] از اموال آنها به عنوان صدقه بگیر که آنها را پاک کنی و آنها را به آن [وسیله] تزکیّه کنی و [حین اخذ (گرفتن) برای آنها به طلب رحمت] بر آنها دعاء کن همانا دعای تو سبب آرامش آنها است و خداوند شنوا و دانا است
- ترجمه سلطانیاز اموال آنها به عنوان صدقه بگیر که آنها را پاک کنی و آنها را به آن (وسیله) تزکیّه کنی و بر آنها دعاء کن همانا دعای تو سبب آرامش آنها است و خداوند شنوا و دانا است
- ترجمه راستینتو از اموال مؤمنان صدقات را دریافت دار که بدان صدقات نفوس آنها را پاک و پاکیزه میسازی و رشد و برکت میدهی، و آنها را به دعای خیر یاد کن که دعای تو در حق آنان موجب تسلّی خاطر آنها شود و خدا شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٤ أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
آیا ندانستهاند که خداوند است که او توبه را از بندگانش قبول میکند و صدقات را میگیرد و همانا خداوند است که او بسیار توبه (التفات) کننده (کثیر الرجوع به بندگان) و [به بندگان] مهربان است {توبه همان رجوع شخص است از آنچه که الی الله شایسته نیست چه رجوع از جهت باطن به مظهر باطنی خداوند باشد که همان قلب است، یا از جهت ظاهر به مظهر او که همان نبیّ (ص) یا امام (ع) یا خلفای آن دو هستند، و لهذا این رجوع، و قبول توبه به این معنی، اعمال و مواثیق (پیمانها) مقرّرهای است که از زمان آدم (ع) بین آنها جاری میباشد، و اگرچه برای شرافت آن و ضنّت (بخل شدید) نسبت به آن، از غیر اهلش آن را کتمان کردهاند و اثرش را از سینههای کسانی که بر آن اطلاع یافتند و از آن برگشتند محو نمودند، تا مبادا مانند سایر رسوم ملّت مبتذل شود، و در کتاب و سنّت در اغلب همان توبه به همین معنی استعمال شده و قابل (قبول کننده) بر این توبه همان نبیّ (ص) یا خلیفهٔ او است چنانکه آخذ (گیرنده) بر صدقه ایضاً همان نبیّ (ص) یا خلیفهٔ او (ع) هستند}
- ترجمه سلطانیآیا ندانستهاند که خداوند است که او توبه را از بندگانش قبول میکند و صدقات را میگیرد و همانا خداوند است که او بسیار توبه (التفات) کننده (کثیر الرجوع به بندگان) و مهربان است
- ترجمه راستینآیا مؤمنان هنوز ندانستهاند که محققا خداست که توبه بندگان را میپذیرد و صدقه آنها را قبول میفرماید و خداست که بسیار توبه پذیر و بر خلق مهربان است؟
- ترجمه الهی قمشهای١٠٥ وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِـمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
و بگو عمل کنید پس خداوند و پیامبرش و مؤمنان [خالص بر ایمان متحقّق به آن که آنان خلفاء خداوند بعد از رسول او (ص) هستند] عمل شما را خواهند دید [وگرنه که اکثر مؤمنین ناقص هستند که اطّلاع بر اعمال غیر ندارند] و بزودی به عالم غیب و شهادت بازگردانده خواهید شد آنگاه به شما به آنچه که عمل میکردید خبر میدهد [و بنابر آن اگر خیر است آنگاه به خیر و اگر شرّ است آنگاه به شرّ به شما جزاء میدهد]
- ترجمه سلطانیو بگو عمل کنید پس خداوند و پیامبرش و مؤمنان (خالص بر ایمان متحقّق به آن) عمل شما را خواهند دید و بزودی به عالم غیب و شهادت بازگردانده خواهید شد آنگاه به شما به آنچه که عمل میکردید خبر میدهد
- ترجمه راستینو بگو که هر عمل کنید خدا آن عمل را میبیند و هم رسول و مؤمنان بر آن آگاه میشوند، آن گاه به سوی خدایی که دانای عوالم غیب و شهود است بازگردانیده شوید و او شما را به کردارتان واقف سازد.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٦ وَآخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَإِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
و دیگران تأخیر انداخته شدگان [در انتظار] امر (حکم) خداوند هستند یا آنها را عذاب میکند و یا بر آنها توبه (التفات) میکند و خداوند [به استعداد آنها و استحقاق آنها برای هر کدام از توبه و عذاب] دانا و حکیم است [در عمل خود به هر کدام بحسب عمل او جزاء میدهد و اگرچه به قدر جُویی و مویی باشد]
- ترجمه سلطانیو دیگران تأخیر انداخته شدگان (در انتظار) امر خداوند هستند یا آنها را عذاب میکند و یا بر آنها توبه (التفات) میکند و خداوند دانا و حکیم است
- ترجمه راستینو برخی دیگر (از گناهکاران) آنهایی هستند که کارشان بر مشیّت خدا موقوف است یا آنان را عذاب کنید و یا از گناهشان درگذرد، و خدا دانا و حکیم است.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٧ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِّـمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ
و کسانی که به جهت ضرر رساندن به یکدیگر و به عنوان کفر (برای حصول یا برای تحصیل ازدیاد کفر) و از جهت تفریق بین مؤمنین و به جهت ارصاد [در کمین نشستن، مراقب بودن] مسجدی اتّخاذ کردند برای کسانی که قبلاً با خداوند و رسول او جنگیدهاند و البتّه سوگند یاد میکنند که ما جز نیکی (ارادهٔ نیک یا عاقبت نیک یا خصلت نیک) اراده نکردهایم و خداوند شهادت میدهد که آنها البتّه دروغگویند
- ترجمه سلطانیو کسانی که به جهت ضرر رساندن به یکدیگر و به عنوان (حصول) کفر و از جهت تفریق بین مؤمنین و به جهت ارصاد (در کمین نشستن، مراقب بودن) مسجدی اتّخاذ کردند برای کسانی که قبلاً با خداوند و رسول او جنگیدهاند و البتّه سوگند یاد میکنند که ما جز نیکی اراده نکردهایم و خداوند شهادت میدهد که آنها البتّه دروغگویند
- ترجمه راستینو (گروهی دیگر از منافقانند) آنان که مسجدی برای زیان به اسلام برپا کردند و مقصودشان کفر و عناد و تفرقه کلمه بین مسلمین و ساختن کمینگاهی برای دشمنان دیرینه خدا و رسول بود، و با این همه قسمهای مؤکّد یاد میکنند که ما جز قصد خیر غرضی نداریم، و خدا گواهی میدهد که محققا دروغ میگویند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٨ لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ
هرگز در آنجا [برای اقامهٔ نماز] نایست البتّه مسجدی که از روز اوّل [از ایّام تأسیس آن یعنی مسجد قبا] بر پایهٔ تقوا بناء شده سزاوارتر است که در آن [برای اقامهٔ نماز] بایستی در آنجا مردانی هستند که دوست دارند که [از ارجاس (پلیدیها) باطنی و انجاس (نجاستها) ظاهری] پاک شوند و خداوند پاکیزه کنندگان را دوست میدارد
- ترجمه سلطانیهرگز در آنجا (برای اقامهٔ نماز) نایست البتّه مسجدی که از روز اوّل بر پایهٔ تقوا بناء شده سزاوارتر است که در آن (برای اقامهٔ نماز) بایستی در آنجا مردانی هستند که دوست دارند که پاک شوند و خداوند پاکیزه کنندگان را دوست میدارد
- ترجمه راستینتو (ای رسول ما) هرگز در مسجد آنها (به نماز) مایست که همان مسجد (قبا) که بنیانش از اول بر پایه تقوای محکم بنا گردیده سزاوارتر است به اینکه در آن اقامه نماز کنی، که در آن مسجد مردان پاکی که مشتاق تهذیب نفوس خودند درآیند، و خدا مردان پاک مهذّب را دوست میدارد.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٩ أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِـمِينَ
آیا پس کسی که بنیانش (بنیان وجودش) را بر پروا کردن از خداوند و رضوان اساس کرد بهتر است یا کسی که بنیانش را بر لبهٔ مسیل شکافته شده اساس کرده است؟ که آن را در آتش جهنم فرو میریزاند (سقوط میدهد) [وکسی که اساس بنیانش بر شفیر (کنارهٔ) جهنّم است ظالم است] و خداوند مردمان ظالم را هدایت نمیکند
- ترجمه سلطانیآیا پس کسی که بنیانش را بر پروا کردن از خداوند و رضوان اساس کرد بهتر است یا کسی که بنیانش را بر لبهٔ مسیل شکافته شده اساس کرده است؟ که آن را در آتش جهنم فرو میریزاند و خداوند مردمان ستمکار را هدایت نمیکند
- ترجمه راستینآیا کسی که مسجدی به نیت تقوا تأسیس کرده و رضای حق را طالب است مانند کسی است که بنایی سازد بر پایه سستی در کنار مسیل (لبه پرتگاه دوزخ) که زود به ویرانی کشد و عاقبت او را به آتش دوزخ درافکند؟! و خدا هرگز ستمکاران را هدایت نخواهد فرمود.
- ترجمه الهی قمشهای١١٠ لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
[اهل مسجد ضرار] بنیانشان را که بناء کردهاند پیوسته به عنوان (سبب) تردید (شکّ) در قلوبشان هست تا آنگاه که قلوبشان پاره پاره شود [پس اثری از آن باقی نمیماند تا که به تردید متّصف شوند] و خداوند دانا و حکیم است [به اینکه بنیان آنها سبب جهل آنها و بلاهت آنها است]
- ترجمه سلطانی(آن) بنیانشان را که بناء کردهاند پیوسته به عنوان (سبب) تردید در قلوبشان هست تا آنگاه که قلوبشان پاره پاره شود و خداوند دانا و حکیم است
- ترجمه راستینبنیانی که آنها بنا کردند دلهای ایشان را همیشه به حیرت و شک و ریب افکند تا آنکه از آن دل برکنند، و خدا دانا و حکیم است.
- ترجمه الهی قمشهای