سورهٔ توبه

محل نزول:   مدینه
تعداد کل آیات: ۱۲۹
نام‌های سوره:
توبه، برائت، فاضحه، عذاب، مقشقشه، منقره، بحوث، حافره، مثیره، مبعثره، مخزیه، منکّله، مشرده، مدمدمه
تفسیر

٣١ اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَّا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ

احبارشان (علمای ملّت) و رهبانشان (علمای دین و طریقت) را و مسیح پسر مریم را به عنوان پروردگارانی غیر از خداوند گرفتند {ربّ اطلاق می‌‌شود بر مطاع و آن ربّ در طاعت است، و بر معبود و آن ربّ در عبادت است، و بر مدبّر در وجود و آن ربّ در وجود و بقای او است، و بر خالق و آن ربّ در ایجاد است، و مقصود از ربّ در اینجا همان ربّ در طاعت است حیثی که به آنها گفتند: این حلال است و آن حرام، و این از تورات و انجیل است، و مردم بدون حجّت از آنها گوش (قبول) کردند، و مردم غیر از علمای الهی از آنها برای عدم بصیرتشان به امر دینشان و به امر دنیایشان بنابر وجهی که در عقبایشان به آنها ضرر نرساند ناگزیر از داشتن ربّى بشری هستند که طاعت او را بکنند و آن ربّ مطاع یا منصوب از خداوند است و قول او قول از خداوند و قول خداوند است، و طاعت او طاعت خداوند است، و ربوبیّت او ربوبیّت خداوند است، و یا غیر منصوب از خداوند است پس او غیر خداوند است و او ناشی از غیر خداوند است و طاعت او غیر طاعت خداوند است} و (حال آنکه) جز این امر نشده‌‌اند که خدای واحد [غیر مرکّب در ذاتش و غیر متعدّد در وجود] را بندگی کنند [و طاعت رسولان که از حیثی باشد که آنها رسولان خداوند هستند طاعت خداوند است و طاعت آنها نه از این حیثیت طاعت خداوند نیست]، خدایی جز او نیست او از هر شریکی که [در طاعت و ولایت] می‌‌آورند منزّه است

- ترجمه سلطانی

احبارشان و رهبانشان را و مسیح پسر مریم را به عنوان پروردگارانی غیر از خداوند گرفتند و (حال آنکه) جز این امر نشده‌اند که خدای واحد را بندگی کنند، خدایی جز او نیست او از هر شریکی که می‌آورند منزّه است

- ترجمه راستین

علماء و راهبان خود را (از نادانی) به مقام ربوبیت شناخته و خدا را نشناختند و نیز مسیح پسر مریم را (که متولد از مادر معین و حادث و مخلوق خداست) به الوهیت گرفتند در صورتی که مأمور نبودند جز آنکه خدای یکتایی را پرستش کنند که جز او خدایی نیست، که منزه و برتر از آن است که با او شریک قرار می‌دهند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۱۰
سوره توبه
حزب ۳۸

٣٢ يُرِيدُونَ أَن يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ

می‌‌خواهند که نور خداوند را با دهان‌‌هایشان خاموش کنند و خداوند اباء می‌‌کند مگر آنکه نور خود را تمام نماید و اگرچه کافران کراهت دارند {و مراد از اطفاء بأفواه القاء شبهات و احادیث موضوعه (وضع شده، جعلی) و تحریف در کتاب برای تدلیس بر جهّال، آن به فوت کردن در چراغ تشبیه شده}

- ترجمه سلطانی

میخواهند که نور خداوند را با دهان‌هایشان خاموش کنند و خداوند اباء می‌کند مگر آنکه نور خود را تمام نماید و اگرچه کافران کراهت دارند

- ترجمه راستین

کافران می‌خواهند که نور خدا را با دهانشان (به نَفَس تیره و گفتار جاهلانه خود) خاموش کنند و خدا نگذارد تا آنکه نور خود را در منتهای ظهور و حد اعلای کمال برساند هر چند کافران ناراضی و مخالف باشند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٣ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ

او کسی است که رسولش را به [آنچه که] هدایت [با آن است، یعنی اسلام] و دین حقّ [همان طریق حقّ و همان ولایت و ایمان خاصّ حاصل با بیعت باطنهٔ ولویّ و همان ایمان] فرستاد تا آن را، همگی آن را، بر دین ظاهر سازد و اگرچه مشرکان [به خداوند یا به رسالت یا به ولایت] از آن کراهت داشته باشند

- ترجمه سلطانی

او کسی است که رسولش را به (آنچه که) هدایت (با آن است) و دین حقّ فرستاد تا آن را، همگی آن را، بر دین ظاهر سازد و اگرچه مشرکان از آن کراهت داشته باشند

- ترجمه راستین

اوست خدایی که رسول خود را به هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان عالم تسلط و برتری دهد هر چند مشرکان ناراضی و مخالف باشند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٤ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ

ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید همانا بسیاری از حِبرها و راهب‌‌ها البتّه اموال مردم را به باطل می‌‌خورند و از راه خدا [از نبیّ (ص) یا از ولیّ (ع)] باز می‌‌دارند {و مقصود تعریض است به امّت محمّد (ص) و کسانی که بعد از او به صورت احبار و رهبان می‌‌آیند منجمله نامیده شدگان به علماء و فقهاء و به صوفیّه و عرفاء که سوای آنچه که به آن اعراض و اغراض حاصل می‌‌شود فقه ندارند و سوای دلق و حلق نه معرفت دارند و نه تصوّف} و کسانی هستند که زر و سیم می‌‌اندوزند و آنها را در راه خدا انفاق نمی‌‌کنند پس به آنان به عذابی دردناک بشارت بده

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید همانا بسیاری از حِبرها و راهب‌ها البتّه اموال مردم را به باطل می‌خورند و از راه خدا باز می‌دارند و کسانی هستند که زر و سیم می‌اندوزند و آنها را در راه خدا انفاق نمیکنند پس به آنان به عذابی دردناک بشارت بده

- ترجمه راستین

ای اهل ایمان، بسیاری از علماء و راهبان (یهود و نصاری) اموال مردم را به باطل طعمه خود می‌کنند و (خلق را) از راه خدا منع می‌کنند و کسانی که طلا و نقره را گنجینه و ذخیره می‌کنند و در راه خدا انفاق نمی‌کنند آنها را به عذابی دردناک بشارت ده.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٥ يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَكْنِزُونَ

در روزی که در آتش جهنّم بر آنها (طلا و نقره) آتش افروخته می‌‌شود و پیشانی‌‌هایشان و پهلوهایشان و پشت آنها با آنها داغ می‌‌شود، این [که به آن داغ می‌‌شوید] به (سبب) آنچه است که برای خودتان اندوخته بودید پس بچشید [وبال] آنچه را که ذخیره می‌‌کردید

- ترجمه سلطانی

در روزی که در آتش جهنّم بر آنها (طلا و نقره) آتش افروخته می‌شود و پیشانی‌هایشان و پهلوهایشان و پشت آنها با آنها داغ می‌شود، این به (سبب) آنچه است که برای خودتان اندوخته بودید پس بچشید آنچه را که ذخیره می‌کردید

- ترجمه راستین

روزی که آن طلا و نقره ذخائرشان در آتش دوزخ گداخته شود و پیشانی و پشت و پهلوی آنها را به آن داغ کنند (و فرشتگان عذاب به آنها گویند) این است نتیجه آنچه بر خود ذخیره کردید، اکنون بچشید (آتش حسرت و عذاب) همان سیم و زری که اندوخته می‌کردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٦ إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلَا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ

همانا تعداد ماه‌‌ها نزد خداوند از روزی که آسمان‌‌ها و زمین را [قبل از استقرار آنها نزد شما] خلق کرد در کتاب خداوند [یعنی مکتوب خداوند یا کتاب مبین که همان عقل یا لوح محفوظ است] دوازده ماه است چهار از آنها (ذیقعده و ذیحجّه و محرّم و رجب) حرام هستند آن، دین استوار است پس در آنها به خودتان ظلم نکنید [به اینکه بعضی از شما با بعضی بجنگد و نهب (غارت) کند و اسیر نماید، یا پس در آنها با اعتداء (تجاوز کردن) در آنها به خودتان ظلم نکنید با هتک حرمت آنها با جنگیدن در آنها و ارتکاب سایر آنچه که نمی‌‌سزد] و [در غیر این ماه‌‌ها] با همگی مشرکین بجنگید همانطور که با همگی شما جنگ می‌‌کنند [و از هتک حرمت این ماه‌‌ها بپرهیزید] و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است

- ترجمه سلطانی

همانا تعداد ماه‌ها نزد خداوند از روزی که آسمان‌ها و زمین را خلق کرد در کتاب خدا دوازده ماه است چهار از آنها حرام هستند آن، دین استوار است پس در آنها به خودتان ظلم نکنید و با همگی مشرکین بجنگید همانطور که با همگی شما جنگ می‌کنند و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است

- ترجمه راستین

همانا عدد ماههای سال نزد خدا در کتاب (تکوین و تشریع) خدا دوازده ماه است از آن روزی که خدا آسمان و زمین را بیافرید و از آن دوازده ماه چهار ماه ماههای حرام است (نزد اکثر مفسرین آن چهار ماه ذیقعده و ذیحجه و محرم و رجب است) این است دین استوار و محکم، پس در آن ماهها ظلم و ستم (به جنگ و خونریزی) در حق خود و یکدیگر مکنید و متفقا همه با مشرکان قتال و کارزار کنید چنانکه مشرکان نیز همه متّفقا با شما به جنگ و خصومت برمی‌خیزند و بدانید که خدا با اهل تقواست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
جزء ۱۰
سوره توبه
حزب ۳۹

٣٧ إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُحِلُّونَهُ عَامًا وَيُحَرِّمُونَهُ عَامًا لِّيُوَاطِئُوا عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّوا مَا حَرَّمَ اللَّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ

همانا نسیء (به تأخیر افکندن حرمت ماه حرام به ماه دیگر و تحلیل جنگ در آن) جز زیادت در کفر نیست که کسانی که کفر ورزیده‌‌اند با آن گمراه می‌‌شوند یک سال آن را حلال می‌‌کنند و یک سال آن را حرام می‌‌کنند تا [آن را] با تعداد آنچه که خداوند [از ماه‌‌ها] حرام کرده است مطابق کنند و [با نسیء] حلال می‌‌کنند آنچه را که خداوند حرام کرده است، بدی اعمالشان برای آنان زینت داده شده، و خداوند مردمان کافر را هدایت نمی‌‌کند

- ترجمه سلطانی

همانا نسیء (به تأخیر افکندن حرمت ماه حرام به ماه دیگر و تحلیل جنگ در آن) جز زیادت در کفر نیست که کسانی که کفر ورزیده‌اند با آن گمراه می‌شوند یک سال آن را حلال می‌کنند و یک سال آن را حرام می‌کنند تا (آن را) با تعداد آنچه که خداوند (از ماه‌ها) حرام کرده است مطابق کنند و (با نسیء) حلال می‌کنند آنچه را که خداوند حرام کرده است، بدی اعمالشان برای آنان زینت داده شده، و خداوند مردمان کافر را هدایت نمیکند

- ترجمه راستین

نسی‌ء (یعنی ماهی را تغییر و تبدیل کردن به ماهی دیگر و حکم ماه حرامی را در هر سه سال، سالی ده روز به ماهی متأخر انداختن که بدعت زمان جاهلیت بود) افزایش در کفر است که کافران را بدان به جهل و گمراهی کشند، سالی ماه حرام را حلال می‌شمرند و سالی دیگر حرام تا بدین وسیله با عده ماههایی که خدا حرام کرده سازگاری و برابری داشته باشند و حرام خدا را حلال گردانند. اعمال زشت آنها در نظرشان زیبا نمود، و خدا هرگز کافران را هدایت نخواهد کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٨ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُم بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ

ای کسانی که [با ایمان عامّ یا با ایمان خاصّ] ایمان آورده‌‌اید شما را چه شده! وقتی که به شما گفته می‌‌شود که در راه خدا حرکت کنید به زمین [خاکی یا زمین طبع یا زمین نفس] سنگینی می‌‌کنید آیا به جای آخرت به زندگانی دنیا راضی شده‌‌اید پس متاع زندگانی دنیا در مقابل آخِرت جز اندکی نیست

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید شما را چه شده! وقتی که به شما گفته می‌شود که در راه خدا حرکت کنید به زمین سنگینی می‌کنید آیا به جای آخرت به زندگانی دنیا راضی شده‌اید پس متاع زندگانی دنیا در مقابل آخِرت جز اندکی نیست

- ترجمه راستین

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، جهت چیست که چون به شما امر شود که برای جهاد در راه خدا بی‌درنگ خارج شوید (چون بار گران) به خاک زمین سخت دل بسته‌اید؟آیا راضی به زندگانی دنیا عوض آخرت شده‌اید؟در صورتی که متاع دنیا در پیش عالم آخرت اندکی بیش نیست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٩ إِلَّا تَنفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَيْئًا وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

اگر حرکت نکنید شما را به عذابی دردناک عذاب می‌‌کند و [بعد از اهلاک شما] قومی غیر از شما را جایگزین می‌‌کند و چیزی به او ضرر نمی‌‌رسانید و خداوند بر هر چیزی [بر نصرت رسولش بدون امداد شما و بر اهلاک شما و بر جایگزین کردن قومی غیر از شما] بسیار توانا است

- ترجمه سلطانی

اگر حرکت نکنید شما را به عذابی دردناک عذاب می‌کند و قومی غیر از شما را جایگزین می‌کند و چیزی به او ضرر نمی‌رسانید و خداوند بر هر چیزی بسیار توانا است

- ترجمه راستین

اگر بیرون نشوید خدا شما را به عذابی دردناک معذب خواهد کرد و قومی دیگر به جای شما برمی‌گمارد و شما به خدا زیانی نمی‌رسانید، و خدا بر هر چیز تواناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٠ إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُـولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ

اگر او را یاری نکنید البتّه خداوند او [یعنی محمد (ص)] را یاری کرده است آنوقتی که کسانی که کفر ورزیدند [حینی که در امر او (ص) در دار النّدوه به اجلاء (تبعید) و حبس و قتل مشاوره کردند] او را اخراج کردند دوّمی (ابوبکر) از آن دو [دیگری با وی (ص) نبود] آنوقت که آن دو در غار [ثور] بودند آنوقت [محمد (ص)] به همراهش (ابوبکر) گفت که محزون مباش که خداوند با ما است [و کسی که خداوند با او باشد مغلوب نمی‌‌شود] پس خداوند سکینهٔ خود را بر وی نازل کرد {سکینه بنابر آنچه که صوفیّه آن را تحقیق کرده‌‌اند صورت ملکوتیّهٔ ملکیّهٔ الهیّه است که به صورت محبوبترین اشیاء بر صدر سالک الی الله ظاهر می‌‌شود و محبوبترین چیزها نزد سالک همان شیخ مرشد و ولیّ قائد او هستند، و نزد آنان سکینه و فکر و حضور نامیده می‌‌شود و همان سلطان نصیر و طمأنینه است} و با سپاهیانی که آنها را نمی‌‌دیدید [یعنی قوّت بر دیدن آنها ندارید] او را تأیید کرد و کلمهٔ کسانی که کفر ورزیده‌‌اند را پایین قرار داد و کلمهٔ خداوند آن بالا است {کلمه شامل کلمات لفظیّه و کلمات تکوینیّه از عقول و ارواح و عالم مثال و قوای بشری و حیوانی و نباتی و اخلاق و احوال و افعال در عالم صغیر است، و آن اگر منتسب به ولایت باشد که همان کلمۀ حقیقی خداوند بلاواسطه باشد یا به کسی که منتسب به ولایت است پس آنها کلمات الله هستند، برای اینکه کلمۀ حقیقی خداوند همان مشیّت است که از آن به «حقّ مخلوقٌ به» و اضافهٔ اشراقیّه و حقیقت محمّدیّه و علویّت علی (ع) تعبیر می‌‌شود و همان ولایت مطلقه است، و هر آنچه که منتسب به آن باشد کلمهٔ الله می‌‌باشد، و هر آنچه که کلمهٔ الله باشد به علوّ خداوند علیا می‌‌باشد و علوّ ذاتی دارد نه عرضیِّ محتاج به جعل و تسبیب} و خداوند غالب است [هرگز مغلوب نمی‌‌شود تا سفلیّت برای کلمۀ او تصوّر شود] و حکیم است [خلل به آنچه که منتسب به او باشد راه نمی‌‌یابد تا طرّ (راندن) و سفلیّت بر کلمۀ او تصوّر شود]

- ترجمه سلطانی

اگر او را یاری نکنید البتّه خداوند او (محمد (ص)) را یاری کرده است آنوقتی که کسانی که کفر ورزیدند او را اخراج کردند دوّمی (ابوبکر) از آن دو (دیگری با وی نبود) آنوقت که آن دو در غار بودند آنوقت (محمد (ص)) به همراهش گفت که محزون مباش که خداوند با ما است پس خداوند سکینهٔ خود را بر وی نازل کرد و با سپاهیانی که آنها را نمی‌دیدید او را تأیید کرد و کلمهٔ کسانی که کفر ورزیده‌اند را پایین قرار داد و کلمهٔ خداوند آن بالا است و خداوند غالب و حکیم است

- ترجمه راستین

اگر شما او را (یعنی رسول خدا را) یاری نکنید البته خداوند او را یاری کرد هنگامی که کافران او را که یکی از دو تن بود (از مکه) بیرون کردند، آن‌گاه که در غار بودند (و خدا بر در غار کوه پرده عنکبوتان و آشیانه کبوتران گماشت تا دشمنان که به عزم کشتنش آمده بودند او را نیافتند) و آن‌گاه که او به رفیق و همسفر خود (ابو بکر که پریشان و مضطرب بود) می‌گفت: مترس که خدا با ماست. آن زمان خدا وقار و آرامش خاطر خود را بر او فرستاد و او را به سپاه و لشکرهای غیبی خود که شما آنان را ندیدید مدد فرمود و ندای کافران را پست گردانید و ندای خداست که مقام بلند دارد، و خدا را کمال قدرت و دانایی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
(نمایش تمام آیات سوره)