سورهٔ توبه
توبه، برائت، فاضحه، عذاب، مقشقشه، منقره، بحوث، حافره، مثیره، مبعثره، مخزیه، منکّله، مشرده، مدمدمه
١ بَرَاءَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ
خداوند و رسولش با بیزاری از مشرکانی که با آنها پیمان بستید برائت جستند
- ترجمه سلطانیخداوند و رسولش با بیزاری از مشرکانی که با آنها پیمان بستید برائت جستند
- ترجمه راستیناین اعلام بیزاری خدا و رسول اوست به مشرکانی که شما مسلمین با آنان عهد بستهاید (و آنان عهد شکستند).
- ترجمه الهی قمشهای٢ فَسِيحُوا فِي الْأَرْضِ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَأَنَّ اللَّهَ مُخْزِي الْكَافِرِينَ
پس چهار ماه در زمین گردش کنید و بدانید که شما عاجز کنندهٔ خداوند نیستید و همانا خداوند خوار کنندهٔ کافران است
- ترجمه سلطانیپس چهار ماه در زمین گردش کنید و بدانید که شما عاجز کنندهٔ خداوند نیستید و همانا خداوند خوار کنندهٔ کافران است
- ترجمه راستینپس به شما مشرکان تا چهار ماه دیگر مهلت داده میشود که در زمین (مکه) گردش و آسایش کنید، و بدانید که شما بر قدرت خدا غالب نخواهید شد و همانا خدا کافران را خوار و ذلیل خواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٣ وَأَذَانٌ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ يَوْمَ الْحَجِّ الْأَكْبَرِ أَنَّ اللَّهَ بَرِيءٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ وَرَسُولُهُ فَإِن تُبْتُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ غَيْرُ مُعْجِزِي اللَّهِ وَبَشِّرِ الَّذِينَ كَفَرُوا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ
و اعلامی از خداوند و رسولش به مردم در روز حجّ اکبر (روز نحر) است که خداوند و رسولش از مشرکان بیزار هستند پس اگر توبه کنید پس آن برایتان بهتر است و اگر روی برگردانید پس بدانید که شما عاجز کنندهٔ خداوند نیستید و کسانی که کفر ورزیدهاند را به عذابی دردناک بشارت بده
- ترجمه سلطانیو اعلامی از خداوند و رسولش به مردم در روز حجّ اکبر است که خداوند و رسولش از مشرکان بیزار هستند پس اگر توبه کنید پس آن برایتان بهتر است و اگر روی برگردانید پس بدانید که شما عاجز کنندهٔ خداوند نیستید و کسانی که کفر ورزیدهاند را به عذابی دردناک بشارت بده
- ترجمه راستینو در بزرگترین روز حج (روز عرفه یا روز عید که همه در مکه جمعند یا در آن روز که مؤمنان و مشرکان همه به مکه حاضرند) خدا و رسولش به مردم اعلام میدارند که خدا و رسول از مشرکین بیزارند. پس اگر شما مشرکان توبه کردید برایتان بسی بهتر خواهد بود، و اگر رو بگردانید بدانید که شما بر قدرت خدا غالب نیایید، و مژده عذابی دردناک به آن کافران برسان.
- ترجمه الهی قمشهای٤ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدتُّم مِّنَ الْمُشْرِكِينَ ثُمَّ لَمْ يَنقُصُوكُمْ شَيْئًا وَلَمْ يُظَاهِرُوا عَلَيْكُمْ أَحَدًا فَأَتِمُّوا إِلَيْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلَى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ
مگر کسانی از مشرکان که با آنها پیمان بستهاید سپس چیزی از [شروط عهد] با شما را نقص نکردهاند و از احدی علیکم (بر زیان شما) پشتیبانی نکردهاند پس عهدشان را تا [پایان] مدّتشان تمام کنید همانا خداوند خودداری کنندگان [از نقض عهد بدون سبب] را دوست میدارد
- ترجمه سلطانیمگر کسانی از مشرکان که با آنها پیمان بستهاید سپس چیزی از (عهد) با شما را نقص نکردهاند و از احدی علیکم (بر زیان شما) پشتیبانی نکردهاند پس عهدشان را تا (پایان) مدّتشان تمام کنید همانا خداوند تقوا پیشگان را دوست میدارد
- ترجمه راستینمگر آن گروه از مشرکان که با آنها عهد بستهاید و هیچ عهد شما نشکستند و هیچ یک از دشمنان شما را یاری نکرده باشند، پس با آنها تا مدتی که مقرر داشتهاید عهد نگاه دارید، که خدا متقیان را دوست میدارد.
- ترجمه الهی قمشهای٥ فَإِذَا انسَلَخَ الْأَشْهُرُ الْحُرُمُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ وَخُذُوهُمْ وَاحْصُرُوهُمْ وَاقْعُدُوا لَهُمْ كُلَّ مَرْصَدٍ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَخَلُّوا سَبِيلَهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
پس وقتی که ماههای حرام سپری شد پس مشرکان را در هر جا که یافتید بکشید و آنها را [به اسارت] بگیرید و آنها را [از مسجد الحرام] حصر (منع) کنید و در هر کمینگاهی بر [کمین] آنها بنشینید [تا مبادا در بلاد بسط یابند] پس اگر [با توبهٔ نبوی] توبه کردند و [با انقیاد به احکام اسلام] نماز گزاردند و زکات دادند پس راه آنها را خالی کنید [برای اینکه آنها در این هنگام امثال شما میباشند و آنچه را که دارید دارند و آنچه که بر شما است بر آنها است] همانا خداوند بسیار آمرزنده است [آنچه که از آنها صادر شده است را با توبه میآمرزد] و [با رحم کردن به آنها با اسلام و اقامهٔ احکام آن] مهربان است
- ترجمه سلطانیپس وقتی که ماههای حرام سپری شد پس مشرکان را در هر جا که یافتید بکشید و آنها را بگیرید و آنها را حصر کنید و در هر کمینگاهی بر (کمین) آنها بنشینید پس اگر توبه کردند و نماز گزاردند و زکات دادند پس راه آنها را خالی کنید همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینپس چون ماههای حرام (ذیقعده، ذیحجه، محرم و رجب که مدت امان است) درگذشت آنگاه مشرکان را هر جا یابید به قتل برسانید و آنها را دستگیر و محاصره کنید و هر سو در کمین آنها باشید، چنانچه توبه کرده و نماز به پا داشتند و زکات دادند پس از آنها دست بدارید، که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٦ وَإِنْ أَحَدٌ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْلَمُونَ
و اگر یکی از مشرکین [از شرّ مؤمنین یا از غیر آنها برای طلب امان در دنیا] به تو پناه آورد پس به او پناه بده تا کلام خداوند را بشنود سپس او را به مکان امنش برسان آن به (سبب) این است که آنها قومی هستند که [برای اشتداد جهلشان] نمیدانند
- ترجمه سلطانیو اگر یکی از مشرکین به تو پناه آورد پس به او پناه بده تا کلام خداوند را بشنود سپس او را به مکان امنش برسان آن به (سبب) این است که آنها قومی هستند که نمیدانند
- ترجمه راستینو اگر یکی از مشرکان به تو پناه آورد (که از دین آگاه شود) بدو پناه ده تا کلام خدا بشنود و پس از شنیدن سخن خدا او را به مأمن و منزلش برسان، زیرا که این مشرکان مردمی نادانند.
- ترجمه الهی قمشهای٧ كَيْفَ يَكُونُ لِلْمُشْرِكِينَ عَهْدٌ عِندَ اللَّهِ وَعِندَ رَسُولِهِ إِلَّا الَّذِينَ عَاهَدتُّمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ فَمَا اسْتَقَامُوا لَكُمْ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ
چگونه عهدی نزد خداوند و نزد رسول او برای مشرکین باشد؟! مگر کسانی که نزد مسجد الحرام با آنها عهد بستهاید پس تا بر [عهد با] شما استقامت (پایبندی) کردند پس بر [عهد با] آنها استقامت کنید همانا خداوند پرهیز کنندگان [از نقض عهد] را دوست میدارد
- ترجمه سلطانیچگونه عهدی نزد خداوند و نزد رسول او برای مشرکین باشد؟! مگر کسانی که نزد مسجد الحرام با آنها عهد بستهاید پس تا بر (عهد با) شما استقامت (پایبندی) کردند پس بر (عهد با) آنها استقامت کنید همانا خداوند پرهیز کنندگان (از نقض عهد) را دوست میدارد
- ترجمه راستینچگونه با مشرکانی که عهد خدا و رسول شکستند خدا و رسولش عهد آنان نگه دارند؟لیکن با آن مشرکان که در مسجد الحرام عهد بستهاید تا زمانی که آنها بر عهد خود پایدارند شما هم عهد آنها را بپایید، که خدا متقیان را دوست میدارد.
- ترجمه الهی قمشهای٨ كَيْفَ وَإِن يَظْهَرُوا عَلَيْكُمْ لَا يَرْقُبُوا فِيكُمْ إِلًّا وَلَا ذِمَّةً يُرْضُونَكُم بِأَفْوَاهِهِمْ وَتَأْبَى قُلُوبُهُمْ وَأَكْثَرُهُمْ فَاسِقُونَ
چگونه [عهدی بستهاند] و (حال آنکه) بر (زیان) شما پشتیبانی میکنند [نه خویشاوندی و نه سوگندی] و نه عهدی را دربارهٔ شما رعایت نمیکنند با دهانهایشان شما را راضی میسازند و (حال آنکه) قلوبشان اباء میکند و اکثر آنها فاسق (خارج از حکومت عقل و حکومت خلیفهٔ خدا) هستند
- ترجمه سلطانیچگونه (عهدی بستهاند) و (حال آنکه) بر (زیان) شما پشتیبانی میکنند نه خویشاوندی (و نه سوگندی) و نه عهدی را دربارهٔ شما رعایت نمیکنند با دهانهایشان شما را راضی میسازند و (حال آنکه) قلوبشان اباء میکند و اکثر آنها فاسقند
- ترجمه راستینچگونه (با مشرکان عهدشکن وفای به عهد توان کرد) در صورتی که آنها اگر بر شما ظفر یابند مراعات هیچ علاقه خویشی و عهد و پیمان را نخواهند کرد!به زبانبازی و سخنان فریبنده شما را خشنود میسازند در صورتی که در دل جز کینه شما ندارند و بیشتر آنان فاسق و نابکارند.
- ترجمه الهی قمشهای٩ اشْتَرَوْا بِآيَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَصَدُّوا عَن سَبِيلِهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
آیات خداوند را به بهایی اندک [از اعراض دنیوی و اغراض فاسده و تمتّعات فانی] فروختند و [مردم را یا خود را] از راه او صدّ (منع یا اعراض) نمودند همانا آنها چه بد است آنچه که عمل میکردند
- ترجمه سلطانیآیات خداوند را به بهایی اندک فروختند و (مردم را یا خود را) از راه او صدّ نمودند همانا آنها چه بد است آنچه که عمل میکردند
- ترجمه راستینآنان آیات کتاب خدا را به بهایی اندک فروختند تا آنکه راه خدا را (به روی خلق) بستند، همانا بسیار بد میکردهاند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ لَا يَرْقُبُونَ فِي مُؤْمِنٍ إِلًّا وَلَا ذِمَّةً وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُعْتَدُونَ
دربارهٔ مؤمنی نه خویشاوندی و نه تعهّدی رعایت نمیکنند و آنان همان تجاوزکاران هستند [و در اعتداء (دشمنی) کامل هستند]
- ترجمه سلطانیدربارهٔ مؤمنی نه خویشاوندی و نه تعهّدی رعایت نمیکنند و آنان همان تجاوزکاران هستند
- ترجمه راستینآنان در حق اهل ایمان هیچ مراعات حق خویشی یا عهد و پیمان را نمیکنند و هم آنها بسیار متعدی و ستمکارند.
- ترجمه الهی قمشهای١١ فَإِن تَابُوا وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَنُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
پس اگر توبه کردند و نماز به پای داشتند و زکات دادند پس در دین، برادران شما هستند و آیات [تکوینیّه] را [با آیات تدوینیّه] برای گروهی که میدانند تفصیل میدهیم
- ترجمه سلطانیپس اگر توبه کردند و نماز به پای داشتند و زکات دادند پس در دین، برادران شما هستند و آیات را برای گروهی که میدانند تفصیل میدهیم
- ترجمه راستینپس اگر توبه کرده و نماز به پا داشتند و زکات مال دادند در این صورت برادر دینی شمایند. و ما آیات خود را برای اهل دانش و معرفت مفصّلا بیان میکنیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ وَإِن نَّكَثُوا أَيْمَانَهُم مِّن بَعْدِ عَهْدِهِمْ وَطَعَنُوا فِي دِينِكُمْ فَقَاتِلُوا أَئِمَّةَ الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَا أَيْمَانَ لَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَنتَهُونَ
و اگر ایمان (عهد، سوگند)هایشان را بعد از عهد بستنشان شکستند و در دین شما طعنه زدند پس با پیشوایان کفر بجنگید همانا آنان عهدی ندارند به ترقّب اینکه آنها [از کفر و غدر (پیمان شکنی) در ایمان (عهد)] باز ایستند {زیرا هر کسی که با محمّد (ص) بیعت کند بر او اخذ شده که با قول او مخالفت نکند و هر کسی که با قول او دربارهٔ علی (ع) مخالفت کند عهدش و یمینش (سوگندش) را شکسته است مانند اصحاب سامری و گوسالهاش و مانند اصحاب صفّین و هر کس که با علی (ع) بیعت نمود سپس با او مخالفت کرد مانند اصحاب جَمَل و نهروان پس عهدش و یمینش را نقض کرده است لکن جنگ جز با اصحاب جَمَل و صفّین و نهروان واقع نشد}
- ترجمه سلطانیو اگر ایمان (عهد، سوگند)هایشان را بعد از عهد بستنشان شکستند و در دین شما طعنه زدند پس با پیشوایان کفر بجنگید همانا آنان عهدی ندارند به ترقّب اینکه آنها باز ایستند
- ترجمه راستینو اگر آنها سوگند خود را بعد از عهدی که بستهاند بشکنند و در دین شما تمسخر و طعن زنند در این صورت با آن پیشوایان کفر و ضلالت کارزار کنید که آنها را عهد و سوگند استواری نیست، باشد که بس کنند.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّكَثُوا أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُـولِ وَهُم بَدَءُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَتَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
آیا با قومی که عهدهایشان را شکستند و به اخراج رسول [قبل از عهد] همّت (عهد) کردند نمیجنگید؟ و (حال آنکه) آنها اوّل بار [جنگ] با شما را آغاز کردند [و مقابله یا جنگ کردن با بادی (ابتداء کننده) جزای عملش میباشد نه تعدّی در آن] آیا از آنها بیم دارید؟ و خداوند سزاوارتر است که از او بترسید اگر مؤمن میباشید
- ترجمه سلطانیآیا با قومی که عهدهایشان را شکستند و به اخراج رسول همّت (عهد) کردند نمیجنگید؟ و (حال آنکه) آنها اوّل بار (جنگ) با شما را آغاز کردند آیا از آنها بیم دارید؟ و خداوند سزاوارتر است که از او بترسید اگر مؤمن میباشید
- ترجمه راستینآیا با قومی که عهد و پیمان خود را شکستند و اهتمام کردند که رسول خدا را (از شهر و وطن خود) بیرون کنند قتال و کار زار نمیکنید؟در صورتی که آنها اول بار به دشمنی و قتال شما برخاستند، آیا از آنها ترس و اندیشه دارید؟و حال آنکه سزاوارتر آن است که از خدا بترسید اگر اهل ایمانید.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُّؤْمِنِينَ
با آنها بجنگید تا خداوند آنها را با دستان شما عذاب کند و آنها را خوار کند و به شما علیهم (بر زیان آنها) یاری کند و سینههای گروه مؤمنان را شفاء دهد
- ترجمه سلطانیبا آنها بجنگید تا خداوند آنها را با دستان شما عذاب کند و آنها را خوار کند و به شما علیهم (بر زیان آنها) یاری کند و سینههای گروه مؤمنان را شفاء دهد
- ترجمه راستینشما (ای اهل ایمان) با آن کافران به قتال و کارزار برخیزید تا خدا آنان را به دست شما عذاب کند و خوار گرداند و شما را بر آنها منصور و غالب نماید و دلهای (پر درد و غم) گروهی اهل ایمان را (به فتح و ظفر بر کافران) شفا بخشد.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ وَيُذْهِبْ غَيْظَ قُلُوبِهِمْ وَيَتُوبُ اللَّهُ عَلَى مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
و غیظ [خشم شدید] را از قلبهای شما بِبَرد و خداوند بر کسی که بخواهد توبه (التفات) میکند و خداوند [به غایات مترتّبه بر جنگ] بسیار دانا و حکیم است [به شما جز به آنچه که صلاح شما و صلاح دشمنان شما در آن است امر نمیکند]
- ترجمه سلطانیو غیظ (خشم شدید) را از قلبهای شما بِبَرد و خداوند بر کسی که بخواهد توبه (التفات) میکند و خداوند بسیار دانا و حکیم است
- ترجمه راستینو تا خشم دلهای آنان فرونشاند، و خدا بر هر که میخواهد به لطف و رحمت باز میگردد و خداوند دانا و درستکار است.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تُتْرَكُوا وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنكُمْ وَلَمْ يَتَّخِذُوا مِن دُونِ اللَّهِ وَلَا رَسُولِهِ وَلَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ
آیا پنداشتید که [بر فراغت خود] ترک میشوید و [به جنگ کردن امر نمیشوید؟ و] خداوند هنوز ندانسته که چه کسانی از شما جهاد کردند و [چه کسانی] غیر از خداوند و نه رسول او و نه مؤمنین همرازی نگرفتهاند؟! و (حال آنکه) خداوند آگاه است به آنچه که عمل میکنید [و مجاهد، و همرازگیری رسول (ص) و مؤمنین را میشناسد، و قاعد (نشسته) را میشناسد، و همراز گیرندهٔ غیر از خداوند و رسولش و مؤمنین را میشناسد]
- ترجمه سلطانیآیا پنداشتید که ترک میشوید و خداوند هنوز ندانسته که چه کسانی از شما جهاد کردند و (چه کسانی) غیر از خداوند و نه رسول او و نه مؤمنین همرازی نگرفتهاند؟! و (حال آنکه) خداوند آگاه است به آنچه که عمل میکنید
- ترجمه راستینآیا چنین میپندارید که شما را (بدون آزمایش) به حال خود رها میکنند در صورتی که هنوز خدا معلوم نگردانیده که از شما چه کسانی اهل مجاهدهاند و جز خدا و رسول و مؤمنان را هرگز دوست خود و همراز خویش نگزیدهاند، و خدا از همه کردار شما آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَن يَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّهِ شَاهِدِينَ عَلَى أَنفُسِهِم بِالْكُفْرِ أُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ وَفِي النَّارِ هُمْ خَالِدُونَ
مشرکین را نباشد که مساجد خداوند را عمارت کنند [در حالی که] شاهد به کفر بر خودشان هستند آنان اعمالشان تباه شده است و همانا آنها در آتش ماندگارند
- ترجمه سلطانیمشرکین را نباشد که مساجد خداوند را عمارت کنند (در حالی که) شاهد به کفر بر خودشان هستند آنان اعمالشان تباه شده است و همانا آنها در آتش ماندگارند
- ترجمه راستینمشرکان را نرسد که مساجد خدا را تعمیر کنند در صورتی که بر کفر خود گواهند. اینانند که اعمالشان نابود خواهد شد و در آتش دوزخ جاوید معذّب خواهند بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَى أُولَئِكَ أَن يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ
و جز این نیست که مساجد خداوند را کسانی که به خداوند و روز آخر ایمان دارند و نماز برپا میدارند و زکات میدهند عمارت مینمایند [نه غیر آنان] و جز از خداوند نمیترسند و چه بسا که آنان از هدایت شدگان باشند
- ترجمه سلطانیو جز این نیست که مساجد خداوند را کسانی که به خداوند و روز آخر ایمان دارند و نماز برپا میدارند و زکات میدهند عمارت مینمایند و جز از خداوند نمیترسند و چه بسا که آنان از هدایت شدگان باشند
- ترجمه راستینمنحصرا تعمیر مساجد خدا به دست کسانی است که به خدا و روز قیامت ایمان آورده و نماز به پا دارند و زکات مال خود بدهند و از غیر خدا نترسند، پس امید است که از هدایتیافتگان راه خدا باشند.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِندَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِـمِينَ
آیا آب دادن به حجّاج و ساختن مسجد الحرام را مانند کسی قرار دادهاید که به خداوند و روز آخِر ایمان آورده و در راه خدا جهاد کرده است؟! [حال آنکه بحسب علم و عمل یا حالتی که آنان بر آن هستند] نزد خداوند متساوی نمیشوند و خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمیکند
- ترجمه سلطانیآیا آب دادن به حجّاج و ساختن مسجد الحرام را مانند کسی قرار دادهاید که به خداوند و روز آخِر ایمان آورده و در راه خدا جهاد کرده است؟! (حال آنکه) نزد خداوند متساوی نمیشوند و خداوند گروه ستمکاران را هدایت نمیکند
- ترجمه راستینآیا رتبه سقایت و آب دادن به حاجیان (یعنی مقام عباس) و تعمیر کردن مسجد الحرام (یعنی مقام شَیْبه) را با (مقام) آن کس که به خدا و به روز قیامت ایمان آورده و در راه خدا جهاد کرده (چون علی علیه السلام) یکسان شمرید؟هرگز آنان نزد خدا یکسان نخواهند بود، و خدا ظالمان را هدایت نخواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ
کسانی که ایمان آوردهاند و هجرت کردند و با اموالشان و انفسشان در راه خدا مجاهده کردند نزد خداوند درجه بزرگتری دارند و آنان [یعنی موصوفان به این اوصاف عظیم] همان رستگارانند [نه غیر آنان]
- ترجمه سلطانیکسانی که ایمان آوردهاند و هجرت کردند و با اموالشان و انفسشان در راه خدا مجاهده کردند نزد خداوند درجه بزرگتری دارند و آنها همان رستگارانند
- ترجمه راستینآنان که ایمان آوردند و از وطن هجرت گزیدند و در راه خدا به مال و جانشان جهاد کردند آنها را نزد خدا مقام بلندتری است و آنان بالخصوص رستگاران و سعادتمندان دو عالمند.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُم بِرَحْمَةٍ مِّنْهُ وَرِضْوَانٍ وَجَنَّاتٍ لَّهُمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُّقِيمٌ
پروردگارشان آنها را به رحمتی از خود و رضوان (خشنودی) مژده میدهد {رحمت در اینجا محمّد (ص) و نبوّت او است برای اینکه آن صورت ولایت است که همان رحمت است، و رضوان، علیّ (ع) و ولایت او است} و جنّتهایی برای آنان هست که در آنها متنعّم و مقیم هستند
- ترجمه سلطانیپروردگارشان آنها را به رحمتی از خود و رضوان (خشنودی) مژده میدهد و جنّتهایی برای آنان هست که در آنها متنعّم و مقیم هستند
- ترجمه راستینپروردگارشان آنان را به رحمت بیمنتهای خود و به مقام رضا و خشنودی خویش و به بهشتهایی که در آنجا آنها را نعمت جاودانی است بشارت دهد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ
در آنها تا ابد ماندگارند همانا خداوند است که پاداش بزرگ تنها نزد او است
- ترجمه سلطانیدر آنها تا ابد ماندگارند همانا خداوند است که پاداش بزرگ تنها نزد او است
- ترجمه راستیندر آن بهشت ابدی همیشه متنعّم خواهند بود، که نزد خدا پاداشی بزرگ است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَن يَتَـوَلَّهُم مِّنكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِـمُونَ
ای کسانی که [با ایمان عامّ] ایمان آوردهاید پدرانتان و برادرانتان را اگر کفر را بر ایمان ترجیح میدهند به عنوان دوست نگیرید و کسانی از شما که آنها را ولیّ خود میسازند پس آنان همان ظالمان هستند [حیث وضع کردن ولایت او در غیر موضع آن و با صرف (روی گردانیدن) از جهت ایمان به جهت کفر به خودشان ظلم کردهاند]
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید پدرانتان و برادرانتان را اگر کفر را بر ایمان ترجیح میدهند به عنوان دوست نگیرید و کسانی از شما که آنان را ولیّ خود میسازند پس آنان همان ظالمان هستند
- ترجمه راستینای اهل ایمان، شما پدران و برادران خود را نباید دوست بگیرید اگر که آنها کفر را بر ایمان بگزینند، و هر کس از شما آنان را دوست گیرد چنین کسانی بیشک ستمکارند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ قُلْ إِن كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُم مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ
بگو اگر پدرانتان و پسرانتان و برادرانتان و زنانتان و خویشاوندانتان و اموالی که آنها را کسب کردهاید و تجارتی که از کساد آن بیمناک هستید و مسکنهایی که به آن خوشنودید نزد شما از خداوند و رسولش و جهاد در راه او دوست داشتنیتر هستند پس منتظر باشید تا خداوند امر خود [از ازهاق (برون آوردن) روح و حضور مرگ] را بیاورد {زیرا در این هنگام است که برای او کشف میشود که او در جهنّام نفس بوده و سبیل او به سوی سجّین است} و خداوند مردمان فاسق را هدایت نمیکند
- ترجمه سلطانیبگو اگر پدرانتان و پسرانتان و برادرانتان و زنانتان و خویشاوندانتان و اموالی که آنها را کسب کردهاید و تجارتی که از کساد آن بیمناک هستید و مسکنهایی که به آن خوشنودید نزد شما از خداوند و رسولش و جهاد در راه او دوست داشتنیتر هستند پس منتظر باشید تا خداوند امر خود را بیاورد و خداوند مردمان فاسق را هدایت نمیکند
- ترجمه راستین(ای رسول ما امت را) بگو که اگر شما پدران و پسران و برادران و زنان و خویشاوندان خود و اموالی که جمع آوردهاید و مالالتجارهای که از کسادی آن بیمناکید و منازلی را که به آن دل خوش داشتهاید بیش از خدا و رسول و جهاد در راه او دوست میدارید منتظر باشید تا خدا امر خود را جاری سازد (و اسلام را بر کفر غالب و فاتح گرداند و شما دنیاطلبان بدکار از فعل خود پشیمان و زیانکار شوید) و خدا فسّاق و بدکاران را هدایت نخواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ لَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ فِي مَوَاطِنَ كَثِيرَةٍ وَيَوْمَ حُنَيْنٍ إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُم مُّدْبِرِينَ
همانا خداوند در موطنهای بسیاری به شما یاری کرده و در روز [جنگ] حُنین آنوقت که زیادی شما، شما را شگفتزده کرد پس شما را از چیزی بینیاز نکرد و زمین [حین مغلوب شدنتان و هزیمت (شکست خوردن، پراکندگی لشکر)تان] به آن گستردگی بر شما تنگ شد سپس برگشتید [در حالی که] پشت کننده [بودید]
- ترجمه سلطانیهمانا خداوند در موطنهای بسیاری به شما یاری کرده و در روز (جنگ) حُنین آنوقت که زیادی شما، شما را شگفتزده کرد پس شما را از چیزی بینیاز نکرد و زمین به آن گستردگی بر شما تنگ شد سپس برگشتید (در حالی که) پشت کننده (بودید)
- ترجمه راستینهمانا خدا شما مسلمین را در مواقعی بسیار یاری کرد و نیز در جنگ حنین که فریفته و مغرور بسیاری لشکر اسلام شدید و آن لشکر زیاد اصلا به کار شما نیامد و زمین بدان فراخی بر شما تنگ شد تا آنکه همه رو به فرار نهادید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ ثُمَّ أَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنزَلَ جُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ
سپس [بعد از آنکه مغلوب گشتید و دانستید که کثرت و تهیّهٔ اسباب بینیاز نمیکند و سبب برای غلبه کردن نمیگردد] خداوند سکینهاش را بر رسولش و بر مؤمنین نازل کرد و لشکریانی را نازل کرد که آنها را نمیدیدید و کسانی که کفر ورزیدند را [با قتل و اسارت و نهب (غارت) اموال] عذاب کرد و آن جزای کافران بود
- ترجمه سلطانیسپس خداوند سکینهاش را بر رسولش و بر مؤمنین نازل کرد و لشکریانی را نازل کرد که آنها را نمیدیدید و کسانی که کفر ورزیدند را عذاب کرد و آن جزای کافران بود
- ترجمه راستینآنگاه خدا وقار و سکینه خود را (یعنی شکوه و سطوت و جلال ربّانی را) بر رسول خود و بر مؤمنان نازل فرمود و لشکرهایی (از فرشتگان) که شما نمیدیدید (به مدد شما) فرستاد و کافران را (پس از آنکه غالب و قاهر بودند) به عذاب و ذلّت افکند، و این است کیفر کافران.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ ثُمَّ يَتُوبُ اللَّهُ مِن بَعْدِ ذَلِكَ عَلَى مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
سپس خداوند بعد از آن (تعذیب) بر کسی که میخواهد توبه (التفات) میکند و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است [گاهی بندگانش را برای اصلاح آنها مؤاخذه میکند]
- ترجمه سلطانیسپس خداوند بعد از آن بر کسی که میخواهد توبه (التفات) میکند و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینآنگاه خدا بعد از آن واقعه (جنگ حنین) از سر تقصیر هر که میخواهد (از مؤمنانی که فرار کرده هر که توبه نمود، و از کافران هر که ایمان آورد) در میگذرد و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ إِن شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
ای کسانی که ایمان آوردهاید جز این نیست که مشرکان نجس هستند پس آنها بعد از امسال نباید نزدیک مسجد الحرام شوند و اگر [برای منع مشرکان از تردّد به شهرتان به سبب کم شدن تجارتتان] از تنگدستی بیم دارید [پس به خداوند ثقت (اعتماد) کنید و به فضل او امید بدارید] پس خداوند اگر بخواهد شما را از فضل خود غنی خواهد کرد که خداوند [به عواقب اوامر و نواهی خود] دانا است و حکیم [جز برای مصلحت و حکمت امر نمیکند و نهی نمینماید]
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید جز این نیست که مشرکان نجس هستند پس آنها بعد از امسال نباید نزدیک مسجد الحرام شوند و اگر از تنگدستی بیم دارید پس خداوند اگر بخواهد شما را از فضل خود غنی خواهد کرد که خداوند دانا و حکیم است
- ترجمه راستینای کسانی که ایمان آوردهاید، محققا بدانید که مشرکان نجس و پلیدند و بعد از این سال (که عهدشان به پایان میرسد) نباید قدم به مسجد الحرام گذارند و اگر (در اثر دور شدن تجارت و ثروت آنها از شما) از فقر میترسید خدا اگر بخواهد شما را به فضل خود (از خلق و از مشرکان) بینیاز خواهد کرد، که خدا دانا و در کمال عنایت و حکمت است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَن يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ
با کسانی که به خداوند و نه به روز آخِر ایمان نمیآورند و آنچه که خداوند و رسولش حرام کردهاند را حرام نمیدارند و به دین حقّ نمیگروند از کسانی که کتاب داده شدهاند بجنگید تا آنکه از دست [یعنی از خوف شما] جزیه بدهند و (در حالی که) آنها خوار (ذلیل) شدهاند
- ترجمه سلطانیبا کسانی که به خداوند و نه به روز آخِر ایمان نمیآورند و آنچه که خداوند و رسولش حرام کردهاند را حرام نمیدارند و به دین حقّ نمیگروند از کسانی که کتاب داده شدهاند بجنگید تا آنکه از دست (خوف شما) جزیه بدهند و (در حالی که) آنها خوار شدهاند
- ترجمه راستین(ای اهل ایمان) با هر که از اهل کتاب (یهود و نصاری) که ایمان به خدا و روز قیامت نیاورده و آنچه را خدا و رسولش حرام کرده حرام نمیدانند و به دین حق (و آیین اسلام) نمیگروند قتال و کارزار کنید تا آنگاه که با دست خود با ذلت و تواضع جزیه دهند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَلِكَ قَوْلُهُم بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَـوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ
و یهود گفتند عُزیر پسر خدا است و نصارا گفتند مسیح پسر خدا است آن قول آنها که بر زبانشان است با قول کسانی که قبلاً کفر ورزیدهاند همانندی میکنند [یا قول خود را مشابه قول کسانی که کفر ورزیدهاند میکنند] خداوند آنها را ستیز (لعن، دور) کرده است که چرا [از حقّ] روی گردان میشوند
- ترجمه سلطانیو یهود گفتند عُزیر پسر خدا است و نصارا گفتند مسیح پسر خدا است آن قول آنها که بر زبانشان است با قول کسانی که قبلاً کفر ورزیدهاند همانندی میکنند خداوند آنها را ستیز (لعن) کرده است که چرا روی گردان میشوند
- ترجمه راستینو یهود گفتند: عُزَیر پسر خداست و نصاری گفتند: مسیح پسر خداست!این سخنی است که تنها بر زبان میرانند و با گفتار و کیش کافران مشرک پیشین نزدیکی و مشابهت دارند، خدا آنها را هلاک و نابود کند!آنان را (از حق) به کجا میگردانند؟!
- ترجمه الهی قمشهای٣١ اتَّخَذُوا أَحْبَارَهُمْ وَرُهْبَانَهُمْ أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ وَالْمَسِيحَ ابْنَ مَرْيَمَ وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا إِلَهًا وَاحِدًا لَّا إِلَهَ إِلَّا هُوَ سُبْحَانَهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ
احبارشان (علمای ملّت) و رهبانشان (علمای دین و طریقت) را و مسیح پسر مریم را به عنوان پروردگارانی غیر از خداوند گرفتند {ربّ اطلاق میشود بر مطاع و آن ربّ در طاعت است، و بر معبود و آن ربّ در عبادت است، و بر مدبّر در وجود و آن ربّ در وجود و بقای او است، و بر خالق و آن ربّ در ایجاد است، و مقصود از ربّ در اینجا همان ربّ در طاعت است حیثی که به آنها گفتند: این حلال است و آن حرام، و این از تورات و انجیل است، و مردم بدون حجّت از آنها گوش (قبول) کردند، و مردم غیر از علمای الهی از آنها برای عدم بصیرتشان به امر دینشان و به امر دنیایشان بنابر وجهی که در عقبایشان به آنها ضرر نرساند ناگزیر از داشتن ربّى بشری هستند که طاعت او را بکنند و آن ربّ مطاع یا منصوب از خداوند است و قول او قول از خداوند و قول خداوند است، و طاعت او طاعت خداوند است، و ربوبیّت او ربوبیّت خداوند است، و یا غیر منصوب از خداوند است پس او غیر خداوند است و او ناشی از غیر خداوند است و طاعت او غیر طاعت خداوند است} و (حال آنکه) جز این امر نشدهاند که خدای واحد [غیر مرکّب در ذاتش و غیر متعدّد در وجود] را بندگی کنند [و طاعت رسولان که از حیثی باشد که آنها رسولان خداوند هستند طاعت خداوند است و طاعت آنها نه از این حیثیت طاعت خداوند نیست]، خدایی جز او نیست او از هر شریکی که [در طاعت و ولایت] میآورند منزّه است
- ترجمه سلطانیاحبارشان و رهبانشان را و مسیح پسر مریم را به عنوان پروردگارانی غیر از خداوند گرفتند و (حال آنکه) جز این امر نشدهاند که خدای واحد را بندگی کنند، خدایی جز او نیست او از هر شریکی که میآورند منزّه است
- ترجمه راستینعلماء و راهبان خود را (از نادانی) به مقام ربوبیت شناخته و خدا را نشناختند و نیز مسیح پسر مریم را (که متولد از مادر معین و حادث و مخلوق خداست) به الوهیت گرفتند در صورتی که مأمور نبودند جز آنکه خدای یکتایی را پرستش کنند که جز او خدایی نیست، که منزه و برتر از آن است که با او شریک قرار میدهند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ يُرِيدُونَ أَن يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ
میخواهند که نور خداوند را با دهانهایشان خاموش کنند و خداوند اباء میکند مگر آنکه نور خود را تمام نماید و اگرچه کافران کراهت دارند {و مراد از اطفاء بأفواه القاء شبهات و احادیث موضوعه (وضع شده، جعلی) و تحریف در کتاب برای تدلیس بر جهّال، آن به فوت کردن در چراغ تشبیه شده}
- ترجمه سلطانیمیخواهند که نور خداوند را با دهانهایشان خاموش کنند و خداوند اباء میکند مگر آنکه نور خود را تمام نماید و اگرچه کافران کراهت دارند
- ترجمه راستینکافران میخواهند که نور خدا را با دهانشان (به نَفَس تیره و گفتار جاهلانه خود) خاموش کنند و خدا نگذارد تا آنکه نور خود را در منتهای ظهور و حد اعلای کمال برساند هر چند کافران ناراضی و مخالف باشند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ
او کسی است که رسولش را به [آنچه که] هدایت [با آن است، یعنی اسلام] و دین حقّ [همان طریق حقّ و همان ولایت و ایمان خاصّ حاصل با بیعت باطنهٔ ولویّ و همان ایمان] فرستاد تا آن را، همگی آن را، بر دین ظاهر سازد و اگرچه مشرکان [به خداوند یا به رسالت یا به ولایت] از آن کراهت داشته باشند
- ترجمه سلطانیاو کسی است که رسولش را به (آنچه که) هدایت (با آن است) و دین حقّ فرستاد تا آن را، همگی آن را، بر دین ظاهر سازد و اگرچه مشرکان از آن کراهت داشته باشند
- ترجمه راستیناوست خدایی که رسول خود را به هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر همه ادیان عالم تسلط و برتری دهد هر چند مشرکان ناراضی و مخالف باشند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِّنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ
ای کسانی که ایمان آوردهاید همانا بسیاری از حِبرها و راهبها البتّه اموال مردم را به باطل میخورند و از راه خدا [از نبیّ (ص) یا از ولیّ (ع)] باز میدارند {و مقصود تعریض است به امّت محمّد (ص) و کسانی که بعد از او به صورت احبار و رهبان میآیند منجمله نامیده شدگان به علماء و فقهاء و به صوفیّه و عرفاء که سوای آنچه که به آن اعراض و اغراض حاصل میشود فقه ندارند و سوای دلق و حلق نه معرفت دارند و نه تصوّف} و کسانی هستند که زر و سیم میاندوزند و آنها را در راه خدا انفاق نمیکنند پس به آنان به عذابی دردناک بشارت بده
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید همانا بسیاری از حِبرها و راهبها البتّه اموال مردم را به باطل میخورند و از راه خدا باز میدارند و کسانی هستند که زر و سیم میاندوزند و آنها را در راه خدا انفاق نمیکنند پس به آنان به عذابی دردناک بشارت بده
- ترجمه راستینای اهل ایمان، بسیاری از علماء و راهبان (یهود و نصاری) اموال مردم را به باطل طعمه خود میکنند و (خلق را) از راه خدا منع میکنند و کسانی که طلا و نقره را گنجینه و ذخیره میکنند و در راه خدا انفاق نمیکنند آنها را به عذابی دردناک بشارت ده.
- ترجمه الهی قمشهای٣٥ يَوْمَ يُحْمَى عَلَيْهَا فِي نَارِ جَهَنَّمَ فَتُكْوَى بِهَا جِبَاهُهُمْ وَجُنُوبُهُمْ وَظُهُورُهُمْ هَذَا مَا كَنَزْتُمْ لِأَنفُسِكُمْ فَذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَكْنِزُونَ
در روزی که در آتش جهنّم بر آنها (طلا و نقره) آتش افروخته میشود و پیشانیهایشان و پهلوهایشان و پشت آنها با آنها داغ میشود، این [که به آن داغ میشوید] به (سبب) آنچه است که برای خودتان اندوخته بودید پس بچشید [وبال] آنچه را که ذخیره میکردید
- ترجمه سلطانیدر روزی که در آتش جهنّم بر آنها (طلا و نقره) آتش افروخته میشود و پیشانیهایشان و پهلوهایشان و پشت آنها با آنها داغ میشود، این به (سبب) آنچه است که برای خودتان اندوخته بودید پس بچشید آنچه را که ذخیره میکردید
- ترجمه راستینروزی که آن طلا و نقره ذخائرشان در آتش دوزخ گداخته شود و پیشانی و پشت و پهلوی آنها را به آن داغ کنند (و فرشتگان عذاب به آنها گویند) این است نتیجه آنچه بر خود ذخیره کردید، اکنون بچشید (آتش حسرت و عذاب) همان سیم و زری که اندوخته میکردید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ عِندَ اللَّهِ اثْنَا عَشَرَ شَهْرًا فِي كِتَابِ اللَّهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ مِنْهَا أَرْبَعَةٌ حُرُمٌ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ فَلَا تَظْلِمُوا فِيهِنَّ أَنفُسَكُمْ وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ
همانا تعداد ماهها نزد خداوند از روزی که آسمانها و زمین را [قبل از استقرار آنها نزد شما] خلق کرد در کتاب خداوند [یعنی مکتوب خداوند یا کتاب مبین که همان عقل یا لوح محفوظ است] دوازده ماه است چهار از آنها (ذیقعده و ذیحجّه و محرّم و رجب) حرام هستند آن، دین استوار است پس در آنها به خودتان ظلم نکنید [به اینکه بعضی از شما با بعضی بجنگد و نهب (غارت) کند و اسیر نماید، یا پس در آنها با اعتداء (تجاوز کردن) در آنها به خودتان ظلم نکنید با هتک حرمت آنها با جنگیدن در آنها و ارتکاب سایر آنچه که نمیسزد] و [در غیر این ماهها] با همگی مشرکین بجنگید همانطور که با همگی شما جنگ میکنند [و از هتک حرمت این ماهها بپرهیزید] و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است
- ترجمه سلطانیهمانا تعداد ماهها نزد خداوند از روزی که آسمانها و زمین را خلق کرد در کتاب خدا دوازده ماه است چهار از آنها حرام هستند آن، دین استوار است پس در آنها به خودتان ظلم نکنید و با همگی مشرکین بجنگید همانطور که با همگی شما جنگ میکنند و بدانید که خداوند با پرهیزکاران است
- ترجمه راستینهمانا عدد ماههای سال نزد خدا در کتاب (تکوین و تشریع) خدا دوازده ماه است از آن روزی که خدا آسمان و زمین را بیافرید و از آن دوازده ماه چهار ماه ماههای حرام است (نزد اکثر مفسرین آن چهار ماه ذیقعده و ذیحجه و محرم و رجب است) این است دین استوار و محکم، پس در آن ماهها ظلم و ستم (به جنگ و خونریزی) در حق خود و یکدیگر مکنید و متفقا همه با مشرکان قتال و کارزار کنید چنانکه مشرکان نیز همه متّفقا با شما به جنگ و خصومت برمیخیزند و بدانید که خدا با اهل تقواست.
- ترجمه الهی قمشهای٣٧ إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُحِلُّونَهُ عَامًا وَيُحَرِّمُونَهُ عَامًا لِّيُوَاطِئُوا عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّوا مَا حَرَّمَ اللَّهُ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ
همانا نسیء (به تأخیر افکندن حرمت ماه حرام به ماه دیگر و تحلیل جنگ در آن) جز زیادت در کفر نیست که کسانی که کفر ورزیدهاند با آن گمراه میشوند یک سال آن را حلال میکنند و یک سال آن را حرام میکنند تا [آن را] با تعداد آنچه که خداوند [از ماهها] حرام کرده است مطابق کنند و [با نسیء] حلال میکنند آنچه را که خداوند حرام کرده است، بدی اعمالشان برای آنان زینت داده شده، و خداوند مردمان کافر را هدایت نمیکند
- ترجمه سلطانیهمانا نسیء (به تأخیر افکندن حرمت ماه حرام به ماه دیگر و تحلیل جنگ در آن) جز زیادت در کفر نیست که کسانی که کفر ورزیدهاند با آن گمراه میشوند یک سال آن را حلال میکنند و یک سال آن را حرام میکنند تا (آن را) با تعداد آنچه که خداوند (از ماهها) حرام کرده است مطابق کنند و (با نسیء) حلال میکنند آنچه را که خداوند حرام کرده است، بدی اعمالشان برای آنان زینت داده شده، و خداوند مردمان کافر را هدایت نمیکند
- ترجمه راستیننسیء (یعنی ماهی را تغییر و تبدیل کردن به ماهی دیگر و حکم ماه حرامی را در هر سه سال، سالی ده روز به ماهی متأخر انداختن که بدعت زمان جاهلیت بود) افزایش در کفر است که کافران را بدان به جهل و گمراهی کشند، سالی ماه حرام را حلال میشمرند و سالی دیگر حرام تا بدین وسیله با عده ماههایی که خدا حرام کرده سازگاری و برابری داشته باشند و حرام خدا را حلال گردانند. اعمال زشت آنها در نظرشان زیبا نمود، و خدا هرگز کافران را هدایت نخواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٣٨ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُم بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ
ای کسانی که [با ایمان عامّ یا با ایمان خاصّ] ایمان آوردهاید شما را چه شده! وقتی که به شما گفته میشود که در راه خدا حرکت کنید به زمین [خاکی یا زمین طبع یا زمین نفس] سنگینی میکنید آیا به جای آخرت به زندگانی دنیا راضی شدهاید پس متاع زندگانی دنیا در مقابل آخِرت جز اندکی نیست
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید شما را چه شده! وقتی که به شما گفته میشود که در راه خدا حرکت کنید به زمین سنگینی میکنید آیا به جای آخرت به زندگانی دنیا راضی شدهاید پس متاع زندگانی دنیا در مقابل آخِرت جز اندکی نیست
- ترجمه راستینای کسانی که ایمان آوردهاید، جهت چیست که چون به شما امر شود که برای جهاد در راه خدا بیدرنگ خارج شوید (چون بار گران) به خاک زمین سخت دل بستهاید؟آیا راضی به زندگانی دنیا عوض آخرت شدهاید؟در صورتی که متاع دنیا در پیش عالم آخرت اندکی بیش نیست.
- ترجمه الهی قمشهای٣٩ إِلَّا تَنفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَيَسْتَبْدِلْ قَوْمًا غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَيْئًا وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
اگر حرکت نکنید شما را به عذابی دردناک عذاب میکند و [بعد از اهلاک شما] قومی غیر از شما را جایگزین میکند و چیزی به او ضرر نمیرسانید و خداوند بر هر چیزی [بر نصرت رسولش بدون امداد شما و بر اهلاک شما و بر جایگزین کردن قومی غیر از شما] بسیار توانا است
- ترجمه سلطانیاگر حرکت نکنید شما را به عذابی دردناک عذاب میکند و قومی غیر از شما را جایگزین میکند و چیزی به او ضرر نمیرسانید و خداوند بر هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه راستیناگر بیرون نشوید خدا شما را به عذابی دردناک معذب خواهد کرد و قومی دیگر به جای شما برمیگمارد و شما به خدا زیانی نمیرسانید، و خدا بر هر چیز تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای٤٠ إِلَّا تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللَّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُـولُ لِصَاحِبِهِ لَا تَحْزَنْ إِنَّ اللَّهَ مَعَنَا فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بِجُنُودٍ لَّمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِينَ كَفَرُوا السُّفْلَى وَكَلِمَةُ اللَّهِ هِيَ الْعُلْيَا وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
اگر او را یاری نکنید البتّه خداوند او [یعنی محمد (ص)] را یاری کرده است آنوقتی که کسانی که کفر ورزیدند [حینی که در امر او (ص) در دار النّدوه به اجلاء (تبعید) و حبس و قتل مشاوره کردند] او را اخراج کردند دوّمی (ابوبکر) از آن دو [دیگری با وی (ص) نبود] آنوقت که آن دو در غار [ثور] بودند آنوقت [محمد (ص)] به همراهش (ابوبکر) گفت که محزون مباش که خداوند با ما است [و کسی که خداوند با او باشد مغلوب نمیشود] پس خداوند سکینهٔ خود را بر وی نازل کرد {سکینه بنابر آنچه که صوفیّه آن را تحقیق کردهاند صورت ملکوتیّهٔ ملکیّهٔ الهیّه است که به صورت محبوبترین اشیاء بر صدر سالک الی الله ظاهر میشود و محبوبترین چیزها نزد سالک همان شیخ مرشد و ولیّ قائد او هستند، و نزد آنان سکینه و فکر و حضور نامیده میشود و همان سلطان نصیر و طمأنینه است} و با سپاهیانی که آنها را نمیدیدید [یعنی قوّت بر دیدن آنها ندارید] او را تأیید کرد و کلمهٔ کسانی که کفر ورزیدهاند را پایین قرار داد و کلمهٔ خداوند آن بالا است {کلمه شامل کلمات لفظیّه و کلمات تکوینیّه از عقول و ارواح و عالم مثال و قوای بشری و حیوانی و نباتی و اخلاق و احوال و افعال در عالم صغیر است، و آن اگر منتسب به ولایت باشد که همان کلمۀ حقیقی خداوند بلاواسطه باشد یا به کسی که منتسب به ولایت است پس آنها کلمات الله هستند، برای اینکه کلمۀ حقیقی خداوند همان مشیّت است که از آن به «حقّ مخلوقٌ به» و اضافهٔ اشراقیّه و حقیقت محمّدیّه و علویّت علی (ع) تعبیر میشود و همان ولایت مطلقه است، و هر آنچه که منتسب به آن باشد کلمهٔ الله میباشد، و هر آنچه که کلمهٔ الله باشد به علوّ خداوند علیا میباشد و علوّ ذاتی دارد نه عرضیِّ محتاج به جعل و تسبیب} و خداوند غالب است [هرگز مغلوب نمیشود تا سفلیّت برای کلمۀ او تصوّر شود] و حکیم است [خلل به آنچه که منتسب به او باشد راه نمییابد تا طرّ (راندن) و سفلیّت بر کلمۀ او تصوّر شود]
- ترجمه سلطانیاگر او را یاری نکنید البتّه خداوند او (محمد (ص)) را یاری کرده است آنوقتی که کسانی که کفر ورزیدند او را اخراج کردند دوّمی (ابوبکر) از آن دو (دیگری با وی نبود) آنوقت که آن دو در غار بودند آنوقت (محمد (ص)) به همراهش گفت که محزون مباش که خداوند با ما است پس خداوند سکینهٔ خود را بر وی نازل کرد و با سپاهیانی که آنها را نمیدیدید او را تأیید کرد و کلمهٔ کسانی که کفر ورزیدهاند را پایین قرار داد و کلمهٔ خداوند آن بالا است و خداوند غالب و حکیم است
- ترجمه راستیناگر شما او را (یعنی رسول خدا را) یاری نکنید البته خداوند او را یاری کرد هنگامی که کافران او را که یکی از دو تن بود (از مکه) بیرون کردند، آنگاه که در غار بودند (و خدا بر در غار کوه پرده عنکبوتان و آشیانه کبوتران گماشت تا دشمنان که به عزم کشتنش آمده بودند او را نیافتند) و آنگاه که او به رفیق و همسفر خود (ابو بکر که پریشان و مضطرب بود) میگفت: مترس که خدا با ماست. آن زمان خدا وقار و آرامش خاطر خود را بر او فرستاد و او را به سپاه و لشکرهای غیبی خود که شما آنان را ندیدید مدد فرمود و ندای کافران را پست گردانید و ندای خداست که مقام بلند دارد، و خدا را کمال قدرت و دانایی است.
- ترجمه الهی قمشهای٤١ انفِرُوا خِفَافًا وَثِقَالًا وَجَاهِدُوا بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
چه سبکبار و چه سنگینبار حرکت کنید و با اموالتان و انفستان در راه خدا جهاد کنید که آن برای شما بهتر است اگر [امور را و عواقب آنها را] میدانستید
- ترجمه سلطانیچه سبکبار و چه سنگینبار حرکت کنید و با اموالتان و انفستان در راه خدا جهاد کنید که آن برای شما بهتر است اگر میدانستید
- ترجمه راستینبرای جنگ با کافران، سبکبار و مجهز بیرون شوید و در راه خدا به مال و جان جهاد کنید، این کار شما را بسی بهتر خواهد بود اگر مردمی با فکر و دانش باشید.
- ترجمه الهی قمشهای٤٢ لَوْ كَانَ عَرَضًا قَرِيبًا وَسَفَرًا قَاصِدًا لَّاتَّبَعُوكَ وَلَكِن بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَسَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنفُسَهُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ
اگر عرَضی (غنیمتی) نزدیک (قریب الوصول) بود و سفری کوتاه البتّه از تو پیروی میکردند و لکن این مسافت دور بر آنها دشوار آمده و [بعد از رجوع شما به آنها] به خداوند سوگند یاد خواهند کرد که اگر استطاعت میداشتیم حتماً با شما خارج میشدیم [با عذر کاذبشان] خودشان را هلاک میکنند و خداوند میداند که آنان البتّه [در عذر آوردن] دروغ میگویند
- ترجمه سلطانیاگر عرضی (غنیمتی) نزدیک (قریب الوصول) بود و سفری کوتاه البتّه از تو پیروی میکردند و لکن این مسافت دور بر آنها دشوار آمده و به خداوند سوگند یاد خواهند کرد که اگر استطاعت میداشتیم حتماً با شما خارج میشدیم (با عذر کاذبشان) خودشان را هلاک میکنند و خداوند میداند که آنان البتّه دروغ میگویند
- ترجمه راستین- (ای رسول) اگر این مردم را برای منفعت آنی و فوری و سفر کوتاه (تفریحی) دعوت کنی البته تو را پیروی خواهند کرد و لیکن این سفر (به تبوک برای جنگ با روم) بر آنان دراز و دشوار آمد، و مؤکد به خدا سوگند میخورند که اگر توانایی داشتیم همانا با شما بیرون میآمدیم، اینان خود را به دست هلاکت میسپارند و خدا میداند که آنها به حقیقت دروغ میگویند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٣ عَفَا اللَّهُ عَنكَ لِـمَ أَذِنتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ
خداوند از تو بگذرد چرا به آنها (اجازه گیرندگان در قعود) اجازه دادی؟! تا آنکه کسانی که راست میگفتند بر تو آشکار شوند و دروغگویان را بشناسی
- ترجمه سلطانیخداوند از تو بگذرد چرا به آنها اجازه دادی؟! تا آنکه کسانی که راست میگفتند بر تو آشکار شوند و دروغگویان را بشناسی
- ترجمه راستین- (ای رسول) خدا تو را ببخشاید چرا پیش از آنکه دروغگویان از راستگویان بر تو معلوم شوند به آنها اجازه دادی؟ (بهتر آن بود که رخصت در ترک جهاد ندهی تا آن را که به راستی ایمان آورده از آن که دروغ میگوید امتحان کنی).
- ترجمه الهی قمشهای٤٤ لَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أَن يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ
کسانی که به خداوند و روز آخِر ایمان دارند از تو اجازه نمیگیرند [چه رسد به اینکه از تو اجازه بگیرند در تخلّف از این] که با اموالشان و انفسشان جهاد کنند و خداوند به پرهیزکاران دانا است [و عمل آنها از او عزب (پنهان) نمیشود]
- ترجمه سلطانیکسانی که به خداوند و روز آخِر ایمان دارند از تو اجازه نمیگیرند که با اموالشان و انفسشان جهاد کنند و خداوند به پرهیزکاران دانا است
- ترجمه راستین-مسلمانانی که به حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان دارند از تو رخصت ترک جهاد نخواهند تا به مال و جان خود در راه خدا جهاد کنند، و خدا به احوال متقیان آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٥ إِنَّمَا يَسْتَأْذِنُكَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَارْتَابَتْ قُلُوبُهُمْ فَهُمْ فِي رَيْبِهِمْ يَتَرَدَّدُونَ
جز این نیست که کسانی که به خداوند و روز آخِر ایمان نمیآورند و [در تصدیقشان به نبوّت تو] قلوب آنها در تردید است از تو اجازه میگیرند و آنها در تردیدشان تردّد میکنند (متحیّر میشوند و از سیر الی الله باز میایستند)
- ترجمه سلطانیجز این نیست که کسانی که به خداوند و روز آخِر ایمان نمیآورند و قلوب آنها در تردید است از تو اجازه میگیرند و آنها در تردیدشان تردّد میکنند
- ترجمه راستین-تنها آنهایی که ایمان به خدا و روز قیامت نیاورده و دلهاشان در شک و ریب است از تو اجازه معافی از جهاد میخواهند، و آن منافقان پیوسته در شک و تردید مانده و سرگردانند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٦ وَلَوْ أَرَادُوا الْخُرُوجَ لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَلَكِن كَرِهَ اللَّهُ انبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِيلَ اقْعُدُوا مَعَ الْقَاعِدِينَ
اگر ارادهٔ خارج شدن میکردند حتماً توشهای برای آن آماده میکردند [یعنی البتّه برای آنها تهیّهٔ عُدّهٔ (توشه) آن و مایحتاج آن ممکن بود، یا اسباب تهیّهٔ آن را برای خود مهیّا میکردند] و لکن خداوند از فرستادن (اعزام) آنان کراهت داشت پس آنها را بازداشت و گفته شد: با نشستگان بنشینید
- ترجمه سلطانیاگر ارادهٔ خارج شدن میکردند حتماً توشهای برای آن آماده میکردند و لکن خداوند از فرستادن (اعزام) آنان کراهت داشت پس آنها را بازداشت و گفته شد: با نشستگان بنشینید
- ترجمه راستین-و اگر آنان قصد سفر جهاد داشتند درست مهیای آن میشدند لیکن خدا هم از برانگیختن آنها کراهت داشت پس آنها را باز داشت و حکم شد (که ای منافقان نالایق) شما هم با معذوران (کور عاجز در خانه خود) بنشینید.
- ترجمه الهی قمشهای٤٧ لَوْ خَرَجُوا فِيكُم مَّا زَادُوكُمْ إِلَّا خَبَالًا وَلَأَوْضَعُوا خِلَالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَفِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِـمِينَ
اگر در میان شما خارج میشدند جز تباهی به شما نمیافزودند و اگر میان شما جای میگرفتند برای شما فتنه میخواستند و در میان شما خبرچین دارند و خداوند به ستمکاران دانا است [اشاره به این است که اکراه او تعالی بر انبعاث (فرستادن، اعزام) آنها گزاف و بلاسبب نیست، جز این نیست که آن به سبب ظلم آنها است]
- ترجمه سلطانیاگر در میان شما خارج میشدند جز تباهی به شما نمیافزودند و اگر میان شما جای میگرفتند برای شما فتنه میخواستند و در میان شما خبرچین دارند و خداوند به ستمکاران دانا است
- ترجمه راستین-اگر این منافق مردم هم در میان شما مؤمنان بیرون میآمدند جز خیانت و مکر در سپاه شما چیزی نمیافزودند و هر چه میتوانستند در کار شما اخلال و خرابی میکردند، برای شما از هر سو در جستجوی فتنه برمیآمدند، و هم در میان لشکر شما از آنان جاسوسهایی وجود دارد، و خدا به احوال ظالمان داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٤٨ لَقَدِ ابْتَغَوُا الْفِتْنَةَ مِن قَبْلُ وَقَلَّبُوا لَكَ الْأُمُورَ حَتَّى جَاءَ الْحَقُّ وَظَهَرَ أَمْرُ اللَّهِ وَهُمْ كَارِهُونَ
همانا از قبل [یعنی قبل از این غزوه، در غزوهٔ اُحد و از غزوات غیر آن از تجبین اصحاب تو و تدبیر فرار و تسلیم کردن تو به دشمنانت] فتنه جوئی کرده بودند و امور [جنگ] را برای تو وارونه جلوه میدادند تا آنکه [در هر آنچه که تدبیر کرده بودند و آن تأیید تو و نصرت تو است بر وفق آنچه که امر کردی و تدبیر نمودی] حقّ آمد و فرمان خداوند آشکار شد و (حال آنکه) آنها (وارونه جلوه دهندگان) کراهتدار هستند {حقّ مضاف همان مشیّت است که همان «حقّ مخلوقٌ به» است و هر حقّى به اتّصال به او حقّ و هر باطلی به انصراف از او باطل است، و اینکه «امر الله» همان عالم مجرّدات است که برای ضعف اثنینیّت (دوئیت) جز امر خداوند در آن نیست به حیثی که در آنجا امر و آمر و مأمور و ایتمار تصوّر نمیشود، و هر کس از افراد بشر که متّصل به این عالم متّحد با آن باشد آنگاه او ایضاً «امر الله» است و هر آنچه که از او از این حیثیّت صادر شود پس آن ایضاً امر خداوند است، و چون خلیفهٔ خدا، چه نبیّ باشد یا ولیّ، دارای دو وجه است، وجهی به خداوند و با آن از خداوند میگیرد، و وجهی به خلق و با آن آنچه را که از خداوند میگیرد به خلق میرساند، و از آن وجه او که به سوی خداوند است به حقّ و وحدت و ولایت، و از آن وجه او که به سوی خلق است به امر و کثرت و خلق و نبوّت و رسالت تعبیر میشود، و ولایت به معنی تدبیر خلق از جهت باطن است و خلافت به معنی تدبیر آنها از جهت ظاهر است پس ولایت به معنی اوّل روح ولایت به معنی دوّم است، و همچنین است روح نبوّت و رسالت و خلافت پس فرق بین حقّ و امر مانند فرق بین مطلق و مقیّد، و روح و جسد، و ولایت و نبوّت است، و حقّ همان ولایت در عالم کبیر است و مظهر اتمّ آن علی (ع) است و امر، نبوّت و مظهر اتمّ آن محمّد (ص) است و نبوّت، عالمی است که ولایت و اتّصال به وحدت بر آن غلبه دارد که غلبهٔ آن در عالم کبیر ظاهر نشده، پس آمدن حقّ یعنی غلبه کردن ولایت بر نبوّت سبب غلبه کردن نبوّت بر کثرات است و لذا معنی میدهد: تا آنکه ولایت آمد و وحدت غلبه کرد و نبوّت ظاهر شد و غلبه کرد}
- ترجمه سلطانیهمانا از قبل فتنه جوئی کرده بودند و امور را برای تو وارونه جلوه میدادند تا آنکه حقّ آمد و فرمان خداوند آشکار شد و (حال آنکه) آنها کراهتدار هستند
- ترجمه راستیناز این پیش (در جنگ خندق و احد) هم آنان در صدد فتنهگری بودند و کارها را به تو برعکس مینمودند تا آن گاه که حق روی آورد و امر خدا آشکار گردید (یعنی اسلام را فتح نصیب کرد) در صورتی که آنها کمال کراهت را داشتند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٩ وَمِنْهُم مَّن يَقُـولُ ائْذَن لِّي وَلَا تَفْتِنِّي أَلَا فِي الْفِتْنَةِ سَقَطُوا وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ
و از میان آنها کسی که میگوید به من اجازه بده و مرا در فتنه [به معنی فساد و افتتان (در فتنه افتادن) واقع] نکن [یعنی مرا در فساد و افتتان (در فتنه افتادن) به زنان روم واقع مکن، یا پس مرا به ضایع شدن مال و عیال در فتنه نینداز، یا پس مرا با امر به خروج و تخلّف من از تو و مخالفت من با امر تو در فتنه مینداز، یا پس مرا با ضایع شدن بدن به سبب حرکت در گرما در فتنه نینداز]، آگاه باشید،! که در فتنه سقوط کردند و همانا جهنّم البتّه به کافران محیط است
- ترجمه سلطانیو از میان آنها کسی که میگوید به من اجازه بده و مرا در فتنه (واقع) نکن، آگاه باشید،! که در فتنه سقوط کردند و همانا جهنّم البتّه به کافران محیط است
- ترجمه راستینو برخی از آن مردم منافق با تو گویند که به ما در جهاد اجازه معافی ده و ما را در آتش فتنه (و گناه نافرمانی) میفکن، آگاه باش که آنها خود به فتنه و امتحان در افتادند و همانا دوزخ به آن کافران احاطه دارد.
- ترجمه الهی قمشهای٥٠ إِن تُصِبْكَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكَ مُصِيبَةٌ يَقُـولُوا قَدْ أَخَذْنَا أَمْرَنَا مِن قَبْلُ وَيَتَـوَلَّوا وَّهُمْ فَرِحُونَ
اگر حسنهای (غنیمتی و غلبهای در این جنگ) به تو برسد به آنها ناگوار میآید و اگر مصیبتی [چون قتل یا جرح یا انهزام (شکست خوردن)] به تو برسد میگویند ما امر خود را [در تخلّف از آنچه که در آن هلاک هست و اغترار (فریفته شدن) به آنچه از نصرت خداوند و ملائکهاش که حقیقتی ندارد] از قبل اتّخاذ کرده بودیم و [از تو و از مؤمنین] روی بر میگردانند و (در حالی که) آنها [به اقتضای حسد به آن به آنچه که به تو اصابت کرده] شادمانند
- ترجمه سلطانیاگر حسنهای به تو برسد به آنها ناگوار میآید و اگر مصیبتی به تو برسد میگویند ما امر خود را از قبل اتّخاذ کرده بودیم و (از تو و از مؤمنین) روی بر میگردانند و (در حالی که) آنها شادمانند
- ترجمه راستیناگر تو را حادثهای خوش نصیب شود سخت بر آنها ناگوار آید و اگر تو را زحمتی و رنجی پیش آید (خوشحال شده و) گویند: ما در کار خود پیشبینی کردیم (که به جنگ نرفتیم) ، و آنها باز میگردند در حالی که شادند.
- ترجمه الهی قمشهای٥١ قُل لَّن يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ
[به قومت] بگو هرگز جز آنچه که خداوند بر ما مقرّر کرده است به ما اصابت نخواهد کرد [و جز آنچه که صلاح ما در آن است را مقرّر نکرده] او مولای ما است و مؤمنین تنها باید بر خداوند توکّل کنند
- ترجمه سلطانی(به قومت) بگو هرگز جز آنچه که خداوند بر ما مقرّر کرده است به ما اصابت نخواهد کرد او مولای ما است و مؤمنین تنها باید بر خداوند توکّل کنند
- ترجمه راستینبگو: هرگز جز آنچه خدا برای ما خواسته به ما نخواهد رسید، اوست مولای ما، و البته اهل ایمان در هر حال باید بر خدا توکل کنند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٢ قُلْ هَلْ تَرَبَّصُونَ بِنَا إِلَّا إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ وَنَحْنُ نَتَرَبَّصُ بِكُمْ أَن يُصِيبَكُمُ اللَّهُ بِعَذَابٍ مِّنْ عِندِهِ أَوْ بِأَيْدِينَا فَتَرَبَّصُوا إِنَّا مَعَكُم مُّتَرَبِّصُونَ
بگو آیا برای ما جز یکی از دو نیکی (ظفر و غنیمت، یا قتل و جنّت) را انتظار میکشید؟ و ما هم برای شما انتظار میکشیم که خداوند عذابی را از نزد خود یا با دستان ما به شما اصابت دهد پس منتظر بمانید همانا ما هم با شما منتظر میمانیم
- ترجمه سلطانیبگو آیا برای ما جز یکی از دو نیکی را انتظار میکشید؟ و ما هم برای شما انتظار میکشیم که خداوند عذابی را از نزد خود یا با دستان ما به شما اصابت دهد پس منتظر بمانید همانا ما هم با شما منتظر میمانیم
- ترجمه راستینبگو که آیا شما منافقان جز یکی از دو نیکویی (بهشت و یا فتح) چیزی میتوانید بر ما انتظار برید؟ولی ما درباره شما منتظریم که از جانب خدا به عذابی سخت گرفتار شوید یا به دست ما هلاک شوید، بنابراین شما در انتظار باشید که ما هم مترصد و منتظر هستیم.
- ترجمه الهی قمشهای٥٣ قُلْ أَنفِقُوا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا لَّن يُتَقَبَّلَ مِنكُمْ إِنَّكُمْ كُنتُمْ قَوْمًا فَاسِقِينَ
بگو چه با میل یا به کراهت انفاق کنید هرگز از شما قبول نخواهد شد که شما قومی فاسق میباشید
- ترجمه سلطانیبگو چه با میل یا به کراهت انفاق کنید هرگز از شما قبول نخواهد شد که شما قومی فاسق میباشید
- ترجمه راستینبگو که شما (هر چه خواهید) انفاق کنید (صرف مخارج جنگ و تبلیغات مزوّرانه کنید) چه از روی میل و چه کراهت، هرگز از شما پذیرفته نخواهد شد، زیرا (کار شما خودنمائی است و) شما مردمی بوده که سخت به فسق خو گرفتهاید.
- ترجمه الهی قمشهای٥٤ وَمَا مَنَعَهُمْ أَن تُقْبَلَ مِنْهُمْ نَفَقَاتُهُمْ إِلَّا أَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَبِرَسُولِهِ وَلَا يَأْتُونَ الصَّلَاةَ إِلَّا وَهُمْ كُسَالَى وَلَا يُنفِقُونَ إِلَّا وَهُمْ كَارِهُونَ
و چه آنها را مانع شده که نفقات آنها از آنها قبول نشود جز آنکه آنها به خداوند و رسول او کفر ورزیدند و در نماز [قالبی به عنوان اظهار احکام اسلام] حاضر نمیشوند مگر و (در حالی که) آنها [برای عدم نشاطشان به اعمال اخرویّه به سبب کفرشان] کسل هستند و انفاق نمیکنند مگر و (در حالی که) آنها کراهت کنندهاند
- ترجمه سلطانیو چه آنها را مانع شده که نفقات آنها از آنها قبول نشود جز آنکه آنها به خداوند و رسول او کفر ورزیدند و در نماز حاضر نمیشوند مگر و (در حالی که) آنها کسل هستند و انفاق نمیکنند مگر و (در حالی که) آنها کراهت کنندهاند
- ترجمه راستینو هیچ مانعی از قبول نفقات آنها نبود جز آنکه آنها به خدا و رسول او (باطنا) کافرند و نماز نگزارند جز به حال کسالت و انفاق نکنند جز آنکه سخت کراهت دارند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٥ فَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُم بِهَا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ
پس اموال آنها و نه اولادشان تو را شگفتزده نسازد جز این نیست که خداوند میخواهد تا آنها را در زندگانی دنیا با آن عذاب کند و جان آنها کنده شود و (در حالی که) آنها کافر هستند
- ترجمه سلطانیپس اموال آنها و نه اولادشان تو را شگفتزده نسازد جز این نیست که خداوند میخواهد تا آنها را در زندگانی دنیا با آن عذاب کند و جان آنها کنده شود و (در حالی که) آنها کافر هستند
- ترجمه راستینمبادا تو از کثرت اموال و اولاد آنها در شگفت آیی!خدا میخواهد آنها را به همان مال و فرزند در زندگانی دنیا به عذاب افکند و ساعت مرگ جان آنها به درآید در حالتی که کافر باشند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٦ وَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنَّهُمْ لَـمِنكُمْ وَمَا هُم مِّنكُمْ وَلَكِنَّهُمْ قَوْمٌ يَفْرَقُونَ
و به خداوند سوگند میخورند که آنها البتّه از شما هستند و (در حالی که) آنها از شما نیستند و لکن آنها گروهی هستند که [از شما بر اموالشان و انفسشان] میترسند
- ترجمه سلطانیو به خداوند سوگند میخورند که آنها البتّه از شما هستند و (در حالی که) آنها از شما نیستند و لکن آنها گروهی هستند که میترسند
- ترجمه راستینو آنها (برای آنکه نفاق خود را پنهان کنند) دائم به خدا قسم یاد میکنند که ما هم به راستی از شما مؤمنانیم و حال آنکه از شما و هم عقیده شما نیستند و لیکن این قوم (از قدرت اسلام) میترسند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٧ لَوْ يَجِدُونَ مَلْجَأً أَوْ مَغَارَاتٍ أَوْ مُدَّخَلًا لَّوَلَّوْا إِلَيْهِ وَهُمْ يَجْمَحُونَ
اگر پناهگاهی [قلعهای که در آن متحصّن شوند یا سلطانی که به او تقویت شوند] مییافتند یا غارهایی [در کوهها] یا گریزگاههایی (سوراخهائی در زمین) حتماً به آن رو میآوردند و (در حالی که) آنها [به آن] شتاب (سرعت) داشتند
- ترجمه سلطانیاگر پناهگاهی مییافتند یا غارهایی یا گریزگاههایی حتماً به آن رو میآوردند و (در حالی که) آنها شتاب داشتند
- ترجمه راستیناگر پناهگاهی یا سنگری در مغار کوهها یا هر گریزگاهی دیگر بیابند (که از تسلط مسلمانان ایمن باشند) البته بدان جا با کمال تعجیل میگریزند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٨ وَمِنْهُم مَّن يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِن لَّمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ
و از آنان کسی هست که از تو در صدقات [در تقسیم آنها و جمع آنها و حفظ آنها برای ایصال به مستحقّ آنها] عیبجویی میکند [و بر تو عیب میگیرد] پس اگر از آن به آنها اعطاء شود راضی میشوند و اگر از آن به آنها اعطاء نشود آنوقت آنها خشمگین میشوند
- ترجمه سلطانیو از آنان کسی هست که از تو دربارهٔ صدقات عیبجویی میکند پس اگر از آن به آنها اعطاء شود راضی میشوند و اگر از آن به آنها اعطاء نشود آنوقت آنها خشمگین میشوند
- ترجمه راستینو بعضی از آن مردم منافق در (تقسیم) صدقات بر تو اعتراض و خردهگیری کنند، اگر به آنها از آن عطا شود رضایت داشته و اگر از آن چیزی به آنها داده نشود سخت خشمگین شوند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٩ وَلَوْ أَنَّهُمْ رَضُوا مَا آتَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ سَيُؤْتِينَا اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَرَسُولُهُ إِنَّا إِلَى اللَّهِ رَاغِبُونَ
و اگر که آنها به آنچه که خداوند و رسول او به آنها داد راضی میشدند و میگفتند: خداوند ما را کافی است که خداوند بزودی از فضل خویش و رسولش به ما خواهد داد همانا ما به خداوند راغب هستیم [مورث محبّت بر رسول (ص) و توجّه به او و اتّباع از او میشد و در همهٔ اینها خیر دنیا و آخرت هست]
- ترجمه سلطانیو اگرچه که آنها به آنچه که خداوند و رسول او به آنها داده است راضی شدند و گفتند: خداوند ما را کافی است که خداوند از فضل خویش و رسولش به ما خواهد داد همانا ما به خداوند راغب هستیم
- ترجمه راستینو چقدر بهتر بود اگر آنها به آنچه خدا و رسول به آنها عطا کردند راضی بودند و میگفتند که خدا ما را کفایت است، او و هم رسولش از لطف عمیم به ما عطا خواهند کرد، ما تنها به خدا مشتاقیم.
- ترجمه الهی قمشهای٦٠ إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِّنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
همانا صدقات به عنوان فریضه (واجب) از سوی خداوند جز برای فقراء و مساکین و عاملان (کارگزاران) بر آن [به عنوان اجرت بر عملشان] و دلجویی قلوب آنها [زیرا آنها برای حفظ ثغور مسلمین آمادهاند یا مستمالان (متمایل شدگان، مهربانی خواهان) بر استماع آیات قرآن و احکام مسلمین تا آنکه بشناسند که محمّد (ص) رسول خدا است] و در آزاد کردن بردگان [تحت فشار، یا مکاتب (بردهای که با خواجه خویش قرار بسته که خویش را بخرد) عاجز از اداء مال کتابت، یا آنچه که مسلمین را از کفّارات لازم میشود و قادر بر اداء آن نمیشوند] و بدهکاران (کسانی که در آنچه که خداوند به آن اذن نداده وامدار نشدهاند) و در راه خدا [یا جهاد و حجّ یا هر راه خیر] و در راه ماندگان (مسافر در سفر مباح که بالفعل و نه بالقوّه ولو به قرض کردن بر خرجی سفر خود به وطنش قادر نمیشود) نیست و خداوند [به موارد صدقات] دانا و [در سنّت کردن آنها و تخصیص موارد آنها] حکیم است
- ترجمه سلطانیهمانا صدقات به عنوان فریضه (واجب) از سوی خداوند جز برای فقراء و مساکین و عاملان (کارگزاران) بر آن و دلجویی قلوب آنها و در آزاد کردن بردگان و بدهکاران و در راه خدا و در راه ماندگان نیست و خداوند دانا و حکیم است
- ترجمه راستین(مصرف) صدقات منحصرا مختص است به (این هشت طایفه): فقیران و عاجزان و متصدیان اداره صدقات و کسانی که باید تألیف قلوب آنها کرد (یعنی برای متمایل کردن بیگانگان به دین اسلام) و آزادی بندگان و قرضداران و در راه خدا (یعنی در راه تبلیغ و رواج دین خدا) و به راه درماندگان. این مصارف هشتگانه فرض و حکم خداست، که خدا دانا و بر تمام مصالح خلق آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٦١ وَمِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِيَّ وَيَقُـولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَيْرٍ لَّكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَيُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَرَحْمَةٌ لِّلَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ رَسُولَ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
و از آنها کسانی که پیامبر را اذیّت میکنند و میگویند او گوش (دهانبین) است [که هر آنچه که از هر گویندهای که موافق است میشنود را قبول میکند] بگو گوش (دهانبین بودن) برای شما بهتر است [که میشنود هر آنچه را که صلاح شما در آن است و اگرچه نمیدانید که صلاح شما در آن است] که به خداوند ایمان میآورد و مؤمنان را باور میدارد و به عنوان رحمت برای کسانی از شما است که ایمان آوردهاند، و کسانی که رسول خدا را میآزارند عذابی دردناک دارند
- ترجمه سلطانیو از آنها کسانی که پیامبر را اذیّت میکنند و میگویند او گوش (دهانبین) است بگو گوش (دهانبین) برای شما بهتر است که به خداوند ایمان میآورد و مؤمنان را باور میدارد و به عنوان رحمت برای کسانی از شما است که ایمان آوردهاند، و کسانی که رسول خدا را میآزارند عذابی دردناک دارند
- ترجمه راستینو بعضی (از منافقان) هستند که دائم پیغمبر را میآزارند و (چون عذر دروغ آنها به حلم خود میپذیرد) میگویند: او شخص ساده و زودباوری است. بگو زودباوری او لطفی به نفع شماست، که به خدا ایمان آورده و به مؤمنان هم اطمینان دارد و برای مؤمنان (حقیقی) شما وجودش رحمت است، و برای آنها که رسول را آزار دهند عذابی دردناک مهیّاست.
- ترجمه الهی قمشهای٦٢ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ لِيُرْضُوكُمْ وَاللَّهُ وَرَسُولُهُ أَحَقُّ أَن يُرْضُوهُ إِن كَانُوا مُؤْمِنِينَ
[اذیّت کنندگان رسول (ص)] برای شما به خداوند سوگند میخورند تا شما را راضی کنند و (حال آنکه) خداوند و رسولش سزاوارترند که او را خشنود سازند اگر مؤمن میباشند
- ترجمه سلطانیبرای شما به خداوند سوگند میخورند تا شما را راضی کنند و خداوند و رسولش سزاوارترند که او را خشنود سازند اگر مؤمن میباشند
- ترجمه راستین(منافقان) برای اغفال و خشنود کردن شما مؤمنان به نام خدا سوگند میخورند در صورتی که اگر ایمان داشتند سزاوارتر این بود که خدا و رسول را از خود خشنود کنند.
- ترجمه الهی قمشهای٦٣ أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّهُ مَن يُحَادِدِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدًا فِيهَا ذَلِكَ الْخِزْيُ الْعَظِيمُ
آیا هنوز نمیدانند که کسی که با خداوند و رسولش تندی (مخاصمت) کند پس همانا آتش جهنّمی برای او هست که در آن ماندگار است و آن خواری بزرگی است
- ترجمه سلطانیآیا هنوز نمیدانند که کسی که با خداوند و رسولش تندی کند پس همانا آتش جهنّمی برای او هست که در آن ماندگار است و آن خواری بزرگی است
- ترجمه راستینآیا ندانستهاند که هر کس با خدا و رسولش به عداوت برخیزد آتش دوزخ کیفر دائمی اوست؟و این به حقیقت ذلت و خواری بزرگ است.
- ترجمه الهی قمشهای٦٤ يَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَن تُـنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُم بِمَا فِي قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِئُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ مَّا تَحْذَرُونَ
منافقان میترسند که سورهای علیهم (بر زیان آنها) نازل شود که آنچه که در قلوب آنها است را به آنها خبر دهد، بگو استهزاء کنید همانا خداوند آنچه را که حذر میکنید خارج کننده است
- ترجمه سلطانیمنافقان میترسند که سورهای علیهم (بر زیان آنها) نازل شود که آنچه که در قلوب آنها است را به آنها خبر دهد، بگو استهزاء کنید همانا خداوند آنچه را که حذر میکنید خارج کننده است
- ترجمه راستینمنافقان از آن روزی میترسند که خدا سورهای بفرستد که آنها را از آنچه در درون آنهاست آگاه کند. بگو: اکنون تمسخر کنید، خدا آنچه را که از آن میترسید آشکار خواهد ساخت.
- ترجمه الهی قمشهای٦٥ وَلَئِن سَأَلْتَهُمْ لَيَقُـولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ
و اگر از آنها سؤال کنی حتماً میگویند جز این نیست که ما قایم میشدیم و [قایم باشک] بازی میکردیم بگو آیا خداوند و آیاتش و رسولش را استهزاء میکردید
- ترجمه سلطانیو اگر از آنها سؤال کنی حتماً میگویند جز این نیست که ما قایم میشدیم و (قایم باشک) بازی میکردیم بگو آیا خداوند و آیاتش و رسولش را استهزاء میکردید
- ترجمه راستینو اگر از آنها بپرسی (که چرا سخریه و استهزاء میکنید؟) پاسخ دهند که ما به مزاح و مطایبه سخن میراندیم. بگو: آیا با خدا و آیات و رسول او تمسخر میکردید؟!
- ترجمه الهی قمشهای٦٦ لَا تَعْتَذِرُوا قَدْ كَفَرْتُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ إِن نَّعْفُ عَن طَائِفَةٍ مِّنكُمْ نُعَذِّبْ طَائِفَةً بِأَنَّهُمْ كَانُوا مُجْرِمِينَ
عذر نیاورید که بعد از ایمانتان [با توبه کردن بر دست محمّد (ص) و بیعت کردن با او با بیعت عامّه] کفر ورزیدهاید اگر [بعد از توبه کردن آنها] گروهی از شما را عفو کنیم گروهی [دیگر] را [به خاطر توبه نکردن آنها] به (سبب) اینکه آنها مجرم بودند عذاب میکنیم
- ترجمه سلطانیعذر نیاورید که بعد از ایمانتان کفر ورزیدهاید اگر گروهی از شما را عفو کنیم گروهی (دیگر) را به (سبب) اینکه آنها مجرم بودند عذاب میکنیم
- ترجمه راستینعذر نیاورید، که شما بعد از ایمان کافر شدید، اگر از برخی (نادانان و ساده لوحان) شما درگذریم گروهی (فتنهگر) را نیز عذاب خواهیم کرد که مردمی بسیار زشتکار بودهاند.
- ترجمه الهی قمشهای٦٧ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُم مِّن بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَيَقْبِضُونَ أَيْدِيَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِيَهُمْ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ هُمُ الْفَاسِقُونَ
[مردان] منافقان و [زنان] منافقات بعضی آنها از [جنس] بعضی دیگر هستند [چنانکه ادّعاء کردهاند از شما نیستند] که به منکَر امر میکنند {هر شخص متصوّر به صورت منکرى بر وفق صورت خود امر به منکر میکند، و اگرچه صورت امر او امر به معروف باشد} و از معروف نهی میکنند [برای اینکه آنها از معروف دوری میکنند و دوری کننده از چیزی که غیر متصوّر به آن است لامحاله از آن نهى میکند] و دستان [ظاهری] خود را [از انفاق از روی ابتغاء (طلب) رضای خداوند به خاطر حرص به مال، (در حالی که) معتقد به اجر و عوض از خداوند و از بیعت با نبیّ (ص) و ولیّ (ع) نیستند و دستان باطنیشان را از توسّل به ذیل نبوّت و ولایت، و از روی از دنیا گرداندن به سوی خداوند و تضرّع نزد او] قبض میکنند، خداوند را فراموش کردهاند پس [خداوند] آنها را [از افاضهٔ رحمتش] فراموش (ترک) کرد زیرا منافقین خود فاسق هستند
- ترجمه سلطانیمنافقان (مذکّر) و منافقات (مؤنّث) بعضی آنها از (جنس) بعضی دیگر هستند که به منکَر امر میکنند و از معروف نهی میکنند و دستانشان را قبض میکنند، خداوند را فراموش کردهاند پس (خداوند) آنها را (از افاضهٔ رحمتش) فراموش (ترک) کرد زیرا منافقین خود فاسق هستند
- ترجمه راستینمردان و زنان منافق، متّفق با همدیگر و طرفدار یکدیگرند، مردم را به کار بد وا میدارند و از کار نیکو منع میکنند و دست خود را (از انفاق در راه خدا) میبندند، و چون خدا را فراموش کردند خدا نیز آنها را فراموش کرد (یعنی به خود واگذاشت تا از هر سعادت محروم شوند) ، در حقیقت منافقان بدترین زشتکاران عالمند.
- ترجمه الهی قمشهای٦٨ وَعَدَ اللَّهُ الْمُنَافِقِينَ وَالْمُنَافِقَاتِ وَالْكُفَّارَ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا هِيَ حَسْبُهُمْ وَلَعَنَهُمُ اللَّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّقِيمٌ
خداوند به منافقان و منافقات و به کفّار آتش جهنّم را وعده داده است که در آن مخلّد هستند همان [به عنوان عذاب و به عنوان ایلام (درد رساندن)] برای آنها کافی است و خداوند آنها را لعنت (دور) کرده است و برای آنها عذابی مقیم هست
- ترجمه سلطانیخداوند به منافقان (مذکّر) و منافقات (مؤنّث) و به کفّار آتش جهنّم را وعده داده است که در آن مخلّد هستند همان برای آنها کافی است و خداوند آنها را لعنت کرده است و برای آنها عذابی مقیم هست
- ترجمه راستینخدا مرد و زن از منافقان و کافران را وعده آتش دوزخ و خلود در آن داده، همان دوزخ برای (کیفر) آنها کافی است و خدا آنها را لعن کرده و عذابی ابدی دارند.
- ترجمه الهی قمشهای٦٩ كَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنكُمْ قُوَّةً وَأَكْثَرَ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلَاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُم بِخَلَاقِكُمْ كَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذِينَ مِن قَبْلِكُم بِخَلَاقِهِمْ وَخُضْتُمْ كَالَّذِي خَاضُوا أُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
مانند کسانی که قبل از شما از لحاظ قوّت شدیدتر و به لحاظ اموال و اولاد بیشتر از شما بودند و از نصیبشان [از شهوات] بهره جستند پس [شما هم مثل آنها] از نصیب خود متمتّع میشوید همانند کسانی که قبل از شما از نصیب خود بهرهمند شدند و همانند کسانی که [در شهوات و ملاهی (لهوها)] فرو رفتند فرو رفتید، آنها اعمالشان در دنیا و آخرت تباه شده و آنان همان زیانکارانند
- ترجمه سلطانیمانند کسانی که قبل از شما از لحاظ قوّت شدیدتر و به لحاظ اموال و اولاد بیشتر از شما بودند و از نصیب خود بهره جستند پس (شما هم) از نصیب خود متمتّع میشوید همانند کسانی که قبل از شما از نصیب خود بهرهمند شدند و فرو رفتید همانند کسانی که فرو رفتند، آنها اعمالشان در دنیا و آخرت تباه شده و آنان همان زیانکارانند
- ترجمه راستین(شما هم دنیا پرستید) به مانند آنهایی که پیش از شما بودند در صورتی که پیشینیان از شما قویتر بودند و مال و اولادشان بیشتر بود، پس به سهم خود (از متاع فانی دنیا دو روزی) متمتّع بودند، اکنون هم که نوبت به شما رسید به تمتّع دنیا به سهم خود مانند آنها سرگرم شدید و هم (در شهوات دنیا) به مانند آنها فرو رفتید!آنان مردمی هستند که اعمالشان در دنیا و آخرت نابود و باطل گشت و هم آنان به حقیقت زیانکاران عالمند.
- ترجمه الهی قمشهای٧٠ أَلَمْ يَأْتِهِمْ نَبَأُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَقَوْمِ إِبْرَاهِيمَ وَأَصْحَابِ مَدْيَنَ وَالْمُؤْتَفِكَاتِ أَتَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
آیا خبر کسانی که قبل از آنها بودند به آنها نرسیده است؟ قوم نوح [با طوفان غرق شدند] و عاد [یعنی قوم هود (ع) جهت اختصار بر اسم آنها اقتصار شده که با باد هلاک شدند] و ثمود [یعنی قوم صالح (ع)] و قوم ابراهیم [با پشه هلاک شدند]، و اصحاب مدین [یعنی قوم شعیب (ع)، با آتش هلاک شدند] و مؤتفکات [یعنی قوم لوط، زیرورو شدهها] رسولانشان با بیّنات (احکام واضح از احکام رسالت یا با معجزات) نزد آنها آمدند پس خداوند بر آن نبود که [با اهلاک] به آنها ظلم کند و لکن خودشان بودند که ستم کردند
- ترجمه سلطانیآیا خبر کسانی که قبل از آنها بودند به آنها نرسیده است؟ قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم، و اصحاب مدین و مؤتفکات (قوم لوط، زیرورو شدهها) رسولانشان با بیّنات نزد آنها آمدند پس خداوند بر آن نبود که به آنها ظلم کند و لکن خودشان بودند که ستم کردند
- ترجمه راستینآیا اخبار پیشینیانشان مانند قوم نوح و عاد و ثمود و قوم ابراهیم و اهل مَدْیَن و مُؤْتَفِکات (یعنی شهرهای ویران شده قوم لوط) به آنها نرسید که رسولان الهی آیات و معجزات آشکار بر آنها آوردند (ولی آنها نپذیرفتند و هلاک شدند؟آری) خدا هیچ ستمی بر آنها نکرد بلکه آنها خود در حق خویش ستم میکردند.
- ترجمه الهی قمشهای٧١ وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
و مؤمنین و مؤمنات بعضی از آنها اولیای بعضی [دیگر] هستند که به معروف امر میکنند و از منکر نهی مینمایند و نماز بپا میدارند و زکات میدهند {و ایتاء زکات اعمّ از اعطاء از اموال و ابدان و قوای شهویّه و غضبیّه و محرّکه است} و از خداوند و رسولش اطاعت میکنند آنان هستند که خداوند بزودی به آنها رحمت خواهد کرد همانا خداوند غالب است [مانعی او را از وفا کردن به وعدهٔ او و وعید او عاجز نمیکند و مانع نمیشود] و حکیم است [وعده نمیدهد مگر بر وفق حکمت خود که اعطاء و منع بحسب قابلیّات را اقتضاء میکند]
- ترجمه سلطانیو مؤمنین (مذکّر) و مؤمنات (مؤنّث) بعضی از آنها اولیای بعضی (دیگر) هستند که به معروف امر میکنند و از منکر نهی مینمایند و نماز بپا میدارند و زکات میدهند و از خداوند و رسولش اطاعت میکنند آنان هستند که خداوند بزودی به آنها رحمت خواهد کرد همانا خداوند غالب و حکیم است
- ترجمه راستینو مردان و زنان مؤمن همه یاور و دوستدار یکدیگرند، خلق را به کار نیکو وادار و از کار زشت منع میکنند و نماز به پا میدارند و زکات میدهند و حکم خدا و رسول او را اطاعت میکنند، آنان را البته خدا مشمول رحمت خود خواهد گردانید، که خدا صاحب اقتدار و درست کردار است.
- ترجمه الهی قمشهای٧٢ وَعَدَ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَمَسَاكِنَ طَيِّبَةً فِي جَنَّاتِ عَدْنٍ وَرِضْوَانٌ مِّنَ اللَّهِ أَكْبَرُ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
خداوند به مؤمنان و مؤمنات به جنّتهایی وعده داد که از زیر آنها نهرها جاری میشود که در آنها ماندگارند و مسکنهای پاکی در جنّات عدن و [برای آنها] رضوانی از خداوند اکبر هست که آن (رضوان) همان رستگاری بزرگ است [که همانا اعلی مقامات سالکین الی الله همان مقام رضا است]
- ترجمه سلطانیخداوند به مؤمنان (مذکّر) و مؤمنات (مؤنّث) به جنّتهایی وعده داد که از زیر آنها نهرها جاری میشود که در آنها ماندگارند و مسکنهای پاکی در جنّات عدن و (برای آنها) رضوانی از خداوند اکبر هست که آن همان رستگاری بزرگ است
- ترجمه راستینخدا اهل ایمان را از مرد و زن وعده فرموده که در بهشت خلد ابدی که زیر درختانش نهرها جاری است درآورد و در عمارات نیکو و پاکیزه بهشت عدن منزل دهد و برتر و بزرگتر از هر نعمت، مقام رضا و خشنودی خداست و آن به حقیقت فیروزی بزرگ است.
- ترجمه الهی قمشهای٧٣ يَاأَيُّهَا النَّبِيُّ جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِينَ وَاغْلُظْ عَلَيْهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ
ای پیامبر! [با جهاد صوری و با جنگ کردن با نفس خود] با کفّار و [با مظاهرت و اوصیائت] با منافقان جهاد کن {زیرا او (ص) با منافقان جنگ نکرد} و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان جهنّم و بد سرانجامی است
- ترجمه سلطانیای پیامبر! با کفّار و با (اوصیائت با) منافقان جهاد کن و بر آنان سخت بگیر و جایگاهشان جهنّم و بد سرانجامی است
- ترجمه راستینای پیغمبر با کافران و منافقان جهاد و مبارزه کن و بر آنها بسیار سختگیر، و مسکن و مأوای آنها دوزخ است که بسیار بد بازگشتگاه و منزلگاهی است.
- ترجمه الهی قمشهای٧٤ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ مَا قَالُوا وَلَقَدْ قَالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَكَفَرُوا بَعْدَ إِسْلَامِهِمْ وَهَمُّوا بِمَا لَمْ يَنَالُوا وَمَا نَقَمُوا إِلَّا أَنْ أَغْنَاهُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ مِن فَضْلِهِ فَإِن يَتُوبُوا يَكُ خَيْرًا لَّهُمْ وَإِن يَتَـوَلَّوْا يُعَذِّبْهُمُ اللَّهُ عَذَابًا أَلِيمًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ
به خداوند سوگند یاد میکنند که نگفتند و البتّه که کلمهٔ کفر را گفتهاند و بعد از اسلامشان کفر ورزیدند و به آنچه که نرسیدهاند همّت گماردند و [از آنان] انتقام نگرفتند [یعنی به عقوبت جزاء ندادند یا اکراه نداشتند یا انکار نکردند] جز برای اینکه خداوند آنها را و پیامبرش را از فضل خویش بینیاز کرده، پس اگر [از نفاق و لوازم آن] توبه کنند (برگردند) برای آنها بهتر میباشد و اگر [از توبه کردن یا از رسول (ص)] روی گردانند خداوند آنها را در دنیا و آخرت با عذابی دردناک عذاب میکند و در زمین ولیی و نه نصیری ندارند
- ترجمه سلطانیبه خداوند سوگند یاد میکنند که نگفتند و البتّه که کلمهٔ کفر را گفتهاند و بعد از اسلامشان کفر ورزیدند و به آنچه که نرسیدهاند همّت گماردند و (از آنان) انتقام نگرفتند جز برای اینکه خداوند آنها را و پیامبرش را از فضل خویش بینیاز کرده، پس اگر توبه کنند برای آنها بهتر میباشد و اگر روی گردانند خداوند آنها را در دنیا و آخرت با عذابی دردناک عذاب میکند و در زمین ولیی و نه نصیری ندارند
- ترجمه راستین(منافقان) قسم به خدا یاد میکنند که (حرف کفر) بر زبان نیاوردهاند، و (چنین نیست) البته سخن کفر گفته و پس از اظهار اسلام کافر شدند و همت بر آنچه موفق بر آن نشدند گماشتند (یعنی همت بر قتل رسول و اخراج او و هر گونه فساد در دین او گماشتند ولی موفق نشدند) آنها به جای آنکه از آن بینیازی که به فضل خدا و رسول نصیب آنها شد شکر گویند در مقام انتقام و دشمنی برآمدند، اکنون هم اگر باز توبه کنند برای آنها بهتر است و اگر روی بگردانند آنها را خدا در دنیا و آخرت به عذابی دردناک معذب خواهد فرمود و دیگر در همه روی زمین یک نفر دوستدار و یاوری برای آنها نخواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٧٥ وَمِنْهُم مَّنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِـحِينَ
و از آنها کسانی با خداوند عهد بستند که اگر از فضل خود به ما بدهد البتّه حتماً صدقه خواهیم داد و البتّه حتماً از صالحین خواهیم بود
- ترجمه سلطانیو از آنها کسانی با خداوند عهد بستند که اگر از فضل خود به ما بدهد البتّه حتماً صدقه خواهیم داد و البتّه حتماً از صالحین خواهیم بود
- ترجمه راستینو بعضی از آنها این گونه با خدا عهد بستند که اگر نعمت و رحمتی نصیب ما کند البته صدقه (یعنی زکات) پردازیم و از نیکان میشویم.
- ترجمه الهی قمشهای٧٦ فَلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُوا بِهِ وَتَوَلَّوا وَّهُم مُّعْرِضُونَ
و چون از فضل خویش به آنها داد به آن بخل ورزیدند و [از عهد خویش] روی گردانیدند و (در حالی که) آنها [از خداوند و رسولش (ص)] اعراض کننده بودند
- ترجمه سلطانیو چون از فضل خویش به آنها داد به آن بخل ورزیدند و روی گردانیدند و (در حالی که) آنها اعراض کننده بودند
- ترجمه راستینو (با این عهد) باز چون خدا از فضل و نعمت خود نصیب آنها کرد بر آن بخل ورزیدند و (از آن عهد) روی گردانیده و (از حق) اعراض کردند.
- ترجمه الهی قمشهای٧٧ فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُوا اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ
و [بخل و روی گردانیدن] به عنوان نفاق در قلوبشان در پی آنها شد تا روزی که او را با آنچه که از خداوند در آنچه که با او وعده کرده بودند خلاف (سرپیچی) کردند و با آنچه که دروغ بستند ملاقات میکنند
- ترجمه سلطانیو (بخل و روی گردانیدن) به عنوان نفاق در قلوبشان در پی آنها شد تا روزی که او را با آنچه که از خداوند در آنچه که با او وعده کرده بودند خلاف (سرپیچی) کردند و با آنچه که دروغ بستند ملاقات میکنند
- ترجمه راستیندر نتیجه (این تکذیب و نقض عهد) خدا هم دل آنها را ظلمتکده نفاق گردانید تا روزی که به کیفر بخل و اعمال زشت خود برسند، زیرا با خدا خلف وعده کرده و دروغ میگفتند.
- ترجمه الهی قمشهای٧٨ أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُمْ وَأَنَّ اللَّهَ عَـلَّامُ الْغُيُوبِ
آیا ندانستند که خداوند سرّ آنها [یعنی خفایای امورشان را از خطوراتشان و خیالاتشان و اخلاقشان و احوالشان] و نجوایشان (آنچه که بر زبانهایشان ظاهر میشود به حیثی که بر دیگران مخفی میشود) را میداند و همانا خداوند به غیبها (پنهانیها) بسیار دانا است
- ترجمه سلطانیآیا ندانستند که خداوند سرّ آنها و نجوایشان را میداند و همانا خداوند به غیبها (پنهانیها) بسیار دانا است
- ترجمه راستینآیا ندانستند که خدا از باطن آنها و سخنان سرّی ایشان آگاه است و خدا دانای غیب و عالم به اسرار پنهانی است؟!
- ترجمه الهی قمشهای٧٩ الَّذِينَ يَلْمِزُونَ الْمُطَّوِّعِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ فِي الصَّدَقَاتِ وَالَّذِينَ لَا يَجِدُونَ إِلَّا جُهْدَهُمْ فَيَسْخَرُونَ مِنْهُمْ سَخِرَ اللَّهُ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
کسانی که از فرمانبرداران [به طوع، به میل، عطاء کنندگان صدقات، رسانندگان به بهترین گیرندگان آن] از مؤمنان در صدقات لُمَز (عیبجویی همراه با استهزاء با چشم و ابرو) میکنند و به کسانی که جز [با منتهای] تلاششان [یعنی مگر به قدر تعب (کوشش) خود در تحصیل و طلب] بدست نمیآورند [و صدقه میدهند] و آنان را مسخره میکنند، و (حال آنکه) خداوند آنها را مسخره کرده است و آنها عذابی دردناک دارند
- ترجمه سلطانیکسانی که از فرمانبرداران (به طوع، به میل) از مؤمنان در صدقات لمز (عیبجویی همراه با استهزاء) میکنند و به کسانی که جز (با منتهای) تلاششان بدست نمیآورند (و صدقه میدهند) و آنان را مسخره میکنند، و (حال آنکه) خداوند آنها را مسخره کرده است و آنها عذابی دردناک دارند
- ترجمه راستینآن کسانی که عیبجویی میکنند بر آن مؤمنانی که به صدقات مستحب فقیران را دستگیری میکنند و همچنین مسخره میکنند مؤمنانی را که از اندک چیزی که مقدور آنهاست هم (در راه خدا) مضایقه نمیکنند، خدا هم آنها را البته مسخره و مجازات میکند و به آنها عذابی دردناک خواهد رسید.
- ترجمه الهی قمشهای٨٠ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لَا تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ
چه برای آنها استغفار کنی یا برای آنها استغفار نکنی، اگر برای آنها هفتاد مرتبه استغفار کنی پس هرگز خداوند آنها را نخواهد آمرزید آن به خاطر این است که آنها به خداوند و رسولش کفر ورزیدهاند و خداوند مردمان فاسق را هدایت نمیکند
- ترجمه سلطانیچه برای آنها استغفار کنی یا برای آنها استغفار نکنی، اگر برای آنها هفتاد مرتبه استغفار کنی پس هرگز خداوند آنها را نخواهد آمرزید آن به خاطر این است که آنها به خداوند و رسولش کفر ورزیدهاند و خداوند مردمان فاسق را هدایت نمیکند
- ترجمه راستین(ای پیغمبر) تو بر آن مردم منافق خواهی طلب مغفرت بکن یا نکن، اگر هفتاد مرتبه هم بر آنها (از خدا) آمرزش طلبی خدا هرگز آنان را نخواهد بخشید، زیرا آنها (از راه فسق و سرکشی) به خدا و رسول او کافر شدند و خدا فاسقان را هرگز هدایت نخواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٨١ فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ وَكَرِهُوا أَن يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَالُوا لَا تَنفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَّوْ كَانُوا يَفْقَهُونَ
تخلّف کنندگان (باز ماندگان) در مقعدشان (محلّ نشستنشان، خانهشان) بنابر مخالفت کردن با رسول خدا شادمان شدند و کراهت ورزیدند که با اموالشان و انفسشان در راه خدا جهاد کنند و گفتند در گرما راه نیفتید، بگو حرارت آتش جهنّم شدیدتر است اگر میفهمیدند {فقه همان ادراک اغراض و غایات است خصوصاً غایات الهیّه از اشیاء و اقوال نه ادراک مفاهیم از الفاظ فقط چنانکه گمان شده، و لذا تفسیر شده به اینکه آن طلب علم دینی است که با آن به علمی دیگر توسّل جوید، و به عبارت اخری فقه آن ادراکی است که انسان را از حضیض نفس خود به اوج عقل او و از دنیای خود به آخرتش حرکت میدهد و تفسیر آن به علم به مسائل دینیّهٔ فرعیّه از ادلّهٔ تفصیلیّهٔ آن محض مواضعهٔ (با هم قرار گذاشتن) اصطلاحی است، و امّا در شریعت پس آن بر معنای خود باقیست و عدم نامگذاری علم خداوند و ملائکه به فقه برای عدم تصوّر استعداد برای او تعالی است و نه برای ملائکه تا ترقّی تصوّر شود، بلکه کلّ ما کان در آنجا به امکان عامّ است و آن بالفعل است، و عدم نامگذاری علوم انبیاء به فقه برای تبدّل استعداد آنها به فعلیّت است نه چنانکه گفتهاند از اینکه علوم آنها از روی ادلّۀ تفصیلیّهٔ آنها نیست و حاصل این است که اشتداد و تدرّج در طریق انسانیّت مأخوذ در مفهوم فقه است و هر آنچه که ادراک میباشد همچنین فقه میباشد و آنچه که اینچنین نباشد فقه نباشد، پس اگر فرض است که نبیّ حالت اشتداد در علم خود داشته باشد علم او از این جهت فقه میباشد}
- ترجمه سلطانیتخلّف کنندگان (باز ماندگان) در مقعدشان (محلّ نشستنشان، خانهشان) بنابر مخالفت کردن با رسول خدا شادمان شدند و کراهت ورزیدند که با اموالشان و انفسشان در راه خدا جهاد کنند و گفتند در گرما راه نیفتید، بگو حرارت آتش جهنّم شدیدتر است اگر میفهمیدند
- ترجمه راستینآنهایی که از جهاد در رکاب رسول خدا باز نهاده شدند از این بازماندنشان خوشحالند و مجاهده به مال و جانشان در راه خدا را خوش نداشتند و (مؤمنان را هم از جهاد منع کرده و به آنها) گفتند: شما در این هوای سوزان از وطن خود بیرون نروید!آنان را بگو: آتش دوزخ بسیار سوزانتر است، اگر میفهمیدند.
- ترجمه الهی قمشهای٨٢ فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَلْيَبْكُوا كَثِيرًا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ
پس باید به عنوان جزاء به خاطر آنچه که کسب میکردند کم بخندند و زیاد گریه کنند
- ترجمه سلطانیپس باید به عنوان جزاء به خاطر آنچه که کسب میکردند کم بخندند و زیاد گریه کنند
- ترجمه راستیناکنون آنها باید خنده کم و گریه بسیار کنند به کیفر اعمالی که میکردند.
- ترجمه الهی قمشهای٨٣ فَإِن رَّجَعَكَ اللَّهُ إِلَى طَائِفَةٍ مِّنْهُمْ فَاسْتَأْذَنُوكَ لِلْخُرُوجِ فَقُل لَّن تَخْرُجُوا مَعِيَ أَبَدًا وَلَن تُقَاتِلُوا مَعِيَ عَدُوًّا إِنَّكُمْ رَضِيتُم بِالْقُعُودِ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَاقْعُدُوا مَعَ الْخَالِفِينَ
پس اگر خداوند تو را [از جنگ روم] نزد گروهی از آنها (متخلّفان بلاعذر) بازگرداند پس از تو درخواست اجازه برای خروج (اعزام به جنگی دیگر) میکنند پس بگو: هرگز با من خارج نخواهید شد و هرگز همراه من با دشمنی نخواهید جنگید که شما بار اوّل (قبل از آن هنگامِ غزوهٔ تبوک) به نشستن (خودداری کردن) راضی شدید پس [همچنان] با خالفین (بر جای ماندگان یعنی زنان و کودکان) بنشینید (خودداری کنید)
- ترجمه سلطانیپس اگر خداوند تو را نزد گروهی از آنها بازگرداند پس از تو درخواست اجازه برای خروج (اعزام) میکنند پس بگو هرگز با من خارج نخواهید شد و هرگز همراه من با دشمنی نخواهید جنگید که شما بار اوّل به نشستن (خودداری کردن) راضی شدید پس (همچنان) بنشینید (خودداری کنید) با خالفین (آنان که بعد از رفتن تو میمانند)
- ترجمه راستینپس اگر خدا تو را به سوی گروهی از آن بازماندگان (به مدینه) برگرداند و آنها (به ملاقات تو آمده و) اجازه جهاد خواهند، به آنها بگو: ابدا شما با من به جنگ نخواهید آمد و با هیچ کس از دشمنان من جهاد نخواهید کرد، شما هستید که اول بار برای تخلفتان از سفر جهاد اظهار مسرّت میکردید، اکنون هم با بازماندگان به جای خود بنشینید.
- ترجمه الهی قمشهای٨٤ وَلَا تُصَلِّ عَلَى أَحَدٍ مِّنْهُم مَّاتَ أَبَدًا وَلَا تَقُمْ عَلَى قَبْرِهِ إِنَّهُمْ كَفَرُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَمَاتُوا وَهُمْ فَاسِقُونَ
و ابداً بر مردهٔ احدی از آنها نماز مگزار [زیرا نماز تو برای آنها آرامش است و آنها استعداد نماز تو را ندارند] و [برای دعاء کردن بر او] بر قبر او نایست زیرا آنها به خداوند و رسولش کفر ورزیدهاند و مُردهاند [در حالی که] آنها فاسق بودند
- ترجمه سلطانیو ابداً بر مردهٔ احدی از آنها نماز مگزار و بر قبر او نایست زیرا آنها به خداوند و رسولش کفر ورزیدهاند و مُردهاند (در حالی که) آنها فاسق بودند
- ترجمه راستینو هیچ گاه به نماز میت آن منافقان حاضر مشو و بر (جنازه و) قبر آنها (به دعا) مایست، که آنها به خدا و رسولش کافر شدند و در حال فسق و بدکاری مردند.
- ترجمه الهی قمشهای٨٥ وَلَا تُعْجِبْكَ أَمْوَالُهُمْ وَأَوْلَادُهُمْ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَن يُعَذِّبَهُم بِهَا فِي الدُّنْيَا وَتَزْهَقَ أَنفُسُهُمْ وَهُمْ كَافِرُونَ
اموال آنان و اولاد آنان تو را متعجّب نکند جز این نیست که خداوند میخواهد با آنها، آنان را در دنیا عذاب دهد و جانشان را بکَنَد و (در حالی که) آنها کافر هستند
- ترجمه سلطانیاموال آنان و اولاد آنان تو را متعجّب نکند جز این نیست که خداوند میخواهد با آنها، آنان را در دنیا عذاب دهد و جانشان را بکَنَد و (در حالی که) آنها کافر هستند
- ترجمه راستینو بسیاری اموال و اولاد آن منافقان تو را به شگفت نیارد، که خدا خواهد آنها را به آن مال و اولاد در دنیا معذب گرداند و جانشان به حال کفر به درآید.
- ترجمه الهی قمشهای٨٦ وَإِذَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَجَاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُولُو الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَقَالُوا ذَرْنَا نَكُن مَّعَ الْقَاعِدِينَ
و وقتی که سورهای نازل میشود که به خداوند ایمان بیاورید و همراه با رسول او جهاد کنید توانگران آنها از تو اجازه میگیرند و [برای عذر] میگویند ما را رها کن که با خانهنشینان باشیم
- ترجمه سلطانیو وقتی که سورهای نازل میشود که به خداوند ایمان بیاورید و همراه با رسول او جهاد کنید توانگران آنها از تو اجازه میگیرند و میگویند ما را رها کن که با خانهنشینان باشیم
- ترجمه راستینو هرگاه سورهای نازل شود که امر به ایمان به خدا و جهاد با رسول (در راه دین خدا) کند ثروتمندان آن منافقان از حضور تو تقاضای معافی از جهاد کرده و گویند: ما را از معافشدگان محسوب دار.
- ترجمه الهی قمشهای٨٧ رَضُوا بِأَن يَكُونُوا مَعَ الْخَوَالِفِ وَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ
راضی شدهاند به اینکه با بر جای ماندگان باشند و بر قلبهایشان مهر زده شده و آنها نمیفهمند
- ترجمه سلطانیراضی شدهاند به اینکه با بر جای ماندگان باشند و بر قلبهایشان مهر زده شده و آنها نمیفهمند
- ترجمه راستینبدان راضی بودند که با زنان و کودکان و عجزه در خانه بنشینند (و به جهاد حاضر نشوند) ، و دلهای آنها نقش کفر و ظلمت گرفته و دیگر هیچ درک حقایق نکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٨٨ لَكِنِ الرَّسُـولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَأُولَئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
لکن رسول و کسانی که [توانگران حقیقی هستند که] با او ایمان آوردهاند با اموال خود و انفس خود جهاد میکنند و آنها [بزرگانی] هستند که برای آنها [بطور خاصّ همه جور] خیرات هست و آنان همان رستگارانند
- ترجمه سلطانیلکن رسول و کسانی که با او ایمان آوردهاند با اموال خود و انفس خود جهاد میکنند و آنها هستند که برای آنها (همه جور) خیرات هست و آنان همان رستگارانند
- ترجمه راستیناما رسول و مؤمنان اصحابش به مال و جانشان در راه خدا جهاد کردند و آنهایند که همه خیرات و نیکوییها (ی دو عالم) مخصوص آنهاست و هم آنان سعادتمندان عالمند.
- ترجمه الهی قمشهای٨٩ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
خداوند برای آنان جنّتهایی آماده کرده که از تحت آنها نهرها جاری میشود در آنها جاودانهاند و آن رستگاری بزرگ است
- ترجمه سلطانیخداوند برای آنان جنّتهایی آماده کرده که از تحت آنها نهرها جاری میشود در آنها جاودانهاند و آن رستگاری بزرگ است
- ترجمه راستینخدا بر آنها باغهایی که به زیر درختانش نهرها جاری است مهیا فرموده که در آن تا ابد متنعّم باشند و این به حقیقت سعادت و فیروزی بزرگ است.
- ترجمه الهی قمشهای٩٠ وَجَاءَ الْمُعَذِّرُونَ مِنَ الْأَعْرَابِ لِيُؤْذَنَ لَهُمْ وَقَعَدَ الَّذِينَ كَذَبُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
و عذر آورندگان از اعراب (بادیه نشینان) آمدند تا به آنها [در عقود (خانه نشستن)] اجازه داده شود و کسانی که به خداوند و پیامبرش [در بیعت اسلامیّه] دروغ گفته بودند هم [در خانه] نشستند بزودی به کسانی از آنها که کفر ورزیدهاند عذابی دردناک اصابت خواهد کرد
- ترجمه سلطانیو عذر آورندگان از اعراب (بادیه نشینان) آمدند تا به آنها اجازه داده شود و کسانی که به خداوند و پیامبرش دروغ گفته بودند (در خانه) نشستند بزودی به کسانی از آنها که کفر ورزیدهاند عذابی دردناک اصابت خواهد کرد
- ترجمه راستینو گروهی از اعراب بادیه (نزد تو) آمده و عذر میآورند که اجازه معافی از جهاد یابند و نیز گروهی که تکذیب خدا و رسول را کرده (بدون هیچ عذری) از جهاد بازنشستند، به زودی کافران از این دو طایفه را عذابی دردناک خواهد رسید.
- ترجمه الهی قمشهای٩١ لَّيْسَ عَلَى الضُّعَفَاءِ وَلَا عَلَى الْمَرْضَى وَلَا عَلَى الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ مَا يُنفِقُونَ حَرَجٌ إِذَا نَصَحُوا لِلَّهِ وَرَسُولِهِ مَا عَلَى الْمُحْسِنِينَ مِن سَبِيلٍ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
بر ضعفا [در تخلّفشان از جنگ] حرجی نیست و نه بر بیماران و نه بر کسانی که چیزی نمییابند که انفاق (هزینه) کنند آنوقت که بر خداوند و رسولش نصح (دوستی بی آلایش) میکنند (اخلاص میورزند) بر نیکوکاران سبیلی (وزری، ذمّی) نیست و خداوند [بر کسی که بد کرده] بسیار آمرزنده است [پس چگونه است به کسی که نیکی کرده] و مهربان است [پس راهی بر آنها به عقوبت در آخرت نیست]
- ترجمه سلطانیبر ضعفا حرجی نیست و نه بر بیماران و نه بر کسانی که چیزی نمییابند که انفاق (هزینه) کنند آنوقت که بر خداوند و رسولش نصح (دوستی بی آلایش) میکنند بر نیکوکاران سبیلی (وزری، ذمّی) نیست و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینبر ناتوانان و بیماران و فقیران که خرج سفر (و نفقه عیال خود را) ندارند گناهی بر ترک جهاد نیست هرگاه که با خدا و رسول او خیرخواهی و اخلاص ورزند (که این کار نیکوست و) بر نیکوکاران عالم از هیچ راه حرج و زحمتی نیست و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٩٢ وَلَا عَلَى الَّذِينَ إِذَا مَا أَتَوْكَ لِتَحْمِلَهُمْ قُلْتَ لَا أَجِدُ مَا أَحْمِلُكُمْ عَلَيْهِ تَوَلَّوا وَّأَعْيُنُهُمْ تَفِيضُ مِنَ الدَّمْعِ حَزَنًا أَلَّا يَجِدُوا مَا يُنفِقُونَ
و نه بر کسانی که وقتی که نزد تو میآیند تا آنها را سوار کنی [حیثی که آنچه که انفاق (هزینه) کنند و در بدنهایشان قوی شوند را مییابند لکن طاقت پیاده رفتن با تو و نه بر توشه (زاد) قدرت ندارند و از تو درخواست توشه میکنند] گفتی آنچه که شما را بر آن سوار کنم نمییابم برگشتند و از چشمان لبریز از اندوهشان اشک روان میشود که آنچه که [لازم دارند تا] انفاق (خرج) کنند را نمییابند
- ترجمه سلطانیو نه بر کسانی که وقتی که نزد تو میآیند تا آنها را سوار کنی گفتی آنچه که شما را بر آن سوار کنم نمییابم برگشتند و از چشمان لبریز از اندوهشان اشک روان میشود که آنچه که (لازم دارند تا) انفاق (خرج) کنند را نمییابند.
- ترجمه راستینو همچنین بر آن مؤمنانی که چون مهیای جهاد شده و نزد تو آیند که زاد و لوازم سفر آنها را مهیا سازی و تو پاسخ دهی که من مالی که به شما مساعدت کنم ندارم برمیگردند در حالی که از شدت حزن اشک از چشمانشان جاری است که چرا نمیتوانند مخارج سفر خود فراهم سازند (بر آنها هم حرج و گناهی بر ترک جهاد نیست).
- ترجمه الهی قمشهای٩٣ إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ وَهُمْ أَغْنِيَاءُ رَضُوا بِأَن يَكُونُوا مَعَ الْخَوَالِفِ وَطَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
جز این نیست که سبیل (وزر و ذمّ) بر کسانی است که از تو اجازه میگیرند و (در حالی که) آنها ثروتمند هستند و راضی شدهاند به اینکه با برجای ماندگان باشند و خداوند بر قلوب آنها مُهر زده است و (حال آنکه) آنها نمیدانند
- ترجمه سلطانیجز این نیست که سبیل (وزر و ذمّ) بر کسانی است که از تو اجازه میگیرند و (در حالی که) آنها ثروتمند هستند و راضی شدهاند به اینکه با برجای ماندگان باشند و خداوند بر قلوب آنها مُهر زده است و (حال آنکه) آنها نمیدانند
- ترجمه راستینمنحصرا گناه و عقوبت آنها راست که با وجود تمکن و دارایی از تو رخصت معافیت از جنگ میطلبند و خوش دارند که با بازماندگان (یعنی زنان و کودکان) در خانه بنشینند (و به جهاد حاضر نشوند) و خدا بر دل آنها نقش کفر و ظلمت زده به طوری که هیچ درک نکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٩٤ يَعْتَذِرُونَ إِلَيْكُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَيْهِمْ قُل لَّا تَعْتَذِرُوا لَن نُّؤْمِنَ لَكُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبَارِكُمْ وَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِـمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
وقتی که [از این جنگ یعنی غزوهٔ تبوک] نزد آنها باز میگردید نزد شما عذر میآورند [بعد از رجوع تو و عذر آوردن آنها در جواب آنها] بگو: عذر نیاورید که هرگز شما را باور (تصدیق) نخواهیم کرد هرآینه خداوند از اخبار شما به ما خبر داده و بزودی خداوند عمل شما و رسولش را خواهد دید سپس به عالم غیب و شهادت بازگردانده میشوید پس شما را به آنچه که عمل میکردید آگاه میسازد
- ترجمه سلطانیوقتی که (از غزوهٔ تبوک) نزد آنها باز میگردید نزد شما عذر میآورند بگو عذر نیاورید که هرگز از شما باور نخواهیم کرد هرآینه خداوند از اخبار شما به ما خبر داده و بزودی خداوند عمل شما و رسولش را خواهد دید سپس به عالم غیب و شهادت بازگردانده میشوید پس شما را به آنچه که عمل میکردید آگاه میسازد
- ترجمه راستینوقتی که شما (از جنگ سالم و فاتح) به سوی آنها بر میگردید آنها به عذرهای بیجا میپردازند، به آنها پاسخ ده که ما هرگز به این عذر تراشیها تصدیق شما نکنیم، بیشک خدا حقیقت حال شما را بر ما روشن گردانید، و به زودی خدا و رسولش کردار شما را دیده، آن گاه به سوی خدایی که دانای غیبت و شهود است بازتان گردانند پس شما را به کردارتان واقف کند.
- ترجمه الهی قمشهای٩٥ سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ إِذَا انقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ
بزودی وقتی که نزد آنها بر میگردید برای اینکه [مبادا] از آنها اعراض کنید [و بر آنها به آنچه که از آنها واقع شده خطاب نکنید و با آنها تعاتب (گستاخی) ننمایید بلکه با آنها مانند سایر مؤمنین موافقت و مرافقت کنید] برای شما به خداوند سوگند خواهند خورد، و [لکن نه فقط از خطاب کردن بر آنها و عتاب نمودن بر آنها بلکه از معاشرت با آنها و موافقت با آنها] از ایشان اعراض کنید که آنها [بحسب اصل ذواتشان] پلیدند [و طهارت را قبول نمیکنند تا به احتمال اصلاحشان در عتاب کردن با آنها یا در مرافقت با آنها به شما اجازه داده شود] و به عنوان جزای آنچه که کسب میکردند جایگاه آنان جهنّم است
- ترجمه سلطانیبزودی وقتی که نزد آنها بر میگردید برای شما به خداوند سوگند خواهند خورد تا (مبادا) از آنها اعراض کنید، پس (لکن) از ایشان اعراض کنید که آنها پلیدند و به عنوان جزای آنچه که کسب میکردند جایگاه آنان جهنّم است
- ترجمه راستینچون شما به سوی آنها بازگردید قسمهای مؤکّد به خدا برای شما یاد کنند که از آنها چشمپوشی کنید. از آنها اعراض کنید که مردمی پلیدند و به کیفر کردار خود به آتش دوزخ مأوی خواهند یافت.
- ترجمه الهی قمشهای٩٦ يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِن تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَرْضَى عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ
برای شما قسم میخورند تا از آنها راضی شوید پس اگر از آنها راضی شوید پس همانا خداوند از [این] مردمان فاسق راضی نمیشود
- ترجمه سلطانیبرای شما قسم میخورند تا از آنها راضی شوید پس اگر از آنها راضی شوید پس همانا خداوند از (این) مردمان فاسق راضی نمیشود
- ترجمه راستین(آن مردم منافق) برای اینکه شما از آنها راضی شوید قسمها یاد میکنند، پس اگر شما مؤمنان هم از آنها راضی شوید خدا هرگز از آن گروه فاسق راضی نخواهد شد.
- ترجمه الهی قمشهای٩٧ الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
اعراب (اهل صحرا) [برای قساوت قلوبشان و غلظت نفوسشان و عدم گوش دادنشان بر آنچه که آنها را به حقّ نزدیک و آنها را دربارهٔ آخرت ترغیب میکند و عدم هوشیاری آنها به آنچه که برای آن خلق شدهاند] در کفر و نفاق شدیدتر هستند و سزاوارترند که حدود [یعنی احکام از عبادات و معاملات، یا غایات مقصوده از احکام و آداب و قصص و مواعظ] آنچه که خداوند بر رسولش نازل کرده را ندانند و خداوند دانا (دارای حکمت نظری) و حکیم (دارای حکمت عملی) است
- ترجمه سلطانیاعراب در کفر و نفاق شدیدتر هستند و سزاوارترند که حدود آنچه که خداوند بر رسولش نازل کرده را ندانند و خداوند دانا و حکیم است
- ترجمه راستیناعراب بادیهنشین در کفر و نفاق از دیگران سختتر و به جهل و نادانی احکام خدا که بر رسولش فرستاده سزاوارترند، و خدا دانا و حکیم است.
- ترجمه الهی قمشهای٩٨ وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَن يَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ مَغْرَمًا وَيَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوَائِرَ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
و از اعراب (بادیه نشینان) کسانی هستند که آنچه که [در جهاد و بر فقرای مسلمین از حقوق مفروضه (واجب شده) یا غیر مفروضه] انفاق میشوند (شده) را [برای عدم اعتقاد به خداوند و به آخرت و به اجر و عوض از خداوند] به عنوان تاوان (خسران بدون عوض) میگیرند و در انتظار [وقوع] گرفتاریها (حوادث) برای شما هستند [و حال آنکه] گرفتاری بد بر [خود] آنها است و خداوند [بر گفتار آنها] شنوا و [به نیّت آنها] دانا است
- ترجمه سلطانیو از اعراب (بادیه نشینان) کسانی هستند که آنچه که (در جهاد) انفاق میکنند را به عنوان تاوان (خسران بدون عوض) میگیرند و در انتظار (وقوع) گرفتاریها (حوادث) برای شما هستند (و حال آنکه) گرفتاری بد بر (خود) آنها است و خداوند شنوا و دانا است
- ترجمه راستینو برخی از اعراب بادیهنشین مخارجی را که (در راه جهاد دین) میکنند بر خود ضرر و زیانی میپندارند و برای شما مسلمین مترصد حوادث و عواقب ناگوارند و حال آنکه عواقب و حوادث بد بر خود آنها خواهد بود و خدا شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٩٩ وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَن يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُبَاتٍ عِندَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُـولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
و از اعراب (بادیه نشینان) کسانی هستند که به خداوند و روز آخِر ایمان آوردهاند و آنچه که در راه خدا انفاق میکنند را به عنوان قِربَت (وسیلهٔ نزدیک شدن) به خداوند و دعاهای رسول میگیرند آگاه باشید که آنها (دعاهای رسول) وسیلهٔ نزدیک شدن برای آنان است بزودی خداوند آنان را [به سببیّت انفاق آنها برای دعای رسول (ص) و اجابت خداوند بر دعای او (ص) در حقّ آنان] در رحمت خود داخل خواهد کرد همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه سلطانیو از بادیه نشینان کسانی هستند که به خداوند و روز آخِر ایمان آوردهاند و آنچه که در راه خدا انفاق میکنند را به عنوان قِربَت (وسیلهٔ نزدیک شدن) به خداوند و دعاهای رسول میگیرند آگاه باشید که آنها (دعاهای رسول) وسیلهٔ نزدیک شدن برای آنان است بزودی خداوند آنان را در رحمت خود داخل خواهد کرد همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینو برخی دیگر از همان اعراب بادیهنشین ایمان واقعی به خدا و قیامت آورده و آنچه را در راه خدا انفاق میکنند موجب تقرب نزد خدا و دعای خیر رسول دانند، آری آگاه شوید که انفاق آنها موجب قربشان به خداست، و البته خدا آنان را در (سرای) رحمت خود داخل میگرداند، که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٠ وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
و پیشقدمان نخستین از مهاجرین [که از مکّه به مدینه برای محض خدمت رسول (ص) یا از مطلق اوطان خویش به آنجا مهاجرت کردند] و انصار [که بعد از هجرت او (ص) را یاری کردند] و کسانی که با نیکی کردن از آنان پیروی کردهاند خداوند از آنها راضی شد و آنها از خداوند راضی شدند و برای آنها جنّتهایی آماده کرده که از زیر آنها نهرها جاری میشود همیشه در آن جاودانند، آن رستگاری بزرگ است
- ترجمه سلطانیو پیشقدمان نخستین از مهاجرین و انصار و کسانی که با نیکی کردن از آنان پیروی کردهاند خداوند از آنها راضی شد و آنها از خداوند راضی شدند و برای آنها جنّتهایی آماده کرده که از زیر آنها نهرها جاری میشود همیشه در آن جاودانند، آن رستگاری بزرگ است
- ترجمه راستینو آنان که سبقت به ایمان گرفتند از مهاجر و انصار (و در دین ثابت ماندند) و آنان که به نیکی پیروی آنان کردند، خدا از آنها خشنود است و آنها از خدا خشنودند، و خدا برای همه آنها بهشتهایی که از زیر درختان آنها نهرها جاری است مهیا ساخته که در آن بهشت تا ابد متنعّم باشند، این به حقیقت سعادت بزرگ است.
- ترجمه الهی قمشهای١٠١ وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ
و [بعضی] از کسانی از اعراب که حول شما هستند منافق هستند و از اهل مدینه که بر نفاق خوی (عادت) کردهاند آنها را نمیشناسی [امّا] ما آنها را میشناسیم بزودی آنها را دو بار عذاب خواهیم کرد [یک بار برای کفرشان و یک بار برای اظهار اسلامشان به نفاق، یا یک بار با نزع آنها از آمالشان و متمنّیاتشان (آرزوهایشان) و یک بار با مشاهدهٔ آنچه که در آخرت برای آنها آماده شده] سپس آنها [در قیامت] به عذابی بزرگ بازگردانده میشوند
- ترجمه سلطانیو (بعضی) از کسانی از اعراب که حول شما هستند منافق هستند و از اهل مدینه که بر نفاق خو کردهاند آنها را نمیشناسی (امّا) ما آنها را میشناسیم بزودی آنها را دو بار عذاب خواهیم کرد سپس آنها به عذابی بزرگ بازگردانده میشوند
- ترجمه راستینو بعضی از اعراب بادیهنشین اطراف شما (اطراف مدینه) منافقند و بعضی اهل شهر مدینه هم منافق و بر نفاق ماهر و ثابتند که تو از آنها آگاه نیستی، ما از آنها آگاهیم، آنان را دو بار عذاب خواهیم کرد (در دنیا قبل از مرگ و در برزخ بعد از مرگ) و عاقبت هم به عذاب سخت ابدی دوزخ بازگردانیده میشوند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٢ وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِـحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَن يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
و دیگرانی که به گناه خود اعتراف کردند عملی صالح و بدیی دیگر را در هم آمیختند چه بسا که خداوند بر آنها توبه (التفات) کند همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه سلطانیو دیگرانی که به گناه خود اعتراف کردند عملی صالح و بدیی دیگر را در هم آمیختند چه بسا که خداوند بر آنها توبه (التفات) کند همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینو بعضی دیگر از آنها به گناهان خود اعتراف کردند که عمل صالح و فعل قبیح هر دو به جای آوردند، امید باشد که خداوند توبه آنان بپذیرد که البته خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٣ خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
[خودت یا به توسط عُمّالت] از اموال آنها به عنوان صدقه بگیر که آنها را پاک کنی و آنها را به آن [وسیله] تزکیّه کنی و [حین اخذ (گرفتن) برای آنها به طلب رحمت] بر آنها دعاء کن همانا دعای تو سبب آرامش آنها است و خداوند شنوا و دانا است
- ترجمه سلطانیاز اموال آنها به عنوان صدقه بگیر که آنها را پاک کنی و آنها را به آن (وسیله) تزکیّه کنی و بر آنها دعاء کن همانا دعای تو سبب آرامش آنها است و خداوند شنوا و دانا است
- ترجمه راستینتو از اموال مؤمنان صدقات را دریافت دار که بدان صدقات نفوس آنها را پاک و پاکیزه میسازی و رشد و برکت میدهی، و آنها را به دعای خیر یاد کن که دعای تو در حق آنان موجب تسلّی خاطر آنها شود و خدا شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٤ أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
آیا ندانستهاند که خداوند است که او توبه را از بندگانش قبول میکند و صدقات را میگیرد و همانا خداوند است که او بسیار توبه (التفات) کننده (کثیر الرجوع به بندگان) و [به بندگان] مهربان است {توبه همان رجوع شخص است از آنچه که الی الله شایسته نیست چه رجوع از جهت باطن به مظهر باطنی خداوند باشد که همان قلب است، یا از جهت ظاهر به مظهر او که همان نبیّ (ص) یا امام (ع) یا خلفای آن دو هستند، و لهذا این رجوع، و قبول توبه به این معنی، اعمال و مواثیق (پیمانها) مقرّرهای است که از زمان آدم (ع) بین آنها جاری میباشد، و اگرچه برای شرافت آن و ضنّت (بخل شدید) نسبت به آن، از غیر اهلش آن را کتمان کردهاند و اثرش را از سینههای کسانی که بر آن اطلاع یافتند و از آن برگشتند محو نمودند، تا مبادا مانند سایر رسوم ملّت مبتذل شود، و در کتاب و سنّت در اغلب همان توبه به همین معنی استعمال شده و قابل (قبول کننده) بر این توبه همان نبیّ (ص) یا خلیفهٔ او است چنانکه آخذ (گیرنده) بر صدقه ایضاً همان نبیّ (ص) یا خلیفهٔ او (ع) هستند}
- ترجمه سلطانیآیا ندانستهاند که خداوند است که او توبه را از بندگانش قبول میکند و صدقات را میگیرد و همانا خداوند است که او بسیار توبه (التفات) کننده (کثیر الرجوع به بندگان) و مهربان است
- ترجمه راستینآیا مؤمنان هنوز ندانستهاند که محققا خداست که توبه بندگان را میپذیرد و صدقه آنها را قبول میفرماید و خداست که بسیار توبه پذیر و بر خلق مهربان است؟
- ترجمه الهی قمشهای١٠٥ وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِـمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
و بگو عمل کنید پس خداوند و پیامبرش و مؤمنان [خالص بر ایمان متحقّق به آن که آنان خلفاء خداوند بعد از رسول او (ص) هستند] عمل شما را خواهند دید [وگرنه که اکثر مؤمنین ناقص هستند که اطّلاع بر اعمال غیر ندارند] و بزودی به عالم غیب و شهادت بازگردانده خواهید شد آنگاه به شما به آنچه که عمل میکردید خبر میدهد [و بنابر آن اگر خیر است آنگاه به خیر و اگر شرّ است آنگاه به شرّ به شما جزاء میدهد]
- ترجمه سلطانیو بگو عمل کنید پس خداوند و پیامبرش و مؤمنان (خالص بر ایمان متحقّق به آن) عمل شما را خواهند دید و بزودی به عالم غیب و شهادت بازگردانده خواهید شد آنگاه به شما به آنچه که عمل میکردید خبر میدهد
- ترجمه راستینو بگو که هر عمل کنید خدا آن عمل را میبیند و هم رسول و مؤمنان بر آن آگاه میشوند، آن گاه به سوی خدایی که دانای عوالم غیب و شهود است بازگردانیده شوید و او شما را به کردارتان واقف سازد.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٦ وَآخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَإِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
و دیگران تأخیر انداخته شدگان [در انتظار] امر (حکم) خداوند هستند یا آنها را عذاب میکند و یا بر آنها توبه (التفات) میکند و خداوند [به استعداد آنها و استحقاق آنها برای هر کدام از توبه و عذاب] دانا و حکیم است [در عمل خود به هر کدام بحسب عمل او جزاء میدهد و اگرچه به قدر جُویی و مویی باشد]
- ترجمه سلطانیو دیگران تأخیر انداخته شدگان (در انتظار) امر خداوند هستند یا آنها را عذاب میکند و یا بر آنها توبه (التفات) میکند و خداوند دانا و حکیم است
- ترجمه راستینو برخی دیگر (از گناهکاران) آنهایی هستند که کارشان بر مشیّت خدا موقوف است یا آنان را عذاب کنید و یا از گناهشان درگذرد، و خدا دانا و حکیم است.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٧ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِّـمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ
و کسانی که به جهت ضرر رساندن به یکدیگر و به عنوان کفر (برای حصول یا برای تحصیل ازدیاد کفر) و از جهت تفریق بین مؤمنین و به جهت ارصاد [در کمین نشستن، مراقب بودن] مسجدی اتّخاذ کردند برای کسانی که قبلاً با خداوند و رسول او جنگیدهاند و البتّه سوگند یاد میکنند که ما جز نیکی (ارادهٔ نیک یا عاقبت نیک یا خصلت نیک) اراده نکردهایم و خداوند شهادت میدهد که آنها البتّه دروغگویند
- ترجمه سلطانیو کسانی که به جهت ضرر رساندن به یکدیگر و به عنوان (حصول) کفر و از جهت تفریق بین مؤمنین و به جهت ارصاد (در کمین نشستن، مراقب بودن) مسجدی اتّخاذ کردند برای کسانی که قبلاً با خداوند و رسول او جنگیدهاند و البتّه سوگند یاد میکنند که ما جز نیکی اراده نکردهایم و خداوند شهادت میدهد که آنها البتّه دروغگویند
- ترجمه راستینو (گروهی دیگر از منافقانند) آنان که مسجدی برای زیان به اسلام برپا کردند و مقصودشان کفر و عناد و تفرقه کلمه بین مسلمین و ساختن کمینگاهی برای دشمنان دیرینه خدا و رسول بود، و با این همه قسمهای مؤکّد یاد میکنند که ما جز قصد خیر غرضی نداریم، و خدا گواهی میدهد که محققا دروغ میگویند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٨ لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ
هرگز در آنجا [برای اقامهٔ نماز] نایست البتّه مسجدی که از روز اوّل [از ایّام تأسیس آن یعنی مسجد قبا] بر پایهٔ تقوا بناء شده سزاوارتر است که در آن [برای اقامهٔ نماز] بایستی در آنجا مردانی هستند که دوست دارند که [از ارجاس (پلیدیها) باطنی و انجاس (نجاستها) ظاهری] پاک شوند و خداوند پاکیزه کنندگان را دوست میدارد
- ترجمه سلطانیهرگز در آنجا (برای اقامهٔ نماز) نایست البتّه مسجدی که از روز اوّل بر پایهٔ تقوا بناء شده سزاوارتر است که در آن (برای اقامهٔ نماز) بایستی در آنجا مردانی هستند که دوست دارند که پاک شوند و خداوند پاکیزه کنندگان را دوست میدارد
- ترجمه راستینتو (ای رسول ما) هرگز در مسجد آنها (به نماز) مایست که همان مسجد (قبا) که بنیانش از اول بر پایه تقوای محکم بنا گردیده سزاوارتر است به اینکه در آن اقامه نماز کنی، که در آن مسجد مردان پاکی که مشتاق تهذیب نفوس خودند درآیند، و خدا مردان پاک مهذّب را دوست میدارد.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٩ أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِـمِينَ
آیا پس کسی که بنیانش (بنیان وجودش) را بر پروا کردن از خداوند و رضوان اساس کرد بهتر است یا کسی که بنیانش را بر لبهٔ مسیل شکافته شده اساس کرده است؟ که آن را در آتش جهنم فرو میریزاند (سقوط میدهد) [وکسی که اساس بنیانش بر شفیر (کنارهٔ) جهنّم است ظالم است] و خداوند مردمان ظالم را هدایت نمیکند
- ترجمه سلطانیآیا پس کسی که بنیانش را بر پروا کردن از خداوند و رضوان اساس کرد بهتر است یا کسی که بنیانش را بر لبهٔ مسیل شکافته شده اساس کرده است؟ که آن را در آتش جهنم فرو میریزاند و خداوند مردمان ستمکار را هدایت نمیکند
- ترجمه راستینآیا کسی که مسجدی به نیت تقوا تأسیس کرده و رضای حق را طالب است مانند کسی است که بنایی سازد بر پایه سستی در کنار مسیل (لبه پرتگاه دوزخ) که زود به ویرانی کشد و عاقبت او را به آتش دوزخ درافکند؟! و خدا هرگز ستمکاران را هدایت نخواهد فرمود.
- ترجمه الهی قمشهای١١٠ لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
[اهل مسجد ضرار] بنیانشان را که بناء کردهاند پیوسته به عنوان (سبب) تردید (شکّ) در قلوبشان هست تا آنگاه که قلوبشان پاره پاره شود [پس اثری از آن باقی نمیماند تا که به تردید متّصف شوند] و خداوند دانا و حکیم است [به اینکه بنیان آنها سبب جهل آنها و بلاهت آنها است]
- ترجمه سلطانی(آن) بنیانشان را که بناء کردهاند پیوسته به عنوان (سبب) تردید در قلوبشان هست تا آنگاه که قلوبشان پاره پاره شود و خداوند دانا و حکیم است
- ترجمه راستینبنیانی که آنها بنا کردند دلهای ایشان را همیشه به حیرت و شک و ریب افکند تا آنکه از آن دل برکنند، و خدا دانا و حکیم است.
- ترجمه الهی قمشهای١١١ إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
همانا خداوند از مؤمنین اموالشان و انفسشان را خرید به اینکه جنّت برای آنها باشد وعده بر آن در تورات و انجیل و قرآن [وعدهٔ] حقّ (ثابت) است {و این بیعت از زمان آدم (ع) تا زمان ظهور دولت خاتم (ص) سنّت قائمهٔ (سنّت پا برجا) بوده است، به حیثی که اهل هر دینی احدی را از اهل آن دین نمیشمرند مگر به بیعت با صاحب آن دین یا با کسی که او را برای اخذ بیعت از مردم نصب کرده و این بیعت شرایط و آداب مقرّرهٔ مکتومه نزد آنان داشته، و برای شرافت این بیعت و ضنّت (بخل ورزیدن به آن) به ابتذال آن نزد کسی که اهل (شایسته) بر آن نیست در هر دینی بعد از قوّت آن و رحلت صاحب آن و اختیار عامّه بر آن به اغراض فاسدهٔ آنها بر سبیل رسم و ملّت، مخفی میشده}، در راه خدا میجنگند و میکشند و کشته میشوند و چه کسی به عهد خود وفا کنندهتر از خداوند است پس به بیعتان که [با خدا به توسط مظاهرش] با او بیعت کردید شادمانی جویید و آن [بیع که بر دستان خلفای او بیعت کردید یا آن وعده] همان رستگاری بزرگ است
- ترجمه سلطانیهمانا خداوند از مؤمنین اموالشان و انفسشان را خرید به اینکه جنّت برای آنها باشد وعده بر آن در تورات و انجیل و قرآن (وعدهٔ) حقّ (ثابت) است، در راه خدا میجنگند و میکشند و کشته میشوند و چه کسی به عهد خود وفا کنندهتر از خداوند است پس به بیعتان که با او بیعت کردید شادمانی جویید و آن همان رستگاری بزرگ است
- ترجمه راستینهمانا خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنها در راه خدا جهاد میکنند پس (دشمنان دین را) به قتل میرسانند و (یا خود) کشته میشوند، این وعده قطعی است بر خدا و عهدی است که در تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده، و از خدا با وفاتر به عهد کیست؟پس از این معاملهای که کردید بسی شاد باشید که این به حقیقت سعادت و فیروزی بزرگ است.
- ترجمه الهی قمشهای١١٢ التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ
[برای] توبه کنندگانِ عبید گشتگانِ [یعنی از رقّیّت (بندگی) انفسشان داخل شدگان در رقّیّت مولایشان] ستایش کنندگانِ (معتقدین مشاهده کنندهٔ هر کمال و جمال از خداوند) سیر کنندگانِ [در اراضی عالم صغیر و عالم کبیر و در اخبار امّتهای گذشته و در شرایع انبیاء و مواعظ اولیاء و نصایح آنها و در کتب آسمانی و به ویژه قرآن] رکوع کنندگانِ [با رکوع مخصوص از ارکان نماز صوری یا با اظهار خضوع و ذلّ (ذلّت) بر خداوند و بر خلفای او] سجده کنندگانِ [با سجدۀ نماز یا با مطلق سجده بر خداوند یا با غایت خضوع و تذلّل] امر کنندگانِ به معروف و نهی کنندگانِ از منکر [بر اهالی عوالم خود یا بر اهل عالم کبیر بعد از استکمال اهالی عوالم خود و فراغت از آنها] و حفظ کنندگانِ حدود خداوند [همان احکام الهی از عبادات و معاملات و غایات مقصودهٔ آنها از آنها]، و به مؤمنین [موصوف به اوصاف مذکور] بشارت بده
- ترجمه سلطانی(برای) توبه کنندگانِ عبید شدگانِ ستایش کنندگانِ سیر کنندگانِ رکوع کنندگانِ سجده کنندگانِ امر کنندگانِ به معروف و نهی کنندگانِ از منکر و حفظ کنندگانِ حدود خداوند، و به مؤمنین بشارت بده
- ترجمه راستیناینان همان از گناه پشیمانان، خداپرستان، حمد و شکر نعمتگزاران، روزهداران، نماز با خضوع گزاران، امر به معروف و نهی از منکر کنندگان، و نگهبانان حدود الهیاند، و مؤمنان را بشارت ده.
- ترجمه الهی قمشهای١١٣ مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَن يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ
برای پیامبر و کسانی که ایمان آوردهاند [صحیح] نباشد که برای مشرکان ولو که خویشاوند باشند بعد از آنکه برای آنان روشن شد که آنها اصحاب دوزخند استغفار کنند
- ترجمه سلطانیبرای پیامبر و کسانی که ایمان آوردهاند (صحیح) نباشد که برای مشرکان ولو که خویشاوند باشند بعد از آنکه برای آنان روشن شد که آنها اصحاب دوزخند استغفار کنند
- ترجمه راستینپیغمبر و گرویدگان به او نباید برای مشرکان هر چند خویشان آنها باشند از خدا آمرزش طلبند بعد از آنکه آنها را اهل دوزخ شناختند.
- ترجمه الهی قمشهای١١٤ وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ
و استغفار ابراهیم برای پدرش جز از بابت وعدهای که به او وعده داده بود نبود [و قبل از آن بود که برای او تبیین (روشن) شود که او از اصحاب جحیم است] و چون برای او روشن شد که او دشمن خداوند است از او بیزاری جست همانا ابراهیم البتّه بسیار آوه (آه و زاری) کننده و بردبار بود
- ترجمه سلطانیو استغفار ابراهیم برای پدرش جز از بابت وعدهای که به او وعده داده بود نبود و چون برای او روشن شد که او دشمن خداوند است از او بیزاری جست همانا ابراهیم البتّه بسیار آوه (آه و زاری) کننده و بردبار بود
- ترجمه راستینو ابراهیم [چون در آیه قبل فرمود که مؤمن نباید بر خویشانش هم اگر مشرک و کافرند ترحم و شفقت کند ممکن است کسی از جهل اعتراض کند که پس ابراهیم خلیل چرا بر عمویش آزر طلب آمرزش از خدا کرد با آنکه مشرک و کافر بود و در این آیه جواب این اشکال داده شده که دعا و استغفار ابراهیم برای عموی کافرش طبق عهدی بود که با او کرد که اگر ایمان آورد در حقش از خدا طلب رحمت و مغفرت کند و چون بر کفر و شرک باقی ماند ابراهیم هم بر او طلب رحمت و آمرزش نکرد. ] هم که برای پدرش (یعنی عمویش) از خدا آمرزش خواست این نبود مگر به موجب عهدی که با او کرده بود (که ایمان آورد) و چون بر او محقق شد که وی دشمن خداست از او بیزاری جست، که ابراهیم شخصی بسیار خداترس و بردبار بود.
- ترجمه الهی قمشهای١١٥ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
و خداوند را نباشد تا قومی را بعد از آنوقت که آنها را [تکویناً با ایصال آنها به مقام انسانیّت یا تکلیفاً با ایصال آنها به کسانی که با آنها با بیعت عامّه یا خاصّه بیعت نمایند] هدایت کرد گمراه کند تا آنکه برای آنها [از جهت تکوین یا از جهت تکلیف برای اتمام حجّت] روشن نماید که از چه پرهیز کنند همانا خداوند به هر چیزی دانا است
- ترجمه سلطانیو خداوند را نباشد تا قومی را بعد از آنوقت که آنها را هدایت کرد گمراه کند تا آنکه برای آنها روشن نماید که از چه پرهیز کنند همانا خداوند به هر چیزی دانا است
- ترجمه راستینو خدا بعد از آنکه قومی را هدایت کرد دیگر گمراه نکند تا بر آنها آنچه را باید از آن بپرهیزند معین و روشن بیان کند، که خدا محققا به همه چیز داناست.
- ترجمه الهی قمشهای١١٦ إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ
همانا مُلک (مملکت، پادشاهی) آسمانها و زمین برای خداوند است [به حیات حیوانی یا به حیات انسانی] زنده میکند و [همچنین] میمیراند و شما غیر از خداوند ولیّی [که امور شما را با جلب آنچه که آن نسبت به شما خیر شما است تولّى (سرپرستی) کند] و نه یاری کنندهای [که شرور شما را از شما دفع کند] ندارید {نبیّ (ص) به ولایتش همان ولیّ است که امور تابع را تولّى میکند از اصلاح حال او در نفسش، و به نبوّتش و رسالتش همان نصیر است که تابع را به دفع شرور از او یاری میکند}
- ترجمه سلطانیهمانا مُلک (مملکت، پادشاهی) آسمانها و زمین برای خداوند است زنده میکند و میمیراند و شما غیر از خداوند ولیّی و نه یاری کنندهای ندارید
- ترجمه راستینمحققا و منحصرا ملک و پادشاهی آسمانها و زمین از آن خداست که خلق را زنده کند و بمیراند، و شما را جز خدا سرپرست و یاوری نیست.
- ترجمه الهی قمشهای١١٧ لَّقَد تَّابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ
همانا خداوند بر پیامبر و مهاجرین و انصار که در آن ساعت سخت از او تبعیّت کردند [برای اینکه آنها در غزوهٔ تبوک در سختی و قحطی و شدّت گرما و قلّت (اندک بودن) آب واقع شدند و با رخاء (رفاه) و راحتی و عدم حاجت به جنگ و صلح بر خراج بدون زحمت جنگ از سفر بازگشت] توبه (التفات) کرد، بعد از آنکه نزدیک بود که قلوب گروهی از آنها [از اتّباع از او و اعتقاد به رسالت او] بلغزد سپس [با عصمت (نگهداشتن) آنها از لغزش] بر آنان توبه (التفات) کرد زیرا او نسبت به آنان رئوف و مهربان است
- ترجمه سلطانیهمانا خداوند بر پیامبر و مهاجرین و انصار که در آن ساعت سخت (عزوهٔ تبوک) از او تبعیّت کردند توبه (التفات) کرد، بعد از آنکه نزدیک بود که قلوب گروهی از آنها بلغزد سپس بر آنان توبه (التفات) کرد زیرا او نسبت به آنان رئوف و مهربان است
- ترجمه راستینهمانا خدا بر پیغمبر و اصحابش از مهاجر و انصار که در ساعت سختی-که نزدیک بود دلهای فرقهای از آنها (از رنج و تعب در سختیهای جنگ تبوک و غیره) بلغزد-پیروی از رسولش کردند باز لطف فرمود و از لغزشهاشان درگذشت، که او درباره رسول و مؤمنان به یقین مشفق و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١١٨ وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَن لَّا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
و بر آن سه [نفر] که [از غزوهٔ تبوک] تخلّف کردند [رسول خدا (ص) به اصحابش امر کرد که بر آنها سلام نکنند و با آنان کلام نگویند و با آنان معامله نکنند و با آنان مجالست ننمایند] تا آنوقت که [به سبب عدم تکلّم رسول خدا (ص) و نه اصحابش و نه اهل (خانواده) آنها] زمین با گستردگی آن بر آنها تنگ شد و خودشان [با عدم اجتماعشان و عدم تکلّم بعضی از آنها با بعضی دیگر] بر خود تنگ گرفتند و ظنّ بردند (دانستند و یقین کردند) که ملجأیی از خداوند نیست مگر خود او سپس [با رحمت و توفیق] بر آنها توبه (التفات، بازگشت) کرد تا توبه کنند [در حالی که به خداوند صادق هستند و خداوند توبۀ آنها را قبول نمود] که خداوند همان بسیار توبه (التفات) کننده [بر بندگان به رحمت و توفیق، بسیار بازگشت کنندهٔ سهل قبول کننده بر توبۀ آنان] و مهربان است [پس آنان را به رحمتش وا نمیگذارد که بر عصیان مداومت کنند]
- ترجمه سلطانیو بر آن سه (نفر) که تخلّف کردند تا آنوقت که زمین با گستردگی آن بر آنها تنگ شد و خودشان بر خود (نیز) تنگ گرفتند و ظنّ بردند که ملجأیی از خداوند نیست مگر خود او سپس بر آنها توبه (التفات) کرد تا توبه کنند که خداوند همان بسیار توبه (التفات) کننده و مهربان است
- ترجمه راستینو بر آن سه تن[آن سه نفر مرارة بن ربیع و هلال بن امیه و کعب بن مالک بودند که از زحمت جنگ و سختی حال و رنج و تعب و گرما از رفتن به جنگ در تبوک خودداری کردند و بعد در حضور پیغمبر آمدند و عذرخواهی کردند و توبه آنها پذیرفته شد. ] که (از جنگ تبوک) باز نهاده شدند (و مردم به دستور پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم از آنان بریدند) تا آنکه زمین با همه پهناوری بر آنها تنگ شد و بلکه از خود دلتنگ شدند و دانستند که از (غضب) خدا جز به (لطف) او ملجأ و پناهی نیست، پس خدا بر آنها باز لطف فرمود تا توبه کنند، که خداوند بسیار توبهپذیر و مشفق و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١١٩ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید {ایمان گاهی اطلاق میشود بر اسلام حاصل به بیعت عامّه و قبول دعوت ظاهره و انقیاد نفس و قالب تحت احکام قالب مأخوذه از نبّی (ع) یا خلیفۀ او (ع)، و گاهی اطلاق میشود بر ایمان خاصّ حاصل به بیعت خاصّهٔ ولویّه و قبول دعوت باطنه و انقیاد قلب تحت احکام قلب مأخوذه از صاحب احکام قلب و آن ایمان حقیقی است برای صحّت سلب اسم ایمان از اسلام} از خداوند پروا کنید {تقوا (پروا) از سخط خداوند و عذاب او گاهی اطلاق میشود به اعتبار مطلق انزجار از نفس و مقتضیات آن و آن مقدّم بر اسلام حقیقی است که همان هدایت به ایمان است، و گاهی اطلاق میشود به اعتبار انصراف از نفس و طرق آن به طریق قلب و سلوک به سوی او، و تقوا به این معنی حاصل نمیشود مگر با ایمان خاصّ و بیعت ولویّه، برای اینکه انسان تا با این بیعت، بیعت نکند طریق قلب برای او واضح نمیشود چه رسد به توجّه به آن و سلوک بر آن و ایمان در قلبش داخل نمیشود} و همراه با صادقان (راستینان، راستگویان) باشید {و همچنانکه گفتار فعل زبان است همچنین افعال و احوال و اخلاق و علوم، گفتار ارکان و جنان است و صیغۀ صادق لغتی است که برای کسی که متّصف به صدق است اطلاق میشود، چه از غیر تعرّض برای سجیّه بودن آن برای او یا به عنوان عرض، لکن آن در عرف بر کسی که صدق سجیّهٔ او گشته غلبه کرده، پس بنابر این صادق کسی میباشد که متمکّن در انسانیّت است و هر آنچه که از او صادر میشود بر آنچه که انسانیّتش آن را اقتضاء میکند موافق است، و این معنی مخصوص به انسان کامل است و لذا صادقین را در خودشان منحصر کردهاند} {این آیه معنی میدهد: ای کسانی که با بیعت عامّهٔ نبویّه اسلام آوردهاید با بیعت خاصّهٔ ولویّه از خداوند تقوا (پروا) کنید و اگر از اهل فکر نمیباشید بر ذکر مأخوذ از صادقین مداومت کنید، یا بر ذکر و فکر اگر از اهل فکر میباشید، یا ای کسانی که با بیعت خاصّهٔ ولویّه ایمان آوردهاید از خداوند تقوا (پروا) کنید از انصراف از طریق قلب و بر ذکر و فکر مداومت کنید}
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید از خداوند پروا کنید و همراه با صادقان (راستان، راستگویان) باشید
- ترجمه راستینای اهل ایمان، خداترس باشید و با مردان راستگوی با ایمان بپیوندید.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٠ مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَمَنْ حَوْلَهُم مِّنَ الْأَعْرَابِ أَن يَتَخَلَّفُوا عَن رَّسُولِ اللَّهِ وَلَا يَرْغَبُوا بِأَنفُسِهِمْ عَن نَّفْسِهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ لَا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَطَئُونَ مَوْطِئًا يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلَا يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَّيْلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صَالِـحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ
برای اهل مدینه و کسانی از اعراب (بادیه نشینان) از اطراف آنها [از اهل شرق و غرب شایسته] نباشد که از رسول خدا تخلّف (سرپیچی) کنند [که او اصل در صدق است و صدق سایر صادقین فرع صدق او است] و نباید خودشان را [به سبب محبّت به خودشان یا در خودشان یا انفسشان] به نفس او رغبت (ترجیح) دهند، آن [عدم جواز تخلّف و رغبت] به (سبب) این است که در راه خدا تشنگی و نه سختی و نه مخمصه (گرسنگی، قحطی) به آنها نمیرسد و به قدمگاهی قدم نگذارند که کفّار را خشمناک کنند و [آسیب] رساندن از دشمن به آنها نمیرسد [یا از غلبه و قتل و اسارت و غارت آسیبی به دشمن نمیرسانند] مگر آنکه به (سبب) آن عمل صالحی برای آنها نوشته میشود [آنها به سبب اتّباعشان از رسول خدا (ص) نیکوکار هستند و] همانا خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکند
- ترجمه سلطانیبرای اهل مدینه و کسانی از اعراب (بادیه نشینان) از اطراف آنها (شایسته) نباشد که از رسول خدا تخلّف (سرپیچی) کنند و نباید خودشان را به نفس او ترجیح دهند، آن به (سبب) این است که در راه خدا تشنگی و نه سختی و نه مخمصه (گرسنگی) به آنها نمیرسد و به قدمگاهی قدم نگذارند که کفّار را خشمناک کنند و (آسیب) رساندن از دشمن به آنها نمیرسد (یا آسیبی به دشمن نمیرسانند) مگر آنکه به (سبب) آن عمل صالحی برای آنها نوشته میشود همانا خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکند
- ترجمه راستیناهل مدینه و بادیهنشینان اطرافشان نباید هرگز از (همراهی) پیغمبر تخلف کنند و نه هرگز جان خود را از جان او عزیزتر شمارند، زیرا هیچ رنج تشنگی و خستگی و گرسنگی در راه خدا نکشند و هیچ قدمی در جایی که کفار را خشمگین کند ننهند و هیچ دستبردی به دشمنان نرسانند جز آنکه در مقابل هر یک از این رنج و آلام عمل صالحی در نامه اعمالشان نوشته شود که خدا هرگز اجر نیکوکاران را ضایع نخواهد گذاشت.
- ترجمه الهی قمشهای١٢١ وَلَا يُنفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً وَلَا يَقْطَعُونَ وَادِيًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
و به انفاقی (هزینهای) کوچک و نه بزرگ انفاق نمیکنند و وادیی را نمیپیمایند مگر آنکه [آن] مقرّر شده باشد تا خداوند به بهترین آنچه که عمل میکردهاند به آنها پاداش دهد
- ترجمه سلطانیو به انفاقی (هزینهای) کوچک و نه بزرگ انفاق نمیکنند و وادیی را نمیپیمایند مگر آنکه برای آنها مقرّر شده باشد تا خداوند به بهترین آنچه که عمل میکردهاند به آنها پاداش دهد
- ترجمه راستینو هیچ مالی کم یا زیاد (در راه خدا) انفاق نکنند و هیچ وادیی نپیمایند جز آنکه در نامه عمل آنها نوشته شود تا خداوند بسیار بهتر از آنچه کردند اجر به آنها عطا فرماید.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٢ وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنفِرُوا كَافَّةً فَلَـوْلَا نَفَرَ مِن كُلِّ فِرْقَةٍ مِّنْهُمْ طَائِفَةٌ لِّيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ
و برای مؤمنین [شایسته] نباشد تا همگی (جمیعاً) دور شوند (عزیمت کنند) پس چرا از هر گروهی عدّهای دور نشدند [به جهاد یا به خدمت نبیّ (ص) یا مشایخ او برای تحصیل علم عزیمت نکردند] از جمله طایفهای [مستعدّ استکمال دو قوّۀ علمیّه و عملیّه] تا در دین تفقّه (فهم) کنند و تا [بعد از استکمال خود در دو قوّه و اجازت آنها در ارشاد و تعلیم عباد] قومشان را وقتی که نزد آنها رجوع میکنند انذار کنند راجی به اینکه آنها [از موبقات (هلاک کنندهها، هلاکتگاهها) خودشان] حذر کنند {فقه علم دینیّ است که با آن به علمی دیگر توسّل میشود و مقصود علوم عقلیّهٔ انسانیّه است، زیرا علم دینی همان علم انسانی عقلی است، عقلی باشد یا خیالی، برای اینکه انسان با انسانیّتش طریق به سوی آخرت و واقع در طریق و سائر (سیر کننده) بر آن است، و از حیث اینکه او به انسانیّتش، سالک بر طریق است علم او در اشتداد و ازدیاد میباشد، نه آن علم خیالی که با تصرّف واهمه بدون عقل حاصل میشود چه عقلی نامیده شود یا خیالی، زیرا آن علم نفسیّ حیوانیّ موصول به ملکوت سفلی، صاد (باز گرداننده، مانع) از طریق آخرت است و اگرچه صورت آن صورت علم آخرت باشد، و فقه در صحیحۀ نبوی یا علم به احکام قالبیّه مسمّی به «سنّت قائمه» است و طریق به آنها جز به وحی الهی نیست برای خفاء ارتباط آنها با عالم آخرت و خفاء چگونگی ایصال آنها به او، و اختلاف آن به اختلاف درجات مکلّفین به آنها است و آن حاصل نمیشود مگر به اخذ و تقلید از نبیّی یا از کسی که آنها را از او اخذ کرده، و یا علم به نفس و اخلاق آن و احوال آن است و همان «فریضۀ عادله» است، و یا علم به عقاید حقّۀ دینیّه است و همان «آیات محکمات» است برای بودن هر کدام از آنها آیت و علامتی از حقّ تعالی و مبدئیّت او و مرجعیّت او، این وقتی است که عقل آن را وسیله مقاصد اُخرویش قرار میدهد و امّا وقتی که وهم آن را وسیلهٔ آرزوهای دنیویش و مآرب (حاجات) حیوانیتش قرار دهد پس فقه و نه علم نمیباشد و اشباه مردم آن را فقه و علم نامیدهاند، و مراد از تفقّه کمال فقاهت است چه هیئت (ریخت) برای مبالغه یا غیر آن قرار داده شود یکسان است برای اینکه او تعالی آن را به انذار غیّا (برافراشته) کرده و مراد از انذار آنچه است که در مُنذَر (انذار کرده شده) مؤثّر میباشد، و انذار در مُنذَر مؤثّر نمیباشد مگر وقتی که مُنذَر در دو قوّۀ علمیّه و عملیّهٔ خود کامل باشد، وگرنه که لفظ انذار چه بسیار است که بر زبان غیر متفقّه جاری میشود مانند انذار خلفای جور و علمای آنها و قصّاص (قصّهگوها)شان و وعّاظ آنها، کسانی که امر میکردند و امر نمیبردند و نهی میکردند و نهی برنمیداشتند و موعظه میکردند و متّعظ نمیشدند و از آن جز وبال اتمام حجّت بر خود را بدون تأثّر (تأثیر گذاشتن) مخاطبین حاصل نمیکنند، و برای خفاء کمال نفس در این دو قوّه بر متفقّه و بر غیر او در انذار و امر و نهی محتاج به اذن و اجازه از امام یا نائب او میباشند و سلسلهٔ اجازه در سلسلهٔ علمای ظاهره و باطنه منضبط میباشد}
- ترجمه سلطانیو برای مؤمنین (شایسته) نباشد تا همگی دور شوند (عزیمت کنند) پس چرا از هر گروهی عدّهای دور نشدند (عزیمت نکردند) (به جهاد یا به خدمت نبی) از جمله طایفهای تا در دین تفقّه (فهم) کنند و تا قومشان را وقتی که نزد آنها رجوع میکنند انذار کنند راجی به اینکه آنها حذر کنند
- ترجمه راستینو (هنگامی که رسول فرمان خروج برای جنگ دهد) نباید مؤمنان همگی بیرون روند (و رسول را تنها گذارند) پس چرا از هر طایفهای جمعی برای جنگ و گروهی نزد رسول برای آموختن علم دین مهیا نباشند تا قوم خود را چون به نزدشان بازگشتند بیم رسانند، باشد که (از نافرمانی خدا) حذر کنند.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٣ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ
ای کسانی که [با ایمان عام] ایمان آوردهاید با کسانی از کفّار که نزدیک شما میشوند بجنگید تا در شما خشونتی بیابند [تا بر شما جرأت نکنند] و بدانید که خداوند با تقوا پیشگان است [و از اغراض نفس در جنگ از مرایات (ریا کاریها) و صیت (آوازه) و غنیمت بپرهیزید که یاری شوید]
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید با کسانی از کفّار که نزدیک شما میشوند بجنگید تا در شما خشونتی بیابند و بدانید که خداوند با تقوا پیشگان است
- ترجمه راستینای اهل ایمان، با کافران از آنان که با شما نزدیکترند شروع به جهاد کنید و باید کفار در شما درشتی و نیرومندی و قوت و پایداری حس کنند، و بدانید که خدا همیشه با پرهیزکاران است.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٤ وَإِذَا مَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ فَمِنْهُم مَّن يَقُـولُ أَيُّكُمْ زَادَتْهُ هَذِهِ إِيمَانًا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَزَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَهُمْ يَسْتَبْشِرُونَ
[لکن وقتی که به جنگ امر شوند بعضی آنان سست میشوند] و وقتی که سورهای نازل میشود آنگاه کسانی از آنان [بطور استهزاء] میگویند که این بر ایمان کدامیک از شما افزود و امّا کسانی که ایمان آوردهاند پس بر ایمان آنها افزوده است و (در حالی که) آنها [برای نزول آن بر خودشان] شادمانی میکنند [برای اینکه آنها آن را به عنوان نعمت برای خود میبینند]
- ترجمه سلطانیو وقتی که سورهای نازل میشود آنگاه کسانی از آنان میگویند که این بر ایمان کدامیک از شما افزود و امّا کسانی که ایمان آوردهاند پس بر ایمان آنها افزوده است و (در حالی که) آنها (برای نزول آن بر خودشان) شادمانی میکنند
- ترجمه راستینو هرگاه سورهای نازل شود برخی (از همین منافقان) هستند که به دیگران میگویند: این سوره بر ایمان کدام یک از شما افزود؟آنان که به حقیقت اهل ایمانند همه را بر ایمان بیفزود و شادمان و مسرور شدند.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٥ وَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَتْهُمْ رِجْسًا إِلَى رِجْسِهِمْ وَمَاتُوا وَهُمْ كَافِرُونَ
و امّا [منافقین] کسانی که در قلبهایشان مرض است پس پلیدیی (شکّ و وسوسه) به پلیدیشان افزوده است و مردند و (در حالی که) آنها کافر بودند
- ترجمه سلطانیو امّا کسانی که در قلبهایشان مرض است پس پلیدیی به پلیدیشان افزوده است و مردند و (در حالی که) آنها کافر بودند
- ترجمه راستینو اما آنان که دلهاشان به مرض (شک و نفاق) مبتلاست هم بر خبث ذاتی آنها خباثتی افزود تا به حال کفر جان دادند.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٦ أَوَلَا يَرَوْنَ أَنَّهُمْ يُفْتَنُونَ فِي كُلِّ عَامٍ مَّرَّةً أَوْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ لَا يَتُوبُونَ وَلَا هُمْ يَذَّكَّرُونَ
آیا نمیبینند؟ که آنها در هر سالی یک یا دو بار [با بلایایی در ابدانشان و در انفسشان یا با جهاد با دشمنان و ظهور آثار صدق نبوّت با غلبۀ آنها با عدم تهیّۀ اسباب غلبه] امتحان میشوند سپس [از نفاقشان و کفرشان و نیرنگشان] توبه نمیکنند (باز نمیگردند) و آنها متذکّر نمیشوند [که این افتتان (آزمایش) از خداوند است و اینکه او بر عذاب آنها قادر است]
- ترجمه سلطانیآیا نمیبینند؟ که آنها در هر سالی یک یا دو بار آزمایش میشوند سپس توبه نمیکنند (باز نمیگردند) و آنها متذکّر نمیشوند
- ترجمه راستینآیا (منافقان) نمیبینند که آنها در هر سالی یک بار یا دو بار البته امتحان میشوند؟باز هم پشیمان نشده و (خدا را) یاد نمیکنند.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٧ وَإِذَا مَا أُنزِلَتْ سُورَةٌ نَّظَرَ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ هَلْ يَرَاكُم مِّنْ أَحَدٍ ثُمَّ انصَرَفُوا صَرَفَ اللَّهُ قُلُوبَهُم بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَفْقَهُونَ
و وقتی که سورهای نازل میشود بعضی از آنها [با نگاههایشان بطور استهزاء اشاره میکنند یا از روی غیظ] به بعضی دیگر نظر میکنند که [اگر بلند شوید و از این مجلس برگردید] آیا احدی شما را میبیند؟ سپس [از مجلس محمّد (ص)] منصرف میشوند (بلند میشوند و به غیظ از او روی میگردانند) خداوند قلبهای آنها را برگردانده است به (سبب) اینکه آنها قومی هستند که تفقّه (فهم) نمیکنند
- ترجمه سلطانیو وقتی که سورهای نازل میشود بعضی از آنها به بعضی دیگر نظر میکنند که آیا احدی شما را میبیند؟ سپس منصرف میشوند خداوند قلبهای آنها را برگردانده است به (سبب) اینکه آنها قومی هستند که تفقّه (فهم) نمیکنند
- ترجمه راستینو هرگاه سورهای نازل شود بعضی از آنها به بعضی دیگر نگاه و اشاره کرده، گویند: آیا شما را کسی (از مؤمنان در محضر پیغمبر) دیده و شناخته (یا نه) ؟آن گاه همه بر میگردند. خدا دلهاشان را برگرداند، که مردمی بسیار بیشعور و نادانند.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٨ لَقَدْ جَاءَكُمْ رَسُـولٌ مِّنْ أَنفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُم بِالْمُؤْمِنِينَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ
همانا رسولی از خود شما [از جنس شما، بشر یا عرب یا انسان کامل بنابر اینکه خطاب بر ائمّه باشد و از شریفترین شما] نزد شما آمده [رنج بردن شما] بر او ناگوار است که شما رنج ببرید بر [حفظ کردن شما و ایمان] شما حریص و به مؤمنین رئوف و مهربان است
- ترجمه سلطانیهمانا رسولی از (جنس) خود شما نزد شما آمده (رنج بردن شما) بر او ناگوار است که شما رنج ببرید بر (حفظ کردن شما و ایمان) شما حریص و به مؤمنین رئوف و مهربان است
- ترجمه راستینهمانا رسولی از جنس شما برای (هدایت) شما آمد که فقر و پریشانی و جهل و فلاکت شما بر او سخت میآید و بر (آسایش و نجات) شما بسیار حریص و به مؤمنان رئوف و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٩ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ
پس اگر [از تو و از ایمان به تو] روی گردانیدند پس [از روی پشت گرمی به او و به سبب اعانت او] بگو خداوند مرا کافی است خدایی جز او نیست بر او توکّل کردهام و او پروردگار عرش عظیم است.
- ترجمه سلطانیپس اگر روی گردانیدند پس بگو خداوند مرا کافی است خدایی جز او نیست بر او توکّل کردهام و او پروردگار عرش عظیم است.
- ترجمه راستینپس (ای رسول) هرگاه مردم روگردانیدند بگو: خدا مرا کفایت است که جز او خدایی نیست، من بر او توکل کردهام و او رب عرش بزرگ است.
- ترجمه الهی قمشهای