حزب شمارهٔ ۱۰


سورهٔ ۲- البقرة

٢٧٢ لَّيْسَ عَلَيْكَ هُدَاهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَلِأَنفُسِكُمْ وَمَا تُنفِقُونَ إِلَّا ابْتِغَاءَ وَجْهِ اللَّهِ وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَيْرٍ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لَا تُظْلَمُونَ

هدایت آنها بر [عهدهٔ] تو نیست و لکن خداوند کسی که بخواهد را هدایت می‌‌کند و آنچه از خیر (از مال حلال مکتسب) که انفاق کنید پس [آن نافع] برای خودتان است [پس چرا با آن بر غیر خود منّت می‌‌نهید یا کسی که بر او انفاق می‌‌کنید یا غیر او را اذیّت می‌‌کنید] و انفاق نکنید [یعنی برای شما شایسته نیست که انفاق کنید] مگر آنکه وجه خداوند را طلب کنید و آنچه که از خیر انفاق کنید [با اداء کردن تمام آنچه که شایسته است که اداء شود] به شما وفا (به تمامی اداء) می‌‌کند و [با نقص در آنچه که جزای انفاق شما به شما داده می‌‌شود] به شما ظلم نمی‌‌شود

- ترجمه سلطانی

هدایت آنها بر (عهدهٔ) تو نیست و لکن خداوند کسی که بخواهد را هدایت می‌کند و آنچه که از خیر انفاق کنید پس (آن نافع) برای خودتان است و انفاق نکنید مگر آنکه وجه خداوند را طلب کنید و آنچه که از خیر انفاق کنید به شما وفا (به تمامی اداء) می‌کند و به شما ظلم نمی‌شود

- ترجمه راستین

(ای رسول بر تو دعوت خلق است و) هدایت خلق بر تو نیست، خدا هر که را خواهد هدایت کند. و هر قسم انفاق و احسان کنید درباره خویش کرده‌اید، و نبایست انفاق کنید جز در راه رضای خدا، و هر انفاق و احسانی کنید از خدا پاداش تمام به شما رسد و به هرگز به شما ستم نخواهد رسید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٧٣ لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُم بِسِيمَاهُمْ لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا تُنفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ

برای فقرائی که در راه خدا محصور شده‌‌اند [یعنی خداوند آنها را در راه حبس کرده است به حیثی که سیر و ترقّی برای آنها ممکن نمی‌‌شود، یا خداوند آنها را با امراض بدنی و شؤن نفسانی از مکاسب حصر (حبس) کرده است، یا رسول (ص) یا خودشان آنها را از مکاسب بازداشته‌‌اند] که استطاعت زدن (راه افتادن) در زمین [برای سلوک به آخرت یا برای مکاسب] را ندارند جاهل، آنان را [به خاطر] عفت ورزیدن [از سؤال کردن] غنی می‌‌پندارد، آنها را از سیمایشان می‌‌شناسی، از مردم با اصرار درخواست (گدایی) نمی‌‌کنند و آنچه از خیر که [بر آنها] انفاق کنید پس همانا خداوند به آن دانا است [و جزای شما را بنابر آن می‌‌دهد]

- ترجمه سلطانی

برای فقرائی که در راه خدا محصور شده‌اند که استطاعت زدن (راه افتادن) در زمین را ندارند جاهل آنان را (به خاطر) عفت ورزیدن (از سؤال کردن) غنی می‌پندارد، آنها را از سیمایشان می‌شناسی، با اصرار از مردم درخواست نمی‌کنند و آنچه از خیر که (بر آنها) انفاق کنید پس همانا خداوند به آن دانا است

- ترجمه راستین

صدقات مخصوص فقیرانی است که در راه خدا بازمانده و ناتوان شده‌اند و توانایی آنکه در زمین بگردند (و کاری پیش گیرند) ندارند و از فرط عفاف چنانند که هر کس از حال آنها آگاه نباشد پندارد غنی و بی‌نیازند، به (فقر) آنها از سیمایشان پی می‌بری، هرگز چیزی از کسی درخواست نکنند. و هر مالی انفاق کنید خدا به آن آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٧٤ الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ

کسانی که اموالشان را در شب و روز در نهان و آشکارا انفاق می‌‌کنند پس اجرشان را نزد پروردگارشان دارند و نه بیمی بر ایشان هست و نه آنها اندوهگین می‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

کسانی که اموالشان را در شب و روز در نهان و آشکارا انفاق می‌کنند پس اجرشان را نزد پروردگارشان دارند و نه بیمی بر ایشان هست و نه آنها اندوهگین می‌شوند

- ترجمه راستین

کسانی که مال خود را در شب و روز انفاق کنند نهان و آشکارا، آنان را نزد پروردگارشان پاداش نیکو خواهد بود و هرگز (از حادثه آینده) بیمناک و (از امور گذشته) اندوهگین نخواهند گشت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٧٥ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا إِنَّمَا الْبَيْعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللَّهُ الْبَيْعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا فَمَن جَاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِّن رَّبِّهِ فَانتَهَى فَلَهُ مَا سَلَفَ وَأَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَمَنْ عَادَ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ

کسانی که ربا (زیادت بر رأس المال) می‌‌خورند (می‌‌گیرند) [از قبرهایشان یا از نشستن یا به امور معاششان] بپا نمی‌‌شوند مگر مانند کسی که شیطان به خاطر مسّ کردن [او] به او انگول می‌‌کند (ور می‌‌رود، عقلش را فاسد می‌‌کند، او را فاسد می‌‌کند)، آن به (سبب) این است که آنها [ربا را با بیع (خرید و فروش) مقایسه کردند حیثی که جواز بیع را به اضعاف قیمت بازاری برای کالا دیدند و این بیع را در زیادت قیمت از قیمت کالا با بیع ربوی در زیادت عوض از اصل مال مقایسه کردند و] گفتند جز این نیست که بیع [با زیادت قیمت] مثل ربا است و (حال آنکه) [قیاس آنها را باطل کرد تعالی و فرمود] خداوند بیع را حلال کرده و ربا را حرام کرده است [یعنی همانا صحّت و فساد به تماثل در صورت نیست جز این نیست که آن دو به امر خداوند و نهی او است] پس کسی که موعظه‌‌ای از پروردگارش به او آمده {موعظه یادآوردی است به آنچه که قلب را لیّن (نرم) می‌‌کند و بازدارنده است از آنچه که قلب را قسی می‌‌نماید} سپس [از ربا] باز ایستاده (خودداری کرده) پس آنچه [از ربا] که گذشته (اخذ کرده) برای او است و امر او به خداوند است [نه به حکّام تا بر او به ردّ آنچه که قبل از موعظه آن را اخذ کرده حکم کنند] و کسی که [بعد از آنکه موعظه به او آمد به ربا] بر گردد پس آنان اصحاب آتشند [در حالی که] آنها در آن ماندگارند

- ترجمه سلطانی

کسانی که ربا (زیادت بر رأس المال) می‌خورند (می‌گیرند) بپا نمی‌شوند مگر مانند کسی که شیطان به خاطر مسّ کردن (او) به او انگول می‌کند (ور می‌رود)، آن به (سبب) این است که آنها گفتند جز این نیست که بیع (با زیادت قیمت) مثل ربا است و (حال آنکه) خداوند بیع را حلال کرده و ربا را حرام کرده پس کسی که موعظه‌ای از پروردگارش به او آمده سپس باز ایستاده (خودداری کرده) پس آنچه (از ربا اخذ کرده) که گذشته برای او است و امر او به خداوند است و کسی که (به ربا) بر گردد پس آنان اصحاب آتشند (در حالی که) آنها در آن ماندگارند

- ترجمه راستین

آن کسانی که ربا خورند (از قبر در قیامت) برنخیزند جز به مانند آن که به وسوسه شیطان مخبّط و دیوانه شده. و آنان بدین سبب در این عمل زشت افتند که گویند فرقی بین تجارت و ربا نیست؛ حال آنکه خدا تجارت را حلال و ربا را حرام کرده. پس هر کس که اندرز (کتاب) خدا بدو رسد و از این عمل دست کشد خدا از گذشته او در گذرد و عاقبت کارش با خدا باشد، و کسانی که دست نکشند اهل جهنّمند و در آن جاوید معذّب خواهند بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٧٦ يَمْحَقُ اللَّهُ الرِّبَا وَيُرْبِي الصَّدَقَاتِ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ كُلَّ كَفَّارٍ أَثِيمٍ

خداوند ربا [یعنی مال حاصل از نفس ربا، یا مالی که در آن ربا هست] را محو می‌‌کند و صدقات را فزونی می‌‌بخشد [یعنی در آخرت، یا عوض آن را، در آنچه که از خود خارج کرده را فزونی می‌‌بخشد] و خداوند هیچ کافر [به امر و نهی خداوند] گناه پیشه‌‌ای (فرو رفته در ارتکاب مناهی او) را دوست ندارد

- ترجمه سلطانی

خداوند ربا را محو می‌کند و صدقات را فزونی می‌بخشد و خداوند هیچ کافر گناه پیشه‌ای را دوست ندارد

- ترجمه راستین

خدا سود ربا را نابود گرداند و صدقات را افزونی بخشد، و خدا مردم بی‌ایمان گنه پیشه را دوست ندارد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٧٧ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ

همانا کسانی که [با بیعت عامّه] ایمان آورده‌‌اند و [به سبب ایمان خاصّ حاصل به بیعت خاصّهٔ ولویّه] به صالحات عمل کرده‌‌اند و اقامهٔ نماز نموده‌‌اند و زکات داده‌‌اند اجرشان را نزد پروردگارشان دارند و نه ترسی بر آنها است و نه آنها اندوهگین می‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که ایمان آورده‌اند و به صالحات عمل کرده‌اند و اقامهٔ نماز نموده‌اند و زکات داده‌اند اجرشان را نزد پروردگارشان دارند و نه ترسی بر آنان است و نه آنان اندوهگین می‌شوند

- ترجمه راستین

آنان که اهل ایمان و نیکوکارند و نماز به پا دارند و زکات بدهند آنان را نزد پروردگارشان پاداش نیکو خواهد بود و هرگز ترس (از آینده) و اندوه (از گذشته) نخواهند داشت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٧٨ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ

ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید از [سخط] خداوند [در مخالفت با جمیع اوامر او و نواهی او خصوصاً در ربا] بهراسید و آنچه که از ربا باقی مانده را ترک کنید [یعنی آنچه از آن را که گرفته‌‌اید ردّ نکنید و لکن آنچه از آن که بر بدهکاران باقی مانده است پس آن را مطالبه نکنید] اگر مؤمن می‌‌باشید

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید بهراسید از خداوند و ترک کنید آنچه را که از ربا باقی مانده اگر مؤمن می‌باشید

- ترجمه راستین

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خدا بترسید و زیادی ربا را رها کنید اگر به راستی اهل ایمانید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٧٩ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَإِن تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُءُوسُ أَمْوَالِكُمْ لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ

پس اگر [آنچه که از ربا باقى مانده است را ترک] نکردید پس آگاه باشید (بدانید) به جنگ [بزرگی] با خداوند و رسولش برخاسته‌‌اید و اگر توبه کنید پس اصل اموالتان برای شما است [برای بدهکاران نیست که رئوس (اصل سرمایه‌‌ها) اموال را در آنچه که قبل از بیّن کردن ربا آن را گرفته‌‌اید محاسبه کنند]، نه [با اخذ زیادت بر اصل مال] ستم کنید و نه [با نقصان اصل مال] ستم شوید

- ترجمه سلطانی

و اگر نکردید پس آگاه باشید به جنگی با خداوند و رسولش برخاسته‌اید و اگر توبه کنید پس اصل اموالتان برای شما است، نه ستم کنید و نه ستم شوید

- ترجمه راستین

پس اگر ترک ربا نکردید آگاه باشید که به جنگ خدا و رسول او برخاسته‌اید. و اگر از این کار پشیمان گشتید اصل مال شما برای شماست، که در این صورت به کسی ستم نکرده‌اید و از کسی ستم نکشیده‌اید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٨٠ وَإِن كَانَ ذُو عُسْرَةٍ فَنَظِرَةٌ إِلَى مَيْسَرَةٍ وَأَن تَصَدَّقُوا خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ

و اگر تنگدستی [در بدهکاران خود] بود (یافتید) پس تا توانگر شدن [او به او] مهلت دهید و اگر [بر بدهکار چه توانگر باشد یا تنگدست، یا بر تنگدستی یا با برائت او از دِین] صدقه دهید برای شما بهتر است اگر می‌‌دانستید [که صدقه دادن برای شما بهتر است صدقه می‌‌دادید]

- ترجمه سلطانی

و اگر تنگدستی (در بدهکاران خود) بود (یافتید) پس (به او) تا توانگر شدن (او به او) مهلت دهید و اگر صدقه دهید برای شما بهتر است اگر می‌دانستید

- ترجمه راستین

و اگر (کسی که از او طلبکار هستید) تنگدست شود به او مهلت دهید تا توانگر گردد، و بخشیدن آن (به هنگام تنگدستی وی) به رسم صدقه، برای شما بهتر است اگر (به مصلحت خود) دانایید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٨١ وَاتَّقُوا يَوْمًا تُرْجَعُونَ فِيهِ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ

و از [موشکافی کردن در محاسبه و سخت گرفتن در مطالبه از] آنروزی که در آن به سوی خداوند بازگردانده می‌‌شوید بهراسید سپس هر نفسی به آنچه که کسب کرده وفا می‌‌شود و [با نقص کردن جزاء یا تضعیف عقاب] به آنها ظلم نمی‌‌شود

- ترجمه سلطانی

و از (موشکافی در محاسبه و سخت گرفتن در مطالبه در) آنروزی که در آن به سوی خداوند بازگردانده می‌شوید بهراسید سپس هر نفسی به آنچه که کسب کرده وفا می‌شود و به آنها ظلم نمی‌شود

- ترجمه راستین

و بترسید از روزی که شما را به سوی خدا باز گردانند، پس هر کس پاداش عمل خویش خواهد یافت و به هیچ کس ستمی نکنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٨٢ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا تَدَايَنتُم بِدَيْنٍ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُب بَّيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَن يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإِن كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَن يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِن رِّجَالِكُمْ فَإِن لَّمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّن تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَاءِ أَن تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَى وَلَا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا وَلَا تَسْأَمُوا أَن تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلَى أَجَلِهِ ذَلِكُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَى أَلَّا تَرْتَابُوا إِلَّا أَن تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوا إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلَا يُضَارَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ وَإِن تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

ای کسانی که [با ایمان عامّ و بیعت نبویّه و قبول دعوت ظاهره] ایمان آورده‌‌اید وقتی که به دِین [وام] تا سررسید معیّن قرض می‌‌دهید و می‌‌گیرید پس آن را بنویسید و کاتبی باید بین شما به عدالت بنویسد و نویسنده (یکی از نویسندگان) نباید اباء کند از اینکه بنویسد چنانکه خداوند [نوشتن را] به او آموخت، پس باید بنویسد و کسی که حقّ بر گردن او است باید املاء کند و باید [در تلقین آنچه که به صاحب حقّ ضرر می‌‌رساند] از الله پروردگارش بهراسد و نباید از آن (از حقّ یا از آنچه که املاء می‌‌کند) چیزی را کم کند (بکاهد)، و اگر کسی که حقّ بر او است سفیه (محجورٌ علیه) یا ضعیف (غیر محجورٌ علیه) باشد [لکن بین الفاظی که علیه و له وی است تمیز ندهد] یا توانائی ندارد که او املاء کند پس ولیّ او [که حقّ بر او است یا ولیّ حقّ] باید به عدالت املاء کند، و دو شاهد [بالغ مُسلمِ حرّ (آزاد)] از مردان خود را گواه بگیرید و اگر دو [شاهد] مرد نبودند پس باید یک مرد و دو زن [شاهد باشند] از کسانی از شهداء که رضایت می‌‌دهید [را گواه بگیرید]، اگر که یکی از آن دو [زن] گمراه شد پس آن [زن] دیگری باید به او یادآوری کند، و شهداء [یعنی کسانی که برای حمل شهادت اهل می‌‌باشند] وقتی که خوانده می‌‌شوند [تا آن را حمل کنند یا کسی که متحمّل می‌‌باشد] نباید اباء کنند و [ای متداینان (معامله کنندگان به دِین) و شاهدان و کتّاب (نویسنده‌‌ها)] نباید که ملول شوید از اینکه آن را می‌‌نویسید، [چه قدر حقّ] تا زمان [سررسید] آن کوچک باشد یا بزرگ، آن نزد خداوند [از افراط به اخذ وثیقه به چند برابر حقّ همراه با نوشتن] دادگرانه‌‌تر و [از تفریط به اهمال نوشتن و شاهد گرفتن دورتر] است و برای شهادت [از تذکّر دقایق آن و قدر (اندازهٔ) حقّ و مدّت آن و غیر ذلک] درست‌‌تر (کفایت کننده‌‌تر) است و به اینکه شکّ نکنید نزدیکتر است، مگر آنکه تجارتی حاضره (نقدی) باشد که آن را بین خود می‌‌گردانید (دست به دست می‌‌کنید، تحویل می‌‌دهید و تحویل می‌‌گیرید) پس بر شما گناهی نیست که آن را ننویسید، و وقتی که خرید و فروش می‌‌کنید شاهد بگیرید و نویسنده‌‌ای و نه شاهدی نباید زیان ببینند، و اگر [مضارّت (ضرر زدن) را] انجام دهید [عقوبت می‌‌شوید] پس همانا آن انحراف شما [از فرمان خداوند] است و [نسبت] به خداوند تقوا پیشه کنید تا خداوند به شما علم بیآموزد و خداوند به هر چیزی دانا است [و مضارّت و تقوا از شما را می‌‌داند]

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید وقتی که به دِین (وام) تا سررسید معیّن قرض می‌دهید و می‌گیرید پس آن را بنویسید و کاتبی باید بین شما به عدالت بنویسد و نویسنده نباید اباء کند از اینکه بنویسد چنانکه خداوند (نوشتن را) به او آموخت، پس باید بنویسد و کسی که حقّ بر گردن او است باید املاء کند و باید از الله پروردگارش بهراسد و نباید از آن (املاء) چیزی را کم کند، و اگر کسی که حقّ بر او است سفیه باشد (محجورٌ علیه) یا ضعیف (غیر محجورٌ علیه باشد لکن بین الفاظی که علیه و له وی است تمیز ندهد) یا توانائی ندارد که او املاء کند پس ولیّ او (که حقّ بر او است) باید به عدالت املاء کند، و دو شاهد از مردان خود را گواه بگیرید و اگر (دو شاهد) دو مرد نبودند پس باید یک مرد و دو زن (شاهد) از کسانی از شهداء که رضایت می‌دهید (را گواه بگیرید)، اگر که یکی از آن دو (زن) گمراه شدند پس دیگری باید به او یادآوری کند، و شهداء (گواهان) وقتی که خوانده می‌شوند نباید اباء کنند و نباید که ملول شوید از اینکه آن را می‌نویسید کوچک باشد یا بزرگ تا زمان (سررسید) آن، آن نزد خداوند دادگرانه‌تر و برای شهادت درست (کفایت کننده)تر است و نزدیکتر است که شکّ نکنید مگر آنکه تجارتی حاضره (نقدی) باشد که آن را می‌گردانید (دست به دست می‌کنید، تحویل می‌دهید و تحویل می‌گیرید) بین خود پس بر شما گناهی نیست که آن را ننویسید، و وقتی که خرید و فروش می‌کنید شاهد بگیرید و نویسنده‌ای و نه گواهی نباید زیان ببینند و اگر انجام دهید پس همانا آن انحراف شما (از فرمان خداوند) است و از خداوند بهراسید تا خداوند به شما تعلیم دهد و خداوند به هر چیزی دانا است

- ترجمه راستین

ای اهل ایمان، چون به قرض و نسیه معامله کنید تا زمانی معیّن، سند و نوشته در میان باشد، و بایست نویسنده درستکاری معامله میان شما را بنویسد، و نباید کاتب از نوشتن خودداری کند، که خدا به وی نوشتن آموخته پس باید بنویسد، و مدیون باید مطالب را املاء کند، و از خدا بترسد و از آنچه مقرّر شده چیزی نکاهد، و اگر مدیون سفیه یا ناتوان (صغیر) است و صلاحیّت املا ندارد ولیّ او به عدل و درستی املا کند و دو تن از مردان خود (از مسلمانان عادل) گواه آرید، و اگر دو مرد نیابید یک مرد و دو زن، از هر که (به عدالت) قبول دارید گواه گیرید تا اگر یک نفر از آن دو زن فراموش کند دیگری به خاطرش آورد، و هرگاه شهود را (به محکمه) بخوانند امتناع از رفتن نکنند، و در نوشتن آن تا تاریخ معیّن مسامحه نکنید چه معامله کوچک و چه بزرگ باشد. این عادلانه‌تر است نزد خدا و محکمتر برای شهادت و نزدیکتر به اینکه شکّ و ریبی در معامله پیش نیاید (که موجب نزاع شود) مگر آنکه معامله نقد حاضر باشد که دست به دست میان شما برود، در این صورت باکی نیست که ننویسید، و گواه گیرید هرگاه معامله کنید، و نبایست به نویسنده و گواه ضرری رسد (و بی‌اجر مانند) ، و اگر چنین کنید نافرمانی کرده‌اید. و از خدا بترسید و خداوند هم به شما تعلیم مصالح امور می‌کند و خدا به همه چیز داناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٨٣ وَإِن كُنتُمْ عَلَى سَفَرٍ وَلَمْ تَجِدُوا كَاتِبًا فَرِهَانٌ مَّقْبُوضَةٌ فَإِنْ أَمِنَ بَعْضُكُم بَعْضًا فَلْيُؤَدِّ الَّذِي اؤْتُمِنَ أَمَانَتَهُ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا تَكْتُمُوا الشَّهَادَةَ وَمَن يَكْتُمْهَا فَإِنَّهُ آثِمٌ قَلْبُهُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ

و اگر [حین تداین، معامله غیر نقدی یا وام] در سفر بودید و نویسنده‌‌ای نیافتید [که برای شما بنویسد] پس رهینه (گرویی) گرفته شود و اگر بعضی از شما بعضی دیگر را امین می‌‌داند پس کسی که امین شده است باید امانت (دِین) او را اداء نماید و باید [در خیانت کردن و نیرنگ زدن] از الله پروردگارش بترسد و شهادت را کتمان نکنید و کسی که آن را [بدون انگیزهٔ شرعی مُبیح (مباح کننده) بر کتمان آن] کتمان کند پس همانا او قلبش گناهکار است و خداوند به آنچه که عمل می‌‌کنید [از اداء امانت و خیانت در آن و اداء شهادت و کتمان آن] دانا است

- ترجمه سلطانی

و اگر (حین تداین، معامله غیر نقدی یا وام) در سفر بودید و نویسنده‌ای نیافتید پس رهینه (گرویی) گرفته شود و اگر بعضی از شما بعضی دیگر را امین می‌داند پس کسی که امین شده است باید امانت (دِین) او را اداء نماید و باید از الله پروردگارش بترسد و شهادت را کتمان نکنید و کسی که آن را کتمان کند پس همانا او قلبش گناهکار است و خداوند به آنچه که عمل می‌کنید دانا است

- ترجمه راستین

و اگر در سفر باشید و نویسنده‌ای نیابید برای وثیقه دین گروی گرفته شود. و اگر برخی بعضی را امین داند (و به او امانت بسپارد) پس باید ادا کند آن امین آنچه را که به امانت گرفته است و از خدای خود بترسد (و به امانت خیانت نکند) ، و کتمان شهادت ننمایید، که هر کس کتمان کند البته به دل گناهکار است و خدا از همه کار شما آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٨٤ لِّلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَإِن تُبْدُوا مَا فِي أَنفُسِكُمْ أَوْ تُخْفُوهُ يُحَاسِبْكُم بِهِ اللَّهُ فَيَغْفِرُ لِـمَن يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

از خداوند است [و مملوک او است] آنچه در آسمان‌‌ها و آنچه در زمین می‌‌باشد و اگر ظاهر کنید آنچه را که در درونتان هست [از نیّات و خیالات] یا پنهان کنید، خداوند آنها را با شما حساب می‌‌کند، سپس می‌‌آمرزد برای هر کس بخواهد و عذاب [و عقاب] می‌‌کند هر که را بخواهد، خداوند بر هر چیزی قادر و توانا است

- ترجمه سلطانی

از خداوند است (و مملوک او است) آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین می‌باشد و اگر ظاهر کنید آنچه را که در درونتان هست (از نیّات و خیالات) یا پنهان کنید، خداوند آنها را با شما حساب می‌کند، سپس می‌آمرزد برای هر کس بخواهد و عذاب (و عقاب) می‌کند هر که را بخواهد، خداوند بر هر چیزی قادر و توانا است

- ترجمه راستین

آنچه در آسمانها و زمین است همه ملک خداست و اگر آنچه در دل دارید آشکار و یا مخفی کنید همه را خدا در محاسبه شما خواهد آورد، آن گاه هر که را خواهد ببخشد و هر که را خواهد عذاب کند، و خدا بر هر چیز تواناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٨٥ آمَنَ الرَّسُـولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ

پیغمبر ایمان آورد به آنچه از طرف [خدای] پروردگار به سوی او نازل شده و مؤمنین هم همه به خداوند و ملائکهٔ او و کتاب‌‌هائی [که خداوند فرستاده] و به پیغمبران او ایمان آورده‌‌اند، [ما] بین پیغمبران او [در امر پیامبری و نمایندگی خدا] فرق نمی‌‌گذاریم، همه گفتند شنیدیم و اطاعت کردیم و درخواست آمرزش از تو می‌‌کنیم، خدایا برگشت ما به سوی تو است

- ترجمه سلطانی

پیغمبر ایمان آورد به آنچه از طرف خدای پروردگار به سوی او نازل شده و مؤمنین هم همه به خداوند و ملائکهٔ او و کتاب‌هائی که خداوند فرستاده و به پیغمبران او ایمان آورده‌اند. ما بین پیغمبران او (در امر پیامبری و نمایندگی خدا) فرق نمی‌گذاریم. همه گفتند شنیدیم و اطاعت کردیم و درخواست آمرزش از تو می‌کنیم. (خدایا) برگشت ما به سوی تو است.

- ترجمه راستین

این رسول به آنچه خدا بر او نازل کرده ایمان آورده و مؤمنان نیز همه به خدا و فرشتگان خدا و کتب و پیغمبران خدا ایمان آوردند (و گفتند) ما میان هیچ یک از پیغمبران خدا فرق نگذاریم، و (همه یک زبان و یک دل) اظهار کردند که ما (فرمان خدا را) شنیده و اطاعت کردیم، پروردگارا، ما آمرزش تو را خواهیم و (می‌دانیم) بازگشت همه به سوی توست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٨٦ لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لَا تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلَا تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلَا تُحَمِّلْنَا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلَانَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ

خداوند به هیچکس زیادتر از حدّ توانائی او [دستوری نمی‌‌دهد و] تکلیف نمی‌‌کند، [هر کس] آنچه نیکی کرده به سود خودش و آنچه بد کرده به زیان خودش می‌‌باشد، [خداوندا] پروردگارا ما را مُؤاخذه منما اگر چیزی را فراموش کنیم یا به اشتباه برویم، خدایا بر ما بار سنگین تحمیل منما چنانکه بر امّت‌‌های گذشته بار کردی، خداوندا بر ما آنچه طاقت نداریم [و زیادتر از اندازهٔ توانائی ما است] تحمیل مکن و از ما عفو نما و ما را بیامرز و بر ما رحم فرما تو آقا و [صاحب اختیار] ما هستی و ما را بر قوم کافر نصرت [و یاری] ده!

- ترجمه سلطانی

خداوند به هیچکس زیادتر از حدّ توانائی او (دستوری نمی‌دهد و) تکلیف نمی‌کند، (هر کس) آنچه نیکی کرده به سود خودش و آنچه بد کرده به زیان خودش می‌باشد. (خداوندا) پروردگارا ما را مُؤاخذه منما اگر چیزی را فراموش کنیم یا به اشتباه برویم. خدایا بر ما بار سنگین تحمیل منما چنانکه بر امّت‌های گذشته بار کردی. خداوندا بر ما آنچه طاقت نداریم (و زیادتر از اندازهٔ توانائی ما است) تحمیل مکن و از ما عفو نما و ما را بیامرز و بر ما رحم فرما تو آقا و (صاحب اختیار) ما هستی و ما را بر قوم کافر نصرت و یاری ده!

- ترجمه راستین

خدا هیچ کس را تکلیف نکند مگر به قدر توانایی او، نیکیهای هر کس به سود او و بدیهایش نیز به زیان خود اوست. پروردگارا، ما را بر آنچه به فراموشی یا به خطا کرده‌ایم مؤاخذه مکن. بار پروردگارا، تکلیف گران و طاقت فرسا که بر پیشینیان ما نهاده‌ای بر ما مگذار. پروردگارا، بار تکلیفی فوق طاقت ما بر دوش ما منه، و بیامرز و ببخش گناه ما را، و بر ما رحمت فرما، تنها آقای ما و یاور ما تویی، پس ما را بر گروه کافران یاری فرما.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
سورهٔ ۳- آل ‏عمران

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

١ الم

«الم»

- ترجمه سلطانی

الم

- ترجمه راستین

الف، لام، میم (از حروف مقطعه و اسرار قرآن است).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ

خداوندی نیست جز ذات یکتای حقّ که زنده و پایدار است

- ترجمه سلطانی

خداوندی نیست جز ذات یکتای حقّ که زنده و پایدار است

- ترجمه راستین

خدای یکتاست که جز او خدایی نیست که زنده و پاینده ابدی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ نَزَّلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّـمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَأَنزَلَ التَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ

کتاب را به حقّ بر تو نازل کرد [در حالی که] تصدیق کننده است بر آنچه [از کتب و شرایع] که بین دستان (نزد) او است و تورات را نازل کرد و انجیل را

- ترجمه سلطانی

کتاب را به حقّ بر تو نازل کرد (در حالی که) تصدیق کننده است بر آنچه که بین دستان (نزد) او است و تورات را نازل کرد و انجیل را

- ترجمه راستین

آن خدایی که قرآن را به راستی بر تو فرستاد که تصدیق کننده کتب آسمانی قبل از خود است و (پیش از قرآن) تورات و انجیل را فرستاد،

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ مِن قَبْلُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَأَنزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ

قبل از [قرآن یا قبل از این زمان]، به جهت هدایت برای مردم، و فرقان (قرآن) را نازل کرد، همانا کسانی که به آیات خداوند [از حیث آیات بودن آنها] کفر ورزیده‌‌اند {آیات اعمّ از آیات انفسی و آفاقی و تدوینی هستند زیرا شؤنات نفوس و واردات جسمانی و نفسانی آنها و موجودات عالم کبیر همگی آیات جمال او و جلال او تعالی هستند} برای آنها عذاب شدیدی هست و خداوند عزیز (چیره) و انتقام‌‌گیر است {معنی عزّت او تعالی این است که مانعی او را از مراد او منع نمی‌‌کند، و از شأن او انتقام از کسی است که با او مخالفت کند و به او عصیان ورزد}

- ترجمه سلطانی

قبل از (قرآن)، به جهت هدایت برای مردم، و فرقان را نازل کرد، همانا کسانی که به آیات خداوند کفر ورزیده‌اند برای آنها عذاب شدیدی هست و خداوند عزیز (چیره) و دارای انتقام است

- ترجمه راستین

برای هدایت مردم، و نیز کتاب جدا کننده میان حق و باطل (یعنی قرآن) را فرستاد. همانا آنان که به آیات خدا کافر شدند بر آنها عذاب سختی است، و خدا مقتدر و کیفر کننده ستمکاران است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ إِنَّ اللَّهَ لَا يَخْفَى عَلَيْهِ شَيْءٌ فِي الْأَرْضِ وَلَا فِي السَّمَاءِ

همانا چیزی [از کفر آنها] از خداوند در زمین و نه در آسمان [یعنی در جملهٔ ماسوی الله] بر او مخفی نمی‌‌شود

- ترجمه سلطانی

همانا از خداوند چیزی در زمین و نه در آسمان بر او مخفی نمی‌شود

- ترجمه راستین

همانا چیزی در آسمان و زمین از خدا پنهان نیست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الْأَرْحَامِ كَيْفَ يَشَاءُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

او کسی است که شما را آنگونه که می‌‌خواهد در رحم‌‌ها صورت می‌‌دهد، خدایی جز او نیست، عزیز [است که مانعی او را از تصویر کردن آنچه که در رحم می‌‌خواهد منع نمی‌‌کند] و حکیم است [که آن را تصویر نمی‌‌کند مگر به صورتى که استعداد او آن را اقتضاء می‌‌کند و مصالح عائده (برگشته) به آن یا به عالم را استعقاب (عوض گرفتن، لغزش کسی را خواستن) می‌‌نماید]

- ترجمه سلطانی

او کسی است که شما را آنگونه که می‌خواهد در رحم‌ها صورت می‌دهد، خدایی جز او نیست، عزیز و حکیم است

- ترجمه راستین

خداست آن که صورت شما را در رحم مادران می‌نگارد هر گونه اراده کند. خدایی جز آن ذات یکتا نیست که (به هر چیز) توانا و داناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ هُوَ الَّذِي أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاءَ الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاءَ تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُـولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ

او کسی است که کتاب را بر تو نازل کرد، از [جملهٔ] آنها، آیاتی محکمات هستند، آنها مادر (اصل) کتابند و [برخی] دیگر متشابهات هستند و کسانی که در قلوبشان انحراف [یعنی میل (متمایل شدن) از حقّ و انحراف از جهت قلب و آخرت] هست پس به (جهت) طلب فتنه [چه شاعر (شعور دار) به ابتغاء (طلب) باشند یا غیر شاعر] و با طلب تأویل آن [به آنچه که موافق آرائشان می‌‌شود] از آنچه که تشابه (شبهت، اشکال در تشخیص) به آن دارد پیروی می‌‌کنند و (حال آنکه) تأویلش را جز خداوند نمی‌‌داند، و استواران در علم [با رسوخی (استواری) تامّ و آنان کسانی هستند که به مقام مشیّت رسیده‌‌اند و از مقام امکان ارتقاء یافته‌‌اند و آنان محمّد (ص) و دوازده اوصیاء او هستند نه غیر آنها، و امّا غیر آنان از انبیاء و اولیاء، چون از مقام امکان ارتقاء نیافته‌‌اند تأویل تامّ آن را نمی‌‌دانند بلکه به قدر مقامشان و شأنشان است، از باب تسلیم] می‌‌گویند همه [از محکم و متشابه] از نزد پروردگار ما است به آن ایمان آورده‌‌ایم و جز خردمندان [کسی] یاد نمی‌‌کند [که در کتاب محکم و متشابه هست، و اینکه متشابه را جز خداوند یا آن کسی که خلیفهٔ خدا می‌‌باشد آن را نمی‌‌داند، و اینکه ایجاد کتاب و انزال آن جز با اشتمال بر متشابه تصوّر نمی‌‌شود] {خردمندان کسانی هستند که اعمالشان و علومشان با تعقید (بستن) قلوبشان به ولایت بر دست اولیاء امر دارای لُب (مغز) گشته است}

- ترجمه سلطانی

او کسی است که بر تو کتاب را نازل کرد از (جملهٔ) آنها، آیاتی محکمات هستند، آنها مادر (اصل) کتابند و (برخی) دیگر متشابهات هستند و کسانی که در قلوبشان انحراف هست پس به طلب فتنه و طلب تأویل آن از آنچه که تشابه از آن دارد پیروی می‌کنند و (حال آنکه) تأویلش را جز خداوند نمی‌داند، و استواران در علم می‌گویند همه (از محکم و متشابه) از نزد پروردگار ما است به آن ایمان آورده‌ایم و جز خردمندان (کسی) پند نمی‌گیرد

- ترجمه راستین

اوست خدایی که قرآن را بر تو فرستاد که برخی از آن کتاب آیات محکم است که اصل و مرجع سایر آیات کتاب خداست و برخی دیگر متشابه است، و آنان که در دلشان میل به باطل است از پی متشابه رفته تا به تأویل کردن آن در دین راه شبهه و فتنه‌گری پدید آرند، در صورتی که تأویل آن را کسی جز خداوند و اهل دانش نداند؛ گویند: ما به همه کتاب گرویدیم که همه از جانب پروردگار ما آمده، و به این (دانش) تنها خردمندان آگاهند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ رَبَّنَا لَا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ

[ای] پروردگار ما بعد از آنکه ما را [با تسلیم شدن و ترک استبداد به آراء با قبول ولایت و بیعت خاصّه] هدایت کردی قلب‌‌های ما را [از استقامت بر طریق اعتراف به عجز در آنچه که نمی‌‌دانیم و ترک تصرّف در متشابه که تأویل آن را نمی‌‌دانیم و اقرار به اینکه آن از نزد خداوند است الی تصرّف در آنچه که نمی‌‌دانیم و سخن راندن به آراء و تأویل متشابه از نزد خودمان و اتّباع از آنچه که هواهای ما موافق با آن می‌‌شود منحرف] مگردان و از نزد خودت به ما رحمتی هبه (اعطاء بدون عوض) کن همانا تو بسیار عطاء کننده‌‌ای

- ترجمه سلطانی

(ای) پروردگار ما بعد از آنکه ما را هدایت کردی قلب‌های ما را (منحرف) مگردان و از نزد خودت به ما رحمتی بده همانا تو بسیار عطاء کننده‌ای

- ترجمه راستین

بار پروردگارا، دلهای ما را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی و به ما از لطف خود رحمتی عطا فرما، که تویی بسیار بخشنده (بی‌منّت).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ رَبَّنَا إِنَّكَ جَامِعُ النَّاسِ لِيَوْمٍ لَّا رَيْبَ فِيهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُخْلِفُ الْمِيعَادَ

ای پروردگار ما همانا تو جمع کنندهٔ مردم هستی برای (در) [آن] روزی که شکّی در آن نیست همانا خداوند خلف وعده نمی‌‌کند

- ترجمه سلطانی

ای پروردگار ما همانا تو جمع کنندهٔ مردم هستی برای روزی که شکّی در آن نیست همانا خداوند خلف وعده نمی‌کند

- ترجمه راستین

پروردگارا، محققا تو تمام مردم را در روزی که هیچ شبهه در آن نیست جمع سازی، و هرگز خدا نقض وعده خویش نخواهد کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئًا وَأُولَئِكَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ

همانا کسانی که کفر ورزیده‌‌اند {مراد از کفر، کفر به ولایت است زیرا آیه تعریض به امّت است} هرگز اموال آنها و نه فرزندان آنها، آنها را از چیزی از [سخط] خداوند بی نیاز (دفع) نمی‌‌کند و آنان خود [در جحیم] هیزم آتشند [چنانکه آنها در دنیا هیزم آتش غضب و حرص و حسد و غیر آن هستند]

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که کفر ورزیده‌اند هرگز اموال آنها و نه فرزندان آنها، آنها را از چیزی از خداوند بی نیاز (دفع) نمیکند و آنان خود هیزم آتشند

- ترجمه راستین

کافران را هرگز مال و فرزندانشان از عذاب خدا نرهاند، و آنان خود آتش افروز جهنّمند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١ كَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَاللَّهُ شَدِيدُ الْعِقَابِ

همانند رویهٔ آل فرعون و کسانی که قبل از آنها بودند [یعنی شأن آنها و رسم آنها است که رسولان و اوصیای آنها و سایر] آیات ما را دروغ شمردند پس خداوند آنها را به گناهانشان گرفت و خداوند سخت عقوبت دهنده است

- ترجمه سلطانی

همانند رویهٔ آل فرعون و کسانی که قبل از آنها بودند آیات ما را دروغ شمردند پس خداوند آنها را به گناهانشان گرفت و خداوند سخت عقوبت دهنده است

- ترجمه راستین

این گروه هم به مانند فرعونیان و پیشینیان (کافر کیش) ، آیات ما را تکذیب کردند، خدا هم آنها را به کیفر گناهانشان مجازات کرد و خدا بدکاران را سخت به کیفر رساند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢ قُل لِّلَّذِينَ كَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَتُحْشَرُونَ إِلَى جَهَنَّمَ وَبِئْسَ الْمِهَادُ

[ای محمّد] به کسانی که کفر ورزیده‌‌اند بگو: بزودی [در دنیا و حال مرگ و در برزخ‌‌ها و در محشر] مغلوب خواهید شد و [بعد از منتهی شدن به محشر] به جهنّم محشور می‌‌شوید و [آنجا] بد جایگاهی است

- ترجمه سلطانی

به کسانی که کفر ورزیده‌اند بگو: بزودی مغلوب خواهید شد و به جهنّم محشور می‌شوید و بد جایگاهی است

- ترجمه راستین

بگو به آنان که کافر شدند که به زودی مغلوب شوید و به جهنّم محشور گردید که بسیار بد جایگاهی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣ قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُم مِّثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَن يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِّأُولِي الْـأَبْصَارِ

[ای یهود یا مطلق کفّار یا مطلق مردم از مسلمین و کفّار] همانا به عنوان نشانه برای شما [دالّ بر صدق محمّد (ص) در رسالتش] می‌‌باشد در [آن هنگام که] دو گروه [در بدر] روبرو شدند گروهی که در راه خدا جنگ می‌‌کردند و دیگری کافران (مشرکین مکّه) که آنها را با دیدن چشم دو مثل (برابر) خود می‌‌دیدند و خداوند کسی که بخواهد را با یاری خود تأیید (نیرومند) می‌‌کند که هرآینه در آن برای دارندگان بصیرت البتّه عبرتی هست

- ترجمه سلطانی

همانا به عنوان نشانه برای شما می‌باشد در (آن هنگام که) دو گروه (در بدر) روبرو شدند گروهی که در راه خدا جنگ می‌کردند و دیگری کافران که آنها را با دیدن چشم دو مثل (برابر) خود می‌دیدند و خداوند کسی که بخواهد را با یاری خود تأیید (نیرومند) می‌کند که هرآینه در آن برای دارندگان بصیرت البتّه عبرتی هست

- ترجمه راستین

نشانه و آیتی (از لطف خدا) برای شما در این بود که چون دو گروه با یکدیگر روبرو شدند (در جنگ بدر) گروهی در راه خدا جهاد می‌کردند و گروه دیگر کافر بودند، و گروه کافر مؤمنان را دو برابر خود به چشم می‌دیدند، و خدا توانایی و یاری دهد به هر که خواهد، و بدین آیت الهی اهل بصیرت عبرت جویند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤ زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ وَالْبَنِينَ وَالْقَنَاطِيرِ الْمُقَنطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَالْفِضَّةِ وَالْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَالْأَنْعَامِ وَالْحَرْثِ ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الْمَآبِ

دوستی شهوات (همان محبّت نفسانی) از زنان و پسران [بلکه مطلق اولاد] و مال هنگفت انباشته شده از طلا و نقره و اسبان نشان‌‌دار [چریده یا تعلیم دیده یا زیبا از سیما] و چهارپایان و کشتزار برای ناس (مردم، فراموش کنندگان، نه انسان) زینت داده شده، آنها کالا‌‌های حیات دنیا هستند و خداوند است که سرانجام خوب [برای کسی که آن را ترک کند] تنها نزد او است

- ترجمه سلطانی

دوستی شهوات از زنان و پسران و مال هنگفت انباشته شده از طلا و نقره و اسبان نشان‌دار و چهارپایان و کشتزار برای ناس (مردم، فراموش کنندگان) زینت داده شده، آنها کالا‌های حیات دنیا هستند و خداوند است که سرانجام خوب تنها نزد او است

- ترجمه راستین

مردم را حبّ شهوات نفسانی، از میل به زنها و فرزندان و همیان‌هایی از طلا و نقره و اسبهای نشان دار نیکو و چهارپایان و مزارع در نظر زیبا و دلفریب است، (لیکن) اینها متاع زندگانی (فانی) دنیاست و نزد خداست منزل بازگشت نیکو.

- ترجمه الهی قمشه‌ای