حزب شمارهٔ ۱۰۱
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
٣ مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُّسَمًّى وَالَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنذِرُوا مُعْرِضُونَ
آسمانها و زمین و آنچه که بین آن دو است را خلق نکردهایم مگر به حقّ [مخلوقٌ به] و با اَجل (مدّت) معیّن [برای آسمانهای عالم صغیر و زمین آن و همچنین آسمانهای عالم کبیر و زمین آن] و کسانی که کفر ورزیدهاند از آنچه که [از عقوبت بر ترک متابعت و ترک ولایت به آنها الحاق میشود (میرسد)] بیم داده شدهاند [از عدم التفات آنها به آن و عدم تدبّرشان برای دفع آن بر حسبان (پندار) خود که ما آنها را عبث و لغو خلق کردهایم] روگردانند
- ترجمه سلطانیآسمانها و زمین و آنچه که بین آن دو است را خلق نکردهایم مگر به حقّ و با اجل (مدّت) معیّن و کسانی که کفر ورزیدهاند از آنچه که بیم داده شدهاند روگردانند
- ترجمه راستینما آسمانها و زمین و آنچه را بین آنهاست جز به حق (و برای حکمت و مصلحت خلق) و جز در وقت معیّن نیافریدهایم و آنان که کافرند از هر چه پند و اندرزشان کنند و بیمشان دهند روی میگردانند.
- ترجمه الهی قمشهای٤ قُلْ أَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ أَرُونِي مَاذَا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّمَاوَاتِ ائْتُونِي بِكِتَابٍ مِّن قَبْلِ هَذَا أَوْ أَثَارَةٍ مِّنْ عِلْمٍ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
[به مشرکین به خداوند و به مشرکین به ولایت] بگو: چه فکر میکنید دربارهٔ آنچه که غیر از خداوند [از اصنام و کواکب و اهواء و شیاطین و ملائکه، یا دربارهٔ آنچه که به جای خلفای خداوند یا بدون اذن خداوند از رؤسای ضلالت] میخوانید؟ به من نشان دهید که از زمین چه خلق کردهاند یا چه شراکتی در آسمانها دارند؟ [تا بدان مستحقّ عبادت شدن شوند] اگر راستگو میباشید کتابی (نوشتهای) قبل از این یا اثری علمی را برای من بیاورید [یعنی اگر شما دلیلی عقلی ندارید پس از کتاب آسمانی یا غیر آسمانی دلیلی نقلی بیاورید که تقلید از آن ممکن شود یا اثری علمی، یعنی برای من نوشتهای یا حدیث منقولی بیاورید که از علمی ناشی شده باشد که اعتماد به آن جواز اشراک شرکاء در آن را ممکن سازد]
- ترجمه سلطانیبگو: چه فکر میکنید دربارهٔ آنچه که غیر از خداوند میخوانید؟ به من نشان دهید که از زمین چه خلق کردهاند یا چه شراکتی در آسمانها دارند؟ اگر راستگو میباشید کتابی قبل از این یا اثری علمی را برای من بیاورید
- ترجمه راستینبگو: جز خدا همه آن بتهایی که به خدایی میخوانید به من نشان دهید که آیا در زمین چیزی آفریدهاند؟یا شرکتی با خدا در خلقت آسمانها دارند؟اگر از کتب آسمانی پیشین دلیلی بر خدایی بتان دارید یا کمتر اثر و نشان بر درستی عقیده شرک یافتهاید اگر راست میگویید بر من بیاورید.
- ترجمه الهی قمشهای٥ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لَّا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ
و چه کسی گمراهتر از آن کسانی است که به جای خداوند کسانی را میخوانند که [اگر دعاى آنها را بشنوند] تا روز قیامت بر آنها استجابت نمیکنند و آنها از دعای آنها غافلند [چه رسد به شنیدن آن و اجابت آنها]
- ترجمه سلطانیو چه کسی گمراهتر از آن کسانی است که به جای خداوند کسانی را میخوانند که تا روز قیامت بر آنها استجابت نمیکنند و آنها از دعای آنها غافلند
- ترجمه راستینو کیست گمراهتر از آن که جز خدا کسی را بپرستد که هیچ در حوائج تا قیامت او را اجابت نکند و از هر چه بخوانندشان خود بی خبر باشند؟
- ترجمه الهی قمشهای٦ وَإِذَا حُشِرَ النَّاسُ كَانُوا لَهُمْ أَعْدَاءً وَكَانُوا بِعِبَادَتِهِمْ كَافِرِينَ
و وقتی که مردم محشور شوند آنها دشمنان آنان خواهند بود و به عبادت خود کافر (منکر) خواهند شد
- ترجمه سلطانیو وقتی که مردم محشور شوند آنها دشمنان آنان خواهند بود و به عبادت خود کافر (منکر) خواهند شد
- ترجمه راستینو چون در قیامت خلق محشور شوند آنجا معبودان باطل با مشرکان دشمن و از پرستش آنها بیزارند.
- ترجمه الهی قمشهای٧ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَـمَّا جَاءَهُمْ هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ
و وقتی که آیات روشن (واضح الدلاله یا موضح) ما برای آنها تلاوت شود کسانی که نسبت به حقّ کفر ورزیدند چون نزد آنها آمد [یعنی بعد از آنکه حقّیّت آنها ظاهر شد دربارهٔ آیات] گفتند این جادویی واضح است
- ترجمه سلطانیو وقتی که آیات روشن (واضح یا موضح) ما برای آنها تلاوت شود کسانی که نسبت به حقّ کفر ورزیدند چون نزد آنها آمد گفتند این جادویی واضح است
- ترجمه راستینو هر گاه آیات روشن ما را بر مردم تلاوت کنند آنان که کافر شدند چون آیات الهی آمد گویند که این کتاب سحر آشکارایی است.
- ترجمه الهی قمشهای٨ أَمْ يَقُـولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ إِنِ افْتَرَيْتُهُ فَلَا تَمْلِكُونَ لِي مِنَ اللَّهِ شَيْئًا هُوَ أَعْلَمُ بِمَا تُفِيضُونَ فِيهِ كَفَى بِهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَهُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
یا میگویند: آن را افتراء بسته است [در جوابشان] بگو: اگر آن را افتراء بسته باشم پس شما چیزی [از عذاب خدا را از من دفع نکنید و چیزی از اَوْزار (بارهای سنگین) مرا تحمّل ننمایید، برای اینکه شما] در برابر خداوند بر من مالک نمیشوید [تا آن را از من دفع نمایید]، او به آنچه که به آن فرو میروید [یعنی اندفاع (تن در دادن، با سر فرو رفتن) میکنید از گفتار به اینکه قرآن سِحر یا افتراء است] داناتر است او به عنوان شاهد بین من و شما کافی است و او بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه سلطانییا میگویند: آن را افتراء بسته است بگو: اگر آن را افتراء بسته باشم پس شما در برابر خداوند چیزی بر من مالک نمیشوید او به آنچه که به آن فرو میروید (تن در میدهید) داناتر است او به عنوان شاهد بین من و شما کافی است و او بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینبلکه کافران میگویند که (محمّد) خود این آیات قرآن را فرا بافته است. بگو: اگر این قرآن را من از خود بافته باشم شما از قهر خدا هیچ قدرت بر نجات من ندارید، او به افکاری که در آن فرو میروید داناتر است، گواه میان من و شما هم او کافی است و اوست خدای بسیار آمرزنده و مهربان.
- ترجمه الهی قمشهای٩ قُلْ مَا كُنتُ بِدْعًا مِّنَ الرُّسُلِ وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلَا بِكُمْ إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ وَمَا أَنَا إِلَّا نَذِيرٌ مُّبِينٌ
[به آنها] بگو: [چرا رسالت را غریب میشمارید؟ و حال آنکه مثل سایر رسولان میباشم و] من بدعی (پدیدهٔ جدیدی) از رسولان نیستم [یعنی یکی از آنها هستم و رسولان مثل من بشر بودهاند و میخوردند و میآشامیدند و نکاح میکردند و در بازارها راه میرفتند و احکام را از سوی خداوند میآوردند و به توحید دعوت میکردند] و [بحسب اقتضای بشریّتم] نمیدانم که با من و با شما چه خواهد کرد [پس چه بر شما است که از من علم غیب را طلب میکنید؟!] من جز از آنچه که به من وحی میشود تبعیّت نمیکنم [و از آن به آنچه که اشتهاء (میل) دارید یا اشتهاء دارم تجاوز نمیکنم] و من [بحسب رسالتم] جز بیم دهندهای واضح نیستم [و اگرچه بحسب ولایتم هادی شما میباشم و بر آنچه که بر آن قدرت ندارید قادرم و به آنچه که نمیدانید عالمی مُبین (ظاهر الانذار و ظاهر الصّدق یا واضح کننده) هستم]
- ترجمه سلطانیبگو: من بدعی (پدیدهٔ جدیدی) از رسولان نیستم و نمیدانم که با من و با شما چه خواهد کرد من جز از آنچه که به من وحی میشود تبعیّت نمیکنم و من جز بیم دهندهای واضح نیستم
- ترجمه راستینبگو: من از بین رسولان، اولین پیغمبر نیستم (که تازه در جهان آوازه رسالت بلند کرده باشم تا تعجب و انکار کنید) و نمیدانم که با من و شما عاقبت چه میکنند؟من جز آنچه بر من وحی میشود پیروی نمیکنم و جز آنکه با بیان روشن (خلق را آگاه کنم و از خدا) بترسانم وظیفهای ندارم.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن كَانَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَكَفَرْتُم بِهِ وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِّن بَنِي إِسْرَائِيلَ عَلَى مِثْلِهِ فَآمَنَ وَاسْتَكْبَرْتُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِـمِينَ
بگو آیا دیدید (به من خبر دهید) اگر [قرآن یا قرآن ولایت علیّ (ع) یا وحی به من یا این که آن را از رسالت یا ولایت علیّ (ع) ادّعاء میکنم] از نزد خداوند باشد و شما به آن کفر ورزیدهاید و شاهدی از بنی اسرائیل [با تورات] بر مثل آن گواهی داده و [آن شاهد] ایمان آورده [باشد] و [با این حال شما از ایمان به او] استکبار ورزیدید، [آیا پس ظالم نبودهاید؟ یا پس آیا مواخذه نمیشوید؟] همانا خداوند مردمان ظالم را هدایت نمیکند
- ترجمه سلطانیبگو آیا دیدید (به من خبر دهید) اگر (قرآن یا قرآن ولایت علیّ (ع) یا وحی به من که ادّعاء میکنم) از نزد خداوند باشد و شما به آن کفر ورزیدهاید و شاهدی از بنی اسرائیل (با تورات) بر مثل آن گواهی داده و (آن شاهد) ایمان آورده (باشد) و (با این حال شما از ایمان به او) استکبار ورزیدید، (آیا پس ظالم نبودهاید؟) همانا خداوند مردمان ظالم را هدایت نمیکند
- ترجمه راستینبگو: چه تصور میکنید، اگر از جانب خدا باشد و شما به آن کافر شوید در صورتی که از بنی اسرائیل شاهدی (چون عبد الله سلام عالمی) بر حق بودن قرآن گواهی دهد و ایمان آرد و شما تکبر ورزید (جز آن است که به عذاب خدا گرفتار میشوید) ؟آری البته خدا مردم ستمکار را هدایت نخواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١١ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا لَوْ كَانَ خَيْرًا مَّا سَبَقُونَا إِلَيْهِ وَإِذْ لَمْ يَهْتَدُوا بِهِ فَسَيَقُـولُونَ هَذَا إِفْكٌ قَدِيمٌ
و کسانی که [به خداوند و به رسولش یا به ولایت] کفر ورزیدهاند دربارهٔ (در حقّ) کسانی که ایمان آوردهاند گفتند اگر [این رسول یا این قرآن یا این امر از رسالت یا ولایت] خیر (بهتر) میبود، با آن از ما پیشی نمیگرفتند [زیرا ما به آن از آنها سزاوارتر میبودیم، برای اینکه مؤمنین در نظرشان اراذل مردم و حالاً بدترین آنها بودند و امر آخرت را با امر دنیا قیاس کردند و جز آنچه که در انظار حسّیّه خیر (خوب) شمرده میشود را خیر نمیدانستند] و آنوقت که به آن هدایت نشدند پس بزودی خواهند گفت که این دروغی قدیمی است [یعنی میگویند: این دروغ امثالش سابق شده و حال آنکه قبل از آن، کتاب موسى بود و آنها به آن اعتراف میکنند و آن شاهدى بر صدق این است]
- ترجمه سلطانیو کسانی که کفر ورزیدهاند دربارهٔ کسانی که ایمان آوردهاند گفتند اگر (این رسول یا قرآن یا این امر از رسالت و ولایت) خیر (بهتر) میبود، با آن از ما پیشی نمیگرفتند (زیرا ما به آن از آنها سزاوارتر میبودیم) و آنوقت که به آن هدایت نشدند پس بزودی خواهند گفت که این دروغی قدیمی است
- ترجمه راستینو کافران گفتند: اگر دین اسلام بهتر (از بتپرستی) بود مردم (فقیر زبونی) از ما در ایمان به آن سبقت نمیگرفتند. و آنها چون به قرآن هدایت نمیشوند خواهند گفت که این کتاب دروغی از گفتار پیشینیان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَانًا عَرَبِيًّا لِّيُنذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ
و (حال آنکه) قبل از آن، کتاب موسی به عنوان پیشوا و سبب رحمت بود و این کتابی تصدیق کنندهٔ [کتاب موسی] به زبان عربی است [که منافی مخالف آن نیست تا آنکه به کتاب موسى اقرار کنند و منکر تصدیق کنندهٔ کتاب موسی شوند]، تا به کسانی که ظلم کردهاند بیم دهد و به عنوان بشارت برای نیکوکاران است [و این انذار و این بشارت دلیل صدق او است]
- ترجمه سلطانیو (حال آنکه) قبل از آن، کتاب موسی به عنوان پیشوا و سبب رحمت بود و این کتابی تصدیق کنندهٔ (کتاب موسی) به زبان عربی است، تا به کسانی که ظلم کردهاند بیم دهد و به عنوان بشارت برای نیکوکاران است
- ترجمه راستینو پیش از قرآن کتاب تورات بر موسی که امام و پیشوای مهربان خلق بود نازل گردید و این کتاب قرآن مصدّق کتب آسمانی پیشین به زبان فصیح عربی نازل شده تا ستمکاران عالم را (از عذاب خدا) بترساند و نیکوکاران را بشارت (به رحمت ایزد) دهد.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
همانا کسانی که گفتند: «پروردگار ما الله است» سپس استقامت ورزیدند پس نه خوفی بر آنان است و نه آنها محزون میشوند
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که گفتند: «پروردگار ما الله است» سپس استقامت ورزیدند پس نه خوفی بر آنان است و نه آنها محزون میشوند
- ترجمه راستینآنان که گفتند: آفریننده ما خداست و بر این سخن پایدار و ثابت ماندند بر آنها هیچ ترس و بیمی و حزن و اندوهی (در دنیا و عقبی) نخواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ خَالِدِينَ فِيهَا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
آنان اصحاب جنّت هستند که به (سبب) پاداش به آنچه که عمل میکردند در آن جاویدانند
- ترجمه سلطانیآنان اصحاب جنّت هستند که به (سبب) پاداش به آنچه که عمل میکردند در آن جاویدانند
- ترجمه راستینآنان اهل بهشتند و به پاداش اعمال نیک همیشه در بهشت ابد مخلّد خواهند بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلَاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِـحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ
و به انسان دربارهٔ احسان کردن به والدینش وصیّت کردیم مادرش او را با دشواری حمل کرد و او را با دشواری وضع [حمل] کرد و [مدّت] حمل او و جدا کردنش [از شیر] سی ماه است تا آنوقت که به اشدّ [رشد] خود برسد و به چهل سالگی برسد [سزاوار است که] بگوید پروردگارا مرا مشتاق کن [یعنی به من الهام کن یا به من ولع بده] که نعمتت که تو به من و به والدینم نعمت کردی را شکر کنم و اینکه عمل صالحی کنم که تو از آن راضی شوی و در ذرّیّهام برایم اصلاح کن همانا من [از آنچه که مرا از تو مشغول میدارد] به سوی تو بازگشتهام و همانا من از مسلمین (تسلیم شدگان، مخلصین، منقادین) هستم
- ترجمه سلطانیو به انسان دربارهٔ احسان کردن به والدینش وصیّت کردیم مادرش او را با دشواری حمل کرد و او را با دشواری وضع (حمل) کرد و (مدّت) حمل او و جدا کردنش (از شیر) سی ماه است تا آنوقت که به اشدّ (رشد) خود برسد و به چهل سالگی برسد (سزاوار است که) بگوید پروردگارا مرا مشتاق کن که نعمتت که تو به من و به والدینم نعمت کردی را شکر کنم و اینکه عمل صالحی کنم که تو از آن راضی شوی و در ذرّیّهام برایم اصلاح کن همانا من به سوی تو بازگشتهام و همانا من از مسلمین (تسلیم شدگان) هستم
- ترجمه راستینو ما انسان را به احسان در حق پدر و مادر خود سفارش کردیم، که مادر با رنج و زحمت بار حمل او کشید و باز با درد و مشقّت وضع حمل نمود و سی ماه تمام مدت حمل و شیرخواری او بود تا وقتی که طفل به حد رشد رسید و آدمی چهل ساله گشت (و عقل و کمال یافت آن گاه سزد که) عرض کند: بار خدایا، مرا بر نعمتی که به من و پدر و مادر من عطا فرمودی شکر بیاموز و به کار شایستهای که رضا و خشنودی تو در آن است موفق دار و فرزندان مرا صالح گردان، من به درگاه تو باز آمدم و از تسلیمان فرمان تو شدم.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ أُولَئِكَ الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنْهُمْ أَحْسَنَ مَا عَمِلُوا وَنَتَجَاوَزُ عَن سَيِّئَاتِهِمْ فِي أَصْحَابِ الْجَنَّةِ وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذِي كَانُوا يُوعَدُونَ
آنان کسانی هستند که نیکوترین آنچه که عمل کردهاند را از آنها میپذیریم و از بدیهایشان در میگذریم آنها در میان اصحاب جنّت [خواهند بود] این وعدهٔ راستی است که به آنها وعده داده میشد
- ترجمه سلطانیآنان کسانی هستند که نیکوترین آنچه که عمل کردهاند را از آنها میپذیریم و از بدیهایشان در میگذریم آنها در میان اصحاب جنّت (خواهند بود) این وعدهٔ راستی است که به آنها وعده داده میشد
- ترجمه راستیناین بندگانند که به نیکوترین اعمال خود مقبول درگاه ما شده و در زمره اهل بهشت از گناهانشان میگذریم. این وعده صدقی است که به آنها بشارت میدادهاند.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ وَالَّذِي قَالَ لِوَالِدَيْهِ أُفٍّ لَّكُمَا أَتَعِدَانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتِ الْقُرُونُ مِن قَبْلِي وَهُمَا يَسْتَغِيثَانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُـولُ مَا هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ
و [یاد آور] کسی را که به والدینش گفت: اُف بر شما دوتا! آیا شما دو تا به من وعده میدهید که [به صورت زنده از قبرم زنده] بیرون آورده میشوم و (در حالی که) قبل از من قرنها (پیشینیان) درگذشتهاند [و احدی از آنها برنگشته و از قبرش زنده خارج نشده] و آن دو از خداوند استغاثه [با ناله طلب یاری کردن] میکنند که: وای (عجب) بر تو ایمان بیاور همانا وعدهٔ خداوند حقّ است، آنگاه او میگوید: این جز افسانههای پیشینیان نیست
- ترجمه سلطانیو (یاد آور) کسی را که به والدینش گفت: اُف بر شما دوتا! آیا شما دو تا به من وعده میدهید که (از قبرم زنده) بیرون آورده میشوم و (در حالی که) قبل از من قرنها (پیشینیان) درگذشتهاند و آن دو از خداوند استغاثه (طلب یاری کردن با ناله) میکنند که: وای (عجب) بر تو ایمان بیاور همانا وعدهٔ خداوند حقّ است، آنگاه او میگوید: این جز افسانههای پیشینیان نیست
- ترجمه راستینو (چقدر ناخلف است) فرزندی که پدر و مادر را گفت: افّ بر شما باد، آیا به من وعده میدهید که پس از مرگ مرا زنده کرده و از قبر بیرون میآرند در صورتی که پیش از من گروه و طوایف بسیاری رفتند (و یکی باز نیامد) ؟آن گاه پدر و مادر به خداست غاثه کنند (که پروردگارا، تو فرزند ما را هدایت کن و به او گویند) که وای بر تو، ایمان بیار، البته وعده خدا بر حق و حقیقت است، باز (آن نا اهل فرزند) گوید: این سخنان جز افسانه و اوهام پیشینیان نیست.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ أُولَئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِينَ
آنان کسانی هستند که گفتار (دستور) بر (زیان) آنها محقّق شده [به اینکه آنها اهل آتش هستند]
- ترجمه سلطانیآنان کسانی هستند که گفتار (دستور) بر (زیان) آنها محقّق شده است
- ترجمه راستیناینان در میان طوایف بسیاری از جن و انس که از این پیش (به کفر) مردند کسانی هستند که وعده عذاب خدا بر آنها حتم است و اینها به حقیقت زیانکاران عالمند.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُوا وَلِيُوَفِّيَهُمْ أَعْمَالَهُمْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
در میان امّتهایی از جن و انس که قبل از آنها درگذشتهاند، همانا آنها زیانکار بودند و هر کدام [از فریقین یا هر فردی از افراد فریقین] درجاتی [و درکاتی ناشی] از آنچه که عمل میکردند دارند و تا [خداوند جزای] اعمالشان را بطور تمام به آنها بدهد و به آنها ظلم نمیشود
- ترجمه سلطانیدر میان امّتهایی از جن و انس که قبل از آنها درگذشتهاند، همانا آنها زیانکار بودند و هر کدام از آنچه که عمل میکردند درجاتی دارند و تا (خداوند جزای) اعمالشان را بطور تمام به آنها بدهد و به آنها ظلم نمیشود
- ترجمه راستینو برای تمام (مردم مؤمن و کافر) به مقتضای اعمالشان درجاتی معین است (در عالم قیامت تا عدل خدا درباره آنها آشکار شود) و تا همه را به پاداش و مزد اعمال خود کاملا برساند و هیچ ستمی به آنها نخواهد شد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُم بِهَا فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنتُمْ تَفْسُقُونَ
و روزی که کسانی که کفر ورزیدهاند بر آتش عرضه میشوند [به آنها گفته میشود:] در زندگانی دنیوی خود [با اشتغال به دنیا و اتّباع از اهواء] پاکیهای خود را [یعنی جهات الهیتان را از بین] بردید [تا آنکه شیطان از شما تمکّن یافت، و کسی که شیطان از او تمکّن یابد جهات الهی او از او فرار میکنند] و از آنها [یعنی در آنها یا به سبب آنها] بهره جستید پس امروز به خاطر آنچه که در زمین به غیر حقّ استکبار میورزیدید و به (سبب) آنچه که فسق میکردید با این عذاب خوار کننده [یعنی عذابى که سبب هَوان (خواری) میباشد پس مضاعف میباشد برای اینکه آن عذاب جسم و نفس میباشد] جزاء داده میشوید {مراد از استکبار ظهور با انانیّت و تحقیر خلق است، و مراد از فِسق، خروج از طاعت کسی است که شایسته است که اطاعت شود}
- ترجمه سلطانیو روزی که کسانی که کفر ورزیدهاند بر آتش عرضه میشوند (به آنها گفته میشود:) در زندگانی دنیوی خود پاکیهای خود را (از بین) بردید و از آنها بهره جستید پس امروز به خاطر آنچه که در زمین به غیر حقّ استکبار میورزیدید و به (سبب) آنچه که فسق میکردید با این عذاب خوار کننده جزاء داده میشوید
- ترجمه راستینو روزی که کافران را بر آتش دوزخ عرضه کنند (فرشتگان قهر و عذاب به آنها گویند) شما (لذّات بهشتی و) خوشیهایتان را در زندگانی دنیا (به شهوت رانی و ظلم و عصیان) از بین بردید و بدان لذّات دنیوی بر خوردار و دلباخته بودید، پس امروز به عذاب ذلّت و خواری مجازات میشوید چون در زمین به ناحق تکبر میکردید و راه فسق و تبهکاری پیش میگرفتید.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ وَاذْكُرْ أَخَا عَادٍ إِذْ أَنذَرَ قَوْمَهُ بِالْأَحْقَافِ وَقَدْ خَلَتِ النُّذُرُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ
و به یاد آور برادر [قبیلهٔ] عاد (هود) را آنوقت که قومش را در اَحقاف (شهرهای قوم هود) انذار کرد (بیم داد) و از بین دستان (پیش از) او و از پشت (پس از) او انذار کنندگانی (رسولانی) گذشته بودند که: جز خداوند را بندگی نکنید همانا من از عذاب روزی عظیم بر شما میترسم
- ترجمه سلطانیو به یاد آور برادر (قبیلهٔ) عاد را (هود) آنوقت که قومش را در اَحقاف (شهرهای قوم هود) انذار کرد (بیم داد) و از بین دستان (پیش از) او و از پشت (پس از) او انذار کنندگانی (رسولانی) گذشته بودند که: جز خداوند را بندگی نکنید همانا من از عذاب روزی عظیم بر شما میترسم
- ترجمه راستینو یاد آر حال هود پیغمبر قوم عاد را که چون در سرزمین احقاف امتش را وعظ و اندرز کرد و (از قهر خدا) بترسانید و پیش از هود و بعد از او هم بسیار پیمبر بر انذار خلق آمد. باری هود قومش را گفت: هرگز جز خدای عالم کسی را نپرستید که من بر شما از عذاب روز بزرگ قیامت میترسم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ قَالُوا أَجِئْتَنَا لِتَأْفِكَنَا عَنْ آلِهَتِنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ
گفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما را از خدایانمان منصرف کنی؟ پس اگر [در ادّعای رسالت و وحی شدن به تو و توعید (وعده دادن) عذاب] از راستگویان میباشی آنچه را [از عذاب از سوی خداوند] که به ما وعده میدهی برای ما بیاور
- ترجمه سلطانیگفتند: آیا نزد ما آمدهای تا ما را از خدایانمان منصرف کنی؟ پس اگر از راستگویان میباشی آنچه را که به ما وعده میدهی برای ما بیاور
- ترجمه راستینقوم هود در پاسخ گفتند: آیا تو آمدهای ما را از پرستش بتان که خدایان ما هستند منع کنی؟! پس تو (زود) وعده عذابی را که به ما میدهی بیار اگر راست میگویی.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ قَالَ إِنَّمَا الْعِلْمُ عِندَ اللَّهِ وَأُبَلِّغُكُم مَّا أُرْسِلْتُ بِهِ وَلَكِنِّي أَرَاكُمْ قَوْمًا تَجْهَلُونَ
[آن نذیر (انذار کننده) یا هود] گفت: جز این نیست که علم [به وقت عذاب] نزد خداوند است و [من علم به وقت آن ندارم تا از آن به شما خبر بدهم یا نسبت به شما در آن تعجیل کنم] من آنچه را که برای آن فرستاده شدهام به شما ابلاغ میکنم {و این و امثال آن خروج از انانیّت و اظهار عجز دربارهٔ تصرّف در ملک خداوند و بندگانش است و آن شیمهٔ (خوی) انبیاء و اولیاء (ع) است} و لکن شما را قومی میبینم که جهل میورزید [یعنی منغمر (عقل از دست داده، فرو رفته) در جهل یا متّصف به جهل هستید، یا جهل میورزید که رسولان به رحمت مبعوث شدهاند نه به عذاب و به آن وعده میدهند و در آنچه که وعده میدهند نرمی به خرج میدهند]
- ترجمه سلطانیگفت: جز این نیست که علم نزد خداوند است و من آنچه را که برای آن فرستاده شدهام به شما ابلاغ میکنم و لکن شما را قومی میبینم که جهل میورزید
- ترجمه راستینهود در جواب گفت: علمش نزد خداست و من آنچه را که بر آن رسالت داشتم به شما ابلاغ کردم و لیکن شما را بسیار مردم نادانی میبینم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ فَلَمَّا رَأَوْهُ عَارِضًا مُّسْتَقْبِلَ أَوْدِيَتِهِمْ قَالُوا هَذَا عَارِضٌ مُّمْطِرُنَا بَلْ هُوَ مَا اسْتَعْجَلْتُم بِهِ رِيحٌ فِيهَا عَذَابٌ أَلِيمٌ
پس چون آن [موعود (وعده داده شده)] را دیدند که به صورت ابری به سوی وادیهای آنها روی آورنده است، گفتند: که این ابر باران دهنده به ما است، [فرمود:] بلکه آن آنچه [از عذاب] است که آن را تعجیل کرده بودید بادی است که در آن عذابی دردناک هست
- ترجمه سلطانیپس چون آن (موعود) را دیدند که به صورت ابری به سوی وادیهای آنها روی آورنده است، گفتند: که این ابر باران دهنده به ما است، بلکه آن آنچه است که آن را تعجیل کرده بودید بادی است که در آن عذابی دردناک هست
- ترجمه راستینپس چون آن عذاب را به شکل ابری دیدند که بر رودخانههاشان روی آورد گفتند: این ابری است که بر ما باران میبارد. (هود به آنها گفت: چنین نیست) بلکه اثر عذابی است که به تعجیل درخواستید، این باد سختی است که در آن عذابی دردناک است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ تُدَمِّرُ كُلَّ شَيْءٍ بِأَمْرِ رَبِّهَا فَأَصْبَحُوا لَا يُرَى إِلَّا مَسَاكِنُهُمْ كَذَلِكَ نَجْزِي الْقَوْمَ الْمُجْرِمِينَ
که هر چیزی [از انفس و اموال] را به امر پروردگارش زیروزبر میکند، آنگاه صبح کردند [در حالی] که جز خانههایشان دیده نمیشد اینچنین به قوم مجرم جزاء میدهیم
- ترجمه سلطانیکه هر چیزی را به امر پروردگارش زیروزبر میکند، آنگاه صبح کردند (در حالی) که جز خانههایشان دیده نمیشد اینچنین به قوم مجرم جزاء میدهیم
- ترجمه راستیناین بادی است که هر چیزی را به امر خدای خود نابود و هلاک میسازد. پس شبی صبح کردند که جز خانههای ویران آنها دیده نمیشد (و اثری از آنان نماند) . بلی ما بدین گونه قوم بدکار را کیفر میدهیم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ وَلَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيمَا إِن مَّكَّنَّاكُمْ فِيهِ وَجَعَلْنَا لَهُمْ سَمْعًا وَأَبْصَارًا وَأَفْئِدَةً فَمَا أَغْنَى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَلَا أَبْصَارُهُمْ وَلَا أَفْئِدَتُهُم مِّن شَيْءٍ إِذْ كَانُوا يَجْحَدُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ
و همانا در آنچه که آنها را متمکّن کرده بودیم شما را در آن متمکّن نکردهایم و برای آنان گوش و چشمان و فؤادهایی (دلهایی) قرار داده بودیم [همانطور که آنها را برای شما قرار دادهایم] پس گوش آنها و نه چشمانشان و نه فؤادهایشان آنها را از چیزی [از عذاب خداوند] بی نیاز نکرد [پس شما به گوشتان و چشمانتان و فؤادهایتان و دقّت تدبیرتان به آن مغرور نشوید] آنوقت آیات خداوند را جحد (نفی و انکار) میکردند [همانطور که شما آنها را جحد میکردید] و آنچه که آن را استهزاء میکردند [وزر گفتار و عملی که با آن استهزاء میکردند یا عذاب را که استهزاء میکردند] آنها را احاطه کرد
- ترجمه سلطانیو همانا در آنچه که آنها را متمکّن کرده بودیم شما را در آن متمکّن نکردهایم و برای آنان گوش و چشمان و فوادهایی (دلهایی) قرار داده بودیم پس گوش آنها و نه چشمانشان و نه فؤادهایشان آنها را از چیزی (از عذاب خداوند) بی نیاز نکرد آنوقت آیات خداوند را جحد (نفی و انکار) میکردند و آنچه که آن را استهزاء میکردند آنها را احاطه کرد
- ترجمه راستینو به آن قوم عاد تمکین و قوتی دادیم که شما امت را چنان نیروی بدنی ندادیم و با آنکه بر آنها گوش و چشم و قلب مدرک قرار دادیم (تا با قوای ادراکی خداشناس شوند) هیچ این قوای مدرکه آنها را از عذاب نرهانید بدین جهت که آیات خدا را انکار میکردند، و آن عذابی که بدان استهزا میکردند به آنها فرا رسید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ وَلَقَدْ أَهْلَكْنَا مَا حَوْلَكُم مِّنَ الْقُرَى وَصَرَّفْنَا الْآيَاتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
و همانا آنچه از قریهها که حول شما است [مانند قریههای ثمود و قوم لوط و شعیب] را هلاک کردهایم و آیات [قولی و کتبی] را [در الفاظ و نقوش مختلف و آیات تکوینی آفاقی و انفسی را در زمانهای مختلف و مکانهای متعدّد و صور مختلف] صرف [یعنی به اشکال گوناگون بیان] کردیم با ترقّب به اینکه آنها بازگردند
- ترجمه سلطانیو همانا آنچه از قریهها که حول شما است را هلاک کردهایم و آیات را صرف (به اشکال گوناگون بیان) کردیم با ترقّب به اینکه آنها بازگردند
- ترجمه راستینو ما چه بسیار اهل شهر و دیار را که در اطراف شما بودند (به کیفر کفر) همه را هلاک کردیم و آیات (عبرت برای مردم) را به گونههای مختلف بیان داشتیم تا مگر (از کفر و گناه به درگاه خدا) باز گردند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ فَلَـوْلَا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ قُرْبَانًا آلِهَةً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ وَذَلِكَ إِفْكُهُمْ وَمَا كَانُوا يَفْتَرُونَ
پس چرا کسانی که به جای خداوند برای قربانی (تقرّب جُستن) اتّخاذ کرده بودند [یعنی آن خدایان آنها که با آنها به خداوند تقرّب میجویند و میگویند: اینان شفیعان ما نزد خداوند هستند] آنها را یاری نکردند [یعنی اگر این خدایان شفیعان شما میباشند و شما را در برابر عذاب خدوند یاری مینمایند پس چرا به سابقانی که عذاب به آنها حالّ (فرود آمدن) شد خدایانشان یاری نکردند] بلکه از آنها زائل شدند [و با آنها ثابت نماندند] و آن [اتّخاذ] افک (دروغ) آنها [و صرف (روی گردانیدن) آنها از طریق حقّ] و آنچه بود که افتراء میبستند
- ترجمه سلطانیپس چرا کسانی که به جای خداوند برای قربانی (تقرّب جُستن) اتّخاذ کرده بودند آنها را یاری نکردند بلکه از آنها زائل شدند و آن (اتّخاذ) افک (دروغ) آنها و آنچه بود که افتراء میبستند
- ترجمه راستینپس چرا جز خدا معبودانی که به آنها تقرب میجستند هیچ آنها را یاری نکردند؟بلکه از نظرشان محو و نابود شدند؟و این خدایی آن بتها سخنان بی حقیقت و دروغی بود که خود میبافتند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِّنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِم مُّنذِرِينَ
و [به یاد آور یا به قومت یادآوری کن] آنوقتی را که گروهی از جنّ را به سوی تو برگرداندیم که قرآن را بشنوند و چون در آنجا [نزد نبی (ص) یا نزد قرآن] حاضر شدند [بعضی از آنها به بعضی دیگر] گفتند: ساکت شوید [که قرائت او را بدون مانع بشنویم] پس چون قضاء (فارغ) شد انذارکنان به سوی قوم خود بازگشتند
- ترجمه سلطانیو (به یاد آور یا یادآوری کن) آنوقتی را که گروهی از جنّ را به سوی تو برگرداندیم که قرآن را بشنوند و چون در آنجا (نزد نبی) حاضر شدند گفتند: ساکت شوید پس چون قضاء (فارغ) شد انذار کنان به سوی قوم خود بازگشتند
- ترجمه راستینو (یاد آر) وقتی که ما تنی چند از جنّیان را متوجه تو گردانیدیم که استماع آیات قرآن کنند، چون نزد رسول رسیدند با هم گفتند: گوش فرا دهید. چون قرائت تمام شد به سوی قومشان برای هشدار (و تبلیغ و هدایت) باز گردیدند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ قَالُوا يَاقَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِّـمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُّسْتَقِيمٍ
[در حالی که] گفتند ای قوم ما، همانا ما کتابی را شنیدهایم که بعد از موسی نازل شده که بر آنچه [از کتب] که بین دستش (از پیش) است مصدّق [تصدیق کننده] است که به سوی حقّ و به سوی طریق مستقیم هدایت میکند
- ترجمه سلطانی(در حالی که) گفتند ای قوم ما، همانا ما کتابی را شنیدهایم که بعد از موسی نازل شده که بر آنچه (از کتب) که بین دستش (از پیش) است مصدّق (تصدیق کننده) است که به سوی حقّ و به سوی طریق مستقیم هدایت میکند
- ترجمه راستینگفتند: ای طایفه ما، ما (آیات) کتابی را شنیدیم که پس از موسی نازل شده در حالی که کتب آسمانی تورات و انجیل را که در مقابل او بود به راستی تصدیق میکرد و (خلق را) به سوی حق و طریق راست هدایت میفرمود.
- ترجمه الهی قمشهای٣١ يَاقَوْمَنَا أَجِيبُوا دَاعِيَ اللَّهِ وَآمِنُوا بِهِ يَغْفِرْ لَكُم مِّن ذُنُوبِكُمْ وَيُجِرْكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ
ای قوم ما، دعوت کنندهٔ خداوند را اجابت کنید و به او ایمان آورید تا [خداوند یا داعی (دعوت کننده)] از گناهانتان برای شما بیامرزد و شما را در برابر عذابی دردناک پناه دهد
- ترجمه سلطانیای قوم ما، دعوت کنندهٔ خداوند را اجابت کنید و به او ایمان آورید تا (او) از گناهانتان برای شما بیامرزد و شما را در برابر عذابی دردناک پناه دهد
- ترجمه راستینای طایفه ما، شما هم داعی حق (محمد مصطفی ص) را اجابت کنید و به او ایمان آرید تا خدا از گناهانتان در گذرد و شما را از عذاب دردناک قیامت نگاه دارد.
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ وَمَن لَّا يُجِبْ دَاعِيَ اللَّهِ فَلَيْسَ بِمُعْجِزٍ فِي الْأَرْضِ وَلَيْسَ لَهُ مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءُ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ
و کسی که دعوت کنندهٔ خداوند را اجابت نکند پس در زمین عاجز کننده نیست و غیر از او ولیی ندارد، [سپس] آنها در گمراهی واضحی (بدیهی) هستند
- ترجمه سلطانیو کسی که دعوت کنندهٔ خداوند را اجابت نکند پس در زمین عاجز کننده نیست و غیر از او ولیی ندارد، (سپس) آنها در گمراهی واضحی (بدیهی) هستند
- ترجمه راستینو هر که داعی حق را اجابت نکند در زمین مفر و پناهی از قهر خدا نتواند یافت و جز او هیچ یار و یاوری نخواهد داشت و چنین کسان در ضلالت و گمراهی آشکار هستند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَلَمْ يَعْيَ بِخَلْقِهِنَّ بِقَادِرٍ عَلَى أَن يُحْيِيَ الْمَوْتَى بَلَى إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
آیا ندیدهاند که خداوندی که آسمانها و زمین را خلق کرده و از خلق آنها ناتوان نشده قادر است بر اینکه مردگان را زنده کند؟ بلی همانا او به هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه سلطانیآیا ندیدهاند که خداوندی که آسمانها و زمین را خلق کرده و از خلق آنها ناتوان نشده قادر است بر اینکه مردگان را زنده کند؟ بلی همانا او به هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه راستینآیا کافران ندیدند خدایی که آسمانها و زمین را آفرید و هیچ از آفرینش آنها فرو نماند البته هم او قادر بر آن است که مردگان را باز زنده کند؟آری البته او بر هر چیز قادر است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَى وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ
و [یاد آوری کن] آنروزی [را] که کسانی که کفر ورزیدهاند بر آتش عرضه میشوند [به آنها گفته میشود:] آیا این حقّ نیست، میگویند: بلی قسم به پروردگار ما، میگوید: پس بچشید عذاب را به خاطر آنکه [به خدا یا به رسول یا به آخرت یا به ولایت] کفر میورزیدید
- ترجمه سلطانیو (یاد آوری کن) آنروزی (را) که کسانی که کفر ورزیدهاند بر آتش عرضه میشوند (به آنها گفته میشود:) آیا این حقّ نیست میگویند: بلی قسم به پروردگار ما، میگوید: پس بچشید عذاب را به خاطر آنکه کفر میورزیدید
- ترجمه راستینو روزی که کافران را بر آتش دوزخ عرضه کنند (به آنها گویند) آیا این وعده دوزخ حقیقت نبود؟گویند: بلی به پروردگارمان سوگند که حق بود. خدا گوید: پس امروز به کیفر کفرتان سختی عذاب دوزخ را بچشید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٥ فَاصْبِرْ كَمَا صَبَرَ أُولُو الْعَزْمِ مِنَ الرُّسُلِ وَلَا تَسْتَعْجِل لَّهُمْ كَأَنَّهُمْ يَوْمَ يَرَوْنَ مَا يُوعَدُونَ لَمْ يَلْبَثُوا إِلَّا سَاعَةً مِّن نَّهَارٍ بَلَاغٌ فَهَلْ يُهْلَكُ إِلَّا الْقَوْمُ الْفَاسِقُونَ
[پس وقتی که امر اینان بر آنچه که ذکر شد میباشد] پس صبر کن همانطور که پیامبران الوالعزم (دارندهٔ عزم) صبر کردند {و مشهور از اخبار ما این است که رسولان أُولُو الْعَزم پنج تن هستند، نوح و ابراهیم و موسی و عیسی (ع) و محمّد (ص) و أُولُو الْعَزم نامیده شدند برای اینکه شریعت آنها بر آنچه که از شرایع سابق بوده ناسخ است و بر همهٔ خلایق حتم (واجب) بود به خلاف سایر انبیاء (ع) زیرا شریعت آنان شریعت از سابق خود بود} و برای آنها طلب تعجیل [عذاب] مکن [زیرا لامحاله عن قریب (نزدیک) میباشد]، گویی که آنها در روزی که آنچه [از عذاب] که به آنها وعده داده میشود را میبینند جز ساعتی از یک روز را [در تنّعم دنیا] درنگ نکردهاند [یعنی اینکه مکث در دنیا و اگرچه زمانی طولانی باشد جز مانند ساعتى نیست؛ پس چرا تو عذاب عن قریب وارد بر آنها را استعجال (طلب عجله) میکنی] این به عنوان ابلاغ است پس آیا جز مردمان فاسق هستند که [از حیات انسانی] هلاک میشوند.
- ترجمه سلطانیپس صبر کن همانطور که پیامبران الوالعزم (دارندهٔ عزم) صبر کردند و برای آنها طلب تعجیل (عذاب) مکن، گویی که آنها در روزی که آنچه که به آنها وعده داده میشود را میبینند جز ساعتی از یک روز را درنگ نکردهاند این به عنوان ابلاغ است پس آیا جز مردمان فاسق هستند که (از حیات انسانی) هلاک میشوند.
- ترجمه راستین(ای رسول ما) تو هم مانند پیغمبران اولوا العزم (در تبلیغ دین خدا و تحمل اذیّت امت) صبور باش و بر امت به عذاب تعجیل مکن تا روزی که آنچه وعده داده شده به چشم ببینند آن روز پندارند که (در دنیا) به جز ساعتی از روز درنگ نداشتند. (این قرآن و آیات وعده و وعیدش) تبلیغ رسالت و اتمام حجتی است، پس آیا (به قیامت) جز مردم (شهوت پرست) فاسق هیچ کس هلاک خواهد شد؟
- ترجمه الهی قمشهایبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ أَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ
کسانی که [به خدا یا به رسول (ص) یا به آخرت یا به علیّ (ع) و ولایت او] کفر ورزیدهاند {مقصود کفر به ولایت است به قرینهٔ «سَبِیلِ اللَّه» زیرا سبیل الله جز ولایت نیست} و از راه خدا اعراض [یا منع] کردند [خداوند] اعمالشان را [که در اسلام آنها را عمل کردند] تباه کرده است
- ترجمه سلطانیکسانی که کفر ورزیدهاند و از راه خدا اعراض (یا منع) کردند (خداوند) اعمالشان را تباه کرده است
- ترجمه راستینآنان که کافر شدند و راه دین خدا را (بر خلق) بستند خداوند اعمال آنها را تباه و باطل ساخت.
- ترجمه الهی قمشهای٢ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَآمَنُوا بِمَا نُزِّلَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَهُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ كَفَّرَ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَأَصْلَحَ بَالَهُمْ
و کسانی که [با بیعت عامّه] ایمان آوردهاند [یعنی اسلام آوردهاند] و به صالحات [که لازمهٔ بیعت عامّهٔ آنها است] عمل کردند و به آنچه که [دربارهٔ علیّ (ع)] بر محمّد (ص) نازل شد [با قبول ولایت او و بیعت با او] و [ولایتی که بر محمّد (ص) نازل شده و آن] همان حقّ از پروردگارشان است ایمان آوردهاند سیّئاتشان را از آنها پوشانده (زدوده) و اندیشهٔ آنان (حالشان یا قلبشان) را اصلاح کرده است
- ترجمه سلطانیو کسانی که ایمان آوردهاند و به صالحات عمل کردند و به آنچه که بر محمّد (ص) نازل شد و آن حقّ از پروردگارشان است ایمان آوردهاند سیّئاتشان را از آنها پوشانده (زدوده) و اندیشهٔ آنان را اصلاح کرده است
- ترجمه راستینو آنان که گرویدند و نیکوکار شدند و به قرآنی که بر محمّد (صلی اللّه علیه و آله و سلم) نازل شد که البته بر حق و از جانب خدایشان بود ایمان آوردند خدا از گناهانشان درگذشت و امر (دنیا و دین) آنها را اصلاح فرمود.
- ترجمه الهی قمشهای٣ ذَلِكَ بِأَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا اتَّبَعُوا الْبَاطِلَ وَأَنَّ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّبَعُوا الْحَقَّ مِن رَّبِّهِمْ كَذَلِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ لِلنَّاسِ أَمْثَالَهُمْ
آن [اِضْلال (گمراه کردن) و تکفیر سیّئات (زدودن یا پوشاندن بدیها) و اصلاحِ حال] به خاطر این است که کسانی که [به ولایت] کفر ورزیدند از باطل [یعنی از اهواء خود و از اعداء (دشمنان) امیر المؤمنین (ع)] پیروی کردهاند و به خاطر این است که کسانی که [به ولایت و امیر المؤمنین (ع)] ایمان آوردند از حقّ که از پروردگارشان است پیروی کردهاند اینچنین [مَثَل زدن برای علیّ (ع) و دشمنانش به نحو عموم است که اعداء آل محمّد (ص) ملتفت به آن نشوند تا آن را اسقاط نمایند] خداوند مَثَلهای آنها [یعنی اوصاف آنها یا حکایات آنها یا مَثَلهایی که احوال آنان را تشبیه میکند] را برای مردم میزند
- ترجمه سلطانیآن (اصلاح حال ایشان) به خاطر این است که کسانی که کفر ورزیدند از باطل پیروی کردهاند و به خاطر این است که کسانی که ایمان آوردند از حقّ که از پروردگارشان است پیروی کردهاند اینچنین خداوند مثلهای آنها را برای مردم میزند
- ترجمه راستیناین (تباهی حال کافران و اصلاح مؤمنان) بدان سبب است که کافران پیرو (آراء و عقاید اهل) باطل گردیدند و اهل ایمان پیرو (قرآن) حق که از جانب خدایشان نازل گردید شدند. این گونه صریح خدا مثال حال مردم را بیان میکند.
- ترجمه الهی قمشهای٤ فَإِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا فَضَرْبَ الرِّقَابِ حَتَّى إِذَا أَثْخَنتُمُوهُمْ فَشُدُّوا الْوَثَاقَ فَإِمَّا مَنًّا بَعْدُ وَإِمَّا فِدَاءً حَتَّى تَضَعَ الْحَرْبُ أَوْزَارَهَا ذَلِكَ وَلَوْ يَشَاءُ اللَّهُ لَانتَصَرَ مِنْهُمْ وَلَكِن لِّيَبْلُوَ بَعْضَكُم بِبَعْضٍ وَالَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَلَن يُضِلَّ أَعْمَالَهُمْ
پس وقتی که به کسانی که کفر ورزیدهاند برخوردید پس گردن بزنید (با گردن زدن، آنها را بزنید) تا آنوقت که آنان را در هم بکوبید سپس محکم در زنجیر [بند] کنید پس بعد از آن یا منّت گذارید و یا به فداء (اخذ مال در مقابل آزاد کردن، فدیه گرفتن) [آزاد کنید] تا اینکه جنگ سنگینیاش فروکش کند {یعنی اینکه گردن زدن و اسیر نمودن اشخاص جز مادامی که حرب (جنگ) برپا است نیست و وقتی که حرب منقضی (تمام) شد پس بر آنان تعرّض نکنید، یا معنی میدهد تا محارب و حربى در بلاد شما باقی نماند پس رفع محاربه از بین، علّت غایی محاربه میباشد}، آن [حکم خداوند بحسب اسباب آن است] و [لیکن] اگر خداوند میخواست البتّه [بدون امر کردن به شما به جنگیدن با آنها] از آنها انتقام میگرفت و لکن [خواست] تا بعضی از شما را با بعضی دیگر آزمایش کند {زیرا در جهاد تحصیل خصال عظیمی است که تحصیل آنها جز با آن ممکن نمیشود، و تهدیدی عظیم برای کفّار است تا قبل از استیصال (درماندگی) به توبه کردن رغبت کنند} و کسانی که در راه خدا کشته شدهاند پس هرگز اعمالشان گم (ضایع) نخواهد شد
- ترجمه سلطانیپس وقتی که به کسانی که کفر ورزیدهاند برخوردید پس گردن (آنها را) بزنید تا آنوقت که آنان را در هم بکوبید سپس محکم در زنجیر (بند) کنید پس بعد از آن یا منّت گذارید و یا به فداء (اخذ مال در مقابل آزاد کردن، فدیه گرفتن) (آزاد کنید) تا اینکه جنگ سنگینیاش فروکش کند، آن (حکم خداوند بحسب اسباب آن است) و (لیکن) اگر خداوند میخواست البتّه از آنها انتقام میگرفت و لکن (خواست) تا بعضی از شما را با بعضی دیگر آزمایش کند و کسانی که در راه خدا کشته شدهاند پس هرگز اعمالشان گم (ضایع) نخواهد شد
- ترجمه راستینشما مؤمنان چون (در میدان جنگ) با کافران رو به رو شوید باید (شجاعانه) آنها را گردن زنید تا آن گاه که از خونریزی بسیار دشمن را از پا در آوردید پس از آن، اسیران جنگ را محکم به بند کشید که بعدا یا بر آنها منّت نهید (و آنها را آزاد گردانید) یا فدا گیرید تا در نتیجه جنگ سختیهای خود را فروگذارد. این حکم فعلی است، و اگر خدا بخواهد خود از کافران انتقام میکشد (و همه را بی زحمت جنگ شما هلاک میکند) و لیکن (با این جنگ کفر و ایمان) میخواهد شما را به یکدیگر امتحان کند، و آنان که در راه خدا کشته شدند خدا هرگز اعمالشان را ضایع نگرداند.
- ترجمه الهی قمشهای٥ سَيَهْدِيهِمْ وَيُصْلِحُ بَالَهُمْ
بزودی آنها را [به آنچه از کمالات انسانی و درجات جنان که سزاوار است که به آن هدایت شوند] هدایت خواهد کرد و بالشان (اندیشهشان) را اصلاح خواهد کرد [تا حین تلذّذات انسانیشان آنچه که حال آنان را تغییر میدهد نباشد]
- ترجمه سلطانیبزودی آنها را هدایت خواهد کرد و اندیشهشان را اصلاح خواهد کرد
- ترجمه راستینآنها را البته به راه سعادت هدایت کند و امورشان را اصلاح فرماید.
- ترجمه الهی قمشهای٦ وَيُدْخِلُهُمُ الْجَنَّةَ عَرَّفَهَا لَهُمْ
و آنها را در جنّتی داخل خواهد کرد که [خداوند] آن را به آنها شناسانده است [به اینکه در آن آنچه که انفس به آن اشتهاء دارند و چشمان لذّت میبرند هست و در آن آنچه که بر قلب بشر خطور نکرده هست]
- ترجمه سلطانیو آنها را در جنّتی داخل خواهد کرد که آن را به آنها شناسانده است
- ترجمه راستینو در بهشتی که قبلا به منزل و مقاماتشان همه را شناسا کرده وارد کند.
- ترجمه الهی قمشهای٧ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ
ای کسانی که ایمان آوردهاید اگر خداوند را یاری کنید او [نیز] شما را یاری میکند و قدمهای شما را [در دینتان که همان ولایت علیّ (ع) است] ثابت نگه میدارد
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید اگر خداوند را یاری کنید او (نیز) شما را یاری میکند و قدمهای شما را ثابت نگه میدارد
- ترجمه راستینای اهل ایمان، شما اگر خدا را یاری کنید (یعنی دین و پیغمبر خدا را) خدا هم شما را یاری کند و ثابت قدم گرداند.
- ترجمه الهی قمشهای٨ وَالَّذِينَ كَفَرُوا فَتَعْسًا لَّهُمْ وَأَضَلَّ أَعْمَالَهُمْ
و کسانی که [به ولایت] کفر ورزیدهاند پس [وای بر] آنها [با لغزش خود] لغزیدند و اعمالشان را تباه گرداند
- ترجمه سلطانیو کسانی که کفر ورزیدهاند پس (وای بر) آنها (با لغزش خود) لغزیدند و اعمالشان را تباه گرداند
- ترجمه راستینو آنان که کافر شدند نابود و هلاک شوند و خدا اعمالشان را ضایع و باطل سازد.
- ترجمه الهی قمشهای٩ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَرِهُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ فَأَحْبَطَ أَعْمَالَهُمْ
آن به خاطر این است که آنها به آنچه که خداوند [دربارهٔ علی (ع)] نازل کرده است کراهت داشتند پس اعمالشان را تباه ساخت
- ترجمه سلطانیآن به خاطر این است که آنها به آنچه که خداوند نازل کرده است کراهت داشتند پس اعمالشان را تباه ساخت
- ترجمه راستیناین (هلاک کفار) بدان سبب است که آنها از قرآنی که خدا نازل فرمود کراهت و اعراض داشتند پس خدا اعمالشان را محو و نابود فرمود.
- ترجمه الهی قمشهای