حزب شمارهٔ ۱۱۱


سورهٔ ۶۲- الجمعة

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

١ يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ

آنچه که در آسمان‌‌ها هست و آنچه که در زمین هست خداوند را تسبیح می‌‌کنند پادشاه قدووس (پاک، منزه از هر عیب و نقص) غالب حکیم است

- ترجمه سلطانی

آنچه که در آسمان‌ها هست و آنچه که در زمین هست خداوند را تسبیح می‌کنند پادشاه قدووس (پاک، منزه از هر عیب و نقص) غالب حکیم است

- ترجمه راستین

هر چه در آسمانها و زمین است همه به تسبیح و ستایش خدا که پادشاهی منزّه و پاک و مقتدر و حکیم است مشغولند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُـولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ

او کسی است که در امّی‌‌ها رسولی را از آنها برانگیخت که آیات او را برای آنها تلاوت کند و آنها را تزکیه نماید و به آنها کتاب و حکمت بیاموزد اگرچه قبلاً البتّه در گمراهی واضحی (بدیهی) بودند

- ترجمه سلطانی

او کسی است که در امّی‌ها رسولی را از آنها برانگیخت که آیات او را برای آنها تلاوت کند و آنها را تزکیه نماید و به آنها کتاب و حکمت بیاموزد اگرچه قبلاً البتّه در گمراهی واضحی (بدیهی) بودند

- ترجمه راستین

اوست خدایی که میان عرب امّی (یعنی قومی که خواندن و نوشتن نمی‌دانستند) پیغمبری بزرگوار از همان مردم برانگیخت که بر آنان آیات وحی خدا تلاوت می‌کند و آنها را (از لوث جهل و اخلاق زشت) پاک می‌سازد و شریعت و احکام کتاب سماوی و حکمت الهی می‌آموزد و همانا پیش از این همه در ورطه جهالت و گمراهی آشکار بودند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ وَآخَرِينَ مِنْهُمْ لَـمَّا يَلْحَقُوا بِهِمْ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

و دیگران از آنها که هنوز به آنها ملحق نشده‌‌اند [و تا روز قیامت به آنها ملحق خواهند شد] و او غالب و حکیم است

- ترجمه سلطانی

و دیگران از آنها که هنوز به آنها ملحق نشده‌اند و او غالب و حکیم است

- ترجمه راستین

و نیز قوم دیگری از آنان را (که به روایت از پیغمبر مراد عجمند) که هنوز به عرب (در اسلام) ملحق نشده‌اند هدایت فرماید که او خدای مقتدر و همه کارش به حکمت و مصلحت است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ

آن [بعث رسول (فرستادن رسول) از جنس بشر یا بعث مثل محمّد (ص) که آنان را تزکیه نماید سپس به آنها کتاب و حکمت را تعلیم دهد] فضل خداوند است که آن را به کسی [از امّت‌‌ها] که بخواهد می‌‌دهد {و آن منّتی است از او تعالی بر امّت محمّد (ص) یا آن فضل که همان رسالت و نبوّت است فضل خداوند است که آن را به کسی از افراد بشر که بخواهد می‌‌دهد} و خداوند دارای فضلی بزرگ است [پس زیاده از آن عطاء می‌‌کند یا با دادن رسالت بر مستحقّان چیزی از فضل او کم نمی‌‌شود، یا با بعثت محمّد (ص) در آنان دارای فضل بزرگ بر مردم است]

- ترجمه سلطانی

آن فضل خداوند است که آن را به کسی که بخواهد می‌دهد و خداوند دارای فضلی بزرگ است

- ترجمه راستین

این (رسالت و نزول قرآن) فضل و کرامت خداست که به هر که بخواهد می‌دهد و خدا را فضل و رحمت نامنتهاست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ مَثَلُ الَّذِينَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ يَحْمِلُ أَسْفَارًا بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِـمِينَ

مَثَل کسانی که تورات به آنها حمل (تکلیف) شد {تورات را انبیائشان آنها حمل کردند و علمائشان به اینکه تورات را به آنها تعلیم دادند و آنها را به عمل کردن به آن مکلّف کردند، و این به عنوان بیان برای حال یهود و ذمّ برای آنان است لکن آن تعریض به منافقین امّت محمّد (ص) است که به علیّ (ع) اقرار نکردند و کسانی که به قرآن عمل نکردند} سپس آن را حمل نکردند [به اینکه به آن عمل نکردند، در کلفت (سختی) حمل و تعب در آن و عدم انتفاع به آن بلکه تضرّر به سنگینی آن و تعب حمل آن] مانند مَثل خری است که کتاب حمل می‌‌کند {پس کسی که قرآن را یاد بگیرد و به آنچه که در آن است عمل نکند از اهل این مَثل باشد} بد است مَثَل این قومی که آیات خداوند را تکذیب کردند [یعنی هر کسی که آیات خداوند را تکذیب کند و هر کس که اهل ملّت (آئین) باشد و وجه الله را اراده نکند از اهل این مَثل می‌‌باشد] و خداوند گروه ظالمان [یعنی تکذیب کنندگان آیات خداوند و محمّلان (حمل کنندگان) کتب آسمانی و غیر حاملین (عاملین) آنها] را هدایت نمی‌‌کند

- ترجمه سلطانی

مَثَل کسانی که تورات به آنها حمل (تکلیف) شد سپس آن را حمل (عمل) نکردند مانند مَثل خری است که کتاب حمل می‌کند بد است مَثَل این قومی که آیات خداوند را تکذیب کردند و خداوند گروه ظالمان را هدایت نمی‌کند

- ترجمه راستین

وصف حال آنان که علم تورات بر آنان نهاده شد (و بدان مکلف شدند) ولی آن را حمل نکردند (و خلاف آن عمل نمودند) در مثل به حماری ماند که بار کتابها بر پشت کشد (و از آن هیچ نفهمد و بهره نبرد) ، آری مثل قومی که حالشان این است که آیات خدا را تکذیب کردند بسیار بد است و خدا هرگز ستمکاران را (به راه سعادت) رهبری نخواهد کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ قُلْ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ أَوْلِيَاءُ لِلَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ

بگو ای کسانی که یهودی شده‌‌اید اگر می‌‌پندارید که شما اولیاء برای خداوند، نه مردم، هستید پس اگر [در این ادّعا] راستگو می‌‌باشید تمنّای مرگ نمائید {یعنی اگر شما اولیاء برای خداوند هستید پس زندگانی دنیوی حاجب شما از او می‌‌شود و هر محبّی (دوستداری) تمنّای ملاقات محبوب می‌‌کند و مرگ شما را از حجاب خارج می‌‌سازد و شما را به لقاء الله می‌‌رساند}

- ترجمه سلطانی

بگو ای کسانی که یهودی شده‌اید اگر می‌پندارید که شما اولیاء برای خداوند، نه مردم، هستید پس اگر راستگو می‌باشید تمنّای مرگ نمائید

- ترجمه راستین

بگو: ای جماعت یهود، اگر پندارید که شما به حقیقت دوستداران خدایید نه مردم دیگر، پس تمنّای مرگ کنید اگر راست می‌گویید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ وَلَا يَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِـمِينَ

و آن را به (سبب) آنچه که دستانشان [از معاصی] مقدّم (از پیش مهیّا) نموده است ابداً تمنّا نمی‌‌کنند [برای اینکه آنها فراموش کننده بر خداوند و راضی به حیات دنیا هستند] و خداوند به ستمکاران [یعنی به آنها] دانا است

- ترجمه سلطانی

و آن را به (سبب) آنچه که دستانشان (از معاصی) مقدّم (از پیش مهیّا) نموده است ابداً تمنّا نمی‌کنند و خداوند به ستمکاران دانا است

- ترجمه راستین

و حال آنکه در اثر آن کردار بد که به دست خود (برای آخرت خویش) پیش فرستاده‌اند ابدا آرزوی مرگ نخواهند کرد (بلکه از مرگ سخت ترسان و هراسانند) و خدا به (کردار) ستمکاران داناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ قُلْ إِنَّ الْمَوْتَ الَّذِي تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَاقِيكُمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِـمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ

[به یهود یا به جمیع خلق] بگو همانا مرگی که از آن فرار می‌‌کنید پس همانا آن با شما ملاقات می‌‌کند [و فرار از آن به شما نفع نمی‌‌رساند و لکن فرار شما از آنچه که ضرر می‌‌زند در مابعد آن است] سپس به عالِم غیب و شهادت [یعنی به کسی که جمیع غایبات از مدارک یا جمیع غایبات از خلق و جمیع مشهودات را، یا جمیع آنچه که از شأن آن این است که مشاهده شود را می‌‌داند یا عالم عالم غیب و عالم عالم شهادت است] برگردانده می‌‌شوید آنگاه به آنچه که عمل می‌‌کردید به شما خبر می‌‌دهد [و بحسب آن به شما جزاء داده می‌‌شود]

- ترجمه سلطانی

بگو همانا مرگی که از آن فرار می‌کنید پس همانا آن با شما ملاقات می‌کند سپس به عالِم غیب و شهادت برگردانده می‌شوید آنگاه به آنچه که عمل می‌کردید به شما خبر می‌دهد

- ترجمه راستین

بگو: عاقبت مرگی که از آن می‌گریزید شما را البته ملاقات خواهد کرد و پس از مرگ به سوی خدایی که دانای پیدا و پنهان است بازگردانیده می‌شوید و او شما را به آنچه می‌کرده‌اید آگاه می‌سازد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نُودِيَ لِلصَّلَاةِ مِن يَوْمِ الْجُمُعَةِ فَاسْعَوْا إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ وَذَرُوا الْبَيْعَ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ

ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید وقتی که برای نماز از روز جمعه نداء داده می‌‌شوید آنگاه به ذکر خداوند [یعنی نماز] بکوشید [سرعت بگیرید (بشتابید)] و معامله را ترک کنید [زیرا بیع در این روز خلاف مقتضای این روز است، خصوصاً وقت وصول خورشید به نصف النّهار] آن برای شما بهتر است {زیرا وقتی که هر روزی حقّ آن اداء شود برای شما بهتر می‌‌باشد} اگر می‌‌دانستید [که آن برای شما بهتر است آن را انتخاب می‌‌کردید]

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید وقتی که برای نماز از روز جمعه نداء داده می‌شوید آنگاه به ذکر خداوند بکوشید و معامله را ترک کنید آن برای شما بهتر است اگر می‌دانستید

- ترجمه راستین

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هر گاه (شما را) برای نماز روز جمعه بخوانند فی الحال به ذکر خدا بشتابید و کسب و تجارت رها کنید که این اگر بدانید برای شما بهتر خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ فَإِذَا قُضِيَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِي الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ وَاذْكُرُوا اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

پس وقتی که نماز گزارده شد آنگاه در زمین منتشر شوید و از فضل [صوری] خداوند [با طلب کردن آنچه که از جهت حلال به آن احتیاج دارید، و فضل معنوی خداوند با زیارت اخوان و عیادت مریض‌‌هایشان و تشییع جنازه‌‌هایشان] طلب کنید و خداوند را بسیار ذکر کنید با ترقّب به اینکه شما رستگار شوید {زیرا فلاح (رستگاری) به ذکر است برای اینکه مناط طاعت و معصیت ذکر و غفلت است}

- ترجمه سلطانی

پس وقتی که نماز گزارده شد آنگاه در زمین منتشر شوید و از فضل خداوند طلب کنید و خداوند را بسیار ذکر کنید با ترقّب به اینکه شما رستگار شوید

- ترجمه راستین

پس آن‌گاه که نماز پایان یافت (بعد از ظهر جمعه باز در پی کسب و کار خود رفته و) روی زمین منتشر شوید و از فضل و کرم خدا (روزی) طلبید، و یاد خدا بسیار کنید تا مگر رستگار و سعادتمند گردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١ وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا قُلْ مَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ مِّنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ

و وقتی که تجارت یا لهوی می‌‌بینند به سوی آن (تجارت) پراکنده می‌‌شوند و تو را ایستاده [در حالی که بر منبر خطاب می‌‌کنی یا در نماز] رها می‌‌کنند [به آنها] بگو آنچه [از نعیم مقیم (ماندنی)] که نزد خداوند است از لهو و از تجارت بهتر است و خداوند بهترین روزی دهنده‌‌ها است.

- ترجمه سلطانی

و وقتی که تجارت یا لهوی می‌بینند به سوی آن پراکنده می‌شوند و تو را ایستاده رها می‌کنند بگو آنچه که نزد خداوند است از لهو و از تجارت بهتر است و خداوند بهترین روزی دهنده‌ها است.

- ترجمه راستین

و این مردم (سست ایمان) چون تجارتی یا لهو و بازیچه‌ای ببینند بدان شتابند و تو را در نماز تنها گذارند؛ بگو که آنچه نزد خداست (یعنی ثواب آخرت و بهشت ابد) بسیار برای شما از لهو و لعب و تجارت (های دنیا) بهتر است و خدا بهترین روزی‌دهنده است. (در شأن نزول آیه جابر روایت کرد که قومی با رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نماز جمعه می‌خواندند، آواز طبل کاروان تجارت شنیدند، همه از پی تجارت و صدای لهو طبل رفتند جز هشت یا دوازده تن. رسول صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: اگر این عده هم می‌رفتند عذاب خدا بر امت نازل می‌شد)

- ترجمه الهی قمشه‌ای
سورهٔ ۶۳- المنافقون

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

١ إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ

وقتی که منافقان نزد تو می‌‌آیند می‌‌گویند شهادت می‌‌دهیم که همانا تو البتّه رسول خدایی و خداوند می‌‌داند که تو، البتّه رسول او هستی و خداوند گواهی می‌‌دهد که منافقان البتّه دروغگو هستند {نفاق عبارت از اظهار آنچه است که به آن عقیده نداشته باشی مثل کسانی که بدون اعتقاد به رسالت رسول (ص) یا با شکّ در رسالت او اظهار اسلام نمودند و با بیعت نبویّه بیعت کردند، یا معتقد بودند سپس شکّ و انکار پیشآمد کرد، این بحسب ظاهر و اعتقاد است و گاهی نفاق بحسب اعمال ظاهره بدون موافقت احوال باطنه اعتبار می‌‌شود}

- ترجمه سلطانی

وقتی که منافقان نزد تو می‌آیند می‌گویند شهادت می‌دهیم که همانا تو البتّه رسول خدایی و خداوند می‌داند که تو، البتّه رسول او هستی و خداوند گواهی می‌دهد که منافقان البتّه دروغگو هستند

- ترجمه راستین

(ای رسول ما) چون منافقان ریاکار نزد تو آیند گویند که ما به یقین و حقیقت گواهی می‌دهیم که تو رسول خدایی؛ و خدا می‌داند که تو رسول اویی و خدا هم گواهی می‌دهد که منافقان سخن دروغ می‌گویند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ اتَّخَذُوا أَيْمَانَهُمْ جُنَّةً فَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِنَّهُمْ سَاءَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ

قسم‌‌هایشان را به عنوان سپر [از قتل و اسر (اسارت)] گرفته‌‌اند [و با آن خون‌‌هایشان و اموالشان را حفظ کردند، یا از شتم و لوم (سرزنش) مسلمین آن را به عنوان سپر گرفتند، یا سپر از سوء ظنّ مسلمین به آنها و فرارشان از آنها] و از راه خدا [که همان علی (ع) و ولایت او است] صدّ کردند (بازداشتند یا اعراض کردند) همانا آنها آنچه که عمل می‌‌کردند بد است

- ترجمه سلطانی

قسم‌هایشان را به عنوان سپر گرفته‌اند و از راه خدا بازداشتند همانا آنها آنچه که عمل می‌کردند بد است

- ترجمه راستین

قسمهای (دروغ) خود را سپر جان خویش (و مایه فریب خلق) قرار داده‌اند و بدین وسیله راه خدا را (به روی خلق) بسته‌اند، آنان آنچه می‌کنند بسیار بد می‌کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا فَطُبِعَ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَفْقَهُونَ

آن [دروغ و به عنوان سپر گرفتن ایمان و صدّ (منع کردن) و صدود (مانع شدن) از سبیل الله] به (سبب) این است که آنها ایمان آوردند سپس کفر ورزیدند {و کفر بعد از ایمان ابلغ (بیشتر) و اشدّ (شدیدتر) از کفر اوّل است و کفر نفاق افضح (رسواتر) است} پس بر قلوب آنان مهر نهاده شد [به حیثی که مدخل و مخرج برای ملک و نور در آنها باقی نماند] و (حال آنکه) آنها نمی‌‌فهمند [ادراکی اخروی مؤدّی به ادراک دیگر را درک نمی‌‌کنند]

- ترجمه سلطانی

آن به (سبب) این است که آنها ایمان آوردند سپس کفر ورزیدند پس بر قلوب آنان مهر نهاده شد و (حال آنکه) آنها نمی‌فهمند

- ترجمه راستین

این (نفاق و بدکاریشان) برای آن است که آنها (به زبان) ایمان آوردند و سپس (به دل) کافر شدند، پس مُهر (قهر و ظلمت) بر دلهاشان نهاده شد تا هیچ (از حقایق ایمان) درک نکنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِن يَقُـولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُّسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ

و وقتی که آنها را می‌‌بینی اجسام آنها [به حسن (زیبایی) آنها و تجمّل آنها به آنچه که با آن تجمّل می‌‌شوند و طراوت آنها و نضارت (شادابی) آنها] تو را متعجّب می‌‌کند و اگر [سخن] بگویند [برای طلاقت (روانی) زبانشان و حلاوت کلامشان] به گفتارشان گوش می‌‌دهی مانند اینکه آنها [در خالی بودنشان از روح و عقل] چوب‌‌هایی [بر دیوار] نهاده شده هستند که [به عنوان ستون برای سقفی یا غیر آن نیستند، برای عدم توکّلشان بر پروردگارشان و جُبن (ترس) آنها و اتّهام آنها دربارۀ مسلمین] هر صدایی را علیهم (بر ضدّ خود) می‌‌پندارند، آنها دشمن هستند، پس از آنها حذر کن خداوند آنها را [از حیات انسانی] کشته است چگونه [از حقّ] بر می‌‌گردند (روی می‌‌گردانند)

- ترجمه سلطانی

و وقتی که آنها را می‌بینی اجسام آنها تو را متعجّب می‌کند و اگر (سخن) بگویند به گفتارشان گوش می‌دهی مانند اینکه آنها چوب‌هایی (بر دیوار) نهاده شده هستند که هر صدایی را علیهم (بر ضدّ خود) می‌پندارند، آنها دشمن هستند، پس از آنها حذر کن خداوند آنها را (از حیات انسانی) کشته است چگونه (از حقّ) بر می‌گردند (روی می‌گردانند)

- ترجمه راستین

تو چون آن منافقان را مشاهده کنی ظاهر و وجود جسمانی آنها (به آراستگی فریبنده) تو را به شگفت آرد و اگر سخن گویند (بس خوش‌گفتار و چرب زبانند) به سخن‌هاشان گوش فرا خواهی داد (ولی از باطن و درون) گویی که چوبی خشک تکیه کرده بر دیوارند (و هیچ عقل و ایمان و معرفت ندارند. و چون در باطن نادرست و بداندیشند) هر صدایی بشنوند بر زیان خویش پندارند. دشمنان به حقیقت اینان هستند، از ایشان بر حذر باش، خدایشان بکشد، (از حق) به کجا بازگردانیده می‌شوند؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا يَسْتَغْفِرْ لَكُمْ رَسُولُ اللَّهِ لَوَّوْا رُءُوسَهُمْ وَرَأَيْتَهُمْ يَصُدُّونَ وَهُم مُّسْتَكْبِرُونَ

و وقتی که به آنها گفته شود که بیایید تا رسول خدا برای شما آمرزش بطلبد [از روی انکار و استکبار] سرهایشان را بر می‌‌گردانند و آنها را می‌‌بینی که صدّ می‌‌کنند (مانع می‌‌شوند یا اعراض می‌‌کنند) و آنها [از اتیان (آمدن) و اعتذار (عذرخواهی) و استغفار (طلب آمرزش)] استکبار کننده‌‌اند

- ترجمه سلطانی

و وقتی که به آنها گفته شود که بیایید تا رسول خدا برای شما آمرزش بطلبد سرهایشان را بر می‌گردانند و آنها را می‌بینی که مانع می‌شوند و آنها استکبار کننده‌اند

- ترجمه راستین

و هر گاه به آنها گویند: بیایید تا رسول خدا برای شما (از حق) آمرزش طلبد سر بپیچند و بنگری که با تکبر و نخوت (از حق) روی می‌گردانند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَسْتَغْفَرْتَ لَهُمْ أَمْ لَمْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ لَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ

برای آنها طلب آمرزش کنی یا برای آنها طلب آمرزش نکنی بر آنها یکسان است خداوند هرگز آنها را نخواهد آمرزید همانا خداوند مردمان فاسق را [به جنّت یا به حقّ] هدایت نمی‌‌کند

- ترجمه سلطانی

برای آنها طلب آمرزش کنی یا برای آنها طلب آمرزش نکنی بر آنها یکسان است خداوند هرگز آنها را نخواهد آمرزید همانا خداوند مردمان فاسق را هدایت نمی‌کند

- ترجمه راستین

(ای رسول) تو (از خدا) بر آنان آمرزش بخواهی یا نخواهی به حالشان یکسان است خدا هرگز آنها را نمی‌بخشد که همانا قوم نابکار فاسق را خدا هیچ وقت (به راه سعادت) هدایت نخواهد کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ هُمُ الَّذِينَ يَقُـولُونَ لَا تُنفِقُوا عَلَى مَنْ عِندَ رَسُولِ اللَّهِ حَتَّى يَنفَضُّوا وَلِلَّهِ خَزَائِنُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَفْقَهُونَ

آنها کسانی هستند که می‌‌گویند که به کسانی که نزد رسول خدا هستند انفاق نکنید تا آنکه پراکنده (متفرّق) شوند و (حال آنکه) گنج‌‌های آسمان‌‌ها و زمین برای خداوند است و لکن منافقان [که می‌‌گویند انفاق نکنید تا آنکه متفرّق شوند] نمی‌‌فهمند [یعنی آن را با ادراکی اخروی درک نمی‌‌کنند]

- ترجمه سلطانی

آنها کسانی هستند که می‌گویند که به کسانی که نزد رسول خدا هستند انفاق نکنید تا آنکه پراکنده شوند و (حال آنکه) گنج‌های آسمان‌ها و زمین برای خداوند است و لکن منافقان نمی‌فهمند

- ترجمه راستین

اینها همان مردم بدخواهند که می‌گویند: بر اصحاب رسول خدا انفاق مال مکنید تا (از گِردش) پراکنده شوند در صورتی که خدا را گنجهای آسمانها و زمین است لیکن منافقان درک آن نمی‌کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ يَقُـولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَلَكِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَا يَعْلَمُونَ

می‌‌گویند قطعاً اگر به مدینه مراجعت کنیم حتماً عزیزتر آنها، ذلیل‌‌تر را بیرون می‌‌کند {از خودشان به عزیزتر و از مؤمنین به ذلیل‌‌تر کنایه کرده‌‌اند} و (حال آنکه) عزّت فقط برای خداوند و برای رسولش و برای مؤمنین است و لکن منافقین نمی‌‌دانند [که عزّت دنیوی و اخروی برای خداوند و نزد خداوند و برای کسانی از حزب الله می‌‌باشد و اگرچه بحسب انظار ظاهری مغلوب می‌‌باشند]

- ترجمه سلطانی

می‌گویند قطعاً اگر به مدینه مراجعت کنیم حتماً عزیزتر آنها، ذلیل‌تر را بیرون می‌کند و (حال آنکه) عزّت فقط برای خداوند و برای رسولش و برای مؤمنین است و لکن منافقین نمی‌دانند

- ترجمه راستین

آنها (پنهانی با هم) می‌گویند: اگر به مدینه مراجعت کردیم البته اربابان عزّت و ثروت، مسلمانان ذلیل فقیر را از شهر بیرون کنند، و حال آنکه عزّت مخصوص خدا و رسول و اهل ایمان است (و ذلّت خاصّ کافران) ولیکن منافقان از این معنی آگه نیستند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَن ذِكْرِ اللَّهِ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ

ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید اموال شما و اولاد شما، شما را از ذکر خداوند سرگرم نسازد {زیرا به قلب برای لطافتش بر آن چیره می‌‌شود و اشتغال آن به کثرات خیالی آن را قسیّ می‌‌کند و ذکر خداوند آن را از رین (حجاب دل که موجب کفر و گمراهی است، چرک، زنگ) جلاء می‌‌دهد، پس اگر انسان به اموال و اولاد اشتغال بدارد پس وقتی که ذاکر بر خداوند باشد ذکر جلاء دهنده بر قلب او از رین می‌‌گردد، و وقتی که از ذکر خداوند غافل باشد رین بر قلب او متراکم می‌‌گردد به حیثی که اوّلاً تشکیک می‌‌کند سپس کفر می‌‌ورزد و نفاق می‌‌کند} و کسی که آن را انجام دهد پس آنان [برای اتلاف بضاعتشان و عدم اخذ عوض برای آن] همان زیانکارانند

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید اموال شما و اولاد شما، شما را از ذکر خداوند سرگرم نسازد و کسی که آن را انجام دهد پس آنان همان زیانکارانند

- ترجمه راستین

الا ای اهل ایمان، مبادا هرگز مال و فرزندانتان شما را از یاد خدا غافل سازند، و البته کسانی که به امور دنیا از یاد خدا غافل شوند آنها به حقیقت زیانکاران عالمند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ وَأَنفِقُوا مِن مَّا رَزَقْنَاكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُـولَ رَبِّ لَـوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُن مِّنَ الصَّالِـحِينَ

و قبل از آنکه مرگ به هر کدام از شما فرا رسد از آنچه [از اموال و قوا و اعراض] که به شما روزی داده‌‌ایم [و از نسبت دادن افعال و اوصاف به خودتان، و از انانیّات خویش] انفاق کنید، پس بگوید پروردگارا چرا برای من [اجلم را] تا مدّتی نزدیک به تأخیر نینداختی که [از آنچه که شایسته است که از آن تصدّق کنم] تصدّق کنم و از صالحان شوم

- ترجمه سلطانی

و قبل از آنکه مرگ به هر کدام از شما فرا رسد از آنچه که به شما روزی داده‌ایم انفاق کنید، پس بگوید پروردگارا چرا برای من (اجلم را) تا مدّتی نزدیک به تأخیر نینداختی تا تصدّق کنم و از صالحان شوم

- ترجمه راستین

و از آنچه روزی شما کردیم (در راه خدا) انفاق کنید پیش از آنکه مرگ بر یکی از شما فرا رسد و در آن حال (به حسرت) بگوید: پروردگارا، چرا اجل مرا اندکی تأخیر نینداختی تا صدقه و احسان بسیار کنم و از نکوکاران شوم؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١ وَلَن يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ

و (حال آنکه) خداوند هرگز نفسی را وقتی که اَجل آن بیاید [یعنی اجل مقدّر می‌‌شود] به تأخیر نخواهد انداخت و خداوند به آنچه که عمل می‌‌کنید آگاه است.

- ترجمه سلطانی

و (حال آنکه) خداوند هرگز نفسی را وقتی که اجل آن بیاید به تأخیر نخواهد انداخت و خداوند به آنچه که عمل می‌کنید آگاه است.

- ترجمه راستین

و خدا هرگز اجل هیچ کس را از وقتش که فرا رسد تأخیر نیفکند و خدا به هر چه کنید آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
سورهٔ ۶۴- التغابن

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

١ يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

آنچه که در آسمان‌‌ها هست و آنچه که در زمین هست خداوند را تسبیح می‌‌کنند مُلک [یعنی آنچه که شایسته است که مملوک شود] فقط برای او است و ستایش [یعنی آنچه که شایسته است که کامل با آن وصف شود] فقط برای او است و او بر هر چیزی بسیار توانا است [و قدرت دارد بر استنطاق اشیاء با تسبیح]

- ترجمه سلطانی

آنچه که در آسمان‌ها هست و آنچه که در زمین هست خداوند را تسبیح می‌کنند مُلک (آنچه که شایسته است که مملوک شود) فقط برای او است و ستایش فقط برای او است و او بر هر چیزی بسیار توانا است

- ترجمه راستین

هر چه در آسمانها و زمین است همه به تسبیح و ستایش خدا مشغولند که سلطنت ملک هستی و ستایش (اهل عالم) برای اوست و او بر هر چیز تواناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنكُمْ كَافِرٌ وَمِنكُم مُّؤْمِنٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

او کسی است که شما را خلق کرد و [بعضی] از شما کافر و [بعضی] از شما مؤمن هستید [و معنی می‌‌دهد پس کسانی از شما مؤمن به ولایت، و کسانی از شما کافر به ولایت هستید] و خداوند به آنچه که عمل می‌‌کنید بینا است

- ترجمه سلطانی

او کسی است که شما را خلق کرد و (بعضی) از شما کافر و (بعضی) از شما مؤمن هستید و خداوند به آنچه که عمل می‌کنید بینا است

- ترجمه راستین

اوست خدایی که شما را آفرید، باز شما بندگان فرقه‌ای کافر ناسپاس و بعضی مؤمن خداشناس هستید و خدا به هر چه کنید کاملاً بیناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ

آسمان‌‌ها و زمین را به حقّ خلق کرد [و اسباب آسمان‌‌ها و زمین که ایجاد شما و ابقای شما به آنها است جز بر امر حقّ و غایتی شریف متقن نمی‌‌باشد نه برای این غایات دنیّهٔ (پست) باطله که همان وصول قوای شهویّه و غضبیّه و شیطانیّه با مستلذّات آنها است پس غایات شریف خود را قطع نکنید و ذوات خویش را باطل نسازید] و به شما صورت داد و صورت‌‌های شما را نیکو کرد [تا مقرّب برای او شوید زیرا او شما را خلق کرد و به شما صورت داد مشتمل بر جمیع آنچه که در عالم امر و خلق هست بلکه بر جمیع آنچه که در عالم الهی هست، تا به طرح (افکندن) طواری (نا اهل) از وجوه ذوات خود به شأن او تعالی گردید و به عنوان احقّ به قرب او گردید پس ذوات خود را بدون وصول به غایات خود باطل نکنید] و محلّ بازگشت (سرانجام) [شما] به او است [یعنی آمادگی برای حضور نزد او را طلب کنید و برای وصول به او به أحسن وجوه مهیّا شوید]

- ترجمه سلطانی

آسمان‌ها و زمین را به حقّ خلق کرد و به شما صورت داد و صورت‌های شما را نیکو کرد و محلّ بازگشت (سرانجام) به او است

- ترجمه راستین

خدا آسمانها و زمین را به حق (و نظم احسن اتقن) آفرید و شما آدمیان را به زیباترین صورت برنگاشت، و بازگشت همه خلایق به سوی اوست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ

آنچه که در آسمان‌‌ها و زمین هست را می‌‌داند و آنچه که پنهان می‌‌کنید و آنچه که علنی می‌‌کنید را می‌‌داند و خداوند به ذات سینه‌‌های شما بسیار دانا است

- ترجمه سلطانی

آنچه که در آسمان‌ها و زمین هست را می‌داند و آنچه که پنهان می‌کنید و آنچه که علنی می‌کنید را می‌داند و خداوند به ذات سینه‌های شما بسیار دانا است

- ترجمه راستین

او آنچه را که در آسمانها و زمین است و آنچه را که شما پنهان و آشکار کنید همه را می‌داند و خدا به اسرار دلها هم داناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ أَلَمْ يَأْتِكُمْ نَبَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَبْلُ فَذَاقُوا وَبَالَ أَمْرِهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ

[ای مردمان] آیا خبر کسانی که قبلاً کفر ورزیده بودند نزد شما نیامد [پس، از احوال آنان عبرت بگیرید و از مثل افعال آنها خودداری نمایید] پس وبال امر خود را [در دنیا] چشیدند [پس از مثل افعال آنها حذر کنید] و [در آخرت] عذابی دردناک دارند

- ترجمه سلطانی

آیا خبر کسانی که قبلاً کفر ورزیده بودند نزد شما نیامد پس وبال امر خود را (در دنیا) چشیدند و (در آخرت) عذابی دردناک دارند

- ترجمه راستین

آیا حکایت حال پیشینیان که کافر شدند به شما نرسید؟که (هم در دنیا) به کیفر کردارشان رسیدند و (هم در آخرت) عذاب دردناک بر آنان مهیّاست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ ذَلِكَ بِأَنَّهُ كَانَت تَّأْتِيهِمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالُوا أَبَشَرٌ يَهْدُونَنَا فَكَفَرُوا وَتَوَلَّوا وَّاسْتَغْنَى اللَّهُ وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَمِيدٌ

آن به (سبب) این است که رسولانشان بیّنات (دلائل واضح) را نزد آنها می‌‌آوردند [همانطور که رسول شما بیّنات را نزد شما آورد] آنگاه می‌‌گفتند آیا بشری ما را هدایت کند [مثل آنچه که می‌‌گویید اگر خداوند می‌‌خواست که رسولى بفرستد حتماً ملائکه را نازل می‌‌کرد] و [مثل شما به رسولانشان] کفر ورزیدند و [آنها و از بیّنات آنها و از تدبّر دربارهٔ آن] روی گردانیدند و خداوند [از آنها] مستغنی (بی‌‌نیاز) است [یعنی خداوند در مظاهر رسولان آنها (ع) مستغنى است به این معنی که رسولان از آنها و از اعتداد (اعتناء) به آنها بی‌‌نیازند، و از قِبل آنها استعداد قبول ایمان نبوده و از قِبل رسولان دعوتی برای آنان نبوده] و خداوند [از عبادت و ایمان آوردن آنها] غنیّ و [فی نفسه] ستوده است [شناخته شود یا شناخته نشود، ستایش شود یا ستایش نشود]

- ترجمه سلطانی

آن به (سبب) این است که رسولانشان بیّنات (دلائل واضح) را نزد آنها می‌آوردند آنگاه می‌گفتند آیا بشری ما را هدایت کند و (مثل شما به رسولانشان) کفر ورزیدند و روی گردانیدند و خداوند (از آنها) مستغنی (بی‌نیاز) است و خداوند (از عبادت و ایمان آوردن آنها) غنیّ و ستوده است

- ترجمه راستین

این (عذاب) برای آن بود که رسولان آنها با ادلّه و معجزات به سویشان می‌آمدند و آنها (به تکذیب و طعن) می‌گفتند: آیا بشرهایی (مانند ما) رهنمایی ما توانند کرد؟پس کافر شدند و روی گردانیدند و البته خدا (از کفر و ایمان خلق) بی‌نیاز است که خدا غنیّ بالذّات و ستوده به جمیع صفات است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ زَعَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَن لَّن يُبْعَثُوا قُلْ بَلَى وَرَبِّي لَتُبْعَثُنَّ ثُمَّ لَتُنَبَّؤُنَّ بِمَا عَمِلْتُمْ وَذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ

کسانی که کفر ورزیده‌‌اند پنداشتند که هرگز برانگیخته نخواهند شد بگو بلی و پروردگار من حتماً شما را بر می‌‌انگیزاند سپس از آنچه که عمل کرده‌‌اید به شما حتماً خبر داده می‌‌شود سپس حتماً از آنچه که عمل کرده‌‌اید به شما خبر می‌‌دهد و آن برای خداوند آسان است

- ترجمه سلطانی

کسانی که کفر ورزیده‌اند پنداشتند که هرگز برانگیخته نخواهند شد بگو بلی و پروردگار من حتماً شما را بر می‌انگیزاند سپس از آنچه که عمل کرده‌اید به شما حتماً خبر داده می‌شود سپس حتماً از آنچه که عمل کرده‌اید به شما خبر می‌دهد و آن برای خداوند آسان است

- ترجمه راستین

کافران گمان کردند که هرگز (پس از مرگ) برانگیخته نمی‌شوند. بگو: چرا، به خدای من سوگند که البته برانگیخته می‌شوید و سپس به (نتیجه) اعمال خود آگاهتان گردانند و این کار بر خدا بسیار آسان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ

پس به خداوند [که به او برانگیخته می‌‌شوید] و رسول او [که طریق ایمان به او را به شما تعلیم می‌‌دهد] و نوری که نازل کردیم {و نور مُنزل همان ولایت علیّ (ع) است که با هر پیامبری به سرّ و با محمّد (ص) به سرّ و جهر (آشکار) بود} ایمان بیاورید [یعنی وقتی که برانگیخته می‌‌شوید پس ایمان بیاورید] {و نور آن است که به ذات خویش ظاهر و غیر خود را ظاهر کند و این حقّ الوجود است، زیرا او به ذات خود ظاهر است به حیثی که آن قدیمی‌‌ترین بدیهیّات و اوّل مدرکات است، و بعد از تعیین مفهوم همان نخستین مسؤلات (سؤال شده‌‌ها) است، و معنی مُظهر اشیاء بودن آن، این است که شیئی از اشیاء ظهوری بر مدرکی از مدارک ندارد مگر به (سبب) وجود، و وجود ظاهر به ذات خود، مُظهر برای غیر خود، همان مشیّتی است که آن فعل حقّ اوّل تعالی است و اضافت او به اشیاء و همان ولایت مطلقه است که جمیع ولایات جزئیّه حِصص (حصّه‌‌ها، قسمت‌‌ها) از آن هستند، و هر موجودی به آن موجود و هر ظاهری به آن ظاهر است، و نور را به امام قبل از اتّصال به امام تفسیر کرده‌‌اند، و آن ایمان داخل در قلب مؤمن با بیعت خاصّهٔ ولویّه است، و با این فعلیّت است که بر مؤمن سالک دقایق اخلاق او ظاهر می‌‌شود که آن باریک‌‌تر از مو و پنهان‌‌تر از راه رفتن مورچهٔ سیاه بر سنگ صاف در شب تاریک است، و مثل این شرک خفی بر او ظاهر می‌‌شود، و امثال این قبل از آن برای او ظاهر نمی‌‌شد، و برای مثل این نور و این ظهور است که مؤمن گاهی خودش را بدتر از هر بدکاری و گناهکارتر از هر گناهکاری می‌‌بیند، و گاهی بر نفس خود به اشدّ بغض غضبناک می‌‌گردد، و برای مثل این ظهور است که دنیا برای او به عنوان زندان می‌‌گردد، این همان ظهور علمی و حالی وجدانی است، و گاهی امام با صورت ملکوتی نورانیش بر سینهٔ سالک ظاهر می‌‌شود و این ظهور همان ظهور قائم (ع) در عالم صغیر است و در این هنگام است که زمین وجود سالک به نور پروردگارش روشن می‌‌شود اشراقی (روشنایی) شدیدتر از اشراق زمین عالم کبیر با نور آفتاب و برای شدّت روشنایی در آن کجی و نه ناهمواری نمی‌‌بینی و در آنروز اخبارش را حدیث می‌‌کند و سنگینی‌‌هایش را خارج می‌‌کند پس بر شما است به اتّصال به این نور، که اگر امام با صورت ملکوتی خویش بر شما ظاهر نشود پس اقّلی از ظهور رذایل و خصایل به نور او و نه اقلّی از ادراک قبح رذایل سپس انزجار از آنها و ادراک حُسن خصایل سپس رغبت در آنها و طلب برای آنها برای شما نیست} و خداوند به آنچه که عمل می‌‌کنید آگاه است

- ترجمه سلطانی

پس به خداوند و رسول او و نوری که نازل کردیم ایمان بیاورید و خداوند به آنچه که عمل می‌کنید آگاه است

- ترجمه راستین

پس به خدا ایمان آرید و به رسول او و نور علم و حکمتی که (بندگان را در آیات قرآن) فرستاده‌ایم بگروید، و (بترسید که) خدا به هر چه کنید آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ يَوْمَ يَجْمَعُكُمْ لِيَوْمِ الْجَمْعِ ذَلِكَ يَوْمُ التَّغَابُنِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ وَيَعْمَلْ صَالِـحًا يُكَفِّرْ عَنْهُ سَيِّئَاتِهِ وَيُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

روزی که شما را برای روز جمع، جمع می‌‌کند آن روز تغابن [به معنی یکدیگر را به زیان افکندن، افسوس همدیگر را خوردن، به هم حسرت خوردن] است [روز ظهور غبن مغبون (افسوس خوردن زیان دیده)، یا روز غبن (حسرت خوردن) اهل آتش به اهل جنّت در جنّت، با نزول آنها در منازل اهل آتش] و کسی که به خداوند ایمان آورد و عمل صالح کند [هر صالحى که باشد تا آنکه با عملى صالح آنچه که صحّت ایمان او است را ظاهر نماید، یا به صالحى عظیم که همان قبول ولایت با بیعت خاصّهٔ ولویّه است عمل کند] سیّئات او را از او می‌‌پوشاند و او را در جنّت‌‌هایی داخل می‌‌کند که از تحت آنها نهرها جاری می‌‌شود، در آنجا بطور ابد ماندگارند، آن رستگاری عظیم است

- ترجمه سلطانی

روزی که شما را برای روز جمع، جمع می‌کند آن روز تغابن (یکدیگر را به زیان افکندن، افسوس همدیگر را خوردن، به هم حسرت خوردن) است و کسی که به خداوند ایمان آورد و عمل صالح کند سیّئات او را از او می‌پوشاند و او را در جنّت‌هایی داخل می‌کند که از تحت آنها نهرها جاری می‌شود، در آنجا بطور ابد ماندگارند، آن رستگاری عظیم است

- ترجمه راستین

(یاد آرید) روزی که خدا همه شما را به عرصه محشر (برای حساب) جمع می‌گرداند و آن روز روز غبن و پشیمانی (بدکاران) است. و هر که به خدا ایمان آرد و نیکوکار شود خدا گناهانش بپوشد و در باغهای بهشتی که زیر درختانش نهرها جاری است داخل گرداند که در آن بهشت ابداً جاودان متنعّم باشند و این به حقیقت سعادت و رستگاری بزرگ خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ خَالِدِينَ فِيهَا وَبِئْسَ الْمَصِيرُ

و کسانی که کفر ورزیده‌‌اند و آیات ما را دروغ شمردند آنان اصحاب آتش هستند، در آن ماندگارند و بد بازگشتگاهی (سرانجامی) است

- ترجمه سلطانی

و کسانی که کفر ورزیده‌اند و آیات ما را دروغ شمردند آنان اصحاب آتش هستند، در آن ماندگارند و بد بازگشتگاهی (سرانجامی) است

- ترجمه راستین

و آنان که کافر شدند و آیات ما را تکذیب کردند آنها اهل آتش دوزخ و در آن جاودان مخلّدند و آنجا بسیار بد منزلگاهی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١ مَا أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَمَن يُؤْمِن بِاللَّهِ يَهْدِ قَلْبَهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ

مصیبتی جز به اجازۀ خداوند اصابت نمی‌‌کند {و جز برای حکمت تکمیل (کامل کردن) مؤمن نیست، و مصیبت کافر یا کفر او به استعداد سابق او و نقمت برای او می‌‌باشد} و کسی که [با بیعت عامّه] به خداوند ایمان بیاورد قلبش را [برای ایمان خاصّ و بیعت خاصّه] هدایت می‌‌کند [یا کسی که با بیعت خاصّه به خداوند ایمان می‌‌آورد قلبش را به سوی علم به اینکه اصابت مصیبت‌‌ها جز به اذن خداوند نیست هدایت می‌‌کند] و خداوند به هر چیزی دانا است [و قلوب و ایمان آن و سایر احوال آن را می‌‌داند]

- ترجمه سلطانی

مصیبتی جز به اجازۀ خداوند اصابت نمی‌کند و کسی که به خداوند ایمان بیاورد قلبش را هدایت می‌کند و خداوند به هر چیزی دانا است

- ترجمه راستین

هیچ رنج و مصیبتی (به شما) نرسد مگر به فرمان خدا، و هر که به خدا ایمان آرد خدا دلش را (به مقام عالی رضا و تسلیم) هدایت کند و خدا به همه امور عالم داناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُـولَ فَإِن تَوَلَّيْتُمْ فَإِنَّمَا عَلَى رَسُولِنَا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ

از خداوند اطاعت کنید و از رسول [در جمیع آنچه که آن دو آن را به شما گفته‌‌اند یا در خصوص ولایت علیّ (ع)] اطاعت کنید {مقصود از طاعت خداوند و رسولش (ص) در سایر آنچه که رسول او (ص) امر کرد انتهاء طاعت به قبول ولایت است، برای اینکه آن منظور از هر منظوری، و مطلوب از هر مطلوب است} پس اگر [از خداوند و رسولش] روی بگردانید [پس شینی (زشتی) از آن بر او ایراد (وارد) نمی‌‌شود] پس جز این نیست که بر [عهدهٔ] رسول ما فقط رساندن واضح است [و همانا رسالت خویش یا احکام رسالتش یا ولایت خلیفه‌‌اش را رساند]

- ترجمه سلطانی

از خداوند اطاعت کنید و از رسول اطاعت کنید پس اگر روی بگردانید پس جز این نیست که بر (عهدهٔ) رسول ما فقط رساندن واضح است

- ترجمه راستین

و فرمان خدا و هم اوامر رسول حق را اطاعت کنید که اگر روی بگردانید بر رسول ما جز تبلیغ رسالت (و اتمام حجت) با بیان روشن تکلیفی نخواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ

الله، خدایی جز او نیست و مؤمنین تنها باید بر خداوند توکّل کنند

- ترجمه سلطانی

الله، خدایی جز او نیست و مؤمنین تنها باید بر خداوند توکّل کنند

- ترجمه راستین

خدای یکتاست که جز او خدایی نیست و تنها بر خدا اهل ایمان توکل باید کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ مِنْ أَزْوَاجِكُمْ وَأَوْلَادِكُمْ عَدُوًّا لَّكُمْ فَاحْذَرُوهُمْ وَإِن تَعْفُوا وَتَصْفَحُوا وَتَغْفِرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ

{اشتغال به کثرات بطور مطلق به عنوان مانع برای قلب از توجّه به خداوند و اشتغال به طریق ولایت است و ایمان به نور که همان ولایت می‌‌باشد امری مهم مرغوبً فیه می‌‌باشد، و اشتغال به آنچه که قلب از کثرات متعلّقاً به می‌‌باشد خصوصاً ازواج و اولاد که برای شدّت تعلّق قلب به آن دو شدیدترین منع و بیشترین تأثیر در آنباره می‌‌باشند به مؤمنین از روی لطف به آنها نداء داد و آنان را از تعلّق به آن دو تحذیر نمود، سپس آنها را به عطوفت بر آن دو امر نمود و فرمود:} ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید همانا [بعضی] از ازواج شما و اولاد شما دشمن شما هستند [یعنی که بعضی از اولاد و ازواج در امر آخرت شما معین (کمک کننده) می‌‌باشند و در آن دوستدار شما می‌‌باشند، لکن بعضی دیگر در امر آخرت شما دشمنان شما می‌‌باشند] پس از آنها حذر کنید [و در جهت رضای آنها با امر خداوند مخالفت نکنید و لکن آنها را به خودشان رها نکنید و برای آنها نزد خداوند دعاء کنید و از خداوند برای آنها طلب مغفرت نمایید] و اگر [از بدی‌‌های آنها] عفو کنید و [با تطهیر قلوب از حقد (کینهٔ پنهان در دل) بر آنها] پاک کنید و بیامرزید [خداوند بر شما می‌‌آمرزد و به شما رحم می‌‌کند، یا بر شما و بر آنها می‌‌آمرزد و به شما و به آنها رحم می‌‌کند] زیرا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید همانا (بعضی) از ازواج شما و اولاد شما دشمن شما هستند پس از آنها حذر کنید و اگر عفو کنید و (قلب را) پاک کنید و بیامرزید پس همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است

- ترجمه راستین

الا ای اهل ایمان، زنان و فرزندان شما هم برخی (که شما را از طاعت و جهاد و هجرت در دین باز دارند) دشمن شما هستند، از آنان حذر کنید، و اگر (از عقاب آنها پس از توبه آنان) عفو و آمرزش و چشم‌پوشی کنید خدا هم (در حق همه شما) بسیار آمرزنده و مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥ إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلَادُكُمْ فِتْنَةٌ وَاللَّهُ عِندَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ

جز این نیست که اموال شما و اولاد شما [که خداوند امر به حفظ آنان کرده است] به عنوان فتنه [یعنی به عنوان اختبار (امتحان) یا فساد یا به عنوان عذاب برای شما] هستند و خداوند است که پاداشی بزرگ تنها نزد او است [برای کسی که طاعت خداوند را بر محبّت اموال و اولاد برگزیده است، یا برای کسی که آن دو را به امر خداوند و توجّه به آن دو برای خداوند حفظ نمود و مشقّت‌‌های حفظ آن دو و مشقّت‌‌های تربیت اولاد و تنمیهٔ (نموّ دادن) اموال را برای خداوند تحمّل نمود]

- ترجمه سلطانی

جز این نیست که اموال شما و اولاد شما به عنوان فتنه (امتحان) هستند و خداوند است که پاداشی بزرگ تنها نزد او است

- ترجمه راستین

به حقیقت، اموال و فرزندان شما اسباب فتنه و امتحان شما هستند (چندان به آنها دل نبندید) و (بدانید که) نزد خدا اجر عظیم (بهشت ابد) خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦ فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَاسْمَعُوا وَأَطِيعُوا وَأَنفِقُوا خَيْرًا لِّأَنفُسِكُمْ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

و با آنچه که استطاعت دارید {زیرا خداوند نفسی را جز به وُسع آن تکلیف نمی‌‌کند} [در تعلّق قلب به کثرات و در ترک کثرات و طرح (دور انداختن) آنها و در انتقام از ازواج و اولاد یا حقد نسبت به آنها، یا وقتی که خداوند است که پاداش بزرگ نزد او می‌‌باشد پس در جمیع اوامر او و نواهی او] از خداوند پروا کنید و [از او اوامر او و نواهی او را بر زبان‌‌های خلفایش] بشنوید و اطاعت کنید [از رسول او (ص)] و [از اموال خود و اعراض خود و قوای خود و نسبت دادن افعال و اوصاف به خودتان و انانیّاتتان] انفاق کنید که برای خود شما بهتر است و کسانی که از بخل نفس خود محفوظ شده‌‌اند پس آنان همان رستگاران هستند

- ترجمه سلطانی

و با آنچه که استطاعت دارید از خداوند پروا کنید و بشنوید و اطاعت کنید (از رسول او) و انفاق کنید که برای خود شما بهتر است و کسانی که از بخل نفس خود محفوظ شده‌اند پس آنان همان رستگاران هستند

- ترجمه راستین

پس تا بتوانید خدا ترس و پرهیزکار باشید و (سخن حق) بشنوید و اطاعت کنید و از مال خود برای (ذخیره آخرت) خویش (به فقیران) انفاق کنید. و کسانی که از خوی لئامت و بخل نفس خود محفوظ مانند آنها به حقیقت رستگاران عالمند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧ إِن تُقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعِفْهُ لَكُمْ وَيَغْفِرْ لَكُمْ وَاللَّهُ شَكُورٌ حَلِيمٌ

اگر با قرضی نیک به خداوند قرض بدهید آن را برای شما مضاعف می‌‌کند و بر شما می‌‌آمرزد و خداوند بسیار سپاسگزار [است و مقتضای شکور بودن او این است که برای مُقرض عوض قرضش را مضاعف می‌‌کند] و بردبار است [که در مؤاخذت کسی که قرض ندهد عجله نمی‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

اگر با قرضی نیک به خداوند قرض بدهید آن را برای شما مضاعف می‌کند و بر شما می‌آمرزد و خداوند بسیار سپاسگزار و بردبار است

- ترجمه راستین

اگر به خدا (یعنی بندگان محتاج خدا) قرض نیکو دهید خدا برای شما چندین برابر گرداند و هم از گناه شما در گذرد و خدا بر شکر و احسان خلق نیکو پاداش دهنده است و (بر گناهشان) بسیار بردبار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨ عَالِـمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

دانای غیب و شهادت غالب و حکیم است.

- ترجمه سلطانی

دانای غیب و شهادت غالب و حکیم است.

- ترجمه راستین

او دانای عوالم غیب و شهود و سلطان مقتدر ملک وجود و آگاه از صلاح نظام آفرینش است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای