حزب شمارهٔ ۱۲


سورهٔ ۳- آل ‏عمران

٥٢ فَلَمَّا أَحَسَّ عِيسَى مِنْهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصَارِي إِلَى اللَّهِ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ نَحْنُ أَنصَارُ اللَّهِ آمَنَّا بِاللَّهِ وَاشْهَدْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ

پس چون عیسی [بعد از آنکه آنها را به سوی خداوند دعوت کرد و حجّت را بر آنان تمام نمود] از آنها کفر را احساس (ادراک) کرد گفت: چه کسانی یاری کنندهٔ من به سوی خداوند هستند؟ [یا چه کسی با خداوند مرا برای اظهار دین و اعلان (علنی کردن) آن یاری می‌‌کند؟] حواریّین گفتند: ما انصار (یاری کنندگان) خداوند هستیم به خداوند ایمان آوردیم و شهادت بدِه به اینکه ما مسلمان (تسلیم شده، منقاد، مطیع) هستیم

- ترجمه سلطانی

پس چون عیسی از آنها کفر را احساس (ادراک) کرد گفت: چه کسانی یاری کنندهٔ من به سوی خداوند هستند؟ حواریّین گفتند: ما انصار خداوند هستیم به خداوند ایمان آوردیم و شهادت بدِه به اینکه ما مسلمان (تسلیم شده) هستیم

- ترجمه راستین

پس چون عیسی به یقین دریافت که قوم ایمان نخواهند آورد، گفت: کیست که با من دین خدا را یاری کند؟حواریّون (شاگردان خاص او) گفتند: ما یاری کنندگان دین خداییم، به خدا ایمان آورده‌ایم، و گواهی ده که ما تسلیم فرمان اوییم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٣ رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنزَلْتَ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُـولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ

[ای] پروردگار ما، ما ایمان آوردیم به آنچه که [بر عیسی] نازل کرده‌‌ای و از رسول [یعنی از عیسی (ع)] تبعیّت کردیم پس ما را با شاهدان بنویس

- ترجمه سلطانی

(ای) پروردگار ما، ما ایمان آوردیم به آنچه که (بر عیسی) نازل کرده‌ای و از رسول (عیسی (ع)) تبعیّت کردیم پس ما را با شاهدان بنویس

- ترجمه راستین

پروردگارا ما به کتابی که فرستادی ایمان آورده و از رسول تو پیروی کردیم، نام ما را در صحیفه اهل یقین ثبت فرما.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٤ وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ

و [یهود که عیسی (ع) از آنها کفر را احساس کرده بود برای قتل او] مکر کردند و خداوند هم مکر کرد و خداوند بهترین مکر کنندگان است

- ترجمه سلطانی

و (یهود) مکر کردند و خداوند هم مکر کرد و خداوند بهترین مکر کنندگان است

- ترجمه راستین

یهود با خدا مکر کردند و خدا هم در مقابل با آنها مکر کرد، و خدا از همه بهتر تواند مکر کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٥ إِذْ قَالَ اللَّهُ يَاعِيسَى إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا وَجَاعِلُ الَّذِينَ اتَّبَعُوكَ فَوْقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأَحْكُمُ بَيْنَكُمْ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ

آنوقت که خداوند فرمود ای عیسی همانا من میرانندهٔ تو هستم [یعنی قابض (قبض کننده) تو از زمین هستم به حیثی که دیگران بدون قبض روح تو به چیزی از تو دست نَیازند] و تو را به سوی خود (به آسمانم) بالا برنده‌‌ام و تو را پاک کننده‌‌ام از کسانی که کفر ورزیده‌‌اند [ز لوث مجاورت آنها و معاشرت با آنان یا از منقصت (عیبناکی) قصد آنان و قتلشان تو را] و کسانی که از تو تبعیّت کرده‌‌اند را فوق کسانی [از یهود تکذیب کننده و غیر آنان] که [به تو] کفر ورزیده‌‌اند قرار دهنده‌‌ام [و امّا مسلمین پس همانا آنها غیر تکذیب کنندگان او و غیر کافران به او هستند بلکه آنان کسانی هستند که حقیقتاً در اِخبار او به بعثت محمّد (ص) از او تبعیّت کردند] تا روز قیامت سپس محلّ رجوع شما [ای عیسی و تابعین تو و تکذیب کنندگان تو] من هستم آنگاه بین شما حکم می‌‌کنم در آنچه که در آن اختلاف می‌‌کردید

- ترجمه سلطانی

آنوقت که خداوند فرمود ای عیسی همانا من میرانندهٔ تو هستم و تو را به سوی خود بالا برنده‌ام و تو را پاک کننده‌ام از کسانی که کفر ورزیده‌اند و کسانی که از تو تبعیّت کرده‌اند را فوق کسانی که کفر ورزیده‌اند قرار دهنده‌ام تا روز قیامت سپس محلّ رجوع شما من هستم آنگاه بین شما حکم می‌کنم در آنچه که در آن اختلاف می‌کردید

- ترجمه راستین

(به یاد آر) وقتی که خدا فرمود: ای عیسی، همانا من (روح) تو را قبض نموده و به سوی (آسمان قرب) خود بالا برم و تو را پاک و منزّه از (معاشرت و آلایش) کافران گردانم و پیروان تو را بر کافران تا روز قیامت برتری دهم، آن گاه بازگشت شما به سوی من خواهد بود، پس (به حق) حکم کنم در آنچه بر سر آن با هم به نزاع بر می‌خاستید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٦ فَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَأُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا شَدِيدًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ

و امّا کسانی که کفر ورزیده‌‌اند پس آنها را با عذابی شدید در دنیا و در آخرت عذاب می‌‌کنم و [هیچ] یاری کننده‌‌ای [نه در دنیا و نه در آخرت] ندارند

- ترجمه سلطانی

و امّا کسانی که کفر ورزیده‌اند پس آنها را با عذابی شدید در دنیا و در آخرت عذاب می‌کنم و (هیچ) یاری کننده‌ای ندارند

- ترجمه راستین

پس آن گروهی را که کافر شدند به عذابی سخت در دنیا و آخرت معذّب گردانم، و (برای نجاتشان) هیچ کس به آنها مدد و یاری نخواهد کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٧ وَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِـمِينَ

و امّا کسانی که ایمان آورده‌‌اند و عمل صالح کردند پس پاداش‌‌هایشان را [در دنیا و در آخرت] به آنها وفا (بطور کامل اداء) می‌‌کند و خداوند ظالمان را دوست نمی‌‌دارد (بُغض می‌‌دارد)

- ترجمه سلطانی

و امّا کسانی که ایمان آورده‌اند و عمل صالح کردند پس پاداش‌هایشان را به آنها وفا (بطور کامل دادن) می‌کند و خداوند ظالمان را دوست نمی‌دارد

- ترجمه راستین

اما آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند، خدا اجر تمام و کامل به آنها عطا کند، و خدا هرگز ستمکاران را دوست نمی‌دارد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٨ ذَلِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الْآيَاتِ وَالذِّكْرِ الْحَكِيمِ

آنها از آیات و ذکر حکیم هستند {مراد از آیات، آیات تدوینی یا آیات عظام از انبیاء مذکورین و مادر مریم و مریم و زکرّیا و یحیی (ع) و عیسی (ع) و فرزندان مذکورهٔ آنان است} که آنها را بر تو می‌‌خوانیم

- ترجمه سلطانی

آنها از آیات و ذکر حکیم هستند که آنها را بر تو می‌خوانیم

- ترجمه راستین

این سخنان که بر تو می‌خوانیم از آیات الهی و ذکر حکمت آموز است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٩ إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ

همانا مَثل عیسی نزد خداوند مانند مَثل آدم است [پس تعجّبی در خلق او بدون پدر نیست، برای اینکه آدم (ع) بدون پدر و مادر خلق شد و آنان به آن اقرار می‌‌کنند با اینکه آن غریبتر است] او را از خاک خلق کرد سپس به او (آدم) گفت [بشری تمام] باش آنگاه شد

- ترجمه سلطانی

همانا مَثل عیسی نزد خداوند مانند مَثل آدم است که او را از خاک خلق کرد سپس به او گفت باش آنگاه شد

- ترجمه راستین

همانا مثل (خلقت) عیسی به امر خدا مثل خلقت آدم است که او را از خاک بساخت، سپس بدان خاک گفت: (بشری به حد کمال) باش، همان دم چنان گشت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٠ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُن مِّنَ الْمُمْتَرِينَ

[این مذکور از خلق عیسی بدون پدر و نبودن او از سفاح یا از پدر و مخلوق بودن او برای خداوند نه به عنوان اله، آن] حقّ از پروردگار تو است پس [در توحید خداوند به سبب قول ایشان که او سوّمین از سه است، و نه در رسالتت به انکار آنها رسالت تو را، و نه در امر عیسی (ع) به قول آنها که او ولد از پدر یا از سفاح است یا که او ربّ است یا که او پسر خدا است] از تردید کنندگان مباش

- ترجمه سلطانی

حقّ از پروردگار تو است پس از تردید کنندگان مباش

- ترجمه راستین

سخن حق همان است که از جانب خدا به تو رسید، مبادا هیچ گاه در آن شکّ کنی!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦١ فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ

و بعد از آنچه از علم که نزد تو آمد [نه بعد از آنچه که آن را کسب کردی] پس به کسی که در آن [یعنی دربارهٔ عیسی (ع) یا دربارهٔ حقّى که از پروردگارت است از توحید و رسالت تو و خلق عیسى (ع) و به نفخ از خدا بودن او بدون سفاح و بدون پدر و دربارهٔ بودن او به عنوان بنده نه پروردگار] بر تو احتجاج کرد بگو: بیائید [به سوی ما یا به سوی اجتماع مردم تا آنکه ما بر حجّتى فارقه (فرق گذارنده) که احدی هنگام مشاهدهٔ آن در غالب و مغلوب و محقّ و مبطل شکّ نکند، بیاییم] تا فرزندانمان و فرزندانتان و زنان ما و زنان شما و خود ما و خود شما را فرا خوانیم سپس [به زاری] دعاء کنیم و [با دعایمان] لعنت (طرد کردن و دور کردن) خداوند [از رحمتش] را بر دروغ‌‌گویان قرار دهیم {این آیه از مدلّل‌‌ترین دلائل بر صدق محمّد (ص) در نبوّتش و بر شرافت کسانی است که آنها را برای مباهله (به هم نفرین کردن) آورد و بودن آنها عزیزترین اهل او و اصحاب او است، و بین فریقین اختلافی نیست که او (ص) سوای حسنین (ع) و فاطمه (ع) و علیّ (ع) احدی را با خود به مباهله نیاورد}

- ترجمه سلطانی

و بعد از آنچه که از علم نزد تو آمد پس به کسی که در آن بر تو احتجاج (اعتراض) کرد بگو: بیائید تا فرزندانمان و فرزندانتان و زنان ما و زنان شما و خود ما و خود شما را بخوانیم سپس (به زاری) دعاء کنیم و (با دعایمان) لعنت خداوند را بر دروغ‌گویان قرار دهیم

- ترجمه راستین

پس هر کس با تو درباره عیسی در مقام مجادله برآید بعد از آنکه به احوال او آگاهی یافتی، بگو: بیایید ما و شما فرزندان و زنان و کسانی را که به منزله خودمان هستند بخوانیم، سپس به مباهله برخیزیم (در حق یکدیگر نفرین کنیم) تا دروغگویان (و کافران) را به لعن و عذاب خدا گرفتار سازیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٢ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

که این [مذکور از خبر عیسی (ع) و حمل مریم (ع) او را و تولّد او تا آخر آنچه که در حقّ او ذکر شد] قطعاً همان قصّه سرایی حقّ است [که باطل آن را مشوب (آلوده) نمی‌‌کند] و خدایی جز الله نیست [یعنی این همان حقّ است نه آنچه که آن را در حقّ او (عیسی) گفته‌‌اند و از جملهٔ آنچه که آن را گفته‌‌اند این است که او خدا است و اینکه او سوّمین از سه است و حال آنکه خدایی جز الله نیست] و همانا خداوند البتّه او چیره‌‌ای [غالبی که از مرادش منع نمی‌‌شود و در علمش و عملش] حکیم است [و این اوصاف منحصره در الله است، پس خدایی جز الله نیست نه عیسی (ع) چه به عنوان متفرد یا به عنوان مشارک]

- ترجمه سلطانی

که این قطعاً همان قصّه سرایی حقّ است و خدایی جز الله نیست و همانا خداوند البتّه او چیره و حکیم است

- ترجمه راستین

این داستان به حقیقت سخن حق است، و جز آن خدای یکتا خدایی نیست، و همانا خداست که (بر همه کار) توانا و (به حقایق) داناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٣ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ

پس اگر [این محاجّه کنندگان از تو یا از دین تو یا از قصص عیسى (ع)] روی گردانیدند پس قطعاً خداوند به مفسدان [یعنی آنها] دانا است

- ترجمه سلطانی

پس اگر روی گردانیدند پس قطعاً خداوند به مفسدان دانا است

- ترجمه راستین

پس اگر روی از حق بگردانند (باید بترسند که) خدا از (کردار) مفسدان آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٤ قُلْ يَاأَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللَّهِ فَإِن تَوَلَّوْا فَقُولُوا اشْهَدُوا بِأَنَّا مُسْلِمُونَ

[ای محمّد] بگو: ای اهل کتاب [از اختلاف و شقاق (چند دستگی)] بسوی [اتّفاق و اجتماع در] کلمه‌‌ای که بین ما و شما یکسان است [که همان توحید خداوند در عبادت و در آلهت و در طاعت است] بیایید تا [به خلاف عبادت کنندگان عُزیر از یهود به اعتقاد اینکه او پسر خدا است، و عبادت کنندگان مسیح از نصاری به اعتقاد اینکه او خدا یا که او پسر خدا است] جز خداوند را عبادت نکنیم و [به خلاف کسانی از نصاری که گفتند: خداوند سوّمین از سه است] چیزی را در [خداوندگاری] با او شریک نکنیم و بعضی از ما بعضی دیگر را غیر خداوند به عنوان ارباب [در طاعت] نگیرد [به خلاف کسانی که احبار و رهبان و رؤساء را در انقیاد و طاعت دو ثابت بعضاً غیر از خداوند به عنوان ارباب گرفتند، یا ربوبیّت آنها را ناشئه از غیر الله، یا بدون اذن خداوند گرفتند] پس اگر [از اتّفاق با شما در کلمه] روی گردانیدند پس [تبجّح (بالیدن، شادمانی کردن) کنید و تفاخر کنید به انقیاد از این کلمه و به کسی که از انقیاد روی گرداند] بگوئید [بر ما] شهادت دهید به اینکه ما تسلیم شده [و منقاد (فرمانبردار) بر این کلمه] هستیم

- ترجمه سلطانی

بگو: ای اهل کتاب بسوی کلمه‌ای که بین ما و شما یکسان است بیایید که جز خداوند را عبادت نکنیم و چیزی را با او شریک نکنیم و بعضی از ما بعضی دیگر را غیر خداوند به عنوان ارباب نگیرد پس اگر روی گردانیدند پس بگوئید شهادت دهید به اینکه ما تسلیم شده هستیم

- ترجمه راستین

بگو: ای اهل کتاب، بیایید از آن کلمه حق که میان ما و شما یکسان است پیروی کنیم که به جز خدای یکتا را نپرستیم، و چیزی را با او شریک قرار ندهیم، و برخی برخی را به جای خدا به ربوبیّت تعظیم نکنیم. پس اگر از حق روی گردانند بگویید: شما گواه باشید که ما تسلیم فرمان خداوندیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٥ يَاأَهْلَ الْكِتَابِ لِـمَ تُحَاجُّونَ فِي إِبْرَاهِيمَ وَمَا أُنزِلَتِ التَّوْرَاةُ وَالْإِنجِيلُ إِلَّا مِن بَعْدِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ

ای اهل کتاب چرا دربارهٔ ابراهیم [در شریعت او و ملّت (آئین) او و اینکه او بر چه ملّتی بوده] احتجاج می‌‌کنید و (حال آنکه) تورات و انجیل نازل نشدند مگر بعد از او [یعنی اینکه ملّت تهوّد (یهودیگری) و شریعتش از تورات و تقریباً هزار سال بعد از ابراهیم نازل شد و شریعت تنصّر (نصرانیگری) از انجیل بود و تقریباً دو هزار سال بعد از او نازل شد] آیا پس تعقّل نمی‌‌کنید [که این ادّعاء برهان بطلانش با آن است و عاقل مثل آن را مدّعی نمی‌‌شود]

- ترجمه سلطانی

ای اهل کتاب چرا دربارهٔ ابراهیم محاجّه می‌کنید و (حال آنکه) تورات و انجیل نازل نشدند مگر بعد از او آیا پس تعقّل نمی‌کنید

- ترجمه راستین

ای اهل کتاب، چرا در آیین ابراهیم با یکدیگر مجادله می‌کنید (که هر یک او را به خود نسبت می‌دهید) ؟! در صورتی که تورات و انجیل شما فرستاده نشد مگر بعد از ابراهیم؛ آیا تعقل نمی‌کنید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٦ هَاأَنتُمْ هَـؤُلَاءِ حَاجَجْتُمْ فِيمَا لَكُم بِهِ عِلْمٌ فَلِمَ تُحَاجُّونَ فِيمَا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

هان شما همانانی هستید که در آنچه که [دربارهٔ امر موسی (ع) و شریعت او و امر عیسی (ع) و شریعتش] به آن علم دارید احتجاج می‌‌کنید پس چرا در آنچه که [دربارهٔ امر ابراهیم و شریعتش] به آن علم ندارید احتجاج می‌‌کنید و خداوند می‌‌داند [و به پیامبرش تعلیم می‌‌دهد] و (حال آنکه) شما نمی‌‌دانید [پس محاجّۀ شما با رسول محاجّۀ جاهل با عالم است]

- ترجمه سلطانی

هان شما همانانی هستید که در آنچه که به آن علم دارید محاجّه می‌کنید پس چرا در آنچه که به آن علم ندارید محاجّه می‌کنید و خداوند می‌داند و (حال آنکه) شما نمی‌دانید

- ترجمه راستین

گیرم در آنچه می‌دانید شما را مجادله روا باشد، چرا در آنچه علم ندارید جدل و گفتگو به میان آورید؟! و خدا (همه چیز را) می‌داند و شما نمی‌دانید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٧ مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِن كَانَ حَنِيفًا مُّسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ

ابراهیم یهودی و نه نصرانی نبود و لکن حنیف (حقگرا، راستین) و مسلم (منقاد بر خداوند، صابر، دارای سلامت از عیوب نفس) بود و از مشرکین نبود {برای اینکه مشرکین مکّه ادّعاء می‌‌کردند که ملّتشان ملّت ابراهیم (ع) است}

- ترجمه سلطانی

ابراهیم یهودی و نه نصرانی نبود و لکن حنیف (حقگرا، راستین) و مسلم بود و از مشرکین نبود

- ترجمه راستین

ابراهیم به آیین یهود و نصاری نبود، لیکن به دین حنیف توحید و اسلام بود و هرگز از آنان که به خدا شرک آورند نبود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٨ إِنَّ أَوْلَى النَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا النَّبِيُّ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُؤْمِنِينَ

همانا نزدیک‌‌ترین مردم [و احقّ آنها] به ابراهیم البتّه کسانی هستند که [در زمان او و بعد از او تا بقای امّتش] از او و از این پیامبر تبعیّت می‌‌کنند و کسانی که [با بیعت عامّه بر دست او] ایمان (اسلام) آوردند [اولی (نزدیکتر) به او هستند و نزدیک‌‌ترین مردم به انبیاء عامل‌‌ترین آنها به آنچه که آن را آورده‌‌اند هستند] و خداوند ولیّ مؤمنان است

- ترجمه سلطانی

همانا نزدیک‌ترین مردم به ابراهیم البتّه کسانی هستند که از او و از این پیامبر تبعیّت می‌کنند و کسانی که ایمان آوردند (تولی به او هستند) و خداوند ولیّ مؤمنان است

- ترجمه راستین

نزدیکترین مردم به ابراهیم کسانی هستند که از او پیروی کنند و این پیغمبر و امّتش که اهل ایمانند؛ و خدا دوستدار و سرپرست مؤمنان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٩ وَدَّت طَّائِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يُضِلُّونَكُمْ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ

طایفه‌‌ای [اندک] از اهل کتاب دوست داشتند که شما را گمراه کنند و (حال آنکه) گمراه نمی‌‌کنند مگر خودشان را و نمی‌‌فهمند [زیرا فرد گمراه کننده وقتی که بخواهد که دیگری را گمراه کند گمراهی خودش شدّت می‌‌یابد پس او با گمراه کردن دیگری خودش را گمراه می‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

طایفه‌ای (اندک) از اهل کتاب دوست داشتند که شما را گمراه کنند و (حال آنکه) گمراه نمی‌کنند مگر خودشان را و نمی‌فهمند

- ترجمه راستین

گروهی از اهل کتاب انتظار و آرزوی آن دارند که شما را گمراه کنند، و گمراه نمی‌کنند مگر خودشان را، و (این را) نمی‌فهمند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٠ يَاأَهْلَ الْكِتَابِ لِـمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ

ای اهل کتاب چرا به آیات [تدوینی ثابتهٔ] خداوند [در تورات و انجیل و قرآن در نعت (وصف نیک) محمّد (ص) و وصیّ او (ع) یا آیات تکوینی ثابتهٔ او در عالم کبیر از موسی (ع) و عیسی (ع) و محمّد (ص)، یا ثابته در عالم صغیر از عقول زاجره (مانع شونده) از اتّباع از هوی و واردات زاجره و مرغبّه (ترغیب کننده)] کفر می‌‌ورزید و (حال آنکه) شما شهادت می‌‌دهید (مشاهده می‌‌کنید یا حاملان بر شهادت هستید)

- ترجمه سلطانی

ای اهل کتاب چرا به آیات کفر می‌ورزید و (حال آنکه) شما شهادت می‌دهید (مشاهده می‌کنید)

- ترجمه راستین

ای اهل کتاب، چرا به آیات خدا کافر شوید و حال آنکه شما به صدق آن گواهید؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧١ يَاأَهْلَ الْكِتَابِ لِـمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ

ای اهل کتاب چرا حقّ را با باطل ملبّس (مخلوط) می‌‌کنید و حقّ را کتمان می‌‌کنید و (حال آنکه) شما [حقّ را یا لُُبس و کتمان را] می‌‌دانید [یا حال آنکه شما علماء هستید]

- ترجمه سلطانی

ای اهل کتاب چرا حقّ را با باطل ملبّس (مخلوط) می‌کنید و حقّ را کتمان می‌کنید و (حال آنکه) شما می‌دانید

- ترجمه راستین

ای اهل کتاب، چرا حق را به باطل مشتبه سازید (تا چراغ حق را به باد شبهات خاموش کنید) و حق را پوشیده می‌دارید در صورتی که (به حقّانیّت آن) آگاهید؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٢ وَقَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُوا بِالَّذِي أُنزِلَ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُوا آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ

و طایفه‌‌ای [اندک] از اهل کتاب [با حیله‌‌های شیطانی] گفتند: در آغاز روز به آنچه که بر کسانی که ایمان آورده‌‌اند نازل شده ایمان آورید [تا در قلوب کسانی که ایمان آورده‌‌اند از انکار و القاء شبهه متمکّن کنید] و در آخر آن (روز) کفر بورزید تا شاید که آنها (مسلمین) رجوع کنند (بازگردند)

- ترجمه سلطانی

و طایفه‌ای (اندک) از اهل کتاب گفتند: در آغاز روز به آنچه که بر کسانی که ایمان آورده‌اند نازل شده ایمان آورید و در آخر آن (روز) کفر بورزید تا شاید که آنها (مسلمین) بازگردند

- ترجمه راستین

و گروهی از اهل کتاب گفتند: به دین و کتابی که برای مسلمانان نازل شده اول روز ایمان آرید و آخر روز کافر شوید، شاید (به این حیله) آنها نیز (از اسلام) برگردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٣ وَلَا تُؤْمِنُوا إِلَّا لِـمَن تَبِعَ دِينَكُمْ قُلْ إِنَّ الْهُدَى هُدَى اللَّهِ أَن يُؤْتَى أَحَدٌ مِّثْلَ مَا أُوتِيتُمْ أَوْ يُحَاجُّوكُمْ عِندَ رَبِّكُمْ قُلْ إِنَّ الْفَضْلَ بِيَدِ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ

و [کلام این طایفه را] باور نکنید مگر از کسی که از دین شما تبعیّت کرده، بگو همانا هدایت [حقیقی] هدایت خداوند [یعنی اعتقاد] است که به کسی مثل آنچه [از کتاب و شریعت] که به شما داده شد داده می‌‌شود، یا نزد پروردگار شما بر شما احتجاج (اعتراض) می‌‌کنند، [به اهل کتاب] بگو: [که فضل خداوند به دستان شما نیست تا با حیله‌‌های خود آن را بدهید یا مانع آن بشوید] همانا فضل (اعمّ از کتاب و حکمت و رسالت و نبوّت و هدایت و سعهٔ در صدر و در دنیا) به دست خداوند است آن را به کسی که می‌‌خواهد می‌‌دهد و خداوند [در فضل خود] دارای وسعت است [و با دادن آن به موسی (ع) و عیسی (ع) و امّت آن دو نفادی (نیست شدنی) نیست تا آن را به غیر آن دو ندهد چنانکه پنداشتید و ادّعاء نمودید] و [به کسی که برای ایتای او اهل باشد] دانا است [پس هر آنکه اهلیّت بر او یافت به او عطاء می‌‌کند و اگرچه شما از آن اکراه دارید]

- ترجمه سلطانی

و باور نکنید (کلام این طایفه را) مگر از کسی که از دین شما تبعیّت کرده، بگو همانا هدایت (حقیقی) هدایت خداوند است که به کسی مثل آنچه که به شما داده شد داده می‌شود، یا نزد پروردگار شما بر شما احتجاج (اعتراض) می‌کنند، بگو: همانا فضل به دست خداوند است آن را به کسی که می‌خواهد می‌دهد و خداوند دارای وسعت و دانا است

- ترجمه راستین

و ایمان نیاورید مگر به آن کس که پیرو دین شما باشد-بگو: راه سعادت آن است که خدا بنماید-تا مبادا معلوم شود که به امتی دیگر نیز مانند شریعت شما عطا می‌گردد، یا بتوانند با شما نزد پروردگار احتجاج کنند. بگو: فضل و رحمت به دست خداست، به هر که خواهد عطا کند، و خدا را رحمت بی‌منتهاست و به همه امور داناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٤ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ

رحمت (ولایت) خود را به کسی که بخواهد اختصاص می‌‌دهد و خداوند دارای فضل عظیم است [به حیثی که نفاد (نیست و نابود شدن) در فضل او و نه بخل در اعطای او برایش نیست] {فضل عبارت از رسالت و قبول آن با بیعت عامّهٔ نبویّه و قبول دعوت ظاهره می‌‌باشد و رحمت عبارت از ولایت و قبول آن با بیعت خاصّهٔ ولویّه و قبول دعوت باطنه است}

- ترجمه سلطانی

رحمتش را به کسی که بخواهد اختصاص می‌دهد و خداوند دارای فضل عظیم است

- ترجمه راستین

هر که را مشیّت او تعلّق بگیرد مخصوص به فضل و رحمت خود گرداند، و خدا را فضل و رحمت بی‌منتهاست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٥ وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لَّا يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلَّا مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَائِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الْأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُـولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ

و از اهل کتاب [کسانی هستند که با حیل شیطانی حیله می‌‌کنند و از آنها کسانی هستند که از حیل سالم می‌‌باشند، و از اهل کتاب در مقام امانت و خیانت] کسانی هستند که اگر آنها را در مالی زیاد امین قرار دهی آن را به تو اداء می‌‌کنند و از آنها کسانی هستند که اگر دیناری را به امانت به آنها بسپاری آن را به تو اداء نمی‌‌کنند مگر مادام بر او قائم باشی (بپا ایستی)، آن [مذکور از عدم اداء] به این [سبب] است که آنها در [حقّ] امّی‌‌ها [در حقوق غیر اهل کتاب] گفتند مسؤولیتی (عقوبتی) بر ما نیست و بر خداوند دروغ می‌‌گویند [یعنی با گفتارشان این را بر خداوند تعلیق می‌‌کنند]، و (حال آنکه) آنها می‌‌دانند [که آن دروغ است] {این تعریض به امّت و آنچه است که آن را بعد از وفات رسول (ص) احداث کردند از اختلاف و انکار هر فرقه حرمت دیگری را چنانکه آن در زمان ما بین منتحلین بر تشیّع و مقرّین به ائمّهٔ اثنی عشر واقع است حیثی که بعضی بعضی دیگر را تکفیر می‌‌نمایند و لعن می‌‌کنند و اموالشان و خونشان و فروج محصنات (زنان شوهردار) از زنانشان را حلال می‌‌شمارند با ادّعاء کردن این کلّی که مخالف با مذهب ما در نفسش و مالش و عِرضش حرمت ندارد}

- ترجمه سلطانی

و از اهل کتاب کسانی هستند که اگر آنها را در مالی زیاد امین قرار دهی آن را به تو اداء می‌کنند و از آنها کسانی هستند که اگر به آنها دیناری را به امانت بسپاری آن را به تو اداء نمی‌کنند مگر مادام بر او قائم باشی (بپا ایستی)، آن به این (سبب) است که آنها در (حقّ) امّی‌ها (در حقوق غیر اهل کتاب) گفتند مسؤولیتی (عقوبتی) بر ما نیست و بر خداوند دروغ می‌گویند، و (حال آنکه) آنها می‌دانند

- ترجمه راستین

بعضی از اهل کتاب (به آن حد درستکارند که) اگر مال بسیار به آنها بسپاری ردّ امانت کنند، و برخی دیگر از اهل کتاب (تا آن اندازه نادرستند که) اگر یک دینار به او امانت دهی رد نکنند جز آنکه بر مطالبه آن سخت‌گیری کنی، از این رو که گویند: برای ما (پیروان تورات) به هر وسیله خوردن مال امیّان (غیر اهل تورات) گناهی ندارد، و این سخن را به دروغ به خدا نسبت دهند در صورتی که می‌دانند (که به خدا نسبت دروغ می‌دهند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٦ بَلَى مَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ وَاتَّقَى فَإِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ

آری [و حال آنکه مسؤولیت بر عهدهٔ آنها است زیرا خداوند ظلامهٔ (دادخواهی، آنچه به زور ستانده شود) بندگان را وا نمی‌‌گذارد] هر کس به عهدش [که آن را با نبیّ (ص) یا وصیّ نبیّ (ع) با بیعت عامّه یا خاصّه عهد کرده است] وفا کند و [از مخالفت با آنچه که در بیعتش به آن عهد بسته] بپرهیزد [و امانتداری جزءِ آنچه است که به آن عهد بسته چه امّى باشد یا از اهل کتاب یکسان است] پس همانا خداوند پرهیزگاران را دوست می‌‌دارد [و محبّ از کسی که به محبوبش ظلم کند انتقام می‌‌گیرد]

- ترجمه سلطانی

آری (و حال آنکه مسؤولیت بر عهدهٔ آنها است) هر کس به عهدش وفا کند و تقوا پیشه کند پس همانا خداوند پرهیزگاران را دوست می‌دارد

- ترجمه راستین

آری، هر کس به عهد خود وفا کند و خدا ترس و پرهیزکار شود همانا خدا پرهیزکاران را دوست می‌دارد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٧ إِنَّ الَّذِينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَأَيْمَانِهِمْ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَا خَلَاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَلَا يَنظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ

همانا کسانی که عهد خداوند را [که در بیعت، به آن عهد بستند] و قسم‌‌هایشان را [هنگام عقد بیعت] به بهایی اندک [از اعراض دنیا و اغراض آن] می‌‌فروشند آنان در آخرت بهره‌‌ای (نصیبی) ندارند و خداوند با آنها کلام نمی‌‌گوید و در روز قیامت به آنها نظر نمی‌‌کند و آنها را پاک نمی‌‌کند [به معنی اینکه بر آنها ثناء (ستایش) نمی‌‌کند و از آنها به خیر ذکر نمی‌‌کند، یا آنها را از ذنوبشان پاکیزه نمی‌‌کند] و عذابی دردناک دارند

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که عهد (بیعت با) خداوند را و قسم‌هایشان را (هنگام عقد بیعت) به بهایی اندک (از اعراض دنیا و اغراض آن) می‌فروشند آنان در آخرت بهره‌ای (نصیبی) ندارند و خداوند با آنها کلام نمی‌گوید و در روز قیامت به آنها نظر نمی‌کند و آنها را پاک نمی‌کند و عذابی دردناک دارند

- ترجمه راستین

آنان که عهد خدا و سوگند خدا را به بهایی اندک بفروشند اینان را در آخرت بهره‌ای نیست و خدا با آنها (از خشم) سخن نگوید و در قیامت (به نظر رحمت) بدانها ننگرد و (از پلیدی گناه) پاکیزه‌شان نگرداند، و آنان را عذابی دردناک خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٨ وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُم بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُـولُونَ هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِندِ اللَّهِ وَيَقُـولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ

و همانا البتّه گروهی از آنها زبان‌‌هایشان را با [قرائت] کتاب می‌‌چرخانند تا بپندارید که [آنچه که بر زبان آنان جاری می‌‌شود] آن از کتاب است و (حال آنکه) آن از کتاب نیست و می‌‌گویند که آن از نزد خداوند است و (حال آنکه) آن از نزد خداوند نیست و بر خداوند دروغ می‌‌گویند (می‌‌بندند) و (حال آنکه) آنها می‌‌دانند [که آن دروغ است یا آنان در شمار علماء هستند یا غیر از آنچه که آن را با زبانشان می‌‌چرخانند بر خدا دروغ می‌‌بندند و حال آنکه آنها می‌‌دانند که آن دروغ است]

- ترجمه سلطانی

و همانا البتّه گروهی از آنها زبان‌هایشان را با (قرائت) کتاب می‌چرخانند تا بپندارید که آن از کتاب است و (حال آنکه) آن از کتاب نیست و می‌گویند که آن از نزد خداوند است و (حال آنکه) آن از نزد خداوند نیست و بر خداوند دروغ می‌گویند (می‌بندند) و (حال آنکه) آنها می‌دانند

- ترجمه راستین

و همانا برخی از اهل کتاب، قرائت کتاب آسمانی را تغییر و تبدیل می‌دهند تا شما آنچه آنها از پیش خود خوانده‌اند از کتاب خدا محسوب دارید، و هرگز آن تحریف شده از کتاب خدا نخواهد بود، و گویند: این از جانب خدا نازل شده، در صورتی که هرگز از خدا نیست. و با آنکه می‌دانند به خدا دروغ می‌بندند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٩ مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُؤْتِيَهُ اللَّهُ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ يَقُـولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِّي مِن دُونِ اللَّهِ وَلَكِن كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ

بر بشری نسزد که خداوند کتاب (رسالت و احکام آن) و حکم (ولایت و آثار آن) و نبوّت (مراتب بین آن دو) به او بدهد سپس به مردم بگوید بندهٔ من باشید نه [بندهٔ] خداوند، و لکن می‌‌گوید: ربّانی (منسوب به ربّ) باشید به آنچه که کتاب را [به امثال خود] تعلیم می‌‌دادید (درس می‌‌دهید) و به آنچه که درس می‌‌کنید [یعنی کتاب را قرائت می‌‌کنید]

- ترجمه سلطانی

بر بشری نسزد که خداوند کتاب و حکم و نبوّت را به او بدهد سپس به مردم بگوید بندهٔ من باشید نه خداوند، و لکن میگوید: ربّانی (منسوب به ربّ) باشید به آنچه که کتاب را تعلیم می‌دادید (درس می‌دهید) و به آنچه که درس می‌کنید (قرائت می‌کنید)

- ترجمه راستین

هیچ بشری را نرسد که خدا وی را به رسالت برگزیند و به او کتاب و حکمت و نبوت بخشد آن گاه به مردم گوید: مرا به جای خدا بپرستید، بلکه (پیغمبران بر حسب وظیفه خود به مردم گویند) خداشناس و خداپرست باشید چنانکه این حقیقت را از کتاب به دیگران می‌آموزید و خود نیز می‌خوانید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٠ وَلَا يَأْمُرَكُمْ أَن تَتَّخِذُوا الْمَلَائِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَابًا أَيَأْمُرُكُم بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ

و به شما [ای ناقصان اقتداء کننده] امر نمی‌‌کند که ملائکه و پیامبران را به عنوان ارباب بگیرید آیا بعد از آنکه شما [با قبول نبوّت از انبیاء و بیعت با آنها با بیعت عامّهٔ نبویّه] اسلام آوردید شما را به کفر امر می‌‌کند!

- ترجمه سلطانی

و به شما امر نمی‌کند که ملائکه و پیامبران را به عنوان ارباب بگیرید آیا بعد از آنکه شما اسلام آوردید شما را به کفر امر می‌کند!

- ترجمه راستین

و هرگز خدا به شما امر نکند که فرشتگان و پیامبران را خدایان خود گیرید؛ چگونه ممکن است شما را به کفر خواند پس از آنکه (به خدای یگانه) اسلام آورده باشید؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨١ وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ النَّبِيِّينَ لَـمَا آتَيْتُكُم مِّن كِتَابٍ وَحِكْمَةٍ ثُمَّ جَاءَكُمْ رَسُـولٌ مُّصَدِّقٌ لِّـمَا مَعَكُمْ لَتُؤْمِنُنَّ بِهِ وَلَتَنصُرُنَّهُ قَالَ أَأَقْرَرْتُمْ وَأَخَذْتُمْ عَلَى ذَلِكُمْ إِصْرِي قَالُوا أَقْرَرْنَا قَالَ فَاشْهَدُوا وَأَنَا مَعَكُم مِّنَ الشَّاهِدِينَ

و [به یاد آور یا یادآوری کن] آنوقتی را که خداوند بر آنچه که از کتاب و حکمت به شما داد {مراد از کتاب احکام رسالت است و کتاب تدوینی صورت آن، و از حکمت آثار ولایت است} [بر دست نبىّ سابق یا وصیّ او یا در عالم ذرّ] از پیامبران میثاق گرفت سپس فرستاده‌‌ای به عنوان تصدیق کننده بر آنچه که با شما است [از کتاب و احکام قالبیّه و حکمت که همان عقاید حقّهٔ دقیقی هستند که جز با مشاهده با چشم بصیرت درک نمی‌‌شوند] نزد شما آمد حتماً و حتماً به او ایمان بیاورید و حتماً و حتماً او را یاری کنید، [خداوند] فرمود: [ای پیامبران یا ای پیامبران با امم (امّت‌‌ها) یا ای امم] آیا اقرار کردید؟ و بنابر آن پیمانم را پذیرفتید؟ [انبیاء یا امّت‌‌های آنان یا هردو] گفتند: اقرار کردیم، [خداوند به ملائکه یا به انبیاء] فرمود: پس [بر انبیاء و امم آنان یا خداوند به انبیاء فرمود: پس بر امم خود] شاهد باشید و من با شما از شاهدانم

- ترجمه سلطانی

و (به یاد آور یا یادآوری کن) آنوقتی را که خداوند بر آنچه که از کتاب و حکمت به شما داد از پیامبران میثاق گرفت سپس فرستاده‌ای به عنوان تصدیق کننده بر آنچه که با شما است نزد شما آمد حتماً و حتماً به او ایمان بیاورید و حتماً و حتماً او را یاری کنید، گفت: آیا اقرار کردید؟ و بنابر آن پیمانم را پذیرفتید؟ گفتند: اقرار کردیم، گفت: پس شاهد باشید و من با شما از شاهدانم

- ترجمه راستین

و (یاد کن) آن گاه که خدا از پیغمبران (و امّتهاشان) پیمان گرفت که چون به شما کتاب و حکمت بخشیدم سپس بر شما (اهل کتاب) رسولی از جانب خدا آمد که گواهی به راستی کتاب و شریعت شما می‌داد به او ایمان آورده و یاری او کنید؛ خدا فرمود: آیا اقرار داشته و پیمان مرا بر این امر پذیرفتید؟همه گفتند: اقرار داریم. خدا فرمود: گواه باشید، من هم با شما گواهم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٢ فَمَن تَوَلَّى بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ

پس کسی که بعد از آن [پیمان از پیامبرش و شریعت او و وصیّت او در حقّ محمّد (ص) و وصیّ او یا پس کسی از شما ای حاضران که از ایمان به محمّد (ص) بعد از آن میثاق روی بگرداند یا وقتی که آن را دانستید پس کسانی که بعد از آن] روی بگرداند پس آنان همان فاسقان [خارج شده از عهد خداوند و میثاق او] هستند

- ترجمه سلطانی

پس کسی که بعد از آن روی بگرداند پس آنان همان فاسقان هستند

- ترجمه راستین

پس کسانی که بعد از آمدن آن رسولان روی (از حق) بگردانند، محققا آنان گروه فاسقان خواهند بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٣ أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ

آیا پس [بعد از آنکه دانستند دین خدا همان ایمان آوردن به محمّد (ص) است به محمّد (ص) ایمان نمی‌‌آورند و] غیر دین خداوند را می‌‌طلبند و (حال آنکه) کسانی که در آسمان‌‌ها و زمین هستند با میل و بدون میل برای او [یعنی برای خداوند یا برای محمّد (ص)] تسلیم (فرمانبردار) شده‌‌اند، و به او بر می‌‌گردند [یعنی که اسلام آنان عبارت از اقرار آنها است به اینکه او تعالی خالق آنان و مبدء آنان و بازگشت همه به او می‌‌باشد پس نسزد که غیر دین کسی که مبدء آنان و معاد آنان است طلب شود]

- ترجمه سلطانی

آیا پس غیر دین خداوند را می‌طلبند و (حال آنکه) کسانی که در آسمان‌ها و زمین هستند با میل و بدون میل بر او تسلیم (فرمانبردار) شده‌اند، و به او بر می‌گردند

- ترجمه راستین

آیا کافران، دینی غیر دین خدا را می‌طلبند؟و حال آنکه هر که در آسمانها و زمین است خواه ناخواه مطیع امر خداست و همه به سوی او رجوع خواهند کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٤ قُلْ آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَالنَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ

[ای محمّد بعد از آنکه حجّت را از قِبل خودت و امّتت بر آنها تمام کردی] بگو که ما به خداوند و آنچه که بر ما نازل شد و آنچه که بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط نازل شده و آنچه که به موسی و عیسی و پیامبران از پروردگارشان داده شده ایمان آورده‌‌ایم، بین احدی از آنها فرق نمی‌‌گذاریم و ما بر او تسلیم (فرمانبردار) شده‌‌ایم [یعنی ما ایمان آوردیم و تسلیم شدیم و شما اگر خواستید اسلام آورید و اگر خواستید تسلیم نشوید]

- ترجمه سلطانی

بگو که ما به خداوند و آنچه که بر ما نازل شد و آنچه که بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندان (اسرائیل) نازل شده و آنچه که به موسی و عیسی و پیامبران از پروردگارشان داده شده ایمان آورده‌ایم، بین احدی از آنها فرق نمی‌گذاریم و ما بر او تسلیم (فرمانبردار) شده‌ایم

- ترجمه راستین

بگو: ما به خدای عالم و شریعت و کتابی که به خود ما نازل شده و آنچه به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندانش نازل شده و آنچه به موسی و عیسی و پیغمبران دیگر از جانب پروردگارشان داده شده (به همه ایمان آورده‌ایم) فرقی میان هیچ یک از پیغمبران نگذاریم و ما مطیع فرمان خداییم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٥ وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْـلَامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ

و هر کس غیر اسلامِ دینی (ملّتی یا طریقی به آخرتش) را ابتغاء کند پس هرگز از او قبول نخواهد شد و او در آخرت از زیانکاران است [حیثی که بضاعتش از قوا و مدارک را انفاق کرده و عمرش را در طلب آنچه که به او نفعی نمی‌‌رساند بلکه به او ضرر می‌‌رساند انفاد (نابود گرداندن، بی توشه شدن) کرده است]

- ترجمه سلطانی

و هر کس غیر اسلامِ دینی را ابتغاء کند پس هرگز از او قبول نخواهد شد و او در آخرت از زیانکاران است

- ترجمه راستین

هر کس غیر از اسلام دینی اختیار کند هرگز از وی پذیرفته نیست، و او در آخرت از زیانکاران است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٦ كَيْفَ يَهْدِي اللَّهُ قَوْمًا كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ وَشَهِدُوا أَنَّ الرَّسُـولَ حَقٌّ وَجَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِـمِينَ

چگونه خداوند هدایت کند [یعنی خداوند به ایمان هدایت نمی‌‌کند زیرا اسلام طریق ایمان و هدایت به آن یا به آخرت و جنان است] قومی را که بعد از ایمان آوردنشان [با ایمان عامّ با بیعت عامّه یا ایمان خاصّ با بیعت خاصّه به خداوند یا به رسول یا به آنچه از احکام که او آورده است یا به قول او در حقّ خلیفهٔ خود] کفر ورزیده‌‌اند و (حال آنکه) شهادت داده‌‌اند که رسول حقّ است و بیّنات (معجزات یا ادلّهٔ واضح دالّ بر حقّ بودن رسول) نزد آنها آمده و (حال آنکه) خداوند مردمان ستمکار را هدایت نمی‌‌کند [برای اینکه آنها به خودشان و قوایشان و به اسلام و صاحب اسلام با خروجشان از آن ظلم کرده‌‌اند] {آیه اشاره به مرتدّ ملّی است}

- ترجمه سلطانی

چگونه خداوند هدایت کند قومی را که بعد از ایمان آوردنشان کفر ورزیده‌اند و (حال آنکه) شهادت داده‌اند که رسول حقّ است و بیّنات (معجزات یا ادلّهٔ واضح) نزد آنها آمده و (حال آنکه) خداوند مردمان ستمکار را هدایت نمی‌کند

- ترجمه راستین

چگونه خداوند گروهی را که بعد از ایمان به خدا و گواهی دادن به راستی رسول او و بعد از ادلّه روشن باز کافر شدند، به راه راست هدایت کند؟و خدا هرگز گروه ستمکاران را رهبری نخواهد کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٧ أُولَئِكَ جَزَاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ

آنان جزایشان این است که لعنت (دوری کردن) خداوند و ملائکه و مردم اجمعین بر آنان است

- ترجمه سلطانی

آنان جزایشان این است که لعنت (دوری کردن) خداوند و ملائکه و مردم اجمعین بر آنان است

- ترجمه راستین

کیفر آن گروه کافر این است که خدا و فرشتگان و همه مردمان بر آنان لعنت کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٨ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ

در آن [لعنت یا در جحیمی که به التزام مستفاد شده] ماندگارند و عذاب از آنها تخفیف نمی‌‌یاید و آنها [با عدم تأخیر عذاب] منتظر نمی‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

در آن ماندگارند که عذاب از آنها تخفیف نمی‌یاید و آنها (با عدم تأخیر عذاب) منتظر نمی‌شوند

- ترجمه راستین

جاوید در جایگاه لعنت (که جهنّم است) بمانند و بر آنها عذاب خدا تخفیف نیابد و هرگز نظر رحمت به آنها نکنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٩ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ

مگر کسانی که بعد از آن (کفر بعد از اسلام) توبه کردند و [آنچه که حین کفر به آن افساد کرده بودند را] اصلاح کردند پس همانا خداوند بسیار آمرزنده است [و بعد از رجوع آنها به او بدی‌‌های آنها را می‌‌آمرزد] و مهربان است [که بر آنها تفضّل می‌‌کند و بعد از آمرزش آنان به آنها رحم می‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

مگر کسانی که بعد از آن توبه کردند و اصلاح کردند پس همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است

- ترجمه راستین

مگر آنهایی که بعد از عصیان و بدکاری توبه کنند و (هر بدی که کرده‌اند) اصلاح نمایند، که البته خدا بر آنها آمرزنده و مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٠ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بَعْدَ إِيمَانِهِمْ ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَّن تُقْبَلَ تَوْبَتُهُمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الضَّالُّونَ

همانا کسانی که بعد از ایمان [عامّ یا خاصّ] آوردنشان کفر ورزیدند {آیه بیان برای مرتدّ فطری است} سپس کفری را افزودند [به حیثی که منجرّ به ابطال فطرت و قطع ریسمان الهی شود] هرگز توبه‌‌شان قبول نخواهد شد [آنها برای قطع آنچه که به آن استعداد و استحقاق داشته‌‌اند استحقاق توبه کردن و قبول آن برای آنها باقی نمانده است] و آنان همان گمراهان هستند {یعنی اینکه ضلال علی الاطلاق منحصر به کسی است که فطرت را قطع کرده و امّا کسی که فطرت را قطع نکرده و اگرچه از اسلام مرتدّ شود برای بقای هدایت تکوینی بر او علی الاطلاق ضالّ نمی‌‌باشد}

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که بعد از ایمان آوردنشان کفر ورزیدند سپس کفری را افزودند هرگز توبه‌شان قبول نخواهد شد و آنان همان گمراهان هستند

- ترجمه راستین

همانا آنان که بعد از ایمان کافر شدند و بر کفر خود افزودند، هرگز توبه آنها پذیرفته نشود، و همانا گمراهان هم آنان خواهند بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩١ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَن يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِم مِّلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَى بِهِ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ

{بیان حال کسانی است که باقی بر کفر هستند} همانا کسانی که کفر ورزیده‌‌اند و مردند و (در حالی که) آنها کافر هستند {این قید اشعار به این دارد که برای کافر ممکن می‌‌شود که بر اسلام بمیرد} پس هرگز زمینِ لبریز از طلا از هیچکدام از آنها و اگرچه [نفسش را] به آن فدیه دهد قبول نخواهد شد، برای آنان عذابی دردناک هست و آنها [هیچ] یاری کننده‌‌ای ندارند

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که کفر ورزیده‌اند و مردند و (در حالی که) آنها کافر هستند پس هرگز از هیچکدام از آنها زمین لبریز از طلا و اگرچه به آن فدیه دهد قبول نخواهد شد، برای آنان عذابی دردناک هست و آنها (هیچ) یاری کننده‌ای ندارند

- ترجمه راستین

البته آنان که کافر شدند و بر کفر خویش مردند، اگر هر یک برای آزادی خویش (از عذاب خدا) برابر تمام زمین طلا به فدا آرند هرگز از ایشان پذیرفته نشود، آنها را عذاب دردناک مهیّا باشد و یارانی نخواهند داشت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٢ لَن تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُوا مِن شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ

هرگز به نیکی نخواهید رسید تا آنکه [بعضی] از آنچه که دوست می‌‌دارید [را] انفاق کنید و هر چه از چیزی که انفاق کنید پس همانا خداوند به آن دانا است [و از خداوند فوت نمی‌‌شود و به اضعاف (چند برابر) آن به شما جزاء می‌‌دهد پس، از فوت آن و فناء آن نترسید]

- ترجمه سلطانی

هرگز به نیکی نخواهید رسید تا آنکه از آنچه که دوست می‌دارید انفاق کنید و هر چه که از چیزی انفاق کنید پس همانا خداوند به آن دانا است

- ترجمه راستین

شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصان خدا نخواهید رسید مگر از آنچه دوست می‌دارید و محبوب شماست در راه خدا انفاق کنید، و آنچه انفاق کنید خدا بر آن آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای