حزب شمارهٔ ۲


سورهٔ ۲- البقرة

٤٤ أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ

آیا مردم را به نیکی امر می‌‌کنید و خودتان را فراموش می‌‌کنید و (حال آنکه) شما کتاب [آسمانی از تورات و انجیل و غیر آن دو از صحف غیر آنها] را می‌‌خوانید پس آیا [به قبح آن و عقوبت قبیح بعد از آن] تعقّل نمی‌‌کنید؟

- ترجمه سلطانی

آیا مردم را به نیکی امر می‌کنید و خودتان را فراموش می‌کنید و (حال آنکه) شما کتاب را می‌خوانید آیا پس تعقّل نمی‌کنید؟

- ترجمه راستین

چگونه شما مردم را به نیکوکاری دستور می‌دهید و خود را فراموش می‌کنید و حال آنکه کتاب خدا را می‌خوانید، چرا اندیشه نمی‌کنید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٥ وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ

و با صبر کردن [یعنی حبس نفس از هیجان هنگام غضب، و از سبکسری هنگام شهوت، و از جزع هنگام ورود ناپسندها] و نماز [که در حقیقت ولایت او از ولیّ امر است و برای غیر او قبول ولایت ولیّ امر است] یاری جویید و آن البتّه بزرگ (گران) است [و میسور نمی‌‌شود] مگر بر خاشعان

- ترجمه سلطانی

و با صبر کردن و نماز یاری جویید و آن البتّه بزرگ (گران) است (میسور نمی‌شود) مگر بر خاشعان

- ترجمه راستین

و یاری جویید از خدا به صبر و نماز، که نماز (با حضور قلب) امری بسیار بزرگ و دشوار است مگر بر خداپرستان فروتن.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٦ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ

که امید دارند که ایشان پروردگارشان را [در حیات دنیا] ملاقات کنند و همانا ایشان [بعد از دیدار او در حیات دنیا یا بعد از بعثشان و دیدن حساب خود در آخرت] به سوی او رجعت کننده‌‌اند

- ترجمه سلطانی

که امید دارند که ایشان پروردگارشان را ملاقات کنند و همانا ایشان به سوی او رجعت کننده‌اند

- ترجمه راستین

آنان که می‌دانند به پیشگاه خدا حاضر خواهند شد و بازگشتشان به سوی او خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٧ يَابَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَـمِينَ

ای بنو اسرائیل [حقیقی] به یاد آورید نعمت مرا که [با بعثت انبیاء در بین شما و دلالت آنها برای شما به بعثت محمّد (ص) و خلافت وصّی او] بر شما إنعام کردم و همانا من شما را بر عالمیان [موجود با اسلاف آنها] برتری دادم [نه اهل کلّ عالم]

- ترجمه سلطانی

ای فرزندان اسرائیل به یاد آورید نعمت مرا که بر شما إنعام کردم و من شما را بر عالمیان برتری دادم

- ترجمه راستین

ای بنی اسرائیل، یاد کنید از نعمتهایی که به شما عطا کردم و (به نعمت کتاب و رسول) شما را بر عالمیان برتری دادم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٨ وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ

و بهراسید از آنروزی [روز مرگ که آن وقت] که کسی به جای کسی به چیزی جزاء داده نمی‌‌شود و [در رفع مرگ یا تأخیر آن] از او شفاعتی قبول نمی‌‌شود و عوضی (فدیه‌‌ای) [به عنوان بدل از تحمّل موت] از او گرفته نمی‌‌شود و آنان یاری نمی‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

و بهراسید از آنروزی که کسی به جای کسی به چیزی جزاء داده نمی‌شود و از او شفاعتی قبول نمی‌شود و عوضی (فدیه‌ای) از او گرفته نمی‌شود و آنان یاری نمی‌شوند

- ترجمه راستین

و حذر کنید از آن روزی که هیچ کس به کار دیگری نیاید، و شفاعت هیچ کس پذیرفته نشود، و فدا و عوض از کسی قبول نکنند، و هیچ یاری کننده و فریاد رسی نخواهند داشت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٩ وَإِذْ نَجَّيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُـوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُم بَلَاءٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ

و [به یاد آورید] آنوقتی را که [اسلاف] شما را از آل فرعون نجات دادیم که با بد عذابی شما را رنج می‌‌دادند، [ذکور از] فرزندانتان را [به طلب قتل کسی که کاهنان و منجّمان خبر داده بودند که خراب ملک فرعون به دست او است] ذبح می‌‌کردند و زنان (دختران) شما را [برای استرقاق (به رقّیت و بردگی گرفتن)، یا حیاى زنانتان را یعنی فرج‌‌های آنان را مانند کنیزان برای تجسّس عیب یا برای تجسّس حمل تفتیش می‌‌نمودند] زنده (باقی) می‌‌گذاشتند و در آن بلای بزرگی از پروردگارتان بود

- ترجمه سلطانی

و (به یاد آورید) آنوقتی را که (اسلاف) شما را از آل فرعون نجات دادیم که با بد عذابی به شما رنج می‌دادند، فرزندانتان را ذبح می‌کردند و زنان شما را زنده (باقی) می‌گذاشتند و در آن بلای بزرگی از پروردگارتان بود

- ترجمه راستین

و (به یاد آرید) هنگامی که شما را از ستم فرعونیان نجات دادیم که از آنها سخت در شکنجه بودید، (به حدّی که) پسران شما را کشته و زنانتان را زنده نگاه می‌داشتند، و آن بلا و امتحانی بزرگ بود که خدا شما را بدان می‌آزمود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٠ وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ

و آنوقتی را که دریا را برای شما شکافتیم و [از لشکریان فرعون و از غرق شدن] نجاتتان دادیم و آل فرعون (فرعون و قومش) را غرق کردیم و شما [آنها را] نظاره می‌‌کردید

- ترجمه سلطانی

و آنوقتی را که دریا را برای شما شکافتیم و نجاتتان دادیم و آل فرعون را غرق کردیم و (در حالی که) شما (آنها را) نظاره می‌کردید

- ترجمه راستین

و (یاد کنید) هنگامی که دریا را شکافتیم و شما را نجات دادیم و فرعونیان را غرق کردیم و شما مشاهده می‌کردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥١ وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِـمُونَ

و آنوقتی را که به موسی چهل شب وعده کردیم و سپس شما ستمکاران بعد از [رفتن] او [به میقات] گوساله‌‌ای را اتّخاذ کردید

- ترجمه سلطانی

و آنوقتی را که به موسی چهل شب وعده کردیم سپس بعد از (رفتن) او (به میقات) گوساله‌ای را اتّخاذ کردید و (در حالی که) شما ستمکار بودید

- ترجمه راستین

و (یاد آورید) موقعی که با موسی چهل شب وعده نهادیم، پس شما (در غیبت او) گوساله پرستی اختیار کرده ستمکار و بیدادگر شدید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٢ ثُمَّ عَفَوْنَا عَنكُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

سپس از شما درگذشتیم با ترقّب به اینکه بعد از آن شما شکر کنید

- ترجمه سلطانی

سپس بعد از آن از شما درگذشتیم با ترقّب به اینکه شما شکر کنید

- ترجمه راستین

آن گاه شما را پس از چنین کار زشت بخشیدیم، شاید سپاسگزار شوید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٣ وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ

و [یاد کنید] آنوقتی را که به موسی کتاب و فرقان [یعنی آنچه که با آن بین حقّ و باطل و محقّ و مبطل فرق داده می‌‌شود] دادیم راقب به اینکه شما [به مقامات انبیاء و رُسُل و مراتب وجود و مراحل سلوک و عالی‌‌ترین عوالم] هدایت شوید

- ترجمه سلطانی

و (به یاد آورید) آنوقتی را که به موسی کتاب و فرقان دادیم راقب به اینکه شما هدایت شوید

- ترجمه راستین

و (به یاد آورید) وقتی که به موسی کتاب و فرقان عطا کردیم، باشد که به راه حق هدایت یابید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٤ وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَاقَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُم بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

و آنوقتی را که موسی به قومش گفت ای قوم من! همانا شما با اتّخاذ گوساله [به عنوان خدا] به خودتان ظلم کردید پس توبه (بازگشت) کنید به سوی آفریدگارتان و انفستان را بکشید که آن (قتل) نزد آفریدگارتان برای شما بهتر است پس بر شما توبه (التفات) کرد و او بسیار توبه (التفات) کننده و مهربان است

- ترجمه سلطانی

و آنوقتی را که موسی به قومش گفت ای قوم من! همانا شما با اتّخاذ گوساله به خودتان ظلم کردید پس توبه کنید به سوی آفریدگارتان و انفستان را بکشید که آن برای شما نزد آفریدگارتان بهتر است پس بر شما توبه کرد و او بسیار توبه (التفات) کننده و مهربان است

- ترجمه راستین

و (یاد کنید) وقتی که موسی به قوم خود گفت: ای قوم، شما به نفس خود ستم کردید که (به جهالت) گوساله پرست شدید، اکنون به سوی آفریدگارتان باز گردید و (به کیفر جهالت خود) به کشتن یکدیگر تیغ برکشید، این برای شما در پیشگاه آفریدگارتان بهترین (کفّاره عمل) است. آن گاه از شما در گذشت که او بسیار توبه‌پذیر و مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٥ وَإِذْ قُلْتُمْ يَامُوسَى لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ

و [به یاد آورید] آنوقتی را که گفتید ای موسی هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد (اذعان نخواهیم کرد) تا آنکه خداوند را آشکارا ببینیم، پس [به سبب جرأت شما بر پیامبرتان و بر پروردگارتان و سوء ادب شما] صاعقه شما را در گرفت و شما [در آن حال صاعقه را] نظاره می‌‌کردید [که به شما نازل می‌‌شد و مُردید]

- ترجمه سلطانی

و (به یاد آورید) آنوقتی را که گفتید ای موسی هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا آنکه خداوند را آشکارا ببینیم، پس صاعقه شما را در گرفت و (در حالی که) شما نظاره می‌کردید

- ترجمه راستین

و (یاد آرید) وقتی که گفتید: ای موسی ما به تو ایمان نمی‌آوریم تا آنکه خدا را آشکار ببینیم، پس صاعقه سوزان بر شما فرود آمد و آن را مشاهده می‌کردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٦ ثُمَّ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

سپس بعد از مرگتان شما را برمی‌‌انگیزانیم مترقّب به اینکه شکر کنید

- ترجمه سلطانی

سپس بعد از مرگتان شما را برانگیزاندیم مترقّب به اینکه شکر کنید

- ترجمه راستین

سپس شما را بعد از مرگ برانگیختیم شاید خدا را شکر گزارید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٧ وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ

و [حین سرگردان بودن شما در صحرا] ابر را بر شما سایه‌‌بان کردیم و مَنّ (ترنجبین) و سَلْوا (عسل) بر شما نازل کردیم، از آنچه روزی پاک که به شما دادیم بخورید، و [با کفران نعمتِ جایگزین ادنی با آنچه که آن بهتر است یا با اعتراض کردن بر موسی (ع) و عدم مراعات ارج نهادن او و بزرگ داشتن او] به ما ستم نکردند و لکن به خودشان ستم می‌‌کردند

- ترجمه سلطانی

و ابر را بر شما سایه‌بان کردیم و منّ (ترنجبین) و سلوا (عسل) بر شما نازل کردیم، از آنچه روزی پاک که به شما دادیم بخورید و (با کفران نعمت) به ما ستم نکردند و لکن به خودشان ستم می‌کردند

- ترجمه راستین

و ابر را سایبان شما ساختیم و مرغ بریان و ترانگبین را بر شما فرستادیم (و گفتیم) از این روزیهای پاک که به شما دادیم تناول کنید، ولی (شکر این نعمت را به جا نیاوردند) نه به ما بلکه به خود ستم کردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٨ وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ

و [به یاد آورید] آنوقتی را که [از بیابان خارج می‌‌شدید به شما] گفتیم در این قریه (بیت المقدس یا اریحا از بلاد شام) داخل شوید و هر چه می‌‌خواهید با آسایش (بدون رنج) از آنجا بخورید و از باب [قریه یا باب قبّه‌‌ای که در بیت المقدس به آن نماز می‌‌گزاردند] سجده‌‌کنان [بر خداوند یا خاضعِ متواضع برای شکر کردن برای خروجتان از بیابان] داخل شوید و بگوئید [آمرزش را بر ذنوب ما] فرو بریز تا خطاهای شما را بر شما [که خطاء کنندهٔ بدون قصد می‌‌باشد] بیامرزیم و بزودی به نیکوکاران [از شما] فزونی خواهیم داد

- ترجمه سلطانی

و (به یاد آورید) آنوقتی را که (به شما) گفتیم در این قریه داخل شوید و هر چه می‌خواهید با آسایش از آنجا بخورید و از درب، سجده‌کنان داخل شوید و بگوئید فرو بریز (آمرزش را بر ذنوب ما) تا خطاهای شما را بر شما بیامرزیم و بزودی به نیکوکاران فزونی خواهیم داد

- ترجمه راستین

و (به یاد آرید) وقتی که گفتیم: وارد این قریه (بیت المقدس) شوید و از نعمتهای آن فراوان تناول کنید و از آن در، سجده کنان داخل شوید و بگویید: (خدایا) گناهان ما فرو ریز، تا از خطای شما درگذریم؛ و بر ثواب نیکوکاران خواهیم افزود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٩ فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَـوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ

پس کسانی [از آنها] که ظلم کردند سخن را به غیر آنچه که به آنها گفته شده بود تبدیل کردند پس به [سزای] آن فسقی که می‌‌کردند [یعنی از امر خداوند و از طاعت او خارج می‌‌شدند] از آسمان رِجزی (مشمئز کننده‌‌ای) را بر کسانی که ظلم کرده بودند نازل کردیم

- ترجمه سلطانی

پس کسانی که ظلم کردند سخن را به غیر آنچه که به آنان گفته شده بود تبدیل کردند پس به (سزای) آن فسقی که می‌کردند از آسمان عذابی را بر کسانی که ستم کرده بودند نازل کردیم

- ترجمه راستین

پس از آن، ستمکاران حکم خدا را به غیر آن که به آنها گفته بودند تبدیل نمودند، و ما بر آن ستمکاران به کیفر بدکاری و نافرمانی آنها عذابی سخت از آسمان نازل کردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٠ وَإِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ

و [به یاد آورید] آنوقتی را که [آنها در بیابان تشنه شدند و به موسی التجاء نمودند و] موسی برای قومش آب خواست پس گفتیم که با عصایت به سنگ [مخصوصی] بزن آنگاه از آن دوازده چشمه جاری شد، همهٔ مردم [از اسباط دوازده‌‌گانه از اولاد یعقوب] آبشخورشان را دانستند، [و به آنها گفته شد] از رزق خداوند بخورید و بیاشامید و در زمین افساد نکنید [و حال آنکه] فساد کننده‌‌اید

- ترجمه سلطانی

و (به یاد آورید) آنوقتی را که موسی برای قومش آب خواست پس گفتیم که با عصایت به سنگ بزن پس از آن دوازده چشمه جاری شد، همهٔ مردم آبشخورشان را دانستند، از رزق خداوند بخورید و بیاشامید و در زمین افساد نکنید (و حال آنکه) فساد کننده‌اید

- ترجمه راستین

و (به یاد آرید) وقتی که موسی برای قوم خود طلب آب کرد، به او گفتیم: عصای خود را بر سنگ زن، پس دوازده چشمه آب از آن سنگ جوشید و هر سبطی آبشخور خود را دانست (و گفتیم) از آنچه خدا روزی شما ساخته بخورید و بیاشامید و در زمین به فتنه‌انگیزی و فساد نپردازید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦١ وَإِذْ قُلْتُمْ يَامُوسَى لَن نَّصْبِرَ عَلَى طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُوا يَعْتَدُونَ

و [به یاد آورید] آنوقتی را که گفتید [یعنی اسلافتان گفتند] ای موسی! هرگز بر طعامی واحد [یعنی منّ و سلوا] شکیبایی نخواهیم ورزید و از پروردگارت برای ما بخواه تا از آنچه که زمین می‌‌رویاند از بقولات (تره بار) آن و خیارش و گندم [یا سیر] آن و عدسش و پیاز آن بیرون آورد، [خدای تعالی یا موسی (ع)] گفت: آیا به [جای] آنچه که آن بهتر است طلب تبدیل آنچه که آن پست‌‌تر است را می‌‌کنید؟! [از این تیه] فرود آیید به شهر [مصر یا به شهری از شهرها] پس همانا آنچه که خواسته‌‌اید [از بقول (سبزی‌‌ها، روئیدنی‌‌ها) و خیار و سیر و غیر آن در آنجا] برای شما هست و ذلّت (هوان، خواری) و مسکنت (بیچارگی) بر آنها زده شد [و این عذاب آنان در حیات دنیا است و این است که یهود از حرص و طمع منفک نمی‌‌شوند]، و به غضبی از خداوند گرفتار گشتند، آن برای این بود که آنها به آیات خداوند [آیات صغری و آیات کبری که انبیاء (ع) و اولیاء (ع) هستند] کفر می‌‌ورزیدند و پیامبران (مخبرین از خداوند را چه انبیاء باشند یا جانشینان آنها یا پیامبران مخصوصی که آنها غیر از اوصیاء هستند) را به ناحقّ می‌‌کشتند، [و] آن [کفر به آیات و قتل] به (سبب) آنچه بود که [به خداوند و خلفای او] عصیان ورزیدند و [بر خلفاء یا از امر خداوند] تعدّی (تجاوز) می‌‌کردند

- ترجمه سلطانی

و (به یاد آورید) آنوقتی را که گفتید ای موسی! هرگز بر طعامی واحد شکیبایی نخواهیم ورزید و از پروردگارت برای ما بخواه تا از آنچه که زمین می‌رویاند از بقولات (تره بار) آن و خیار آن و گندم (یا سیر) آن و عدس آن و پیاز آن بیرون آورد، گفت: آیا تبدیل آنچه که آن پست‌تر است را طلب می‌کنید؟ به (جای) آنچه که آن بهتر است! فرود آیید به شهر (مصر یا به شهری) پس همانا آنچه که خواسته‌اید (در آنجا) برای شما هست و ذلّت و مسکنت (بیچارگی) بر آنها زده شد، و به غضبی از خداوند گرفتار گشتند، آن برای این بود که آنها به آیات خداوند کفر می‌ورزیدند و پیامبران را به ناحقّ می‌کشتند، آن به (سبب) آنچه بود که عصیان ورزیدند و تعدّی (تجاوز) می‌کردند

- ترجمه راستین

و (به یاد آرید) وقتی که به موسی اعتراض کردید که ما بر یک نوع طعام صبر نخواهیم کرد، از خدای خود بخواه تا برای ما از زمین نباتاتی برآورد مانند سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز. موسی گفت: آیا می‌خواهید غذای بهتری را که دارید به پست‌تر از آن تبدیل کنید؟ (حال که تقاضای شما این است) به شهر مصر فرود آیید که در آنجا آنچه درخواست کردید مهیّاست. و بر آن‌ها ذلّت و خواری مقدّر گردید، و چون دست از ستمکاری و عصیان برنداشته و به آیات خدا کافر می‌گشتند و انبیا را به ناحق کشتند دیگر بار به خشم و قهر خدا گرفتار شدند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٢ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِـحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ

همانا کسانی که [با ایمان عامّ حاصل از بیعت عامّه، و مراد از این ایمان همان معنی اسلام است] ایمان آورده‌‌اند و کسانی که یهودی شدند و نصارا و صابئین (عبادت کنندگان کواکب) {به آن نامیده شده‌‌اند برای اینکه آنها صَب (دلباخته) شدند یعنی متمایل شدند به دین خدا یا از دین خدا، یا برای اینکه آنها از دین خدا صِبأ (اشتیاق به کودکی کردن) کردند یا به دین خدا صَبأ (از دینی به دین دیگر گرویدن) کردند یعنی خارج شدند} کسی [از آنان] که به خداوند و روز آخر ایمان بیاورد و به صالح [یعنی به اعمال مأخوذه بر او در بیعتش] عمل کند پس پاداش خود (اجر شایسته برای آنان) را نزد پروردگارشان دارند {و مقصود آن است که اسلام و یهودیّت و نصرانیّت و صابئیّت وقتی که هر کدام از آنها به ولایت و قبول دعوت باطنه و دخول ایمان در قلب منتهی شوند در ثبوت اجر عظیم متساویند} و خوفی بر آنها نیست و آنان محزون نمی‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که ایمان آورده‌اند و کسانی که یهودی شدند و نصارا و صابئین (عبادت کنندگان کواکب) کسی (از آنان) که به خداوند و روز آخر ایمان بیاورد و به صالح عمل کند پس نزد پروردگارشان پاداش خود را دارند و خوفی بر آنها نیست و آنان محزون نمی‌شوند

- ترجمه راستین

هر یک از مسلمانان و یهود و نصاری و صابئان (پیروان حضرت یحیی) که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکاری پیشه کند، البته آنها از خدا پاداش نیک یابند و هیچ گاه بیمناک و اندوهگین نخواهند بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٣ وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ

و [به یاد آورید] آنوقتی را که [بر دستان پیامبرانتان یا خلفای آنها] از شما پیمان (بیعت) گرفتیم و طور (کوه) را بر فراز شما بالا بردیم که آنچه [از احکام قالبی یا قلبی] که به شما دادیم را با قوّت [از قلوبتان و ابدانتان] بگیرید و آنچه که در آن [میثاق از شروط یا از احکام قالبی یا قلبی، یا از ثواب موافق و عقاب مخالف] هست را به یاد آورید با ترقّب به اینکه [از مخالفت کردن] پرهیز کنید

- ترجمه سلطانی

و (به یاد آورید) آنوقتی را که از شما پیمان (بیعت) گرفتیم و (کوه) طور را بر فراز شما بالا بردیم که آنچه که به شما دادیم را با قوّت بگیرید و به یاد آورید آنچه را که در آن (پیمان بیعت) هست مترقّب به اینکه (از مخالفت کردن) پرهیز کنید

- ترجمه راستین

و (ای بنی اسرائیل یاد آرید) وقتی که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بالای سر شما برافراشتیم، (و دستور دادیم که) احکام تورات را با عقیده محکم پیروی کنید و پیوسته آن را در نظر گیرید، باشد که پرهیزگار شوید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٤ ثُمَّ تَوَلَّيْتُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ فَلَـوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنتُم مِّنَ الْخَاسِرِينَ

سپس بعد از آن [از ذکر یا از اخذ یا از میثاق یا از وفاء به شروط میثاق] روی گرداندید و اگر فضل (رسالت) خداوند و رحمت (ولایت) او بر شما نمی‌‌بود حتماً از زیانکاران (ضایع کنندگان بضاعتتان) می‌‌شدید

- ترجمه سلطانی

سپس بعد از آن روی گرداندید و اگر فضل خداوند و رحمت او بر شما نمی‌بود حتماً از زیانکاران می‌شدید

- ترجمه راستین

بعد از آن همه عهد و پیمان (از خدا) روی گردانیدید؛ و اگر فضل و رحمت خدا شامل حال شما نمی‌شد البته در شمار زیانکاران بودید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٥ وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ

و هرآینه کسانی از شما که در شنبه تعدّی کردند را دانسته‌‌اید، پس [با امر تکوینی] به آنها گفتیم بوزینگانی رانده شده (دور از هر خیری یا زبون) شوید

- ترجمه سلطانی

و هرآینه کسانی از شما که در شنبه تعدّی کردند را دانسته‌اید، پس به آنها گفتیم بوزینگانی رانده شده شوید

- ترجمه راستین

و محققا دانسته‌اید جماعتی از شما را که عصیان ورزیده حرمت شنبه را نگاه نداشتند، گفتیم: بوزینه شوید و راندگانی (دور از قرب حق).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٦ فَجَعَلْنَاهَا نَكَالًا لِّـمَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ

و آن (مسخ یا عقوبتی که آنها را به آن خوار کردیم) را به عنوان درس عبرت برای حاضران آنها و آیندگان آنها و موعظه‌‌ای برای پرهیزگاران قرار دادیم [زیرا غیر آنان متنبّه نمی‌‌شوند و وعظ نمی‌‌پذیرند و نفع نمی‌‌برند]

- ترجمه سلطانی

و آن را به عنوان درس عبرت برای حاضران آنها و آیندگان آنها و موعظه‌ای برای پرهیزگاران قرار دادیم

- ترجمه راستین

و این عقوبت مسخ را کیفر آنها و عبرت اخلاف آنها و پند پرهیزکاران گردانیدیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٧ وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تَذْبَحُوا بَقَرَةً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ

و [به یاد آورید] آنوقتی را که موسی [برای احیاء مقتول و اِخبار او به قاتلش] به قومش گفت همانا خداوند به شما امر می‌‌کند که ماده گاوی را بکشید [و با قسمتی از آن به مقتول بزنید]، گفتند [ای موسی] آیا ما را به سُخره (تَمَسخُر) می‌‌گیری، [موسی (ع)] گفت: به خداوند پناه می‌‌برم اگر از جاهلان باشم

- ترجمه سلطانی

و آنوقتی را که موسی به قومش گفت همانا خداوند به شما امر می‌کند که ماده گاوی را بکشید، گفتند (ای موسی) آیا ما را به سُخره می‌گیری، گفت: به خداوند پناه می‌برم اگر از جاهلان باشم

- ترجمه راستین

و (به یاد آرید) وقتی که موسی به قوم خود فرمود که به امر خدا گاوی را ذبح کنید، گفتند: ما را به تمسخر گرفته‌ای؟موسی گفت: پناه می‌برم به خدا از آنکه (سخن به تمسخر گویم و) از مردم نادان باشم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٨ قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ قَالَ إِنَّهُ يَقُـولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا فَارِضٌ وَلَا بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَلِكَ فَافْعَلُوا مَا تُؤْمَرُونَ

گفتند: از پروردگارت برای ما بخواه تا برای ما آشکار کند که آن [ماده گاو] چگونه است (چه وصفی دارد)، [موسی (ع)] گفت همانا او می‌‌فرماید که همانا آن گاوی نه پیر است و نه جوان، میانسالی بین آن دو است، پس آنچه که [به آن] امر می‌‌شوید را انجام دهید [و زیاد از آن سؤال نکنید تا آنکه بر شما سخت شود]

- ترجمه سلطانی

گفتند: از پروردگارت برای ما بخواه تا برای ما آشکار کند که آن (ماده گاو) چگونه است، (موسی) گفت همانا او می‌فرماید همانا آن گاوی نه پیر است و نه جوان، میانسالی بین آن دو است پس آنچه که (به آن) امر می‌شوید را انجام دهید

- ترجمه راستین

گفتند: از خدایت بخواه که خصوصیت گاو را برای ما معیّن کند. موسی گفت: خدا می‌فرماید: گاوی نه پیر از کار افتاده و نه جوان کار نکرده، بلکه میانه این دو حال باشد، حال انجام دهید آنچه مأمورید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٩ قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ يَقُـولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ

گفتند: از پروردگارت برای ما بخواه تا برای ما واضح کند که رنگ آن چگونه است، [موسی (ع)] گفت: همانا او می‌‌فرماید که همانا آن ماده گاوی زرد است که رنگ آن فاقع (زرد پُررنگ) است که بینندگان را شاد می‌‌نماید

- ترجمه سلطانی

گفتند: از پروردگارت برای ما بخواه تا برای ما واضح کند که رنگ آن چگونه است، (موسی) گفت: همانا او می‌فرماید همانا آن ماده گاوی زرد است رنگ آن فاقع (زرد پُررنگ) است که بینندگان را شاد می‌نماید

- ترجمه راستین

گفتند: از خدایت بخواه که رنگ آن گاو را معیّن کند. موسی گفت: خدا می‌فرماید گاو زرد زرّینی باشد که بینندگان را فرح بخشد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٠ قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِن شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ

گفتند از پروردگارت برای ما بخواه تا [زیاده بر آنچه که وصف کردی] برای ما واضح نماید که آن چگونه است زیرا که [آن] گاو بر ما مشتبه شده و هرآینه اگر خداوند بخواهد [البتّه به بیان تو] راه یابنده خواهیم بود

- ترجمه سلطانی

گفتند از پروردگارت برای ما بخواه تا برای ما واضح نماید که آن چگونه است همانا گاو بر ما مشتبه شده و ما اگر خداوند بخواهد البتّه راه یابنده خواهیم بود

- ترجمه راستین

باز گفتند: از خدایت بخواه چگونگی آن گاو را کاملا برای ما روشن گرداند که هنوز بر ما مشتبه است و (چون رفع اشتباه شود) البته به خواست خدا راه هدایت پیش گیریم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧١ قَالَ إِنَّهُ يَقُـولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا ذَلُـولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَّا شِيَةَ فِيهَا قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُوا يَفْعَلُونَ

[موسی (ع)] گفت همانا او می‌‌فرماید که همانا آن ماده گاوی است که نه رام است که زمین را شخم زند و نه کشتزار را آبیاری کند، سالم [از عیوب] است، هیچ لکه‌‌ای (رنگ غیر زردی) در آن نیست، گفتند اکنون [از اوصاف گاو] حقّ را آوردی [و همانا آن را شناختیم که آن گاوِ فلانی است]، پس آن [گاو] را ذبح کردند و (حال آنکه) نزدیک بود که [برای گران شدن قیمت آن] انجام ندهند

- ترجمه سلطانی

(موسی) گفت همانا او می‌فرماید همانا آن ماده گاوی است که نه رام است که زمین را شخم زند و نه کشتزار را آبیاری کند، سالم است، هیچ لکه‌ای در آن نیست گفتند اکنون حقّ را آوردی، پس آن را ذبح کردند و (در حالی که) نزدیک بود که انجام ندهند

- ترجمه راستین

موسی گفت: خدا می‌فرماید آن گاو هم آن قدر به کار رام نباشد که زمین شیار کند و آب به کشتزار دهد و هم بی‌عیب و یکرنگ باشد. گفتند: اکنون حقیقت را روشن ساختی. و گاوی بدان اوصاف کشتند، لیکن نزدیک بود باز نافرمانی کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٢ وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ

و [به یاد آورید] آنوقتی را که نفسی را کشتید و در آن [با هم] کشمکش کردید و خداوند خارج کنندهٔ آنچه که پنهان می‌‌داشتید است

- ترجمه سلطانی

و آنوقتی را که نفسی را کشتید و در آن (با هم) کشمکش کردید و خداوند آنچه که پنهان می‌داشتید را خارج کننده است

- ترجمه راستین

و (به یاد آرید) وقتی که نفسی را کشتید و یکدیگر را درباره آن متهم کرده و نزاع برانگیختید، و خداوند می‌خواست راز پنهانی شما را آشکار کند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٣ فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

پس گفتیم با قسمتی از آن [گاو] او (مقتول) را بزنید [پس به او زدند و او زنده شد و خداوند فرمود] که این‌‌چنین خداوند مردگان را زنده می‌‌کند و آیاتش را به شما نشان می‌‌دهد به این ترقّب که شما تعقّل کنید [یعنی جایز بودن معاد و رجعت را درک کنید]

- ترجمه سلطانی

پس گفتیم قسمتی از آن را به او بزنید که این‌چنین خداوند مردگان را زنده می‌کند و آیاتش را به شما نشان می‌دهد به این ترقّب که شما تعقّل کنید

- ترجمه راستین

پس دستور دادیم بعضی از اعضاء گاو را بر بدن کشته زنید (تا زنده شود و قاتل را معرفی کند) . این گونه خداوند مردگان را زنده خواهد فرمود، و قدرت کامله خویش را به شما آشکار می‌نماید، باشد که عقل خود را به کار برید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٤ ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَـمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَـمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَـمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

سپس بعد از آن قلب‌‌های شما و آنها مانند سنگ سخت شده‌‌اند بلکه از لحاظ قساوت شدیدتر و (حال آنکه) البتّه از سنگ‌‌ها از میان آنها جویبارها می‌‌جوشند و اینکه [بعضی] از آنها [مثل چشمه‌‌های کم آب] چون شکافته می‌‌شوند آنگاه آب از آنها خارج می‌‌شود و اینکه بعضی از آنها از خشیت خداوند پائین می‌‌افتند (نهر می‌‌شوند)، و خداوند از آنچه که عمل می‌‌کنید غافل نیست [و فرمود:]

- ترجمه سلطانی

سپس بعد از آن قلب‌های شما و آنها مانند سنگ سخت شده‌اند بلکه از لحاظ قساوت شدیدتر و (حال آنکه) البتّه از سنگ‌ها از میان آنها جویبارها می‌جوشند و همانا (بعضی) از آنها که شکافته می‌شوند آنگاه آب از آنها خارج می‌شود و همانا بعضی از آنها از خشیت خداوند پائین می‌افتند (نهر می‌شوند)، و خداوند از آنچه که عمل می‌کنید غافل نیست (و فرمود:)

- ترجمه راستین

پس با این معجزه باز چنان سخت دل شدید، که دلهایتان چون سنگ یا سخت‌تر از آن شد، چه آنکه از پاره‌ای سنگها نهرها بجوشد و برخی دیگر از سنگها بشکافد و آب از آن بیرون آید و پاره‌ای از ترس خدا فرود آیند. و (ای سنگدلان بترسید که) خدا از کردار شما غافل نیست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای