حزب شمارهٔ ۲۰
١١٤ لَّا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِّن نَّجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا
در بسیاری از نجواهایشان خیری [برای مردم] نیست مگر کسی که به صدقهای یا معروفی یا اصلاح بین مردم امر میکند و کسی که آن را برای جلب رضای خداوند [بطور خالص از شوب ریا و سُمْعه (خود نیک نمایاندن)] انجام دهد پس [برای صرف عرض (آبرو) خود یا برای تحمّل تعب اصلاح] به او اجری عظیم خواهیم داد [و کسی که به سبب نجوایش با رسول تشاقق (در خصومت به هم اصرار ورزیدن) میکند پس او عذاب بزرگ دارد و کسی که امر به صدقه نکرده و با رسول تشاقق ننموده پس نه اجر کاملی و نه عذاب دارد]
- ترجمه سلطانیدر بسیاری از نجواهایشان خیری نیست مگر کسی که به صدقهای یا معروفی یا اصلاح بین مردم امر میکند و کسی که آن را برای جلب رضای خداوند انجام دهد پس به او اجری عظیم خواهیم داد
- ترجمه راستینهیچ فایده و خیری در سخنان سرّی آنها نیست مگر آنکه کسی به صدقه دادن و نیکویی کردن و اصلاح میان مردم امر کند؛ و هر که در طلب رضای خدا چنین کند به زودی به او اجر عظیم کرامت کنیم.
- ترجمه الهی قمشهای١١٥ وَمَن يُشَاقِقِ الرَّسُـولَ مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا
و کسی که بعد از آنکه هدایت برای او آشکار شد با رسول ناسازگاری نماید [به اینکه به مخالفت با او نجوى کند و به قول او راضى نشود و نهی کند از آنچه که به آن امر شده] و از غیر راه مؤمنین تبعیّت کند [بطور تکوینی] او را به آنچه که روی میکند بر میگردانیم و او را به جهنّم میرسانیم و چه بد سرانجامی است
- ترجمه سلطانیو کسی که بعد از آنکه هدایت برای او آشکار شد با رسول ناسازگاری (مخالفت) نماید و از غیر راه مؤمنین تبعیّت کند او را به آنچه که روی میکند بر میگردانیم و او را به جهنّم میرسانیم و چه بد سرانجامی است
- ترجمه راستینو هر کس پس از روشن بودن راه حق بر او، با رسول او به مخالفت برخیزد و راهی غیر طریق اهل ایمان پیش گیرد وی را به همان (طریق باطل و راه ضلالت) که برگزیده واگذاریم و او را به جهنم درافکنیم، که آن مکان بسیار بد منزلگاهی است.
- ترجمه الهی قمشهای١١٦ إِنَّ اللَّهَ لَا يَغْفِرُ أَن يُشْرَكَ بِهِ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِـمَن يَشَاءُ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا
همانا خداوند نمیآمرزد که [به اعتبار مظهر او که همان علی (ع) است] به او شرک ورزیده شود و مادون آن را بر کسی که بخواهد میآمرزد و کسی که برای خداوند [به اعتبار شرک به ولایت] شریک آورد پس هرآینه به گمراهی دوری گمراه شده
- ترجمه سلطانیهمانا خداوند نمیآمرزد که به او شرک ورزیده شود و مادون آن را بر کسی که بخواهد میآمرزد و کسی که برای خداوند شریک آورد پس هرآینه به گمراهی دوری گمراه شده
- ترجمه راستینخدا گناه شرک را نخواهد بخشید و ما دون شرک را بر هر که مشیّتش تعلّق گیرد میبخشد. و هر که به خدا شرک آرد به گمراهی سخت و دور (از سعادت) در افتاده است.
- ترجمه الهی قمشهای١١٧ إِن يَدْعُونَ مِن دُونِهِ إِلَّا إِنَاثًا وَإِن يَدْعُونَ إِلَّا شَيْطَانًا مَّرِيدًا
[این مشرکان به خداوند یا به علیّ (ع)] غیر از او [یعنی غیر از خدا یا غیر از علیّ (ع)] را نمیخوانند مگر مادینهها را و جز شیطانی نافرمان را نمیخوانند
- ترجمه سلطانیغیر از او را نمیخوانند مگر مادینهها را و جز شیطانی نافرمان را نمیخوانند
- ترجمه راستین(مشرکان) نمیخوانند غیر خدای عالم جز دخترانی را (بتهایی را که نام دختران بر آنها نهادهاند) و نمیخوانند جز شیطان سرکش را.
- ترجمه الهی قمشهای١١٨ لَّعَنَهُ اللَّهُ وَقَالَ لَأَتَّخِذَنَّ مِنْ عِبَادِكَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا
خداوند او را لعن [دور] کرد و (در حالی که) گفت حتماً نصیبی معیّن از بندگانت را بر میگیرم
- ترجمه سلطانیخداوند او را لعن (دور) کرد و (در حالی که) گفت حتماً نصیبی معیّن از بندگانت را بر میگیرم
- ترجمه راستینکه خدا آن (شیطان) را از درگاه رحمت خود دور کرده (زیرا به مجادله با خدا برخاست) و گفت: من از بندگان تو قسمتی معین را زیر بار طاعت خود خواهم کشید.
- ترجمه الهی قمشهای١١٩ وَلَأُضِلَّنَّهُمْ وَلَأُمَنِّيَنَّهُمْ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُبَتِّكُنَّ آذَانَ الْأَنْعَامِ وَلَآمُرَنَّهُمْ فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ وَمَن يَتَّخِذِ الشَّيْطَانَ وَلِيًّا مِّن دُونِ اللَّهِ فَقَدْ خَسِرَ خُسْرَانًا مُّبِينًا
و حتماً آنها را [از طریق هدایت] گمراه میکنم و حتماً آنها را سرگرم آرزو [های باطل مانند طول عمر و رفعت و حشمت و کثرت اموال و غیر آن] میکنم و حتماً به آنها [به باطل] امر میکنم که حتماً گوشهای چهارپایان را بشکافند و البتّه حتماً به آنها امر میکنم که حتماً خلقت خداوند را تغییر دهند {تغییر خلق الله تغییر دادن خلقتی است که خداوند خلق کرده بدون اذن خداوند با تغییر دادن صورت ظاهری آن مانند قطع گوش از حیوان و انسان و اخصاء (اخته کردن) آن دو و هر مُثله (بریدن عضو) کردنی، یا صفت ظاهری آن، یا صورت باطنی آن مانند تغییر صورت انسانی او از استقامت به انحناء و نکس (سرنگون، عود مرض) و تبدیل کردن صور انسانی آنها به صور بوزینهها و خوکها به سبب اغوای آنها، یا با تغییر دادن صفت او مانند تغییر استقامت او بر طریق الهی به اعوجاج، و تغییر دادن دین مستقیم او به ادیان منحرفه، و تغییر فطرت او که بر اسلام است به فطرت کفّار، که آن تغییر اوامر خداوند و نواهی او را لازم مینماید} و کسی که شیطان [جنّی یا انسی] را به عنوان ولی (دوستدار یا امیر) غیر از خداوند اتّخاذ نماید پس هرآینه [با اتلاف رأس المال خود که همان لطیفهٔ انسانیّه است] با خسارتی واضح (بدیهی) زیان دیده است
- ترجمه سلطانیو حتماً آنها را گمراه میکنم و حتماً آنها را سرگرم آرزو میکنم و حتماً به آنها امر میکنم که حتماً گوشهای چهارپایان را بشکافند و البتّه حتماً به آنها امر میکنم که حتماً خلقت خداوند را تغییر دهند و کسی که شیطان را به عنوان دوست غیر از خداوند اتّخاذ نماید پس هرآینه با خسارتی واضح (بدیهی) زیان دیده است
- ترجمه راستینو سخت گمراهشان کنم و به آرزو (های باطل و دور و دراز) درافکنم و دستور دهم تا گوش حیوانات ببرند (که اینها نصیب بتهاست) و امر کنم تا خلقت خدا را تغییر دهند، و (ای بندگان بدانید) هر کس شیطان را دوست گیرد نه خدا را، سخت زیان کرده زیانی آشکار.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٠ يَعِدُهُمْ وَيُمَنِّيهِمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا
به آنها وعده میدهد و آنها را به آرزوها سرگرم میکند و شیطان [جنّی (پنهانی)] به آنها جز به غرور [به معنی طمع انداختن به باطل (آنچه که به آن مغرور میشود)] وعده نمیدهد
- ترجمه سلطانیبه آنها وعده میدهد و آنها را به آرزوها سرگرم میکند و شیطان به آنها جز به غرور (طمع انداختن به باطل) وعده نمیدهد
- ترجمه راستین(شیطان) آنان را بسیار وعده دهد و آرزومند و امیدوار کند، ولی آنان را چیزی به جز غرور و فریب وعده نمیدهد.
- ترجمه الهی قمشهای١٢١ أُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَلَا يَجِدُونَ عَنْهَا مَحِيصًا
آنان مأوایشان جهنّم است و از آن گریزگاهی نمییابند
- ترجمه سلطانیآنان مأوایشان جهنّم است و از آن گریزگاهی نمییابند
- ترجمه راستینایشان را منزلگاه جهنم است و از آن مَفرّ و گریزگاهی نخواهند یافت.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٢ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَمَنْ أَصْدَقُ مِنَ اللَّهِ قِيلًا
و کسانی که ایمان آوردهاند و عمل صالح کردند بزودی آنها را در جنّتهایی داخل خواهیم کرد که از زیر آنها نهرها جاری میشود، در آن همیشگی ماندگارند، وعدهٔ خداوند حقّ است و چه کسی در گفتار از خداوند راستگوتر است [و خلافی بر وعدهٔ او نیست]
- ترجمه سلطانیو کسانی که ایمان آوردهاند و عمل صالح کردند بزودی آنها را در جنّتهایی داخل خواهیم کرد که از زیر آنها نهرها جاری میشود، در آن همیشگی ماندگارند، وعدهٔ خداوند حقّ است و چه کسی در گفتار از خداوند راستگوتر است
- ترجمه راستینو آنان که به خدا گرویدند و کارهای شایسته کردند به زودی آنها را به بهشتی درآوریم که زیر درختانش نهرها جاری است و همیشه برای ابد در آن باشند. وعده خدا حق است، و کیست در گفتار راستگوتر از خدا؟!
- ترجمه الهی قمشهای١٢٣ لَّيْسَ بِأَمَانِيِّكُمْ وَلَا أَمَانِيِّ أَهْلِ الْكِتَابِ مَن يَعْمَلْ سُـوءًا يُجْزَ بِهِ وَلَا يَجِدْ لَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا
به آرزوهای شما و نه به آرزوهای اهل کتاب نیست [که با انتساب خود و انتحالتان به نبیّ و کتاب آرزو میکنید که خداوند ذنوب (گناهان) شما را، آنچه که بوده باشد بیامرزد]، {انتحال به معنی چیز کسی را به خود نسبت دادن یا سخن دیگری را برای خود دعوی کردن یا خود را به دینی یا مذهبی بستن است} [بلکه] کسی که عمل بدی کند به آن جزاء داده میشود و غیر از [مظاهر] خداوند ولیّی [از امامی منصوب از خداوند که صاحب ولایت است که امور او را متولّی شود] و نه یاوری [از نبیِّ به حقّ که او را در مقابل آنچه که به او ضرر میزند یاری کند] برای خود نمییابد [و با انحراف از نبوّت و ولایت، انتحال احکام نبوّت نفع نمیرساند]
- ترجمه سلطانیبه آرزوهای شما و نه به آرزوهای اهل کتاب نیست، کسی که عمل بدی کند به آن جزاء داده میشود و غیر از خداوند ولیّی و نه یاوری برای خود نمییابد
- ترجمه راستینکار به آمال و آرزوی شما و آرزوی اهل کتاب (یهود و نصاری) درست نشود؛ هر آن که کار بد کند کیفر آن را خواهد دید و به جز خدا احدی را یار و یاور خود نتواند یافت.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٤ وَمَن يَعْمَلْ مِنَ الصَّالِحَاتِ مِن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ نَقِيرًا
و کسی که به اعمال صالح عمل میکند، از مذکّر یا مؤنّث، و (در حالی که) او مؤمن است پس آنان داخل جنّت میشوند و به میزان اندکی ظلم نمیشوند {شرط قبول عمل همان ایمان خاصّ و بیعت بر دست علیّ (ع) است، یعنی اینکه عمل صالح وقتی به عنوان صالح میگردد که ناشئه از ایمان و راجع (بازگشت کننده) به آن باشد، وگرنه به عنوان صالح نمیباشد و اگرچه صورت آن صورت عمل صالح باشد}
- ترجمه سلطانیو کسی که به اعمال صالح عمل میکند، از مذکّر یا مؤنّث، و (در حالی که) او مؤمن است پس آنان داخل جنّت میشوند و به میزان اندکی ظلم نمیشوند
- ترجمه راستینو هر که از زن و مرد کاری شایسته کند با ایمان به خدا، چنین کسان به بهشت درآیند و به قدر نقیری (پرده هسته خرمایی) به آنان ستم نکنند.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٥ وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِّمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا
و چه کسی نیکو دین تر از کسی است که وجه خود را بر خداوند تسلیم کرده {ایمان همان انقیاد وجه باطنی شخص و اخلاص آن برای کسی است که بر دست او بیعت کرده، و چون کسی که بر دست او با بیعت حقّه بیعت کرده واسطهٔ بین او و خداوند است اخلاص وجه برای او اخلاص برای خداوند است و او علیّ (ع) یا خلفای او هستند} و (در حالی که) او محسن است {احسان آن است که خداوند را بندگی کنی مانند اینکه تو او را میبینی، و اگر تو او را نمیبینی پس او تو را میبیند} و از آیین ابراهیم که حنیف (حقگرا، راستین) است تبعیّت کرده است و خداوند ابراهیم را به عنوان دوست قرار داد
- ترجمه سلطانیو چه کسی نیکو دین تر از کسی است که وجه خود را بر خداوند تسلیم کرده و (در حالی که) او محسن است و از آیین ابراهیم که حنیف (حقگرا، راستین) است تبعیّت کرده است و خداوند ابراهیم را به عنوان دوست قرار داد
- ترجمه راستیندین چه کس بهتر از آن کسی است که خود را تسلیم (حکم) خدا نموده و هم نیکوکار است و پیروی از آیین ابراهیم حنیف نموده؟! آن ابراهیمی که خدا او را به مقام دوستی خود برگزیده است.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٦ وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطًا
و آنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست برای خداوند است و خداوند به هر چیزی محیط میباشد [و به همه چیز علم دارد و میداند چه کسی وجهش را بر او تسلیم کرده و مرتبت او و قدر استحقاق او را میداند، پس آنچه را که وی مستحقّ آن است از او امساک نمیکند]
- ترجمه سلطانیو آنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست برای خداوند است و خداوند به هر چیزی محیط میباشد
- ترجمه راستینهر چه در آسمانها و زمین است مِلک خداست و او به همه چیز احاطه و آگاهی دارد.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٧ وَيَسْتَفْتُونَكَ فِي النِّسَاءِ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِيهِنَّ وَمَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ فِي يَتَامَى النِّسَاءِ الـلَّاتِي لَا تُؤْتُونَهُنَّ مَا كُتِبَ لَهُنَّ وَتَرْغَبُونَ أَن تَنكِحُوهُنَّ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الْوِلْدَانِ وَأَن تَقُومُوا لِلْيَتَامَى بِالْقِسْطِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِهِ عَلِيمًا
و دربارهٔ [حکم] زنان[شان]، از تو استفتاء [درخواست فتواء] میکنند بگو خداوند دربارهٔ آنها (زنان) به شما فتوا میدهد و دربارهٔ یتیمان زنان هنوز برای شما در کتاب تلاوت نکرده که [شما] آنچه [از میراث مفروض] که برای آنها مقرّر شده است را به آنها نمیدهید {در جاهلیّت صغیر و نه زن ارث نمیبردند} و [برای عدم مال و جمال] بیزاری میجوئید که آنها (زنان) و مستضعفین از فرزندان [آنها] را نکاح کنید و [به شما ایضاً فتوا میدهد به] اینکه بر یتیمان به قسط (دادگری) قیام کنید و هرآنچه از خیر که انجام دهید [در ارث زنان و قسامهٔ آنها و در حفظ یتیمان و اموال آنان عمل شما ضایع نمیشود] زیرا خداوند به آن دانا است
- ترجمه سلطانیو دربارهٔ (حکم) زنان(شان)، از تو استفتاء (درخواست فتواء) میکنند بگو خداوند دربارهٔ آنها (زنان) به شما فتوا میدهد و دربارهٔ یتیمان زنان هنوز برای شما در کتاب تلاوت نکرده که (شما) آنچه (از میراث مفروض) که برای آنها مقرّر شده است را به آنها نمیدهید و (برای عدم مال و جمال) بیزاری میجوئید که آنها (زنان) و مستضعفین از فرزندان (آنها) را نکاح کنید و (به شما ایضاً فتوا میدهد به) اینکه بر یتیمان به قسط (دادگری) قیام کنید و هرآنچه از خیر که انجام دهید پس همانا خداوند به آن دانا است
- ترجمه راستین(ای پیغمبر) درباره زنان از تو فتوا خواهند، بگو: خدا و آنچه از آیات کتاب او بر شما تلاوت شود هم در حق زنان و دختران یتیمی که مهر و حقوق لازمه آنها را ادا نکرده و مایل به نکاح آنان هستید و هم در حق فرزندان ناتوان فتوا خواهد داد، و نیز (دستور میدهد که) درباره یتیمان عدالت پیشه گیرید، و (در نیکی کوشید که) هر کار نیک به جای آرید خدا بر آن آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٨ وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِن بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَن يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنفُسُ الشُّحَّ وَإِن تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا
و اگر زنی از بدرفتاری شوهرش (سوء عشرت با زن و منع زن از حقوقش) {نشوز عدم قیام است به آنچه که بر او واجب میشود} یا از روگردانی [شوهر] [از جهت تجافی (دوری کردن) و عدم توجّه به زن با اعطاء حقوق زن از نفقه و پوشاک و قسامه به زن] بترسد پس بر آن دو گناهی نیست که آن دو بین خود به جهت توافق صلح کنند [یعنی صلحى را آن دو واقع سازند، و مقصود نفی جناح (گناه) است از اینکه بنابر دادن چیزی از مهر او (زن) یا غیر آن به زن، یا بنابر تحمّل خدمت برای او برای استمالت (دلجوئی از) او، یا بنابر اسقاط قسامهٔ او (زن) و سایر حقوق وی (زن) اصطلاح (با هم موافقت کردن) کنند] و صلح بهتر [از جدائی و طلاق و سوء عشرت] است و بُخل در نفسها حضور دارد و اگر نیکی کنید [در عشرت] و [از نقص حقوق زنان یا از فرقت (جدا شدن) و فتح باب شماتت بر آنها] بپرهیزید [و با کراهتتان از آنها آنها را امساک (زندگی کردن مرد با زوجهاش) کنید باشد که خداوند به سبب احسان و تقوا به شما غفران جزاء دهد] پس همانا خداوند به آنچه که عمل میکنید آگاه میباشد
- ترجمه سلطانیو اگر زنی از بدرفتاری شوهرش یا از روگردانی (شوهر) بترسد پس بر آن دو گناهی نیست که آن دو بین خود به جهت توافق صلح کنند و صلح بهتر است و بُخل در نفسها حضور دارد و اگر نیکی کنید و بپرهیزید پس همانا خداوند به آنچه که عمل میکنید آگاه میباشد
- ترجمه راستینو اگر زنی بیم داشت که شوهرش با وی مخالفت و بد سلوکی کند یا از او دوری گزیند باکی نیست که هر دو تن به گونهای به راه صلح و سازش باز آیند، که صلح به هر حال بهتر است، و نفوس را بخل و حرص فرا گرفته. و اگر (درباره یکدیگر) نیکویی کرده و پرهیزکار باشید، خدا به هر چه کنید آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٩ وَلَن تَسْتَطِيعُوا أَن تَعْدِلُوا بَيْنَ النِّسَاءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ فَلَا تَمِيلُوا كُلَّ الْمَيْلِ فَتَذَرُوهَا كَالْمُعَلَّقَةِ وَإِن تُصْلِحُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا
و هرگز استطاعت نخواهید داشت که بین زنان عدالت ورزید و اگرچه [بر عدل بین آنها] حریص باشید {زیرا عدل تسویت (مساوی داشتن) بین آنها است و آن اگرچه بحسب ظاهر ممکن باشد لکن بحسب میل قلبی مقدور نیست} پس به هر میلی [با سرایت میل باطنی به یکی از آنها و کراهت نسبت به دیگری] تمایل نکنید [آنگاه قسامهٔ آنها و غیر قسامهٔ آنها را مطابق بر میل باطنی خود نسبت به آنها قرار دهید] که او را (زنی را که کراهت دارید) مانند معلّقهای [سرگردان که شوهر ندارد و اختیاری بر خودش ندارد] واگذارید و اگر [با تقلیل تفاوت میل قلبی به قدر آنچه که ممکن میشود و تسویت (مساوی کردن) ترحّم بر آنها (زنان) با اتّصاف شما به رحمت که از صفات خداوند است خودتان را] اصلاح کنید و [با چشمپوشی از نقایص و معایب آنها (زنان) که همان مغفرت (آمرزش) بر آنها است از انزجار قلبی از زنانی که کراهت دارید] بپرهیزید [متخلّق به اخلاق خداوند و مستحقّ رحمت و مغفرت او برای تخلّق شما به آن دو میگردید] پس همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان میباشد [یعنی اگر آنچه را که به میل کلّی افساد کردهاید در مایأتی (بعد از این) اصلاح کنید و از افساد خودداری نمائید مُحقّ به رحمت او و مغفرت او میگردید، یا اگر صلح را واقع دارید و با ترحّم بر آنها (زنان) و مغفرت بر آنها از فرقت (جدایی) تقوا (خودداری) کنید مستحقّ رحمت او میگردید]
- ترجمه سلطانیو هرگز استطاعت نخواهید داشت که بین زنان عدالت ورزید و اگرچه (بر عدل بین آنها) حریص باشید پس به هر میلی تمایل نکنید که او (زن) را مانند معلّقهای (سرگردان) واگذارید و اگر اصلاح کنید و بپرهیزید پس همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان میباشد
- ترجمه راستینشما هرگز نتوانید میان زنان به عدالت رفتار کنید هر چند راغب و حریص (بر عدل و درستی) باشید، پس به تمام میل خود یکی را بهرهمند و آن دیگر را محروم نکنید تا او را معلّق و بلا تکلیف گذارید. و اگر سازش کنید و پرهیزکار باشید همانا خدا بخشنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٠ وَإِن يَتَفَرَّقَا يُغْنِ اللَّهُ كُلًّا مِّن سَعَتِهِ وَكَانَ اللَّهُ وَاسِعًا حَكِيمًا
و اگر [بعد از عدم رضایت به صلح و عدم احسان ازواج] آن دو جدا شوند خداوند هر کدام از آن دو را از سعهٔ خود [با ازواج برای مردان و ازواج برای زنان، یا با صفات ملائکه و خصال آنان] غنی میکند [و هر کدام از زوجها که به انساء (فراموش کردن، ترک کردن) طبیعی از مضاجعت و تقلیل شهوت نکاح یا به اموال دنیوی سُلُو (فراموش کردن، زایل شدن غم) میکند پس به هر دو آنچه که از آن بینیاز کند را میدهد] و خداوند دارای وسعت و حکیم میباشد [یعنی قدرت دارد بر توسعه دربارهٔ ازواج یا در خصال یا در اموال بر فرض تفرّق (جدا شدن) برای اینکه او بحسب هر چیزی واسع (دارای وسعت، سخاوتمند، سخی) است و به شما امر به احسان و اغضاء (چشم پوشی کردن) میکند برای اینکه او حکیم است و در آنچه که به آن امر میکند صلاح شما هست]
- ترجمه سلطانیو اگر آن دو جدا شوند خداوند هر کدام از آن دو را از سعهٔ خود غنی میکند و خداوند دارای وسعت و حکیم میباشد
- ترجمه راستینو اگر از یکدیگر جدا شوند، باز خدا هر یک را از دیگری به رحمت واسع خود بینیاز خواهد کرد، و خدا را رحمت بیمنتهاست و (به حقیقت هر چیز) داناست.
- ترجمه الهی قمشهای١٣١ وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَلَقَدْ وَصَّيْنَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَإِيَّاكُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ وَإِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ غَنِيًّا حَمِيدًا
و برای خداوند است آنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست و همانا به کسانی که قبل از شما کتاب داده شدهاند و به شما [دربارهٔ مدارا کردن و پرهیز از سوء عشرت و فرقت] وصیّت کردهایم که از خداوند پروا کنید [پس چرا شما از سوء عشرت تقوا (پرهیز) نمیکنید و در امر ازواجتان به فرقت منتهی میشوید] و اگر کفر بورزید [او حاجت به طاعت شما و تقواى شما ندارد تا به ترک شما حاجت او قضاء نشود، و بواسطهٔ کفر شما ذمّی به او الحاق نمیشود تا در رفع آن به طاعت شما محتاج شود، و حاجتی به حفظ شما برای خودش و مملکتش ندارد تا با ترک طاعت شما آن دو غیر محفوظ شوند] زیرا آنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست برای خداوند است و خداوند بی نیاز و ستوده میباشد
- ترجمه سلطانیو برای خداوند است آنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست و همانا به کسانی که قبل از شما کتاب داده شدهاند و به شما وصیّت کردهایم که از خداوند پروا کنید و اگر کفر بورزید پس همانا آنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست برای خداوند است و خداوند بی نیاز و ستوده میباشد
- ترجمه راستینو هر چه در آسمانها و زمین است ملک خداست، و ما هم به آنان که پیش از شما به آنها کتاب داده شد و هم به شما سفارش اکید کردیم که پرهیزکار و خدا ترس باشید، و اگر هم کافر شوید ملک آسمان و زمین او راست (به طاعت شما محتاج نیست) و خدا بی نیاز و ستوده است.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٢ وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا
و آنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست برای خداوند است [و مقتدر بر تصرّف در هر چیزی است به هر نحو که بخواهد] و خداوند به عنوان وکیل کافی است [و در حفظ کردن به طاعت شما احتیاج ندارد]
- ترجمه سلطانیو آنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست برای خداوند است و خداوند به عنوان وکیل کافی است
- ترجمه راستینو آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه ملک اوست، و تنها خدا به نگهبانی (خلق) کافی است.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٣ إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ أَيُّهَا النَّاسُ وَيَأْتِ بِآخَرِينَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى ذَلِكَ قَدِيرًا
ای مردم اگر بخواهد شما را میبرد و دیگران را میآورد [پس به کفرتان از تحت قدرت و تصرّف او خارج نشوید] و خداوند بر آن بسیار توانا است
- ترجمه سلطانیای مردم اگر بخواهد شما را میبرد و دیگران را میآورد و خداوند بر آن بسیار توانا است
- ترجمه راستینای مردم، خدا اگر بخواهد همه شما را (به کلی از دنیا) میبرد و قومی دیگر میآورد؛ و البته خدا بر این کار مقتدر و تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٤ مَّن كَانَ يُرِيدُ ثَوَابَ الدُّنْيَا فَعِندَ اللَّهِ ثَوَابُ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا بَصِيرًا
کسی که [با ترک تقوا و کفر به خداوند] ثواب دنیا را خواسته باشد [پس باید آن را با تقوا و طاعت خداوند طلب کند تا ثواب دنیا با ثواب آخرت برای او حاصل شود] و ثواب دنیا و آخرت نزد خداوند است و خداوند شنوا و بینا میباشد [و وقتی که اطاعت میکنند و تقوا پیشه میکنند یا قالاً یا حالاً طلب میکنند آنها را میشنود و آنها را اجابت میکند، و وقتی که طلب نمیکنند و غرضشان آن میباشد یا غرضشان آن نبوده و لکن حاجتشان به آن میباشد اغراضشان و مقدار حاجاتشان را میبیند و ایضاً از ثواب دنیا به آنها اعطاء میکند]
- ترجمه سلطانیکسی که ثواب دنیا را خواسته باشد پس ثواب دنیا و آخرت نزد خداوند است و خداوند شنوا و بینا میباشد
- ترجمه راستینهر که ثواب و نعمت دنیا را طالب است (از خدا بخواهد که) ثواب دنیا و آخرت نزد خداست، و خدا شنوا و بیناست.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٥ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَى أَنفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ إِن يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَى بِهِمَا فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَى أَن تَعْدِلُوا وَإِن تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا
ای کسانی که [با بیعت عامّه بر دست محمّد (ص) و قبول دعوت ظاهره] ایمان آوردهاید به عنوان گواه [یعنی متحمّلان و مؤدّین (اداء کنندگان) بر شهادات] برای [طلب رضای] خداوند همواره برپا کنندگان قسط (دادگری، عدل) باشید [زیرا با آن به سبب تسویت (مساوی کردن) بین دو طرف افراط و تفریط در نفس و به سبب تساوی دو طرف نزاع نزد نفس در نزاع خارجی، خروج و اخراج از اعوجاج ممکن میشود] و اگرچه بر زیان خودتان یا والدین و نزدیکان [باشد] چه بینیاز باشند یا نیازمند [پس از استقامت خارج نشوید به ملاحظهٔ اینکه فقیر به انتفاع و عدم تضرّر اولی است و غنىّ بر فرض عدم وصول مالش به او ضرر نمیرسد یا دیگری به مال او نفع میبرد بنابر فرض شهادت علیه (بر زیان او) به زور (دروغ)، یا به خیال انتفاع شما از غنىّ و عدم تضرّر شما از او و عدم مبالات (اعتناء) شما به فقیر] و خداوند به آن دو شایستهتر است پس [امر او را امتثال کنید و به تضرّر فقیر و عدم تضرّر غنىّ مبالات نکنید و] از هوی تبعیّت نکنید که [از حقّ] عدول کنید و اگر [زبانتان را حین ادای شهادت] بچرخانید [به اینکه آن را تغییر دهید] یا [با کتمان آن] اعراض کنید [خداوند بحسب آن به شما جزاء میدهد] پس همانا خداوند به آنچه که عمل میکنید آگاه میباشد
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید به عنوان گواه برای خداوند همواره برپا کنندگان قسط (دادگری) باشید و اگرچه بر زیان خودتان یا والدین و نزدیکان (باشد) چه بینیاز باشند یا نیازمند و خداوند به آن دو شایستهتر است پس از هوی تبعیّت نکنید که (از حقّ) عدول کنید و اگر (زبانتان را حین ادای شهادت به غیر عدل) بچرخانید یا (با کتمان آن) اعراض کنید پس همانا خداوند به آنچه که عمل میکنید آگاه میباشد
- ترجمه راستینای اهل ایمان، نگهدار عدالت باشید و برای خدا گواهی دهید هر چند بر ضرر خود یا پدر و مادر و خویشان شما باشد، (برای هر کس شهادت میدهید) اگر فقیر باشد یا غنی، خدا به (رعایت حقوق) آنها اولی است، پس شما (در حکم و شهادت) پیروی هوای نفس نکنید تا مبادا عدالت نگاه ندارید. و اگر زبان را (در شهادت به نفع خود) بگردانید یا (از بیان حق) خودداری کنید خدا به هر چه کنید آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٦ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنزَلَ مِن قَبْلُ وَمَن يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا
ای کسانی که [با ایمان عامّ و بیعت بر دست محمّد (ص) و قبول دعوت ظاهرهٔ او] ایمان آوردهاید [با ایمان خاصّ و بیعت ولویّه و قبول دعوت باطنه] ایمان بیاورید {اسلام و همان بیعت عامّهٔ نبویّه و اخذ میثاق به اعطای احکام قالبیّه و توبه بر دست محمّد (ص) گاهی ایمان نامیده میشود، برای اینکه آن طریق به آن و سبب برای حصول آن است، و حقیقت ایمان همان بیعت ولویّه و توبه بر دست علیّ (ع) یا بر دست محمّد (ص) است از حیث ولویّت او و اخذ میثاق با اعطای احکام قلبیّه و ادخال ایمان در قلب} به خداوند و رسول او و کتابی که بر رسولش نازل کرده و کتابی را که قبلاً نازل کرده {یعنی اینکه ایمان به محمّد (ص) با قبول دعوت ظاهرهٔ اسلامی او و انقیاد او و تقلید محض نه معرفت در آن است و نه تحقیقی است، و جز این نیست که معرفت از طریق قلب حاصل میشود پس به علیّ (ع) با قبول دعوت باطنهٔ او ایمان بیاورید تا ایمان در قلوب شما داخل شود و ابواب (دربها) قلوب شما به ملکوت باز شود تا خداوند و رسولش (ص) و کتاب جامع او که همان نبوّت است، و کامل آن در محمّد (ص) است و صورت آن قرآن است و ناقص آن در پیامبران سلف بوده و صورت آن تورات و انجیل و صُحُف و زبور و غیر آن است را بشناسید} و کسی که به خداوند و ملائکهٔ او و کتب او و رسولان او و روز آخِر کفر بورزد پس به تحقیق به گمراهی دوری گمراه شده است
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید ایمان آورید به خداوند و رسول او و کتابی که بر رسولش نازل کرده و کتابی را که قبلاً نازل کرده و کسی که به خداوند و ملائکهٔ او و کتب او و رسولان او و روز آخِر کفر بورزد پس به تحقیق به گمراهی دوری گمراه شده است
- ترجمه راستینای کسانی که (به زبان) ایمان آوردهاید، (به حقیقت و از دل هم) ایمان آورید به خدا و رسول او و کتابی که به رسول خود فرستاده و کتابی که پیش از او فرستاده (تورات و انجیل) . و هر که به خدا و فرشتگان و کتابها (ی آسمانی) و رسولان او و روز قیامت کافر شود به گمراهی سخت و دور (از سعادت) درافتاده است.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٧ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَّمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلًا
همانا کسانی که ایمان آوردند [متبوعین منافقینی که به محمّد (ص) ایمان یعنی اسلام آوردند] سپس [با تعاهدشان (با هم عهد کردنشان) در مکّه بر مخالفت کردن با او] کفر ورزیدند سپس [حینی که قول او را در غدیر قبول کردند و با علی (ع) به خلافت بیعت کردند] ایمان آوردند سپس [با تخلّفشان از لشکر اسامه در حال حیات او] کفر ورزیدند سپس [با تشدید (سختگیری) خود بر آل محمّد] به کفر افزودند خداوند البتّه بر آن نباشد که آنها را بیامرزد و نه به راهی هدایتشان کند [زیرا آنها با قطع فطرت انسانیّت خود از فطرت مرتدّ شدند پس به توبه رجوع ندارند و راهی به سوی دار راحت ندارند]
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که ایمان آوردند سپس کفر ورزیدند سپس ایمان آوردند سپس کفر ورزیدند سپس به کفر افزودند خداوند البتّه بر آن نباشد که آنها را بیامرزد و نه به راهی هدایتشان کند
- ترجمه راستینآنان که نخست ایمان آورده سپس کافر شدند، باز ایمان آورده دیگر بار کافر شدند، پس بر کفر خود افزودند، اینان را خدا نخواهد بخشید و به راهی هدایت نخواهد فرمود.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٨ بَشِّرِ الْمُنَافِقِينَ بِأَنَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا
به [اتباع] منافقین [با خشم] بشارت بده به اینکه آنها عذابی دردناک دارند
- ترجمه سلطانیبه منافقین بشارت بده به اینکه آنها عذابی دردناک دارند
- ترجمه راستینمنافقان را بشارت ده که بر آنان عذابی دردناک خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٩ الَّذِينَ يَتَّخِذُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَيَبْتَغُونَ عِندَهُمُ الْعِزَّةَ فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا
کسانی که کافران [از دشمنان آل محمّد (ص) که ذکر آنها سابق شد] را [با اتّباع از آنها و قبول دعوت آنان و بیعت با آنها] به عنوان اولیاء غیر از مؤمنین [علیّ (ع) و اتباع او] اتّخاذ میکنند آیا نزد آنها عزّت میطلبند زیرا عزّت جمیعاً برای خداوند است [پس چرا آنها با امر او مخالفت میکنند و از اولیاء او تبعیّت نمیکنند، و از غیر او عزّت میطلبند]
- ترجمه سلطانیکسانی که کافران را به عنوان اولیاء غیر از مؤمنین اتّخاذ میکنند آیا نزد آنها عزت میطلبند زیرا عزّت جمیعاً برای خداوند است
- ترجمه راستینآن گروه که کافران را دوست گیرند و مؤمنان را ترک گویند، آیا نزد کافران عزّت میطلبند؟عزّت همه نزد خداست.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٠ وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذًا مِّثْلُهُمْ إِنَّ اللَّهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعًا
و (حال آنکه) در کتاب بر شما نازل کرده که وقتی میشنوید که به آیات خداوند [و بزرگترین آنها علیّ (ع)] کفر ورزیده میشود و آنها را استهزاء میکنند پس با آنها ننشینید [چه رسد به موالات (دوستی کردن) با آنها] تا آنکه در سخنی دیگر فرو بروند [یعنی با آنها ننشینید تا منفعل شوند و بر مثل آن عود (بازگشت) نکنند] که آنگاه شما هم [با نشستن با آنها] مثل آنها هستید همانا خداوند جمع کنندهٔ همگی منافقان [شامل کسانی که ظاهراً با محمّد (ص) بودند سپس از اعداء او تبعیّت کردند] و کافران (متبوعین) در جهنّم است
- ترجمه سلطانیو (حال آنکه) در کتاب بر شما نازل کرده که وقتی میشنوید که به آیات خداوند کفر ورزیده میشود و آنها را استهزاء میکنند پس با آنها ننشینید تا آنکه در سخنی دیگر فرو بروند که آنگاه شما هم مثل آنها هستید همانا خداوند جمع کنندهٔ همگی منافقان و کافران در جهنّم است
- ترجمه راستینو محققاً خداوند در کتاب خود این حکم را بر شما فرستاد که چون آیات خدا را شنیدید که بدان کافر شوند و استهزا کنند پس با آن گروه (منافق) مجالست مکنید تا در حدیثی دیگر داخل شوند، که (اگر با آنان همنشین شوید) آن گاه شما هم مانند آنان هستید. و خدا منافقان را با کافران در جهنم جمع خواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١٤١ الَّذِينَ يَتَرَبَّصُونَ بِكُمْ فَإِن كَانَ لَكُمْ فَتْحٌ مِّنَ اللَّهِ قَالُوا أَلَمْ نَكُن مَّعَكُمْ وَإِن كَانَ لِلْكَافِرِينَ نَصِيبٌ قَالُوا أَلَمْ نَسْتَحْوِذْ عَلَيْكُمْ وَنَمْنَعْكُم مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَن يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا
کسانی که در کمین شما هستند [وقوع امری از خیر یا شرّ را برای شما انتظار دارند] پس اگر پیروزیی از خداوند برای شما باشد میگویند آیا ما با شما نبودیم {یعنی که آنها طالبین بر دنیا میباشند هر کجا که آن را مییابند برای آن تملّق میگویند، تعلّقی به کفر و نه به ایمان ندارند} و اگر برای کافران نصیبی باشد میگویند آیا بر شما مستولی نشدیم و [آیا] شما را از مؤمنان منع نکردیم؟ پس خداوند در روز قیامت بین شما حکم میکند و هرگز خداوند برای کافران راهی (تسلّطی) بر مؤمنان قرار نخواهد داد {زیرا قتل مؤمنان توسط کافران و به اسیری گرفتن آنان و غارت اموال آنان جز این نیست که آن نسبت به ابدانشان است که آن به منزلهٔ سجن (زندان) برای آنان است نه نسبت به لطیفهٔ ایمانشان}
- ترجمه سلطانیکسانی که در کمین شما هستند پس اگر پیروزیی از خداوند برای شما باشد میگویند آیا ما با شما نبودیم و اگر برای کافران نصیبی باشد میگویند آیا بر شما چیره نبودیم و (آیا) شما را از مؤمنان منع نکردیم؟ پس خداوند در روز قیامت بین شما حکم میکند و هرگز خداوند برای کافران راهی (تسلّطی) بر مؤمنان قرار نخواهد داد
- ترجمه راستینمنافقان آنانی هستند که نگران و مراقب حال شمایند، چنانچه برای شما فتح و ظفری پیش آید (برای اخذ غنیمت) گویند: نه آخر ما با شما بودیم؟! و اگر کافران را فتح و بهرهای رسد به آنها گویند: نه ما شما را به اسرار مسلمانان آگاه کردیم و شما را از آسیب مؤمنان نگهداری نمودیم؟! پس خدا فردای قیامت میان شما و آنان حکم کند، و خداوند هیچ گاه برای کافران نسبت به اهل ایمان راه تسلّط باز نخواهد نمود.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٢ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَهُوَ خَادِعُهُمْ وَإِذَا قَامُوا إِلَى الصَّلَاةِ قَامُوا كُسَالَى يُرَاءُونَ النَّاسَ وَلَا يَذْكُرُونَ اللَّهَ إِلَّا قَلِيلًا
همانا منافقان به خداوند [به اعتبار مظاهر او و اتمّ آنها محمّد (ص) و علیّ (ع) هستند] خُدعه (نیرنگ) میزنند و (حال آنکه) او به آنها خدعه مینماید و [طریق عبادت آنان اینطور است که آنها] وقتی که به نماز بایستند کسل میایستند که مردم آنها را ببینند [یعنی در وجود آنان داع (انگیزه) و شوق برای عبادت نیست مانند اینکه آنها مُکره (اکراه کننده) هستند و قیام آنها به نماز برای عبادت خداوند نیست، بلکه بر محض خدعه کردن با خداوند و به رؤیت مردم رساندن است] و [برای این است که] خدای را جز اندکی یاد نمیکنند
- ترجمه سلطانیهمانا منافقان به خداوند خُدعه (نیرنگ) میزنند و (حال آنکه) او به آنها خدعه مینماید و وقتی که به نماز بایستند کسل میایستند که مردم آنها را ببینند و خدای را جز اندکی یاد نمیکنند
- ترجمه راستینهمانا منافقان با خدا مکر و حیله میکنند و خدا نیز با آنان مکر میکند، و چون به نماز آیند با حال بیمیلی و کسالت نماز کنند و برای ریاکاری آیند و ذکر خدا را جز اندک نکنند.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٣ مُّذَبْذَبِينَ بَيْنَ ذَلِكَ لَا إِلَى هَـؤُلَاءِ وَلَا إِلَى هَـؤُلَاءِ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَن تَجِدَ لَهُ سَبِيلًا
[آنها] متردّدانی بین آن [امر از ایمان و کفر] هستند که نه به سوی اینان و نه به سوی آنان هستند [رأیشان برای ضعف عقلشان و تسلّط وهمشان بر امر واحد استقامت نمیکند، زیرا خداوند آنها را گمراه کرده است] و کسی را که خداوند گمراه کند پس هرگز برای او راهی نخواهی یافت [تا بر آن استقامت نماید]
- ترجمه سلطانیمتردّدانی بین آن هستند که نه به سوی اینان و نه به سوی آنان هستند و کسی را که خداوند گمراه کند پس هرگز برای او راهی نخواهی یافت
- ترجمه راستیندو دل و مردّد باشند، نه به سوی مؤمنان یکدل میروند و نه به جانب کافران. و هر که را خدا گمراه کند پس هرگز برای او راه هدایتی نخواهی یافت.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٤ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ أَتُرِيدُونَ أَن تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا مُّبِينًا
ای کسانی که ایمان آوردهاید کافران را [مانند منافقان] به جای مؤمنان به عنوان دوست نگیرید، آیا میخواهید که برای خداوند علیکم (بر زیان خود) سلطانی (حجّتی) آشکار قرار دهید {زیرا اتّخاذ بالغین در کفر و نفاق و در حالی که آنها دشمنان آل محمّد (ص) هستند به عنوان اولیاء با تصریح خداوند و تصریح نبیّ او (ص) به کسی که او ولیّ شما است و عداوت اینان بر کسی که آن دو ولایتش را ابراز و اعلان کردند موجب حجّت ظاهرهٔ خداوند بر زیان شما میشود}
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید کافران را به جای مؤمنان به عنوان دوست نگیرید، آیا میخواهید که برای خداوند علیکم (بر زیان خود) سلطانی (حجّتی) آشکار قرار دهید
- ترجمه راستینای اهل ایمان، مبادا کافران را به دوستی گرفته و مؤمنان را رها کنید!آیا میخواهید برای خدا بر (عقاب و کفر و عصیان) خود حجّتی آشکار قرار دهید؟!
- ترجمه الهی قمشهای١٤٥ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ فِي الدَّرْكِ الْأَسْفَلِ مِنَ النَّارِ وَلَن تَجِدَ لَهُمْ نَصِيرًا
همانا منافقان در درک پائینتر از آتش هستند چون [بدترین اقسام کفر و قبیحترین آنها کفر نفاق میباشد] و هرگز برای آنها یاوری نمییابی
- ترجمه سلطانیهمانا منافقان در درک پائینتر از آتش هستند و هرگز برای آنها یاوری نمییابی
- ترجمه راستینالبته منافقان را در جهنم پستترین جایگاه است و برای آنان هرگز یاری نخواهی یافت.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٦ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَاعْتَصَمُوا بِاللَّهِ وَأَخْلَصُوا دِينَهُمْ لِلَّهِ فَأُولَئِكَ مَعَ الْمُؤْمِنِينَ وَسَوْفَ يُؤْتِ اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ أَجْرًا عَظِيمًا
مگر کسانی که [از نفاق خود] توبه کردند و [آنچه را که به نفاقشان فاسد کردهاند با نصرت رسالت و رسول یا مظهر او] اصلاح کردند و به خداوند [یعنی به مظهر او که او شیخ ارشاد و همان علیّ (ع) است] پناه آوردند و دینشان را برای خداوند [از اشراک ولایت کسی که بر آن اهل نیست و از اغراض کاسده] خالص کردند پس آنان [با توبهٔ خود بر دست علیّ (ع) و اعتصامشان (چنگ زدنشان) با بیعت خاصّهٔ ولویّه کردن آنها بعد از نفاقشان مؤمن گشتهاند] با مؤمنان هستند و خداوند به مؤمنین اجری بزرگ خواهد داد
- ترجمه سلطانیمگر کسانی که توبه کردند و اصلاح کردند و به خداوند پناه آوردند و دینشان را برای خداوند خالص کردند پس آنان با مؤمنان هستند و خداوند به مؤمنین اجری بزرگ خواهد داد
- ترجمه راستینمگر آنها که توبه نموده و تباهکاری خود را اصلاح کردند و به (دین) خدا در آویختند (و به کتاب حق متوسل شدند) و دین خود را برای خدا خالص گردانیدند، پس این گروه در صف مؤمنان باشند و به زودی خدا به مؤمنان اجر بزرگ عطا خواهد فرمود.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٧ مَّا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْتُمْ وَآمَنتُمْ وَكَانَ اللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا
اگر [با تعظیم مُنعم (خداوند) به خاطر نعمتی که آن علیّ (ع) است] شکر کنید {زیرا او اصل نعمتها بلکه فرع آنها نیز هست، و نعمتی غیر او نیست} و [با بیعت خاصّهٔ ولویّه بر دست علیّ (ع)] ایمان آورید خداوند شما را عذاب نمیکند و خداوند شاکر [میباشد و شکر را با زیادت در نعمت جزاء میدهد] و دانا میباشد [که شکر شما از او فوت نمیشود]
- ترجمه سلطانیاگر شکر کنید و ایمان آورید خداوند شما را عذاب نمیکند و خداوند شاکر و دانا میباشد.
- ترجمه راستینخداوند چه غرضی دارد که شما را عذاب کند اگر (لطف خدا را) شکر گزارید و (به او) ایمان آرید؟! خدا شکر نعمت از شما میپذیرد و علمش (به صلاح خلق) محیط است.
- ترجمه الهی قمشهای