حزب شمارهٔ ۲۱
١٤٨ لَّا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّـوءِ مِنَ الْقَـوْلِ إِلَّا مَن ظُلِمَ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا عَلِيمًا
خداوند سخن بلند راندن به بدی را دوست ندارد مگر کسی که مورد ظلم واقع شده [صدا بلند کند] و خداوند شنوا [است که قول ظالم و قول مظلوم را میشنود و به قدر همه بسیار] دانا میباشد
- ترجمه سلطانیخداوند سخن بلند راندن به بدی را دوست ندارد مگر کسی که مورد ظلم واقع شده و خداوند شنوا و دانا میباشد
- ترجمه راستینخدا دوست نمیدارد که کسی به گفتار زشت (به عیب خلق) صدا بلند کند مگر آن که ظلمی به او رسیده باشد، همانا که خدا شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٩ إِن تُبْدُوا خَيْرًا أَوْ تُخْفُوهُ أَوْ تَعْفُوا عَن سُـوءٍ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ عَفُوًّا قَدِيرًا
اگر [نسبت به کسی که به شما ظلم کرده] نیکیی را آشکار کنید یا آن را مخفی بدارید یا از بدی عفو کنید {مراد از عفو در اینجا اعمّ از صفح است که آن تطهیر قلب از حقد (کینهٔ پنهان در دل) بر بدی کننده است}، [پس اگر آن را انجام دهید متخلّق به اخلاق خداوند میشوید و به صفات او متّصف میشوید و مستحقّ عفو و احسان او میشوید] پس همانا خداوند بخشاینده و توانا میباشد
- ترجمه سلطانیاگر نیکیی را آشکار کنید یا آن را مخفی بدارید یا از بدی عفو کنید پس همانا خداوند بخشاینده و توانا میباشد
- ترجمه راستیناگر (درباره خلق) آشکارا یا پنهانی نیکی کنید یا از بدی دیگران درگذرید خدا همیشه از بدیها در میگذرد با آنکه در انتقام تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٠ إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيُرِيدُونَ أَن يُفَرِّقُوا بَيْنَ اللَّهِ وَرُسُلِهِ وَيَقُـولُونَ نُؤْمِنُ بِبَعْضٍ وَنَكْفُرُ بِبَعْضٍ وَيُرِيدُونَ أَن يَتَّخِذُوا بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلًا
همانا کسانی که به خداوند و رسولانش کفر میورزند و میخواهند که بین خداوند و رسولان او فرق قائل شوند [به اینکه به خداوند ایمان آوردهاند و به رسول کفر ورزیدهاند] و میگویند به بعضی [مانند خداوند یا به بعضی از رسولان مانند محمّد (ص)] ایمان میآوریم و به بعضی [مانند اوصیاء او (ع)] کفر میورزیم و میخواهند که در بین آن [یعنی ایمان به محمّد (ص) و کفر به اوصیاء او (ع)] راهی را برگیرند
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که به خداوند و رسولانش کفر میورزند و میخواهند که بین خداوند و رسولان او فرق قائل شوند و میگویند به بعضی ایمان میآوریم و به بعضی کفر میورزیم و میخواهند که در بین آن راهی را برگیرند
- ترجمه راستینآنان که به خدا و رسولان او کافر شوند و خواهند که میان خدا و پیغمبرانش جدایی اندازند و گویند: ما به برخی (از انبیاء) ایمان آورده و به پارهای ایمان نیاوریم و خواهند که میان کفر و ایمان راهی اختیار کنند؛
- ترجمه الهی قمشهای١٥١ أُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ حَقًّا وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا مُّهِينًا
آنان حقاً همان کافران هستند {برای اینکه آنها کاملان در کفر هستند به حیثی که نفاق را به کفرشان منضمّ کردند و با اظهار اسلامشان بسیاری را از ایمان صدّ نمودند} و برای کافران عذابی خفتآور (خوار کننده) آماده کردهایم
- ترجمه سلطانیآنان حقاً همان کافران هستند و برای کافران عذابی خفتآور (خوار کننده) آماده کردهایم
- ترجمه راستینبه حقیقت کافر اینهایند و ما برای کافران عذابی خوار کننده مهیا ساختهایم.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٢ وَالَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَمْ يُفَرِّقُوا بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ أُولَئِكَ سَوْفَ يُؤْتِيهِمْ أُجُورَهُمْ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا
و کسانی که به خداوند و رسولانش ایمان آوردهاند و بین احدی از آنها فرق نمیگذارند به آنان اجرشان داده خواهد شد [یعنی ما حتماً اجور آنان را بحسب عملشان عطاء میکنیم و زلّات (لغزشها) آنان را میآمرزیم، و بر آنها با رحمت خاصّه بحسب شأن ما از مغفرت و رحمت تفضّل میکنیم] و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان میباشد
- ترجمه سلطانیو کسانی که به خداوند و رسولانش ایمان آوردهاند و بین احدی از آنها فرق نمیگذارند به آنان اجرشان داده خواهد شد و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان میباشد
- ترجمه راستینو آنان که ایمان به خدا و رسولانش آوردند و تفرقه میان خدا و هیچ یک از پیغمبران نیفکندند، اینها را خدا به زودی اجرشان را عطا کند و خدا پیوسته بخشنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٣ يَسْأَلُكَ أَهْلُ الْكِتَابِ أَن تُـنَزِّلَ عَلَيْهِمْ كِتَابًا مِّنَ السَّمَاءِ فَقَدْ سَأَلُوا مُوسَى أَكْبَرَ مِن ذَلِكَ فَقَالُوا أَرِنَا اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَن ذَلِكَ وَآتَيْنَا مُوسَى سُلْطَانًا مُّبِينًا
اهل کتاب از تو درخواست میکنند که از آسمان کتابی بر آنها نازل کنی پس همانا [پدران آنها که آنها از اسناخ (گونهها، قماشها، بیخها و بُنها، چرکها و ریمها، روغنهای فاسد شده) آنها هستند] بزرگتر از آن را از موسی درخواست کردند و گفتند: خداوند را آشکارا (به عیان) به ما نشان بده پس به (سبب) ظلمشان صاعقه آنها را در گرفت سپس بعد از آنکه بیّنهها [یعنی معجزات از موسی (ع)] نزد آنها آمد گوساله را [به عنوان معبود] اتّخاذ کردند و [محض رحمت خود] از آن عفو کردیم و به موسی سلطانی (حجّتی) مبین (واضح و موضح) [بر صدق او] دادیم
- ترجمه سلطانیاهل کتاب از تو درخواست میکنند که از آسمان کتابی بر آنها نازل کنی پس همانا بزرگتر از آن را از موسی درخواست کردند و گفتند: خداوند را آشکارا به ما نشان بده پس به (سبب) ظلمشان صاعقه آنها را در گرفت سپس بعد از آنکه بیّنهها نزد آنها آمد گوساله را اتّخاذ کردند و از آن عفو کردیم و به موسی سلطانی (حجّتی) مبین (آشکار، روشنگر) دادیم
- ترجمه راستین(ای پیغمبر) اهل کتاب از تو درخواست کنند که از آسمان کتابی (یکجا) برای آنان فرود آوری، همانا از موسی نیز درخواستی بالاتر از این کردند و گفتند: خدا را به چشم ما آشکار بنما، پس به سبب این جهل و سرکشی صاعقه سوزان آنها را درگرفت، و پس از آن همه آیات روشن، باز گوسالهپرستی اختیار کردند، باز ما از این کار (زشت آنان) درگذشتیم و به موسی حجّتی آشکار بخشیدیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٤ وَرَفَعْنَا فَوْقَهُمُ الطُّورَ بِمِيثَاقِهِمْ وَقُلْنَا لَهُمُ ادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُلْنَا لَهُمْ لَا تَعْدُوا فِي السَّبْتِ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا
و طور را به (سبب) [تحصیل] میثاق آنها فوق آنها رفیع کردیم و [به زبان مظهر خود و خلیفهٔ خود موسی (ع)] به آنها گفتیم که از درب (باب حطّه) سجدهکنان داخل شوید و به آنها گفتیم که در شنبه تعدّی نکنید [یعنی شنبه را برای آنها محترم قرار دادیم و در آن آنها را از بعضی از آنچه که برای آنها در غیر آن مباح کرده بودیم مانند صید کردن منع کردیم] و از آنها پیمانی محکم گرفتیم {پس ای امّت محمّد (ص) ما بر شما به ولایت پیمان گرفتیم، پس به یاد آورید امّت موسی (ع) را تا به سبب نقض این پیمان مثل آنها معاقب (عقاب شده) نگردید}
- ترجمه سلطانیو طور را به (سبب) (تحصیل) میثاق آنها فوق آنها رفیع کردیم و به آنها گفتیم که از درب (باب حطّه) سجدهکنان داخل شوید و به آنها گفتیم که در شنبه تعدّی نکنید و از آنها پیمانی محکم گرفتیم
- ترجمه راستینو کوه طور را برای (اتمام حجّت و اخذ) پیمان بر فراز سر آنها بلند گردانیدیم و آنها را گفتیم به حال سجده بدین درگاه درآیید و گفتیم از حکم روز شنبه تعدی مکنید، و از آنها پیمانی سخت گرفتیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٥ فَبِمَا نَقْضِهِم مِّيثَاقَهُمْ وَكُفْرِهِم بِآيَاتِ اللَّهِ وَقَتْلِهِمُ الْأَنبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَقَوْلِهِمْ قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَلْ طَبَعَ اللَّهُ عَلَيْهَا بِكُفْرِهِمْ فَلَا يُؤْمِنُونَ إِلَّا قَلِيلًا
پس به (سبب) آنچه که میثاقشان را نقض کردند و کفرشان به آیات خداوند، و کشتن آنها انبیاء را به ناحقّ [به آنها به آنچه که بر زبان شما مَثل شده و مشهور است انجام دادیم] {پس حذر کنید از اینکه علی (ع) و حسن (ع) و حسین (ع) را بکشید زیرا شأن آنها شأن انبیاء بلکه رفیعتر است چنانکه نبیّ شما دربارهٔ آن با شما سخن گفته است} و گفتارشان که قلوب ما در پرده است [یا به جهت استکبار و ارتضاء به انفس خود اوعیه (ظرفها) برای علوم هستند، یا به جهت استهزاء انبیاء در اکنّهای (درپوشی، پردهای) است پس حذر کنید از اینکه در مقابل آنان به آراء خود مستبد شوید]، بلکه خداوند به (سبب) کفرشان بر آن مُهر نهاد، پس جز [به ایمانی اندک همان ایمان عامّ نبوی یا جز اندکی ایمان نمیآورند]
- ترجمه سلطانیپس به (سبب) آنچه که میثاقشان را نقض کردند و کفرشان به آیات خداوند، و کشتن آنها انبیاء را به ناحقّ و گفتارشان که قلوب ما در پرده است، بلکه خداوند به (سبب) کفرشان بر آن مُهر نهاد، پس جز اندکی ایمان نمیآورند
- ترجمه راستینپس چون پیمان شکستند و به آیات خدا کافر شدند و پیغمبران را به ناحق کشتند و (همه این قبایح به جای آوردند) بدین عذر که گفتند: دلهای ما در پرده است (و دروغ گفتند) بلکه خدا به سبب کفر، آنها را مهر بر دل نهاد، که به جز اندکی ایمان نیاورند؛
- ترجمه الهی قمشهای١٥٦ وَبِكُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَى مَرْيَمَ بُهْتَانًا عَظِيمًا
و به (سبب) کفرشان [به عیسی] و گفتارشان به مریم با بهتانی بزرگ {پس حذر کنید که بر مریم این امّت بهتان نزنید و حدیثی را وضع نکنید و فدک را از او نگیرید}
- ترجمه سلطانیو به (سبب) کفرشان و گفتارشان به مریم با بهتانی بزرگ
- ترجمه راستینو هم به واسطه کفرشان و بهتان بزرگشان بر مریم؛
- ترجمه الهی قمشهای١٥٧ وَقَوْلِهِمْ إِنَّا قَتَلْنَا الْمَسِيحَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ رَسُولَ اللَّهِ وَمَا قَتَلُوهُ وَمَا صَلَبُوهُ وَلَكِن شُبِّهَ لَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مَا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ إِلَّا اتِّبَاعَ الظَّنِّ وَمَا قَتَلُوهُ يَقِينًا
و گفتهٔ آنها همانا ما مسیح عیسی بن مریم فرستادهٔ خداوند را کشتیم {عبارت «فرستادهٔ خداوند» را به جهت استهزاء ذکر کردند پس حذر کنید از اینکه مسیح این امّت را بکشید، و از اینکه آنچه که امّت عیسى (ع) در حقّ او گفتند را انجام دهید}، و (حال آنکه) او را نکشتند و او را مصلوب نکردند و لکن بر آنان مشتبه شد، و همانا کسانی که در آن اختلاف کردند البتّه در شکّ از آن هستند و به آن علمی ندارند مگر به پیروی از گمان، و یقیناً او را نکشتند
- ترجمه سلطانیو گفتهٔ آنها همانا ما مسیح عیسی بن مریم فرستادهٔ خداوند را کشتیم، و (حال آنکه) او را نکشتند و او را مصلوب نکردند و لکن بر آنان مشتبه شد، و همانا کسانی که در آن اختلاف کردند البتّه در شکّ از آن هستند و به آن علمی ندارند مگر به پیروی از گمان، و یقیناً او را نکشتند
- ترجمه راستینو هم از این رو که گفتند: ما مسیح عیسی بن مریم رسول خدا را کشتیم، در صورتی که او را نه کشتند و نه به دار کشیدند بلکه امر بر آنها مشتبه شد؛ و همانا آنان که درباره او عقاید مختلف اظهار داشتند از روی شک و تردید سخنی گفتند و عالم به او نبودند جز آنکه از پی گمان خود میرفتند؛ و به طور یقین مسیح را نکشتند؛
- ترجمه الهی قمشهای١٥٨ بَل رَّفَعَهُ اللَّهُ إِلَيْهِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا
بلکه خداوند او را به سوی خود بالا برد و خداوند غالب [میباشد که مغلوب نمیشود که پیامبرش (ع) بر خلاف ارادهٔ او کشته شود، یا در مظاهر خلفایش مغلوب نمیشود، و آنچه که دیده میشود از قتل و اذیّت آنها جز این نیست که آن نسبت به بدن عنصری آنان و همان سجن (زندان) آنها و لباس انفس آنان است] و حکیم میباشد [یعنی اگر بر سجن آنان و لباس آنان تصرّفی از اعداء واقع میشود پس آن ایضاً به حکم او است]
- ترجمه سلطانیبلکه خداوند او را به سوی خود بالا برد و خداوند غالب و حکیم میباشد
- ترجمه راستینبلکه خدا او را به سوی خود بالا برد، و پیوسته خدا مقتدر و کارش از روی حکمت است؛
- ترجمه الهی قمشهای١٥٩ وَإِن مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ إِلَّا لَيُؤْمِنَنَّ بِهِ قَبْلَ مَوْتِهِ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكُونُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا
و اهل کتابی نیست مگر آنکه قبل از مرگش حتماً به او ایمان میآورد و در روز قیامت بر آنها بسیار شاهد (مشاهده کننده) میباشد
- ترجمه سلطانیو اهل کتابی نیست مگر آنکه قبل از مرگش حتماً به او ایمان میآورد و در روز قیامت بر آنها بسیار شاهد (مشاهده کننده) میباشد
- ترجمه راستینو هیچ کس از اهل کتاب نیست جز آنکه پیش از مرگ به وی (عیسی) ایمان خواهد آورد و در روز قیامت او بر آنان گواه خواهد بود؛
- ترجمه الهی قمشهای١٦٠ فَبِظُلْمٍ مِّنَ الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ طَيِّبَاتٍ أُحِلَّتْ لَهُمْ وَبِصَدِّهِمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ كَثِيرًا
و به (سبب) ظلم کسانی که یهودی شدند و به (سبب) جلوگیریشان بسیاری را از راه خدا {«سبیل الله» (راه خدا) همان امام است که بابِ قلب را باز میکند پس سالک با توسّل به او الی الله سیر میکند، و هر عملی که تو را به این امام راهنمائی کند ایضاً سبیل الله است} طیّباتی که برایشان حلال شده بود را بر آنها حرام کردیم
- ترجمه سلطانیو به (سبب) ظلم کسانی که یهودی شدند و به (سبب) جلوگیریشان بسیاری را از راه خدا طیّباتی که برایشان حلال شده بود را بر آنها حرام کردیم
- ترجمه راستینپس به جهت (این همه) ظلمی که یهود کردند و هم بدین جهت که بسیاری مردم را از راه خدا منع کردند، ما نعمتهای پاکیزهای را که بر آنها حلال بود حرام گردانیدیم؛
- ترجمه الهی قمشهای١٦١ وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا
و [به سبب] ربا گرفتن آنها و (حال آنکه) از آن نهی شده بودند و [به سبب] خوردن آنها اموال مردم را به باطل و برای کافران از آنها [نه تائبین (توبه کنندگان) و نه مذنبین (گناهکاران) معترف] عذابی دردناک را آماده کردهایم
- ترجمه سلطانیو (به سبب) ربا گرفتن آنها و (حال آنکه) از آن نهی شده بودند و (به سبب) خوردن آنها اموال مردم را به باطل و برای کافران از آنها عذابی دردناک را آماده کردهایم
- ترجمه راستینو هم بدین جهت که ربا میگرفتند، در صورتی که از ربا خوردن نهی شده بودند، و هم از آن رو که اموال مردم را به باطل میخوردند. و ما برای کافران آنها عذابی دردناک مهیا ساختهایم.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٢ لَّكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا
لکن استواران در علم از آنها و مؤمنان [یعنی منقادان مسلمون (تسلیم شدگان) به تو از امّت تو یا از آنها و از امّت تو] به آنچه که به تو نازل کردهایم و به آنچه که قبل از تو نازل شده ایمان میآورند و بپا دارندگان نماز و دهندگان زکات {علیّ (ع) با اسم «مقیم الصّلات» و «مؤتى الزّکات» نامیده شده} و [آنان] مؤمنان به خداوند و روز آخِر هستند به آنان (راسخان مؤمنان) بزودی اجر بزرگی خواهیم داد
- ترجمه سلطانیلکن استواران در علم از آنها و مؤمنان به آنچه که به تو نازل کردهایم و به آنچه که قبل از تو نازل شده ایمان میآورند و بپا دارندگان نماز و دهندگان زکات و (آنان) مؤمنان به خداوند و روز آخِر هستند به آنان بزودی اجر بزرگی خواهیم داد
- ترجمه راستینلیکن کسانی از آنها که در علم قدمی ثابت دارند و به آنچه بر تو و پیغمبران پیش از تو نازل شده میگروند و به ویژه مؤمنانِ دیگر آنان که نماز به پا میدارند و زکات میدهند و به خدا و روز قیامت ایمان میآورند، به زودی خدا آنان را اجر و ثواب عظیم عطا خواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٣ إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِن بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا
همانا ما به تو وحی کردیم چنانکه به نوح و انبیاء بعد از او وحی کردیم و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و سبطها و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی کردیم و به داود زبور را دادیم
- ترجمه سلطانیهمانا ما به تو وحی کردیم چنانکه به نوح و انبیاء بعد از او وحی کردیم و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و سبطها و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی کردیم و به داود زبور را دادیم
- ترجمه راستینما به تو وحی کردیم چنانکه به نوح و پیغمبران بعد از او و همچنین به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط (فرزندان یعقوب) و عیسی و ایّوب و یونس و هارون و سلیمان وحی نمودیم و به داود هم زبور عطا کردیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٤ وَرُسُلًا قَدْ قَصَصْنَاهُمْ عَلَيْكَ مِن قَبْلُ وَرُسُلًا لَّمْ نَقْصُصْهُمْ عَلَيْكَ وَكَلَّمَ اللَّهُ مُوسَى تَكْلِيمًا
و رسولانی [فرستادیم] که قبلاً آنها را بر تو حکایت کردهایم و رسولانی که آنها را بر تو حکایت نکردهایم، و خداوند با کلام گفتن با موسی تکلّم کرد
- ترجمه سلطانیو رسولانی که قبلاً آنها را بر تو حکایت کردهایم و رسولانی که آنها را بر تو حکایت نکردهایم، و خداوند با کلام گفتن با موسی تکلّم کرد
- ترجمه راستینو رسولانی هم که شرح حال آنها را از پیش بر تو حکایت کردیم و آنهایی را که حکایت ننمودیم (به همه خدا وحی فرستاد) و خدا با موسی (در طور) آشکار و روشن سخن گفت.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٥ رُّسُلًا مُّبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَكَانَ اللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمًا
رسولانی بشارت دهنده و بیم دهنده تا مبادا برای مردم علی (بر) خداوند بعد از رسولان حجّتی باشد [به اینکه بگویند: ما در زمانی بودیم که در آن رسول و نه کسی که معالم دین را به ما تعلیم دهد نبود] و خداوند عزیز [میباشد که از ارسال رسولان و نه از نصب خلیفه برای آنان مانعی برای او نیست] و حکیم میباشد [که ارسال رسولان از او و نصب خلیفه برای مصالح کلّیّه و غایات متقنه میباشد]
- ترجمه سلطانیرسولانی بشارت دهنده و بیم دهنده تا مبادا برای مردم علی (بر) خداوند بعد از رسولان حجّتی باشد و خداوند غالب و حکیم میباشد
- ترجمه راستینرسولانی را فرستاد که (نیکان را) بشارت دهند و (بدان را) بترسانند تا آنکه پس از فرستادن رسولان، مردم را بر خدا حجّتی نباشد، و خدا همیشه مقتدر و کارش بر وفق حکمت است.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٦ لَّكِنِ اللَّهُ يَشْهَدُ بِمَا أَنزَلَ إِلَيْكَ أَنزَلَهُ بِعِلْمِهِ وَالْمَلَائِكَةُ يَشْهَدُونَ وَكَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا
لیکن خداوند شهادت میدهد به آنچه که [دربارهٔ علی (ع)] به تو نازل کرد، آن را به علم خود نازل کرد و ملائکه شهادت میدهند و شهید (بسیار شاهد) بودن خداوند کافی است [پس حاجت به غیر او نیست]
- ترجمه سلطانیلیکن خداوند شهادت میدهد به آنچه که به تو نازل کرد، آن را به علم خود نازل کرد و ملائکه شهادت میدهند و شهید (بسیار شاهد) بودن خداوند کافی است
- ترجمه راستین(اگر اینان به نبوت تو گواهی نمیدهند) لیکن خدا به آنچه بر تو فرستاده گواهی دهد، که آن را به علم خود فرستاده و فرشتگان نیز گواهی دهند، و گواهی خدا کفایت است.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٧ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا ضَلَالًا بَعِيدًا
همانا کسانی که [به آنچه که دربارهٔ علیّ (ع) یا سبیل الله به او نازل شد] کفر ورزیدهاند و مردم را از راه خدا [ولایت علی (ع)] بازداشتند به گمراهیی دور [از طریق] گمراه شدند
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که کفر ورزیدهاند و مردم را از راه خدا بازداشتند به گمراهیی دور گمراه شدند
- ترجمه راستینآنان که کافر شده (و مردم را) از راه خدا باز داشتند همانا سخت به گمراهی افتاده و از راه نجات دورند.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٨ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَظَلَمُوا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ طَرِيقًا
همانا خداوند بر آن نباشد که کسانی که کفر ورزیدهاند و [به آل محمّد (ص)] ظلم کردهاند آنها را بیامرزد و نه آنها را به راهی هدایت کند
- ترجمه سلطانیهمانا خداوند بر آن نباشد که کسانی که کفر ورزیدهاند و ظلم کردهاند آنها را بیامرزد و نه آنها را به راهی هدایت کند
- ترجمه راستینآنان که کافر و ستمگر شدند هیچ گاه خدا آنان را نخواهد آمرزید و به راهی هدایت نخواهد نمود؛
- ترجمه الهی قمشهای١٦٩ إِلَّا طَرِيقَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا
مگر به طریق جهنّم که در آن همیشگی ماندگارند و آن برای خداوند آسان میباشد
- ترجمه سلطانیمگر به طریق جهنّم که در آن همیشگی ماندگارند و آن برای خداوند آسان میباشد
- ترجمه راستینمگر به راه دوزخ، که در آن جاوید خواهند بود و خدا را این کار (انتقام از ستمکاران) آسان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٠ يَاأَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمُ الرَّسُـولُ بِالْحَقِّ مِن رَّبِّكُمْ فَآمِنُوا خَيْرًا لَّكُمْ وَإِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا
ای مردم به تحقیق این رسول به حقّ [یعنی به ولایت علیّ (ع)] از سوی پروردگار شما نزد شما آمده پس ایمان بیاورید [و تبعیّت کنید] که برای شما بهتر است و اگر [به این حقّ] کفر بورزید [از حیطهٔ قدرت او و تصرّف او خارج نمیشوید و شما را بدون عقوبت و جزاء مهمل نمیگذارد] پس همانا آنچه که در آسمانها و [آنچه که در] زمین هست برای خداوند است و خداوند دانا و حکیم میباشد [که شما را مهمل نمیگذارد بلکه به آنچه که حکمت او اقتضاء میکند به شما جزاء میدهد]
- ترجمه سلطانیای مردم به تحقیق این رسول به حقّ از سوی پروردگار شما نزد شما آمده پس ایمان بیاورید که برای شما بهتر است و اگر کفر بورزید پس همانا آنچه که در آسمانها و زمین هست برای خداوند است و خداوند دانا و حکیم میباشد
- ترجمه راستینای مردم، همانا این پیغمبر به حق (برای هدایت شما) از جانب پروردگارتان آمده، پس ایمان آرید که برای شما بهتر است، و اگر کافر شوید پس (از این کفر به خود زیان رسانیدهاید و خدا از کفرتان بیزیان و از اطاعت شما بینیاز است، زیرا) هر چه در آسمانها و زمین است همه ملک خداست و خدا (به احوال هر مؤمن و کافر) دانا و (در ثواب و عقاب آنان) درستکار است.
- ترجمه الهی قمشهای١٧١ يَاأَهْلَ الْكِتَابِ لَا تَغْلُوا فِي دِينِكُمْ وَلَا تَقُـولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ إِنَّمَا الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ رَسُولُ اللَّهِ وَكَلِمَتُهُ أَلْقَاهَا إِلَى مَرْيَمَ وَرُوحٌ مِّنْهُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَلَا تَقُـولُوا ثَلَاثَةٌ انتَهُوا خَيْرًا لَّكُمْ إِنَّمَا اللَّهُ إِلَهٌ وَاحِدٌ سُبْحَانَهُ أَن يَكُونَ لَهُ وَلَدٌ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا
ای اهل کتاب [ای یهود با پائین آوردن عیسى (ع) از مرتبهاش و قرار دادن او بر غیر رشد (راستی و درستی در راه حقّ) وی و ای نصاری با رفع (بالا بردن) او از مرتبت وی با قرار دادن او به عنوان خدا یا به عنوان پسر] در دینتان غلوّ نکنید {غلوّ اگرچه در افراط اظهر باشد لکن صاحب تفریط در حقّ عیسی (ع) از یهود به اعتبار این است که آنها در پائین آوردن او (ع) از مرتبهٔ ولد رشده (حلالزاده) به لغیّه (حرامزاده) از حدّ تجاوز کردند} و جز حقّ بر خداوند نگویید [که او پدر یا سوّمین از سه است] جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم رسول خدا و کلمهٔ او است که آن را بر مریم القاء کرد و روحی از او است [و لغیّه نیست چنانکه یهود پنداشتند، و نه پسر یا خدا است چنانکه نصاری پنداشتند] و به خداوند و رسولان او ایمان آورید و نگویید [که خدا و مسیح (ع) و مریم (ع) اقانیم] سهگانه هستند، [و از تثلیث] باز ایستید برای شما بهتر است، جز این نیست که الله خدای واحد است [که شریکی در خداوندی و نظیر و قرین ندارد] او منزّه است که فرزندی داشته باشد، آنچه که در آسمانها و آنچه که در زمین هست برای او است [همه چیز مملوک او هستند چیزی مثل او نمیشود و مساوی او نمیشود تا که فرزندی داشته باشد] و خداوند به عنوان وکیل کافی است [یعنی که او از اخذ وکیل غنی است پس احتیاج به فرزندی که وکیل او باشد ندارد]
- ترجمه سلطانیای اهل کتاب در دینتان غلوّ نکنید و جز حقّ بر خداوند نگویید جز این نیست که مسیح عیسی پسر مریم رسول خدا و کلمهٔ او است که آن را بر مریم القاء کرد و روحی از او است و به خداوند و رسولان او ایمان آورید و نگویید سهگانه هستند (از تثلیث) باز ایستید که برای شما بهتر است، جز این نیست که الله خدای واحد است او منزّه است که فرزندی داشته باشد، آنچه که در آسمانها و آنچه که در زمین هست برای او است و خداوند به عنوان وکیل کافی است
- ترجمه راستینای اهل کتاب، در دین خود اندازه نگه دارید، و درباره خدا جز به راستی سخن نگویید؛ در حق مسیح عیسی بن مریم جز این نشاید گفت که او رسول خداست و کلمه الهی است که به مریم فرستاده و روحی از عالم الوهیت است؛ پس به خدا و همه فرستادگانش ایمان آورید و به تثلیث قائل نشوید (اب و ابن و روح القدس را خدا نخوانید) ، از این گفتار شرک باز ایستید که برای شما بهتر است، جز خدای یکتا خدایی نیست و منزّه و برتر از آن است که او را فرزندی باشد، هر چه در آسمان و زمین است همه ملک او است و خدا تنها به نگهبانی (همه موجودات) کافی است.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٢ لَّن يَسْتَنكِفَ الْمَسِيحُ أَن يَكُونَ عَبْدًا لِّلَّهِ وَلَا الْمَلَائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ وَمَن يَسْتَنكِفْ عَنْ عِبَادَتِهِ وَيَسْتَكْبِرْ فَسَيَحْشُرُهُمْ إِلَيْهِ جَمِيعًا
مسیح و نه ملائکهٔ مقرّب هرگز استنکاف (سرپیچی) نخواهند کرد از اینکه به عنوان بنده برای خداوند باشند و هر کس از عبادت او استنکاف کند و استکبار بورزد {استنکاف ترّفع (برتری طلبی) بر شیء است به تصوّر نقصان در آن و استکبار ترفّع علیه (بر آن) است به تصوّر رفعت (برتری) فی نفسهٔ مستکبر (طلب بزرگی کننده)} پس بزودی آنها (عابدین و مستنکفین) را جمیعاً به سوی خود حشر خواهد کرد
- ترجمه سلطانیمسیح و نه ملائکهٔ مقرّب هرگز استنکاف (سرپیچی) نخواهند کرد از اینکه به عنوان بنده برای خداوند باشند و هر کس از عبادت او استنکاف کند و استکبار بورزد پس بزودی آنها را جمیعاً به سوی خود حشر خواهد کرد
- ترجمه راستینهرگز مسیح از بنده خدا بودن اِبا و استنکاف ندارد و فرشتگان مقرّب نیز (به بندگی او معترفند) . و هر کس از بندگی خدا سر پیچد و دعوی برتری کند، زود باشد که خدا همه را به سوی خود محشور سازد.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٣ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُوَفِّيهِمْ أُجُورَهُمْ وَيَزِيدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَأَمَّا الَّذِينَ اسْتَنكَفُوا وَاسْتَكْبَرُوا فَيُعَذِّبُهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا وَلَا يَجِدُونَ لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا
و امّا کسانی که [با بیعت عامّه] ایمان آوردهاند و [با بیعت خاصّه و اعمال متعلّقه به آن] عمل صالح کردهاند پس پاداششان به آنها وفا (به تمام داده) میشود و از فضل خویش به آنان میافزاید و امّا کسانی که استنکاف کردند و استکبار ورزیدند پس آنها را به عذابی دردآور معذّب میکند و برای خود غیر از خداوند ولیّ و نه نصیری نمییابند {نصیر همان نبوّت و نبی است و اینکه ولىّ همان ولایت و ولىّ است و خلفای آن دو در مقام آن دو میایستند}
- ترجمه سلطانیو امّا کسانی که ایمان آوردهاند و عمل صالح کردهاند پس پاداششان به آنها وفا (تمامی داده) میشود و از فضل خویش به آنان میافزاید و امّا کسانی که استنکاف کردند و استکبار ورزیدند پس آنها را به عذابی دردآور معذّب میکند و برای خود غیر از خداوند ولیّ و نه نصیری نمییابند
- ترجمه راستینپس آنان را که ایمان آورده و نیکوکار شده اجر و ثواب تمام و کامل میدهد و به فضل خود بر آن میافزاید، و آنان را که سرپیچی و سرکشی کرده به عذابی دردناک معذّب خواهد فرمود و آنان (بر نجات خود) جز خدا هیچ کس را دوست و یاور نخواهند یافت.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٤ يَاأَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُم بُرْهَانٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُّبِينًا
ای مردم هرآینه برهانی از پروردگارتان نزد شما آمده و به سوی شما نوری آشکار کننده نازل کردیم {برهان چیزی آنچه است که بر آن دلالت میکند، و نور آنچه است که اشیاء به سبب آن دیده میشوند، رسالت تنبّه (بیداری) از غفلت و جهالت است و دلالت میکند بر کسی که به طریق هدایت میکند، و ولایت به آن طریق دیده میشود، پس برهان محمّد (ص) است از حیث رسالت و نور علیّ (ع) است از حیث ولایت، توضیح اینکه: ولایت علیّ (ع) اشرف از ولایت محمّد (ص) و رسالت او نیست، بلکه: ولایت محمّد (ص) اشرف از رسالتش است}
- ترجمه سلطانیای مردم هرآینه برهانی از پروردگارتان نزد شما آمده و به سوی شما نوری آشکار کننده نازل کردیم
- ترجمه راستینای مردم، برای هدایت شما از جانب خدا برهانی (محکم) آمد، و نوری تابان به شما فرستادیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٥ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَاعْتَصَمُوا بِهِ فَسَيُدْخِلُهُمْ فِي رَحْمَةٍ مِّنْهُ وَفَضْلٍ وَيَهْدِيهِمْ إِلَيْهِ صِرَاطًا مُّسْتَقِيمًا
و امّا کسانی که به خداوند ایمان آوردند {اشاره به بیعت عامّه بر دست محمّد (ص) است} و به آن چنگ زدند {اشاره است به بیعت خاصّه بر دست علیّ (ع)} پس بزودی آنان را در رحمتی و فضلی از خود داخل خواهد کرد {رحمت، همان موائد (مائدهها) ولایت است و فضل موائد رسالت است و رحمت همان ولایت و فضل همان رسالت است} و آنها را به سوی خود به راه مستقیم هدایت میکند (میبَرَد)
- ترجمه سلطانیو امّا کسانی که به خداوند ایمان آوردند و به آن چنگ زدند پس بزودی آنان را در رحمتی و فضلی از خود داخل خواهد کرد و آنها را به سوی خود به راه مستقیم هدایت میکند
- ترجمه راستینپس آنان که به خدا گرویدند و به او متوسل شدند به زودی آنها را به جایگاه رحمت و فضل خود درآورده و به راهی راست به سوی خود رهبری نماید.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٦ يَسْتَفْتُونَكَ قُلِ اللَّهُ يُفْتِيكُمْ فِي الْكَلَالَةِ إِنِ امْرُؤٌ هَلَكَ لَيْسَ لَهُ وَلَدٌ وَلَهُ أُخْتٌ فَلَهَا نِصْفُ مَا تَرَكَ وَهُوَ يَرِثُهَا إِن لَّمْ يَكُن لَّهَا وَلَدٌ فَإِن كَانَتَا اثْنَتَيْنِ فَلَهُمَا الثُّلُثَانِ مِمَّا تَرَكَ وَإِن كَانُوا إِخْوَةً رِّجَالًا وَنِسَاءً فَلِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَيَيْنِ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ أَن تَضِلُّوا وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
از تو استفتاء (طلب فتوا کردن) میکنند بگو خداوند دربارهٔ کلاله (ورّاثی که فرزند و پدر در میانشان نباشد که موجب منع یا محرومیت وارث دیگر میشوند) به شما فتوا میدهد که اگر مردی که فرزندی ندارد مُرد و (در حالی که) خواهر دارد پس برای او (مؤنّث) نصف ماترک است و او (مذکّر) [تمام مال او (مؤنّث) را] از او (مؤنّث) ارث میبَرد اگر فرزندی نداشته باشد (مؤنّث)، و اگر دو خواهر بودند [یعنی وارث به اخوّت] پس برای آن دو [خواهر] دو ثلث از ماترک است و اگر مردانی و زنانی به عنوان اخوت (برادر و خواهر) باشند پس برای مذکّر مثل بهرهٔ دو مؤنّث است خداوند برای شما بیان میکند که مبادا گمراه شوید و خداوند به هر چیزی بسیار دانا است [و بحسب مصالح شما برای شما تشریع میکند].
- ترجمه سلطانیاز تو استفتاء (طلب فتوا کردن) میکنند بگو خداوند دربارهٔ کلاله (ورّاثی که فرزند و پدر در میانشان نباشد که موجب منع یا محرومیت وارث دیگر میشوند) به شما فتوا میدهد که اگر مردی که فرزندی ندارد مُرد و (در حالی که) خواهر دارد پس برای او (مؤنّث) نصف ماترک است و او (مذکّر) از او (مؤنّث) ارث میبَرد اگر فرزندی نداشته باشد (مؤنّث)، و اگر دو خواهر بودند پس برای آن دو (خواهر) دو ثلث از ماترک است و اگر مردانی و زنانی به عنوان اخوت (برادر و خواهر) باشند پس برای مذکّر مثل بهرهٔ دو مؤنّث است خداوند برای شما بیان میکند که گمراه نشوید و خداوند به هر چیزی بسیار دانا است.
- ترجمه راستین(ای پیغمبر) از تو درباره کلاله (یعنی برادر و خواهر پدری یا پدری و مادری) فتوا خواهند، بگو: خدا چنین فتوا میدهد که هر گاه کسی بمیرد در حالی که فرزند نداشته باشد و او را خواهری باشد، وی را نصف ترکه است و او نیز از خواهر ارث برد اگر خواهر را فرزند نباشد. و اگر میت را دو خواهر باشد آنها را دو ثلث ترکه است. و اگر میت را چندین برادر و خواهر است در این صورت ذکور دو برابر اِناث ارث برند. خدا (احکام خود را) برای شما بیان میکند تا گمراه نشوید، و خدا به همه چیز دانا است.
- ترجمه الهی قمشهای