حزب شمارهٔ ۲۶


سورهٔ ۵- المائدة

١٠٩ يَوْمَ يَجْمَعُ اللَّهُ الرُّسُلَ فَيَقُـولُ مَاذَا أُجِبْتُمْ قَالُوا لَا عِلْمَ لَنَا إِنَّكَ أَنتَ عَـلَّامُ الْغُيُوبِ

در آنروزی که خداوند رسولان را جمع می‌‌کند پس می‌‌گوید: چگونه [از سوی امّت] جواب داده شدید؟ گویند هیچ علمی نداریم همانا تو به پنهانی‌‌ها بسیار دانا هستی

- ترجمه سلطانی

در آنروزی که خداوند رسولان را جمع می‌کند پس می‌گوید: چگونه (از سوی امّت) جواب داده شدید؟ گویند هیچ علمی نداریم همانا تو به پنهانی‌ها بسیار دانا هستی

- ترجمه راستین

روزی که خدا همه پیغمبران را جمع گرداند و آن گاه گوید: چگونه امت از دعوت شما اجابت کردند؟گویند: ما نمی‌دانیم، تویی که به باطن همه کاملاً دانایی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٠ إِذْ قَالَ اللَّهُ يَاعِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ

[به یاد آور یا یادآوری کن] آنوقت که خداوند گفت ای عیسی پسر مریم نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور، آنوقت که تو را به روح القدس مؤیّد کردم که در گهواره و بزرگسالی [یعنی در جمیع احوالت] با مردم کلام گفتی و آنوقت که کتاب (یعنی نبوّت) را به تو تعلیم دادم و حکمت (یعنی ولایت) را و تورات و انجیل [دو صورت نبوّت] را و آنوقت که به اجازهٔ من از گِل هیئتی مانند مرغ ساختی و به اجازهٔ من در آن دمیدی پس مرغی شد و کور مادرزاد و پیس را به اجازهٔ من شفاء دادی و آنوقت که مردگان را به اجازهٔ من خارج کردی و آنوقت که بنی اسرائیل را از تو بازداشتم آنوقت که تو بیّنه‌‌ها (دلایل روشن و روشنگر) را نزد آنها آوردی پس کسانی از آنها که کفر ورزیده بودند گفتند که این جز سحری آشکار نیست

- ترجمه سلطانی

آنوقت که خداوند گفت ای عیسی پسر مریم نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور، آنوقت که تو را به روح القدس مؤیّد کردم که در گهواره و بزرگسالی با مردم کلام گفتی و آنوقت که کتاب را به تو تعلیم دادم و حکمت را و تورات و انجیل را و آنوقت که به اجازهٔ من از گِل هیئتی مانند مرغ ساختی و به اجازهٔ من در آن دمیدی پس مرغی شد و کور مادرزاد و پیس را به اجازهٔ من شفاء دادی و آنوقت که مردگان را به اجازهٔ من خارج کردی و آنوقت که بنی اسرائیل را از تو بازداشتم آنوقت که تو بیّنه‌ها (دلایل روشن و روشنگر) را نزد آنها آوردی پس کسانی از آنها که کفر ورزیده بودند گفتند که این جز سحری آشکار نیست

- ترجمه راستین

(ای پیغمبر، مردم را متذکر گردان) آن گاه که خدا گفت: ای عیسیِ مریم: به خاطر آر نعمتی را که به تو و مادرت عطا کردم آن گاه که تو را به تأیید روح قدسی توانا ساختم که در گهواره و بزرگسالی با مردم سخن می‌گفتی، و آن گاه که تو را تعلیم کتاب و حکمت کردم و به تو علم تورات و انجیل آموختم، و هنگامی که از گِل، شکل مرغی به امر من ساخته و در آن می‌دمیدی تا به امر من مرغی می‌گردید، و کور مادرزاد و پیس را به امر من شفا می‌دادی، و آن گاه که مردگان را به امر من (از قبر) بیرون می‌آوردی، و آن گاه که (دست ستم) بنی اسرائیل را از سر تو کوتاه کردم وقتی که تو با معجزات روشن بر (هدایت) آنها آمدی و کافران بنی اسرائیل گفتند که اینها جز سحری آشکار نیست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١١ وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ

و آنوقت که به حواریون وحی [الهام و نه وحی ارسال] کردم که به من و به رسول من ایمان بیآورید گفتند ایمان آوردیم و شاهد باش به اینکه ما مسلمانیم

- ترجمه سلطانی

و آنوقت که به حواریون وحی (الهام) کردم که به من و به رسول من ایمان بیآورید گفتند ایمان آوردیم و شاهد باش به اینکه ما مسلمانیم

- ترجمه راستین

و (یاد کن) هنگامی که به حواریّین وحی کردیم که به من و به رسول من ایمان آورید، گفتند: ایمان آوردیم، (خدایا) گواه باش که ما تسلیم امر توایم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٢ إِذْ قَالَ الْحَوَارِيُّونَ يَاعِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ هَلْ يَسْتَطِيعُ رَبُّكَ أَن يُـنَزِّلَ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِّنَ السَّمَاءِ قَالَ اتَّقُوا اللَّهَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ

آنوقت که حواریون گفتند: ای عیسی پسر مریم آیا پروردگار تو می‌‌تواند که از آسمان مائده‌‌ای [یعنی خوانی (سفره‌‌ای) که بر آن طعام هست] بر ما نازل کند، گفت: [از اقتراح کردن (خواستار شدن) بر خداوند] از خداوند بهراسید اگر مؤمن می‌‌باشید

- ترجمه سلطانی

آنوقت که حواریون گفتند ای عیسی پسر مریم آیا پروردگار تو می‌تواند که از آسمان مائده‌ای بر ما نازل کند گفت از خداوند بهراسید اگر مؤمن می‌باشید

- ترجمه راستین

(یاد آر) هنگامی که حواریّین گفتند: ای عیسیِ مریم، آیا خدای تو تواند که برای ما از آسمان مائده‌ای فرستد؟عیسی در جواب گفت: اگر ایمان آورده‌اید از خدا بترسید (و شکّ در قدرت خدا نکنید).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٣ قَالُوا نُرِيدُ أَن نَّأْكُلَ مِنْهَا وَتَطْمَئِنَّ قُلُوبُنَا وَنَعْلَمَ أَن قَدْ صَدَقْتَنَا وَنَكُونَ عَلَيْهَا مِنَ الشَّاهِدِينَ

گفتند: می‌‌خواهیم تا از آن بخوریم و قلب‌‌هایمان مطمئن گردد و بدانیم که به ما راست گفته‌‌ای و ما از شاهدان بر آن باشیم

- ترجمه سلطانی

گفتند می‌خواهیم تا از آن بخوریم و قلب‌هایمان مطمئن گردد و بدانیم که به ما راست گفته‌ای و ما از شاهدان بر آن باشیم

- ترجمه راستین

گفتند: می‌خواهیم هم از آن مائده آسمانی تناول کنیم و هم دلهای ما مطمئن شود و هم به راستی عهدهای تو پی بریم و بر آن (به مشاهده) از گواهان باشیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٤ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِّنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِّنكَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ

عیسی پسر مریم گفت: خداوندا [ای] پروردگار ما مائده‌‌ای از آسمان بر ما نازل کن که برای اوّل ما و آخر ما (یعنی جمیع ما) [روز] عید ما و به عنوان نشانه‌‌ای از تو باشد و به ما روزی بده و تو بهترین روزی دهندگان هستی

- ترجمه سلطانی

عیسی پسر مریم گفت خداوندا (ای) پروردگار ما مائده‌ای از آسمان بر ما نازل کن که برای اوّل ما و آخر ما عید ما و به عنوان نشانه‌ای از تو باشد و به ما روزی بده و تو بهترین روزی دهندگان هستی

- ترجمه راستین

عیسیِ مریم گفت: بارالها، ای پروردگار ما، تو بر ما از آسمان مائده‌ای فرست تا (این روز) برای ما و کسانی که پس از ما آیند روز عید مبارکی گردد و آیت و حجّتی از جانب تو برای ما باشد، و ما را روزی ده، که تو بهترین روزی دهندگانی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٥ قَالَ اللَّهُ إِنِّي مُنَزِّلُهَا عَلَيْكُمْ فَمَن يَكْفُرْ بَعْدُ مِنكُمْ فَإِنِّي أُعَذِّبُهُ عَذَابًا لَّا أُعَذِّبُهُ أَحَدًا مِّنَ الْعَالَـمِينَ

خداوند [به عنوان جواب به آنها] گفت: که من آن را بر شما نازل می‌‌کنم پس کسی از شما که بعداً کفر بورزد پس من حتماً او را به عذابی که احدی از جهانیان را به آن عذاب نکرده‌‌ام عذاب می‌‌کنم

- ترجمه سلطانی

خداوند گفت: که من آن را بر شما نازل می‌کنم پس کسی از شما که بعداً کفر بورزد پس من حتماً او را به عذابی که احدی از جهانیان را به آن عذاب نکرده‌ام عذاب می‌کنم

- ترجمه راستین

خدا گفت: من آن مائده را برای شما می‌فرستم، ولی هر که بعد از نزول مائده کافر شود وی را عذابی کنم که هیچ یک از جهانیان را چنان عذاب نکنم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٦ وَإِذْ قَالَ اللَّهُ يَاعِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ أَأَنتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِي وَأُمِّيَ إِلَهَيْنِ مِن دُونِ اللَّهِ قَالَ سُبْحَانَكَ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ مَا لَيْسَ لِي بِحَقٍّ إِن كُنتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِي وَلَا أَعْلَمُ مَا فِي نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنتَ عَـلَّامُ الْغُيُوبِ

و آنوقت که خداوند گفت ای عیسی پسر مریم آیا تو به مردم گفتی که مرا و مادرم را به عنوان دو خداوند بگیرید! نه الله را! گفت منزّهی تو، مرا نباشد (نسزد) که آنچه که برای من حقّ (سزاوار) نیست را بگویم اگر من آن را گفته بودم پس همانا تو آن را می‌‌دانستی، [برای آنکه تو] آنچه که در نفس من هست را می‌‌دانی و من نمی‌‌دانم که چه در نفس (ذات) تو است همانا تو به غیب‌‌ها (پنهانی‌‌ها) بسیار دانایی

- ترجمه سلطانی

و آنوقت که خداوند گفت ای عیسی پسر مریم آیا تو به مردم گفتی که مرا و مادرم را به عنوان دو خداوند بگیرید! نه الله را! گفت منزّهی تو، مرا نباشد (نسزد) که آنچه که برای من حقّ (سزاوار) نیست را بگویم اگر من آن را گفته بودم پس همانا تو آن را می‌دانستی، (برای آنکه تو) آنچه که در نفس من هست را میدانی و من نمیدانم که چه در نفس تو است همانا تو به غیب‌ها (پنهانی‌ها) بسیار دانایی

- ترجمه راستین

و (یاد کن) آن گاه که (در قیامت) خدا گوید: ای عیسیِ مریم، آیا تو مردم را گفتی که من و مادرم را دو خدای دیگر سوای خدای عالم اختیار کنید؟عیسی گوید: خدایا، تو منزهی، هرگز مرا نرسد که چنین سخنی به ناحق گویم، چنانچه من این گفته بودمی تو می‌دانستی، که تو از سرائر من آگاهی و من از سرّ تو آگاه نیستم، همانا تویی که به همه اسرار غیب جهانیان کاملاً آگاهی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٧ مَا قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا مَا أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ رَبِّي وَرَبَّكُمْ وَكُنتُ عَلَيْهِمْ شَهِيدًا مَّا دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِي كُنتَ أَنتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَأَنتَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ

به آنها نگفتم جز آنچه که مرا به آن امر کردی که الله پروردگارم و پروردگارتان را بندگی کنید و من مادامی که در میان آنها بوده‌‌ام بر آنها گواه (مراقب بر آنها بر اعمالشان) بوده‌‌ام و چون مرا میراندی تو مراقب بر آنها بوده‌‌ای و تو بر هر چیزی بسیار شاهدی

- ترجمه سلطانی

به آنها نگفتم جز آنچه که مرا به آن امر کردی که الله پروردگارم و پروردگارتان را بندگی کنید و من مادامی که در میان آنها بوده‌ام بر آنها گواه بوده‌ام و چون مرا میراندی تو مراقب بر آنها بوده‌ای و تو بر هر چیزی بسیار شاهدی

- ترجمه راستین

من به آنها هرگز چیزی نگفتم جز آنچه تو مرا بدان امر کردی، که خدای را پرستید که پروردگار من و شماست، و من بر آن مردم گواه و ناظر اعمال بودم مادامی که در میان آنها بودم، و چون روح مرا گرفتی تو خود نگهبان و ناظر اعمال آنان بودی، و تو بر همه چیز عالم گواهی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٨ إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ وَإِن تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

اگر عذابشان کنی پس همانا آنها بندگان تو هستند و اگر آنها را بیامرزی پس همانا تو عزیز (غالب) هستی [که مانعی از مغفرت نداری] و حکیم هستی [که استحقاق آنان را بر آن و قدر استحقاقشان را می‌‌دانی]

- ترجمه سلطانی

اگر عذابشان کنی پس همانا آنها بندگان تو هستند و اگر آنها را بیامرزی پس همانا تو عزیز (غالب) و حکیم هستی

- ترجمه راستین

اگر آنان را عذاب کنی باز (خدایا) همه بندگان تو هستند، و اگر از گناه آنها درگذری باز توانا و درست کرداری.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٩ قَالَ اللَّهُ هَذَا يَوْمُ يَنفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

خداوند فرمود: [من صادق از آنان را که در قولش غیر متجاوز از حدّ خود و حدّ عیسی (ع) است می‌‌آمرزم برای اینکه] این روزی است که صادقان از صدق خود نفع می‌‌برند برای آنها جنّت‌‌هایی هست که از تحت آنها نهرها جاری می‌‌شود در آن همیشگی ماندگارند خداوند از آنها راضی است و آنها از او راضی هستند آن پیروزی عظیم است

- ترجمه سلطانی

خداوند گفت این روزی است که صادقان از صدق خود نفع می‌برند برای آنها جنّت‌هایی هست که از تحت آنها نهرها جاری می‌شود در آن همیشگی ماندگارند خداوند از آنها راضی است و آنها از او راضی هستند آن پیروزی عظیم است

- ترجمه راستین

خدا گوید: این روزی است که صادقان از راستی خود بهره‌مند می‌شوند، برای آنها بهشتهایی است که از زیر درختانش نهرها جاری است و در آن به نعمت ابدی متنعّمند؛ خدا از آنها خشنود و آنها از خدا خشنودند. این است فیروزی و سعادت بزرگ.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٠ لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا فِيهِنَّ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

مُلک آسمان‌‌ها و زمین و آنچه که در آنها هست برای خداوند است و او بر هر چیزی توانا است.

- ترجمه سلطانی

ملک آسمان‌ها و زمین و آنچه که در آنها هست برای خداوند است و او بر هر چیزی توانا است.

- ترجمه راستین

فرمانروایی آسمانها و زمین و هر چه در آنهاست خدای راست، و او بر هر چیز تواناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
سورهٔ ۶- الأنعام

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

١ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ ثُمَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ

حمد (ستایش) برای خداوندی است که آسمان‌‌ها و زمین را خلق کرد و تاریکی‌‌ها و نور را قرار داد آنگاه کسانی که به پروردگارشان کفر ورزیده‌‌اند [غیر او را با او] معادل (برابر) می‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

حمد (ستایش) برای خداوندی است که آسمان‌ها و زمین را خلق کرد و تاریکی‌ها و نور را قرار داد آنگاه کسانی که به پروردگارشان کفر ورزیده‌اند (غیر او را با او) معادل (برابر) می‌کنند

- ترجمه راستین

ستایش خدای راست که آسمانها و زمین را آفرید و تاریکی‌ها و روشنایی را مقرّر داشت (و با آنکه نظم آسمان و زمین دلیل یکتایی اوست) باز کافران به پروردگار خود شرک می‌آورند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلًا وَأَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ ثُمَّ أَنتُمْ تَمْتَرُونَ

او کسی است که شما را از گِل آفرید سپس مدّتی (اجلی) را مقرّر کرد و اجل معیّن شده نزد او است سپس شما شکّ می‌‌کنید

- ترجمه سلطانی

او کسی است که شما را از گِل آفرید سپس مدّتی را مقرّر کرد و اجل معیّن شده نزد او است سپس شما شکّ می‌کنید

- ترجمه راستین

اوست خدایی که شما را از گِلی آفرید، پس فرمان اجل و مرگ را بر همه کس معین کرد، و اجلی که معین و معلوم است به نزد اوست، باز شما شک در آیات او می‌کنید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ وَهُوَ اللَّهُ فِي السَّمَاوَاتِ وَفِي الْأَرْضِ يَعْلَمُ سِرَّكُمْ وَجَهْرَكُمْ وَيَعْلَمُ مَا تَكْسِبُونَ

و او است که در آسمان‌‌ها و در زمین الله است، سرّ شما [از سجایا (سرشت‌‌ها، خصوصیات) و نیّات و عقاید و جملهٔ مکمونات که هنوز در وجود شما ظاهر نشده و به آنها شعور ندارید] و آشکار شما [از اقوال و احوال و الوان و اشکال و نِسَب و اموال] را می‌‌داند و می‌‌داند آنچه را که کسب می‌‌کنید

- ترجمه سلطانی

و او است که در آسمان‌ها و در زمین الله است، سرّ شما و آشکار شما را می‌داند و می‌داند آنچه را که کسب می‌کنید

- ترجمه راستین

و اوست خدا در همه آسمانها و در زمین، که از نهان و آشکار شما با خبر است و بدانچه می‌کنید آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ وَمَا تَأْتِيهِم مِّنْ آيَةٍ مِّنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ

و آیه‌‌ای از آیات [تکوینی و تدوینی و آفاقی و انفسی] پروردگارشان [و اعظم آیات امیر المؤمنین (ع)] نزد آنها نیامد مگر اینکه از آن اعراض کننده بودند

- ترجمه سلطانی

و آیه‌ای از آیات پروردگارشان نزد آنها نیامد مگر اینکه از آن اعراض کننده بودند

- ترجمه راستین

و هیچ آیتی از آیات الهی بر اینان نیامد جز آنکه (از روی جهل و عناد) از آن روی گردانیدند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ فَقَدْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَـمَّا جَاءَهُمْ فَسَوْفَ يَأْتِيهِمْ أَنبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ

و هرآینه حقّ [که آن اعظم آیات او و همان ولایت است] را چون نزد آنها آمد تکذیب کردند پس خبر آنچه [از ولایت] که آن را استهزاء می‌‌کردند به آنها خواهد رسید

- ترجمه سلطانی

و هرآینه حقّ را چون نزد آنها آمد تکذیب کردند پس خبر آنچه که آن را استهزاء می‌کردند به آنها خواهد رسید

- ترجمه راستین

حق را که بر آنها آمد جدّاً تکذیب کردند، پس به زودی خبر آنچه که آن را به سخریه گرفتند به آنان می‌رسد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّن قَرْنٍ مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ مَا لَمْ نُمَكِّن لَّكُمْ وَأَرْسَلْنَا السَّمَاءَ عَلَيْهِم مِّدْرَارًا وَجَعَلْنَا الْأَنْهَارَ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمْ فَأَهْلَكْنَاهُم بِذُنُوبِهِمْ وَأَنشَأْنَا مِن بَعْدِهِمْ قَرْنًا آخَرِينَ

آیا ندیده‌‌اند که قبل از آنها چه بسیار از پیشینیان را هلاک کردیم [پس بر زندگانی داثره (کهنه) فانیشان اتّکال کردند و به آراء کاسدهٔ (ناروا، بی ارزش) خود استبداد ورزیدند و از آیات ما اعراض نمودند]، آنها را [با صحّت و قوّت در اجسام و سعه در اموال و اولاد] در زمین به آنچه که به شما تمکّن نداده‌‌ایم متمکّن کردیم و [باران و ابر] آسمان را بر آنها پی در پی بارنده فرستادیم و نهرهایی قرار دادیم که از تحت آنها جاری می‌‌شد [یعنی برای آنها علاوه بر تمکینشان در زمین، اسباب تَرَفُّه (در رفاه و آسایش بودن) و وسعت و تفرّج (گردش کردن) آماده کردیم]، پس آنها را به (سبب) گناهانشان هلاک کردیم [و تمکّن آنها در برابر بأس (سخت گرفتن) ما و نه امداد ما برای آنها و نه استدراج ما برای آنها حافظ آنها نگشت] و امّت‌‌های دیگری را بعد از آنها نشو دادیم

- ترجمه سلطانی

آیا ندیده‌اند که قبل از آنها چه بسیار از پیشینیان را هلاک کردیم، آنها را در زمین به آنچه که به شما تمکّن نداده‌ایم متمکّن کردیم و (باران و ابر) آسمان را بر آنها پی در پی بارنده فرستادیم و نهرهایی قرار دادیم که از تحت آنها جاری می‌شد، پس آنها را به (سبب) گناهانشان هلاک کردیم و امّت‌های دیگری را بعد از آنها نشو دادیم

- ترجمه راستین

آیا ندیدند پیش از ایشان چه بسیار گروهی را هلاک نمودیم و حال آنکه در زمین به آنها قدرت و تمکّنی داده بودیم که شما را نداده‌ایم؟و از آسمان بر آنها باران (رحمت ظاهر و رحمت باطن که کتاب آسمانی است) پیوسته فرستادیم و نهرها در زمین جاری ساختیم، پس چون نافرمانی کردند آن‌ها را هلاک نمودیم و گروهی دیگر بعد از آنها پدید آوردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ وَلَوْ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ كِتَابًا فِي قِرْطَاسٍ فَلَمَسُوهُ بِأَيْدِيهِمْ لَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ

و اگر بر تو کتابی (نوشته شده) در کاغذ نازل می‌‌کردیم و آنها آن را با دستانشان لمس می‌‌کردند کسانی که کفر ورزیده‌‌اند حتماً [به خداوند یا به تو] می‌‌گفتند که این جز سحری آشکار نیست

- ترجمه سلطانی

و اگر بر تو کتابی (نوشته شده) در کاغذ نازل می‌کردیم و آنها آن را با دستانشان لمس می‌کردند کسانی که کفر ورزیده‌اند حتماً می‌گفتند که این جز سحری آشکار نیست

- ترجمه راستین

و اگر ما کتابی بر تو فرستیم در کاغذی که آن را به دست خود لمس کنند، باز کافران گویند: این نیست مگر سحری آشکار.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ وَقَالُوا لَـوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنزَلْنَا مَلَكًا لَّقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا يُنظَرُونَ

و [از روی عِناد و به لِجاج] می‌‌گفتند: [اگر رسول می‌‌باشد] چرا ملکی بر او نازل نشده و اگر ملکی نازل می‌‌کردیم البتّه کار (امر حیاتشان) قضاء می‌‌شد (به پایان می‌‌رسید) [زیرا آنها دیدشان ضعیف است قوّت جمع بین دو طرف را ندارند] سپس آنها مهلتی داده نمی‌‌شدند

- ترجمه سلطانی

و می‌گفتند: چرا ملکی بر او نازل نشده و اگر ملکی نازل می‌کردیم البتّه کار قضاء می‌شد (به پایان می‌رسید) سپس آنها مهلتی داده نمی‌شدند

- ترجمه راستین

و گفتند: چرا (اگر محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم رسول است) بر او فرشته‌ای نازل نشد؟و چنانچه فرشته‌ای بفرستیم کار تمام شود و دیگر لحظه‌ای آنها مهلت نخواهند یافت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ وَلَوْ جَعَلْنَاهُ مَلَكًا لَّجَعَلْنَاهُ رَجُلًا وَلَلَبَسْنَا عَلَيْهِم مَّا يَلْبِسُونَ

و اگر او را به صورت ملکی قرار می‌‌دادیم البتّه او را [به شکل] مردی قرار می‌‌دادیم و البتّه [حقیقت را] بر آنها لباس می‌‌پوشاندیم (مشتبه می‌‌ساختیم) همانطور که لباس می‌‌پوشند

- ترجمه سلطانی

و اگر او را به صورت ملکی قرار می‌دادیم البتّه او را (به شکل) مردی قرار می‌دادیم و البتّه (حقیقت را) بر آنها لباس می‌پوشاندیم (مشتبه می‌ساختیم) همانطور که لباس می‌پوشند

- ترجمه راستین

و چنانچه رسول را فرشته‌ای قرار می‌دادیم باز هم او را به صورت مردی در می‌آوردیم و بی‌شک سبب می‌شدیم که همان اشتباهی که برای دیگران پیش می‌آوردند برای خودشان پیش آید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ

و همانا رسولان قبل از تو استهزاء شدند پس کسانی از آنها که مسخره کردند با همانچه که آن را استهزاء می‌‌کردند احاطه شدند

- ترجمه سلطانی

و همانا رسولان قبل از تو استهزاء شدند پس کسانی از آنها که مسخره کردند با همانچه که آن را استهزاء می‌کردند احاطه شدند

- ترجمه راستین

(ای پیغمبر) پیش از تو هم امم گذشته پیغمبران خود را سخت استهزاء کردند، پس آنان را کیفر این عمل دامنگیر شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١ قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ ثُمَّ انظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ

بگو: در زمین [زمین ظاهری با قدم‌‌هایتان سیر کنید و در زمین قرآن و تواریخ امّت‌‌های گذشته، با بصر‌‌هایتان، و در زمین عالم صغیر با بصیرت‌‌هایتان] سیر کنید سپس نظر کنید که عاقبت تکذیب کنندگان [رسولان (ع) دربارهٔ شأن خود آنها یا دربارهٔ شأن اوصیای آنان، یا عاقبت تکذیب کنندگان اوصیای آنان] چگونه بود

- ترجمه سلطانی

بگو: در زمین سیر کنید سپس نظر کنید که عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود

- ترجمه راستین

بگو (ای پیغمبر) که در روی زمین بگردید آن گاه بنگرید که عاقبت سخت آنها که تکذیب کردند چگونه بود!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢ قُل لِّمَن مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُل لِّلَّهِ كَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ لَيَجْمَعَنَّكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ

[به تکذیب کنندگان و مُقتَرحان (بی اندیشه سخنگویان) به جهت الزام آنها به اقرار] بگو [تا آنکه متنبّه شوند]: آنچه که در آسمان‌‌ها و زمین است برای کیست؟ [تو قبل از آنان] بگو [و منتظر جواب آنها نباش زیرا جوابی سوای آن ندارند]: برای خداوند است که رحمت کردن را بر خودش مقرّر (فرض) کرده [پس به رحمت خود شما را مهمل نمی‌‌گذارد و به سوی شما رسولانی می‌‌فرستد و شما را در طاعتش ترغیب می‌‌کند و از مخالفتش بر حذرتان می‌‌دارد و در معصیت خود به شما مهلت می‌‌دهد] البتّه که حتماً شما را [قرنی (امّتی، نسلی) بعد از قرنى] تا روز قیامت که شکی در آن نیست جمع می‌‌کند، کسانی که به خودشان زیان رسانده‌‌اند [یعنی این شما هستید که به خودتان خسارت زدید] پس آنها ایمان نمی‌‌آورند

- ترجمه سلطانی

بگو: آنچه که در آسمان‌ها و زمین است برای کیست؟ بگو: برای خداوند است که رحمت کردن را بر خودش مقرّر (فرض) کرده البتّه که حتماً شما را تا روز قیامت که شکی در آن نیست جمع می‌کند، کسانی که به خودشان زیان رسانده‌اند پس آنها ایمان نمی‌آورند

- ترجمه راستین

(به مشرکان) بگو که آنچه در آسمانها و زمین است ملک کیست؟ (اگر آنها نگویند) تو باز گو همه ملک خداست که بر خویش رحمت و بخشایش را فرض و لازم کرده، البته شما را در روز قیامت که بی‌هیچ شک خواهد آمد جمع می‌گرداند، ولی کسانی که خود را به زیان افکندند ایمان نمی‌آورند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣ وَلَهُ مَا سَكَنَ فِي اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

و آنچه که در شب و روز (ازمنه) ساکن است (سکون و آرامش دارد) برای او است و او شنوا و دانا است [شنوائی نیست مگر به شنوایی او و علمی نیست مگر به علم او]

- ترجمه سلطانی

و آنچه که در شب و روز (ازمنه) ساکن است (سکون و آرامش دارد) برای او است و او شنوا و دانا است

- ترجمه راستین

و هر چه در شب و روز آرامش یافته همه ملک خداست و او شنوا و داناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤ قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَتَّخِذُ وَلِيًّا فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ يُطْعِمُ وَلَا يُطْعَمُ قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ أَوَّلَ مَنْ أَسْلَمَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ

بگو: آیا غیر از خداوند را به عنوان ولیّ بگیرم؟ [بعد از اینکه او مالک کلّ و] آفرینندهٔ آسمان‌‌ها و زمین است و اوست که می‌‌خوراند و خورانده نمی‌‌شود، بگو: همانا من امر شده‌‌ام که اوّل کسی باشم که اسلام می‌‌آورد، و [به من گفته شده که] هیچگاه از مشرکین نباش

- ترجمه سلطانی

بگو: آیا غیر از خداوند را به عنوان ولیّ بگیرم؟ آفرینندهٔ آسمان‌ها و زمین است و اوست که می‌خوراند و خورانده نمی‌شود، بگو: همانا من امر شده‌ام که اوّل کسی باشم که اسلام می‌آورد، و (به من امر شده که) هیچگاه از مشرکین نباش

- ترجمه راستین

بگو: آیا غیر خدا را به یاری و دوستی برگزینم؟در صورتی که آفریننده آسمان و زمین خداست و او روزی می‌بخشد و خود از طعام بی‌نیاز است. بگو: من مأمورم که اول شخصی که تسلیم حکم خداست باشم. و البته از گروهی که به خدا شرک آورند نباش.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥ قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ

بگو: همانا من از عذاب روزی بزرگ می‌‌ترسم که نسبت به پروردگارم نافرمانی کنم

- ترجمه سلطانی

بگو: همانا من از عذاب روزی بزرگ می‌ترسم که نسبت به پروردگارم نافرمانی کنم

- ترجمه راستین

بگو: من اگر نافرمانی خدای خود کنم از عذاب آن روز بزرگ سخت می‌ترسم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦ مَّن يُصْرَفْ عَنْهُ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمَهُ وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ

کسی که در آنروز [عذاب] از او برگردانده شود پس هرآینه به او رحم کرده است وآن پیروزی آشکار است

- ترجمه سلطانی

کسی که در آنروز (عذاب) از او برگردانده شود پس هرآینه به او رحم کرده است وآن پیروزی آشکار است

- ترجمه راستین

هر کس در آن روز از عذاب برهد همانا به رحمت خدا نائل گردیده است، و این فیروزی و سعادتی آشکار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧ وَإِن يَمْسَسْكَ اللَّهُ بِضُرٍّ فَلَا كَاشِفَ لَهُ إِلَّا هُوَ وَإِن يَمْسَسْكَ بِخَيْرٍ فَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

و اگر خداوند به تو زیانی رساند پس جز او برطرف کننده‌‌ای از آن نیست و اگر به تو خیری رساند پس او بر هر چیزی بسیار توانا است [که مانعی برای او نیست]

- ترجمه سلطانی

و اگر خداوند به تو زیانی رساند پس جز او برطرف کننده‌ای از آن نیست و اگر به تو خیری رساند پس او بر هر چیزی بسیار توانا است

- ترجمه راستین

و اگر از خدا به تو ضرری رسد هیچ کس جز خدا نتواند تو را از آن ضرر برهاند، و اگر از او به تو خیری رسد (هیچ کس تو را از آن منع نتواند کرد) که او بر هر چیز تواناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨ وَهُوَ الْقَاهِرُ فَوْقَ عِبَادِهِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ

و او قاهر (چیره و مستولی) فوق بندگانش است و او [در فعال خود] حکیم و [به آنچه که اختلاف تدبیر و انواع تصرّف در آنها را اقتضاء می‌‌کند] آگاه است

- ترجمه سلطانی

و او قاهر (چیره و مستولی) فوق بندگانش است و او حکیم و آگاه است

- ترجمه راستین

بگو: خداست که کمال اقتدار و توانایی را بر بندگان دارد و اوست که درستکار و آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩ قُلْ أَيُّ شَيْءٍ أَكْبَرُ شَهَادَةً قُلِ اللَّهُ شَهِيدٌ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَأُوحِيَ إِلَيَّ هَذَا الْقُرْآنُ لِأُنذِرَكُم بِهِ وَمَن بَلَغَ أَئِنَّكُمْ لَتَشْهَدُونَ أَنَّ مَعَ اللَّهِ آلِهَةً أُخْرَى قُل لَّا أَشْهَدُ قُلْ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ وَإِنَّنِي بَرِيءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ

بگو: چه چیزی به عنوان شهادت بزرگترین است؟ بگو: خداوند بین من و شما شاهد است و این قرآن به من وحی شده تا شما را و کسی را که [در هر مکانی و در هر زمانی باشد تا روز قیامت که به او] می‌‌رسد با آن انذار کنم آیا به راستی همانا شهادت می‌‌دهید که با الله خدایان دیگری [هم] هست! بگو: من شهادت نمی‌‌دهم، بگو: جز این نیست که او خدایی یکتا است و من از آنچه که شریک می‌‌کنید بیزارم

- ترجمه سلطانی

بگو: چه چیزی به عنوان شهادت بزرگترین است؟ بگو: خداوند بین من و شما شاهد است و این قرآن به من وحی شده تا شما را و کسی را که (به او) می‌رسد با آن انذار کنم آیا به راستی همانا شهادت می‌دهید که با الله خدایان دیگری (هم) هست! بگو: من شهادت نمی‌دهم، بگو: جز این نیست که او خدایی یکتا است و من از آنچه که شریک می‌کنید بیزارم

- ترجمه راستین

بگو: گواهی کدام چیز بزرگتر است (از گواهی خدا) ؟بگو: خدا میان من و شما گواه است و وحی شده به من آیات این قرآن تا به آن شما و هر کس را که خبر این قرآن به او رسد بترسانم. آیا شما به راستی گواهی دهید که با خدای یکتا خدایان دیگری وجود دارد؟بگو: من گواهی ندهم. بگو: محقّقاً او خدایی یکتاست و من بیزارم از آنچه شما شریک خدا قرار می‌دهید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٠ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمُ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ

کسانی [از یهود و نصاری] که به آنها کتاب داده‌‌ایم او [یعنی رسول خدا (ص)] را می‌‌شناسند همانطور که فرزندان خود را می‌‌شناسند، کسانی که به خودشان خسارت زده‌‌اند پس آنها ایمان نمی‌‌آورند

- ترجمه سلطانی

کسانی که به آنها کتاب داده‌ایم او را می‌شناسند همانطور که فرزندان خود را می‌شناسند، کسانی که به خودشان خسارت زده‌اند پس آنها ایمان نمی‌آورند

- ترجمه راستین

آنان که ما کتاب به آنها فرستادیم، او را (یعنی محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را) به مانند فرزندان خود می‌شناسند. آنان که خود را به زیان انداختند (به او) ایمان نمی‌آورند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢١ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِـمُونَ

و چه کسی ستمکارتر از آن کسی است که بر خداوند دروغی را [با ادّعای خلافت خدا لنفسه یا با نسبت دادن آنچه که به رأی خود به خداوند قیاس کرده، یا با توهّم اینکه رسوم و عادات از خداوند است، یا با ادعای نیابت از امام بدون اذنی و اجازه‌‌ای از روی غفلت از اینکه نیابت از امام شفاعت برای خلق نزد خداوند است و (در حالی که) جز به اذن خداوند نمی‌‌باشد، یا با کتابت کتاب نبوّت به دست‌‌هایشان و نسبت دادن آن به خدا، یا با نوشتن صورت قرآن به دست‌‌هایشان و نسبت دادن آن به خدا] افتراء زده یا آیات [تدوینی و تکوینی آفاقی و انفسی] او را تکذیب کرده [و اعظم همه بلکه اصل همه و حقیقت آن انسان کامل و اصل در آن، علیّ (ع) امیر المؤمنین] است همانا ستمکاران رستگار نمی‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

و چه کسی ستمکارتر از آن کسی است که بر خداوند دروغی را افتراء زده یا آیات او را تکذیب کرده است همانا ستمکاران رستگار نمی‌شوند

- ترجمه راستین

و کیست ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ بست یا آیات او را تکذیب کرد؟هرگز ستمکاران را رستگاری نخواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٢ وَيَوْمَ نَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِينَ أَشْرَكُوا أَيْنَ شُرَكَاؤُكُمُ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ

و [یاد کن یا به یاد آنان بیاور] روزی که آنها را جمیعاً حشر می‌‌کنیم سپس به کسانی که [در آلهت (خداوندگاری) برای خداوند، یا با ولایت علی (ع) ولایت غیر او را] شریک نموده‌‌اند می‌‌گوییم کسانی را که می‌‌پنداشتید [که آنها شرکائى برای خداوند یا شریکانى برای علی (ع) هستند] شریکان شما [از اصنام (بت‌‌ها) شما و غیر آنها که آنها را به مواضعه شرکائى برای خداوند قرار داده‌‌اید] کجایند؟

- ترجمه سلطانی

و روزی که آنها را جمیعاً حشر می‌کنیم سپس به کسانی که شریک نموده‌اند می‌گوییم کسانی را که می‌پنداشتید شریکان شما هستند کجایند؟

- ترجمه راستین

و (یاد کن) روزی که همه آنها را جمع آوریم پس به آنها که شرک آوردند گوییم: به کجا شدند آنها که به گمان شما شریک خدا بودند؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٣ ثُمَّ لَمْ تَكُن فِتْنَتُهُمْ إِلَّا أَن قَالُوا وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ

سپس عُذر [آوردن]شان [برای خلاصی یافتن] جز آن نباشد که [بر دروغشان برای خداوند سوگند می‌‌خورند همانطور که در دنیا برای مردم سوگند می‌‌خوردند] می‌‌گویند: قسم به الله پروردگار ما، که ما مشرک نبوده‌‌ایم

- ترجمه سلطانی

سپس عُذر (آوردن)شان (برای خلاصی یافتن) جز آن نباشد که می‌گویند: قسم به الله پروردگار ما، که ما مشرک نبوده‌ایم

- ترجمه راستین

آن گاه پس از آن همه فریفتگی به بتان، در پیشگاه حق عذری نیابند جز آنکه (از بتان بیزاری جسته و) گویند: سوگند به خدا، پروردگارمان، که هرگز شرک نیاوردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٤ انظُرْ كَيْفَ كَذَبُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ

بنگر چگونه به خودشان دروغ گفتند و آنچه [از آلهتشان یا از شرکائشان در ولایت] که افتراء می‌‌بستند (می‌‌بافتند) از آنها زائل شد

- ترجمه سلطانی

بنگر چگونه به خودشان دروغ گفتند و آنچه که افتراء می‌بستند (می‌بافتند) از آنها زائل شد

- ترجمه راستین

بنگر که چگونه بر خود دروغ بستند و آنچه به دروغ به خدا بسته و شریک قرار می‌دادند همه از دست آنها رفت و محو و نابود شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٥ وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَن يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِن يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَّا يُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّى إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُـولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ

و از آنها کسانی هستند که [حینی که آیات کتاب یا مناقب وصیّ خود را بر آنان می‌‌خوانی] به تو گوش می‌‌دهند و (لیکن) بر قلوب آنها پوشش‌‌هایی قرار داده‌‌ایم که آن را نفهمند و در گوش‌‌های [قلوب] آنان سنگینیی [قرار داده‌‌ایم که آن را نشنوند پس اگر هر آیه‌‌ای را دربارهٔ رسالتت یا خلافت وصیّ خود بر آنها بخوانی نمی‌‌شنوند] و اگر هر آیه‌‌ای [از آیات بزرگ ما و معجزات تو] را ببینند به [سبب ازدیاد قساوتشان و عنادشان به] آن ایمان نمی‌‌آورند تا آنکه وقتی که نزد تو می‌‌آیند [دربارهٔ نبوّت تو یا خلافت وصیّ تو] با تو مجادله می‌‌کنند، کسانی که [به تو یا به وصیّ تو] کفر ورزیده‌‌اند می‌‌گویند این [گفتار که آن را قول خدا می‌‌نامی یا این که آن را دربارهٔ پسر عمویت می‌‌گوئی] جز افسانه‌‌های پیشینیان نیست

- ترجمه سلطانی

و از آنها کسانی هستند که به تو گوش می‌دهند و (لیکن) بر قلوب آنها پوشش‌هایی قرار داده‌ایم که آن را نفهمند و در گوش‌های آنان سنگینیی را (قرار داده‌ایم) و اگر هر آیه‌ای را ببینند به آن ایمان نمی‌آورند تا آنکه وقتی که نزد تو می‌آیند با تو مجادله می‌کنند، کسانی که کفر ورزیده‌اند می‌گویند این جز افسانه‌های پیشینیان نیست

- ترجمه راستین

و بعضی از آنان به سخن تو گوش فرا دارند، ولی ما پرده بر دلهاشان نهاده‌ایم که فهم آن نتوانند کرد و در گوشهای آنها سنگینی نهاده‌ایم، و اگر همه آیات الهی را مشاهده کنند باز بدان ایمان نمی‌آورند تا آنجا که چون نزد تو آیند در مقام مجادله بر آمده، آن کافران گویند: این آیات چیزی جز افسانه‌های پیشینیان نیست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٦ وَهُمْ يَنْهَوْنَ عَنْهُ وَيَنْأَوْنَ عَنْهُ وَإِن يُهْلِكُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ

و آنها [مردم] را از آن نهی (منع) می‌‌کنند و [خود] از آن دوری می‌‌کنند و جز خودشان را هلاک نمی‌‌کنند و (حال آنکه) نمی‌‌فهمند

- ترجمه سلطانی

و آنها (مردم) را از آن نهی می‌کنند و (خود) از آن دوری می‌کنند و جز خودشان را هلاک نمی‌کنند و (حال آنکه) نمی‌فهمند

- ترجمه راستین

همین کسانند که هم مردم را از (فیض) آن منع می‌کنند و هم خود را محروم می‌دارند و غافل از آنند که تنها خود را به هلاکت می‌افکنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٧ وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَالَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ

و اگر می‌‌دیدی وقتی را که آنها بر آتش متوقّف شده‌‌اند و [وقتی که مقام تو یا مقام اوصیاء تو را ببینند] می‌‌گویند: ای کاش که بازگردانده می‌‌شدیم و آیات پروردگارمان را تکذیب نمی‌‌کردیم و از مؤمنین [به محمّد (ص) یا به امیر المؤمنین (ع)] می‌‌بودیم

- ترجمه سلطانی

و اگر می‌دیدی وقتی را که آنها بر آتش متوقّف شده‌اند و می‌گویند: ای کاش که بازگردانده می‌شدیم و آیات پروردگارمان را تکذیب نمی‌کردیم و از مؤمنین می‌بودیم

- ترجمه راستین

و اگر ببینی حال آنها را هنگامی که بر آتش دوزخشان بازدارند که در آن حال (با نهایت حسرت) گویند: ای کاش ما را به دنیا باز می‌گردانیدند تا دیگر آیات خدا را تکذیب نکرده و ایمان می‌آوردیم!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٨ بَلْ بَدَا لَهُم مَّا كَانُوا يُخْفُونَ مِن قَبْلُ وَلَوْ رُدُّوا لَعَادُوا لِـمَا نُهُوا عَنْهُ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ

بلکه آنچه که از قبل مخفی می‌‌کردند بر آنها آشکار شده و اگر بازگردانده شوند البتّه بر آنچه که از آن نهی شده‌‌اند بر می‌‌گردند و همانا آنها البتّه درغگو هستند

- ترجمه سلطانی

بلکه آنچه که از قبل مخفی می‌کردند بر آنها آشکار شده و اگر بازگردانده شوند البتّه بر آنچه که از آن نهی شده‌اند بر می‌گردند و همانا آنها البتّه درغگو هستند

- ترجمه راستین

بلکه (وبال) آنچه پیش از این پنهان می‌داشتند بر آنها آشکار شده و اگر بار دیگر هم (به دنیا) برگردند باز همان اعمال زشتی را که از آن نهی شدند اعاده خواهند کرد، و آنان دروغ می‌گویند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٩ وَقَالُوا إِنْ هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا وَمَا نَحْنُ بِمَبْعُوثِينَ

و گفتند: که آن جز [همین] زندگانی دنیایی ما [چیز دیگری] نیست و ما برانگیخته نمی‌‌شویم

- ترجمه سلطانی

و گفتند: که آن جز (همین) زندگانی دنیایی ما (چیز دیگری) نیست و ما برانگیخته نمی‌شویم

- ترجمه راستین

و کافران گفتند: جز همین زندگی دنیایی ما دیگر زندگی دیگری نخواهد بود و ما هرگز (بعد از مرگ) زنده نخواهیم شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٠ وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى رَبِّهِمْ قَالَ أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَى وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ

و اگر آنوقت آنان را می‌‌دیدی که در برابر پروردگارشان ایستاده شده‌‌اند، [خداوند] می‌‌گوید: آیا این حقّ نیست؟ می‌‌گویند: قسم به پروردگارمان که بله، [خداوند] می‌‌گوید: پس این عذاب را به (سبب) آنچه که [به پروردگارتان که همان علی (ع) است] کفر می‌‌ورزیدید بچشید

- ترجمه سلطانی

و اگر آنوقت آنان را می‌دیدی که در برابر پروردگارشان ایستاده شده‌اند، (خداوند) می‌گوید: آیا این حقّ نیست؟ می‌گویند: قسم به پروردگارمان که بله، (خداوند) می‌گوید: پس این عذاب را به (سبب) آنچه که کفر می‌ورزیدید بچشید

- ترجمه راستین

و اگر سختی حال آنها را آن‌گاه که در پیشگاه (عدل) خدا بازداشته شوند مشاهده کنی!که خدا به آنها خطاب کند: آیا این (عذاب قیامت) حق نبود؟جواب دهند: چرا، سوگند به ذات پروردگارمان (که حق بود) پس خدا گوید که اینک عذاب را به کیفر کفرتان بچشید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣١ قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِلِقَاءِ اللَّهِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً قَالُوا يَاحَسْرَتَنَا عَلَى مَا فَرَّطْنَا فِيهَا وَهُمْ يَحْمِلُونَ أَوْزَارَهُمْ عَلَى ظُهُورِهِمْ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ

کسانی که ملاقات خداوند را [در مظاهر ولوی او] تکذیب کردند زیان کرده‌‌اند {زیرا لقای او تعالی اضافهٔ بین او و عبدش است و حقیقت اضافات او تعالی همان اضافهٔ اشراقیّهٔ او است که همان ولایت مطلقه و همان علی (ع) به علویّتش است} تا آنکه وقتی که ناگهانی آن ساعت [یعنی ساعت مرگ یا ساعت قیامت یا ظهور قائم (ع) یعنی ظهور امام هنگام حضور ساعت] نزد آنها می‌‌آید [و خداوند را با ظهور علی (ع) یا ظهور قائم (ع) ملاقات می‌‌کنند] می‌‌گویند: ای حسرت بر ما بر آنچه که دربارهٔ آن (ساعت و لقای پروردگار در هنگامهٔ آن) کوتاهی (قصور) کردیم و آنان [در آن هنگام است که] بارهایشان (سنگینی‌‌هایشان) را [که آنها را در دنیا کسب کرده‌‌اند] بر پشت خود حمل می‌‌کنند [برای اینکه در آنروز بارکشی بار دیگری را نمی‌‌کشد]

- ترجمه سلطانی

کسانی که ملاقات خداوند را تکذیب کردند زیان کرده‌اند تا آنکه وقتی که آن ساعت ناگهانی نزد آنها می‌آید می‌گویند: ای حسرت بر ما بر آنچه که دربارهٔ آن کوتاهی کردیم و آنان بارهایشان را بر پشت خود حمل می‌کنند

- ترجمه راستین

آنان که لقاء خدا را تکذیب کردند البته زیانکار شدند، تا آن گاه که ساعت قیامت ناگهان آنها را فرا رسد گویند: دریغا که در این باره کوتاهی کردیم!پس بار گناهان خویش را بر پشت گیرند. زنهار که بد بار گرانی به دوش می‌گیرند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٢ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ

آگاه باشید چه بد باری را [بر دوش] می‌‌کشند! و زندگانی دنیا جز بازی و سرگرمی نیست و البتّه خانهٔ آخرت برای کسانی که تقوا پیشه می‌‌کنند بهتر است آیا پس تعقّل نمی‌‌کنید؟ [که لایق حکیم نیست که اوّلی را غایت قرار دهد و لایق او است که دوّمی را غایت قرار دهد، پس آن را طلب کنید]

- ترجمه سلطانی

آگاه باشید چه بد باری را (بر دوش) می‌کشند! و زندگانی دنیا جز بازی و سرگرمی نیست و البتّه خانهٔ آخرت برای کسانی که تقوا پیشه می‌کنند بهتر است آیا پس تعقّل نمی‌کنید؟

- ترجمه راستین

و زندگی دنیا جز بازی و هوسرانی هیچ نیست و همانا سرای دیگر برای اهل تقوا نیکوتر است، آیا تعقل نمی‌کنید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٣ قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُـولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِـمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ

هرآینه می‌‌دانیم که آنچه که [در حقّ تو] می‌‌گویند [به اینکه او ساحر یا مجنون یا غیر آن است، یا در حقّ خلیفه‌‌ات به اینکه این امر را به او ردّ نمی‌‌کنند] البتّه تو را محزون می‌‌سازد پس همانا آنها تو را [از حیث اینکه تو بشری مثل آنان هستی و در میان آنها اقامت کرده‌‌ای و دربارهٔ تو جز خیر نگفته‌‌اند و تو در میان آنها معروف به صدق و امانت هستی تا آنکه به محمّد امین ملقّب شده‌‌ای] تکذیب نمی‌‌کنند و لکن ستمکاران [بر خودشان با تکذیب آخرت و لقای پروردگارشان] آیات خداوند را انکار می‌‌نمایند [یعنی بعد از اینکه تو رسول و آیت ما گشتی از این حیثیّت تو را تکذیب کردند و تکذیب از این حیثیّت به خداوند بر می‌‌گردد نه به تو، یا اینکه آنها تو را از حیثی که تو رسول خدا هستی تکذیب نمی‌‌کنند و لکن آنان علی (ع) را تکذیب می‌‌کنند و تکذیب تو دربارهٔ آنچه که در حقّ او گفتی به تکذیب علی (ع) بر می‌‌گردد]

- ترجمه سلطانی

هرآینه می‌دانیم که آنچه که می‌گویند البتّه تو را محزون می‌سازد پس همانا آنها تو را تکذیب نمی‌کنند و لکن ستمکاران آیات خداوند را انکار می‌نمایند

- ترجمه راستین

ما به تحقیق می‌دانیم که کافران در تکذیب تو سخنانی می‌گویند که تو را افسرده و غمگین می‌سازد. (دل شاد دار) که آن ستمکاران نه تو را تکذیب می‌کنند بلکه آیات خدا را انکار می‌کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٤ وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُوا عَلَى مَا كُذِّبُوا وَأُوذُوا حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا وَلَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِ اللَّهِ وَلَقَدْ جَاءَكَ مِن نَّبَإِ الْمُرْسَلِينَ

و هرآینه رسولانی قبل از تو تکذیب شدند و بر آنچه که تکذیب شدند و اذیّت شدند صبر کردند تا یاری ما به آنان رسید [پس از آنها تأسّی کن و صبر کن و اندوه مدار] و برای کلمات خداوند تبدیل کننده‌‌ای نیست و هرآینه از خبر [آن] فرستاده شدگان [و قوم‌‌هایشان و اینکه آنها بالاخره بر اقوام خود غلبه کردند، نه اقوام آنها بر آنها] به تو رسیده است

- ترجمه سلطانی

و هرآینه رسولانی قبل از تو تکذیب شدند و بر آنچه که تکذیب شدند و اذیّت شدند صبر کردند تا یاری ما به آنان رسید و برای کلمات خداوند تبدیل کننده‌ای نیست و هرآینه از خبر (آن) فرستاده شدگان به تو رسیده است

- ترجمه راستین

و همانا پیغمبران پیش از تو را هم تکذیب کردند و آنها بر همه تکذیبها و اذیت‌های منکران صبر و تحمل کردند تا آن گاه که یاری ما شامل حال آنها شد. و (دل قوی‌دار که) هیچ کس کلمات خدا را تغییر نتواند داد و تحقیقاً اخبار پیغمبران پیش به تو رسیده است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٥ وَإِن كَانَ كَبُرَ عَلَيْكَ إِعْرَاضُهُمْ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَن تَبْتَغِيَ نَفَقًا فِي الْأَرْضِ أَوْ سُلَّمًا فِي السَّمَاءِ فَتَأْتِيَهُم بِآيَةٍ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَمَعَهُمْ عَلَى الْهُدَى فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْجَاهِلِينَ

و اگر اعراض کردن آنها [از تو یا از علی (ع)] بر تو گران می‌‌باشد پس اگر می‌‌توانی که دالانی در زمین یا نردبانی در آسمان بجویی که برای آنها آیتی بیاوری [پس چنین کن] و اگر خداوند می‌‌خواست البتّه آنها را بر هدایت جمع می‌‌کرد پس هرگز از جاهلان مباش [که همه به مشیّت خداوند است]

- ترجمه سلطانی

و اگر اعراض کردن آنها بر تو گران می‌باشد پس اگر می‌توانی که دالانی در زمین یا نردبانی در آسمان بجویی که برای آنها آیتی بیاوری (پس چنین کن) و اگر خداوند می‌خواست البتّه آنها را بر هدایت جمع می‌کرد پس هرگز از جاهلان مباش

- ترجمه راستین

و چنانچه انکار و اعتراض آنها تو را سخت و گران می‌آید اگر توانی نقبی در زمین بساز یا نردبانی بر آسمان برافراز تا آیتی بر آنها آوری!و اگر خدا می‌خواست همه را مجتمع بر هدایت می‌کرد؛ پس تو البته از جاهلان مباش.

- ترجمه الهی قمشه‌ای