حزب شمارهٔ ۴
١٠٦ مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
هر آیهای را نسخ کنیم {نسخ شرعاً رفع حکم ثابت در شریعت بعد از عمل به آن است چه ناسخ و منسوخ از دو شریعت باشند یا از شریعتی واحد، و چه نسبت به عامّهٔ خلق باشد یا نسبت به اشخاصی مخصوص، یا نسبت به شخصی واحد بحسب احوال مختلف وی} یا آن را به فراموشی بسپاریم {انساء یا فرآموشی عبارت از محو آن از قلوب با بقای آن در واقع، یا محو آثار آن از قلوب با بقای آن یا بقای حکم آن در واقع است} بهتر از آن یا مثل آن را میآوریم، آیا ندانستی که خداوند بر هر چیزی توانا است
- ترجمه سلطانیهر آیهای را نسخ کنیم یا آن را به فراموشی بسپاریم بهتر از آن یا مثل آن را میآوریم، آیا ندانستی که خداوند بر هر چیزی توانا است
- ترجمه راستینهر چه از آیات قرآن را نسخ کنیم یا حکم آن را از خاطرها بریم (و متروک سازیم) بهتر از آن یا مانند آن بیاوریم. آیا نمیدانی که خدا بر هر چیز قادر است؟
- ترجمه الهی قمشهای١٠٧ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ
آیا ندانستی که خداوند، مُلک (مملکت، پادشاهی) آسمانها و زمین را دارد [پس بنابر آنچه که حکمتش آن را اقتضاء میکند در آن دو تصرّف مینماید] و شما [بنفسه بحسب نفس الامر و به توسّط خلفائش بحسب ظاهر الامر، یا غیر ذات او بحسب تکوین و غیر از خلفائش بحسب تکلیف، یا در مظاهر عالیه و دانیهاش از جهت تکوین و از جهت تکلیف] غیر از خداوند ولیّی و نه یاوری ندارید {ولیّ همان کسی است که نسبت به جذب آنچه که مولّی علیه را در بقاء ذات او و حصول کمالات او نفع میرساند مربّی باشد، و نصیر همان کسی است که آنچه را که به او ضرر میرساند از او دافع باشد، و به وجه دیگر، ولیّ کسی است که داخل در ملک او میباشد، و نصیر کسی است که خارجاً حامی میباشد}
- ترجمه سلطانیآیا ندانستی که خداوند، مملکت آسمانها و زمین را دارد و شما غیر از خداوند ولیّی و نه یاوری ندارید
- ترجمه راستینآیا نمیدانی که پادشاهی آسمانها و زمین مختصّ خداوند است و شما را به جز خدا یار و یاوری نخواهد بود؟
- ترجمه الهی قمشهای١٠٨ أَمْ تُرِيدُونَ أَن تَسْأَلُوا رَسُولَكُمْ كَمَا سُئِلَ مُوسَى مِن قَبْلُ وَمَن يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ
[و] آیا میخواهید که از رسولتان بپرسید [و عالماً و عامداً با او محاجّه کنید] چنانکه قبلاً از موسی [برای رؤیت خداوند] سؤال شد [پس سؤال کنندگان را صاعقه درگرفت و هلاک شدند]، و کسی که ایمان را به کفر تبدیل کند پس، از راه سواء (راست) گمراه شده
- ترجمه سلطانی(و) آیا میخواهید که از رسولتان بپرسید (و با او محاجّه کنید) چنانکه قبلاً از موسی (برای رؤیت خداوند) سؤال شد (پس با صاعقه هلاک شدند)، و کسی که ایمان را به کفر تبدیل کند پس، از راه سواء (راست) گمراه شده
- ترجمه راستینآیا اراده آن دارید که شما نیز از پیغمبر خود در خواست کنید آنچه را که یهود در زمان گذشته از موسی خواستند؟و هر که ایمان را مبدّل به کفر گرداند، بیشک راه راست را گم کرده است.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٩ وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
بسیاری از اهل کتاب بعد از آنکه [با دلایل معلوم شده بر آنها از کتبشان و اخبارشان و با معجزات مشهوده از محمّد (ص) بر آنها] حقّ بر آنها آشکار شد دوست (آرزو) داشتند که به (سبب) حسادت درونی خودشان [با القاء شبهات و تحریف کلمات و تعییر (سرزنش کردن، ریشخند زدن، متلک انداختن) ضعفاء و تثریب (تقبیح کردن) معجزات] شما را بعد از ایمانتان به کفر بر گردانند پس عفو کنید و [از حسد ورزی متقابل] در گذرید {عفو ترک انتقام از جانی است، و صفح تطهیر قلب از حقد (کینهٔ پنهان در دل) وی است} تا آنکه خداوند امر خود را [دربارهٔ آنها] بیاورد همانا خداوند بر هر چیزی بسیار توانمند است [و بر همگی آنها قدرت دارد]
- ترجمه سلطانیبسیاری از اهل کتاب دوست (آرزو) داشتند که به (سبب) حسادت درونی خودشان شما را بعد از ایمانتان به کفر بر گردانند بعد از آنکه حقّ بر آنها آشکار شد پس عفو کنید و (از حسد ورزی متقابل) در گذرید تا آنکه خداوند امر خود را بیاورد همانا خداوند بر هر چیزی بسیار توانمند است
- ترجمه راستینبسیاری از اهل کتاب آرزو دارند که شما را از ایمان به کفر برگردانند به سبب رشک و حسدی که در نفس خود بر ایمان شما برند بعد از آنکه حق بر آنها آشکار گردید، پس (اگر ستمی از آنها به شما رسید) در گذرید (و مدارا کنید) تا هنگامی که فرمان خدا برسد، که البته خدا بر هر چیز قادر و تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای١١٠ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
و نماز را بپا دارید و زکات بدهید و هرآنچه از خیر که برای خودتان مقدّم کردهاید آن را نزد خداوند مییابید همانا خداوند به آنچه که عمل میکنید همواره بینا است [و چیزی از او شاذ (متفرّد) نمیشود که نزد او ذخیره نشود]
- ترجمه سلطانیو نماز را بپا دارید و زکات بدهید و هرآنچه از خیر که برای خودتان مقدّم کردهاید آن را نزد خداوند مییابید همانا خداوند به آنچه که عمل میکنید همواره بینا است
- ترجمه راستینو نماز به پا دارید و زکات بدهید و بدانید که هر چه از اطاعت حق و کار نیکو برای خود پیش میفرستید آن را در نزد خدا خواهید یافت، که محققا خداوند به هر کار شما بیناست.
- ترجمه الهی قمشهای١١١ وَقَالُوا لَن يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَن كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
و [اهل کتاب از یهود و نصاری] گفتند هرگز داخل جنّت نخواهد شد مگر کسی که یهودی یا ترسا (نصارا) باشد، این آرزوهای آنها است، [ای محمّد (ص)] بگو: اگر [در دعوی خود] راستگو میباشید برهانتان را [بر دعوی خود] بیاورید
- ترجمه سلطانیو گفتند هرگز داخل جنّت نخواهد شد مگر کسی که یهودی یا ترسا (نصارا) باشد، این آرزوهای آنها است، بگو: اگر راستگو میباشید برهانتان را بیاورید
- ترجمه راستینو یهود گفتند: هرگز به بهشت نرود جز طایفه یهود، و نصاری گفتند: جز طایفه نصاری. این تنها آرزوی باطل آنهاست، بگو: بر این دعوی برهان آورید اگر راست میگویید.
- ترجمه الهی قمشهای١١٢ بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
آری کسی که وجهش را برای خداوند تسلیم (خالص) کند و (در حالی که) او [در افعالش یا به خلق او] محسن است پس نزد پروردگارش اجر خود (لایق به آن) را دارد و ترسی بر آنان نیست و نه آنها محزون میشوند
- ترجمه سلطانیآری کسی که وجهش را برای خداوند تسلیم (خالص) کند و (در حالی که) او محسن است پس نزد پروردگارش اجر خود را دارد و ترسی بر آنان نیست و نه آنها محزون میشوند
- ترجمه راستینآری، هر که تسلیم حکم خدا گردید و نیکوکار گشت مسلّم اجرش نزد خدا خواهد بود و آنان را هیچ خوف و اندیشه و هیچ اندوهی نخواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای١١٣ وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِـهِمْ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ
و یهود گفتند که ترسایان بر چیزی [از دین] نیستند و ترسایان گفتند: یهودیان بر چیزی [از دین] نیستند، و (حال آنکه) آنها کتاب را میخوانند [یعنی آنها علماء تابع شرایع هستند، یا علمای قاری کتب الهی هستند و عالم دعوی بلاحجّت ابراز نمیکند و در کتب الهیّه تأدیبات و تعلیماتی بر چگونگی اظهار دعوی هست، پس عاقلِ عالم قاری کتاب تابع شرایع است که بدون حجّت اظهار دعوی نمیکند]، [خداوند فرمود:] این چنین [یعنی مثل قول آنها را] کسانی که نمیدانند [یعنی که علم ندارند] مثل قول آنها را گفتند [یعنی که تشبّه به جهّال جُستهاند یعنی اینکه اتّباع آنها بر شرایع و قرائت آنها بر کتب مورث علم برای آنها نبوده است، بلکه آن ایضاً محض تقلید و اعتیاد میباشد، وگرنه که چیزی که شبیه قول جهّال میشود را نمیگفتند] و خداوند در روز قیامت در آنچه که [بدون حجّت و علم] در آن اختلاف میکردند بین آنها [بین دو جماعت یا بین اختلاف کنندگان از یهود و نصارى و کسانی که در این قول به راه خود میروند] حکم میکند
- ترجمه سلطانیو یهود گفتند که ترسایان بر چیزی (از دین) نیستند و ترسایان گفتند: یهودیان بر چیزی (از دین) نیستند، و (حال آنکه) آنها کتاب را میخوانند، کسانی که نمیدانند اینچنین مثل قول آنها را گفتند و خداوند در روز قیامت در آنچه که در آن اختلاف میکردند بین آنها حکم میکند
- ترجمه راستینیهود بر این دعویند که نصاری را از حق چیزی در دست نیست، و نصاری بر این دعوی که یهود را از حق چیزی در دست نیست، در صورتی که هر دو گروه در خواندن کتاب آسمانی یکسانند. این گونه دعویها نظیر گفتار و مجادلات مردمی است که از کتاب آسمانی بیبهرهاند. و خداوند در این اختلافات روز قیامت میان آنها حکم خواهد فرمود.
- ترجمه الهی قمشهای١١٤ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَن يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَن يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ
و چه کسی ظالمتر از آن کسی است که از مساجد خداوند که اسم او در آنها ذکر میشود [یعنی از اسلام و از مساجد صوریّ آنها و از مساجد حقیقی آنها که همان رسول و خلفای او هستند] منع میکند {ظلم قرار دادن چیزی در غیر جایی که باید گذارده شود و منع آن از جایی که باید گذاشته شود است} و سعی در خراب کردن آنها میکند [یعنی خراب کردن سقفهای آن و دیوارهای آن یا منع اهل آن از رجوع به آن و خراب کردن آن با تعطیل کردن آن از ذکر خدا و اقامهٔ نماز]، برای آنان [شایسته] نباشد که داخل آن شوند مگر [در حالی که] ترسان هستند [چه رسد از اینکه بر تخریب آنها یا منع مؤمنان از آنها جرأت کنند] و برای آنها در دنیا خواری [قتل و غارت و اسارت و اِجلاء و جزیه] هست و آنها در آخرت عذابی عظیم دارند
- ترجمه سلطانیو چه کسی ظالمتر از آن کسی است که از مساجد خداوند که اسم او در آنها ذکر میشود منع میکند و سعی در خراب کردن آنها میکند برای آنان (شایسته) نباشد که داخل آن شوند مگر (در حالی که) ترسان هستند و برای آنها در دنیا خواری هست و آنها در آخرت عذابی عظیم دارند
- ترجمه راستینو کیست ستمکارتر از آن که مردم را از ذکر نام خدا در مساجد منع کند و در خرابی آن اهتمام و کوشش نماید؟چنین گروه را نشاید که در مساجد مسلمین در آیند جز آنکه (بر خود) ترسان باشند. این گروه را در دنیا ذلت و خواری نصیب است و در آخرت عذابی بزرگ.
- ترجمه الهی قمشهای١١٥ وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
و مشرق و مغرب برای خداوند است پس [ای مؤمنین] به هر کجا [در هر بقعهای از بقاع زمین] که روی کنید پس وجه خداوند در آنجا هست [و اختصاص به بقعهای خاصّ ندارد] همانا خداوند دارای وسعت [است، مکانی و مقام چیزی و سایهای از او خالی نمیشود] و دانا است [که میداند آنچه که شما آن را انجام میدهید، چگونه انجام میدهید، و در کدام مکان انجام میدهید، پس بر شما است به تصحیح اعمال نه تعیین محل و جهت برای آن]
- ترجمه سلطانیو مشرق و مغرب برای خداوند است پس به هر کجا که روی کنید پس وجه خداوند در آنجا هست همانا خداوند دارای وسعت و دانا است
- ترجمه راستینمشرق و مغرب هر دو ملک خداست، پس به هر طرف روی کنید به سوی خدا روی آوردهاید، که خدا (به همه جا) محیط و (به هر چیز) داناست.
- ترجمه الهی قمشهای١١٦ وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَل لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ
و [یهود و نصاری و مشرکین حینی که گفتند: عُزیر پسر خدا است و مسیح پسر خدا است و ملائکه دختران خدا هستند] گفتند: خداوند فرزندی گرفته!، او [از این نسبت داده شدن] منزّه است، بلکه آنچه که در آسمانها و زمین است برای او است [پس چیزی در آن دو فرزند او نمیباشد]، همه فرمانبردار او هستند
- ترجمه سلطانیو گفتند خداوند فرزندی گرفته!، او (از این نسبت داده شدن) منزّه است، بلکه آنچه که در آسمانها و زمین است برای او است، همه فرمانبردار او هستند
- ترجمه راستینگروهی گفتند: خدا دارای فرزند است. او پاک و منزه از آن است، بلکه هر چه در آسمانها و زمین است ملک اوست و همه فرمانبردار اویند.
- ترجمه الهی قمشهای١١٧ بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُـولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ
ایجاد کنندهٔ آسمانها و زمین است و زمانی که به امری حکم کند پس جز این نیست که به آن میگوید: بباش، پس میباشد [و شأن او شأن ناقصین در توالد نیست]
- ترجمه سلطانیایجاد کنندهٔ آسمانها و زمین است و زمانی که به امری حکم کند پس جز این نیست که به آن میگوید: بباش، پس میباشد
- ترجمه راستیناو آفریننده آسمانها و زمین است و چون اراده آفریدن چیزی کند، به محض آنکه گوید: موجود باش، موجود خواهد شد.
- ترجمه الهی قمشهای١١٨ وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَـوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّثْلَ قَوْلِـهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ
و کسانی [از مشرکین و همچنین از یهود و نصاری] که نمیدانند [که خلق، طاقت شنیدن کلام خدای تعالی را نمیآورند و اگر بشنوند مادام که نفوسشان از رین مادّه صاف نشده البتّه هلاک میشوند] گفتند: چرا خداوند با ما سخن نمیگوید [تا کلامش را بشنویم و به او ایمان بیاوریم] یا برای ما نشانهای نمیآورد [تا آن را مشاهده کنیم و به سبب آن ایمان بیاوریم]، همچنین کسانی که قبل از آنها بودند مثل قول آنها را گفتند، [در جهل و کوری از آنچه که به آنان نفع میرساند و عناد و لجاج] قلبهایشان [در جهل و کوری از آنچه که به آنان نفع میرساند و عناد و لجاج] متشابه است، همانا آیات را برای قومی که یقین دارند بیان کردهایم [و آنها را بدون بیّنه ترک نکردهایم، لکن آنها اهل شکّ و ریبه هستند و اهل عقل و ایقان نیستند تا به آنچه که از شأن او است که به آن یقین آورند یقین کنند و اگر ما هر آیت مقترحه (درخواستی، پیشنهادی) یا غیر مقترحهای را برای آنها بیاوریم، البته یقین نمیکنند و قبول نمینمایند]
- ترجمه سلطانیو کسانی که نمیدانند گفتند چرا خداوند با ما سخن نمیگوید یا برای ما نشانهای نمیآورد همچنین کسانی که قبل از آنها بودند مثل قول آنها را گفتند قلبهایشان متشابه است همانا آیات را برای قومی که یقین دارند بیان کردهایم
- ترجمه راستینمردم نادان اعتراض کردند که چرا خداوند با ما سخن نگوید، یا معجزهای (و کتابی مطابق میل ما) بر ما نمیآید؟پیشینیان هم به مانند اینان (به نادانی) چنین سخنان میگفتند؛ دلهاشان (در نافهمی) به هم شبیه است. ما ادلّه رسالت را برای اهل یقین روشن گردانیدیم.
- ترجمه الهی قمشهای١١٩ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَا تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ
همانا ما تو را به حقّ به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده فرستادیم [یعنی شأن تو بشارت دادن و انذار کردن است، قبول کنند یا ردّ کنند، یقین نمایند یا شکّ کنند، و از شکّ آنها و ردّ آنها وبالی و عقوبتی بر تو نیست] و دربارهٔ اهل دوزخ سؤال نمیشوی
- ترجمه سلطانیهمانا ما تو را به حقّ به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده فرستادیم و (از شکّ آنها و ردّ کردن آنها عقوبتی بر تو نیست و) دربارهٔ اهل دوزخ سؤال نمیشوی
- ترجمه راستین(ای پیغمبر) ما تو را به حق فرستادیم که مردم را (به نعمت بهشت) مژده دهی و (از عذاب جهنم) بترسانی، و تو مسئول کافران که به راه جهنم رفتند نیستی.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٠ وَلَن تَرْضَى عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ
و هرگز یهود و نصارا از تو راضی نخواهند شد تا [مگر] آنکه از ملّت (آئین) آنها تبعیّت کنی، [به مؤمنان] بگو همانا هدایت خداوند، [فقط] آن، هدایت است [نه استرضاء (طلب رضایت) یهود و نصارى و رضایت آنها، یا به یهود و نصارى بگو: که هدایت خداوند، آن، هدایت است، نه آنچه که شما از ملّت (آئین) مأخوذه از پدران مهویّه (شیری) خود به سبب اعتیاد آن به آن عادت کردهاید] و اگر از هواهای [یعنی از آراء انفس آنان بدون مداخلهٔ عقل، یا از مهویّات (دل خواستهها، محبوبات)] آنان تبعیّت کنی بعد از آنکه دربارهٔ آن علم [به حقّانیّت ملّت خود و بطلان ملّت آنها و آراء آنها] به تو آمد [آنگاه] ولیّی و نه نصیری از خداوند نخواهی داشت
- ترجمه سلطانیو هرگز یهود و نصارا از تو راضی نخواهند شد تا (مگر) آنکه از ملّت (آئین) آنها تبعیّت کنی، بگو همانا هدایت خداوند، آن، هدایت است و اگر از هواهای آنان تبعیّت کنی بعد از آنکه دربارهٔ آن علم به تو آمد (آنگاه) ولیّی و نه نصیری از خداوند نخواهی داشت
- ترجمه راستینهرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد مگر آنکه پیروی از آیین آنها کنی. بگو: راهی که خدا بنماید به یقین راه حق تنها همان است؛ و البته اگر از میل و خواهش آنها پیروی کنی بعد از آنکه طریق حق را دریافتی، دیگر از سوی خدا یار و یاوری نخواهی داشت.
- ترجمه الهی قمشهای١٢١ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
کسانی که ما به آنها کتاب دادیم [نه کسانی که کتاب داده شدهاند] آن را شایستهٔ تلاوت کردنِ آن تلاوت میکنند، آنان به آن [کتاب یا محمّد (ص) یا خداوند] ایمان میآورند، و کسی که به آن کفر بورزد پس آنها همان زیانکارانند
- ترجمه سلطانیکسانی که به آنها کتاب دادیم آن را شایستهٔ تلاوت کردن آن تلاوت میکنند آنها به آن ایمان میآورند و کسی که به آن کفر بورزد پس آنها همان زیانکارانند
- ترجمه راستینکسانی که کتاب بر آنها فرستادیم آن را خوانده و حق خواندن آن را (در مقام عمل نیز) بجا آورند، آنان اهل ایمانند و آنها که به کتاب خدا کافر شوند (و حق شناسی نکنند) آن گروه زیانکاران عالمند.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٢ يَابَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَـمِينَ
ای فرزندان اسرائیل به یاد آورید نعمت مرا که به شما نعمت دادم و من شما را بر جهانیان برتری دادم
- ترجمه سلطانیای فرزندان اسرائیل به یاد آورید نعمت مرا که به شما نعمت دادم و من شما را بر جهانیان برتری دادم
- ترجمه راستینای بنی اسرائیل، به یاد آرید نعمتی را که به شما عطا کردم و اینکه شما را بر همه مردم فضیلت و برتری دادم.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٣ وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا تَنفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ
و بهراسید از روزی که نفسی (کسی) به جای نفسی (کسی) دیگر به چیزی جزاء داده نمیشود و از او عوضی (جبرانی) پذیرفته نمیشود و شفاعتی به آن (نفس) نفع نمیرساند و آنها یاری نمیشوند
- ترجمه سلطانیو بهراسید از روزی که کسی به جای کسی دیگر به چیزی جزاء داده نمیشود و از او عوضی (جبرانی) پذیرفته نمیشود و شفاعتی به آن نفع نمیرساند و آنها یاری نمیشوند
- ترجمه راستینو بترسید از روزی که هیچ کس اندکی به کار دیگری نیاید و به حال او سودی نبخشد و از هیچ کس فدایی پذیرفته نشود و شفاعت کسی او را سودمند نبود و آنان را یاوری نباشد.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٤ وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِـمِينَ
و آنوقت که ابراهیم را پروردگارش به کلماتی ابتلا کرد (آنها را به او عرضه کرد) {مراد از کلمات مراتب وجودات است که همان شئون انسانیّت انسان است که مستلزم کمالات انسانی نفسیّه و اضافیّه از اخلاق و نبوّات و رسالات و امامات است و مراد از ابتلاء به آنها عرضه داشتن آنها بر او است با ایداع (ودیعت نهادن و ودیعت پذیرفتن) انموذجی (نمونهای) از هر کدام در وجود او به حیثی که مستشعر و ملتذّ به آنها شود و به اصل آن مشتاق شود و به شوق آن جولان کند تا به حقیقت آن برسد و به آن تمکّن و تحقّق یابد} پس آنها را تمام کرد، [خداوند] فرمود: که من تو را برای مردم امام قرار دادم {این امامت غیر امامت امام قوم است چه در ضلالت باشد یا در رشد، و غیر از امامت امام جماعت و جمعه است حقّ باشد یا باطل، و غیر از امامت حقّهٔ جزئیّهای است که مشایخ اجازه در روایت یا در هدایت به آن متّصف هستند، و غیر از امامت حقّهٔ جزئیّهای است که هر نبّی و وصّی به آن متّصف است، بلکه آن فوق همهٔ مراتب انسانیّت و آن مقام تفویض کلّی حاصل بعد از ولایت کلّیّه و رسالت کلّیّه است}، [ابراهیم] گفت: و [بعضی] از ذرّیّهٔ من [چطور]؟ [خداوند] فرمود: عهد من به ستمکاران نمیرسد {مراد از عهد مذکور امامت سابق الذکر است}
- ترجمه سلطانیو آنوقت که ابراهیم را پروردگارش به کلماتی ابتلا کرد (آنها را به او عرضه کرد) پس آنها را تمام کرد فرمود که من تو را برای مردم امام قرار دادم، گفت: و (بعضی) از ذرّیّهٔ من (چطور)؟ فرمود: عهد من به ستمکاران نمیرسد
- ترجمه راستینو (به یاد آر) هنگامی که خدا ابراهیم را به اموری امتحان فرمود و او همه را به جای آورد، خدا به او گفت: من تو را به پیشوایی خلق برگزینم، ابراهیم عرض کرد: به فرزندان من چه؟فرمود: (اگر شایسته باشند میدهم، زیرا) عهد من به مردم ستمکار نخواهد رسید.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٥ وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ
و آنوقت که [این] خانه (کعبه) را به عنوان جایگاه (محلّ ثواب و جزاء و محلّ رجوع) برای مردم و امن قرار دادیم [که صید آن را نبایست شکار کرد و به جانی پناهنده به آن نبایست درشتی نمود، و بلد طیب و حرم است، و فرمود: به آن امید بدارید] و از مقام ابراهیم {سنگی که اثر قدم ابراهیم (ع) بر آن است} مصلّایی [به عنوان محلّی برای دعاء یا برای نماز که آن فریضهٔ حجّ است، یا برای نماز نافله] اتّخاذ کنید و به ابراهیم و اسماعیل عهد (توصیه) کردیم که خانهام را برای طواف کنندگان و اقامت کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک بدارید
- ترجمه سلطانیو آنوقت که (این) خانه را به عنوان جایگاه برای مردم و امن قرار دادیم و از مقام ابراهیم مصلّایی (محلّی برای نماز) اتّخاذ کنید و به ابراهیم و اسماعیل عهد (توصیه) کردیم که خانهام را برای طواف کنندگان و اقامت کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک بدارید
- ترجمه راستینو (به یاد آر) هنگامی که ما خانه کعبه را مرجع امر دین خلق و مقام امن مقرّر داشتیم و (دستور داده شد که) مقام ابراهیم را جایگاه پرستش خدا قرار دهید و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که حرم مرا (از بت) بپردازید و پاکیزه دارید برای اهل ایمان که به طواف و اعتکاف حرم آیند و در آن نماز و طاعت خدا به جای آرند.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٦ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ
و آنوقت که ابراهیم گفت پروردگارا اینجا (مکّه یا صدر) را شهری امن قرار بده [از غلبه کردن غلبه کنندگان به محض اراده و از قصاص جانی ملتجئ (پناه آورنده) به آن و از شکار صید آن به مواضعهٔ (قرار و مدار) تکلیفی و از شرّ شیاطین از انس و جن، و از استراق سمع با نگهبانی تو وقتی که از بلد همان صدر منشرح اراده شود] و به اهل آن [بلد (مکّه)] به کسی از آنها که به خداوند و روز آخر ایمان آورد از میوهها روزی بده، [خداوند] فرمود: و کسی که کفر بورزد پس به [مقداری] اندک برخوردارش میکنم، سپس او را به عذاب آتش مضطر (ناچار) میکنم و چه بد سرانجامی است
- ترجمه سلطانیو آنوقت که ابراهیم گفت پروردگارا اینجا را شهری امن قرار بده و به اهل آن به کسی از آنها که به خداوند و روز آخر ایمان آورد از میوهها روزی بده، (خداوند) فرمود: و کسی که کفر بورزد پس به (مقداری) اندک برخوردارش میکنم، سپس او را به عذاب آتش مضطر (ناچار) میکنم و چه بد سرانجامی است
- ترجمه راستینو (به یاد آر) هنگامی که ابراهیم عرض کرد: پروردگارا، این شهر را محل امن و آسایش قرار ده و اهلش را که ایمان به خدا و روز قیامت آوردهاند از انواع روزیها بهرهمند ساز، خدا فرمود: و هر که (با وجود این نعمت) سپاس نگزارد و راه کفر پیماید گر چه در دنیا او را اندکی بهرهمند کنم، لیکن در آخرت ناچار معذب به آتش دوزخ گردانم که بد منزلگاهی است.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٧ وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
و آنوقت که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه را بالا بردند [میگفتند ای] پروردگار ما [بنای خانه را که به امر خودت برای طلب رضای تو بود] از ما قبول نما همانا تو [بر دعای ما] شنوا و [به اعمال و نیّات ما] دانا هستی
- ترجمه سلطانیو آنوقت که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه را بالا بردند (میگفتند) (ای) پروردگار ما از ما قبول نما همانا تو شنوا و دانا هستی
- ترجمه راستینو (یاد آر) وقتی که ابراهیم و اسماعیل دیوارهای خانه کعبه را بر میافراشتند عرض کردند: پروردگارا (این خدمت) از ما قبول فرما، که تویی که (دعای خلق را) شنوا و (به اسرار همه) دانایی.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٨ رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
و [ای] پروردگار ما، ما را تسلیم (خالص از آفات نفس و شرور آن) بر خودت و از ذرّیّهٔ [جسمانی و روحانی] ما امّتی تسلیم بر تو قرار بده و مناسک ما را [محالّ (محلها) اعمال ما را برای حجّ یا محالّ عبادات ما را یا عبادات ما را یا عبادت یا اعمال مخصوص حجّ] ما را به ما نشان (تعلیم) بده و بر ما توبه (التفات) کن همانا تو توبه (التفات) کننده و مهربان هستی
- ترجمه سلطانیو (ای) پروردگار ما، ما را تسلیم بر خودت و از ذرّیّهٔ ما امّتی تسلیم بر تو قرار بده و مناسک ما را به ما نشان (تعلیم) بده و بر ما توبه (التفات) کن همانا تو توبه کننده و مهربان هستی
- ترجمه راستینپروردگارا، دل ما را تسلیم فرمان خود گردان و فرزندان ما را نیز امتی تسلیم و رضای خود بدار، و راه پرستش و طاعت را به ما بنما و بر ما (وظیفه بندگی را) سهل و آسانگیر، که تویی توبهپذیر و مهربان.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٩ رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُـولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
[ای] پروردگار ما! رسولی را از آنها در [میان] آنها مبعوث کن که آیات [تدوینی] تو را برای آنها تلاوت کند و کتاب و حکمت را به آنها تعلیم دهد {مراد از کتاب احکام رسالت و نبوّت از عقاید دینی و علم اخلاق نفسیّه و علم اعمال بدنیّه است، و حکمت گاه در کمال قوّهٔ نظریّه و گاه در کمال قوّهٔ عملیّه استعمال میشود، و مراد از آن در اینجا کمال قوّهٔ عمّاله است و معنی میدهد به آنان علومى تعلیم دهد که تعلّم آنها شایسته است و اعمال دقیق متقنه که تعلّم گرفته نمیشود مگر به کثرت مواظبت و ممارست بر آنها} و آنها را تزکیه نماید {و این دلالت میکند بر اینکه سزاوار است که سالک تحت ارادهٔ شیخ باشد، زیرا خلاص شدن از رذایل و آفات نفس و شیطان جز با امداد شیخ و اعانت او نمیباشد برای اینکه انسان علیل (بیمار) هر چه علّتی (بیماریی) را از خودش زائل کند، علّت دیگری در نفسش زیاد میشود، و هرگاه او گمان کند که مقوّی بر صحّت خود است سببی برای زیادت مرض او یا بر حدوث آن میگردد} که تو عزیز [هستی که مانعی تو را از آنچه که اراده کنی منع نمیکند] و حکیم [عالم به دقایق معلومات قادر بر دقایق مصنوعات] هستی
- ترجمه سلطانی(ای) پروردگار ما! رسولی را از آنها در (میان) آنها مبعوث کن که آیات تو را برای آنها تلاوت کند و کتاب و حکمت را به آنها تعلیم دهد و آنان را تزکیه نماید که تو عزیز و حکیم هستی
- ترجمه راستینپروردگارا، در میان آنان رسولی از خودشان برانگیز که بر آنان تلاوت آیات تو کند و آنان را علم کتاب و حکمت بیاموزد و روانشان را (از هر زشتی) پاک و منزه سازد، که تو بر هر کار که خواهی قدرت و علم کامل داری.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٠ وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَـمِنَ الصَّالِـحِينَ
و چه کسی از ملّت (آئین) ابراهیم روی میگرداند؟ [آیا او] جز کسی است که نفس خود را سفیه کرده! و البتّه [ما] او (ابراهیم) را در دنیا برگزیدهایم و همانا او (ابراهیم) در آخرت البتّه از صالحان میباشد
- ترجمه سلطانیو چه کسی از ملّت ابراهیم روی میگرداند جز کسی است که نفس خود را سفیه کرده! و البتّه او را در دنیا برگزیدهایم و همانا او (ابراهیم) در آخرت البتّه از صالحین میباشد
- ترجمه راستینو چه کس از آیین پاک ابراهیم روی گرداند به جز مردم بیخرد؟! زیرا ما ابراهیم را در دنیا (به شرف رسالت) برگزیدیم و البته در آخرت هم از شایستگان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٣١ إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَـمِينَ
آنوقت که پروردگارش به او (ابراهیم) فرمود تسلیم شو، گفت تسلیم شدم بر پروردگار عالمیان
- ترجمه سلطانیآنوقت که پروردگارش به او فرمود تسلیم شو، گفت تسلیم شدم بر پروردگار عالمیان
- ترجمه راستینآن گاه (برگزیده شد) که خدا به او فرمود: ای ابراهیم سر به فرمان خدا فرود آر، عرض کرد: پروردگار عالمیان را مطیع فرمانم.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٢ وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَابَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ
و ابراهیم و یعقوب به فرزندان خود به آن توصیه کردند، که ای فرزندان من، همانا خداوند برای شما [این] دین را برگزیده پس هرگز نمیرید مگر آنکه شما مسلمان (تسلیم شده) باشید
- ترجمه سلطانیو ابراهیم و یعقوب به فرزندان خود به آن توصیه کردند، که ای فرزندان من، همانا خداوند برای شما (این) دین را برگزیده پس هرگز نمیرید مگر آنکه شما مسلمان (تسلیم شده) باشید
- ترجمه راستینو ابراهیم و یعقوب بدین گونه به فرزندان خود سفارش و توصیه نمودند که ای فرزندان من، خدا برای شما آیین پاک برگزید، پس (پیروی کنید و) تا گاه جان سپردن الاّ تسلیم رضای خدا نباشید.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٣ أَمْ كُنتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
آیا شما گواه بودید؟ آنوقت که مرگ بر یعقوب حاضر شد، آنوقت که به پسرانش گفت (سؤال کرد): بعد از من چه کسی را بندگی میکنید؟ گفتند خدای تو را و خدای پدران تو ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را، خدای واحد را بندگی میکنیم و ما تسلیم او هستیم
- ترجمه سلطانیآیا شما گواه بودید؟ آنوقت که مرگ برای یعقوب حاضر شد، آنوقت که به پسرانش گفت بعد از من چه کسی را بندگی میکنید؟ گفتند خدای تو را و خدای پدران تو ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را، خدای واحد را بندگی میکنیم و ما تسلیم او هستیم
- ترجمه راستینشما کی و کجا حاضر بودید هنگامی که مرگ یعقوب در رسید و به فرزندان خود گفت که شما پس از مرگ من که را میپرستید؟گفتند: خدای تو را و خدای پدران تو ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را که معبود یگانه است و ما مطیع فرمان اوییم.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٤ تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ
اینها (ابراهیم و یعقوب و فرزندان آن دو) امّتی بودند که درگذشتهاند، آنچه که [آنها] کسب کردهاند برای آنها است و آنچه که [شما] کسب کردهاید برای شما است و شما از آنچه که آنها عمل میکردند سؤال نمیشوید [یعنی همانا انتساب شما به آنها با آن نفعی به حسنات آنها نمیرسانید و با آن ضرری به سیئات آنها نمیزنید، پس به اعمال خودتان نظر کنید نه به انسابتان و پدرانتان]
- ترجمه سلطانیاینها امّتی بودند که درگذشتهاند، آنچه که کسب کردهاند برای آنها است و آنچه که کسب کردهاید برای شما است و شما از آنچه که آنها عمل میکردند سؤال نمیشوید
- ترجمه راستینآنها گروهی بودند که درگذشتند، هر کار نیک و بد کردند برای خود کردند و شما هم هر چه کنید برای خویش خواهید کرد و شما مسئول کار آنها نخواهید بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٥ وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
و گفتند: یهودی یا نصارا [باشید] تا هدایت شوید، [ای محمّد به آنها] بگو بلکه [مسلمان] باشید [و] از ملّت ابراهیم حنیف (حقگرا، راستین) [تبعیت کنید] و [او] از مشرکین نبود {تعریض به مشرکان است، زیرا مشرکان اکثر آنان به رسالت ابراهیم (ع) مقرّ هستند}
- ترجمه سلطانیو گفتند: یهودی یا نصارا (باشید) تا هدایت شوید، بگو بلکه از ملّت ابراهیم باشید (در حالی که) حقگرا (راستین) است و از مشرکین نبود
- ترجمه راستینیهود و نصاری گفتند که به آیین ما درآیید تا راه راست یافته و طریق حق پویید. (ای پیغمبر در جواب آنها) بگو: بلکه ما آیین ابراهیم را پیروی میکنیم که به راه راست توحید بود و از مشرکان نبود.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٦ قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
بگویید ایمان آوردیم به خداوند و به آنچه [از احکام و قرآن] که به ما نازل شده و آنچه که به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و سبطها (اولادِ اولادِ یعقوب) نازل شد و آنچه که به موسی و عیسی داده شد و آنچه که به پیامبران از پروردگارشان داده شد، بین احدی از آنان فرق نمیگذاریم و ما بر او [برای خداوند] مُسلم (تسلیم شده) هستیم
- ترجمه سلطانیبگویید ایمان آوردیم به خداوند و به آنچه که به ما نازل شده و آنچه که به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و سبطها نازل شد و آنچه که به موسی و عیسی داده شد و آنچه که به پیامبران داده شد از پروردگارشان، بین احدی از آنان فرق نمیگذاریم و ما بر او تسلیم شدهایم
- ترجمه راستینبگویید که ما (مسلمین) ایمان به خدا آوردهایم و به آن کتابی که بر پیغمبر ما فرستادند و به آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندان او نازل شده و به آنچه به موسی و عیسی داده شده و هم به آنچه به پیغمبران از جانب خدا داده شده، به همه عقیدهمندیم و میان هیچ یک از آنان فرق نگذاریم و تسلیم فرمان او هستیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٧ فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوا وَّإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
پس اگر ایمان آورند به مثل آنچه که به آن ایمان آوردید پس هرآینه هدایت شدهاند و اگر روی گردانند جز این نیست که آنان در شقاق (دشمنی کردن، ضرر رساندن) [بر شما] هستند پس خداوند تو را از (در برابر) آنها کفایت خواهد کرد و او [بر آنچه که گفتید و گفتند] شنوا و [به شما و به اعمال شما و نیّات شما، و به آنان و به اعمال آنان و نیّات آنان] دانا است
- ترجمه سلطانیپس اگر ایمان آورند به مثل آنچه که به آن ایمان آوردید پس هرآینه هدایت شدهاند و اگر روی گردانند جز این نیست که آنان در شقاق هستند پس خداوند تو را از آنها کفایت خواهد کرد و او شنوای دانا است
- ترجمه راستینپس اگر به آنچه شما ایمان آوردید یهود و نصاری نیز ایمان آوردند، راه حق یافتهاند و اگر (از حق) روی بگردانند شک نیست که آنها در ستیز با حق خواهند بود و خداوند تو را از شر و آسیب آنها نگه میدارد و خدا شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٨ صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ
خداوند [ما را] جلاء داد [جلاء دادنی] و چه کسی بهتر از خداوند جلاء میدهد و ما بر او عبادت کنندهایم [و مثل شما در عبادت او مشرک نیستیم]
- ترجمه سلطانیخداوند (ما را) جلاء داد و چه کسی بهتر از خداوند جلاء میدهد و ما بر او عبادت کنندهایم
- ترجمه راستینرنگ خداست (که به ما رنگ ایمان و سیرت توحید بخشیده) و چه رنگی بهتر از رنگ (ایمان به) خدا؟و ما او را پرستش میکنیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٩ قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ
بگو آیا [با علمتان به اینکه دین ما حقّ است و اینکه دین شما منسوخ است یا با جهلتان به حقّانیت دین ما و بطلان آن] با ما دربارهٔ خداوند احتجاج میکنید (خصومت میورزید) [یعنی محاجّه کردن شما محض غلبه کردن بر ما بدون اعتبار حقّ بودن آنچه که به آن احتجاج میکنید یا بطلان آن میباشد] و (حال آنکه) او پروردگار ما و پروردگار شما است [یعنی توافق و تسلیم بر امر او سزاوار ما و شما است نه محاجّه کردن دربارهٔ امر او] و اعمال ما برای ما و اعمال شما برای شما است [یعنی اگر دربارهٔ خدا با ما محاجّه میکنید پس او پروردگار شما است کما اینکه او پروردگار ما است، و اگر با ما برای انکارتان به اعمال ما بر ما محاجّه میکنید، پس ضرری از اعمال ما بر شما نیست تا آنکه شما با ما تخاصم نمایید، بلکه نفع آن برای ما و ضرر آن برای ما است و از اعمال شما چیزی نقص نمیکند تا برای آن با ما محاجّه کنید] و ما بر او اخلاص کنندهایم [و اقتضای اخلاص این است که احدی به عمل ما متضرّر نمیشود و اینکه کسی که به او تعالی منتسب است با ما مخاصمه نکند]
- ترجمه سلطانیبگو آیا با ما دربارهٔ خداوند محاجّه میکنید و (حال آنکه) او پروردگار ما و پروردگار شما است و اعمال ما برای ما و اعمال شما برای شما است و ما بر او اخلاص کنندهایم
- ترجمه راستین(ای پیغمبر به اهل کتاب) بگو: در مورد خدا شما را با ما چه جای بحث و جدال است؟در صورتی که او پروردگار ما و شماست و ما مسئول کار خود و شما مسئول کردار خویش هستید، و ماییم که او را از روی خلوص پرستش میکنیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٠ أَمْ تَقُـولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَتَمَ شَهَادَةً عِندَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
یا میگویید قطعاً ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و سبطها یهودی یا نصرانی بودهاند [یعنی به آن اعتقاد دارید و به سبب آن بر دینتان ثابت هستید و ماورای آن را انکار میکنید و دربارهٔ آن با ما احتجاج میکنید]، بگو آیا شما داناتر هستید یا خداوند [و حال آنکه خداوند به ما خبر داده به اینکه ابراهیم نه یهودى بود و نه نصرانى]، و [به جهت تعریض به آنها و به کتمانشان شهادت خداوند بر محمّد (ص) را که در کتب آنها ثبت است و اسلافشان (گذشتگانشان) آن را به آنها خبر دادهاند، بگو:] چه کسی ظالمتر از آن کسی است که شهادتی که از خداوند نزد او هست را کتمان میکند و [بگو:] خداوند از آنچه که عمل میکنید غافل نیست
- ترجمه سلطانییا میگویید قطعاً ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و سبطها یهودی یا نصرانی بودهاند، بگو آیا شما داناتر هستید یا خداوند، و چه کسی ظالمتر از آن کسی است که شهادتی که از خداوند نزد او هست را کتمان میکند و خداوند از آنچه که عمل میکنید غافل نیست
- ترجمه راستینیا آنکه گویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندان او بر آیین یهودیت یا نصرانیّت بودند؟ (خدا مرا فرماید که در پاسخ) بگو: شما بهتر میدانید یا خدا؟و کیست ستمکارتر از آن که شهادت خدا را (درباره این انبیا) کتمان کند؟و خدا از آنچه میکنید غافل نیست.
- ترجمه الهی قمشهای١٤١ تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ
این امّتی است که درگذشته است، آنچه که آنها کسب کردهاند برای آنها است و آنچه که شما کسب کنید برای شما است و از آنچه که آنان عمل میکردند سؤال نمیشوید
- ترجمه سلطانیاین امّتی است که درگذشته است، آنچه که کسب کردهاند برای آنها است و آنچه که شما کسب کنید برای شما است و از آنچه که آنان عمل میکردند سؤال نمیشوید
- ترجمه راستینآن گروه پیشین همه درگذشتند، هر چه کردند برای خود کردند و شما نیز هر چه کنید به سود خویش کنید و شما مسئول کار آنان نخواهید بود.
- ترجمه الهی قمشهای