حزب شمارهٔ ۴۱
٩٣ إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَسْتَأْذِنُونَكَ وَهُمْ أَغْنِيَاءُ رَضُوا بِأَن يَكُونُوا مَعَ الْخَوَالِفِ وَطَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
جز این نیست که سبیل (وزر و ذمّ) بر کسانی است که از تو اجازه میگیرند و (در حالی که) آنها ثروتمند هستند و راضی شدهاند به اینکه با برجای ماندگان باشند و خداوند بر قلوب آنها مُهر زده است و (حال آنکه) آنها نمیدانند
- ترجمه سلطانیجز این نیست که سبیل (وزر و ذمّ) بر کسانی است که از تو اجازه میگیرند و (در حالی که) آنها ثروتمند هستند و راضی شدهاند به اینکه با برجای ماندگان باشند و خداوند بر قلوب آنها مُهر زده است و (حال آنکه) آنها نمیدانند
- ترجمه راستینمنحصرا گناه و عقوبت آنها راست که با وجود تمکن و دارایی از تو رخصت معافیت از جنگ میطلبند و خوش دارند که با بازماندگان (یعنی زنان و کودکان) در خانه بنشینند (و به جهاد حاضر نشوند) و خدا بر دل آنها نقش کفر و ظلمت زده به طوری که هیچ درک نکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٩٤ يَعْتَذِرُونَ إِلَيْكُمْ إِذَا رَجَعْتُمْ إِلَيْهِمْ قُل لَّا تَعْتَذِرُوا لَن نُّؤْمِنَ لَكُمْ قَدْ نَبَّأَنَا اللَّهُ مِنْ أَخْبَارِكُمْ وَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِـمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
وقتی که [از این جنگ یعنی غزوهٔ تبوک] نزد آنها باز میگردید نزد شما عذر میآورند [بعد از رجوع تو و عذر آوردن آنها در جواب آنها] بگو: عذر نیاورید که هرگز شما را باور (تصدیق) نخواهیم کرد هرآینه خداوند از اخبار شما به ما خبر داده و بزودی خداوند عمل شما و رسولش را خواهد دید سپس به عالم غیب و شهادت بازگردانده میشوید پس شما را به آنچه که عمل میکردید آگاه میسازد
- ترجمه سلطانیوقتی که (از غزوهٔ تبوک) نزد آنها باز میگردید نزد شما عذر میآورند بگو عذر نیاورید که هرگز از شما باور نخواهیم کرد هرآینه خداوند از اخبار شما به ما خبر داده و بزودی خداوند عمل شما و رسولش را خواهد دید سپس به عالم غیب و شهادت بازگردانده میشوید پس شما را به آنچه که عمل میکردید آگاه میسازد
- ترجمه راستینوقتی که شما (از جنگ سالم و فاتح) به سوی آنها بر میگردید آنها به عذرهای بیجا میپردازند، به آنها پاسخ ده که ما هرگز به این عذر تراشیها تصدیق شما نکنیم، بیشک خدا حقیقت حال شما را بر ما روشن گردانید، و به زودی خدا و رسولش کردار شما را دیده، آن گاه به سوی خدایی که دانای غیبت و شهود است بازتان گردانند پس شما را به کردارتان واقف کند.
- ترجمه الهی قمشهای٩٥ سَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَكُمْ إِذَا انقَلَبْتُمْ إِلَيْهِمْ لِتُعْرِضُوا عَنْهُمْ فَأَعْرِضُوا عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ
بزودی وقتی که نزد آنها بر میگردید برای اینکه [مبادا] از آنها اعراض کنید [و بر آنها به آنچه که از آنها واقع شده خطاب نکنید و با آنها تعاتب (گستاخی) ننمایید بلکه با آنها مانند سایر مؤمنین موافقت و مرافقت کنید] برای شما به خداوند سوگند خواهند خورد، و [لکن نه فقط از خطاب کردن بر آنها و عتاب نمودن بر آنها بلکه از معاشرت با آنها و موافقت با آنها] از ایشان اعراض کنید که آنها [بحسب اصل ذواتشان] پلیدند [و طهارت را قبول نمیکنند تا به احتمال اصلاحشان در عتاب کردن با آنها یا در مرافقت با آنها به شما اجازه داده شود] و به عنوان جزای آنچه که کسب میکردند جایگاه آنان جهنّم است
- ترجمه سلطانیبزودی وقتی که نزد آنها بر میگردید برای شما به خداوند سوگند خواهند خورد تا (مبادا) از آنها اعراض کنید، پس (لکن) از ایشان اعراض کنید که آنها پلیدند و به عنوان جزای آنچه که کسب میکردند جایگاه آنان جهنّم است
- ترجمه راستینچون شما به سوی آنها بازگردید قسمهای مؤکّد به خدا برای شما یاد کنند که از آنها چشمپوشی کنید. از آنها اعراض کنید که مردمی پلیدند و به کیفر کردار خود به آتش دوزخ مأوی خواهند یافت.
- ترجمه الهی قمشهای٩٦ يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِن تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَرْضَى عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ
برای شما قسم میخورند تا از آنها راضی شوید پس اگر از آنها راضی شوید پس همانا خداوند از [این] مردمان فاسق راضی نمیشود
- ترجمه سلطانیبرای شما قسم میخورند تا از آنها راضی شوید پس اگر از آنها راضی شوید پس همانا خداوند از (این) مردمان فاسق راضی نمیشود
- ترجمه راستین(آن مردم منافق) برای اینکه شما از آنها راضی شوید قسمها یاد میکنند، پس اگر شما مؤمنان هم از آنها راضی شوید خدا هرگز از آن گروه فاسق راضی نخواهد شد.
- ترجمه الهی قمشهای٩٧ الْأَعْرَابُ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا وَأَجْدَرُ أَلَّا يَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
اعراب (اهل صحرا) [برای قساوت قلوبشان و غلظت نفوسشان و عدم گوش دادنشان بر آنچه که آنها را به حقّ نزدیک و آنها را دربارهٔ آخرت ترغیب میکند و عدم هوشیاری آنها به آنچه که برای آن خلق شدهاند] در کفر و نفاق شدیدتر هستند و سزاوارترند که حدود [یعنی احکام از عبادات و معاملات، یا غایات مقصوده از احکام و آداب و قصص و مواعظ] آنچه که خداوند بر رسولش نازل کرده را ندانند و خداوند دانا (دارای حکمت نظری) و حکیم (دارای حکمت عملی) است
- ترجمه سلطانیاعراب در کفر و نفاق شدیدتر هستند و سزاوارترند که حدود آنچه که خداوند بر رسولش نازل کرده را ندانند و خداوند دانا و حکیم است
- ترجمه راستیناعراب بادیهنشین در کفر و نفاق از دیگران سختتر و به جهل و نادانی احکام خدا که بر رسولش فرستاده سزاوارترند، و خدا دانا و حکیم است.
- ترجمه الهی قمشهای٩٨ وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَن يَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ مَغْرَمًا وَيَتَرَبَّصُ بِكُمُ الدَّوَائِرَ عَلَيْهِمْ دَائِرَةُ السَّوْءِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
و از اعراب (بادیه نشینان) کسانی هستند که آنچه که [در جهاد و بر فقرای مسلمین از حقوق مفروضه (واجب شده) یا غیر مفروضه] انفاق میشوند (شده) را [برای عدم اعتقاد به خداوند و به آخرت و به اجر و عوض از خداوند] به عنوان تاوان (خسران بدون عوض) میگیرند و در انتظار [وقوع] گرفتاریها (حوادث) برای شما هستند [و حال آنکه] گرفتاری بد بر [خود] آنها است و خداوند [بر گفتار آنها] شنوا و [به نیّت آنها] دانا است
- ترجمه سلطانیو از اعراب (بادیه نشینان) کسانی هستند که آنچه که (در جهاد) انفاق میکنند را به عنوان تاوان (خسران بدون عوض) میگیرند و در انتظار (وقوع) گرفتاریها (حوادث) برای شما هستند (و حال آنکه) گرفتاری بد بر (خود) آنها است و خداوند شنوا و دانا است
- ترجمه راستینو برخی از اعراب بادیهنشین مخارجی را که (در راه جهاد دین) میکنند بر خود ضرر و زیانی میپندارند و برای شما مسلمین مترصد حوادث و عواقب ناگوارند و حال آنکه عواقب و حوادث بد بر خود آنها خواهد بود و خدا شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٩٩ وَمِنَ الْأَعْرَابِ مَن يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَتَّخِذُ مَا يُنفِقُ قُرُبَاتٍ عِندَ اللَّهِ وَصَلَوَاتِ الرَّسُـولِ أَلَا إِنَّهَا قُرْبَةٌ لَّهُمْ سَيُدْخِلُهُمُ اللَّهُ فِي رَحْمَتِهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
و از اعراب (بادیه نشینان) کسانی هستند که به خداوند و روز آخِر ایمان آوردهاند و آنچه که در راه خدا انفاق میکنند را به عنوان قِربَت (وسیلهٔ نزدیک شدن) به خداوند و دعاهای رسول میگیرند آگاه باشید که آنها (دعاهای رسول) وسیلهٔ نزدیک شدن برای آنان است بزودی خداوند آنان را [به سببیّت انفاق آنها برای دعای رسول (ص) و اجابت خداوند بر دعای او (ص) در حقّ آنان] در رحمت خود داخل خواهد کرد همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه سلطانیو از بادیه نشینان کسانی هستند که به خداوند و روز آخِر ایمان آوردهاند و آنچه که در راه خدا انفاق میکنند را به عنوان قِربَت (وسیلهٔ نزدیک شدن) به خداوند و دعاهای رسول میگیرند آگاه باشید که آنها (دعاهای رسول) وسیلهٔ نزدیک شدن برای آنان است بزودی خداوند آنان را در رحمت خود داخل خواهد کرد همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینو برخی دیگر از همان اعراب بادیهنشین ایمان واقعی به خدا و قیامت آورده و آنچه را در راه خدا انفاق میکنند موجب تقرب نزد خدا و دعای خیر رسول دانند، آری آگاه شوید که انفاق آنها موجب قربشان به خداست، و البته خدا آنان را در (سرای) رحمت خود داخل میگرداند، که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٠ وَالسَّابِقُونَ الْأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
و پیشقدمان نخستین از مهاجرین [که از مکّه به مدینه برای محض خدمت رسول (ص) یا از مطلق اوطان خویش به آنجا مهاجرت کردند] و انصار [که بعد از هجرت او (ص) را یاری کردند] و کسانی که با نیکی کردن از آنان پیروی کردهاند خداوند از آنها راضی شد و آنها از خداوند راضی شدند و برای آنها جنّتهایی آماده کرده که از زیر آنها نهرها جاری میشود همیشه در آن جاودانند، آن رستگاری بزرگ است
- ترجمه سلطانیو پیشقدمان نخستین از مهاجرین و انصار و کسانی که با نیکی کردن از آنان پیروی کردهاند خداوند از آنها راضی شد و آنها از خداوند راضی شدند و برای آنها جنّتهایی آماده کرده که از زیر آنها نهرها جاری میشود همیشه در آن جاودانند، آن رستگاری بزرگ است
- ترجمه راستینو آنان که سبقت به ایمان گرفتند از مهاجر و انصار (و در دین ثابت ماندند) و آنان که به نیکی پیروی آنان کردند، خدا از آنها خشنود است و آنها از خدا خشنودند، و خدا برای همه آنها بهشتهایی که از زیر درختان آنها نهرها جاری است مهیا ساخته که در آن بهشت تا ابد متنعّم باشند، این به حقیقت سعادت بزرگ است.
- ترجمه الهی قمشهای١٠١ وَمِمَّنْ حَوْلَكُم مِّنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُم مَّرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ
و [بعضی] از کسانی از اعراب که حول شما هستند منافق هستند و از اهل مدینه که بر نفاق خوی (عادت) کردهاند آنها را نمیشناسی [امّا] ما آنها را میشناسیم بزودی آنها را دو بار عذاب خواهیم کرد [یک بار برای کفرشان و یک بار برای اظهار اسلامشان به نفاق، یا یک بار با نزع آنها از آمالشان و متمنّیاتشان (آرزوهایشان) و یک بار با مشاهدهٔ آنچه که در آخرت برای آنها آماده شده] سپس آنها [در قیامت] به عذابی بزرگ بازگردانده میشوند
- ترجمه سلطانیو (بعضی) از کسانی از اعراب که حول شما هستند منافق هستند و از اهل مدینه که بر نفاق خو کردهاند آنها را نمیشناسی (امّا) ما آنها را میشناسیم بزودی آنها را دو بار عذاب خواهیم کرد سپس آنها به عذابی بزرگ بازگردانده میشوند
- ترجمه راستینو بعضی از اعراب بادیهنشین اطراف شما (اطراف مدینه) منافقند و بعضی اهل شهر مدینه هم منافق و بر نفاق ماهر و ثابتند که تو از آنها آگاه نیستی، ما از آنها آگاهیم، آنان را دو بار عذاب خواهیم کرد (در دنیا قبل از مرگ و در برزخ بعد از مرگ) و عاقبت هم به عذاب سخت ابدی دوزخ بازگردانیده میشوند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٢ وَآخَرُونَ اعْتَرَفُوا بِذُنُوبِهِمْ خَلَطُوا عَمَلًا صَالِـحًا وَآخَرَ سَيِّئًا عَسَى اللَّهُ أَن يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
و دیگرانی که به گناه خود اعتراف کردند عملی صالح و بدیی دیگر را در هم آمیختند چه بسا که خداوند بر آنها توبه (التفات) کند همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه سلطانیو دیگرانی که به گناه خود اعتراف کردند عملی صالح و بدیی دیگر را در هم آمیختند چه بسا که خداوند بر آنها توبه (التفات) کند همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینو بعضی دیگر از آنها به گناهان خود اعتراف کردند که عمل صالح و فعل قبیح هر دو به جای آوردند، امید باشد که خداوند توبه آنان بپذیرد که البته خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٣ خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
[خودت یا به توسط عُمّالت] از اموال آنها به عنوان صدقه بگیر که آنها را پاک کنی و آنها را به آن [وسیله] تزکیّه کنی و [حین اخذ (گرفتن) برای آنها به طلب رحمت] بر آنها دعاء کن همانا دعای تو سبب آرامش آنها است و خداوند شنوا و دانا است
- ترجمه سلطانیاز اموال آنها به عنوان صدقه بگیر که آنها را پاک کنی و آنها را به آن (وسیله) تزکیّه کنی و بر آنها دعاء کن همانا دعای تو سبب آرامش آنها است و خداوند شنوا و دانا است
- ترجمه راستینتو از اموال مؤمنان صدقات را دریافت دار که بدان صدقات نفوس آنها را پاک و پاکیزه میسازی و رشد و برکت میدهی، و آنها را به دعای خیر یاد کن که دعای تو در حق آنان موجب تسلّی خاطر آنها شود و خدا شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٤ أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ هُوَ يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
آیا ندانستهاند که خداوند است که او توبه را از بندگانش قبول میکند و صدقات را میگیرد و همانا خداوند است که او بسیار توبه (التفات) کننده (کثیر الرجوع به بندگان) و [به بندگان] مهربان است {توبه همان رجوع شخص است از آنچه که الی الله شایسته نیست چه رجوع از جهت باطن به مظهر باطنی خداوند باشد که همان قلب است، یا از جهت ظاهر به مظهر او که همان نبیّ (ص) یا امام (ع) یا خلفای آن دو هستند، و لهذا این رجوع، و قبول توبه به این معنی، اعمال و مواثیق (پیمانها) مقرّرهای است که از زمان آدم (ع) بین آنها جاری میباشد، و اگرچه برای شرافت آن و ضنّت (بخل شدید) نسبت به آن، از غیر اهلش آن را کتمان کردهاند و اثرش را از سینههای کسانی که بر آن اطلاع یافتند و از آن برگشتند محو نمودند، تا مبادا مانند سایر رسوم ملّت مبتذل شود، و در کتاب و سنّت در اغلب همان توبه به همین معنی استعمال شده و قابل (قبول کننده) بر این توبه همان نبیّ (ص) یا خلیفهٔ او است چنانکه آخذ (گیرنده) بر صدقه ایضاً همان نبیّ (ص) یا خلیفهٔ او (ع) هستند}
- ترجمه سلطانیآیا ندانستهاند که خداوند است که او توبه را از بندگانش قبول میکند و صدقات را میگیرد و همانا خداوند است که او بسیار توبه (التفات) کننده (کثیر الرجوع به بندگان) و مهربان است
- ترجمه راستینآیا مؤمنان هنوز ندانستهاند که محققا خداست که توبه بندگان را میپذیرد و صدقه آنها را قبول میفرماید و خداست که بسیار توبه پذیر و بر خلق مهربان است؟
- ترجمه الهی قمشهای١٠٥ وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِـمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
و بگو عمل کنید پس خداوند و پیامبرش و مؤمنان [خالص بر ایمان متحقّق به آن که آنان خلفاء خداوند بعد از رسول او (ص) هستند] عمل شما را خواهند دید [وگرنه که اکثر مؤمنین ناقص هستند که اطّلاع بر اعمال غیر ندارند] و بزودی به عالم غیب و شهادت بازگردانده خواهید شد آنگاه به شما به آنچه که عمل میکردید خبر میدهد [و بنابر آن اگر خیر است آنگاه به خیر و اگر شرّ است آنگاه به شرّ به شما جزاء میدهد]
- ترجمه سلطانیو بگو عمل کنید پس خداوند و پیامبرش و مؤمنان (خالص بر ایمان متحقّق به آن) عمل شما را خواهند دید و بزودی به عالم غیب و شهادت بازگردانده خواهید شد آنگاه به شما به آنچه که عمل میکردید خبر میدهد
- ترجمه راستینو بگو که هر عمل کنید خدا آن عمل را میبیند و هم رسول و مؤمنان بر آن آگاه میشوند، آن گاه به سوی خدایی که دانای عوالم غیب و شهود است بازگردانیده شوید و او شما را به کردارتان واقف سازد.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٦ وَآخَرُونَ مُرْجَوْنَ لِأَمْرِ اللَّهِ إِمَّا يُعَذِّبُهُمْ وَإِمَّا يَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
و دیگران تأخیر انداخته شدگان [در انتظار] امر (حکم) خداوند هستند یا آنها را عذاب میکند و یا بر آنها توبه (التفات) میکند و خداوند [به استعداد آنها و استحقاق آنها برای هر کدام از توبه و عذاب] دانا و حکیم است [در عمل خود به هر کدام بحسب عمل او جزاء میدهد و اگرچه به قدر جُویی و مویی باشد]
- ترجمه سلطانیو دیگران تأخیر انداخته شدگان (در انتظار) امر خداوند هستند یا آنها را عذاب میکند و یا بر آنها توبه (التفات) میکند و خداوند دانا و حکیم است
- ترجمه راستینو برخی دیگر (از گناهکاران) آنهایی هستند که کارشان بر مشیّت خدا موقوف است یا آنان را عذاب کنید و یا از گناهشان درگذرد، و خدا دانا و حکیم است.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٧ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِّـمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِن قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ
و کسانی که به جهت ضرر رساندن به یکدیگر و به عنوان کفر (برای حصول یا برای تحصیل ازدیاد کفر) و از جهت تفریق بین مؤمنین و به جهت ارصاد [در کمین نشستن، مراقب بودن] مسجدی اتّخاذ کردند برای کسانی که قبلاً با خداوند و رسول او جنگیدهاند و البتّه سوگند یاد میکنند که ما جز نیکی (ارادهٔ نیک یا عاقبت نیک یا خصلت نیک) اراده نکردهایم و خداوند شهادت میدهد که آنها البتّه دروغگویند
- ترجمه سلطانیو کسانی که به جهت ضرر رساندن به یکدیگر و به عنوان (حصول) کفر و از جهت تفریق بین مؤمنین و به جهت ارصاد (در کمین نشستن، مراقب بودن) مسجدی اتّخاذ کردند برای کسانی که قبلاً با خداوند و رسول او جنگیدهاند و البتّه سوگند یاد میکنند که ما جز نیکی اراده نکردهایم و خداوند شهادت میدهد که آنها البتّه دروغگویند
- ترجمه راستینو (گروهی دیگر از منافقانند) آنان که مسجدی برای زیان به اسلام برپا کردند و مقصودشان کفر و عناد و تفرقه کلمه بین مسلمین و ساختن کمینگاهی برای دشمنان دیرینه خدا و رسول بود، و با این همه قسمهای مؤکّد یاد میکنند که ما جز قصد خیر غرضی نداریم، و خدا گواهی میدهد که محققا دروغ میگویند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٨ لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَّمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَن تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَن يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ
هرگز در آنجا [برای اقامهٔ نماز] نایست البتّه مسجدی که از روز اوّل [از ایّام تأسیس آن یعنی مسجد قبا] بر پایهٔ تقوا بناء شده سزاوارتر است که در آن [برای اقامهٔ نماز] بایستی در آنجا مردانی هستند که دوست دارند که [از ارجاس (پلیدیها) باطنی و انجاس (نجاستها) ظاهری] پاک شوند و خداوند پاکیزه کنندگان را دوست میدارد
- ترجمه سلطانیهرگز در آنجا (برای اقامهٔ نماز) نایست البتّه مسجدی که از روز اوّل بر پایهٔ تقوا بناء شده سزاوارتر است که در آن (برای اقامهٔ نماز) بایستی در آنجا مردانی هستند که دوست دارند که پاک شوند و خداوند پاکیزه کنندگان را دوست میدارد
- ترجمه راستینتو (ای رسول ما) هرگز در مسجد آنها (به نماز) مایست که همان مسجد (قبا) که بنیانش از اول بر پایه تقوای محکم بنا گردیده سزاوارتر است به اینکه در آن اقامه نماز کنی، که در آن مسجد مردان پاکی که مشتاق تهذیب نفوس خودند درآیند، و خدا مردان پاک مهذّب را دوست میدارد.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٩ أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَم مَّنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِـمِينَ
آیا پس کسی که بنیانش (بنیان وجودش) را بر پروا کردن از خداوند و رضوان اساس کرد بهتر است یا کسی که بنیانش را بر لبهٔ مسیل شکافته شده اساس کرده است؟ که آن را در آتش جهنم فرو میریزاند (سقوط میدهد) [وکسی که اساس بنیانش بر شفیر (کنارهٔ) جهنّم است ظالم است] و خداوند مردمان ظالم را هدایت نمیکند
- ترجمه سلطانیآیا پس کسی که بنیانش را بر پروا کردن از خداوند و رضوان اساس کرد بهتر است یا کسی که بنیانش را بر لبهٔ مسیل شکافته شده اساس کرده است؟ که آن را در آتش جهنم فرو میریزاند و خداوند مردمان ستمکار را هدایت نمیکند
- ترجمه راستینآیا کسی که مسجدی به نیت تقوا تأسیس کرده و رضای حق را طالب است مانند کسی است که بنایی سازد بر پایه سستی در کنار مسیل (لبه پرتگاه دوزخ) که زود به ویرانی کشد و عاقبت او را به آتش دوزخ درافکند؟! و خدا هرگز ستمکاران را هدایت نخواهد فرمود.
- ترجمه الهی قمشهای١١٠ لَا يَزَالُ بُنْيَانُهُمُ الَّذِي بَنَوْا رِيبَةً فِي قُلُوبِهِمْ إِلَّا أَن تَقَطَّعَ قُلُوبُهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ
[اهل مسجد ضرار] بنیانشان را که بناء کردهاند پیوسته به عنوان (سبب) تردید (شکّ) در قلوبشان هست تا آنگاه که قلوبشان پاره پاره شود [پس اثری از آن باقی نمیماند تا که به تردید متّصف شوند] و خداوند دانا و حکیم است [به اینکه بنیان آنها سبب جهل آنها و بلاهت آنها است]
- ترجمه سلطانی(آن) بنیانشان را که بناء کردهاند پیوسته به عنوان (سبب) تردید در قلوبشان هست تا آنگاه که قلوبشان پاره پاره شود و خداوند دانا و حکیم است
- ترجمه راستینبنیانی که آنها بنا کردند دلهای ایشان را همیشه به حیرت و شک و ریب افکند تا آنکه از آن دل برکنند، و خدا دانا و حکیم است.
- ترجمه الهی قمشهای١١١ إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
همانا خداوند از مؤمنین اموالشان و انفسشان را خرید به اینکه جنّت برای آنها باشد وعده بر آن در تورات و انجیل و قرآن [وعدهٔ] حقّ (ثابت) است {و این بیعت از زمان آدم (ع) تا زمان ظهور دولت خاتم (ص) سنّت قائمهٔ (سنّت پا برجا) بوده است، به حیثی که اهل هر دینی احدی را از اهل آن دین نمیشمرند مگر به بیعت با صاحب آن دین یا با کسی که او را برای اخذ بیعت از مردم نصب کرده و این بیعت شرایط و آداب مقرّرهٔ مکتومه نزد آنان داشته، و برای شرافت این بیعت و ضنّت (بخل ورزیدن به آن) به ابتذال آن نزد کسی که اهل (شایسته) بر آن نیست در هر دینی بعد از قوّت آن و رحلت صاحب آن و اختیار عامّه بر آن به اغراض فاسدهٔ آنها بر سبیل رسم و ملّت، مخفی میشده}، در راه خدا میجنگند و میکشند و کشته میشوند و چه کسی به عهد خود وفا کنندهتر از خداوند است پس به بیعتان که [با خدا به توسط مظاهرش] با او بیعت کردید شادمانی جویید و آن [بیع که بر دستان خلفای او بیعت کردید یا آن وعده] همان رستگاری بزرگ است
- ترجمه سلطانیهمانا خداوند از مؤمنین اموالشان و انفسشان را خرید به اینکه جنّت برای آنها باشد وعده بر آن در تورات و انجیل و قرآن (وعدهٔ) حقّ (ثابت) است، در راه خدا میجنگند و میکشند و کشته میشوند و چه کسی به عهد خود وفا کنندهتر از خداوند است پس به بیعتان که با او بیعت کردید شادمانی جویید و آن همان رستگاری بزرگ است
- ترجمه راستینهمانا خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده، آنها در راه خدا جهاد میکنند پس (دشمنان دین را) به قتل میرسانند و (یا خود) کشته میشوند، این وعده قطعی است بر خدا و عهدی است که در تورات و انجیل و قرآن یاد فرموده، و از خدا با وفاتر به عهد کیست؟پس از این معاملهای که کردید بسی شاد باشید که این به حقیقت سعادت و فیروزی بزرگ است.
- ترجمه الهی قمشهای١١٢ التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ
[برای] توبه کنندگانِ عبید گشتگانِ [یعنی از رقّیّت (بندگی) انفسشان داخل شدگان در رقّیّت مولایشان] ستایش کنندگانِ (معتقدین مشاهده کنندهٔ هر کمال و جمال از خداوند) سیر کنندگانِ [در اراضی عالم صغیر و عالم کبیر و در اخبار امّتهای گذشته و در شرایع انبیاء و مواعظ اولیاء و نصایح آنها و در کتب آسمانی و به ویژه قرآن] رکوع کنندگانِ [با رکوع مخصوص از ارکان نماز صوری یا با اظهار خضوع و ذلّ (ذلّت) بر خداوند و بر خلفای او] سجده کنندگانِ [با سجدۀ نماز یا با مطلق سجده بر خداوند یا با غایت خضوع و تذلّل] امر کنندگانِ به معروف و نهی کنندگانِ از منکر [بر اهالی عوالم خود یا بر اهل عالم کبیر بعد از استکمال اهالی عوالم خود و فراغت از آنها] و حفظ کنندگانِ حدود خداوند [همان احکام الهی از عبادات و معاملات و غایات مقصودهٔ آنها از آنها]، و به مؤمنین [موصوف به اوصاف مذکور] بشارت بده
- ترجمه سلطانی(برای) توبه کنندگانِ عبید شدگانِ ستایش کنندگانِ سیر کنندگانِ رکوع کنندگانِ سجده کنندگانِ امر کنندگانِ به معروف و نهی کنندگانِ از منکر و حفظ کنندگانِ حدود خداوند، و به مؤمنین بشارت بده
- ترجمه راستیناینان همان از گناه پشیمانان، خداپرستان، حمد و شکر نعمتگزاران، روزهداران، نماز با خضوع گزاران، امر به معروف و نهی از منکر کنندگان، و نگهبانان حدود الهیاند، و مؤمنان را بشارت ده.
- ترجمه الهی قمشهای١١٣ مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَن يَسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُوا أُولِي قُرْبَى مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ
برای پیامبر و کسانی که ایمان آوردهاند [صحیح] نباشد که برای مشرکان ولو که خویشاوند باشند بعد از آنکه برای آنان روشن شد که آنها اصحاب دوزخند استغفار کنند
- ترجمه سلطانیبرای پیامبر و کسانی که ایمان آوردهاند (صحیح) نباشد که برای مشرکان ولو که خویشاوند باشند بعد از آنکه برای آنان روشن شد که آنها اصحاب دوزخند استغفار کنند
- ترجمه راستینپیغمبر و گرویدگان به او نباید برای مشرکان هر چند خویشان آنها باشند از خدا آمرزش طلبند بعد از آنکه آنها را اهل دوزخ شناختند.
- ترجمه الهی قمشهای١١٤ وَمَا كَانَ اسْتِغْفَارُ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ إِلَّا عَن مَّوْعِدَةٍ وَعَدَهَا إِيَّاهُ فَلَمَّا تَبَيَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَأَوَّاهٌ حَلِيمٌ
و استغفار ابراهیم برای پدرش جز از بابت وعدهای که به او وعده داده بود نبود [و قبل از آن بود که برای او تبیین (روشن) شود که او از اصحاب جحیم است] و چون برای او روشن شد که او دشمن خداوند است از او بیزاری جست همانا ابراهیم البتّه بسیار آوه (آه و زاری) کننده و بردبار بود
- ترجمه سلطانیو استغفار ابراهیم برای پدرش جز از بابت وعدهای که به او وعده داده بود نبود و چون برای او روشن شد که او دشمن خداوند است از او بیزاری جست همانا ابراهیم البتّه بسیار آوه (آه و زاری) کننده و بردبار بود
- ترجمه راستینو ابراهیم [چون در آیه قبل فرمود که مؤمن نباید بر خویشانش هم اگر مشرک و کافرند ترحم و شفقت کند ممکن است کسی از جهل اعتراض کند که پس ابراهیم خلیل چرا بر عمویش آزر طلب آمرزش از خدا کرد با آنکه مشرک و کافر بود و در این آیه جواب این اشکال داده شده که دعا و استغفار ابراهیم برای عموی کافرش طبق عهدی بود که با او کرد که اگر ایمان آورد در حقش از خدا طلب رحمت و مغفرت کند و چون بر کفر و شرک باقی ماند ابراهیم هم بر او طلب رحمت و آمرزش نکرد. ] هم که برای پدرش (یعنی عمویش) از خدا آمرزش خواست این نبود مگر به موجب عهدی که با او کرده بود (که ایمان آورد) و چون بر او محقق شد که وی دشمن خداست از او بیزاری جست، که ابراهیم شخصی بسیار خداترس و بردبار بود.
- ترجمه الهی قمشهای١١٥ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِلَّ قَوْمًا بَعْدَ إِذْ هَدَاهُمْ حَتَّى يُبَيِّنَ لَهُم مَّا يَتَّقُونَ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
و خداوند را نباشد تا قومی را بعد از آنوقت که آنها را [تکویناً با ایصال آنها به مقام انسانیّت یا تکلیفاً با ایصال آنها به کسانی که با آنها با بیعت عامّه یا خاصّه بیعت نمایند] هدایت کرد گمراه کند تا آنکه برای آنها [از جهت تکوین یا از جهت تکلیف برای اتمام حجّت] روشن نماید که از چه پرهیز کنند همانا خداوند به هر چیزی دانا است
- ترجمه سلطانیو خداوند را نباشد تا قومی را بعد از آنوقت که آنها را هدایت کرد گمراه کند تا آنکه برای آنها روشن نماید که از چه پرهیز کنند همانا خداوند به هر چیزی دانا است
- ترجمه راستینو خدا بعد از آنکه قومی را هدایت کرد دیگر گمراه نکند تا بر آنها آنچه را باید از آن بپرهیزند معین و روشن بیان کند، که خدا محققا به همه چیز داناست.
- ترجمه الهی قمشهای١١٦ إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ
همانا مُلک (مملکت، پادشاهی) آسمانها و زمین برای خداوند است [به حیات حیوانی یا به حیات انسانی] زنده میکند و [همچنین] میمیراند و شما غیر از خداوند ولیّی [که امور شما را با جلب آنچه که آن نسبت به شما خیر شما است تولّى (سرپرستی) کند] و نه یاری کنندهای [که شرور شما را از شما دفع کند] ندارید {نبیّ (ص) به ولایتش همان ولیّ است که امور تابع را تولّى میکند از اصلاح حال او در نفسش، و به نبوّتش و رسالتش همان نصیر است که تابع را به دفع شرور از او یاری میکند}
- ترجمه سلطانیهمانا مُلک (مملکت، پادشاهی) آسمانها و زمین برای خداوند است زنده میکند و میمیراند و شما غیر از خداوند ولیّی و نه یاری کنندهای ندارید
- ترجمه راستینمحققا و منحصرا ملک و پادشاهی آسمانها و زمین از آن خداست که خلق را زنده کند و بمیراند، و شما را جز خدا سرپرست و یاوری نیست.
- ترجمه الهی قمشهای١١٧ لَّقَد تَّابَ اللَّهُ عَلَى النَّبِيِّ وَالْمُهَاجِرِينَ وَالْأَنصَارِ الَّذِينَ اتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ الْعُسْرَةِ مِن بَعْدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٍ مِّنْهُمْ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ إِنَّهُ بِهِمْ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ
همانا خداوند بر پیامبر و مهاجرین و انصار که در آن ساعت سخت از او تبعیّت کردند [برای اینکه آنها در غزوهٔ تبوک در سختی و قحطی و شدّت گرما و قلّت (اندک بودن) آب واقع شدند و با رخاء (رفاه) و راحتی و عدم حاجت به جنگ و صلح بر خراج بدون زحمت جنگ از سفر بازگشت] توبه (التفات) کرد، بعد از آنکه نزدیک بود که قلوب گروهی از آنها [از اتّباع از او و اعتقاد به رسالت او] بلغزد سپس [با عصمت (نگهداشتن) آنها از لغزش] بر آنان توبه (التفات) کرد زیرا او نسبت به آنان رئوف و مهربان است
- ترجمه سلطانیهمانا خداوند بر پیامبر و مهاجرین و انصار که در آن ساعت سخت (عزوهٔ تبوک) از او تبعیّت کردند توبه (التفات) کرد، بعد از آنکه نزدیک بود که قلوب گروهی از آنها بلغزد سپس بر آنان توبه (التفات) کرد زیرا او نسبت به آنان رئوف و مهربان است
- ترجمه راستینهمانا خدا بر پیغمبر و اصحابش از مهاجر و انصار که در ساعت سختی-که نزدیک بود دلهای فرقهای از آنها (از رنج و تعب در سختیهای جنگ تبوک و غیره) بلغزد-پیروی از رسولش کردند باز لطف فرمود و از لغزشهاشان درگذشت، که او درباره رسول و مؤمنان به یقین مشفق و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١١٨ وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَن لَّا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
و بر آن سه [نفر] که [از غزوهٔ تبوک] تخلّف کردند [رسول خدا (ص) به اصحابش امر کرد که بر آنها سلام نکنند و با آنان کلام نگویند و با آنان معامله نکنند و با آنان مجالست ننمایند] تا آنوقت که [به سبب عدم تکلّم رسول خدا (ص) و نه اصحابش و نه اهل (خانواده) آنها] زمین با گستردگی آن بر آنها تنگ شد و خودشان [با عدم اجتماعشان و عدم تکلّم بعضی از آنها با بعضی دیگر] بر خود تنگ گرفتند و ظنّ بردند (دانستند و یقین کردند) که ملجأیی از خداوند نیست مگر خود او سپس [با رحمت و توفیق] بر آنها توبه (التفات، بازگشت) کرد تا توبه کنند [در حالی که به خداوند صادق هستند و خداوند توبۀ آنها را قبول نمود] که خداوند همان بسیار توبه (التفات) کننده [بر بندگان به رحمت و توفیق، بسیار بازگشت کنندهٔ سهل قبول کننده بر توبۀ آنان] و مهربان است [پس آنان را به رحمتش وا نمیگذارد که بر عصیان مداومت کنند]
- ترجمه سلطانیو بر آن سه (نفر) که تخلّف کردند تا آنوقت که زمین با گستردگی آن بر آنها تنگ شد و خودشان بر خود (نیز) تنگ گرفتند و ظنّ بردند که ملجأیی از خداوند نیست مگر خود او سپس بر آنها توبه (التفات) کرد تا توبه کنند که خداوند همان بسیار توبه (التفات) کننده و مهربان است
- ترجمه راستینو بر آن سه تن[آن سه نفر مرارة بن ربیع و هلال بن امیه و کعب بن مالک بودند که از زحمت جنگ و سختی حال و رنج و تعب و گرما از رفتن به جنگ در تبوک خودداری کردند و بعد در حضور پیغمبر آمدند و عذرخواهی کردند و توبه آنها پذیرفته شد. ] که (از جنگ تبوک) باز نهاده شدند (و مردم به دستور پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم از آنان بریدند) تا آنکه زمین با همه پهناوری بر آنها تنگ شد و بلکه از خود دلتنگ شدند و دانستند که از (غضب) خدا جز به (لطف) او ملجأ و پناهی نیست، پس خدا بر آنها باز لطف فرمود تا توبه کنند، که خداوند بسیار توبهپذیر و مشفق و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١١٩ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید {ایمان گاهی اطلاق میشود بر اسلام حاصل به بیعت عامّه و قبول دعوت ظاهره و انقیاد نفس و قالب تحت احکام قالب مأخوذه از نبّی (ع) یا خلیفۀ او (ع)، و گاهی اطلاق میشود بر ایمان خاصّ حاصل به بیعت خاصّهٔ ولویّه و قبول دعوت باطنه و انقیاد قلب تحت احکام قلب مأخوذه از صاحب احکام قلب و آن ایمان حقیقی است برای صحّت سلب اسم ایمان از اسلام} از خداوند پروا کنید {تقوا (پروا) از سخط خداوند و عذاب او گاهی اطلاق میشود به اعتبار مطلق انزجار از نفس و مقتضیات آن و آن مقدّم بر اسلام حقیقی است که همان هدایت به ایمان است، و گاهی اطلاق میشود به اعتبار انصراف از نفس و طرق آن به طریق قلب و سلوک به سوی او، و تقوا به این معنی حاصل نمیشود مگر با ایمان خاصّ و بیعت ولویّه، برای اینکه انسان تا با این بیعت، بیعت نکند طریق قلب برای او واضح نمیشود چه رسد به توجّه به آن و سلوک بر آن و ایمان در قلبش داخل نمیشود} و همراه با صادقان (راستینان، راستگویان) باشید {و همچنانکه گفتار فعل زبان است همچنین افعال و احوال و اخلاق و علوم، گفتار ارکان و جنان است و صیغۀ صادق لغتی است که برای کسی که متّصف به صدق است اطلاق میشود، چه از غیر تعرّض برای سجیّه بودن آن برای او یا به عنوان عرض، لکن آن در عرف بر کسی که صدق سجیّهٔ او گشته غلبه کرده، پس بنابر این صادق کسی میباشد که متمکّن در انسانیّت است و هر آنچه که از او صادر میشود بر آنچه که انسانیّتش آن را اقتضاء میکند موافق است، و این معنی مخصوص به انسان کامل است و لذا صادقین را در خودشان منحصر کردهاند} {این آیه معنی میدهد: ای کسانی که با بیعت عامّهٔ نبویّه اسلام آوردهاید با بیعت خاصّهٔ ولویّه از خداوند تقوا (پروا) کنید و اگر از اهل فکر نمیباشید بر ذکر مأخوذ از صادقین مداومت کنید، یا بر ذکر و فکر اگر از اهل فکر میباشید، یا ای کسانی که با بیعت خاصّهٔ ولویّه ایمان آوردهاید از خداوند تقوا (پروا) کنید از انصراف از طریق قلب و بر ذکر و فکر مداومت کنید}
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید از خداوند پروا کنید و همراه با صادقان (راستان، راستگویان) باشید
- ترجمه راستینای اهل ایمان، خداترس باشید و با مردان راستگوی با ایمان بپیوندید.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٠ مَا كَانَ لِأَهْلِ الْمَدِينَةِ وَمَنْ حَوْلَهُم مِّنَ الْأَعْرَابِ أَن يَتَخَلَّفُوا عَن رَّسُولِ اللَّهِ وَلَا يَرْغَبُوا بِأَنفُسِهِمْ عَن نَّفْسِهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ لَا يُصِيبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَطَئُونَ مَوْطِئًا يَغِيظُ الْكُفَّارَ وَلَا يَنَالُونَ مِنْ عَدُوٍّ نَّيْلًا إِلَّا كُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صَالِـحٌ إِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُحْسِنِينَ
برای اهل مدینه و کسانی از اعراب (بادیه نشینان) از اطراف آنها [از اهل شرق و غرب شایسته] نباشد که از رسول خدا تخلّف (سرپیچی) کنند [که او اصل در صدق است و صدق سایر صادقین فرع صدق او است] و نباید خودشان را [به سبب محبّت به خودشان یا در خودشان یا انفسشان] به نفس او رغبت (ترجیح) دهند، آن [عدم جواز تخلّف و رغبت] به (سبب) این است که در راه خدا تشنگی و نه سختی و نه مخمصه (گرسنگی، قحطی) به آنها نمیرسد و به قدمگاهی قدم نگذارند که کفّار را خشمناک کنند و [آسیب] رساندن از دشمن به آنها نمیرسد [یا از غلبه و قتل و اسارت و غارت آسیبی به دشمن نمیرسانند] مگر آنکه به (سبب) آن عمل صالحی برای آنها نوشته میشود [آنها به سبب اتّباعشان از رسول خدا (ص) نیکوکار هستند و] همانا خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکند
- ترجمه سلطانیبرای اهل مدینه و کسانی از اعراب (بادیه نشینان) از اطراف آنها (شایسته) نباشد که از رسول خدا تخلّف (سرپیچی) کنند و نباید خودشان را به نفس او ترجیح دهند، آن به (سبب) این است که در راه خدا تشنگی و نه سختی و نه مخمصه (گرسنگی) به آنها نمیرسد و به قدمگاهی قدم نگذارند که کفّار را خشمناک کنند و (آسیب) رساندن از دشمن به آنها نمیرسد (یا آسیبی به دشمن نمیرسانند) مگر آنکه به (سبب) آن عمل صالحی برای آنها نوشته میشود همانا خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمیکند
- ترجمه راستیناهل مدینه و بادیهنشینان اطرافشان نباید هرگز از (همراهی) پیغمبر تخلف کنند و نه هرگز جان خود را از جان او عزیزتر شمارند، زیرا هیچ رنج تشنگی و خستگی و گرسنگی در راه خدا نکشند و هیچ قدمی در جایی که کفار را خشمگین کند ننهند و هیچ دستبردی به دشمنان نرسانند جز آنکه در مقابل هر یک از این رنج و آلام عمل صالحی در نامه اعمالشان نوشته شود که خدا هرگز اجر نیکوکاران را ضایع نخواهد گذاشت.
- ترجمه الهی قمشهای١٢١ وَلَا يُنفِقُونَ نَفَقَةً صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً وَلَا يَقْطَعُونَ وَادِيًا إِلَّا كُتِبَ لَهُمْ لِيَجْزِيَهُمُ اللَّهُ أَحْسَنَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
و به انفاقی (هزینهای) کوچک و نه بزرگ انفاق نمیکنند و وادیی را نمیپیمایند مگر آنکه [آن] مقرّر شده باشد تا خداوند به بهترین آنچه که عمل میکردهاند به آنها پاداش دهد
- ترجمه سلطانیو به انفاقی (هزینهای) کوچک و نه بزرگ انفاق نمیکنند و وادیی را نمیپیمایند مگر آنکه برای آنها مقرّر شده باشد تا خداوند به بهترین آنچه که عمل میکردهاند به آنها پاداش دهد
- ترجمه راستینو هیچ مالی کم یا زیاد (در راه خدا) انفاق نکنند و هیچ وادیی نپیمایند جز آنکه در نامه عمل آنها نوشته شود تا خداوند بسیار بهتر از آنچه کردند اجر به آنها عطا فرماید.
- ترجمه الهی قمشهای