حزب شمارهٔ ۵۸


سورهٔ ۱۷- الإسراء

٥٠ قُلْ كُونُوا حِجَارَةً أَوْ حَدِيدًا

[به جهت تهکّم (خشم کردن) و از جهت تغییظ (به خشم آوردن) آنها] بگو: [از غیظ] سنگ باشید یا آهن

- ترجمه سلطانی

بگو: سنگ باشید یا آهن

- ترجمه راستین

بگو که شما سنگ باشید یا آهن.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥١ أَوْ خَلْقًا مِّمَّا يَكْبُرُ فِي صُدُورِكُمْ فَسَيَقُـولُونَ مَن يُعِيدُنَا قُلِ الَّذِي فَطَرَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ فَسَيُنْغِضُونَ إِلَيْكَ رُءُوسَهُمْ وَيَقُـولُونَ مَتَى هُوَ قُلْ عَسَى أَن يَكُونَ قَرِيبًا

یا خلقتی از آنچه که [از حیث بُعد از انسانیّت و دنائت در رتبه] در سینه‌‌هایتان بزرگ می‌‌شمارید [پس همانا او شما را بر می‌‌گرداند]، و آنها [بر سبیل انکار] خواهند گفت: چه کسی ما را باز می‌‌گرداند؟ بگو: کسی که اوّل بار شما را آفرید آنگاه سرهایشان را به سوی تو تکان (حرکت) خواهند داد و خواهند گفت: آن کی است؟! بگو: چه بسا که [در طول زمان] نزدیک باشد

- ترجمه سلطانی

یا خلقتی از آنچه که در سینه‌هایتان بزرگ می‌شمارید، و آنها خواهند گفت: چه کسی ما را باز می‌گرداند؟ بگو: کسی که اوّل بار شما را آفرید آنگاه سرهایشان را به سوی تو تکان خواهند داد و خواهند گفت: آن کی است؟! بگو: چه بسا که نزدیک باشد

- ترجمه راستین

یا خلقتی (سخت‌تر از سنگ و آهن) از آنچه در دلتان بزرگ می‌نماید (باز به امر خدا زنده می‌شوید) ، پس خواهند گفت: که ما را دوباره زنده می‌کند؟بگو: همان خدایی که هم اول بار شما را آفرید؛ آن‌گاه آنها سر به سوی تو جنبانده گویند: پس این وعده کی خواهد بود؟بگو: شاید که از حوادث نزدیک باشد (زیرا مرگ به هر کس نزدیک است و قیامتش به مرگ برپا می‌شود).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٢ يَوْمَ يَدْعُوكُمْ فَتَسْتَجِيبُونَ بِحَمْدِهِ وَتَظُنُّونَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا

روزی که شما را فرا بخواند آنگاه با ستایش او [بدون امتناع و سرپیچی] استجابت می‌‌کنید و (حال آنکه) گمان می‌‌کنید که [در قبرها یا در دنیا یا در هر دو] جز [به مدّت] اندکی درنگ نکرده‌‌اید

- ترجمه سلطانی

روزی که شما را فرا بخواند آنگاه با ستایش او استجابت می‌کنید و (حال آنکه) گمان می‌کنید که جز (به مدّت) اندکی درنگ نکرده‌اید

- ترجمه راستین

روزی که خدا شما را بخواند و شما (سر از خاک بیرون کرده و) با حمد و ستایش او را اجابت کنید و تصور می‌کنید که جز اندک زمانی (در گورها) درنگ نکرده‌اید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٣ وَقُل لِّعِبَادِي يَقُـولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنزَغُ بَيْنَهُمْ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِينًا

و به بندگان [شریف] من بگو: که آنچه که آن بهتر است را بگویند [و به نظر سخط و حقارت به خلق نظر نکنند]، همانا شیطان بین آنان وسوسه (تهییج شرّ) می‌‌کند [و توجّه تو شیطان را از آنها دور می‌‌کند، و گفتار نیکوی آنها خلق را به الفت و دوری از طاعت شیطان نزدیک می‌‌کند] همانا شیطان دشمنی واضح برای انسان می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

و به بندگان من بگو: که آنچه که آن بهتر است را بگویند، همانا شیطان بین آنان وسوسه می‌کند همانا شیطان دشمنی واضح برای انسان می‌باشد

- ترجمه راستین

و بندگانم را بگو که همیشه سخن بهتر را بر زبان آرند، که شیطان (بسیار شود به یک کلمه زشت) میان آنان دشمنی و فساد برمی‌انگیزد، زیرا دشمنی شیطان با آدمیان واضح و آشکار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٤ رَّبُّكُمْ أَعْلَمُ بِكُمْ إِن يَشَأْ يَرْحَمْكُمْ أَوْ إِن يَشَأْ يُعَذِّبْكُمْ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ وَكِيلًا

پروردگارتان به شما داناتر است اگر بخواهد به شما رحم می‌‌کند یا اگر بخواهد شما را عذاب می‌‌کند و ما تو را به عنوان وکیل بر آنها نفرستاده‌‌ایم

- ترجمه سلطانی

پروردگارتان به شما داناتر است اگر بخواهد به شما رحم می‌کند یا اگر بخواهد شما را عذاب می‌کند و ما تو را به عنوان وکیل بر آنها نفرستاده‌ایم

- ترجمه راستین

خدا صلاح حال شما را بهتر می‌داند، اگر بخواهد (و صلاح بداند) به شما لطف و مهربانی کند یا اگر بخواهد (و مصلحت باشد) مجازات و عذاب فرماید، و ما تو را وکیل و نگهبان بندگان نفرستاده‌ایم (بر تو تنها رسالت و اتمام حجت است).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٥ وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَقَدْ فَضَّلْنَا بَعْضَ النَّبِيِّينَ عَلَى بَعْضٍ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا

و پروردگارت داناتر است به کسانی که در آسمان‌‌ها و زمین هستند [و هدایت می‌‌کند کسی را که اهل هدایت می‌‌باشد، و گمراه می‌‌کند کسی را که مستحقّ گمراهی می‌‌باشد، و بر تو نیست که بر هدایت آنها حرص ورزی یا بر گمراهیشان اندوهگین شوی بلکه تکلان (توکّل کردن) بر او و رضا به فعل او بر تو است، و ایضاً می‌‌داند که چه کسی استیهال (شایستگی) بر نبوّت دارد و چه کسی استیهال ندارد، و از انبیاء چه کسی مستحقّ کمال نبوّت می‌‌شود و چه کسی استحقاق نمی‌‌یابد، و چه کسی استیهال برای خلافت و ولایت دارد و چه کسی استیهال ندارد] و همانا ما بعضی از پیامبران را بر بعضی دیگر [از کسانی که به نبوّت ایشان اعتقاد دارند] برتری داده‌‌ایم [پس چرا آنها برتری تو را بر بعضی از انبیاء (ع) انکار می‌‌کنند؟] و به داوود زبور را دادیم [پس چه بر آنها است که نزول قرآن از سوی ما را بر تو انکار می‌‌کنند]

- ترجمه سلطانی

و پروردگارت داناتر است به کسانی که در آسمان‌ها و زمین هستند و همانا ما بعضی از پیامبران را بر بعضی دیگر برتری داده‌ایم و به داود زبور را دادیم

- ترجمه راستین

و خدای تو به آن که در آسمانها و زمین است داناتر (و به قابلیت هر موجودی آگاه‌تر) است، و همانا ما بعضی از انبیاء را بر بعضی دیگر برتری دادیم و به داوود زبور را عطا کردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٦ قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُم مِّن دُونِهِ فَلَا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنكُمْ وَلَا تَحْوِيلًا

بگو: فرا بخوانید کسانی را [که شرکای خداوند در وجوب هستند، ای ثَنوی‌‌ها؛ یا در الهت (خداوندگاری) ای ثنوی‌‌ها و صابئی‌‌ها؛ یا در عبادت ای وثنی‌‌ها و غیر وثنی‌‌ها، یا در ولایت ای تابعین بر غیر ولی امر، یا در طاعت ای تابعین بر امراء و سلاطین، یا بر علمای سوء و مُبْطلین، یا در وجود و شهود و آنها اکثر مردم هستند] که به جای او پنداشته‌‌اید [بجز کسانی شاذّ و نادر و آنها مقرّبین از انبیاء و اولیای کامل (ع) هستند] و (حال آنکه) گشودن مشکلی را از شما و نه بازگرداندن [آن به غیر شما] را مالک نمی‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

بگو: فرا بخوانید کسانی را که به جای او پنداشته‌اید و (حال آنکه) گشودن مشکلی را از شما و نه بازگرداندن (آن به غیر شما) را مالک نمی‌شوند

- ترجمه راستین

بگو: این بتها را که به جز خدا (مؤثر در حوائج خود) می‌پندارید بخوانید تا ببینید که نه دفع ضرری از شما توانند کرد و نه تغییر حالی به شما توانند داد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٧ أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا

آنانی را که می‌‌خوانند (عبادت می‌‌کنند) که وسیله‌‌ای به سوی پروردگارشان طلب کنند [تا ببینند] کدامشان [به او] نزدیکتر است و [حال آنکه آنها خود] به رحمت او امید دارند و از عذاب او ترسانند [پس آنان و سایر بندگان در احتیاج به وسیله و در رجاء و خوف با یکدیگر مساوی هستند، پس چگونه وسائلی برای غیر خود باشند؟] همانا عذاب پروردگار تو حذر [دور نگه] داشته شده می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

آنانی را که می‌خوانند (عبادت می‌کنند) که وسیله‌ای به سوی پروردگارشان طلب کنند (تا ببینند) کدامشان (به او) نزدیکتر است و (حال آنکه خود آنها) به رحمت او امید دارند و از عذاب او ترسانند، همانا عذاب پروردگار تو حذر (دور نگه) داشته شده می‌باشد

- ترجمه راستین

آنهایی که (کافران به خدایی) می‌خوانند آنان خود به درگاه خدا وسیله تقرب می‌جویند، تا که مقرب‌تر باشد؟و امیدوار به رحمت و ترسان از عذاب اویند، که البته از عذاب پروردگارت باید سخت هراسان بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٨ وَإِن مِّن قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا

و قریّه‌‌ای نیست مگر آنکه ما آنها را قبل از روز قیامت هلاک کننده‌‌ایم یا آنها را با عذاب شدید تعذیب کننده‌‌ایم، آن در کتاب، مسطور می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

و قریّه‌ای نیست مگر آنکه ما آنها را قبل از روز قیامت هلاک کننده‌ایم یا آنها را با عذاب شدید تعذیب کننده‌ایم، آن در کتاب، مسطور می‌باشد

- ترجمه راستین

و هیچ شهر و دیاری نیست جز آنکه ما پیش از ظهور روز قیامت اهل آن شهر را یا هلاک کرده یا به عذاب سخت معذب می‌کنیم. این حکم در کتاب (علم ازلی حق) مسطور است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٩ وَمَا مَنَعَنَا أَن نُّرْسِلَ بِالْآيَاتِ إِلَّا أَن كَذَّبَ بِهَا الْأَوَّلُونَ وَآتَيْنَا ثَمُودَ النَّاقَةَ مُبْصِرَةً فَظَلَمُوا بِهَا وَمَا نُرْسِلُ بِالْآيَاتِ إِلَّا تَخْوِيفًا

و [سببی] ما را منع نکرد که آیاتی [که قریش آنها را اقتراح (خواستار شدن) کردند] نفرستیم جز اینکه پیشینیان آن [آیات] را تکذیب کردند، [برای اینکه اینان از اسناخ امم گذشته هستند؛ آیا به ثمود نگاه نمی‌‌کنند؟] و [همانا] ماده شتری [که آن را اقتراح (درخواست) کرده بودند] به عنوان [آیه‌‌ای] روشنگر به [قوم] ثمود دادیم پس به [سبب پِی کردن] آن [به انفس خود] ظلم کردند و ما آیات را جز به جهت ترساندن نمی‌‌فرستیم [پس چه بر آنها است که بر اقتراح آن جرأت می‌‌کنند]

- ترجمه سلطانی

و (سببی) ما را منع نکرد که آیاتی نفرستیم جز اینکه پیشینیان آن (آیات) را تکذیب کردند، و به ثمود ماده شتری دادیم به عنوان (آیه‌ای) روشنگر پس به آن ظلم کردند و ما آیات را جز به جهت ترساندن نمیفرستیم

- ترجمه راستین

و ما را از فرستادن آیات و معجزات (دلخواه آنان) جز تکذیب پیشینیان چیزی مانع نبود، و به ثمود (قوم صالح) آن ناقه را که آیتی روشن بود (و همه مشاهده کردند) بدادیم، اما درباره آن ظلم کردند (و ناقه را پی نمودند) ، و ما معجزات و آیات را جز برای آنکه (مردم از خدا) بترسند (و هدایت شوند) نمی‌فرستیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٠ وَإِذْ قُلْنَا لَكَ إِنَّ رَبَّكَ أَحَاطَ بِالنَّاسِ وَمَا جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِي أَرَيْنَاكَ إِلَّا فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِي الْقُرْآنِ وَنُخَوِّفُهُمْ فَمَا يَزِيدُهُمْ إِلَّا طُغْيَانًا كَبِيرًا

و [به یاد آور] آنوقتی را که [با وحی کردن] به تو گفتیم: همانا پروردگارت مردم را احاطه کرد [یعنی از همه سو غلبه و هلاک کرد] و رؤیایی که به تو نشان دادیم و شجرهٔ ملعونه (بنی امیّه) را در قرآن قرار ندادیم مگر به جهت آزمایش برای مردم، و آنها را [با انواع ترساندن‌‌ها] می‌‌ترسانیم و (حال آنکه) جز طغیانی بزرگ به آنها نمی‌‌افزاید

- ترجمه سلطانی

و (به یاد آور) آنوقتی را که به تو گفتیم: همانا پروردگارت به مردم احاطه (آنها را هلاک) کرد و رؤیایی که به تو نشان دادیم و شجرهٔ ملعونه را در قرآن قرار ندادیم مگر به جهت آزمایش مردم، و آنها را (با انواع ترساندن‌ها) می‌ترسانیم و (حال آنکه) جز طغیانی بزرگ به آنها نمی‌افزاید

- ترجمه راستین

و (ای رسول ما، به یاد آر) وقتی که به تو گفتیم خدا البته به (همه افعال و افکار) مردم محیط است، و ما رؤیایی را که به تو ارائه دادیم و درختی را که به لعن در قرآن یاد شده (درخت نژاد بنی امیه و همه ظالمان عالم) قرار ندادیم جز برای آزمایش و امتحان مردم. و ما آنها را می‌ترسانیم و لیکن آیات بر آنها (از فرط شقاوت) جز طغیان بزرگ چیزی نیفزاید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦١ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ قَالَ أَأَسْجُدُ لِـمَنْ خَلَقْتَ طِينًا

و آنوقتی را که به ملائکه گفتیم به آدم سجده کنید، پس [همه] جز ابلیس سجده کردند، او گفت: آیا به کسی که [او را] از خاکی (گِلی) خلق کرده‌‌ای سجده کنم؟

- ترجمه سلطانی

و آنوقتی را که به ملائکه گفتیم به آدم سجده کنید، پس (همه) جز ابلیس سجده کردند، او گفت: آیا به کسی که (او را) از خاکی (گِلی) خلق کرده‌ای سجده کنم؟

- ترجمه راستین

و (یاد آر) وقتی که فرشتگان را امر به سجده آدم کردیم پس همه سجده کردند جز شیطان که گفت: آیا من سجده به آدمی که از گل آفریدی فرود آرم؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٢ قَالَ أَرَأَيْتَكَ هَذَا الَّذِي كَرَّمْتَ عَلَيَّ لَئِنْ أَخَّرْتَنِ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَأَحْتَنِكَنَّ ذُرِّيَّتَهُ إِلَّا قَلِيلًا

گفت آیا تو دیدی (تو چه می‌‌گویی) که این کسی را که بر من بزرگی داده‌‌ای اگر مرا تا روز قیامت مهلت بدهی حتماً ذرّیّهٔ او را [از حیات انسانی] ریشه کَن خواهم کرد‌‌، مگر اندکی را [از کسانی که خودشان را برای تو خالص کرده‌‌اند]

- ترجمه سلطانی

گفت آیا تو دیدی (تو چه می‌گویی) که این کسی را که بر من بزرگی داده‌ای اگر مرا تا روز قیامت مهلت بدهی حتماً ذرّیّهٔ او را ریشه کَن خواهم کرد‌، مگر اندکی را

- ترجمه راستین

گفت: با من بگو آیا این آدم خاکی را بر من فضیلت و برتری دادی؟ (ای خدا) اگر اجل مرا تا قیامت به تأخیر افکنی به جز قلیلی (چون معصومین و خواص مؤمنین) همه اولاد آدم را مهار می‌کنم (و به دار هلاک می‌کشانم).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٣ قَالَ اذْهَبْ فَمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ فَإِنَّ جَهَنَّمَ جَزَاؤُكُمْ جَزَاءً مَّوْفُورًا

فرمود: برو و کسی از آنها که از تو تبعیّت کند پس همانا جهنّم به عنوان مجازاتی کامل (مکمل و کثیر) جزای شما است

- ترجمه سلطانی

فرمود: برو و کسی از آنها که از تو تبعیّت کند پس همانا جهنّم به عنوان مجازاتی کامل جزای شما است

- ترجمه راستین

خدا به شیطان گفت: برو که هر کس از اولاد آدم پیرو تو گردد با تو به دوزخ که پاداش کامل شماست کیفر خواهد شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٤ وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُم بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِم بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا

و از آنها کسانی را که توانایی داری [که آنها را برای غایت حماقت آنها و خفّت عقل آنان به سوی خود جلب کنی] با صدایت بلغزان [یعنی با جلب کردن به سوی خودت از راه حقّ منحرف کن] و با سواره‌‌هایت (سوارکارانت) و با پیاده‌‌هایت بر آنها [که به آوازت استطاعت جلب آنها به خود را نداری] بتاز و در اموال و اولاد آنها سهیم شو، به آنها وعده بده [که با آنها آنان را مغرور (فریب داده شده) سازی]، و شیطان جز از روی غرور [یعنی فریب با تزئین باطل به صورت حقّ و خطاء به صورت صواب] به آنها وعده نمی‌‌دهد

- ترجمه سلطانی

و از آنها کسانی را که توانایی داری با صدایت بلغزان (تحریک کن) و با سواره‌هایت و با پیاده‌هایت بر آنها بتاز و در اموال و اولاد آنها سهیم شو، به آنها وعده بده، و شیطان جز از روی غرور (فریب) به آنها وعده نمی‌دهد

- ترجمه راستین

(برو) و هر که را توانستی با آواز خود تحریک کن و به لغزش افکن، و با جمله لشکر سوار و پیاده‌ات بر آنها بتاز و در اموال و اولاد هم با ایشان شریک شو و به آنها وعده (های دروغ و فریبنده) بده، و (ای بندگان بدانید که) وعده شیطان چیزی جز غرور و فریب نخواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٥ إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ وَكَفَى بِرَبِّكَ وَكِيلًا

همانا بندگان من [که از بندگی تو خارج شده‌‌اند]، تو بر آنها تسلّطی نداری و پروردگارت [در حفظ آنان از تو و از اغوای تو] به عنوان وکیل کافی است [پس ای محمّد (ص) بر آنها اندوهگین مباش]

- ترجمه سلطانی

همانا بندگان من، تو بر آنها تسلّطی نداری و پروردگارت به عنوان وکیل کافی است

- ترجمه راستین

همانا تو را بر بندگان (خاص) من تسلط نیست و تنها محافظت و نگهبانی خدای تو (ای رسول، از شیطان آنها را) کافی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٦ رَّبُّكُمُ الَّذِي يُزْجِي لَكُمُ الْفُلْكَ فِي الْبَحْرِ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ إِنَّهُ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا

پروردگار شما کسی است که کشتی را برای شما در دریا می‌‌راند (جاری می‌‌دارد) تا [با نقل کالاهایتان به بلاد دور و تجارات رابحه (سودآور)تان] از فضل او طلب کنید همانا او به شما مهربان می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

پروردگار شما کسی است که کشتی را برای شما در دریا می‌راند تا از فضل او طلب کنید همانا او به شما مهربان می‌باشد

- ترجمه راستین

پروردگار شما همان است که به دریا برای شما کشتی‌ها را به حرکت می‌آورد تا از فضل خدا (یعنی روزی) طلبید، که او درباره شما بسیار مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٧ وَإِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فِي الْبَحْرِ ضَلَّ مَن تَدْعُونَ إِلَّا إِيَّاهُ فَلَمَّا نَجَّاكُمْ إِلَى الْبَرِّ أَعْرَضْتُمْ وَكَانَ الْإِنسَانُ كَفُورًا

و وقتی که در دریا به شما ضرری (رنجی) برسد کسانی [از اجرام علوی و اجسام سفلی از بت‌‌ها و طواغیت (طاغوت‌‌ها) بشری و غیر آن] را که می‌‌خوانید گم می‌‌شوند (فرو می‌‌ریزند) مگر او (خداوند) پس چون شما را [از غرق شدن و دریا] به سوی خشکی نجات دهد، روی می‌‌گردانید و انسان بسیار ناسپاس می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

و وقتی که در دریا به شما ضرری (رنجی) برسد کسانی را که می‌خوانید گم می‌شوند (فرو می‌ریزند) مگر او پس چون شما را به سوی خشکی نجات دهد، روی می‌گردانید و انسان بسیار ناسپاس می‌باشد

- ترجمه راستین

و چون در دریا به شما خوف و خطری رسد در آن حال به جز خدا همه آنهایی که به خدایی می‌خوانید از یاد شما بروند، و آن‌گاه که خدا شما را به ساحل سلامت رسانید باز از خدا روی می‌گردانید، و انسان بسیار کفر کیش و ناسپاس است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٨ أَفَأَمِنتُمْ أَن يَخْسِفَ بِكُمْ جَانِبَ الْبَرِّ أَوْ يُرْسِلَ عَلَيْكُمْ حَاصِبًا ثُمَّ لَا تَجِدُوا لَكُمْ وَكِيلًا

آیا پس از اینکه شما را [از دریا] در جانبی (گوشه‌‌ای) از خشکی فرو بُرد [یعنی نجات یافتید] خود را ایمن می‌‌بینید؟ [از اینکه شما را در گوشه‌‌ای از خشکی غرق کند] یا بر شما باد شنی بفرستد در آن هنگام [نیز] برای خود وکیلی نیابید [همانطور که در دریا نمی‌‌یافتید]

- ترجمه سلطانی

آیا پس از اینکه شما را در جانبی (گوشه‌ای) از خشکی فرو بُرد خود را ایمن می‌بینید؟ یا بر شما باد شنی بفرستد در آن هنگام (نیز) برای خود وکیلی نیابید (همانطور که در دریا نمی‌یافتید)

- ترجمه راستین

آیا مگر ایمنید از این که شما را در خشکی زمین فرو برد یا (تندباد غضبش) بر سرتان سنگ بارد، آن‌گاه بر خود پناه و نگهبانی نیابید؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٩ أَمْ أَمِنتُمْ أَن يُعِيدَكُمْ فِيهِ تَارَةً أُخْرَى فَيُرْسِلَ عَلَيْكُمْ قَاصِفًا مِّنَ الرِّيحِ فَيُغْرِقَكُم بِمَا كَفَرْتُمْ ثُمَّ لَا تَجِدُوا لَكُمْ عَلَيْنَا بِهِ تَبِيعًا

آیا خود را ایمن می‌‌دانید از اینکه بار دیگر [با مسلّط کردن حرص بر شما تا رنج دریا را از یاد شما ببرد؟] شما را در آن برگرداند؟ آنگاه در هم شکننده‌‌ای را از باد بر شما بفرستد [که کشتی شما را بشکند] و شما را به خاطر آنچه که [در نعمت نجات دادن شما در اوّل] کفران کردید غرق کند در آن هنگام در آن (ارسال و اغراق) برای خود در برابر ما پیگیری کننده‌‌ای [از مدعوّهایتان که برای انتصار (یاری دادن) و انجاء به تعقیب ما بپردازد] نمی‌‌یابید

- ترجمه سلطانی

آیا خود را ایمن می‌دانید از اینکه بار دیگر شما را در آن برگرداند؟ آنگاه در هم شکننده‌ای را از باد بر شما بفرستد و شما را به خاطر آنچه که کفران کردید غرق کند در آن هنگام در آن برای خود در برابر ما پیگیری کننده‌ای (از مدعوّهایتان) نمی‌یابید

- ترجمه راستین

یا مگر از آن ایمنید که بار دیگر خدا شما را به اراده خود به دریا برگرداند و تندبادی بفرستد تا همه را به کیفر کفر به دریا غرق سازد؟آن‌گاه کسی را از (قهر) ما بدان غرقه کردن دادخواه و فریادرس خود نیابید؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٠ وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ وَحَمَلْنَاهُمْ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى كَثِيرٍ مِّمَّنْ خَلَقْنَا تَفْضِيلًا

و همانا فرزندان آدم را گرامی داشته‌‌ایم و آنها را در خشکی [بر حمیر (چارواها، الاغ‌‌ها) و قاطران و اسبان و شتران و غیر آنها از دوّاب (حرکت کنندگان، چهارپایان)، و بر قدرت و مَراکب ملکوتی وقتی که اهل آن می‌‌گردند] و دریا [بر کشتی‌‌ها و بر قدرت و مراکب ملکوتی وقتی که اهل آن گردند] حمل کردیم و به آنها از پاکیزه‌‌ها [ی نباتی و حیوانی و انسانی] روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از کسانی [از موجودات عالم طبع تماماً و از موجودات ملکوت سفلی و از بعضی از اصناف ملائکه] که خلق کرده‌‌ایم برتری دادیم

- ترجمه سلطانی

و همانا فرزندان آدم را گرامی داشته‌ایم و آنها را در خشکی و دریا حمل کردیم و به آنها از پاکیزه‌ها روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از کسانی که خلق کرده‌ایم برتری دادیم

- ترجمه راستین

و محققا ما فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم و آنها را (بر مرکب) در برّ و بحر سوار کردیم و از هر غذای لذیذ و پاکیزه آنها را روزی دادیم و آنها را بر بسیاری از مخلوقات خود برتری و فضیلت کامل بخشیدیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧١ يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولَئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا

روزی که هر گروهی را با امامشان فرا می‌‌خوانیم {امام کسی است که از او ایتمام می‌‌شود و به سیرت او اقتداء می‌‌شود و از امر او اطاعت می‌‌شود و پا در جای پای او گذاشته می‌‌شود چه حقّ باشد یا باطل، مشهود به حواس بشری یا غیر مشهود، آمر بحسب ظاهر یا بحسب باطن، با زبان قال یا با زبان حال، و شامل ائمهٔ حقّ و جور می‌‌شود از کسانی که در دنیا ریاست می‌‌ورزند یا منتحل به ترأّس (ریاست‌‌ورزی) در دین هستند یا بدون شعور خود به آن او را رئیس قرار داده‌‌اند از سلاطین و اُمراء و خلفای جور و کواکب و اصنام و اَبالسه (ابلیس‌‌ها) و اهواء} پس کسی که کتاب او به دست راستش داده شود پس آنان کتابشان را می‌‌خوانند و به [اندازهٔ] فتیلی (نخ باریک در شکاف هسته خرما) [مورد] ستم [واقع] نمی‌‌شوند [یعنی از اجور آنان چیزی کاسته نمی‌‌شود]

- ترجمه سلطانی

روزی که هر گروهی را با امامشان فرا می‌خوانیم پس کسی که کتاب او به دست راستش داده شود پس آنان کتابشان را می‌خوانند و به (اندازهٔ) فتیلی (نخ باریک در شکاف هسته خرما) (مورد) ستم (واقع) نمی‌شوند

- ترجمه راستین

(به یاد آر) روزی که ما هر گروهی از مردم را با پیشوایشان (به پیشگاه حقیقت) می‌خوانیم، پس هر کس نامه عملش را به دست راست دهند آنها نامه خود را قرائت کنند و کمترین ستمی به آنها نخواهد شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٢ وَمَن كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلًا

و کسی که در اینجا [از معرفت (شناخت) آخرت و طریق آن] کور باشد پس او در آخرت [نیز] کور است و [از کسی که راه را در دنیا گم کرده] گمراه‌‌تر است

- ترجمه سلطانی

و کسی که در اینجا کور باشد پس او در آخرت (نیز) کور است و (از کسی که راه را در دنیا گم کرده) گمراه‌تر است

- ترجمه راستین

هر کس در این جهان نابینا (ی کفر و جهل و ضلالت) است در عالم آخرت نیز (از مشاهده بهشتیان و شهود و جمال حق) نابینا و گمراه‌تر خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٣ وَإِن كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ وَإِذًا لَّاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا

و همانا نزدیک بود تا تو را از آنچه [از معهودی] که به تو وحی کرده‌‌ایم {و آن ولایت علی (ع) است} فتنه (فریب دادن) کنند [یعنی با فریب دادنت تو را منصرف نمایند] تا غیر آن را بر ما افتراء ببندی و آنوقت البتّه تو را به دوستی بگیرند

- ترجمه سلطانی

و همانا نزدیک بود تا از آنچه که به تو وحی کرده‌ایم به تو فتنه (فریب دادن) کنند تا غیر آن را بر ما افتراء ببندی و آنوقت البتّه تو را به دوستی بگیرند

- ترجمه راستین

و نزدیک بود که کافران تو را فریب داده و از آنچه به تو وحی کردیم (که به بتان هیچ اعتنا مکن) غافل شوی و چیز دیگر بر ما فرابندی، آن‌گاه یقینا مشرکان تو را دوست خود می‌گرفتند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٤ وَلَـوْلَا أَن ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدتَّ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا

و اگر ما تو را ثابت [قدم] نکرده بودیم البتّه نزدیک بود که چیزی کم به آنان متمایل شوی

- ترجمه سلطانی

و اگر ما تو را ثابت (قدم) نکرده بودیم البتّه نزدیک بود که چیزی کم به آنان متمایل شوی

- ترجمه راستین

و اگر ما تو را ثابت قدم نمی‌گردانیدیم نزدیک بود که به آن مشرکان اندک تمایل و اعتمادی پیدا کنی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٥ إِذًا لَّأَذَقْنَاكَ ضِعْفَ الْحَيَاةِ وَضِعْفَ الْمَمَاتِ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ عَلَيْنَا نَصِيرًا

آنوقت البتّه به تو دو برابر [عذاب] در حیات [دنیوی] و دو برابر [عذاب آخرت] در مرگ می‌‌چشاندیم سپس در برابر ما برای خود یاری کننده‌‌ای نمی‌‌یافتی [که عذاب را از تو دفع کند]

- ترجمه سلطانی

آنوقت البتّه به تو دو برابر در حیات و دو برابر در مرگ می‌چشاندیم سپس در برابر ما برای خود یاری کننده‌ای نمی‌یافتی

- ترجمه راستین

و در آن صورت به تو جزاء این عمل را می‌چشاندیم و عذاب تو را در حیات دنیا و پس از مرگ مضاعف می‌گردانیدیم و آن‌گاه از (قهر و خشم) ما بر خود هیچ یاوری نمی‌یافتی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٦ وَإِن كَادُوا لَيَسْتَفِزُّونَكَ مِنَ الْأَرْضِ لِيُخْرِجُوكَ مِنْهَا وَإِذًا لَّا يَلْبَثُونَ خِلَافَكَ إِلَّا قَلِيلًا

و اینکه نزدیک بود تا تو را از این سرزمین بیرون رانند تا تو را از آن اخراج کنند و آنوقت جز اندکی پس از تو درنگ نمی‌‌کردند

- ترجمه سلطانی

و اینکه نزدیک بود تا تو را از این سرزمین بیرون رانند تا تو را از آن اخراج کنند و آنوقت جز اندکی پس از تو درنگ نمی‌کردند

- ترجمه راستین

و نزدیک بود که کافران تو را از سرزمین خود جنبانده تا از آنجا بیرونت کنند، و در این صورت پس از آن اندک زمانی بیش زیست نمی‌کردند (که به عذاب ما همه هلاک می‌شدند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٧ سُنَّةَ مَن قَدْ أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِن رُّسُلِنَا وَلَا تَجِدُ لِسُنَّتِنَا تَحْوِيلًا

[این دربارهٔ] کسانی که قبل از تو از رسولانمان که فرستاده‌‌ایم سنّت است [یعنی آن مذکور از فتنۀ قوم تو را ما سنّت کرده‌‌ایم، و تثبیت ما تو را و استفزاز (خوار کردن) قومت برای ارادهٔ اخراج تو و عدم درنگ کردنشان بعد از تو البتّه سنّت کسانی است که فرستاده بودیم] و برای سنّت ما دگرگونی نمی‌‌یابی

- ترجمه سلطانی

(این دربارهٔ) کسانی که قبل از تو از رسولانمان که فرستاده‌ایم سنّت (ما) است و برای سنّت ما دگرگونی نمی‌یابی

- ترجمه راستین

ما آیین همه پیمبرانی را که پیش از تو فرستادیم نیز همین (توحید و خداپرستی و هلاک کافران و نجات اهل ایمان) قرار دادیم، و این طریقه ما را تغییرپذیر نخواهی یافت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٨ أَقِـمِ الصَّلَاةَ لِدُلُوكِ الشَّمْسِ إِلَى غَسَقِ اللَّيْلِ وَقُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ كَانَ مَشْهُودًا

نماز را در وقت انحراف [و زوال] خورشید تا شدّت [تاریکی] شب و قرآن فجر (نماز صبح) را بپادار، همانا [وقت] قرآن فجر (نماز صبح) مشهود می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

نماز را در وقت انحراف (و زوال) خورشید تا شدّت (تاریکی) شب و قرآن فجر (نماز صبح) را بپادار، همانا (وقت) قرآن فجر (نماز صبح) مشهود می‌باشد

- ترجمه راستین

نماز را وقت زوال آفتاب تا اول تاریکی شب به پا دار (یعنی نماز ظهرین را از اول ظهر و نماز عشائین را از بدو تاریکی شب به پا دار) و نماز صبح را نیز به جای آر که آن نماز به حقیقت مشهود (نظر فرشتگان شب و فرشتگان روز) است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٩ وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَى أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا

و [پاسی] از شب را پس در آن بیدار باش به عنوان نافله (اضافه، موهبتی) برای تو است، چه بسا که پروردگارت تو را به مقامی ستوده مبعوث کند

- ترجمه سلطانی

و (پاسی) از شب را پس در آن بیدار باش به عنوان نافله (اضافه) برای تو است، چه بسا که پروردگارت تو را به مقامی ستوده مبعوث کند

- ترجمه راستین

و بعضی از شب را به خواندن قرآن (در نماز) بیدار و متهجّد باش، که نماز شب خاص توست، باشد که خدایت تو را به مقام محمود (شفاعت کبری) مبعوث گرداند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٠ وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا

و بگو: پروردگارا مرا [در آن مقام] داخل نما [از محلّ] دخول (وارد شدن) به صدق و خارج کن مرا از [محلّ] خروج (خارج شدن) به صدق و برای من از نزد خودت سلطانی نصیر (یاری دهنده) قرار بده {سلطان نصیر همان ولایت مطلقهٔ ظاهره در مظاهر کلّیّه و جزئیّهٔ آن است، و اصل همهٔ مظاهر علی (ع) با بشریّتش است همانطور که او به علویّتش حقیقت ولایت مطلقه است}

- ترجمه سلطانی

و بگو: پروردگارا مرا داخل نما (از محلّ) دخول (وارد شدن) به صدق و خارج کن مرا از (محلّ) خروج (خارج شدن) به صدق و برای من از نزد خودت سلطانی یاری دهنده قرار بده

- ترجمه راستین

و بگو که بارالها مرا (همیشه به هر جا روم به مکّه یا مدینه یا عالم قبر و محشر) به قدم صدق داخل و به قدم صدق خارج گردان و به من از جانب خود حجت روشنی که دائم یار و مددکار باشد عطا فرما.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨١ وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا

و [بعد از مسئلت تو سلطان نصیر را و اجابت ما بر تو و نزول ولایت کلّیّه معبّر از آن بعد از نزول به سکینه به جهت تَبَجّح (فخر کردن، شاد شدن) به آنچه که به تو اعطاء کردیم] بگو: حقّ (ولایت مطلقه) آمد و باطل نابود شد زیرا باطل نابود شدنی می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

و بگو: حقّ آمد و باطل نابود شد زیرا باطل نابود شدنی می‌باشد

- ترجمه راستین

و (به امت) بگو که (دین) حق آمد و باطل نابود شد، که باطل خود لایق محو نابودی ابدی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٢ وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِـمِينَ إِلَّا خَسَارًا

و از قرآن آنچه که آن [برای ابدان و ارواح] به عنوان شفاء [از هر آفت و داء (درد، رنجوری)] و به عنوان رحمت برای مؤمنین است را نازل می‌‌کنیم و به ظالمین جز خسارت نمی‌‌افزاید

- ترجمه سلطانی

و از قرآن آنچه که آن به عنوان شفاء و به عنوان رحمت برای مؤمنین است را نازل می‌کنیم و به ظالمین جز خسارت نمی‌افزاید

- ترجمه راستین

و ما آنچه از قرآن فرستیم شفا (ی دل) و رحمت (الهی) برای اهل ایمان است و ظالمان را به جز زیان (و شقاوت) چیزی نخواهد افزود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٣ وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ كَانَ يَئُوسًا

و وقتی که به انسان نعمت می‌‌دهیم [از ما] روی می‌‌گرداند (کناره گیری می‌‌کند) و (در حالی که) به جانب خود کناره می‌‌گیرد (‌‌چسبیده است) و وقتی که شرّی (رنجی، آسیبی) او را مسّ می‌‌کند [از روح (روان، رحمت، راحت، یاری کردن) خداوند] ناامید (به شدّت مأیوس) می‌‌شود

- ترجمه سلطانی

و وقتی که به انسان نعمت می‌دهیم روی می‌گرداند و به جانب خود کناره می‌گیرد و وقتی که شرّی (رنجی، آسیبی) او را مسّ می‌کند ناامید می‌شود

- ترجمه راستین

و ما هرگاه به انسان نعمتی عطا کنیم از آن رو بگرداند و دوری جوید، و هرگاه شر و بلایی به او روی آورد به کلی مأیوس و ناامید شود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٤ قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدَى سَبِيلًا

بگو: همه [از خداوند و افراد بندگان] بر شاکلهٔ خود [از جهت مشتمل بودن بر نیّت که همان شاکلۀ (شکل دهنده) او است] عمل می‌‌کنند [یعنی هر یک عمل خود را بر نیّتی و فعلیّتی از نفس خود بناء می‌‌کند که همان شاکلۀ حال او و مقام او است] و پروردگار شما به کسی که او راه‌‌یافته‌‌تر است داناتر است

- ترجمه سلطانی

بگو: همه بر شاکلهٔ خود عمل میکنند و پروردگار شما به کسی که او راهیافتهتر است داناتر است

- ترجمه راستین

بگو که هر کس بر حسب ذات و طبیعت خود عملی انجام خواهد داد، و خدای شما به آن که راهیافته‌تر است (از همه کس) آگاهتر است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٥ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا

و از تو دربارهٔ روح [یعنی روحى که حیات انسانی به آن است و نفس ناطقه نامیده می‌‌شود] سؤال می‌‌کنند بگو: روح [ناشئه] از امر پروردگار من است [بدون سابق بودن استعداد مادّه تا محسوسه باشد تا آن را با حواس ظاهره یا باطنه درک کنید، یا از عالم امر او است و ادراک شما به آن نمی‌‌رسد] و به شما جز اندکی [از شما یا اندکی] از علم داده نشده [و آن علم به محسوس از آثار آن است، و شما به عالم امر علم ندارید]

- ترجمه سلطانی

و از تو دربارهٔ روح سؤال می‌کنند بگو: روح از امر پروردگار من است و به شما جز اندکی از علم داده نشده

- ترجمه راستین

و تو را از حقیقت روح می‌پرسند، جواب ده که روح از (عالم) امر خداست (و بی‌واسطه جسمانیات به امر الهی به بدنها تعلق می‌گیرد) و (شما پی به حقیقت آن نمی‌برید زیرا) آنچه از علم به شما دادند بسیار اندک است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٦ وَلَئِن شِئْنَا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ ثُمَّ لَا تَجِدُ لَكَ بِهِ عَلَيْنَا وَكِيلًا

و البتّه اگر بخواهیم حتماً البتّه آنچه که به تو وحی کرده‌‌ایم [یعنی قرآن را یا احکام نبوی را یا روحى را که آن را به تو وحی می‌‌کردیم یا علمی را که به تو داده‌‌ایم] را می‌‌بردیم سپس با آن (آنچه که وحی کردیم یا با بردن) وکیلی را [یعنی مدافعی که امرت را به او اتکال کنی تا که بر ما مسلّط شود و آنچه را که ما آن را برده‌‌ایم مسترد گرداند] برای خود در برابر ما نمی‌‌یافتی

- ترجمه سلطانی

و البتّه اگر بخواهیم حتماً البتّه آنچه که به تو وحی کرده‌ایم را می‌بردیم سپس با آن وکیلی (مدافعی) را برای خود در برابر ما نمی‌یافتی

- ترجمه راستین

و اگر ما بخواهیم آنچه را که به وحی بر تو آوردیم (از قرآن و علم و آیین) همه را باز می‌بریم و آن‌گاه تو بر (قهر) ما هیچ کارساز و مددکاری در این باره نخواهی یافت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٧ إِلَّا رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ إِنَّ فَضْلَهُ كَانَ عَلَيْكَ كَبِيرًا

مگر (لکن) به عنوان رحمت از پروردگارت [است که آن را باقی می‌‌دارد یا آن را مسترد می‌‌گرداند] همانا فضل او بر تو بزرگ می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

لکن به عنوان رحمت از پروردگارت است همانا فضل او بر تو بزرگ می‌باشد

- ترجمه راستین

مگر رحمت و لطف پروردگار (از تو مدد کند) که فضل (و رحمت) او بر تو بزرگ و بسیار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٨ قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا

بگو: قطعاً اگر انس و جنّ مجتمع شوند بر اینکه مثل این قرآن را بیاورند مثل آن را نمی‌‌آورند و اگرچه بعضی از آنها پشتیبان بعضی دیگر باشند

- ترجمه سلطانی

بگو: قطعاً اگر انس و جنّ مجتمع شوند بر اینکه مثل این قرآن را بیاورند مثل آن را نمی‌آورند و اگرچه بعضی از آنها پشتیبان بعضی دیگر باشند

- ترجمه راستین

بگو که اگر جن و انس متّفق شوند که مانند این قرآن کتابی بیاورند هرگز نتوانند مثل آن آورند هر چند همه پشتیبان یکدیگر باشند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٩ وَلَقَدْ صَرَّفْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ فَأَبَى أَكْثَرُ النَّاسِ إِلَّا كُفُورًا

و همانا برای مردم [یعنی برای انتفاعشان و تذکّرشان] در این قرآن از هر مَثلی صرف [یعنی به اشکال مختلف بیان] کرده‌‌ایم و (لیکن) بیشتر مردم [از عبرت گرفتن از آنها و استدلال به آنها بر خداوندی ما یا بر صدق نبوّت تو یا بر صدق تو دربارهٔ ولایت علیّ (ع)] جز ناسپاسی کردن [به خداوند یا به نبوّت تو یا به ولایت علیّ (ع)] اباء کردند

- ترجمه سلطانی

و همانا برای مردم در این قرآن از هر مَثلی صرف (به شکل‌های مختلف بیان) کرده‌ایم و (لیکن) بیشتر مردم (از عبرت گرفتن از آنها) جز ناسپاسی کردن (به خداوند) اباء کردند

- ترجمه راستین

و همانا ما در این قرآن برای مردم هر گونه مثال آوردیم (تا مگر هدایت شوند) لیکن اکثر مردم به جز از کفر و عناد از هر چیز امتناع کردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٠ وَقَالُوا لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنبُوعًا

و گفتند: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا آنکه از زمین آبگاهی (چشمه‌‌ای) را برای ما روان کنی

- ترجمه سلطانی

و گفتند: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا آنکه از زمین آبگاهی (چشمه‌ای) را برای ما روان کنی

- ترجمه راستین

و گفتند: ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا آنکه از زمین برای ما (به اعجاز) چشمه آبی بیرون آری.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩١ أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِّن نَّخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلَالَهَا تَفْجِيرًا

یا تو باغی از خرما و انگور داشته باشی که جویبارهایی را در خلال آن به فوران روان سازی

- ترجمه سلطانی

یا تو باغی از خرما و انگور داشته باشی که جویبارهایی را در خلال آن به فوران روان سازی

- ترجمه راستین

یا آنکه تو را باغی از خرما و انگور باشد که در میان آن باغ نهرهای آب جاری گردانی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٢ أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلًا

یا آسمان را به صورت پاره پاره [یعنی قطعه‌‌هایی پاره شدهٔ محسوس] بر ما بیندازی آنطور که [در وعده دادن‌‌هایت به ما] پنداشته‌‌ای یا خداوند و ملائکه را روبروی ما بیاوری

- ترجمه سلطانی

یا آسمان را به صورت پاره پاره بر ما بیندازی آنطور که پنداشته‌ای یا خداوند و ملائکه را روبروی ما بیاوری

- ترجمه راستین

یا آنکه بنابر پندار و دعوی خودت پاره‌ای از آسمان را بر سر ما فرود آوری یا آنکه خدا را با فرشتگانش مقابل ما حاضر آری.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٣ أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِّن زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَن نُّؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُـنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَّقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنتُ إِلَّا بَشَرًا رَّسُولًا

یا خانه‌‌ای زرّین [از طلا] داشته باشی یا در آسمان بالا رَوی و هرگز به بالا رفتنت ایمان نخواهیم آورد تا آنکه کتابی بر ما نازل کنی که آن را بخوانیم [که در آن تصدیق نبوّت تو و تصدیق توحید خداوند باشد] بگو: پروردگار من منزّه است [از اینکه بر او تَحَکّم شود یا آنچه را که جهّال از روی عناد و لجاج به او اقتراح (خواستار شدن) می‌‌کنند بیاورد] آیا من جز بشری می‌‌باشم که رسول است؟

- ترجمه سلطانی

یا خانه‌ای زرّین داشته باشی یا در آسمان بالا رَوی و هرگز به بالا رفتنت ایمان نخواهیم آورد تا آنکه کتابی بر ما نازل کنی که آن را بخوانیم بگو: پروردگار من منزّه است آیا من جز بشری می‌باشم که رسول است؟

- ترجمه راستین

یا آنکه خانه‌ای از زر (و کاخی زرنگار) دارا باشی یا آنکه بر آسمان بالا روی و باز هم هرگز ایمان به آسمان رفتنت نیاوریم تا آنکه بر ما کتابی نازل کنی که آن را قرائت کنیم. بگو: خدای من منزه است (از آنکه من، او یا فرشتگان او را حاضر سازم) آیا من فرد بشری بیشترم که (از جانب خدا) به رسالت آمده‌ام؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٤ وَمَا مَنَعَ النَّاسَ أَن يُؤْمِنُوا إِذْ جَاءَهُمُ الْهُدَى إِلَّا أَن قَالُوا أَبَعَثَ اللَّهُ بَشَرًا رَّسُولًا

و چه چیزی مردم را آنوقت که هدایت (رسالت یا کتاب آسمانی یا ولایت) نزد آنان آمد منع کرد از اینکه ایمان آورند، جز اینکه گفتند: آیا خداوند بشری را به عنوان رسول فرستاده است؟ [یعنی جز انکارشان رسالت بشر را که بدون اعتقادی و برهانی بر آن می‌‌گویند]

- ترجمه سلطانی

و چه چیزی مردم را آنوقت که هدایت نزد آنان آمد منع کرد از اینکه ایمان آورند، جز اینکه گفتند: آیا خداوند بشری را به عنوان رسول فرستاده است؟

- ترجمه راستین

و مردم را چیزی از (هدایت و) ایمان بازنداشت وقتی که هدایت (قرآن) بر آنان آمد جز این (خیال باطل) که گفتند: آیا خدا بشری را به رسالت فرستاده است؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٥ قُل لَّوْ كَانَ فِي الْأَرْضِ مَلَائِكَةٌ يَمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنَا عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاءِ مَلَكًا رَّسُولًا

[در جواب انکار آنها نسبت به رسالت بشر بگو که رسول بشر ناگزیر باید بشری باشد تا مجانس آنها شود و به او انس یابند و مَلک مجانس آنها نمی‌‌شود؛ بله به آنها] بگو [که خداوند می‌‌گوید]: اگر می‌‌شد که ملائکه [در حالی که] مطمئن هستند در زمین راه بروند البتّه بر آنها ملکی را به عنوان رسول از آسمان نازل می‌‌کردیم

- ترجمه سلطانی

بگو: اگر می‌شد که ملائکه (در حالی که) مطمئن هستند در زمین راه بروند البتّه بر آنها ملکی را به عنوان رسول از آسمان نازل می‌کردیم

- ترجمه راستین

بگو: اگر فرشتگان را در زمین مسکن و قرارگاه بودی ما هم فرشته‌ای را از آسمان به رسالت بر آنها می‌فرستادیم (که رسول باید از جنس امت باشد و گرنه حجت و معجزش پذیرفته نشود).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٦ قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا

[بعد از لجاج آنها و عنادشان به عنوان اعراض کننده از آنها متّکل (تکیه کننده) بر پروردگارت] بگو: خداوند بین من و شما به عنوان گواه کافی است همانا او به بندگانش آگاه و بینا است

- ترجمه سلطانی

بگو: خداوند بین من و شما به عنوان گواه کافی است همانا او به بندگانش آگاه و بینا است

- ترجمه راستین

(ای پیغمبر، پس از اتمام حجت به امت) بگو: خدا شاهد میان من و شما کافی است که او به (احوال) بندگانش آگاه و بصیر است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٧ وَمَن يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَن يُضْلِلْ فَلَن تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِهِ وَنَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى وُجُوهِهِمْ عُمْيًا وَبُكْمًا وَصُمًّا مَّأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ كُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِيرًا

و کسی را که خداوند هدایت کند پس او هدایت شده است [یعنی هدایت یافتن به کثرت سؤال و اقتراح نیست، جز این نیست که آن امری الهی است بر کسی از بندگانش که بخواهد نه اختیاری به اختیار عبد و حیلت او] و کسی را که گمراه کند پس هرگز برای آنها به جای او اولیائی (دوستانی) نخواهی یافت و در روز قیامت آنها را به صورت نابینا [بطور مطلق یا از رحمت خداوند و فضل او] و لال و کر [بطور مطلق یا از آنچه که به آنها نفع می‌‌رساند] بر روی‌‌هایشان [یعنی بطور منکوس (وارونه)] حشر می‌‌کنیم، جایگاهشان جهنّم است که هرگاه [شعلهٔ آنها] فرو نشیند به آنها شعله‌‌ای [بطور بر افروخته] افزون می‌‌نمائیم

- ترجمه سلطانی

و کسی را که خداوند هدایت کند پس او هدایت شده است و کسی را که گمراه کند پس هرگز برای آنها به جای او اولیائی (دوستانی) نخواهی یافت و در روز قیامت آنها را به صورت نابینا و لال و کر بر روی‌هایشان حشر می‌کنیم، جایگاهشان جهنّم است که هرگاه (شعلهٔ آنها) فرو نشیند به آنها شعله‌ای افزون می‌نمائیم

- ترجمه راستین

و هر که را خدا رهنمایی کند آن کس به حقیقت هدایت یافته و هر که را به گمراهی واگذارد دیگر جز خدا هیچ (رهنما و) دوست و نگهبانی بر آنها نخواهی یافت و چون روز قیامت شود بر روی صورت (بکشانیم و) کور و گنگ و کر محشورشان خواهیم کرد؛ به دوزخ مسکن کنند که هرگه آن دوزخ آتشش خاموش شود باز شدیدتر بر آنها سوزان و فروزانش کنیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٨ ذَلِكَ جَزَاؤُهُم بِأَنَّهُمْ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا وَقَالُوا أَإِذَا كُنَّا عِظَامًا وَرُفَاتًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ خَلْقًا جَدِيدًا

آن جزای آنها است به خاطر اینکه آنان به آیات ما کفر ورزیدند [و اصل آیات و بزرگترین آنها علیّ (ع) است، و آخرت و معاد را انکار کردند] و گفتند: آیا وقتی که ما استخوانی و پوسیده شده باشیم آیا همانا ما به صورت خلقی جدید مبعوث می‌‌شویم؟

- ترجمه سلطانی

آن جزای آنها است به خاطر اینکه آنان به آیات ما کفر ورزیدند و گفتند: آیا وقتی که ما استخوانی و پوسیده شده باشیم آیا همانا ما به صورت خلقی جدید مبعوث می‌شویم؟

- ترجمه راستین

این است کیفر آن کافران چون به آیات ما کافر شدند و گفتند: آیا پس از آنکه ما استخوانی پوسیده و غباری پراکنده شویم از نو باز برانگیخته می‌شویم؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای