حزب شمارهٔ ۶
١٧٧ لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ
نیکی (طاعت) [این] نیست {بِرّ به معنی صله (هدیه) و خیر و توسعه در احسان و صدق و طاعت، و احسان به غیر، ضدّ عقوق (نافرمانی و آزردن به ویژه پدر و مادر را) است} که رویتان را به جانب مشرق و مغرب برگردانید و لکن نیکوکار کسی است که به خداوند و روز آخِر (اقرار به مبدأ و معاد) و ملائکه و کتاب (شریعت الهیّه) و پیامبران ایمان آورد [یعنی که بِرّ ایمان و اذعان به خداوند و تسلیم بر او است و آن روح عمل است، نه صورت عمل و اعتبار جهت در آن] و مال را بنابر دوستی او (پیامبر) به نزدیکان و یتیمان و مساکین و در راه ماندگان (مسافری که نفقهٔ او منقطع شده) و سؤال (درخواست) کنندگان و در [استخلاص] بردگان بدهد و نماز بپا دارد و زکات دهد و وقتی که عهد میبندند به عهد خود وفا کننده هستند و در سختیها و ضرّاء (سیه روزی) و در حین بأس (شدّت جنگ)، صبر کننده هستند آنان (بزرگان محصور به این اوصاف) کسانی هستند که صدق ورزیدهاند و آنان همان پرهیزگارانند
- ترجمه سلطانینیکی (طاعت) (این) نیست که رویتان را به جانب مشرق و مغرب برگردانید و لکن نیکوکار کسی است که به خداوند و روز آخِر و ملائکه و کتاب و پیامبران ایمان آورد و مال را بنابر دوستی او (پیامبر) به نزدیکان و یتیمان و مساکین و در راه ماندگان و سؤال (درخواست) کنندگان و در (استخلاص) بردگان بدهد و نماز بپا دارد و زکات دهد و وقتی که عهد میبندند وفا کننده به عهد خود هستند و در سختیها و ضرّاء (سیه روزی) و در حین سختی (شدّت جنگ)، صبرکننده هستند آنان کسانی هستند که صدق ورزیدهاند و آنان همان پرهیزگارانند
- ترجمه راستیننیکوکاری آن نیست که روی به جانب مشرق یا مغرب کنید (چه این چیز بیاثری است) لیکن نیکوکاری آن است که کسی به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیغمبران ایمان آرد و دارایی خود را در راه دوستی خدا به خویشان و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان و گدایان بدهد و در آزاد کردن بندگان صرف کند، و نماز به پا دارد و زکات مال (به مستحق) بدهد، و نیز نیکوکار آنانند که با هر که عهد بستهاند به موقع خود وفا کنند و در حال تنگدستی و سختی و هنگام کارزار صبور و شکیبا باشند. (کسانی که بدین اوصاف آراستهاند) آنها به حقیقت راستگویان و آنها به حقیقت پرهیزکارانند.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٨ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنثَى بِالْأُنثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ
ای کسانی که [با ایمان عامّ و قبول دعوت ظاهره و بیعت عامّهٔ نبویّه] ایمان آوردهاید دربارهٔ مقتولان بر شما قصاص مقرّر شد [که نسبت به جانی مثل آنچه که با مجنیّ علیه انجام داد انجام شود]، آزاد در برابر آزاد، و بنده در برابر بنده، و مؤنّث در برابر مؤنّث، پس کسی که چیزی [را از عفو] از جانب برادرش (ولیّ دم) بر او عفو شده (یعنی جانی که به او بخشیده شده) پس پیروی کردن به پسندیدگی [به طریقی که عقلاء آن را مستحسن (نیکو) میشمارند، و آن را به حسن میشناسند، یعنی در مطالبهٔ دیه تعنّف (سرزنش و ستم) و نه اضرار (زیان رساندن) و نه زیاده بر مقدار مقرّر نباشد] و پرداخت کردن [دیه از سوی جانی] به او (عفو کننده) به نیکی [به عدم مماطلت (طفره رفتن) و عدم خدعه و بخس (کم کردن) و اکراه]، آن [اذن در عفو] به عنوان تخفیف از پروردگار شما [در آنچه که بر شما از مؤاخذت به جنایت فرض کردیم] و رحمت [از او بر شما] است، پس کسی [از اولیاء دم و از جانی] که بعد از آن [مذکور از قصاص یا عفو یا دیه از آنچه که حدّ برای آن است] تعدّی کند پس برای او عذابی دردناک هست
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید بر شما دربارهٔ مقتولان قصاص مقرّر شد، آزاد در برابر آزاد، و بنده در برابر بنده، و مؤنّث در برابر مؤنّث، پس کسی که چیزی از جانب برادرش بر او عفو شده پس پیروی کردن به پسندیدگی و پرداخت کردن (دیه از سوی جانی) به او به نیکی، آن به عنوان تخفیف و به عنوان رحمت از سوی پروردگار شما است پس کسی که بعد از آن تعدّی کند پس برای او عذابی دردناک هست
- ترجمه راستینای اهل ایمان بر شما حکم قصاص کشتگان چنین معین گشت که مرد آزاد در مقابل مرد آزاد، و بنده را به جای بنده، و زن را به جای زن قصاص توانید کرد. و چون صاحب خون از قاتل که برادر دینی اوست بخواهد درگذرد کاری است نیکو، پس قاتل دیه را در کمال خشنودی ادا کند. در این حکم، تخفیف (امر قصاص) و رحمت خداوندی است، و پس از این دستور، هر که تجاوز کند او را عذابی سخت خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٩ وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاأُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
و ای خردمندان در قصاص برای شما حیات هست راقب به اینکه شما [ای خردمندان از قتل] پرهیز کنید
- ترجمه سلطانیو ای خردمندان در قصاص برای شما حیات هست راقب به اینکه شما (از قتل) بپرهیزید
- ترجمه راستینای عاقلان، حکم قصاص برای حفظ حیات شماست تا مگر (از قتل یکدیگر) بپرهیزید.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٠ كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ
بر شما مقرّر شد وقتی که هر کدام از شما مهیّای مرگ میشود اگر خیری (مالی) را ترک میکند برای والدین و نزدیکان به پسندیدگی [به وصیّتی که عقل و عرف آن را به عنوان حسن میشناسند] وصیّت کند [این] به عنوان حقّ (شایسته) بر پرهیزگاران است
- ترجمه سلطانیبر شما مقرّر شد وقتی که هر کدام از شما مهیّای مرگ میشود اگر خیری (مالی) را ترک میکند برای والدین و نزدیکان به پسندیدگی وصیّت کند به عنوان حقّ (شایسته) بر پرهیزگاران است
- ترجمه راستیندستور داده شد که چون مرگ یکی از شما فرا رسد اگر دارای متاع دنیاست وصیت کند برای پدر و مادر و خویشان به چیزی شایسته عدل و به قدر متعارف. این کار سزاوار مقام پرهیزکاران است.
- ترجمه الهی قمشهای١٨١ فَمَن بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
پس کسی که بعد از آنکه آن را شنید آن را تبدیل کند [یعنی وصیّت نوشته شده را به اینکه به آن عمل نکند و ایصاء (وصیّت کردن) بر والدین و نزدیکان را ترک نماید یا کسی که وصیّت ثابت از محتضر را تبدیل کند مبدّل (تبدیل کننده) وصّى باشد یا وارث یا شهود یا حاکم همسان است] پس جز این نیست که گناه آن بر [عهدهٔ] کسانی است که آن را تبدیل کنند همانا خداوند [بر آنچه که وصیّت کننده در حین وصیّت کردن یا مبدِّلان حین تبدیل کردن آن را میگویند] شنوا و [به اغراض آنان] دانا است [و هر کدام را بحسب قولش و غرضش مجازات میکند]
- ترجمه سلطانیپس کسی که آن را تبدیل کند بعد از آنکه آن را شنید پس جز این نیست که گناه آن بر (عهدهٔ) کسانی است که آن را تبدیل کنند همانا خداوند شنوا و دانا است
- ترجمه راستینپس هرگاه کسی بعد از شنیدن وصیت، آن را تغییر دهد و (بر خلاف وصیت رفتار کند) گناه این کار بر آنهاست که عمل به خلاف وصیت کنند، و خدا (به گفتار و کردار خلق) شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٢ فَمَنْ خَافَ مِن مُّوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
پس کسی که از اُریبِ (منحرف شدن) [از حقّ] وصیّت کننده [از روی خطاء] یا به (سبب) گناه بترسد و بین آنها (وارث و وصیّت شده به نفع او، یا بین وصیّت کننده و ورثه) را اصلاح کند [به اینکه وصیّت را بعد از وفات وصیّت کننده تغییر دهد یا به اینکه وصیّت کننده را از وصیّت به نحو اضرار در حال حیاتش منع کند، و منع وارث از اینکه وصیّت کننده را از وصیّت به ثلث منع کنند] پس [در تبدیل یا منع مذکور] گناهی بر او نیست همانا خداوند بسیار آمرزنده [است و آنچه که از گناه بر تبدیل بعد از تسجیل گناه بر مبدّل توهّم میشود را میبخشد] و مهربان است [که بر مُصلح رحم میکند و تفضّل میکند]
- ترجمه سلطانیپس کسی که بترسد از اُریبِ (منحرف شدن) (از حقّ) وصیّت کننده (از روی خطاء) یا به (سبب) گناه و بین آنها را اصلاح کند پس گناهی بر او نیست همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینو هر کس بیم دارد که از وصیت موصی (به وارث او) جفا و ستمی رفته باشد و به اصلاح میان آنان پردازد بر او گناهی نیست و محققا خدا آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٣ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید روزه بر شما مقرّر شد چنانکه بر کسانی که قبل از شما بودند مقرّر شد باشد که شما [از معاصی و دواعی (انگیزهها، خواستهها) نفس] پرهیز کنید [یعنی متّصف به تقوا شوید و اتقى (تقوا پیشه) گردید، یا شاید از معاصی و دواعی (انگیزهها، خواستهها) نفس پرهیز کنید] {برای اینکه امساک نفس از خوردنی و آشامیدنی به مدّتی غیر معتاده (عادت شده) آن را ضعیف میکند، و در ضعف آن، ضعف دواعی آن و مقتضیات آن و قوّت عقل و اقتضای آن بر تقوا از آنچه که آن برای انسان شرّ است هست}
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید روزه بر شما مقرّر شد چنانکه بر کسانی که قبل از شما بودند مقرّر شد باشد که شما (از معاصی و خواهشهای نفس) پرهیز کنید
- ترجمه راستینای اهل ایمان، بر شما هم روزه واجب گردید چنانکه امم گذشته را فرض شده بود، و این دستور برای آن است که پاک و پرهیزکار شوید.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٤ أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُوا خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
روزهایی معدود پس کسی از شما که [در این ایّام مقرّره برای روزه گرفتن] مریض بود یا بر سفر بود پس تعدادی از روزهای دیگر [بر عهدهٔ او است] و بر کسانی که آن طاقت فرسا (کُلفَت) میشود فدیه طعام دادن به مسکین [بر عهدهٔ او] است پس کسی که تطوّع (انجام فعل به قصد نیکی یا عبادت) به خیر کند پس آن برای او بهتر است و [ای مردم مخیّر بین روزه و فدیه یا بیماران و مسافران، یا قضاء کنندگان مخیّر یا معذورین یا متکلّفین به سبب روزه یا مؤمنان] اگر روزه بگیرید برای شما بهتر است اگر میدانستید [یعنی اگر شما از اهل علم باشید یا اگر میدانستید که آن افضل (برتر) است آن را اختیار میکردید]
- ترجمه سلطانیروزهایی معدود پس کسی از شما که مریض بود یا بر سفر بود پس تعدادی از روزهای دیگر (بر عهدهٔ او است) و بر کسانی که آن طاقت فرسا (کُلفت) میشود فدیه طعام دادن به مسکین است پس کسی که تطوّع (انجام فعل به قصد نیکی یا عبادت) به خیر کند پس آن برای او بهتر است و اگر روزه بگیرید برای شما بهتر است اگر میدانستید
- ترجمه راستینروزهایی به شماره معیّن روزه دارید (تمام ماه رمضان) ، و هر کسی از شما مریض باشد یا مسافر، به شماره آن از روزهای غیر ماه رمضان روزه دارد، و کسانی که روزه را به زحمت توانند داشت عوض هر روز فدا دهند آن قدر که فقیر گرسنهای سیر شود، و هر کس بر نیکی بیفزاید آن برای او بهتر است. و (بیتعلّل) روزه داشتن برای شما بهتر خواهد بود اگر (فواید آن را) بدانید.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٥ شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
ماه رمضان که در آن قرآن به عنوان هدایت برای مردم نازل شد و بیّنههایی از هدایت و فرقان (جدا کننده) است پس کسی از شما که ماه را مشاهده کند پس باید در آن روزه بدارد و کسی که مریض باشد (مرضی که به سبب آن روزه ضرر میرساند) یا بر (در حال) سفر است، پس عدّهای از روزهای دیگر را [روزه بدارد] خداوند برای شما آسانی میخواهد و برای شما دشواری نمیخواهد و تا عدّه (شماره) را تکمیل کنید و تا خداوند را بر آنچه که شما را هدایت کرد بزرگ بدارید و باشد که شما شکر کنید [یعنی در نعمت به مُنعم نظر کنید]
- ترجمه سلطانیماه رمضان که در آن قرآن به عنوان هدایت برای مردم نازل شد و بیّنههایی از هدایت و فرقان (جدا کننده) است پس کسی از شما که ماه را مشاهده کند پس باید در آن روزه بدارد و کسی که مریض باشد یا بر (در حال) سفر است، پس عدّهای از روزهای دیگر را (روزه بدارد) خداوند برای شما آسانی میخواهد و برای شما دشواری نمیخواهد و تا عدّه (شماره) را تکمیل کنید و تا خداوند را بر آنچه که شما را هدایت کرد بزرگ بدارید و باشد که شما شکر کنید
- ترجمه راستینماه رمضان ماهی است که قرآن در آن نازل شده برای هدایت بشر و برای راهنمایی و امتیاز حق از باطل، پس هر که دریابد ماه رمضان را باید آن را روزه بدارد، و هر که ناخوش یا در سفر باشد (به شماره آنچه روزه خورده است) از ماهای دیگر روزه دارد، که خداوند برای شما حکم را آسان خواسته و تکلیف را مشکل نگرفته، و خواسته تا اینکه عدد روزه را تکمیل کرده و خدا را به عظمت یاد کنید که شما را هدایت فرمود، باشد که (از این نعمت بزرگ) سپاسگزار شوید.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٦ وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ
و وقتی که بندگان من از تو دربارهٔ من سؤال کنند پس [بگو که] همانا من نزدیکم، خواستهٔ درخواست کننده را وقتی که [خود] مرا بخواهد اجابت میکنم پس باید [خود] مرا استجابت (درخواست) کنند و باید به من ایمان بیاورند باشد که آنها رشد کنند
- ترجمه سلطانیو وقتی که بندگان من دربارهٔ من از تو سؤال کنند پس (بگو که) همانا من نزدیکم، خواستهٔ درخواست کننده را وقتی که مرا بخواهد اجابت میکنم پس بایست مرا استجابت کنند و باید به من ایمان بیاورند باشد که آنها رشد کنند
- ترجمه راستینو چون بندگان من (از دوری و نزدیکی) من از تو پرسند، (بدانند که) من به آنها نزدیکم، هرگاه کسی مرا خواند دعای او را اجابت کنم. پس باید دعوت مرا (و پیغمبران مرا) بپذیرند و به من بگروند، باشد که (به سعادت) راه یابند.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٧ أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتَانُونَ أَنفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ
در شبِ روزه آمیزش با زنانتان بر شما حلال شد، آنها به عنوان لباس برای شما هستند و شما به عنوان لباس برای آنها (زنان) هستید خداوند دانست که شما به خودتان خیانت میکردید پس [با رخصت دادن در آنچه که از آن نهی کرد از جماع در شب روزه و خوردن و آشامیدن بعد از خواب] بر شما توبه (التفات) کرد و از شما [از آنچه که قبل از ترخیص آن را انجام میدادید] عفو نمود پس الآن [در شبِ روزه] با آنها (زنان) مباشرت کنید و آنچه را که خداوند [از روزه] برای شما مقرّر کرده بطلبید و بخورید و بیاشامید تا برای شما بارقهٔ سپید [عرضی پهن سایه افکنده] از فجر از بارقهٔ سیاهی [شب] واضح (به اشدّ ظهور ظاهر) شود سپس تا شب {و اوّل شب اوّل غروب است} روزه را تمام کنید، و با آنها (زنان) مباشرت نکنید و (در حالی که) شما معتکف در مساجد هستید اینها (احکام مذکور) حدود خداوند هستند پس به آنها نزدیک نشوید اینچنین خداوند آیاتش را برای مردم بیان میکند به این ترقّب که آنها تقوا پیشه کنند
- ترجمه سلطانیدر شبِ روزه آمیزش با زنانتان بر شما حلال شد، آنها به عنوان لباس برای شما هستند و شما به عنوان لباس برای آنها (مؤنّث) هستید خداوند دانست که شما به خودتان خیانت میکردید پس بر شما توبه (التفات) کرد و از شما عفو نمود پس الآن با آنها (مؤنّث) مباشرت کنید و آنچه که خداوند برای شما مقرّر کرده را بطلبید و بخورید و بیاشامید تا برای شما بارقهٔ سپید (عرضی پهن سایه افکنده) از فجر از بارقهٔ سیاهی (شب) واضح شود سپس تا شب روزه را تمام کنید و با آنها (مؤنّث) مباشرت نکنید و (در حالی که) شما معتکف در مساجد هستید اینها حدود خداوند هستند پس به آنها نزدیک نشوید اینچنین خداوند آیاتش را برای مردم بیان میکند به این ترقّب که آنها تقوا پیشه کنند
- ترجمه راستینبرای شما در شبهای ماه رمضان مباشرت با زنان خود حلال شد، که آنها جامه عفاف شما و شما نیز لباس عفّت آنها هستید. و خدا دانست که شما (در کار مباشرت زنان به نافرمانی و اطاعت شهوت نفس) خود را به ورطه گناه میافکنید لذا از حکم حرمت درگذشت و گناه شما را بخشید، از اکنون (در شب رمضان) رواست که با زنهای خود (به حلال) مباشرت کنید و از خدا آنچه مقدّر فرموده بخواهید. و بخورید و بیاشامید تا خط سفیدی روز از سیاهی شب در سپیده دم پدیدار گردد، پس از آن روزه را به پایان برسانید تا اول شب. و با زنان هنگام اعتکاف در مساجد مباشرت نکنید. این احکام، حدود دین خداست، زنهار در آن راه مخالفت مپویید!خداوند این گونه آیات خود را برای مردم بیان فرماید، باشد که پرهیزکار شوند.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٨ وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ
و اموالتان را [در حالی که آن] بین شما [است] به باطل مخورید و آن را [به عنوان رشوه] نزد حکّام نیفکنید تا بخشی از اموال مردم را به گناه [که همان تدلیس و رشوه است] بخورید {و مراد این است که امر اموال را نزد حکّام الهی یا غیر الهی نیندازید تا بر حکّام الهی تدلیس کنید و به سبب رشوه به حکّام غیر الهی استظهار (یاری خواستن) کنید؛ زیرا حرمت اخذ با تدلیس کردن بر حکّام الهی حیث شریک قرار دادن آلت دین برای دنیا شدیدتر از سرقت است، و استظهار به حکّام غیر الهی تحاکم (داوری بردن) به طاغوت است و کسی که تحاکم نزد آنها برد پس اگر به حقّ هم بگیرد پس همانا به سُحت گرفته است، پس چه رسد به حال کسی که به باطل بگیرد} و (حال آنکه) شما میدانید [یعنی شما علماء هستید، یا قبح باطل و گناه را میدانید]
- ترجمه سلطانیو اموالتان را (در حالی که آن) بین شما (است) به باطل نخورید و آن را (به عنوان رشوه) نزد حکّام نیفکنید تا بخشی از اموال مردم را به گناه بخورید و (حال آنکه) شما میدانید
- ترجمه راستینو مال یکدیگر را به ناحق مخورید و آن را به نزد قاضیان نیفکنید که (به وسیله رشوه و زور) پارهای از اموال مردم را بخورید با آنکه (شما بطلان دعوی خود را) میدانید.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٩ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَن تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
از تو دربارهٔ هلالها[ی ماه] سؤال میکنند بگو: آن مواقیت (اوقات قرار و آنچه است که با آن، وقت اندازه و دانسته میشود) برای [انتفاع] مردم و [مناسک] حجّ است، و نیکی [آن] نیست که از پشت خانهها به آن [خانه]ها درآیید و لکن نیکوکار کسی است که [از پشت درآمدن] خودداری کند، و از دربهای خانهها به آنها درآیید و [در انحراف از ابواب و دخول از ظهور (پشتها)] از خداوند پروا کنید راقب به اینکه رستگار شوید
- ترجمه سلطانیاز تو دربارهٔ هلالها(ی ماه) سؤال میکنند بگو: آن مواقیت (اوقات قرار) برای مردم و (مناسک) حجّ است، و نیکی (آن) نیست که از پشت خانهها به آنها درآیید و لکن نیکوکار کسی است که تقوا پیشه کند، و به خانهها از دربهای آنها درآیید و از خداوند پروا کنید راقب به اینکه رستگار شوید
- ترجمه راستین(ای پیغمبر) از تو سؤال کنند که سبب بدر و هلال ماه چیست؟جواب ده که در آن تعیین اوقات عبادات حج و معاملات مردم است. و نیکوکاری بدان نیست که از پشت دیوار به خانه درآیید (چه این کاری ناشایسته است) ولی نیکویی آن است که پارسا باشید و به خانهها (و به هر کار) از راه آن داخل شوید، و تقوا پیشه کنید، باشد که رستگار شوید.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٠ وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ
و در راه خدا {سبیل الله همان ولایت است، و جمیع اعمال شرعی از حیث صدور آنها از ولایت یا ایصال (وصل کردن) آنها به ولایت، سبیل الله هستند} با کسانی که با شما پیکار میکنند بجنگید و [در ابتداء کردن جنگ و به تجاوز کردن از آنچه که به جنگیدن با آن امر شدهاید و به تعدّى از قتل با قطع کردن اعضای بدن و مُثله کردن (بریدن اعضاء بدن برای شکنجه کردن)] تعدّی نکنید همانا خداوند تعدّی کنندگان را دوست ندارد
- ترجمه سلطانیو در راه خدا با کسانی که با شما پیکار میکنند بجنگید و تعدّی نکنید همانا خداوند تعدّیکنندگان را دوست ندارد
- ترجمه راستینو در راه خدا با آنان که به جنگ و دشمنی شما برخیزند جهاد کنید، لکن از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد.
- ترجمه الهی قمشهای١٩١ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ
و حیثی (جایی) که بر آنها چیره شدید آنها را بکشید و آنها را اخراج کنید حیثی (همانگونه) که شما را [از مکّه] اخراج کردند و فتنه شدیدتر (بدتر) از قتل است [و لکن حرمت (احترام) حرم و حرمت ماه حرام را حفظ کنید] و نزدیک مسجد الحرام با آنها نجنگید تا در آنجا با شما بجنگند پس اگر با شما جنگیدند پس آنها را بکشید [تا جنگ از شما به جهت دفاع باشد و دفاع در حرم حفظ حرمت آن است نه هتک آن] جزای کافران [به حرمت حرم یا به خداوند] اینچنین [قتل بعد از جنگ] است
- ترجمه سلطانیو حیثی (جایی) که بر آنها چیره شدید آنها را بکشید و آنها را اخراج کنید حیثی (همانگونه) که شما را اخراج کردند و فتنه شدیدتر (بدتر) از قتل است و نزدیک مسجد الحرام با آنها نجنگید تا با شما در آن بجنگند پس اگر با شما جنگیدند پس آنها را بکشید جزای کافران اینچنین است
- ترجمه راستینو هر کجا مشرکان را یافتید به قتل رسانید و آنان را از همان وطن که شما را آواره کردند برانید، و فتنهگری (آنان) سختتر و فسادش بیشتر از جنگ و کشتار است، و در مسجد الحرام با آنها جنگ مکنید مگر آنکه پیشدستی کنند، در این صورت رواست که در حرم آنها را به قتل برسانید، چنین است کیفر کافران.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٢ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
پس اگر [از جنگیدن در حرم] دست کشیدند [آنگاه در آنجا بر آنان تعرّض نکنید] پس همانا خداوند بسیار آمرزنده [است، که آنچه را که زیادهروی کردند از آنان میپوشاند] و مهربان است [که به آنان به ترک عقوبتشان بر کفرشان در حرم رحم میکند]
- ترجمه سلطانیپس اگر دست کشیدند پس همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینپس اگر دست (از شرک و ستم) بدارند (از آنها درگذرید که) خدا آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٣ وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِـمِينَ
و با آنها پیکار کنید تا که فتنهای (شرک و افسادی) نباشد و دین [یعنی سیرهٔ خلق یا عبادت آنها یا طاعت آنها یا ملّت آنان] برای خداوند باشد پس اگر [از جنگ کردن در حرم یا مطلقاً از شرک] پایان دادند (دست کشیدند) [پس از جنگیدن دست بکشید] پس [دیگر] جز بر ستمکاران (جنگجویان یا مشرکین) ستیزی (عقوبتی) نیست
- ترجمه سلطانیو با آنها پیکار کنید تا که فتنهای نباشد و دین برای خداوند باشد و اگر پایان دادند (دست کشیدند) پس (دیگر) جز بر ستمکاران ستیزی نیست
- ترجمه راستینو با کفار جهاد کنید تا فتنه و فساد از روی زمین برطرف شود و دین خدا حاکم باشد و بس، و اگر (از فتنه) دست کشیدند (با آنها عدالت کنید که) تجاوز جز بر ستمکاران روا نیست.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٤ الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ
ماه حرام {ماه حرام نامیده شده برای حرمت جنگ در آن، حتّی اگر شخصی قاتل پدرش یا برادرش را در آن ماه ملاقات کند نباید بر او متعرّض به سوء شود، و ماههای حرام چهار بودند، ذوالقعده و ذوالحجّه و محرّم و رجب} در مقابل ماه حرام و برای حرمتدارها (محترمها) قصاص هست پس کسی که بر شما تعدّی (ظلم) کرد پس به مثل آنچه که بر شما تعدّی کرد بر او تعدّی کنید و [در ابتداء کردن به اعتداء و در تجاوز به زیادت در انتصار (چیره شدن)] از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است [پس از تعدّى بر خودتان نترسید و به خداوند تسلّی یابید، نه با امضاء غضب]
- ترجمه سلطانیماه حرام در مقابل ماه حرام (ذوالقعده و ذوالحجّه و محرّم و رجب) و برای حرمتدارها (محترمها) قصاص هست پس کسی که بر شما تعدّی کرد پس به مثل آنچه که بر شما تعدّی کرد بر او تعدّی کنید و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است
- ترجمه راستینماههای حرام را در مقابل ماههای حرام قرار دهید، که اگر حرمت آن را نگاه نداشته و با شما قتال کنند شما نیز قصاص کنید. هر که به ستم بر شما دست دراز کند او را از پای در آورید به قدر ستمی که به شما رسانده است، و از خدا پروا کنید و بدانید که خدا با پرهیزکاران است.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٥ وَأَنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
و در راه خدا [از اموال دنیوی و اعراض و اغراض و ابدان و قوا و شهوات و غضبها و انانیّاتت خود و بالجمله از هر چه در ولایت به انانیّت شما نسبت داده میشود] انفاق کنید و [با انفاق کردن آنچه که نفس تحمّل آن را نمیکند خودتان را] با دستان خود به هلاکت نیفکنید و احسان کنید همانا خداوند نیکوکاران را دوست میدارد
- ترجمه سلطانیو در راه خدا انفاق کنید و خود را با دستان خود به هلاکت نیفکنید و احسان کنید همانا خداوند نیکوکاران را دوست میدارد
- ترجمه راستینو (از مال خود) در راه خدا انفاق کنید (لیکن نه به حد اسراف) ، و خود را به مهلکه و خطر در نیفکنید، و نیکویی کنید که خدا نیکوکاران را دوست میدارد.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٦ وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِـمَن لَّمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ
و حجّ و عمره را [با اتمام مناسک آن دو و ترک محرّمات در آن دو] برای خداوند تمام کنید {به عبارت دیگر از آنچه که در سبیل حجّ صوری و حجّ معنوی به انانیّت شما نسبت داده میشود انفاق کنید و در انفاق اقتصاد (میانه روی) کنید تا انفس خود را قبل از استکمال آن هلاک نکنید، و حجّ صوری را با لقاء امام بحسب صورت و حجّ معنوی را با لقاء معنوی او تمام کنید، و به عنوان امر به فکر میباشد که آن مصطلح صوفیّه است و آن عبارت از مجاهدت در عبادت و اذکار قلبیّه و لسانیّه است تا نفس از کدورتها صاف شود و امام بر جاهد (مجاهده کننده) تمثّل یابد} پس اگر حصر شُدید (غیر دشمن شما را از اتمام حجّ مانع شد) {حصر و احصار حبس و منع است لکن آن در حجّ مخصوص کسی است که او را غیر دشمن از امضاء حجّش منع کرده است، و صدّ نسبت به کسی است که دشمن او را منع نموده است} پس آنچه از قربانی [از خون ریختن و اقّل آن گوسفند است] که میسّر میشود [بر عهدهٔ شما است]، و سرتان را متراشید تا آنکه قربانی به محلّ خود برسد، پس کسی از شما که [به مرضى که او را قبل از وصول قربانی به محلّش محتاج به حَلق (تراشیدن) میکند] مریض باشد یا از سرش به او اذیّت برسد [که به سبب آن احتیاج به تراشیدن سر دارد] پس وقتی که [از حصر و صدّ (دشمن شما را از اتمام حجّ مانع شود)] ایمن شدید [تراشیدن سر با] فدیهای از روزه یا صدقه یا قربانی [بر عهدهٔ وی] است پس کسی که در عمره [از محلّلات عمره] تمتّع جوید (لذّت برد) به سوی [اِحرام یا منصرف به یا تا اتمام] حجّ، پس آنچه از قربانی که میسّر میشود [بر عهدهٔ او است یعنی کسی که به حجّ تمتّع احرام بست، به اینکه عمره را بر حجّ مقدّم دارد، پس، از میقات احرام بندد و داخل مکّه شود و بیت را طواف کند و نماز گزارد و سعی کند و محلّ (از احرام خارج شدن) شود سپس از حرم به حجّ احرام ببندد، قربانی بر او واجب میشود و این نوع از حجّ بر نائی (شخص دور افتاده) از مکّه فرض است] پس کسی که [قربانی و نه بهای آن را] نیافت پس سه روز در [ایّام] حجّ و آنوقت که [به اهل خود] بر میگردید هفت [روز] روزه بدارد، این دهه کامل است، آن [تمتّع به عمره الی حجّ، نه روزهٔ بدل از اضحیّه و نه قربانی] برای کسی است که اهل او حاضر (ساکن) در مسجد الحرام نباشد و از [سخط] خداوند [در تغییر احکام او و مخالفت با اوامر و نواهی او] پروا کنید و بدانید که خداوند [در موضع عقوبت کردن و نقمت] به شدّت عقوبت کننده است
- ترجمه سلطانیو حجّ و عمره را برای خداوند تمام کنید پس اگر حصر شدید (غیر دشمن شما را از اتمام حجّ مانع شد) پس آنچه که از قربانی میسّر میشود (بر عهدهٔ شما است)، و سرتان را متراشید تا آنکه قربانی به محلّ خود برسد، پس کسی از شما که مریض باشد یا از سرش به او اذیّت برسد پس وقتی که ایمن شدید فدیهای از روزه یا صدقه یا قربانی (بر عهدهٔ وی) است پس کسی که در عمره (از محلّلات عمره) تمتّع جوید به سوی (یا منصرف به یا تا اتمام) حجّ، پس آنچه از قربانی که میسّر میشود (بر عهدهٔ او است) پس کسی که نیافت پس در حجّ سه روز و آنوقت که (به اهل خود) بر میگردید هفت (روز) روزه بدارد این دهه کامل است، آن برای کسی است که اهل او حاضر (ساکن) در مسجد الحرام نباشد و از (سخط) خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند به شدّت عقوبت کننده است
- ترجمه راستینو همه اعمال حج و عمره را برای خدا به پایان رسانید، و اگر ترس و منعی پیش آید قربانی کنید به آنچه مقدور و میسر است، و سر متراشید تا آن گاه که قربانی شما به محل ذبح برسد. و هر کس بیمار باشد یا سردرد بر او عارض شود (سر بتراشد و) از آن فدا دهد به روزه داشتن یا صدقه دادن یا کشتن گوسفند، و پس از آنکه ترس و منع بر طرف شود هر کس از عمره تمتّع به حج باز آید هر چه میسر و مقدور است قربانی کند و هر کس به قربانی تمکّن نیافت سه روز در ایام حجّ روزه بدارد و هفت روز هنگام مراجعت، که ده روز تمام شود. این عمل بر آن کس است که اهل شهر مکّه نباشد. (به این احکام عمل کنید) و از نافرمانی خدا پروا کنید و بدانید که عذاب خدا سخت است.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٧ الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَاأُولِي الْأَلْبَابِ
[وقت] حجّ ماههایی معلوم است پس کسی که در آن [ماهها] حجّ میگزارد پس با زن نیآرمد {نه جماع و نه نظر به شهوت و نه بوسیدن و نه با هم قرار گذاشتن} و نه فسق {دروغ و سباب (ناسزا) یا مطلق آنچه که انسان را از حقّ خارج میکند} و نه جدال {نه مخاصمه کردن به حقّ یا به باطل، و جماع و کذب و سباب، و گفتن «لا والله» (به خداوند قسم نه) و «بلى والله» (به خداوند قسم بلی)} در حجّ نیست و آنچه از خیر که انجام دهید خداوند آن را میداند [و به شما جزاء میدهد، برای اینکه او عالم و عادل است که شما را بدون مجازات رها نمیکند] و [در طریق حجّ] زاد (توشه) برگیرید و البتّه توشهٔ تقوا بهتر است و ای خردمندان از [سخط من و عذاب من در مخالفت با امر من و نهی] من پروا کنید
- ترجمه سلطانی(وقت) حجّ ماههایی معلوم است پس کسی که در آن (ماهها) حجّ میگزارد پس با زن نیآرمد و نه فسق (نافرمانی از امر خداوند) و نه جدال در حجّ نیست و آنچه از خیر که انجام دهید خداوند آن را میداند و زاد (توشه) برگیرید و البتّه توشهٔ تقوا بهتر است و از من پروا کنید ای خردمندان
- ترجمه راستینحجّ (واجب) در ماههایی معیّن است، پس هر که در این ماهها حج میگزارد بایست آنچه میان زن و شوهر رواست ترک کند و کار ناروا (مانند دروغ و بدگویی) را ترک کند و مجادله نکند، و شما هر کار نیک کنید خدا بر آن آگاه است و توشه (تقوا برای راه آخرت) برگیرید که بهترین توشه این راه تقواست و از من پروا کنید ای صاحبان عقل.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٨ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُوا فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِن كُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَـمِنَ الضَّالِّينَ
بر شما گناهی [در تجارت کردن در راه زیارت] نیست که [با تجارات ظاهری و باطنی] از پروردگارتان فضلی را طلب کنید پس وقتی که از عرفات روانه میشوید پس در مشعر الحرام [با وقوف در آن در شب نحر (قربانی) و با اداء نماز فریضه و ادعیه و اذکار مأثوره] خداوند را ذکر کنید و او را همانطور که شما را هدایت کرد [یعنی مثل ذکرى که بر زبان پیامبرش (ص) یا کسی که نبّی (ص) به او اجازه داد که شما را به او هدایت کند] ذکر کنید {و این دلالت میکند بر آنچه که علمای اعلام و عرفای اسلام آن را گفتهاند که عمل وقتی که با تقلید از عالم حیّ نباشد، و اگرچه مطابق باشد، قبول نمیباشد، و صوفیّه گفتهاند همانا ذکر لسانی یا قلبی وقتی که از عالم مجاز از اهل اجازه و علماء اهل بیت اخذ نشود، اثر ندارد و صاحبش به آن منتفع نمیشود}، و اگرچه قبل از آن البتّه از گمراهان بودید
- ترجمه سلطانیبر شما گناهی (در تجارت کردن در راه زیارت) نیست که از پروردگارتان فضلی را طلب کنید پس وقتی که از عرفات روانه میشوید پس در مشعر الحرام خداوند را ذکر کنید و او را ذکر کنید همانطور که شما را هدایت کرد و اگرچه قبل از آن البتّه از گمراهان بودید
- ترجمه راستینباکی نیست که در هنگام حجّ کسب معاش کرده و از فضل خدا روزی طلبید، پس آن گاه که از عرفات بازگشتید در مشعر ذکر خدا کنید و به یاد خدا باشید که شما را پس از آنکه به ضلالت (کفر) بودید به راه هدایت آورد.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٩ ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
سپس [از عرفات] روانه شوید از جایی که مردم روانه شدند [یعنی در عرفات توقّف نمایید، سپس از آن روانه شوید و به وقوف در مزدلفه (نام دیگر مشعر الحرام محلّی است بین عرفات و منا) و روانه شدن از آن اقتصار (بسنده کردن) نکنید] و از خداوند استغفار (طلب آمرزش) کنید [از آنچه که با آراء کژ خود و اهوای باطلتان از تغییر مناسک و استنکاف از وقوف در عرفات مثل مردم انجام دادهاید] که خداوند بسیار آمرزنده است [که بعد از استغفار و اعتراف و دخول در تحت طاعت خلیفهٔ او، ذنوب و نقائص لازمه از انانیّت شما را بر شما میآمرزد] و مهربان است [که بعد از مغفرت شما، با فتح باب قلب و ادخال شما در دار رحمت خود به شما رحم میکند]
- ترجمه سلطانیسپس (از عرفات) روانه شوید از جایی که مردم روانه شدند و از خداوند طلب آمرزش کنید که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینبعد از آن به طریقی که همه مسلمین باز میگردند رجوع کنید و از خدا طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٠ فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُـولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ
و وقتی که مناسکتان را [جملهٔ افعال حجّ را تا سیزده ذیحجّه] بجا میآوردید پس [هر جایی که میباشید] خداوند را ذکر کنید مانند ذکر کردن شما پدرانتان را یا با ذکر کردنی شدیدتر پس، از مردم کسانی هستند که میگویند [ای] پروردگار ما در دنیا به ما بده و بهرهای (نصیب از خیر) در آخرت ندارند
- ترجمه سلطانیو وقتی که مناسکتان را (تا سیزده ذیحجّه) بجا میآوردید پس (در همه جا) خداوند را ذکر کنید مانند ذکر کردن شما پدرانتان را یا با ذکر کردنی شدیدتر پس، از مردم کسانی هستند که میگویند (ای) پروردگار ما در دنیا به ما بده و بهرهای در آخرت ندارند
- ترجمه راستینپس آن گاه که اعمال حجّ را به جا آوردید، همان گونه که پدران خود را یاد میکنید بلکه بیش از آن خدا را یاد کنید (و هر حاجت دنیا و آخرت را از خدا بخواهید) بعضی مردم (کوتاه نظر از خدا تمنّای متاع دنیوی تنها کنند و) گویند: پروردگارا، ما را از نعمتهای دنیا بهرهمند ساز؛ و آنان را از نعمت آخرت نصیبی نیست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠١ وَمِنْهُم مَّن يَقُـولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
و از آنها کسانی هستند که میگویند [ای] پروردگار ما به ما در دنیا نیکی و در آخرت نیکی بده {حسنه در دنیا به نعیم آن، و به وسعت رزق و معاش، و به حُسن خلق، و به علم و عبادت، و به زن صالحه، و به زبان شاکر و قلب ذاکر و زوجهٔ مؤمنه تفسیر شده، و مراد از حسنۀ دنیا آنچه است که به قوای نفسانی و حظوظ آن بر میگردد به حیثی که او را از سلوکش به سوی پروردگارش اعاق (مانع شدن، چوب لای چرخ گذاشتن) نمیشود} و ما را از عذاب آتش نگه بدار {هر آنچه که انسان را از حیث انسانیّتش سوء (به ستوه آوردن) میآورد از مظاهر جحیم و آلام آن است، چه از ملایمات حیوانی باشد یا نه، عذاب النّار به زن بد و شهوات و ذنوب و به حمی (هر چیز داغی، تب، هیجان، گرما، خشمگین شدن) و سایر آلام تفسیر شده}
- ترجمه سلطانیو از آنها کسانی هستند که میگویند (ای) پروردگار ما به ما در دنیا نیکی و در آخرت نیکی بده و ما را از عذاب آتش نگه بدار
- ترجمه راستینو بعضی دیگر گویند: خدایا ما را از نعمتهای دنیا و آخرت هر دو بهرهمند گردان و از عذاب آتش دوزخ نگاه دار.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٢ أُولَئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِّمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ
آنان از [جملهٔ] آنچه که کسب کردهاند نصیبی دارند [یعنی عمل عاملی از آنها ضایع نمیشود] و خداوند حسابگر سریع است
- ترجمه سلطانیآنان از آنچه که کسب کردهاند نصیبی دارند و خداوند حسابگر سریع است
- ترجمه راستینهر یک از این دو فرقه از نتیجه اعمال خود بهرهمند خواهند گشت و خدا به حساب همه زود رسیدگی کند.
- ترجمه الهی قمشهای