حزب شمارهٔ ۶۲
٢٢ فَحَمَلَتْهُ فَانتَبَذَتْ بِهِ مَكَانًا قَصِيًّا
پس [مریم] از او آبستن شد و با او (عیسی) در مکانی دور کناره گرفت [و با حمل عزلت گزید]
- ترجمه سلطانیپس (مریم) از او آبستن شد و با (حمل) او (عیسی) در مکانی دور کناره گرفت
- ترجمه راستینپس مریم (به مشاهده جبرئیل، در گریبانش نسیم اهتزازی یافت و) به آن پسر بار برداشت و (برای آنکه از سرزنش قوم جاهل برکنار باشد) با آن به مکانی دور خلوت گزید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ فَأَجَاءَهَا الْمَخَاضُ إِلَى جِذْعِ النَّخْلَةِ قَالَتْ يَالَيْتَنِي مِتُّ قَبْلَ هَذَا وَكُنتُ نَسْيًا مَّنسِيًّا
و درد زایمان او (مریم) را درگرفت [و] به سوی تنهٔ نخلی [خشک شده آمد و بعد از آنکه مریم عیسی (ع) را متولّد کرد و به او نظر کرد و از روی حیاء و از ترس از سرزنش آنها] گفت: ای کاش قبل از این مُرده بودم و به فراموشی سپرده شده [و کاملاً] فراموش شده بودم
- ترجمه سلطانیو درد زایمان او (مریم) را درگرفت (و) به سوی تنهٔ نخلی (آمد) (و بعد از متولّد شدن عیسی) گفت: ای کاش قبل از این مُرده بودم و به فراموشی سپرده شده (و) فراموش شده بودم
- ترجمه راستینآنگاه درد زاییدن او را به کنار درخت خرمایی کشانید (و از شدت حزن و اندوه با خود) گفت: ای کاش من از این پیش مرده بودم و از صفحه عالم به کلی نامم فراموش شده بود.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ فَنَادَاهَا مِن تَحْتِهَا أَلَّا تَحْزَنِي قَدْ جَعَلَ رَبُّكِ تَحْتَكِ سَرِيًّا
آنگاه از زیر آن (نخل) به وی (مریم) نداء داده شد که اندوهگین مباش که پروردگار تو از زیر [پای] تو جویباری [شریف] قرار داده است
- ترجمه سلطانیآنگاه از زیر آن (نخل) به وی (مریم) نداء داده شد که اندوهگین مباش که پروردگار تو از زیر (پای) تو جویباری (شریف) قرار داده است
- ترجمه راستینپس از زیر آن درخت (روح القدس یا فرزندش عیسی) او را ندا کرد که غمگین مباش که خدای تو از زیر قدم تو چشمه آبی جاری کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ وَهُزِّي إِلَيْكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا
و تنهٔ نخل را به سوی خود تکان بده که بر تو رطب تازه فرو بریزد
- ترجمه سلطانیو تنهٔ نخل را به سوی خود تکان بده که بر تو رطب تازه فرو بریزد
- ترجمه راستینشاخ درخت را به سوی خود حرکت ده تا از آن بر تو رطب تازه فرو ریزد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ فَكُلِي وَاشْرَبِي وَقَرِّي عَيْنًا فَإِمَّا تَرَيِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَدًا فَقُولِي إِنِّي نَذَرْتُ لِلرَّحْمَنِ صَوْمًا فَلَنْ أُكَلِّمَ الْيَوْمَ إِنسِيًّا
پس [از رطب و آب] بخور و بیاشام و [به این فرزند] چشم روشن بدار [که شایسته نیست که تو به سبب او اندوهناک باشی و به آنچه که از سرزنش جُهّال توهّم کردهای اعتناء مدار] و اگر احدی از بشر را دیدی [که از تو دربارهٔ فرزندت سؤال کرد] پس بگو که من برای رحمان روزه (سکوت) نذر کردهام و امروز هرگز با انسانی سخن نخواهم گفت
- ترجمه سلطانیپس بخور و بیاشام و (به این فرزند) چشم روشن بدار و اگر احدی از بشر را دیدی (که از تو دربارهٔ فرزندت سؤال کرد) پس بگو که من برای رحمان روزه (سکوت) نذر کردهام و امروز هرگز با انسانی سخن نخواهم گفت
- ترجمه راستینپس (از این رطب) تناول کن و (از این چشمه آب) بیاشام و چشم خود (به عیسی) روشن دار، و هر کس از جنس بشر را که ببینی (به اشاره) با او بگو: برای خدای رحمن نذر روزه (سکوت) کردهام و امروز با هیچ انسانی سخن نخواهم گفت.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَهَا تَحْمِلُهُ قَالُوا يَامَرْيَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئًا فَرِيًّا
و [مریم] او (عیسی) را نزد قومش آورد و (در حالی که) او (عیسی) را [با خود] حمل میکرد، گفتند: ای مریم همانا چیز حیرت آوری آوردهای
- ترجمه سلطانیو (مریم) او را نزد قومش آورد و (در حالی که) او (عیسی) را (با خود) حمل میکرد، گفتند: ای مریم همانا چیز حیرت آوری آوردهای
- ترجمه راستینآنگاه کودک را برداشته نزد قوم خود آورد گفتند: ای مریم عجب کاری منکر و شگفتآور کردی!
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ يَاأُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ أَبُوكِ امْرَأَ سَوْءٍ وَمَا كَانَتْ أُمُّكِ بَغِيًّا
ای خواهر هارون پدر تو مرد بدی نبود [تا تو این فعل را از او کسب کرده باشی] و مادر تو نابکار نبود
- ترجمه سلطانیای خواهر هارون پدر تو مرد بدی نبود و مادر تو نابکار نبود
- ترجمه راستینای خواهر هارون، تو را نه پدری ناصالح بود و نه مادری بدکار (پس تو دختر بکر از کجا فرزند یافتی).
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ فَأَشَارَتْ إِلَيْهِ قَالُوا كَيْفَ نُكَلِّمُ مَن كَانَ فِي الْمَهْدِ صَبِيًّا
پس [مریم] به او (عیسی) اشاره نمود [که با او سخن بگویید و از او سؤال کنید] گفتند: چگونه با کسی سخن گوییم که کودکی در گهواره میباشد؟
- ترجمه سلطانیپس (مریم) به او (عیسی) اشاره نمود (که از او سؤال کنید) گفتند: چگونه با کسی سخن گوییم که کودکی در گهواره میباشد؟
- ترجمه راستینمریم به اشاره حواله به طفل کرد، آنها گفتند: ما چگونه با طفل گهوارهای سخن گوییم؟
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ آتَانِيَ الْكِتَابَ وَجَعَلَنِي نَبِيًّا
[عیسی] گفت: همانا من بندهٔ خداوند هستم که کتاب [انجیل یا کتاب نبوّت] را به من داده و مرا نبّی قرار داده
- ترجمه سلطانی(عیسی) گفت همانا من بندهٔ خداوند هستم که کتاب را به من داده و مرا نبّی قرار داده
- ترجمه راستینآن طفل (به امر خدا به زبان آمد و) گفت: همانا من بنده خاص خدایم که مرا کتاب آسمانی و شرف نبوت عطا فرمود.
- ترجمه الهی قمشهای٣١ وَجَعَلَنِي مُبَارَكًا أَيْنَ مَا كُنتُ وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا
و مرا مبارک [یعنی کثیر الخیر بسیار نافع یا نامی (نموّ کرده) در خیر] قرار داده هر کجا که باشم و مادام که زندهام مرا به نماز و زکات توصیّه نموده
- ترجمه سلطانیو مرا مبارک قرار داده هر کجا که باشم و مادام که زندهام مرا به نماز و زکات توصیّه نموده
- ترجمه راستینو مرا هر کجا که باشم مایه برکت (و رحمت) گردانید، و تا زندهام به عبادت نماز و زکات سفارش کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا
و به بسیار نیکی کردن به مادرم و مرا ستمگر (زورگوی متکبّر) و شقی قرار نداده
- ترجمه سلطانیو به بسیار نیکی کردن به مادرم و مرا ستمگر و شقی قرار نداده
- ترجمه راستینو مرا نیکوکار به مادرم ساخت و مرا ستمکار و شقی نگردانید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَيَوْمَ أَمُوتُ وَيَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا
و سلام بر من روزی که متولّد شدم و روزی که میمیرم و روزی که زنده برانگیخته میشوم
- ترجمه سلطانیو سلام بر من روزی که متولّد شدم و روزی که میمیرم و روزی که زنده برانگیخته میشوم
- ترجمه راستینو سلام حق بر من است روزی که به دنیا آمدم و روزی که از جهان بروم و روزی که (برای زندگانی ابدی) باز زنده برانگیخته شوم.
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ ذَلِكَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ قَـوْلَ الْحَقِّ الَّذِي فِيهِ يَمْتَرُونَ
آن [مذکور از کسی که به عبودیّت برای خداوند اقرار کرد] عیسی پسر مریم [است نه کسی که او را به آلهت یا به فرزند بودنش برای خداوند گفتند] قول حقّ (خداوند) است که دربارهٔ او تردید میکنند [شکّ میکنند یا با یکدیگر جدال و نزاع میکنند به اینکه یهود میگویند که او بر غیر رشد خود است یا ساحر است و نصارا میگویند که او ابْنُ اللَّه است، یا او خدا است، یا او یکی از ثلاثه است]
- ترجمه سلطانیآن عیسی پسر مریم قول حقّ است که دربارهٔ او تردید میکنند
- ترجمه راستیناین است (قضیه) عیسی بن مریم که مردم در امر خلقتش شک و ریب دارند، اکنون به سخن حق و صواب، حقیقت حالش بیان گردید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٥ مَا كَانَ لِلَّهِ أَن يَتَّخِذَ مِن وَلَدٍ سُبْحَانَهُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُـولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ
برای خداوند نباشد (صحیح نیست) که از [جنس] فرزندی برگیرد [چنانکه بعضی نصارا آن را میگویند] او منزّه است [یعنی نزاهت او منزّه از مجانست با فرزند و احتیاج به همسر است] وقتی که امری قضاء (حکم) شود پس جز این نیست که به او میگوید: بباش، پس میباشد [و بدون پدر بودن عیسی (ع) سببی برای قول به اینکه او فرزند خدا است نیست]
- ترجمه سلطانیبرای خداوند نباشد که از (جنس) فرزندی برگیرد او منزّه است وقتی که امری قضاء (حکم) شود پس جز این نیست که به او میگوید: بباش، پس میباشد
- ترجمه راستینخدا را هرگز نشاید که فرزندی اتخاذ کند، که وی منزه از آن است، (او قادری است که) چون حکم نافذش به ایجاد چیزی تعلق گیرد همین که گوید: «موجود باش»بیدرنگ آن چیز موجود میشود.
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ وَإِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ
و [بگو ای محمّد (ص) که] همانا الله پروردگار من و پروردگار شما است پس او را بپرستید این [مذکور از جمع بین اعتقاد به ربوبیّت خداوند و عبادت برای او یا از عبادت و خروج از انانیّت و استقلال به رأی و دخول در تحت امر الهیّ] راه راست [الی الله] است
- ترجمه سلطانیو همانا الله پروردگار من و پروردگار شما است پس او را بپرستید این راه راست است
- ترجمه راستینخدای یکتا پروردگار من و شماست، او را پرستید که راه راست همین راه خداپرستی است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٧ فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ كَفَرُوا مِن مَّشْهَدِ يَوْمٍ عَظِيمٍ
پس حزبهایی (گروههایی) از بین آنها اختلاف کردند [بعضی از آنها قائل بودند: که او خداوند است، و بعضی آنها: که او پسر خداوند است، و بعضی آنها: که او واحد از ثلاثه است، و بعضی آنها: که او و مادرش دو خدا هستند] پس وای بر کسانی که [با اعتقاد خلاف دربارهٔ مسیح (ع)] کفر ورزیدهاند از شهادتگاه روز سترگ!
- ترجمه سلطانیپس حزبهایی (گروههایی) از بین آنها اختلاف کردند پس وای بر کسانی که کفر ورزیدهاند از شهادتگاه روز سترگ
- ترجمه راستینآنگاه طوایف مردم (یعنی نصاری) در میان خود (درباره مسیح پسر مریم) اختلاف کردند (برخی او را از کفر و جهل، خدا دانستند و برخی پسر خدا و برخی پسر یوسف نجارش خواندند) ، پس وای بر این مردم کافر از حضور در آن روز بزرگ قیامت.
- ترجمه الهی قمشهای٣٨ أَسْمِعْ بِهِمْ وَأَبْصِرْ يَوْمَ يَأْتُونَنَا لَكِنِ الظَّالِـمُونَ الْيَوْمَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ
آنها روزی که نزد ما میآیند چه شنوا و چقدر بینا هستند! [برای اینکه چشمها در آنروز حدیده (تیز) میگردند] لکن ستمکاران امروز (در دنیا) در گمراهی واضحی (بدیهی) هستند [یعنی اینکه آنان در دنیا از حقّ، کر و لال و کور هستند، و حدّت (تیزی) چشم در آخرت به آنان نفع نمیرساند]
- ترجمه سلطانیآنها روزی که نزد ما میآیند چه شنوا و چقدر بینا هستند! لکن ستمکاران امروز در گمراهی واضحی (بدیهی) هستند
- ترجمه راستینروز محشر که خلق به سوی ما بازآیند چقدر شنوا و بینا شوند!ولی امروز (که باید حقیقت را بشنوند و ببینند) مردم ستمکار همه به گمراهی و ضلالت آشکار فرو رفتهاند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٩ وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْحَسْرَةِ إِذْ قُضِيَ الْأَمْرُ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ وَهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ
و [ای محمّد (ص)] آنان را از آنروز حسرت [کفّار بر آنچه که در جنب خداوند افراط کردند یا حسرت کفّار بر تفریط و دونان از مؤمنین برای تقصیرشان در عمل کردن] انذار کن از آنوقتی که امر [خلایق و حسابشان] قضاء شده [و اهل جنّت به جنّت و اهل آتش به آتش داخل میشوند] و (حال آنکه) آنها [اینک] در غفلت هستند و آنها ایمان نمیآورند
- ترجمه سلطانیو آنان را از آنروز حسرت انذار کن از آنوقتی که امر قضاء شده و (حال آنکه) آنها (اینک) در غفلت هستند و آنها ایمان نمیآورند
- ترجمه راستینو (ای رسول ما) امت را از روز غم و حسرت (یعنی روز مرگ و قیامت) بترسان که آن روز دیگر کارشان گذشته است و آنها سخت از آن روز غافلند و به آن ایمان نمیآورند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٠ إِنَّا نَحْنُ نَرِثُ الْأَرْضَ وَمَنْ عَلَيْهَا وَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ
همانا ما زمین و کسانی که بر آن هستند را به ارث میبریم [یعنی انانیّات منقضی میشود و حین قضاى امر برای احدی مالکیّت و انانیّت باقی نمیماند، و ظاهر میشود که زمین و انانیّات که مصدر برای مالکیّت هستند همگی برای خداوند میباشند] و [ذوات آنها بدون املاکشان و انانیّاتشان در حشر به سوی مظاهر قهر یا مظاهر لطف] نزد ما برگردانده میشوند
- ترجمه سلطانیهمانا ما زمین و کسانی که بر آن هستند را به ارث میبریم و نزد ما برگردانده میشوند
- ترجمه راستینتنها ماییم که (پس از فنای خلق و انتقالشان به عالم آخرت) زمین و اهلش را وارث میشویم و همه به سوی ما بازگردانده خواهند شد.
- ترجمه الهی قمشهای٤١ وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا
و در کتاب، ابراهیم را ذکر کن که او نبیّی بسیار راستگو بود
- ترجمه سلطانیو در کتاب، ابراهیم را ذکر کن که او نبیّی بسیار راستگو بود
- ترجمه راستینو یاد کن در کتاب خود شرح حال ابراهیم را که او شخص بسیار راستگو و پیغمبری بزرگ بود.
- ترجمه الهی قمشهای٤٢ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ يَاأَبَتِ لِـمَ تَعْبُدُ مَا لَا يَسْمَعُ وَلَا يُبْصِرُ وَلَا يُغْنِي عَنكَ شَيْئًا
آنوقت که به پدرش گفت ای پدرِ من چرا آنچه که نمیشنود و نمیبیند و تو را از چیزی بینیاز نمیکند را عبادت میکنی؟
- ترجمه سلطانیآنوقت که به پدرش گفت ای پدرِ من چرا آنچه که نمیشنود و نمیبیند و تو را از چیزی بینیاز نمیکند را عبادت میکنی؟
- ترجمه راستینهنگامی که با پدر خود (یعنی عموی خویش آزر) گفت: ای پدر، چرا بتی جماد را که چشم و گوش (و حس و هوشی) ندارد و هیچ رفع حاجتی از تو نتواند کرد پرستش میکنی؟
- ترجمه الهی قمشهای٤٣ يَاأَبَتِ إِنِّي قَدْ جَاءَنِي مِنَ الْعِلْمِ مَا لَمْ يَأْتِكَ فَاتَّبِعْنِي أَهْدِكَ صِرَاطًا سَوِيًّا
ای پدرِ من همانا علمی نزد من آمده که به تو داده نشده پس از من تبعیّت کن تا تو را به راه سواء (میان دو طرف چیزی، درست، راست) هدایت کنم
- ترجمه سلطانیای پدرِ من همانا علمی نزد من آمده که به تو داده نشده پس از من تبعیّت کن تا تو را به راه سواء (میان دو طرف چیزی، درست، راست) هدایت کنم
- ترجمه راستینای پدر، مرا (از وحی خدا) علمی آموختند که تو را آن علم نیاموختهاند، پس تو مرا پیروی کن تا به راه راستت هدایت کنم.
- ترجمه الهی قمشهای٤٤ يَاأَبَتِ لَا تَعْبُدِ الشَّيْطَانَ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلرَّحْمَنِ عَصِيًّا
ای پدرِ من! شیطان را بندگی مکن همانا شیطان [نسبت] به رحمان سرکش میباشد
- ترجمه سلطانیای پدرِ من! شیطان را بندگی مکن همانا شیطان (نسبت) به رحمان سرکش میباشد
- ترجمه راستینای پدر، هرگز شیطان را نپرست که شیطان سخت با خدای رحمان مخالفت و عصیان کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٤٥ يَاأَبَتِ إِنِّي أَخَافُ أَن يَمَسَّكَ عَذَابٌ مِّنَ الرَّحْمَنِ فَتَكُونَ لِلشَّيْطَانِ وَلِيًّا
ای پدر من، همانا من میترسم که عذابی از رحمان به تو برسد آنگاه ولیّی (پیروی، همدمی) برای شیطان باشی
- ترجمه سلطانیای پدر من، همانا من میترسم که عذابی از رحمان به تو برسد آنگاه ولیّی (همدمی) برای شیطان باشی
- ترجمه راستینای پدر، از آن سخت میترسم که از خدای مهربان بر تو قهر و عذاب رسد و (به دوزخ) با شیطان یار و یاور باشی.
- ترجمه الهی قمشهای٤٦ قَالَ أَرَاغِبٌ أَنتَ عَنْ آلِهَتِي يَاإِبْرَاهِيمُ لَئِن لَّمْ تَنتَهِ لَأَرْجُمَنَّكَ وَاهْجُرْنِي مَلِيًّا
[پدر ابراهیم] گفت: آیا تو از خدایان من روگردانی ای ابراهیم؟ اگر [از آنچه که تو بر آن هستی، از ازدراء (حقیر شمردن) خدایان و رغبت (روی گردانیدن) از آنها یا از ادّعای ارشاد و هدایت] بس نکنی حتماً تو را [با سنگ] سنگسار میکنم [پس از من حذر کن] و مدّتی [طویل] از من دور باش
- ترجمه سلطانی(پدر ابراهیم) گفت: آیا تو از خدایان من روگردانی ای ابراهیم؟ اگر بس نکنی حتماً تو را سنگسار میکنم و مدّتی (طویل) از من دور باش
- ترجمه راستینگفت: ای ابراهیم، تو مگر از خدایان من روگردان و بیعقیده شدی؟چنانچه دست (از مخالفت بتان) برنداری بیگمان تو را سنگسار کنم، و گرنه سالها از من به دور باش.
- ترجمه الهی قمشهای٤٧ قَالَ سَلَامٌ عَلَيْكَ سَأَسْتَغْفِرُ لَكَ رَبِّي إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا
[ابراهیم او را وداع کرد و] گفت: سلام بر تو بزودی از پروردگارم برای تو طلب آمرزش خواهم کرد همانا او به من مهربان میباشد
- ترجمه سلطانی(ابراهیم) گفت: سلام بر تو بزودی از پروردگارم برای تو طلب آمرزش خواهم کرد همانا او به من مهربان میباشد
- ترجمه راستینباز ابراهیم گفت: سلامت باشی، من از خدای خود برای تو آمرزش خواهم خواست، که او بسیار در حقّ من مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٨ وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُوا رَبِّي عَسَى أَلَّا أَكُونَ بِدُعَاءِ رَبِّي شَقِيًّا
و از شما و از آنچه که غیر از خداوند میخوانید (عبادت میکنید) کناره میگیرم و پروردگارم را میخوانم (عبادت میکنم) چه بسا که از دعای پروردگارم [مثل شما در دعای خدایانتان] نومید نباشم
- ترجمه سلطانیو از شما و از آنچه که غیر از خداوند میخوانید (عبادت میکنید) کناره میگیرم و پروردگارم را میخوانم (عبادت میکنم) چه بسا که از دعای پروردگارم نومید نباشم
- ترجمه راستینمن از شما و بتانی که به جای خدا میپرتسید دوری کرده و خدای یکتایم را میخوانم و امیدوارم که چون او را بخوانم از درگاه لطفش محروم نمانم (و مرا از شرّ مشرکان حفظ کند).
- ترجمه الهی قمشهای٤٩ فَلَمَّا اعْتَزَلَهُمْ وَمَا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَكُلًّا جَعَلْنَا نَبِيًّا
و چون [با هجرت باطنی از مقام نفس که آن موافق با آنان بود، یا با هجرت به شام] از آنها و از آنچه که غیر از خداوند عبادت میکردند کناره جُست اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و هر [یک از آن] دو را نبّی قرار دادیم
- ترجمه سلطانیو چون از آنها و از آنچه که غیر از خداوند عبادت میکردند کناره جُست اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و هر دو را نبّی قرار دادیم
- ترجمه راستینو چون ابراهیم از آن قوم و بتانی که به جای خدا میپرستیدند دوری گزید ما هم (به لطف و رحمت خود) به او اسحاق و (فرزند او) یعقوب را عطا کردیم و به همه شرف نبوت بخشیدیم.
- ترجمه الهی قمشهای٥٠ وَوَهَبْنَا لَهُم مِّن رَّحْمَتِنَا وَجَعَلْنَا لَهُمْ لِسَانَ صِدْقٍ عَلِيًّا
و از رحمت خویش [آنچه که ممکن است که به انسان موهبت شود] به آنها بخشیدیم و برای آنها زبان صدق (خوشنامی) علی (عالی) قرار دادیم
- ترجمه سلطانیو از رحمت خویش به آنها بخشیدیم و برای آنها زبان صدق (خوشنامی) علی (عالی) قرار دادیم
- ترجمه راستینو آنها را از رحمت خود بهرهمند ساختیم و بر زبان عالمی آوازه نکونامیشان را بلند گردانیدیم.
- ترجمه الهی قمشهای٥١ وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مُوسَى إِنَّهُ كَانَ مُخْلَصًا وَكَانَ رَسُـولًا نَّبِيًّا
و در کتاب، موسی را ذکر کن همانا او مخلَص بود [یعنی که او عبادتش را از اشراک خالص میکرد، یا خداوند او را برای عبادت یا لنفسه خالص کرد] و رسول و نبیّ بود {رسول صدا را میشنود و در خواب میبیند و ملک را در بیداری معاین دارد و نبّی آن کسی است که در خواب میبیند و صدا را میشنود ولی ملک را معاین نمیدارد و محدّث آن کسی است که نمیبیند و معاین نمیدارد و صدا را میشنود}
- ترجمه سلطانیو در کتاب، موسی را ذکر کن همانا او مخلَص بود و رسول و نبیّ بود
- ترجمه راستینو یاد کن در کتاب خود شرح حال موسی را که او بندهای برگزیده و رسولی بزرگ و مبعوث به پیمبری بود.
- ترجمه الهی قمشهای٥٢ وَنَادَيْنَاهُ مِن جَانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ وَقَرَّبْنَاهُ نَجِيًّا
و از جانب راست کوه به او نداء دادیم و نجواکنان او را نزدیک خود کردیم
- ترجمه سلطانیو از جانب راست کوه به او نداء دادیم و نجواکنان او را نزدیک خود کردیم
- ترجمه راستینو ما او را از جانب راست (وادی مقدس) طور ندا کردیم و به مقام قرب خود برای استماع کلام خویش برگزیدیم.
- ترجمه الهی قمشهای٥٣ وَوَهَبْنَا لَهُ مِن رَّحْمَتِنَا أَخَاهُ هَارُونَ نَبِيًّا
و ما از رحمت خود برادرش هارون را [برای معاضدت او و موازرت (وزیر بودن) او و برای اجابت درخواست او] به عنوان [مشارک برای] نبیّ به او موهبت کردیم
- ترجمه سلطانیو ما از رحمت خود برادرش هارون را به عنوان نبیّ به او موهبت کردیم
- ترجمه راستینو از لطف و مرحمتی که داشتیم برادرش هارون پیامبر را نیز (برای مشارکت و مساعدت او) به او عطا کردیم.
- ترجمه الهی قمشهای٥٤ وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِسْمَاعِيلَ إِنَّهُ كَانَ صَادِقَ الْوَعْدِ وَكَانَ رَسُـولًا نَّبِيًّا
و اسماعیل [پسر ابراهیم (ع)] را در کتاب ذکر کن، همانا او در وعده صادق بود و او رسول و نبی (پیامبر) بود
- ترجمه سلطانیو اسماعیل را در کتاب ذکر کن، همانا او در وعده صادق بود و او رسول و پیامبر بود
- ترجمه راستینو یاد کن در کتاب خود شرح حال اسماعیل را که بسیار در وعده صادق و رسول و پیغمبری بزرگوار بود.
- ترجمه الهی قمشهای٥٥ وَكَانَ يَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ وَكَانَ عِندَ رَبِّهِ مَرْضِيًّا
و اهلش را به نماز و زکات امر میکرد و نزد پروردگارش مرضیّ بود
- ترجمه سلطانیو اهلش را به نماز و زکات امر میکرد و نزد پروردگارش مرضیّ بود
- ترجمه راستینو همیشه اهل بیت خود را به ادای نماز و زکات امر میکرد و او نزد خدایش بندهای پسندیده بود.
- ترجمه الهی قمشهای٥٦ وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَّبِيًّا
و در کتاب ادریس {اسم او در تورات به نام اخنوخ است و سبط شیث (ع) و جدّ پدر نوح (ع) بود} را ذکر کن همانا او بسیار راستگو و نبی (پیامبر) بود
- ترجمه سلطانیو در کتاب ادریس را ذکر کن همانا او بسیار راستگو و پیامبر بود
- ترجمه راستینو یاد کن در کتاب خود احوال ادریس را که او شخصی بسیار راستگو و پیغمبری عظیم الشأن بود.
- ترجمه الهی قمشهای٥٨ أُولَئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ مِن ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِن ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَنِ خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا
آنان [که ذکرشان مقدّم شد] کسانی هستند که خداوند به آنان [به سبب ولایت] نعمت داده {ولایت مستتبع (به همراه خود آورنده) نبوّت و رسالت است و سایر نعمتها به سبب آن، نعمت میگردند} پیامبرانی از نسل آدم و از [ذریّهٔ] کسانی که با نوح حمل کردیم و از ذریّهٔ ابراهیم و اسرائیل (یعقوب) و از [ذریّهٔ] کسانی که هدایت کردهایم و برگزیدهایم، وقتی که آیات رحمان برای آنها تلاوت شود [برای کمال خضوع آنها بر خداوند و تواضع آنها بر آیات او] سجده کنان و گریان [بر خاک] میافتند
- ترجمه سلطانیآنان کسانی هستند که خداوند به آنان نعمت داده پیامبرانی از نسل آدم و از کسانی که با نوح حمل کردیم و از ذریّهٔ ابراهیم و اسرائیل و از کسانی که هدایت کردهایم و برگزیدهایم، وقتی که آیات رحمان برای آنها تلاوت شود سجده کنان و گریان (بر خاک) میافتند
- ترجمه راستیناینان (که از زکریا تا ادریس اوصافشان یاد شد) همان رسولانی هستند که خدا از میان همه اولاد آدم و اولاد آنان که با نوح در کشتی نشاندیم و اولاد ابراهیم و یعقوب و دیگر کسان که هدایت کرده و برگزیدیم، آنها را به لطف و انعام خود مخصوص گردانید (و حال آنها در بندگی چنان است) که هرگاه آیات خدای رحمن بر آنها تلاوت شود با گریه (شوق و محبت) روی اخلاص بر خاک نهند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٩ فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا
پس بعد از آنها خَلْف (ناخَلَف، عقب بد) [آنها] جانشین [آنها] شد نماز را [با ترک آن یا تأخیر آن از مواقیت (اوقات) آن] ضایع کردند و از شهوات پیروی کردند و [در آخرت] غیّ (گمراهی، شرّ، خیبت، ناامیدی، وادیی در جهنّم) را ملاقات خواهند کرد
- ترجمه سلطانیپس بعد از آنها ناخَلَف (آنها) جانشین (آنها) شد نماز را ضایع کردند و از شهوات پیروی کردند و (در آخرت) گمراهی را ملاقات خواهند کرد
- ترجمه راستینسپس جانشین آن مردم خداپرست قومی شدند که نماز را ضایع گذارده و شهوتهای نفس را پیروی کردند و اینها به زودی کیفر گمراهی را خواهند دید.
- ترجمه الهی قمشهای٦٠ إِلَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِـحًا فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا يُظْلَمُونَ شَيْئًا
جز کسی که [از اتّباع از شهوات در افعال] توبه کرد و [با بیعت عامّه یا خاصّه] ایمان آورد [یا اذعان کرد که اعمال، جهت الهیّه و جهت نفسانیّه دارند] و [طبق آنچه که در بیعت او بر او اخذ شده] عمل صالح کرد [یا به امر الهیّ بطور صالح عمل کرد تا صالح گردد، و اقامهٔ نماز کرد نه بطور اضاعت (ضایع کردن) یا بطور اتّباع از شهوات] پس آنان داخل جنّت میشوند و به [نقص] چیزی [از ثواب اعمالشان] ظلم نمیشوند
- ترجمه سلطانیجز کسی که توبه کرد و ایمان آورد و عمل صالح کرد پس آنان داخل جنّت میشوند و به چیزی ظلم نمیشوند
- ترجمه راستینمگر آن کس که توبه کند و ایمان آرد و نیکوکار شود، که آنان در این صورت بیهیچ ستم به بهشت ابد داخل خواهند شد.
- ترجمه الهی قمشهای٦١ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّهُ كَانَ وَعْدُهُ مَأْتِيًّا
جنّات (جنّتها) [بطور طبقات هستند و هر طبقهای از آن جنّت است، و جنّت عدن آخرین جنّات است که کسی که به جنّت] عدن (اقامت) [برسد از آن تجاوز نمیکند] که رحمان در غیب به بندگانش وعده داده همانا او وعدهاش قطعاً آمدنی میباشد
- ترجمه سلطانیجنّتهای عدن (اقامت) که رحمان در غیب به بندگانش وعده داده همانا او وعدهاش قطعاً آمدنی میباشد
- ترجمه راستینآن بهشتهای عدنی که خدای مهربان برای بندگان (صالح) خود در غیب این جهان وعده فرمود، و البته وعده خدا یقین به انجام میرسد.
- ترجمه الهی قمشهای٦٢ لَّا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا إِلَّا سَلَامًا وَلَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيهَا بُكْرَةً وَعَشِيًّا
در آن لغوی نمیشنوند مگر سلام و آنان در آن هر صبح و شام رزق [لایق حال خود و مقام] خود را دارند
- ترجمه سلطانیدر آن لغوی نمیشنوند مگر سلام و آنان در آن هر صبح و شام رزق خود را دارند
- ترجمه راستیندر آن بهشت هرگز سخن لغوی نشنوند بلکه همه گفتارشان سلام (و ستایش یکدیگر) است و در آنجا روزی آنها صبح و شام (بیهیچ رنج) به آنها میرسد.
- ترجمه الهی قمشهای٦٣ تِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي نُورِثُ مِنْ عِبَادِنَا مَن كَانَ تَقِيًّا
این جنّتی است که از بندگان خود به کسانی که متّقی باشند به ارث میدهیم
- ترجمه سلطانیاین جنّتی است که از بندگان خود به کسانی که متّقی باشند به ارث میدهیم
- ترجمه راستیناین همان بهشتی است که ما بندگان پاک متقی خود را بالخصوص وارث آن میگردانیم.
- ترجمه الهی قمشهای٦٤ وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِأَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ أَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَلِكَ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا
و ما جز به امر پروردگارت نازل نمیشویم، آنچه که در بین دستان (جلو) ما [یعنی دنیا یا عوالم آخرت] است و آنچه که در پشت ما و آنچه که بین آن [یعنی عالمی که ما در آن واقع هستیم] است برای او است و پروردگار تو [به عنوان تارک تو مانند شخص فراموشکار] فراموشکار نمیباشد [تا آنکه توهّم شود که او از تو غفلت کرده است]، {لذا سرعت نزول او و کندی او جز این نیست که آن منوط به حکم او است}
- ترجمه سلطانیو ما جز به امر پروردگارت نازل نمیشویم، آنچه که در بین دستان (جلو) ما و آنچه که در پشت ما و آنچه که بین آن است برای او است و پروردگار تو فراموشکار نمیباشد
- ترجمه راستینو ما (رسولان و فرشتگان خدا) جز به امر خدای تو از عالم بالا نازل نمیشویم، اوست که بر همه جهانهای پیش رو و پشت سر ما و بین آنها هر چه هست به احاطه علمی آگاه است و پروردگارت هرگز چیزی را فراموش نخواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٦٥ رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَاعْبُدْهُ وَاصْطَبِرْ لِعِبَادَتِهِ هَلْ تَعْلَمُ لَهُ سَمِيًّا
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه که بین آن دو است پس او را بندگی کن و بر بندگیش شکیبایی بورز آیا همنامی برای او میشناسی
- ترجمه سلطانیپروردگار آسمانها و زمین و آنچه که بین آن دو است پس او را بندگی کن و بر بندگیش شکیبایی بورز آیا همنامی برای او میشناسی
- ترجمه راستینهمان خدایی که آفریننده آسمانها و زمین است و هر چه بین آنهاست، پس باید همان خدای یکتا را پرستش کنی و البته در راه بندگی او صبر و تحمل کن (که اگر او را به خدایی نپرستی) آیا دیگری را مانند او به نام خدا (یی لایق پرستش) خواهی یافت؟
- ترجمه الهی قمشهای٦٦ وَيَقُـولُ الْإِنسَانُ أَإِذَا مَا مِتُّ لَسَوْفَ أُخْرَجُ حَيًّا
و انسان [یعنی این نوع از حیوان] میگوید وقتی که مُردهام آیا قطعاً زنده خارج خواهم شد؟
- ترجمه سلطانیو انسان میگوید وقتی که مُردهام آیا قطعاً زنده خارج خواهم شد؟
- ترجمه راستینو انسان (بیچاره در امر معاد شک کند و) گوید: آیا چون من بمیرم باز به زودی مرا از قبر بیرون آورده و زنده خواهند کرد؟!
- ترجمه الهی قمشهای٦٧ أَوَلَا يَذْكُرُ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ وَلَمْ يَكُ شَيْئًا
و آیا انسان متذکّر نمیشود که ما قبلاً او را [یعنی قبل از وجودش یا قبل از مرگش] خلق کردهایم و [حال آنکه او نه در عوالم عالیه و نه در عالم دانی] چیزی نبود
- ترجمه سلطانیو آیا انسان به یاد نمیآورد که ما قبلاً او را خلق کردهایم و (حال آنکه) (او) چیزی نبود
- ترجمه راستینآیا آدمی (برای ایمان به معاد) متذکر آن نمیشود که اول که هیچ محض و معدوم صرف بود ما او را ایجاد کردیم؟
- ترجمه الهی قمشهای٦٨ فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا
پس قسم به پروردگارت که البتّه حتماً آنان و شیاطین [موکّله بر آنان] را حشر (جمع) میکنیم سپس البتّه حتماً آنها را زانوزده در حول جهنّم حاضر میکنیم
- ترجمه سلطانیپس قسم به پروردگارت که البتّه حتماً آنان و شیاطین را حشر (جمع) میکنیم سپس البتّه حتماً آنها را زانوزده در حول جهنّم حاضر میکنیم
- ترجمه راستینقسم به خدای تو که البته آنها را با شیاطین در قیامت محشور میگردانیم، آنگاه همه را احضار خواهیم کرد تا گرد آتش جهنم به زانو درآیند.
- ترجمه الهی قمشهای٦٩ ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِيًّا
سپس البتّه حتماً از هر شیعهای (گروهی) [طائفهای را که نبیّی یا امامی را در هدایت یا امامی را در ضلالت مشایعت کردهاند] هر کدام از آنها که به رحمان سرکشتر است را جدا میکنیم
- ترجمه سلطانیسپس البتّه حتماً از هر شیعه (گروه، پیرو) هر کدام از آنها که به رحمان سرکشتر است را جدا میکنیم
- ترجمه راستینسپس هر که عتوّ و سرکشی بر فرمان خدای مهربان بیشتر کرده یک یک را از هر فرقه بیرون آریم (تا به دوزخ درافکنیم).
- ترجمه الهی قمشهای٧٠ ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلَى بِهَا صِلِيًّا
سپس البتّه ما به کسانی که آنها به سوختن در آن سزاوارتر هستند داناتریم
- ترجمه سلطانیسپس البتّه ما به کسانی که آنها به سوختن در آن سزاوارتر هستند داناتریم
- ترجمه راستینآنگاه ما آنهایی را که سزاوارتر به درآمدن به آتش دوزخند بهتر میشناسیم.
- ترجمه الهی قمشهای٧١ وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا كَانَ عَلَى رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا
و [کسی] از شما نیست مگر آنکه وارد آن میشود [این] بر پروردگارت حتمی قطعی میباشد
- ترجمه سلطانیو (کسی) از شما نیست مگر آنکه وارد آن میشود (این) بر پروردگارت حتمی قطعی میباشد
- ترجمه راستینو هیچ یک از شما (نوع بشر) باقی نماند جز آنکه به دوزخ وارد شود؛ این حکم حتمی پروردگار توست.
- ترجمه الهی قمشهای٧٢ ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوا وَّنَذَرُ الظَّالِـمِينَ فِيهَا جِثِيًّا
سپس کسانی که تقوا پیشه کردهاند را نجات میدهیم و ستمکاران را در آن زانوزده وا میگذاریم
- ترجمه سلطانیسپس کسانی که تقوا پیشه کردهاند را نجات میدهیم و ستمکاران را در آن زانوزده وا میگذاریم
- ترجمه راستینپس از ورود همه در دوزخ، ما افرادی را که خداترس و باتقوا بودهاند نجات خواهیم داد و ستمکاران را فرو گذاریم تا در آن آتش به زانو درافتند.
- ترجمه الهی قمشهای٧٣ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَيُّ الْفَرِيقَيْنِ خَيْرٌ مَّقَامًا وَأَحْسَنُ نَدِيًّا
و وقتی که آیات ما به عنوان بیّنههایی [واضح یا موضح رسالت تو یا قدرت خداوند بر احیاء بعد از اماتت (میراندن) یا ولایت علی (ع)] برای آنها تلاوت میشود کسانی که [به خداوند یا به رسالت تو یا به ولایت علی (ع)] کفر ورزیدهاند [به خاطر آنها یا به جهت استهزاء خداوند یا دین تو یا علی (ع)] به کسانی که ایمان آوردهاند میگویند کدامیک از این فریقین (دو گروه) از لحاظ مقام (جایگاه) بهتر و به لحاظ مجمع (مجلس، مجتمع) نیکوتر هستند
- ترجمه سلطانیو وقتی که آیات ما به عنوان بیّنههایی برای آنها تلاوت میشود کسانی که کفر ورزیدهاند به کسانی که ایمان آوردهاند میگویند کدامیک از این فریقین (دو گروه) از لحاظ مقام (جایگاه) بهتر و به لحاظ مجمع نیکوتر هستند
- ترجمه راستینو هرگاه (در فضیلت مؤمن بر کافر) آیات واضحه ما بر مردم تلاوت شود کافران (غنی و متکبر) به مؤمنان (در مقام مفاخره) گویند: کدام یک از ما دو فرقه مقاماتمان بهتر و مجلس و انجمنمان نیکوتر خواهد بود؟
- ترجمه الهی قمشهای٧٤ وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هُمْ أَحْسَنُ أَثَاثًا وَرِئْيًا
و چه بسیار مردمانی را قبل از آنها هلاک کردیم که آنها متموّلتر (مالدارتر) و متجمّلتر بودند
- ترجمه سلطانیو چه بسیار مردمانی را قبل از آنها هلاک کردیم که آنها متموّلتر (مالدارتر) و متجمّلتر بودند
- ترجمه راستیندر صورتی که ما پیش از این کافران چه گروههای بسیاری را که از اینها داراتر و خوشتر بودند همه را هلاک گردانیدیم.
- ترجمه الهی قمشهای٧٥ قُلْ مَن كَانَ فِي الضَّلَالَةِ فَلْيَمْدُدْ لَهُ الرَّحْمَنُ مَدًّا حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا يُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَإِمَّا السَّاعَةَ فَسَيَعْلَمُونَ مَنْ هُوَ شَرٌّ مَّكَانًا وَأَضْعَفُ جُندًا
بگو کسی که در گمراهی باشد پس باید رحمان تا مدّتی به او تمدید (کش دادن، مهلت دادن، مساعدت کردن) نماید تا وقتی که آنچه را که وعده داده میشوند یا عذاب [به معنی قتل و اسارت و غارت و اجلاء وطن و بلایای وارده از خداوند از اسقام (بیماریها) و آلام (دردهای) بدنی و نفسانی] و یا ساعت [مرگ و عذاب آن] را ببینند پس خواهند دانست که چه کسی مکانش بدتر است و از جهت سپاه ضعیفتر است
- ترجمه سلطانیبگو کسی که در گمراهی باشد پس باید رحمان تا مدّتی به او تمدید (کش دادن، مهلت دادن، مساعدت کردن) نماید تا وقتی که آنچه را که وعده داده میشوند یا عذاب و یا ساعت را ببینند پس خواهند دانست که چه کسی مکانش بدتر است و از جهت سپاه ضعیفتر است
- ترجمه راستینبگو که هر کس که به راه کفر و ضلالت رفت خدای مهربان به او مهلت میدهد تا آن ساعت که وعده عذاب را به چشم خود ببینند که یا عذاب (قتل و اسیری) چشد یا ساعت قیامت وی را فرا رسد، پس کافران به زودی خواهند دانست که (از مؤمن و کافر) کدام یک روزگارش بدتر و سپاهش ضعیفتر است!
- ترجمه الهی قمشهای٧٦ وَيَزِيدُ اللَّهُ الَّذِينَ اهْتَدَوْا هُدًى وَالْبَاقِيَاتُ الصَّالِحَاتُ خَيْرٌ عِندَ رَبِّكَ ثَوَابًا وَخَيْرٌ مَّرَدًّا
و خداوند بر هدایت کسانی که هدایت شدهاند میافزاید و باقیات (ماندنیها) صالحات نزد پروردگارت از جهت ثواب (پاداش) بهتر است [از آنچه که به آن از اثاث و تجمّل بهرهمند شدند] و [محل] بازگشتن بهتری است [از آنچه که آن را از اموال و اولاد توهّم میکردند]
- ترجمه سلطانیو خداوند بر هدایت کسانی که هدایت شدهاند میافزاید و باقیات (ماندنیها) صالحات نزد پروردگارت از جهت ثواب (پاداش) بهتر است و (محل) بازگشتن بهتری است
- ترجمه راستینو خدا هدایت یافتگان را بر هدایت میافزاید و اعمال صالحی که (اجرش نعمت) ابدی است نزد پروردگار تو بهتر (از مال و جاه فانی دنیا) است هم از جهت ثواب الهی و هم از جهت حسن عاقبت اخروی.
- ترجمه الهی قمشهای٧٧ أَفَرَأَيْتَ الَّذِي كَفَرَ بِآيَاتِنَا وَقَالَ لَأُوتَيَنَّ مَالًا وَوَلَدًا
آیا پس دیدی کسی را که به آیات ما [و اعظم (بزرگترین) آنها علی (ع)] کفر ورزید و گفت: حتماً [در آخرت] به من مال و فرزند داده میشود
- ترجمه سلطانیآیا پس دیدی کسی را که به آیات ما کفر ورزید و گفت: حتماً به من مال و فرزند داده میشود
- ترجمه راستین(ای رسول) دیدی حال آن کس را که به آیات ما کافر شد (مانند عاص بن وائل کافر) و (به خبّاب بن ارت مؤمن به استهزاء و مسخره) گفت: من البته مال و فرزند بسیار (در بهشت هم) خواهم داشت (و آنجا طلب تو را میدهم)؟!
- ترجمه الهی قمشهای٧٨ أَطَّلَعَ الْغَيْبَ أَمِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا
آیا از غیب اطّلاع پیدا کرده [که در آخرت دارای مال و ولد است] یا نزد رحمان عهدی گرفته؟
- ترجمه سلطانیآیا از غیب اطّلاع پیدا کرده یا نزد رحمان عهدی گرفته؟
- ترجمه راستینآیا بر عالم غیب آگاهی یافته یا از خدای رحمن (بر خود) عهدی گرفته است (که در عالم آخرت هم دارای نعمت و ثروت باشد).
- ترجمه الهی قمشهای٧٩ كَلَّا سَنَكْتُبُ مَا يَقُـولُ وَنَمُدُّ لَهُ مِنَ الْعَذَابِ مَدًّا
چنین نیست، آنچه که میگوید را خواهیم نوشت [تا به او برای آن جزاء دهیم زیرا آن افتراء و استهزاء است] و [عوض آنچه از مال و ولد که او تصوّر کرده بود] برای او به مدّت زیادی عذاب را طولانی میکنیم
- ترجمه سلطانیچنین نیست، آنچه که میگوید را خواهیم نوشت و برای او به مدّت زیادی عذاب را طولانی میکنیم
- ترجمه راستینهرگز چنین نیست، ما البته آنچه گوید خواهیم نوشت و سخت بر عذابش خواهیم افزود.
- ترجمه الهی قمشهای٨٠ وَنَرِثُهُ مَا يَقُـولُ وَيَأْتِينَا فَرْدًا
و آنچه که میگوید را از او به ارث میبریم [یعنی مال و ولد را که ادّعاء میکند که از آن دو در آخرت به او داده میشود به اینکه او را هلاک میکنیم و آنچه را که از مال و ولد در دنیا داشته میگیریم] و [از آنچه که در دنیا دارد و آنچه که در دنیا داشته برای او نمیباشد و آنچه را که ادّعای آن را در آخرت داشته است برای او حاصل نمیشود و در روز قیامت] تنها نزد ما میآید
- ترجمه سلطانیو آنچه که میگوید را از او به ارث میبریم و تنها نزد ما میآید
- ترجمه راستینو آنچه (از مال و متاع و فرزند) که (به مفاخرت و غرور دایم) در گفتار داشت ما وارث آن شویم و او بیکس و تنها به جانب ما بازآید.
- ترجمه الهی قمشهای٨١ وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لِّيَكُونُوا لَهُمْ عِزًّا
و غیر الله خدایانی اتّخاذ کردهاند تا [خدایان] برای آنها [یعنی کسانی که کفر ورزیدهاند] به عنوان عزّت باشند
- ترجمه سلطانیو غیر الله خدایانی اتّخاذ کردهاند تا برای آنها به عنوان عزّت باشند
- ترجمه راستینو مشرکان، خدای یگانه را ترک گفته و خدایان باطل (مانند بتها و فراعنه) را برای عزت و احترام دنیوی برگرفتند.
- ترجمه الهی قمشهای٨٢ كَلَّا سَيَكْفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمْ وَيَكُونُونَ عَلَيْهِمْ ضِدًّا
چنین نیست آنها (خدایان یا کفّار) عبادت اینان (خدایان یا کفّار) را انکار خواهند کرد و بر (ضدّ) آنها (خدایان یا کفّار) میشوند
- ترجمه سلطانیچنین نیست آنها عبادت اینان را انکار خواهند کرد و بر ضدّ (مخالف) آنها میشوند
- ترجمه راستینچنین نیست، بلکه به زودی پرستش آن خدایان باطل را انکار کنند و به خصومت آنها برخیزند.
- ترجمه الهی قمشهای٨٣ أَلَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّيَاطِينَ عَلَى الْكَافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا
آیا [به رؤیت باطنی خود] ندیدی؟ که ما [نه غیر ما] شیاطین را بر کافران فرستادیم که آنها را با تحریک کردن تحریک کنند
- ترجمه سلطانیآیا ندیدی؟ که ما شیاطین را بر کافران فرستادیم که آنها را با تحریک کردن تحریک کنند
- ترجمه راستینآیا ندیدی که ما شیاطین را بر سر کافران فرستادیم تا سخت آنها را تحریک کنند (و به وهم و خیالات باطل دنیا آنان را به گناه اندازند و از سعادت ابد محرومشان سازند).
- ترجمه الهی قمشهای٨٤ فَلَا تَعْجَلْ عَلَيْهِمْ إِنَّمَا نَعُدُّ لَهُمْ عَدًّا
پس [وقتی میبینی که ما شیاطین را فرستادیم پس به عذاب] علیهم (بر زیان آنها) تعجیل نکن جز این نیست که ما قطعاً با شمردنی [با دقّت روزها و نَفَسها اعمال آنها را] برای آنها میشماریم
- ترجمه سلطانیپس (به عذاب) علیهم (بر زیان آنها) تعجیل نکن جز این نیست که ما قطعاً با شمردنی (به دقّت) برای آنها میشماریم
- ترجمه راستینپس تعجیل در کار آنها مکن که ما حساب (روز و ساعت عذاب) آنان را کاملا در نظر داریم.
- ترجمه الهی قمشهای٨٥ يَوْمَ نَحْشُرُ الْمُتَّقِينَ إِلَى الرَّحْمَنِ وَفْدًا
در آنروز که پرهیزگاران را به عنوان وارد شدگان به رحمان حشر میکنیم
- ترجمه سلطانیدر آنروز که پرهیزگاران را به عنوان وارد شدگان به رحمان حشر میکنیم
- ترجمه راستین(یاد آور) روزی که متقیان را به سوی خدای مهربان به اجتماع محشور گردانیم.
- ترجمه الهی قمشهای٨٧ لَّا يَمْلِكُونَ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَنِ اتَّخَذَ عِندَ الرَّحْمَنِ عَهْدًا
[مطلق بندگان یا مجرمان] شفاعتی را مالک نمیشوند مگر کسی که نزد رحمان عهدی گرفته است [مگر کسی که به ولایت امیر المؤمنین (ع) و ائمّه (ع) بعد از او به او اذن داده شده است]
- ترجمه سلطانیشفاعتی را مالک نمیشوند مگر کسی که نزد رحمان عهدی گرفته است
- ترجمه راستیندر آن روز هیچ کس مالک شفاعت نباشد مگر کسی که (به پرستش حق) از خدای مهربان عهدنامه (توحید کامل و شفاعت) دریافته است.
- ترجمه الهی قمشهای٩٠ تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِنْهُ وَتَنشَقُّ الْأَرْضُ وَتَخِرُّ الْجِبَالُ هَدًّا
نزدیک است که آسمانها از آن تکّه تکّه شوند و زمین بشکافد و کوهها به هدم (شکستن، آوار شدن) فرو ریزند
- ترجمه سلطانینزدیک است که آسمانها از آن تکّه تکّه شوند و زمین بشکافد و کوهها به آوار فرو ریزند
- ترجمه راستیننزدیک است از این گفته زشت و عقیده باطل آسمانها از هم فرو ریزد و زمین بشکافد و کوهها متلاشی گردد.
- ترجمه الهی قمشهای٩٢ وَمَا يَنبَغِي لِلرَّحْمَنِ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا
و (حال آنکه) برای رحمان شایسته نیست که فرزند بگیرد {برای اینکه او واحد احد است که نه ضدّ دارد و نه ندّ و نه ثانی و اگر فرزندی میداشت برای او ثانی میبود و اگر ثانی میداشت البتّه وحدتش منهدم میشد و به انهدام وحدتش وجوب او منهدم میشد پس منزّه است کسی که ذاتش اقتضای عدم ثانی برای او میکند}
- ترجمه سلطانیو (حال آنکه) برای رحمان شایسته نیست که فرزند بگیرد
- ترجمه راستیندر صورتی که هرگز خدای رحمن را (که منزه از مثل و مانند است) فرزند داشتن سزاوار نخواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٩٣ إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا
همانا هر کس در آسمانها و زمین جز آن نیست که [در روز قیامت] به عنوان بنده نزد رحمان میآید [یا در حال آمده است]
- ترجمه سلطانیهمانا هر کس در آسمانها و زمین جز آن نیست که به عنوان بنده نزد رحمان میآید
- ترجمه راستینبلکه هیچ موجودی در آسمانها و زمین نیست جز اینکه خدا را بنده فرمانبردار است.
- ترجمه الهی قمشهای٩٤ لَّقَدْ أَحْصَاهُمْ وَعَدَّهُمْ عَدًّا
همانا آنها را [از حیث ذوات آنها و اجزای آنها و آنچه که له آنها و آنچه که علیه آنها است] احصاء (حساب، شمارش) کرده و [از حیث اعداد رئوس آنها و افعال آنها و اقوال آنها و احوال آنها و اخلاقشان و جمیع حرکاتشان و لَمَحات (اشارههای پوشیده) آنها] آنها را با شمارشی [دقیق خارج از نحو شمارش کردن شما که موقوف بر زمان و تجسّس است] شمرده است
- ترجمه سلطانیهمانا آنها را احصاء (حساب، شمارش) کرده و با شمارشی (به دقّت) آنها را شمرده است
- ترجمه راستینمحقّقا او به شماره همه موجودات کاملا آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٩٥ وَكُلُّهُمْ آتِيهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَرْدًا
و همهٔ آنها در روز قیامت فرداً (منفرداً، به تنهایی) [از آنچه که میپندارد که آن برای او است از کسانی که در دین و دنیا بر او اعتماد دارند و از جمیع اموال و قوا و اعضاء و از جمیع نسب و اضافات و از اخلّاء و احباب] نزد او میآیند
- ترجمه سلطانیو همهٔ آنها در روز قیامت فرداً نزد او میآیند
- ترجمه راستینو تمام آنها روز قیامت منفرد و تنها به پیشگاه حضرتش حضور مییابند.
- ترجمه الهی قمشهای٩٦ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا
همانا کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند پس رحمان برای آنها دوستی قرار خواهد داد {حُبّ حقیقی همان ملکوت امام است که بر صدر سالک ظاهر میشود و به آن فکر و حضور و سکینه گفته میشود}
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند پس رحمان برای آنها دوستی قرار خواهد داد
- ترجمه راستینهمانا آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند خدای رحمان آنها را (در نظر خلق و حق) محبوب میگرداند.
- ترجمه الهی قمشهای٩٧ فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لِتُبَشِّرَ بِهِ الْمُتَّقِينَ وَتُنذِرَ بِهِ قَوْمًا لُّدًّا
پس جز این نیست که آن را بر [یا در] زبان تو آسان کردیم تا با آن به متّقین (کسانی که از طُرُق منحرفهٔ نفسانیّه به ولایت پرهیز کردهاند) بشارت دهی و با آن، قوم ستیزهجو [که به سوی حقّ نمیگروند] را انذار کنی
- ترجمه سلطانیپس جز این نیست که آن را بر زبان تو آسان کردیم تا با آن به متّقین بشارت دهی و با آن، قوم ستیزهجو را انذار کنی
- ترجمه راستینما حقایق این قرآن را بیتردید به زبان تو سهل و آسان کردیم تا به آن اهل تقوا را بشارت دهی و معاندان لجوج را بترسانی.
- ترجمه الهی قمشهای٩٨ وَكَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْنٍ هَلْ تُحِسُّ مِنْهُم مِّنْ أَحَدٍ أَوْ تَسْمَعُ لَهُمْ رِكْزًا
و چه بسیار مردمانی را که قبل از آنان هلاک کردیم آیا از آنها احدی را حسّ میکنی (مییابی)؟ یا از آنها زمزمهای میشنوی؟ [یعنی آنها را عیناً نمیبینی و از آنها صدایی نمیشنوی].
- ترجمه سلطانیو چه بسیار مردمانی را که قبل از آنان هلاک کردیم آیا از آنها احدی را حسّ میکنی (مییابی)؟ یا از آنها زمزمهای میشنوی؟
- ترجمه راستینو چه بسیار اقوامی از اهل عناد را که پیش از این معاندین هلاک ساختیم!آیا چشم تو به احدی از آنها دیگر خواهد افتاد؟یا کمترین صدایی از آنان خواهی شنید؟
- ترجمه الهی قمشهای