حزب شمارهٔ ۶۵
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُّعْرِضُونَ
برای مردم حساب آنها نزدیک شد [و وقت حساب همان وقت قیامت است] و (در حالی که) آنان در غفلت [از حساب و از آماده شدن برای آن] هستند و اعراض کنندهاند
- ترجمه سلطانیبرای مردم حساب آنها نزدیک شد و (در حالی که) آنان در غفلت هستند و اعراض کنندهاند
- ترجمه راستینروز حساب مردم بسیار نزدیک شده و مردم سخت غافلند و اعراض میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٢ مَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ مِّن رَّبِّهِم مُّحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ
ذکری (پندی) تازه [برای حساب] از پروردگارشان نزد آنان نیامد مگر آنکه آن را [با گوشهای باطنی و ظاهری خود] شنیدند و [حال آنکه با آن] لعب (بازی) میکنند [به اینکه آن را مانند اسمار (افسانهها) قرار میدهند که حقیقت ندارند، یا غیر آن برای عدم اعتداد (اعتناء) به آن] {لعب آن فعلی است که غایت عقلانی نداشته باشد و غایت خیالی داشته باشد، و لهو آنچه است که غایت عقلانی و نه غایت خیالی نداشته باشد و اگرچه در نفس امر، خالی از غایت غیر مستشعر به آن نباشد}
- ترجمه سلطانیذکری (پندی) تازه از پروردگارشان نزد آنان نیامد مگر آنکه آن را شنیدند و (حال آنکه) (با آن) بازی میکنند
- ترجمه راستیناین مردم غافل را هیچ پند و موعظه تازهای از جانب پروردگارشان نیاید جز آنکه آن پند را شنیده و باز به بازی دنیا و لهو و لعب عمر میگذرانند.
- ترجمه الهی قمشهای٣ لَاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنتُمْ تُبْصِرُونَ
برای لهو (سرگرمی، مشغول بودن) قلوب آنان [به غیر آن]، و کسانی که ظلم کردهاند پنهانی پچپچ کردند که آیا پس این جز بشری مثل شما است؟ [پس به عنوان رسول نمیباشد و از آنچه که آن خارج از مجرای طبیعی از او صادر میشود جز سحر نیست] آیا به سوی سِحر میروید؟ [و آن را قبول میکنید و بر آن اقبال مینمایید] و (حال آنکه) شما میبینید [که بشر رسالتش جایز نیست و اینکه آنچه که آن را بیاورد سحر است یا شما بصیرها حکماء هستید که شایسته نیست که به دعوی که برهان بطلانش با آن است فریفته شوید]
- ترجمه سلطانیبرای سرگرمی قلوب آنان، و کسانی که ظلم کردهاند پنهانی پچپچ کردند که آیا پس این جز بشری مثل شما است؟ آیا به سوی سِحر میروید؟ و (حال آنکه) شما میبینید
- ترجمه راستیندلهاشان به لهو و بازیچه دنیا متوجه است؛ و مردم ستمکار پنهان و آهسته با یکدیگر میگویند: آیا این شخص جز آن است که بشری مانند شماست؟چرا شما که مردمی بصیر و دانا هستید سحر او را میپذیرید؟
- ترجمه الهی قمشهای٤ قَالَ رَبِّي يَعْلَمُ الْقَـوْلَ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
[به آنها] گفت [چه سخن را سرّ (پنهان) کنید یا آن را اجهار (آشکار) نمایید پس همانا آن بر خداوند مخفی نمیشود برای اینکه] پروردگار من گفتار را در آسمان و زمین میداند و او شنوا و دانا است [و اقوال آنان را میشنود، چه آنها را پنهان کنند چه آشکار کنند و احوال آنها و ضمایر آنان را میداند چه آنها را مخفی کنند یا مخفی نکنند]
- ترجمه سلطانیگفت پروردگار من گفتار را در آسمان و زمین میداند و او شنوا و دانا است
- ترجمه راستینپیامبر گفت: خدای من هر حرفی که خلق در آسمان و زمین گویند همه را میداند، که او خدای شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٥ بَلْ قَالُوا أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ بَلِ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ شَاعِرٌ فَلْيَأْتِنَا بِآيَةٍ كَمَا أُرْسِلَ الْأَوَّلُونَ
بلکه گفتند [آن کلام که او آورده سحر است و] خوابهایی آشفتهٔ پراکنده است بلکه آن را افتراء زده [و از نزد خودش ساخته و آن را به الله تعالی نسبت داده] است بلکه او شاعر (فریب دهنده) است [که آنچه را که حقیقت ندارد با تمویه (خلاف نمایاندن) آن به صورت حقّ ظاهر میکند] پس باید نشانهای نزد ما بیاورد همانطور که پیشینیان [با آیات ظاهره مثل عصا و ید بیضاء و ناقه و احیاء مردگان و ابراء (شفاء دادن) اکمه (کور مادرزاد) و ابرص (پیس، جذامی)] فرستاده شدند
- ترجمه سلطانیبلکه گفتند خوابهایی آشفتهٔ پراکنده است بلکه آنها را افتراء زده بلکه او شاعر (فریب دهنده) است پس باید نشانهای نزد ما بیاورد همانطور که پیشینیان فرستاده شدند
- ترجمه راستینبلکه این مردم (غافل نادان) گفتند که سخنان قرآن خواب و خیالی بیاساس است، بلکه این کلمات را خود فرابافته بلکه شاعر بزرگی است وگرنه باید مانند پیغمبران گذشته آیت و معجزهای برای ما بیاورد.
- ترجمه الهی قمشهای٦ مَا آمَنَتْ قَبْلَهُم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَفَهُمْ يُؤْمِنُونَ
قبل از آنها [اهل] شهری را که آن را هلاک کردیم [با اقتراح (درخواستن) خود برای آیات] ایمان نیاوردند آیا پس [اگر محمّد (ص) آنچه را که اقتراح کردهاند برای آنها بیاورد] آنها ایمان میآورند؟!
- ترجمه سلطانیقبل از آنها (اهل) شهری را که آن را هلاک کردیم ایمان نیاوردند آیا پس آنها ایمان میآورند؟!
- ترجمه راستینپیش از اهل مکه هم ما اهل هر شهری که ایمان (به خدا و روز قیامت) نیاوردند همه را هلاک کردیم آیا اهل مکه ایمان خواهند آورد؟
- ترجمه الهی قمشهای٧ وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ إِلَّا رِجَالًا نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
و قبل از تو مگر مردانی که به آنها وحی میکردیم را نفرستادیم [همانطور که به تو وحى میکنیم] و اگر نمیدانید از اهل ذکر سؤال کنید
- ترجمه سلطانیو قبل از تو مگر مردانی که به آنها وحی میکردیم را نفرستادیم و اگر نمیدانید از اهل ذکر سؤال کنید
- ترجمه راستینو ما پیش از تو کسی را به رسالت نفرستادیم جز مردانی (پاک) را که به آنها (هم مانند تو) وحی میفرستادیم؛ شما اگر خود نمیدانید بروید و از اهل ذکر (و دانشمندان امت) سؤال کنید.
- ترجمه الهی قمشهای٨ وَمَا جَعَلْنَاهُمْ جَسَدًا لَّا يَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَمَا كَانُوا خَالِدِينَ
و آنها را پیکرههایی قرار ندادیم که طعام نخورند و جاودانه نبودند [بلکه همهٔ آنان معرضاً برای مرگ غیر ماندگار در دنیا بودند]
- ترجمه سلطانیو آنها را پیکرههایی قرار ندادیم که طعام نخورند و جاودانه نبودند
- ترجمه راستینو ما پیغمبران را (چون فرشته) بدون بدن دنیوی قرار ندادیم تا به غذا و طعام محتاج نباشند و در دنیا هم همیشه زنده نماندند.
- ترجمه الهی قمشهای٩ ثُمَّ صَدَقْنَاهُمُ الْوَعْدَ فَأَنجَيْنَاهُمْ وَمَن نَّشَاءُ وَأَهْلَكْنَا الْمُسْرِفِينَ
سپس [آن] وعده را بر ایشان راست (عملی) کردیم [و به آنان وعدۀ یاری دادیم] پس آنان و کسانی که خواستیم را نجات دادیم و مسرفان را هلاک کردیم {اسراف ضدّ قصد (اقتصاد، میانهروی) است، و قصد، استعمال اموال و اعضاء و قوا و مدارک است در آنچه که شایسته است به قدر آنچه که شایسته است، نه ناقص (کمتر) از آن و نه زائد بر آن}
- ترجمه سلطانیسپس (آن) وعده را بر ایشان راست (عملی) کردیم پس آنان و کسانی که خواستیم را نجات دادیم و مسرفان را هلاک کردیم
- ترجمه راستینآنگاه ما به وعدهای که به آنها دادیم وفا کردیم و آنان را با هر که خواستیم (از شر دشمنان) نجات دادیم و مسرفان ظالم را هلاک گردانیدیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ لَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
[ای قریش یا ای عرب] همانا ما کتابی به سوی شما نازل کردهایم که ذکر شما [یعنی صیت (آوازه) شما و شرف شما یا سبب ذکر شما بین خلق یا سبب تذکر دادن شما بر آخرت] در آن هست آیا [اعراض میکنید] پس تعقّل نمیکنید؟ [که ذکر شما در آن هست یا عاقل نمیگردید؟ و ظالم میگردید]
- ترجمه سلطانیهمانا ما کتابی به سوی شما نازل کردهایم که در آن ذکر شما هست آیا (اعراض میکنید) پس تعقّل نمیکنید؟
- ترجمه راستینهمانا ما به سوی شما امت کتابی که مایه شرافت و عزت شماست فرستادیم، آیا نباید در این کتاب بزرگ تعقل کرده و حقایق آن را فهم کنید؟
- ترجمه الهی قمشهای١١ وَكَمْ قَصَمْنَا مِن قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالِـمَةً وَأَنشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِينَ
و (حال آنکه) چه بسیار [اهل] شهرهایی را که ستمگر بودند در هم شکستیم و بعد از آنها قومی دیگر را ایجاد کردیم
- ترجمه سلطانیو (حال آنکه) چه بسیار (اهل) شهرهایی را که ستمگر بودند در هم شکستیم و بعد از آنها قومی دیگر را ایجاد کردیم
- ترجمه راستینو چه بسیار مردم ستمگری در شهر و دیارها بودند که ما آنها را درهم شکسته و هلاک ساختیم و قومی دیگر به جای آنها بیافریدیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ فَلَمَّا أَحَسُّوا بَأْسَنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَرْكُضُونَ
پس چون سخت گرفتن ما را احساس کردند آنوقت [ناگهان] آنها از آن میگریزند
- ترجمه سلطانیپس چون سخت گرفتن ما را احساس کردند آنوقت (ناگهان) آنها از آن میگریزند
- ترجمه راستینپس هنگامی که آن ستمکاران عذاب ما را به چشم مشاهده کردند از آن دیار رو به فرار نهادند.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ لَا تَرْكُضُوا وَارْجِعُوا إِلَى مَا أُتْرِفْتُمْ فِيهِ وَمَسَاكِنِكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْأَلُونَ
نگریزید و برگردید به آنجایی که در آن رفاه زیادی به شما داده شد و به مسکنهایتان چه بسا که شما سؤال شوید [یعنی سؤال کنندگان از شما از دنیای شما سؤال کنند همانطور که قبل از آن از شما سؤال میکردند، یا شاید شما دربارهٔ نعمتهایتان سؤال شوید که با آنها چه کردهاید؟ یا دربارهٔ نعمتهایتان سؤال میشوید که چرا آنها عذاب را از شما دفع نمیکنند؟ یا شاید انبیاء (ع) از شما دربارهٔ ایمان به خود سؤال کنند همانطور که قبل از آن از شما سؤال میکردند]
- ترجمه سلطانینگریزید و برگردید به آنجایی که در آن رفاه زیادی به شما داده شد و به مسکنهایتان چه بسا که شما سؤال شوید
- ترجمه راستین(در آن حال به آنها خطاب شد که) مگریزید و رو به کامرانیها و خانههای خود آرید (و به اصلاح فسادکاری خویش بپردازید) که روزی ممکن است از آن بازخواست شوید.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ فَمَا زَالَت تِّلْكَ دَعْوَاهُمْ حَتَّى جَعَلْنَاهُمْ حَصِيدًا خَامِدِينَ
و پیوسته این [دعوی که همان ندای ویل است] دعوی آنان بوده تا آنها را [مانند گیاه چیده شده] درو شده و خاموش قرار دادیم
- ترجمه سلطانیو پیوسته این دعوی آنان بوده تا آنها را (مانند گیاه چیده شده) درو شده و خاموش قرار دادیم
- ترجمه راستینو پیوسته همین گفتار (حسرت بار) بر زبانشان بود تا آنکه ما همه را طعمه شمشیر مرگ و خاموش هلاکت ساختیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ
و آسمان و زمین و آنچه که بین آن دو است را برای [اینکه] بازی [کنیم، غیر ناظر به غایت عقلانی و حکمتها و دقایق متقنه] خلق نکردیم
- ترجمه سلطانیو آسمان و زمین و آنچه که بین آن دو است را برای (اینکه) بازی (کنیم) خلق نکردیم
- ترجمه راستینو ما آسمان و زمین و آنچه را که بین زمین و آسمان است به بازیچه نیافریدیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ لَوْ أَرَدْنَا أَن نَّتَّخِذَ لَهْوًا لَّاتَّخَذْنَاهُ مِن لَّدُنَّا إِن كُنَّا فَاعِلِينَ
اگر میخواستیم که به عنوان لهو اتّخاذ کنیم حتماً آن را از نزد خود [به طریقی بهتر از این] اتّخاذ میکردیم اگر انجام دهنده بودیم
- ترجمه سلطانیاگر میخواستیم که به عنوان لهو اتّخاذ کنیم حتماً آن را از نزد خود اتّخاذ میکردیم اگر انجام دهنده بودیم
- ترجمه راستیناگر میخواستیم جهان را به بازی گرفته و کاری بیهوده انجام دهیم میکردیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ وَلَكُمُ الْوَيْلُ مِمَّا تَصِفُونَ
بلکه حقّ [یعنی حقّ مخلوقٌ به، مشیّت مسمّی به ولایت مطلقه] را بر باطل میافکنیم که آن را در هم شکند پس آنوقت [ناگهان] او هلاک شده (مضمحل) است و وای بر شما از آنچه که [خداوند را به آن] وصف میکنید [یا از وصف شما خدا را به لعب (بازی) در فعالش بدون ترتّب غایاتی محکم بر آنها، و به صاحبه (زن) و ولد (فرزند)]
- ترجمه سلطانیبلکه حقّ را بر باطل میافکنیم که آن را در هم شکند پس آنوقت (ناگهان) او هلاک شده (مضمحل) است و وای بر شما از آنچه که وصف میکنید
- ترجمه راستینبلکه ما همیشه حق را بر باطل غالب و فیروز میگردانیم تا باطل را محو و نابود سازد و باطل بیدرنگ نابود میشود، و وای بر شما که خدا را به وصف کار باطل و بازیچه متّصف میگردانید.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ وَلَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَنْ عِندَهُ لَا يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِهِ وَلَا يَسْتَحْسِرُونَ
و (حال آنکه) کسانی که در آسمانها و زمین هستند برای او هستند [یعنی آنکه او تعالی خالق آنها و مالک آنها و غایت آنها است پس چگونه شرکای او یا صاحبات (زنان) او یا فرزندان او میباشند!] و کسانی که نزد او هستند [یعنی ملائکۀ مقرّبین که مقام عِندیّت (نزد او بودن) نسبت به او تعالی دارند] از عبادت او استکبار نمیورزند و درمانده (خسته) نمیشوند
- ترجمه سلطانیو (حال آنکه) کسانی که در آسمانها و زمین هستند برای او هستند و کسانی که نزد او هستند از عبادت او استکبار نمیورزند و درمانده (خسته) نمیشوند
- ترجمه راستینو هر چه در آسمانها و زمین است همه ملک خداست، و فرشتگان و ارواح قدسی که در پیشگاه حضرتش مقربند هیچگاه از بندگیش گردنکشی و سرپیچی نکنند و (از عبادتی که به شوق و رغبت میکنند) هرگز خسته و ملول نشوند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ يُسَبِّحُونَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لَا يَفْتُرُونَ
در شب و روز [دائماً با زبان حالشان و قالشان و با فطرت وجودیشان خداوند را] تسبیح (تنزیه) میکنند [در حالی که از تسبیح کردن] سست نمیشوند
- ترجمه سلطانیدر شب و روز تسبیح میکنند (در حالی که) سست نمیشوند
- ترجمه راستینهمه به شب و روز بیآنکه هیچ سستی کنند به تسبیح و ستایش او مشغولند.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ أَمِ اتَّخَذُوا آلِهَةً مِّنَ الْأَرْضِ هُمْ يُنشِرُونَ
آیا خدایانی از زمین اتّخاذ کردهاند که آنها را زنده میکنند؟
- ترجمه سلطانیآیا خدایانی از زمین اتّخاذ کردهاند که آنها را زنده میکنند؟
- ترجمه راستینمگر این مردم (مشرک نادان) خدایانی از همین زمین برگرفتهاند که جان آفرین باشند؟
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلَّا اللَّهُ لَفَسَدَتَا فَسُبْحَانَ اللَّهِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ
اگر خدایانی، جز الله در آن دو بود [یعنی در آسمان، همانطور که کسانی که به آلهت ملائکه و کواکب قائلند میگویند، و در زمین، همانطور که کسانی که به آلهت اصنام و گوساله و بعضی از مردم و ابلیس قائلند و همانطور که ثنویّه میگویند] حتماً آن دو تباه میشدند پس خداوند پروردگار عرش [که همان جملهٔ مخلوقات است] از آنچه که وصف میکنند منزّه است [یعنی وقتی که تعدّد مورث ابطال آسمانها و زمین است پس خداوند را با تنزیه کردن منزّه بدار]
- ترجمه سلطانیاگر خدایانی، جز الله در آن دو بود حتماً آن دو تباه میشدند پس خداوند پروردگار عرش از آنچه که وصف میکنند منزّه است
- ترجمه راستیناگر در آسمان و زمین غیر از خدای یکتا خدایانی وجود داشت همانا خلل و فساد در آسمان و زمین راه مییافت، پس (از نظم ثابت عالم) بدانید که پادشاه ملک وجود خدای یکتاست و از توصیف و اوهام مشرکان پاک و منزه است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَهُمْ يُسْأَلُونَ
از آنچه که انجام میدهد سؤال نمیشود و (حال آنکه) از آنها سؤال میشود
- ترجمه سلطانیاز آنچه که انجام میدهد سؤال نمیشود و (حال آنکه) از آنها سؤال میشود
- ترجمه راستینو او بر هر چه میکند بازخواست نشود ولی خلق از کردارشان بازخواست میشوند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ آلِهَةً قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ هَذَا ذِكْرُ مَن مَّعِيَ وَذِكْرُ مَن قَبْلِي بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ الْحَقَّ فَهُم مُّعْرِضُونَ
آیا در کنار او خدایانی را اتّخاذ کردهاند؟ بگو: برهان خود را بیاورید این [قرآن] ذکر (حکایت) کسانی است که با من [موجود] هستند و ذکر (حکایت) کسانی است که قبل از من بودهاند [و در احکام کسانی است که با من هستند و نه در احکام کسانی که قبل از من بودهاند که دلالت بر اذن او تعالی در اتّخاذ آنچه که آن را به عنوان خدا گرفتهاید نمیکند] بلکه بیشتر آنان حقّ [اوّل تعالی و صفاتش] را نمیشناسند [تا اذن او و ترخیص او را در خدا بودن چیزی بدانند پس به آنچه که تخیّل میکنند مانند مجنون بدون علم به حقّ بودن آن تفوّه (به زبان آوردن) میکنند] و [از اینرو] آنان [از حقّ] روگردان هستند
- ترجمه سلطانیآیا در کنار او خدایانی را اتّخاذ کردهاند؟ بگو: برهان خود را بیاورید این ذکر (حکایت) کسانی است که با من هستند و ذکر (حکایت) کسانی که قبل از من بودهاند بلکه بیشتر آنان حقّ را نمیشناسند و آنان روگردان هستند
- ترجمه راستینآیا خدا را رها کرده و خدایان باطل بیاثر را برگرفتند؟بگو: برهانتان چیست؟بیاورید. این ذکر (خدای یکتا و دعوت به توحید، سخن من و عالمان) امت من است و همه انبیاء و دانشمندان پیش از من، اما بیشتر این مشرکان به حق دانا نیستند که از آن اعراض میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُـولٍ إِلَّا نُوحِي إِلَيْهِ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاعْبُدُونِ
و (حال آنکه) رسولی را قبل از تو نفرستادیم مگر آنکه به او وحی کردیم که خدایی جز من نیست پس مرا بندگی کنید
- ترجمه سلطانیو (حال آنکه) رسولی را قبل از تو نفرستادیم مگر آنکه به او وحی کردیم که خدایی جز من نیست پس مرا بندگی کنید
- ترجمه راستینو ما هیچ رسولی را پیش از تو به رسالت نفرستادیم جز آنکه به او وحی کردیم که به جز من خدایی نیست، پس مرا به یکتایی پرستش کنید و بس.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ وَقَالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمَنُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَلْ عِبَادٌ مُّكْرَمُونَ
و گفتند: [خدایی برگرفتهایم، یا خداوند برای ما خدایانی قرار داده است و قائلین به اینکه ملائکه دختران خدا هستند و قائلین به اینکه عُزیر پسر خدا است و مسیح پسر خدا است گفتند:] که رحمان فرزندی گرفته است او [از صاحبه (زن) و ولد (فرزند)] منزّه است بلکه [ملائکه و مسیح و عُزیر] بندگانی گرامی [برای خداوند] هستند
- ترجمه سلطانیو گفتند که رحمان فرزندی گرفته است او منزّه است بلکه (ملائکه و مسیح و عُزیر) بندگانی گرامی هستند
- ترجمه راستینو مشرکان گفتند که خدای رحمان دارای فرزند است، (حاشا) خدا پاک و منزه از آن است، بلکه (کسانی را که مشرکان فرزند خدا پنداشتند از فرشتگان و مسیح و عزیر) همه بندگان گرامی و مقرب خدا هستند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ لَا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَـوْلِ وَهُم بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ
که از او در سخن پیشی نمیجویند و آنها به امر او عمل میکنند
- ترجمه سلطانیکه از او در سخن پیشی نمیجویند و آنها به امر او عمل میکنند
- ترجمه راستینکه هرگز پیش از امر خدا کاری نخواهند کرد و هر چه کنند به فرمان او کنند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلَا يَشْفَعُونَ إِلَّا لِمَنِ ارْتَضَى وَهُم مِّنْ خَشْيَتِهِ مُشْفِقُونَ
آنچه که بین دستانشان (پیش رویشان) و آنچه که پشت [سر] آنها است را میداند و جز برای کسی که [خداوند از طینت او] راضی باشد شفاعت نمیکنند و آنان از خشیّت او [نه از غیر خشیّت او] بیمناک هستند
- ترجمه سلطانیآنچه که بین دستانشان (پیش رویشان) و آنچه که پشت (سر) آنها است را میداند و جز برای کسی که (خداوند از طینت او) راضی باشد شفاعت نمیکنند و آنان از خشیّت او بیمناک هستند
- ترجمه راستینهر چه آنان از ازل کرده و تا ابد میکنند همه را خدا میداند و هرگز از احدی جز آن کسی که خدا از او راضی است شفاعت نکنند و آنها دائم از خوف (قهر) خدا هراسانند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ وَمَن يَقُلْ مِنْهُمْ إِنِّي إِلَهٌ مِّن دُونِهِ فَذَلِكَ نَجْزِيهِ جَهَنَّمَ كَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِـمِينَ
و کسی از آنها [از خلق یا از عِبادُ المُکرَمین] که بگوید که من هم در کنار او خدا [یعنی مربّی در طاعت] هستم پس به آن جهنّم را به او جزاء میدهیم اینچنین ظالمان [به آل محمّد (ص)] را [به سبب غصب حقّ آنان، یا ظالمین را به سبب منع حقّ از مستحقّ و اعطای آن به غیر او] مجازات میکنیم [زیرا آن جز از انانیّت که آن نحوی از آله بودن در مقابل خدای تعالی و مغایرت با او تعالی است نمیباشد]
- ترجمه سلطانیو کسی از آنها که بگوید که من هم در کنار او خدا (مربّی در طاعت) هستم پس به آن جهنّم را به او جزاء میدهیم اینچنین ظالمان (به آل محمّد (ص)) را مجازات میکنیم
- ترجمه راستینو هر کس از آنها بگوید که من خدای عالمم دون خدای به حق، ما او را به آتش دوزخ کیفر خواهیم کرد، که سرکشان و ستمکاران را البته چنین مجازات میکنیم.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ
آیا کسانی که کفر ورزیدهاند [نظر نکردند و] ندیدند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند سپس آن دو را جدا کردیم و هر چیز زندهای را از آب قرار دادیم آیا [از این آیات که همان آیات علم او و حکمت او و قدرت او و تصرّف او تعالی در جلیل و حقیر است اعراض میکنند؟!] پس ایمان نمیآورند [و به او اذعان نمیکنند]
- ترجمه سلطانیآیا کسانی که کفر ورزیدهاند ندیدند که آسمانها و زمین به هم پیوسته بودند سپس آن دو را جدا کردیم و هر چیز زندهای را از آب قرار دادیم آیا پس ایمان نمیآورند
- ترجمه راستینآیا کافران ندیدند که آسمانها و زمین بسته بود ما آنها را بشکافتیم و از آب هر چیز زندهای را آفریدیم؟پس چرا باز (مردم طبیعت و مادهپرست) به خدا ایمان نمیآورند؟
- ترجمه الهی قمشهای٣١ وَجَعَلْنَا فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِهِمْ وَجَعَلْنَا فِيهَا فِجَاجًا سُبُلًا لَّعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ
و [بعد از جدا کردن آن دو] کوهها را در زمین قرار دادیم که مبادا [زمین] آنها (مردم) را تکان بدهد و در آن درّههای وسیع را به عنوان راه قرار دادیم تا آنها راهی [به معایششان و مصالحشان و منافعشان و دفع مضارّ خود و به سوی شهرهای صوریشان و مواطن حقیقی خود] بیابند
- ترجمه سلطانیو کوهها را در زمین قرار دادیم که مبادا (زمین) آنها (مردم) را تکان بدهد و در آن درّههای وسیع را به عنوان راه قرار دادیم تا آنها راهی بیابند
- ترجمه راستینو در روی زمین کوههای استوار قرار دادیم تا خلق را از اضطراب زمین حفظ کند، و نیز راهها در کوه و جادههای پهناور در زمین برای هدایت و راهیابی مردم مقرر فرمودیم.
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَّحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ
و آسمان را سقفی محفوظ [از اندراس (کهنه شدن) و فناء تا آن وقت معلوم، یا از وقوع بر زمین، یا از استراق سمع] قرار دادیم و (حال آنکه) آنها از آیات آن اعراض کنندهاند
- ترجمه سلطانیو آسمان را سقفی محفوظ قرار دادیم و (حال آنکه) آنها از آیات آن اعراض کنندهاند
- ترجمه راستینو آسمان را سقفی محفوظ و طاقی محکم آفریدیم، و این کافران از مشاهده آیات آن اعراض میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ
و او کسی است که شب و روز را خلق کرد [که آن دو برای آنان مشهود هستند] و آفتاب و ماه را که [آن دو از اعظم آیات آن هستند و متکوّنی تکوّن نمییابد مگر به سبب تأثیر آن دو] هر کدام [از خورشید و ماه] در سپهری (مداری) شناوری مینمایند
- ترجمه سلطانیو او کسی است که شب و روز را خلق کرد و آفتاب و ماه را که هر کدام در سپهری (مداری) شناوری مینمایند
- ترجمه راستینو اوست خدایی که شب و روز و خورشید و ماه را بیافرید که هر یک در مدار معینی سیر میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِّن قَبْلِكَ الْخُلْدَ أَفَإِن مِّتَّ فَهُمُ الْخَالِدُونَ
و برای بشری قبل از تو جاودانگی قرار ندادیم آیا [منتظر مرگ تو هستند نه مرگ خودشان؟!] پس اگر تو بمیری پس آنها جاودانه هستند؟
- ترجمه سلطانیو برای بشری قبل از تو جاودانگی قرار ندادیم آیا پس اگر تو بمیری پس آنها جاودانه هستند؟
- ترجمه راستینو ما به هیچ کس پیش از تو عمر ابد ندادیم (تا به تو دهیم) آیا اگر تو بمیری آنان ابدا به دنیا زنده مانند؟!
- ترجمه الهی قمشهای٣٥ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَنَبْلُوكُم بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ
هر نفسی چشندهٔ مرگ است و شما را با امتحان کردن به بد و خوب میآزمائیم و به ما بازگردانده میشوید
- ترجمه سلطانیهر نفسی چشندهٔ مرگ است و شما را با امتحان کردن به بد و خوب میآزمائیم و به ما بازگردانده میشوید
- ترجمه راستینهر نفسی مرگ را میچشد، و ما شما را به بد و نیک و خیرات و شرور عالم مبتلا کنیم تا شما را بیازماییم و (هنگام مرگ) به سوی ما بازگردانده میشوید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ وَإِذَا رَآكَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِن يَتَّخِذُونَكَ إِلَّا هُزُوًا أَهَذَا الَّذِي يَذْكُرُ آلِهَتَكُمْ وَهُم بِذِكْرِ الرَّحْمَنِ هُمْ كَافِرُونَ
و وقتی که کسانی که [به خداوند یا به تو یا به علی (ع)] کفر ورزیدهاند تو را میبینند تو را جز به سُخره کردن نمیگیرند که آیا این همان کسی است که از خدایان شما [به بدی] یاد میکند؟ و (حال آنکه) آنان خود به ذکر رحمان کافر هستند
- ترجمه سلطانیو وقتی که کسانی که کفر ورزیدهاند تو را میبینند تو را جز به سُخره کردن نمیگیرند که آیا این همان کسی است که از خدایان شما (به بدی) یاد میکند؟ و (حال آنکه) آنان خود به ذکر رحمان کافر هستند
- ترجمه راستینو کافران هنگام ملاقات تو، تو را جز به استهزاء نگرفته (و گویند) آیا این شخص است که بتان را که خدایان شما هستند (به اهانت و بدی) یاد میکند؟و (ای رسول ما بدان که) محققا آنها به ذکر خدای مهربان (و کتاب و آیات او) کافر هستند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٧ خُلِقَ الْإِنسَانُ مِنْ عَجَلٍ سَأُرِيكُمْ آيَاتِي فَلَا تَسْتَعْجِلُونِ
[سرشت] انسان از عجله (شتاب) خلق شده، بزودی آیات خود [در مؤاخذهٔ استهزاء کنندگان] را به شما نشان خواهم داد پس درخواست عجله نکنید
- ترجمه سلطانی(سرشت) انسان از عجله (شتاب) خلق شده، بزودی آیات خود را به شما نشان خواهم داد پس درخواست عجله نکنید
- ترجمه راستینآدمی در خلقت و طبیعت بسیار شتابکار است، (ای مردم) ما آیات (قدرت و حکمت بالغه) خود را به زودی به شما مینمایانیم (و شما را عذاب میکنیم) پس تعجیل مدارید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٨ وَيَقُـولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
و میگویند: اگر راستگو میباشید این وعده [قیامت یا عذاب که وعده میدهید] کی است!؟
- ترجمه سلطانیو میگویند: اگر راستگو میباشید این وعده کی است!؟
- ترجمه راستینو کافران میگویند: این وعده قیامت اگر راست میگویید کی خواهد بود؟
- ترجمه الهی قمشهای٣٩ لَوْ يَعْلَمُ الَّذِينَ كَفَرُوا حِينَ لَا يَكُفُّونَ عَن وُجُوهِهِمُ النَّارَ وَلَا عَن ظُهُورِهِمْ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ
اگر کسانی که کفر ورزیدهاند وقت [احاطهٔ] آتش [به خود] را میدانستند که نمیتوانند [آن را] از روی خود و از پشت خود باز دارند و یاری هم نخواهند شد [یعنی قدرت دفع عذاب از خودشان را ندارند و معین (کمک کنندهٔ) دیگری هم به آنها کمک نمیکند]
- ترجمه سلطانیاگر کسانی که کفر ورزیدهاند وقت (احاطهٔ) آتش (به خود) را میدانستند که نمیتوانند (آن را) از روی خود و از پشت خود باز دارند و یاری هم نخواهند شد
- ترجمه راستیناگر کافران بدانند وقتی که آتش دوزخ هر طرف از پیش روی و پشت سر به آنها احاطه میکند که نه خود دفع آن توانند و نه از سوی کسی یاری شوند (آن وقت از قیامت آگاه میشوند و دیگر درخواست عذاب نکنند).
- ترجمه الهی قمشهای٤٠ بَلْ تَأْتِيهِم بَغْتَةً فَتَبْهَتُهُمْ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ رَدَّهَا وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ
بلکه ناگهانی به آنها میرسد و آنها را بُهت زده (حیران) میکند [به حیثی که شعور و تدبیر برای دفع آن برای آنان باقی نمیماند] که نه توانایی ردّ (بازگرداندن، دفع کردن) آن را [از خودشان] دارند و نه [برای تدبیر دفع آن یا برای توبه و معذرت، یا برای جبران مافات از خود با اعمال صالحه] به آنها مهلت داده میشود
- ترجمه سلطانیبلکه ناگهانی به آنها میرسد و آنها را بُهت زده میکند که نه توانایی ردّ (بازگرداندن) آن را دارند و نه به آنها مهلت داده میشود
- ترجمه راستینبلکه واقعه مرگ و قیامت ناگهانی فرا رسد و آنها را مبهوت و حیران کند که نه قدرت بر رد آن داشته و نه بر تأخیر آن مهلتی توانند یافت.
- ترجمه الهی قمشهای٤١ وَلَقَدِ اسْتُهْزِئَ بِرُسُلٍ مِّن قَبْلِكَ فَحَاقَ بِالَّذِينَ سَخِرُوا مِنْهُم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ
و همانا رسولانی قبل از تو نیز [مورد] استهزاء [واقع] شدند پس آنچه (قول و عملی) که آن را استهزاء میکردند کسانی از آنها که مسخره میکردند را فرا گرفت
- ترجمه سلطانیو همانا رسولانی قبل از تو نیز (مورد) استهزاء (واقع) شدند پس آنچه که آن را استهزاء میکردند کسانی از آنها را که مسخره میکردند فرا گرفت
- ترجمه راستینو همانا به رسولان پیش از تو نیز بسیار تمسخر و استهزاء شد تا آنکه کیفر آن استهزاء به آن استهزا کنندگان احاطه کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٤٢ قُلْ مَن يَكْلَؤُكُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ مِنَ الرَّحْمَنِ بَلْ هُمْ عَن ذِكْرِ رَبِّهِم مُّعْرِضُونَ
بگو چه کسی در شب و روز از شما در برابر رحمان [از عقوبت او یا از قِبَل او اگر برای شما بدی بخواهد] محافظت میکند (شما را حفظ میکند؟!) بلکه آنها از ذکر پروردگارشان [یعنی تذکّر پروردگار مطلقشان یا پروردگار مضافشان یا از آنچه که پروردگارشان به آنها از آیات آفاقی و انفسی و آیات عظمی که اعظم آنان علی (ع) است به آنان تذکّر میدهد، یا مراد از ذکر پروردگارشان ابتداء قرآن یا محمّد (ص) یا علی (ع) است] اعراض کنندهاند
- ترجمه سلطانیبگو چه کسی در شب و روز از شما در برابر رحمان محافظت میکند بلکه آنها از ذکر پروردگارشان اعراض کنندهاند
- ترجمه راستینبگو: کیست که شما را در شب و روز از (قهر) خدای مهربان محافظت میکند؟بلکه این مردم از یاد خدای خود اعراض میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٣ أَمْ لَهُمْ آلِهَةٌ تَمْنَعُهُم مِّن دُونِنَا لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَ أَنفُسِهِمْ وَلَا هُم مِّنَّا يُصْحَبُونَ
آیا خدایانی از غیر ما دارند که آنان را [از عذاب ما یا از حوادث زمان] مانع شود؟! [حال آنکه آنها] به خودشان هم نمیتوانند یاری برسانند [پس چگونه است به غیر خود!] و آنها از سوی ما هم محافظت (حفظ) نمیشوند
- ترجمه سلطانیآیا خدایانی از غیر ما دارند که آنها را مانع شود (حال آنکه) (آنها) به خودشان هم نمیتوانند یاری برسانند و آنها از سوی ما هم محافظت نمیشوند
- ترجمه راستینآیا برای این مشرکان غیر ما خدایانی هست که بتوانند عذاب ما را از اینان منع کنند در صورتی که نه آن خدایان قدرت بر دفاع از خود دارند و نه آنها از سوی ما همراهی و حمایت شوند؟
- ترجمه الهی قمشهای٤٤ بَلْ مَتَّعْنَا هَٰؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّىٰ طَالَ عَلَيْهِمُ الْعُمُرُ أَفَلَا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ
بلکه [خدایانی ندارند و] ما اینان را و پدرانشان را [به اموال و اولاد و اعمار (عمرها) و صحّت و امنیت] بهرهمند کردیم تا آنکه عمر آنان طولانی شد [پس به تمتیع (بهرهمند ساختن) ما مغرور شدند و از اهواء خود تبعیّت کردند] آیا پس نمیبینند که ما [به رسولان خود] به زمین میآئیم [در حالی که] از اطراف (سنگینی) آن میکاهیم آیا باز هم آنان [بر امر ما و حکم ما] غالب هستند
- ترجمه سلطانیبلکه ما اینان را و پدرانشان را بهرهمند کردیم تا آنکه عمر آنان طولانی شد آیا پس نمیبینند که ما (به رسولان خود) به زمین میآئیم (در حالی که) از اطراف (سنگینی) آن میکاهیم آیا باز هم آنان غالب هستند
- ترجمه راستینبلکه تنها ماییم که این مردم و پدران پیشینشان را متمتّع (به نعمتهای دنیا) کردیم تا آنکه عمر دراز کردند، آیا مردم نمیبینند که ماییم که اراده کنیم و زمین (و اهلش) را از هر طرف (به مرگ و فنا) میکاهیم، آیا این خلق (عاجز بر ما) غلبه توانند کرد؟
- ترجمه الهی قمشهای٤٥ قُلْ إِنَّمَا أُنذِرُكُم بِالْوَحْيِ وَلَا يَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعَاءَ إِذَا مَا يُنذَرُونَ
بگو: جز این نیست که به (سبب) وحی به شما هشدار میدهم و وقتی که هشدار داده میشوند کران دعاء (ندا) را نمیشنوند [و نفع نمیبرند]
- ترجمه سلطانیبگو: جز این نیست که به (سبب) وحی به شما هشدار میدهم و وقتی که هشدار داده میشوند کران دعاء (ندا) را نمیشنوند
- ترجمه راستینبگو که من شما را به وحی خدا (از عذابش) میترسانم ولی گوش کر هنگام وعظ و اندرز، سخن و دعوت حق را نمیشنود.
- ترجمه الهی قمشهای٤٦ وَلَئِن مَّسَّتْهُمْ نَفْحَةٌ مِّنْ عَذَابِ رَبِّكَ لَيَقُـولُنَّ يَاوَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِـمِينَ
و البتّه اگر نفحهای (قطعهای، اندکی) از عذاب پروردگارت آنها را مسّ (لمس) کند البتّه میگویند: ای وای بر ما که ما [در اتّخاذ آلهه به غیر از الله یا اولیائی به غیر از ولیّ امر] به یقین ظالم بودهایم
- ترجمه سلطانیو البتّه اگر نفحهای (قطعهای، اندکی) از عذاب پروردگارت آنها را مسّ (لمس) کند البتّه میگویند: ای وای بر ما که ما به یقین ظالم بودهایم
- ترجمه راستینو اگر از جانب خدای تو بر این کافران شمّهای از عذاب فرا رسد در آن حال (به حسرت و پشیمانی) خواهند گفت: ای وای بر ما که مردم ستمکاری بودیم.
- ترجمه الهی قمشهای٤٧ وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ فَلَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَإِن كَانَ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ أَتَيْنَا بِهَا وَكَفَى بِنَا حَاسِبِينَ
و [برای مردم یا برای حساب] در روز قیامت ترازوهای دادگری را مینهیم پس نفسی به چیزی [با نقص ثواب یا زیادت عقاب] ستم نمیشود و اگرچه [عمل] به [مقدار] سنگینی دانهٔ خردلی باشد آن را میآوریم و ما برای حساب کردن کافی هستیم
- ترجمه سلطانیو (برای مردم یا برای حساب) در روز قیامت ترازوهای دادگری را مینهیم پس نفسی به چیزی ستم نمیشود و اگرچه (عمل) به سنگینی دانهٔ خردلی باشد آن را میآوریم و ما برای حساب کردن کافی هستیم
- ترجمه راستینو ما ترازوهای عدل را به روز قیامت خواهیم نهاد و هیچ ستمی به هیچ نفسی نخواهد شد و اگر عملی به قدر دانه خردلی باشد در حساب آریم و تنها علم ما برای حسابگری کفایت خواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٤٨ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى وَهَارُونَ الْفُرْقَانَ وَضِيَاءً وَذِكْرًا لِّلْمُتَّقِينَ
و همانا به موسی و هارون فرقان و روشنایی و ذکر را دادیم برای پرهیزکارانی
- ترجمه سلطانیو همانا به موسی و هارون فرقان و روشنایی و ذکر را دادیم برای پرهیزکارانی
- ترجمه راستینو همانا ما به موسی و برادرش هارون کتاب تورات را عطا کردیم که جدا سازنده میان حق و باطل و روشنیبخش (دلها) و یادآور متقیان است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٩ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُم بِالْغَيْبِ وَهُم مِّنَ السَّاعَةِ مُشْفِقُونَ
که در غیب (پنهانی) از پروردگارشان خشیت دارند و (در حالی که) آنها از ساعت بیمناکند
- ترجمه سلطانیکه در غیب (پنهانی) از پروردگارشان خشیت دارند و (در حالی که) آنها از ساعت بیمناکند
- ترجمه راستینمتقیان همانهایی هستند که از خدای خود در نهان میترسند و از ساعت قیامت و روز جزا سخت هراسانند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٠ وَهَذَا ذِكْرٌ مُّبَارَكٌ أَنزَلْنَاهُ أَفَأَنتُمْ لَهُ مُنكِرُونَ
و این ذکری مبارک (پر از برکت و خیرات) است [و آن میزان اهل این زمان در دنیا است] که آن را نازل کردیم آیا پس شما آن را انکار کنندهاید؟
- ترجمه سلطانیو این ذکری مبارک است که آن را نازل کردیم آیا پس شما آن را انکار کنندهاید؟
- ترجمه راستینو این قرآن کتابی است با اندرز و تذکر و برکت بسیار که ما آن را فرستادیم، آیا شما آن را انکار خواهید کرد؟
- ترجمه الهی قمشهای