حزب شمارهٔ ۶۷
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ يَاأَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ إِنَّ زَلْزَلَةَ السَّاعَةِ شَيْءٌ عَظِيمٌ
ای مردم از [سخط (خشم)] پروردگارتان [و از عقوبت او با ترک مخالفت با اوامر او و نواهی او] بپرهیزید همانا زلزلهٔ ساعت [یعنی ساعت ظهور قائم عجّل الله فرجه هنگام احتضار به موت اختیاری یا اضطراری و ساعت قیامت صغری، یا ساعت قیامت کبری و ظهور ولایت کلّیّه] چیز بزرگی است [زیرا حال احتضار و زلزلۀ آن در عالم صغیر امری است که نفوس بشری و مدارک حیوانی آن را تحمّل نمیکنند برای اینکه آن برای خراب کردن نفوس بشری و مدارک حیوانی و مبانی دانیه (پست) است]
- ترجمه سلطانیای مردم از پروردگارتان بهراسید همانا زلزلهٔ ساعت چیز بزرگی است
- ترجمه راستینای مردمان، خدا ترس و پرهیزکار باشید که زلزله روز قیامت بر خلایق بسیار حادثه بزرگ و واقعه سختی خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٢ يَوْمَ تَرَوْنَهَا تَذْهَلُ كُلُّ مُرْضِعَةٍ عَمَّا أَرْضَعَتْ وَتَضَعُ كُلُّ ذَاتِ حَمْلٍ حَمْلَهَا وَتَرَى النَّاسَ سُكَارَى وَمَا هُم بِسُكَارَى وَلَكِنَّ عَذَابَ اللَّهِ شَدِيدٌ
روزی که آن را ببینید [برای غایت دهشت و وحشت] هر شیر دهندهای (مؤنّث) فراموش میکند از آنکه شیر بدهد و هر بارداری [یعنی آنچه که در آن چیز دیگری مکمون (پنهان) میباشد] بار خود را مینهد [برای اینکه آن روزی است که زمین سنگینیهایش و مکموناتش را خارج (بیرون) میکند] و مردم را [زایل العقول از غایت حیرت و وحشت] مست میبینی و (حال آنکه) آنان مست نیستند [تا به لذّت مستی و کیف آن ملتذّ باشند] و لکن عذاب خداوند شدید است [فلذا عقول آنان زایل میشود نه برای کیف مُسکر (مستی آور)]
- ترجمه سلطانیروزی که آن را ببینید هر شیر دهندهای (مؤنّث) فراموش میکند از آنکه شیر بدهد و هر بارداری بار خود را مینهد و مردم را مست میبینی و (حال آنکه) آنان مست نیستند و لکن عذاب خداوند شدید است
- ترجمه راستینآن روز که آن هنگامه بزرگ را مشاهده کنید خواهید دید که هر زن شیرده طفل خود را (از هول) فراموش کند و هر آبستن بار رحم را بیفکند، و مردم را (از وحشت آن روز) بیخود و مست بنگری در صورتی که مست نیستند و لیکن عذاب خدا سخت است.
- ترجمه الهی قمشهای٣ وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّبِعُ كُلَّ شَيْطَانٍ مَّرِيدٍ
و از مردم کسی هست که دربارهٔ خداوند [یعنی در ذات او و صفات او و احکام او و مظاهر او و خلفای او، و منجمله مجادله در احکام بندگان و نظر دادن دربارهٔ آنان به رأی و استحسان بدون اذنی از خداوند و اجازهای از خلفای او] بدون علمی مجادله میکند [زیرا علم به خداوند و صفات او و احکام او و خلفای او جز به شهود و وجدان حاصل نمیشود و آنان در آن یا با تقلید از صاحب شهود و وجدان قاصر هستند و آنان از او مستنکف (سر باز زننده) هستند] و از هر شیطان متمرّدی (نافرمانی) تبعیّت میکند [و با اتّباع از او برایش جز جهل و عتوّ (تکبّر نمودن و از حدّ خود از ادب تجاوز کردن) حاصل نمیشود، پس برای او علم و نه تقلید از اهل علم حاصل نمیشود]
- ترجمه سلطانیو از مردم کسی هست که دربارهٔ خداوند بدون علمی مجادله میکند و از هر شیطان متمرّدی (نافرمانی) تبعیّت میکند
- ترجمه راستینو از مردم کسی هست که از جهل و نادانی در کار خدا جدل کند و از پی هر شیطان گمراه کنندهای رود.
- ترجمه الهی قمشهای٤ كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَن تَـوَلَّاهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَيَهْدِيهِ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ
بر او مقرّر شده که کسی که او را دوست بگیرد پس همانا وی را گمراه کند و او را به سوی عذاب [آتش] شعلهور رهنمون سازد
- ترجمه سلطانیبر او مقرّر شده که کسی که او را دوست بگیرد پس همانا وی را گمراه کند و او را به سوی عذاب (آتش) شعلهور رهنمون سازد
- ترجمه راستین(در لوح تقدیر) بر آن شیطان چنین فرض و لازم شده که هر کس او را دوست و پیشوای خود سازد وی او را گمراه کند و به عذاب سوزان دوزخش رهبر شود.
- ترجمه الهی قمشهای٥ يَاأَيُّهَا النَّاسُ إِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِن مُّضْغَةٍ مُّخَلَّقَةٍ وَغَيْرِ مُخَلَّقَةٍ لِّنُبَيِّنَ لَكُمْ وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْلَا يَعْلَمَ مِن بَعْدِ عِلْمٍ شَيْئًا وَتَرَى الْأَرْضَ هَامِدَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ وَأَنبَتَتْ مِن كُلِّ زَوْجٍ بَهِيجٍ
[خطاب بر زنادقه یعنی کسانی که در باطن کافر میباشند و تظاهر به ایمان میکنند از منکران بعث فرمود:] ای مردم اگر دربارهٔ برانگیخته شدن در ریب (تردید، تزلزل در اعتقاد ثابت و اضطراب در آن) میباشید پس [بدانید که] همانا ما شما را از خاک آفریدهایم سپس از نطفهای، سپس از عَلَقهای (خون بسته شدهای) سپس از مُضغهای (گوشت نرمی) شکل گرفته (خلقت تامّه) و شکل ناگرفته (خلقت ناتمام) تا برای شما [کیفیّت بعث شما را از این بعث مشهود برای شما] بیان کنیم و [آب را] در رحمها میریزیم [برای مدّتی تا دلیلی بر بقای شما در برزخها و قبل از بعث باشد مثل بقای شما در رحمها] آنچه را که میخواهیم [یعنی مدّت مشیّت ما، یا هر که را که از نطفهها بخواهیم قرار میدهیم و هر که را که بخواهیم از ارحام زایل میکنیم] تا مدّتی معیّن [شش تا نه ماه] سپس شما را به صورت طفلی خارج میکنیم سپس [شما را نمو میدهیم و به شما بقاء میدهیم] تا به رشد خود برسید و از شما کسانی فوت میشوند و از شما کسی به عمر پستتر [یعنی وقت خرفت بودن و عدم فهمیدن دقایق مقصود و مصنوع] ردّ میشود تا اینکه چیزی بعد از علم [پیدا کردن] نداند و زمین را خشک (مرده، خالی از گیاه) میبینی و وقتی که آب را بر آن نازل میکنیم میجنبد و میروید و از هر زوجی (صنفی، گونهای) تر و تازهای (نیکویی خوشآیند) میرویاند
- ترجمه سلطانیای مردم اگر دربارهٔ برانگیخته شدن در ریب (تردید) میباشید پس (بدانید که) همانا ما شما را از خاک آفریدهایم سپس از نطفهای، سپس از علقهای (خون بسته شدهای) سپس از مضغهای (گوشت نرمی) شکل گرفته و شکل ناگرفته تا برای شما بیان کنیم و (آب را) در رحمها میریزیم آنچه را که میخواهیم تا مدّتی معیّن سپس شما را به صورت طفلی خارج میکنیم سپس تا به رشد خود برسید و از شما کسانی فوت میشوند و از شما کسی به عمر پستتر ردّ میشود تا اینکه چیزی بعد از علم (پیدا کردن) نداند و زمین را خشک (مرده) میبینی و وقتی که آب را بر آن نازل میکنیم میجنبد و میروید و از هر زوجی (صنفی، گونهای) تر و تازهای میرویاند
- ترجمه راستینای مردم، اگر شما در (روز قیامت و قدرت خدا بر) بعث مردگان شک و ریبی دارید (برای رفع شک خود بدین دلیل توجه کنید که) ما شما را نخست از خاک آفریدیم آن گاه از آب نطفه، آن گاه از خون بسته، آنگاه از پارهای گوشت با آفرینشی تمام و ناتمام، تا (در این انتقال و تحولات قدرت خود را) بر شما آشکار سازیم و (از نطفهها) آنچه را مشیّت ما تعلق گیرد در رحمها قرار میبخشیم تا به وقتی معین، آن گاه شما را به صورت طفلی (چون گوهر از صدف رحم) بیرون آریم تا (زیست کرده و) سپس به حد بلوغ و رشد خود برسید و برخی از شما (در این بین) بمیرد و برخی به سن پیری و دوران ضعف و ناتوانی رسد تا آنجا که پس از دانش و هوش خرف شود و هیچ فهم نکند، و (دلیل دیگر از ادله قدرت خدا بر معاد آن که) زمین را بنگری وقتی خشک و بیگیاه باشد آن گاه چون باران بر آن فرو باریم سبز و خرم شود و (تخمها در آن) نمو کند و از هر نوع گیاه زیبا برویاند.
- ترجمه الهی قمشهای٦ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّهُ يُحْيِي الْمَوْتَى وَأَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
آن به این [سبب] است که الله، او حقّ است [که عالم، مُبْدِء (آغاز کننده) قادر علیم حکیمی دارای عنایت و رأفت به خلق خود دارد، و اگر آن مُبدء نبود این تقلیبات که حکمای عقلاء از ادراک دقایق آن و ادراک نَضْد (چینش، بر هم نهادن) اسباب آن عاجز میشوند واقع نمیشد] و همانا اوست که مردگان را زنده میکند [و وقتی که زمین مرده و نه نطفۀ مرده را رها نمیکند و آن دو را زنده میکند پس چگونه انسان را که او اشرف کلّ است رها میکند و بعد از مرگش او را زنده نمیکند] و همانا او بر هر چیزی بسیار توانا است [پس البتّه که انسان را مرده رها نمیکند]
- ترجمه سلطانیآن به این (سبب) است که الله، او حقّ است و همانا اوست که مردگان را زنده میکند و همانا او بر هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه راستیناین (آثار قدرت) دلیل است که خدا حق است و هم او البته مردگان را زنده خواهد کرد و او محققا بر هر چیز تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای٧ وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لَّا رَيْبَ فِيهَا وَأَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَن فِي الْقُبُورِ
و همانا آن ساعت آمدنی است {به سبب اینکه عالم مادّه به رُمّت (پوسیدگی) خود ذاتاً متجدّده است و صفت از نقص به کمال است و این معنی در ترقّی بودن کون (هستی) و متجدّد از نقص به کمال است که لامحاله از حجابهایش که همان حدود مانعه از حضور نزد پروردگارش است خارج میشود و خارج شدهٔ از حدود، نزد پروردگار میایستد و ساعت جز قیام نزد پروردگار مضاف که او قائم آل محمّد (ص) است نیست}شکّی در آن نیست [یعنی بعد از ملاحظه ترقّیات نطف (نطفهها) و حبوب و عروق، شکّی دربارهٔ آن باقی نمیماند] و همانا الله [شیمهٔ (رسم) او این است که او لامحاله] کسانی که در قبرها هستند را زنده میکند
- ترجمه سلطانیو همانا آن ساعت آمدنی است، شکّی در آن نیست و همانا الله کسانی که در قبرها هستند را زنده میکند
- ترجمه راستینو محققا ساعت قیامت بیهیچ شک بیاید و خدا به یقین مردگان را از قبرها برانگیزد.
- ترجمه الهی قمشهای٨ وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُّنِيرٍ
و از مردم کسی که دربارهٔ خداوند بدون علمی و نه هدایتی و نه کتابی روشنگر جدل میکند
- ترجمه سلطانیو از مردم کسی که دربارهٔ خداوند بدون علمی و نه هدایتی و نه کتابی روشنگر جدل میکند
- ترجمه راستینو از مردم کس هست که از روی جهل و گمراهی و بیهیچ هدایت و کتاب و حجت روشن در کار خدا جدل میکند.
- ترجمه الهی قمشهای٩ ثَانِيَ عِطْفِهِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ لَهُ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَنُذِيقُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَذَابَ الْحَرِيقِ
[از روی تکبّر] تنهاش را بر میگرداند تا که از راه خدا گمراه کند، در دنیا برای او خواری (رسوایی) هست و در روز قیامت عذاب آتش را به او بچشانیم
- ترجمه سلطانی(از روی تکبّر) تنهاش را بر میگرداند تا که از راه خدا گمراه کند، در دنیا برای او خواری (رسوایی) هست و در روز قیامت عذاب آتش را به او بچشانیم
- ترجمه راستینبا تکبر و نخوت از حق اعراض کرده تا (خلق را) از راه خدا گمراه گرداند، چنین کسی را در دنیا ذلت و خواری نصیب باشد و در آخرت عذاب آتش سوزانش خواهیم چشانید.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ ذَلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ يَدَاكَ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَـلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ
[در حالی که به او میگوییم:] آن به (سبب) آنچه است که دستانت مقدّم کرده و همانا خداوند ستم کننده بر بندگان نیست
- ترجمه سلطانیآن به (سبب) آنچه است که دستانت مقدّم کرده و همانا خداوند ستم کننده بر بندگان نیست
- ترجمه راستیناین عذاب آتش به سزای همان اعمال زشتی است که با دست خود پیش فرستادی و این که خدا هرگز کمترین ستم در حق بندگان نخواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١١ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ
و کسی از مردم که خداوند را بر حرف (تردید، لفظ، حاشیه، کنار) عبادت میکند پس اگر خیری [بدنی] به او برسد به او اطمینان مییابد و اگر فتنهای [بدنی] به او برسد بر وجه خود بر میگردد، در دنیا و آخرت زیان کرده (مغبون شده) است آن [خسران (زیان) که همان حرمان (بی بهرگی) از مستلذّات انسانی در دنیا و آخرت و از مستلذّات حیوانی است] همان زیان آشکار است
- ترجمه سلطانیو کسی از مردم که خداوند را بر حرف (تردید، لفظ، حاشیه، کنار) عبادت میکند پس اگر خیری به او برسد به او اطمینان مییابد و اگر فتنهای به او برسد بر وجه خود بر میگردد، در دنیا و آخرت زیان کرده (مغبون شده) است آن همان زیان آشکار است
- ترجمه راستینو از مردم کس هست که خدا را به زبان و به ظاهر میپرستد (نه از باطن و حقیقت) از این رو هرگاه خیر و نعمتی به او رسد اطمینان خاطر پیدا کند و اگر آزمونی (از شر و فقر و آفتی) به او رسد (از دین خدا) رو بگرداند. چنین کس در دنیا و آخرت زیانکار است و این (نفاق و دورویی) زیانی است که بر همه کس آشکار است.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَضُرُّهُ وَمَا لَا يَنفَعُهُ ذَلِكَ هُوَ الضَّلَالُ الْبَعِيدُ
که غیر از [یعنی بدون اذن] خداوند، آنچه که به او ضرر نمیرساند و آنچه که به او نفع نمیرساند را میخواند [برای اینکه مدعوّ و معبودش در حقیقت هوای نفس او است و او میپندارد که در طرفی (سمتی، گوشهای) از دین، خدا را عبادت میکند]، آن همان گمراهی دور است
- ترجمه سلطانیکه غیر از خداوند، آنچه که به او ضرر نمیرساند و آنچه که به او نفع نمیرساند را میخواند، آن همان گمراهی دور است
- ترجمه راستین(این کافر نگونبخت) خدا را رها کرده و چیزی را میخواند (و میپرستد) که هیچ نفع و ضرری به حال او ندارد، و این حقا همان گمراهی دور (از هر سعادت) است.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ يَدْعُو لَـمَن ضَرُّهُ أَقْرَبُ مِن نَّفْعِهِ لَبِئْسَ الْمَوْلَى وَلَبِئْسَ الْعَشِيرُ
کسی را میخواند که البتّه ضررش از نفعش نزدیکتر است البتّه بد مولایی و بد همدمی است
- ترجمه سلطانیکسی را میخواند که البتّه ضررش از نفعش نزدیکتر است البتّه بد مولایی و بد همدمی است
- ترجمه راستینچیزی را که به ضرر نزدیکتر از نفع است میخواند (و میپرستد) ، وی بسیار بد یاوری یافته و بسیار بد دمساز و پشتیبانی اختیار کرده است.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ
همانا خداوند کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند را در جنّتهایی داخل میکند که نهرها از تحت آنها جاری میشود همانا خداوند آنچه را که اراده کند انجام میدهد
- ترجمه سلطانیهمانا خداوند کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند را در جنّتهایی داخل میکند که نهرها از تحت آنها جاری میشود همانا خداوند آنچه را که اراده کند انجام میدهد
- ترجمه راستینهمانا خدا آنان را که اهل ایمان و نیکوکارند داخل بهشتهایی کند که زیر درختانش نهرها جاری است، که خدا هر چه اراده کند خواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ مَن كَانَ يَظُنُّ أَن لَّن يَنصُرَهُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ فَلْيَمْدُدْ بِسَبَبٍ إِلَى السَّمَاءِ ثُمَّ لْيَقْطَعْ فَلْيَنظُرْ هَلْ يُذْهِبَنَّ كَيْدُهُ مَا يَغِيظُ
کسی که گمان میکرد که هرگز خداوند در دنیا و آخرت او را یاری نخواهد کرد [و آن آنها را خشمگین مینماید] پس باید سببی (ریسمانی) به آسمان [یعنی به جای بلند خانهاش] بیندازد (آویزان کند) سپس باید [با خفه کردن نَفَس خود را] قطع کند، پس باید نظر کند که آیا [این] کید او [در اختناق خودش] آنچه که [او را] به خشم میآورد را میبَرد؟
- ترجمه سلطانیکسی که گمان میکرد که هرگز خداوند در دنیا و آخرت او را یاری نخواهد کرد پس باید سببی (ریسمانی) به آسمان (جای بلند) بیندازد (آویزان کند) سپس باید (با خفه کردن نفس خود را) قطع کند، پس باید نظر کند که آیا (این) کید او (در اختناق خودش) آنچه که (او را) به خشم میآورد را میبَرد؟
- ترجمه راستینآن کس که پندارد خدا هرگز او را (یعنی رسولش را) در دنیا و آخرت یاری نخواهد کرد (و اینک نصرتهای الهی را در حق او میبیند) پس طنابی به سقف بندد و خود را از آن بیاویزد تا خفه شود، آن گاه بنگرد که آیا این حیله و کید او خشمش را از بین میبرد؟
- ترجمه الهی قمشهای١٦ وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَاهُ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَأَنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يُرِيدُ
و اینچنین آن را [یعنی قرآن را] با آیاتی روشن (واضح یا واضح کننده) [به تو] نازل کردیم و همانا خداوند کسی را که بخواهد هدایت میکند
- ترجمه سلطانیو اینچنین آن را با آیاتی روشن نازل کردیم و همانا خداوند کسی را که بخواهد هدایت میکند
- ترجمه راستینو ما همچنین (مانند سایر کتب آسمانی) این قرآن بزرگ را به صورت آیاتی روشن فرستادیم، و خدا (به این آیات) هر که را بخواهد هدایت میکند.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالصَّابِئِينَ وَالنَّصَارَى وَالْمَجُوسَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا إِنَّ اللَّهَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ
همانا کسانی که ایمان آوردهاند [یعنی با بیعت بر دست محمّد (ص) اسلام آوردهاند] و کسانی که یهودی شدند (بر یهودیت بودند) و ستارهپرستان (خارج شده از دین و آنان که ستارگان را عبادت میکردند) و مسیحیان و زرتشتیان و آنان که [اصنام را یا غیر آنها را با خدا] شریک کردند همانا خداوند در روز قیامت بین آنان جدا میکند (تمیز میدهد) [و اگرچه در دنیا متشابه غیر ممتاز بودند] همانا خداوند بر هر چیزی همواره شاهد است
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که ایمان آوردهاند و کسانی که یهودی شدند و ستارهپرستان و مسیحیان و زرتشتیان و آنان که شریک کردند همانا خداوند در روز قیامت بین آنان جدا میکند (تمیز میدهد) همانا خداوند بر هر چیزی همواره شاهد است
- ترجمه راستینالبته خدا بین اهل ایمان و یهود و صابئان و نصاری و گبران و آنان که به خدا شرک آوردند محققا روز قیامت جدایی افکند (و هر کس را به جایگاه استحقاقش برد) که خدا بر (احوال و پاداش) همه موجودات عالم (بصیر و) گواه است.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ وَالنُّجُومُ وَالْجِبَالُ وَالشَّجَرُ وَالدَّوَابُّ وَكَثِيرٌ مِّنَ النَّاسِ وَكَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذَابُ وَمَن يُهِنِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يَشَاءُ
آیا ندیدهای؟ که خداوند [چنین است که] کسانی که در آسمانها هستند و کسانی که در زمین هستند و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و روییدنیها و جنبندگان و بسیاری از مردم بر او سجده میکنند {یعنی به غایت خضوع، خضوع میکنند و خضوع در هر یک بحسب حال خود است، و غایت خضوع برای مختاران این است که از ارادهٔ خود و اختیارات خود و انانیّات خود خارج شوند، و تحت اختیار مسجود له و انانیّت او داخل شوند}، و بسیاری هستند که عذاب بر آنها حقّ (واجب) شده، و کسی را که خداوند خوار نماید پس گرامی دارندهای ندارد همانا خداوند آنچه که بخواهد میکند
- ترجمه سلطانیآیا ندیدهای؟ که خداوند (چنین است که) کسانی که در آسمانها هستند و کسانی که در زمین هستند و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و روییدنیها و جنبندگان و بسیاری از مردم بر او سجده میکنند و بسیاری هستند که عذاب بر آنها حقّ (واجب) شده، و کسی را که خداوند خوار نماید پس گرامی دارندهای ندارد همانا خداوند آنچه که بخواهد میکند
- ترجمه راستینآیا (ای هوشمند به چشم بصیرت) مشاهده نکردی که هر که در آسمانها و هر که در زمین است و خورشید و ماه و ستارگان و کوهها و درختان و جنبندگان و بسیاری از آدمیان همه (با کمال شوق) به سجده خدا (و اطاعت او) مشغولند و بسیاری از مردم هم (در اثر کفر و عصیان) مستوجب عذاب حق شدند؟و هر که را خدا خوار و ذلیل گرداند دیگر کسی او را عزیز و گرامی نتواند کرد که البته خدا هر چه مشیّت کاملهاش تعلق گیرد خواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِّن نَّارٍ يُصَبُّ مِن فَوْقِ رُءُوسِهِمُ الْحَمِيمُ
این دو، دو دشمن هم هستند که دربارهٔ پروردگارشان با هم دشمنی دارند (مجادله میکنند) پس کسانی که کفر ورزیدهاند [یعنی کسانی که دربارهٔ خداوند بدون علم مجادله میکنند] برای آنها جامههایی از آتش بریده شده که از بالای سرشان آب جوشان ریخته میشود
- ترجمه سلطانیاین دو، دو دشمن هم هستند که دربارهٔ پروردگارشان با هم دشمنی دارند پس کسانی که کفر ورزیدهاند برای آنها جامههایی از آتش بریده شده که از بالای سرشان آب جوشان ریخته میشود
- ترجمه راستیناین دو گروه (مؤمن و کافر) مخالف و دشمن یکدیگرند که در (دین) خدای خود باهم به جدال برخاستند، و کافران را لباسی از آتش دوزخ به قامت بریدهاند و بر سر آنان آب سوزان جهنم فرو ریزند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ يُصْهَرُ بِهِ مَا فِي بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ
که با آن آنچه که در شکمهایشان است و پوستها گداخته (بریان) میشوند [یعنی اثر آن از ظاهرشان به باطنشان میرسد و باطنشان و ظاهرشان بریان میشود]
- ترجمه سلطانیکه با آن آنچه که در شکمهایشان است و پوستها گداخته میشوند
- ترجمه راستینکه آنچه در درون آنهاست (از امعاء و احشاء همه) و پوست بدنشان به آن آب سوزان گداخته شود.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ كُلَّمَا أَرَادُوا أَن يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ
هرگاه که بخواهند از آن خارج شوند از روی غم [نه از روی شوق]، {زیرا آنها اگر شوق داشتند و ارادهٔ خروج از روی شوق به سوی مراتب عالی داشتند لامحاله خارج میشدند، زیرا قائدِ (افسار، ریسمان) شوق آنها را میکشاند و آنها را در جحیم وا نمیگذاشت} در آن [با این گرزها] بازگردانده میشوند و [به آنان گفته میشود که] عذاب آتش [سوزان] را بچشید
- ترجمه سلطانیهرگاه که بخواهند از آن خارج شوند از روی غم (اندوه) در آن بازگردانده میشوند و (به آنان گفته میشود که) عذاب آتش (سوزان) را بچشید
- ترجمه راستینهرگاه خواهند از دوزخ به درآیند تا از غم و اندوه آن نجات یابند باز (فرشتگان عذاب) آنان را به دوزخ برگردانند و (گویند باز باید) عذاب آتش سوزان را بچشید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ
همانا خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند در جنّاتی داخل میکند که از تحت آنها نهرها جاری میشود {نهرهای معنوی از هر مرتبهای بر مادون خود از مراتب جنان الی عالم طبع جریان دارند} و در آنجا با دستبندهایی از طلا و مروارید آراسته میشوند و لباسشان در آنجا حریر است
- ترجمه سلطانیهمانا خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند در جنّاتی داخل میکند که از تحت آنها نهرها جاری میشود و در آنجا با دستبندهایی از طلا و مروارید آراسته میشوند و لباسشان در آنجا حریر است
- ترجمه راستینالبته خداوند آنان را که ایمان آوردند و نیکوکار شدند همه را در بهشتهایی داخل گرداند که زیر درختانش نهرها جاری است و در آنجا طلا و مروارید بر دست زیور بندند و تن به جامه حریر بیارایند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَـوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِيدِ
و با سخنان پاکیزه هدایت شوند [یعنی خداوند آنها را با اقوالی از اذکار و تحیّات و افکار و تخیّلات ارشاد کرده بود که با آنها نفوسشان پاک میشد] و آنان به راه [خداوند] ستوده هدایت شوند (هدایت شدهاند)
- ترجمه سلطانیو با سخنان پاکیزه هدایت شوند (شدهاند) و آنان به راه (خداوند) ستوده هدایت شوند (شدهاند)
- ترجمه راستینو به گفتار خوش و طریق خدای ستوده هدایت شوند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَيَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ الَّذِي جَعَلْنَاهُ لِلنَّاسِ سَوَاءً الْعَاكِفُ فِيهِ وَالْبَادِ وَمَن يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحَادٍ بِظُلْمٍ نُّذِقْهُ مِنْ عَذَابٍ أَلِيمٍ
همانا کسانی که کفر ورزیدهاند و [مردم را] از راه خدا {یعنی همان راه قلب، که تکوینی آن ولایت تکوینیّه و تکلیفی آن ولایت تکلیفیّه است، و سوای آن راهی به خداوند نیست} و از مسجد الحرام [صوری یا معنوی و همان قلب] که آن را برای مردم، چه مقیم در آنجا و چه مسافر (غیر مقیم)، یکسان قرار دادهایم باز میدارند و کسی که در آنجا الحاد (بازگشت) به ظلم را بخواهد از عذابی دردناک به او بچشانیم
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که کفر ورزیدهاند و (مردم را) از راه خدا و از مسجد الحرام که آن را برای مردم، چه مقیم در آنجا و چه مسافر (غیر مقیم)، یکسان قرار دادهایم باز میدارند و کسی که در آنجا الحاد (بازگشت) به ظلم را بخواهد از عذابی دردناک به او بچشانیم
- ترجمه راستینآنان که کافر شده و (مردم را) از راه خدا منع میکنند و نیز از مسجد الحرامی که (ما حرمت احکام) آن را برای اهل آن شهر و بادیهنشینان یکسان قرار دادیم مانع میشوند، و هر کسی که در آنجا اراده الحاد و تعدی کرده و (به خلق) ظلم و ستم کند همه را (به کیفر کفر و ظلمشان) از عذابی دردناک میچشانیم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ وَإِذْ بَوَّأْنَا لِإِبْرَاهِيمَ مَكَانَ الْبَيْتِ أَن لَّا تُشْرِكْ بِي شَيْئًا وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْقَائِمِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ
و [به یاد آور یا یادآوری کن] آنوقتی را که برای ابراهیم مکان خانه (کعبه) را جای دادیم (تعیین کردیم) که چیزی را با من شریک قرار نده و خانهٔ [ظاهری و باطنی] مرا [از اصنام ظاهره و باطنه و از نجاسات ظاهره و لوث (آلودگی) رذایل باطنه] برای طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک کن
- ترجمه سلطانیو (به یاد آور یا یادآوری کن) آنوقتی را که برای ابراهیم مکان خانه را جای دادیم (تعیین کردیم) که چیزی را با من شریک قرار نده و خانهٔ مرا برای طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک کن
- ترجمه راستینو (یاد آر) آن گاه که ما ابراهیم را در آن بیت الحرام تمکین دادیم (و به او وحی کردیم) که با من هیچ کس را شریک و انباز نگیر و خانه مرا برای طواف حاجیان و نمازگزاران و رکوع و سجود کنندگان (از لوث بتان و بت پرستان) پاک و پاکیزه دار.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ وَأَذِّن فِي النَّاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجَالًا وَعَلَى كُلِّ ضَامِرٍ يَأْتِينَ مِن كُلِّ فَجٍّ عَمِيقٍ
و در میان مردم برای حجّ [یعنی به قصد بیت برای مناسک مخصوص] اعلام کن که [با پای] پیاده و بر هر مرکب نحیفی از هر راه وسیع دوری که میآیند نزد تو بیایند
- ترجمه سلطانیو در میان مردم برای حجّ اعلام کن که (با پای) پیاده و بر هر مرکب نحیفی از هر راه وسیع دوری که میآیند نزد تو بیایند
- ترجمه راستینو در میان مردم به (اداء مناسک) حج اعلام کن تا خلق پیاده و سواره بر شتران لاغر اندام تیزرو از هر راه دور به سوی تو جمع آیند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ لِّيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ وَيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ فِي أَيَّامٍ مَّعْلُومَاتٍ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْبَائِسَ الْفَقِيرَ
تا برای منافعی [دینی و دنیوی] که دارند شاهد (حاضر) شوند و در روزهای معلومی اسم خداوند را بر آنچه که از چهارپایان ناگویا روزی شما کرده ذکر کنند پس از آن بخورید و به درماندهٔ فقیر بخورانید
- ترجمه سلطانیتا برای منافعی که دارند شاهد (حاضر) شوند و در روزهای معلومی اسم خداوند را بر آنچه که از چهارپایان ناگویا روزی شما کرده ذکر کنند پس از آن بخورید و به درماندهٔ فقیر بخورانید
- ترجمه راستینتا (در آنجا) بر سر منافع (دنیوی و اخروی بسیار) خود حضور یابند و نام خدا را در ایامی معین یاد کنند که آنها را از حیوانات بهائم (یعنی شتر و گاو و گوسفند) روزی داده است. پس از آن تناول کرده و فقیران بیچاره را نیز (از قربانیها) طعام دهید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ ثُمَّ لْيَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْيُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْيَطَّوَّفُوا بِالْبَيْتِ الْعَتِيقِ
سپس باید ژولیدگی خود را بزدایند و باید نذرهایشان را وفا (اداء) کنند و باید بیت قدیم را طواف کنند
- ترجمه سلطانیسپس باید ژولیدگی خود را بزدایند و باید نذرهایشان را وفا (اداء) کنند و باید بیت قدیم را طواف کنند
- ترجمه راستینآن گاه باید مناسک حج و حلق و تقصیر را به جای آرند (یعنی سر بتراشند و ناخن و موی بسترند تا از احرام به درآیند) و به هر نذر و عهدی که (در حج) کردند (یا به هر پیمانی که با خدا و خلق بستهاند) وفا کنند و طواف را گرد خانه عتیق (بیت الحرام کعبه) به جای آرند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ ذَلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ حُرُمَاتِ اللَّهِ فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ عِندَ رَبِّهِ وَأُحِلَّتْ لَكُمُ الْأَنْعَامُ إِلَّا مَا يُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ وَاجْتَنِبُوا قَـوْلَ الزُّورِ
این، چنین است و کسی که حرمت [مورد احترام]های خداوند را بزرگ بدارد پس آن [تعظیم] نزد پروردگارش برای او بهتر [یا خوب] است و چهارپایان [نر و ماده از گوسفند و بز و شتر و گاو] برای شما حلال شد مگر آنچه [از حیوان مردار و خفه شده و آنچه برای غیر خدا صدا به آن بلند شده] که بر شما خوانده میشود پس از پلیدی از بتها اجتناب کنید و از گفتار زور (باطل) اجتناب کنید
- ترجمه سلطانیاین، چنین است و کسی که حرمت (مورد احترام)های خداوند را بزرگ بدارد پس آن نزد پروردگارش برای او بهتر (خوب) است و چهارپایان (نر و ماده از گوسفند و بز و شتر و گاو) برای شما حلال شد مگر آنچه (از حیوان مردار و خفه شده و آنچه برای غیر خدا صدا به آن بلند شده) که بر شما خوانده میشود پس از پلیدی از بتها اجتناب کنید و از گفتار زور (باطل) اجتناب کنید
- ترجمه راستیناین است (احکام حج) و هر کس اموری را که خدا حرمت نهاده بزرگ و محترم شمارد البته این برایش نزد خدا بهتر خواهد بود. و چهارپایان غیر آنچه تلاوت خواهد شد[در سوره مائده آیه 3 آمده است. (م) ] همه برای شما حلال گردید، پس از پلید حقیقی یعنی بتها اجتناب کنید و نیز از قول باطل (مانند دروغ و شهادت ناحق و سخنان لهو و غنا) دوری گزینید.
- ترجمه الهی قمشهای٣١ حُنَفَاءَ لِلَّهِ غَيْرَ مُشْرِكِينَ بِهِ وَمَن يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَكَأَنَّمَا خَرَّ مِنَ السَّمَاءِ فَتَخْطَفُهُ الطَّيْرُ أَوْ تَهْوِي بِهِ الرِّيحُ فِي مَكَانٍ سَحِيقٍ
[در حالی که] برای خداوند راستین [به معنی حقّگرا، پاکدین، خالص از انانیّت و هوی و اگرچه هوای خلاصی از هوی باشد] هستید نه مشرک به او، و کسی که [به هر نحوی از اشراک حتّی اشراک به هوای اجتناب از هوی] به خداوند شرک بورزد پس مانند این است که از آسمان فرو افتاده و پرندگان [اهویه] او را میربایند یا باد [شهوت و غضب و جهل] او را به مکانی دور میبَرد
- ترجمه سلطانی(در حالی که) برای خداوند راستین (حقّگرا، پاکدین) هستید نه مشرک به او، و کسی که به خداوند شرک بورزد پس مانند این است که از آسمان فرو افتاده و پرندگان (اهویه) او را میربایند یا باد (شهوت و غضب و جهل) او را به مکانی دور میبَرد
- ترجمه راستینو خاص و خالص بیهیچ شائبه شرک خدا را پرستید، و هر کس به خدا شرک آرد (در عجز و بیچارگی) بدان ماند که از آسمان درافتد و مرغان (در فضا) بدنش را به منقار (قطعه قطعه) بربایند یا بادی تند او را به مکانی دور (از هر وسیله نجات) درافکند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ ذَلِكَ وَمَن يُعَظِّمْ شَعَائِرَ اللَّهِ فَإِنَّهَا مِن تَقْوَى الْقُلُوبِ
این چنین است و کسی که شعائر خدا را بزرگ بدارد پس آن قطعاً از تقوای قلوب است
- ترجمه سلطانیاین چنین است و کسی که شعائر خدا را بزرگ بدارد پس آن قطعاً از تقوای قلوب است
- ترجمه راستیناین است (سخن حق) و هر کس شعائر (دین) خدا را بزرگ و محترم دارد این از صفت دلهای باتقواست.
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ لَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى ثُمَّ مَحِلُّهَا إِلَى الْبَيْتِ الْعَتِيقِ
در آنها برای شما [از سوار شدن بر پشت آنها و پشم و شیر و بچّههای آنها] منافعی هست تا وقتی معیّن [تا اینکه هَدْی (قربانی) قرار داده شوند] سپس محلّ آنها [یعنی قربانیها و مناسک حجّ] تا بیت عتیق (مکّه و حول آن) است
- ترجمه سلطانیدر آنها برای شما منافعی هست تا وقتی معیّن سپس محلّ آنها (قربانیها و مناسک حجّ) تا بیت عتیق است
- ترجمه راستینشما را در این شعائر و احکام الهی (یا این شتران یا تجارات) تا وقتی معین منفعتهاست، آن گاه محل هدی و سایر مناسک حج، حرم و بیت العتیق است (که پرستشگاه دیرین و معبد محترم خداست).
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ وَلِكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا لِّيَذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَى مَا رَزَقَهُم مِّن بَهِيمَةِ الْأَنْعَامِ فَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَلَهُ أَسْلِمُوا وَبَشِّرِ الْمُخْبِتِينَ
و برای هر امّتی آئینی قرار دادیم تا اسم خداوند را بر آنچه که از دامهای چهارپا روزی آنها کرده ذکر کنند پس خدای شما خدای واحد است پس بر او اسلام آورید (تسلیم شوید) و به فروتنان بشارت ده
- ترجمه سلطانیو برای هر امّتی آئینی قرار دادیم تا اسم خداوند را بر آنچه که از دامهای چهارپا روزی آنها کرده ذکر کنند پس خدای شما خدای واحد است پس بر او اسلام آورید (تسلیم شوید) و به فروتنان بشارت ده
- ترجمه راستینو ما برای هر امتی شریعت و معبدی مقرر فرمودیم تا به ذکر نام خدا پردازند که آنها را از بهائم (یعنی گاو و گوسفند و شتر) روزی داد پس خدای شما خدایی است یکتا، همه تسلیم (فرمان) او باشید، و تو (ای رسول ما) متواضعان و مطیعان را (به سعادت ابدی) بشارت ده.
- ترجمه الهی قمشهای٣٥ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَالصَّابِرِينَ عَلَى مَا أَصَابَهُمْ وَالْمُقِيمِي الصَّلَاةِ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
[همان] کسانی که وقتی که [نزد آنان] ذکر خداوند میشود دلهایشان میترسد و بر آنچه که به آنها اصابت میکند صبر کنندهاند و [کسانی که] نماز بپا میدارند و از آنچه که روزی آنها کردهایم انفاق میکنند
- ترجمه سلطانی(همان) کسانی که وقتی که ذکر خداوند میشود دلهایشان میترسد و بر آنچه که به آنها اصابت میکند صبر کنندهاند و (کسانی که) نماز بپا میدارند و از آنچه که روزی آنها کردهایم انفاق میکنند
- ترجمه راستینآنهایی که چون یاد خدا شود دلهاشان هراسان شود و (در راه او) هر چه مصیبت بینند صبور باشند و نماز به پا دارند و از آنچه روزیشان کردیم انفاق کنند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ وَالْبُدْنَ جَعَلْنَاهَا لَكُم مِّن شَعَائِرِ اللَّهِ لَكُمْ فِيهَا خَيْرٌ فَاذْكُرُوا اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا صَوَافَّ فَإِذَا وَجَبَتْ جُنُوبُهَا فَكُلُوا مِنْهَا وَأَطْعِمُوا الْقَانِعَ وَالْمُعْتَرَّ كَذَلِكَ سَخَّرْنَاهَا لَكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
و شتران فربهای که آنها را برای شما از شعائر خدا [یعنی از جملهٔ علائم دین او یا مناسک خانهٔ او] قرار دادهایم در آنها برای شما خیری هست پس اسم خداوند را بر آنها (شتران) ببرید [در حالی که] ایستاده [برای قربانی] هستند پس وقتی که بر پهلوهایشان افتادند پس از آنها بخورید و به قانع (قناعت کننده) و به تنگدست اطعام کنید، اینچنین آنها را برای شما مسخّر کردیم به ترقّب به اینکه شما شکر کنید
- ترجمه سلطانیو شتران فربهای که آنها را برای شما از شعائر خدا قرار دادهایم در آنها برای شما خیری هست پس اسم خداوند را بر آنها (شتران) ببرید (در حالی که) ایستاده (برای قربانی) هستند پس وقتی که بر پهلوهایشان افتادند پس از آنها بخورید و به قانع (قناعت کننده) و به تنگدست اطعام کنید، اینچنین آنها را برای شما مسخّر کردیم به ترقّب به اینکه شما شکر کنید
- ترجمه راستینو (نحر) شتران فربه را برای شما از شعائر خدا (و احکام حج) مقرر داشتیم که در آن قربانی شما را خیر و صلاح است، پس هنگام ذبح آنها تا برپا ایستادهاند نام خدا را یاد کنید و چون پهلوشان به زمین افتد (و نحر کامل شوند) از گوشت آنها تناول نموده و به فقیر وسائل هم اطعام کنید. ما این چنین این بهائم را مسخر و مطیع شما ساختیم تا شکر (نعمتهای ما را) به جای آرید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٧ لَن يَنَالَ اللَّهَ لُحُومُهَا وَلَا دِمَاؤُهَا وَلَكِن يَنَالُهُ التَّقْوَى مِنكُمْ كَذَلِكَ سَخَّرَهَا لَكُمْ لِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَبَشِّرِ الْمُحْسِنِينَ
هرگز گوشتهای آنها و نه خونهای آنها به خداوند نخواهد رسید و لکن تقوای شما به او میرسد اینچنین آنها را برای شما مسخّر کردیم تا خدای را بر آنچه که قربانی کردهاید بزرگ بدارید و به نیکوکاران بشارت ده
- ترجمه سلطانیهرگز گوشتهای آنها و نه خونهای آنها به خداوند نخواهد رسید و لکن تقوای شما به او میرسد اینچنین آنها را برای شما مسخّر کردیم تا خدای را بر آنچه که قربانی کردهاید بزرگ بدارید و به نیکوکاران بشارت ده
- ترجمه راستین(بدانید که) هرگز گوشت و خون این قربانیها نزد خدا (به درجه قبول) نمیرسد لیکن تقوای شماست که به (پیشگاه قبول) او خواهد رسید. این چنین این بهایم را مسخر شما ساخته تا خدا را به پاس آنکه شما را هدایت فرمود تکبیر و تسبیح گویید (و شکر نعمتش به جای آرید) و تو (ای رسول) نیکوکاران را (به سعادت ابد) بشارت ده.
- ترجمه الهی قمشهای