حزب شمارهٔ ۶۸


سورهٔ ۲۲- الحج

٣٨ إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ

[کفّار و بلایا و موذیان و جنود شیاطین بر مؤمنین هجوم می‌‌آورند و لکن] همانا خداوند از کسانی که ایمان آورده‌‌اند دفاع می‌‌کند همانا خداوند هر خیانتکار ناسپاسی را دوست نمی‌‌دارد (بغض می‌‌دارد)

- ترجمه سلطانی

همانا خداوند از کسانی که ایمان آورده‌اند دفاع می‌کند همانا خداوند هر خیانتکار ناسپاسی را دوست نمیدارد

- ترجمه راستین

خدا مؤمنان را از هر مکر و شر دشمن نگاه می‌دارد، که خدا هرگز خیانتکار کافر ناسپاس را دوست نمی‌دارد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٩ أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ

به کسانی [از مؤمنین] که جنگ می‌‌کنند اجازه داده شد به اینکه آنها ستم کنند و همانا خداوند بر یاری آنان البتّه بسیار قادر است

- ترجمه سلطانی

به کسانی که جنگ می‌کنند اجازه داده شد به اینکه آنها ستم کنند و همانا خداوند بر یاری آنان البتّه بسیار قادر است

- ترجمه راستین

به مسلمانان که مورد قتل (و غارت) قرار گرفته‌اند رخصت (جنگ با دشمنان) داده شد، زیرا آنها از دشمن سخت ستم کشیدند و همانا خدا بر یاری آنها قادر است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٠ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِم بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَن يَقُـولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَـوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ

[همان] کسانی که از دیارشان به ناحقّ اخراج شده‌‌اند جز این است که می‌‌گفتند الله پروردگار ما است و اگر خداوند مردم را بعضی از آنها را با بعضی دیگر دفع نمی‌‌کرد حتماً صومعه‌‌ها [یعنی معابد نصاری برای راهبان آنها، برای حقّ بودن آنها تا زمان رسول] و کلیساها [همان معابد مشترک آنها] و کنیسه‌‌ها [یعنی معابد یهود] و مساجدی که در آنها اسم خداوند بسیار ذکر می‌‌شود منهدم می‌‌شدند و البتّه خداوند قطعاً به کسی که او را یاری کند یاری می‌‌کند همانا خداوند البتّه قوی و چیره است

- ترجمه سلطانی

(همان) کسانی که از دیارشان به ناحقّ اخراج شده‌اند جز این است که می‌گفتند الله پروردگار ما است و اگر خداوند مردم را بعضی از آنها را با بعضی دیگر دفع نمی‌کرد حتماً صومعه‌ها و کلیساها و کنیسه‌ها و مساجدی که در آنها اسم خداوند بسیار ذکر میشود منهدم می‌شدند و البتّه خداوند قطعاً به کسی که او را یاری کند یاری می‌کند همانا خداوند البتّه قوی و چیره است

- ترجمه راستین

آن مؤمنانی که به ناحق از خانه‌هاشان آواره شده (و جرمی نداشتند) جز آنکه می‌گفتند: پروردگار ما خدای یکتاست. و اگر خدا (رخصت جنگ ندهد و) دفع شر بعضی از مردم را به بعض دیگر نکند همانا صومعه‌ها و دیرها و کنشت‌ها و مساجدی که در آن (نماز و) ذکر خدا بسیار می‌شود همه خراب و ویران شود. و هر که خدا را یاری کند البته خدا او را یاری خواهد کرد، که خدا را منتهای اقتدار و توانایی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤١ الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ وَآتَوُا الزَّكَاةَ وَأَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَنَهَوْا عَنِ الْمُنكَرِ وَلِلَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ

[همان] کسانی که اگر آنها را در زمین متمکّن کنیم نماز بپا می‌‌دارند و زکات می‌‌دهند و به معروف امر می‌‌کنند و از منکر نهی می‌‌نمایند و عاقبت امور برای خداوند است

- ترجمه سلطانی

(همان) کسانی که اگر آنها را در زمین متمکّن کنیم نماز بپا می‌دارند و زکات می‌دهند و به معروف امر می‌کنند و از منکر نهی می‌نمایند و عاقبت امور برای خداوند است

- ترجمه راستین

(آنان که خدا را یاری می‌کنند) آنهایی هستند که اگر در روی زمین به آنان اقتدار و تمکین دهیم نماز به پا می‌دارند و زکات می‌دهند و امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند و (از هیچ کس جز خدا نمی‌ترسند چون می‌دانند که) عاقبت کارها به دست خداست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٢ وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَعَادٌ وَثَمُودُ

و اگر تو را تکذیب می‌‌کنند [یعنی دروغگو می‌‌شمارند پس اندوه مدار] و همانا قبل از آنان، قوم نوح و عاد و ثمود [پیامبران خود را] تکذیب کردند

- ترجمه سلطانی

و اگر تو را دروغگو می‌شمارند و همانا قبل از آنان، قوم نوح و عاد و ثمود تکذیب کردند

- ترجمه راستین

و اگر کافران امت، تو را تکذیب کنند (افسرده خاطر مباش که) پیش از اینان قوم نوح و عاد و ثمود نیز (رسولان حق را) تکذیب کردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٣ وَقَوْمُ إِبْرَاهِيمَ وَقَوْمُ لُوطٍ

و قوم ابراهیم و قوم لوط

- ترجمه سلطانی

و قوم ابراهیم و قوم لوط

- ترجمه راستین

و همچنین قوم ابراهیم و قوم لوط.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٤ وَأَصْحَابُ مَدْيَنَ وَكُذِّبَ مُوسَى فَأَمْلَيْتُ لِلْكَافِرِينَ ثُمَّ أَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ

و اصحاب مَدْیَن [پیامبران خود را تکذیب کردند]، و موسی تکذیب شد و برای کافران به تأخیر انداختم [یعنی به آنان مهلت دادم و عمرشان را طولانی کردم] سپس آنها را گرفتم پس [بنگر] نکیر (تغیّر، امر سخت و دشوار) من چگونه می‌‌باشد [یعنی انکار من بر آنها به سبب آنچه که انجام می‌‌دادند و تبدیل کردن من نعمت‌‌هایشان را به نقمت، یا چگونه بود انتقال دادن من آنان را از حالتی که خوشحالشان می‌‌کرد به حالتی که ناراحتشان می‌‌کرد]

- ترجمه سلطانی

و اصحاب مدین (پیامبران خود را)، و موسی تکذیب شد و برای کافران به تأخیر انداختم سپس آنها را گرفتم پس (بنگر) نکیر (تغیّر، امر سخت و دشوار) من چگونه می‌باشد

- ترجمه راستین

و نیز (قوم شعیب) اصحاب مدین (همه رسولان خود را تکذیب نمودند) و موسی نیز تکذیب شد و من هم کافران را (برای امتحان) مهلت دادم سپس آنها را (به عقوبت) گرفتم، و چقدر مؤاخذه و عقاب من (بر کافران) سخت است!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٥ فَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِيَ ظَالِـمَةٌ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُّعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَّشِيدٍ

و چه بسیار شهرهایی که [اهل] آنها را هلاک کردیم و [آنها] ستمکار بودند و [در حال حاضر] آنها خالی [از سکنه] هستند [مشتمل] بر سقف‌‌های خود [ویران شده‌‌اند] و چاه‌‌های آب تعطیل (بلا استفاده) شده و کاخ‌‌های برافراشته [بی صاحب مانده]

- ترجمه سلطانی

و چه بسیار شهرهایی که (اهل) آنها را هلاک کردیم و (آنها) ستمکار بودند و (در حال حاضر) آنها خالی (از سکنه) هستند بر سقفهای خود (ویران شده‌اند) و چاه‌های آب تعطیل (بلا استفاده) شده و کاخ‌های برافراشته (بی صاحب مانده)

- ترجمه راستین

پس چه بسیار شهر و دیاری که ما اهلش را در آن حال که به ظلم و ستم مشغول بودند به خاک هلاک نشاندیم و اینک آن شهرها از بنیاد ویران است و چه چاه و قناتهای آب که معطل بماند و چه قصرهای عالی بی‌صاحب گشت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٦ أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ

آیا [از راه رفتن با پاها یا از سیر کردن با نظرها باز داشته شده بودند؟] که [با پاهایشان یا با نظرهایشان] در زمین سیر نکرده‌‌اند؟ [تا به احوال گذشتگان نیکوکار و بدکار نظری بیندازند که آن نظر مورث تفکّر آنها و حصول عقل برای آنها شود] تا آنها قلب‌‌هایی داشته باشند که با آنها تعقّل کنند یا گوش‌‌هایی که با آنها بشنوند [یعنی تا برای آنان مقام تحقیق یا مقام تقلید و انقیاد حاصل شود] پس همانا چشم‌‌ها [یی که در سر دارند] نیست که [به سبب ترک کردن سیر و نظر] نابینا می‌‌شود و لکن قلب‌‌هایی که در سینه‌‌ها است کور می‌‌شود

- ترجمه سلطانی

آیا پس در زمین سیر نکرده‌اند؟ تا آنها قلب‌هایی داشته باشند که با آنها تعقّل کنند یا گوش‌هایی که با آنها بشنوند پس همانا چشم‌ها نیست که نابینا می‌شود و لکن قلب‌هایی که در سینهها است کور میشود

- ترجمه راستین

آیا (این کافران) در روی زمین به سیر و تماشا نرفتند تا دلهاشان بینش و هوش یابد و گوششان به حقیقت شنوا گردد؟که (این کافران را) چشمهای سر گرچه کور نیست لیکن چشم باطن و دیده دلها کور است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٧ وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ يَوْمًا عِندَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ

و از تو طلب تعجیل [آن] عذاب را [که به آن وعده داده شده] می‌‌کنند و (حال آنکه) خداوند هرگز وعده‌‌اش را خلاف نمی‌‌کند و همانا یک روز نزد پروردگارت مانند هزار سال از آنچه که شما می‌‌شمارید است

- ترجمه سلطانی

و از تو طلب تعجیل (آن) عذاب را می‌کنند و (حال آنکه) خداوند هرگز وعدهاش را خلاف نمیکند و همانا یک روز نزد پروردگارت مانند هزار سال از آنچه که شما میشمارید است

- ترجمه راستین

و کافران (به سخریه) از تو تقاضای تعجیل در عذاب می‌کنند و هرگز خدا در وعده خود (به عذاب آنان) خلف نخواهد کرد، و همانا یک روز نزد خدا (و از نظر حلم او) چون هزار سال به حساب شماست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٨ وَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَمْلَيْتُ لَهَا وَهِيَ ظَالِـمَةٌ ثُمَّ أَخَذْتُهَا وَإِلَيَّ الْمَصِيرُ

و چه بسیار شهرهایی که به [اهل] آنها مهلت دادم [همانطور که به قوم تو مهلت دادم] و (حال آنکه) آنها [مثل قوم تو] ستمکار بودند سپس آنها را [در دنیا قبل از احتضار به انواع مؤاخذت و در حین احتضار با حضور ملائکهٔ عذاب و ملک الموت] گرفتم و محل بازگشت (سرانجام) به من است

- ترجمه سلطانی

و چه بسیار شهرهایی که به (اهل) آنها مهلت دادم و (حال آنکه) آنها (مثل قوم تو) ستمکار بودند سپس آنها را گرفتم و محل بازگشت (سرانجام) به من است

- ترجمه راستین

و بسا شهر و دیاری که به اهلش با آنکه ستمکار بودند مهلت دادم تا روزی آنها را به انتقام گرفتم و بازگشت (خلق) به سوی من است (و هر نیک و بد را جزا خواهم داد).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٩ قُلْ يَاأَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا أَنَا لَكُمْ نَذِيرٌ مُّبِينٌ

بگو ای مردم جز این نیست که من برای شما بیم دهندهٔ آشکاری [یعنی ظاهر الحجّت و الصّدق یا مُظهر صدق خود و انذار خود] هستم

- ترجمه سلطانی

بگو ای مردم جز این نیست که من برای شما بیم دهندهٔ آشکاری هستم

- ترجمه راستین

بگو که ای مردم، من برای شما رسول ترساننده مشفقی آشکار بیش نیستم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٠ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ

پس کسانی که [با ایمان عامّ و بیعت عامّهٔ نبویّه] ایمان آورده‌‌اند و به صالحات [ی که آنها را بعد از بیعت از من گرفتند] عمل کردند ایشان آمرزش و روزی کریمانه‌‌ای دارند

- ترجمه سلطانی

پس کسانی که ایمان آورده‌اند و به صالحات عمل کردند ایشان آمرزش و روزی کریمانه‌ای دارند

- ترجمه راستین

پس آنان که ایمان آوردند و نیکوکار گردیدند بر آنها آمرزش حق و رزق با لطف و کرامت عالی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥١ وَالَّذِينَ سَعَوْا فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ

و کسانی که دربارهٔ آیات ما [با ردّ و ابطال و منع و جحود (انکار)] سعی کردند عاجز شده هستند آنان اصحاب جحیم هستند

- ترجمه سلطانی

و کسانی که دربارهٔ آیات ما سعی کردند عاجز شده هستند آنان اصحاب جحیم هستند

- ترجمه راستین

و آنان که در رد و انکار آیات ما سعی و کوشش کردند تا ما را به زانو درآورند آنها اهل آتش دوزخند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٢ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رَّسُـولٍ وَلَا نَبِيٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّيْطَانُ فِي أُمْنِيَّتِهِ فَيَنسَخُ اللَّهُ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ ثُمَّ يُحْكِمُ اللَّهُ آيَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ

و قبل از تو رسولی و نه نبیّی نفرستادیم مگر وقتی که [چیزی از مشتهیات قوای حیوانی یا انسانی را از جهت دنیا یا از جهت آخرت] آرزو کند شیطان در آرزوی او [چیزی را خلاف متمنّاى او وقتی که حاصل می‌‌شود یا حصول آن نزدیک می‌‌شود] القاء می‌‌کند پس خداوند آنچه که شیطان القاء می‌‌کند را می‌‌زداید سپس خداوند آیات خود را محکم می‌‌کند [به اینکه از قلوب مؤمنین و نه از نظر نبیّ (ص) تغییر و نه تبدیل و نه تزویل نمی‌‌کند] و خداوند بسیار دانا است [و صلاح بندگانش را می‌‌داند در اینکه شیطان را خالی (رها) نگذارد تا آنچه را که می‌‌خواهد در متمنّى نبیّ (ص) القاء کند، تا با آن، خالص و مغشوش را اختبار (آزمودن) کند و مؤمن از منافق متمایز شود] و حکیم است [که جز برای غایات متقنه و جز با نظر به استعدادات مکمونه انجام نمی‌‌دهد]

- ترجمه سلطانی

و قبل از تو رسولی و نه نبیّی نفرستادیم مگر وقتی که آرزو کند شیطان در آرزوی او القاء می‌کند پس خداوند آنچه که شیطان القاء می‌کند را می‌زداید سپس خداوند آیات خود را محکم میکند و خداوند بسیار دانا و حکیم است

- ترجمه راستین

و ما پیش از تو هیچ رسول و پیمبری نفرستادیم جز آنکه چون آیاتی (برای هدایت خلق) تلاوت کرد شیطان (جن و انس) در آن آیات الهی القاء دسیسه کرد، آن گاه خدا آنچه شیطان القاء می‌کند محو و نابود می‌سازد سپس آیات خود را محکم و استوار می‌گرداند، و خدا دانا (به حقایق امور) و درستکار (در نظام عالم) است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٣ لِّيَجْعَلَ مَا يُلْقِي الشَّيْطَانُ فِتْنَةً لِّلَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِـمِينَ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ

تا آنچه که شیطان القاء می‌‌کند را برای کسانی که در قلوب آنها مرض هست و قلبشان سخت است به عنوان فتنه (اختبار، آزمایش، گمراهی، گناه، کفر، رسوایی، عذاب، گمراه کردن، ذوب کردن طلا و نقره، محنت، اختلاف در آراء) قرار بدهد و همانا ستمکاران البتّه در ستیزهٔ دوری هستند

- ترجمه سلطانی

تا آنچه که شیطان القاء میکند را به عنوان آزمایش برای کسانی که در قلوب آنها مرض هست و قلبشان سخت است قرار بدهد و همانا ستمکاران البتّه در ستیزهٔ دوری هستند

- ترجمه راستین

تا خدا به آن القائات شیطان کسانی را که دلهایشان مبتلا به مرض (نفاق و شک یا کفر) و قساوت است بیازماید (و باطن آنها را پدیدار سازد) و همانا (کافران و) ستمکاران عالم سخت در ستیزه و دشمنی دور (از حق) می‌باشند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٤ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَيُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِينَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ

و تا کسانی که علم داده شده‌‌اند [که آن نوری است که خداوند در قلب کسی که می‌‌خواهد می‌‌افکند یا علمی است که آن تمیز دقایق کثرات و احکام آنها است] بدانند که آن [القاء یا القاء شده، یا کتاب نبیّ (ص) یا دین او یا استخلاف (نصب خلیفه) او همان] حقّ [نازل شده] از پروردگار تو است [که به صورت باطل و بر زبان شیطان یا دست او است] و به او ایمان آورند پس قلوب آنها برای او فروتن شوند [یعنی به او اذعان کنند و منقاد او شوند یا با او با بیعت خاصّه یا عامّه بیعت کنند]، و همانا خداوند البتّه کسانی که ایمان (اسلام) آورده‌‌اند را به راه مستقیم [ولایت علی (ع)] هدایت کننده است [یا همانا خداوند حتماً کسانی که با قبول ولایت و بیعت خاصّهٔ ولویّه و قبول دعوت باطنه و دخول ایمان در قلب ایمان آورده‌‌اند را در همهٔ امور حتّی در قرآن و آنچه که شیطان آن را در آنچه که رسول (ص) آن را تمنّا می‌‌کند القاء می‌‌کند و آنچه که شیطان آن را القاء می‌‌کند، به راه راست هدایت می‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

و تا کسانی که علم داده شده‌اند بدانند که آن حقّ از پروردگار تو است و به او ایمان آورند پس قلوب آنها برای او فروتن شوند، و همانا خداوند البتّه کسانی که ایمان آورده‌اند را به راه مستقیم هدایت کننده است

- ترجمه راستین

و تا آنکه اهل علم و معرفت به یقین بدانند که این آیات قرآن به حق از جانب پروردگار تو نازل گردیده که بدان ایمان آورند و دلهاشان پیش او خاضع و خاشع شود، و البته خدا اهل ایمان را به راهی راست هدایت خواهد کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٥ وَلَا يَزَالُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ حَتَّى تَأْتِيَهُمُ السَّاعَةُ بَغْتَةً أَوْ يَأْتِيَهُمْ عَذَابُ يَوْمٍ عَقِيمٍ

و همواره کسانی که [به خداوند یا به تو یا به کتاب تو یا به آنچه که دربارهٔ خلیفه‌‌ات گفته‌‌ای یا به ولایت] کفر ورزیده‌‌اند در شکّ از آن هستند تا آنکه آن ساعت [مرگ و آن ساعت ظهور قائم (ع) و قیام قیامت صغرا است] به ناگاه به آنها برسد یا عذاب روز[ی که اعمال آنان در آن روز] بی ثمر [است] به آنها برسد

- ترجمه سلطانی

و همواره کسانی که کفر ورزیده‌اند در شکّ از آن هستند تا آنکه آن ساعت ناگهانی به آنها برسد یا عذاب روز(ی که اعمال آنان در آن روز) بی ثمر (است) به آنها برسد

- ترجمه راستین

و آنان که کافرند در (اینکه نزول) قرآن (از جانب خداست یا در وعد و وعید قرآن) همیشه شک دارند تا وقتی که ناگهان ساعت مرگ (یا قیامت) فرا رسد یا عذاب روز عقیم بی‌خیر (که شب آسایش و خیر و سعادت در پی ندارد) بر آنها فرود آید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٦ الْمُلْكُ يَوْمَئِذٍ لِّلَّهِ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ

مُلک (مملکت، پادشاهی) در آنروز [احتضار یا روز قیامت] برای خداوند است که بین آنان حکم می‌‌کند پس کسانی که ایمان آورده‌‌اند و عمل صالح کرده‌‌اند در جنّات نعیم هستند

- ترجمه سلطانی

مُلک (مملکت، پادشاهی) در آنروز برای خداوند است که بین آنان حکم می‌کند پس کسانی که ایمان آورده‌اند و عمل صالح کرده‌اند در جنّات نعیم هستند

- ترجمه راستین

در آن روز سلطنت و حکمفرمایی تنها مخصوص خداست، که میان آنان حکم می‌کند، پس آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند در بهشت پر نعمتند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٧ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا فَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ

و کسانی که کفر ورزیده‌‌اند و آیات ما را دروغین شمردند پس آنان عذابی خفّت‌‌بار دارند

- ترجمه سلطانی

و کسانی که کفر ورزیده‌اند و آیات ما را دروغین شمردند پس آنان عذابی خفّت‌بار دارند

- ترجمه راستین

و آنان که کافر شده و تکذیب آیات ما کردند آنها را عذابی خوار کننده و ذلّت بار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٨ وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ قُتِلُوا أَوْ مَاتُوا لَيَرْزُقَنَّهُمُ اللَّهُ رِزْقًا حَسَنًا وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ

و کسانی که [بعد از آنکه ایمان آوردند] در راه خدا هجرت کرده‌‌اند سپس کشته شدند یا مُردند خداوند البتّه به آنان روزی نیکویی روزی می‌‌دهد و همانا خداوند البتّه او بهترین روزی دهندگان است

- ترجمه سلطانی

و کسانی که در راه خدا هجرت کرده‌اند سپس کشته شدند یا مُردند خداوند البتّه به آنان روزی نیکویی روزی می‌دهد و همانا خداوند البتّه او بهترین روزی دهندگان است

- ترجمه راستین

و آنان که در راه خدا از وطن خود هجرت گزیده و کشته شدند یا مرگشان فرا رسید البته خدا رزق و روزی نیکویی (در بهشت ابد) نصیبشان می‌گرداند، و همانا خداوند بهترین رزق و روزی بخشنده است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٩ لَيُدْخِلَنَّهُم مُّدْخَلًا يَرْضَوْنَهُ وَإِنَّ اللَّهَ لَعَلِيمٌ حَلِيمٌ

البتّه آنها را با داخل کردنی که از آن خشنود می‌‌شوند داخل می‌‌کند و همانا خداوند البتّه دانا [به احوال جنگ کنندگان با آنها و به احوال آنها است] و [لکن او] حلیم (بردبار) است [و در عقوبت کردن جنگ کنندگان عجله نمی‌‌کند و از بندگانش به حلم و عدم تعجیل در مکافات کسی که به آنها بدی کرده است یا با آنها جنگ نموده است راضی می‌‌شود]

- ترجمه سلطانی

البتّه آنها را با داخل کردنی که از آن خشنود می‌شوند داخل می‌کند و همانا خداوند البتّه دانا و بردبار است

- ترجمه راستین

و بی‌گمان آنها را (در بهشت) منزلی عنایت کند که بسیار بدان خشنود باشند، و همانا خدا (بر احوال خلق) دانا و (بر گناهانشان) بردبار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٠ ذَلِكَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ

این‌‌چنین است و کسی که [ظالم را] عقوبت (مجازات) کند به مثل آنچه که به او عقاب (ظلم) شده سپس به او [عقوبت کننده یا مظلوم اوّل] ستم شود البتّه خداوند قطعاً او را یاری خواهد کرد همانا خداوند البتّه بسیار بخشاینده و بسیار آمرزنده است [یعنی خداوند معاقب مقتصّ (قصاص کننده) که به او بغى شده است را یاری خواهد کرد برای اینکه او زلّات (لغزش‌‌ها) او را که لازمهٔ آن از اتّباع او از هوی در اقتصاص (قصاص کردن) است عفو کننده است به حیثی که عفو کردن از او مرضی (پسندیده) می‌‌باشد یا ظالم را بعد از بغى به او یاری خواهد کرد برای اینکه او بعد از آنکه به مثل ظلمش عقوبت شد از ظلمش عفو می‌‌شود]

- ترجمه سلطانی

این‌چنین است و کسی که (ظالم را) عقوبت (مجازات) کند به مثل آنچه که به او عقاب (ظلم) شده سپس به او (عقوبت کننده یا مظلوم اوّل) ستم شود البتّه خداوند قطعاً او را یاری خواهد کرد همانا خداوند البتّه بسیار بخشاینده و بسیار آمرزنده است

- ترجمه راستین

(سخن حق) این است، و هر کس به همان قدر ظلمی که به او شده در مقام انتقام برآید و باز بر او ظلم شود البته خدا او را یاری می‌کند (در این آیه ترغیب خلق است برگرفتن حق مظلوم از ظالم) ، همانا خدا را عفو و آمرزش بسیار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦١ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ

آن [اذن در قصاص و یاری مقتصّ که به او بغى شده یا به ظالم که به او بغى کرده بعد از اقتصاص (قصاص گرفتن) از او] به (سبب) این است که خداوند شب را در روز داخل می‌‌کند [یعنی شب اقتصاص را در جای روز عفو، یا شب ظلم را در مکان روز عدل داخل می‌‌کند، یا از شبِ رذایل می‌‌کاهد و به روزِ خصایل می‌‌افزاید] و روز را در شب داخل می‌‌کند [از روزِ خصایل کم می‌‌کند و در شبِ رذایل می‌‌افزاید، پس اقتصاص مقتصّ و ظلم ظالم هر دو به تسخیر خداوند و امر تکوینی او است پس اگر هر کدام از آن دو که زائد بر قدر ترخیص انجام دهد با یاری کردن کسی که بر او بغى شده عقوبت می‌‌کند] و همانا خداوند [به آنچه که باغى (ظلم کننده) و مُقتص (قصاص کننده) و مقتصٌّ منه (قصاص شونده) آن را می‌‌گویند] شنوا و [به آنچه که آن را انجام می‌‌دهند] بصیر است

- ترجمه سلطانی

آن به (سبب) این است که خداوند شب را در روز داخل می‌کند و روز را در شب داخل می‌کند و همانا خداوند شنوا و بصیر است

- ترجمه راستین

این است (برهان حق) که خدا شب تار را در روز روشن پنهان می‌کند و روز روشن را در شب تار، و خدا (به صدای اهل عالم) شنوا و (به دقایق امور خلق) بیناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٢ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ هُوَ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ

آن [ایلاج (داخل کردن در همدیگر) و شنوایی و بینایی] به (سبب) این است که خداوند همان حقّ [کامل در حقّیّت] است [به حیثی که هیچ باطلی او را شوب (آلوده) نمی‌‌کند] و همانا آنچه که غیر از او [از اهویه و آمال داعیه بر اصنام و اصنام و کواکب و عناصر و خصوصاً رؤسای ضلالت] می‌‌خوانند آن باطل [در بطلان کامل] است [به حیثی که آن را شایبه حقّ نمی‌‌رود] و همانا خداوند همان العلی (برتر مطلق) و الکبیر (بزرگ مطلق) است [که به همه چیز علوّ (برتری) دارد و به آن احاطه دارد و به آن علم دارد و بر تصرّف در آن به هر نحوی که بخواهد قدرت دارد]

- ترجمه سلطانی

آن به (سبب) این است که خداوند همان حقّ است و همانا آنچه که غیر از او میخوانند آن باطل است و همانا خداوند همان العلی (برتر مطلق) و الکبیر (بزرگ مطلق) است

- ترجمه راستین

حقیقت این است که خدای یکتا حق مطلق است و هر چه جز او خوانند باطل صرف است، و علوّ مقام و بزرگی شأن مخصوص ذات پاک خداست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٣ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّةً إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ

آیا ندیدی که خداوند از آسمان آب را فرو فرستاد پس زمین را سرسبز می‌‌کند همانا خداوند البتّه [در ذاتش] لطیف و آگاه است [پس مدرکی (درک کننده‌‌ای) لطیف او را در صفات لطیفش در فعالش درک نمی‌‌کند پس دقایق صنع او و غایات مترتّبه بر آن و حِکم مودعه (ودیعه شده) در آن را جز او درک نمی‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

آیا ندیدی که خداوند از آسمان آب را فرو فرستاد پس زمین را سرسبز می‌کند همانا خداوند البتّه لطیف و آگاه است

- ترجمه راستین

(ای بشر) آیا ندیدی که خدا از آسمان آبی فرو بارد و زمین سبز و خرم گردد؟ (این دلیل قدرت و رحمت آفریننده است) ، همانا خدا را (با خلق) عنایت و لطف بسیار است و (به دقیق‌ترین امور عالم) آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٤ لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَإِنَّ اللَّهَ لَهُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ

[آسمان‌‌ها و] آنچه که در آسمان‌‌ها هست و [زمین و] آنچه که در زمین هست برای او هستند و همانا خداوند البتّه همان [به ذات خود] بی‌‌نیاز و ستوده است

- ترجمه سلطانی

آنچه که در آسمان‌ها هست و آنچه که در زمین هست برای او هستند و همانا خداوند البتّه همان بینیاز و ستوده است

- ترجمه راستین

آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه ملک خداست و تنها خداست که بی‌نیاز و به همه اوصاف کمال آراسته است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٥ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاءَ أَن تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَـرَءُوفٌ رَّحِيمٌ

آیا ندیده‌‌ای که خداوند آنچه که در زمین هست را برای شما مسخّر کرده؟ و کشتی در دریا به امر [تکوینی] او روان است و آسمان [از افلاک و کواکب و ابرها و باران‌‌های آن] را [همگی در احیاز (جاها) خود و مراکز خود] نگه می‌‌دارد از اینکه بر زمین فرو افتد [یعنی از وقوع بر آن] مگر به اذن او [یعنی وقتی که خداوند اذن دهد در وقوع آن بر زمین، بر آن می‌‌افتد]، همانا خداوند به مردم البتّه رئوف [خیرخواه] و مهربان است

- ترجمه سلطانی

آیا ندیده‌ای که خداوند آنچه که در زمین هست را برای شما مسخّر کرده؟ و کشتی در دریا به امر او روان است و آسمان را نگه می‌دارد از اینکه بر زمین فرو افتد مگر به اذن او، همانا خداوند به مردم البتّه رئوف (خیرخواه) و مهربان است

- ترجمه راستین

(ای بشر) آیا ندیدی که هر چه در زمین است خدا مسخر شما گردانید و کشتی به فرمان او در دریا سیر می‌کند و آسمان را (دستور) او نگاه می‌دارد که بر زمین نیفتد مگر به اذن او؟همانا خدا به مردم بسیار رئوف و مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٦ وَهُوَ الَّذِي أَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ إِنَّ الْإِنسَانَ لَكَفُورٌ

و او کسی است که شما را [از جماد بودن به حیات حیوانی یا از حیوانیّت به حیات بشری، یا از بشریّت به حیات انسانی] احیاء (زنده) کرد سپس شما را [به هنگام مرگ از حیات حیوانی و بشری یا ایضاً به هنگام نفخهٔ اوّل از حیات انسانی] می‌‌میراند سپس شما را [به حیات انسانی یا بهیمی یا سبعی یا شیطانی به هنگام رجعت] زنده می‌‌کند همانا انسان البتّه [به نعمت احیاء اوّل] بسیار ناسپاس است

- ترجمه سلطانی

و او کسی است که شما را احیاء (زنده) کرد سپس شما را می‌میراند سپس شما را زنده می‌کند همانا انسان البتّه بسیار ناسپاس است

- ترجمه راستین

و اوست خدایی که شما را اول بار زنده کرد و دیگر بار بمیراند و باز دوباره زنده کند، (با وجود این آیت قدرت و نعمت بزرگ) باز انسان بسیار ناسپاس و کافر کیش است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٧ لِّكُلِّ أُمَّةٍ جَعَلْنَا مَنسَكًا هُمْ نَاسِكُوهُ فَلَا يُنَازِعُنَّكَ فِي الْأَمْرِ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ إِنَّكَ لَعَلَى هُدًى مُّسْتَقِيمٍ

برای هر امّتی منسکی (روشی، شرعتی یا راهی از عبادات) [یا ذبیحه‌‌ای را که با آن تقرّب جویند، یا مکان عبادتی، یا محلّ ذبح و قربانی کردنی را] قرار داده‌‌ایم که آنها آن را انجام دهند و نباید در این امر [یعنی امر عبادت تو یا امر حجّ تو یا شریعت تو یا مساجد تو یا ذبیحهٔ تو] با تو منازعه کنند و به سوی پروردگارت دعوت کن همانا تو البتّه بر راه راست هستی

- ترجمه سلطانی

برای هر امّتی منسکی (روشی) قرار داده‌ایم که آنها آن را انجام دهند و نباید در این امر با تو منازعه کنند و به سوی پروردگارت دعوت کن همانا تو البتّه بر راه راست هستی

- ترجمه راستین

ما برای هر امتی پرستشگاهی مقرر کردیم تا به خدا توجه کنند (و آنجا جهت وحدت و انس و الفت آن امت شود) پس (ای رسول) نباید مردم (در امر کعبه و قربانگاه و سایر دستورهای الهی) با تو به منازعت برخیزند و تو (خلق را) به سوی خدا دعوت کن که خود به راهی راست و هدایتی کامل هستی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٨ وَإِن جَادَلُوكَ فَقُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَعْمَلُونَ

و اگر [در امر ذبیحه یا در مکان آن یا در اکل (خوردن) ذبیحه نه میته یا در سایر آنچه که مَنْسَک به آنها تفسیر شده] با تو مجادله کردند پس [بر سبیل متارکه و عدم تعرّض بر مجادله] بگو که خداوند به آنچه که عمل می‌‌کنید داناتر است

- ترجمه سلطانی

و اگر با تو مجادله کردند پس بگو که خداوند به آنچه که عمل میکنید داناتر است

- ترجمه راستین

و اگر (کافران) با تو (در اوامر حق) جدل و خصومت کنند آنها را بازگو که خدا به آنچه می‌کنید بهتر آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٩ اللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ

خداوند در روز قیامت در آنچه که دربارهٔ آن با یکدیگر اختلاف می‌‌کردید بین [ما و] شما [یا بین شما ای متخالفان (مخالفت کنندگان با یکدیگر)] حکم خواهد کرد

- ترجمه سلطانی

خداوند در روز قیامت در آنچه که دربارهٔ آن با یکدیگر اختلاف میکردید بین شما حکم خواهد کرد

- ترجمه راستین

خدا در روز قیامت میان شما در آنچه (با من) خلاف و نزاع می‌کردید حکم خواهد فرمود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٠ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّ ذَلِكَ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ

آیا ندانسته‌‌ای که خداوند آنچه که در آسمان و زمین است [و اختلاف شما] را می‌‌داند [و بین شما حکم خواهد کرد] که آن در کتاب است همانا آن بر خداوند آسان است

- ترجمه سلطانی

آیا ندانسته‌ای که خداوند آنچه که در آسمان و زمین است (و اختلاف شما) را میداند (و بین شما حکم خواهد کرد) که آن در کتاب است همانا آن بر خداوند آسان است

- ترجمه راستین

(ای بشر) آیا ندانستی که خدا از آنچه در آسمان و زمین است آگاه است؟و این (جهان و همه حوادث آن) در کتابی (کتاب علم خدا) محفوظ و مسطور است و این (حفظ و نگهبانی) بر خدا کاری بسیار سهل است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧١ وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَمْ يُـنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَا لَيْسَ لَهُم بِهِ عِلْمٌ وَمَا لِلظَّالِـمِينَ مِن نَّصِيرٍ

[و با تو مجادله می‌‌کنند] و به جای خداوند آنچه که سلطانی (دلیلی) برای آن نازل نشده را عبادت می‌‌کنند و آنها به آن [یعنی خلیفه‌‌ای که آنها از جهت خلافت او و مطاع بودن او به او] علمی ندارند {یعنی همانا مطاع و لابدّ است که از خداوند مأذون باشد و اینکه برای مطیع (اطاعت کننده) است که علم به مأذون بودن او از خداوند حاصل کند پس کسی که از مطاعی اطاعت کند (در حالی که) می‌‌داند که او از جانب خداوند مأذون نمی‌‌باشد یا از مطاعی که نمی‌‌داند که او مأذون است یا غیر مأذون مشرک و ظالم می‌‌باشد، برای اینکه او طاعتش را که آن بزرگترین حقوق است در غیر موضع آن وضع کرده که آن کسی است که مأذون از خداوند نبوده یا به مأذون بودن او علمى نداشته و آن را از ذی حقّ آن که همان امام مأذون از خداوند است منع کرده است} و ظلم کنندگان [که طاعت خویش را در غیر موضع آن وضع کرده‌‌اند در امر آخرت] یاوری ندارند {زیرا یاری کننده همان امام یا کسی است که امام او را برای یاری‌‌کردن نصب کرده است}

- ترجمه سلطانی

و به جای خداوند آنچه که سلطانی (دلیلی) برای آن نازل نشده را عبادت می‌کنند و آنها به آن علمی ندارند و ظلم کنندگان یاوری ندارند

- ترجمه راستین

و (این مشرکان) خدا را رها کرده و چیزی غیر او را می‌پرستند که بر پرستش آن هیچ دلیل و برهانی نفرستاده و نه خود علم و بصیرتی بدان دارند، (مشرکان، نادان و ستمکارند) و هرگز ستمکاران را یار و یاوری نخواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٢ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ تَعْرِفُ فِي وُجُوهِ الَّذِينَ كَفَرُوا الْمُنكَرَ يَكَادُونَ يَسْطُونَ بِالَّذِينَ يَتْلُونَ عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا قُلْ أَفَأُنَبِّئُكُم بِشَرٍّ مِّن ذَلِكُمُ النَّارُ وَعَدَهَا اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا وَبِئْسَ الْمَصِيرُ

و وقتی که آیات واضح [یا موضح] ما [دربارهٔ ولایت علیّ (ع)] برای آنان تلاوت می‌‌شود منکر [از هر چیزی که عقل یا عرف به آن راضی نمی‌‌شود] را در صورت کسانی که [به ولایت او] کفر ورزیده‌‌اند می‌‌شناسی که نزدیک است که [برای شدّت غیظشان] به کسانی که آیات ما را برای آنها تلاوت می‌‌کنند حمله کنند بگو: آیا پس به شما به بدتر از آن خبر بدهم که آن (خبر) آتشی است که خداوند به کسانی که کفر ورزیده‌‌اند وعده داده و بد جایگاهی (سرانجامی) است

- ترجمه سلطانی

و وقتی که آیات واضح ما برای آنان تلاوت می‌شود منکر را در صورت کسانی که کفر ورزیده‌اند می‌شناسی که نزدیک است که به کسانی که آیات ما را برای آنها تلاوت میکنند حمله کنند بگو: آیا پس به شما به بدتر از آن خبر بدهم که آن (خبر) آتشی است که خداوند به کسانی که کفر ورزیده‌اند وعده داده و بد جایگاهی (سرانجامی) است

- ترجمه راستین

و هرگاه بر این کافران معاند آیات روشن ما تلاوت شود در چهره آن کافران به حدی اثر مخالفت و انکار مشاهده کنی که نزدیک است (از فرط غضب) بر مؤمنانی که آیات ما را بر آنان قرائت می‌کنند حمله‌ور شوند، (به آنها) بگو: آیا شما را به عذابی بدتر از این خبر دهم؟آن آتش دوزخ است که خدا آن را به کافران وعده داده است و آنجا بسیار بد بازگشتگاهی خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٣ يَاأَيُّهَا النَّاسُ ضُرِبَ مَثَلٌ فَاسْتَمِعُوا لَهُ إِنَّ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَن يَخْلُقُوا ذُبَابًا وَلَوِ اجْتَمَعُوا لَهُ وَإِن يَسْلُبْهُمُ الذُّبَابُ شَيْئًا لَّا يَسْتَنقِذُوهُ مِنْهُ ضَعُفَ الطَّالِبُ وَالْمَطْلُوبُ

ای مردم [برای بیان حال آنها و حال علیّ (ع)] مَثَلی زده شد پس آن را بشنوید: همانا کسانی که به جای خداوند می‌‌خوانید هرگز [حتّی] مگسی را [هم] خلق نخواهند کرد و اگرچه بر [انجام] آن [به تعاون] اجتماع نمایند و اگر مگس از آنها چیزی سلب کند نمی‌‌توانند آن را از او باز پس گیرند [آن] ضعف طالب [برای خواندن این مدعوّ] و مطلوب [بر خلق کوچکترین چیز و دفع آن] است

- ترجمه سلطانی

ای مردم مَثَلی زده شد پس آن را بشنوید: همانا کسانی که به جای خداوند می‌خوانید هرگز (حتّی) مگسی را (هم) خلق نخواهند کرد و اگرچه بر (انجام) آن اجتماع نمایند و اگر مگس از آنها چیزی سلب کند نمی‌توانند آن را از او باز پس گیرند (آن) ضعف طالب (برای خواندن این مدعوّ) و مطلوب (بر خلق کوچکترین چیز و دفع آن) است

- ترجمه راستین

ای مردم (مشرک کافر) مثلی زده شده بدان گوش فرا دارید (تا حقیقت حال خود بدانید): آن بتهای جماد که به جای خدا (معبود خود) می‌خوانید هرگز بر خلقت مگسی هر چند همه اجتماع کنند قادر نیستند، و اگر مگس (ناتوان) چیزی از آنها بگیرد قدرت بر باز گرفتن آن ندارند، (بدانید که) طالب و مطلوب (یعنی بت و بت‌پرست یا عابد و معبود یا مگس و بتان) هر دو ناچیز و ناتوانند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٤ مَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ

قدر خدای را به حقّ قدر او ندانستند [حیثی که او را با مثال اصنامی که بر چیزی قادر نیستند معادل کردند] همانا خداوند [در مظهر خلیفهٔ خود که همان علیّ (ع) است] البتّه قوی [و دارای قدرت بر هر مقدورى است که اراده کند] و غالب است [که مانعی او را از مرادش منع نمی‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

قدر خدای را به حقّ قدر او ندانستند همانا خداوند البتّه قوی و غالب است

- ترجمه راستین

(این مشرکان) مقام خدا را آن گونه که شایسته اوست نشناختند، (و گرنه جماد ناتوانی را خدا نمی‌خواندند) خدا ذاتی است بی‌نهایت توانا و بی‌همتای شکست ناپذیر.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٥ اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ

خداوند است که از ملائکه و از مردم رسولانی را بر می‌‌گزیند {یعنی اینکه برگزیدن رسولان (ع) چه از ملائکه باشد یا از مردم مقصور بر خداوند است پس شما را چه می‌‌شود که به امر خلافت که همان رسالت مِن الله اِلی الله است اتکال نمی‌‌کنید و به آرای خود خلیفه‌‌ای اختلاق (جعل کردن، بربافتن) می‌‌کنید} همانا خداوند [به اقوال جمیع بندگان از ملائکه و مردم] شنوا و [به دقایق همهٔ مکمونات] بینا است

- ترجمه سلطانی

خداوند است که از ملائکه و از مردم رسولانی را بر می‌گزیند همانا خداوند شنوا و بینا است

- ترجمه راستین

خداست که از میان فرشتگان و آدمیان رسولانی برمی‌گزیند، که همانا خدا (به سخن عالمیان) شنوا و (به لیاقت آنان) بیناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٦ يَعْلَمُ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ

آنچه که بین دستانشان [یعنی در مظهر خود که همان علیّ (ع)] است و آنچه که پشت [سر] آنان است را می‌‌داند و امور [در مظهر او] به سوی خداوند باز می‌‌گردند

- ترجمه سلطانی

آنچه که بین دستانشان (نزد آنان) است و آنچه که پشت (سر) آنان است را می‌داند و امور به سوی خداوند باز می‌گردند

- ترجمه راستین

او به علم ازلی آنچه در نظر این مردم پیدا و آنچه ناپیداست همه را می‌داند و بازگشت کلیه امور به سوی خداست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٧ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ارْكَعُوا وَاسْجُدُوا وَاعْبُدُوا رَبَّكُمْ وَافْعَلُوا الْخَيْرَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید رکوع کنید [با رکوع نماز یا بر پروردگارتان تواضع کنید] و سجده کنید [با سجدۀ نماز یا با غایت تواضع بر پروردگارتان تواضع کنید] و پروردگارتان را بندگی کنید [یعنی با رکوع کردنتان و سجود کردنتان از انانیّات خود خارج شوید و احرار (آزادگان) از عبودیّت خودتان و عبید (بندگان) پروردگارتان گردید] و خیر (خوب) را انجام دهید راجیاً به اینکه شما رستگار شوید

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید رکوع کنید و سجده کنید و پروردگارتان را بندگی کنید و خیر (خوب) را انجام دهید راجیاً به اینکه شما رستگار شوید

- ترجمه راستین

ای اهل ایمان، در برابر خدا رکوع و سجود آرید و (با توجه و بی‌ریا و خالص) پروردگار خود را پرستید و کار نیکو کنید، باشد که رستگار شوید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٨ وَجَاهِدُوا فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ هُوَ اجْتَبَاكُمْ وَمَا جَعَلَ عَلَيْكُمْ فِي الدِّينِ مِنْ حَرَجٍ مِّلَّةَ أَبِيكُمْ إِبْرَاهِيمَ هُوَ سَمَّاكُمُ الْمُسْلِمِينَ مِن قَبْلُ وَفِي هَذَا لِيَكُونَ الرَّسُـولُ شَهِيدًا عَلَيْكُمْ وَتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ فَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَاعْتَصِمُوا بِاللَّهِ هُوَ مَوْلَاكُمْ فَنِعْمَ الْمَوْلَى وَنِعْمَ النَّصِيرُ

و در راه خدا به حقّ جهاد او جهاد کنید، او شما را برگزید و بر شما در دین، ملّت (آئین) پدر شما ابراهیم تنگنایی قرار نداده، او [یعنی ابراهیم (ع) یا خداوند] از قبل شما را مسلم نامید و تا در این [زمان یا این قرآن یا این عالم] رسول گواه بر شما باشد و شما گواه بر مردم باشید پس نماز را بپا دارید و زکات بدهید و [با اعتصام (پیوستن، پناه آوردن، چنگ زدن) به ولایت] به خداوند متمسِّک شوید او مولای شما و چه خوب مولایی است [یعنی وقتی که مولاى شما باشد پس چه خوب مولایى است] و [او] چه خوب نصیری (یاری کننده‌‌ای) است.

- ترجمه سلطانی

و در راه خدا به حقّ جهاد او جهاد کنید، او شما را برگزید و بر شما در دین، ملّت (آئین) پدر شما ابراهیم تنگنایی قرار نداده، او از قبل شما را مسلم نامید و تا در این (زمان) رسول گواه بر شما باشد و شما گواه بر مردم باشید پس نماز را بپا دارید و زکات بدهید و به خداوند متمسِّک شوید (پناه آورید) او مولای شما و چه خوب مولایی و چه خوب نصیری (یاری کنندهای) است.

- ترجمه راستین

و حق جهاد در راه او را (با دشمنان دین و با نفس امّاره) به جای آرید (و در طلب رضای او به قدر طاقت بکوشید) او شما را برگزیده (و به دین خود سرافراز کرده) و در مقام تکلیف بر شما مشقت و رنج ننهاده (و این آیین اسلام) مانند آیین پدر شما ابراهیم (خلیل است) ، او (خدا) شما امت را پیش از این (در صحف او) و در این قرآن مسلمان نامیده تا این رسول بر شما و شما بر سایر خلق گواه (خداپرستی) باشید، پس نماز به پا دارید و زکات بدهید و به خدا (و کتاب او) متوسل شوید، که او مولی (و پادشاه و نگهبان و حافظ و ناصر) شماست و نیکو مولی و نیکو ناصری است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای