حزب شمارهٔ ۷
٢٠٣ وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَّعْدُودَاتٍ فَمَن تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَى وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ
و در روزهایی معیّن (ایّام تشریق و آن سه روز بعد از نحر است) خداوند را ذکر کنید پس کسی که در دو روز تعجیل کند [در رهسپار شدن در روز دوازدهم و تأخیر تا سیزدهم] پس گناهی بر او نیست و کسی که تأخیر کند برای کسی که تقوا (خودداری) کرده پس گناهی بر او نیست و از [سخط] خداوند [در ترک مأمورات و ارتکاب منهیّات] پروا کنید و بدانید که شما به او حشر میشوید [پس هر کدام را بر حسب عملش جزاء میدهد]
- ترجمه سلطانیو خداوند را ذکر کنید در روزهایی معیّن (ایّام تشریق و آن سه روز بعد از نحر است) پس کسی که در دو روز تعجیل کند (در رهسپار شدن در روز دوازدهم و تأخیر تا سیزدهم) پس گناهی بر او نیست و کسی که تأخیر کند پس گناهی بر او نیست برای کسی که تقوا (خودداری) کرده و از خداوند پروا کنید و بدانید که شما به او حشر میشوید
- ترجمه راستینو خدا را یاد کنید (به ذکر تکبیر) در چند روزی معیّن (ایّام تشریق) پس هر که شتاب کند و اعمال را در دو روز انجام دهد گناه نکرده، و هر که تأخیر کند نیز گناه نکرده. این حکم برای کسی است که (از هر گناه یا از محرمات احرام) پرهیزکار بوده است، و از خدا بترسید و بدانید که به سوی خدا باز خواهید گشت.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٤ وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ
و از [میان] مردم کسی هست که سخنانش تو را در زندگانی دنیا به تعجّب وا میدارد و خداوند را بر آنچه که در قلبش است گواه میگیرد [یعنی با ادّعای اینکه آنچه که در قلبش هست همان حقّ است ادّعاء میکند که موافق با قول او است نه بر آنچه که حقیقتاً در قلبش است] و (حال آنکه) او لدودترین (دشمن اصلی، لجبازترین) دشمنان است
- ترجمه سلطانیو از (میان) مردم کسی هست که سخنانش تو را در زندگانی دنیا به تعجّب وا میدارد و خداوند را بر آنچه که در قلبش است گواه میگیرد و (حال آنکه) او لدودترین (دشمن اصلی، لجبازترین) دشمنان است
- ترجمه راستینو از مردم کس هست که تو را از گفتار دلفریب خود به شگفت آرد (تا از دروغ به متاع دنیا رسد) و خدا را به راستی نیّت خود گواه گیرد حال آنکه این کس بدترین دشمن (اسلام) است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٥ وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ
و وقتی که [به تو] روی میگردانَد [یا متصدّی امری از امور تو یا امور دنیا میشود یا والی بر خلق میگردد] در زمین میکوشد تا در آن فساد کند و کِشت (زرع) و نسل (بچهٔ کوچک از متوالدات یا از انسان) را هلاک کند و (حال آنکه) خداوند فساد را دوست ندارد
- ترجمه سلطانیو وقتی که روی میگردانَد در زمین میکوشد تا در آن فساد کند و کشت (زرع) و نسل (بچهٔ کوچک از متوالدات یا از انسان) را هلاک کند و (حال آنکه) خداوند فساد را دوست ندارد
- ترجمه راستینو چون از حضور تو دور شود کارش فتنه و فساد در زمین است و بکوشد تا حاصل خلق به باد فنا دهد و نسل (بشر) را قطع کند؛ و خدا فساد را دوست ندارد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٦ وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ
و وقتی که به او گفته شود از [سخط] خداوند [در افساد و اهلاک] پروا کن [امتناع میکند زیرا از خودش گمانی سوای اصلاح نمیکند، یعنی] به (سبب) گناهی [که قبلاً کسب کرده] او را عزّت (غرور، مناعت، استنکاف) میگیرد [یعنی او برای حاجت خود عزّت را بر ازدیاد افساد و اهلاک حمل کرده است]، پس جهنّم او را بس است و البتّه بد جایگاهی است
- ترجمه سلطانیو وقتی که به او گفته شود از (سخط) خداوند پروا کن (امتناع میکند) او را عزّت (غرور) به گناه میگیرد پس جهنّم او را بس است و البتّه بد جایگاهی است
- ترجمه راستینو چون او را (به نصیحت) گویند: از خدا بترس، خود پسندی او را به بدکاری برانگیزد (و پند نشنود) . جهنّم او را کفایت کند که آرامگاه بدی است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٧ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ
و از مردم کسی هست که خودش را به طلب رضایت خداوند میفروشد (بیع میکند) و خداوند به بندگان مهربان است [و به رأفت خود به منافق مهلت میدهد و فانی را حفظ میکند و به طالب دنیا و آخرت جزاء میدهد] {رحمت امری نفسانی است و رأفت آنچه است که از آثار آن (رحمت) بر اعضاء مشاهده میشود}
- ترجمه سلطانیو از مردم کسی هست که خودش را به طلب رضایت خداوند میفروشد و خداوند به بندگان مهربان است
- ترجمه راستینو بعضی از مردم از جان خود در راه رضای خدا درگذرند؛ و خدا با چنین بندگان رئوف و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٨ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ
ای کسانی که ایمان آوردهاید {مراد از ایمان اینجا همان اسلام حاصل به بیعت عامّه و قبول دعوت ظاهره است} همگی [با قبول دعوت باطنه و قبول ولایت و ایمان حقیقی] در سلم (صلح، ولایت) داخل شوید [در حالی که آن به عنوان مانع از خروج یا از شین و نقص برای شما است] و از گامهای شیطان تبعیّت نکنید همانا او برای شما دشمنی واضح است
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید همگی در سلم (صلح، ولایت) داخل شوید و از گامهای شیطان تبعیّت نکنید همانا او برای شما دشمنی واضح است
- ترجمه راستینای اهل ایمان، همه متّفقا در مقام تسلیم خدا در آیید و از وساوس شیطان پیروی مکنید که او همانا شما را دشمنی آشکار است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٩ فَإِن زَلَلْتُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْكُمُ الْبَيِّنَاتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
پس اگر بعد از اینکه بَیّنهها (حجّتهای واضح) به شما رسید [از دخول در سلم (ولایت)] لغزیدید پس بدانید که خداوند عزیز و حکیم است [پس اگر بعد از دخولتان در سلم و بعد از آنکه بیّنات یعنی واردات و حالات الهیّهٔ مشهوده بر شما برای شما آمد لغزیدید پس بدانید که خداوند عزیزی (غالبی) است که مانعی او را از عفو منع نمیکند یا او را از انتقام منع نمیکند، حکیمى است که به حکمتش سلم را سبب برای عفو قرار میدهد، یا کم و زیاد را مکافات میدهد]
- ترجمه سلطانیپس اگر بعد از اینکه بیّنهها به شما رسید لغزیدید پس بدانید که خداوند عزیز و حکیم است
- ترجمه راستینپس اگر باز به راه خطا رفتید با وجود آنکه ادلّه روشن از جانب خدا برای شما آمد، در این صورت بدانید که خدا (بر انتقام خطا کاران) توانا و دانا است.
- ترجمه الهی قمشهای٢١٠ هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا أَن يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
آیا [منافقان زینت کرده در ظاهر حال خود] منتظر هستند تا خداوند [یعنی امر خداوند یا بأس او یا خداوند بحسب مظاهر خود] در سایبانهایی (تودههایی) از ابر و ملائکه نزد آنها بیاید و (حال آنکه) امر [اهلاک آنها] گذشت (یکسره شد) و امور به خداوند بازگردانده میشود [یعنی بعد از انقضاء حیات و ارتفاع (بالا رفتن، رفع شدن) حُجب ظاهر میشود که امور (کارها) در دست خداوند بوده و احدی دستی بر آن نداشته و جز این نیست که دستان غیر، اکمامی (آستینهایی) برای دست او تعالی بودهاند]
- ترجمه سلطانیآیا منتظر هستند تا خداوند در سایبانهایی (تودههایی) از ابر و ملائکه نزد آنها بیاید و (حال آنکه) امر (اهلاک آنها) گذشت (یکسره شد) و امور به خداوند بازگردانده میشود
- ترجمه راستینآیا کافران جز این انتظار دارند که خدا با ملائکه در پردههای ابر بر آنها در آید و حکم (قهر خدا به کیفر کافران) فرا رسد؟و کارها همه به سوی خدا باز گردد.
- ترجمه الهی قمشهای٢١١ سَلْ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَمْ آتَيْنَاهُم مِّنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ وَمَن يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ
از بنی اسرائیل بپرس که چقدر از آیات بَیّن [یعنی حجّتهای واضح بر صحّت نبوّت پیامبرانشان (ع)] برای آنها آوردیم و کسی که نعمت خداوند (آیات الهی) را بعد از آنکه نزد او آمد [به حیثیت اضلال] تبدیل نماید {و کسی که مدلول آیات که همان ولایت علی (ع) و به حقیقت آن همان نعمت است را به کفران تبدیل نماید} پس [از عذاب خداوند ایمن نمیشود و] همانا خداوند سخت عقوبت کننده است
- ترجمه سلطانیاز بنی اسرائیل بپرس که چقدر از آیات بیّن (روشن) برای آنها آوردیم و کسی که نعمت خداوند را بعد از آنکه نزد او آمد تبدیل نماید پس همانا خداوند سخت عقوبت کننده است
- ترجمه راستین(ای پیغمبر) از بنی اسرائیل سؤال کن که ما چقدر آیات و ادلّه روشن بر آنها آوردیم!و هر کس پس از آنکه نعمت و هدایتی که خدا به او داد آن را به کفر مبدّل کند (بداند که) عقاب خدا بر کافران بسیار سخت است.
- ترجمه الهی قمشهای٢١٢ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ
زندگانی دنیا برای کسانی که [بعد از وضوح حجّت به ولایت] کفر ورزیدهاند زینت داده شده و [آنها] کسانی که [با بیعت خاصّه و قبول ولایت] ایمان آوردهاند را مسخره میکنند و (حال آنکه) کسانی (مؤمنان به ولایت) که تقوا پیشه کردهاند در روز قیامت فوق آنها هستند {زیرا تقواى حقیقی جز برای کسی که ولایت را قبول کرده و در طریق الی الله داخل شده نیست} و خداوند کسی را که بخواهد به غیر حساب (خارج از قدرت محاسبهٔ حسابگران) روزی میدهد
- ترجمه سلطانیزندگانی دنیا برای کسانی که کفر ورزیدهاند زینت داده شده و (آنها) کسانی که ایمان آوردهاند را مسخره میکنند و (حال آنکه) کسانی که تقوا پیشه کردهاند در روز قیامت فوق آنها هستند و خداوند کسی را که بخواهد به غیر حساب روزی میدهد
- ترجمه راستینحیات (عاریت و متاع) دنیوی برای کافران جلوه نمود و آنها اهل ایمان را فسوس و مسخره میکنند ولی مقام تقوا پیشگان روز قیامت برتر از کافران است، و خدا به هر که خواهد روزی بیحساب بخشد.
- ترجمه الهی قمشهای٢١٣ كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِـمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
مردم امّتی واحد [تابع مشتهیاتشان محکوم اهویهٔ خود غافل از پروردگارشان و مبدئشان و معادشان] بودند آنگاه خداوند پیامبران را به عنوان بشارت دهنده [بر منقادین از جهت ولایتشان] و بیم دهنده [بر کافران از جهت رسالتشان] فرستاد [پس به انکار و اقرار اختلاف کردند، و منکران بحسب مراتب انکار، و اقرار کنندگان بحسب مراتب اقرار اختلاف کردند] و کتاب [تدوینی مشتمل بر احکام یا احکام الهیّهٔ لازم برای رسالت] را با آنها به حقّ نازل کرد تا [خداوند بر زبان پیامبران یا تا کتاب] بین مردم در آنچه که دربارهٔ آن اختلاف کردند حکم کند، و بعد از آنکه بیّنات (حجّتهای واضح) نزد ایشان آمد جز کسانی که آن [حقّ یا کتابى که به سبب حقّ نازل شد] به آنان داده شد از روی بَغی (سرکشی، ظلم و استطالت، گردنکشی) بین خود در آن اختلاف نکردند، پس هنگامی که دربارهٔ او که همان حقّ است اختلاف کردند خداوند کسانی که ایمان آوردند [که در آنان قوّت اذعان و موافقت بود] را با رخصت خود هدایت کرد و خداوند کسی که بخواهد را به راه راست هدایت میکند [و آنچه که در آن اختلاف کردند همان صراط مستقیم میباشد]
- ترجمه سلطانیمردم امّتی واحد (تابع اهویهٔ خود غافل از پروردگارشان) بودند آنگاه خداوند پیامبران را به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده فرستاد و با آنها به حقّ کتاب را نازل کرد تا در آنچه که در آن اختلاف کردند بین مردم حکم کند و دربارهٔ آن بعد از آنکه بیّنات نزد ایشان آمد از روی سرکشی بین خود جز کسانی که آن به آنان داده شد اختلاف نکردند، پس خداوند کسانی را که ایمان آوردند هنگامی که دربارهٔ او که همان حقّ است اختلاف کردند با رخصت خود هدایت کرد و خداوند کسی که بخواهد را به راه راست هدایت میکند
- ترجمه راستینمردم یک گروه بودند، خدا رسولان را فرستاد که (نیکوکاران را) بشارت دهند و (بدان را) بترسانند، و با آنها کتاب به راستی فرستاد تا در موارد نزاع مردم تنها دین خدا به عدالت حکمفرما باشد؛ و در کتاب حق، اختلاف و شبهه نیفکندند مگر همان گروه که بر آنان کتاب آسمانی آمد، برای تعدی به حقوق یکدیگر، پس خداوند به لطف خود اهل ایمان را از آن ظلمت شبهات و اختلافات به نور حق هدایت فرمود، و خدا هر که را خواهد راه راست بنماید.
- ترجمه الهی قمشهای٢١٤ أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُـولَ الرَّسُـولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ
آیا [از اختلاف ناراحت شدید و آن را بعد از برانگیختن رسولان انکار کردید؟! بلکه] پنداشتید که داخل جنّت میشوید [یعنی مثل این ظنّ برای شما شایسته نیست زیرا راحتی بدون عناء (رنج) جز به نادر نمیباشد پس خودتان را بر اختلاف شدید و اذیّت بسیار از مخالفان آماده نمایید تا به جنّت دست یابید] و (حال آنکه) مَثَل کسانی که قبل از شما درگذشتند هنوز به شما [وارد] نیامده، [هرآینه] آنها این سختیها و ضررها را لمس کردند {بأساء ضرری است که از قِبل خلق بر سبیل عداوت (دشمنی) میباشد، نفسی باشد یا مالی، و ضرّاء آنچه است که از قِبل خدا یا از قِبل خلق نه بر سبیل اعلان (علنی کردن) عداوت باشد} و مرارتها (اضطراباتی شدید در معاش خود و دنیای خود از اذیّت مخالفان یا ایضاً در دینشان از مشاهدهٔ غلبهٔ مخالفان و مغلوبیّت خودشان) کشیدند حتّی رسول و کسانی که با او ایمان آورده بودند گفتند: [آخر] کِی خداوند یاری میکند؟ آگاه باشید همانا نصر (یاری) خداوند نزدیک است
- ترجمه سلطانیآیا پنداشتهاید که داخل جنّت میشوید و (حال آنکه) مثل کسانی که قبل از شما درگذشتند هنوز به شما نیامده آنها این سختیها و ضررها را لمس کردند و مرارتها کشیدند تا آنکه رسول و کسانی که با او ایمان آورده بودند گفتند کی یاری خداوند میرسد؟ آگاه باشید همانا نصر (یاری) خداوند نزدیک است
- ترجمه راستینآیا گمان کردهاید که به بهشت داخل شوید بدون امتحاناتی که پیش از شما بر گذشتگان آمد؟که بر آنان رنج و سختیها رسید و همواره پریشان خاطر و هراسان بودند تا آن گاه که رسول و گروندگان با او (از خدا مدد خواستند و) گفتند: بار خدایا، کی ما را یاری کنی؟ (در آن حال خطاب شد: بشارت دهد که) هان!همانا یاری خدا نزدیک است.
- ترجمه الهی قمشهای٢١٥ يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلْ مَا أَنفَقْتُم مِّنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ
از تو میپرسند که چه چیزی انفاق کنند، بگو: از آنچه که آن خوب است و برای والدین و نزدیکان و یتیمان و مسکینان و راهواماندگان انفاق کنید و آنچه از خیر که انجام دهید پس همانا خداوند به آن دانا است
- ترجمه سلطانیاز تو میپرسند که چه چیزی انفاق کنند بگو از آنچه که آن خوب است و برای والدین و نزدیکان و یتیمان و مسکینان و راهواماندگان انفاق کنید و آنچه از خیر که انجام دهید پس همانا خداوند به آن دانا است
- ترجمه راستیناز تو سؤال کنند که چه انفاق کنند؟بگو: هر چه از مال خود انفاق کنید درباره پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان رواست، و آنچه نیکویی کنید خداوند بر آن آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٢١٦ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
جنگیدن بر شما مقرّر شد و (حال آنکه) آن بر شما ناگوار است، و چه بسا که چیزی را ناگوار بدارید و (حال آنکه) آن برای شما خیر است و چه بسا که چیزی را دوست بدارید و (حال آنکه) آن برای شما شرّ است و خداوند میداند و (حال آنکه) شما نمیدانید [و برای آن است که اکراه میدارید]
- ترجمه سلطانیجنگیدن بر شما مقرّر شد و (حال آنکه) آن بر شما ناگوار است، و چه بسا که چیزی را ناگوار بدارید و (حال آنکه) آن برای شما خیر است و چه بسا که چیزی را دوست بدارید و (حال آنکه) آن برای شما شرّ است و خداوند میداند و (حال آنکه) شما نمیدانید
- ترجمه راستینحکم جهاد بر شما مقرّر گردید و حال آنکه بر شما ناگوار و مکروه است، لکن چه بسیار شود که چیزی را مکروه شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده، و چه بسیار شود چیزی را دوست دارید و در واقع شرّ و فساد شما در آن است، و خدا (به مصالح امور) داناست و شما نادانید.
- ترجمه الهی قمشهای٢١٧ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِندَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَن يَرْتَدِدْ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
از تو دربارهٔ ماه حرام (ذیقعده و ذیحجّه و محرّم و رجب) از جنگ در آن سؤال میکنند، بگو: [ابتداء کردن] جنگ در آن بزرگ است و (حال آنکه) جلوگیری از راه خدا و کفر ورزیدن به او و مسجد الحرام و اخراج اهلش نزد خداوند از آن بزرگتر است و فتنه بزرگتر از قتل است و مستمرّاً با شما میجنگند تا آنکه اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند [پس با آنها بجنگید با آنچه که استطاعت دارید در ماههای حُرُم و غیر آن زیرا وقتی که مدافعه از نفس و مال و عیال باشد، توانی (سستی) در جنگ جایز نیست، پس چه رسد به وقتی که مدافعه از دین باشد که ماه حرام و نه مکان محترم مانع از آن نمیشود] و کسی از شما که از دینش برگردد پس بمیرد و (در حالی که) او کافر است پس آنان اعمالشان در دنیا و در آخرت بیهوده شده و آنان اصحاب آتشند، در آن ماندگار هستند
- ترجمه سلطانیاز تو دربارهٔ ماه حرام (ذیقعده و ذیحجّه و محرّم و رجب ) از جنگ در آن سؤال میکنند بگو جنگ در آن بزرگ است و (حال آنکه) جلوگیری از راه خدا و کفر ورزیدن به او و مسجد الحرام و اخراج اهلش از آن نزد خداوند بزرگتر است و فتنه بزرگتر از قتل است و مستمرّاً با شما میجنگند تا آنکه اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند و کسی از شما که از دینش برگردد پس بمیرد و (در حالی که) او کافر است پس آنان اعمالشان در دنیا و در آخرت بیهوده شده و آنان اصحاب آتشند، در آن ماندگار هستند
- ترجمه راستین(ای پیغمبر) از تو راجع به جنگ در ماه حرام سؤال کنند، بگو: گناهی است بزرگ، ولی بازداشتن خلق از راه خدا و کفر به خدا و پایمال کردن حرمت حرم خدا و بیرون کردن اهل حرم از آن (که مشرکان مرتکب شدند) نزد خدا بسیار گناه بزرگتری است و فتنهگری، فساد انگیزتر از قتل است. و کافران پیوسته با شما مسلمین کارزار کنند تا آنکه اگر بتوانند شما را از دین خود برگردانند، و هر کس از شما از دین خود برگردد و به حال کفر باشد تا بمیرد چنین اشخاص اعمالشان در دنیا و آخرت ضایع و باطل گردیده، و آنان اهل جهنّمند و در آن همیشه (معذّب) خواهند بود.
- ترجمه الهی قمشهای٢١٨ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
همانا کسانی که ایمان آوردهاند و کسانی که در راه خدا هجرت کردند و جهاد کردند آنان به رحمت خداوند امید دارند و خداوند بسیار آمرزنده [است و مَساوی (بدیها) آنان را میآمرزد] و مهربان است [بعد از غفران آنها را با رحمت خویش میپوشاند]
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که ایمان آوردهاند و کسانی که در راه خدا هجرت کردند و جهاد کردند آنان به رحمت خداوند امید دارند و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینآنان که به دین اسلام گرویدند و از وطن خود هجرت نموده در راه خدا جهاد کردند اینان امیدوار و منتظر رحمت خدا باشند، که خدا بخشاینده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢١٩ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ
از تو از میگساری و قمار میپرسند بگو در آن دو، گناه بزرگی هست و منافعی برای مردم دارد و [لیکن] گناه آن دو بیشتر از نفع آن دو است، و از تو میپرسند که چه انفاق کنند؟ بگو: عفو {عفو ترک تعرّض به بد کننده با بدی کردن، یا صفح و تطهیر قلب از حقد (کینهٔ پنهان در دل) بر او است، و پاکیزهترین مال و برگزیدهٔ آن، و فضل (اضافه) آن و زیادتی آن از حاجت، و معروف (نیکویی) و وسط (میانه) بین اقتار (تنگ گرفتن) و اسراف، و میسور (آسان به دست آمده) نه مجهود (با کوشش و مشقّت به دست آمده)، و آنچه که از قوْت سال زیاد میآید است}، خداوند اینچنین [به حیثی که مال انفاق کننده و نه نفس او فاسد نشوند] آیات [و احکام در امر دنیا و در امر آخرت] را برای شما بیان مینماید راقب به اینکه شما تفکّر کنید
- ترجمه سلطانیاز تو از میگساری و قمار میپرسند بگو در آن دو، گناه بزرگی هست و منافعی برای مردم دارد و (لیکن) گناه آن دو بیشتر از نفع آن دو است، و از تو میپرسند که چه انفاق کنند؟ بگو عفو، خداوند اینچنین آیات را برای شما بیان مینماید راقب به اینکه شما تفکّر کنید
- ترجمه راستین(ای پیغمبر) از تو از حکم شراب و قمار میپرسند، بگو: در این دو کار گناه بزرگی است و سودهایی برای مردم، ولی زیان گناه آن دو بیش از منفعت آنهاست. و نیز سؤال کنند تو را که چه در راه خدا انفاق کنند؟جواب ده: آنچه زائد (بر ضروری زندگانی) است. خداوند بدین روشنی آیات خود را برای شما بیان کند، باشد که تفکر نموده و عقل خود به کار بندید،
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٠ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَّهُمْ خَيْرٌ وَإِن تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
دربارهٔ دنیا و آخرت، و از تو دربارهٔ یتیمان سؤال میکنند [یعنی دربارهٔ امر یتیمان و قیام به امر ایشان و اموالشان و مخالطت با آنها، ای محمّد] بگو اصلاح (سر و سامان دادن) آنها [با حفظ نفوس آنها و تربیت و تکمیل آنها و حفظ اموال آنها و نمو دادن آن و زیاد کردن آن] بهتر است [از اهمال و اعراض تا که نفوسشان هلاک شود و اموالشان تلف شود] و اگر با آنها [در مسکن و معاشرت یا در خوردنی و آشامیدنی یا در اموال] اختلاط میکنید پس برادران شما [در دین] هستند [یعنی با آنها به نحو اخوّت مخالطت کنید] و خداوند مُفسد را از مُصلح میشناسد [و چیزی از علم او پنهان نمیشود تا بحسب آن جزاء داده نشوید] و اگر خداوند میخواست البتّه شما را [با عدم ترخیص در مخالطت و امر به حفظ اموال آنها و انفس آنها با دقّت در امر آن دو] به زحمت میانداخت همانا خداوند عزیز [است که مانعی او را از آنچه که میخواهد و از آنچه که حکم میکند منع نمیکند] و حکیم است [که انجام نمیدهد مگر آنچه که حکمت و استعداد نفوس و استحقاق آنها اقتضاء میکند]
- ترجمه سلطانیدربارهٔ دنیا و آخرت، و از تو دربارهٔ یتیمان سؤال میکنند بگو اصلاح (سر و سامان دادن) آنان بهتر است و اگر با آنها اختلاط میکنید پس برادران شما (در دین) هستند و خداوند مفسد را از مصلح میشناسد و اگر خداوند میخواست حتماً شما را به زحمت میانداخت همانا خداوند عزیز و حکیم است
- ترجمه راستیندر کار دنیا و آخرت (تا از دنیا برای آخرت توشه بردارید) . و سؤال کنند تو را که با یتیمان چگونه رفتار کنند؟بگو: به اصلاح (حال و مصلحت مآل) آنها کوشید بهتر است (تا آنها را بیسرپرست گذارید) و اگر با آنها آمیزش کنید رواست که برادر دینی شما هستند، و خدا آگاه است از آن کس که (در کار آنان) نادرستی کند و آن که اصلاح و درستی نماید. و اگر خدا میخواست کار را بر شما سخت میکرد چه آنکه خدا توانا و دانا است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢١ وَلَا تَنكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ
و با زنان مشرک نکاح نکنید تا اینکه ایمان بیاورند و البتّه کنیز مؤمنه بهتر از [زن] مشرکه است و اگرچه [با جمالش یا مالش یا حَسَبش یا نَسَبش] شما را به شگفت آورد و با مشرکان نکاح نکنید تا آنکه ایمان بیاورند و البتّه بردهٔ مؤمن بهتر از [مرد] مشرک است و اگرچه [مشرکان و مشرکات] شما را به شگفت آورند، آنان [شما را] به سوی [شرک مؤدی به] آتش دعوت میکنند [پس حقّ آنان عدم مخالطت و مصاهره (دامادی) است] و (حال آنکه) خداوند با اباحت (ترخیص) خود [شما را] به سوی جنّت و مغفرت دعوت میکند و آیاتش را [یعنی احکام شرعیّهٔ خود را با زبان انبیائش (ص) و اوصیای آنان (ع)] برای مردم بیان میکند به این ترقّب که آنها [به دقایق حِکَم (حکمتها) مودعه (ودیعت شده) در آیات به سبب ظهور آیت شرک از مشرک و مشرکه و آیت اسلام از مسلم و مسلمه در آنها یا به سماع آیات و احکام از انبیاء (ع)] متذکّر شوند
- ترجمه سلطانیو با زنان مشرک نکاح نکنید تا اینکه ایمان بیاورند و البتّه کنیز مؤمن بهتر از (زن) مشرکه است و اگرچه شما را به شگفت آورد و با مشرکان نکاح نکنید تا آنکه ایمان بیاورند و البتّه بردهٔ مؤمن بهتر از (مرد) مشرک است و اگرچه شما را به شگفت آورند، آنان (شما را) به سوی آتش دعوت میکنند و (حال آنکه) خداوند با اباحت (ترخیص) خود (شما را) به سوی جنّت و مغفرت دعوت میکند و آیاتش را برای مردم بیان میکند به این ترقّب که آنها متذکّر شوند
- ترجمه راستینو با زنان مشرک ازدواج مکنید مگر آنکه ایمان آرند و همانا کنیزکی با ایمان بهتر از زن آزاد مشرک است هر چند از (حسن و جمال) او به شگفت آیید، و زن به مشرکان مدهید مگر آنکه ایمان آرند و همانا بنده مؤمن بسی بهتر از آزاد مشرک است هر چند از (مال و حسن) او به شگفت آیید. مشرکان (شما را از راه جهل) به آتش خوانند و خدا از راه لطف و مرحمت به بهشت و مغفرت دعوت کند و خداوند برای مردم آیات خویش بیان فرماید، باشد که هشیار و متذکر گردند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٢ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ
و از تو دربارهٔ خون دیدگی [زنان از حیث مجامعت] سؤال میکنند بگو آن اذیّت است پس در حالت حائض بودن از زنان کناره جوئید (مضاجعت نکنید) و با آنها (زنان) نزدیکی نکنید تا آنکه [با انقطاع حیض از خون] پاک شوند پس وقتی که [با اغتسال یا وضو یا غسل (شستن) فرج] تطهیر کردند آنگاه از حیثی (جایی) که خداوند به شما امر کرده به آنها (زنان) درآیید [یعنی از مکان و ثقبهای (سوراخی) که خداوند شما را به درآمدن از آن امر کرده است و از مکانی که خداوند به درآمدن از آن به شما امر نکرده است به آنها (زنان) در نیایید، یا معنی میدهد از حیثیّت امر او تعالی، نه از حیثیّت محض انگیختگی جنسی، یا از حیثیّت نهی او، یا از حیث امر او یعنی غایت امر او مثل فرزند خواستن و استفراغ (فراغت جستن) بدن و فراغ بال (آسودگی خاطر) از خطورات ناشئه از امتلاء (پُر شدن) اوعیه (مجاری ترشحی) و استیناس (اُنس گرفتن، الفت) و سکون نفس به آنها (زنان) درآیید و مقصود این است که نظر در مضاجعت به نفس امر او یا غایت امر او بدون غفلت از او تعالی باشد] همانا خداوند، بسیار توبه کنندگان را دوست میدارد {توّاب کسی است که در کثرات کثیر المراجعه به خداوند میباشد} و تطهیر (پاک) کنندگان [از اقذار (پلشتیهای) جسمانی با آب] را دوست میدارد
- ترجمه سلطانیو از تو دربارهٔ خون دیدگی (زنان) (از حیث مجامعت) سؤال میکنند بگو آن اذیّت است پس در حالت حائض بودن از زنان کناره جوئید و با آنها (زنان) نزدیکی نکنید تا آنکه پاک شوند پس وقتی که تطهیر کردند آنگاه به آنها (مؤنّث) درآیید از حیثی (جایی) که خداوند به شما امر کرده همانا خداوند، بسیار توبه کنندگان را دوست میدارد و تطهیر (پاک) کنندگان را دوست میدارد
- ترجمه راستینو سؤال کنند تو را از عادت شدن زنان، بگو: آن رنجی است (برای زنان) در آن حال از مباشرت آنان دوری کنید و با آنان نزدیکی نکنید تا آنکه پاک شوند، چون خود را پاک کردند از آنجا که خدا دستور داده به آنها نزدیک شوید، که همانا خدا آنان را که پیوسته به درگاهش توبه کنند و هم پاکیزگان دور از هر آلایش را دوست میدارد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٣ نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُم مُّلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ
زنان شما به عنوان کشتگاه برای شما هستند پس طوری [یا در ساعتی یا در مکانی] که خواستید به کشتگاهتان درآیید [و امّا به معنی از هر دو ثقب (سوراخ) که خواستید نیست زیرا آن منافی معنی درآمدن به حرث (کشتزار) میشود] و [امر خداوند را] بر [امر شیطان یا بر امر نفس یا بر عمل کردن در درآمدن به زنان یا در هر عملی بر انتفاع] نفس خود مقدّم بدارید و از خداوند پروا کنید و بدانید که شما [در آخرت یا در حال حاضر] با او ملاقات کنندهاید و به مؤمنین بشارت بده
- ترجمه سلطانیزنان شما به عنوان کشتگاه برای شما هستند پس طوری (یا در ساعتی یا در مکانی) که خواستید به کشتگاهتان درآیید (و امّا به معنی از هر دو ثقب که خواستید نیست) و مقدّم بدارید (امر خداوند را) بر (انتفاع) خودتان و از خداوند پروا کنید و بدانید که شما با او ملاقات کنندهاید و به مؤمنین بشارت بده
- ترجمه راستینزنان شما کشتزار شمایند، پس (برای کشت فرزند صالح) بدانها نزدیک شوید هرگاه (مباشرت آنان) خواهید، و چیزی برای خود پیش فرستید و خدا ترس باشید و بدانید که محققا نزد خدا خواهید رفت. و (ای رسول) اهل ایمان را بشارت ده.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٤ وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِّأَيْمَانِكُمْ أَن تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
و برای اینکه تبرئه کنید، خداوند را محلّ نمایش برای سوگندهایتان قرار ندهید، و تقوا پیشه کنید و بین مردم اصلاح نمایید و خداوند شنوا است [آنچه را که از سوگند به خداوند به آن تفوّه میکنید را میشنود] و [به نیات پنهانی شما] دانا است [پس اگر سوگند شما کاذب و نیّات شما غیر صادق باشد شما را مؤاخذه میکند]
- ترجمه سلطانیو برای اینکه تبرئه کنید، خداوند را محلّ نمایش برای سوگندهایتان قرار ندهید، و تقوا پیشه کنید و بین مردم اصلاح نمایید و خداوند شنوا و دانا است
- ترجمه راستینو زنهار نام خدا را هدف سوگندهای خود مکنید تا (با این سوگندهای راست و دروغ) از حقوقی که مردم را بر شماست برائت جوئید و خود را نیکوکار و پرهیزکار قلمداد کنید و مصلح میان مردم جلوه دهید؛ و خدا (راست و دروغ و نیک و بد را) شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٥ لَّا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ
خداوند شما را بابت لغو [به معنی خطاء یا آوردن کلام غیر معتّد به (مهیّا شده به آن)] در سوگندهایتان مؤاخذه نمیکند و لکن شما را به آنچه که قلبهایتان کسب کرده مورد مؤاخذه قرار میدهد و خداوند بسیار آمرزنده [است که سوگندهای لغو را میبخشد] و بردبار است [که بر مؤاخذهٔ شما عجله نمیکند]
- ترجمه سلطانیخداوند شما را به لغو در سوگندهایتان مؤاخذه نمیکند و لکن شما را مؤاخذه میکند به آنچه که قلبهایتان کسب کرده و خداوند بسیار آمرزنده و بردبار است
- ترجمه راستینخدا شما را به سوگندهای لغو مؤاخذه نکند و لیکن به آنچه در دل دارید مؤاخذه خواهد کرد و خدا بسیار آمرزنده و بردبار است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٦ لِّلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِن نِّسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِن فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
برای کسانی که قسم (ایلاء) میخورند [که] از زنانشان [دوری کنند و با آنها مجامعت نکنند]، چهار ماه [از زنان] انتظار بکشَند [و اهل آنها (زنان) و از حکّام شرع و چیزی از مضاجعت و طلاق از آنان (شوهران) مطالبه ننمایند]، پس اگر [با شکستن سوگند و کفّارت آن در این مدّت] برگشتند [پس چیزی بر مردان نیست] زیرا خداوند [آنچه را که از آنان (مردان) افراط شده است را بعد از کفّاره میبخشد و] بسیار آمرزنده و مهربان است [و با ترخیص مراجعت بعد از سوگند به آنان (مردان) رحم میکند]
- ترجمه سلطانیبرای کسانی که قسم (ایلاء) میخورند (که) از زنانشان (دوری کنند و با آنها مجامعت نکنند)، چهار ماه (از زنان خود) انتظار بکشَند، پس اگر (در این مدّت) برگشتند (پس چیزی بر آنان (مردان) نیست) زیرا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینآنان که با زنان خود ایلاء کنند (بر ترک مباشرت آنها قسم بخورند) چهار ماه انتظار کشند، اگر (از قسم خود) بازگشتند خداوند آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٧ وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
و اگر عزم طلاق نمودند، پس همانا خداوند [بر طلاق آنان] شنوا و [به نیّات و ارادههای آنان که آن افساد است یا اصلاح] دانا است
- ترجمه سلطانیو اگر عزم طلاق نمودند، پس همانا خداوند شنوا و دانا است
- ترجمه راستینو اگر عزم طلاق نمودند خدا (به گفتار و کردارشان) شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٨ وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَن يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِن كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
و زنان مطلقه [یعنی دارندگان عادت مدخول بهنّ غیر حاملهها، نه همهٔ مطلّقات شامل جمیع اقسام طلاق و جمیع مطلّقات مدخول بهنّ (زنان مدخوله) یائسهها و غیر یائسات، حاملهها و غیر حاملات، دارندگان عادت و غیر دارندگان عادت و آنهایی که در سنّ دارندگان عادت هستند، و غیر مدخول بهنّ] خودشان را [برای رجوع ازواج] سه عادت [ماهیانه، پاک شدن از حیض] منتظر میدارند و حلال (روا) نیست بر آنها که آنچه که خداوند در رحمهای آنها خلق کرده را کتمان کنند [یعنی اینکه زنان در طاهر بودن خود و در انقضای عدّه و در حمل و عدم آن مصدّق باشند و بر آنها (زنان) روا نیست که برای تعجیل عدّه یا برای تعجیل طلاق یا برای عدم ردّ فرزند به پدرش آنچه را که از خون و حمل در رحِمهای آنها هست را کتمان نمایند]، اگر به خداوند و روز آخِر ایمان میدارند، و شوهرانشان اگر اراده اصلاح کردند در آن [زمان عدّه] به بازگشت به آنها [با رجوع به آنها به نکاح بدون عقد] محقّ هستند [و امّا بعد از آن زمان یعنی زمان عدّه، پس شوهران و غیر آنان بحسب حکم شرعی مساویند و اگرچه بحسب بعضی انگیزهها به نکاح آنها (زنان) با عقد جدید اولی میباشند مثل اینکه بین آن دو اولاد صغار باشد که احدی متکفّل تربیت آنها نشود و غیره]، و برای آنها (زنان) مثل کسی است که علیهّن (بر زنان) است [یعنی در مدّت عدّه همانطور که زوج در عدّه بدون رضایت از زن حقّ رجوع دارد پس نفقه و مسکن برای زن در این مدّت بر عهدهٔ مرد است، حقّ زوج بر زن این است که از مرد اطاعت کند و مانع از تمتّعات او نشود و از خانهاش خارج نشود و در خانهاش احدی را داخل نکند و در مال مرد تصرّف ننماید، و صدقه از خانهٔ مرد ندهد، و روزه به تطوّع (دلبخواه) نگیرد، و به زیارت زندهای یا مردهای نرود مگر به اذن شوهر، و او (شوهر) را فی نفسها و مال او را حفظ کند، همچنین برای او (زن) بر عهدهٔ مرد است که بر او (زن) انفاق کند، و به او کسوت دهد و او را سکنی دهد و حقّ قسامهٔ (تساوی وقت بین زنان در صورت تعدّد زوجات) او را وفاء کند و همهٔ آنها بحسب حال زن و استطاعت مرد] به معروف (نیکوئی) است [به آنچه که در آن ضرر و اضراری که شرع آن را منع میکند نباشد]، و مردان علیهنّ (بر زنان) [به آنچه که خداوند به آنان برتری داده به زیادت عقل و به آنچه که خداوند آنان (مردان) را کفیل قیام به امر آنها (زنان) نموده است] درجه دارند و خداوند عزیز است [یعنی برای مردان شایسته نیست که زنان را به جهالات و قصور آنها در افعال مؤاخذه کنند، و همانا خداوند غالبی است که مانعی او را از ارادهٔ وی منع نمیکند و با این حال شما را به قصورتان و تقصیرتان مؤاخذه نمیکند] و حکیم است [که در جبلّهٔ (سرشت) مردان فضیلت بر زنان قرار نمیدهد و مردان را به قیامشان به امر زنان امر نمیکند، و نه محکومیّت در جبلّهٔ زنان، مگر برای حِکَم و مصالحی، پس نباید محکومات (زنان) از طریق محکومیّتشان خارج شوند و حاکمان (مردان) در حکومتشان تعدّی نمایند]
- ترجمه سلطانیو زنان مطلقه (دارندگان عادت مدخول بهنّ غیر حاملهها) خودشان را (برای رجوع ازواج) سه عادت (ماهیانه) منتظر میدارند و حلال (روا) نیست بر آنها (مؤنّث) که آنچه که خداوند در رحمهای آنان خلق کرده را کتمان کنند، اگر به خداوند و روز آخِر ایمان میدارند، و شوهرانشان اگر اراده اصلاح کردند در آن (زمان) به بازگشت به آنها محقّ هستند، و برای آنها (مؤنّث) مثل کسی است که علیهّن (بر آنها (مؤنّث)) به معروف (نیکوئی) است، و مردان علیهنّ (بر آنان (مؤنّث)) درجه دارند و خداوند عزیز و حکیم است
- ترجمه راستینو زنهایی که طلاق داده شدند از شوهر نمودن خودداری کنند تا سه پاکی بر آنان بگذرد و آنچه را (حیض یا حملی) که خدا در رحم آنها آفریده کتمان نکنند اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارند. و شوهران آنها در زمان عدّه سزاوارترند که آنها را به زنی خود رجوع دهند اگر نیّت سازش دارند، و زنان را بر شوهران حق مشروعی است چنانچه شوهران را بر زنان، لیکن مردان را بر زنان افزونی است، و خدا (بر هر چیز) توانا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٩ الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلَا يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلَّا أَن يَخَافَا أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِـمُونَ
طلاق [یعنی طلاق بر سنّت طلاق جاری است و رجوع در عدّه برای زوج] دو مرتبه میباشد پس [بعد از آن دو بار زنش را طلاق ندهد یا] به [چیزی از] معروف (نیکو) [نگهدارد] یا [طلاق دادن و] تسریح (رها ساختن) با احسان است، و برای شما حلال نمیشود که از آنچه [از مهر و غیر آن] که به آنها (زنان) دادهاید چیزی را [پس] بگیرید مگر اینکه [زوج و زوجه] بترسند که [با نشوز از طرفین و عدم امتثال زوج در امر قیام به حقوق زن و قسامهٔ وی و زوجه در امر به تحصّن خود و تمکین از وی (شوهر) و حفظ نفس خود برای وی در غیبت مرد و مال وی] حدود خداوند را اقامه نکنند {نشوز به مفهوم ناسازگاری مرد یا زن است که حقوق زناشویی را مراعات نمیکنند و منحصر در حقوق واجب است و شامل بیش از آن نمیشود} پس [ای زوج و زوجه و مصلحان و حکّام] اگر میترسید که آن دو (زوج و زوجه) حدود خداوند را اقامه ننمایند پس گناهی بر آن دو نیست در آنچه که [زن] به او (مرد) عوض دهد، اینها [احکام مذکوره از احکام قصاص و مابعد آن یا ماقبل آن و مابعد آن، یا از احکام زوجیّت فقط] حدود (حمایت) خداوند هستند پس از آنها تعدّی نکنید و کسانی که به حدود خداوند تعدّی کنند پس آنها همان ظالمان هستند {ظلم خارج از تعدّى نیست، زیرا ظلم که همان منع حقّ از مستحقّ و اعطای آن به غیر مستحقّ است تجاوز از حدّ خداوند است، کما اینکه تجاوز از هر حدّى منع از حقّ و اعطاء به غیر مستحقّ است}
- ترجمه سلطانیطلاق دو مرتبه (یعنی رجوع در عدّه برای زوج) است پس (بعد از آن دو بار زنش را) به معروف (نیکوئی) نگهدارد (طلاق ندهد) یا (طلاق دادن و) رها ساختن با احسان است، و برای شما حلال نمیشود که از آنچه که به آنها (مؤنّث) دادهاید چیزی را (پس) بگیرید مگر اینکه (زوج و زوجه) بترسند که (با نشوز از طرفین) حدود خداوند را اقامه نکنند پس (ای زوج و زوجه و مصلحان و حکّام) اگر میترسید که آن دو (زوج و زوجه) حدود خداوند را اقامه ننمایند پس گناهی بر آن دو نیست در آنچه که (زن) به او (مرد) عوض دهد، اینها حدود خداوند هستند پس از آنها تعدّی نکنید و کسانی که به حدود خداوند تعدّی کنند پس آنها همان ظالمان هستند
- ترجمه راستینطلاق (طلاقی که شوهر در آن رجوع تواند کرد) دو مرتبه است، پس چون طلاق داد یا رجوع کند به سازگاری و یا رها کند به نیکی، و حلال نیست که چیزی از مهر آنان به جور بگیرید، مگر آنکه بترسید حدود دین خدا را راجع به احکام ازدواج نگاه ندارند، در چنین صورت زن هر چه از مهر خود به شوهر (برای طلاق) ببخشد بر آنان روا باشد. این احکام، حدود دین خداست، از آن سرکشی مکنید و کسانی که از احکام خدا سرپیچند آنها به حقیقت ستمکارند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣٠ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّى تَنكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَن يَتَرَاجَعَا إِن ظَنَّا أَن يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
پس اگر او (زن) را [بعد از بار دوّم] طلاق دهد پس بعد از آن (طلاق سوّم) برای او (شوهر طلاق دهنده) حلال نیست تا آنکه [زن طلاق داده شدهاش] با زوجی غیر وی (شوهر مزبور) نکاح کند پس اگر [زوج دوّم] او (زن) را طلاق داد پس بر آن دو [زوج اوّل و زوجه] گناهی نیست که آن دو [به زواج هم] برگردند اگر آن دو گمان میدارند که حدود خداوند را اقامه مینمایند و این [احکام مذکوره از حرمت بعد از طلاق سوّم و حلیّت وی (زن) بعد از نکاح غیر با او به شرط ظنّ اقامۀ حدود] حدود خداوند است که آنها را برای گروهی که میدانند [یعنی از علماء شمرده میشوند نه از بهائم و غیر عقلاء] بیان میکند
- ترجمه سلطانیپس اگر او (زن) را (بعد از بار دوّم) طلاق دهد پس بعد از آن (طلاق سوّم) برای او (شوهر) حلال نیست تا آنکه (زن) با زوجی غیر او (شوهر) نکاح کند پس اگر (زوج دوّم) او (زن) را طلاق داد پس بر آن دو (زوج اوّل و زوجه) گناهی نیست که آن دو (به زواج هم) برگردند اگر آن دو گمان میدارند که حدود خداوند را اقامه مینمایند و اینها حدود خداوند است که آنها را برای گروهی که میدانند بیان میکند
- ترجمه راستینپس اگر زن را طلاق (سوم) داد دیگر آن زن بر او حلال نیست تا اینکه زن به دیگری شوهر کند، اگر آن شوهر دوم زن را طلاق داد زن با شوهر اوّل (که سه طلاق داده) توانند به زوجیّت بازگردند اگر گمان برند که احکام خدا را (راجع به امر ازدواج) نگاه خواهند داشت. این است احکام خدا که برای مردم دانا بیان میکند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣١ وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِّتَعْتَدُوا وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنزَلَ عَلَيْكُم مِّنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُم بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
و وقتی که زنان را طلاق میدهید و به پایان مدّت مقرّرشان میرسند [یعنی آخر عدّهشان به حیثی که از عدّه خارج نشوند] پس آنها (زنان) را به نیکی [به چیزی که شرع و عقل آن را خوب میداند، یعنی به آنها (زنان) رجوع کنید و آنها را به نحو امساک (نگاهداشتن ازواج) و اداء حقوق زوجیّت] نگهدارید یا آنان را به نیکویی تسریح (رها) کنید {تسریح (رها کردن) به معروف آن است که راه آنها را خالی (ترک) کند و آنها از آنچه که خود دربارهٔ خودشان میکنند منع نشوند و آنچه که آنها به آن خوشحال میشوند به آنها داده شود} و آنها را به جهت زیان زدن [یعنی برای ضرر زدن به آنها، و زن دیگری گرفتن، یا نگهداشتن ضرر خورده یا تزویج دو یا چند زنی بر ضرر زن به اینکه به آنها رجوع کنید برای اینکه میپندارید که آنها نکاح میکنند و به حقوق آنها قیام نکنید] نگه ندارید تا [بر آنها با منع کردن آنها از نکاح با غیر و از حقوق زوجیّت یا الجاء (مضطر کردن کسی به کاری) آنها به افتداء (فداء دادن) وقتی که از ازواج کراهت دارند] تعدّی کنید و کسی که آن را انجام دهد پس به خودش ظلم کرده و آیات [احکام شرعی قالبیّه و آیات تدوینی و آیات آفاقی و انفسی او و خصوصاً آیات کبرای] خداوند را به شوخی نگیرید و انعام خداوند را بر خود یاد کنید و آنچه که بر شما از کتاب و حکمت نازل کرده {مراد از کتاب نبوّت و رسالت و احکام آن دو و کتاب تدوینی از آثار آن دو است و مراد از حکمت، ولایت و آثار آن است} با آن به شما پند میدهد و از [سخط] خداوند [در غفلت از حیثیّت نعمت و در عدم اتّعاظ (پند گرفتن)] پروا کنید و بدانید که خداوند به هر چیزی دانا است [پس استهزاء شما و غفلت شما و اتّعاظ شما و عدم آنها را میداند]
- ترجمه سلطانیو وقتی که زنان را طلاق میدهید و به پایان مدّت مقرّر خود (مؤنّث) میرسند (قبل از خروج از عدّه) پس آنها (مؤنّث) را به نیکی نگهدارید یا آنان را به نیکویی تسریح (رها کردن) کنید و آنها را به جهت زیان زدن نگه ندارید تا تعدّی کنید و کسی که آن را انجام دهد پس به خودش ظلم کرده و آیات خداوند را به شوخی نگیرید و نعمت خداوند را بر خود یاد کنید و آنچه که بر شما از کتاب و حکمت نازل کرده با آن به شما پند میدهد و از (سخط) خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند به هر چیزی دانا است
- ترجمه راستینو هرگاه زنان را طلاق دادید بایستی تا نزدیک پایان زمان عدّه یا آنها را به سازگاری (در خانه) نگاه دارید و یا به نیکی رها کنید، و روا نیست آنان را به آزار نگاه داشته تا بر آنها ستم کنید. هر کس چنین کند همانا بر خود ظلم کرده است. و آیات خدا را به مسخره نگیرید و به یاد آرید نعمت خدا را که به شما لطف فرمود و (به خصوص نعمت بزرگ) کتاب آسمانی و حکمت الهی را که به شما فرستاد و شما را به اندرز آن بهرهمند گرداند، و از خدا پروا کنید و بدانید که خدا به همه چیز آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣٢ وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَن يَنكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُم بِالْمَعْرُوفِ ذَلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَن كَانَ مِنكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكُمْ أَزْكَى لَكُمْ وَأَطْهَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
و وقتی که زنان را طلاق میدهید پس به زمان معیّن خود (آخر عدّه) که رسیدند پس [ای ازواج یا ای اولیاء] وقتی که [خواستگاران و زنان، یا ازواج سابق و زنان] بین خود به معروف (نیکوئی) با هم رضایت دارند بر آنها (زنان) تنگ مگیرید [آنها را منع مکنید] که با ازواجشان [یا خواستگارانشان] نکاح کنند، آن [مذکور از احکام و آیات سابق مذکور جملگی یا کسی که از تنگ گرفتن بر زنان منع شده] با آن به کسانی از شما که به خداوند و روز آخر ایمان آوردهاند پند داده میشود، آن برای شما سودمندتر و پاکیزهتر است و خداوند میداند [که چه به شما نفع میرساند از آنچه که به شما ضرر میزند و لذا به شما به آنچه که از آن اکراه میورزید امر میکند و شما را از آنچه که آن را دوست میدارید نهی میکند، برای نفع آن و مضرّت این] و شما نمیدانید [و لذا ضارّ را دوست میدارید و به نافع کراهت میورزید]
- ترجمه سلطانیو وقتی که زنان را طلاق میدهید پس به زمان معیّن خود (آخر عدّه) که رسیدند پس (ای ازواج) بر آنها (زنان) تنگ مگیرید (منع مکنید) که با ازواجشان (خواستگارانشان) نکاح کنند وقتی که (خواستگاران و زنان، یا ازواج سابق و زنان) بین خود به معروف (نیکوئی) با هم رضایت دارند، آن (احکام و آیات سابق) با آنها به کسانی از شما که به خداوند و روز آخر ایمان آوردهاند پند داده میشود، آن برای شما سودمندتر و پاکیزهتر است و خداوند میداند و شما نمیدانید
- ترجمه راستینو چون زنان را طلاق دادید و زمان عده آنها به پایان رسید، نباید آنها را از شوهر کردن منع کنید هرگاه به طریق مشروع به ازدواج با مردی تراضی کنند. بدین سخن پند داده شود هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان آورده. این دستور برای تزکیه نفوس شما بهتر است و خدا (به مصلحت شما) داناست و شما (خیر و صلاح خود) نمیدانید.
- ترجمه الهی قمشهای