حزب شمارهٔ ۷۰


سورهٔ ۲۳- المؤمنون

٧٥ وَلَوْ رَحِمْنَاهُمْ وَكَشَفْنَا مَا بِهِم مِّن ضُرٍّ لَّلَجُّوا فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ

و اگر بر آنان رحم می‌‌کردیم و آنچه که [موجب] ضرری به آنان است را برطرف می‌‌نمودیم قطعاً در طغیانشان لجاجت می‌‌کردند [و به خصومت ادامه می‌‌دادند حال آنکه] سرگردان (متردّد) هستند

- ترجمه سلطانی

و اگر بر آنان رحم می‌کردیم و آنچه که (موجب) ضرری به آنان است را برطرف می‌نمودیم قطعاً در طغیانشان لجاجت می‌کردند (حال آنکه) سرگردان هستند

- ترجمه راستین

و اگر ما با آنها مهربانی کرده و هر گونه الم و رنج و عذابی که دارند برطرف سازیم آنها سخت‌تر در طغیان و سرکشی خود فرو می‌روند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٦ وَلَقَدْ أَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ فَمَا اسْتَكَانُوا لِرَبِّهِمْ وَمَا يَتَضَرَّعُونَ

و همانا آنان را به عذاب (قتل در روز بدر یا گرسنگی و قتل و خوف) گرفتیم امّا بر پروردگارشان استکانت (تسلیم شدن، افتادگی کردن، تن در دادن) نکردند و تضرّع (زاری و التماس) نمی‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

و همانا آنان را به عذاب گرفتیم امّا بر پروردگارشان استکانت (افتادگی) نکردند و تضرّع (زاری و التماس) نمیکنند

- ترجمه راستین

و همانا ما آنها را به عذاب سخت گرفتار کردیم و باز آن کافران به تضرع و توبه و ناله رو به درگاه خدای خود نیاوردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٧ حَتَّى إِذَا فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا ذَا عَذَابٍ شَدِيدٍ إِذَا هُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ

حتّی وقتی که دری از عذاب شدید را علیهم (بر آنها) باز می‌‌کنیم آنوقت [ناگهان] آنان در آن [حال یعنی در باب یا در عذاب] ناامید [متحیّر مأیوس از خیر یا مبتلا به شرّ] هستند

- ترجمه سلطانی

حتّی وقتی که دری از عذاب شدید را علیهم (بر آنها) باز می‌کنیم آنوقت (ناگهان) آنان در آن (حال) ناامید هستند

- ترجمه راستین

تا آنکه بر آنها دری از بلا و عذاب سخت گشودیم که دیگر ناگاه در آن عذاب (از هر سو) نومید شدند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٨ وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ

و او کسی است که برای شما گوش و چشم‌‌ها و قلب‌‌ها را انشاء (ایجاد) کرد چه شکرگزاری کمی می‌‌کنید {یعنی نعمت‌‌ها را در وجه خود استعمال نمی‌‌کنید}

- ترجمه سلطانی

و او کسی است که برای شما گوش و چشم‌ها و قلب‌ها را انشاء (ایجاد) کرد چه کم شکرگزاری می‌کنید

- ترجمه راستین

و اوست خدایی که برای شما گوش و چشمها و قلبها آفرید (ولی) عده بسیار کمی از شما شکر او به جای می‌آورید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٩ وَهُوَ الَّذِي ذَرَأَكُمْ فِي الْأَرْضِ وَإِلَيْهِ تُحْشَرُونَ

و او کسی است که شما را در زمین آفرید (خلق کرد) و به او حشر می‌‌شوید [یعنی آنکه او مبدء شما و معاد شما است، پس ترک کردن نظر در نعمت‌‌های او و ترک کردن تدبّر در امر او و نهی او سزاوار نیست]

- ترجمه سلطانی

و او کسی است که شما را در زمین آفرید و به او حشر می‌شوید

- ترجمه راستین

و اوست خدایی که شما را در زمین پدید آورد و باز (روز قیامت) رجوع و حشر شما به سوی او خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٠ وَهُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ وَلَهُ اخْتِلَافُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ

و او کسی است که زنده می‌‌کند و می‌‌میراند و رفت و آمد شب و روز برای او است آیا پس [در آن] تعقّل نمی‌‌کنید؟ [که بدانید که کسی که همهٔ آنها در دست او است حقیق است به اینکه بر او تضرّع شود و از او سؤال شود و منقاد او شود]

- ترجمه سلطانی

و او کسی است که زنده میکند و میمیراند و رفت و آمد شب و روز برای او است آیا پس تعقّل نمیکنید؟

- ترجمه راستین

و اوست خدایی که زنده گرداند و بمیراند و اختلاف و حرکت شب و روز به امر اوست، آیا شما عقل خود را کار نمی‌بندید (تا خداشناس شوید و اطاعت امر او کنید).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨١ بَلْ قَالُوا مِثْلَ مَا قَالَ الْأَوَّلُونَ

بلکه [از پدران نادانشان و گذشتگان گمراهشان تقلید کردند و] مثل آنچه که پیشینیان گفتند را گفتند

- ترجمه سلطانی

بلکه مثل آنچه که پیشینیان گفتند را گفتند

- ترجمه راستین

بلکه این مردم کافر هم همان سخن کافران پیشین را گفتند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٢ قَالُوا أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ

گفتند: آیا وقتی که ما می‌‌میریم و خاک و استخوان می‌‌شویم آیا حتماً ما برانگیخته می‌‌شویم

- ترجمه سلطانی

گفتند: آیا وقتی که ما می‌میریم و خاک و استخوان می‌شویم آیا حتماً ما برانگیخته میشویم

- ترجمه راستین

که گفتند: از کجا که چون ما مردیم و استخوانی پوسیده و خاک شدیم باز مبعوث و زنده شویم؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٣ لَقَدْ وُعِدْنَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا هَذَا مِن قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ

همانا این قبلاً به ما و به پدران ما وعده داده شده بود [و اگر حقّ بود حتماً در این مدّت مدید اثرش ظاهر می‌‌شد] همانا این [چیزی] جز افسانهٔ پیشینیان نیست

- ترجمه سلطانی

همانا این قبلاً به ما و به پدران ما وعده داده شده بود همانا این (چیزی) جز افسانهٔ پیشینیان نیست

- ترجمه راستین

از این وعده‌ها بسیار به ما و پیش از این به پدران ما داده شد ولی اینها جز افسانه‌های پیشینیان نیست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٤ قُل لِّـمَنِ الْأَرْضُ وَمَن فِيهَا إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ

بگو اگر که شما می‌‌دانید، زمین و کسانی که در آن هستند برای کیست؟ [یعنی آنکه آنان اقرار می‌‌کنند که خالق، همان الله است، پس اقرار را به یادشان بیاور سپس آگاهشان ساز بر اینکه ابداء سخت‌‌تر از اعادت است]

- ترجمه سلطانی

بگو اگر که شما می‌دانید، زمین و کسانی که در آن هستند برای کیست؟

- ترجمه راستین

بگو که زمین و هر کس که در او موجود است از کیست اگر شما فهم و دانش دارید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٥ سَيَقُـولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ

خواهند گفت برای خداوند است، [یعنی اینکه آنان در جواب تو اقرارشان را ظاهر می‌‌کنند به اینکه او مُبدء است پس آنان را بعد از آن آگاه ساز و] بگو: آیا پس متذکّر نمی‌‌شوید [که اعادت سهلتر از ابداء است]

- ترجمه سلطانی

خواهند گفت برای خداوند است، بگو: آیا پس متذکّر نمیشوید

- ترجمه راستین

البته جواب خواهند داد که از خداست، بگو: پس چرا متذکر (قدرت خدا) نمی‌شوید (تا به عالم آخرت ایمان آرید).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٦ قُلْ مَن رَّبُّ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ وَرَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ

بگو: پروردگار آسمان‌‌های هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ کیست؟ [یعنی خالق آن دو و مدبّر امور آن دو با عظمت آن دو و کثرت آنچه که در آن دو است از ملائکه و کواکب، چه کسی است؟]

- ترجمه سلطانی

بگو: پروردگار آسمان‌های هفتگانه و پروردگار عرش بزرگ کیست؟

- ترجمه راستین

باز به آنها بگو: پروردگار آسمانهای هفتگانه و خداوند عرش بزرگ کیست؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٧ سَيَقُـولُونَ لِلَّهِ قُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ

خواهند گفت: خداوند، [پس به آنها] بگو آیا پس [از سِخَط (خشم) او در مخالفت کردن با او و مخالفت کردن با رسول او (ص) در انکار اعادت یا مطلقاً] نمی‌‌ترسید؟

- ترجمه سلطانی

خواهند گفت: خداوند، بگو آیا پس نمی‌ترسید؟

- ترجمه راستین

البته باز جواب دهند که آنها از خداست، بگو: پس چرا متقی و خداترس نمی‌شوید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٨ قُلْ مَن بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ يُجِيرُ وَلَا يُجَارُ عَلَيْهِ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ

بگو: ملکوت هر چیزی به دست کیست؟ [یعنی تدبیر هر چیزی و تصرّف در آن و تسلّط بر آن به دست چه کسی است؟] {زیرا ملکوت همان باطن اشیاء است که مسلّط بر آنها است و به هر تصرّفی که بخواهد متصرّف در آنها است} و (حال آنکه) او کسی است که پناه می‌‌دهد (فریادرس است) و علیه (بر او) پناه داده نمی‌‌شود [یعنی احدی نیست که فریادرس مغضوب او شود] اگر می‌‌دانستید

- ترجمه سلطانی

بگو: ملکوت هر چیزی به دست کیست؟ و (حال آنکه) او کسی است که پناه می‌دهد و علیه (بر او) پناه داده نمی‌شود اگر می‌دانستید

- ترجمه راستین

باز بگو: آن کیست که (ملک و) ملکوت همه عالم به دست اوست و او به همه پناه دهد و از همه حمایت کند ولی از (عذاب) او کسی پناه نتواند داد؟اگر می‌دانید (کیست باز گویید).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٩ سَيَقُـولُونَ لِلَّهِ قُلْ فَأَنَّى تُسْحَرُونَ

خواهند گفت: خداوند، بگو: پس چگونه فریفته می‌‌شوید (فریب می‌‌خورید) [یعنی چگونه حقّ با وضوح آن به شما به عنوان باطل تخییل (به خیال و ظنّ افکندن) می‌‌شود]

- ترجمه سلطانی

خواهند گفت: خداوند، بگو: پس چگونه فریفته می‌شوید

- ترجمه راستین

محققا خواهند گفت که اینها همه از خداست. بگو: پس چرا به فریب و فسون مفتون می‌شوید؟ (و از خدا غافل می‌گردید؟)

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٠ بَلْ أَتَيْنَاهُم بِالْحَقِّ وَإِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ

بلکه [انکار آنها و آن گفتارشان از روی خفاء دلیل مدّعا و نه از روی ظهور دلیل انکار نیست لکن] حقّ [که همان ولایت در مظهر رسول (ص) است که در وجودش جز حقّ و بعث و حشر نیست] را برای آنان آوردیم و (حال آنکه) آنان البتّه (بطور مطلق) دروغگویند [یعنی در وجودشان جهت صدق نیست]

- ترجمه سلطانی

بلکه حقّ را برای آنان آوردیم و (حال آنکه) آنان البتّه دروغگویند

- ترجمه راستین

بلکه ما حق را به ایشان فرستادیم و آنها دروغ می‌گویند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩١ مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِن وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَّذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ

خداوند فرزندی نگرفته و اگر با او خدائی می‌‌بود البتّه آنوقت هر خدایی آنچه را که خلق کرده، می‌‌بُرد و البتّه بعضی از آنها بر بعضی علوّ (برتری) می‌‌جُستند [حال آنکه] خداوند منزّه است از آنچه [از فرزند و شریک] که وصف می‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

خداوند فرزندی نگرفته و اگر با او خدائی می‌بود البتّه آنوقت هر خدایی آنچه را که خلق کرده، می‌بُرد و البتّه بعضی از آنها بر بعضی علوّ (برتری) می‌جُستند (حال آنکه) خداوند منزّه است از آنچه که وصف می‌کنند

- ترجمه راستین

خدا هرگز فرزندی اتخاذ نکرده و هرگز خدایی با او شریک نبوده، که اگر شریکی بود در این صورت هر خدایی مخلوق خود را به سویی بردی (و نظم وحدانی عالم از هم گسیختی) و بعضی از خدایان بر بعضی دیگر علو و برتری جستی!خدا از آنچه مشرکان گویند پاک و منزه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٢ عَالِـمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ

دانای غیب و شهود است و از آنچه که شریک می‌‌آورند فراتر است

- ترجمه سلطانی

دانای غیب و شهود است و از آنچه که شریک میآورند فراتر است

- ترجمه راستین

او دانا به عالم غیب و شهود است و ذات پاکش از شرک و شریک که برایش آرند برتر و والاتر است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٣ قُل رَّبِّ إِمَّا تُرِيَنِّي مَا يُوعَدُونَ

بگو: پروردگارا امید است که آنچه که به آنان وعده داده می‌‌شود را به من نشان دهی (بنمایانی)

- ترجمه سلطانی

بگو: پروردگارا امید است که آنچه که به آنان وعده داده می‌شود را به من نشان دهی (بنمایانی)

- ترجمه راستین

بگو: بارالها، اگر وعده‌های عذاب این کافران را به من بنمایانی،

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٤ رَبِّ فَلَا تَجْعَلْنِي فِي الْقَوْمِ الظَّالِـمِينَ

پروردگارا پس مرا در این قوم ستمکار قرار مده

- ترجمه سلطانی

پروردگارا پس مرا در این قوم ستمکار قرار مده

- ترجمه راستین

پس مرا در میان قوم ستمکار وامگذار.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٥ وَإِنَّا عَلَى أَن نُّرِيَكَ مَا نَعِدُهُمْ لَقَادِرُونَ

و همانا ما بر اینکه آنچه که به آنها وعده می‌‌دهیم را به تو نشان دهیم (بنمایانیم) البتّه قادر هستیم

- ترجمه سلطانی

و همانا ما بر اینکه آنچه که به آنها وعده می‌دهیم را به تو نشان دهیم (بنمایانیم) البتّه قادر هستیم

- ترجمه راستین

و البته ما قادریم عذابی را که به کافران وعده می‌دهیم به تو بنمایانیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٦ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ السَّيِّئَةَ نَحْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَصِفُونَ

بدی را [با خصلتی] دفع کن که آن بهتر است ما به آنچه که توصیف می‌‌کنند داناتریم

- ترجمه سلطانی

بدی را (با خصلتی) دفع کن که آن بهتر است ما به آنچه که توصیف می‌کنند داناتریم

- ترجمه راستین

تو آزار و بدیهای امت را به آنچه نیکوتر است دفع کن ما (جزای) گفتار آنها را بهتر می‌دانیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٧ وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ

و [وقتی که شیطان تو را به بد کردن به بدی کننده وادار می‌‌کند] بگو: پروردگارا از فشارهای [وسوسه‌‌های] شیاطین به تو پناه می‌‌آورم

- ترجمه سلطانی

و بگو: پروردگارا از فشارهای (وسوسه‌های) شیاطین به تو پناه می‌آورم

- ترجمه راستین

و بگو: بارالها، من از وسوسه و فریب شیاطین (انس و جن) به تو پناه می‌آورم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٨ وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَن يَحْضُرُونِ

و پروردگارا به تو پناه می‌‌آورم از آنکه نزد من حاضر شوند {زیرا حضور آنها جز به خاطر مناسبت آنچه که بین من و آنها است نیست و از حضور آنها مناسبت دیگری متولّد می‌‌شود پس مرا در برابر حضور آنها یعنی از مناسبت من با آنها و تولّد مناسبت دیگری از سوی آنها پناه بده}

- ترجمه سلطانی

و پروردگارا به تو پناه می‌آورم از آنکه نزد من حاضر شوند

- ترجمه راستین

و هم به تو پناه می‌برم بار خدایا از آنکه شیاطین به مجلسم حضور به هم رسانند (و مرا از یاد تو غافل سازند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٩ حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ

تا آنکه وقت مرگ یکی از آنان فرا می‌‌رسد می‌‌گوید: پروردگارا! مرا بازگردانید

- ترجمه سلطانی

تا آنکه وقت مرگ یکی از آنان فرا می‌رسد می‌گوید: پروردگارا! مرا بازگردانید

- ترجمه راستین

(کافران در جهل و غفلتند) تا آن گاه که وقت مرگ هر یک از آنها فرا رسد، در آن حال گوید: بارالها، مرا به دنیا بازگردانید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٠ لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِـحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ

راقباً به اینکه در آنچه که [در دنیا که آن را ترک کرده‌‌ام یا در اعمالى که آنها را ترک کرده‌‌ام، یا در ولایت که آن را] ترک کرده‌‌ام عمل صالحی کنم [یعنی فردی از اعمال صالح را یا صالح بزرگ همان ولایت علیّ بن ابی طالب (ع) را برای اینکه در آن هنگام برای او ظاهر می‌‌شود که ربّ مضاف علی (ع) می‌‌باشد، و اینکه عملی جز با ولایت او قبول نمی‌‌شود و اینکه صالحى جز این نیست، و اینکه هر صالحى به سبب آن صالح است]، [حال آنکه] چنین نیست، قطعاً آن کلمه‌‌ای است که او گویندهٔ آن است [و اجابت برای آن نیست یا اگر برگردد عمل صالح نمی‌‌کند] و از ورای آنها برزخی هست تا روزی که [یعنی روز قیامت و روز انتهای برزخ و انتقال اهل جنّت به جنّت و اهل آتش به آتش، برای حساب یا برای جنّت و آتش] برانگیخته می‌‌شوند {برزخ همان حاجز (حائل) بین دو شیء است و آنچه که بین عالم طبع و عالم مثال است برای بودن آن بین دنیا و آخرت برزخ نامیده می‌‌شود زیرا دنیا دار ابتلاء و امتحان است و آخرت دار راحت و قرار، و برزخ بین آن دو همان است که انسان بعد از مرگ داخل آن می‌‌شود و در آن مستقرّ نمی‌‌شود بلکه از آن سریعاً یا بطیئاً به تعب (رنج و خستگی) یا به راحت می‌‌گذرد}

- ترجمه سلطانی

راقباً به اینکه در آنچه که ترک کرده‌ام عمل صالحی کنم، (حال آنکه) چنین نیست، قطعاً آن کلمه‌ای است که او گویندهٔ آن است و از ورای آنها برزخی هست تا روزی که برانگیخته می‌شوند

- ترجمه راستین

تا شاید به تدارک گذشته عملی صالح به جای آرم. (به او خطاب شود که) هرگز نخواهد شد، این کلمه‌ای است که (از حسرت) همی بگوید (و ثمری نمی‌بخشد) و در برابر آنها عالم برزخ است تا روزی که برانگیخته شوند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠١ فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ فَلَا أَنسَابَ بَيْنَهُمْ يَوْمَئِذٍ وَلَا يَتَسَاءَلُونَ

پس وقتی که در صور (شاخ) دمیده می‌‌شود دیگر در آنروز نسبی (خویشاوندی) بین آنها نخواهد بود و از یکدیگر سؤال نمی‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

پس وقتی که در صور (شاخ) دمیده می‌شود دیگر در آنروز نسبی (خویشاوندی) بین آنها نخواهد بود و از یکدیگر سؤال نمی‌کنند

- ترجمه راستین

پس آن‌گاه که نفخه صور قیامت دمیده شد دیگر نسب و خویشی در میانشان نماند و کسی از کس دیگر حال نپرسد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٢ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

پس کسانی که موازینشان سنگینی کند پس آنان همان رستگارانند

- ترجمه سلطانی

پس کسانی که موازینشان سنگینی کند پس آنان همان رستگارانند

- ترجمه راستین

پس (در آن روز) هر که اعمالش سنگین و وزین است آنان رستگارانند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٣ وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ فِي جَهَنَّمَ خَالِدُونَ

و کسانی که ترازوهایشان سبکی کند پس آنها کسانی هستند که [بضاعتشان که همان فطرت انسانی آنها و مدّت عمرشان است را بدون اکتساب کمال برای نفوس خود ضایع کرده‌‌اند پس بضاعتشان را بدون عوض از بین برده‌‌اند و] به نفس خویش زیان زده‌‌اند و [برای عدم بقاء فطرتی که غیر ملائم بر جحیم و خارج کننده از آن است] در جهنّم ماندگار هستند

- ترجمه سلطانی

و کسانی که ترازوهایشان سبکی کند پس آنها کسانی هستند که به نفس خویش زیان زده‌اند و در جهنّم ماندگار هستند

- ترجمه راستین

و هر که اعمالش سبک وزن است آنان کسانی هستند که نفس خویش را در زیان افکنده، به دوزخ مخلد خواهند بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٤ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ

چهره‌‌هایشان را آتش می‌‌سوزاند و آنها در آن ترشروی هستند

- ترجمه سلطانی

چهره‌هایشان را آتش می‌سوزاند و آنها در آن ترشروی هستند

- ترجمه راستین

آتش دوزخ صورتهای آنها را می‌سوزاند و در جهنم، زشت منظر خواهند زیست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٥ أَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَكُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ

[برای توبیخ آنان گفته می‌‌شود:] آیا آیات من بر شما خوانده نمی‌‌شد پس شما آنها را تکذیب می‌‌کردید

- ترجمه سلطانی

آیا آیات من بر شما خوانده نمی‌شد پس شما آنها را تکذیب میکردید

- ترجمه راستین

(و به آنها خطاب شود) آیا آیات من برای شما تلاوت نمی‌شد؟و شما تکذیب آیات من می‌کردید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٦ قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ

گفتند (می‌‌گویند): [ای] پروردگار ما! شقاوت ما بر ما غلبه کرد [و ما را دَع (رها) نکرد که از آیات تو تبعیّت کنیم و ما را به تکذیب آیات و سوء عاقبت رهنمون شد] و ما [بحسب فطرت] گروهی گمراه بودیم

- ترجمه سلطانی

می‌گویند: (ای) پروردگار ما! شقاوت ما بر ما غلبه کرد و ما گروهی گمراه بودیم

- ترجمه راستین

گویند: بارالها (رحم کن که) شقاوت بر ما غلبه کرد و کار ما به گمراهی کشید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٧ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْهَا فَإِنْ عُدْنَا فَإِنَّا ظَالِـمُونَ

[ای] پروردگار ما، ما را از آن خارج کن پس اگر [به آنچه که در آن بودیم] بازگشتیم پس همانا ما ظالم هستیم

- ترجمه سلطانی

(ای) پروردگار ما، ما را از آن خارج کن پس اگر (به آنچه که در آن بودیم) بازگشتیم پس همانا ما ظالم هستیم

- ترجمه راستین

پروردگارا، ما را از جهنم بیرون آر، که اگر دیگر بار عصیان تو کردیم همانا بسیار ستمکار (و محکوم به هر گونه کیفر و عذاب سخت) خواهیم بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٨ قَالَ اخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ

گفت: در آن گم شوید [و اِخْسَأ (چِخ، چِخه) کلمه‌‌ای است که برای زجر (راندن، بازداشتن) سگ گفته می‌‌شود] و با من سخن نگویید

- ترجمه سلطانی

گفت در آن گم شوید و با من سخن نگویید

- ترجمه راستین

باز به آنان خطاب سخت شود: (ای سگان) دور شوید و به دوزخ درآیید و با من لب از سخن فروبندید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٩ إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِي يَقُـولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ

همانا گروهی (جماعتی) از بندگان من [و همان کسانی که با بیعت خاصّه تولّای علی (ع) را گزیده‌‌اند به من توسّل می‌‌کردند و بر من تضرّع می‌‌نمودند و به من پناه می‌‌آوردند و حالاً و قالاً] می‌‌گفتند: ای پروردگار ما، ما ایمان آورده‌‌ایم پس ما را بیامرز و به ما رحم کن و تو بهترین رحم کنندگان هستی

- ترجمه سلطانی

همانا گروهی از بندگان من می‌گفتند: ای پروردگار ما، ما ایمان آورده‌ایم پس ما را بیامرز و به ما رحم کن و تو بهترین رحم کنندگان هستی

- ترجمه راستین

زیرا شمایید که چون طایفه‌ای از بندگان (صالح) من عرض می‌کردند: بارالها، ما به تو ایمان آوردیم، تو از گناهان ما درگذر و در حق ما لطف و مهربانی فرما، که تو بهترین مهربانان هستی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٠ فَاتَّخَذْتُمُوهُمْ سِخْرِيًّا حَتَّى أَنسَوْكُمْ ذِكْرِي وَكُنتُم مِّنْهُمْ تَضْحَكُونَ

پس شما آنها را به ریشخند می‌‌گرفتید حتّی [به سبب اشتغالتان به استهزای آنها اسبابی برای فراموشی شما گشتند و] ذکر مرا از یاد شما بردند و شما همواره به آنان می‌‌خندیدید [و حال آنکه اینان اولیای من بودند و استهزاء آنها استهزاء من بود]

- ترجمه سلطانی

پس شما آنها را به ریشخند میگرفتید حتّی ذکر مرا از یاد شما بردند و شما همواره به آنان میخندیدید

- ترجمه راستین

در آن وقت (شما کافران) آن بندگان خاص مرا تمسخر می‌کردید تا آنجا که این سبب شد که مرا به کلی فراموش کردید و بر آن خداپرستان خنده و استهزاء می‌نمودید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١١ إِنِّي جَزَيْتُهُمُ الْيَوْمَ بِمَا صَبَرُوا أَنَّهُمْ هُمُ الْفَائِزُونَ

همانا من امروز به آنچه که [بر استهزاء شما و ایذاء (آزار کردن) شما] صبر کردند به آنها پاداش داده‌‌ام که آنان همان رستگاران [یا فائزان به کمالات انسان و لذایذ آن بطور مطلق] هستند

- ترجمه سلطانی

همانا من امروز به آنچه که صبر کردند به آنها پاداش داده‌ام که آنان همان رستگاران هستند

- ترجمه راستین

من هم امروز جزای صبر (بر آزار و سخریه شما) را به آن بندگان پاک خود خواهم داد که آنها امروز سعادتمند و رستگاران عالمند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٢ قَالَ كَمْ لَبِثْتُمْ فِي الْأَرْضِ عَدَدَ سِنِينَ

[خداوند یا ملک موکّل به آنان] گفت: چقدر (چه مدّت) به عدد سال [در حین حیات دنیوی یا در زمین قبور بعد از مرگ] در زمین درنگ کردید؟

- ترجمه سلطانی

گفت: چقدر (چه مدّت) به عدد سال (چند سال) در زمین درنگ کردید؟

- ترجمه راستین

(آن‌گاه خدا به کافران) گوید که می‌دانید شما چند سال در زمین درنگ کردید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٣ قَالُوا لَبِثْنَا يَوْمًا أَوْ بَعْضَ يَوْمٍ فَاسْأَلِ الْعَادِّينَ

[برای دهشتشان و وحشتشان مدّت درنگشان در دنیا یا در قبرها را اندک شمرده و] گفتند [به مدّت] یک روز، یا بعضی (قسمتی) از یک روز را درنگ کردیم پس، از شمارندگان [یعنی از ملائکهٔ موکّل بر ما به حفظ سال‌‌ها و ماه‌‌ها و روزها که این ملائکه را بر صدق گفتارشان به شهادت می‌‌طلبند] بپرس

- ترجمه سلطانی

گفتند (به مدّت) یک روز، یا بعضی (قسمتی) از یک روز را درنگ کردیم پس، از شمارندگان بپرس

- ترجمه راستین

آنها پاسخ دهند که یک روز بود یا یک جزء از روز؛ (اگر ما خطا می‌گوییم) از شمارندگان (یعنی فرشتگانی که حساب عمر خلق دانند) باز پرس.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٤ قَالَ إِن لَّبِثْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا لَّوْ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَعْلَمُونَ

[خداوند یا ملک] گفت: شما جز اندکی درنگ نکرده‌‌اید کاش که شما [آنچه را که خلط کرده‌‌اید] می‌‌دانستید

- ترجمه سلطانی

گفت: شما جز اندکی درنگ نکرده‌اید کاش که شما می‌دانستید

- ترجمه راستین

خدا فرماید: شما اگر (از حال زندگانی خود) آگاه بودید می‌دانستید که مدت درنگتان در دنیا بسیار اندک بوده است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٥ أَفَحَسِبْتُمْ أَنَّمَا خَلَقْنَاكُمْ عَبَثًا وَأَنَّكُمْ إِلَيْنَا لَا تُرْجَعُونَ

آیا پس پنداشته‌‌اید که جز این نیست که ما شما را به جهت بازی (بیهوده) خلق کرده‌‌ایم؟! [یعنی می‌‌گوییم: آیا پنداشتید که شما را بدون استکمال بر شما و بدون استبقاء (طلب بقاء) خلق کرده‌‌ایم پس تکذیب کردید و از اهوای خود تبعیّت نمودید و از فرستادگان ما و خلفای ما اعراض کردید] و اینکه شما به سوی ما بازگردانده نمی‌‌شوید؟!

- ترجمه سلطانی

آیا پس پنداشته‌اید که جز این نیست که ما شما را به جهت بازی (بیهوده) خلق کرده‌ایم؟! و اینکه شما به سوی ما بازگردانده نمی‌شوید؟!

- ترجمه راستین

آیا چنین پنداشتید که ما شما را به عبث و بازیچه آفریده‌ایم و هرگز به سوی ما بازگردانده نمی‌شوید؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٦ فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْكَرِيمِ

پس متعالی است الله مَلک (پادشاه) حقّ [که برای او باطل از عبث و فعلی که آن غایت نداشته باشد شوب نمی‌‌شود]، خدایی جز او پروردگار عرش کریم نیست [و کسی که پروردگار عرش و همان جملهٔ موجودات باشد حاجت به خلق (مخلوق) ندارد بلکه آنها را خلق می‌‌کند تا به آنها جود (بخشش) کند]

- ترجمه سلطانی

پس متعالی است الله مَلک (پادشاه) حقّ، خدایی جز او پروردگار عرش کریم نیست

- ترجمه راستین

پس (بدانید که) خدای پادشاه به حق، برتر است (از آنکه از او فعل عبث و بیهوده صادر شود) که هیچ خدایی به جز همان پروردگار عرش مبارک نیست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٧ وَمَن يَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا بُرْهَانَ لَهُ بِهِ فَإِنَّمَا حِسَابُهُ عِندَ رَبِّهِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ

و کسی که با الله [که خدایی جز او نیست] خدای دیگری [از اصنام و کواکب و تاریکی و اهریمن را یا کسی که با علیّ (ع) امام دیگری] را بخواند که برهانی برای او ندارد پس جز این نیست که حساب او نزد پروردگارش است همانا کافران رستگار نمی‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

و کسی که با الله خدای دیگری را بخواند که برهانی برای او ندارد پس جز این نیست که حساب او نزد پروردگارش است همانا کافران رستگار نمی‌شوند

- ترجمه راستین

و هر کس غیر خدا کسی دیگر را به الهیت خواند که هیچ دلیلی بر آن ندارد حساب کار او نزد خدای اوست و البته کافران را (در روز کیفر) فلاح و رستگاری نیست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٨ وَقُل رَّبِّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ

و بگو: پروردگارا [مَساوی (بدی‌‌ها) ما که از اشتغال به کثرات وجودمان و کثرات خارج از وجودمان از اتّباع از اهویهٔ خود و نظر به غیر تو در فعال خود با ما ملازم (همراه) می‌‌شود را] بیامرز و رحم کن و تو بهترین رحم کنندگان هستی.

- ترجمه سلطانی

و بگو: پروردگارا بیامرز و رحم کن و تو بهترین رحم کنندگان هستی.

- ترجمه راستین

و بگو: بارالها، بیامرز و ببخشای و تو بهترین بخشندگان عالم وجودی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
سورهٔ ۲۴- النور

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

١ سُورَةٌ أَنزَلْنَاهَا وَفَرَضْنَاهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَا آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ

این سوره‌‌ای است که آن را نازل کرده‌‌ایم و آن را واجب کرده‌‌ایم [یعنی وقت آن را معیّن کرده‌‌ایم و آن را تعیین نموده‌‌ایم یا آنچه که در آن است را بر مردم واجب کرده‌‌ایم، یا آن را تفصیل داده‌‌ایم و آن را تمیز و آنچه که از احکام در آن است را تمیز (ممتاز) داده‌‌ایم یا آن را اعطاء کرده‌‌ایم] و آیات [تکوینی] روشن را در آن نازل کردیم با ترقّب به اینکه [از حکمت‌‌های آنها و مصالح آنها] متذکّر شوید [و به آنها عمل کنید]

- ترجمه سلطانی

این سوره‌ای است که آن را نازل کرده‌ایم و آن را واجب کرده‌ایم و آیاتی روشن را در آن نازل کردیم با ترقّب به اینکه متذکّر شوید

- ترجمه راستین

این سوره را فرستادیم و (احکامش را) فریضه (بندگان) کردیم و در آن آیات روشن (توحید و معارف و احکام الهی) نازل ساختیم، باشد که شما متذکر (آن حقایق) شوید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ

[دربارهٔ زن] زنا دهنده و [مرد] زنا کننده [حکم آن دو این است] پس به هر یک از آن دو یکصد تازیانه، تازیانه بزنید و بر آن دو [در حالی که] در دین خداوند [هستند] رأفت نگیرید (به خرج ندهید) اگر به خداوند و روز آخِر ایمان دارید و باید گروهی (جماعتی) از مؤمنان عذاب آن دو را مشاهده کنند

- ترجمه سلطانی

(زن) زنا دهنده و (مرد) زنا کننده پس به هر یک از آن دو یکصد تازیانه، تازیانه بزنید و بر آن دو در (اجرای حکم) دین خداوند رأفت نگیرید (به خرج ندهید) اگر به خداوند و روز آخِر ایمان دارید و باید گروهی از مؤمنان عذاب آن دو را مشاهده کنند

- ترجمه راستین

باید هر یک از زنان و مردان زنا کار را به صد تازیانه مجازات و تنبیه کنید و هرگز درباره آنان در دین خدا رأفت و ترحم روا مدارید اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارید، و باید عذاب آن بدکاران را جمعی از مؤمنان مشاهده کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ الزَّانِي لَا يَنكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَا إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ

زانی نکاح نکند مگر با زانیه یا مشرکه و زانیه با او نکاح نکند مگر زانی یا مشرک و آن بر مؤمنان (مؤمنین و مؤمنات) حرام شده

- ترجمه سلطانی

زانی نکاح نکند مگر با زانیه یا مشرکه و زانیه با او نکاح نکند مگر زانی یا مشرک و آن بر مؤمنان حرام شده

- ترجمه راستین

مرد زناکار جز با زن زناکار و مشرک نکاح نمی‌کند و زن زانیه را هم جز مرد زانی و مشرک به نکاح نخواهد گرفت و این کار بر مردان مؤمن حرام است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ

و کسانی که به زنان محصنه [که فرج‌‌هایشان را به عفاف و اسلام و حرّیّت و بلوغ و عقل محصون (محفوظ) می‌‌دارند] اتهام می‌‌زنند سپس چهار شاهد نیاورند پس هشتاد تازیانه به آنها تازیانه بزنید و ابداً (تا ابد) شهادت آنها را قبول نکنید و آنان خود فاسق هستند

- ترجمه سلطانی

و کسانی که به زنان مُحصنه (محفوظه) اتهام می‌زنند سپس چهار شاهد نیاورند پس هشتاد تازیانه به آنها تازیانه بزنید و ابداً (تا ابد) شهادت آنها را قبول نکنید و آنان خود فاسق هستند

- ترجمه راستین

و آنان که به زنان با عفت مؤمنه نسبت زنا دهند آن‌گاه چهار شاهد (عادل) بر دعوی خود نیاورند آنان را به هشتاد تازیانه کیفر دهید، و دیگر هرگز شهادت آنها را نپذیرید، و آنان مردمی فاسق و نادرستند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ

مگر کسانی که بعد از آن توبه کرده‌‌اند و اصلاح نموده‌‌اند پس همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است

- ترجمه سلطانی

مگر کسانی که بعد از آن توبه کرده‌اند و اصلاح نموده‌اند پس همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است

- ترجمه راستین

مگر آنهایی که بعد از آن فسق و بهتان به درگاه خدا توبه کنند و در مقام اصلاح عمل خود برآیند، در این صورت خدا البته بسیار آمرزنده و مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَلَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَاءُ إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَـمِنَ الصَّادِقِينَ

و کسانی که به ازواجشان اتهام می‌‌زنند و (حال آنکه) شاهدانی جز خودشان ندارند پس هر یک از آنها چهار بار [به جای چهار شاهد] به خداوند شهادت دهد (سوگند یاد کند) که او حتماً از راستگویان است

- ترجمه سلطانی

و کسانی که به ازواجشان اتهام می‌زنند و (حال آنکه) شاهدانی جز خودشان ندارند پس هر یک از آنها چهار بار (به جای چهار شاهد) به خداوند شهادت دهد (سوگند یاد کند) که او حتماً از راستگویان است

- ترجمه راستین

و آنان که به زنان خود نسبت زنا دهند و جز خود بر آن شاهد و گواهی ندارند (چون حد لازم آید، برای رفع حد) باید از آن زن و مرد نخست مرد چهار مرتبه شهادت و قسم به نام خدا یاد کند که البته او (در این دعوی زنا) از راستگویان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ وَالْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ

و پنجمین [بار] این است که لعنت خداوند بر او [باد] اگر از دروغگویان باشد

- ترجمه سلطانی

و پنجمین (بار) این است که لعنت خداوند بر او (باد) اگر از دروغگویان باشد

- ترجمه راستین

و بار پنجم قسم یاد کند که لعن خدا بر او باد اگر از دروغگویان باشد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ وَيَدْرَأُ عَنْهَا الْعَذَابَ أَن تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَـمِنَ الْكَاذِبِينَ

و عذاب [رجم] از او [زن] برداشته می‌‌شود اگر [زن] با چهار [بار] شهادت دادن نزد خداوند شهادت دهد که او (شوهرش) حتماً از دروغگویان است

- ترجمه سلطانی

و عذاب از او (زن) برداشته می‌شود اگر (زن) با چهار (بار) شهادت دادن نزد خداوند شهادت دهد که او (شوهرش) حتماً از دروغگویان است

- ترجمه راستین

و (چون بعد از این پنج قسم شوهر، بر زن حد لازم آید) برای رفع عذاب حد، آن زن نیز نخست چهار مرتبه شهادت و قسم به نام خدا یاد کند که البته شوهرش دروغ می‌گوید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْهَا إِن كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ

و پنجمی اینکه غضب خداوند بر او اگر [شوهرش] از راستگویان باشد

- ترجمه سلطانی

و پنجمی اینکه غضب خداوند بر او اگر (شوهرش) از راستگویان باشد

- ترجمه راستین

و بار پنجم قسم یاد کند که غضب خدا بر او اگر این مرد (در این دعوی) از راستگویان باشد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ وَلَـوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ

و اگر فضل خداوند [یعنی رسالت و احکام آن و رسول] و رحمت او [یعنی ولایت و آثار آن و علیّ (ع)] بر شما نبود و همانا خداوند بسیار توبه (التفات) کننده و [بر تفضیح (رسوا کردن) شما یا تعجیل به عقوبت شما] حکیم است

- ترجمه سلطانی

و اگر فضل خداوند و رحمت او بر شما نبود و همانا خداوند بسیار توبه (التفات) کننده و حکیم است

- ترجمه راستین

و اگر فضل و رحمت خدا شامل حال شما مؤمنان نبود و اگر نه این بود که خدای مهربان البته توبه‌پذیر است و کار به حکمت کند (حدود و تکلیف را چنین آسان نمی‌گرفت و به توبه رفع عذاب از شما نمی‌کرد).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١ إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِّنكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَّكُم بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِّنْهُم مَّا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ

همانا کسانی که آن بهتان را زده‌‌اند گروهی (جماعتی) از شما هستند، آن را به عنوان شرّ برای خود نپندارید بلکه آن برای شما خیر است هر مردی از آنان [که بهتان زد] چیزی از اثم (بدی) کسب کرده و کسی از آنها [یا از این جماعت] که به بیشتر (معظم) از آن (اثم) دامن می‌‌زند برای او عذابی عظیم هست

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که آن بهتان را زده‌اند جماعتی از شما هستند، آن را به عنوان شرّ برای خود نپندارید بلکه آن برای شما خیر است هر مردی از آنان (که بهتان زد) چیزی از اثم (بدی) کسب کرده و کسی از آنها که به بزرگتر از آن (اثم) دامن می‌زند برای او عذابی عظیم هست

- ترجمه راستین

همانا کسانی که آن بهتان را بستند (و به عایشه تهمت کار ناشایست زدند که رسول و مؤمنان را بیازارند) گروهی همدست از (منافقان) شمایند؛ نپندارید ضرری از آن به آبروی شما می‌رسد بلکه خیر و ثواب نیز (چون بر تهمت صبر کنید از خدا) خواهید یافت؛ هر یک از آنها به عقاب گناه خود خواهند رسید؛ و آن کس از منافقان که رأس و منشأ این بهتان بزرگ گشت هم او به عذابی بزرگ معذب خواهد شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢ لَّـوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُّبِينٌ

چرا وقتی که آن را مؤمنان و مؤمنات شنیدند به خودشان گمان خوب نبردند و نگفتند که این تهمتی واضح است

- ترجمه سلطانی

چرا وقتی که آن را مؤمنان و مؤمنات شنیدند به خودشان گمان خوب نبردند و نگفتند که این تهمتی واضح است

- ترجمه راستین

آیا سزاوار این نبود که چون (از منافقان) چنین بهتان و دروغها شنیدید مردان و زنان مؤمن حسن ظنّشان درباره یکدیگر بیشتر شده و گویند: این دروغی است آشکار؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣ لَّـوْلَا جَاءُوا عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَإِذْ لَمْ يَأْتُوا بِالشُّهَدَاءِ فَأُولَئِكَ عِندَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ

چرا چهار گواه بر آن نیاوردند و وقتی که گواهانی نیاورده‌‌اند پس آنان نزد خداوند، خود دروغگو هستند

- ترجمه سلطانی

چرا چهار گواه بر آن نیاوردند و وقتی که گواهانی نیاورده‌اند پس آنان نزد خداوند، خود دروغگو هستند

- ترجمه راستین

چرا (منافقان) بر دعوی خود چهار شاهد (عادل) اقامه نکردند؟پس حالی که شاهد نیاوردند البته نزد خدا مردمی دروغزنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤ وَلَـوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ لَمَسَّكُمْ فِي مَا أَفَضْتُمْ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ

و اگر فضل خداوند و رحمت او در دنیا و آخرت بر شما نبود در آنچه که در آن افضاء (به گونه‌‌ای روشن بیان کردن) کردید عذابی بزرگ به شما می‌‌رسید

- ترجمه سلطانی

و اگر فضل خداوند و رحمت او در دنیا و آخرت بر شما نبود در آنچه که در آن افضاء (به گونه‌ای روشن بیان کردن) کردید عذابی بزرگ به شما میرسید

- ترجمه راستین

و اگر فضل و رحمت خدا در دنیا و عقبی شامل حال شما (مؤمنان) نبود به مجرّد خوض در این‌گونه سخنان (نفاق انگیز) به شما عذابی بزرگ می‌رسید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥ إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُـولُونَ بِأَفْوَاهِكُم مَّا لَيْسَ لَكُم بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمٌ

آنوقت که آن را با زبان‌‌هایتان انداختید [یعنی نه با قلوبتان یعنی آن را بدون تحقیقی بر آن بین خود می‌‌گرداندید] و آنچه که به آن علم ندارید را با زبان‌‌هایتان [بدون اطلاع قلوبتان و اعتقاد به آن] می‌‌گوئید و آن را سهل می‌‌انگارید [که اثم در آن نیست و تبعت (سؤ عاقبت) ندارد] و (حال آنکه) آن نزد خداوند بزرگ است

- ترجمه سلطانی

آنوقت که آن را با زبان‌هایتان انداختید و آنچه که به آن علم ندارید را با زبان‌هایتان می‌گوئید و آن را سهل می‌انگارید و (حال آنکه) آن نزد خداوند بزرگ است

- ترجمه راستین

زیرا شما آن سخنان را از زبان یکدیگر تلقّی کرده و حرفی بر زبان می‌گفتید که علم به آن نداشتید و این کار را سهل و کوچک می‌پنداشتید در صورتی که نزد خدا (گناهی) بسیار بزرگ بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦ وَلَـوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ قُلْتُم مَّا يَكُونُ لَنَا أَن نَّتَكَلَّمَ بِهَذَا سُبْحَانَكَ هَذَا بُهْتَانٌ عَظِيمٌ

و چرا وقتی که آن را شنیدید نگفتید که برای ما [صحیح] نمی‌‌باشد که این را بگوییم که تو منزّهی و این بهتان بزرگی است

- ترجمه سلطانی

و چرا وقتی که آن را شنیدید نگفتید که برای ما (صحیح) نمی‌باشد که این را بگوییم که تو منزّهی و این بهتان بزرگی است

- ترجمه راستین

چرا به محض شنیدن این سخن نگفتید که هرگز ما را تکلم به این روا نیست، پاک خدایا، این بهتانی بزرگ است؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧ يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَن تَعُودُوا لِـمِثْلِهِ أَبَدًا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ

خداوند به شما وعظ (نصیحت) می‌‌کند که ابداً [مادامی که در این دنیا هستید] بر مثل آن باز نگردید اگر مؤمن می‌‌باشید

- ترجمه سلطانی

خداوند به شما وعظ (نصیحت) می‌کند که ابداً بر مثل آن باز نگردید اگر مؤمن می‌باشید

- ترجمه راستین

خدا به شما (مؤمنان) موعظه و اندرز می‌کند که زنهار دیگر گرد این چنین سخن نگردید اگر اهل ایمانید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨ وَيُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ

و خداوند آیات را [یعنی علامت‌‌های احکام را و آثار آن را یا آیات تدوینی دالّ بر احکام تکلیفیّهٔ قالبی و قلبی را] برای شما روشن می‌‌سازد و خداوند بسیار دانا است [که می‌‌داند برای شما چه شایسته است و چه شایسته نیست و به آنچه که بر افعال شما مترتّب می‌‌شود] و حکیم است [که برای شما حکمى تشریع نمی‌‌کند و شما را از امری منع نمی‌‌کند مگر بنابر حکمت مقتضای آن]

- ترجمه سلطانی

و خداوند آیات را برای شما روشن می‌سازد و خداوند بسیار دانا و حکیم است

- ترجمه راستین

و خدا آیات خود را برای شما بیان می‌کند، و او (به حقایق امور و سرائر خلق) دانا و (به مصالح بندگان و نظام عالم کاملا) آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩ إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ فِي الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

همانا کسانی که دوست دارند که فاحشه [یعنی زنا یا آنچه که قبح آن شدید است، یا هر آنچه که خدای عزّ و جلّ از آن نهی کرده است] در میان کسانی که ایمان آورده‌‌اند شایع شود برای آنها عذابی دردناک در دنیا [با حدّی که در شریعت برای آن مقرّر شده یا با عذاب به هنگام احتضار] و آخرت هست و خداوند می‌‌داند [که آنان در دنیا و آخرت عذاب دارند و لذا شما را از عود (برگشتن) منع می‌‌کند] و شما نمی‌‌دانید [و لذا دوست دارید و نمی‌‌ترسید]

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که دوست دارند که فاحشه (زنا، خیلی قبیح، هر آنچه که خداوند از آن نهی کرده) در میان کسانی که ایمان آورده‌اند شایع شود برای آنها عذابی دردناک در دنیا و آخرت هست و خداوند میداند و شما نمیدانید

- ترجمه راستین

آنان که (چون عبد اللّه ابیّ سلول و منافقان دیگر) دوست می‌دارند که در میان اهل ایمان کار منکری اشاعه و شهرت یابد آنها را در دنیا و آخرت عذابی دردناک خواهد بود و خدا (فتنه‌گری و دروغشان را) می‌داند و شما نمی‌دانید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٠ وَلَـوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ رَءُوفٌ رَّحِيمٌ

و اگر فضل خداوند و رحمت او بر شما نبود {حذف جواب در اینجا برای اشعار به شدّت قبح و شدّت غضب بر حبّ شیاع فاحشه (دوست داشتن گسترش کارهای خیلی زشت) در مؤمنین است} و همانا خداوند رئوف و مهربان است

- ترجمه سلطانی

و اگر فضل خداوند و رحمت او بر شما نبود و همانا خداوند رئوف و مهربان است

- ترجمه راستین

و اگر فضل و رحمت خدا و رأفت و مهربانی او شامل حال شما (مؤمنان) نبود (در عقاب گناهتان تعجیل کردی و توبه نپذیرفتی).

- ترجمه الهی قمشه‌ای