حزب شمارهٔ ۷۴


سورهٔ ۲۶- الشعراء

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

١ طسم

«طسم»

- ترجمه سلطانی

طسم

- ترجمه راستین

طسم (اسراری است بین خدا و رسول)

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ

این آیات کتاب روشنگر است

- ترجمه سلطانی

این آیات کتاب روشنگر است

- ترجمه راستین

این قرآن آیات کتاب روشن خداست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ أَلَّا يَكُونُوا مُؤْمِنِينَ

مگر تو (ای محمّد) می‌‌خواهی خودت را از غصّه هلاک کنی از اینکه آنها [به الله یا به رسالت تو یا به ولایت علی (ع)] مؤمن نمی‌‌شوند [و شایسته نیست که برای آن غم بخوری زیرا آن از ارادۀ ما و مشیّت ما خارج نیست برای اینکه ما]

- ترجمه سلطانی

مگر تو می‌خواهی خودت را از غصّه هلاک کنی از اینکه آنها مؤمن نمی‌شوند

- ترجمه راستین

(ای رسول ما) تو چنان در اندیشه هدایت خلقی که خواهی جان عزیزت را از غم اینکه ایمان نمی‌آورند هلاک سازی!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ إِن نَّشَأْ نُنَزِّلْ عَلَيْهِم مِّنَ السَّمَاءِ آيَةً فَظَلَّتْ أَعْنَاقُهُمْ لَهَا خَاضِعِينَ

اگر [ایمان ایشان را] بخواهیم نشانه‌‌ای [از آیات غیبی خود] را از آسمان بر آنان نازل می‌‌کنیم [تا آنکه این آیه آنها را مسخّر نماید و آنان را بر ایمان مذکور مجبور نماید] که گردن‌‌هایشان بر آن خاضع شود

- ترجمه سلطانی

اگر بخواهیم نشانه‌ای را از آسمان بر آنان نازل می‌کنیم که گردن‌هایشان بر آن خاضع شود

- ترجمه راستین

ما اگر بخواهیم از آسمان آیت قهری نازل گردانیم که همه به جبر گردن زیر بار (ایمان به) آن فرود آرند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ وَمَا يَأْتِيهِم مِّن ذِكْرٍ مِّنَ الرَّحْمَنِ مُحْدَثٍ إِلَّا كَانُوا عَنْهُ مُعْرِضِينَ

و (حال آنکه) ذکری نو [که بواسطهٔ جدید بودن آن مقتضی اقبال به آن است] از رحمان نزد آنها نمی‌‌آید مگر آنکه از آن روگردان می‌‌باشند

- ترجمه سلطانی

و (حال آنکه) ذکری نو از رحمان نزد آنها نمی‌آید مگر آنکه از آن روگردان می‌باشند

- ترجمه راستین

و (وای بر اینان که) هیچ آیت و ذکر تازه‌ای از خدای رحمان بر آنها نیاید جز آنکه از آن اعراض می‌کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ فَقَدْ كَذَّبُوا فَسَيَأْتِيهِمْ أَنبَاءُ مَا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ

پس البتّه تکذیب کردند پس بزودی اخبار آنچه [یعنی قول یا فعلی] که بدان استهزاء می‌‌کردند به آنها خواهد رسید

- ترجمه سلطانی

پس البتّه تکذیب کردند پس بزودی اخبار آنچه که بدان استهزاء می‌کردند به آنها خواهد رسید

- ترجمه راستین

همانا این کافران آیات خدا را تکذیب کردند و به زودی خبر آنچه بدان استهزاء می‌کنند به آنان خواهد رسید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الْأَرْضِ كَمْ أَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ

آیا [این منکران رسالت یا ولایت] به زمین [عالم صغیر و عالم کبیر] ننگریسته‌‌اند که در آن کریمانه از هر زوجی (گونه‌‌ای، جنسی) [از معدن و گیاه و حیوان و انسان] چه بسیار رویانیده‌‌ایم

- ترجمه سلطانی

آیا به زمین ننگریسته‌اند که در آن کریمانه از هر زوجی (گونه‌ای، جنسی) چه بسیار رویانیده‌ایم

- ترجمه راستین

آیا در زمین به دیده عبرت نظر نکردند که ما چه انواع گوناگون از نباتات پر سود از آن برویانیدیم؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ

همانا در آن البتّه نشانه‌‌ای هست [دالّ بر عدم اهمال ما به انسان] و (لکن) بیشتر آنان [به خداوند ایمان نمی‌‌آوردند یا به رسالت تو یا به ولایت علی (ع)] مؤمن نمی‌‌باشند [یعنی مذعن (اذعان کننده) به اینکه انبات از ما است]

- ترجمه سلطانی

همانا در آن البتّه نشانه‌ای هست و بیشتر آنان مؤمن نمی‌باشند

- ترجمه راستین

همانا در این کار آیتی (از لطف و رحمت و علم و قدرت خدا بر هوشمندان) آشکار است و باز اکثر اینان ایمان نمی‌آورند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

و همانا پروردگار تو البتّه او چیره (غالب) و مهربان است [و با رحمت خود به آنان مهلت می‌‌دهد تا شاید توبه نمایند]

- ترجمه سلطانی

و همانا پروردگار تو البتّه او چیره و مهربان است

- ترجمه راستین

و همانا پروردگار تو بسیار مقتدر و مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ وَإِذْ نَادَى رَبُّكَ مُوسَى أَنِ ائْتِ الْقَوْمَ الظَّالِـمِينَ

و [به یاد آور] آنوقت که پروردگارت به موسی نداء داد که نزد آن قوم ستمکار برو!

- ترجمه سلطانی

و (به یاد آور) آنوقت که پروردگارت به موسی نداء داد که نزد آن قوم ستمکار برو!

- ترجمه راستین

و (یاد آر) هنگامی که خدایت به موسی ندا کرد که اینک به سوی قوم ستمکار روی آور.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١ قَوْمَ فِرْعَوْنَ أَلَا يَتَّقُونَ

[نزد] قوم فرعون، که آیا پروا نمی‌‌کنند؟

- ترجمه سلطانی

(نزد) قوم فرعون، که آیا پروا نمی‌کنند؟

- ترجمه راستین

به سوی قوم ستمکار فرعون که آیا باز هم نمی‌خواهند خدا ترس و پرهیزگار شوند؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢ قَالَ رَبِّ إِنِّي أَخَافُ أَن يُكَذِّبُونِ

[موسی] گفت: پروردگارا همانا من می‌‌ترسم که مرا تکذیب کنند

- ترجمه سلطانی

(موسی) گفت: پروردگارا همانا من می‌ترسم که مرا تکذیب کنند

- ترجمه راستین

موسی عرض کرد: ای پروردگار، از آن می‌ترسم که فرعونیان سخت مرا تکذیب کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣ وَيَضِيقُ صَدْرِي وَلَا يَنطَلِقُ لِسَانِي فَأَرْسِلْ إِلَى هَارُونَ

و سینه‌‌ام [از معاشرت با آنها و تحمّل متاعب معاشرت با کسانی که بر سنخ من نمی‌‌باشند] تنگ می‌‌شود و زبانم گویا نیست پس [برای رسالت] به سوی هارون بفرست

- ترجمه سلطانی

و سینه‌ام تنگ می‌شود و زبانم گویا نیست پس به سوی هارون بفرست

- ترجمه راستین

و (از کفر آنها) دلتنگ شوم و عقده زبانم (به هدایت آنان) باز نگردد، پس به سوی هارون (برادرم) فرست (تا با من به رسالت روانه شود).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤ وَلَهُمْ عَلَيَّ ذَنبٌ فَأَخَافُ أَن يَقْتُلُونِ

و [موسی (ع) بعد از آنکه استعفاء نمود و هارون را برای رسالت معیّن کرد گفت:] برای آنان بر من گناهی (جرمی) هست، و می‌‌ترسم که مرا بکشند

- ترجمه سلطانی

و برای آنان بر من گناهی (جرمی) هست، و می‌ترسم که مرا بکشند

- ترجمه راستین

و بر من از این قوم (قبطی) گناهی است که می‌ترسم به قتلم رسانند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥ قَالَ كَلَّا فَاذْهَبَا بِآيَاتِنَا إِنَّا مَعَكُم مُّسْتَمِعُونَ

[او تعالی] گفت: چنین نیست و [شما دو تا (موسی و هارون)] آیات [نهگانهٔ] ما را [یا احکام و شرایع ما را] ببرید [و نترسید] همانا ما [همراه] با شما شنوا هستیم

- ترجمه سلطانی

گفت: چنین نیست و (شما دو تا) (موسی و هارون) آیات ما را ببرید همانا ما (همراه) با شما شنوا هستیم

- ترجمه راستین

خدا به موسی فرمود: هرگز (مترس که شما را نمی‌کشند) ، پس با برادرت هارون بدین معجزات و آیات ما به سوی آنان بروید که ما همه جا با شما هستیم و گفتار شما را می‌شنویم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦ فَأْتِيَا فِرْعَوْنَ فَقُـولَا إِنَّا رَسُولُ رَبِّ الْعَالَـمِينَ

و [هر دو] نزد فرعون بروید و بگویید: همانا ما فرستادهٔ پروردگار جهانیان هستیم

- ترجمه سلطانی

و (هر دو) نزد فرعون بروید و بگویید: همانا ما فرستادهٔ پروردگار جهانیان هستیم

- ترجمه راستین

هر دو به اتفاق به جانب فرعون روید و بگویید که ما رسول پروردگار جهانیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧ أَنْ أَرْسِلْ مَعَنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ

به اینکه بنی اسرائیل را [یعنی کسانی را که به امر تو محبوس می‌‌باشند، و کسانی که آنها را به استعباد (بردگی کشیدن) کشیده‌‌ای] با ما بفرست

- ترجمه سلطانی

به اینکه بنی اسرائیل را با ما بفرست

- ترجمه راستین

با این پیام که طایفه بنی اسرائیل را با ما (از مصر به فلسطین) بفرست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨ قَالَ أَلَمْ نُرَبِّكَ فِينَا وَلِيدًا وَلَبِثْتَ فِينَا مِنْ عُمُرِكَ سِنِينَ

[فرعون] گفت: آیا تو را [یعنی موسی را] از کودکی در میان خود پرورش ندادیم؟ و سال‌‌هایی از عمرت را در میان ما درنگ نکردی؟ [و با عالم یا حکیمی اختلافی (رفت و آمدی) نداشتی و به مجاهدات و عبادات و ریاضات، ریاضت نکشیدی پس چگونه رسول از خدایی گشتی که احدی او را نمی‌‌بیند؟! و عالِمی او را نمی‌‌شناسد؟! و مادامی که در ما بودی از جهتی سفّاک بودی و نفس محترمی را کشتی]

- ترجمه سلطانی

(فرعون) گفت: آیا تو (موسی) را از کودکی در میان خود پرورش ندادیم؟ و سال‌هایی از عمرت را در میان ما درنگ نکردی؟

- ترجمه راستین

فرعون گفت: تو نه آن کودکی که ما پروردیم و سالها عمرت در نزد ما گذشت؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩ وَفَعَلْتَ فَعْلَتَكَ الَّتِي فَعَلْتَ وَأَنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ

و کردی آن کار خود را که کردی و تو از ناسپاسان [به نعمت من] هستی

- ترجمه سلطانی

و کردی آن کار خود را که کردی و تو از ناسپاسان هستی

- ترجمه راستین

و آن فعل زشت (قتل نفس) از تو سر زد و (به خدایی ما) کافر بودی؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٠ قَالَ فَعَلْتُهَا إِذًا وَأَنَا مِنَ الضَّالِّينَ

[موسی] گفت: آن را آنوقت کردم و [در آن حال] من از گمراهان بودم [یعنی راهم را که سلوک بر آن را می‌‌خواستم گم کرده بودم]

- ترجمه سلطانی

(موسی) گفت: آن را آنوقت کردم و (در آن حال) من از گمراهان بودم

- ترجمه راستین

موسی گفت: آری من چنین فعلی را مرتکب شدم (ولی نه بر عمد بلکه) در آن هنگام من (برای نجات سبطیان از ظلم قبطیان) به وادی حیرت سرگردان و از گمشدگان (دیار شما) بودم (و کاری به قصد نجات مظلومی کردم به قتل خطایی منتهی شد).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢١ فَفَرَرْتُ مِنكُمْ لَـمَّا خِفْتُكُمْ فَوَهَبَ لِي رَبِّي حُكْمًا وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُرْسَلِينَ

و [به سبب گمراهیم از طریق مدارات (مدارا کردن) و قتل من قبطی را] از شما گریختم چون از شما ترسیدم پس پروردگارم [بدون کسب کردن من و معانات (رنج کشیدن) در طلب آن] به من حکمت عطاء کرد و [به محض فضل خود بدون عملی از من در آن] مرا از فرستادگان قرار داد

- ترجمه سلطانی

و از شما گریختم چون از شما ترسیدم پس پروردگارم به من حکمت عطاء کرد و مرا از فرستادگان قرار داد

- ترجمه راستین

و آن گاه از ترس شما گریختم تا آنکه خدای من مرا علم و حکمت عطا فرمود و از پیغمبران خود قرار داد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٢ وَتِلْكَ نِعْمَةٌ تَمُنُّهَا عَلَيَّ أَنْ عَبَّدتَّ بَنِي إِسْرَائِيلَ

و [آیا] این نعمتی است که آن را بر من منّت می‌‌نهی که بنی اسرائیل را به بردگی کشانده‌‌ای؟

- ترجمه سلطانی

و (آیا) این نعمتی است که آن را بر من منّت می‌نهی که بنی اسرائیل را به بردگی کشانده‌ای؟

- ترجمه راستین

و (بازگو) این که طایفه بنی اسرائیل را بنده خود کرده‌ای این هم نعمتی است که منّت آن بر من می‌نهی؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٣ قَالَ فِرْعَوْنُ وَمَا رَبُّ الْعَالَـمِينَ

فرعون [برای مجادله با او تا او را از بیان قولش و ادّعایش عاجز کند با سؤال کردن از اجزای ادّعای او] گفت: و پروردگار جهانیان چیست؟

- ترجمه سلطانی

فرعون گفت: و پروردگار جهانیان چیست؟

- ترجمه راستین

باز فرعون به موسی گفت: ربّ العالمین چیست؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٤ قَالَ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ

[موسی] گفت: پروردگار آسمان‌‌ها و زمین و مابین آن دو است اگر یقین آورنده [یعنی از اهل ایقان] می‌‌باشید

- ترجمه سلطانی

(موسی) گفت: پروردگار آسمان‌ها و زمین و مابین آن دو است اگر یقین آورنده می‌باشید

- ترجمه راستین

موسی جواب داد: خدای آسمانها و زمین است و آنچه ما بین آنهاست، اگر به یقین باور دارید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٥ قَالَ لِـمَنْ حَوْلَهُ أَلَا تَسْتَمِعُونَ

[فرعون به جهت تزییف (تحقیر، تصغیر، سبک نمایاندن) رأی موسی (ع) و به جهت تسفیه (سفیه دانستن) عقل او] به کسانی که در اطراف او بودند گفت: آیا [قول او را] نمی‌‌شنوید؟ [که طریق محاجّه (حجّت آوردن) را نمی‌‌داند و (در حالی که) دعوی بزرگی را ادّعاء می‌‌نماید و تفوّق و ریاست بر اهل عالم را می‌‌خواهد]

- ترجمه سلطانی

(فرعون) به کسانی که در اطراف او بودند گفت: آیا نمی‌شنوید؟

- ترجمه راستین

فرعون روی به درباریانش کرد و گفت: آیا نمی‌شنوید (که این مرد چه دعوی بی‌دلیل می‌کند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٦ قَالَ رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ

[موسی] گفت: پروردگار شما و پروردگار نیاکان شما است

- ترجمه سلطانی

(موسی) گفت: پروردگار شما و پروردگار نیاکان شما است

- ترجمه راستین

موسی گفت: همان خدایی است که شما و پدران پیشین شما را بیافرید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٧ قَالَ إِنَّ رَسُولَكُمُ الَّذِي أُرْسِلَ إِلَيْكُمْ لَمَجْنُونٌ

[فرعون] گفت: همانا رسول شما که به سوی شما فرستاده شده حتماً دیوانه است

- ترجمه سلطانی

(فرعون) گفت: همانا رسول شما که به سوی شما فرستاده شده حتماً دیوانه است

- ترجمه راستین

باز فرعون گفت: این رسولی که به سوی شما به رسالت فرستاده شده سخت دیوانه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٨ قَالَ رَبُّ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ

[موسی] گفت: پروردگار مشرق و مغرب و مابین آن دو است اگر تعقّل می‌‌کردید

- ترجمه سلطانی

(موسی) گفت: پروردگار مشرق و مغرب و مابین آن دو است اگر تعقّل می‌کردید

- ترجمه راستین

باز موسی گفت: همان آفریننده مشرق و مغرب (و روز و شب) است و هر چه بین اینها موجود است، اگر شما (در قدرت حق) تعقل کنید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٩ قَالَ لَئِنِ اتَّخَذْتَ إِلَهًا غَيْرِي لَأَجْعَلَنَّكَ مِنَ الْمَسْجُونِينَ

[فرعون به جهت تهدید او] گفت: البتّه اگر خدایی غیر از من برگزینی، حتماً تو را از [جملهٔ] زندانیان قرار می‌‌دهم

- ترجمه سلطانی

(فرعون) گفت: البتّه اگر خدایی غیر از من برگزینی، حتماً تو را از (جملهٔ) زندانیان قرار می‌دهم

- ترجمه راستین

باز فرعون گفت: اگر غیر من خدایی را بپرستی البته تو را به زندان خواهم کشید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٠ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ

[موسی] گفت: حتّی اگر چیزی واضح [دالّ بر صدق ادّعایم] نزد تو بیاورم؟

- ترجمه سلطانی

(موسی) گفت: حتّی اگر چیزی واضح (دال بر صدق ادّعایم) نزد تو بیاورم؟

- ترجمه راستین

موسی باز پاسخ داد: اگر هم حجت و معجزی (بر صدق دعوی خود) بر تو آورده باشم (بازم به زندان کشی).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣١ قَالَ فَأْتِ بِهِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ

[فرعون] گفت: پس اگر از راستگویان هستی آن را بیاور

- ترجمه سلطانی

(فرعون) گفت: پس اگر از راستگویان هستی آن را بیاور

- ترجمه راستین

فرعون گفت: آن معجزه را بیار اگر راست می‌گویی؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٢ فَأَلْقَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ مُّبِينٌ

پس [موسی] عصایش را انداخت و آنوقت [ناگهان] آن اژدهایی آشکار [شد]

- ترجمه سلطانی

پس (موسی) عصایش را انداخت و آنوقت (ناگهان) آن اژدهایی آشکار (شد)

- ترجمه راستین

در آن موقع موسی عصای خود بیفکند که ناگاه اژدهایی عظیم پدیدار گشت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٣ وَنَزَعَ يَدَهُ فَإِذَا هِيَ بَيْضَاءُ لِلنَّاظِرِينَ

و دستش را در آورد و آنوقت [ناگهان] آن برای ناظران سپید [شد]

- ترجمه سلطانی

و دستش را در آورد و آنوقت (ناگهان) آن برای ناظران سپید (شد)

- ترجمه راستین

و نیز دست خود (از گریبان) بیرون آورد که ناگاه سپید و رخشان به چشم بینندگان آشکار گردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٤ قَالَ لِلْمَلَإِ حَوْلَهُ إِنَّ هَذَا لَسَاحِرٌ عَلِيمٌ

[فرعون] به سران (صاحب منصبان) پیرامون خود گفت: که این البتّه جادوگر و دانا است

- ترجمه سلطانی

(فرعون) به سران (صاحب منصبان) پیرامون خود گفت: که این البتّه جادوگر و دانا است

- ترجمه راستین

فرعون رو به درباریانش کرد و گفت: این مرد ساحری بسیار ماهر و داناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٥ يُرِيدُ أَن يُخْرِجَكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِ فَمَاذَا تَأْمُرُونَ

که می‌‌خواهد با جادویش شما را از سرزمینتان اخراج کند پس چه امر می‌‌کنید [به جهت استمالت (نرمی کردن، دلجویی کردن) قلوب آنها، با آنها دربارهٔ امر او مشورت کرد]

- ترجمه سلطانی

که می‌خواهد با جادویش شما را از سرزمینتان اخراج کند پس چه امر می‌کنید

- ترجمه راستین

که می‌خواهد بدین سحر و شعبده‌ها شما (مردم مصر) را از کشور خود آواره کند، حال شما چه می‌فرمایید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٦ قَالُوا أَرْجِهْ وَأَخَاهُ وَابْعَثْ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ

[سران] گفتند: او و برادرش را منتظر بدار (مهلت بده) و گرد آورندگانی را به شهرها بفرست

- ترجمه سلطانی

(سران) گفتند: او و برادرش را منتظر بدار (مهلت بده) و گرد آورندگانی را به شهرها بفرست

- ترجمه راستین

آنها به فرعون گفتند: او و برادرش را زمانی باز دار و افرادی را برای جمع کردن مردم در شهرها بفرست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٧ يَأْتُوكَ بِكُلِّ سَحَّارٍ عَلِيمٍ

که هر جادوگر دانایی را نزد تو آورند

- ترجمه سلطانی

که هر جادوگر دانایی را نزد تو آورند

- ترجمه راستین

تا ساحران ماهر زبر دست را (برای دفاع او) نزدت حاضر آورند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٨ فَجُمِعَ السَّحَرَةُ لِمِيقَاتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ

پس جادوگران در روز معلوم بر میقات گرد آورده شدند

- ترجمه سلطانی

پس جادوگران در روز معلوم بر میقات گرد آورده شدند

- ترجمه راستین

آن گاه ساحران را بر حسب وعده به روز معیّن حاضر ساختند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٩ وَقِيلَ لِلنَّاسِ هَلْ أَنتُم مُّجْتَمِعُونَ

و به مردم گفته شد: آیا شما هم مجتمع می‌‌شوید؟

- ترجمه سلطانی

و به مردم گفته شد: آیا شما هم مجتمع می‌شوید؟

- ترجمه راستین

و مردم شهر را گفتند: چه بهتر که همه در آن روز جمع باشید (تا واقعه را مشاهده کنید).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٠ لَعَلَّنَا نَتَّبِعُ السَّحَرَةَ إِن كَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ

تا اگر جادوگران، آنها غالب شدند شاید ما از آنان پیروی کنیم

- ترجمه سلطانی

تا اگر جادوگران، آنها غالب شدند شاید ما از آنان پیروی کنیم

- ترجمه راستین

باشد که ما هم اگر ساحران غالب شدند از آنان پیروی کنیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤١ فَلَمَّا جَاءَ السَّحَرَةُ قَالُوا لِفِرْعَوْنَ أَئِنَّ لَنَا لَأَجْرًا إِن كُنَّا نَحْنُ الْغَالِبِينَ

و چون جادوگران آمدند به فرعون گفتند: آیا اگر ما غالب شویم پاداشی [در خور] خواهیم داشت؟

- ترجمه سلطانی

و چون جادوگران آمدند به فرعون گفتند: آیا اگر ما غالب شویم پاداشی (در خور) خواهیم داشت؟

- ترجمه راستین

و چون ساحران حضور فرعون آمدند با وی گفتند: آیا اگر (بر موسی) غالب آییم اجری خواهیم داشت؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٢ قَالَ نَعَمْ وَإِنَّكُمْ إِذًا لَّـمِنَ الْمُقَرَّبِينَ

[فرعون] گفت: آری و همانا شما آنوقت البتّه از نزدیکان خواهید بود

- ترجمه سلطانی

(فرعون) گفت: آری و همانا شما آنوقت البتّه از نزدیکان خواهید بود

- ترجمه راستین

فرعون گفت: آری البته علاوه بر اجر خدمت از مقربان (درگاهم) نیز خواهید شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٣ قَالَ لَهُم مُّوسَى أَلْقُوا مَا أَنتُم مُّلْقُونَ

موسی به آنان گفت: آنچه که شما اندازندهٔ آن هستید را بیندازید

- ترجمه سلطانی

موسی به آنان گفت: آنچه که شما اندازندهٔ آن هستید را بیندازید

- ترجمه راستین

(چون ساحران به معارضه حاضر شدند) موسی به آنها گفت: اینک شما بساط سحر خود هر چه می‌خواهید به کار اندازید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٤ فَأَلْقَوْا حِبَالَهُمْ وَعِصِيَّهُمْ وَقَالُوا بِعِزَّةِ فِرْعَوْنَ إِنَّا لَنَحْنُ الْغَالِبُونَ

پس [جادوگران] ریسمان‌‌هایشان و چوبدستی‌‌هایشان را انداختند و گفتند: به عزّت فرعون همانا ما حتماً غالب هستیم

- ترجمه سلطانی

پس (جادوگران) ریسمان‌هایشان و چوبدستی‌هایشان را انداختند و گفتند: به عزّت فرعون همانا ما حتماً غالب هستیم

- ترجمه راستین

ساحران هم رسن و طنابها و چوبهای سحر خود را بیفکندند و به عزت فرعون قسم یاد کردند که (بر موسی) البته غالب خواهیم شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٥ فَأَلْقَى مُوسَى عَصَاهُ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ

پس موسی عصایش را انداخت و آنوقت [ناگهان] آن آنچه که دروغ می‌‌بستند را بلعید

- ترجمه سلطانی

پس موسی عصایش را انداخت و آنوقت (ناگهان) آن آنچه که دروغ می‌بستند را بلعید

- ترجمه راستین

در آن حال موسی عصای خود را بیفکند که ناگاه (اژدهایی عظیم شد و) همه وسایل سحر انگیزی ساحران را به کام فرو می‌برد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٦ فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ

پس جادوگران سجده‌‌کنان [بر زمین] افتادند

- ترجمه سلطانی

پس جادوگران سجده‌کنان (بر زمین) افتادند

- ترجمه راستین

ساحران که این معجزه بدیدند (و قطعا دانستند سحر نیست، پیش موسی) به سجده افتادند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٧ قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَـمِينَ

[در حالی که] می‌‌گفتند: ایمان آوردیم به پروردگار جهانیان

- ترجمه سلطانی

(در حالی که) می‌گفتند: ایمان آوردیم به پروردگار جهانیان

- ترجمه راستین

گفتند: ما به خدای عالمیان ایمان آوردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٨ رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ

پروردگار موسی و هارون

- ترجمه سلطانی

پروردگار موسی و هارون

- ترجمه راستین

پروردگار موسی و هارون.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٩ قَالَ آمَنتُمْ لَهُ قَبْلَ أَنْ آذَنَ لَكُمْ إِنَّهُ لَكَبِيرُكُمُ الَّذِي عَلَّمَكُمُ السِّحْرَ فَلَسَوْفَ تَعْلَمُونَ لَأُقَطِّعَنَّ أَيْدِيَكُمْ وَأَرْجُلَكُم مِّنْ خِلَافٍ وَلَأُصَلِّبَنَّكُمْ أَجْمَعِينَ

[فرعون] گفت: آیا قبل از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید؟ همانا او حتماً بزرگ شما است که جادوگری را به شما تعلیم داده، پس البتّه خواهید دانست، دستانتان و پاهایتان را از [جهت] خلاف می‌‌بُرَم و حتماً جمیع شما را به دار خواهم زد

- ترجمه سلطانی

(فرعون) گفت: آیا قبل از آنکه به شما اجازه دهم به او ایمان آوردید؟ همانا او حتماً بزرگ شما است که جادوگری را به شما تعلیم داده، پس البتّه خواهید دانست، دستانتان و پاهایتان را از (جهت) خلاف می‌بُرَم و حتماً جمیع شما را به دار خواهم زد

- ترجمه راستین

فرعون به ساحران گفت: چرا بی‌اجازه من ایمان به موسی آوردید؟همانا معلوم است که این استاد بزرگ شماست که شما را ساحری آموخته!پس به زودی کیفر خود را خواهید دید، دست و پای شما را به اختلاف (دو طرف چپ و راست) قطع می‌کنم آن گاه همه را به دار می‌کشم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٠ قَالُوا لَا ضَيْرَ إِنَّا إِلَى رَبِّنَا مُنقَلِبُونَ

[جادوگران] گفتند: ضرری نیست زیرا که ما به پروردگارمان برگشت کننده‌‌ایم

- ترجمه سلطانی

(جادوگران) گفتند: ضرری نیست زیرا که ما به پروردگارمان برگشت کننده‌ایم

- ترجمه راستین

ساحران گفتند: (از این دار و قتل به ما) هیچ زیانی نخواهد رسید چون (بعد از مرگ) به سوی خدای خود باز می‌گردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥١ إِنَّا نَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ لَنَا رَبُّنَا خَطَايَانَا أَن كُنَّا أَوَّلَ الْمُؤْمِنِينَ

همانا ما طمع داریم که پروردگار ما خطاهای ما را بر ما بیامرزد، که ما نخستین ایمان آورندگان باشیم

- ترجمه سلطانی

همانا ما طمع داریم که پروردگار ما خطاهای ما را بر ما بیامرزد، که ما نخستین ایمان آورندگان باشیم

- ترجمه راستین

ما از خدا امید آن داریم که به لطف خویش از گناهان ما درگذرد چون اول ما به او ایمان آوردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٢ وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَسْرِ بِعِبَادِي إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ

و [بعد از آنکه مدّت مدیدی را در میان آنها سپری کرد] به موسی وحی کردیم که بندگان مرا [از فرعون طلب کن و آنها را] شبانه حرکت بده (بِبَر) [و از مصر خارج کن] زیرا که شما [توسط فرعون و قومش] تعقیب شونده‌‌اید [یعنی شما را تعقیب می‌‌کنند]

- ترجمه سلطانی

و به موسی وحی کردیم که بندگان مرا شبانه حرکت بده (بِبَر) زیرا که شما تعقیب شونده‌اید

- ترجمه راستین

و ما به موسی وحی کردیم که بندگان مرا شبانه (از شهر مصر) بیرون بر که شما را (فرعونیان) تعقیب خواهند کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٣ فَأَرْسَلَ فِرْعَوْنُ فِي الْمَدَائِنِ حَاشِرِينَ

پس فرعون گردآورندگان را به شهرها فرستاد

- ترجمه سلطانی

پس فرعون گردآورندگان را به شهرها فرستاد

- ترجمه راستین

آن گاه فرعون رسول برای جمع آوری لشکر به شهرها فرستاد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٤ إِنَّ هَـؤُلَاءِ لَشِرْذِمَةٌ قَلِيلُونَ

همانا اینان [موسی و پیروانش] البتّه گروهی اندک هستند

- ترجمه سلطانی

همانا اینان (موسی و پیروانش) البتّه گروهی اندک هستند

- ترجمه راستین

(و برای تبلیغات به آنها می‌گفتند که) همانا طایفه بنی اسرائیل عده قلیلی هستند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٥ وَإِنَّهُمْ لَنَا لَغَائِظُونَ

و همانا ایشان البتّه ما (فرعون) را خشمگین کرده‌‌اند

- ترجمه سلطانی

و همانا ایشان البتّه ما (فرعون) را خشمگین کرده‌اند

- ترجمه راستین

که ما را به خشم آورده‌اند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٦ وَإِنَّا لَجَمِيعٌ حَاذِرُونَ

و همانا ما (فرعون) بر جمیع [امور] محتاط (مراقب) هستیم

- ترجمه سلطانی

و همانا ما (فرعون) بر جمیع (امور) محتاط (مراقب) هستیم

- ترجمه راستین

و ما لشکری همه نیرومند و مسلح به اسلحه کاملیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٧ فَأَخْرَجْنَاهُم مِّن جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ

پس آنان را اخراج کردیم از باغ‌‌ها[ی خوشایند] و چشمه‌‌ها[ی پُر آب]

- ترجمه سلطانی

پس آنان را اخراج کردیم از باغ‌ها (ی خوشایند) و چشمه‌ها (ی پُر آب)

- ترجمه راستین

پس (با وجود این همه دعوی‌ها) ما آنها را از باغهای مصفّا با نهرهای آب روان بیرون کردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٨ وَكُنُوزٍ وَمَقَامٍ كَرِيمٍ

و گنج‌‌ها[ی بزرگ] و جایگاهی ارجمند [یعنی منازل بهیّه (بهادار، با شکوه)]

- ترجمه سلطانی

و گنج‌ها (ی بزرگ) و جایگاهی ارجمند

- ترجمه راستین

و نیز از گنج‌ها و ثروتها و مقامات عالیه ریاست بیرون آوردیم (و به دریای هلاک افکندیم).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٩ كَذَلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا بَنِي إِسْرَائِيلَ

و این‌‌چنین بنی اسرائیل را وارث آنها کردیم

- ترجمه سلطانی

و این‌چنین بنی اسرائیل را وارث آنها کردیم

- ترجمه راستین

آری این چنین کردیم و (قوم ضعیف) بنی اسرائیل را وارث آن شهر و دیارها و ثروت و مقامها گردانیدیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٠ فَأَتْبَعُوهُم مُّشْرِقِينَ

پس [فرعون] آنها را به هنگام طلوع آفتاب دنبال کردند

- ترجمه سلطانی

پس (فرعون) آنها را به هنگام طلوع آفتاب دنبال کردند

- ترجمه راستین

پس صبحگاه فرعونیان موسی و بنی اسرائیل را تعقیب کردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦١ فَلَمَّا تَرَاءَى الْجَمْعَانِ قَالَ أَصْحَابُ مُوسَى إِنَّا لَمُدْرَكُونَ

پس چون دو جمع همدیگر را دیدند (نزدیک شدند) یاران موسی [با هراس از فرعون] گفتند: همانا حتماً به [ابدان] ما دست خواهند یافت

- ترجمه سلطانی

پس چون دو جمع همدیگر را دیدند یاران موسی گفتند: همانا حتماً به ما دست خواهند یافت

- ترجمه راستین

چون دو لشکر روبرو شدند اصحاب موسی گفتند: اینک به دست فرعونیان خواهیم افتاد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٢ قَالَ كَلَّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ

[موسی به جهت ردع (جلوگیری) از اضطراب آنها] گفت: چنین نیست زیرا پروردگارم [با نصرت (یاری) کردن و حفظ کردن] با من است [پس به نزدیک شدن فرعون و لشکریانش اعتناء نکنید] بزودی مرا [به طریق خلاصی یافتن از آنها] راهنمایی خواهد کرد

- ترجمه سلطانی

(موسی) گفت: چنین نیست زیرا پروردگارم با من است بزودی مرا (به طریق خلاصی یافتن از آنها) راهنمایی خواهد کرد

- ترجمه راستین

موسی گفت: هرگز چنین نیست، که خدا با من است و مرا به یقین راهنمایی خواهد کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٣ فَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِب بِّعَصَاكَ الْبَحْرَ فَانفَلَقَ فَكَانَ كُلُّ فِرْقٍ كَالطَّوْدِ الْعَظِيمِ

[و چون به دریا رسیدند متحیّر توقّف کردند] پس به موسی وحی کردیم که با عصایت به دریا (رود نیل) بزن [پس به دریا زد و] آنگاه [دریا به دوازده طریق مانند کوهی مشبّک بین هر طریق و طریق آب] شکافته (منشقّ) شد و هر پاره‌‌ای [یعنی هر قطعه‌‌ای از دریا که با آن بین هر دو طریق جدا می‌‌شد] همچون کوهی بزرگ بود

- ترجمه سلطانی

پس به موسی وحی کردیم که با عصایت به دریا (رود نیل) بزن آنگاه شکافته شد و هر پاره‌ای همچون کوهی بزرگ بود

- ترجمه راستین

پس ما به موسی وحی کردیم که عصای خود را به دریا (ی نیل) زن، چون زد دریا شکافت و آب هر قطعه دریا مانند کوهی بزرگ بر روی هم قرار گرفت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٤ وَأَزْلَفْنَا ثَمَّ الْآخَرِينَ

و دیگران (فرعون و قومش) را به آنجا [یعنی به مکان دریا] نزدیک کردیم

- ترجمه سلطانی

و دیگران (فرعون و قومش) را به آنجا نزدیک کردیم

- ترجمه راستین

و دیگران (یعنی فرعونیان) را (از پی بنی اسرائیل) به نزدیک دریا آوردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٥ وَأَنجَيْنَا مُوسَى وَمَن مَّعَهُ أَجْمَعِينَ

و موسی و همراهان او [را داخل دریا کردیم و] همگی را نجات دادیم [به اینکه آنان را از دریا سالم خارج کردیم]

- ترجمه سلطانی

و موسی و همراهان او همگی را نجات دادیم

- ترجمه راستین

و موسی و کلیه همراهانش را به ساحل سلامت رسانیدیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٦ ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ

سپس دیگران را غرق کردیم [به اینکه دریا را بر آنها برآوردیم]

- ترجمه سلطانی

سپس دیگران را غرق کردیم

- ترجمه راستین

آن گاه قوم دیگر همه را به دریا غرق کردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٧ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ

همانا در آن البتّه نشانه‌‌ای [دلالت کننده برای قوم تو بر مُبدء و علم او و قدرتش] هست و [لکن] بیشتر آنان [به موسی (ع) و خدای او] مؤمن نبودند [پس تو برای عدم ایمان قومت به خداوند یا به خود، اندوه مخور]

- ترجمه سلطانی

همانا در آن البتّه نشانه‌ای هست و (لکن) بیشتر آنان مؤمن نبودند

- ترجمه راستین

همانا در این هلاک فرعونیان آیت بزرگی (برای عبرت و موعظه مردم) بود لیکن اکثر خلق ایمان نیاوردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٨ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

و همانا پروردگارت البتّه غالب و مهربان است

- ترجمه سلطانی

و همانا پروردگارت البتّه غالب و مهربان است

- ترجمه راستین

و همانا خدای تو خدای بسیار مقتدر و مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٩ وَاتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ إِبْرَاهِيمَ

و خبر ابراهیم را بر آنان [یعنی بر قوم مُشرکت] بخوان

- ترجمه سلطانی

و خبر ابراهیم را بر آنان بخوان

- ترجمه راستین

و (ای رسول) حکایت ابراهیم را بر امت بیان کن.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٠ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَا تَعْبُدُونَ

آنگاه که به پدرش و قومش گفت: شما چی می‌‌پرستید؟

- ترجمه سلطانی

آنگاه که به پدرش و قومش گفت: شما چی می‌پرستید؟

- ترجمه راستین

هنگامی که با پدر (یعنی عمو، زیرا پدران پیغمبران همه موحّدند) و با قومش گفت: شما چه معبودی را می‌پرستید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧١ قَالُوا نَعْبُدُ أَصْنَامًا فَنَظَلُّ لَهَا عَاكِفِينَ

گفتند: اصنامی را می‌‌پرستیم و در سایهٔ آنها [یعنی عبادت آنها] مشغول هستیم

- ترجمه سلطانی

گفتند: اصنامی را می‌پرستیم و در سایهٔ (بندگی) آنها مشغول هستیم

- ترجمه راستین

جواب دادند که ما بتهایی را می‌پرستیم و ثابت بر پرستش آنها بوده و هستیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٢ قَالَ هَلْ يَسْمَعُونَكُمْ إِذْ تَدْعُونَ

[ابراهیم] گفت: آیا وقتی که آنها را می‌‌خوانید [یا چیزی از آنها می‌‌خواهید گفتار] شما را می‌‌شنوند

- ترجمه سلطانی

(ابراهیم) گفت: آیا وقتی که آنها را می‌خوانید (یا چیزی از آنها می‌خواهید) (گفتار) شما را میشنوند

- ترجمه راستین

ابراهیم گفت: آیا هر گاه این بتهای جماد را بخوانید سخن شما را می‌شنوند؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٣ أَوْ يَنفَعُونَكُمْ أَوْ يَضُرُّونَ

یا [با عبادت کردن آنها] سودی به شما می‌‌رسانند؟ یا [با ترک عبادت کردنشان] زیان می‌‌رسانند

- ترجمه سلطانی

یا سودی به شما می‌رسانند؟ یا زیان می‌رسانند

- ترجمه راستین

یا به حال شما هیچ سود و زیانی توانند داشت؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٤ قَالُوا بَلْ وَجَدْنَا آبَاءَنَا كَذَلِكَ يَفْعَلُونَ

گفتند: [آنچنان که تو گفتی نیست] بلکه پدرانمان را یافتیم که اینگونه انجام می‌‌دادند

- ترجمه سلطانی

گفتند: بلکه پدرانمان را یافتیم که اینگونه انجام می‌دادند

- ترجمه راستین

گفتند: (نه) بلکه ما پدران خود را بر پرستش این بتان یافته‌ایم (و هر چند جماد بی‌اثری باشند می‌پرستیم).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٥ قَالَ أَفَرَأَيْتُم مَّا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ

[ابراهیم] گفت: آیا پس به آنچه که می‌‌پرستیده‌‌اید تأمّل کرده‌‌اید؟!

- ترجمه سلطانی

(ابراهیم) گفت: آیا پس به آنچه که میپرستیده‌اید تأمّل کردهاید؟!

- ترجمه راستین

ابراهیم باز به آنها گفت: آیا می‌دانید که این بتهایی که شما مردم اینک می‌پرستید،

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٦ أَنتُمْ وَآبَاؤُكُمُ الْأَقْدَمُونَ

شما و پدران نیاکان شما [که به تقلید از آنها توسّل جُسته‌‌اید؟]

- ترجمه سلطانی

شما و پدران نیاکان شما

- ترجمه راستین

و پدران شما از قدیم می‌پرستیدند،

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٧ فَإِنَّهُمْ عَدُوٌّ لِّي إِلَّا رَبَّ الْعَالَـمِينَ

زیرا آنها دشمن من هستند مگر پروردگار جهانیان

- ترجمه سلطانی

زیرا آنها دشمن من هستند مگر پروردگار جهانیان

- ترجمه راستین

آنها مرا دشمن‌اند جز خدای یکتای عالمیان؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٨ الَّذِي خَلَقَنِي فَهُوَ يَهْدِينِ

[یعنی همان] کسی که مرا آفرید پس او مرا هدایت می‌‌کند

- ترجمه سلطانی

(همان) کسی که مرا آفرید پس او مرا هدایت می‌کند

- ترجمه راستین

همان خدایی که مرا بیافرید و به راه راستم هدایت می‌فرماید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٩ وَالَّذِي هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ

و همان کسی که به من طعام می‌‌دهد و مرا سیرابم می‌‌سازد [امّا با تهیّۀ اسباب مطعوم (خوردنی) و مشروب (آشامیدنی) یا با الهام کردن طریق تحصیل آن دو، یا با تسهیل اِبْتِلاع (بلعیدن) و شُرْب (نوشیدن)]

- ترجمه سلطانی

و همان کسی که به من طعام می‌دهد و مرا سیرابم می‌سازد

- ترجمه راستین

و همان خدایی که مرا غذا می‌دهد و سیراب می‌گرداند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٠ وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ

و وقتی که بیمار می‌‌شوم آنگاه او [با تسبیب اسباب طبیعی، یا بدون اسباب] مرا شفاء می‌‌دهد

- ترجمه سلطانی

و وقتی که بیمار می‌شوم آنگاه او مرا شفاء می‌دهد

- ترجمه راستین

و چون بیمار شوم مرا شفا می‌دهد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨١ وَالَّذِي يُمِيتُنِي ثُمَّ يُحْيِينِ

و کسی است که مرا [بعد از انقضاء اجل من] می‌‌میراند سپس [با نفخهٔ احیا] زنده‌‌ام می‌‌سازد [یا کسی است که مرا مستمرّاً می‌‌میراند، سپس بعد از هر مرگی مرا زنده می‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

و کسی است که مرا می‌میراند سپس زنده‌ام می‌سازد

- ترجمه راستین

و همان خدایی که مرا (از حیات چند روزه دنیا) می‌میراند و سپس (به حیات ابدی آخرت) زنده می‌گرداند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٢ وَالَّذِي أَطْمَعُ أَن يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ

و کسی است که طمع دارم که در روز دین (روز جزاء) خطای مرا بر من بیامرزد

- ترجمه سلطانی

و کسی است که طمع دارم که در روز دین (جزاء) خطای مرا بر من بیامرزد

- ترجمه راستین

و همان خدایی که چشم امید دارم که روز جزا گناهم را بیامرزد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٣ رَبِّ هَبْ لِي حُكْمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِـحِينَ

پروردگارا به من حکم (قضاء، رأی نافذ، حکومت، حکمت) عطاء کن {مقصود، رسالت کامله یا حکم باطنی است که آن از آثار ولایت است} و مرا [با تمکّن در صلاح مطلق] به صالحان ملحق کن

- ترجمه سلطانی

پروردگارا به من حکم (قضاء، رأی نافذ، حکومت، حکمت) عطاء کن و مرا به صالحان ملحق کن

- ترجمه راستین

بارالها، مرا حکمی ببخش (بر این مشرکان فرمانروایی ده) و به (رسل و) بندگان صالح خود ملحق ساز.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٤ وَاجْعَل لِّي لِسَانَ صِدْقٍ فِي الْآخِرِينَ

و در میان آیندگان نسبت به من زبان راستی (نیکنامی) قرار بده

- ترجمه سلطانی

و در میان آیندگان نسبت به من زبان راستی (نیکنامی) قرار بده

- ترجمه راستین

و نامم بر زبان اقوام آتیه نیکو، و سخنم دلپذیر گردان.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٥ وَاجْعَلْنِي مِن وَرَثَةِ جَنَّةِ النَّعِيمِ

و مرا از میراث برندگان (وارثان) جنّت نعیم قرار بده

- ترجمه سلطانی

و مرا از میراث برندگان (وارثان) جنّت نعیم قرار بده

- ترجمه راستین

و مرا از وارثان بهشت پر نعمت قرار ده.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٦ وَاغْفِرْ لِأَبِي إِنَّهُ كَانَ مِنَ الضَّالِّينَ

و بر پدرم بیامرز [تا آنکه او را به راه قویم (بسیار استوار) هدایت نمایی] همانا او از گمراهان [از طریق] می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

و بر پدرم بیامرز همانا او از گمراهان می‌باشد

- ترجمه راستین

و از پدرم (یعنی عمویم) درگذر، که وی سخت از گمراهان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٧ وَلَا تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ

و در روزی که [همه] برانگیخته می‌‌شوند مرا خوار مکن

- ترجمه سلطانی

و در روزی که (همه) برانگیخته می‌شوند مرا خوار مکن

- ترجمه راستین

و روزی که خلق را از قبرها برانگیزند در آن روز مرا رسوا (و هلاک) مگردان.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٨ يَوْمَ لَا يَنفَعُ مَالٌ وَلَا بَنُونَ

در روزی که مال و نه فرزندان نفع نمی‌‌رسانند [زیرا نَسَب اعتباری که برای انسان می‌‌باشد در آنروز برای انقطاع جسم و اعتبارات آن، قطع می‌‌گردد]

- ترجمه سلطانی

در روزی که مال و نه فرزندان نفع نمی‌رسانند

- ترجمه راستین

آن روزی که مال و فرزندان (هیچ به حال انسان) سود نبخشند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٩ إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ

مگر کسی که قلبی سلیم نزد خداوند آورد

- ترجمه سلطانی

مگر کسی که قلبی سلیم نزد خداوند آورد

- ترجمه راستین

و تنها آن کس سود برد که با دل با اخلاص پاک (از شرک و ریب و ریا) به درگاه خدا آید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٠ وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ

و جنّت برای پرهیزگاران نزدیک گردانیده شده

- ترجمه سلطانی

و جنّت برای پرهیزگاران نزدیک گردانیده شده

- ترجمه راستین

و بهشت را به اهل تقوا نزدیک سازند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩١ وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ

و جهنّم برای گمراهان هویدا شده [و آنها به سوی آن سوق داده می‌‌شوند نه اینکه آن به آنان نزدیک شود]

- ترجمه سلطانی

و جهنّم برای گمراهان هویدا شده

- ترجمه راستین

و دوزخ را بر گمراهان پدیدار گردانند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٢ وَقِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ تَعْبُدُونَ

و به آنها گفته می‌‌شود کجا هستند آنهایی را که [بدون اذن خداوند] بندگی می‌‌کردید؟

- ترجمه سلطانی

و به آنها گفته می‌شود کجا هستند آنهایی را که بندگی می‌کردید؟

- ترجمه راستین

و به کافران گفته شود: بتهایی که پرستش می‌کردید به کجا شدند؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٣ مِن دُونِ اللَّهِ هَلْ يَنصُرُونَكُمْ أَوْ يَنتَصِرُونَ

به جای خداوند آیا [با دفع عذاب از شما یا انجاء (نجات دادن) شما از عذاب دهندگانتان] شما را یاری می‌‌دهند یا [می‌‌توانند] به خود یاری کنند؟

- ترجمه سلطانی

به جای خداوند آیا شما را یاری می‌دهند یا (می‌توانند) به خود یاری کنند؟

- ترجمه راستین

آن بتهایی که به جای خدا پرستش می‌کردید آیا می‌توانند به شما اینک یاری کرده یا از جانب خود دفاع کنند؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٤ فَكُبْكِبُوا فِيهَا هُمْ وَالْغَاوُونَ

پس آنها [یعنی خدایان بر سرهایشان یا بر وجوهشان] و گمراهان در آن (جحیم) سرنگون [اسقاط (سقوط داده شده، افکنده)] می‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

پس ایشان (آن معبودان) و گمراهان در آن سرنگون (افکنده) می‌شوند

- ترجمه راستین

در آن حال کافران و معبودان باطلشان هم به رو در آتش دوزخ افتند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٥ وَجُنُودُ إِبْلِيسَ أَجْمَعُونَ

و با لشکریان ابلیس [از بنی آدم و بنی الجان (فرزندان جنّ)] اجماعاً

- ترجمه سلطانی

و با لشکریان ابلیس اجماعاً

- ترجمه راستین

و نیز تمام سپاه شیطان (به جهنم در آیند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٦ قَالُوا وَهُمْ فِيهَا يَخْتَصِمُونَ

[عابدان (عبادت کنندگان)] و (در حالی که) در آنجا با هم ستیزه می‌‌کنند می‌‌گویند:

- ترجمه سلطانی

می‌گویند: و (در حالی که) در آنجا با هم ستیزه می‌کنند

- ترجمه راستین

و در دوزخ به مجادله و خصومت با یکدیگر گویند:

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٧ تَاللَّهِ إِن كُنَّا لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ

به خداوند سوگند که [همانا] ما البتّه در گمراهی واضحی (بدیهی) بودیم

- ترجمه سلطانی

به خداوند سوگند که (همانا) ما البتّه در گمراهی واضحی (بدیهی) بودیم

- ترجمه راستین

به خدا قسم که ما در گمراهی بسیار آشکاری بودیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٨ إِذْ نُسَوِّيكُم بِرَبِّ الْعَالَـمِينَ

آنوقت که شما را با پروردگار جهانیان [یعنی ربّ مضاف که همان علی (ع) است] برابر می‌‌شمردیم

- ترجمه سلطانی

آنوقت که شما را با پروردگار جهانیان برابر می‌شمردیم

- ترجمه راستین

که شما (بتها) را مانند خدای عالمیان پرستش می‌کردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٩ وَمَا أَضَلَّنَا إِلَّا الْمُجْرِمُونَ

و جز مجرمان [یعنی گذشتگانی که ما به آنان اقتداء کردیم، یا کسانی امثال خود که به آنها مغرور (فریفته) شدیم، یا خدایانی که ما را فریفتند، یا شیاطین، کسی] ما را گمراه نکرد

- ترجمه سلطانی

و جز مجرمان، (کسی) ما را گمراه نکرد

- ترجمه راستین

و ما را گمراه نکردند جز قوم تبهکار.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٠ فَمَا لَنَا مِن شَافِعِينَ

پس شفاعت کنندگانی نداریم

- ترجمه سلطانی

پس شفاعت کنندگانی نداریم

- ترجمه راستین

پس (در این روز سخت) نه شفیعی داریم،

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠١ وَلَا صَدِيقٍ حَمِيمٍ

و نه دوستی حامی

- ترجمه سلطانی

و نه دوستی حامی

- ترجمه راستین

و نه یک دوست صمیمی (که از ما حمایتی کند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٢ فَلَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ

پس ای کاش برای ما بازگشتی می‌‌بود پس البتّه از مؤمنان می‌‌شدیم

- ترجمه سلطانی

پس ای کاش برای ما بازگشتی می‌بود پس البتّه از مؤمنان می‌شدیم

- ترجمه راستین

ای کاش که بار دیگر (به دنیا) باز می‌گشتیم تا (به خدای یگانه) ایمان می‌آوردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٣ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً وَمَا كَانَ أَكْثَرُهُم مُّؤْمِنِينَ

همانا در آن [چه که از قصّۀ ابراهیم (ع) و احتجاجات او قصّه کردیم، یا در گفتار مشرکین دربارهٔ خداوند یا دربارهٔ ولایت] البتّه نشانه‌‌ای هست و بیشتر آنان مؤمن نبودند

- ترجمه سلطانی

همانا در آن (داستان) البتّه نشانه‌ای هست و بیشتر آنان مؤمن نبودند

- ترجمه راستین

همانا در این (ندامت گمراهان) آیت عبرتی (برای دیگران) بود و لیک اکثر مردم باز ایمان نیاوردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٤ وَإِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ

و همانا پروردگارت البتّه او پیروزمند و مهربان است

- ترجمه سلطانی

و همانا پروردگارت البتّه او پیروزمند و مهربان است

- ترجمه راستین

و همانا خدای تو خدای بسیار مقتدر و مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٥ كَذَّبَتْ قَوْمُ نُوحٍ الْمُرْسَلِينَ

قوم نوح فرستادگان را تکذیب کردند

- ترجمه سلطانی

قوم نوح فرستادگان را تکذیب کردند

- ترجمه راستین

قوم نوح هم پیغمبران خدا را تکذیب کردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٦ إِذْ قَالَ لَهُمْ أَخُوهُمْ نُوحٌ أَلَا تَتَّقُونَ

آنوقت که برادرشان نوح به آنها گفت: آیا پروا نمی‌‌کنید؟

- ترجمه سلطانی

آنوقت که برادرشان نوح به آنها گفت: آیا پروا نمی‌کنید؟

- ترجمه راستین

هنگامی که مهربان برادرشان نوح آنها را گفت: آیا خدا ترس و متّقی نمی‌شوید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٧ إِنِّي لَكُمْ رَسُـولٌ أَمِينٌ

همانا من [از سوی خداوند] برای شما رسولی امین هستم [که به امانت‌‌داری در میان شما معروفم پس قول مرا قبول کنید و به من نسبت دروغ و خیانت ندهید]

- ترجمه سلطانی

همانا من (از سوی خداوند) برای شما رسولی امین هستم

- ترجمه راستین

من برای شما بسیار رسولی امین (و خیر خواهی مشفق) هستم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٨ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ

پس [وقتی که من را به امانت‌‌داری می‌‌شناسید پس در مخالفت با من] از خداوند پروا کنید و [در آنچه که به شما می‌‌گویم] از من اطاعت کنید [و مرا تکذیب نکنید]

- ترجمه سلطانی

پس از خداوند پروا کنید و از من اطاعت کنید

- ترجمه راستین

پس از خدا بترسید و راه طاعت من پیش گیرید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٩ وَمَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى رَبِّ الْعَالَـمِينَ

و برای آن (تبلیغ) از شما درخواست مزدی نمی‌‌کنم [تا مرا به خاطر آن متّهم کنید و مرا تکذیب نمایید] که مزد من جز بر پروردگار جهانیان نیست

- ترجمه سلطانی

و برای آن از شما درخواست مزدی نمی‌کنم که مزد من جز بر پروردگار جهانیان نیست

- ترجمه راستین

و من اجری از شما برای رسالت نمی‌خواهم و چشم پاداش جز به خدای عالم ندارم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٠ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ

پس از خداوند پروا کنید و از من اطاعت نمائید

- ترجمه سلطانی

پس از خداوند پروا کنید و از من اطاعت نمائید

- ترجمه راستین

پس از خدا بترسید و راه طاعت من پیش گیرید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای