حزب شمارهٔ ۷۷


سورهٔ ۲۷- النمل

٥٦ فَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا أَخْرِجُوا آلَ لُوطٍ مِّن قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ

پس قومش را جوابی نبود مگر آنکه گفتند: آل لوط را از قریهٔ خود اخراج کنید که آنها مردمانی هستند که [تظاهر می‌‌کنند که] پاکی می‌‌جویند

- ترجمه سلطانی

پس قومش را جوابی نبود مگر آنکه گفتند: آل لوط را از قریهٔ خود اخراج کنید که آنها مردمانی هستند که (تظاهر می‌کنند که) پاکی می‌جویند

- ترجمه راستین

قوم لوط به او جوابی ندادند جز آنکه (با یکدیگر) گفتند که لوط را با همه اهل بیتش از شهر خود بیرون کنید زیرا که (از این کار) تنزّه و دوری می‌جویند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٧ فَأَنجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَاهَا مِنَ الْغَابِرِينَ

پس او و اهلش را نجات دادیم مگر زنش را که مقدّر کردیم که او از واپس‌‌ماندگان باشد

- ترجمه سلطانی

پس او و اهلش را نجات دادیم مگر زنش را که مقدّر کردیم که او از واپس‌ماندگان باشد

- ترجمه راستین

ما هم لوط را با همه اهل بیتش جز زن (کافر) او که مقدر کردیم که میان اهل عذاب باقی ماند همه را نجات دادیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٨ وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا فَسَاءَ مَطَرُ الْمُنذَرِينَ

و بر آنان بارانی [عجیب و همان باران سنگ] باراندیم پس بد است باران انذار شدگان

- ترجمه سلطانی

و بر آنان بارانی باراندیم پس بد است باران انذار شدگان

- ترجمه راستین

و بر سر آنها سنگ‌های هلاک باراندیم و بسیار بد باران هلاکتی است باران آن قوم بدکار.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٩ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَسَلَامٌ عَلَى عِبَادِهِ الَّذِينَ اصْطَفَى آللَّهُ خَيْرٌ أَمَّا يُشْرِكُونَ

بگو: ستایش برای خداوند است و [بگو:] سلام بر بندگان او که [آنها را] برگزید، آیا خداوند بهتر است یا آنچه [از اصنام و کواکب و گوساله و ملائکه و شیاطین و اهویه (هوی‌‌ها)] که شرک می‌‌ورزند

- ترجمه سلطانی

بگو: ستایش برای خداوند است و سلام بر بندگان او که (آنها را) برگزید، آیا خداوند بهتر است یا آنچه که شرک می‌ورزند

- ترجمه راستین

(ای رسول) بگو: ستایش مخصوص خداست و سلام خاص بر بندگان برگزیده خدا، آیا خدا بهتر است یا آنچه آنان شریک خدا می‌شمارند؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٠ أَمَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا بِهِ حَدَائِقَ ذَاتَ بَهْجَةٍ مَّا كَانَ لَكُمْ أَن تُنبِتُوا شَجَرَهَا أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ بَلْ هُمْ قَوْمٌ يَعْدِلُونَ

یا کیست که آسمان‌‌ها و زمین را خلق کرد و از آسمان برای شما آب فرو فرستاد پس با آن باغ‌‌هایی (گلزارها و بوستان‌‌هایی) دارای زیبایی (منظرهٔ مطبوع) رویاندیم که شما نمی‌‌توانید درختان آنها را برویانید آیا با الله [از آنچه که آن را اله می‌‌شمارند] خدایی هست بلکه [خدایی با الله نیست و] آنها قومی هستند که [از الله به غیر او یا از حقّ] عدول می‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

یا کیست که آسمان‌ها و زمین را خلق کرد و از آسمان برای شما آب فرو فرستاد پس با آن باغ‌هایی دارای زیبایی رویاندیم که شما نمیتوانید درختان آنها را برویانید آیا با الله خدایی هست بلکه آنها قومی هستند که (از الله به غیر او) عدول می‌کنند

- ترجمه راستین

یا آن خدایی که آسمانها و زمین را خلق کرده و از آسمان برای شما باران فرستاد تا به آن درختان و باغ و بستانها را در کمال سبزی و خرمی رویاندیم که هرگز شما (از پیش خود) قادر بر رویانیدن آن درختان نبودید؟آیا با وجود خدای یکتا خدایی هست؟ (هرگز خدایی نیست) بلکه این مشرکان (از نادانی) روی (از خدا) می‌گردانند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦١ أَمَّن جَعَلَ الْأَرْضَ قَرَارًا وَجَعَلَ خِلَالَهَا أَنْهَارًا وَجَعَلَ لَهَا رَوَاسِيَ وَجَعَلَ بَيْنَ الْبَحْرَيْنِ حَاجِزًا أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ

یا کیست که زمین را جایگاه قرار (سکونت) قرار داد [که برای شما تعیّش (زندگی کردن) بر آن را ممکن می‌‌کند و تحصیل معایش شما از آن برایتان ممکن می‌‌شود] و در خلال آن نهرهایی [همان عمدهٔ اسباب معایش شما را] قرار داده و کوه‌‌هایی را بر آن قرار داده [که به سبب آنها جریان انهار و تولید آب‌‌ها ممکن می‌‌شود و سکون زمین به آنها است] و بین دو دریا حاجزی (حائلی، میانگیری) [به عنوان مانع از اختلاط آب عَذْب (شیرین) با آب نمکی اُجاج (تلخ)] قرار داده آیا با الله خدایی هست بلکه اکثر آنان نمی‌‌دانند [علم ندارند و ملحق به بهائم هستند یا بیشتر آنان خداوند و صفات او را نمی‌‌دانند]

- ترجمه سلطانی

یا کیست که زمین را جایگاه قرار (سکونت) قرار داد و در خلال آن نهرهایی قرار داده و کوه‌هایی را بر آن قرار داده و بین دو دریا حاجزی (حائلی، میانگیری) قرار داده آیا با الله خدایی هست بلکه اکثر آنان نمی‌دانند

- ترجمه راستین

یا آن کس که زمین را آرامگاه (شما) قرار داد و در آن نهرهای آب جاری کرد و در آن کوهها بر افراشت و میان دو دریا (به قطعه‌ای از زمین) حایل گردانید (یا دو دریای شور و شیرین را بی‌فاصله، منع از اختلاط آب آنها کرد) ؟آیا با وجود خدای یکتا خدایی هست؟ (هرگز نیست) بلکه اکثر مردم (بر این حقیقت) آگاه نیستند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٢ أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَّا تَذَكَّرُونَ

یا کیست که مضطرّ [یعنی کسی که از وسائل و اسباب قطع نظر کرده و به مسبّب الاسباب متوجّه و به او توسّل می‌‌جوید] را وقتی که او را می‌‌خواند اجابت می‌‌نماید و بدی [یعنی واردات ناملائم بر انسانیّت انسان و حیوانیّت او] را [در اجابت دعای او] برطرف می‌‌کند و شما را خلفای زمین قرار می‌‌دهد آیا با الله خدای دیگری هست؟ چه کم [از نعم خداوند] یاد می‌‌کنید (متذکّر می‌‌شوید یا پند می‌‌گیرید)

- ترجمه سلطانی

یا کیست که مضطرّ را وقتی که او را می‌خواند اجابت می‌نماید و بدی را برطرف می‌کند و شما را خلفای زمین قرار می‌دهد آیا با الله خدای دیگری هست؟ چه کم یاد می‌کنید (متذکّر می‌شوید، پند می‌گیرید)

- ترجمه راستین

یا آن کس که دعای بیچاره مضطر را به اجابت می‌رساند و رنج و غم آنان را بر طرف می‌سازد و شما (مسلمین) را جانشینان اهل زمین قرار می‌دهد؟آیا با وجود خدای یکتا خدایی هست؟ (هرگز نیست لیکن) اندکی متذکر (این حقیقت) هستند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٣ أَمَّن يَهْدِيكُمْ فِي ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَن يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ تَعَالَى اللَّهُ عَمَّا يُشْرِكُونَ

یا کیست که [با اعطاء قوا و مَشاعر (حواس) و انضباط کواکب در حرکاتشان] شما را در تاریکی‌‌های خشکی و دریا هدایت می‌‌کند و کیست که بادها را به عنوان بشارت دهنده‌‌ای بین دستان (پیشاپیش) رحمتش می‌‌فرستد، آیا با الله خدایی هست، خداوند برتر است از آنچه که شریک می‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

یا کیست که شما را در تاریکیهای خشکی و دریا هدایت میکند و کیست که بادها را به عنوان بشارت دهنده‌ای بین دستان (پیشاپیش) رحمتش می‌فرستد، آیا با الله خدایی هست، خداوند برتر است از آنچه که شریک میکنند

- ترجمه راستین

یا آن کس که در تاریکیهای برّ و بحر عالم شما را هدایت می‌کند و آن کس که بادها را به مژده باران رحمت خود می‌فرستد؟آیا با وجود خدای یکتا خدایی هست؟ (هرگز نیست) ، خداوند بسی برتر و بالاتر است از آنچه (مشرکان جاهل) شریک وی می‌شمرند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٤ أَمَّن يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَمَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ

یا کیست که خلقت را آغاز می‌‌نماید سپس آن را باز می‌‌گرداند و کیست که [با تسبیب اسباب آسمانی از اشعّهٔ کواکب و تخالف (رفتن و آمدن) شب و روز و تحریک (حرکت دادن) ابرها و نازل کردن باران‌‌ها] از آسمان و از زمین به شما روزی می‌‌دهد آیا با الله خدایی هست، بگو اگر راستگو می‌‌باشید برهانتان را بیاورید

- ترجمه سلطانی

یا کیست که خلقت را آغاز می‌نماید سپس آن را باز میگرداند و کیست که از آسمان و از زمین به شما روزی میدهد آیا با الله خدایی هست، بگو اگر راستگو می‌باشید برهانتان را بیاورید

- ترجمه راستین

یا آن کس که نخست آفرینش را آغاز می‌کند آن‌گاه همه را (به سوی خود) باز می‌گرداند، و آن کس که از آسمان و زمین به شما روزی می‌دهد؟آیا با وجود خدای یکتا خدایی هست؟بگو: اگر راست می‌گویید (که غیر خدا هم کسی در آفرینش مؤثر است) بر دعوی خود برهانی بیاورید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٥ قُل لَّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ الْغَيْبَ إِلَّا اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ

[ای محمد (ص)] بگو: کسی در آسمان‌‌ها و زمین غیب را نمی‌‌داند مگر الله و نمی‌‌دانند که کی [یعنی در کدام مقامات بعث] برانگیخته می‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

بگو (ای محمد (ص)): کسی در آسمان‌ها و زمین غیب را نمیداند مگر الله و نمیدانند که کی برانگیخته می‌شوند

- ترجمه راستین

بگو که در همه آسمانها و زمین جز خدا کسی از علم غیب آگاه نیست و اینان هیچ نمی‌دانند که چه هنگام زنده و برانگیخته خواهند شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٦ بَلِ ادَّارَكَ عِلْمُهُمْ فِي الْآخِرَةِ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ مِّنْهَا بَلْ هُم مِّنْهَا عَمُونَ

بلکه علم آنان در آخرت می‌‌رسد بلکه آنان در شکّ از آن (آخرت) هستند بلکه آنها از آن کور هستند

- ترجمه سلطانی

بلکه علم آنان در آخرت می‌رسد بلکه آنان در شکّ از آن هستند بلکه آنها از آن کور هستند

- ترجمه راستین

بلکه به روز قیامت دانا شوند و تدارک کار کنند (هیهات) بلکه اینان از قیامت هم در شک و ریبند بلکه به کلی از عالم آخرت (بی‌خبر و از مشاهده آن جهان) کورند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٧ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَإِذَا كُنَّا تُرَابًا وَآبَاؤُنَا أَئِنَّا لَمُخْرَجُونَ

و کسانی که [به آخرت و بعث] کفر ورزیده‌‌اند گفتند: آیا وقتی که ما و پدران ما خاک شده باشیم آیا ما حتماً خارج می‌‌شویم

- ترجمه سلطانی

و کسانی که (به آخرت و بعث) کفر ورزیده‌اند گفتند: آیا وقتی که ما و پدران ما خاک شده باشیم آیا ما حتماً خارج می‌شویم

- ترجمه راستین

و کافران گفتند: آیا ما و پدرانمان چون (مردیم و یکسر) خاک شدیم باز از خاک بیرون آورده شویم؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٨ لَقَدْ وُعِدْنَا هَذَا نَحْنُ وَآبَاؤُنَا مِن قَبْلُ إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ

همانا ما و پدران ما قبلاً به این وعده داده شده بودیم [ولیکن چیزی از آن ظاهر نشد] همانا این جز افسانه‌‌های پیشینیان نیست [که حقیقت ندارند]

- ترجمه سلطانی

همانا ما و پدران ما قبلاً به این وعده داده شده بودیم همانا این جز افسانه‌های پیشینیان نیست

- ترجمه راستین

این خبر به ما و پیش از ما به پدران ما وعده داده شد، لیکن این سخنان چیزی جز افسانه‌های پیشینیان نیست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٩ قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ

[به آنها] بگو: در زمین سیر کنید و نظر کنید که سرانجام مجرمان [یعنی کسانی که با انکار آخرت سپس انکار رسولان (ع) و عدم طاعتشان در امر آخرت جرم کردند] چگونه بوده است

- ترجمه سلطانی

(به آنها) بگو: در زمین سیر کنید و نظر کنید که سرانجام مجرمان چگونه بوده است

- ترجمه راستین

بگو: در زمین سیر کنید تا بنگرید عاقبت کار بدکاران به کجا کشید (و چگونه همه هلاک شدند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٠ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُن فِي ضَيْقٍ مِّمَّا يَمْكُرُونَ

و بر آنها اندوه مخور [یعنی تو برای غایت رحمتت می‌‌خواهی که جمیع بندگان مطیع مرحوم (رحمت شده) باشند و وقتی که اطاعت نمی‌‌کنند و مستحقّ عذاب می‌‌شوند بر آنها اندوهگین می‌‌شوی] و از آنچه که مکر می‌‌کنند در تنگی (دلتنگ) مباش [زیرا خداوند به تو و به آنان و به مکرشان ناظر است و مکر آنان جز به مشیّت ما نافذ نمی‌‌شود و وقتی که ما نفاذ (نافذ شدن) آن را بخواهیم بر حکم و مصالح راجعه به تو می‌‌باشد]

- ترجمه سلطانی

و بر آنها اندوه مخور و از آنچه که مکر می‌کنند در تنگی (دلتنگ) مباش

- ترجمه راستین

و (ای رسول) تو بر (کفر و بدبختی) این کافران‌اند اندوهناک مشو و از مکر آنان نیز دلتنگ مباش.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧١ وَيَقُـولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ

و می‌‌گویند: اگر راستگو می‌‌باشید این وعده [عذاب یا وعدهٔ قیامت یا رجعت] کی است؟

- ترجمه سلطانی

و می‌گویند: اگر راستگو می‌باشید این وعده کی است؟

- ترجمه راستین

و کافران می‌گویند: پس این وعده قیامت اگر راست می‌گوید کی خواهد بود؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٢ قُلْ عَسَى أَن يَكُونَ رَدِفَ لَكُم بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ

بگو چه بسا که بعضی از آنچه [از عذاب] که طلب تعجیل می‌‌کنید در پی (دنبال، نزدیک به) شما باشد

- ترجمه سلطانی

بگو چه بسا که بعضی از آنچه که طلب تعجیل میکنید در پی (دنبال) شما باشد

- ترجمه راستین

بگو: بعضی از آن وعده که به وقوعش تعجیل دارید بدین زودی شاید در پی شما آید (که به مرگ الهی یا شمشیر مسلمین همه هلاک شوید و به دوزخ روید).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٣ وَإِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَشْكُرُونَ

و همانا پروردگار تو البتّه بر مردم فضل [و بخشش] دارد [فلذلک به آنها مهلت می‌‌دهد تا شاید آنها توبه کنند و به آنها با انواع نعم ظاهره و باطنه انعام می‌‌کند تا شاید شکر نمایند] و لکن بیشترشان شکر نمی‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

و همانا پروردگار تو البتّه بر مردم فضل (و بخشش) دارد و لکن بیشترشان شکر نمی‌کنند

- ترجمه راستین

و همانا خدای تو درباره خلق دارای فضل و رحمت بسیار است و لیکن اکثر مردم شکر نعمتش بجا نیاورند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٤ وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ

و همانا پروردگار تو البتّه آنچه که در سینه‌‌هایشان پنهان می‌‌کنند [از آنچه که آن را از دیگران مخفی می‌‌کنند از نیّات و عزمات (عزم‌‌ها) و ارادات (اراده‌‌ها) و اخلاق و احوال و خیالات و خطورات، یا می‌‌داند آنچه را که سینه‌‌هایشان از انفس آنها مخفی می‌‌کند از مکموناتی که به آنها شعور ندارند] و آنچه که علنی (آشکار) می‌‌کنند [از اقوال و افعال یا آنچه را که بر دیگران و بر خودشان علنی می‌‌سازند] را می‌‌داند

- ترجمه سلطانی

و همانا پروردگار تو البتّه آنچه که در سینههایشان پنهان می‌کنند و آنچه که علنی (آشکار) می‌کنند را میداند

- ترجمه راستین

و همانا خدای تو بر آنچه (خلق) در دلها پنهان کنند یا آشکار سازند به همه آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٥ وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ

و در آسمان و زمین نهانی نیست مگر آنکه در کتاب مبین [روشنگر بنفسه ظاهر] است

- ترجمه سلطانی

و در آسمان و زمین نهانی نیست مگر آنکه در کتاب مبین (روشنگر) (بنفسه ظاهر) است

- ترجمه راستین

و هیچ امری در آسمان و زمین پنهان نیست جز آنکه در کتاب (علم الهی) آشکار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٦ إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَقُصُّ عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَكْثَرَ الَّذِي هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ

همانا این قرآن بر بنی اسرائیل بیشتر آنچه که آنها در آن با یکدیگر اختلاف می‌‌کنند [از جنّت و اوصاف آن، و جحیم و آلام آن، و خلود و عدم آن، و تشبیه و تنزیه، و سایر اوصاف ربوبی و نبیّ موعود که موسی (ع) و سایر انبیاء (ع) به او بشارت داده‌‌اند و احکام تورات که بیشتر آن را مخفی می‌‌کنند] را حکایت می‌‌کند

- ترجمه سلطانی

همانا این قرآن بر بنی اسرائیل بیشتر آنچه که آنها در آن با یکدیگر اختلاف می‌کنند را حکایت می‌کند

- ترجمه راستین

همانا این قرآن بر بنی اسرائیل اکثر معارف و احکامی را که در آن اختلاف می‌کنند کاملا بیان می‌کند (و حکم واقعی تورات را آشکار می‌سازد).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٧ وَإِنَّهُ لَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّلْمُؤْمِنِينَ

و همانا آن البتّه هدایت و به عنوان (سبب) رحمت برای مؤمنان است

- ترجمه سلطانی

و همانا آن البتّه هدایت و به عنوان رحمت برای مؤمنان است

- ترجمه راستین

و هم این کتاب خدا برای اهل ایمان هدایت و رحمت کامل است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٨ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُم بِحُكْمِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ

همانا پروردگارت با حکم خود [نه با حکم آنان که از نزد خودشان آن را اختراع کرده‌‌اند] بین آنها قضاوت می‌‌کند و او غالب [است که کسی از نَفاذ (نفوذ، تحقّق) حکمش مانع نمی‌‌شود] و دانا است [که دقایق استحقاق آنان را می‌‌داند]

- ترجمه سلطانی

همانا پروردگارت با حکم خود بین آنها قضاوت می‌کند و او غالب و دانا است

- ترجمه راستین

(ای رسول ما) خدای تو (در قیامت) میان اختلافات این مردم حکم خواهد کرد که او خدای مقتدر و داناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٩ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّكَ عَلَى الْحَقِّ الْمُبِينِ

پس بر خداوند توکّل کن همانا تو بر حقِّ آشکار هستی

- ترجمه سلطانی

پس بر خداوند توکّل کن همانا تو بر حقِّ آشکار هستی

- ترجمه راستین

پس تو بر خدا توکل کن که تو البته بر حقّی و حقانیّتت بر همه آشکار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٠ إِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ

همانا تو به مردگان نشنوانی و به کر [این] دعوت را نشنوانی [یعنی تو بر شنواندن آنها قادر نیستی برای اینکه آنها از انسانیّت مرده‌‌اند و آنها بر شنیدن ندای انسان قدرت ندارند برای اینکه آنها از ندای انسان کر هستند] آنوقتی که [در حالی که] پشت کننده‌‌اند روی بر می‌‌گردانند

- ترجمه سلطانی

همانا تو به مردگان نشنوانی و به کر (این) دعوت را نشنوانی آنوقتی که (در حالی که) پشت کننده‌اند روی بر می‌گردانند

- ترجمه راستین

همانا تو نتوانی که مردگان (و مرده دلان کفر) را سخنی بشنوانی و یا کران (باطن) را که از گفتارت روی می‌گردانند به دعوت (به حقیقت) شنوا کنی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨١ وَمَا أَنتَ بِهَادِي الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ

و تو هدایت کنندهٔ کوران از گمراهی آنان [برای عجزشان از رؤیت طریق هرگاه که طریق را به آنها نشان دهی] نیستی که تو نمی‌‌شنوانی مگر به کسانی که به آیات ما ایمان آورده‌‌اند [یعنی کسانی که شرف بر ایمان می‌‌یابند یا کسانی که تصدیق می‌‌کنند و به آیات تکوینی حاصلهٔ ما در آفاق یا در انفس خصوصاً انبیاء و اولیاء (ع) یا تدوینی اذعان می‌‌نمایند یا با بیعت عامّه یا خاصّه ایمان می‌‌آورند] و آنها [به سبب بیعت عامّه] مسلمان هستند [یا برای استماع (شنیدن) منقاد هستند]

- ترجمه سلطانی

و تو هدایت کنندهٔ کوران از گمراهی آنان نیستی که تو نمی‌شنوانی مگر به کسانی که به آیات ما ایمان آورده‌اند و آنها مسلمان هستند

- ترجمه راستین

و تو هرگز نتوانی که (این) کوران (باطن) را از گمراهیشان هدایت کنی، تنها آنان که به آیات ما ایمان می‌آورند و تسلیم امر ما هستند تو آنها را می‌توانی سخن بشنوانی (و به راه حق هدایت کنی).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٢ وَإِذَا وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ أَخْرَجْنَا لَهُمْ دَابَّةً مِّنَ الْأَرْضِ تُكَلِّمُهُمْ أَنَّ النَّاسَ كَانُوا بِآيَاتِنَا لَا يُوقِنُونَ

و وقتی که قول [ظهور قائم عجّل الله فرجه در عالم صغیر و عالم کبیر، یا نزول عذاب بر آنها به هنگام اقتراب (نزدیک شدن) ساعت] بر آنها واقع شود جنبنده‌‌ای را از زمین برای آنان خارج کنیم که با آنان سخن بگوید همانا این مردم به آیات ما یقین نمی‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

و وقتی که قول بر آنها واقع شود جنبنده‌ای را از زمین برای آنان خارج کنیم که با آنان سخن بگوید همانا این مردم به آیات ما یقین نمی‌کنند

- ترجمه راستین

و هنگامی که وعده عذاب کافران به وقوع پیوندد (و یا زمان انتقام به ظهور قائم فرا رسد) جنبنده‌ای از زمین بیرون آریم که با آنان تکلم کند، که مردم به آیات ما (بعد از این) از روی یقین نمی‌گروند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٣ وَيَوْمَ نَحْشُرُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجًا مِّمَّن يُكَذِّبُ بِآيَاتِنَا فَهُمْ يُوزَعُونَ

و روزی که [یعنی در روز رجعت و روز ظهور قائم (ع) در صغیر یا در کبیر، یا روز قیامت] از هر امّتی گروهی از کسانی که آیات ما را دروغ شمردند را گرد می‌‌آوریم پس آنان نگهداشته می‌‌شوند [تا به هم ملحق شوند]

- ترجمه سلطانی

و روزی که از هر امّتی گروهی از کسانی که آیات ما را دروغ شمردند را گرد می‌آوریم پس آنان نگهداشته می‌شوند (تا به هم ملحق شوند)

- ترجمه راستین

و (ای رسول، امت را به یاد آر) روزی که (به عرصه قیامت یا رجعت به دنیا در ظهور امام عصر) از هر قومی یک دسته را که تکذیب آیات ما می‌کنند بر می‌انگیزیم و آنها (برای سؤال) باز داشته خواهند شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٤ حَتَّى إِذَا جَاءُوا قَالَ أَكَذَّبْتُم بِآيَاتِي وَلَمْ تُحِيطُوا بِهَا عِلْمًا أَمَّاذَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ

تا آنوقت که بیایند، [خداوند] می‌‌گوید: آیا آیات مرا دروغ انگاشتید و (در حالی که) از جهت علم به آنها احاطه نداشتید، یا به چه عمل می‌‌کردید

- ترجمه سلطانی

تا آنوقت که بیایند، (خداوند) می‌گوید: آیا آیات مرا دروغ انگاشتید و (در حالی که) از جهت علم به آنها احاطه نداشتید، یا به چه عمل می‌کردید

- ترجمه راستین

تا آن گاه که همه باز آیند خدا به آنها بفرماید که آیا آیات مرا که به آن احاطه علمی نیافتید تکذیب کردید یا آنکه در مقام عمل (با آن آیات) چه می‌کردید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٥ وَوَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِم بِمَا ظَلَمُوا فَهُمْ لَا يَنطِقُونَ

و قول [یعنی عذاب موعود] بر آنها به آنچه که ظلم کردند واقع می‌‌شود پس آنان [به جهت اعتذار (عذر خواهی) برای عدم امکان نطق برای شدّت عذاب یا برای عدم اذن به آنها در نطق کردن] سخن نمی‌‌گویند

- ترجمه سلطانی

و قول بر آنها به آنچه که ظلم کردند واقع می‌شود پس آنان سخن نمی‌گویند

- ترجمه راستین

و فرمان عذاب شدید به کیفر (کفر و) ظلم بر آنها برسد و هیچ سخن دیگر نتوانند گفت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٦ أَلَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِيَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

آیا ندیدند که ما شب را قرار دادیم تا در آن [با خواب و سکون قوا از هیجانشان و روح از انتشارش (پراکنده شدنش) و نفس از خیالاتش] آرام بگیرند و روز را روشنگر [یعنی مایهٔ بینایی] همانا در آن برای گروهی که ایمان می‌‌آورند البتّه آیاتی [عدیده] هست [دالّ بر علم او تعالی و قدرت او و حکمت او و رأفت او به بندگانش و تربیّت (پرورش) او بر آنها به أحسن آنچه که می‌‌باشد و عدم اهمال او بر آنها در دنیا که آن مقدّمهٔ دار آخرت آنها و پل عبور به منازل آنها است پس آنها را در آخرت بدون حساب و ثواب و عقاب یا بدون بقاء و حیات رها نمی‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

آیا ندیدند که ما شب را قرار دادیم تا در آن آرام بگیرند و روز را روشنگر (مایهٔ بینایی) همانا در آن برای گروهی که ایمان می‌آورند البتّه آیاتی هست

- ترجمه راستین

آیا کافران ندیدند که ما (به قدرت کامله خود) شب را (تاریک) برای سکون و آرامش خلق قرار دادیم و روز را روشن (برای کسب و کار) ؟همانا در این وضع شب و روز آیات و نشانه‌هایی (از قدرت الهی) برای اهل ایمان پدیدار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٧ وَيَوْمَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ وَكُلٌّ أَتَوْهُ دَاخِرِينَ

و روزی که در صور دمیده می‌‌شود پس کسانی که در آسمان‌‌ها و کسانی که در زمین هستند وحشت می‌‌کنند مگر کسانی که خداوند بخواهد [که فزع نکنند یا نمیرند، و آنان ملائکه هستند که آنها به بقاء الله باقی هستند، نه به بقای خودشان، به وجود خداوند موجودند، نه به وجود انفسشان، و انبیاء (ع) که بر این حال باشند این‌‌چنینند] و همه به خواری نزد او می‌‌آیند

- ترجمه سلطانی

و روزی که در صور دمیده می‌شود پس کسانی که در آسمان‌ها و کسانی که در زمین هستند وحشت می‌کنند مگر کسانی که خداوند بخواهد و همه به خواری نزد او می‌آیند

- ترجمه راستین

و (باز به امت یاد آور شو) روزی که در صور (اسرافیل) دمیده شود، آن روز هر که در آسمانها و هر که در زمین است جز آن که خدا خواسته همه ترسان و هراسان باشند و همه منقاد و ذلیل (به محشر) به نزد او آیند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٨ وَتَرَى الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ

و کوه‌‌ها را می‌‌بینی آنها را جامد (ساکن) می‌‌پنداری و (حال آنکه) آنها مانند حرکت کردن ابر حرکت می‌‌کنند [این] آفرینش خداوند است که هر چیزی را محکم کرده همانا او به آنچه که انجام می‌‌دهید آگاه است

- ترجمه سلطانی

و کوه‌ها را می‌بینی آنها را جامد (ساکن) می‌پنداری و (حال آنکه) آنها مانند حرکت کردن ابر حرکت می‌کنند (این) آفرینش خداوند است که هر چیزی را محکم کرده همانا او به آنچه که انجام می‌دهید آگاه است

- ترجمه راستین

و در آن هنگام کوهها را بنگری و جامد و ساکن تصور کنی در صورتی که مانند ابر (تند سیر) در حرکتند. صنع خداست که هر چیزی را در کمال اتقان و استحکام ساخته، که علم کامل او به افعال همه شما خلایق محیط است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٩ مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِّنْهَا وَهُم مِّن فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ

کسی که حسنه‌‌ای بیاورد پس بهتر از آن برای او هست [تا ده برابر الی ما شاء الله، یا برای او خیری ناشی از این حسنه است] و آنان در آنروز از وحشت ایمن هستند

- ترجمه سلطانی

کسی که حسنهای بیاورد پس بهتر از آن برای او هست و آنان در آنروز از وحشت ایمن هستند

- ترجمه راستین

کسانی که (در قیامت) کار نیکو آورند پاداش بهتر از آن یابند و در آن روز از هول و هراس ایمن باشند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٠ وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ هَلْ تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ

و کسی که بدی بیاورد، پس با روی‌‌هایشان در آتش [به رو] افکنده می‌‌شوند آیا جز آنچه که عمل می‌‌کرده‌‌اید جزاء داده می‌‌شوید

- ترجمه سلطانی

و کسی که بدی بیاورد، پس با روی‌هایشان در آتش (به رو) افکنده می‌شوند آیا جز آنچه که عمل می‌کرده‌اید جزاء داده می‌شوید

- ترجمه راستین

و کسانی که بدکار و زشت کردار آیند به رو در آتش جهنم افتند. (و به آنها خطاب شود که) آیا (این عذاب آتش دوزخ) جز آن است که جزای اعمال شماست؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩١ إِنَّمَا أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ رَبَّ هَذِهِ الْبَلْدَةِ الَّذِي حَرَّمَهَا وَلَهُ كُلُّ شَيْءٍ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ

[به آنان بگو:] جز این نیست که امر شده‌‌ام که پروردگار این شهر (مکّه) [همان] کسی که آن را احترام کرده [هتک آن را حرام قرار داده] را بندگی کنم و هر چیزی برای او است و امر شده‌‌ام که از مسلمین (منقادین) باشم

- ترجمه سلطانی

جز این نیست که امر شده‌ام که پروردگار این شهر (همان) کسی که آن را احترام کرده را بندگی کنم و هر چیزی برای او است و امر شده‌ام که از مسلمین (منقادین) باشم

- ترجمه راستین

(ای رسول بگو) من مأمورم که منحصرا خدای این بلد (مکّه معظّمه) را که بیت الحرامش قرار داده و آن خدا مالک هر چیز عالم است، پرستش کنم و باز مأمورم که از تسلیم شدگان فرمان او باشم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٢ وَأَنْ أَتْلُوَ الْقُرْآنَ فَمَنِ اهْتَدَى فَإِنَّمَا يَهْتَدِي لِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَقُلْ إِنَّمَا أَنَا مِنَ الْمُنذِرِينَ

و اینکه قرآن را [برای شما] تلاوت کنم [و شما را به تلاوت آن دعوت کنم و به ردّ شما و قبول شما اهمیّت ندهم] پس کسی که هدایت شود پس جز این نیست که برای خودش هدایت می‌‌شود [نه برای من] و کسی که گمراه شود پس بگو: جز این نیست که من از انذار کنندگان هستم [نه از هدایت کنندگان تا برای گمراهی شما اندوهناک شوم]

- ترجمه سلطانی

و اینکه قرآن را (برای شما) تلاوت کنم پس کسی که هدایت شود پس جز این نیست که برای خودش هدایت می‌شود (نه برای من) و کسی که گمراه شود پس بگو: جز این نیست که من از انذار کنندگان هستم

- ترجمه راستین

و نیز مأمورم که قرآن را (به حکم وظیفه رسالت بر امت) تلاوت کنم، پس هر کس هدایت یافت به نفع خود هدایت یافته و هر کس گمراه شد بگو که من جز آنکه از پیمبرانی هستم که برای (ارشاد و هدایت و) ترسانیدن خلق آمده‌ام وظیفه دیگر ندارم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٣ وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ سَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَتَعْرِفُونَهَا وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

و بگو: ستایش برای خداوند است [برای آنچه که بر من انعام نمود و برای آنچه که امر شده‌‌ام و (در حالی که) مرا مکلّف نکرد به آنچه که طاقت آن را ندارم از دعوت قوم و هدایت آنها، یا برای آیت عظمای خود قرار دادن ولایت] بزودی [در حال احتضار یا در قیامت] آیات خود را به شما نشان خواهد داد پس آنها را [از حیث آیت بودن آنها] می‌‌شناسید و پروردگار تو از آنچه که عمل می‌‌کنید غافل نیست.

- ترجمه سلطانی

و بگو: ستایش برای خداوند است بزودی آیات خود را به شما نشان خواهد داد پس آنها را (از حیث آیت بودن آنها) می‌شناسید و پروردگار تو از آنچه که عمل میکنید غافل نیست.

- ترجمه راستین

و بگو: ستایش مخصوص خداست، به زودی آیات (قدرت) خود را به شما ارائه خواهد داد پس آن را بشناسید، و خدای تو هرگز غافل از کردار شما نیست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
سورهٔ ۲۸- القصص

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

١ طسم

«طسم»

- ترجمه سلطانی

طسم

- ترجمه راستین

طسم (شاید اشاره به اسماء اللّه باشد یا نام سوره است و قسم به آن یاد شده).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ الْمُبِينِ

این آیات کتاب روشنگر است

- ترجمه سلطانی

این آیات کتاب روشنگر است

- ترجمه راستین

این است آیات کتاب خدا که روشن کننده (راه حق از باطل و هدایت از گمراهی) است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ نَتْلُو عَلَيْكَ مِن نَّبَإِ مُوسَى وَفِرْعَوْنَ بِالْحَقِّ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

که از خبر موسی و فرعون بر تو به حقّ تلاوت می‌‌کنیم برای [انتفاع] گروهی که ایمان می‌‌آورند

- ترجمه سلطانی

که از خبر موسی و فرعون بر تو به حقّ تلاوت می‌کنیم برای (انتفاع) گروهی که ایمان می‌آورند

- ترجمه راستین

ما از حکایت موسی و فرعون به حق بر تو بیان می‌کنیم تا اهل ایمان از دانستن آن منتفع شوند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِّنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ

همانا فرعون در سرزمین [مصر] برتری جُست و اهل آنجا را فرقه فرقه قرار داد [به اینکه قِبطی را با انواع کرامت مکرّم (گرامی) و سِبطی را با انواع اهانت مهان (خوار) قرار داد] که طایفه‌‌ای از آنها را ضعیف می‌‌کرد که پسران آنها را کشتار می‌‌کرد و زنانشان را زنده می‌‌خواست همانا او [در زمین] از فساد کنندگان بود

- ترجمه سلطانی

همانا فرعون در سرزمین (مصر) برتری جُست و اهل آنجا را فرقه فرقه قرار داد که طایفه‌ای از آنها را ضعیف می‌کرد که پسران آنها را کشتار می‌کرد و زنانشان را زنده می‌خواست همانا او از فساد کنندگان بود

- ترجمه راستین

همانا فرعون در زمین (مصر) تکبر و گردنکشی آغاز کرد و میان اهل آن سرزمین تفرقه و اختلاف افکند، طایفه‌ای از آنها (بنی اسرائیل) را سخت ضعیف و ذلیل می‌کرد، پسرانشان را می‌کشت (که مبادا به ظهور موسی قدرت یابند) و زنانشان را زنده می‌گذاشت (که به خدمت پردازند) . همانا فرعون مردی بسیار مفسد و بد اندیش بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ وَنُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ

و می‌‌خواهیم که بر کسانی که در زمین به ضعف کشانده شده‌‌اند منّت گذاریم و آنان را امامانی (پیشوایانی) قرار دهیم [که به آنها اقتداء شود] و [با ظهور قائم عجّل الله فرجه و بر زمین عالم صغیرشان با خلاص آنها از دست فرعون و قومش] آنان را وارثان [بر این زمین] قرار دهیم

- ترجمه سلطانی

و می‌خواهیم که بر کسانی که در زمین به ضعف کشانده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را امامانی (پیشوایانی) قرار دهیم و آنان را وارثان قرار دهیم

- ترجمه راستین

و ما اراده داشتیم که بر آن طایفه ضعیف و ذلیل کرده شده در آن سرزمین منّت گذارده و آنها را پیشوایان (خلق) قرار دهیم و وارث (ملک و جاه فرعونیان) گردانیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِيَ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا كَانُوا يَحْذَرُونَ

و آنان را در زمین [مصر یا در زمین وجودشان] متمکّن سازیم و به فرعون و هامان و لشکریان آن دو از آنان (مستضعفین) نشان دهیم آنچه را که [از آن] حذر می‌‌کردند

- ترجمه سلطانی

و آنان را در زمین متمکّن سازیم و به فرعون و هامان و لشکریان آن دو از آنان نشان دهیم آنچه را که (از آن) حذر می‌کردند

- ترجمه راستین

و در زمین به آنها قدرت و تمکین بخشیم و به چشم فرعون و هامان و لشکریانشان آنچه را که از آن اندیشناک و ترسان بودند از سوی آنان بنماییم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ وَأَوْحَيْنَا إِلَى أُمِّ مُوسَى أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ

و [بعد از آنکه موسى (ع) متولّد شد] به مادر موسی وحی کردیم که به او شیر بده و وقتی که [از قتل و اطّلاع پاسداران] بر او بیمناک شدی پس او را در دریا بیفکن و [از غرق شدن و گم شدن و کشته شدن بر او] نترس و [بر فراق او] اندوهناک مشو همانا ما او را [بطور سالم] به تو بر می‌‌گردانیم [تا قرّهٔ (روشنی بخش، خشکی اشک) چشمت شود و انیس (مأنوس) تو باشد] و او را از فرستادگان قرار می‌‌دهیم

- ترجمه سلطانی

و به مادر موسی وحی کردیم که به او شیر بده و وقتی که بر او بیمناک شدی پس او را در دریا بیفکن و نترس و اندوهناک مشو همانا ما او را به تو بر می‌گردانیم و او را از فرستادگان قرار می‌دهیم

- ترجمه راستین

و به مادر موسی وحی کردیم که طفلک را شیر ده و چون (از آسیب فرعونیان) بر او ترسان شوی به دریایش افکن و دیگر هرگز مترس و محزون مباش که ما او را به تو باز آوریم و هم از پیغمبران مرسلش گردانیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوًّا وَحَزَنًا إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِينَ

[و چون پاسداران برای تفتیش آمدند وی موسی (ع) را در تابوت نهاد و او را به دریا افکند] پس آل فرعون او را برگرفتند تا [عاقبت] به عنوان دشمن و اندوه برای آنها بشود همانا فرعون و هامان و لشکریان آن دو خطاءکار (عاصی بر پروردگارشان) بودند

- ترجمه سلطانی

پس آل فرعون او را برگرفتند تا (عاقبت) به عنوان دشمن و اندوه برای آنها بشود همانا فرعون و هامان و لشکریان آن دو خطاءکار بودند

- ترجمه راستین

اهل بیت فرعون (آسیه) موسی را (از دریا) بر گرفت تا در نتیجه دشمن و مایه اندوه آل فرعون شود (و به مشیّت خدا فرعون دشمن بزرگ خود موسی را به دامان بپرورد) که همانا فرعون و هامان و لشکریانشان بسیار نادان و خطا کار بودند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ وَقَالَتِ امْرَأَتُ فِرْعَوْنَ قُرَّتُ عَيْنٍ لِّي وَلَكَ لَا تَقْتُلُوهُ عَسَى أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ

و زن فرعون گفت: [این فرزند] روشنی چشم من و تو است او را نکشید چه بسا که او به ما [دو تا] نفع برساند یا او را به فرزندی بگیریم و (حال آنکه) آنان نمی‌‌فهمیدند [که او موسی (ع) است که خراب مُلکشان به دست او است]

- ترجمه سلطانی

و زن فرعون گفت: (این فرزند) روشنی چشم من و تو است او را نکشید چه بسا که او به ما (دو تا) نفع برساند یا او را به فرزندی بگیریم و (حال آنکه) آنان نمیفهمیدند

- ترجمه راستین

و زن فرعون گفت: این کودک (مایه نشاط دل و) نور دیده من و توست، او را مکشید، باشد که در خدمت ما سودمند افتد و یا او را به فرزندی خود برگیریم، و آنها (از حقیقت حال موسی و تقدیر ازلی حق) بی‌خبر بودند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ وَأَصْبَحَ فُؤَادُ أُمِّ مُوسَى فَارِغًا إِن كَادَتْ لَتُبْدِي بِهِ لَـوْلَا أَن رَّبَطْنَا عَلَى قَلْبِهَا لِتَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ

و دل مادر موسی [برای غلبهٔ دهشت (ترس)] خالی گشت، اگر ما قلب او را استوار نمی‌‌کردیم [تا در فراغ (جای خالی) او بر فراق (جدایی) موسی (ع) ناآرامی نکند و مضطرب نشود] تا از مؤمنان [تصدیق کنندهٔ وحی و صدق وعده، یا از مؤمنان به خداوند] باشد نزدیک بود تا آن را [یعنی غم خویش را یا خبر او را] آشکار سازد

- ترجمه سلطانی

و دل مادر موسی خالی گشت، اگر ما قلب او را استوار نمیکردیم تا از مؤمنان باشد نزدیک بود تا آن را آشکار سازد

- ترجمه راستین

و مادر موسی دلش (از هر چیز جز یاد طفلش) فارغ شد (و به حدی غم و اندوه قلبش را فرا گرفت که) اگر نه ما دلش را بر جای نگاه داشتیم تا ایمانش بر قرار ماند نزدیک بود راز درونش را آشکار سازد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١ وَقَالَتْ لِأُخْتِهِ قُصِّيهِ فَبَصُرَتْ بِهِ عَن جُنُبٍ وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ

و به خواهر او گفت: که او (موسی) را پی بگیر و از دور چشم به او داشت و (حال آنکه) آنان شعور نمی‌‌ورزیدند (نمی‌‌فهمیدند) [که او خواهر موسی است]

- ترجمه سلطانی

و به خواهر او گفت: که او (موسی) را پی بگیر و از دور چشم به او داشت و (حال آنکه) آنان شعور نمی‌ورزیدند (نمی‌فهمیدند)

- ترجمه راستین

و (آن گاه مادر موسی) به خواهر او گفت که از پی طفلم رو. خواهر رفت و موسی را از دور دید (و شناخت) ولی آل فرعون بی‌خبر بودند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای