حزب شمارهٔ ۷۹


سورهٔ ۲۸- القصص

٥١ وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَـوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ

و همانا ما گفتار [در احکام و مواعظ و نصایح و عبرت‌‌ها و مواعید] را به آنها رسانده‌‌ایم با ترقّب به اینکه [به آنچه که لهم (به نفع آنها) است و به آنچه که علیهم (به ضرر آنها) است] متذکّر شوند

- ترجمه سلطانی

و همانا ما گفتار را به آنها رسانده‌ایم با ترقّب به اینکه متذکّر شوند

- ترجمه راستین

و همانا ما برای (هدایت) این مردم (آیات قرآن را) سخن پیوسته (یعنی مرتب و مربوط به سعادت دنیا و آخرت خلق) آوردیم تا مگر متذکر (حقایق آن) شوند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٢ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ مِن قَبْلِهِ هُم بِهِ يُؤْمِنُونَ

کسانی که قبل از این [یعنی قبل از محمّد (ص) یا قبل از قرآن] به آنها کتاب داده‌‌ایم [کاملان از مؤمنان] آنها به آن ایمان می‌‌آورند

- ترجمه سلطانی

کسانی که قبل از این به آنها کتاب داده‌ایم آنها به آن ایمان می‌آورند

- ترجمه راستین

آنان که ما به آنها پیش از این، کتاب (آسمانی تورات و انجیل را) فرستادیم (یعنی موسی و عیسی و پیروان حقیقی آنها) به این (کتاب آسمانی قرآن) البته آنان ایمان می‌آورند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٣ وَإِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّنَا إِنَّا كُنَّا مِن قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ

و وقتی که [کتاب یعنی احکام نبوّت، یا وقتی که قرآن] بر آنان خوانده می‌‌شود می‌‌گویند: به آن ایمان آوردیم که آن حقیقتی از پروردگار ما است همانا ما قبل از آن مسلمان (تسلیم شده) بوده‌‌ایم

- ترجمه سلطانی

و وقتی که بر آنان خوانده می‌شود می‌گویند: به آن ایمان آوردیم که آن حقیقتی از پروردگار ما است همانا ما قبل از آن مسلمان (تسلیم شده) بوده‌ایم

- ترجمه راستین

و چون آیات ما بر آنها تلاوت شود گویند: به آن ایمان آوردیم که این قرآن به حق از جانب پروردگار ما نازل شده، ما پیش از این نیز تسلیم فرمان خدا بودیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٤ أُولَئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُم مَّرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ

آنان به (سبب) آنچه که [از بلاء و معصیت و طاعت بر آن] صبر کردند و بدی را با نیکی درء [دور] می‌‌کنند و از آنچه که به آنها روزی داده‌‌ایم انفاق می‌‌کنند اجرشان دو بار داده می‌‌شود

- ترجمه سلطانی

آنان به (سبب) آنچه که صبر کردند و بدی را با نیکی درء (دور) می‌کنند و از آنچه که به آنها روزی داده‌ایم انفاق میکنند اجرشان دو بار داده می‌شود

- ترجمه راستین

اینان را دو بار پاداش نیکو دهند، زیرا صبر و ثبات (در دین خود و اسلام هر دو) ورزیدند و بدی را به نیکی دفع می‌کنند و از آنچه روزی آنها کردیم انفاق می‌کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٥ وَإِذَا سَمِعُوا اللَّغْوَ أَعْرَضُوا عَنْهُ وَقَالُوا لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَا نَبْتَغِي الْجَاهِلِينَ

و وقتی که [سخن] لغوی (بیهوده‌‌ای، آنچه که غایت عقلانی دنیوی یا اخروی نداشته باشد) می‌‌شنوند از آن اعراض (روی گردانیدن) می‌‌کنند و می‌‌گویند: ما اعمال خود را داریم و شما اعمال خود را دارید، سلام (مودّع، وداع) بر شما، ما [صحبت] جاهلان را نمی‌‌طلبیم

- ترجمه سلطانی

و وقتی که (سخن) لغوی (بیهوده‌ای) می‌شنوند از آن اعراض (روی گردانیدن) می‌کنند و می‌گویند: ما اعمال خود را داریم و شما اعمال خود را دارید، سلام (وداع) بر شما، ما (صحبت) جاهلان را نمی‌طلبیم

- ترجمه راستین

و چون سخن لغوی (از دشمنان دین) بشنوند از آن اعراض کنند و گویند: اعمال ما از ما و اعمال شما از شما، بروید سلامت باشید، که ما هرگز مردم (هرزه گوی) نادان را نمی‌طلبیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٦ إِنَّكَ لَا تَهْدِي مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَهْدِي مَن يَشَاءُ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ

همانا تو کسی را که دوست داری [که او را هدایت کنی] هدایت نمی‌‌کنی و لکن خداوند کسی را که [هدایت او را] بخواهد هدایت می‌‌کند و او به هدایت شدگان [یعنی مستحقّین بر هدایت] داناتر است [و تو آنها را نمی‌‌شناسی، یا از او به آنها داناتر نیستی، یا او به کسی که حقیقتاً به هدایت متّصف است و به کسی که رسالت تو را عاریه قبول کرده داناتر است]

- ترجمه سلطانی

همانا تو کسی را که دوست داری هدایت نمی‌کنی و لکن خداوند کسی را که بخواهد هدایت می‌کند و او به هدایت شدگان داناتر است

- ترجمه راستین

(ای رسول ما، با آنکه تو هادی خلقی) چنین نیست که هر کس را تو دوست بداری هدایت توانی کرد لیکن خدا هر که را خواهد هدایت می‌کند و او به حال آنان که قابل هدایتند آگاه‌تر است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٧ وَقَالُوا إِن نَّتَّبِعِ الْهُدَى مَعَكَ نُتَخَطَّفْ مِنْ أَرْضِنَا أَوَلَمْ نُمَكِّن لَّهُمْ حَرَمًا آمِنًا يُجْبَى إِلَيْهِ ثَمَرَاتُ كُلِّ شَيْءٍ رِّزْقًا مِّن لَّدُنَّا وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ

و [قریش یا عشیرهٔ تو] گفتند: اگر با تو از این هدایت [یعنی از رسالت تو] پیروی کنیم حتماً از سرزمین خود ربوده می‌‌شویم آیا [در حال کفرشان] در حرمی امن (دارای امنیّت) به آنان تمکّن ندادیم؟ که در آنجا ثمره‌‌های (محصولات) هر چیزی به عنوان رزق از نزد ما گرد آورده می‌‌شود [پس حال آنان چگونه می‌‌باشد وقتی که موحّد مستحقّ کرامت ما باشند؟!] و لکن بیشتر آنان نمی‌‌دانند [که اینها برای آنها از فضل ما و حکمت ما و قدرت ما است و آن را به خودشان نسبت می‌‌دهند یا بیشترشان علم ندارند]

- ترجمه سلطانی

و گفتند: اگر با تو از این هدایت پیروی کنیم حتماً از سرزمین خود ربوده می‌شویم آیا در حرمی امن به آنان تمکّن ندادیم؟ که در آنجا ثمره‌های (محصولات) هر چیزی به عنوان رزق از نزد ما گرد آورده می‌شود و لکن بیشتر آنان نمیدانند

- ترجمه راستین

و (برخی از اهل مکه) گفتند: اگر ما با تو طریق هدایت را (که اسلام است) پیروی کنیم ما را از سرزمین خود به زودی بربایند (و به دست ملت عرب که متفق بر علیه اسلامند از وطن آواره شویم) . آیا ما (مکه را) بر ایشان حرمی امن قرار ندادیم که به این مکان (بی‌آب و گیاه) انواع نعمتها و ثمرات که ما روزیشان کردیم از هر طرف بیاورند؟لیکن حقیقت این است که اکثر آنها نادانند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٨ وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ بَطِرَتْ مَعِيشَتَهَا فَتِلْكَ مَسَاكِنُهُمْ لَمْ تُسْكَن مِّن بَعْدِهِمْ إِلَّا قَلِيلًا وَكُنَّا نَحْنُ الْوَارِثِينَ

و چه بسیار شهرهایی را هلاک کردیم که [اهل آنها] در زندگیشان [برای وسعت معیشتشان] سرمستی (ناسپاسی) کردند پس این مسکن‌‌های آنان است که بعد از آنان [به جهت افعال سوء آنان] جز [عدهٔ] قلیلی [در آن] سکونت نکردند و تنها ما وارث [مسکن‌‌های آنها و اموال آنها و اجساد آنها و ارواح آنها] بودیم [پس ای اهل مکّه از مثل افعال آنان بپرهیزید]

- ترجمه سلطانی

و چه بسیار شهرهایی را هلاک کردیم که (اهل آنها) در زندگیشان سرمستی (ناسپاسی) کردند پس این مسکن‌های آنان است که بعد از آنان جز (عدهٔ) قلیلی (در آن) سکونت نکردند و تنها ما وارث بودیم

- ترجمه راستین

و چه بسیار شده که ما اهل دیاری را که به هوس‌رانی و خوش گذرانی پرداختند هلاک کردیم، و این خانه‌های (ویران) آنهاست که بعد از آنها جز عده قلیلی در آن دیار سکونت نیافت و تنها ما وارث (دیار آنها) بودیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٩ وَمَا كَانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى حَتَّى يَبْعَثَ فِي أُمِّهَا رَسُـولًا يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِنَا وَمَا كُنَّا مُهْلِكِي الْقُرَى إِلَّا وَأَهْلُهَا ظَالِـمُونَ

و پروردگار تو هلاک کنندهٔ [اهل] قریه‌‌ها (شهرها) نباشد [یعنی سجیّهٔ (خصلت، روش) او نمی‌‌باشد که بدون تنبیه (بیدار کردن) آنها و تذکیر (یادآوری کردن) به آنها قریه‌‌ها را هلاک کند، و آنها را هلاک نمی‌‌کند] تا آنکه [بنابر غالب] در مادر (قریهٔ اصلی) آنها رسولی را مبعوث کند که آیات [تدوینی و آفاقی] ما [و احکام ما که همان لوازم رسالت هستند] را بر آنها بخواند و ما قریه‌‌ای را هلاک کننده نبوده‌‌ایم مگر آنکه اهل آن [با تکذیب رسولان (ع) و سایر انواع ظلم و کفر] ستمگر بوده‌‌اند

- ترجمه سلطانی

و پروردگار تو هلاک کنندهٔ (اهل) شهرها نباشد تا آنکه در مادر (مرکز، شهر اصلی) آنها رسولی را مبعوث کند که آیات ما را بر آنها بخواند و ما قریه‌ای را هلاک کننده نبوده‌ایم مگر آنکه اهل آن ستمگر بوده‌اند

- ترجمه راستین

و پروردگار تو بر آن نیست که اهل هیچ شهر و دیاری را تا در مرکز آن رسولی نفرستد که آیات ما را بر آنها تلاوت کند هلاک کند، و ما هیچ دیاری را هلاک نکنیم مگر آنکه اهلش ظالم و بیدادگر باشند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٠ وَمَا أُوتِيتُم مِّن شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَزِينَتُهَا وَمَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى أَفَلَا تَعْقِلُونَ

و هر آنچه که به شما از چیزی داده شده آن متاع زندگانی دنیا و زینت آن است و آنچه که نزد خداوند است بهتر و باقی‌‌تر است [از آنچه که به شما داده شده] آیا پس تعقّل نمی‌‌کنید؟ [که آنچه را که نزد خداوند است ترک می‌‌کنید و آنچه را که نزد خود است می‌‌گیرید]

- ترجمه سلطانی

و هر آنچه که به شما از چیزی داده شده آن متاع زندگانی دنیا و زینت آن است و آنچه که نزد خداوند است بهتر و باقی‌تر است آیا پس تعقّل نمیکنید؟

- ترجمه راستین

و آنچه از نعمتها (ی این عالم) به شما داده شده متاع و زیور (بی‌قدر) زندگانی دنیاست و آنچه نزد خداست بسیار بهتر و باقی‌تر است، آیا فهم و عقل کار نمی‌بندید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦١ أَفَمَن وَعَدْنَاهُ وَعْدًا حَسَنًا فَهُوَ لَاقِيهِ كَمَن مَّتَّعْنَاهُ مَتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ هُوَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنَ الْمُحْضَرِينَ

آیا پس کسی که ما به او وعده‌‌ای نیک داده‌‌ایم و او آن را خواهد دید (به آن خواهد رسید) مانند کسی است که از متاع زندگانی دنیا برخوردارش کرده‌‌ایم [که بقایی ندارد و لذّت آن مشوب (آمیخته) با اَلَم (رنج) و راحت آن با تَعَب (خستگی) و غنایش با حاجت و عاقبت آن حسرت و ندامت می‌‌باشد] سپس او در روز قیامت از احضار شدگان [برای حساب یا عقاب] است

- ترجمه سلطانی

آیا پس کسی که ما به او وعده‌ای نیک داده‌ایم و او آن را خواهد دید (به آن خواهد رسید) مانند کسی است که از متاع زندگانی دنیا برخوردارش کرده‌ایم سپس او در روز قیامت از احضار شدگان است

- ترجمه راستین

آیا آن کس که ما به او وعده نیکو (ی بهشت ابدی) داده‌ایم مانند کسی است که او را از متاع دنیا (ی فانی) بهره‌مند ساختیم سپس در قیامت او را (برای حساب و مجازات) حاضر آرند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٢ وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُـولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ

و روزی که آنها را فرا می‌‌خواند پس [به مشرکین] می‌‌گوید: کسانی را که شرکای من می‌‌پنداشتید [که آنها شریکان من هستند از اصنام و کواکب و اهویه و وسایل و شرکاء ولایت در هر عصر و زمان] کجا هستند

- ترجمه سلطانی

و روزی که آنها را فرا می‌خواند پس می‌گوید: کسانی را که شرکای من می‌پنداشتید کجا هستند

- ترجمه راستین

و (یاد آور) روزی که خدا آن مشرکان را ندا کند و گوید که کجا شدند آن خدایانی که شریکان من می‌پنداشتید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٣ قَالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هَـؤُلَاءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنَا أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَا غَوَيْنَا تَبَرَّأْنَا إِلَيْكَ مَا كَانُوا إِيَّانَا يَعْبُدُونَ

کسانی که سخن بر آنها محقّق شد [از مدّعیان ربوبیّت و از مدّعیان ولایت و رسالت و از کسانی که مشرکین آنان را شرکاى خداوند یا شرکاى ولایت قرار دادند] گفتند: [ای] پروردگار ما، اینان (مشرکین) را که ما [با صرف (برگرداندن) آنها از تو یا از ولیّ امرشان] فریب (گمراه کردن) دادیم آنها را همانطور که [انفس] خود را فریب دادیم فریب دادیم [از آنها] به تو تبرّی (بیزاری) می‌‌جوییم [زیرا آنها دشمن ما بودند و ما آنان را دوست می‌‌پنداشتیم و] آنان ما را عبادت نمی‌‌کردند [بلکه معبود آنان و مطاع آنان اهویهٔ آنان بود]

- ترجمه سلطانی

کسانی که سخن بر آنها محقّق شد گفتند: (ای) پروردگار ما، اینان (مشرکین) را که ما فریب (گمراه کردن) دادیم آنها را همانطور که خود را فریب دادیم فریب دادیم (از آنها) به تو تبرّی (بیزاری) می‌جوییم (زیرا) آنان ما را عبادت نمیکردند

- ترجمه راستین

در آن حال آنان که وعده عذابشان محقق و حتمی شده (یعنی پیشوایان کفر) گویند: پروردگارا، ما که این مردم را گمراه کردیم سببش گمراهی ما بود که خلق را هم مانند خود گمراه می‌خواستیم، و امروز (از پیروان خود) به سوی تو بیزاری می‌جوییم که آنها (از روی عقیده) ما را نمی‌پرستیدند (بلکه به هوای نفس خود در پی ما آمدند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٤ وَقِيلَ ادْعُوا شُرَكَاءَكُمْ فَدَعَوْهُمْ فَلَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُمْ وَرَأَوُا الْعَذَابَ لَوْ أَنَّهُمْ كَانُوا يَهْتَدُونَ

و [به اتباع] گفته شد: بخوانید شرکای خود [در ولایت و طاعت یا در ربوبیّت] را پس آنها را می‌‌خوانند و [حال آنکه برای عجزشان از جواب دادن یا اشتغالشان به خودشان] آنان را استجابت نمی‌‌کنند و عذاب را می‌‌بینند [آرزو می‌‌کنند که] ای کاش آنها هدایت می‌‌شدند

- ترجمه سلطانی

و گفته شد: بخوانید شرکای خود را پس آنها را می‌خوانند و (حال آنکه) آنان را استجابت نمی‌کنند و عذاب را می‌بینند (آرزو می‌کنند که) ای کاش آنها هدایت می‌شدند

- ترجمه راستین

و (در آن روز به مردم بت پرست) گویند: اینک آنان را که شریک خدا گرفتید بخوانید (تا شما را از عذاب برهانند) ، آنها را بخوانند ولی جواب به ایشان ندهند و چون عذاب را به چشم ببینند آرزو کنند که ای کاش (مانند مؤمنان) هدایت یافته بودند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٥ وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُـولُ مَاذَا أَجَبْتُمُ الْمُرْسَلِينَ

و روزی که آنها فرا خوانده می‌‌شوند آنگاه می‌‌گوید: به فرستادگان [در دعوت آنها شما را به خداوند و به قبول رسالت آنها] چه جواب دادید؟

- ترجمه سلطانی

و روزی که آنها فرا خوانده می‌شوند آنگاه می‌گوید: به فرستادگان چه جواب دادید؟

- ترجمه راستین

و روزی که خدا خلق را ندا کند که شما چگونه به رسولان (حق) پاسخ دادید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٦ فَعَمِيَتْ عَلَيْهِمُ الْأَنبَاءُ يَوْمَئِذٍ فَهُمْ لَا يَتَسَاءَلُونَ

پس اخبار بر آنها کور (مخفی) می‌‌شود پس آنان در آنروز از یکدیگر سؤال نمی‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

پس اخبار بر آنها کور (مخفی) می‌شود پس آنان در آنروز از یکدیگر سؤال نمی‌کنند

- ترجمه راستین

پس راه هر گونه عذر و سخن، آن روز بر آنها پوشیده و مسدود شده و هیچ (از هول عذاب) سؤال و جواب نکنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٧ فَأَمَّا مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ صَالِـحًا فَعَسَى أَن يَكُونَ مِنَ الْمُفْلِحِينَ

و امّا کسی که [از شرک خود به ربوبیّت یا از شرک خود به ولایت و بر دست ولیّ امر خود] توبه کند و [با قبول ولایت او در ضمن بیعتش] ایمان بیاورد و عمل صالح کند پس باشد که از رستگاران شود

- ترجمه سلطانی

و امّا کسی که توبه کند و ایمان بیاورد و عمل صالح کند پس باشد که از رستگاران شود

- ترجمه راستین

اما آن کس که توبه کرده و ایمان آورده و عمل صالح به جای آورده امید است که از رستگاران باشد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٨ وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ

و پروردگارت [نه غیر او] آنچه را که بخواهد خلق می‌‌کند [برای اینکه غیر از او بعد از آنکه خداوند او را خلق کرد از حفظ خودش عاجز است پس چه رسد به اینکه غیر خود را خلق کند و او را حفظ نماید] و اختیار می‌‌کند، آنها اختیاری ندارند خداوند [در مظهرش که همان علی (ع) است] منزّه و والاتر است از آنچه که [در ولایت و خلافت با او] شریک می‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

و پروردگارت آنچه را که بخواهد خلق می‌کند و اختیار می‌کند، آنها اختیاری ندارند خداوند منزّه و والاتر است از آنچه که (با او) شریک می‌کنند

- ترجمه راستین

و خدای تو هر چه خواهد بیافریند و (هر کس را صلاح داند) بر گزیند، دیگران را (در نظم عالم) هیچ اختیار و گزینشی نیست، ذات پاک الهی منزه و برتر از آن است که به او شرک آورند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٩ وَرَبُّكَ يَعْلَمُ مَا تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَمَا يُعْلِنُونَ

و پروردگارت [نه غیر او] آنچه که سینه‌‌هایشان [از ارادات و عزمات و خیالات و خطورات] پنهان می‌‌کند و آنچه که علنی می‌‌کنند را می‌‌داند

- ترجمه سلطانی

و پروردگارت آنچه که سینههایشان (از اراده و عزم و خیال) پنهان میکند و آنچه که علنی میکنند را میداند

- ترجمه راستین

و خدای تو به آنچه خلق در دل پنهان کنند و یا آشکار سازند به همه آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٠ وَهُوَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ لَهُ الْحَمْدُ فِي الْأُولَى وَالْآخِرَةِ وَلَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

و او الله است جز او خدایی نیست، ستایش در اَوْلی (دنیا) و [دار] آخرت تنها مر او راست و [در آن دو] حکم از آن او است و به او بازگردانده می‌‌شوید

- ترجمه سلطانی

و او الله است جز او خدایی نیست، ستایش در اَوْلی (دنیا) و آخرت تنها مر او راست و حکم از آن او است و به او بازگردانده می‌شوید

- ترجمه راستین

و اوست خدای یکتا که جز او هیچ خدایی نیست، هم ستایش در اول و آخر عالم (در این جهان و آن جهان) مخصوص او، هم حکم و سلطنت جهان با او و هم رجوع شما به سوی اوست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧١ قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ اللَّيْلَ سَرْمَدًا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُم بِضِيَاءٍ أَفَلَا تَسْمَعُونَ

بگو: آیا دیدید (چه می‌‌گوئید)؟ اگر خداوند شب را تا روز قیامت بر شما همیشگی (بطور دائمی طولانی) قرار دهد، چه خدایی جز الله روشنی را برای شما می‌‌آورد آیا پس نمی‌‌شنوید؟

- ترجمه سلطانی

بگو: آیا دیدید (چه می‌گوئید)؟ اگر خداوند شب را تا روز قیامت بر شما همیشگی قرار دهد، چه خدایی جز الله روشنی را برای شما می‌آورد آیا پس نمی‌شنوید؟

- ترجمه راستین

(به این مردم مشرک) بگو: چه تصور می‌کنید اگر خدا ظلمت شب را بر شما تا قیامت پاینده و ابدی گرداند جز خدا کیست خدایی که بتواند برای شما روشنی روز پدید آرد؟آیا سخن نمی‌شنوید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٢ قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ النَّهَارَ سَرْمَدًا إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَنْ إِلَهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُم بِلَيْلٍ تَسْكُنُونَ فِيهِ أَفَلَا تُبْصِرُونَ

بگو: آیا دیدید (چه می‌‌گوئید) اگر خداوند روز را تا روز قیامت همیشگی قرار می‌‌داد؟ چه خدایی جز الله شب را برای شما می‌‌آورد که در آن بیارامید آیا پس نگاه نمی‌‌کنید

- ترجمه سلطانی

بگو: آیا دیدید (چه می‌گوئید) اگر خداوند روز را تا روز قیامت همیشگی قرار می‌داد؟ چه خدایی جز الله شب را برای شما می‌آورد که در آن بیارامید آیا پس نگاه نمی‌کنید

- ترجمه راستین

باز بگو: چه تصور می‌کنید اگر خدا برای شما روز را تا قیامت پاینده و ابدی قرار دهد جز خدا کیست خدایی که برای آرامش و استراحت شما شب را پدید گرداند؟آیا چشم بصیرت (به حکمت گردش روز و شب) نمی‌گشایید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٣ وَمِن رَّحْمَتِهِ جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

و از رحمت خود برای شما شب و روز را قرار داد تا در آن آرام بگیرید و از فضل او طلب کنید و با ترقّب به اینکه شما شکر کنید

- ترجمه سلطانی

و از رحمت خود برای شما شب و روز را قرار داد تا در آن آرام بگیرید و از فضل او طلب کنید و با ترقّب به اینکه شما شکر کنید

- ترجمه راستین

یکی از (هزاران لطف و) رحمت‌های خدا آن است که شب و روز را برای شما قرار داده تا در شب آرام گیرید و در روز از فضل خدا (یعنی روزی) طلب کنید، و باشد که شکرگزار (نعمتهای خدا) شوید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٤ وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ فَيَقُـولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تَزْعُمُونَ

و روزی که آنها را فرا می‌‌خواند و می‌‌گوید: شرکایی که می‌‌پنداشتید کجا هستند؟

- ترجمه سلطانی

و روزی که آنها را فرا می‌خواند و می‌گوید: شرکایی که می‌پنداشتید کجا هستند؟

- ترجمه راستین

و (یاد آر) روزی که خدا مشرکان را ندا کرده و گوید که آن بتان و معبودان (باطل) که شریک من می‌پنداشتید کجا رفتند؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٥ وَنَزَعْنَا مِن كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا فَقُلْنَا هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ فَعَلِمُوا أَنَّ الْحَقَّ لِلَّهِ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ

و از هر امّتی گواهی را بر می‌‌کَنیم (بر می‌‌گیریم) و می‌‌گوییم: برهانتان [بر اشراکتان] را بیاورید و می‌‌فهمند که حقّ [در مظاهرش که آنها شهداى او بر آنان هستند] برای خداوند است و آنچه [از ائمّهٔ باطلشان] که افتراء می‌‌بستند از آنها گم می‌‌شود

- ترجمه سلطانی

و از هر امّتی گواهی را بر می‌کَنیم و می‌گوییم: برهانتان را بیاورید و می‌فهمند که حقّ برای خداوند است و آنچه که افتراء می‌بستند از آنها گم می‌شود

- ترجمه راستین

و (آن روز) ما از هر امتی شاهدی بر گرفته و گوییم اینک برهانی (بر آن دعویهای باطل که در دنیا داشتید) اقامه کنید. آن‌گاه (آنها رسوا شده و) بدانند که حق و حقیقت با خدا (و رسولان او) است و آنچه به دروغ فرا می‌بافتند همه نابود گردد و از دستشان برود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٦ إِنَّ قَارُونَ كَانَ مِن قَوْمِ مُوسَى فَبَغَى عَلَيْهِمْ وَآتَيْنَاهُ مِنَ الْكُنُوزِ مَا إِنَّ مَفَاتِحَهُ لَتَنُوءُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ إِذْ قَالَ لَهُ قَوْمُهُ لَا تَفْرَحْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْفَرِحِينَ

همانا قارون از قوم موسی بود و به آنها ستم کرد [و زمین به سبب بغى او، او را فرو برد و از قوم موسی بودن وی به او نفع نرسانید] و به او [آنقدر] از گنجینه‌‌ها دادیم که [حمل] کلیدهای آن همانا جماعت زورداران را به مشقّت می‌‌انداخت آنوقت که قومش به او گفتند: شادی (سرمستی) مکن همانا خداوند شادی زدگان (سرمستان) را دوست ندارد

- ترجمه سلطانی

همانا قارون از قوم موسی بود و به آنها ستم کرد و به او (آنقدر) از گنجینه‌ها دادیم که (حمل) کلیدهای آن همانا جماعت زورداران را به مشقّت می‌انداخت آنوقت که قومش به او گفتند: شادی (سرمستی) مکن همانا خداوند شادی زدگان (سرمستان) را دوست ندارد

- ترجمه راستین

همانا قارون یکی از (ثروتمندان) قوم موسی بود که بر آنها طریق ظلم و طغیان پیش گرفت و ما آن قدر گنج و مال به او دادیم که بر دوش بردن کلید آن گنجها صاحبان قوّت را خسته کردی، هنگامی که قومش به او گفتند: آن قدر مغرور و شادمان (به ثروت خود) مباش که خدا هرگز مردم پر غرور و نشاط را دوست نمی‌دارد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٧ وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ

و در آنچه که خداوند به تو داده [با انفاق آن بر مستحقّینش و در سایر مصارف برّ (نیکی)] سرای آخرت را طلب کن و بهرهٔ [اخروی] خودت را از دنیا فراموش مکن و نیکی کن [به بندگان یا در اعمال خود یا نعمت را به شکر بر آن و صرف آن در آنچه که برای آن خلق شده یا به نیکی صر (کیسه را بستن) کن] همانگونه که خداوند [با توفیر (افزودن مال، صرفه جویی) نعمتش] به تو احسان کرد و در زمین فتنه و فساد را طلب مکن همانا خداوند فساد کنندگان را دوست ندارد

- ترجمه سلطانی

و در آنچه که خداوند به تو داده سرای آخرت را طلب کن و بهرهٔ (اخروی) خودت را از دنیا فراموش مکن و نیکی کن همانگونه که خداوند به تو احسان کرد و در زمین فتنه و فساد را طلب مکن همانا خداوند فساد کنندگان را دوست ندارد

- ترجمه راستین

و به هر چیزی که خدا به تو عطا کرده بکوش تا (ثواب و سعادت) دار آخرت تحصیل کنی و لیکن بهره‌ات را هم از (لذّات و نعم حلال) دنیا فراموش مکن و (تا توانی به خلق) نیکی کن چنانکه خدا به تو نیکویی و احسان کرده و هرگز در روی زمین فتنه و فساد برمینگیز، که خدا مفسدان را ابدا دوست نمی‌دارد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٨ قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِندِي أَوَلَمْ يَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَهْلَكَ مِن قَبْلِهِ مِنَ الْقُرُونِ مَنْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُ قُوَّةً وَأَكْثَرُ جَمْعًا وَلَا يُسْأَلُ عَن ذُنُوبِهِمُ الْمُجْرِمُونَ

[قارون به عنوان استنکاف از قبول گفتهٔ آنها و از روی اعجاب (خودپسندی) به نفس خود] گفت: جز این نیست که این [ثروت] بنابر علمی که نزد من است به من داده شده آیا ندانست که همانا خداوند قبل از او از پیشینیان کسانی را هلاک کرد که به قوّت قویتر و به جمع کردن [مال و اولاد و قوا و خَدَم و حَشَم] بیشتر (مال اندوزتر) از او بودند و از مجرمان دربارهٔ گناهانشان سؤال نمی‌‌شود

- ترجمه سلطانی

(قارون) گفت جز این نیست که این (ثروت) بنابر علمی که نزد من است به من داده شده آیا ندانست که همانا خداوند قبل از او از پیشینیان کسانی را هلاک کرد که به قوّت قویتر و به جمع کردن (مال و اولاد و قوا و خَدَم و حَشَم) بیشتر (مال اندوزتر) از او بودند و از مجرمان دربارهٔ گناهانشان سؤال نمی‌شود

- ترجمه راستین

قارون گفت: این مال و ثروت فراوان به علم و تدبیر خودم به من داده شد!آیا ندانست که خدا پیش از او چه بسیار امم و طوایفی را که از او قوت و ثروت و جمعیتشان بیشتر بود هلاک کرد؟و هیچ از گناه بدکاران سؤال نخواهد شد (بلکه یکسر به دوزخ روند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٩ فَخَرَجَ عَلَى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قَالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا يَالَيْتَ لَنَا مِثْلَ مَا أُوتِيَ قَارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ

پس [قارون] در زینت خود بر قومش خارج شد، آنان که حیات دنیا را می‌‌خواستند گفتند: ای کاش مثل آنچه که به قارون داده شده را می‌‌داشتیم همانا او حتماً دارای حظّی (بهره‌‌ای) بزرگ است

- ترجمه سلطانی

پس (قارون) در زینت خود بر قومش خارج شد، آنان که حیات دنیا را میخواستند گفتند: ای کاش مثل آنچه که به قارون داده شده را می‌داشتیم همانا او حتماً دارای حظّی (بهره‌ای) بزرگ است

- ترجمه راستین

آن‌گاه قارون (روزی) با زیور و تجمل بسیار بر قومش در آمد، مردم دنیا طلب (که او را دیدند) گفتند: ای کاش همان قدر که به قارون از مال دنیا دادند به ما هم عطا می‌شد که او بهره بزرگ و حظّ وافری را داراست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٠ وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوَابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِّـمَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِـحًا وَلَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الصَّابِرُونَ

و کسانی که علم [به دنیا و اعراض آن و آفات آن و آخرت و عقاب آن و ثواب آن و درجات آن] داده شده‌‌اند گفتند: وای بر شما، ثواب خداوند [در دنیا با حصول التذاذ به مناجات او و فراغ از اشتغال به متاعب (خستگی‌‌ها) دنیا و حرص آن و آمال (آرزوها) آن و در آخرت به آنچه که برای بندگانش مهیّا کرده] برای کسی که [با توبه و بیعت بر دستان خلفای او (ع) با ایمان عامّ یا با ایمان خاصّ با بیعت خاصّهٔ ولویّه] ایمان آورده و عمل صالح کرده بهتر است [از آنچه که از زینت‌‌های دنیا بر قارون می‌‌بینید] و آن [یعنی این موعظه یا این کلمه] را جز صبر کنندگان [از دنیا و آمال آن] در نمی‌‌یابند

- ترجمه سلطانی

و کسانی که علم داده شده‌اند گفتند: وای بر شما، ثواب خداوند برای کسی که ایمان آورده و عمل صالح کرده بهتر است و آن را جز صبر کنندگان در نمی‌یابند

- ترجمه راستین

و اما صاحبان مقام علم و معرفت (به آن دنیا پرستان) گفتند: وای بر شما (و همت پست شما) ثواب خدا برای آن کس که به خدا ایمان آورده و نیکوکار گردیده بسی بهتر (و بالاتر از این دارایی دو روزه قارون) است، ولی هیچ کس جز آنان که صبر پیشه کنند بدان ثواب و مقام نخواهد رسید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨١ فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُنتَصِرِينَ

پس [به شومی عمل قارون و بدی اعجاب (خودپسندی) او به خودش] او و خانه‌‌اش را در زمین فرو بردیم پس او غیر از خداوند گروهی نداشت که او را یاری کنند و از یاری شدگان [بنفسه] نبود

- ترجمه سلطانی

پس او (قارون) و خانه‌اش را در زمین فرو بردیم پس او غیر از خداوند گروهی نداشت که او را یاری کنند و از یاری شدگان نبود

- ترجمه راستین

پس (از اندک زمانی) ما هم او را با خانه (و گنج و دارایی) اش به زمین فرو بردیم و هیچ حزب و جمعیتی نداشت که او را در برابر خدا یاری کنند و خود هم نتوانست خویش را یاری دهد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٢ وَأَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكَانَهُ بِالْأَمْسِ يَقُـولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِـمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَـوْلَا أَن مَّنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا لَخَسَفَ بِنَا وَيْكَأَنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ

و کسانی که تا دیروز مکان (جایگاه) او را آرزو می‌‌کردند [بعد از فرو رفتن او] بامدادان می‌‌گفتند: ای وای که این خداوند است که روزی را بر کسی از بندگانش که بخواهد بسط می‌‌دهد و تنگ می‌‌کند [و بسط رزق و تقدیر (تنگ گرفتن) آن نه به مشیّت بندگان است چنانکه قارون گفت، و نه برای هَوان (خواری و ناتوانی)، یا کرامت از خداوند است] اگر خداوند [به عدم اعطاء به ما مثل آنچه که به قارون اعطاء شد، آنگونه که ما آن را تمنّا می‌‌کردیم] بر ما منّت ننهاده بود حتماً ما را فرو می‌‌برد، ای وای که کافران [مثل قارون] رستگار نمی‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

و کسانی که تا دیروز مکان (جایگاه) او را آرزو می‌کردند بامدادان می‌گفتند: ای وای که این خداوند است که روزی را بر کسی از بندگانش که بخواهد بسط می‌دهد و تنگ می‌کند اگر خداوند بر ما منّت ننهاده بود حتماً ما را فرو می‌برد، ای وای که کافران رستگار نمی‌شوند

- ترجمه راستین

صبحگاه هم آنان که روز گذشته (ثروت و) مقام او را آرزو می‌کردند با خود می‌گفتند: ای وای (بر ما و آرزوهای ما) گویی خداست که هر که از بندگان خود را خواهد روزی فراوان دهد و (هر که را خواهد) تنگ روزی کند، اگر نه این بود که خدا بر ما منّت گذاشت (و غرور و ثروت قارون نداد) ما را هم (مثل او) در زمین فرو بردی!ای وای که گویا کافران را هرگز فلاح و رستگاری نیست!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٣ تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ

این خانهٔ آخرت است که آن را برای کسانی که در زمین نه برتری می‌‌جویند و نه فساد [می‌‌کنند مقرّ] قرار می‌‌دهیم و عاقبت [نیک] برای پرهیز کنندگان [از آن] است

- ترجمه سلطانی

این خانهٔ آخرت است که آن را برای کسانی که در زمین نه برتری می‌جویند و نه فساد (می‌کنند) قرار می‌دهیم و عاقبت (نیک) برای پرهیز کنندگان (از آن) است

- ترجمه راستین

ما این دار (بهشت ابدی) آخرت را برای آنان که در زمین اراده علوّ و فساد و سرکشی ندارند مخصوص می‌گردانیم و حسن عاقبت خاص پرهیزکاران است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٤ مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِّنْهَا وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى الَّذِينَ عَمِلُوا السَّيِّئَاتِ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ

کسی که نیکیی آورد پس بهتر از آن برای او هست و کسی که بدیی آورد پس کسانی که عمل بد کرده‌‌اند پس جز به [نفس] آنچه که عمل می‌‌کرده‌‌اند مجازات نمی‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

کسی که نیکیی آورد پس بهتر از آن برای او هست و کسی که بدیی آورد پس کسانی که عمل بد کرده‌اند پس جز به آنچه که عمل می‌کرده‌اند مجازات نمی‌شوند

- ترجمه راستین

هر که عمل نیک آرد پاداش بهتر از آن یابد، و هر کس که عمل بد کند بدکاران جز به همان اعمال بد مجازات نشوند..

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٥ إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ قُل رَّبِّي أَعْلَمُ مَن جَاءَ بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ

همانا کسی که قرآن را بر تو فرض (واجب، عیّن، نشان دادن، انتخاب کردن و برگزیدن) کرده [یا عمل به آنچه که در آن است را از اعمال آن و اخلاق آن بر تو سنّت نمود] هرآینه بازگردانندهٔ تو به معاد [یعنی محلّ بازگشت، مکّه، محلّی که در آن بوده‌‌ای سپس از آن خارج شده‌‌ای و عود به آن را می‌‌خواهی] است بگو: پروردگارم داناتر است به کسی که هدایت را آورده [یعنی آنچه از اعمال حسنه که با آن به جنّت و نعیم آن یا به خداوند و قرب او هدایت می‌‌کند را آورده یا کسی که وصف اهتداء به سوی دین را می‌‌آورد] و کسی که او در گمراهی واضح است

- ترجمه سلطانی

همانا کسی که قرآن را بر تو فرض (واجب) کرده هرآینه بازگردانندهٔ تو به محلّ بازگشت است بگو: پروردگارم داناتر است به کسی که هدایت را آورده و کسی که او در گمراهی واضح است

- ترجمه راستین

(ای رسول ما، یقین دان که) آن خدایی که (احکام) قرآن را بر تو فرض گردانید (و ابلاغ آن را وظیفه تو قرار داد) البته تو را به جایگاه خود (مکه یا بهشت ابد) باز خواهد گرداند. (تو با مردم) بگو که خدای من به حال آن که محقق در هدایت و آن که در ضلالت آشکار است (از هر کس) داناتر است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٦ وَمَا كُنتَ تَرْجُو أَن يُلْقَى إِلَيْكَ الْكِتَابُ إِلَّا رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ ظَهِيرًا لِّلْكَافِرِينَ

و امیدوار نبودی که این کتاب [یعنی نبوّت و قرآن] به تو القاء شود [لکن آن] به عنوان رحمت از پروردگارت است، پس تو هرگز پشتیبان کافران مباش [زیرا کتاب نعمتی و نبوّت نعمتی عظیم است پس آن دو را دربارهٔ دشمنان معطی (عطاء کننده) صرف مکن]

- ترجمه سلطانی

و امیدوار نبودی که این کتاب به تو القاء شود (لکن آن) به عنوان رحمت از پروردگارت است، پس تو هرگز پشتیبان کافران مباش

- ترجمه راستین

و تو خود امید آنکه این کتاب بزرگ (قرآن) بر تو نازل شود نداشتی جز آنکه لطف و رحمت خدا تو را به رسالت برگزید، پس (به شکرانه این رحمت) هیچ گاه به کافران نصرت و یاری مکن.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٧ وَلَا يَصُدُّنَّكَ عَنْ آيَاتِ اللَّهِ بَعْدَ إِذْ أُنزِلَتْ إِلَيْكَ وَادْعُ إِلَى رَبِّكَ وَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُشْرِكِينَ

و نباید بعد از آنکه به تو نازل شده تو را از آیات [تکوینی] خداوند [از احکام رسالت و غرایب آخرت] باز دارند [به اینکه به آنها عمل نکنی و آنها را فراموش نمایی، و از آیات تدوینی او به اینکه به آنها عمل نکنی و آنها را ترک کنی] و [با گفتار با یادآوری کردن این آیات، و با افعال و اخلاق و احوال به عمل به این آیات، و به علی (ع)] به پروردگارت دعوت کن و هرگز از مشرکین [به ولایت علی (ع)] مباش

- ترجمه سلطانی

و نباید بعد از آنکه به تو نازل شده تو را از آیات خداوند باز دارند و به پروردگارت دعوت کن و هرگز از مشرکین مباش

- ترجمه راستین

و زنهار!کافران تو را از (تبلیغ) آیات خدا پس از آنکه بر تو نازل شد منع نکنند، و (همیشه خلق را) به سوی پروردگارت دعوت کن و از مشرکان (و هم عقیدت و خوی آنان) مباش.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٨ وَلَا تَدْعُ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ كُلُّ شَيْءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ لَهُ الْحُكْمُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

و با الله به اله دیگری [از اصنام و کواکب و اهویه، یا با علی (ع) در ولایتش به ولیّ دیگری] دعوت مکن، خدایی جز او نیست، هر چیزی هلاک شدنی است مگر وجه او (وجه الله)، حکم برای او است [و نه برای غیر او] و به او بازگردانده می‌‌شوید.

- ترجمه سلطانی

و با الله به اله دیگری مخوان (دعوت مکن)، خدایی جز او نیست، هر چیزی هلاک شدنی است مگر وجه او، حکم برای او است و به او بازگردانده می‌شوید.

- ترجمه راستین

و هرگز با خدای یکتا دیگری را به خدایی مخوان، که جز او هیچ خدایی نیست، هر چیزی جز ذات پاک الهی هالک الذّات و نابود است، فرمان با او و رجوع شما به سوی اوست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای