حزب شمارهٔ ۸۱
٤٦ وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنزِلَ إِلَيْنَا وَأُنزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
و با اهل کتاب مجادله نکنید مگر [با مجادلهای که] آن بهتر [از دیگر مجادلات است یا به طریقهای یا با کلمهای که آن بهتر است] مگر با کسانی از آنها که [که در مجادله یا با مقاتله به شما یا با لجاج و عدم استماع حقّ شما به انفسشان] ستم کردهاند و [با اقرار به حقّ بودن کتاب آنها و دین آنان] بگویید: به آنچه که به ما و به شما نازل شده ایمان داریم [تا سورت (تندی) لجاج آنان بشکند] و خدای ما و خدای شما یکی است [با اظهار اتّحاد با آنان در مبدء و معبود تا آن دلالت کند بر اینکه شما با آنان متّحد غیر مغایر با آنان هستید و آن، آنان را در مخالطت (همنشینی) با شما و مُوادّت (دوستی کردن) آنها با شما ترغیب کند] و ما برای او [یعنی به خدای شما که همان خدای ما است] تسلیم شده هستیم
- ترجمه سلطانیو با اهل کتاب مگر با کسانی از آنها که ستم کردهاند مجادله نکنید مگر (با مجادلهای که) آن بهتر (از دیگر مجادلات است) و بگویید: به آنچه که به ما و به شما نازل شده ایمان داریم و خدای ما و خدای شما یکی است و ما بر او تسلیم شده هستیم
- ترجمه راستینو شما مسلمانان با اهل کتاب (یهود و نصاری و مجوس) جز به نیکوترین طریق بحث و مجادله مکنید مگر با ستمکاران از آنها، و (با اهل کتاب) بگویید که ما به کتاب آسمانی قرآن که بر ما نازل شده و به کتب آسمانی شما به همه ایمان آوردهایم و خدای ما و شما یکی است و ما تسلیم و مطیع فرمان اوییم.
- ترجمه الهی قمشهای٤٧ وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ فَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمِنْ هَـؤُلَاءِ مَن يُؤْمِنُ بِهِ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الْكَافِرُونَ
و اینچنین [یعنی مثل انزال کتاب به آنان] به تو کتاب [نبوّت یا قرآن را] نازل کردیم و کسانی که به آنان کتاب [یعنی قرآن را] دادهایم [و آنان آل محمّد (ص) هستند یا کسانی که با قبول رسالت با بیعت عامّه یا با قبول ولایت با بیعت خاصّه احکام نبوّت را به آنان دادهایم] به آن ایمان میآورند [یعنی اذعان مینمایند یا با بیعت عامّه یا خاصّه به قرآن یا به محمّد (ص) یا به کتاب نبوّت یا به علی (ع) ایمان میآورند] و از اینان [نیز یعنی از اهل کتاب و همان یهود و نصاری یا از مشرکین یا از اینان که به آنها قرآن دادهایم و با بیعت به آن ایمان آوردهاند] کسانی هستند که [با یکی از دو بیعت] به آن ایمان میآورند [یا قلباً به محمّد (ص) یا به قرآن یا به احکام نبوّت یا به علی (ع) اذعان میکنند] و آیات ما [که اعظم (بزرگترین) آنها علی (ع) است] را جز کافران انکار نمیکنند
- ترجمه سلطانیو اینچنین به تو کتاب را نازل کردیم و کسانی که به آنان کتاب (قرآن را) دادهایم به آن ایمان میآورند و از اینان (نیز) کسانی هستند که به آن ایمان میآورند و آیات ما را جز کافران انکار نمیکنند
- ترجمه راستینو ما همچنان (که بر رسولان پیشین کتاب آسمانی تورات و انجیل و زبور فرستادیم) بر تو هم (ای رسول) کتاب (آسمانی قرآن) را نازل کردیم، پس آنان که به آن کتب که بر ایشان فرستادیم ایمان آوردند به این کتاب نیز ایمان آرند و از این گروه (اهل مکه) هم بعضی به آنان ایمان آورند و به جز کافران هیچ کس آیات ما را انکار نخواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٤٨ وَمَا كُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ
و قبل از این (قرآن) تو هیچ کتابی را نمیخواندی و آن را [یعنی قرآن یا مطلق کتاب را] با دستان خود نمینوشتی، که آنوقت البتّه باطل گرایان تردید نمودند
- ترجمه سلطانیو قبل از این تو هیچ کتابی را نمیخواندی و آن را با دستان خود نمینوشتی، که آنوقت البتّه باطل گرایان تردید نمودند
- ترجمه راستینو تو از این پیش نه توانستی کتابی خواند و نه خطی نگاشت که در آن صورت مبطلان (منکر قرآن) در نبوتت شک و ریبی میکردند (و میگفتند این کتاب به وحی خدا نیست و خود از روی کتب سابقین جمع و تألیف کرده است).
- ترجمه الهی قمشهای٤٩ بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الظَّالِـمُونَ
بلکه آن [یعنی کتاب نبوّت یا کتاب ولایت و قرآن صورت آن دو] آیاتی روشن [و روشنگر] در سینه کسانی است که علم داده شدهاند و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمیکنند
- ترجمه سلطانیبلکه آن آیاتی روشن (و روشنگر) در سینه کسانی است که علم داده شدهاند و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمیکنند
- ترجمه راستینبلکه این قرآن آیات روشن الهی است در لوح سینه آنان که (از خدا نور) علم و دانش یافتند، و آیات ما را جز مردم ستمکار انکار نکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٠ وَقَالُوا لَـوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَاتٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ
و گفتند: چرا آیاتی از پروردگارش بر او نازل نشده؟ [با تنزّل از مقام ولوی خویش و با اظهار عجز بحسب مقام بشری خود به آنها] بگو: جز این نیست که آیات نزد خداوند است [و چیزی از آنها نزد من نیست تا به اِقْتراح (خواستار شدن، پیشنهاد) شما بیاورم] و جز این نیست که من بیم دهندهٔ آشکاری [یعنی ظاهر یا مظهر (ظاهر کننده) انذار (بیم دادن) خود و صحّت آن] هستم {رسول (ص) ناگزیر است که دارای دو شأن باشد، شأن انذار به رسالتش و شأن تبشیر (بشارت دادن) به ولایتش}
- ترجمه سلطانیو گفتند: چرا آیاتی از پروردگارش بر او نازل نشده؟ بگو: جز این نیست که آیات نزد خداوند است و جز این نیست که من بیم دهندهٔ آشکاری هستم
- ترجمه راستینو کافران گفتند: (این مرد اگر رسول خداست) چرا بر او آیات و معجزاتی از جانب خدایش نازل نشد؟بگو: آیات نزد خدا (و به امر خدا) است، من (که رسولم) جز آنکه (خلق را از انتقام خدا) بترسانم وظیفه ندارم.
- ترجمه الهی قمشهای٥١ أَوَلَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ يُتْلَى عَلَيْهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَرَحْمَةً وَذِكْرَى لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
آیا برای آنها کافی نمیشود [که تو یتیمی غیر رفت و آمد کننده نزد احدی بودی و از احدی تعلیم نگرفتی؟ و در دلالت بر صدق تو برای آنها کافی نبوده است تا آنکه آیت دیگری را اقتراح میکنند؟!] که ما [نه غیر ما] کتاب [یعنی احکام رسالت یا صورت قرآن] را بر تو [که بی سواد بودی] نازل کردهایم [و کتاب تو مشتمل بر دقایق حکمتها میباشد به حیثی که عقلاء و حکماء از ادراک آن عجز میآورند در حالی که آنها] بر آنان تلاوت میشود [و برای آنان مخفی نیست] همانا در آن برای قومی که [به یکی از دو بیعت] ایمان میآورند [یا برای قومی که به خداوند و ملائکهٔ او و کتب او و رسولانش و روز آخر اذعان میکنند] البتّه [از حیث دلالت آن بر صدق رسالت تو] رحمت و [به عنوان دلالت به حقّ بودن تو] یادآوری هست
- ترجمه سلطانیآیا برای آنها کافی نمیشود که ما کتاب را بر تو (که بی سواد بودی) نازل کردهایم که بر آنان تلاوت میشود همانا در آن برای قومی که ایمان میآورند البتّه رحمت و یادآوری هست
- ترجمه راستینآیا اینان را (که تقاضای معجزه میکنند) این معجزه کفایت نکرد که چنین کتاب بزرگ را که بر آنان تلاوت میشود ما بر تو فرستادیم؟و همانا در آن برای اهل ایمان البته رحمت و یاد آوری و پندی خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٥٢ قُلْ كَفَى بِاللَّهِ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ شَهِيدًا يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ آمَنُوا بِالْبَاطِلِ وَكَفَرُوا بِاللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
[بعد از آنکه این آیات در آنان نفع نرساند به آنان] بگو: خداوند به عنوان شاهد بین من و شما کافی است [پس اگر من دروغگو باشم دروغ مرا میداند و مرا برای آن عذاب میکند، و اگر شما دروغگو باشید آن را میداند و شما را برای آن عذاب میکند] آنچه که در آسمانها و زمین است را میداند [پس از عناد با او و با رسولش حذر کنید] و کسانی که به باطل ایمان آوردهاند و به خداوند کفر ورزیدهاند آنان همان زیانکاران هستند
- ترجمه سلطانیبگو: خداوند به عنوان شاهد بین من و شما کافی است آنچه که در آسمانها و زمین است را میداند و کسانی که به باطل ایمان آوردهاند و به خداوند کفر ورزیدهاند آنان همان زیانکاران هستند
- ترجمه راستینبگو: میان من و شما خدا گواهی کافی است، که او به هر چه در آسمانها و زمین است آگاه است. و آنان که به باطل گرویدند و به خدا کافر شدند هم آنان به حقیقت زیانکاران عالمند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٣ وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَـوْلَا أَجَلٌ مُّسَمًّى لَّجَاءَهُمُ الْعَذَابُ وَلَيَأْتِيَنَّهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ
و از تو خواهان عجله در عذاب میشوند و اگر زمانی معیّن نشده بود البتّه عذاب بر آنها میآمد [یعنی عدم آمدن عذاب این است که برای هر امری وقتی هست که از آن تجاوز نمیشود] و البتّه ناگهانی [بدون تقدّم اِمارهای (علامتی) برای آن یا بدون استشعار آنان از امارات آن برای اِنْهِماک (سرگرم بودن شدید) آنان در مَلاهی (بازیچهها)] و (در حالی که) آنان شعور نمیورزند [در دنیا و در حال بقائشان مثل اتیان عذاب در بدر و غیر آن و مثل بلایا در اموال و انفس یا در حال احتضارشان بر دستان ملائکه یا در آخرت در برزخها، یا در قیامت] بر آنها خواهد آمد
- ترجمه سلطانیو از تو خواهان عجله در عذاب میشوند و اگر زمانی معیّن نشده بود البتّه عذاب بر آنها میآمد و البتّه ناگهانی و (در حالی که) آنان شعور نمیورزند بر آنها خواهد آمد
- ترجمه راستینمنکران (به تمسخر) از تو تقاضای تعجیل در نزول عذاب میکنند، و اگر وقت معین آن (در علم ازلی، قیامت) نبود عذاب حق بر آنها میرسید، و البته ناگهانی در حالی که غافل و بیخبر باشند بر آنان خواهد آمد.
- ترجمه الهی قمشهای٥٤ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ
از تو خواهان عجله در عذاب میشوند و (حال آنکه) همانا جهنّم البتّه محیط بر کافران است [و اگرچه به آن شعور نمیورزد]
- ترجمه سلطانیاز تو خواهان عجله در عذاب میشوند و (حال آنکه) همانا جهنّم البتّه محیط بر کافران است
- ترجمه راستین(و این کافران) از تو به تعجیل عذاب میطلبند در صورتی که شراره عذاب جهنم به کافران احاطه نموده است.
- ترجمه الهی قمشهای٥٥ يَوْمَ يَغْشَاهُمُ الْعَذَابُ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَيَقُـولُ ذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
[تذکّر بده] آنروز را که عذاب آنها را از بالای آنها و از زیر پاهایشان فرا میگیرد و میگوید: بچشید [طعم] آنچه را که عمل میکردید
- ترجمه سلطانی(تذکّر بده) آنروز را که عذاب آنها را از بالای آنها و از زیر پاهایشان فرا میگیرد و میگوید: بچشید (طعم) آنچه را که عمل میکردید
- ترجمه راستین(اینان را متذکر ساز به آن) روزی که عذاب خدا از بالا و زیر پا آنها را فرو گیرد، و (خدا یا منادی حق) گوید: (امروز) بچشید کیفر آنچه (در دنیا) عمل میکردید.
- ترجمه الهی قمشهای٥٦ يَاعِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِي وَاسِعَةٌ فَإِيَّايَ فَاعْبُدُونِ
ای بندگان من که [با بیعت بر دست محمّد (ص) با بیعت عامّه یا بر دست علی (ع) با بیعت خاصّه] ایمان آوردهاید همانا زمین من گسترده است [و وقتی که برای شما عبادت من در سرزمینی میسّر نمیشود پس از آنجا به سرزمینی که توحید عبادت من برای شما ممکن میشود خارج شوید] و تنها مرا [نه غیر مرا] بندگی کنید
- ترجمه سلطانیای بندگان من که ایمان آوردهاید همانا زمین من گسترده است و تنها مرا بندگی کنید
- ترجمه راستیناین بندگان با ایمان من، زمین من بسیار وسیع است در این صورت (اگر از جور کفار در سرزمینی به تنگ آمده و به کفر مجبور شوید از آنجا به دیار دیگر هجرت کنید و هر کجا باشید) مرا منحصرا به اخلاص پرستش کنید.
- ترجمه الهی قمشهای٥٧ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ
هر نفْسی چشندهٔ مرگ است سپس به ما بازگردانده میشوید
- ترجمه سلطانیهر نفْسی چشندهٔ مرگ است سپس به ما بازگردانده میشوید
- ترجمه راستینهر نفسی (طعم ناگوار) مرگ را خواهد چشید، و پس از مرگ شما را به سوی ما باز گردانند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٨ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ الْجَنَّةِ غُرَفًا تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ
و کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند البتّه حتماً آنها را در غرفههایی از جنّت جای میدهیم که از تحت آنها نهرها جاری میشود، در آن ماندگارند، چه خوب است پاداش عاملین
- ترجمه سلطانیو کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند البتّه حتماً آنها را در غرفههایی از جنّت جای میدهیم که از تحت آنها نهرها جاری میشود، در آن ماندگارند، چه خوب است پاداش عاملین
- ترجمه راستینو آنان که ایمان آوردند و به اعمال نیکو پرداختند البته آنها را به عمارات عالی بهشتی که زیر درختانش نهرها جاری است منزل دهیم که در آن زندگانی ابدی کنند، آنجا پاداش نیکویی برای نیکوکاران عالم است.
- ترجمه الهی قمشهای٦٠ وَكَأَيِّن مِّن دَابَّةٍ لَّا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُهَا وَإِيَّاكُمْ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
و چه بسیار جنبندگانی که [نوعاً و فرداً احصاء (شمارش) نمیشوند] روزی خود را حمل نمیکنند، خداوند است که به آنها و به شما روزی میدهد و او [بر اقوال قالی و حالی و استعدادی شما که شعور به آنها ندارید] شنوا و [به مقدار استعداد و قدر استحقاق] دانا است
- ترجمه سلطانیو چه بسیار جنبندگانی که روزی خود را حمل نمیکنند، خداوند است که به آنها و به شما روزی میدهد و او شنوا و دانا است
- ترجمه راستینو (در کار رزق به خدا توکل کنید نه بر سعی خود که) چه بسیار حیوانات که خود بار روزی خود نکشند، خدا (بدون هیچ کوشش) به آنها و هم به شما روزی میرساند، و او شنوا (ی دعای محتاجان) و دانا (به احوال بندگان) است.
- ترجمه الهی قمشهای٦١ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَيَقُـولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ
و البتّه اگر از آنها [یعنی از متقیّدین به اسباب غافلان از مسبّب الاسباب] سؤال کنی که چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده و خورشید و ماه [که عمدهٔ اسباب رزق هستند] را مسخّر نموده؟ [که تولید موالید و ارتزاق روزی خورندگان به سبب آنها است] البتّه حتماً میگویند: الله، پس چرا افتراء میبندند [یعنی از او بسوی اسباب بیراهه میروند]
- ترجمه سلطانیو البتّه اگر از آنها سؤال کنی که چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده و خورشید و ماه را مسخّر نموده؟ البتّه حتماً میگویند: الله، پس چرا افتراء میبندند (بیراهه میروند)
- ترجمه راستینو اگر از این کافران مشرک سؤال کنی که آسمانها و زمین را که آفریده و خورشید و ماه مسخر فرمان کیست؟به یقین جواب دهند که خدا (آفریده) ، پس چگونه (با این اقرار، از توحید و معرفت خدا) رویگردان میشوند؟
- ترجمه الهی قمشهای٦٢ اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِـمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
خداوند روزی را برای کسی از بندگانش که بخواهد میگسترد و [یا] برای او تنگ میکند همانا خداوند به هر چیزی بسیار دانا است [پس آنچه که از بسط روزی و قبض آن که برای بندگانش صلاح میشود را میداند]
- ترجمه سلطانیخداوند روزی را برای کسی از بندگانش که بخواهد میگسترد و (یا) برای او تنگ میکند همانا خداوند به هر چیزی بسیار دانا است
- ترجمه راستینخداست که هر کس از بندگان را خواهد وسیع روزی و یا تنگ روزی میگرداند، که همانا او به هر چیزی (از مصالح خلایق) داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٦٣ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ مِن بَعْدِ مَوْتِهَا لَيَقُـولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ
و اگر از آنها سؤال کنی چه کسی از آسمان آب را فرو فرستاد و زمین را بعد از مرگ آن با آن زنده کرد البتّه میگویند الله، [بعد از اقرار آنها به آن از جهت شکر کردن بر اِنعام او بر تو به بصیر کردن تو به آن] بگو: ستایش مخصوص خداوند است بلکه بیشتر آنان تعقّل نمیکنند
- ترجمه سلطانیو اگر از آنها سؤال کنی چه کسی از آسمان آب را فرو فرستاد و زمین را بعد از مرگ آن با آن زنده کرد البتّه میگویند الله، بگو: ستایش مخصوص خداوند است بلکه بیشتر آنان تعقّل نمیکنند
- ترجمه راستینو اگر از این کافران مشرک سؤال کنی که آن کیست که از آسمان باران نازل سازد تا زمین را به آن پس از (فصل خزان و) مرگ (گیاهان، باز به نسیم جانبخش بهار) زنده گرداند؟به یقین جواب دهند که آن خداست. بگو: ستایش مخصوص خدای یکتاست. آری و لیک اکثر این مردم عقل خود را به کار نگیرند (تا این حقیقت را دریابند).
- ترجمه الهی قمشهای٦٤ وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
و این زندگانی دنیا جز لهو (سرگرمی) و لعب (بازیچه) نیست و همانا سرای آخرت [با جمیع اجزائش] البتّه آن حیات است اگر میدانستند
- ترجمه سلطانیو این زندگانی دنیا جز لهو (سرگرمی) و لعب (بازیچه) نیست و همانا سرای آخرت البتّه آن حیات است اگر میدانستند
- ترجمه راستیناین زندگانی چند روزه دنیا (اگر نه در پرستش حق و سعادت آخرت صرف شود) افسوس و بازیچهای بیش نیست، و زندگانی اگر مردم بدانند به حقیقتدار آخرت است (که حیاتش جاوید و نعمتش بیرنج و زوال است).
- ترجمه الهی قمشهای٦٥ فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ
[وقتی که در خشکی مطمئن (آسوده خاطر) میباشند از خداوند و آخرت غافل و مهتم (همّتگمار، اندوهمند) به امر حیات دنیا میباشند] پس وقتی که در کشتی سوار میشوند [و بر حیات دنیا میترسند] خداوند را میخوانند [در حالی که] دین را [یعنی طریق به او را] برای او خالص کردهاند پس چون آنان را به خشکی نجات میدهد آنوقت آنها [به خداوند یا به آخرت یا به دین] شرک میورزند [یا مشرک میگردند]
- ترجمه سلطانیپس وقتی که در کشتی سوار میشوند خداوند را میخوانند (در حالی که) دین را برای او خالص کردهاند پس چون آنان را به خشکی نجات میدهد آنوقت آنها شرک میورزند
- ترجمه راستیناین مردم مشرک چون به کشتی نشینند (و به دست امواج خطر افتند در آن حال) تنها خدا را به اخلاص کامل در دین میخوانند، و چون از خطر دریا به ساحل نجاتشان رساند (باز به خدای یکتا) مشرک میشوند.
- ترجمه الهی قمشهای٦٦ لِيَكْفُرُوا بِمَا آتَيْنَاهُمْ وَلِيَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
تا به آنچه [از نعمت اِنْجا (نجات دادن) یا مطلق نِعَم] که به آنان دادهایم ناسپاسی کنند و تا [در حیات داثرهٔ (فانی) خود] متمتع (برخوردار) شوند پس [عقوبت اشراک و وبال تمتّع در حیات حیوانی را یا که آن، خطاء و وبال بوده است را] خواهند دانست
- ترجمه سلطانیتا به آنچه که به آنان دادهایم ناسپاسی کنند و تا متمتع (برخوردار) شوند پس خواهند دانست
- ترجمه راستینتا هر نعمتی را که ما به آنها عطا کردهایم کفران کنند و (تا مدتی) بهرهمند باشند، اما به زودی خواهند دانست.
- ترجمه الهی قمشهای٦٧ أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَمًا آمِنًا وَيُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَكْفُرُونَ
و آیا [اهل مکّه به نعمتهای او کفر میورزند و به او شرک میآورند و] ندیدهاند که ما حرم را امن قرار دادهایم؟ و (حال آنکه) مردم از حول (اطراف) ایشان [با کشتن و اسارت] ربوده میشوند، آیا [از هواهای خود تبعیّت میکنند؟] و به باطل [که اوّلاً همان هویهای آنان، و ثانیاً شیاطین، و ثالثاً اصنام و کواکب یا شرکای ولایت هستند] ایمان میآورند، و به نعمت خداوند [که آن امن قرار دادن حرم برای آنان یا جملهٔ نعم خداوند یا ولایت است که آن اصل همه نعمتها است] کفر میورزند
- ترجمه سلطانیو آیا ندیدهاند که ما حرم را امن قرار دادهایم؟ و (حال آنکه) مردم از حول (اطراف) ایشان ربوده میشوند، آیا پس به باطل ایمان میآورند، و به نعمت خداوند کفر میورزند
- ترجمه راستینآیا (کافران اهل مکه) ندیدند که آن شهر را حرم امن و امان قرار دادیم در صورتی که از اطرافشان مردم (ضعیف) را به قتل و غارت میربایند؟آیا باز به باطل میگروند و به نعمت خدا کافر میشوند؟
- ترجمه الهی قمشهای٦٨ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَـمَّا جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْكَافِرِينَ
و چه کسی ظالمتر از کسی است که به دروغ بر خداوند افتراء بست {و افتراء بر خداوند اعمّ از آن است که آنچه را که به آن اذن داده نشده برای او شریک قرار دهد یا فتوا دهد یا بین مردم قضاوت نماید یا خود را امام مردم کند، یا بدون اذن و اجازه از خداوند و خلفای او تَرَأُّس (ریاست طلبی) نماید} یا چون حقّ را که نزد او میآید {یعنی امر ثابت یا ولایت زیرا آن در حقیقت، حقّ است و سایر اشیاء حقّ بودن آنها جز به آن نمیباشد} تکذیب کرد آیا در جهنّم جایگاهی برای کافران نیست [یعنی حال مفتری و مکذب این است که او کافر است، زیرا او تا حقّ و وجههٔ آن را نپوشاند افتراء بستن و تکذیب برای او ممکن نمیشود، و هر کافرى جایگاهش جهنّم است]
- ترجمه سلطانیو چه کسی ظالمتر از کسی است که به دروغ بر خداوند افتراء بست یا چون حقّ را که نزد او میآید تکذیب کرد آیا در جهنّم جایگاهی برای کافران نیست
- ترجمه راستینآیا هیچ کس از آن که بر خدا دروغ بست و (رسول) حق را که برای (هدایت) او آمد تکذیب کرد (در عالم) ستمکارتر هست؟آیا جایگاه کافران (ستمکار) در آتش دوزخ نیست؟
- ترجمه الهی قمشهای٦٩ وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ
و کسانی که در [طلب ما، یا در محبّت ما، یا در طریق ما که خلفای ما آنها را به آن هدایت میکنند یا در تعظیم ما یا در توسّل به ما با توسّل به خلفای] ما کوشش میکنند ما البتّه حتماً آنها را به راههای خود هدایت میکنیم [یعنی حتماً و حتماً آنان را راه میبریم یا حتماً و حتماً آنها را میرسانیم، یا حتماً و حتماً به آنها نشان میدهیم] و همانا خداوند البتّه با نیکوکاران است [یعنی کسانی را که ما آنها را به راههایمان هدایت میکنیم جمیعاً محسن میگردند، یا کسی که در راه ما مجاهدت میکند محسن میباشد، و هر کس که محسن باشد خداوند با او میباشد، برای اینکه خداوند با محسنین است].
- ترجمه سلطانیو کسانی که در (راه) ما کوشش میکنند ما البتّه حتماً آنها را به راههای خود هدایت میکنیم و همانا خداوند البتّه با نیکوکاران است.
- ترجمه راستینو آنان که در (راه) ما (به جان و مال) جهد و کوشش کردند محققا آنها را به راههای (معرفت و لطف) خویش هدایت میکنیم، و همیشه خدا یار نکوکاران است.
- ترجمه الهی قمشهایبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
٣ فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ
در نزدیکترین سرزمین [آنها به سرزمین فارس (پارس) یا سرزمینهای عرب] و آنان بعد از غلبهٔ آنها بزودی غلبه خواهند کرد
- ترجمه سلطانیدر نزدیکترین سرزمین و آنان بعد از غلبهٔ آنها بزودی غلبه خواهند کرد
- ترجمه راستیندر (جنگی که به) نزدیکترین زمین (به دیار عرب واقع شد که حوالی شام یا اطراف جزیره باشد) و آنها پس از مغلوب شدن فعلی به زودی (بر فارسیان) غلبه خواهند کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٤ فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ
در اندی (سه تا ده) سال، قبل از این و بعد از این امر برای خداوند است [یعنی مشیّت در این قول به او است که تأخیر اندازد آنچه را که مقدّم است و مقدّم بدارد آنچه را که در قول تأخیر انداخته تا روزی که در آن با نزول نصر بر مؤمنین قضاء حتمی شود] و در آنروز [یعنی غلبهٔ روم یا مغلوب شدن فارس به دست مسلمین، یا مغلوب شدن بنی امیّه، یا مغلوب شدن لشکریان جهل و اهویهٔ نفس با ظهور قائم (ع)] مؤمنان شادمانی میکنند
- ترجمه سلطانیدر اندی سال، قبل از این و بعد از این امر برای خداوند است و در آنروز مؤمنان شادمانی میکنند
- ترجمه راستین(این غلبه رومیان) در اند سالی خواهد شد (و بدانید که این حادثه و) کلیه امور عالم از قبل از این و بعد از این همه به دست خداست، و آن روز (که رومیان فاتح شوند چون بعد از آن خدا وعده یاری به اهل اسلام داده) مؤمنان شاد میشوند.
- ترجمه الهی قمشهای٥ بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ
از یاری خداوند که به کسی که میخواهد یاری میکند و او عزیز [غالبی است که از مرادش دفع نمیشود] و مهربان است [که آنچه را که انجام میدهد انجام نمیدهد مگر به رحمت خود، و غضب و عذاب گشتن رحمت در بعضی قوابل، جز این نیست که آن از قِبل قابل است]
- ترجمه سلطانیاز یاری خداوند که به کسی که میخواهد یاری میکند و او عزیز (غالب) و مهربان است
- ترجمه راستینبه یاری خدا، که خدا هر که را بخواهد نصرت و فیروزی میبخشد و اوست که مقتدر و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٦ وَعْدَ اللَّهِ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
خداوند [نصر آنان و فرح مؤمنین را با وعدهای] وعده کرده است، خداوند خُلف وعدهٔ خود نمیکند و لکن اکثر مردم [عدم خلف وعده او را، یا یاری او برای مؤمنین را، یا یاری او برای کسی که بخواهد را، یا کیفیّت وعدۀ او را، یا کیفیّت نصر او را] نمیدانند [و لذا از یاری جز غلبه در ظاهر نمیبینند، نه غلبه در باطن]
- ترجمه سلطانیخداوند وعده کرده است، خداوند خُلف وعدهٔ خود نمیکند و لکن اکثر مردم نمیدانند
- ترجمه راستیناین وعده خداست که خدا هرگز خلاف وعده نکند، و لیکن اکثر مردم (از این حقیقت) آگاه نیستند.
- ترجمه الهی قمشهای٧ يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ
ظاهری از زندگانی دنیا را میدانند و آنان از آخرت [که همان باطن حیات دنیا و جهت غیب آن و بعضی از آن است] همچنان غافل هستند
- ترجمه سلطانیظاهری از زندگانی دنیا را میدانند و آنان از آخرت همچنان غافل هستند
- ترجمه راستین(اکثر) آنان به امور ظاهری از زندگی دنیا آگاهند و از عالم آخرت (و وعده ثواب و عقاب حق) به کلی بیخبرند.
- ترجمه الهی قمشهای٨ أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا فِي أَنفُسِهِم مَّا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُّسَمًّى وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ لَكَافِرُونَ
و آیا [به مدارک باطنیشان رجوع نکردهاند و] دربارهٔ (در حقّ) انفس خود فکر نکردهاند؟ [تا بیابند که در آن آسمانی و زمینی یعنی روحی و جسدی هست و اینکه حیات جسد که همان حیات دنیا است جز به حیات روحی که همان حیات اخروى است نیست، تا آخرت را بدانند و از آن غافل نباشند یا معنی میدهد: آیا نزد خودشان فکر نکردهاند تا بدانند] خداوند آسمانها [ی ارواح] و زمین [اشباح] و مابین آن دو را خلق نکرد مگر به حقّ [که همان حقیقت حیات دنیا و آخرت است تا بدانند که در داثِراتی (از بین رفتنیهایی) که حیات دنیا از آنها است حقّ باقی ثابت است و از آن غفلت نکنند و رسیدن به آن و همان جهت آخرت را طلب نمایند] و با وقت معیّن [که آن دو بحسب اسباب طبیعی از عمر طبیعی اجلى معیّن و بحسب قواطع (پیشامدها) و موانع از وصول به اجل طبیعی خود اجلى معلّق دارند] و همانا بسیاری از مردم به ملاقات پروردگارشان البتّه کافر هستند [لذا اعمال بد میکنند و وقتی که تفکّر کنند که اعمال این کثیر (گروه بسیار) ناشی شده از کفرشان به لقاى پروردگارشان است از مثل اعمال آنها اجتناب میکنند]
- ترجمه سلطانیو آیا دربارهٔ انفس خود فکر نکردهاند؟ خداوند آسمانها و زمین و مابین آن دو را مگر به حقّ و با وقت معیّن خلق نکرد و همانا بسیاری از مردم به ملاقات پروردگارشان البتّه کافر هستند
- ترجمه راستینآیا در پیش نفوس خود تفکر نکردند (تا بدین حکمت پیبرند) که خدا آسمانها و زمین و هر چه در بین آنهاست همه را جز به حق (و برای حکمت و مصلحت) و به وقت (و حد) معین نیافریده است؟و بسیاری از مردم به شهود و لقای خدا (در عالم غیب و وعده ثواب و عقاب بهشت و دوزخ و قیامت) به کلی کافر و بیعقیدهاند.
- ترجمه الهی قمشهای٩ أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَأَثَارُوا الْأَرْضَ وَعَمَرُوهَا أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
و آیا در زمین [طبیعی و در زمین وجودشان و زمین قرآن و سِیَر (سیرتهای) خوب و غیر خوب] سیر نکردهاند تا نظر کنند که عاقبت کسانی که قبل از آنها بودهاند چگونه بوده است؟ از لحاظ قوّت [بحسب بدن و مال و اعوان] از آنها قویتر بودند و زمین را [با تقلیب وجه آن برای استنباط (استخراج، برون یابی) آب و استخراج معادن و برای زراعت و غرس درختان و غیر آن از تصرّفات بیش از اینان] شخم زدند (زیرورو کردند) و آن را بیش از آنچه که [اینان] آن را آباد نمودند آباد کردند [و خداوند آنها را نابود کرد و قوّت آنها و شخم زدنشان و عمارت کردنشان به آنها نفع نرسانید پس شما را نمیسزد که به قوّت خود و شخم زدن خود و تعمیر (آباد کردن) خود مغرور شوید] و رسولانشان با بیّنهها [یعنی با احکام رسالت یا معجزات] نزد آنها آمدند [و به قوّت خود مغرور شدند و رسولان را مثل شما تکذیب کردند پس خداوند آنها را خوار کرد یا آنها را هلاک نمود] و خداوند [بر آن] نبود تا به آنها ظلم کند و لکن آنها [خود] به خودشان ظلم میکردند
- ترجمه سلطانیو آیا در زمین سیر نکردهاند تا نظر کنند که عاقبت کسانی که قبل از آنها بودهاند چگونه بوده است؟ از لحاظ قوّت از آنها قویتر بودند و زمین را شخم زدند (زیرورو کردند) و آن را بیش از آنچه که (اینان) آن را آباد نمودند آباد کردند و رسولانشان با بیّنهها نزد آنها آمدند و خداوند (بر آن) نبود تا به آنها ظلم کند و لکن آنها (خود) به خودشان ظلم میکردند
- ترجمه راستینآیا در زمین سیر نکردند تا ببینند که عاقبت کار پیشینیانشان (چون قوم عاد و ثمود) چه شد؟در صورتی که از اینها بسیار تواناتر بودند و بیش از اینها در زمین کشتزار ساختند و کاخ و عمارت برافراشتند و پیامبرانشان با آیات و معجزات برای (هدایت) آنان آمدند (لیکن چون نپذیرفتند همه به کیفر کفر هلاک شدند) . و خدا درباره آنها هیچ ستم نکرد بلکه آنها خود در حق خویش ستم میکردند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَن كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ
سپس عاقبتِ کسانی که بدی میکردند به اینکه آیات خداوند [و بزرگترین آنها انبیاء و اولیاء (ع)] را دروغ شمردند و آنها را استهزاء میکردند بدتر بود {و استهزاء آیات از لحاظ جرم بزرگتر از تکذیب است}
- ترجمه سلطانیسپس عاقبتِ کسانی که بدی میکردند به اینکه آیات خداوند را دروغ شمردند و آنها را استهزاء میکردند بدتر بود
- ترجمه راستینآخر سرانجام کار آنان که بسیار به اعمال زشت و کردار بد پرداختند این شد که آیات خدا را تکذیب و تمسخر کردند (زیرا معصیت، دل را تاریک کند و چون بسیار شود به ظلمت کفر انجامد).
- ترجمه الهی قمشهای١١ اللَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
خداوند خلق را آغاز میکند سپس آن را [به برازخ] باز میگرداند سپس [بعد از مکث در برازخ] به او [نه به غیر او] بازگردانده میشوید
- ترجمه سلطانیخداوند خلق را آغاز میکند سپس آن را باز میگرداند سپس به او بازگردانده میشوید
- ترجمه راستینخداست که خلق را نخست (از عدم) پدید آرد و باز (پس از مرگ و فنا) باز گرداند و همه به حضرت او بازگردانیده میشوید.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ
و روزی که [هنگام رجوع به او] ساعت قائم (برپا) شود مجرمین [از خلق با غایت دهشت] ناامید (مأیوس یا متحیّر) میشوند
- ترجمه سلطانیو روزی که ساعت قائم (برپا) شود مجرمین ناامید میشوند
- ترجمه راستینو روزی که ساعت قیامت بر پا شود بدکاران نومید و اندوهگین شوند.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ وَلَمْ يَكُن لَّهُم مِّن شُرَكَائِهِمْ شُفَعَاءُ وَكَانُوا بِشُرَكَائِهِمْ كَافِرِينَ
و از میان شرکایشان [در وجوب، یا در آلهت، یا در عبادت، یا در طاعت، یا در ولایت، یا در وجود و شهود] شفیعی نخواهند داشت و به شرکایشان کافر میشوند
- ترجمه سلطانیو از میان شرکایشان شفیعی نخواهند داشت و به شرکایشان کافر میشوند
- ترجمه راستینو هیچ شفیع و مددکاری بر خود از آنان که شریک حق گرفتند نمییابند بلکه به آن شریکان و خدایان باطل کافر میشوند.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَتَفَرَّقُونَ
و روزی که ساعت برپا شود، در آنروز متفرّق (پراکنده) میشوند
- ترجمه سلطانیو روزی که ساعت برپا شود، در آنروز متفرّق (پراکنده) میشوند
- ترجمه راستینو روزی که ساعت قیامت بر پا شود در آن روز خلایق (بر حسب مراتب طاعت و معرفت و کفر و عصیان) فرقه فرقه شوند.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَهُمْ فِي رَوْضَةٍ يُحْبَرُونَ
و امّا کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند پس آنها در باغی شادمانی میکنند
- ترجمه سلطانیو امّا کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند پس آنها در باغی شادمانی میکنند
- ترجمه راستیناما آن فرقه که ایمان آوردند و به نیکوکاری پرداختند مسرور (و محترم) به باغ بهشت منزل گیرند.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ فَأُولَئِكَ فِي الْعَذَابِ مُحْضَرُونَ
و امّا کسانی که کفر ورزیدهاند و آیات ما و ملاقات آخرت را [قالاً مانند طبیعیّه و دهریّه و منکرین معاد یا حالاً مانند اکثر مردم] تکذیب کردهاند پس آنان احضار شدگان در عذاب هستند
- ترجمه سلطانیو امّا کسانی که کفر ورزیدهاند و آیات ما و ملاقات آخرت را تکذیب کردهاند پس آنان احضار شدگان در عذاب هستند
- ترجمه راستینو اما آن فرقه که کافر شدند و آیات ما و دیدار آخرت را تکذیب کردند آنان را (برای کیفر) در عذاب دوزخ حاضر کنند.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ
پس خداوند را تسبیح کنید حینی که شام میکنید [یعنی داخل در مساء (عصر) میشوید] و حینی که صبح میکنید [یعنی داخل در صبح میشوید] {و این دو، دو وقت اختلاط نور و ظلمت هستند}
- ترجمه سلطانیپس خداوند را تسبیح کنید حینی که شام میکنید و حینی که صبح میکنید
- ترجمه راستینپس خدا را هنگام شام و صبحگاه (در نماز مغرب و صبح) تسبیح و ستایش گویید.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ
و [به هنگام] عصر و حینی که ظهر میکنید [یعنی داخل در ظهر میشوید] و ستایش در آسمانها (آسمانهای طبع و آسمانهای ارواح) و زمین (زمین طبع و زمین عالمهای مثال) فقط [شایسته] برای او است
- ترجمه سلطانیو (به هنگام) عصر و حینی که ظهر میکنید و ستایش در آسمانها و زمین فقط (شایسته) برای او است
- ترجمه راستینو سپاس (اهل عالم) در آسمانها و زمین مخصوص اوست و شما نیز در تاریکی شب و نیمه روز (در نماز عشاء و ظهر و عصر) به ستایش او مشغول شوید.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَيُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَكَذَلِكَ تُخْرَجُونَ
زنده را از مرده خارج میکند و مرده را از زنده خارج میکند و زمین را بعد از مرگش [با رویانیدن گیاه آن با تهییج عروق (ریشهها) مکمونه و حبوب (دانهها) مستوره (پوشیده شده) در آن] زنده میکند و اینچنین [مثل اخراج زنده از مرده و اخراج مرده از زنده و اخراج نبات از زمین با فرستادن باران بر آن] شما خارج میشوید
- ترجمه سلطانیزنده را از مرده خارج میکند و مرده را از زنده خارج میکند و زمین را بعد از مرگش زنده میکند و اینچنین شما خارج میشوید
- ترجمه راستین(آن خدایی را تسبیح و ستایش گویید که) زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون آورد (یعنی آدمی را از نطفه و نطفه را از آدمی برانگیزد) و زمین را پس از (فصل خزان و) مرگ (گیاهان باز به نسیم جانبخش بهارش) زنده گرداند، و همین گونه شما را هم (پس از مرگ زنده کنند و از خاک) بیرون آرند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرُونَ
و از آیات او [یکی این است] که شما را از خاکی خلق کرد [به اعتبار خلق پدر شما آدم (ع) از آن، یا به اعتبار خلق مادّهٔ شما از آنچه که از خاک حاصل میشود و خاک بر آن غلبه میکند] سپس آنوقت شما بشری شدید که به تکاپو میافتید
- ترجمه سلطانیو از آیات او (یکی این است) که شما را از خاکی خلق کرد سپس آنوقت شما بشری شدید که به تکاپو میافتید
- ترجمه راستینو یکی از نشانههای (قدرت) او این است که (پدر) شما آدمیان را از خاک خلق کرد سپس (به توالد) بشری (منشعب و نژادهایی مختلف) شدید که (در همه روی زمین) منتشر گشتید.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
و از آیات او این است که از خود شما [یعنی از جنس شما] برای شما زوجهایی را خلق کرد تا به آنها آرام بگیرید (میل کنید) و [ای ازواج یا ای مردم] بین شما دوستی و رحمت [یعنی محبّت و تعطّف و رقّت] قرار داد [تا این محبّت سبب اجتماع شما و بقاء اجتماع شما شود و این رقّت سبب حراست بعضی از شما از بعضی دیگر و اهتمام به خیر او و اصلاح او است] همانا در آن [مذکور] برای گروهی که تفکّر میکنند البتّه نشانههایی هست
- ترجمه سلطانیو از آیات او این است که از خود شما برای شما زوجهایی را خلق کرد تا به آنها (مؤنّث) آرام بگیرید و بین شما دوستی و رحمت قرار داد همانا در آن برای گروهی که تفکّر میکنند البتّه نشانههایی هست
- ترجمه راستینو باز یکی از آیات (لطف) او آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در کنار او آرامش یافته و با هم انس گیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار فرمود. در این امر نیز برای مردم بافکرت ادلهای (از علم و حکمت حق) آشکار است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْعَالِـمِينَ
و از آیات او خلق آسمانها و زمین است [یعنی آسمانهای طبع و زمین آن یا آسمانهای ارواح و زمینهای اشباح در عالم کبیر یا صغیر] و اختلاف زبانهای شما و رنگهایتان همانا در آن برای عالمان البتّه آیاتی [یعنی دلالاتی بر علم او و حکمت او تعالی و کمال عنایت او به خلقش و قدرت او و ارادهٔ او و سلطنت او و وحدتش] هست
- ترجمه سلطانیو از آیات او خلق آسمانها و زمین است و اختلاف زبانهای شما و رنگهایتان همانا در آن برای عالمان البتّه آیاتی هست
- ترجمه راستینو یکی از آیات (قدرت) او خلقت آسمانها و زمین است و یکی دیگر اختلاف زبانها و رنگهای شما آدمیان، که در این امور نیز ادلهای (از صنع و حکمت حق) برای دانشمندان عالم آشکار است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ وَمِنْ آيَاتِهِ مَنَامُكُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُكُم مِّن فَضْلِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ
و از آیات او خوابتان در شب و روز و طلب کردن شما از فضل او است همانا در آن البّته برای گروهی که میشنوند [کسانی که آنها صاحبان مرتبه دوّم از علم هستند و آن مرتبهٔ استماع و تقلید است] آیاتی هست
- ترجمه سلطانیو از آیات او خوابتان در شب و روز و طلب کردن شما از فضل او است همانا در آن البّته برای گروهی که میشنوند آیاتی هست
- ترجمه راستینو یکی از آیات او همین است که شما در شب و روز به خواب رفته (و بیدار میشوید) و از فضل خدا (یعنی روزی) طلب میکنید. در این امر هم ادلهای (از قدرتش) برای قومی که (سخن حق) بشنوند پدیدار است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ وَمِنْ آيَاتِهِ يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَيُحْيِي بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
و از آیات او این است برق را به شما ترسناک [از صاعقه] و امیدوار کننده [در ریزش باران] نشان میدهد و آبی را از آسمان فرو میفرستد که بعد از مرگ زمین با آن [آب] آن را احیاء میکند همانا در آن البّته برای گروهی که تعقّل میکنند [یعنی محقّق شدگان در علم، با خروج از حدّ تقلید] نشانههایی هست
- ترجمه سلطانیو از آیات او این است برق را به شما ترسناک و امیدوار کننده نشان میدهد و آبی را از آسمان فرو میفرستد که بعد از مرگ زمین با آن (آب) آن را احیاء میکند همانا در آن البّته برای گروهی که تعقّل میکنند نشانههایی هست
- ترجمه راستینو یکی از آیات او آن است که (رعد و) برق را به شما مینمایاند که هم شما را (از صاعقه عذاب) میترساند و هم (به باران رحمت خود) امیدوار میگرداند، و نیز از آسمان باران میفرستد تا زمین را پس از مرگش باز زنده گرداند. در این امر نیز ادلهای (از قدرت ایزد) برای اهل خرد آشکار است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ وَمِنْ آيَاتِهِ أَن تَقُومَ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذَا دَعَاكُمْ دَعْوَةً مِّنَ الْأَرْضِ إِذَا أَنتُمْ تَخْرُجُونَ
و از آیات او این است که آسمان و زمین را به امر خود میایستاند سپس وقتی که شما را با دعوتی از زمین فرا میخواند آنوقت [به ناگاه] شما خارج میشوید
- ترجمه سلطانیو از آیات او این است که آسمان و زمین را به امر خود میایستاند سپس وقتی که شما را با دعوتی از زمین فرا میخواند آنوقت (به ناگاه) شما خارج میشوید
- ترجمه راستینو یکی از آیات (قدرت) او آنکه آسمان و زمین به فرمان او برپاست، سپس که شما را از خاک برخواند (و زنده گرداند) همگی سر از قبرها بیرون میآورید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ وَلَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ
[آسمانها و زمین] و کسانی که در آسمانها و زمین هستند برای اویند [یعنی احدی در آن دو نیست که شریک او تعالی باشد] همه برای او فرمانبردار (خاضع منقاد) هستند
- ترجمه سلطانیو کسانی که در آسمانها و زمین هستند برای اویند همه برای او فرمانبردار (خاضع منقاد) هستند
- ترجمه راستینو هر کس در آسمانها و زمین است همه بنده و مملوک او و باکمال خضوع و خشوع مطیع فرمان اوست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ وَهُوَ الَّذِي يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَى فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
و او است که خلقت را آغاز میکند [نه غیر او] سپس آن را باز میگرداند و آن [با قیاس به قدر شما و اصول شما] برای او آسانتر است و مَثل اعلی [یعنی صفات علیا] در آسمانها و زمین برای او است و او پیروزمند است [که مغلوب نمیشود] و حکیم است [که آنچه را که انجام میدهد جز برای حکمتها و مصالح و غایات مُتْقَنه انجام نمیدهد]
- ترجمه سلطانیو او است که خلقت را آغاز میکند سپس آن را باز میگرداند و آن برای او آسانتر است و مَثل اعلی (صفات علیا) در آسمانها و زمین برای او است و او پیروزمند و حکیم است
- ترجمه راستینو او خدایی است که نخست خلایق را بیافریند و آنگاه (به عالم معاد) باز گرداند و این اعاده (مثل ایجاد) بر او بسیار سهل و آسان است و آن ذات یکتا را در آسمانها و زمین مظهر و مثالی عالیتر (از حد وصف و تعقل) است و مقتدر کامل و دانا (به حقایق امور) تنها اوست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ ضَرَبَ لَكُم مَّثَلًا مِّنْ أَنفُسِكُمْ هَل لَّكُم مِّن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن شُرَكَاءَ فِي مَا رَزَقْنَاكُمْ فَأَنتُمْ فِيهِ سَوَاءٌ تَخَافُونَهُمْ كَخِيفَتِكُمْ أَنفُسَكُمْ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
[خداوند] برای شما [یعنی برای انتفاع شما و اتّعاظ (پند گرفتن) شما یا برای احوال شما در اشراک شما ممالیک (مملوکها) او را با خداوند] از خودتان [برای حال خود و حال شرکاى او به زعم شما] مَثلی زد [تا متنبّه شوید و بدانید که این اشراک خطای محض است]، آیا آنچه که دستان شما مالک شده در آنچه که روزی شما کردهایم شرکائی برای شما هستند؟ [و به آن راضی نمیشوید پس چگونه به قرار دادن ممالیک حقیقی او که وجودی از خودشان ندارند راضی میشوید یا خداوند تعالی چگونه راضی شود، پس چه رسد به سایر صفات شرکاء برای او در مملوکات حقیقی او] و [آیا] شما در آن [با آنها] مساوی میباشید؟ [یعنی شما به مساوات با آنها برای خود راضی نیستید پس چگونه راضی میشوید یا خداوند راضی شود به مساوات ممالیک خود با خود؟ حال آنکه] از آنها میترسید همانطور که شما خودتان از یکدیگر میترسید؟ اینچنین [تفصیل و تمثیل برای اشراک آنها] آیات را برای گروهی که تعقّل میکنند [در علم و ادراک تحقیق میکنند بعد از آنکه از مقام تقلید خارج شدند، یا برای قومى که با ادراک انسانی ادراک میکنند نه با ادراک حیوانی] تفصیل میدهیم
- ترجمه سلطانی(خداوند) برای شما از خودتان مَثلی زد، آیا آنچه که دستان شما مالک شده در آنچه که روزی شما کردهایم شرکائی برای شما هستند؟ و (آیا) شما در آن (با آنها) مساوی میباشید؟ (حال آنکه) از آنها میترسید همانطور که شما خودتان از یکدیگر میترسید؟ اینچنین آیات را برای گروهی که تعقّل میکنند تفصیل میدهیم
- ترجمه راستینخدا برای (هدایت) شما هم از عالم خود شما مثالی زد: آیا هیچ یک از غلام و کنیزان ملکی شما در آنچه (از مال و حقوق و مقام) که ما روزی شما گردانیدیم با شما شریک هستند تا شما و آنها در آن چیز بیهیچ مزیت مساوی باشید و همانقدر بیمی که شما از یکدیگر دارید هم از آنان دارید؟ (هرگز ندارید و هیچ آنها را شریک و مساوی با خود نمیدانید پس چگونه مخلوقات مملوک خدا را شریک خدا گرفته و معبود خود میگردانید؟) ما چنین مفصل و روشن آیات خود را برای مردم با عقل و هوش بیان میکنیم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ بَلِ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَهْوَاءَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ فَمَن يَهْدِي مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ
بلکه کسانی که از هویهایشان بدون علمی پیروی کردند [به خودشان] ظلم کردهاند، پس کیست که هدایت کند کسی را که خداوند گمراه کرده است [یعنی که خداوند آنان را با خِذْلان (خواری) گمراه کرده و احدی را که خداوند گمراه کرده هدایت نمیشود] و یاری کنندهای [که از عذاب خداوند به آنان یاری رساند] ندارند
- ترجمه سلطانیبلکه کسانی که از هویهایشان بدون علمی پیروی کردند (به خودشان) ظلم کردهاند ، پس کیست که هدایت کند کسی را که خداوند گمراه کرده است و یاری کنندهای ندارند
- ترجمه راستینبلکه مردم ستمکار (مشرک) هوای نفس خود را از جهل و نادانی پیروی کردند، پس آن را که خدا (پس از اتمام حجت) به گمراهی واگذارد که میتواند هدایت کند؟و آن گمراهان ستمکار را (در قیامت) هیچ یار و یاوری نخواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
پس بطور حقگرایانه (راستین) به دین (طریق الی الله)، [یعنی] فطرتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است روی بیاور، {فطرت همان خلقتی است که مردم بلکه جمیع موجودات بر آن خلق شدهاند و آن تکویناً ولایت ساریّه در کلّ موجودات است مطابق بر آن ولایت تکلیفی است که جمیع مردم به آن مکلّف هستند} آن [مذکور از اقامۀ وجه برای دین یا آن دین حنیف یا ولایت تکلیفی همان] دین استوار است [نه غیر] تبدیلی برای خلقت خداوند نیست و لکن بیشتر مردم نمیدانند [که دین قیّم همان ولایت است، که آن طریق الی اللّه است فلذلک به صورت اسلام تمسّک جستند و بر آن توقّف نمودند و به آن اهتمام ورزیدند و از ولایت که در حقیقت همان دین است اعراض کردند، و صورت اسلام جز هدایت به سوی آن نیست]
- ترجمه سلطانیپس بطور حقگرایانه (راستین) به دین (طریق الی الله)، (یعنی) فطرتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است روی بیاور، آن دین استوار است تبدیلی برای خلقت خداوند نیست و لکن بیشتر مردم نمیدانند
- ترجمه راستینپس تو مستقیم روی به جانب آیین پاک اسلام آور در حالی که از همه کیشها روی به خدا آری، و پیوسته از طریقه دین خدا که فطرت خلق را بر آن آفریده است پیروی کن که هیچ تغییری در خلقت خدا نباید داد، این است آیین استوار حق، و لیکن اکثر مردم (از حقیقت آن) آگاه نیستند.
- ترجمه الهی قمشهای