حزب شمارهٔ ۸۴
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ يَاأَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا
ای پیامبر از خداوند پروا کن و از کافران و منافقان اطاعت مکن همانا خداوند [به مصالح مترتّبه بر آنچه که از آن نهی میکند] دانا و [در علم خود و صنع خود] حکیم [دقیق لطیف (باریک بین)] میباشد
- ترجمه سلطانیای پیامبر از خداوند پروا کن و از کافران و منافقان اطاعت مکن همانا خداوند دانا و حکیم میباشد
- ترجمه راستینای پیغمبر (گرامی) همیشه خدا ترس و پرهیزکار باش و هرگز تابع رأی کافران و منافقان مباش که همانا خدا دانا و حکیم است.
- ترجمه الهی قمشهای٢ وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا
و از آنچه که از پروردگارت به تو وحی میشود پیروی کن [نه آنچه که به تو میگویند] همانا خداوند به آنچه که عمل میکنید آگاه است
- ترجمه سلطانیو از آنچه که از پروردگارت به تو وحی میشود پیروی کن همانا خداوند به آنچه که عمل میکنید آگاه است
- ترجمه راستینو تنها از آنچه به تو از جانب خدایت وحی میشود پیروی کن (و بدان و به امت بگو) که خدا به هر چه میکنید کاملا آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٣ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا
و بر خداوند توکّل کن [نه بر آنچه که میگویند] و خداوند به عنوان وکیل [بر امور تو] کافی است [پس امورت را بنابر مشورت غیر خود اتکال (کار خود را به کسی واگذاشتن و به او اعتماد کردن، توکل کردن) مکن]
- ترجمه سلطانیو بر خداوند توکّل کن و خداوند به عنوان وکیل کافی است
- ترجمه راستینو در کارها بر خدا توکّل کن، و تنها خدا برای مدد و نگهبانی کفایت است.
- ترجمه الهی قمشهای٤ مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ وَمَا جَعَلَ أَزْوَاجَكُمُ اللَّائِي تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهَاتِكُمْ وَمَا جَعَلَ أَدْعِيَاءَكُمْ أَبْنَاءَكُمْ ذَلِكُمْ قَوْلُكُم بِأَفْوَاهِكُمْ وَاللَّهُ يَقُـولُ الْحَقَّ وَهُوَ يَهْدِي السَّبِيلَ
خداوند برای شخصی در جوف (درون سینهٔ) او دو قلب قرار نداده [که با این خداوند را دوست بدارد و تبعیّت کند و با آن کافر را دوست بدارد و تبعیّت کند]، و ازواج شما که آنها را ظهار میکنید را مادران شما قرار نداده {عرب میپنداشت که کسی که به زوجهاش بگوید: تو برای من مانند ظَهْر (پشت) مادرم هستی زوجۀ او در حرمت مُواقَعَه (جماع کردن) مانند مادرش میگردد} و پسرخواندههایتان را پسران شما قرار نداده، آن گفتار شما با دهانهای شما است [بدون اعتقاد داشتن شما به آن و بدون داشتن حقیقت در واقع، پس برای این گفتار در ترتّب احکام شرعیّه تأثیری نیست] و خداوند حقّ (ثابت) را میگوید [که در نفسالامر حقیقت دارد و میسزد که اعتقاد شود] و او [نه غیر او] به راه [راست به سوی حقّ] هدایت مینماید
- ترجمه سلطانیخداوند برای شخصی در جوف (درون سینهٔ) او دو قلب قرار نداده، و ازواج شما که آنها را ظهار میکنید را مادران شما قرار نداده و پسرخواندههایتان را پسران شما قرار نداده، آن گفتار شما با دهانهای شما است و خداوند حقّ را میگوید و او به راه (راست) هدایت مینماید
- ترجمه راستینخدا در درون یک مرد دو قلب (و دو مبدأ ادراک و اراده) قرار نداده و نیز زنانتان را که مادر بخوانید مادر شما و پسر دیگری را که فرزند بخوانید پسر شما قرار نداده، این گفتار شما زبانی و غیر واقع است، و خدا سخن به حقّ میگوید و اوست که (شما را) به راه حقیقت راهنمایی میکند.
- ترجمه الهی قمشهای٥ ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ فَإِن لَّمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ وَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُم بِهِ وَلَكِن مَّا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا
آنها را بر [نام] پدرانشان بخوانید [نه غیر پدران آنها، و اگرچه دیگران آنان را فرزندان خود خوانند] که آن [بدون شوب ظلم و تجاوز از حقّ] نزد خداوند دادگرانهتر (عادلانهتر) است پس اگر پدران آنان را نمیشناسید پس [آنان] برادران شما در دین هستند [و آنان را به عنوان برادر بخوانید] و دوستان شما هستند [و آنها را به عنوان دوست بخوانید] و در آنچه که آن را [در خواندن آنها به نام غیر پدرانشان قبل از نهی یا بعد از نهی با فراموشی از نهی یا با سبق (پیشی گرفتن) زبان] خطاء کردهاید بر شما گناهی نیست و لکن در آنچه که قلبهای شما تعمّد (قصد) کرده [گناه هست] و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان میباشد [که خطاء کننده و متعمّد را بعد از توبه میآمرزد و به عنوان تفضّل از خود بر او رحم میکند]
- ترجمه سلطانیآنها را بر (نام) پدرانشان بخوانید که آن نزد خداوند دادگرانهتر است پس اگر پدران آنان را نمیشناسید پس (آنان) برادران شما در دین و دوستان شما هستند و در آنچه که آن را خطاء کردهاید بر شما گناهی نیست و لکن در آنچه که قلبهای شما تعمّد (قصد) کرده (گناه هست) و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان میباشد
- ترجمه راستینشما پسر خواندهها را به پدرانشان نسبت دهید که این نزد خدا به عدل و راستی نزدیکتر است و اگر پدرانشان را نشناسید (باز فرزند و ارثبر شما نیستند بلکه) در دین برادران و یاران شما هستند، و در کار ناشایستهای که به خطا کنید بر شما گناهی نیست لیکن آن کار زشتی که به عمد و با اراده قلبی میکنید بر آن گناه مؤاخذه میشوید، و (اگر از این هم پشیمان شوید و توبه کنید باز) خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٦ النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَن تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُم مَّعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا
پیامبر به مؤمنین سزاوارتر از خود آنها است و ازواج او مادران آنها هستند و در کتاب خداوند دارندگان ارحام (خویشاوندان جسمانی) همان مؤمنین و مهاجرین بعضی از آنها [در آن] از بعضی دیگر [از اقرباء (نزدیکان) روحانی] سزاوارترند مگر اینکه [بخواهید] به اولیاء (دوستان) خود نیکی کنید [یعنی مگر در فَعْلَۀ (کردار) معروف (نیک) شما به اولیاء خود در دین، یا یعنی لکن فعلۀ معروف شما به اولیاء خود به عنوان حسن (نیکو) باشد] {مراد از «فعلۀ معروف»، وصیّت و اوصیاء قرار دادن اولیاء است، یا وصیّت به چیزی برای اولیاء است} آن در کتاب مسطور (نوشته شده) میباشد
- ترجمه سلطانیپیامبر به مؤمنین سزاوارتر از خود آنها است و ازواج او مادران آنها هستند و در کتاب خداوند دارندگان ارحام (خویشاوندان) همان مؤمنین و مهاجرین بعضی از آنها از بعضی دیگر سزاوارترند مگر اینکه (بخواهید) به اولیاء (دوستان) خود نیکی کنید آن در کتاب مسطور (نوشته شده) میباشد
- ترجمه راستینپیغمبر اولی و سزاوارتر به مؤمنان است از خود آنها (یعنی مؤمنان باید حکم و اراده او را مقدم بر اراده خود بدارند و از جان و مال در اطاعتش مضایقه نکنند) و زنان او (در اطاعت و عطوفت و حرمت نکاح، به حکم) مادران مؤمنان هستند و خویشاوندان نسبی شخص (در حکم ارث) بعضی بر بعضی دیگر در کتاب خدا مقدمند از انصار و مهاجرین (که با هم عهد برادری بستهاند) مگر آنکه به نیکی و احسان بر دوستان خود (از مهاجر و انصار) وصیتی کنید که این (تقدم وصیت بر ارث خویشان) هم در کتاب حق مسطور گردیده است.
- ترجمه الهی قمشهای٧ وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنكَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا
و آنوقت که [با بیعت کردن یا در عالم ذرّ با اخذ میثاق از آنها به انفس خود] از پیامبران پیمانشان را گرفتیم و از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی پسر مریم و از آنها پیمانی محکم گرفتیم
- ترجمه سلطانیو آنوقت که از پیامبران پیمانشان را گرفتیم و از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی پسر مریم و از آنها پیمانی محکم گرفتیم
- ترجمه راستینو (یادآر) آن گاه که ما از پیغمبران عهد و میثاق گرفتیم و هم از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بن مریم از همه پیمان محکم گرفتیم (که با هر مشقّت و زحمتی است رسالت خدا را به خلق ابلاغ کنند).
- ترجمه الهی قمشهای٨ لِّيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَن صِدْقِهِمْ وَأَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا أَلِيمًا
تا [خداوند یا سائل (سؤال کننده)] از صادقان از [کیفیّت و مقدار] صدق آنها سؤال کند [تا بحسب آن دو به آنها جزاء دهد] و برای کافران عذابی دردناک آماده کرده است
- ترجمه سلطانیتا از صادقان از صدق آنها سؤال کند و برای کافران عذابی دردناک آماده کرده است
- ترجمه راستینتا راستگویان عالم (یعنی انبیاء و مؤمنان امت) را از حقیقت و صدق ایمانشان باز پرسد (و آنها را پاداش کامل تبلیغ رسالت و عمل صالح دهد) و اهل کفر را (به کیفر تکذیب رسل) عذابی سخت دردناک مهیا کرده است.
- ترجمه الهی قمشهای٩ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا
ای کسانی که ایمان آوردهاید نعمت خداوند بر شما را در آنوقت که لشکریان [یعنی آن احزاب (گروهها)، ابا سفیان احزابی از اعراب قریش و قبایلی که حول مکّه بودند و بنی غطفان از نجد و بنی قریظه و بنی نضیر از حول مدینه را جمع کرد] به شما هجوم آوردند به یاد آورید که بر آنها بادی (گرد و خاکی شدید) و لشکریانی [از ملائکه] که آنها را نمیدیدید فرستادیم [به حیثی که خیمه و نه آتش برای آنها باقی نماند، و سرمای شدید به حیثی که از سرمای آن تمالک (خویشتنداری) نمیکردند] و خداوند به آنچه که عمل میکردید [از حفر خندق و خروج از مدینه و تجبین (ترساندن) بعضی بعضی دیگر را و ارادهٔ بعضی بر فرار] بینا بود
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید نعمت خداوند بر شما را در آنوقت که لشکریان به شما هجوم آوردند به یاد آورید که بر آنها بادی (گرد و خاکی شدید) و لشکریانی که آنها را نمیدیدید فرستادیم و خداوند به آنچه که عمل میکردید بینا بود
- ترجمه راستینای اهل ایمان، به یاد آرید نعمتی را که خدا به شما عطا کرد وقتی که لشکر بسیاری (از کافران) بر شما حملهور شدند، پس ما بادی تند و سپاهی بسیار (از فرشتگان) که به چشم نمیدیدید فرستادیم، و خدا خود به اعمال شما بینا بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ إِذْ جَاءُوكُم مِّن فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنكُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا
آنوقت که از بالای شما [یعنی جانب مشرق و شمال مدینه] و از پایین شما [از جانب مغرب و جنوب] نزد شما آمدند و آنوقت که چشمها [از شدّت خوف و دهشت برای کثرت دشمنان] زاغ (کبود) [منحرف و حیران] شده بود و قلبها به حنجرهها رسیده بود و با گمانهایی [متخالف چون ظنّ دروغ گفتن محمّد (ص)، و ظنّ تکذیب خداوند محمّد (ص) را و ظنّ استیصال، و ظنّ غارت مدینه، و ظنّ صدق محمّد (ص) و اطمینان به خداوند و نصرت از خداوند و غلبه بر دشمنان و شکست آنها] به خداوند گمان میبردید
- ترجمه سلطانیآنوقت که از بالای شما و از پایین شما نزد شما آمدند و آنوقت که چشمها زاغ (کبود) شده بود و قلبها به حنجرهها رسیده بود و با گمانهایی (متخالف) به خداوند گمان میبردید
- ترجمه راستین(یاد آرید) وقتی که (در جنگ احزاب) لشکر کفار از بالا و زیر بر شما حملهور شدند و آنگاه که چشمها حیران شد و جانها به گلو رسید و به وعده خدا گمانهای مختلف بردید (مؤمنان حقیقی به وعده حق و فتح اسلام خوش گمان و دیگران بدگمان و ترسان بودند).
- ترجمه الهی قمشهای١١ هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِيدًا
در آنجا مؤمنین [به کثرت لشکریان از اعداء با قلّت خود و با ظنون متخالف (مخالف هم) و ارادهٔ فرار] ابتلاء (امتحان) شدند و با تزلزلی شدید متزلزل شدند
- ترجمه سلطانیدر آنجا مؤمنین ابتلاء (امتحان) شدند و با تزلزلی شدید متزلزل شدند
- ترجمه راستیندر آنجا مؤمنان امتحان شدند و (ضعیفان در ایمان) سخت متزلزل گردیدند.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ وَإِذْ يَقُـولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ مَّا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا
و آنوقت که منافقین و کسانی که در قلوب آنها مرض بود گفتند خداوند و رسول او به ما وعدهای [مموّه (ظاهر فریب) باطل از پیروزی و اعلاء دین و سلطنت بر اهل زمین] جز به جهت فریب دادن [ما] ندادند
- ترجمه سلطانیو آنوقت که منافقین و کسانی که در قلوب آنها مرض بود گفتند خداوند و رسول او به ما وعدهای مگر به جهت فریب دادن ندادند
- ترجمه راستینو نیز در آن هنگام منافقان و آنان که در دلهاشان مرض (شک و ریب) بود (با یکدیگر) میگفتند: آن وعده (فتح و نصرتی) که خدا و رسول به ما دادند غرور و فریبی بیش نبود.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ وَإِذْ قَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ يَاأَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَيَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِّنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُـولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِن يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا
و آنوقت که گروهی از آنان گفتند: ای اهل یثرب (مدینه) [اینجا] مکان [اقامت کردن] برای شما نیست پس [به منازل خود] برگردید و گروهی از آنها [برای رجوع (بازگشتن)] از نبیّ اجازه میخواهند [در حالی که] میگفتند همانا خانههای ما بیحفاظ است و (حال آنکه) آن شکاف (بی حفاظ) نبود که [آن را] جز به عنوان فرار [از زَحْف (پیشروی سپاه)] اراده نمیکردند
- ترجمه سلطانیو آنوقت که گروهی از آنان گفتند: ای اهل یثرب (مدینه) (اینجا) مکان (اقامت کردن) برای شما نیست پس برگردید و گروهی از آنها از نبیّ اجازه میخواهند (در حالی که) میگفتند همانا خانههای ما بیحفاظ است و (حال آنکه) آن شکاف (بی حفاظ) نبود که (آن را) جز به عنوان فرار اراده نمیکردند
- ترجمه راستینو در آن وقت طایفهای از آن کفار و منافقان دین گفتند: ای یثربیان، دیگر شما را (در اردوگاه) جای ماندن نیست (که همه کشته خواهید شد، از گرد پیغمبر متفرق شوید و به مدینه) باز گردید. و در آن حال گروهی از آنها (برای رفتن) از پیغمبر اجازه خواسته و میگفتند: خانههای ما دیوار و حفاظی ندارد، در صورتی که (دروغ میگفتند و) خانههاشان بیحفاظ نبود، و مقصودشان جز فرار (از جبهه جنگ) نبود.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ وَلَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِم مِّنْ أَقْطَارِهَا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْهَا وَمَا تَلَبَّثُوا بِهَا إِلَّا يَسِيرًا
و اگر [دشمنان] از اطراف آن [یعنی از جوانب خانهها و مدینه به عنوان غالب] بر آنها داخل میشدند سپس از آنها درخواست فتنه [یعنی کفر یا جنگ با مسلمین] میکردند حتماً آن را میپذیرفتند و در آن (فتنه کردن) مگر اندکی درنگ نمیکردند
- ترجمه سلطانیو اگر (دشمنان) از اطراف آن (خانهها) بر آنها داخل میشدند سپس از آنها درخواست فتنه میکردند حتماً آن را میپذیرفتند و در آن مگر اندکی درنگ نمیکردند
- ترجمه راستینو اگر دشمنان دین از اطراف به شهر و خانهشان (از پی غارت) هجوم آرند سپس از آنها تقاضای بازگشت به کفر و شرک کنند آنان اجابت خواهند کرد در صورتی که اندک زمانی بیش در مدینه (با آن شرک) زیست نخواهند کرد (و سپس همه هلاک میشوند).
- ترجمه الهی قمشهای١٥ وَلَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِن قَبْلُ لَا يُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَكَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولًا
و (حال آنکه) همانا قبلاً [بر دست محمّد (ص)] با خداوند عهد کرده بودند که پشت نکنند و عهد خداوند [از وفاء به آن و نقض آن] مسئول (مورد سؤال) میباشد
- ترجمه سلطانیو (حال آنکه) همانا قبلاً با خداوند عهد کرده بودند که پشت نکنند و عهد خداوند مسئول (مورد سؤال) میباشد
- ترجمه راستینو آن منافقان از این پیش (در جنگ احد که اکثر فرار کردند) با خدا عهد محکم بسته بودند که به جنگ پشت نکنند، و از عهد خدا پرسش خواهد شد.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ قُل لَّن يَنفَعَكُمُ الْفِرَارُ إِن فَرَرْتُم مِّنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَإِذًا لَّا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِيلًا
بگو اگر از مرگ یا قتل (کشته شدن) فرار کنید هرگز فرار به شما نفع نخواهد رساند [زیرا هر احدی لابدّ از مرگ یا قتل (کشته شدن) است و احدی از یکی از آن دو رهایی نمییابد] و وقتی که [فرار میکنید] جز اندکی متمتّع (بهرهمند) نمیشوید
- ترجمه سلطانیبگو اگر از مرگ یا قتل (کشته شدن) فرار کنید هرگز فرار به شما نفع نخواهد رساند و وقتی که (فرار میکنید) جز اندکی متمتّع (بهرهمند) نمیشوید
- ترجمه راستین(ای رسول ما، منافقان را) بگو: اگر از مرگ یا قتل فرار میکنید آن فرار هرگز به نفع شما نیست چه آنکه اندک زمانی بیش (از زندگی) کامیاب نخواهید شد.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ قُلْ مَن ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُم مِّنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِكُمْ سُـوءًا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَلَا يَجِدُونَ لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا
بگو: کیست آنکه شما را در برابر خداوند اگر بدی برای شما اراده کند حفظ میکند یا برای شما ارادهٔ رحمت میکند و (حال آنکه) غیر از خداوند ولیّ و نه نصیری برای خود نمییابند
- ترجمه سلطانیبگو: کیست آنکه شما را در برابر خداوند اگر بدی برای شما اراده کند حفظ میکند یا برای شما ارادهٔ رحمت میکند و (حال آنکه) غیر از خداوند ولیّ و نه نصیری برای خود نمییابند
- ترجمه راستینبگو: اگر خدا به شما اراده بلا و شری کند یا اراده لطف و مرحمتی فرماید آن کیست که شما را از اراده خدا منع تواند کرد؟و هرگز خلق جز خدا هیچ یار و یاوری نخواهند یافت.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِينَ مِنكُمْ وَالْقَائِلِينَ لِإِخْوَانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنَا وَلَا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِيلًا
به تحقیق خداوند به تعویق اندازندگان (سست شدگان) [از جنگ کردن و از موافقت با رسول (ص)] از شما و گویندگان به برادرانشان که به سوی ما بیایید را میشناسد و به بأس (حرب، جنگ) نمیآیند مگر اندکی [از آنها یا از نظر آمدن یا از نظر زمان یا اندکی به جهت جنگیدن]
- ترجمه سلطانیبه تحقیق خداوند به تعویق اندازندگان (سست شدگان از جنگ کردن) از شما و گویندگان به برادرانشان که به سوی ما بیایید را میشناسد و به جنگ نمیآیند مگر اندکی
- ترجمه راستینمحققا خدا از حال آن مردم (منافق) که مسلمین را از جنگ میترسانند و باز میدارند و به برادران (و طایفه) خود میگویند: با ما متفق باشید (نه با مؤمنان) به خوبی آگاه است، و آنها جز اندک زمانی (آن هم برای نفاق و ریا کاری) به جنگ حاضر نمیشوند.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذَا جَاءَ الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشَى عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُم بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ أُولَئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا
[در خیر شما] به شما بخیل هستند [که بطور ثابت بر ضرر کردن شما هستند، یا بر ضرر کردن شما حریص هستند] پس وقتی که ترس فرا برسد آنها را میبینی که به تو مینگرند [در حالی که] چشمهایشان [از شدّت خوف در سرهایشان] دور میزند مانند کسی که از [نزول] مرگ بیهوشی او را میبرد و وقتی که ترس برود با زبان تیز به شما زخم زبان میزنند [در حالی که] بر خیر بخیل هستند آنان [از روی اخلاص] ایمان نیاوردهاند پس خداوند اعمال آنان را [که آنها را در ظاهر اسلام عمل کرده بودند] حَبْط (باطل، تباه) کرد و این (حبط) بر خداوند آسان میباشد
- ترجمه سلطانی(در خیر شما) به شما بخیل هستند پس وقتی که ترس فرا برسد آنها را میبینی که به تو مینگرند (در حالی که) چشمهایشان (در حدقهها) دور میزند مانند کسی که از (نزول) مرگ بیهوشی او را میبرد و وقتی که ترس برود با زبان تیز به شما زخم زبان میزنند (در حالی که) بر خیر بخیل هستند آنان ایمان نیاوردهاند پس خداوند اعمال آنان را بیهوده (باطل، تباه) کرد و این بر خداوند آسان میباشد
- ترجمه راستینآنها (به هر نوع کمک مالی و غیره) بر شما مؤمنان بخل میورزند و هر گاه جنگ و خطری پیش آید آنها را چنان بینی که از شدت ترس با چشمی که از بیم دوران میزند به تو نگاه میکنند مانند کسی که از سختی مرگ حال بیهوشی به او دست دهد، و باز وقتی که جنگ و خطر بر طرف شد (و فتح و غنیمتی به دست آمد) سخت با زبان تند و گفتار خشن با کمال حرص و بخل شما را بیازارند (و مطالبه غنیمت کنند) اینان هیچ ایمان نیاوردهاند، خدا هم اعمالشان را (چون همه ریاست) محو و نابود میگرداند و این بر خدا آسان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَإِن يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُم بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنبَائِكُمْ وَلَوْ كَانُوا فِيكُم مَّا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِيلًا
میپنداشتند که احزاب (گروهها) [بعد از آنکه خداوند بر آنها باد و ملائکه را فرستاد و بعد از هزیمت (شکست) آنها برای شدّت خوف خود و دهشتشان] هنوز نرفتهاند و اگر احزاب [برای بار دوّم] باز آیند دوست میدارند (آرزو میکنند) که ای کاش در اعراب بادیهنشین میبودند، [از هر قادمی (قدمزنندهای) از مدینه بر آنها] از اخبار شما میپرسند و اگر [در بار دوّم] در میان شما بودند [یا اگر در میان شما باقی میماندند و در حال حاضر به مدینه برنگشته بودند] جز اندکی نمیجنگیدند
- ترجمه سلطانیمیپنداشتند که احزاب (گروهها) هنوز نرفتهاند و اگر احزاب باز آیند دوست میدارند (آرزو میکنند) که ای کاش در اعراب بادیهنشین میبودند، از اخبار شما میپرسند و اگر در میان شما بودند جز اندکی نمیجنگیدند
- ترجمه راستینو آن منافقان گمان کنند که لشکرهای کافران هنوز از دور مدینه نرفته و شکست نخوردهاند و اگر آن دشمنان بار دیگر بر علیه السلام لشکر کشند باز منافقان آرزوشان این است که در میان اعراب بادیه (از جنگ آسوده و برکنار) باشند و از اخبار جنگی شما جویا شوند، و اگر هم در میان (سپاه) شما در آیند جز اندکی (آن هم به ریا و نفاق) به جنگ نپردازند.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا
همانا برای شما برای کسی که به خداوند و به روز آخِر امید میدارد و خداوند را بسیار ذکر میکند در رسول خدا الگوی نیکی میباشد [یعنی خصلت حسنهای که شایسته است که از آن تأسّی شود، و این اُسوه نمیباشد مگر برای کسی که بین رجاء (امیدواری) به خداوند و ذکر بسیار او را جمع نماید]
- ترجمه سلطانیهمانا برای شما برای کسی که به خداوند و به روز آخِر امید میدارد و خداوند را بسیار ذکر میکند در رسول خدا الگوی (خصلت) نیکی میباشد
- ترجمه راستینالبته شما را به رسول خدا (چه در صبر و مقاومت با دشمن و چه دیگر اوصاف و افعال نیکو) اقتدایی نیکوست، برای آن کس که به (ثواب) خدا و روز قیامت امیدوار باشد و یاد خدا بسیار کند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا
و چون مؤمنین [خالص] احزاب را دیدند گفتند: این آنچه است که خداوند و رسولش به ما وعده دادهاند و خداوند و رسولش راست گفتهاند و به آنها جز ایمان و تسلیم نیفزود [به خلاف غیر خالصان زیرا آنان گفتند: خداوند و رسولش به ما جز به فریب وعدهای ندادهاند]
- ترجمه سلطانیو چون مؤمنین (خالص) احزاب را دیدند گفتند: این آنچه است که خداوند و رسولش به ما وعده دادهاند و خداوند و رسولش راست گفتهاند و به آنها جز ایمان و تسلیم نیفزود
- ترجمه راستینو مؤمنان چون لشکر و نیروهای کفار را به چشم دیدند گفتند: این همان (جنگی) است که خدا و رسول (از پیش) ما را وعده دادند و خدا و رسول راست گفتند، و این دیدار دشمن جز بر ایمان و تسلیمشان نیفزود.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا
مردانی از مؤمنین هستند که به آنچه که [هنگام بیعت با محمّد (ص) با اجابت کردن او در شروط او] بر آن با خداوند عهد بسته بودند راستی کردند و از میان آنها کسانی تعهّدشان را اداء کردند [جان بر سر پیمان نهادند] و از آنها کسانی هستند که منتظرند و [پیمان خود را] با تبدیلی تبدیل نکردند
- ترجمه سلطانیمردانی از مؤمنین هستند که به آنچه که بر آن با خداوند عهد بسته بودند راستی کردند و از میان آنها کسانی تعهّدشان را اداء کردند (جان بر سر پیمان نهادند) و از آنها کسانی هستند که منتظرند و (پیمان خود را) با تبدیلی تبدیل نکردند
- ترجمه راستینبرخی از آن مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند، پس برخی پیمان خویش گزاردند (و بر آن عهد ایستادگی کردند تا به راه خدا شهید شدند مانند عبیده و حمزه و جعفر) و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند (مانند علی علیه السّلام که در کوفه به محراب عبادت شهید گشت).
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ لِّيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ إِن شَاءَ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا
تا خداوند به (سبب) صدق آنها به صادقین جزاء دهد و منافقین را اگر بخواهد عذاب میکند یا بر آنها توبه (التفات) میکند [اگر توبه کنند و از نفاق به سوی صدق بازگردند، یا اگر موفّق بر توبه شوند] همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه سلطانیتا خداوند به (سبب) صدق آنها به صادقین جزاء دهد و منافقین را اگر بخواهد عذاب میکند یا بر آنها توبه (التفات) میکند همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینتا آنکه خدا آن مردان راستگوی (با وفا) را از صدق ایمانشان پاداش نیکو بخشد و منافقان را (به عدل) عذاب کند اگر بخواهد یا (به لطف) توبهشان بپذیرد که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْرًا وَكَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ وَكَانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزًا
و [به یاد آورید نعمت خداوند را آنوقت که] خداوند کسانی که کفر ورزیدهاند (احزاب) را با غیظ (خشم و کینهٔ) آنها ردّ کرد [در حالی که] به خیری (مال، غنیمت، پیروزی) [از شما] نرسیدند و خداوند [با ارسال باد و ملائکه بر آنها] جنگ را از مؤمنان کفایت کرد (رد کرد) و خداوند قوی است [مدافعهٔ با او و ممانعت از او از مرادش برای احدی ممکن نمیشود] و چیره میباشد [که بر هر غالبی غالب است]
- ترجمه سلطانیو خداوند کسانی که کفر ورزیدهاند را با غیظ (خشم و کینهٔ) آنها ردّ کرد (در حالی که) به خیری (مال، غنیمت، پیروزی) نرسیدند و خداوند جنگ را از مؤمنان کفایت کرد (رد کرد) و خداوند قوی و چیره میباشد
- ترجمه راستینو خدا کافران را (در جنگ احزاب) با همان خشم و غضبی که (به مؤمنان) داشتند بیآنکه هیچ خیر و غنیمتی به دست آورند ناامید برگردانید و خدا امر جنگ را (به فرستادن باد صرصر و سپاه فرشتگان غیبی) از مؤمنان کفایت فرمود، و خدا بسیار توانا و مقتدر است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ وَأَنزَلَ الَّذِينَ ظَاهَرُوهُم مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِن صَيَاصِيهِمْ وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِيقًا
و کسانی از اهل کتاب که از آنها (از احزاب) پشتیبانی کرده بودند را از سنگرهایشان فرود (پائین) آورد {و آنان بنو قریظه بودند که آنها عهد رسول (ص) را نقض کردند و احزاب را پشتیبانی نمودند} و در قلوب آنها ترس افکند که گروهی را میکُشتید و گروهی را اسیر میکردید
- ترجمه سلطانیو کسانی از اهل کتاب که از آنها (احزاب) پشتیبانی کرده بودند را از سنگرهایشان فرود (پائین) آورد و در قلوب آنها ترس افکند که گروهی را میکُشتید و گروهی را اسیر میکردید
- ترجمه راستینو آن گروه اهل کتاب (از یهودان) را که پشتیبان و کمک مشرکان بودند خدا از حصار و سنگرهاشان فرود آورد و در دلشان (از شما مسلمین) ترس افکند تا آنکه گروهی از آنها را به قتل رسانیده و گروهی را اسیر میکردید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِيَارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضًا لَّمْ تَطَئُوهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرًا
و زمین آنها و دیارشان و اموالشان و سرزمینی که در آن قدم نگذاشته بودید را به شما میراث داد {و آن سرزمین خیبر است که خداوند آن را بدون دواندن اسبان و شتران بعد از بنی قریظه با صلح فتح نمود} و خداوند بر هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه سلطانیو زمین آنها و دیارشان و اموالشان و سرزمینی که در آن قدم نگذاشته بودید را به شما میراث داد و خداوند بر هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه راستینو شما را وارث سرزمین و دیار و اموال آنها کرد و نیز سرزمینی را که هیچ بر آن قدم (به جنگ) ننهادید نصیب شما گردانید، و خدا بر هر چیز تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ يَاأَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا
ای پیامبر به ازواجت بگو: اگر زندگانی دنیا و زینت آن را میخواهید پس بیایید بهرهمندتان سازم و شما [زنان] را با رها کردنی زیبا [به پسندیدگی] رها کنم
- ترجمه سلطانیای پیامبر به ازواجت بگو: اگر زندگانی دنیا و زینت آن را میخواهید پس بیایید بهرهمندتان سازم و شما (زنان) را با رها کردنی زیبا (به پسندیدگی) رها کنم
- ترجمه راستینای پیغمبر (گرامی) با زنان خود بگو که اگر شما زندگانی با زیب و زیور دنیا را طالبید بیایید تا من مهر شما را پرداخته و همه را به خوبی و خرسندی طلاق دهم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ وَإِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا
و اگر خداوند و پیامبر او و سرای آخرت را میخواهید پس همانا خداوند برای نیکوکاران از شما [زنان] پاداشی عظیم آماده کرده است [نه برای بدکاران از زنان خارج شدگان با شمشیر]
- ترجمه سلطانیو اگر خداوند و پیامبر او و سرای آخرت را میخواهید پس همانا خداوند برای نیکوکاران از شما (زنان) پاداشی عظیم آماده کرده است
- ترجمه راستینو اگر طالب خدا و رسول و مشتاق دار آخرت هستید همانا خدا برای نیکوکاران از شما زنان (در قیامت) اجر عظیم آماده کرده است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ يَانِسَاءَ النَّبِيِّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا
ای زنان پیامبر کسی از شما که فاحشهای [که قُبح آن] واضح شده [است] بیاورد [یا که بر انظار ظاهر شده مانند خروج با شمشیر] عذاب او [در آخرت] به دو برابر مضاعف میشود و آن (مضاعف کردن) بر خداوند آسان میباشد
- ترجمه سلطانیای زنان پیامبر کسی از شما که فاحشهای (که قُبح آن) واضح شده (است) بیاورد عذاب او به دو برابر مضاعف میشود و آن بر خداوند آسان میباشد.
- ترجمه راستینای زنان پیغمبر، از شما هر که به کار ناروای آشکاری دانسته اقدام کند او را دو برابر دیگران عذاب کنند و این بر خدا سهل و آسان است.
- ترجمه الهی قمشهای