حزب شمارهٔ ۸۵


سورهٔ ۳۳- الأحزاب

٣١ وَمَن يَقْنُتْ مِنكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِـحًا نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا

و هر کس از شما [زنان] که از خداوند و رسولش فرمانبرداری (تواضع، اطاعت) کند و به [هر] صالحی [یا به صالح بزرگ که همان ولایت علی بن ابی طالب (ع) است] عمل کند پاداش او را به او دو برابر می‌‌دهیم و برایش روزی کریمانه‌‌ای آماده کرده‌‌ایم {همهٔ اینها بواسطهٔ شرافت قرب به نبیّ (ص) است، زیرا عصیان فرد قریب (نزدیک) به رسول (ص) از لحاظ قُبح بزرگتر و طاعت او از لحاظ اجر بزرگتر است}

- ترجمه سلطانی

و هر کس از شما (زنان) که از خداوند و رسولش فرمانبرداری (فروتنی) کند و به صالحی عمل کند پاداش او را به او دو برابر می‌دهیم و برایش روزی کریمانه‌ای آماده کرده‌ایم

- ترجمه راستین

و هر که از شما مطیع فرمان خدا و رسول باشد و نیکوکار شود پاداشش را دو بار عطا کنیم و برای او روزی بسیار نیکو (در بهشت ابد) مهیا سازیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٢ يَانِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِّنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَـوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَـوْلًا مَّعْرُوفًا

ای زنان پیامبر شما [به سبب قرب به نبیّ (ص) و شرافت او] مانند احدی از زنان نیستید اگر تقوا پیشه کنید [یعنی اگر بر سجّیهٔ (خصلت) تقوا باشید، یا از سَخَط (خشم) خداوند، یا از اهویهٔ نفس و طرق مختلف نفسانی بهراسید] و در سخن گفتن خضوع (نرمی و نازکی) نکنید که کسی که در دلش مرضی است طمع کند [یعنی گفتارتان را بر مخاطبانتان به حیثی ظاهر نکنید که محبّت شما همراه با آن برای آنان (مردان) ظاهر شود]، و سخن نیک بگویید [یعنی به دور از ریبه (به شکّ و بیم افتادن به حرام در نظر کردن به نامحرم)]

- ترجمه سلطانی

ای زنان پیامبر شما مانند احدی از زنان نیستید اگر تقوا پیشه کنید، و در سخن گفتن خضوع (نرمی و نازکی) نکنید که کسی که در دلش مرضی است طمع کند، و سخن نیک بگویید

- ترجمه راستین

ای زنان پیغمبر، شما مانند دیگر زنان نیستید (بلکه مقامتان رفیع‌تر است) اگر خدا ترس و پرهیزکار باشید، پس زنهار نازک و نرم (با مردان) سخن مگویید مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد (بلکه متین) و درست و نیکو سخن گویید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٣ وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا

و در خانه‌‌هایتان قرار (آرام) بگیرید (بمانید) و با زینت نمایی مانند [دوران] جاهلیّت پیشین زینت خود را به نمایش مگذارید و نماز را بپا دارید و زکات بدهید، و [در سایر آنچه که به شما امر می‌‌کنند و شما را نهی می‌‌کنند] از خداوند و رسولش اطاعت کنید جز این نیست که خداوند می‌‌خواهد تا پلیدی را از شما اهل بیت ببرد و شما را با تطهیر کردن پاک نماید

- ترجمه سلطانی

و در خانه‌هایتان قرار (آرام) بگیرید (بمانید) و با زینت نمایی مانند (دوران) جاهلیّت پیشین زینت خود را به نمایش مگذارید و نماز را بپا دارید و زکات بدهید، و از خداوند و رسولش اطاعت کنید جز این نیست که خداوند می‌خواهد تا پلیدی را از شما اهل بیت ببرد و شما را با تطهیر کردن پاک نماید

- ترجمه راستین

و در خانه‌هایتان بنشینید و آرام گیرید (و بی‌حاجت و ضرورت از منزل بیرون نروید) و مانند دوره جاهلیت پیشین با آرایش و خود آرایی بیرون نیایید، و نماز به پا دارید و زکات (مال به فقیران) بدهید و از امر خدا و رسول اطاعت کنید. خدا چنین می‌خواهد که هر رجس و آلایشی را از شما خانواده (نبوت) ببرد و شما را از هر عیب پاک و منزه گرداند (ذیل آیه موافق اخبار شیعه و اهل سنت راجع به شخص پیغمبر و علی و فاطمه و حسنین علیهم السّلام است و اگر راجع به زنان پیغمبر بود بایستی ضمیر مؤنث-عنکنّ-ذکر شود و به سیاق جمل صدر آیه باشد).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٤ وَاذْكُرْنَ مَا يُتْلَى فِي بُيُوتِكُنَّ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ وَالْحِكْمَةِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ لَطِيفًا خَبِيرًا

و یاد کنید آنچه را که در خانه‌‌هایتان از آیات خداوند تلاوت می‌‌شود [تا بر ذکر از خداوند] و حکمت [باشید] همانا خداوند [در صُنعش] لطیف و آگاه می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

و یاد کنید آنچه را که در خانه‌هایتان از آیات خداوند و حکمت تلاوت می‌شود همانا خداوند لطیف و آگاه می‌باشد

- ترجمه راستین

و از آن همه آیات الهی و حکمتی که در خانه‌های شما تلاوت می‌شود متذکر شوید (و پند گیرید، و بدانید) که همانا خدا را (به خلق) لطف و مهربانی است و (به حال همه) آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٥ إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا

همانا مردان مسلمان و زنان مسلمان [که بر دست محمّد (ص) یا خلفای او با قبول دعوت ظاهره و انقیاد در تحت احکام شریعت با بیعت عامّهٔ نبویّه بیعت کرده و حقیقتاً کسی است که باطناً تحت احکام شریعت منقاد شده به حیثی که خلاف آن از او پدیدار نمی‌‌شود] و مردان مؤمن و زنان مؤمنه [که بر دست محمّد (ص) یا خلفای او با قبول دعوت باطنه و انقیاد در تحت احکام طریقت و قبول احکام قلب، بایع بیعت خاصّهٔ ولویّه است، و حقیقتاً کسی است که متخلّق به اخلاق نیک و مُتَطَهِّر (پاک شده) از رذایل گشته و در قومش به عنوان امینی مهربان، کریم و پسندیده با حیاء الی غیر آن از اخلاق گشته] و مردان فروتن و زنان فروتن [یعنی تواضع کنندگان یا قائمین (بپاشدگان) در نماز، یا مطیع شدگان (مرد) و مطیع شدگان (زن)] و مردان راستگو و زنان راستگو [یعنی خارج شدگان از اعوجاج (کجی) در اقوالشان و افعالشان و احوالشان و اخلاقشان] و مردان صابر و زنان صابر [بر مصائب یا طاعات یا از معاصی] و مردان خاشع و زنان خاشع [متذلّل‌‌های تحت عظمت خداوند خارج شدگان از انانیّت خود و بزرگی خود] و مردان صدقه دهنده و زنان صدقه دهنده [از اعراض دنیوی و قوای بدنی و حشمت و جاه و هر آنچه که انسان آن را به خودش نسبت می‌‌دهد و از انانیّاتشان] و مردان روزه‌‌دار و زنان روزه‌‌دار [از وجود منسوب به خود با منتهی شدن تقوایشان به هنگام حشرشان به رحمان] و مردان حافظ فروج (شکاف‌‌ها، عورات) خود و زنان حافظ فروج خود (فرج‌‌هایشان) [بعد از حشر آنها به اسم رحمان با عود (بازگشت) آنها به کثرات و ملاحظهٔ عوراتی که حین رجوعشان به حقّ تعالی داشتند و غفلت آنها از آنها] و مردان بسیار ذکر خدا کننده و زنان بسیار ذکر خدا کننده برای آنها آمرزش و اجری عظیم مهیّا کرده است

- ترجمه سلطانی

همانا مردان مسلمان و زنان مسلمان و مردان مؤمن و زنان مؤمنه و مردان فروتن و زنان فروتن و مردان راستگو و زنان راستگو و مردان صابر و زنان صابر و مردان خاشع و زنان خاشع و مردان صدقه دهنده و زنان صدقه دهنده و مردان روزه‌دار و زنان روزه‌دار و مردان حافظ فروج (شکاف‌ها، عورات) خود و زنان حافظ فروج خود و مردان بسیار ذکر خدا کننده و زنان بسیار ذکر خدا کننده برای آنها آمرزش و اجری عظیم مهیّا کرده است

- ترجمه راستین

همانا کلیه مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ایمان و مردان و زنان اهل طاعت و عبادت و مردان و زنان راستگوی و مردان و زنان صابر و مردان و زنان خدا ترس خاشع و مردان و زنان خیر خواه مسکین نواز و مردان و زنان روزه‌دار و مردان و زنان با حفاظ خوددار از تمایلات حرام و مردان و زنانی که یاد خدا بسیار کنند، بر همه آنها خدا مغفرت و پاداشی بزرگ مهیا ساخته است..

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٦ وَمَا كَانَ لِـمُؤْمِنٍ وَلَا مُؤْمِنَةٍ إِذَا قَضَى اللَّهُ وَرَسُولُهُ أَمْرًا أَن يَكُونَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ مِنْ أَمْرِهِمْ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا مُّبِينًا

و برای مؤمن و نه مؤمنه نباشد [که این مغفرت عظیم و آن اجر عظیم را رها کنند] که وقتی که خداوند و رسولش به امری حکم می‌‌کنند آنها از امر (کار) خود اختیاری داشته باشند [برای اینکه آن دو به آنان اولی هستند و به امرشان بینا‌‌تر و به آنان مهربان‌‌تر از آنها هستند] و هر کس که خداوند و رسولش را [در آنچه که آن دو آن را برای آنها اختیار می‌‌کنند، بخصوص در امامتی که آن دو آن را برای آنها اختیار می‌‌کنند] عصیان کند پس به تحقیق با گمراهی آشکاری گمراه شده است

- ترجمه سلطانی

و برای مؤمن و نه مؤمنه نباشد که وقتی خداوند و رسولش به امری حکم می‌کنند آنها از امر (کار) خود اختیاری داشته باشند و هر کس که خداوند و رسولش را عصیان کند پس به تحقیق با گمراهی آشکاری گمراه شده است

- ترجمه راستین

و هیچ مرد و زن مؤمنی را در کاری که خدا و رسول حکم کنند اراده و اختیاری نیست (که رأی خلافی اظهار نمایند) و هر کس نافرمانی خدا و رسول او کند دانسته به گمراهی سختی افتاده است (پیغمبر زینب دختر عمه‌اش را به زید، غلام آزاد کرده خود تزویج کرد و زینب گفت: من از اشراف قریشم غلامی را به شوهری نپذیرم. این آیه نازل شد و پذیرفت).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٧ وَإِذْ تَقُـولُ لِلَّذِي أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَأَنْعَمْتَ عَلَيْهِ أَمْسِكْ عَلَيْكَ زَوْجَكَ وَاتَّقِ اللَّهَ وَتُخْفِي فِي نَفْسِكَ مَا اللَّهُ مُبْدِيهِ وَتَخْشَى النَّاسَ وَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَاهُ فَلَمَّا قَضَى زَيْدٌ مِّنْهَا وَطَرًا زَوَّجْنَاكَهَا لِكَيْ لَا يَكُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ حَرَجٌ فِي أَزْوَاجِ أَدْعِيَائِهِمْ إِذَا قَضَوْا مِنْهُنَّ وَطَرًا وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ مَفْعُولًا

و آنوقت که گفتی به کسی که خداوند [با اسلام و توفیق بر طاعت تو و خدمت به تو] به او انعام کرده و تو [نیز با عِتْق (آزاد کردن) و زوجت (همسر دادن) و بذل مایحتاج به او] به او نعمت داده‌‌ای که زوجه‌‌ات را برای خود نگهدار و از خداوند بترس [با آنکه می‌‌دانستی که مختار (اختیار شده، انتخاب) خداوند و مختار تو این است که زینب زوجۀ تو گردد] و (حال آنکه) آنچه را که خداوند آن را آشکار می‌‌کند [از مختار تو و مختار خداوند بودن نکاح کردن تو زینب را] در نفس خویش مخفی می‌‌کردی و از مردم [از ملامتشان به اینکه بگویند تمنّای زوجۀ غیر را می‌‌کند] می‌‌ترسیدی و (حال آنکه) خداوند سزاوارتر است که از او بترسی پس چون حاجت زید از او (زینب) قضاء شد [و از او ملّ (خسته، دلزده) شد و او را طلاق داد و عدّهٔ او منقضی شد] او را تزویج تو کردیم تا اینکه بر مؤمنان در [ازدواج با] ازواج داعیه‌‌دارانشان (پسرخوانده‌‌هایشان) وقتی که حاجت از آنها (مؤنّث) قضاء می‌‌شود حرجی نباشد و امر خداوند انجام شده باشد (عملی می‌‌شود)

- ترجمه سلطانی

و آنوقت که گفتی به کسی که خداوند به او انعام کرده و تو (نیز) به او نعمت داده‌ای که زوجه‌ات را برای خود نگهدار و از خداوند بترس و (حال آنکه) آنچه را که خداوند آن را آشکار می‌کند در نفس خویش مخفی می‌کردی و از مردم می‌ترسیدی و (حال آنکه) خداوند سزاوارتر است که از او بترسی پس چون حاجت زید از او (مؤنّث) قضاء شد او را تزویج تو کردیم تا اینکه بر مؤمنان در (ازدواج با) ازواج داعیه‌دارانشان (پسرخوانده‌هایشان) وقتی که حاجت از آنها (مؤنّث) قضاء می‌شود حرجی نباشد و امر خداوند انجام شده باشد (عملی می‌شود)

- ترجمه راستین

و (یاد کن) وقتی که با آن کس که خدایش نعمت اسلام بخشید و تواش نعمت آزادی (یعنی زید بن حارثه، به نصیحت) می‌گفتی برو زن خود را نگه دار و از خدا بترس (و طلاقش مده) ، و آنچه در دل پنهان می‌داشتی (که زینب را بگیری و حرمت ازدواج با زن پسر خوانده را که در جاهلیّت بود منسوخ کنی) خدا می‌خواست آشکار سازد و تو از (مخالفت و سرزنش) خلق می‌ترسیدی و از خدا سزاوارتر بود بترسی. پس (بدین غرض) چون زید از آن زن کام دل گرفت (و طلاقش داد) او را ما به نکاح تو در آوردیم تا مؤمنان در نکاح زنان پسرخوانده خود که از آنها کامیاب شدند (و طلاق دادند) بر خویش حرج و گناهی نپندارند، و فرمان خدا انجام شدنی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٨ مَّا كَانَ عَلَى النَّبِيِّ مِنْ حَرَجٍ فِيمَا فَرَضَ اللَّهُ لَهُ سُنَّةَ اللَّهِ فِي الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلُ وَكَانَ أَمْرُ اللَّهِ قَدَرًا مَّقْدُورًا

بر پیامبر در آنچه که خداوند برای او فرض کرده [یعنی به عنوان مقدّر حتمی مقدّر کرده] حرجی از سنّت خداوند در کسانی [از انبیاء] که قبلاً (قبل از تو) درگذشته‌‌اند نباشد و امر خداوند تقدیری مقدّر شده می‌‌باشد [یعنی اینکه امر او سابقاً در الواح مقدّر شده به حیثی که تخلّفی در آن نمی‌‌باشد، پس آنها را چه شده که دربارهٔ امرى که تقدیر مقدّر غیر متخلّفٍ عنه می‌‌باشد ملامت می‌‌کنند]

- ترجمه سلطانی

بر پیامبر در آنچه که خداوند برای او فرض کرده حرجی از سنّت خداوند در کسانی (از انبیاء) که قبلاً درگذشته‌اند نباشد و امر خداوند تقدیری مقدّر شده می‌باشد

- ترجمه راستین

پیغمبر را در حکمی که خدا (در نکاح زنان پسر خوانده) برای او مقرر فرموده گناهی نیست، سنّت الهی در میان آنان که در گذشتند هم این است (که انبیاء را توسعه در امر نکاح و تحلیل برخی محرمات است) و فرمان خدا حکمی نافذ و حتمی و به اندازه و حساب شده است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٩ الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا

کسانی که رسالات (پیام‌‌ها، مأموریت‌‌ها) خداوند را می‌‌رسانند و از او می‌‌ترسند و از احدی جز خداوند نمی‌‌ترسند و خداوند به عنوان حسابگر کافی است [پس شایسته است که جز از او نترسد]

- ترجمه سلطانی

کسانی که رسالات (پیام‌ها، مأموریت‌ها) خداوند را می‌رسانند و از او می‌ترسند و از احدی جز خداوند نمی‌ترسند و خداوند به عنوان حسابگر کافی است

- ترجمه راستین

(این سنّت خداست در حق) آنان که تبلیغ رسالت خدا کنند و از خدا می‌ترسند و از هیچ کس جز خدا نمی‌ترسند و خدا برای حساب به تنهایی کفایت می‌کند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٠ مَّا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِكُمْ وَلَكِن رَّسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا

محمّد پدر [جسمانی] هیچیک از رجال (مردان، اشخاص، فرزندان ذکور) شما نمی‌‌باشد و لکن رسول خدا [پدر روحانی رجال خود است و او پدر امّت خود است از حیث اینکه آنها مؤمن و مردان و زنان روحانی هستند] و خاتَم (زینت) پیامبران است [یعنی بلکه او برای جمیع مرسلین و امّت‌‌های آنان پدر است برای اینکه او خاتَم آنها است و خاتَم شایسته است که محیط به همه و به عنوان منسوب به هر نسبت پدر به اولاد باشد] و خداوند [نه شما] به هر چیزی دانا است [پس به آنچه که خداوند به آن حکم می‌‌کند نگویید: چرا چنین می‌‌باشد؟ یا اگر آن نمی‌‌شد چنان می‌‌شد!]

- ترجمه سلطانی

محمّد پدر هیچیک از رجال (مردان، اشخاص، فرزندان ذکور) شما نمی‌باشد و لکن رسول خدا و خاتَم (زینت) پیامبران است و خداوند به هر چیزی دانا است

- ترجمه راستین

محمّد (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) پدر هیچ یک از مردان شما (زید یا عمرو) نیست (پس زینب زن فرزند پیغمبر نبود و پس از طلاق او را تواند گرفت) لیکن او رسول خدا و خاتم انبیاست، و خدا همیشه (حکمش وفق حکمت و مصلحت است، زیرا او) بر همه امور عالم آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤١ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْرًا كَثِيرًا

ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید خداوند را با ذکر کثیر (بسیار) ذکر کنید

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید خداوند را با ذکر کثیر (بسیار) ذکر کنید

- ترجمه راستین

ای کسانی که ایمان آورده‌اید ذکر حق و یاد خدا (به دل و زبان) بسیار کنید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٢ وَسَبِّحُوهُ بُكْرَةً وَأَصِيلًا

و او را [با قول و فعل] در صبح و شام تسبیح کنید

- ترجمه سلطانی

و او را در صبح و شام تسبیح کنید

- ترجمه راستین

و دایم صبح و شام به تسبیح و تنزیه ذات پاکش بپردازید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٣ هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلَائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا

او کسی است که بر شما درود می‌‌گوید [یعنی رحم می‌‌کند یا رحمت را بر شما نازل می‌‌کند] و ملائکهٔ او [برای شما استغفار (طلب آمرزش) می‌‌کنند] تا شما را از [حجاب] تاریکی‌‌ها [یعنی ظُّلُمَات نقایص مادّه و حدود طبع و اهویهٔ نفس و رذایل آن] به سوی نور [ایمان و طاعت و اخلاق حسنه و نور عالم اطلاق] خارج کند و به مؤمنان مهربان می‌‌باشد [برای اینکه فعلیّت اخیرهٔ آنها که آن عبارت از صورت نازله از ولیّ امرشان است رحمت از خداوند و جاذب رحمت دیگری از او است چنانکه آن به وجهی ولیّ امر آنها است]

- ترجمه سلطانی

او کسی است که بر شما درود می‌گوید (رحم می‌کند) و ملائکهٔ او تا شما را از (حجاب) تاریکی‌ها به سوی نور خارج کند و به مؤمنان مهربان می‌باشد

- ترجمه راستین

اوست خدایی که هم او و هم فرشتگانش بر شما بندگان رحمت می‌فرستند تا شما را از ظلمت‌ها (ی جهل و نقص و گمراهی) بیرون آرد و به عالم نور (علم و ایمان) رساند، و او بر اهل ایمان بسیار مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٤ تَحِيَّتُهُمْ يَوْمَ يَلْقَوْنَهُ سَلَامٌ وَأَعَدَّ لَهُمْ أَجْرًا كَرِيمًا

درود آنها در روزی که او را [یعنی حساب او و حسابگران او را یا مظاهر او و ائمّهٔ خود (ع) را] ملاقات می‌‌کنند سلام است {مؤمن بعد از طیّ برازخ، امامش را ملاقات می‌‌کند چه طیّ کردن برازخ (برزخ‌‌ها) با اختیار و به سلوک باشد تا آنکه نزد امامشان در دنیا حاضر شوند، یا به اضطرار و وصولشان به اعراف و حضور آنها نزد امامشان در آخرت} و برای آنها پاداشی کریمانه [که نه منّت در آن است و نه نقص] آماده کرده است

- ترجمه سلطانی

درود آنها در روزی که او را ملاقات می‌کنند سلام است و برای آنها پاداشی کریمانه آماده کرده است

- ترجمه راستین

تحیّت مؤمنان (و پذیرایی ایشان) روزی که به لقاء رحمت حق نائل شوند سلام (خدا و بشارت لطف الهی) خواهد بود، و بر آنان پاداش با کرامت و شرافت مهیا فرموده است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٥ يَاأَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا

ای پیامبر همانا ما تو را به عنوان شاهد [یعنی متحمّل بر شهادت از میان کسانی که نزد آنان و بر آنان فرستاده شده‌‌ای، یا به عنوان مقدّر برای تأدیهٔ شهادت علیهم و لهم، یا به عنوان حاضر بر آنها در اعمالشان] و به عنوان بشارت دهنده [به مؤمنان] و به عنوان بیم دهنده [به کافران] فرستادیم

- ترجمه سلطانی

ای پیامبر همانا ما تو را به عنوان شاهد و به عنوان بشارت دهنده و به عنوان بیم دهنده فرستادیم

- ترجمه راستین

ای پیامبر (گرامی) ما تو را به رسالت فرستادیم تا (بر نیک و بد خلق) گواه باشی و (خوبان را به رحمت الهی) مژده دهی و (بدان را از عذاب خدا) بترسانی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٦ وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُّنِيرًا

و به عنوان دعوت کننده به سوی خداوند [برای همهٔ مردم] به اذن خود {زیرا دعوت اگر به اذن خداوند نباشد ضَلال (گمراهی) و اِضْلال (گمراه کردن) می‌‌باشد} و چراغی فروزان [که با تو روشن می‌‌شود و چشم‌‌ها از تو مستنیر (روشن شدن، نور گرفتن) می‌‌شوند]

- ترجمه سلطانی

و به عنوان دعوت کننده به سوی خداوند به اذن خود و چراغی فروزان

- ترجمه راستین

و به اذن حق (خلق را) به سوی خدا دعوت کنی و (در این شب ظلمانی جهان) چراغ فروزان عالم باشی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٧ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُم مِّنَ اللَّهِ فَضْلًا كَبِيرًا

[پس به کافران بیم بده و مردم را جمیعاً فرا بخوان] و به مؤمنین بشارت بده به اینکه از خداوند فضلی بزرگ برای آنها هست

- ترجمه سلطانی

و به مؤمنین بشارت بده به اینکه از خداوند فضلی بزرگ برای آنها هست

- ترجمه راستین

و مؤمنان را بشارت ده که خدا را بر آنان فضل (و رحمت عظیم و ثواب) بزرگ خواهد بود (که از حد تصور آنها بیرون است).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٨ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا

و از کافران و منافقان [در آنچه که در حقّ فقرای مؤمن، یا در ترک تعرّض بر اصنامشان، یا در حقّ علیّ (ع) و خلافتش می‌‌گویند] اطاعت مکن و از اذیّتشان در گذر و [در همهٔ امورت] بر خداوند توکّل کن و خداوند به عنوان وکیل کافی است

- ترجمه سلطانی

و از کافران و منافقان اطاعت مکن و از اذیّتشان در گذر و بر خداوند توکّل کن و خداوند به عنوان وکیل کافی است

- ترجمه راستین

ای رسول، هرگز به فرمان کافران و منافقان مباش و از جور و آزارشان درگذر و کار خود به خدا واگذار، که خدا بر کفالت و کارسازی (امور خلق) کفایت است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٩ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا

ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید وقتی که مؤمنات را به نکاح در می‌‌آوردید سپس [اگر] قبل از آنکه با آنها همبستر شوید آنها را طلاق دادید پس از سوی شما عدّه‌‌ای بر عهدهٔ آنها نیست که [روزهای] آن را بشمارید پس [اگر فریضه‌‌ای (مَهْری) برای آنها فرض کرده بودید از روی وجوب نصف آنچه را که فرض کرده‌‌اید یا اگر فریضه‌‌ای برای آنها فرض نکرده‌‌اید به آنچه که امثال آنها متمتّع می‌‌شوند، یا بعد از آنکه نصف مهر آنها یا نصف مهر الامثال (مهر زنان هم شأن وی) را اداء کردید] آنها (زنان) را [استحباباً] بهره‌‌مند سازید و آنها (زنان) را با تسریحی (رها کردنی) زیبا (به پسندیدگی) رها کنید [طلاق دهید یا از خانه‌‌هایتان بدون اذیّت و منع حقّ بفرستید]

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید وقتی که مؤمنات را به نکاح در می‌آوردید سپس (اگر) قبل از آنکه با آنها همبستر شوید آنها را طلاق دادید پس از سوی شما عدّه‌ای بر عهدهٔ آنها نیست که آن را بشمارید پس آنها (زنان) را بهره‌مند سازید و آنها (زنان) را با تسریحی (رها کردنی) زیبا (به پسندیدگی) رها کنید

- ترجمه راستین

ای مردان با ایمان، هر گاه زنان مؤمنه را به عقد خود در آورده و پیش از آنکه با آنها نزدیکی کنید طلاقشان دادید در این صورت از شما نگه داشتن عدّه بر آنها نیست، پس آنها را به چیزی بهره‌مند و به نیکی رها سازید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٠ يَاأَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَحْلَلْنَا لَكَ أَزْوَاجَكَ الـلَّاتِي آتَيْتَ أُجُورَهُنَّ وَمَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ مِمَّا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَيْكَ وَبَنَاتِ عَمِّكَ وَبَنَاتِ عَمَّاتِكَ وَبَنَاتِ خَالِكَ وَبَنَاتِ خَالَاتِكَ الـلَّاتِي هَاجَرْنَ مَعَكَ وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ قَدْ عَلِمْنَا مَا فَرَضْنَا عَلَيْهِمْ فِي أَزْوَاجِهِمْ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ لِكَيْلَا يَكُونَ عَلَيْكَ حَرَجٌ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا

ای پیامبر، ما برای تو حلال کردیم [آن] ازواج تو را که اجر (مَهر) آنها را داده‌‌ای [زیرا مهر، اجر برای بُضع (شرمگاه) است] و آنچه که دستانت مالک شده (کنیزان) از آنچه که خداوند بر تو غنیمت داد و دختران عمویت و دختران عمّه‌‌هایت و دختران داییت و دختران خاله‌‌هایت که با تو هجرت کرده‌‌اند و زن مؤمنه‌‌ای که خودش را به پیامبر بخشیده اگر پیامبر بخواهد که او را نکاح کند این خالص [یعنی فقط مخصوص] برای تو است نه مؤمنین، همانا ما می‌‌دانیم که دربارهٔ (در حقّ) ازواجشان [از عدد و قِسم (تقسیم شب‌‌ها بین زوجات توسط زوج) و در حقّ] آنچه (از کنیزان) که دستانشان مالک شده بر آنان چه فرض (واجب) کرده‌‌ایم [از توسعه بر آنها (مؤنّث) در معیشت و عدم تضییق بر آنها در خدمت و اقتصار بر مملوکه (کنیز) اگر بر ازدواج با حرّه (زن آزاد) اطاقت (توانایی) نداشته باشند، و اقتصار بر حرّهٔ واحده اگر از عدم عدالت بترسند]، تا اینکه بر تو حرجی نباشد [یعنی تو از تقیید خارج شده‌‌ای و مطلق گشته‌‌ای، و شایسته نیست که در آنچه که می‌‌خواهی بر تو حرجى باشد] و خداوند بسیار آمرزنده است [و آنچه را که از تعدّد ازواج بر تو لازم می‌‌شود از تکدّر قلب تو به کثرات و تعدّد ازواج می‌‌آمرزد، یا کسی را که تو را در تعدّد ازواج از روی جهل خود به سبب آن ملامت می‌‌کند می‌‌آمرزد] و مهربان می‌‌باشد [که به تو رحم می‌‌کند، و تو را از آنچه که در دنیا تو را شین (بدنام، بی‌‌آبرو) می‌‌کند از تعدّد ازواج حفظ می‌‌کند، یا در آخرت به تو رحم می‌‌کند با توسعهٔ بر تو در مقامات تو، یا به آنها رحم می‌‌کند پس از آنچه که به خاطر ملامت کردن تو آنها را از ایمان خارج می‌‌کند حفظ می‌‌کند یا در آخرت به آنها رحم می‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

ای پیامبر، ما برای تو حلال کردیم (آن) ازواج تو را که اجر (مَهر) آنها (مؤنّث) را داده‌ای و آنچه که دستانت مالک شده (کنیزان) از آنچه که خداوند بر تو غنیمت داد و دختران عمویت و دختران عمّه‌هایت و دختران داییت و دختران خاله‌هایت که با تو هجرت کرده‌اند و زن مؤمنه‌ای که خودش را به پیامبر بخشیده اگر پیامبر بخواهد که او (مؤنّث) را نکاح کند این خالص (فقط مخصوص) برای تو است نه مؤمنین، همانا ما می‌دانیم که دربارهٔ ازواجشان و آنچه (از کنیزان) که دستانشان مالک شده بر آنان چه فرض (واجب) کرده‌ایم، تا اینکه بر تو حرجی نباشد و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان می‌باشد

- ترجمه راستین

ای پیغمبر (گرامی) ما زنانی را که مهرشان ادا کردی بر تو حلال کردیم و نیز کنیزانی را که به غنیمت خدا تو را نصیب کرد و ملک تو شد و نیز دختران عمو و دختران عمّه‌ها و دختران خالو و دختران خاله‌هایت را آنها که با تو از وطن خود هجرت کردند و نیز زن مؤمنه‌ای را که خود را به رسول (بی‌شرط و مهر) ببخشد و رسول هم به نکاحش مایل باشد، که این حکم (هبه و بخشیدن زن و حلال شدن او) مخصوص توست دون مؤمنان، که ما حکم زنان عقدی و کنیزان ملکی مؤمنان را (که پیشتر با شرایط و عدد و حقوق آنها بر شوهر همه را بیان کردیم) می‌دانیم که چه مقرر کرده‌ایم. (این زنان همه را که بر تو حلال کردیم و تو را مانند مؤمنان امّتت به احکام نکاح مقیّد نکردیم) بدین سبب است که بر وجود (عزیز) تو در امر نکاح هیچ حرج و زحمتی نباشد. و خدا را (بر بندگان، خصوص بر تو) مغفرت و رحمت بسیار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥١ تُرْجِي مَن تَشَاءُ مِنْهُنَّ وَتُؤْوِي إِلَيْكَ مَن تَشَاءُ وَمَنِ ابْتَغَيْتَ مِمَّنْ عَزَلْتَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكَ ذَلِكَ أَدْنَى أَن تَقَرَّ أَعْيُنُهُنَّ وَلَا يَحْزَنَّ وَيَرْضَيْنَ بِمَا آتَيْتَهُنَّ كُلُّهُنَّ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَلِيمًا

[مضاجعت با] کسی از آنها (زنانت) را که می‌‌خواهی به تعویق (تأخیر) انداز و کسی را که می‌‌خواهی نزد خود منزل بده و از کسانی که [از آنها (زنان)] کناره گرفته‌‌ای کسی را طلب کنی پس [بدون عقد جدید] گناهی (باکی) بر تو نیست آن (تخییر و توسعه) نزدیک‌‌تر است به اینکه چشمان آنها (ازواجت) روشن شود و [به ترک قِسم آنها و ترک تسویه بین آنها] محزون نشوند و همگی به آنچه که به آنها داده‌‌ای راضی شوند، و خداوند آنچه که در قلوب شما است را می‌‌داند و خداوند دانا و بردبار می‌‌باشد [پس برای حلم خود، نه جهل خود، و نه عجز خود به عقوبت آنچه که در قلوب شما است نسبت به شما عجله نمی‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

(مضاجعت با) کسی از آنها (زنانت) را که می‌خواهی به تعویق (تأخیر) انداز و کسی را که می‌خواهی نزد خود منزل بده و از کسانی که (از آنها (زنان)) کناره گرفته‌ای کسی را طلب کنی پس گناهی (باکی) بر تو نیست آن نزدیک‌تر است به اینکه چشمان آنها (ازواجت) روشن شود و محزون نشوند و همگی به آنچه که به آنها داده‌ای راضی شوند، و خداوند آنچه که در قلوب شما است را می‌داند و خداوند دانا و بردبار می‌باشد

- ترجمه راستین

تو (ای رسول) هر یک از زنانت را خواهی نوبتش مؤخّر دار و هر که را خواهی به خود بپذیر و هم آن را که (به قهر) از خود راندی اگرش (به مهر) خواندی باز بر تو باکی نیست، این (آزادی و مختار مطلق بودنت) بر زنان بهتر و شادمانی دل و روشنی دیده آنهاست و سبب آنکه محزون نباشند و به آنچه ایشان را عطا کردی همه خشنود باشند. و خدا به هر چه در دل شما مردم است آگاه است و خدا (بر نیک و بد خلق) دانا و (بر عفوشان کریم و بر انتقامشان) بردبار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٢ لَّا يَحِلُّ لَكَ النِّسَاءُ مِن بَعْدُ وَلَا أَن تَبَدَّلَ بِهِنَّ مِنْ أَزْوَاجٍ وَلَوْ أَعْجَبَكَ حُسْنُهُنَّ إِلَّا مَا مَلَكَتْ يَمِينُكَ وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ رَّقِيبًا

بعد از آن زنان [مذکور در آیهٔ سابق دیگر] برای تو حلال نمی‌‌شود و نه اینکه ازواجی [دیگر غیر مذکورات در آیهٔ سابق] را جایگزین آنها (مؤنّث) کنی و اگرچه حُسن (زیبایی) آنها تو را به شگفت آورد مگر آنچه که دست تو مالک شده (کنیزانت) و خداوند بر هر چیزی [حتّی بر عدد همسران، نسبت به تو و به امّت تو، و بر حصر در عدد و اقتصار بر اشخاص معیّنه بدون زیاد کردن بر آنها (مؤنّث) و بدون طلب تبدیل آنها (مؤنّث)] بسیار مراقب است

- ترجمه سلطانی

بعد از آن زنان (مذکور در آیهٔ سابق) (دیگر) برای تو حلال نمی‌شود و نه اینکه ازواجی (دیگر غیر مذکورات در آیهٔ سابق) را جایگزین آنها (مؤنّث) کنی و اگرچه حُسن (زیبایی) آنها تو را به شگفت آورد مگر آنچه که دست تو مالک شده (کنیزانت) و خداوند بر هر چیزی بسیار مراقب است

- ترجمه راستین

(ای رسول) بعد از این (زنان) دیگر نه عقد هیچ زن بر تو حلال است و نه مبدّل کردن این زنان به دیگر زن هر چند از حسنشان به شگفت آیی و بسیار در نظرت زیبا آیند مگر که کنیزی مالک شوی. و خدا بر هر چیز (و بر حدودش) مراقب و نگهبان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٣ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَن يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَن تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَن تَنكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِن بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِندَ اللَّهِ عَظِيمًا

ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید به خانه‌‌های پیامبر داخل مشوید مگر آنکه به شما اجازه داده شود برای [صرف] خوراکی نه [در حالی که] منتظر پختن آن [شوید، یعنی بعد از دعوت، قبل از نَضْج (پخته شدن) طعام و ادراک (آماده شدن) آن برای خوردن داخل نشوید، زیرا آن، منزل را بر او و بر اهل خانه‌‌اش ضیق (تنگ) می‌‌کند] و لکن وقتی که دعوت می‌‌شوید پس داخل شوید و وقتی که اطعام شدید پس منتشر شوید و سرگرم به سخن مشوید [یعنی برای سخن گفتن با محمّد (ص) یا برای سخن گفتن بعضی از شما با بعضی دیگر] که آن کار شما [برای آنچه که از تنگ کردن منزل بر او و بر اهل بیتش ذکر شد] نبیّ را اذیّت می‌‌کند و [در اینکه به شما امر به خروج کند] از شما حیاء می‌‌کند و (حال آنکه) خداوند از [بیان] حقّ حیاء نمی‌‌کند [و به عدم لَبُثْ (درنگ کردن) نزد او به شما امر می‌‌کند] و وقتی که از آنها (زنان نبیّ) متاعی را درخواست می‌‌کنید پس از آنسوی پرده از آنها درخواست کنید آن برای قلوب شما و قلوب آنها (زنان) پاک‌‌تر [از ریبه] است و بر شما نباشد که رسول خدا را اذیّت کنید و اینکه بعد از او ازواج او را ابداً نکاح نکنید [برای آنچه که سابق شد که ازواج او (ص) مادران آنها هستند]

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید به خانه‌های پیامبر داخل مشوید مگر آنکه به شما اجازه داده شود برای (صرف) خوراکی نه (در حالی که) منتظر پختن آن (شوید) و لکن وقتی که دعوت می‌شوید پس داخل شوید و وقتی که اطعام شدید پس منتشر شوید و سرگرم به سخن مشوید که آن کار شما نبیّ را اذیّت می‌کند و از شما حیاء می‌کند و خداوند از (بیان) حقّ حیاء نمی‌کند و وقتی که از آنها (زنان) متاعی را درخواست می‌کنید پس از آنسوی پرده از آنها درخواست کنید آن برای قلوب شما و قلوب آنها (زنان) پاک‌تر است و بر شما نباشد که رسول خدا را اذیّت کنید و اینکه بعد از او ازواج او را ابداً نکاح نکنید

- ترجمه راستین

ای کسانی که ایمان آوردید به خانه‌های پیغمبر داخل مشوید مگر آنکه اذنتان دهند و بر سفره طعام دعوت کنند در آن حال هم نباید زودتر از وقت آمده و به پختن و آماده شدن آن چشم انتظار گشایید بلکه موقعی که دعوت شده‌اید بیایید و چون غذا تناول کردید زود (از پی کار خود) متفرق شوید نه آنجا برای سرگرمی و انس به گفتگو پردازید، که این کار پیغمبر را آزار می‌دهد و او به شما از شرم اظهار نمی‌دارد ولی خدا را بر اظهار حق خجلتی نیست و هر گاه از زنان رسول متاعی می‌طلبید از پس پرده طلبید، که حجاب برای آنکه دلهای شما و آنها پاک و پاکیزه بماند بهتر است و نباید هرگز رسول خدا را (در حیات) بیازارید و نه پس از وفات هیچ گاه زنانش را به نکاح خود در آورید، که این کار نزد خدا (گناهی) بسیار بزرگ است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٤ إِن تُبْدُوا شَيْئًا أَوْ تُخْفُوهُ فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا

که آن کار شما نزد خداوند بسیار بزرگ می‌‌باشد اگر چیزی را آشکار کنید [مانند ارادهٔ نکاح آنها (مؤنّث) به اینکه با زبانتان بگوئید] یا آن را مخفی کنید [به اینکه با زبانتان آن را اظهار نکنید] پس همانا خداوند به هر چیزی دانا می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

که آن کار شما نزد خداوند بسیار بزرگ می‌باشد اگر چیزی را آشکار کنید یا آن را مخفی کنید پس همانا خداوند به هر چیزی دانا می‌باشد

- ترجمه راستین

و (از خدا بترسید که) هر چیزی را اگر آشکار یا پنهان کنید خدا (بر آن و) بر همه امور جهان کاملا آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٥ لَّا جُنَاحَ عَلَيْهِنَّ فِي آبَائِهِنَّ وَلَا أَبْنَائِهِنَّ وَلَا إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاءِ إِخْوَانِهِنَّ وَلَا أَبْنَاءِ أَخَوَاتِهِنَّ وَلَا نِسَائِهِنَّ وَلَا مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ وَاتَّقِينَ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدًا

[در رعایت حجاب] باکی بر آنها (زنان) نیست دربارهٔ پدرانشان و نه پسرانشان و نه برادرانشان و نه پسران برادرانشان و نه پسران خواهرانشان و نه زنانشان [یعنی زنان مؤمنه] و نه آنچه که دستانشان مالک شده (بردگانشان) و [ای زنان] از خداوند پروا کنید که خداوند بر هر چیزی [حتّی بر نیّت شما و آشکار ساختن زینتتان] بسیار شاهد (مشاهده کننده) است

- ترجمه سلطانی

(در رعایت حجاب) باکی بر آنها (زنان) نیست دربارهٔ پدرانشان و نه پسرانشان و نه برادرانشان و نه پسران برادرانشان و نه پسران خواهرانشان و نه زنانشان و نه آنچه که دستانشان مالک شده (بردگانشان) و (ای زنان) از خداوند پروا کنید که خداوند بر هر چیزی بسیار شاهد (مشاهده کننده) است

- ترجمه راستین

و زنان را باکی نیست که بر پدران و فرزندان و برادران و برادرزادگان و خواهر زادگان و زنان مسلمان و کنیزان ملکی (و نابالغ غلامان بی‌ریبه) بی‌حجاب در آیند (و از غیر اینها باید احتجاب کنند) و (ای بانوان) از خدا (در خیانت و زشتی پنهان) بترسید، که خدا بر همه چیز کاملا گواه و آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٦ إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا

همانا خداوند و ملائکهٔ او بر نبیّ درود می‌‌گویند ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید بر او درود گزارید و با تسلیم شدن تسلیم شوید {و چون محمّد (ص) اصل جمیع خلفاء می‌‌باشد و همهٔ خلفاء اَظْلال (سایه‌‌ها) او و شئون او می‌‌باشند هر آنچه که از جمیع خلفاء (ع) حاصل می‌‌شود از او (ص) حاصل می‌‌شود، و هر آنچه که برای جمیع خلفاء لازم می‌‌شود از نظر و خدمت و تعظیم و تذکّر و تأمّل در شؤن آنها برای او به تنهایی لازم می‌‌شود، و کسی که با واحدی از خلفاء بیعت کرده مانند کسی باشد که با محمّد (ص) بیعت کرده است و هر کسی که در اسلام یا ایمان داخل شود برای او عملی به قدر اعظم (بزرگ‌‌تر) و به اجر افخم از توجّه به محمّد (ص) و تذکّر بر او و دعاء برای او و طلب رحمت بر او و انجذاب به سوی او نمی‌‌باشد به حیثی که او یا یکی از خلفای او بحسب ملکوتش بر صدر او ظاهر شود}

- ترجمه سلطانی

همانا خداوند و ملائکهٔ او بر نبیّ درود می‌گویند ای کسانی که ایمان آورده‌اید بر او درود گزارید و با تسلیم شدن تسلیم شوید

- ترجمه راستین

خدا و فرشتگانش بر (روان پاک) این پیغمبر صلوات و درود می‌فرستند شما هم ای اهل ایمان، بر او صلوات و درود بفرستید و با تعظیم و اجلال بر او سلام گویید و تسلیم فرمان او شوید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٧ إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِينًا

همانا کسانی که خداوند و رسولش را اذیّت می‌‌کنند خداوند آنها را در دنیا و آخرت لعن (دور کردن) می‌‌کند و برای آنها عذابی خوار کننده آماده کرده است

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که خداوند و رسولش را اذیّت می‌کنند خداوند آنها را در دنیا و آخرت لعن (دور کردن) می‌کند و برای آنها عذابی خوار کننده آماده کرده است

- ترجمه راستین

آنان که خدا و رسول را (به عصیان و مخالفت) آزار و اذیّت می‌کنند خدا آنها را در دنیا و آخرت لعن کرده (و از رحمت خود دور گرداند) و بر آنان عذابی با ذلّت و خواری مهیّا ساخته است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٨ وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا

و کسانی که مؤمنین و مؤمنات را بدون آنکه [معصیتی] کسب کرده باشند [که به آن مستحقّ ایذاء شوند] اذیّت می‌‌کنند پس تهمتی (دروغی) را متحمّل شده‌‌اند و [آن] گناهی آشکار است

- ترجمه سلطانی

و کسانی که مؤمنین و مؤمنات را بدون آنکه (معصیتی) کسب کرده باشند اذیّت می‌کنند پس تهمتی را متحمّل شده‌اند و (آن) گناهی آشکار است

- ترجمه راستین

و آنان که مردان و زنان با ایمان بی‌تقصیر و گناه را بیازارند (بترسند که) دانسته بار تهمت و گناه آشکار بزرگی را برداشته‌اند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٩ يَاأَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا

ای پیامبر به ازواجت و دخترانت و زنان مؤمنین بگو که روپوششان را بر خود فرو اندازند {رویشان (مؤنّث) و سایر مواضع زینتشان (مؤنّث) را با جلبابشان (مؤنّث) نمی‌‌پوشاندند (مؤنّث) پس خدای تعالی به آنها امر به پوشاندن وجوه و صدور (سینه‌‌ها) با جلابیب کرد، تا با آن از سایر زنان متمایز شوند، و جِلْباب برای زنان لباس گشادی است که آن را فوق (روی) لباس می‌‌پوشند نه ملحفه (چادر)، یا آن این ملحفه است} که آن نزدیکترین است به اینکه آنها [با تمییز آنها از کنیزان و قِیان (زنان مشاطه‌‌گر) و سایر زنان] شناخته شوند و [مورد] اذیّت [واقع] نشوند و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است [پس تقصیر آنها را در آنچه که گذشته می‌‌بخشد و با تعلیم آداب معاشرت به آنها، به آنها رحم می‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

ای پیامبر به ازواجت و دخترانت و زنان مؤمنین بگو که روپوششان را بر خود فرو اندازند که آن نزدیکترین است (به تمییز آنها) به اینکه آنها شناخته شوند و (مورد) اذیّت (واقع) نشوند و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است

- ترجمه راستین

ای پیغمبر (گرامی) با زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که خویشتن را به چادر فرو پوشند، که این کار برای اینکه آنها (به عفّت و حرّیت) شناخته شوند تا از تعرض و جسارت (هوس رانان) آزار نکشند بسیار نزدیکتر است و خدا (در حق خلق) بسیار آمرزنده و مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای