حزب شمارهٔ ۸۷
٢٤ قُلْ مَن يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ قُلِ اللَّهُ وَإِنَّا أَوْ إِيَّاكُمْ لَعَلَى هُدًى أَوْ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ
[ای محمّد به جهت الزام آنها بر اقرار به آن مبدء خالق رازق] بگو: چه کسی [با تهیّهٔ اسباب آسمانی و زمینی و حیوانی و نباتی شما] از آسمانها و زمین [یا از آسمانها با رزق انسانی و از زمین با رزق نباتی و حیوانی] به شما روزی میدهد؟ بگو: الله، [آنوقت سوای آن جواب ندارند] و همانا ما یا شما البتّه بر هدایت یا در گمراهی واضحی (بدیهی) هستیم
- ترجمه سلطانیبگو: چه کسی از آسمانها و زمین به شما روزی میدهد؟ بگو: الله، و همانا ما یا شما البتّه بر هدایت یا در گمراهی واضحی (بدیهی) هستیم
- ترجمه راستینبگو: آن که از (نعم) آسمانها و زمین به شما روزی میدهد کیست؟بگو: آن خداست، و ما (که موحدیم) یا شما (که مشرکید) کدام در هدایت یا ضلالتیم (به زودی معلوم شما خواهد شد).
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ قُل لَّا تُسْأَلُونَ عَمَّا أَجْرَمْنَا وَلَا نُسْأَلُ عَمَّا تَعْمَلُونَ
[به طریق انصاف در مجادله] بگو: از آنچه که ما جرم کردهایم [با نسبت دادن اجرام (جرمها) به انفس شما] شما سؤال (بازخواست) نمیشوید و از آنچه که شما عمل میکنید [با نسبت دادن عمل نه اجرام به آنها] ما سؤال (بازخواست) نمیشویم
- ترجمه سلطانیبگو: از آنچه که ما جرم کردهایم شما سؤال (بازخواست) نمیشوید و از آنچه که شما عمل میکنید ما سؤال (بازخواست) نمیشویم
- ترجمه راستینباز بگو: (خدا داور عدل است، پس) شما مسئول جرم ما نبوده و ما هم مسئول کردار زشت شما هرگز نخواهیم بود.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ قُلْ يَجْمَعُ بَيْنَنَا رَبُّنَا ثُمَّ يَفْتَحُ بَيْنَنَا بِالْحَقِّ وَهُوَ الْفَتَّاحُ الْعَلِيمُ
بگو: پروردگار ما [در قیامت] بین ما [و شما] را جمع میکند سپس بین ما [و شما] به حقّ فتح (حکم) میکند و او فتّاح (گره گشا، داور) و دانا است
- ترجمه سلطانیبگو: پروردگار ما بین ما (و شما) را جمع میکند سپس بین ما (و شما) به حقّ فتح (حکم) میکند و او فتّاح (گره گشا، داور) و دانا است
- ترجمه راستینباز بگو که خدا بین همه ما جمع کند آن گاه میان ما به حق، فتح و داوری خواهد فرمود و اوست که عقده گشا (ی مشکلات) و دانا (ی اسرار عالم) است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ قُلْ أَرُونِيَ الَّذِينَ أَلْحَقْتُم بِهِ شُرَكَاءَ كَلَّا بَلْ هُوَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
بگو: کسانی را که به عنوان شریک به او ملحق کردهاید به من نشان دهید {یعنی بگو: آن شرکائتان برای خداوند را اظهار کنید تا بر شما ظاهر شود که آنها چیزی از وصف شراکت برای خداوند ندارند}، اینطور نیستند، بلکه او خدای [معبود بالحقّ است نه غیر او] غالبی [است که اجازه نمیدهد در مقابل او ثانی (دوّمی) باشد] و حکیم است [که از ادراک دقایق صنع او و لطایف علم او عقول عقلاء عاجز میشوند پس چگونه میشود که مصنوع او یا مصنوع شما با اتّصاف آن به جهل و عدم شعور شریک او باشد تا چه رسد به حکمت]
- ترجمه سلطانیبگو: کسانی را که به عنوان شریک به او ملحق کردهاید به من نشان دهید، اینطور نیستند، بلکه او خدای چیره و حکیم است
- ترجمه راستینباز بگو: شما به من آنان را که به عنوان شریک به خدا بستید نشان دهید (چه قدرت و اثری در عالم دارند؟) هیچ و هرگز، بلکه خداست آن که مقتدر (بر جهان) و با علم و حکمت (در ایجاد) است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا كَافَّةً لِّلنَّاسِ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
و ما تو را مگر به عنوان بشارت دهنده [برای مؤمنین و برای کسانی که مستعدّ ایمان هستند از حیث ایمانشان و استعدادشان] و به عنوان بیم دهنده [برای کافران و برای مؤمنین و مستعدّان از حیث کفرشان و غفلتشان] برای همهٔ مردم [به عنوان مانعی برای مردم از اتّباع اهویتشان] نفرستادیم و لکن اکثر مردم [رسالت تو را یا عموم رسالت تو را] نمیدانند [یا آنها جهت علم ندارند تا رسالت تو را بدانند فلذلک رسالت تو را انکار میکنند]
- ترجمه سلطانیو ما تو را مگر به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده برای همهٔ مردم نفرستادیم و لکن اکثر مردم نمیدانند
- ترجمه راستینو ما تو را جز برای اینکه عموم بشر را (به رحمت خدا) بشارت دهی و (از عذابش) بترسانی نفرستادیم، و لیکن اکثر مردم (از این حقیقت) آگاه نیستند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ وَيَقُـولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
و میگویند اگر راستگو میباشید این وعده [جمع بین ما و روز فتح (حکم کردن) خداوند] کی است؟
- ترجمه سلطانیو میگویند اگر راستگو میباشید این وعده کی است؟
- ترجمه راستینو (کافران) میگویند: پس این وعده قیامتی که شما پیغمبران میدهید اگر راست میگویید که خواهد بود؟
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ قُل لَّكُم مِّيعَادُ يَوْمٍ لَّا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ سَاعَةً وَلَا تَسْتَقْدِمُونَ
بگو روزی که میعاد شما است ساعتی از آن تأخیر نمیشود و تقدیم نمیشود
- ترجمه سلطانیبگو روزی که میعاد شما است ساعتی از آن تأخیر نمیشود و تقدیم نمیشود
- ترجمه راستینبگو: وعده گاه شما روزی است که ساعتی از آن تقدیم و تأخیر نخواهید داشت.
- ترجمه الهی قمشهای٣١ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن نُّؤْمِنَ بِهَذَا الْقُرْآنِ وَلَا بِالَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَلَوْ تَرَى إِذِ الظَّالِـمُونَ مَوْقُوفُونَ عِندَ رَبِّهِمْ يَرْجِعُ بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ الْقَـوْلَ يَقُـولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَـوْلَا أَنتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ
و کسانی که کفر ورزیدهاند گفتند هرگز به این قرآن و نه به کسی که آن [از کتبی که ادّعاء میکنید که آنها از آسمان نازل شدهاند، یا از کتب دالّ بر رسالت تو] بین دستانش است ایمان نخواهیم آورد و اگرچه آنوقت را میبینی که ستمکاران نزد پروردگارشان متوقّف شدهاند که بعضی از آنها این گفتار را به بعضی [دیگر] رجوع میدهند [و با هم محاوره (گفتگو) میکنند و محاوبه (با هم نالیدن از اندوه) میکنند]، کسانی که مستضعف شدهاند (اتباع) به کسانی که استکبار ورزیدهاند (مخاطبین بر آنها) میگویند اگر شما نبودید حتماً ما ایمان میآوردیم [زیرا شما از ایمان آوردن ما را صد کردید]
- ترجمه سلطانیو کسانی که کفر ورزیدهاند گفتند هرگز به این قرآن و نه به کسی که آن بین دستانش است ایمان نخواهیم آورد و اگرچه آنوقت را میبینی که ستمکاران نزد پروردگارشان متوقّف شدهاند که بعضی از آنها این گفتار را به بعضی (دیگر) رجوع میدهند، کسانی که مستضعف شدهاند به کسانی که استکبار ورزیدهاند میگویند اگر شما نبودید حتماً ما ایمان میآوردیم
- ترجمه راستینو کافران مشرک گفتند: ما هرگز به این قرآن و به کتابهایی که پیش از این فرستادهاند (از تورات و انجیل و زبور و غیره) ایمان نخواهیم آورد. (وای بر آنها) و اگر روزی که آن ستمکاران را در پیشگاه خدا باز داشتهاند مشاهده کنی در حالی که با یکدیگر به خصومت و گفتگو برخاسته و ضعیفان تابع به رؤسای گردنکش خطاب کنند که اگر اغوای شما نبود ما البته ایمان میآوردیم!
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا أَنَحْنُ صَدَدْنَاكُمْ عَنِ الْهُدَى بَعْدَ إِذْ جَاءَكُم بَلْ كُنتُم مُّجْرِمِينَ
کسانی که استکبار ورزیدند (جواب دهندگان) به کسانی که مستضعف شدند میگویند: آیا ما با شما در برابر هدایت شدن بعد از آنوقت که [هدایت توسّط رسولان] نزد شما آمد مقابله کردیم بلکه شما [خود] مجرم بودید
- ترجمه سلطانیکسانی که استکبار ورزیدند به کسانی که مستضعف شدند میگویند: آیا ما با شما در برابر هدایت شدن بعد از آنوقت که نزد شما آمد مقابله کردیم بلکه شما (خود) مجرم بودید
- ترجمه راستینباز رؤسای متکبّر با پیروان ضعیف خویش گویند: آیا با آنکه (از جانب خدا) راه هدایت را به شما نمودند باز ما (به اجبار) شما را از هدایت منع کردیم؟ (هرگز چنین نیست) بلکه شما خود مردم بدکاری بودید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ وَقَالَ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا بَلْ مَكْرُ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ إِذْ تَأْمُرُونَنَا أَن نَّكْفُرَ بِاللَّهِ وَنَجْعَلَ لَهُ أَندَادًا وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَـمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَجَعَلْنَا الْأَغْلَالَ فِي أَعْنَاقِ الَّذِينَ كَفَرُوا هَلْ يُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
و کسانی که مستضعف شدند به کسانی که استکبار ورزیدند میگویند بلکه فریب شب و روز است {تقصیر خود را به مکر شب و روز نسبت دادند} [یا گمراهی ما به سبب جرمهای ما نیست، بلکه به سبب تکرار مکر شما در شب و روز است] آنوقت که به ما امر کردید که به خداوند کفر بورزیم و برای او همتایانی قرار دهیم و چون عذاب را دیدند پشیمانی را پنهان داشتند و غلها را در گردنهای کسانی که کفر ورزیدند قرار دادیم آیا جز آنچه که عمل میکردند [نفس آنچه که بودند یا جزای آنچه که میکردند] جزاء داده میشوند
- ترجمه سلطانیو کسانی که مستضعف شدند به کسانی که استکبار ورزیدند میگویند بلکه فریب شب و روز است آنوقت که به ما امر کردید که به خداوند کفر بورزیم و برای او همتایانی قرار دهیم و چون عذاب را دیدند پشیمانی را پنهان داشتند و غلها را در گردنهای کسانی که کفر ورزیدند قرار دادیم آیا جز آنچه که عمل میکردند جزاء داده میشوند
- ترجمه راستینباز آنان که ضعیف و تابع بودند به رؤسای متکبر جواب دهند: بلکه مکر و فریب شب و روز شما بود که پیوسته ما را وا میداشتید که به خدای یکتا کافر شویم و بر او شریکانی قرار دهیم. و چون عذاب قیامت را به چشم مشاهده کنند سخت اظهار پشیمانی کنند، و ما زنجیرهای عقاب به گردن (همه فرماندهان و فرمانبران) اهل کفر نهیم، آیا این رنج و شکنجه جز کیفر کردار زشت آنهاست؟
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ وَمَا أَرْسَلْنَا فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ
و در قریهای بیم دهندهای را نفرستادیم مگر که مُترفین [یعنی متنعّمان مُصرّ بر نافرمانی] آن گفتند: همانا ما به آنچه که شما به آن فرستاده شدهاید کافریم {برای اینکه هر فسادی از متنعّمین افشاء میشود و امّا اتباع برای عدم عقل انسانی و عدم استعمال عقل جزئی که برای آنها میباشد پس شأنی جز نظر به رؤساء و کسانی که در دنیا ثروتمند باشند ندارند}
- ترجمه سلطانیو در قریهای بیم دهندهای را نفرستادیم مگر که مترفین (متنعّمان مصرّ بر نافرمانی) آن گفتند: همانا ما به آنچه که شما به آن فرستاده شدهاید کافریم
- ترجمه راستینو ما هیچ رسول بیم دهندهای در دیاری نفرستادیم جز آنکه ثروتمندان عیّاش آن دیار (به رسولان) گفتند: ما به آنچه شما را به رسالت آن فرستادهاند کافریم.
- ترجمه الهی قمشهای٣٥ وَقَالُوا نَحْنُ أَكْثَرُ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ
و گفتند ما به اموال و اولاد زیادتریم [و اگر آنچه از رسالت که آن را ادّعاء میکنید حقّ باشد برای کثرت اموال ما و کثرت اولاد ما پس ما به آن سزاوارتریم زیرا این کثرت دلالت بر تفضّل خداوند نسبت به ما و قرب ما به او و تعیّن ما در ریاست ما میکند] و ما [برای قرب ما به خداوند و فضل او بر ما] معذّب نیستیم [پس ما حاجت به شما و به رسالت شما نداریم]
- ترجمه سلطانیو گفتند ما به اموال و اولاد زیادتریم و ما معذّب نیستیم
- ترجمه راستینو باز گفتند که ما بیش از شما مال و فرزند داریم و (چون نعمت دنیای ما افزونتر است در آخرت هم) هرگز رنج و عذابی نخواهیم داشت.
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِـمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
بگو همانا پروردگار من روزی را برای کسی که بخواهد گسترش میدهد و [به ملاحظهٔ حال نظام کلّ] تنگ میکند [و برای کرامتِ غنیّ و نه برای هوانِ (خواری) فقیر نیست] و لکن بیشتر مردم [سرّ آن را] نمیدانند
- ترجمه سلطانیبگو همانا پروردگار من روزی را برای کسی که بخواهد گسترش میدهد و تنگ میکند و لکن بیشتر مردم (آن را) نمیدانند
- ترجمه راستینبگو: خدای من هر که را بخواهد روزی وسیع دهد و (هر که را بخواهد) تنگ روزی گرداند و لیکن اکثر مردم (از این حقیقت) آگاه نیستند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٧ وَمَا أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُم بِالَّتِي تُقَرِّبُكُمْ عِندَنَا زُلْفَى إِلَّا مَنْ آمَنَ وَعَمِلَ صَالِـحًا فَأُولَئِكَ لَهُمْ جَزَاءُ الضِّعْفِ بِمَا عَمِلُوا وَهُمْ فِي الْغُرُفَاتِ آمِنُونَ
و اموال شما و نه اولاد شما نیست که شما را به ما نزدیک کند [تا با آن مستحقّ رسالت یا غیر معذّب باشید] مگر [اموال] کسی که ایمان آورد [و اولاد او] و عمل صالح کند [به اینکه مال را برای خداوند حمل نماید و آن را برای خداوند انفاق کند و اولاد را برای خداوند تربیت نماید] پس آنها به (سبب) آنچه که عمل کردند پاداش مضاعف دارند و آنها در غرفهها (جایگاههای بالا) آسوده هستند {مؤمن چون متوجّه به خداوند و مؤتمر (فرمانبردار) به امر خداوند و منتهی به نهی خداوند است توجّهش به اموال و اولاد از حیث ایمانش از جهت تحمّل بر مشقّات آن از حیث امر خداوند و عدم اهمال آن با انزجار از آنها از حیث نهی خداوند میباشد و صرف (روی گردانیدن) وجه از جهت توحید به امر خداوند و نهی او توجّه به خداوند با مراعات حقوق کثرات وجود خویش و کثرات خارج مملکت خویش است، و توجّه به خداوند به این کیفیّت تکمیل برای دو صفحهٔ نفس مجرّده و متعلّقه و تتمیم برای جهت وحدت و کثرت است و از دو جهت به عنوان مستحقّ و از دو حیثیّت به عنوان موجب برای اجر میباشد، و اجر او نسبت به کسی که آن را نداشته باشد به عنوان مضاعف میباشد به خلاف کافر زیرا توجّه او به اموال و اولاد اغفال از فطرت و اهلاک برای لطیفهٔ انسانیّه است و لذلک در حیات دنیا برای او به عنوان عذاب و به عنوان سبب برای زهوق (باطل شدن) ارواح آنها میباشد و آنها کافران هستند که نقمت بر آنها میباشد نه نعمت}
- ترجمه سلطانیو اموال شما و نه اولاد شما نیست که شما را به ما نزدیک کند مگر کسی که ایمان آورد و عمل صالح کند پس آنها به (سبب) آنچه که عمل کردند پاداش مضاعف دارند و آنها در غرفهها (جایگاههای بالا) آسوده هستند
- ترجمه راستینو هرگز اموال و اولاد شما چیزی که شما را به درگاه ما مقرّب گرداند نیست مگر آنکه با ایمان و عمل صالح کسی مقرّب شود که آنان پاداش اعمال صالحشان مضاعف و افزون است و در غرفههای بهشت ابدی (از هر غم و رنج) ایمن و آسوده خاطرند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٨ وَالَّذِينَ يَسْعَوْنَ فِي آيَاتِنَا مُعَاجِزِينَ أُولَئِكَ فِي الْعَذَابِ مُحْضَرُونَ
و کسانی که در آیات [آفاقی تکوینی و تدوینی و آیات انفسیّهٔ ما خصوصاً آیات بزرگ از انبیاء (ع) و خلفای آنان (ع)] ما میکوشند که [خداوند را یا انبیاء و اولیاء (ع) را یا مؤمنین مقّر به آیات را] عاجز کنند (مانع شوند) آنها احضار شدگان در عذاب هستند
- ترجمه سلطانیو کسانی که در (جهت رد) آیات ما میکوشند که عاجز کنند (مانع شوند) آنها احضار شدگان در عذاب هستند
- ترجمه راستینو آنان که در (محو و نابودی) آیات (و رسل) ما میکوشند تا (رسولان) ما را زبون و مغلوب خود کنند آنها را البته برای عذاب و انتقام حاضر خواهند کرد و به کیفر سخت میرسانند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٩ قُلْ إِنَّ رَبِّي يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِـمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ وَمَا أَنفَقْتُم مِّن شَيْءٍ فَهُوَ يُخْلِفُهُ وَهُوَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ
بگو همانا پروردگار من روزی را برای کسی از بندگانش که بخواهد بسط میدهد و برای او تنگ میکند و آنچه از هر چیزی که انفاق میکنید پس او آن را جایگزین مینماید و او بهترین روزی دهندگان است [از کسی که به او نظر میکنید از وسائط (واسطهها) رزق و از آنچه که آن را وسائط رزق میشمارید از اسباب آسمانی و زمینی و از قوای عمّاله در ایصال (رسانیدن) رزق حقیقی که همان جوهر متشبّه به جوهر بدن به مرتزق (روزیخور) حقیقی است که همان خلل اعضاء است، این در رزق نباتی است، و همچنین حالتی در رزق حیوانی و انسانی هست، زیرا هر کسی از رازقين (روزی دهندگان) غیر از او، جز آلت ایصال (رسانیدن) رزق نیست، و رازق (روزی دهنده) حقیقی همو خدای تعالی شأنه است که او اسباب ارتزاق و آلات آن را به مرتزق اعطاء کرده است، و به رزق صوری صورت و کیفیّتی به آن اعطاء کرده که مرتزق از آن ارتزاق میکند، و او کسی است که رزق را بدون عوضی و نه غرضی و نه منّتی عطاء میکند به خلاف غیر او از وسایط رزق]
- ترجمه سلطانیبگو همانا پروردگار من روزی را برای کسی از بندگانش که بخواهد بسط میدهد و برای او تنگ میکند و آنچه از هر چیزی که انفاق میکنید پس او آن را جایگزین مینماید و او بهترین روزی دهندگان است
- ترجمه راستینبگو: خدای من هر که از بندگان خود را خواهد وسیع روزی یا تنگ روزی میگرداند، و شما هر چه (در راه رضای حق) انفاق کنید به شما عوض میبخشد و او بهترین روزی دهندگان است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٠ وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا ثُمَّ يَقُـولُ لِلْمَلَائِكَةِ أَهَـؤُلَاءِ إِيَّاكُمْ كَانُوا يَعْبُدُونَ
و روزی که آنها (اتباع و متبوعین در ضلالت) همگی را حشر میکند سپس به ملائکه میگوید آیا اینان [یعنی مدعیان بر بندگی شما] تنها شما را میپرستیدند؟
- ترجمه سلطانیو روزی که آنها همگی را حشر میکند سپس به ملائکه میگوید آیا اینان تنها شما را میپرستیدند؟
- ترجمه راستین(و یاد آر از آن) روزی که خدا همه مردم را به عرصه محشر جمع آورد آن گاه به فرشتگان گوید: آیا این گروه شما را معبود خود میگرفتند؟
- ترجمه الهی قمشهای٤١ قَالُوا سُبْحَانَكَ أَنتَ وَلِيُّنَا مِن دُونِهِم بَلْ كَانُوا يَعْبُدُونَ الْجِنَّ أَكْثَرُهُم بِهِم مُّؤْمِنُونَ
میگویند تو [از شراکت امثال ما] منزّهی، تو ولیّ ما هستی، نه آنها، بلکه [آنها] جنّ را بندگی میکردند بیشتر آنان به آنها مؤمن هستند [نه به ما]
- ترجمه سلطانیمیگویند تو منزّهی، تو ولیّ ما هستی، نه آنها، بلکه (آنها) جنّ را بندگی میکردند بیشتر آنان به آنها مؤمن هستند
- ترجمه راستینفرشتگان گویند: بار الها، تو از هر شرک و نقصی پاک و منزّهی، تو خدا و یاور مایی نه ایشان، بلکه اینان جنّ و شیاطین را میپرستیدند و به طوری که اکثرشان گرویده به آنها بودند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٢ فَالْيَوْمَ لَا يَمْلِكُ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ نَّفْعًا وَلَا ضَرًّا وَنَقُـولُ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّتِي كُنتُم بِهَا تُكَذِّبُونَ
پس امروز [که معبودها عبادت عابدین را انکار میکنند و همه در امر خود متحیّر و در غایت اضطراب مضطرب هستند] بعضی از شما بر بعضی دیگر نفعی و نه ضرری را مالک نمیشود {برای اینکه امر در آنروز همگی آن به دست خداوند است به خلاف روز دنیا که آن گاهی توهّم شود که بعضى بر نفع بعضى یا ضرر او قدرت دارند} و به کسانی [از معبودین و مطاعین] که ظلم کردند [به اینکه معبود بودن آنها و مطاع بودن آنان به اذن خداوند نبوده و عابدین و مطیعین به اینکه عبادت آنها و طاعتشان و اشراک آنها به اذنی از خداوند نبوده] میگوییم: عذاب آتشی را که آن را تکذیب میکردید بچشید
- ترجمه سلطانیپس امروز بعضی از شما بر بعضی دیگر نفعی و نه ضرری را مالک نمیشود و به کسانی که ظلم کردند میگوییم: عذاب آتشی را که آن را تکذیب میکردید بچشید
- ترجمه راستین(و به مشرکان خطاب شود) پس امروز شما هیچ مالک نفع و ضرر یکدیگر نیستند. و ما آنان را که ظلم و ستم کردند گوییم: اینک بچشید عذاب آتشی را که تکذیب آن میکردید.
- ترجمه الهی قمشهای٤٣ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالُوا مَا هَذَا إِلَّا رَجُلٌ يُرِيدُ أَن يَصُدَّكُمْ عَمَّا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُكُمْ وَقَالُوا مَا هَذَا إِلَّا إِفْكٌ مُّفْتَرًى وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلْحَقِّ لَـمَّا جَاءَهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُّبِينٌ
و وقتی که آیات واضح ما [دربارهٔ وعد و وعید احکام معادیّه یا معاشیّه] بر آنها تلاوت میشد میگفتند: این جز مردی نیست که [با این او] میخواهد [ظهر (بر پشت کسی یا چیزی سوار شدن) بر ما شود] که شما را از آنچه که پدرانتان عبادت میکردند باز دارد [و شما را در مبتدعاتش تابع برای خودش قرار دهد] و میگفتند: این [که میگوید] جز تهمت افتراء زده شدهای [بر خداوند] نیست و چون نزد آنها آمد کسانی که نسبت به حقّ کفر ورزیدند گفتند: [در آنچه که آن را ابتداع کرده] که این [که او میگوید] جز سحری (علوم دقیقه) آشکار نیست [یا اینکه این که آن را از معجزات بر ما ظاهر میسازد جز سحر حاصل از امتزاج قوای طبیعی با قوای روحانی نیست، یا که این که در حقّ پسر عمویش میگوید جز صرف (برگرداندن) بر آنچه که خدای تعالی از وجه آن به او گفته است نیست]
- ترجمه سلطانیو وقتی که آیات واضح ما بر آنها تلاوت میشد میگفتند: این جز مردی نیست که میخواهد شما را از آنچه که پدرانتان عبادت میکردند باز دارد و میگفتند: این جز تهمت افتراء زده شدهای (بر خداوند) نیست و چون نزد آنها آمد کسانی که نسبت به حقّ کفر ورزیدند گفتند: که این جز سحری آشکار نیست
- ترجمه راستینو چون (توسط رسول) بر کافران آیات روشن ما تلاوت شود گویند: این شخص جز آنکه مردی است که میخواهد شما را از آنچه پدرانتان میپرستیدند برگرداند هیچ مزیّت دیگری ندارد. و نیز گفتند: این قرآنش هم جز آنکه خود فرابافته (و به دروغ به خدا نسبت میدهد) چیز دیگری نباشد. و کافران چون آیات حقّ بر (هدایت) آنها آمد گفتند که این کتاب جز آنکه سحری آشکار است چیز دیگری نیست.
- ترجمه الهی قمشهای٤٤ وَمَا آتَيْنَاهُم مِّن كُتُبٍ يَدْرُسُونَهَا وَمَا أَرْسَلْنَا إِلَيْهِمْ قَبْلَكَ مِن نَّذِيرٍ
و به آنان کتبی را ندادیم که آن را درس کنند [که آنها را قرائت کنند تا صحّت مذهبشان و انکار مذهب تو را به این کتب نسبت دهند] و قبل از تو انذار دهندهای به سوی آنها نفرستادیم [تا آنکه آن را به قول انذار دهنده نسبت دهند و جز از عصبیّت (تعصّب ورزیدن) به طریق خود، و از تقلید پدرانشان بدون تحقیقی بر مذهبشان و بر آنچه که دربارهٔ مذهب تو میگویند و بدون تحقیق بر تقلیدشان نمیگویند]
- ترجمه سلطانیو به آنان کتبی را ندادیم که آن را درس کنند و قبل از تو انذار دهندهای به سوی آنها نفرستادیم
- ترجمه راستیندر صورتی که ما هیچ کتاب و سندی که آن را بخوانند (و به آن سند تکذیب تو کنند) و یا رسولی پیش از تو (که به قول او بر ردّ تو دلیل آرند) بر این مشرکان نفرستادیم.
- ترجمه الهی قمشهای٤٥ وَكَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَمَا بَلَغُوا مِعْشَارَ مَا آتَيْنَاهُمْ فَكَذَّبُوا رُسُلِي فَكَيْفَ كَانَ نَكِيرِ
[اینان تو را تکذیب کردند و تکذیبشان امری غریب نیست] و کسانی که قبل از آنها [بودند رسولان مرا را] تکذیب کردند [لکن بین آنها و کسان قبل از آنها فرق عظیمی هست] و [اینها] به معشار (یکدهم) آنچه که به آنها داده بودیم نرسیدند پس رسولانِ مرا تکذیب کردند پس [بنگر که] امر بسیار سخت [من] چگونه بود [یعنی که تو یا شما یا امّت محمّد (ص) اگر نکیر (امر بسیار سخت) من و انکار (سخت گرفتن) مرا بر آنها مشاهده نمیکنید پس اخبار آنها را که شنیدهاید و آثار مؤاخذت من بر آنها را مشاهده کردهاید پس قوم تو باید از تکذیب تو و مؤاخذت من حذر کنند]
- ترجمه سلطانیو کسانی که قبل از آنها (بودند) تکذیب کردند و (اینها) به معشار (یکدهم) آنچه که به آنها داده بودیم نرسیدند پس رسولانِ مرا تکذیب کردند پس (بنگر که) امر بسیار سخت (من) چگونه بود
- ترجمه راستینو کفار پیش از اینان هم پیغمبرانشان را تکذیب کردند و این کافران امت تو به عشر آنچه به آن گذشتگان دادیم (از ثروت و جاه) نرسیدند، پس آنها که رسولان مرا تکذیب کردند چگونه به عذاب من گرفتار شدند (اینان هم مانند آنان به کیفر میرسند).
- ترجمه الهی قمشهای٤٦ قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُم بِوَاحِدَةٍ أَن تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا مَا بِصَاحِبِكُم مِّن جِنَّةٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِيرٌ لَّكُم بَيْنَ يَدَيْ عَذَابٍ شَدِيدٍ
بگو جز این نیست که شما را به [کلمه یا خصلت] واحدهای وعظ میکنم (پند میدهم) که برای خداوند [از اعوجاج خود یا از قعودتان (نشستنتان) از او] قیام نمایید (راست شوید، بپاخیزید) [در حالی که رسالت و ولایت] دو تا و (در حالی که) [ولایت] یکی است سپس [بعد از قیام برای خداوند و خلوص وهم و متفکّر بودن از حکومت شیطان و تصرّف او شایسته است] که بیندیشید که جنونی در صاحب شما نیست [و بدانید که او در کمال عقل و تدبیر است] که او جز به عنوان بیم دهندهای به شما از عذاب شدید [برزخ یا قیامت یا جحیم] که بین دستان (پیش روی) شما است نیست
- ترجمه سلطانیبگو جز این نیست که شما را به (کلمهٔ) واحدهای وعظ میکنم (پند میدهم) که برای خداوند قیام نمایید (راست شوید، بپاخیزید) (در حالی که) (رسالت و ولایت) دو تا و (در حالی که) (ولایت) یکی است سپس (شایسته است) که بیندیشید که جنونی در صاحب شما نیست که او جز به عنوان بیم دهندهای به شما از عذاب شدیدی که بین دستان (پیش روی) شما است نیست
- ترجمه راستینبگو که من به یک سخن شما را پند میدهم و آن سخن این است که شما خالص برای خدا دو نفر دو نفر با هم یا هر یک تنها قیام کنید و (درباره من) عقل و فکرت کار بندید تا به خوبی دریابید که صاحب شما امت را جنون نیست، او جز این نیست که رسول خداست و از عذاب سخت روز قیامت که شما را در پیش است میترساند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٧ قُلْ مَا سَأَلْتُكُم مِّنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ
بگو اگر اجری از شما درخواست کردم پس آن برای شما [باشد]، که اجر من جز بر خداوند نیست و او بر هر چیزی بسیار شاهد است [و میداند که من در آنچه که میگویم صادقم و اینکه اجرى که من آن را از شما طلب کردم از مودّت دربارهٔ خویشان برای شما نافع است، و اینکه اجر من که آن برای من نافع است جز بر پروردگارم نیست و قیام به ادای آن در وُسع شما نیست]
- ترجمه سلطانیبگو اگر اجری از شما درخواست کردم پس آن برای شما (باشد)، که اجر من جز بر خداوند نیست و او بر هر چیزی بسیار شاهد است
- ترجمه راستینباز بگو: آنچه من از شما مزد رسالت خواستم آن هم برای شما باشد (یعنی هرگز مزدی از شما نخواسته و نمیخواهم. و شاید معنی این باشد که مودّت و حبّ ذوی القربی که از شما مزد رسالت خواستم آن هم برای ثواب و سعادت خود شماست) تنها پاداش (رسالت) من بر خداست و بس، و او بر هر چیز دانا و گواه است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٨ قُلْ إِنَّ رَبِّي يَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَـلَّامُ الْغُيُوبِ
بگو همانا پروردگار من حقّ را [بر باطل] میافکند [و او را دمغ (سرکوب، شرمسار) میکند، یا با انبیائش (ع) به حقّ قذف میکند (بیرون میدهد) یا به حقّ به من بر استمرار قذف (القاء) میکند زیرا که او] بسیار دانای پنهانیها است [و باطل را میداند و اگرچه در قلوب شما و نفوس شما مکمون باشد، و آن را دمغ (سرخورده، سرشکسته) میکند و جا و محالّ (محلها) حقّ را میداند و آن را به آنها القاء میکند، چه راضی شوید یا راضی نشوید]
- ترجمه سلطانیبگو همانا پروردگار من حقّ را (بر باطل) میافکند (زیرا که او) بسیار دانای پنهانیها است
- ترجمه راستینباز بگو: خدای من حق را (به وحی بر من) القا میفرماید و او به اسرار عوالم غیب آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٩ قُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَمَا يُبْدِئُ الْبَاطِلُ وَمَا يُعِيدُ
[به جهت بشارت به آمدن حقّ و به جهت تهدید بر اهل باطل] بگو حقّ [یعنی ولایت] آمد [زیرا آن به حقیّّت خداوند حقّ است و هر حقّى به حقّیّت او حقّ است] و باطل ابتداء نمیکند (بیرون میرود) و بر نمیگرداند
- ترجمه سلطانیبگو حقّ آمد و باطل ابتداء نمیکند (بیرون میرود) و بر نمیگرداند
- ترجمه راستینباز بگو: (کتاب و رسول و یا شمشیر) حق آمد و دیگر باطل در اول و آخر (در دنیا و آخرت) محو و نابود است.
- ترجمه الهی قمشهای٥٠ قُلْ إِن ضَلَلْتُ فَإِنَّمَا أَضِلُّ عَلَى نَفْسِي وَإِنِ اهْتَدَيْتُ فَبِمَا يُوحِي إِلَيَّ رَبِّي إِنَّهُ سَمِيعٌ قَرِيبٌ
[به صورت انصاف با آنها] بگو اگر گمراه شده باشم [پس از گمراهی من ضرری بر شما نیست] پس جز این نیست که بر [زیان] خودم گمراه شدهام و اگر هدایت یافته باشم پس به (سبب) آنچه است که پروردگارم به من وحی میکند [و من در آن بر شما مفاخرت ندارم] همانا او شنوا و نزدیک است [و گفتههای مرا میشنود و احوال من و استعداد من و استحقاق مرا میداند]
- ترجمه سلطانیبگو اگر گمراه شده باشم (پس از گمراهی من ضرری بر شما نیست) پس جز این نیست که بر (زیان) خودم گمراه شدهام و اگر هدایت یافته باشم پس به (سبب) آنچه است که پروردگارم به من وحی میکند همانا او شنوا و نزدیک است
- ترجمه راستینباز بگو: اگر من (به عقیده شما) گمراه شدهام زیانش بر من است (نه بر شما) ، و اگر هدایت یافتهام آن به وحی خدای من به من است (نه به هوش و تدبیر من) که خدا البته (دعای بندگان را) شنوا و (به قلوب خلق) نزدیک است.
- ترجمه الهی قمشهای٥١ وَلَوْ تَرَى إِذْ فَزِعُوا فَلَا فَوْتَ وَأُخِذُوا مِن مَّكَانٍ قَرِيبٍ
و اگر ببینی آنوقت [از هول یا صیحه] بیتابی میکنند و [از سختگیری ما و ملائکهٔ ما برای آنها] گریزی نیست و از مکانی نزدیک [از زیر پاهایشان با خسف (فرو رفتن)] گرفته شدهاند
- ترجمه سلطانیو اگر ببینی آنوقت (از هول یا صیحه) بیتابی میکنند و (از سختگیری ما) گریزی نیست و از مکانی نزدیک (زیر پاهایشان) گرفته شدهاند
- ترجمه راستینو اگر تو سختی حال مجرمان را مشاهده کنی هنگامی که ترسان و هراسانند، در آن حال هیچ (از عذاب و قهر الهی) فوت نشوند و از مکان نزدیکی دستگیر شوند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٢ وَقَالُوا آمَنَّا بِهِ وَأَنَّى لَهُمُ التَّنَاوُشُ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ
و [به قائم (ع) یا به محمّد (ص)] گویند: به او ایمان آوردیم و چگونه است تناوش (فرا گرفتن چیزی را و بازگردیدن) [برای ایمان] برای ایشان از مکانی دور {زیرا آنان در آن هنگام در اسفل (پایینتر) مراتب نفس میباشند و ایمان اخذ نمیشود مگر در اعلی (بالاتر) مراتب نفس}
- ترجمه سلطانیو گویند: به او ایمان آوردیم و چگونه است تناوش (فرا گرفتن چیزی را و بازگردیدن) برای ایشان از مکانی دور
- ترجمه راستینو کافران (در آن حال که عذاب دوزخ را به چشم ببینند پشیمان شده و) گویند: ما به حق ایمان آوردیم. و با این همه دوری (از مقام ایمان) کجا بدان مقام در قیامت نائل توانند شد؟
- ترجمه الهی قمشهای٥٣ وَقَدْ كَفَرُوا بِهِ مِن قَبْلُ وَيَقْذِفُونَ بِالْغَيْبِ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ
و قبلاً به او کفر ورزیدهاند و از مکان دور در غیب (پنهان) هتاکی میکردند
- ترجمه سلطانیو قبلاً به او کفر ورزیدهاند و از مکان دور در غیب (پنهان) هتاکی میکردند
- ترجمه راستیندر صورتی که آنها پیش از این به حق کافر بودند و از جایی دور (از مقام علم و یقین) نسبت ناروا (ی جنون و سحر و کذب به رسول حق) میدادند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٤ وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِم مِّن قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُّرِيبٍ
و بین آنها و آنچه که [به انفس حیوانیشان هنگام مرگ] اشتهاء مینمودهاند جدایی هست چنانکه نسبت به همانندهای (همسنخهای) آنان قبلاً انجام شد همانا آنها [یعنی اشیاع (همانندها، پیروان) یا رؤسا، یا مجموع] در شکّی تردید افکن بودند.
- ترجمه سلطانیو بین آنها و آنچه که اشتهاء مینمودهاند جدایی هست چنانکه نسبت به همانندهای آنان قبلاً انجام شد همانا آنها در شکّی تردید افکن بودند.
- ترجمه راستینو (امروز) میان آنها و آرزوهایشان (که به دنیا بر گردند یا توبه و ایمانشان را بپذیرند تا از عذاب رهایی یابند) به کلی دوری و مباینت افکندند چنان که به امثال آنها از امم گذشته که آنها هم در شک و ریب بودند نیز چنین کردند.
- ترجمه الهی قمشهایبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ الْحَمْدُ لِلَّهِ فَاطِرِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَاعِلِ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا أُولِي أَجْنِحَةٍ مَّثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ يَزِيدُ فِي الْخَلْقِ مَا يَشَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
ستایش برای خداوند خالق (آفرینندهٔ) آسمانها و زمین، جاعل (قرار دهندهٔ) ملائکهٔ فرستاده شدهٔ [به پیامبرانش و به اوصیای آنها با وحی و الهام و تحدیث (سخن گفتن) و رؤیای صادقه، و به صالحان از بندگانش با الهام و تحدیث و رؤیا، و به جمیع خلقش با الهام و رؤیا و اصلاح امور آنها و جبران نقائصشان و اخراج نفوس آنها از قوا به فعلیّات] بالدار [بحسب عوالمی که در آنها سیر میکنند و برای اصلاح امور آنها با آن پرواز میکنند] دو و سه و چهار [بحسب عوالم ملک و ملکوت و جبروت] است و آنچه [از کثرت عدد آنها یا کثرت بالهای آنها] که میخواهد در این آفرینش میافزاید همانا خداوند بر هر چیزی [از زیادت در عدد و جمال و بالها و اخلاق] بسیار توانا است {رسول ملک را در خواب میبیند و کلامش را میشنود و او را در بیداری معاینه میدارد، و نبیّ در خواب میبیند و در بیداری معاینه نمیکند و لکن صدا را میشنود، و محدّث در خواب نمیبیند و معاینه نمیکند و (حال آنکه) صدایش را میشنود}
- ترجمه سلطانیستایش برای خداوند خالق (آفرینندهٔ) آسمانها و زمین، جاعل (قرار دهندهٔ) ملائکهٔ فرستاده شدهٔ بالدار (بحسب عوالمی که در آنها سیر میکنند) دو و سه و چهار (بحسب عوالم ملک و ملکوت و جبروت) است و آنچه که میخواهد در این آفرینش میافزاید همانا خداوند بر هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه راستینسپاس خدای راست که آفریننده آسمانها و زمین است و فرشتگان را رسولان (پیمبران خود) گردانید و دارای دو و سه و چهار بال و پر (قدرت) قرار داد، هر چه بخواهد در آفرینش میافزاید که خدا بر (بعث و ایجاد) هر چیز قادر است.
- ترجمه الهی قمشهای٢ مَّا يَفْتَحِ اللَّهُ لِلنَّاسِ مِن رَّحْمَةٍ فَلَا مُمْسِكَ لَهَا وَمَا يُمْسِكْ فَلَا مُرْسِلَ لَهُ مِن بَعْدِهِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
آنچه را که خداوند برای مردم از رحمت بگشاید پس بازدارندهای بر آن نیست و آنچه که باز داشته شود {یعنی عدم وصول رحمت به بعضی از قوابل (قابلها) جز از قِبل آنها نیست نه از قِبل خداوند} پس بعد از او هیچ فرستندهای برای آن نیست و او چیره است [که احدی بر منازعت با او قدرت ندارد] و حکیم است [که آنچه که انجام میدهد را انجام نمیدهد مگر با ملاحظهٔ غایات عدیدهٔ دقیقهای که درک آنها جز برای او و جز با اتقان در صنع ممکن نمیشود به حیثی که عقول عقلاء از ادراک کیفیّت آن عاجز میشود]
- ترجمه سلطانیآنچه را که خداوند برای مردم از رحمت بگشاید پس بازدارندهای بر آن نیست و آنچه که باز داشته شود پس بعد از او هیچ فرستندهای برای آن نیست و او چیره و حکیم است
- ترجمه راستیندری که خدا از رحمت به روی مردم بگشاید هیچ کس نتواند بست و آن در که او ببندد هیچ کس جز او نتواند گشود، و اوست خدای بیهمتای با حکمت و اقتدار.
- ترجمه الهی قمشهای٣ يَاأَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُم مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ
ای مردم نعمت خداوند را بر خود به یاد آورید آیا خالقی غیر از خداوند هست که [با تهیّهٔ اسباب آسمانی] از آسمان و [با تهیّهٔ اسباب زمینی از] زمین [یا از آسمان با رزق انسانی و از زمین با رزق حیوانی و نباتی] به شما روزی دهد خدایی جز او نیست پس به کجا منحرف میشوید [یعنی از او روی میگردانید]
- ترجمه سلطانیای مردم نعمت خداوند را بر خود به یاد آورید آیا خالقی غیر از خداوند هست که از آسمان و زمین به شما روزی دهد خدایی جز او نیست پس به کجا منحرف میشوید
- ترجمه راستینای مردم، متذکر شوید که چه نعمتها خدا به شما عطا فرمود، آیا جز خدا آفرینندهای هست که از آسمان و زمین به شما روزی دهد؟هرگز جز آن خدای یکتا خدایی نیست، پس این مشرکان چگونه شما را (از درگاه حق رو به بتان باطل) میگردانند؟
- ترجمه الهی قمشهای٤ وَإِن يُكَذِّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
و اگر تو را تکذیب میکنند [محزون مشو] پس رسولانی قبل از تو [نیز] تکذیب شدهاند و امور فقط به خداوند باز میگردد {یعنی تو و تکذیب کنندگان تو به او منتهی میشوید و هر کدام بحسب خود جزاء داده میشود، یا بعد از نظر دقیق امور به خداوند باز میگردد، و تکذیب آنان به او باز میگردد به معنی اینکه تکذیب آنان جز به امری تکوینی و ترخیصی از خداوند برای مصلحت عائده به تو و به امّت تو نیست پس برای آن ضیق (دلتنگ) مشو}
- ترجمه سلطانیو اگر تو را تکذیب میکنند (محزون مشو) پس رسولانی قبل از تو (نیز) تکذیب شدهاند و امور فقط به خداوند باز میگردد
- ترجمه راستین(ای رسول ما غمین مباش) اگر تو را این امت (نادان) تکذیب کنند پیمبران پیش از تو را نیز (امتهاشان) تکذیب کردند و بازگشت امور خلق به سوی خداست.
- ترجمه الهی قمشهای٥ يَاأَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ
ای مردم همانا وعدهٔ خداوند [به ثواب و عقاب] حقّ است (خلافی در آن نیست) پس زندگانی دنیا نباید شما را مغرور سازد [که از وعدۀ خداوند غفلت ورزید و بر آن عمل نکنید] و غرور (شیطان) نباید شما را به [مغفرت] خداوند مغرور کند [که بعداً توبه میکنیم]
- ترجمه سلطانیای مردم همانا وعدهٔ خداوند حقّ است پس زندگانی دنیا نباید شما را مغرور سازد و غرور (شیطان) نباید شما را به (مغفرت) خداوند مغرور کند (که بعداً توبه میکنیم)
- ترجمه راستینای مردم، البته وعده (قیامت در کتاب) خدا حق است پس مبادا که زندگانی دنیا (ی فانی) شما را مغرور سازد و مبادا شیطان فریبنده (از قهر و انتقام حق) به (عفو) خدا مغرورتان گرداند.
- ترجمه الهی قمشهای٦ إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا يَدْعُو حِزْبَهُ لِيَكُونُوا مِنْ أَصْحَابِ السَّعِيرِ
همانا شیطان برای شما دشمن است پس شما او را دشمن بگیرید [و او را در آنچه که شما را به آن امر میکند موافقت نکنید و از او برحذر باشید] جز این نیست که حزبش را دعوت میکند تا از یاران شعلهها (آتش) باشند
- ترجمه سلطانیهمانا شیطان برای شما دشمن است پس شما او را دشمن بگیرید جز این نیست که حزبش را دعوت میکند تا از یاران شعلهها (آتش) باشند
- ترجمه راستینشیطان سخت شما را دشمن است شما هم او را دشمن دارید، او حزب و سپاهش را فرا میخواند تا همه (مانند او) اهل دوزخ باشند.
- ترجمه الهی قمشهای٧ الَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُم مَّغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ كَبِيرٌ
کسانی که کفر ورزیدهاند عذابی سخت دارند و کسانی که [با کفر ورزیدن به او (شیطان) و بیعت با ولیّ امر او با بیعت خاصّه یا عامّه] ایمان آوردند و [با بیعت خاصّه] به صالحات عمل کردند {اگر مراد از ایمان بیعت اسلامیّه باشد یا با عمل کردن به شروط مأخوذ بر آن در بیعت او اگر مراد از ایمان بیعت خاصّه باشد} آنها آمرزش و پاداشی بزرگ دارند
- ترجمه سلطانیکسانی که کفر ورزیدهاند عذابی سخت دارند و کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح کردند آنها آمرزش و پاداشی بزرگ دارند
- ترجمه راستینآنان که به خدا کافر شدند کیفر آنها عذاب سخت دوزخ است و آنان که ایمان آوردند و نیکوکار گردیدند پاداش آنها مغفرت (خدا) و اجر بزرگ (بهشت ابد) خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٨ أَفَمَن زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِهِ فَرَآهُ حَسَنًا فَإِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ فَلَا تَذْهَبْ نَفْسُكَ عَلَيْهِمْ حَسَرَاتٍ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَصْنَعُونَ
آیا پس کسی که [از شیطان پیروی کرده و قبح عملش را ندیده مانند کسی است که از ولی امرش تبعیت نموده و قبایح اعمالش و نقایص آنها را دیده است؟ کسی که] بدی عملش برای او زینت داده شده پس آن را حُسن میبیند [چه رسد به رؤیت قبح خود] زیرا خداوند کسی که بخواهد [از طریق مستوی که همان عدم رؤیت حُسن عمل منسوب به نفس است] را گمراه میکند و کسی که بخواهد را [به طریق مستقیم] هدایت میکند [که آن رؤیت نقص و قبح از عمل منسوب به نفس است، باشد هر چه که باشد، وقتی که امر چنین میباشد] پس نفست را با حسرت [خوردن] بر آنان مَبَر [و خودت را بر تتابع (پی در پی بودن) حسرات به خاطر اتّباع آنها بر شیطان هلاک نکن] همانا خداوند به آنچه که میکنند دانا است
- ترجمه سلطانیآیا پس کسی که بدی عملش برای او زینت داده شده پس آن را حُسن میبیند (مانند کسی است که از ولی امرش تبعیت نموده) زیرا خداوند کسی که بخواهد را گمراه میکند و کسی که بخواهد را هدایت میکند پس نفست را با حسرت (خوردن) بر آنان مَبَر (هلاک نکن) همانا خداوند به آنچه که میکنند دانا است
- ترجمه راستینآیا آن کس که کردار زشتش به چشم زیبا جلوه داده شده و (از خود پسندی) آن را نیکو بیند (مانند مرد حقیقت بین و نیکو کردار است) ؟پس خدا هر که را خواهد به گمراهی واگذارد و هر که را خواهد هدایت فرماید. پس مباد نفس شریفت بر این مردم به غم و حسرت افتد، که خدا به هر چه اینان کنند کاملا آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٩ وَاللَّهُ الَّذِي أَرْسَلَ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَسُقْنَاهُ إِلَى بَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَحْيَيْنَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا كَذَلِكَ النُّشُورُ
و خداوند کسی است که بادها را میفرستد و ابر را حرکت میدهد پس آن را به شهر مردهای [مستعدّ برای احیاء (زنده شدن)] راندیم پس زمین [آن شهر] را بعد از مرگ آن [از نبات (گیاه) و از اخضرار (سبز کردن) درختان، با نبات و اخضرار اشجار] با آن زنده کردیم زنده شدن [از قبور (قبرها) نفوس شما و غلاف ابدان شما و از قبور برازخ شما نیز] چنین است {زیرا قوا و استعدادات در ابدان و نفوس مثل حبوب (دانهها) و عروق (ریشهها) در اراضی مکمون شده هستند و خروج آنها از قوّه به فعلیّت با باریدن رحمت الهیّه است، مانند خروج حبوب و عروق به گیاه و درختان و برگها با بارش ابر}
- ترجمه سلطانیو خداوند کسی است که بادها را میفرستد و ابر را حرکت میدهد پس آن را به شهر مردهای راندیم پس زمین را بعد از مرگ آن با آن زنده کردیم زنده شدن (از قبور) (نیز) چنین است
- ترجمه راستینو خداست آن که بادها را بفرستد که ابرها را بر میانگیزد و آن ابر را ما به شهر و دیار مرده برانیم و به بارانش زمین را پس از مرگ (خزان) زنده گردانیم. حشر و نشر مردگان هم (به قیامت) همین گونه است.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ مَن كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُولَئِكَ هُوَ يَبُورُ
کسی که عزّت خواسته باشد پس [عزّت را جز نزد خداوند یافت نمیکند و] عزّت جمیعاً برای خداوند است سخن پاک به سوی او بالا میرود [و کلمات طیّب شما و اقوال صالح از اذکار عالی و اقوال شما برای اصلاح ذات البین و نصیحت بر بندگان و امر به معروف و نهی از منکر و تعلیم علوم و هدایت خلق به طریق و غیر آن از اقوال به او میرسد] و عمل صالح او را بالا میبرد [پس گفتاری نیک بگویید و به عمل صالح عمل کنید تا عزیز شوید] و کسانی که بدیها را نیرنگ میکنند [مانند قریش و مکر آنها در دار النَّدوه، یا مانند منافقین امّت و مکرشان در دفع خلافت علیّ (ع)، و برای هر کسی است که بدی را نسبت به بندگان یا به قوای نفس خود یا اهل مملکتش مکر میکند] {زیرا هر کس که پروردگارش را عصیان میکند پس او در ارتکاب معصیت خود برای اخفای نفس قبح فعلش بر او و اظهار حسنه بودن آن نزد او مکر میکند} [بالفعل] عذابی شدید دارند [لکن او آن را مثل صاحب خدر (بیهوشی) که احساس نمیکند که آتش عضو او را میسوزاند است و حال آنکه آن را احساس نمیکند] و مکر آنان همان است که [آنها را] نابود (هلاک، فاسد) میکند
- ترجمه سلطانیکسی که عزّت خواسته باشد پس (بداند که) عزّت جمیعاً برای خداوند است سخن پاک به سوی او بالا میرود و عمل صالح او را بالا میبرد (پس عزیز میکنند) و کسانی که بدیها را نیرنگ میکنند عذابی شدید دارند و مکر آنان همان است که (آنها را) نابود (هلاک) میکند
- ترجمه راستینهر که طالب عزت است (بداند که همانا در ملک وجود) تمام عزت خاص خدا (و خداپرستان) است. کلمه نیکو (ی توحید و روح پاک آسمانی) به سوی خدا بالا رود و عمل نیک خالص آن را بالا برد. و بر آنان که به مکر و تزویر اعمال بد کنند عذاب سخت خواهد بود و فکر و مکرشان به کلی نابود خواهد شد.
- ترجمه الهی قمشهای١١ وَاللَّهُ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجًا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَمَا يُعَمَّرُ مِن مُّعَمَّرٍ وَلَا يُنقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلَّا فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ
و خداوند شما را از خاک سپس از نطفهای خلق کرد سپس شما را [با ذکورت و انوثت یا شما را اصنافی از مذکّر و مؤنّث، و سفید و سیاه، دمیم (بیریخت) و زیبا، و شقی و سعید] ازواجی (گونههایی) قرار داد، و مؤنّثی [از شما یا از مطلق حیوان] باردار نمیشود و [جنینش را] وضع [حمل] نمیکند مگر به علم او [و از او چیزی غایب نمیشود پس چگونه مکر آنان یا عمل مؤمنین از او غایب شود] و سالخوردهای عمر طولانی نمیکند و از عمر او کاسته نمیشود مگر آنکه در کتاب هست همانا آن بر خداوند آسان است
- ترجمه سلطانیو خداوند شما را از خاک سپس از نطفهای خلق کرد سپس شما را ازواجی (گونههایی) قرار داد و مؤنّثی باردار نمیشود و وضع (حمل) نمیکند مگر به علم او و سالخوردهای عمر طولانی نمیکند و از عمر او کاسته نمیشود مگر آنکه در کتاب هست همانا آن بر خداوند آسان است
- ترجمه راستینو خدا شما (نوع بشر) را (نخست مردی) از خاک بیافرید و سپس از نطفه (آن مرد دیگری را) خلق کرد و بعد از آن شما را جفت (مرد و زن) قرار داد، و هیچ زنی بار نگیرد و نزاید جز به علم و اراده او، و کسی عمر طولانی نکند یا از عمرش کاسته نشود جز آنکه همه در کتاب (علم ازلی حق) ثبت است و این (ضبط اعمار و آجال خلق) بر خدا بسیار آسان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ وَمَا يَسْتَوِي الْبَحْرَانِ هَذَا عَذْبٌ فُرَاتٌ سَائِغٌ شَرَابُهُ وَهَذَا مِلْحٌ أُجَاجٌ وَمِن كُلٍّ تَأْكُلُونَ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُونَ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ فِيهِ مَوَاخِرَ لِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
و دو دریا متساوی نمیشوند، این شیرین و مطبوع و نوشیدنش گوارا، و این شور و تلخ است و از هر کدام گوشت تازه میخورید و زینتی استخراج میکنید که آن را میپوشید و کشتیها را در آن شکافنده [آب] میبینی تا [با تجارات رابحه (سودآور)] از فضل او بر گیرید و با ترقّب به اینکه [این نعمت که خداوند تعالی آن را در کشتی و دو دریا ودیعت کرده است را] شکر کنید
- ترجمه سلطانیو دو دریا متساوی نمیشوند، این شیرین و مطبوع و نوشیدنش گوارا، و این شور و تلخ است و از هر کدام گوشت تازه میخورید و زینتی استخراج میکنید که آن را میپوشید و کشتیها را در آن شکافنده میبینی تا از فضل او بر گیرید و با ترقّب به اینکه شکر کنید
- ترجمه راستینو هرگز آن دو دریا که آب این یک شیرین و گوارا و آن دگر شور و تلخ است یکسان نیستند، با وجود این شما از هر دو، گوشت تازه تناول میکنید و زیورها (چون لؤلؤ و مرجان) از آن استخراج کرده که در پوشیده و زیب و زیور تن میسازید، و در آن کشتیها روان بینی تا از فضل خدا (کسب و تجارت کرده و روزی) طلبید و باشد که شکر گزار (نعمتش) گردید.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُّسَمًّى ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ وَالَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِهِ مَا يَمْلِكُونَ مِن قِطْمِيرٍ
شب را در روز داخل میکند و روز را در شب داخل میکند و خورشید و ماه را مسخّر نمود که همگی بر موقع معیّن جریان مییابند آن [موصوف به این اوصاف] الله پروردگار شما است، ملک تنها از آن او است و کسانی را که به جای [یعنی بدون اذن] او میخوانید [مانند کسانی که مقابل ولیّ امر خوانده میشوند یا در حالی که آنان بعضاً از غیر او هستند برای هر معبودی سوای او، و او تعالی در اشراک او اذن نداده] پوست (جلد نازک) [بر پشت] هستهٔ خرمایی را مالک نمیشوند
- ترجمه سلطانیشب را در روز داخل میکند و روز را در شب داخل میکند و خورشید و ماه را مسخّر نمود که همگی بر موقع معیّن جریان مییابند آن (موصوف به این اوصاف) الله پروردگار شما است، ملک تنها از آن او است و کسانی را که به جای (بدون اذن) او میخوانید پوست هستهٔ خرمایی را مالک نمیشوند
- ترجمه راستینخداست که شب را درون پرده روز پنهان سازد و روز را درون پرده شب، و خورشید و ماه را مسخّر کرده که هر یک به مقدار معیّن و مدار خاصی میگردند، اوست خدای آفریننده و پروردگار شما، که همه ملک هستی از اوست، و به غیر او معبودانی که به خدایی میخوانید در جهان دارای پوست هسته خرمایی نیستند.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ إِن تَدْعُوهُمْ لَا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلَا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ
اگر آنها را بخوانید دعای شما را نمیشنوند و اگر بشنوند بر شما استجابت نمیکنند و در روزِ قیامت به شرک ورزیدن شما [به خودشان] کفر میورزند و مثل [آن خدای] آگاه [علی الاطلاق هیچکس] به تو خبر نمیدهد [و او خبیر مجملهٔ (آرایشگر، خلاصه) امور است و او الله تعالی است]
- ترجمه سلطانیاگر آنها را بخوانید دعای شما را نمیشنوند و اگر بشنوند بر شما استجابت نمیکنند و در روزِ قیامت به شرک ورزیدن شما (به خودشان) کفر میورزند و مثل (آن خدای) آگاه (علی الاطلاق هیچکس) به تو خبر نمیدهد
- ترجمه راستیناگر آنها را بخوانید (چون جمادند) نشنوند و اگر بشنوند (مانند عیسی و عزیر و فرشتگان و فراعنه چون بندهاند بیاذن خدا) به شما جواب ندهند و روز قیامت از این که آنان را شریک خدا دانستید (و به پرستش آنها پرداختید) بیزاری جویند. و (ای رسول و ای امّت) هیچ کس مانند (خدای) دانا تو را (به حقیقت) آگاه نگرداند.
- ترجمه الهی قمشهای