حزب شمارهٔ ۸۹
٢٨ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِن بَعْدِهِ مِن جُندٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنزِلِينَ
و بعد از آن بر قوم او لشکری از آسمان فرو نفرستادیم [چنانکه در روز بدر و خندق نازل کردیم] و [آنچه از احجار (سنگها) و امطار (بارانها) و ریاح (بادها) که بر سابقین نازل کردیم] نازل کننده نبودیم
- ترجمه سلطانیو بعد از آن بر قوم او لشکری از آسمان فرو نفرستادیم و نازل کننده نبودیم
- ترجمه راستینو ما پس از او (یعنی حبیب) بر قومش هیچ لشکری از آسمان نفرستادیم (تا بر ایمان مجبورشان کنند) و هیچ این کار (با ملتی) نکردهایم (و نخواهیم کرد).
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ
که [مؤاخذهٔ ما] جز با صیحهای واحد نبود پس آنوقت آنها خاموش شدند
- ترجمه سلطانیکه (مؤاخذهٔ ما) جز با صیحهای واحد نبود پس آنوقت آنها خاموش شدند
- ترجمه راستیننبود عقوبتشان جز یک صیحه عذاب آسمانی که به ناگاه همه هلاک شدند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ يَاحَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُـولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ
ای دریغ بر بندگان، رسولی نزد آنان نیامد مگر آنکه او را استهزاء میکردند
- ترجمه سلطانیای دریغ بر بندگان، رسولی نزد آنان نیامد مگر آنکه او را استهزاء میکردند
- ترجمه راستینوای بر حال این بندگان (گمراه لجوج) که هیچ رسولی برای هدایت آنها نیامد جز آنکه او را به تمسخر و استهزا گرفتند.
- ترجمه الهی قمشهای٣١ أَلَمْ يَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُم مِّنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَيْهِمْ لَا يَرْجِعُونَ
آیا ندیدهاند که چقدر از گذشتگان قبل از آنها را هلاک کردیم که آنها به سویشان بر نمیگردند
- ترجمه سلطانیآیا ندیدهاند که چقدر از گذشتگان قبل از آنها را هلاک کردیم که آنها به سویشان بر نمیگردند
- ترجمه راستینآیا ندیدند چه بسیار طوایفی را پیش از اینها هلاک کردیم که دیگر ابدا به (دیار) اینان باز نگردند؟
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ وَآيَةٌ لَّهُمُ الْأَرْضُ الْمَيْتَةُ أَحْيَيْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ يَأْكُلُونَ
و زمین مرده نشانهای برای آنها است که آن را زنده کردیم و از آن دانهای خارج کردیم که از آن میخورند [و آن دلیل بر علم ما و قدرت ما و اهتمام ما به آنان و عدم اهمال چیزی بلاغایت است و اینکه زنده کردن ما برای آنها جز برای غایتی متقنه نیست]
- ترجمه سلطانیو زمین مرده نشانهای برای آنها است که آن را زنده کردیم و از آن دانهای خارج کردیم که از آن میخورند
- ترجمه راستینو یک برهان برای آنان (بر این که ما مردگان را زنده میکنیم) آن است که زمین مرده را (به باران رحمت) زنده کرده و از آن دانهای که قوت و روزی خلق شود میرویانیم.
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ وَجَعَلْنَا فِيهَا جَنَّاتٍ مِّن نَّخِيلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِيهَا مِنَ الْعُيُونِ
و در آن باغهایی از نخلها و انگورها قرار دادیم و در آن از چشمهها روان ساختیم
- ترجمه سلطانیو در آن باغهایی از نخلها و انگورها قرار دادیم و در آن از چشمهها روان ساختیم
- ترجمه راستینو در زمین باغها از نخل خرما و انگور قرار دادیم و در آن چشمههای آب جاری کردیم.
- ترجمه الهی قمشهای٣٥ لِيَأْكُلُوا مِن ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَيْدِيهِمْ أَفَلَا يَشْكُرُونَ
تا از میوهٔ آن بخورند و آنچه که دستان آنان آن را به عمل آورده [از انواع عصیرات (عصارهها) و آنچه که آن را از میوهها که خشک میکنند، یا آنچه که از مطلق دانهها و میوهها میسازند] آیا پس شکر نمیکنند [و حال آنکه میسزد که شکر کنند و مُنعم را در این نعم ملاحظه کنند، و او را به طلب امر او و نهی او و امتثال آن دو تعظیم نمایند]
- ترجمه سلطانیتا از میوهٔ آن بخورند و آنچه که دستان آنان آن را به عمل آورده آیا پس شکر نمیکنند
- ترجمه راستینتا مردم از میوه آن باغها تناول کنند و از انواع غذاهایی که (از این میوهها و نباتات) به دست خود عمل میآورند نیز تغذیه نمایند. آیا نباید شکر آن نعمتها به جای آرند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ سُبْحَانَ الَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا يَعْلَمُونَ
منزّه است کسی که همگی ازواج (اصناف موالید) را آفرید از آنچه که زمین [از انواع نبات و درختان] میرویاند و از انفس آنها و از آنچه که نمیدانند [از اصناف معادن و حیوان که نه آنها را دیدهاند و نه آنها را شنیدهاند]
- ترجمه سلطانیمنزّه است کسی که همگی ازواج (گونهها) را آفرید از آنچه که زمین (از انواع گیاهان) میرویاند و از انفس آنها و از آنچه که نمیدانند
- ترجمه راستینپاک و منزه است خدایی که همه ممکنات عالم را جفت آفریده چه از نباتات (و حیوانات) و چه از نفوس بشر و دیگر مخلوقات که اینان از آنها آگه نیستند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٧ وَآيَةٌ لَّهُمُ اللَّيْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُم مُّظْلِمُونَ
و شب برای آنها به عنوان نشانه است که روز را از آن در میآوریم آنگاه آنوقت آنان به تاریکی درآیند
- ترجمه سلطانیو شب برای آنها به عنوان نشانه است که روز را از آن در میآوریم آنگاه آنوقت آنان به تاریکی درآیند
- ترجمه راستینو برهان دیگر برای خلق (در اثبات قدرت حق) وجود شب است که ما چون پرده روز را از آن برگیریم ناگهان همه آنان (و همه چیز) در تاریکی فرو میروند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٨ وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرٍّ لَّهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ
و خورشید که [برای جاری شدنش از منطقهٔ خود مستقرّ] بر قرارگاهی بر آن جریان مییابد [به حیثی که از آن به غیر آن تجاوز نمیکند] آن تقدیر عزیزی [که مانعی از امضای امر او و ارادهاش منع نمیکند] دانا [است که مصالح هر چیز و غایات آن را میداند که بر آن مترتّب هستند، و برای عدم مانعی برای او از ایجاد آن به اینچنین آن را مشتمل بر این مصالح و غایات ایجاد میکند]
- ترجمه سلطانیو خورشید که بر قرارگاهی بر آن جریان مییابد آن تقدیر عزیزی دانا است
- ترجمه راستینو نیز خورشید تابان بر مدار معیّن خود دایم بیهیچ اختلاف به گردش است. این طرح و تدبیر خدای دانای مقتدر است (و برهان دیگر بر قدرت اوست).
- ترجمه الهی قمشهای٣٩ وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِيمِ
و ماه را، که برای آن منزلهایی مقدّر کردیم تا آنکه مانند شاخهٔ خشکیدهٔ [خرما یا انگور] قدیمی [بعد از انتهای سیر خود به منزل اوّل خود] برگردد
- ترجمه سلطانیو ماه را، که برای آن منزلهایی مقدّر کردیم تا آنکه مانند شاخهٔ خشکیدهٔ (خرمای) قدیمی (به منزل اوّل خود) برگردد
- ترجمه راستینو نیز (گردش) ماه را (در) منازل معیّن مقدّر کردیم تا مانند شاخه خشکیده خرما (زرد و لاغر به منزل اول) باز گردد (و این بر قدرت حق برهان دیگری است).
- ترجمه الهی قمشهای٤٠ لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ
نه خورشید را بر آن سزد که [برای تباین افلاک آن دو و اختلاف مجارى آن دو و سرعت سیر ماه و کُندی سیر خورشید] ماه را دریابد و نه شب سبقت گیرنده از روز [فایق (چیره) بر آن] است [به حیثی که نگذارد که روز ظاهر شود] و همه [خورشید و ماه و سایر اصناف نجوم هرکدام] در فلکی شناوری میکنند
- ترجمه سلطانینه خورشید را بر آن سزد که ماه را دریابد و نه شب سبقت گیرنده از روز است و همه در فلکی شناوری میکنند
- ترجمه راستیننه (در گردش منظم عالم) خورشید را شاید که به ماه فرا رسد و نه شب بر روز سبقت گیرد و هر یک بر مدار معیّنی (در این دریای بیپایان) شناورند.
- ترجمه الهی قمشهای٤١ وَآيَةٌ لَّهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّيَّتَهُمْ فِي الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ
و به عنوان نشانه برای آنها این است که ما ذرّیّهٔ آنها را در کشتی پُر [با اصناف حیوان یا با اصناف اجناس] حمل کردیم
- ترجمه سلطانیو به عنوان نشانه برای آنها این است که ما ذرّیّهٔ آنها را در کشتی پُر حمل کردیم
- ترجمه راستینو برهان دیگر برای آنان آن که ما فرزندان آنان (یعنی بشر) را در کشتی پربار سوار گردانیدیم.
- ترجمه الهی قمشهای٤٢ وَخَلَقْنَا لَهُم مِّن مِّثْلِهِ مَا يَرْكَبُونَ
و برای آنها از آنچه [از جنبندهها] که سوار شوند مثل آن را خلق کردیم [تا راه رفتن در خشکی برای این ضعفاء آسان شود]
- ترجمه سلطانیو برای آنها از آنچه که سوار شوند مثل آن را خلق کردیم
- ترجمه راستینو نیز برای آنها به مانند کشتی چیزی که بر آن سوار شوند خلق کردیم (شاید اتومبیل و ترن و طیّاره مقصود باشد).
- ترجمه الهی قمشهای٤٣ وَإِن نَّشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِيخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ يُنقَذُونَ
و اگر بخواهیم آنها را غرق میکنیم پس [به منع غرق شدن و دفع آن از آنها] فریادرسی ندارند و آنان [بعد از غرق شدن] نجات داده نمیشوند
- ترجمه سلطانیو اگر بخواهیم آنها را غرق میکنیم پس فریادرسی ندارند و آنان (بعد از غرق شدن) نجات داده نمیشوند
- ترجمه راستینو اگر بخواهیم همه را به دریا غرق کنیم که ابدا نه فریاد رسی و نه راه نجاتی یابند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٥ وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَمَا خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ
و وقتی که به آنها گفته شد که از آنچه که بین دستانتان (نزدتان) است [از حوادث دنیا و عذاب آن، یا از عقبات آخرت و عقوبات آن] و آنچه که پشت سر شما است پروا کنید تا باشد که شما رحم شوید [اعراض کردند و قبول نکردند]
- ترجمه سلطانیو وقتی که به آنها گفته شد که از آنچه که بین دستانتان (نزدتان) است و آنچه که پشت سر شما است پروا کنید تا باشد که شما رحم شوید (اعراض کردند)
- ترجمه راستینو چون مردم را گویند که در امر گذشته و آینده (دنیا و آخرت) خویش (اندیشه کنید و) تقوا پیشه کنید شاید مورد لطف و رحمت خدا گردید (روی بگردانند).
- ترجمه الهی قمشهای٤٦ وَمَا تَأْتِيهِم مِّنْ آيَةٍ مِّنْ آيَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ
و آیهای از آیات پروردگارشان نزد آنها نمیآید مگر آنکه از آن اعراض کننده میباشند
- ترجمه سلطانیو آیهای از آیات پروردگارشان نزد آنها نمیآید مگر آنکه از آن اعراض کننده میباشند
- ترجمه راستینو بر این مردم (غافل) هیچ از آیات الهی نیاید جز آنکه از آن اعراض کنند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٧ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ أَنفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لِلَّذِينَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَن لَّوْ يَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنتُمْ إِلَّا فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ
و وقتی که به آنان گفته شود که از آنچه که خداوند روزی شما کرده [بر محتاجین] انفاق کنید کسانی که [به خداوند یا به محمّد (ص) یا به علی (ع) و ولایتش] کفر ورزیدهاند به کسانی که ایمان آوردهاند میگویند آیا کسی را اطعام کنیم که اگر خداوند میخواست او را اطعام میکرد که شما [در این گفتار یا در اقرار به خداوند یا به محمّد (ص) یا به علی (ع)] جز در گمراهی واضحی (بدیهی) نیستید
- ترجمه سلطانیو وقتی که به آنان گفته شود که از آنچه که خداوند روزی شما کرده انفاق کنید کسانی که کفر ورزیدهاند به کسانی که ایمان آوردهاند میگویند آیا کسی را اطعام کنیم که اگر خداوند میخواست او را اطعام میکرد که شما جز در گمراهی واضحی (بدیهی) نیستید
- ترجمه راستینو چون به آنها گویند که از آنچه خدا روزی شما قرار داده (چیزی برای خدا به فقیران) انفاق کنید، کافران به اهل ایمان جواب دهند آیا ما به کسی که اگر خدا میخواست به او هم روزی میداد اطعام و دستگیری کنیم؟شما پیداست که سخت در غلط و گمراهی هستید (و راه راست آن است که چنان که خدا به فقیران احسان نکرده ما هم نکنیم).
- ترجمه الهی قمشهای٤٨ وَيَقُـولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
و میگویند: اگر [در اینکه مُبدئی (ایجاد کنندهای) داریم و اینکه او ما را بعد از مرگ ما بر میانگیزاند، و اینکه محمّد (ص) به عنوان رسول از او است و اینکه آنچه که او میگوید راست است] راستگو میباشید این وعده [عذاب که شما و صاحب شما به ما وعده میدهید، یا وعدۀ قیامت و زنده کردن ما برای جزاء و عذاب ما در آن هنگام] کِی است
- ترجمه سلطانیو میگویند: اگر راستگو میباشید این وعده کِی است
- ترجمه راستینو کافران (از روی تمسخر به رسول و مؤمنان) گویند: پس این وعده (قیامت و بهشت و دوزخ) اگر راست میگویید کی خواهد بود؟
- ترجمه الهی قمشهای٤٩ مَا يَنظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ يَخِصِّمُونَ
منتظر نمیشوند مگر به [اندازهٔ] صیحهای واحد [یعنی همان نفخۀ اَوْلی] که آنان را بر میگیرد و (در حالی که) آنها [با هم] میستیزند
- ترجمه سلطانیمنتظر نمیشوند مگر به (اندازهٔ) صیحهای واحد که آنان را بر میگیرد و (در حالی که) آنها (با هم) میستیزند
- ترجمه راستیناین منکران قیامت انتظار نکشند جز یک صیحه (اسرافیل حق) را که (به مرگ) همه را فرا گیرد در حالی که (در کارهای دنیا یا در صیحه دوم قیامت) با هم به بحث و جدل مشغولاند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٠ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ تَوْصِيَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ يَرْجِعُونَ
و استطاعت وصیّت کردن و نه اینکه به خانوادهٔ خود رجوع کنند ندارند
- ترجمه سلطانیو استطاعت وصیّت کردن و نه اینکه به خانوادهٔ خود رجوع کنند ندارند
- ترجمه راستینپس (در آن لحظه مرگ) نه توانایی سفارشی دارند و نه به اهل بیت خود رجوع توانند کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٥١ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُم مِّنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ يَنسِلُونَ
و در صور دمیده میشود [یعنی نفخهٔ دوّم] آنوقت آنها از قبرها [یعنی قبور خاکی یا قبور برزخی] به سوی پروردگارشان با شتاب راه میافتند (سرعت میگیرند)
- ترجمه سلطانیو در صور دمیده میشود آنوقت آنها از قبرها به سوی پروردگارشان با شتاب راه میافتند
- ترجمه راستینو (چون بار دوم) در صور دمیده شود به ناگاه همه از قبرها به سوی خدای خود به سرعت میشتابند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٢ قَالُوا يَاوَيْلَنَا مَن بَعَثَنَا مِن مَّرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ
[از جهت تحسّر] میگویند ای وای بر ما چه کسی ما را از مرقدمان برانگیزانْد این آنچه است که رحمان وعده داده و مرسلین راست گفتند
- ترجمه سلطانیمیگویند ای وای بر ما چه کسی ما را از مرقدمان برانگیزانْد این آنچه است که رحمان وعده داده و مرسلین راست گفتند
- ترجمه راستینو گویند: ای وای بر ما، که ما را از خوابگاهمان برانگیخت؟این همان وعده خدای مهربان است و رسولان همه راست گفتند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٣ إِن كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِيعٌ لَّدَيْنَا مُحْضَرُونَ
که [نفخه (دمیدن) یا بعث (برانگیخته شدن)] جز صیحهای واحد نمیباشد پس آنوقت آنها جمیعاً نزد ما حاضر شده هستند
- ترجمه سلطانیکه (نفخه یا بعث) جز صیحهای واحد نمیباشد پس آنوقت آنها جمیعاً نزد ما حاضر شده هستند
- ترجمه راستینو آن جز یک صیحه (و یک لحظه بیش) نباشد که ناگاه تمام خلایق محشر به پیشگاه ما حاضر آورده خواهند شد.
- ترجمه الهی قمشهای٥٤ فَالْيَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَيْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
پس امروز به نفسی چیزی ستم نمیشود و جز به آنچه که عمل میکردند جزاء داده نمیشوند
- ترجمه سلطانیپس امروز به نفسی چیزی ستم نمیشود و جز به آنچه که عمل میکردند جزاء داده نمیشوند
- ترجمه راستینپس در آن روز کمترین ظلمی به هیچ کس نشود و جز آنچه عمل کردهاید ابدا جزایی نخواهید یافت.
- ترجمه الهی قمشهای٥٦ هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِي ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِئُونَ
آنها و ازواجشان در سایهها بر اریکهها (تختهای مزیّن شده) تکیه دهندهاند
- ترجمه سلطانیآنها و ازواجشان در سایهها بر اریکهها (تختهای مزیّن شده) تکیه دهندهاند
- ترجمه راستینآنان با زنان و اقرانشان در سایهها (ی درختان بهشت) بر تختها (ی عزّت) تکیه کردهاند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٧ لَهُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَلَهُم مَّا يَدَّعُونَ
در آنجا برای آنان میوههایی [بزرگ و لذیذ] هست و آنچه که میخواهند (اشتهاء میکنند یا تمنّا میکنند) را دارند
- ترجمه سلطانیدر آنجا برای آنان میوههایی (بزرگ و لذیذ) هست و آنچه که میخواهند را دارند
- ترجمه راستینبرای آنها در آنجا میوههای گوناگون و هر چه بخواهند آماده است.
- ترجمه الهی قمشهای٦٠ أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَابَنِي آدَمَ أَن لَّا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ
ای بنی آدم آیا با شما عهد نکردم همانا شیطان را [به عنوان طاعت مانند عبادت بیشتر مردم برای او در آنچه که به آن امر میکند و از آن نهی مینماید، یا عبادت عبودیّت مانند عبادت ابلیسیّه] بندگی نکنید که او برای شما دشمنی واضح است
- ترجمه سلطانیای بنی آدم آیا با شما عهد نکردم همانا شیطان را بندگی نکنید که او برای شما دشمنی واضح است
- ترجمه راستین(خطاب آید) ای آدم زادگان، آیا به شما سفارش ننمودم که شیطان را نپرستید، زیرا روشن است که او دشمن بزرگ شماست؟!
- ترجمه الهی قمشهای٦١ وَأَنِ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ
و اینکه مرا [به عنوان طاعت در طاعت خلفای من و عبادت عبودیّت به استکانت (فرمانبرداری متواضعانه) برای من] بندگی کنید که این راه مستقیم است
- ترجمه سلطانیو اینکه مرا بندگی کنید که این راه مستقیم است
- ترجمه راستینو مرا پرستش کنید، که این راه مستقیم (سعادت ابدی) است؟!
- ترجمه الهی قمشهای٦٢ وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنكُمْ جِبِلًّا كَثِيرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ
و همانا خلق بسیاری از شما را گمراه کرده آیا پس تعقّل نمیکردهاید
- ترجمه سلطانیو همانا خلق بسیاری از شما را گمراه کرده آیا پس تعقّل نمیکردهاید
- ترجمه راستینو همانا خلق بسیاری از شما نوع بشر را (این دیو) به گمراهی کشید، آیا عقل و فکرت کار نمیبستید (تا از مکر و فریبش بپرهیزید).
- ترجمه الهی قمشهای٦٥ الْيَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَيْدِيهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُم بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ
امروز بر دهانهایشان مهر میزنیم و (حال آنکه) دستانشان با ما سخن میگویند و پاهایشان شهادت میدهد به آنچه که کسب میکردند
- ترجمه سلطانیامروز بر دهانهایشان مهر میزنیم و (حال آنکه) دستانشان با ما سخن میگویند و پاهایشان شهادت میدهد به آنچه که کسب میکردند
- ترجمه راستینامروز بر دهان آن کافران مهر خموشی نهیم و دستهایشان با ما سخن گوید و پاهایشان به آنچه میکردند گواهی دهد.
- ترجمه الهی قمشهای٦٦ وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْيُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى يُبْصِرُونَ
و اگر میخواستیم البتّه چشمان آنها را محو میکردیم [یعنی چشمانشان را در دنیا مسخ میکردیم تا آنکه در دنیا نبینند یا چشمانشان را در آخرت مسخ کردیم] پس چگونه [طریق و آنچه که در آن هست را] میدیدند که در این راه [برای سلوک بر آن] سبقت بگیرند
- ترجمه سلطانیو اگر میخواستیم البتّه چشمان آنها را محو (مسخ) میکردیم پس چگونه (راه و آنچه که در آن هست را) میدیدند که در این راه سبقت بگیرند
- ترجمه راستینو اگر ما بخواهیم، دیدههایشان را (به گمراهی) محو و نابینا کنیم تا چون به راه سبقت گیرند کجا (با کوری و گمراهی) بصیرت یابند؟
- ترجمه الهی قمشهای٦٧ وَلَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَكَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِيًّا وَلَا يَرْجِعُونَ
و اگر بخواهیم البتّه آنها را [با تبدیل صور انسانی آنها به صور دیگر] بر جایگاهشان مسخ میکنیم آنگاه استطاعت گذشتن ندارند و بر نمیگردند
- ترجمه سلطانیو اگر بخواهیم البتّه آنها را بر جایگاهشان مسخ میکنیم آنگاه استطاعت گذشتن ندارند و بر نمیگردند
- ترجمه راستینو اگر بخواهیم همان جا صورت آنها را مسخ کنیم (تا به شکل سگان و بوزینگان شوند) که نه (از آن صورت یا از آن جا) بتوانند گذشت و نه (به صورت اول) بازگشت.
- ترجمه الهی قمشهای٦٨ وَمَن نُّعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِي الْخَلْقِ أَفَلَا يَعْقِلُونَ
و کسی که در خلقت عمر [دراز] به او بدهیم را بر میگردانیم [یعنی در خلقت او به اینکه اعضایش و قوایش را در انتقاص (نقص یافتن) قرار میدهیم] آیا پس عقل (تعقل نمیکنند)
- ترجمه سلطانیو کسی که در خلقت عمر (دراز) به او بدهیم را بر میگردانیم آیا پس عقل (تعقل) نمیکنند
- ترجمه راستینو ما هر کس را عمر دراز دهیم (به پیری) در خلقتش تغییر دهیم. آیا (در این کار) تعقل نمیکنند (که اگر عمر به دست طبیعت بود پس از کمال به نقصان باز نمیگشت).
- ترجمه الهی قمشهای٦٩ وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُّبِينٌ
و به او شعر نیاموختیم [تا قرآنی که بر زبان او جاری میشود شعر موزون و مقفّی یا کلامی شعرى باشد که حقیقت ندارد و با تمویهاتی (حقّ را باطل یا باطل را حقّ جلوه دادن) و تخییلاتی که حقیقت ندارد زینت شده باشد] و شایستهٔ او نیست، همانا آن [قرآن جاری بر زبانش] جز ذکر و قرآنی [یعنی کلامی جامع دو طرف دنیا و آخرت و احکام قالب و قلب و روح] آشکار [که صدق آن و جامعیّت آن ظاهر است] نیست
- ترجمه سلطانیو به او شعر نیاموختیم و شایستهٔ او نیست، همانا آن جز ذکر و قرآنی آشکار نیست
- ترجمه راستینو نه ما او را (یعنی محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم را) شعر آموختیم و نه شاعری شایسته مقام اوست، بلکه این کتاب چیزی جز ذکر الهی و قرآن روشن بیان خدا نیست.
- ترجمه الهی قمشهای٧٠ لِّيُنذِرَ مَن كَانَ حَيًّا وَيَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكَافِرِينَ
تا انذار کند کسی را که [بالفطرت] زنده باشد و گفتار [به دخول در آتش] را بر کافران محقّق کند
- ترجمه سلطانیتا انذار کند کسی را که زنده باشد و گفتار را بر کافران محقّق کند
- ترجمه راستینتا هر که را زندهدل است (به آیاتش پند دهد و از خدا و قیامت) بترساند و بر کافران (نیز به اتمام حجت) وعده عذاب حتم و لازم گردد.
- ترجمه الهی قمشهای٧١ أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُم مِّمَّا عَمِلَتْ أَيْدِينَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ
آیا ندیدهاند همانا ما از آنچه که دستان ما (ملائکهٔ عمّالهٔ ما) عمل کرده برای آنها چهارپایانی را خلق کردهایم و آنها بر آن مالک هستند [به خلاف سایر آنچه که به آن منتفع میشوند از انواع نبات (گیاه) و اشجار (درختان) و معادن زیرا اکثر آنها برای آنها به عنوان غیر مملوکه هستند]
- ترجمه سلطانیآیا ندیدهاند همانا ما از آنچه که دستان ما عمل کرده برای آنها چهارپایانی را خلق کردهایم و آنها بر آن مالک هستند
- ترجمه راستینآیا کافران ندیدند که بر آنها به دست (قدرت) خود از جمله آفریدگان چهارپایانی خلقت کردیم تا مالک آنها شوند؟
- ترجمه الهی قمشهای٧٢ وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَمِنْهَا يَأْكُلُونَ
و آنها را برای آنان رام کردیم و [بعضی] از آنها را سوار میشوند و از [شیرهای آنها و گوشتهای] آنها میخورند
- ترجمه سلطانیو آنها را برای آنان رام کردیم و (بعضی) از آنها را سوار میشوند و از آنها میخورند
- ترجمه راستینو آن حیوانات (با عظمت و قوت) را مطیع و رام آنها ساختیم که هم بر آنها سوار شوند و هم از آنها غذا تناول کنند.
- ترجمه الهی قمشهای٧٣ وَلَهُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا يَشْكُرُونَ
و برای آنها در آن منافع [دیگر] و نوشیدنیهایی [از شیرهای آنها] هست آیا پس شکر نمیکنند [یعنی آیا به آنها نظر نمیکنند؟! و تفکّر نمیکنند که خلق امثال آن مشتمل بر آنچه است که مناسب جهتی میشود که شایسته است که انسان به آن منتفع شود جز از علیم حکیم بصیر قدیر مدبّر ذی عنایت به انسان نیست و این نعم را شکر نمیکنند؟!]
- ترجمه سلطانیو برای آنها در آن منافع (دیگر) و نوشیدنیهایی هست آیا پس شکر نمیکنند
- ترجمه راستینو برای آنها در آن حیوانات منافع (بسیاری از پوست و پشم و کرک و غیره) و آشامیدنیهای فراوان (از شیر و ماست و روغن و غیره) هست، آیا شکر (این نعمتها را) نباید به جای آرند؟
- ترجمه الهی قمشهای٧٤ وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَّعَلَّهُمْ يُنصَرُونَ
و [در عوض از روی کفران به او و به نعمتهایش] غیر الله خدایانی را گرفتند تا شاید که آنها [با آلهه] یاری شوند
- ترجمه سلطانیو غیر الله خدایانی را گرفتند تا شاید که آنها (به آلهه) یاری شوند
- ترجمه راستینو (مشرکان از جهل) به جای خدا خدایانی دیگر اتخاذ کردند تا مگر (از جانب آنها) یاری شوند.
- ترجمه الهی قمشهای٧٥ لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُندٌ مُّحْضَرُونَ
[حال آنکه آلهه] توانایی به یاری کردن آنان ندارند و (حال آنکه) آنان برای آنها (خدایان) به عنوان لشکر حاضر هستند
- ترجمه سلطانی(حال آنکه آلهه) توانایی به یاری کردن آنان ندارند و (حال آنکه) آنان برای آنها (خدایان) به عنوان لشکر حاضر هستند
- ترجمه راستینهرگز آن خدایان کمترین نصرتی به آنها نتوانند کرد و خود این مشرکان معبودانشان را سپاهی حاضر خدمت هستند که همگی را (در قیامت در آتش دوزخ) حاضر آرند.
- ترجمه الهی قمشهای٧٦ فَلَا يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ
پس گفتار آنان [دربارهٔ خداوند یا دربارهٔ تو، یا دربارهٔ خلافت خلیفهٔ تو] نباید تو را اندوهناک سازد همانا ما آنچه که پنهان میکنند و آنچه که آشکار مینمایند را میدانیم [پس از آنچه که گفتند باک مدار که ما بر اقوال آنان قادر و شنوا و به آنچه که نیّت میکنند و استحقاق دارند عالم هستیم]
- ترجمه سلطانیپس گفتار آنان نباید تو را اندوهناک سازد همانا ما آنچه که پنهان میکنند و آنچه که آشکار مینمایند را میدانیم
- ترجمه راستینپس سخن این مشرکان تو را محزون نکند. ما هر آنچه پنهان و آشکار گویند همه را میدانیم (و به کیفر کفرشان میرسانیم).
- ترجمه الهی قمشهای٧٧ أَوَلَمْ يَرَ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ
آیا انسان ندیده است که ما او را از نطفهای [قذره (کثیف) جماد از ضعیفترین اشیاء] خلق کردیم آنوقت او [که شخصی قادر قوی ناطق است] ستیزه کنندهای [دارای عقل و علم و نطق و قدرت و قوّت بر دفع] آشکار (ظاهر یا مظهر) است
- ترجمه سلطانیآیا انسان ندیده است که ما او را از نطفهای خلق کردیم آنوقت او ستیزه کنندهای آشکار است
- ترجمه راستینآیا انسان ندید که ما او را از نطفه ناقابل (چنین آراسته) خلقت کردیم؟آن گاه (به جای آنکه شکر گزار باشد) دشمن آشکار ما گردید.
- ترجمه الهی قمشهای٧٨ وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَن يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ
و برای ما مَثلی زده [که چه کسی استخوانها را زنده میکند بعد از اخذ آنها و تفتیت (متلاشی شدن) آنها] و خلقت خود را [از نطفه بدون سبق اثری از او] فراموش کرده [و حال آنکه زنده کردن او بعد از بقای روحش و سایر آثار او از مادّه و بدن مثالی و نفس حیوانی و روح و عقل سهلتر است] گفت: چه کسی استخوانها را زنده میکند و (حال آنکه) آنها پوسیده هستند؟!
- ترجمه سلطانیو برای ما مَثلی زده و خلقت خود را فراموش کرده گفت: چه کسی استخوانها را زنده میکند و (حال آنکه) آنها پوسیده هستند؟!
- ترجمه راستینو برای ما مثلی (جاهلانه) زد و آفرینش خود را فراموش کرد، گفت: این استخوانهای پوسیده را باز که زنده میکند؟
- ترجمه الهی قمشهای٧٩ قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ
بگو: کسی که نخستین بار آن را ایجاد کرد آن را زنده میکند و او به هر آفرینشی دانا است [آنچه را که از آن باقی است و چگونگی وصل آنها و فصل آنها و وضع آنها در مواضعشان را میداند]
- ترجمه سلطانیبگو: کسی که نخستین بار آن را ایجاد کرد آن را زنده میکند و او به هر آفرینشی دانا است
- ترجمه راستینبگو: آن خدایی زنده میکند که اول بار آنها را ایجاد کرد و او به هر آفریدهای داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٨٠ الَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ
کسی که از درخت سبز برای شما آتش قرار داد {آن درخت مرخ (نرم و نازک، بید دشتی، زالزالک وحشی، ولیک) است که از آن عود گرفته میشود و یکی از آن دو به دیگری مالیده میشود و آتش افروخته میشود، و چوب بالایی زَند و دیگری پایین زندت (پازند) نامیده میشود} و آنوقت شما از آن [آتش] میافروزید
- ترجمه سلطانیکسی که از درخت سبز برای شما آتش قرار داد و آنوقت شما از آن (آتش) میافروزید
- ترجمه راستینآن خدایی که از درخت سبز و تر برای انتفاع شما آتش قرار داده که (برای حاجتی که خواهید) بر میافروزید.
- ترجمه الهی قمشهای٨١ أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَن يَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ
آیا کسی که آسمانها و زمین را خلق کرده قادر بر این نیست که مثل آنان را [ابتداءً] خلق کند؟! [پس چه رسد به اعادت (باز گرداندن) آنها] بله! و او خلّاق است [خلق کردن بسیار بطور ابتداء و بطور اعادت شأن او است] و [به هر آنچه که خلق کردن خلق در ابتداء یا اعادت لازم میشود] دانا است
- ترجمه سلطانیآیا کسی که آسمانها و زمین را خلق کرده قادر بر این نیست که مثل آنان را خلق کند؟! بله! و او خلّاق و دانا است
- ترجمه راستینآیا آن خدایی که (خلقت با عظمت) آسمانها و زمین را آفریده بر آفرینش (موجود ضعیفی) مانند این کافران قادر نیست (که چون مردند باز آنها را زنده گرداند) ؟چرا (البته قادر است) و او آفریننده و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٨٢ إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَن يَقُـولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ
جز این نیست که امر (شأن) او وقتی که چیزی را اراده کند همانا به او میگوید: بباش، پس میباشد
- ترجمه سلطانیجز این نیست که امر (شأن) او وقتی که چیزی را اراده کند همانا به او میگوید: بباش، پس میباشد
- ترجمه راستینفرمان نافذ او چون اراده خلقت چیزی کند به محض اینکه گوید: «موجود باش»بلا فاصله موجود خواهد شد.
- ترجمه الهی قمشهای٨٣ فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
و منزّه است کسی که ملکوت هر چیزی در دست او است و به او بازگردانده میشوید.
- ترجمه سلطانیو منزّه است کسی که ملکوت هر چیزی در دست او است و به او بازگردانده میشوید.
- ترجمه راستینپس منزه و پاک است خدایی که (ملک و) ملکوت هر موجود به دست (قدرت) او و بازگشت شما همه خلایق به سوی اوست.
- ترجمه الهی قمشهایبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
٥ رَّبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَرَبُّ الْمَشَارِقِ
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه [از اصناف ملائکه و کواکب و اصناف موالید] که بین آن دو است و پروردگار مشرقها {و هر مرتبهٔ عالی نسبت به دانی خود متلألئه (تابان) و مشرق است}
- ترجمه سلطانیپروردگار آسمانها و زمین و آنچه که بین آن دو است و پروردگار مشرقها
- ترجمه راستینهمان خدای یکتا که آفریننده آسمانها و زمین است و هر چه بین آنهاست و آفریننده مشرقها (و مغربها) است.
- ترجمه الهی قمشهای٨ لَّا يَسَّمَّعُونَ إِلَى الْمَلَإِ الْأَعْلَى وَيُقْذَفُونَ مِن كُلِّ جَانِبٍ
که نمیشنوند [یعنی گوش نمیدهند یا قدرت ندارند که بشنوند] به ملأ أعلی (بزرگان متعالی) و [وقتی که بخواهند استراق سمع نمایند] از هر جانب پرتاب میشوند {یعنی با شهابها رمی (زده) میشوند، و این شهابهای محسوسه نمونهای از آن و صورت آنها است وگرنه که شهابهایی که با آنها رمی میشوند مناسب بر دو عالم مثال یعنی عالم جنّ و عالم ملائکه هستند}
- ترجمه سلطانیکه نمیشنوند (گوش نمیدهند) به ملأ أعلی (بزرگان متعالی) و از هر جانب پرتاب میشوند
- ترجمه راستینتا شیاطین هیچ از وحی و سخنان فرشتگان عالم بالا نشنوند و از هر طرف به قهر رانده شوند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ
جز کسی که [مسموع] ربوده شدهای را قاپیده، پس شهاب شکافنده آن را دنبال کند [و بنفسه آنها را میشکافد یا جوّ را با ضوء (روشنی) خود میشکافد]
- ترجمه سلطانیجز کسی که (مسموع) ربوده شدهای را قاپیده، پس شهاب شکافنده آن را دنبال کند
- ترجمه راستینجز آنکه کسی (از شیاطین چون خواهد از عالم بالا) خبری برباید هم او را تیر شهاب فروزان تعقیب کند.
- ترجمه الهی قمشهای١١ فَاسْتَفْتِهِمْ أَهُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَم مَّنْ خَلَقْنَا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّن طِينٍ لَّازِبٍ
حال از آنها بپرس آیا آنها از لحاظ خلقت سختترند یا کسانی [از ملائکه و جنّ و آسمانها و زمین و مابین آن دو و مشرقها و کواکب و شهابها] که خلق کردیم، همانا ما آنها را [از ضعیفترین چیز] از گل چسبناک خلق کردیم [و آنها از بیشتر مخلوقات بحسب مادّه ضعیفتر و بحسب صورت کوچکتر و بحسب قوّه اهون (سستتر) هستند و آنگاه آنها به ما شرک میورزند و عصیان میکنند، و در حالی که غیر آنها با قوّتشان و بزرگیشان ما را واحد میدانند و از ما اطاعت میکنند]
- ترجمه سلطانیحال از آنها بپرس آیا آنها از لحاظ خلقت سختترند یا کسانی که خلق کردیم، همانا ما آنها را از گل چسبناک خلق کردیم
- ترجمه راستیناز این منکران قیامت بپرس که آیا خلقت آنها سختتر است یا موجودات (با عظمت) دیگر که ما خلق کردهایم؟و ما اینان را در اول از گل چسبنده بیافریدیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ بَلْ عَجِبْتَ وَيَسْخَرُونَ
بلکه تعجّب کردی و مسخره میکنند [و حال آنکه آنها از سوی تو یا از خداوند یا از توحید خداوند یا از کسی که خداوند را واحد میداند مسخره میشوند]
- ترجمه سلطانیبلکه تعجّب کردی و مسخره میکنند
- ترجمه راستینبلکه تو (از انکار منکران) تعجب کردی و آنها هم به تمسخر پرداختند.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ وَإِذَا رَأَوْا آيَةً يَسْتَسْخِرُونَ
و وقتی که آیهای [یعنی معجزهای یا آیتى از آیات بزرگ که آنها انبیاء و اولیاء (ع) هستند یا آیتى از آیات کتاب تدوینی را، یا آیتى در عالم صغیرشان] را ببینند به تمسخر میگیرند [و در سخریّه کردن به آن یا به صاحب آیت مبالغه میکنند و شدّت میدهند]
- ترجمه سلطانیو وقتی که آیهای را ببینند به تمسخر میگیرند
- ترجمه راستینو چون آیت و معجزی مشاهده کنند باز هم به فسوس و مسخره پردازند.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ
آیا وقتی که مردهایم و خاک و استخوان میباشیم
- ترجمه سلطانیآیا وقتی که مردهایم و خاک و استخوان میباشیم
- ترجمه راستین(و با تعجب و انکار گویند) آیا چون ما مردیم و خاک و استخوان پوسیده شدیم باز زنده و برانگیخته میشویم؟
- ترجمه الهی قمشهای١٩ فَإِنَّمَا هِيَ زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ فَإِذَا هُمْ يَنظُرُونَ
و جز این نیست که آن (بعث) فریادی (صیحهای، همان نفخهٔ دوّم) واحد است پس آنوقت آنان نظر میکنند [یعنی میبینند یا منتظر حساب میشوند یا منتظر میشوند که چه به آنان انجام میشود]
- ترجمه سلطانیو جز این نیست که آن فریادی واحد است پس آنوقت آنان نظر میکنند (میبینند)
- ترجمه راستینتنها به یک صیحه (اسرافیل) است که ناگاه همه (زنده شده و از قبرها بر خیزند و عرصه قیامت را) بنگرند.
- ترجمه الهی قمشهای