حزب شمارهٔ ۹۰


سورهٔ ۳۷- الصافات

٢٢ احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ

کسانی که ظلم کردند و ازواجشان [به مناسبات برای آنها] و آنچه که عبادت می‌‌کردند را گرد آورید

- ترجمه سلطانی

کسانی که ظلم کردند و ازواجشان و آنچه که عبادت می‌کردند را گرد آورید

- ترجمه راستین

(و خطاب شود که) اینک ستمکاران را حاضر کنید با همسران (یا پیروان) و آنچه معبود ایشان بود،

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٣ مِن دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِيمِ

غیر خداوند، پس آنها را به راه جحیم هدایت کنید

- ترجمه سلطانی

غیر خداوند، پس آنها را به راه جحیم هدایت کنید

- ترجمه راستین

که به جز خدا می‌پرستیدند، و همه را به راه دوزخ راه نمایید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٤ وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ

[در موقف] متوقّفشان کنید همانا آنان [از آنچه که انجام داده‌‌اند] مسؤل هستند

- ترجمه سلطانی

متوقّفشان کنید همانا آنان مسؤل هستند

- ترجمه راستین

و (در موقف حساب) نگاهشان دارید که در کارشان سخت مسئولند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٥ مَا لَكُمْ لَا تَنَاصَرُونَ

شما را چه شده که همدیگر را یاری نمی‌‌کنید

- ترجمه سلطانی

شما را چه شده که همدیگر را یاری نمی‌کنید

- ترجمه راستین

(به آنان خطاب شود که) چرا شما (در دفع عذاب) به یکدیگر نصرت نمی‌کنید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٦ بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ

بلکه آنها امروز تسلیم شده هستند

- ترجمه سلطانی

بلکه آنها امروز تسلیم شده هستند

- ترجمه راستین

بلکه در این روز آنها همه سخت تسلیم و ذلیلند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٧ وَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءَلُونَ

و بعضی از آنها (تابعین) بر بعضی دیگر (متبوعین) روی می‌‌آورند [در حالی] که از یکدیگر سؤال [و جواب] می‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

و بعضی از آنها (تابعین) بر بعضی دیگر (متبوعین) روی می‌آورند (در حالی) که از یکدیگر سؤال می‌کنند

- ترجمه راستین

و در آن هنگامه برخی از آنان به بعضی دیگر رو نموده (یعنی مرئوسین با رؤسا) سؤال و جواب کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٨ قَالُوا إِنَّكُمْ كُنتُمْ تَأْتُونَنَا عَنِ الْيَمِينِ

[اتباع] می‌‌گویند همانا شما از یمین [در صور اعمال دین و اوامر و نواهی خداوند] به ما در می‌‌آمدید {نظر به رؤسای ضلالت است که دین و ایمان و امامت و ریاست دین را بدون اذنی و اجازه‌‌ای ادّعاء می‌‌کرده‌‌اند زیرا آنها بندگان خدا را که فطرتشان فطرت ایمان و اسلام است از طلب دین و طلب کسی که دینشان را از او بگیرند منع کردند}

- ترجمه سلطانی

(اتباع) می‌گویند همانا شما از یمین (در صور اعمال دین و اوامر و نواهی خداوند) به ما در می‌آمدید

- ترجمه راستین

گویند: شما بودید که از سمت راست (و چپ برای فریب) ما می‌آمدید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٩ قَالُوا بَل لَّمْ تَكُونُوا مُؤْمِنِينَ

می‌‌گویند: بلکه شما مؤمن نبوده‌‌اید [برای اینکه شما بر صورت اسلام بوده‌‌اید بدون اتیان به شروط آن و عهود آن و شما بر ایمان حقیقی و نه بر اسلام حقیقی نبوده‌‌اید، بلکه شما منتحل به صورت اسلام بودید]

- ترجمه سلطانی

می‌گویند: بلکه شما مؤمن نبوده‌اید

- ترجمه راستین

آنها جواب دهند (که به ما مربوط نیست) بلکه شما خود ایمان نیاوردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٠ وَمَا كَانَ لَنَا عَلَيْكُم مِّن سُلْطَانٍ بَلْ كُنتُمْ قَوْمًا طَاغِينَ

و ما بر شما سلطانی (سلطنتی) نداشتیم بلکه شما گروهی طاغی (طغیان کننده از امام و ایمان) بودید [و شما را به ضلال دعوت می‌‌کردیم و شما صورت دعوت ما را که به صورت اعمال دین بود خدیعت بر نفوس خود و وسیله برای مآرب نفسانی خویش قرار دادید]

- ترجمه سلطانی

و ما بر شما سلطانی (سلطنتی) نداشتیم بلکه شما گروهی طاغی (طغیان کننده از امام و ایمان) بودید

- ترجمه راستین

و ما بر شما تسلط و حجتی نداشتیم بلکه شما خودتان طاغی و سرکش مردمی بودید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣١ فَحَقَّ عَلَيْنَا قَوْلُ رَبِّنَا إِنَّا لَذَائِقُونَ

پس قول پروردگار ما [به عذاب] بر ما [و بر شما] محقّق شد همانا ما البتّه [عذاب را] چشنده‌‌ایم

- ترجمه سلطانی

پس قول پروردگار ما (به عذاب) بر ما محقّق شد همانا ما البتّه (عذاب را) چشنده‌ایم

- ترجمه راستین

پس امروز بر همه ما وعده (انتقام) خدایمان حتمی است، و البته عذاب را خواهیم چشید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٢ فَأَغْوَيْنَاكُمْ إِنَّا كُنَّا غَاوِينَ

سبب اغواء کردن ما شما را برای این است که ما خود گمراه بودیم

- ترجمه سلطانی

سبب اغواء کردن ما شما را برای این است که ما خود گمراه بودیم

- ترجمه راستین

و ما شما را بدین سبب گمراه کردیم که خود گمراه بودیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٣ فَإِنَّهُمْ يَوْمَئِذٍ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ

زیرا آنها در آنروز در عذاب مشترک هستند [چنانکه در غوایت (گمراهی) مشترک بودند]

- ترجمه سلطانی

زیرا آنها در آنروز در عذاب مشترک هستند

- ترجمه راستین

و در آن روز آنها همه در عذاب مشترکند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٤ إِنَّا كَذَلِكَ نَفْعَلُ بِالْمُجْرِمِينَ

همانا ما با مجرمین (مشرکین) این‌‌چنین رفتار می‌‌کنیم

- ترجمه سلطانی

همانا ما با مجرمین این‌چنین رفتار میکنیم

- ترجمه راستین

ما چنین از بد کاران انتقام می‌کشیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٥ إِنَّهُمْ كَانُوا إِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ يَسْتَكْبِرُونَ

که وقتی به آنها گفته می‌‌شد خدایی جز الله نیست آنها [از شنیدن آن و قبول آن] استکبار می‌‌ورزیدند

- ترجمه سلطانی

که وقتی به آنها گفته می‌شد خدایی جز الله نیست آنها استکبار میورزیدند

- ترجمه راستین

آنها بودند که چون لا اله الاّ اللّه (کلمه توحید) به ایشان گفته می‌شد (از قبول آن) سرکشی می‌کردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٦ وَيَقُـولُونَ أَئِنَّا لَتَارِكُو آلِهَتِنَا لِشَاعِرٍ مَّجْنُونٍ

و [بدون تحقیقی بر قول او و دین او و بدون تعمّقی در وصف خدایانشان و دینشان] می‌‌گفتند: آیا ما خدایان خود را برای شاعری مجنون ترک کنیم

- ترجمه سلطانی

و میگفتند: آیا ما خدایان خود را برای شاعری مجنون ترک کنیم

- ترجمه راستین

و می‌گفتند: آیا ما به خاطر شاعر دیوانه‌ای دست از خدایان خود برداریم؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٧ بَلْ جَاءَ بِالْحَقِّ وَصَدَّقَ الْمُرْسَلِينَ

بلکه [شاعر نیست که با تمویه (ظاهر آرایی) حقّ، باطل را آورده باشد و نه با خیالات فاسده به صورت معقولات حقّه، و مجنون و مخبّط (آشفته خاطر) هم نیست، چنانکه انفس شما بر شما جلوه داده و لکن] حقّ را آورده و فرستادگان [که به آنها اعتقاد دارید] را تصدیق کرده است

- ترجمه سلطانی

(شاعر نیست) بلکه حقّ را آورده و فرستادگان (که به آنها اعتقاد دارید) را تصدیق کرده است

- ترجمه راستین

(چنین نیست که آنها پنداشتند) بلکه (محمّد صلی الله علیه و آله پیغمبر بزرگی است که برای تعلیم و هدایت خلق عالم) با برهان روشن حق آمد و (حجت و معجزاتش) صدق پیغمبران پیشین را نیز اثبات کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٨ إِنَّكُمْ لَذَائِقُو الْعَذَابِ الْأَلِيمِ

همانا شما البتّه عذاب دردناک را می‌‌چشید

- ترجمه سلطانی

همانا شما البتّه عذاب دردناک را می‌چشید

- ترجمه راستین

شما (که او را تکذیب کردید امروز) عذاب سخت و دردناک خواهید چشید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٩ وَمَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ

و [در آن چشیدن] جز به (سبب) آنچه که [به نفس خود] عمل می‌‌کردید جزاء داده نمی‌‌شوید

- ترجمه سلطانی

و جز به (سبب) آنچه که (به نفس خود) عمل می‌کردید جزاء داده نمی‌شوید

- ترجمه راستین

و جز به کردارتان مجازات نمی‌شوید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٠ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

مگر بندگان مخلَص خداوند

- ترجمه سلطانی

مگر بندگان مخلَص خداوند

- ترجمه راستین

(امروز همه مسئولند) جز بندگان پاک برگزیده خدا.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤١ أُولَئِكَ لَهُمْ رِزْقٌ مَّعْلُومٌ

آنان روزی معلومی دارند [که خدم (خدمت کنندگان) بر آنها از ملائکه و غلمان و حور آن را می‌‌دانند]

- ترجمه سلطانی

آنان روزی معلومی دارند

- ترجمه راستین

آنان را (در بهشت ابد) روزی جسمانی و روحانی (بی حساب) معیّن است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٢ فَوَاكِهُ وَهُم مُّكْرَمُونَ

میوه‌‌هایی و (در حالی که) آنها [بحسب رزق و مسکن و مقام و معاشر] اکرام شده هستند

- ترجمه سلطانی

میوه‌هایی و (در حالی که) آنها اکرام شده هستند

- ترجمه راستین

میوه‌های گوناگون بهشتی، و هم آنها (در آن عالم جاودانی) بزرگوار و محترمند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٣ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ

در جنّت‌‌های پر نعمت

- ترجمه سلطانی

در جنّت‌های پر نعمت

- ترجمه راستین

در آن بهشت پر نعمت متنعّمند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٤ عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ

بر روی تخت‌‌هایی [در حالی که] روبروی یکدیگر هستند

- ترجمه سلطانی

بر روی تخت‌هایی (در حالی که) روبروی یکدیگر هستند

- ترجمه راستین

بر تختهای عالی رو به روی یکدیگر نشسته‌اند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٥ يُطَافُ عَلَيْهِم بِكَأْسٍ مِّن مَّعِينٍ

که با جام [خمر] بر آنها می‌‌چرخند از [شراب] صاف

- ترجمه سلطانی

که با جام (خمر) بر آنها می‌چرخند از (شراب) صاف

- ترجمه راستین

(حور و غلمان) با جام شراب طهور بر آنان دور می‌زنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٦ بَيْضَاءَ لَذَّةٍ لِّلشَّارِبِينَ

سفید [به خلاف خمر دنیا که آن سرخ تیره است] لذّتبخش بر نوشندگان

- ترجمه سلطانی

سفید لذّتبخش بر نوشندگان

- ترجمه راستین

شرابی سپید و روشن که آشامندگان لذت کامل برند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٧ لَا فِيهَا غَوْلٌ وَلَا هُمْ عَنْهَا يُنزَفُونَ

که در آن [به خلاف خمر دنیا که در آن غول (سردرد) صداع (سردرد) و خمار (سردرد) هست] سردردی نیست و با [نوشیدن] آن عقل آنها نمی‌‌رود

- ترجمه سلطانی

که در آن سردردی نیست و با (نوشیدن) آن عقل آنها نمی‌رود

- ترجمه راستین

نه در آن می‌خمار و دردسری و نه مستی و مدهوشی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٨ وَعِندَهُمْ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ عِينٌ

و کوتاه کنندگان نگاه چشم درشت (مؤنّث) نزد آنان هستند [که چشمانشان را بر ازواج خود می‌‌اندازند که مانند بعضی از ازواج دنیا آنها را به سوی غیر آنان (مذکّر) فراتر نمی‌‌برند]

- ترجمه سلطانی

و کوتاه کنندگان نگاه چشم درشت (مؤنّث) نزد آنان هستند

- ترجمه راستین

و در بزم حضورشان حوران زیبا چشمی است که (جز به شوهر خود) به هیچ کس ننگرند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٩ كَأَنَّهُنَّ بَيْضٌ مَّكْنُونٌ

مانند اینکه آنها (مؤنّث) بیضهٔ (تخم پرنده) پوشیده [از غبار] هستند

- ترجمه سلطانی

مانند اینکه آنها (مؤنّث) بیضهٔ (تخم پرنده) پوشیده (از غبار) هستند

- ترجمه راستین

گویی آن حوران (در سفیدی و لطافت) بیضه مکنونند[یعنی تخم شتر مرغ که بسیار خوشرنگ است و شتر مرغ آن را با پر خویش می‌پوشاند تا غبار بر آن ننشیند. (م) ].

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٠ فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ يَتَسَاءَلُونَ

پس بعضی از آنها بر بعضی دیگر اقبال کرده از همدیگر سؤال [و جواب] می‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

پس بعضی از آنها بر بعضی دیگر اقبال کرده از همدیگر سؤال می‌کنند

- ترجمه راستین

در آنجا مؤمنان بعضی با بعضی به صحبت روی کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥١ قَالَ قَائِلٌ مِّنْهُمْ إِنِّي كَانَ لِي قَرِينٌ

گوینده‌‌ای از آنها می‌‌گوید همانا من همنشینی داشتم

- ترجمه سلطانی

گوینده‌ای از آنها می‌گوید همانا من همنشینی داشتم

- ترجمه راستین

یکی از آنها گوید: (ای رفیقان بهشتی) مرا (در دنیا) همنشینی (کافر) بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٢ يَقُـولُ أَإِنَّكَ لَـمِنَ الْمُصَدِّقِينَ

می‌‌گفت آیا تو به راستی از تصدیق کنندگانی

- ترجمه سلطانی

می‌گفت آیا تو به راستی از تصدیق کنندگانی

- ترجمه راستین

که با من می‌گفت: آیا تو (وعده‌های بهشت و قیامت را) باور می‌کنی؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٣ أَإِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَدِينُونَ

آیا وقتی که مرده‌‌ایم و خاک و استخوان می‌‌باشیم آیا ما قطعاً جزاء داده می‌‌شویم؟

- ترجمه سلطانی

آیا وقتی که مرده‌ایم و خاک و استخوان می‌باشیم آیا ما قطعاً جزاء داده می‌شویم؟

- ترجمه راستین

آیا چون مردیم و استخوان ما خاک راه شد باز (زنده شویم و) پاداش و کیفری یابیم؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٤ قَالَ هَلْ أَنتُم مُّطَّلِعُونَ

[گوینده به همنشین خود] گفت: آیا شما [از حال او] مطّلع هستید

- ترجمه سلطانی

(گوینده به همنشین خود) گفت: آیا شما (از حال او) مطّلع هستید

- ترجمه راستین

باز (این گوینده بهشتی به رفیقان) گوید: آیا می‌خواهید نظر کنید (و آن رفیق کافر را اینک در دوزخ بنگرید).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٥ فَاطَّلَعَ فَرَآهُ فِي سَوَاءِ الْجَحِيمِ

آنگاه [گوینده] مطلّع می‌‌شود و او را در میان (وسط) جحیم می‌‌بیند

- ترجمه سلطانی

آنگاه (گوینده) مطلّع می‌شود و او را در میان جحیم می‌بیند

- ترجمه راستین

آن گاه خود بنگرد و او را در میان دوزخ (معذّب) بیند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٦ قَالَ تَاللَّهِ إِن كِدتَّ لَتُرْدِينِ

گفت به خداوند سوگند که نزدیک بود که [او] مرا گمراه نماید

- ترجمه سلطانی

گفت به خداوند سوگند که نزدیک بود که (او) مرا گمراه نماید

- ترجمه راستین

به او گوید: قسم به خدا که نزدیک بود مرا (همچون خود) هلاک گردانی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٧ وَلَـوْلَا نِعْمَةُ رَبِّي لَكُنتُ مِنَ الْمُحْضَرِينَ

و اگر نعمت پروردگارم [یعنی ولایت ولیّ امر من زیرا آن نعمت حقیقی است یا انعام پروردگار من به ولایت] نبود البتّه [آنگاه] از حاضر شدگان [در عذاب] می‌‌بودم

- ترجمه سلطانی

و اگر نعمت (ولایت) پروردگارم نبود البتّه (آنگاه) از حاضر شدگان (در عذاب) می‌بودم

- ترجمه راستین

و اگر نعمت و لطف خدای من (نگهدار) نبود من هم به دوزخ (نزد تو) از حاضر شدگان بودم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٨ أَفَمَا نَحْنُ بِمَيِّتِينَ

آیا پس ما مرده نیستیم [قرین (همنشین) را با ردّ قول او بر او و انکار آنچه که او در زندگانی دنیا می‌‌گفت استهزاء می‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

آیا پس ما مرده نیستیم

- ترجمه راستین

(و از خوشحالی گوید) آیا دیگر ما را مرگی نخواهد بود؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٩ إِلَّا مَوْتَتَنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُعَذَّبِينَ

جز مرگ اوّل ما [از زندگانی دنیا] و ما معذّب شده نیستیم

- ترجمه سلطانی

جز مرگ اوّل ما (از زندگانی دنیا) و ما معذّب شده نیستیم

- ترجمه راستین

جز همان مرگ اول (که در دنیا مردیم) و دیگر هیچ رنج و عذابی بر ما نخواهد بود؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٠ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

همانا این [مقام که برای مؤمن گوینده است] البتّه همان پیروزی بزرگ است

- ترجمه سلطانی

همانا این البتّه همان پیروزی بزرگ است

- ترجمه راستین

این است همان سعادت و رستگاری بزرگ.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦١ لِـمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلِ الْعَامِلُونَ

پس عمل کنند‌‌گان باید برای مثل این عمل کنند

- ترجمه سلطانی

پس عمل کنند‌گان باید برای مثل این عمل کنند

- ترجمه راستین

آنان که سعی و عملی می‌کنند باید بر مثل این (بهشت جاودانی) کنند (نه بر دنیای دو روزه فانی).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٢ أَذَلِكَ خَيْرٌ نُّزُلًا أَمْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ

آیا آن پذیرائی بهتر است یا درخت زقّوم (درختی در جهنّم و گیاهی زهر‌‌دار در صحرا به شکل یاسمین)

- ترجمه سلطانی

آیا آن پذیرائی بهتر است یا درخت زقّوم

- ترجمه راستین

آیا این پذیرایی (و مقام عالی) بهتر است یا درخت زقّوم جهنم؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٣ إِنَّا جَعَلْنَاهَا فِتْنَةً لِّلظَّالِـمِينَ

همانا ما آن را به عنوان فتنه برای ستمکاران قرار دادیم

- ترجمه سلطانی

همانا ما آن را به عنوان فتنه برای ستمکاران قرار دادیم

- ترجمه راستین

که آن درخت را ما بلای جان ستمکاران عالم گردانیدیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٤ إِنَّهَا شَجَرَةٌ تَخْرُجُ فِي أَصْلِ الْجَحِيمِ

همانا آن درختی است که در اصل (خاستگاه، سرچشمه) جحیم خارج می‌‌شود

- ترجمه سلطانی

همانا آن درختی است که در اصل (خاستگاه، سرچشمه) جحیم خارج می‌شود

- ترجمه راستین

آن زقوم به حقیقت درختی است که از بن دوزخ برآید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٥ طَلْعُهَا كَأَنَّهُ رُءُوسُ الشَّيَاطِينِ

شکوفهٔ آن [در منتهای زشتی] گوئی سرهای شیاطین است

- ترجمه سلطانی

شکوفهٔ آن (در منتهای زشتی) گوئی سرهای شیاطین است

- ترجمه راستین

میوه‌اش (در خباثت) گویی سرهای شیاطین است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٦ فَإِنَّهُمْ لَآكِلُونَ مِنْهَا فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ

و همانا آنها [برای غایت جوعشان (گرسنگیشان) و شدّت احتیاج آنها به خوردن] البّته از آن می‌‌خورند و شکم‌‌هایشان را از آن پُر کننده‌‌اند

- ترجمه سلطانی

و همانا آنها البّته از آن می‌خورند و شکم‌هایشان را از آن پُر کننده‌اند

- ترجمه راستین

اهل دوزخ از آن درخت (خباثت) آن طور می‌خورند که شکمها پر می‌سازند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٧ ثُمَّ إِنَّ لَهُمْ عَلَيْهَا لَشَوْبًا مِّنْ حَمِيمٍ

سپس همانا بر آن حتماً [مایعی] داغ را آمیخته می‌‌دارند [یعنی همان غسّاق (زردآبه) یا صدید (چرک خون) مخلوط]

- ترجمه سلطانی

سپس همانا بر آن حتماً (مایعی) داغ را آمیخته می‌دارند

- ترجمه راستین

پس از خوردن زقّوم دوزخ بر آنها آمیزه‌ای از شراب سوزان خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٨ ثُمَّ إِنَّ مَرْجِعَهُمْ لَإِلَى الْجَحِيمِ

سپس همانا [برای تتمیم عذاب و تغلیظ آن] محلّ بازگشت آنها حتماً به جحیم است

- ترجمه سلطانی

سپس همانا محلّ بازگشت آنها حتماً به جحیم است

- ترجمه راستین

و باز هم رجوعشان به سوی (عذاب دایم) جهنّم است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٩ إِنَّهُمْ أَلْفَوْا آبَاءَهُمْ ضَالِّينَ

[برای این] که آنها به پدرانشان [و در حالی که] آنها گمراه بودند الفت (أنس و عادت و معاشرت) داشتند [و معذلک از آنها تبعیّت کردند پس به سبب آن مستحقّ این عذاب شدند]

- ترجمه سلطانی

(برای این) که آنها به پدرانشان (و در حالی که) آنها گمراه بودند الفت (أنس و عادت و معاشرت) داشتند

- ترجمه راستین

چرا که آنها پدرانشان را در ضلالت و گمراهی یافتند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٠ فَهُمْ عَلَى آثَارِهِمْ يُهْرَعُونَ

و بر آثار آنها [با علمشان به اینکه آنها گمراهند] با دلهره می‌‌روند (سرعت می‌‌گیرند)

- ترجمه سلطانی

و بر آثار آنها با دلهره می‌روند

- ترجمه راستین

و باز از پی آنها شتابان می‌رفتند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧١ وَلَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ

و همانا اکثر پیشینیان قبل از آنها گمراه شدند

- ترجمه سلطانی

و همانا اکثر پیشینیان قبل از آنها گمراه شدند

- ترجمه راستین

و قبل از اینان بیشتر پیشینیان هم سخت گمراه بودند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٢ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا فِيهِم مُّنذِرِينَ

و البتّه انذار کنندگانی را در [میان] آنها فرستاده‌‌ایم

- ترجمه سلطانی

و البتّه انذار کنندگانی را در (میان) آنها فرستاده‌ایم

- ترجمه راستین

و ما رسولانی برای بیم و پند بر آنها فرستادیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٣ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُنذَرِينَ

پس نظر کن که عاقبت انذار شدگان (تکذیب کنندگان) چگونه بود

- ترجمه سلطانی

پس نظر کن که عاقبت انذار شدگان چگونه بود

- ترجمه راستین

(همه را تکذیب کردند) پس بنگر تا عاقبت کار آن امتهای بیم داده شده (گمراه) به چه (سختی و هلاکت) انجامید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٤ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

[به این بیان که عاقبت مردم بدترین عاقبت‌‌ها می‌‌باشد] مگر بندگان مخلَص خداوند [یعنی تصدیق کنندگان بر انبیاء (ع)]

- ترجمه سلطانی

مگر بندگان مخلَص خداوند

- ترجمه راستین

جز بندگان پاک برگزیده خدا (همه هلاک شدند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٥ وَلَقَدْ نَادَانَا نُوحٌ فَلَنِعْمَ الْمُجِيبُونَ

و [بعد از آنکه قوم نوح در تکذیب کردن و انکار کردن و ایذاء ادامه دادند] همانا نوح [با دعاء (نفرین) برای قوم خود] به ما نداء داد و البتّه [او را اجابت کردیم، و خدای را سوگند که] چه نیکو اجابت کننده‌‌ای هستیم

- ترجمه سلطانی

و همانا نوح به ما نداء داد و البتّه چه نیکو اجابت کننده‌ای هستیم

- ترجمه راستین

و همانا نوح ما را (بر یاری خود) ندا کرد و ما او را چه نیکو اجابت کردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٦ وَنَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ

و او و اهلش را از محنت بزرگ [اذی قومش و از غرق شدن] نجات دادیم

- ترجمه سلطانی

و او و اهلش را از محنت بزرگ نجات دادیم

- ترجمه راستین

و او را با اهل بیتش (و پیروانش) همه را از اندوه و بلای بزرگ (هلاکت غرق) نجات دادیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٧ وَجَعَلْنَا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْبَاقِينَ

و ذرّیّه‌‌اش را آنها را باقی قرار دادیم

- ترجمه سلطانی

و ذرّیّه‌اش را آنها را باقی قرار دادیم

- ترجمه راستین

و نژاد و اولاد او را روی زمین باقی داشتیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٨ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ

و بر او در آیندگان [کسانی که بعد از او آمدند بر زبان آنها جاری] گذاشتیم

- ترجمه سلطانی

و بر او در (زبان) آیندگان گذاشتیم

- ترجمه راستین

و در میان آیندگان نام نیکویش بگذاشتیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٩ سَلَامٌ عَلَى نُوحٍ فِي الْعَالَـمِينَ

سلام بر نوح در جهانیان

- ترجمه سلطانی

سلام بر نوح در جهانیان

- ترجمه راستین

سلام و تحیّت بر نوح (خدا پرست) در میان عالمیان باد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٠ إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

همانا ما این‌‌چنین [با ترک «لِسَان صِدْقٍ» برای آنان در آیندگان و بقاء علم و کتاب و نبوّت در عقبهٔ آنها و با اعطاء برکت در عقب آنها] به نیکوکاران جزاء می‌‌دهیم

- ترجمه سلطانی

همانا ما این‌چنین به نیکوکاران جزاء میدهیم

- ترجمه راستین

ما نیکوکاران را چنین پاداش می‌دهیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨١ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

که او از بندگان مؤمن [مشرّف با تشریف اضافت به] ما بود

- ترجمه سلطانی

که او از بندگان مؤمن ما بود

- ترجمه راستین

که او به حقیقت از بندگان با ایمان ما بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٢ ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرِينَ

سپس دیگران را غرق کردیم

- ترجمه سلطانی

سپس دیگران را غرق کردیم

- ترجمه راستین

آن گاه دیگران را همه غرق دریای هلاک گردانیدیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٣ وَإِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ

و همانا البتّه ابراهیم از شیعیان (پیروان) او است {یعنی از کسانی که در رسالت و اجراء (جاری داشتن) احکام خداوند بر بندگان و تحمّل اذیّت قوم و صبر بر ابتلاء شدن به آنان شایع (پیروی کننده) از نوح هستند}

- ترجمه سلطانی

و همانا البتّه ابراهیم از شیعیان (پیروان) او است

- ترجمه راستین

و از پیروان نوح (در دعوت به توحید و خدا پرستی) به حقیقت ابراهیم (خلیل) بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٤ إِذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ

آنوقت که با قلبی سلیم نزد پروردگارش آمد

- ترجمه سلطانی

آنوقت که با قلبی سلیم نزد پروردگارش آمد

- ترجمه راستین

که با قلبی پاک و سالم (از شرک) به سوی پروردگار خویش آمد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٥ إِذْ قَالَ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ مَاذَا تَعْبُدُونَ

آنوقت که به پدرش و به قوم خود گفت چه چیزی را می‌‌پرستید؟

- ترجمه سلطانی

آنوقت که به پدرش و به قوم خود گفت چه چیزی را می‌پرستید؟

- ترجمه راستین

هنگامی که با پدر (یعنی عموی) خود و قومش گفت: شما به پرستش چه مشغولید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٦ أَئِفْكًا آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُرِيدُونَ

آیا خدایی دروغین غیر الله را می‌‌خواهید

- ترجمه سلطانی

آیا خدایی دروغین غیر الله را می‌خواهید

- ترجمه راستین

آیا رواست که به دروغ خدایانی به جای خدای یکتا بر می‌گزینید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٧ فَمَا ظَنُّكُم بِرَبِّ الْعَالَـمِينَ

پس گمان شما به پروردگار عالمیان چیست [حتّی از او به مصنوعی که با انفس خود آن را ساخته‌‌اید روی آورده‌‌اید]

- ترجمه سلطانی

پس گمان شما به پروردگار عالمیان چیست

- ترجمه راستین

پس در این صورت به خدای جهانیان چه گمان می‌برید (و از قهر و انتقام خدا چگونه نمی‌ترسید).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٨ فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ

پس به نظری در ستارگان نظر کرد

- ترجمه سلطانی

پس به نظری در ستارگان نظر کرد

- ترجمه راستین

آن گاه (ابراهیم تدبیری اندیشید و) به ستارگان آسمان نگاهی کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٩ فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٌ

پس گفت همانا من بیمارم

- ترجمه سلطانی

پس گفت همانا من بیمارم

- ترجمه راستین

و با قومش گفت که من بیمارم (و نتوانم به جشن عید بتان آیم).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٠ فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرِينَ

پس از او روی گردانیدند [در حالی که به سوی انجام مراسم عید خود] پشت کننده [به او] بودند

- ترجمه سلطانی

پس از او روی گردانیدند (در حالی که) (به سوی انجام مراسم عید خود) پشت کننده (به او) بودند

- ترجمه راستین

قوم از او دست کشیده برگشتند (و از بتخانه در پی نشاط عید به باغ و صحرا شتافتند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩١ فَرَاغَ إِلَى آلِهَتِهِمْ فَقَالَ أَلَا تَأْكُلُونَ

آنگاه [ابراهیم] به سوی خدایانشان میل کرد (روی آورد) و [با تهکّم به آنها به آنها] گفت آیا [غذایی که نزد شما هست را] نمی‌‌خورید

- ترجمه سلطانی

آنگاه (ابراهیم) به سوی خدایانشان میل کرد (روی آورد) و گفت آیا نمی‌خورید

- ترجمه راستین

ابراهیم (که بتخانه را خلوت یافت) قصد بتهای آنان کرد و گفت: آیا شما غذا نمی‌خورید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٢ مَا لَكُمْ لَا تَنطِقُونَ

شما را چه شده که حرف نمی‌‌زنید [و جواب مرا نمی‌‌دهید]

- ترجمه سلطانی

شما را چه شده که حرف نمی‌زنید

- ترجمه راستین

چرا سخن نمی‌گویید؟ (شما چه خدایان بی‌اثر باطلی هستید!)

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٣ فَرَاغَ عَلَيْهِمْ ضَرْبًا بِالْيَمِينِ

پس با ضربه زدنی با قدرت بر آنها رو آورد [و همگی آنها را شکست جز بزرگی را که داشتند]

- ترجمه سلطانی

پس با ضربه زدنی با قدرت بر آنها رو آورد

- ترجمه راستین

و محکم (با تبر) بر بتان زد (و جز بت بزرگ همه را درهم شکست).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٤ فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ

پس به سوی او (ابراهیم) روی آوردند [در حالی که] می‌‌شتافتند

- ترجمه سلطانی

پس به سوی او (ابراهیم) روی آوردند (در حالی که) می‌شتافتند

- ترجمه راستین

قوم (آگه شدند و) با شتاب (از پی انتقام) به سوی او آمدند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٥ قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ

[ابراهیم بعد از آنکه به او رسیدند به آنها] گفت: آیا آنچه که [خودتان] می‌‌تراشید را بندگی می‌‌کنید [و الله را که شایسته است که عبادت شود ترک می‌‌کنید]

- ترجمه سلطانی

(ابراهیم) گفت آیا آنچه که (خودتان) می‌تراشید را بندگی می‌کنید

- ترجمه راستین

ابراهیم گفت: آیا رواست که شما چیزی به دست خود بتراشید و آن را پرستش کنید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٦ وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ

و (حال آنکه) شما و آنچه [از اصنام و غیر آن] که عمل می‌‌کنید (می‌‌سازید) را خداوند خلق کرده است {زیرا موادّ آنها به خلقت او و صُنع آنها به اقدار (قدرت دادن) او است}

- ترجمه سلطانی

و (حال آنکه) شما و آنچه که عمل می‌کنید (می‌سازید) را خداوند خلق کرده است

- ترجمه راستین

در صورتی که شما و آنچه (از بتان) می‌سازید همه را خدا آفریده.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٧ قَالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْيَانًا فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحِيمِ

[بعد از آنکه با آنها محاجّه کرد و با او احتجاج نمودند] گفتند: برای او ساختمانی بناء کنید و او را در جحیم (آتش شدید) بیندازید

- ترجمه سلطانی

گفتند برای او ساختمانی بناء کنید و او را در جحیم بیندازید

- ترجمه راستین

(قوم حجت و برهانش نشنیدند و) گفتند: باید بر او آتشخانه‌ای بسازید و او را در آتش افکنید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٨ فَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَسْفَلِينَ

آنگاه حیله‌‌ای [به احراق (سوزاندن) او با آتش] برای او اراده کردند پس [با باطل کردن کید آنها] آنها را پست‌‌ترین‌‌ها قرار دادیم [و او حجّت بر آنها قرار داده شد]

- ترجمه سلطانی

آنگاه حیله‌ای برای او اراده کردند پس آنها را پست‌ترین‌ها قرار دادیم

- ترجمه راستین

نمرودیان قصد مکر و ستمش کردند ما هم آنان را خوار و نابود ساختیم (و آتش را بر او گلستان کردیم).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٩ وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ

و گفت که من رهسپار به سوی پروردگارم هستم [او] بزودی مرا هدایت خواهد کرد

- ترجمه سلطانی

و گفت که من رهسپار به سوی پروردگارم هستم (او) بزودی مرا هدایت خواهد کرد

- ترجمه راستین

و ابراهیم (پس از نجات از بیداد نمرودیان به قومش) گفت: من (با کمال اخلاص) به سوی خدای خود می‌روم که البته هدایتم خواهد فرمود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٠ رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِـحِينَ

پروردگارا [بعضاً] از صالحان [فرزند] به من عطاء کن [که در تنهایی من انیس بر من، و برای عبادتم و دعوتم به عنوان معین (کمک کننده) برای من باشند]

- ترجمه سلطانی

پروردگارا (بعضاً) از صالحان (فرزند) به من عطاء کن

- ترجمه راستین

بار الها، مرا فرزند صالحی که از بندگان شایسته تو باشد عطا فرما.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠١ فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ

پس [او را بعد از یأس او و یأس زوجه‌‌اش از فرزند به مسؤلش (درخواستش) اجابت کردیم و] به او به پسری بردبار بشارت دادیم

- ترجمه سلطانی

پس به او به پسری بردبار بشارت دادیم

- ترجمه راستین

پس مژده پسر بردباری به او دادیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٢ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَابُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَاأَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ

و چون [به او اعطاء کردیم] با او به سعی (نوجوانی) رسید [در خواب دید که خداوند او را به ذبح او امر می‌‌کند و به فرزندش] گفت: ای پسرکم همانا من در خواب می‌‌بینم که تو را ذبح می‌‌کنم، پس نظر کن که چه می‌‌بینی (فکر می‌‌کنی) گفت ای پدرم آنچه را که امر شده‌‌ای انجام بده که ان شاء الله (اگر خداوند بخواهد) مرا از شکیبایان خواهی یافت

- ترجمه سلطانی

و چون با او به سعی (نوجوانی) رسید گفت ای پسرکم همانا من در خواب می‌بینم که تو را ذبح می‌کنم، پس نظر کن که چه می‌بینی (فکر می‌کنی) گفت ای پدرم آنچه را که امر شده‌ای انجام بده که ان شاء الله (اگر خداوند بخواهد) مرا از شکیبایان خواهی یافت

- ترجمه راستین

آن گاه که (آن پسر رشد یافت و) با او به سعی و عمل شتافت (یا در جهد و عبادت یا در سعی صفا و مروه با پدر همراه شد) ابراهیم گفت: ای فرزند عزیزم، من در عالم خواب چنین می‌بینم که تو را قربانی (راه خدا) می‌کنم، در این واقعه تو را چه نظری است؟جواب داد: ای پدر، هر چه مأموری انجام ده که ان شاء اللّه مرا از بندگان با صبر و شکیبا خواهی یافت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٣ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ

و چون آن دو [به استسلام (گردن نهادن) بر امر خداوند] تسلیم شدند و او را بر [روی] پیشانی [به زمین] افکند

- ترجمه سلطانی

و چون آن دو (بر امر خداوند) تسلیم شدند (گردن نهادند) و او را بر (روی) پیشانی (به زمین) افکند

- ترجمه راستین

پس چون هر دو تسلیم امر حق گشتند و او را (برای کشتن) به روی در افکند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٤ وَنَادَيْنَاهُ أَن يَاإِبْرَاهِيمُ

و به او نداء دادیم که ای ابراهیم

- ترجمه سلطانی

و به او نداء دادیم که ای ابراهیم

- ترجمه راستین

و ما در آن حال (که کارد به گلویش کشید) خطاب کردیم که ای ابراهیم،

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٥ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

همانا رؤیا را [با عزم و اتیان به مأمور] تصدیق کرده‌‌ای همانا ما اینگونه به نیکوکاران پاداش می‌‌دهیم

- ترجمه سلطانی

همانا رؤیا را تصدیق کرده‌ای همانا ما اینگونه به نیکوکاران پاداش می‌دهیم

- ترجمه راستین

تو مأموریت عالم رؤیا را انجام دادی (کارد را از گلویش بردار) . ما نیکو کاران را چنین نیکو پاداش می‌دهیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٦ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ

همانا این البتّه همان امتحانی واضح بود

- ترجمه سلطانی

همانا این البتّه همان امتحانی واضح بود

- ترجمه راستین

این ابتلا همان امتحانی است که (حقیقت حال اهل ایمان را) روشن می‌کند (که در راه خدا از هر چیز می‌گذرند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٧ وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ

و او را با ذبح بزرگی فدیه دادیم

- ترجمه سلطانی

و او را با ذبح بزرگی فدیه دادیم

- ترجمه راستین

و بر او (گوسفندی فرستاده و) ذبح بزرگی فدا ساختیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٨ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ

و در آیندگان بر او گذاشتیم

- ترجمه سلطانی

و در آیندگان بر او گذاشتیم

- ترجمه راستین

و ثنای او را در میان آیندگان وا گذاردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٩ سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ

سلام بر ابراهیم

- ترجمه سلطانی

سلام بر ابراهیم

- ترجمه راستین

سلام و تحیّت خدا بر ابراهیم باد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٠ كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

این‌‌چنین به نیکوکاران جزاء می‌‌دهیم

- ترجمه سلطانی

این‌چنین به نیکوکاران جزاء می‌دهیم

- ترجمه راستین

ما نیکوان را این چنین پاداش نیکو می‌دهیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١١ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

همانا او از بندگان مؤمن ما است

- ترجمه سلطانی

همانا او از بندگان مؤمن ما است

- ترجمه راستین

زیرا او از بندگان با ایمان ما بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٢ وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِيًّا مِّنَ الصَّالِـحِينَ

و اسحاق را به عنوان پیامبری از صالحین به او بشارت دادیم

- ترجمه سلطانی

و اسحاق را به عنوان پیامبری از صالحین به او بشارت دادیم

- ترجمه راستین

و باز مژده فرزندش اسحاق را که پیغمبری از شایستگان است به او دادیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٣ وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِن ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِـمٌ لِّنَفْسِهِ مُبِينٌ

و به او و به اسحاق برکت دادیم و از ذرّیّهٔ آن دو [اشخاصی] نیکوکار و [اشخاصی] ظالم آشکاری لنفسه (بر خویش) هستند

- ترجمه سلطانی

و به او و به اسحاق برکت دادیم و از ذرّیّهٔ آن دو (اشخاصی) نیکوکار و (اشخاصی) ظالم آشکاری لنفسه (بر خویش) هستند

- ترجمه راستین

و بر ابراهیم و اسحاق برکت و خیر بسیار عطا کردیم، و از فرزندانشان برخی صالح و نیکوکار و برخی دانسته و آشکار به نفس خود ستمکار شدند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٤ وَلَقَدْ مَنَنَّا عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ

و همانا بر موسی و هارون [با انجاء (نجات دادن) آن دو و انجاء قوم آن دو از شدّت استعباد (برده کشی) و یاری آن دو و اعطاء کتاب و نبوّت و بقاء لسان صدق در آخرین و غیر آن] منّت گذاردیم

- ترجمه سلطانی

و همانا بر موسی و هارون منّت گذاردیم

- ترجمه راستین

و همانا ما بر موسی و هارون منّت گذاردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٥ وَنَجَّيْنَاهُمَا وَقَوْمَهُمَا مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ

و آن دو را و قوم آن دو را از اندوه بزرگ [همان استعباد و قتل اولاد و تفریق (جدا کردن) بین مردان و زنان و تجسّس حیاء زنان برای عیب یا فرزند و ترس قتل فرعون آنها را بعد از خروج آنها از مصر و گرفتن او آنها را و استعباد ثانیّ او و خوف غرق شدن بعد از دخول در دریا] نجات دادیم

- ترجمه سلطانی

و آن دو را و قوم آن دو را از اندوه بزرگ نجات دادیم

- ترجمه راستین

و هر دو را با قومشان از بلای بزرگ (فرعونیان) نجات دادیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٦ وَنَصَرْنَاهُمْ فَكَانُوا هُمُ الْغَالِبِينَ

و [با انجاء آنها از دشمنانشان و اغراق (غرق کردن) دشمنانشان] به آنها یاری کردیم

- ترجمه سلطانی

و به آنها یاری کردیم

- ترجمه راستین

و آنها را یاری دادیم تا (بر فوعونیان) به حقیقت غالب شدند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٧ وَآتَيْنَاهُمَا الْكِتَابَ الْمُسْتَبِينَ

پس آنها هم چیره شدند و به آن دو کتاب روشنگر [یعنی نبوّت و رسالت و احکام آن دو و تورات صورت آن دو] دادیم

- ترجمه سلطانی

پس آنها هم چیره شدند و به آن دو کتاب روشنگر دادیم

- ترجمه راستین

و به آن دو (پیغمبر) کتاب (تورات) روشن بیان را عطا کردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٨ وَهَدَيْنَاهُمَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ

و آن دو را به راه راست هدایت {و آن راه انسانی است که فطریِّ آن ولایت فطری و تکلیفیِّ آن ولایت تکلیفی است} نمودیم

- ترجمه سلطانی

و آن دو را به راه راست هدایت نمودیم

- ترجمه راستین

و هر دو را به راه راست (خداپرستی) هدایت کردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٩ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِمَا فِي الْآخِرِينَ

و بر آن دو در آیندگان گذاردیم

- ترجمه سلطانی

و بر آن دو در آیندگان گذاردیم

- ترجمه راستین

و برایشان نام نیک در میان آیندگان باقی گذاردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٠ سَلَامٌ عَلَى مُوسَى وَهَارُونَ

سلام بر موسی و هارون

- ترجمه سلطانی

سلام بر موسی و هارون

- ترجمه راستین

سلام و تحیّت بر موسی و هارون باد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢١ إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

همانا ما این‌‌چنین به نیکوکاران جزاء می‌‌دهیم

- ترجمه سلطانی

همانا ما این‌چنین به نیکوکاران جزاء می‌دهیم

- ترجمه راستین

ما چنین نیکوان را پاداش نیکو می‌دهیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٢ إِنَّهُمَا مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

همانا آن دو از بندگان مؤمن ما بودند

- ترجمه سلطانی

همانا آن دو از بندگان مؤمن ما بودند

- ترجمه راستین

زیرا هر دو از بندگان خاص با ایمان ما بودند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٣ وَإِنَّ إِلْيَاسَ لَـمِنَ الْمُرْسَلِينَ

و همانا الیاس البتّه از فرستادگان بود

- ترجمه سلطانی

و همانا الیاس البتّه از فرستادگان بود

- ترجمه راستین

و همانا الیاس یکی از رسولان بزرگ خدا بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٤ إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَلَا تَتَّقُونَ

وقتی که [به عنوان مناصح (نصیحت کننده) بر آنها به صورت شفقت] به قومش گفت آیا از خداوند نمی‌‌هراسید

- ترجمه سلطانی

وقتی که به قومش گفت آیا از خداوند نمی‌هراسید

- ترجمه راستین

وقتی که قومش را گفت: آیا خداترس و پرهیزکار نمی‌شوید (که ترک بت و خود پرستی کنید).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٥ أَتَدْعُونَ بَعْلًا وَتَذَرُونَ أَحْسَنَ الْخَالِقِينَ

آیا بعل (اسم ربّ و بتی از طلا است) را فرا می‌‌خوانید و بهترین آفرینندگان را وا می‌‌گذارید؟!

- ترجمه سلطانی

آیا بعل (اسم ربّ و بتی از طلا است) را فرا می‌خوانید و بهترین آفرینندگان را وا می‌گذارید؟!

- ترجمه راستین

آیا بت بعل نام را (خدا) می‌خوانید و خدای بهترین آفریننده عالم را ترک می‌گویید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٦ اللَّهَ رَبَّكُمْ وَرَبَّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ

الله پروردگارتان را و پروردگار پدران پیشینتان را

- ترجمه سلطانی

الله پروردگارتان را و پروردگار پدران پیشینتان را

- ترجمه راستین

همان خدایی که آفریننده شما و پدران گذشته شماست (نه بتان جماد).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٧ فَكَذَّبُوهُ فَإِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ

پس او را تکذیب کردند، پس همانا آنان البتّه [برای حساب یا در آتش] احضار شدگان هستند

- ترجمه سلطانی

پس او را تکذیب کردند، پس همانا آنان البتّه (برای حساب یا در آتش) احضار شدگان هستند

- ترجمه راستین

قوم الیاس (رسالت) او را تکذیب کردند، بدین سبب (برای انتقام و عذاب به محشر) احضار می‌شوند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٨ إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ

مگر بندگان مخلَص خداوند

- ترجمه سلطانی

مگر بندگان مخلَص خداوند

- ترجمه راستین

(و همه هلاک شوند) جز بندگان پاک و برگزیده خدا.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٩ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ

و برای او در آیندگان گذاردیم

- ترجمه سلطانی

و برای او در آیندگان گذاردیم

- ترجمه راستین

و از او در میان آیندگان نام نیکو باقی گذاردیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٠ سَلَامٌ عَلَى إِلْ يَاسِينَ

سلام بر اِل یاسین

- ترجمه سلطانی

سلام بر اِل یاسین

- ترجمه راستین

سلام بر الیاس (و آل یاسین) باد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣١ إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ

همانا ما این‌‌چنین به نیکوکاران جزاء می‌‌دهیم

- ترجمه سلطانی

همانا ما این‌چنین به نیکوکاران جزاء می‌دهیم

- ترجمه راستین

ما نیکوان را چنین پاداش نیکو می‌دهیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٢ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ

همانا او از بندگان مؤمن ما بود

- ترجمه سلطانی

همانا او از بندگان مؤمن ما بود

- ترجمه راستین

زیرا او از بندگان خاص با ایمان ما بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٣ وَإِنَّ لُوطًا لَّـمِنَ الْمُرْسَلِينَ

و همانا لوط البتّه از فرستادگان بود

- ترجمه سلطانی

و همانا لوط البتّه از فرستادگان بود

- ترجمه راستین

و لوط هم یکی از رسولان خدا بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٤ إِذْ نَجَّيْنَاهُ وَأَهْلَهُ أَجْمَعِينَ

آنوقت که او و اهلش همگی را نجات دادیم

- ترجمه سلطانی

آنوقت که او و اهلش همگی را نجات دادیم

- ترجمه راستین

وقتی که ما (خواستیم قوم او را کیفر کنیم) او و اهل بیتش همه را نجات دادیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٥ إِلَّا عَجُوزًا فِي الْغَابِرِينَ

جز پیرزنی در بازماندگان

- ترجمه سلطانی

جز پیرزنی در بازماندگان

- ترجمه راستین

به جز پیر زالی (همسر او) که در میان قومی که هلاک شدند باقی ماند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٦ ثُمَّ دَمَّرْنَا الْآخَرِينَ

سپس دیگران را در هم کوبیدیم

- ترجمه سلطانی

سپس دیگران را در هم کوبیدیم

- ترجمه راستین

پس (از نجات لوط و اهلش) دیگران که بدکار بودند همه را هلاک ساختیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٧ وَإِنَّكُمْ لَتَمُرُّونَ عَلَيْهِم مُّصْبِحِينَ

و همانا شما [ای اهل مکّه] قطعاً بر [آثار] آنها می‌‌گذرید [در حالی که] صبح کننده‌‌اید

- ترجمه سلطانی

و همانا شما قطعاً بر آنها می‌گذرید (در حالی که) صبح کننده‌اید

- ترجمه راستین

و شما مردم اینک بر دیار ویران قوم لوط می‌گذرید (و خرابه‌های آن را به چشم می‌نگرید) در صبح،

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٨ وَبِاللَّيْلِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ

و در شب آیا پس عقل (تعقل) نمی‌‌کنید

- ترجمه سلطانی

و در شب آیا پس عقل (تعقل) نمی‌کنید

- ترجمه راستین

و شام، آیا (چشم عبرت نمی‌گشایید و) عقل را کار نمی‌بندید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٩ وَإِنَّ يُونُسَ لَـمِنَ الْمُرْسَلِينَ

و همانا یونس البتّه از فرستادگان بود

- ترجمه سلطانی

و همانا یونس البتّه از فرستادگان بود

- ترجمه راستین

و یونس نیز یکی از رسولان بزرگ خدا بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٠ إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ

وقتی که با کشتی پُر فرار کرد

- ترجمه سلطانی

وقتی که با کشتی پُر فرار کرد

- ترجمه راستین

آن گاه که به کشتی پر جمعیتی گریخت (زیرا به قومش وعده عذاب داد و آنها از دل توبه و انابه کردند و خدا رفع عذاب کرد. او به دریای روم گریخت تا نزد قوم خجل و شرمنده نرود).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤١ فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ

آنگاه قرعه انداختند پس از افتادگان [قرعه به نام او] بود

- ترجمه سلطانی

آنگاه قرعه انداختند پس از افتادگان (قرعه به نام او) بود

- ترجمه راستین

(کشتی به خطر افتاد و اهل کشتی معتقد شدند که خطا کاری در میان آنهاست، خواستند قرعه زنند تا خطا کار را به قرعه تعیین کرده و غرق کنند) یونس قرعه زد و به نام خودش افتاد و از مغلوب شدگان (و غرق شوندگان) گردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٢ فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ

و ماهی او را بلعید و او [چیزی که] ملامت [شود] آورده بود

- ترجمه سلطانی

و ماهی او را بلعید و او (چیزی که) ملامت (شود) آورده بود

- ترجمه راستین

و ماهی دریا او را به کام فرو برد و او در خور ملامت بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٣ فَلَـوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ

و اگر او از تسبیح کنندگان نمی‌‌بود

- ترجمه سلطانی

و اگر او از تسبیح کنندگان نمی‌بود

- ترجمه راستین

و اگر او به ستایش و تسبیح خدا نپرداختی،

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٤ لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ

البتّه در شکم آن تا روزی که مبعوث می‌‌شوند می‌‌ماند

- ترجمه سلطانی

البتّه در شکم آن تا روزی که مبعوث می‌شوند می‌ماند

- ترجمه راستین

تا قیامت در شکم ماهی زیست کردی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای