حزب شمارهٔ ۹۲
٥٣ هَذَا مَا تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسَابِ
[ما یا ملائکهٔ ما به آنان میگوییم:] این است آنچه که برای روز حساب وعده داده میشدید
- ترجمه سلطانیاین است آنچه که برای روز حساب وعده داده میشدید
- ترجمه راستیناین (نعمت ابد) همان است که در روز حساب به آنها وعدهتان میدادند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٧ هَذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَغَسَّاقٌ
این نوشیدنی داغ و خونآبه است که باید آن را بچشند
- ترجمه سلطانیاین نوشیدنی داغ و خونآبه است که باید آن را بچشند
- ترجمه راستیناین است (از قهر حق عذابشان) و آنجا آب گرم عفن حمیم و غسّاق[حمیم: آب جوشان. غسّاق: زرداب چرکین گند آلود. (م) ] را هم باید بچشند و بنوشند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٩ هَذَا فَوْجٌ مُّقْتَحِمٌ مَّعَكُمْ لَا مَرْحَبًا بِهِمْ إِنَّهُمْ صَالُو النَّارِ
این گروهی که با شما وارد شوندهاند در سختی هستند خوشامدی به آنها نیست همانا آنها سوختگان آتشند
- ترجمه سلطانیاین گروهی که با شما وارد شوندهاند در سختی هستند خوشامدی به آنها نیست همانا آنها سوختگان آتشند
- ترجمه راستیناین گروهی هستند که با شما (رؤسای کفر و ضلالت) به دوزخ در آمدند (در این حال رؤسا گویند) بدا بر حال اینان که در عذاب آتش فروزان شدند.
- ترجمه الهی قمشهای٦٠ قَالُوا بَلْ أَنتُمْ لَا مَرْحَبًا بِكُمْ أَنتُمْ قَدَّمْتُمُوهُ لَنَا فَبِئْسَ الْقَرَارُ
[اتباع به متبوعین (رؤسا) یا بنو عباس به بنی امیّه] میگویند خوشآمدی به شما نیست بلکه شما آن را برای ما پیش آوردید و [جهنّم] چه بد منزلگاهی است
- ترجمه سلطانی(اتباع به متبوعین) میگویند خوشآمدی به شما نیست بلکه شما آن را برای ما پیش آوردید و چه بد منزلگاهی است
- ترجمه راستیناهل دوزخ در جواب (رؤسایشان) گویند: بلکه بدا بر احوال خود شما، زیرا شما آن را برای ما پیش فرستادید (و سبب شدید) ، که بسیار آرامگاه بدی است.
- ترجمه الهی قمشهای٦١ قَالُوا رَبَّنَا مَن قَدَّمَ لَنَا هَذَا فَزِدْهُ عَذَابًا ضِعْفًا فِي النَّارِ
میگویند [ای] پروردگار ما کسی که این عذاب را برای ما پیش آورده، پس عذابش را در آتش [برای تأسیس ظلم کردن آنها به آل محّمد (ص) و اتّباع ما از آنها در آن] مضاعف کن
- ترجمه سلطانیمیگویند (ای) پروردگار ما کسی که این عذاب را برای ما پیش آورده، پس عذابش را در آتش مضاعف کن
- ترجمه راستینباز تابعان به درگاه خدا عرض کنند: پروردگارا، آن کس که برای ما این عذاب را پیش فرستاد تو در آتش، عذابش را چندین برابر بیفزا.
- ترجمه الهی قمشهای٦٢ وَقَالُوا مَا لَنَا لَا نَرَى رِجَالًا كُنَّا نَعُدُّهُم مِّنَ الْأَشْرَارِ
و میگویند ما را چه شده که مردانی که آنها را از اشرار بشمار میآوردیم را نمیبینیم
- ترجمه سلطانیو میگویند ما را چه شده که مردانی که آنها را از اشرار بشمار میآوردیم را نمیبینیم
- ترجمه راستینو (اهل دوزخ با یکدیگر) گویند: چه شده که ما مردانی (مؤمن) را که از سفله و اشرار میشمردیم نمیبینیم؟
- ترجمه الهی قمشهای٦٣ أَتَّخَذْنَاهُمْ سِخْرِيًّا أَمْ زَاغَتْ عَنْهُمُ الْأَبْصَارُ
آیا ما آنها را به مسخره گرفتیم یا چشمان [ما] از آنها زاغ (منحرف) شده
- ترجمه سلطانیآیا ما آنها را به مسخره گرفتیم یا چشمان (ما) از آنها زاغ (منحرف) شده
- ترجمه راستینآیا (چون) ما آنها را (در دنیا) مسخره و استهزاء میکردیم (اینک به دوزخ در نیامدهاند) ؟یا (آنها اهل دوزخ هستند و) چشمان ما بر آنها نمیافتد؟
- ترجمه الهی قمشهای٦٥ قُلْ إِنَّمَا أَنَا مُنذِرٌ وَمَا مِنْ إِلَهٍ إِلَّا اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ
[به مشرکین، یا به منافقین از امّتت] بگو: جز این نیست که من انذارکنندهام [شما را بر توحید یا بر ولایت علی (ع) مجبور نمیکنم] و جز خدای واحد چیره خدایی نیست [پس حکمی برای قهّار بودن او جز برای او نیست، و معبودی سوای او نیست، و از قِبَل خودم حکم به خلافت نمیکنم و برای کسی که او را شریک به او قرار دادید حکمی نیست]
- ترجمه سلطانیبگو جز این نیست که من انذارکنندهام و جز خدای واحد چیره خدایی نیست
- ترجمه راستینبگو که من رسولی منذر (و ناصح) بیش نیستم و جز خدای فرد قهّار (که بر همه عالم غالب و قاهر است) خدایی نیست.
- ترجمه الهی قمشهای٦٦ رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه که بین آن دو است [و شرکاء شما در چیزی از آن ربوبیّت ندارند و احدی در خلق او با نصب خلیفه از قِبَل خودش حکمی ندارد] پیروزمند بسیار آمرزنده است
- ترجمه سلطانیپروردگار آسمانها و زمین و آنچه که بین آن دو است پیروزمند بسیار آمرزنده است
- ترجمه راستینآفریننده آسمانها و زمین و هر چه بین آنهاست، همان خدای مقتدر و بسیار آمرزنده.
- ترجمه الهی قمشهای٦٧ قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ
بگو او [یعنی توحید یا آنچه که از آن به شما خبر دادم از ولایت علی (ع) و امامت او] نَبَأ عظیم (خبر بزرگ) است [برای اینکه ولایت همان خبر است که خبری نیست مگر که همان خبر از او است و امر و نه نهی و نه رسالت و نه نبوّت و نه بشارت و نه انذار و نه وعد و نه وعیدی نیست مگر به او و برای او]
- ترجمه سلطانیبگو او نَبَأ (خبر) بزرگ است
- ترجمه راستینبگو آن (حکایت که از قیامت و اهل بهشت و دوزخ برای شما آوردم) خبر بزرگ عالم است.
- ترجمه الهی قمشهای٦٨ أَنتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ
که شما از او روگردان هستید {و اعراض از او اعراض از لطیفهٔ انسانی و همان لطفیهٔ الهی و همان ربّ هر مربوب در مقام نازل او و همان اسم ربّ و همان عبودیّتی است که کُنه آن ربوبیّت است و همان ریسمان از خداوند است}
- ترجمه سلطانیکه شما از او روگردان هستید
- ترجمه راستین(و دریغا که) شما از شنیدن آن خبر بزرگ اعراض میکنید.
- ترجمه الهی قمشهای٦٩ مَا كَانَ لِيَ مِنْ عِلْمٍ بِالْمَلَإِ الْأَعْلَى إِذْ يَخْتَصِمُونَ
[اگر دربارهٔ ملاء اعلی (بزرگان اعلی) از تو سؤال کردند] آنوقت که [دربارهٔ این نبأ عظیم (خبر بزرگ)] خصومت ورزیدند [به آنها بگو:] من علمی به ملاء اعلی ندارم {یا به آنها خبر بده بر اینکه ملاء اعلی کسانی هستند که التفات به زمین و اهل آن ندارند که برای سبب این علم دربارهٔ این نبأ به اختصام (دشمنی کردن، خصومت ورزی) خود با نفس تو خصومت ورزند و بگو: آنچه که از علم به ملاء اعلی برای من میباشد اندک است}
- ترجمه سلطانیآنوقت که خصومت ورزیدند (بگو) من علم به ملاء اعلی ندارم
- ترجمه راستینمرا بر فرشتگان عالم بالا که (در قضیّه خلق آدم یا غیر آن) خصومت و گفتگو داشتند علمی (پیش از وحی خدا) نبود.
- ترجمه الهی قمشهای٧٠ إِن يُوحَى إِلَيَّ إِلَّا أَنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ
به من وحی نمیشود مگر جز این نیست که من فقط یک بیم دهندهٔ آشکار هستم
- ترجمه سلطانیبه من وحی نمیشود مگر جز این نیست که من فقط یک بیم دهندهٔ آشکار هستم
- ترجمه راستینو به من وحی نمیرسد جز اینکه من با بیان روشن و آشکار (خلق را از عذاب خدا) بترسانم.
- ترجمه الهی قمشهای٧١ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن طِينٍ
آنوقت که پروردگارت به ملائکه گفت همانا من خالق بشری از گل هستم
- ترجمه سلطانیآنوقت که پروردگارت به ملائکه گفت همانا من خالق بشری از گل هستم
- ترجمه راستین(یاد کن) هنگامی که خدایت به فرشتگان گفت که من بشری از گل خواهم آفرید.
- ترجمه الهی قمشهای٧٢ فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ
پس وقتی که او را استوار میکنم و در آن از روح خود میدمم پس بر او سجده کننده واقع شوید
- ترجمه سلطانیپس وقتی که او را استوار میکنم و در آن از روح خود میدمم پس بر او سجده کننده واقع شوید
- ترجمه راستینپس آن گاه که او را به خلقت کامل بیاراستم و از روح خود در او بدمیدم بر او به سجده در افتید.
- ترجمه الهی قمشهای٧٥ قَالَ يَاإِبْلِيسُ مَا مَنَعَكَ أَن تَسْجُدَ لِـمَا خَلَقْتُ بِيَدَيَّ أَسْتَكْبَرْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْعَالِينَ
گفت ای ابلیس چه تو را منع کرد که بر آنچه که با دست خویش خلق کردم سجده نکنی استکبار ورزیدی یا از بلندمرتبگان بودی؟
- ترجمه سلطانیگفت ای ابلیس چه تو را منع کرد که بر آنچه که با دست خویش خلق کردم سجده نکنی استکبار ورزیدی یا از بلندمرتبگان بودی؟
- ترجمه راستینخدا به شیطان فرمود: ای ابلیس، تو را چه مانع شد که به موجودی (با قدر و شرافت) که من به دو دست (علم و قدرت) خود آفریدم سجده کنی؟آیا تکبر و نخوت کردی یا از فرشتگان بلند رتبه عالم قدس اعلا بودی (که نمیبایست سجده کنند).
- ترجمه الهی قمشهای٧٦ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ
گفت من بهتر از او هستم؛ مرا از آتش خلق کردی و او را از گل آفریدی
- ترجمه سلطانیگفت من بهتر از او هستم؛ مرا از آتش خلق کردی و او را از گل آفریدی
- ترجمه راستینشیطان گفت: من از او بهترم، که مرا از آتش (نورانی سرکش) و او را از گل (تیره پست) خلقت کردهای.
- ترجمه الهی قمشهای٧٧ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ
گفت پس از آن خارج شو پس همانا تو طرد شده هستی
- ترجمه سلطانیگفت پس از آن خارج شو پس همانا تو طرد شده هستی
- ترجمه راستینخدا فرمود (ای شیطان جاهل خودبین) اینک از این جایگاه بیرون رو که تو (غرور و تکبر کردی و) سخت رانده درگاه ما شدی.
- ترجمه الهی قمشهای٧٩ قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ
گفت: پروردگارا پس تا روزی که برانگیخته شوند به من مهلت بده (میدهی)
- ترجمه سلطانیگفت: پروردگارا پس تا روزی که برانگیخته شوند به من مهلت بده (میدهی)
- ترجمه راستینشیطان عرض کرد: پروردگارا، پس مهلتم ده که تا روز قیامت زنده مانم.
- ترجمه الهی قمشهای٨٢ قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ
[ابلیس] گفت: پس به عزّت تو البتّه همگی آنان را گمراه میکنم
- ترجمه سلطانی(ابلیس) گفت: پس به عزّت تو البتّه همگی آنان را گمراه میکنم
- ترجمه راستینشیطان گفت: به عزّت و جلال تو قسم که خلق را تمام گمراه خواهم کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٨٥ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكَ وَمِمَّن تَبِعَكَ مِنْهُمْ أَجْمَعِينَ
حتماً جهنّم را از تو و از همگی آنانی که از تو پیروی کردند پُر میسازم
- ترجمه سلطانیحتماً جهنّم را از تو و از همگی آنانی که از تو پیروی کردند پُر میسازم
- ترجمه راستینکه جهنم را از (جنس) تو و پیروانت از آنان تمام پر خواهم کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٨٦ قُلْ مَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ مِنْ أَجْرٍ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُتَكَلِّفِينَ
[به کفّار مکّه بگو که: این ادّعای من اگر دروغ میبود پس خالی از این نمیشد که طالب دنیا میباشم، و اگر طالب دنیا بودم به تلویح از من طلب مال از شما یا طلب اعتبار ظاهر میشد و تا الآن چیزی از آن از من ظاهر نشده، یا به آنها] بگو: برای آن از شما پاداشی درخواست نمیکنم [تا مرا به طمع در اموالتان متّهم کنید و از من اعراض نمایید] و من از به تکلّف افتادگان نیستم [و اگر من دروغگو میبودم حتماً لامحاله به عنوان متکلّف میبودم]
- ترجمه سلطانیبگو برای آن از شما پاداشی درخواست نمیکنم و من از به تکلّف افتادگان نیستم
- ترجمه راستین(ای رسول، به امت) بگو: من مزد رسالت از شما نمیخواهم و من (بی حجت و برهان الهی مقام وحی و رسالت را) بر خود نمیبندم.
- ترجمه الهی قمشهای٨٨ وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ
و البتّه خبر او را بعد از مدّتی [بعد از مرگ یا در روز قیامت، یا در روز بدر، یا بعد از تمام شدن سلطنت من و استکمال آن] خواهی دانست [یعنی نبأ (خبر) تبلیغ من یا نبأ قرآن با نبأ علی (ع) و ولایت او را].
- ترجمه سلطانیو البتّه حتماً خبر او را بعد از مدّتی خواهی دانست.
- ترجمه راستینو شما منکران بر صدق و حقیقت این مقال پس از چندی (هنگام مرگ و انتقال به آخرت) به خوبی آگاه میشوید.
- ترجمه الهی قمشهایبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ
تنزیل (نازل کردن تدریجی) این کتاب [یعنی قرآن یا رسالت و نبوّت و احکام آن دو، یا ولایت و آثار آن، یا کتاب ولایت علی (ع) و خلافت او] از خداوند عزیز حکیم است
- ترجمه سلطانیتنزیل (نازل کردن تدریجی) این کتاب از خداوند عزیز حکیم است
- ترجمه راستیناین کتاب (عظیم الشّأن قرآن) از جانب خدای مقتدر حکیم نازل گردیده است.
- ترجمه الهی قمشهای٢ إِنَّا أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ
ما کتاب را به حقّ [که همان مشیّت و همان ولایت علی (ع) و علویّت او است، یعنی به سبب حقّ یا متلبّس به حقّ یا با حقّ] به تو نازل کردیم پس خدای را به عنوان مخلِص بندگی کن {اخلاص طریق الی الله به این است که مبدء سلوک و نه غایت آن بر او مشوب (آمیخته) به چیزی از اغراض نفس و اشراک شیطان نباشد} که دین [یعنی طریق یا اعمال ملّت (آئین)] برای او است
- ترجمه سلطانیما کتاب را به حقّ به تو نازل کردیم پس خدای را به عنوان مخلص بندگی کن که دین برای او است
- ترجمه راستینما این کتاب را بر تو به حق فرستادیم پس (به شکرانه این نعمت بزرگ) خدای را پرستش کن در حالی که دین را برای او خالص گردانیده باشی (و دل از غیر حق بگردانی).
- ترجمه الهی قمشهای٣ أَلَا لِلَّهِ الدِّينُ الْخَالِصُ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِيُقَرِّبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ فِي مَا هُمْ فِيهِ يَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ كَاذِبٌ كَفَّارٌ
آگاه باشید که دین خالص برای خداوند است و کسانی که غیر از او اولیائی گرفتهاند آنها را بندگی نمیکنیم مگر تا ما را با نزدیک کردن به خداوند نزدیک کنند همانا خداوند بین آنها حکم میکند در آنچه که آنها در آن [از امر دین یا از رسالت یا از ولایت علی (ع)] اختلاف میکنند همانا خداوند کسی که او دروغگو و بسیار کفران کننده است را [برای عدم استعداد او و عدم استحقاق او] هدایت نمیکند
- ترجمه سلطانیآگاه باشید که دین خالص برای خداوند است و کسانی که غیر از او اولیائی گرفتهاند آنها را بندگی نمیکنیم مگر تا ما را با نزدیک کردن به خداوند نزدیک کنند همانا خداوند بین آنها حکم میکند در آنچه که آنها در آن اختلاف میکنند همانا خداوند کسی که او دروغگو و بسیار کفران کننده است را هدایت نمیکند
- ترجمه راستینآگاه باشید که دین خالص (بی هیچ شرک و ریا) برای خداست، و آنان که غیر خدا را (چون بتان و فرعونان) به دوستی و پرستش برگرفتند (گفتند) ما آن بتان را نمیپرستیم مگر برای اینکه ما را به درگاه خدا نیک مقرب گردانند. خدا البته (این عذر نپذیرد و) میان آنها در آنچه اختلاف میکنند حکم خواهد کرد، که خدا هرگز آن کس را که بسیار دروغگو و کافر نعمت است هدایت نخواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٤ لَّوْ أَرَادَ اللَّهُ أَن يَتَّخِذَ وَلَدًا لَّاصْطَفَى مِمَّا يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ سُبْحَانَهُ هُوَ اللَّهُ الْوَاحِدُ الْقَهَّارُ
اگر خداوند میخواست که فرزندی بگیرد [چنانکه ملائکه و مسیح و عُزَیر را به او نسبت دادند] البتّه از آنچه که خلق میکند [از اصناف ملائکه و انواع بشر و جنّ] آنکه را که میخواست [از پسران نه آنچه از دختران که به او نسبت دادند] بر میگزید [حال آنکه] او [از شریک و فرزند و همنشین] منزّه است او خدای واحد و چیره است [که در قهّاریّت خود اجازه نمیدهد که شریکی و مثلی و مثلاً فرزند داشته باشد، و شریک به عنوان مثل برای او و به عنوان مقابل میباشد نه به عنوان مقهور]
- ترجمه سلطانیاگر خداوند میخواست که فرزندی بگیرد البتّه از آنچه که خلق میکند آنکه را که میخواست بر میگزید (حال آنکه) او منزّه است او خدای واحد و چیره است
- ترجمه راستیناگر خدا میخواست فرزندی اختیار کند همانا هر که را از مخلوقاتش خواستی بر میگزید (و لیکن این نقص است و) او (از هر گونه نقص و آلایش) پاک و منزه است، او خدای فرد قهّار بیمانند است.
- ترجمه الهی قمشهای٥ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ يُكَوِّرُ اللَّيْلَ عَلَى النَّهَارِ وَيُكَوِّرُ النَّهَارَ عَلَى اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي لِأَجَلٍ مُّسَمًّى أَلَا هُوَ الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ
آسمانها و زمین را به حقّ خلق کرد شب را بر روز میپیچد [یعنی داخل میکند، میپوشاند، تتابع و پشت سر هم بودن را تکرار میکند] و روز را بر شب میپیچد و خورشید و ماه را مسخّر کرده است که هر کدام [بر استمرار] تا وقتی معیّن جاری میشود، آگاه باشید که او غالب است [که از مرادش منع نمیشود حیثی که مانعی او را از این تکویر (پیچیدن) و از آن تسخیر منع نمیکند] و بسیار آمرزنده است [که بندگانش را بر آنچه که آنها در آن هستند از اشراک و نسبت دادن فرزند به او و سایر معاصی مؤاخذه نمیکند تا شاید که توبه کنند پس بر آنها بیامرزد]
- ترجمه سلطانیآسمانها و زمین را به حقّ خلق کرد شب را بر روز میپیچد و روز را بر شب میپیچد و خورشید و ماه را مسخّر کرده است که هر کدام تا وقتی معیّن جاری میشود، آگاه باشید که او غالب و بسیار آمرزنده است
- ترجمه راستینآسمانها و زمین را به حق و راستی (و برای حکمت و غرض ثابتی) ایجاد کرد، شب را بر روز و روز را بر شب بپوشاند و خورشید و ماه را مسخر کرده، هر یک (بر مدار خود) به وقت معیّن گردش میکنند. آگه باشید که او خدای مقتدر مطلق و بسیار آمرزنده است.
- ترجمه الهی قمشهای٦ خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ ثُمَّ جَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَأَنزَلَ لَكُم مِّنَ الْأَنْعَامِ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ يَخْلُقُكُمْ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ خَلْقًا مِّن بَعْدِ خَلْقٍ فِي ظُلُمَاتٍ ثَلَاثٍ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ لَهُ الْمُلْكُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ
شما را از نفسی واحد خلق کرد سپس زوج آن را از آن قرار داد و برای شما از چهارپایان هشت زوج (گوسفند و بز و شتر و گاو) نازل (خلق) کرد شما را در شکمهای مادرانتان به عنوان خلقتی بعد از خلقتی [دیگر به عنوان حیوانی استوار بعد از خلق گوشت و استخوان بعد از مضغه و علقه و نطفه] در تاریکیهای سهگانه [شکم و رحم و مَشیمه (غشاء جنین)] خلق میکند آن الله [که این مذکورات اوصاف و افعال او هستند] پروردگار شما است که مُلک (مملکت، پادشاهی) [جملهٔ ما یملک از آنچه که سوای او است اوّل آن عالم ملک مقابل ملکوت] فقط از آن اوست [پس پروردگاری را سوای او طلب نکنید]
- ترجمه سلطانیشما را از نفسی واحد خلق کرد سپس زوج آن را از آن قرار داد و برای شما از چهارپایان هشت زوج نازل (خلق) کرد شما را در شکمهای مادرانتان به عنوان خلقتی بعد از خلقتی (دیگر) در تاریکیهای سهگانه (شکم و رحم و غشاء جنین) خلق میکند آن الله (که این مذکورات اوصاف و افعال او هستند) پروردگار شما است که مُلک (مملکت، پادشاهی) فقط از آن اوست
- ترجمه راستیناو شما را از یک تن (آدم) آفرید پس، از آن جفت او (حوّا) را قرار داد و برای استفاده شما هشت قسم از چهارپایان ایجاد کرد، و شما را در باطن رحم مادران در سه تاریکی (مشیمه و رحم و بطن) با تحولات گوناگون (بدین خلقت زیبا) میآفریند، این خداست پروردگار شما که سلطان ملک وجود اوست، هیچ خدایی جز او نیست، پس ای مشرکان (نادان) از درگاه او به کجا میبرندتان؟
- ترجمه الهی قمشهای٧ إِن تَكْفُرُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنكُمْ وَلَا يَرْضَى لِعِبَادِهِ الْكُفْرَ وَإِن تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
جز او خدایی نیست پس چگونه رویگردان میشوید اگر کفر بورزید پس همانا خداوند از شما بینیاز است و [اهتمام او برای صرف (رو برگرداندن) شما به او جز محض رحمت و تفضّل بر شما نیست، نه برای احتیاج او به شما] و برای بندگانش راضی به کفر نمیشود و اگر شکر کنید آن را برای شما میپسندد و بارکشی بار دیگری را نمیکِشد سپس محلّ بازگشت شما فقط به پروردگارتان است پس به آنچه که عمل میکردید به شما خبر میدهد همانا او به ذات سینهها [از قبیل ارادات و عزمات و نیّات و خیالات و خطورات یا از قبیل قوا و استعدادات مکمونه در نفوس که صاحبان سینهها شعور به آنها ندارند] دانا است
- ترجمه سلطانیجز او خدایی نیست پس چگونه رویگردان میشوید اگر کفر بورزید پس همانا خداوند از شما بینیاز است و برای بندگانش راضی به کفر نمیشود و اگر شکر کنید آن را برای شما میپسندد و بارکشی بار دیگری را نمیکِشد سپس محلّ بازگشت شما فقط به پروردگارتان است پس به آنچه که عمل میکردید به شما خبر میدهد همانا او به ذات سینهها دانا است
- ترجمه راستیناگر همه کافر شوید خدا از (طاعت) همه شما البته بینیاز است و کفر (و شرک) را بر بندگانش نمیپسندد و اگر (طاعت و) شکرش به جای آرید از شما آن پسند اوست و (بدانید که در قیامت) هرگز بار گناه کسی را دیگری به دوش نخواهد گرفت و پس از این (زندگانی دنیای فانی) باز گشت همه شما به سوی خداست و او شما را به هر چه میکردهاید آگاه میسازد، که او از اسرار دلهای خلق به خوبی آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٨ وَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِيبًا إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَادًا لِّيُضِلَّ عَن سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلًا إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ
و وقتی که به انسان زیانی برسد [در حالی که] برگشت کننده به سوی او است پروردگارش را میخواند [یعنی چگونه کفر میورزید و وقتی که ضررى به شما میرسد به او پناه میبرید، نه به غیر او یعنی که شما مفطور بر اقرار به او و التجاء (پناه بردن) به او هستید] سپس وقتی که از جانب خود نعمتی به او بدهد [یعنی تفضّلاً اعطاء کند] فراموش میکند که قبلاً آن را از او خواسته بود [پس کفر شما و نه کفران شما بر نعم او جز برای ستر (پوشاندن) آنچه که مفطور بر آن هستید نیست]، و [در عوض] برای خداوند همانندهایی [به عنوان امثال و شرکاء مثل اصنام و کواکب، یا برای خداوند از اهویهٔ نفس خویش و مشتهیات آن اندادی (همانندهایی) در وجود خویش] قرار میدهد تا [مردم را یا اهل مملکت خود را] از راه او گمراه کند، بگو [ای ابا فضیل یا ای ابا فلان یا ای منصرف از باب قلب به باب نفس و مشتهیات آن] اندکی به کفرت بهرهمند باش همانا تو از یاران آتشی [زیرا انصراف از خداوند و از ولایت و از علی (ع)، یا از باب قلب جز برای مبتلی به دواعی (انگیزههای) نفس نیست، و دواعی نفس جز شُوَاظی (شعلههایی) از آتش نیست]
- ترجمه سلطانیو وقتی که به انسان زیانی برسد (در حالی که) برگشت کننده به سوی او است پروردگارش را میخواند سپس وقتی که از جانب خود نعمتی به او بدهد (تفضّلاً اعطاء کند) فراموش میکند که قبلاً آن را از او خواسته بود، و (در عوض) برای خداوند همانندهایی قرار میدهد تا (مردم را) از راه او گمراه کند بگو اندکی به کفرت بهرهمند باش همانا تو از یاران آتشی
- ترجمه راستینو (بی چاره) انسان را هر گاه فقر و مصیبت و رنجی پیش آید در آن حال به دعا و توبه و انابه به درگاه خدای خود رود و چون نعمت و ثروتی از سوی خود به او عطا کند خدایی را که از این پیش میخواند به کلی فراموش سازد و برای خدای یکتا شریک و همتاهایی قرار دهد تا (خلق را) از راه خدا گمراه سازد. بگو: (ای نگون بخت) اندکی به کفر (و عصیان) لذّت و آسایش جو، که عاقبت از اهل آتش دوزخ خواهی بود.
- ترجمه الهی قمشهای٩ أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّيْلِ سَاجِدًا وَقَائِمًا يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَيَرْجُو رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُولُو الْأَلْبَابِ
آیا کسی که او فروتن است که اوقات شب را ساجد و ایستاده (شبخیز) است و از آخرت حذر میکند و به رحمت پروردگارش امید دارد [مانند کسی است که اینچنین نیست] بگو آیا کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند [و به خداوند کفر میورزند، یا به نعم او، یا به رسول (ص)، یا به علی (ع)] متساویند جز این نیست [از عدم تسویت بین آن دو] خردمندان پند میگیرند
- ترجمه سلطانیآیا کسی که او فروتن است که اوقات شب را ساجد و ایستاده (شبخیز) است و از آخرت حذر میکند و به رحمت پروردگارش امید دارد (مانند کسی است که اینچنین نیست) بگو آیا کسانی که میدانند و کسانی که نمیدانند متساویند جز این نیست که خردمندان پند میگیرند
- ترجمه راستین(آیا آن کس که شب و روز به کفر و عصیان مشغول است بهتر است) یا آن کس که ساعات شب را به طاعت خدا به سجود و قیام پردازد و از عذاب آخرت ترسان و به رحمت الهی امیدوار است؟بگو: آیا آنان که اهل علم و دانشند با مردم جاهل نادان یکسانند؟منحصرا خردمندان متذکر این مطلبند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ قُلْ يَاعِبَادِ الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا رَبَّكُمْ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَأَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةٌ إِنَّمَا يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُم بِغَيْرِ حِسَابٍ
بگو ای بندگان من که ایمان آوردهاید {به او (ص) امر کرد که عبید (بندگان) او را به نسبت عبدیّت (بندگی) آنها به خودش خطاب نماید از جهت اشعار به اینکه او (ص) خلیفهٔ او در زمین او، بلکه در زمین او و آسمان او است، و مظهر است برای جمیع اوصاف او و نسبتهای او، پس هر کس که به عنوان عبد او تعالی باشد عبد خلیفهٔ او (ص) به عنوان عبد طاعت، نه به عنوان عبد عبادت میباشد} از [سخط] پروردگارتان بهراسید [زیرا عاصی معذّب و مطیع مثاب (ثواب گیرنده) است]، برای کسانی که در این دنیا احسان کردهاند حسنه هست [و برای کسانی که بدی کردند عقوبت هست]، و زمین خداوند وسیع است [و اگر در سرزمینی متمکّن از احسان نشدهاید پس به سرزمینی دیگر هجرت کنید که در آنجا احسان برای شما ممکن شود، و اگر هجرت ممکن نمیشود پس برای کسی که بر مشاقّ (سختیها، مشقتها) احسان کردن در محلّی که احسان کردن بر او شقّ (از دست دادن) میشود صبر کند] جز این نیست که به صبر کنندگان اجر آنها بدون حساب وفا (به تمامی داده) میشود
- ترجمه سلطانیبگو ای بندگان من که ایمان آوردهاید از (سخط) پروردگارتان بهراسید، برای کسانی که در این دنیا احسان کردهاند حسنه هست، و زمین خداوند وسیع است جز این نیست که به صبر کنندگان اجر آنها بدون حساب وفا (به تمامی داده) میشود
- ترجمه راستین(ای رسول ما، از قول من به امت) بگو: ای بندگان من که ایمان آوردهاید، خدا ترس و پرهیزکار باشید، که آنان که متّقی و نیکوکارند (علاوه بر آخرت) در دنیا (هم) نصیبشان نیکویی و خوشی است، و زمین خدا بسیار پهناور است (اگر در مکانی ایمان و حفظ تقوا مشکل شد به شهر و دیاری دیگر روید و به راه دین صبر پیشه کنید که) البته صابران به حد کامل و بدون حساب پاداش داده خواهند شد.
- ترجمه الهی قمشهای١١ قُلْ إِنِّي أُمِرْتُ أَنْ أَعْبُدَ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّينَ
بگو همانا من امر شدم که خداوند را [در حالی که] دین را [یعنی طریق سلوک یا اعمال ملّت (دین، آئین) را] برای او [از اشراک شیطان و اشراک نفس و مداخلهٔ هوی] خالص میکنم عبادت کنم
- ترجمه سلطانیبگو همانا من امر شدم که خداوند را (در حالی که) دین را برای او خالص میکنم عبادت کنم
- ترجمه راستینبگو که من خود مأمورم که تنها خدا را پرستش کنم و دین را برای او خالص گردانم (و هرگز شرک نیاورم).
- ترجمه الهی قمشهای١٢ وَأُمِرْتُ لِأَنْ أَكُونَ أَوَّلَ الْمُسْلِمِينَ
و امر شدهام تا که اوّل مسلمین باشم [و کسی که میخواهد که اقدم مسلمین باشد پس باید مُخْلِصاً برای دین او بندگی کند]
- ترجمه سلطانیو امر شدهام تا که اوّل مسلمین باشم
- ترجمه راستینو باز مأمورم که در اسلام و در تسلیم امر خدا مقام اوّلیّت را دارا باشم.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ قُلْ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ
بگو همانا من از عذاب روزی بزرگ ترسانم که پروردگارم را [در ترک آنچه از اخلاص دین که مرا به آن امر کرده است] عصیان ورزم
- ترجمه سلطانیبگو همانا من از عذاب روزی بزرگ ترسانم که پروردگارم را عصیان ورزم
- ترجمه راستینباز بگو که من اگر خدای خود را نافرمانی کنم البته از عذاب روز بزرگ قیامت میترسم.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ قُلِ اللَّهَ أَعْبُدُ مُخْلِصًا لَّهُ دِينِي
بگو فقط خدای را بندگی میکنم [و امر او را امتثال میکنم در حالی که] دینم را برای او خالص میکنم
- ترجمه سلطانیبگو فقط خدای را بندگی میکنم (در حالی که) دینم را برای او خالص میکنم
- ترجمه راستینباز بگو: من خدای یکتا را میپرستم و دینم را خاص و خالص برای او میگردانم (و غیر او را باطل محض میدانم).
- ترجمه الهی قمشهای١٥ فَاعْبُدُوا مَا شِئْتُم مِّن دُونِهِ قُلْ إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ
پس هر آنچه را که خواستید غیر او بندگی کنید [و در دین او آنچه را که خواستید شریک کنید] بگو همانا زیانکاران کسانی هستند که به خودشان و به اهالی [داخلی و خارجی] خود زیان زدند آگاه باشید که آن در روز قیامت همان زیانکاری آشکار است
- ترجمه سلطانیپس هر آنچه را که خواستید غیر او بندگی کنید بگو همانا زیانکاران کسانی هستند که به خودشان و به اهالی (داخلی و خارجی) خود زیان زدند آگاه باشید که آن در روز قیامت همان زیانکاری آشکار است
- ترجمه راستینشما هم هر که را میخواهید جز خدا بپرستید (که از غیر خدا جز زیان نمیبینید) . بگو که زیانکاران آنان هستند که خود و اهل بیت خود را (از کفر و عصیان) در قیامت به خسران جاودان در افکنند، آگاه باشید که این همان زیان است که (در قیامت) بر همه آشکار است.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ لَهُم مِّن فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِّنَ النَّارِ وَمِن تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ يَاعِبَادِ فَاتَّقُونِ
آنها از فوق خود سایهبانی و از تحت خود سایهبانی از آتش دارند آن [مذکور از خسران یا از تظلیل (سایهبان گرفتن) با ظلل (سایهبان) از آتش] است که خداوند بندگانش را به آن خوف میدهد، ای بندگان من پس از من بهراسید
- ترجمه سلطانیآنها از فوق خود سایهبانی و از تحت خود سایهبانی از آتش دارند آن (مذکور) است که خداوند بندگانش را به آن خوف میدهد، ای بندگان من پس از من بهراسید
- ترجمه راستینبر آنها از بالا و زیر، سایبان آتش دوزخ است. آن آتشی است که خدا از آن بندگان خود را میترساند، که ای بندگان من از (آتش قهر) من بترسید.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَن يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى فَبَشِّرْ عِبَادِ
و کسانی که از طاغوت اجتناب کردند که از آن بندگی کنند و به سوی خداوند برگشتند بشارت برای آنان هست پس به بندگان من بشارت بده
- ترجمه سلطانیو کسانی که از طاغوت اجتناب کردند که از آن بندگی کنند و به سوی خداوند برگشتند بشارت برای آنان هست پس به بندگان من بشارت بده
- ترجمه راستینو آنان که از پرستش طاغوت دوری جستند و به درگاه خدا با توبه و انابه باز گشتند آنها را بشارت و مژده رحمت است، (ای رسول) تو هم بندگان مرا (به لطف و رحمت من) بشارت آر.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَـوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُولَئِكَ هُمْ أُولُو الْأَلْبَابِ
که سخن را میشنوند و از احسن آن تبعیّت میکنند آنان کسانی هستند که خداوند آنها را [به ولایت] هدایت کرده [و به آن تمسّک نمودهاند زیرا هدایت جز با توسّل به ولایت با بیعت خاصّهٔ ولویّه نیست] و آنان [با تلقیح ولایت] همان خردمندان [یعنی دارندگان لُب (مغز)] هستند
- ترجمه سلطانیکه سخن را میشنوند و از احسن آن تبعیّت میکنند آنان کسانی هستند که خداوند آنها را هدایت کرده و آنان همان خردمندان هستند
- ترجمه راستینآن بندگانی که سخن بشنوند و به نیکوتر آن عمل کنند، آنان هستند که خدا آنها را (به لطف خاص خود) هدایت فرموده و هم آنان به حقیقت خردمندان عالمند.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ أَفَمَنْ حَقَّ عَلَيْهِ كَلِمَةُ الْعَذَابِ أَفَأَنتَ تُنقِذُ مَن فِي النَّارِ
آیا پس کسی که بر او کلمهٔ عذاب حقّ (لازم، سزاوار) شده [بهتر هستند؟ یا این مبشّرین] آیا پس تو کسی که در آتش است را نجات میدهی؟ [یعنی همانا کسی که بر او کلمۀ عذاب حقّ (لازم) شده در آتش واقع است برای وقوع خود در آتش منتظر قیامت نیست و تو قادر نیستی که او را از آن نجات دهی]
- ترجمه سلطانیآیا پس کسی که بر او کلمهٔ عذاب حقّ (لازم، سزاوار) شده آیا پس تو کسی که در آتش است را نجات میدهی؟
- ترجمه راستینآیا کسی که وعده عذاب خدا بر او محقّق و حتمی (و به دوزخ قهر و شقاوت معذّب) است تو (به پند و نصیحت) میتوانی از آن آتش قهرش برهانی؟!
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ لَكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ غُرَفٌ مِّن فَوْقِهَا غُرَفٌ مَّبْنِيَّةٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَعْدَ اللَّهِ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ الْمِيعَادَ
لکن خداوند به کسانی که از پروردگارشان هراس دارند [یعنی مبشّران] وعده داده که برای آنها [در جنّت] کاخهایی هست که از فوق آنها کاخهایی بناء شده که از زیر آنها نهرها جاری میشود، خداوند خلاف میعاد نمیکند
- ترجمه سلطانیلکن خداوند به کسانی که از پروردگارشان هراس دارند وعده داده که (در جنّت) برای آنها کاخهایی هست که از فوق آنها کاخهایی بناء شده که از زیر آنها نهرها جاری میشود، خداوند خلاف میعاد نمیکند
- ترجمه راستینلیکن آنان که متّقی و خدا ترس شدند برای آنها (در بهشت رضوان و باغ فردوس جاویدان) کاخ و عمارتها بالای یکدیگر بنا شده است که در جلو آن عمارات نهرهای آب جاری است. (این بهشت ابد) وعده خداست که خدا هرگز وعده خود را خلاف نخواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَسَلَكَهُ يَنَابِيعَ فِي الْأَرْضِ ثُمَّ يُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا مُّخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ ثُمَّ يَهِيجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَجْعَلُهُ حُطَامًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ
آیا ندیدی که خداوند از آسمان آبی را فرستاد پس آن را در زمین در چشمهها داخل کرد سپس با آن کشتهایی را با اختلاف رنگهای [اصناف و انواع] آن خارج میسازد سپس خشک میشود که آن را زرد شده میبینی سپس آن را چوب خُرد شده (ریز ریز) قرار میدهد همانا در آن [از جهت تذکیر] البتّه برای خردمندان [یعنی کسانی که ولایت علی (ع) را با بیعت خاصّهٔ ولویّه قبول کردند] یادآوریی هست [به صانع و کمال حکمت او و قدرت او و عنایت او به خلقش مخصوصاً به بنی آدم برای انتفاع آنها به ماسوای خود و بودن ماسوای آنها برای انتفاعشان نه ماسوای آنها و به اینکه احیاء به حیات دنیا مثل انبات (رویانیدن) نبات و سبز نمودن آن و انحطاط آن و خشک و زرد شدن آن و اصفرار (ریز ریز شدن) آن است، و نباید به آن مغرور شود و بداند که آن ایضاً بالذّات مقصود نیست، بلکه آن مانند سایر موجودات مقدّمه برای غیر خود است و تا آن را طلب کند و تا بر آن عمل کند]
- ترجمه سلطانیآیا ندیدی که خداوند از آسمان آبی را فرستاد پس آن را در زمین در چشمهها داخل کرد سپس با آن کشتهایی را با اختلاف رنگهای آن خارج میسازد سپس خشک میشود که آن را زرد شده میبینی سپس آن را چوب خُرد شده قرار میدهد همانا در آن البتّه برای خردمندان یادآوریی هست
- ترجمه راستینآیا (نشانه لطفهای خدا را در دنیا) نمیبینی که خدا از آسمان آب باران نازل گردانید و آن را در روی زمین در نهرها و جویها روان ساخت آن گاه انواع نباتات گوناگون بدان برویاند باز (از سبزی و خرّمی) رو به خزان آرد و نخست بنگری که زرد شود و آن گاه خدا (چوب و علف) خشکش گرداند؟همانا در آن صاحبان عقل را تذکر (قدرت و رحمت الهی) است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ أَفَمَن شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِّن رَّبِّهِ فَوَيْلٌ لِّلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُم مِّن ذِكْرِ اللَّهِ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ
آیا پس کسی که خداوند سینهٔ او را برای اسلام گشوده [یعنی اولى الالباب (خردمندان) که خداوند سینههایشان را برای اسلام گشوده است] و او بر نوری از پروردگارش است {و نور همان ولایت است که آن حافظ او از اتّباع از شیطان است و اصل در آن نور علی (ع) و بعد شیعهٔ او هستند که ولایت او را با بیعت خاصّه قبول کردهاند، سپس شیعهٔ او که ولایت تکوینی در آنها تنعّش (بلند گرداندن خداوند کسی را) شده و تنعّش این ولایت همان نوری است که در قلب عبد قذف (انداخته) میشود و از آن تعبیر به علم میشود} [بهتر است از کسی که خداوند سینهاش را بر کفر گشوده است یا مثل کسی که خداوند سینهاش را در ضیق (تنگی) در حرج (مضیقه) قرار داد] پس وای بر قلوب قساوتدار آنان به خاطر ذکر خداوند [یا اعراض کنندگان از ذکر الله]، آنان در گمراهی واضحی (بدیهی) هستند
- ترجمه سلطانیآیا پس کسی که خداوند سینهٔ او را برای اسلام گشوده و او بر نوری از پروردگارش است (بهتر است از کسی که خداوند سینهاش را بر کفر گشوده است) پس وای بر قلوب قساوتدار آنان از ذکر خداوند، آنان در گمراهی واضحی (بدیهی) هستند
- ترجمه راستینآیا آن کس را که خدا برای اسلام شرح صدر (و فکر روشن) عطا فرمود که وی به نور الهی روشن است (چنین کس با مردم کافر بی نور تاریک دل یکسان است) ؟پس وای بر آنان که از قساوت (و شقاوت) دلهاشان از یاد خدا فارغ است!اینان هستند که دانسته به ضلالت و گمراهیند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ اللَّهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِيثِ كِتَابًا مُّتَشَابِهًا مَّثَانِيَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ثُمَّ تَلِينُ جُلُودُهُمْ وَقُلُوبُهُمْ إِلَى ذِكْرِ اللَّهِ ذَلِكَ هُدَى اللَّهِ يَهْدِي بِهِ مَن يَشَاءُ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ
خداوند بهترین سخن [یعنی ولایت علی (ع) زیرا آن نبأ عظیم (خبر بزرگ) و احسن از هر حدیث است و قرآن صورت آن است] را به عنوان کتابی متشابه مثانی (دوتایی) نازل کرد {مراتب عالم هر مرتبه از آن مشابه بر عالی آن و سافل آن است زیرا سافله صورت مفصّلهٔ نازله از عالی است و عالی صورت مجملهٔ بسیطه از سافله است} که پوستهای کسانی که از پروردگارشان خاشعند از آن میلرزد {و آنان کسانی هستند که ولایت علی (ع) را با بیعت خاصّه قبول کردهاند، یا ولایت تکوینی او که همان ظهور علم تکوینی در آنها است در ایشان ظاهر شده زیرا علم تکلیفی محصور در کسی است که ولایت تکلیفی را قبول کرده، و علم تکوینی محصور در کسی است که ولایت تکوینی در او ظاهر شده و از حُجب (حجابها) اهویه خارج شده است} سپس با ذکر خدا پوستهایشان و قلوبشان نرم میشود [یعنی پوستهای آنان از اقشعرار (لرزیدن) ساکن میشود و حال آنکه قلوب آنان به ذکر الله مایل یا ساکن است] {و ذکر الله همان ولایت یا ولیّ امر یا ذکر مأخوذ از ولیّ امر یا ملکوت ولیّ امر یا قرآن است}، آن هدایت خداوند است کسی را که بخواهد به آن هدایت میکند و کسی را که خداوند گمراه کند [یعنی کسی را که او خوار سازد، یا کسی که خداوند او را درنیافته است] پس هیچ هادیی ندارد
- ترجمه سلطانیخداوند بهترین سخن را به عنوان کتابی متشابه مثانی (دوتایی) نازل کرد که پوستهای کسانی که از پروردگارشان خاشعند از آن میلرزد سپس با ذکر خدا پوستهایشان و قلوبشان نرم میشود، آن هدایت خداوند است کسی را که بخواهد به آن هدایت میکند و کسی را که خداوند گمراه کند پس هیچ هادیی ندارد
- ترجمه راستینخدا قرآن را فرستاد که بهترین حدیث (و نیکوترین سخن آسمانی خدا) است، کتابی که آیاتش همه (در کمال فصاحت و اعجاز) با هم مشابه است و در آن ثنای خدا (و خاصان خدا) مکرر میشود، که از تلاوت (آیات قهر) آن خدا ترسان را لرزه بر اندام افتد و (با آیات رحمت) باز آرام و سکونت یابند و دلهایشان به ذکر خدا مشغول گردد. این (کتاب) همان (رحمت و) هدایت خداست که هر که را خواهد به آن رهبری فرماید، و هر کس را خدا به گمراهیش واگذارد دیگر هیچ هدایت کنندهای نخواهد داشت.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ أَفَمَن يَتَّقِي بِوَجْهِهِ سُـوءَ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَقِيلَ لِلظَّالِـمِينَ ذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ
آیا پس کسی که در روز قیامت صورتش را از بدی عذاب پرهیز میدهد [بهتر است یا کسی که او ایمان آورده] و به ظالمین گفته میشود بچشید آنچه را که کسب میکردید [یعنی نفس آنچه را که عمل میکردید، یا جزای آن را]
- ترجمه سلطانیآیا پس کسی که در روز قیامت صورتش را از بدی عذاب پرهیز میدهد (بهتر است یا کسی که او ایمان آورده) و به ظالمین گفته میشود بچشید آنچه را که کسب میکردید
- ترجمه راستینآیا آن کس که روز قیامت برای پرهیز از سختی عذاب دوزخ ناچار است که رخسارش را مقابل آتش سپر گرداند (مانند کسی است که از آن عذاب ایمن و آسوده است) ؟و (آن روز) به ظالمان خطاب شود که اینک کیفر ستمهایی که میکردید بچشید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ
کسانی که قبل از آنها تکذیب کردند پس از حیثی که نمیفهمیدند عذاب به آنها آمد
- ترجمه سلطانیکسانی که قبل از آنها تکذیب کردند پس از حیثی که نمیفهمیدند عذاب به آنها آمد
- ترجمه راستینآنان که پیش از این امت بودند نیز (پیغمبران خود را) تکذیب کردند پس، از جایی که پی نمیبردند عذاب (قهر حق) بر آنها فرود آمد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ فَأَذَاقَهُمُ اللَّهُ الْخِزْيَ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
پس خداوند خواری را در زندگانی دنیا به آنها چشاند و البتّه عذاب آخرت بزرگتر است اگر میدانستند [حتماً اجتناب میکردند]
- ترجمه سلطانیپس خداوند خواری را در زندگانی دنیا به آنها چشاند و البتّه عذاب آخرت بزرگتر است اگر میدانستند
- ترجمه راستینپس خدا عذاب ذلّت و خواری را در زندگانی دنیا به آنها چشانید در صورتی که عذاب آخرت آنها اگر بدانند بسیار سختتر است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ
و همانا برای مردم در این قرآن از هر مَثَلی [که مردم در معاش خود و معادشان به آن احتیاج دارند] زدهایم با ترقّب به اینکه آنها [به احوال خویش و احوال دنیاشان و آخرتشان] متذکّر شوند
- ترجمه سلطانیو همانا برای مردم در این قرآن از هر مثلی زدهایم با ترقّب به اینکه آنها متذکّر شوند
- ترجمه راستینو ما در این قرآن برای (هدایت) مردم هر گونه مثلهای روشن آوردیم، باشد که خلق متذکر (حقایق آن) شوند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ قُرْآنًا عَرَبِيًّا غَيْرَ ذِي عِوَجٍ لَّعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ
قرآنی عربی بدون داشتن کجی [یعنی انحراف از طریق مستقیم انسانی]، با ترقّب به اینکه آنها [از انحراف از طریق انسان] پرهیز کنند
- ترجمه سلطانیقرآنی عربی بدون داشتن کجی، با ترقّب به اینکه آنها تقوا پیشه کنند
- ترجمه راستینهمان قرآن عربی فصیح که در آن هیچ ناراستی و حکم ناصواب نیست، باشد که مردم (از آن پند گرفته و) پرهیزگار شوند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَّجُلًا فِيهِ شُرَكَاءُ مُتَشَاكِسُونَ وَرَجُلًا سَلَمًا لِّرَجُلٍ هَلْ يَسْتَوِيَانِ مَثَلًا الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
خداوند [برای کافر و مؤمن و منافق و موافق] مَثَل زد [تا آنکه مؤمن مخلص به حال خویش متذکّر شود و پروردگارش را شکر کند و کافر و منافق پس از آن منزجر شود و توبه نماید] شخصی را که دربارهٔ او شرکائی با یکدیگر مخالفت (بد خوئی) میورزند و شخصی که تسلیم شخص [دیگری] است آیا آن دو [حالاً یا از جهت حکایت] از لحاظ مَثل متساوی هستند؟ ستایش برای خداوند است، بلکه بیشتر آنها علم ندارند [یا برای طموح (آرزو، جاه طلبی) نظرشان بر متاع فانی دنیا عدم تساوى یا احوال خویش را نمیدانند تا آنکه این مَثَل را بر احوال خویش نازل کنند و متنبّه شوند و منزجر شوند]
- ترجمه سلطانیخداوند مَثَل زد شخصی را که دربارهٔ او شرکائی با یکدیگر مخالفت (بد خوئی) میورزند و شخصی که تسلیم شخص (دیگری) است آیا آن دو از لحاظ مَثل متساوی هستند؟ ستایش برای خداوند است، بلکه بیشتر آنها علم ندارند
- ترجمه راستینخدا (برای کفر و ایمان) مثلی زده (بیاموزید) آیا شخصی که اربابانی متعدد دارد همه مخالف یکدیگر (و هر کدام او را به کاری پر رنج و زحمت میگمارند) با آن شخصی که تسلیم امر یک نفر است (که به او مهربان است و هیچ تکلیف سختی نمیکند) حال این دو شخص یکسان است؟خدا را سپاس (که حالشان هرگز یکسان نیست) لیکن اکثر این مردم درک (این حقیقت) نمیکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ إِنَّكَ مَيِّتٌ وَإِنَّهُم مَّيِّتُونَ
همانا تو میمیری و همانا آنها میمیرند {بشارت و تسلیت (دلداری) برای او (ص) و برای موافقین امّت او و به عنوان تهدید برای مخالفین او و منافقین امّت او است}
- ترجمه سلطانیهمانا تو میمیری و همانا آنها میمیرند
- ترجمه راستین(ای رسول عزیز ما) شخص تو و این خلق البته به مرگ از دار دنیا خواهید رفت.
- ترجمه الهی قمشهای٣١ ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عِندَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ
سپس همانا شما در روز قیامت نزد پروردگارتان مجادله میکنید {تسلیت تامّه برای علی (ع) و شیعهٔ او، و تهدید تامّ برای مخالفین آنها است}
- ترجمه سلطانیسپس همانا شما در روز قیامت نزد پروردگارتان مجادله میکنید.
- ترجمه راستینآن گاه روز قیامت همه در پیشگاه عدل پروردگار خویش با یکدیگر ستیزه (و دادخواهی) میکنید.
- ترجمه الهی قمشهای