حزب شمارهٔ ۹۳


سورهٔ ۳۹- الزمر

٣٢ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْكَافِرِينَ

پس چه کسی ظالم‌‌تر از کسی است که بر خداوند دروغ ببندد {هر کسی که در دین به هر نحو از ترأّس (ریاست طلبی) ترأّس کند از قضاء و فتواء و امامت جماعت و جمعه و وعظ و تصرّف در اوقاف و اموال ایتام و غُیّاب (غایبین) و اخذ بیعت از بندگان و تلقین ذکر و تعلیم اوراد بدون اذنی و اجازه‌‌ای از خداوند به توسّط خلفای او پس او از کسانی است که بر خداوند دروغ بسته است، و همچنین است کسی که از این مترأّس (ریاست طلب) تبعیّت کند زیرا او با حالش بر خداوند دروغ بسته است حیثی که معتقد شده که این مترأّس در دین از سوی خداوند رئیس است و از او تبعیّت کرده و حال آنکه از سوی خداوند رئیس نبوده} و آنوقت که صدق [راستی، که همان ولایت تکوینی او است] نزد او آمد را تکذیب کرد [حیثی که آن او را از این ترأّس باز می‌‌دارد و آن اتّباع و ولایت تکلیفیّه او است اگر ولایت تکلیفی و ولیّ امرش را تحصیل کرده باشد] {این متّبع (پیروی کننده) نسبت به همه و هر صدق و صادقى مکذّب (تکذیب کننده) است}، آیا برای کافران جایگاهی در جهنّم نیست

- ترجمه سلطانی

پس چه کسی ظالم‌تر از کسی است که بر خداوند دروغ ببندد و آنوقت که صدق (راستی، که همان ولایت تکوینی او است) نزد او آمد را تکذیب کرد آیا برای کافران جایگاهی در جهنّم نیست

- ترجمه راستین

پس (در آن روز) از آن کسی که بر خدا دروغ بسته و وعده صدق رسولان خدا را که به او رسیده تکذیب کرده هیچ کس ستمکارتر هست؟آیا منزلگاه کافران در آتش دوزخ نیست؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٣ وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ

و کسی که صدق آورد [ولایت تکلیفیّه را قبول کرد] و آن را تصدیق نمود آنان همان پرهیز کنندگان [از ظلم] هستند

- ترجمه سلطانی

و کسی که صدق آورد (ولایت تکلیفیّه را قبول کرد) و آن را تصدیق نمود آنان همان پرهیز کنندگان (از ظلم) هستند

- ترجمه راستین

و آن کس که (وعده) صدق را آورد و (آن کس که) آن را تصدیق کرد (و به خدا و قیامت ایمان آورد) هم آنها به حقیقت اهل تقوا هستند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٤ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ

آنچه که می‌‌خواهند برای آنها نزد پروردگارشان هست آن پاداش نیکوکاران است

- ترجمه سلطانی

آنچه که می‌خواهند برای آنها نزد پروردگارشان هست آن پاداش نیکوکاران است

- ترجمه راستین

برای آن بندگان نزد خدایشان از هر نعمتی که بخواهند مهیّاست، که این پاداش نیکو کاران عالم است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٥ لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَيَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ

تا خداوند بدترین‌‌هایی که عمل کردند را از آنها بپوشاند و اجر آنها را به بهترینی که عمل می‌‌کردند به آنها جزاء بدهد

- ترجمه سلطانی

تا خداوند بدترین‌هایی که عمل کردند را از آنها بپوشاند و اجر آنها را به بهترینی که عمل می‌کردند به آنها جزاء بدهد

- ترجمه راستین

تا خدا زشت‌ترین گناهانشان را مستور و محو گرداند و بسی بهتر از این اعمال نیکشان به آنها پاداش عطا کند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٦ أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِن دُونِهِ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ

آیا خداوند برای بنده‌‌اش کافی نیست و تو را با کسانی غیر از او می‌‌ترسانند و (حال آنکه) کسی را که خداوند گمراه کند پس هیچ هادیی برای او نیست [یعنی که خداوند آنها را گمراه کرده و به تو نیست که آنها را هدایت کنی یا آنها به آنچه که از لحوق به کفّار یا از منع علی (ع) از خلافت که خیال می‌‌کنند هدایت نمی‌‌شوند]

- ترجمه سلطانی

آیا خداوند برای بنده‌اش کافی نیست و تو را با کسانی غیر از او می‌ترسانند و (حال آنکه) کسی را که خداوند گمراه کند پس هیچ هادیی برای او نیست

- ترجمه راستین

آیا خدای (مهربان) برای بنده‌اش کافی نیست؟و مردم (مشرک) تو را از قدرت غیر خدا می‌ترسانند!و هر که را خدا به گمراهی خود واگذارد دیگر او را هیچ راهنمایی نخواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٧ وَمَن يَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّضِلٍّ أَلَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِي انتِقَامٍ

و کسی را که خداوند هدایت کند پس گمراه کننده‌‌ای ندارد [پس از خدایان آنان و نه از آنچه که دربارهٔ علی (ع) گفتند نترس زیرا خداوند تو را و علی (ع) را هدایت کرده است] آیا خداوند چیره نیست [غالبی که در مرادش غلبه نمی‌‌شود تا از آنها و از آنچه که دربارهٔ علی (ع) گفتند بترسی] و دارندهٔ انتقام نیست [پس تو بر تقلّب (گردش کردن) آنها در شهر‌‌ها و تمتّع آنها در روزگار اندوهناک مشو که همانا ما از آنان انتقام می‌‌گیریم] {بلکه تقلّب آنها و تمتّع آنها به اسارت نفس و خیال، انتقام ما از آنها است}

- ترجمه سلطانی

و کسی را که خداوند هدایت کند پس گمراه کننده‌ای ندارد آیا خداوند چیره و دارندهٔ انتقام نیست

- ترجمه راستین

و هر کس را خدا هدایت کند دیگر احدی او را گمراه نتواند کرد. آیا خدا مقتدر و غالب (بر تمام قوای عالم) و منتقم (از همه ستمکاران جهان) نیست؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٨ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُـولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ

و البتّه اگر از آنها سؤال کنی چه کسی آسمان‌‌ها و زمین را خلق کرده است البتّه می‌‌گویند خداوند، [پس چگونه تو را به کسانی غیر از او می‌‌ترسانند] بگو آیا پس دیدید (چه فکر می‌‌کنید) که آنچه که غیر از خداوند می‌‌خوانید اگر خداوند برای من ضرری اراده کند آیا آنها برطرف کنندهٔ ضرر او هستند یا اگر برای من رحمتی را اراده کند آیا آنان از رحمت او باز دارنده‌‌اند؟ [و حال آنکه ضرّى نیست مگر از او، و رحمتى نیست جز به اذن او پس چگونه شما مرا از آنها می‌‌ترسانید، به آنان به نحو تجرّی] بگو [و نترس] خداوند مرا بس است [شایسته است] که توکّل کنندگان فقط بر او توکّل نمایند [برای اینکه به اقرار همه فاعلی در وجود جز او نیست]

- ترجمه سلطانی

و البتّه اگر از آنها سؤال کنی چه کسی آسمان‌ها و زمین را خلق کرده است البتّه می‌گویند خداوند، بگو آیا پس دیدید (چه فکر می‌کنید) که آنچه که غیر از خداوند می‌خوانید اگر خداوند برای من ضرری اراده کند آیا آنها برطرف کنندهٔ ضرر او هستند یا اگر برای من رحمتی را اراده کند آیا آنان از رحمت او باز دارنده‌اند؟ بگو خداوند مرا بس است (شایسته است) که توکّل کنندگان فقط بر او توکّل نمایند

- ترجمه راستین

و اگر از این مشرکان بپرسی که زمین و آسمانها را که آفریده است؟البته جواب دهند: خدا آفریده. پس به آنها بگو: چه تصور می‌کنید، آیا همه بتهایی که جز خدا می‌خوانید اگر خدا بخواهد مرا رنجی رسد آن بتان می‌توانند آن را رفع کنند؟یا اگر خدا بخواهد مرا به رحمتی رساند بتان می‌توانند آن رحمت را از من باز دارند؟بگو: خدا مرا کافی است، که متوکلان عالم بر او توکل می‌کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٩ قُلْ يَاقَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ

[به عنوان تهدید در مقابل تهدیدشان بر تو به آنها] بگو ای قوم من، بر جایگاه (منزلت) خود عمل کنید همانا من [هم] عامل (عمل کننده) هستم پس خواهید دانست

- ترجمه سلطانی

بگو ای قوم من، بر جایگاه (منزلت) خود عمل کنید همانا من (هم) عامل (عمل کننده) هستم پس خواهید دانست

- ترجمه راستین

باز بگو: ای قوم، شما را آنچه میسّر است (و در خور جهل و گمراهی شماست) عمل کنید، من هم (آنچه روا دانم) عمل می‌کنم و به زودی معلوم شما گردد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٠ مَن يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُّقِيمٌ

که چه کسی [خواهد بود] که عذاب خوار کننده به او می‌‌آید و عذاب دائمی بر او فرود می‌‌آید

- ترجمه سلطانی

که چه کسی (خواهد بود) که عذاب خوار کننده به او می‌آید و عذاب دائمی بر او فرود می‌آید

- ترجمه راستین

که عذاب با ذلّت و خواری که را فرا رسد و آلام همیشگی (دوزخ) بر که فرود آید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤١ إِنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَى فَلِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ

همانا ما کتاب را به حقّ بر تو برای مردم [به خاطر تهدید آنها و ترغیب آنها] نازل کردیم [پس چرا تو به آنها نمی‌‌گویی! پس به آنها بگو آنچه را که به تو نازل کردیم و بال (اندیشه) مدار که می‌‌شنوند یا نمی‌‌شنوند] پس هر کس که هدایت شد پس برای خودش است و هر کس که گمراه شد پس جز این نیست که برای خودش گمراه می‌‌شود و تو وکیل آنها نیستی [تا مراقب عدم گمراهی آنها باشی و بر گمراهی آنان محزون شوی]

- ترجمه سلطانی

همانا ما کتاب را به حقّ بر تو برای مردم نازل کردیم پس هر کس که هدایت شد پس برای خودش است و هر کس که گمراه شد پس جز این نیست که برای خودش گمراه می‌شود و تو وکیل آنها نیستی

- ترجمه راستین

(ای رسول) این کتاب الهی را ما به حقّ برای (هدایت) خلق بر تو فرستادیم، اینک هر که هدایت یافت نفع آن و هر که به گمراهی شتافت زیان آن بر شخص اوست و تو (پس از تبلیغ رسالت و اتمام حجّت) دیگر وکیل خلق و نگهبان امّت (از قهر حقّ) نخواهی بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٢ اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ

خداوند است که انفس را فوت می‌‌دهد (می‌‌میراند) هنگام موت آنها و آنکه هنوز نمرده است را در خواب آن [را می‌‌میراند] {یعنی که انسان نفسى حیوانی و نفسى عقلانی دارد و خداوند جمیع انفس را حین مرگ می‌‌میراند و ایضاً حین مرگ انفس حیوانی که حین خواب از ابدان خارج نشده را می‌‌میراند زیرا آن که حین خواب خارج می‌‌شود همان انفس عقلانی است و آن شبیه آن می‌‌شود که خداوند برای سفل بودن آن و عدم اعتناء به آن حین مرگ آن را قبض نمی‌‌کند بلکه فانی می‌‌شود یا ملائکه آن را قبض می‌‌کنند} و آنکه مرگ بر آن قضاء شده را نگه می‌‌دارد و دیگری را تا وقت معیّن می‌‌فرستد {به این معنی که او انفسى را که مرگ بر آن قضاء شده را از انفس متوفّات نگه می‌‌دارد و دیگری را که آن به مرگ فوت نشده است را می‌‌فرستد، یعنی آنها را در ابدانشان باقی می‌‌دارد تا اجلشان، یا انفس عقلانی که آن در خواب می‌‌میرد را نگه می‌‌دارد و انفس حیوانی که آن فوت نکرده است را می‌‌فرستد یعنی آنها را در ابدان آنها باقی می‌‌دارد} همانا در آن برای گروهی که تفکّر می‌‌کنند البتّه نشانه‌‌هایی [عدیده] هست [بر مبدء بودن او و علم او و قدرت او و کمال حکمت او، و بقاء عالم آخر (دیگری) غیر از این عالم و عود (برگشت) انفس به آن عالم، و دارای مراتب بودن انسان و اینکه بعضی از مراتبش حکمشان حکم طبع است، و بعضی مراتبش حکمشان حکم عقل مجرّد است]

- ترجمه سلطانی

خداوند است که انفس را فوت می‌دهد (می‌میراند) هنگام موت آنها و آنکه هنوز نمرده است را در خواب آنها (را می‌میراند) و آنکه مرگ بر آن قضاء شده را نگه می‌دارد و دیگری را تا وقت معیّن می‌فرستد همانا در آن برای گروهی که تفکّر می‌کنند البتّه نشانه‌هایی (عدیده) هست

- ترجمه راستین

خداست آن که وقت مرگ ارواح خلق را می‌گیرد و آن کس را که هنوز مرگش فرا نرسیده نیز در حال خواب روحش را قبض می‌کند، سپس آن را که حکم به مرگش کرده جانش را نگاه می‌دارد و آن را که نکرده (به بدنش) می‌فرستد تا وقت معیّن (مرگ) . در این کار نیز ادله‌ای (از قدرت الهی) برای متفکران پدیدار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٣ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ

آیا غیر از خداوند شفیعانی را اتّخاد کرده‌‌اند، [به آنان] بگو آیا اگرچه [آلهه یا شفعاء شما] چیزی را مالک نمی‌‌باشند؟ و [بلکه] عقل (تعقل) نمی‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

آیا غیر از خداوند شفیعانی را اتّخاد کرده‌اند، (به آنان) بگو آیا اگرچه چیزی را مالک نمی‌باشند؟ و (بلکه) عقل (تعقل) نمی‌کنند

- ترجمه راستین

بلکه این مردم کافر مشرک خدا را وا گذارده و بتهایی (بی اثر) را شفیعان خود بر گرفتند. بگو: اگر چه این بتان کمتر چیزی در جهان مالک نباشند و عقل و ادراکی هیچ نداشته باشند (باز شفیع شما توانند شد).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٤ قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

بگو: شفاعت جمیعاً برای خداوند است [پس شما چه دارید که غیر او را به عنوان شفیع نزد او قرار می‌‌دهید]، ملک آسمان‌‌ها و زمین برای او است سپس به او بازگردانده می‌‌شوید [یعنی که شفاعت در دنیا مختصّ به او است برای اینکه ملک آسمان‌‌ها و زمین برای او است، و شفاعت در آخرت مختصّ به او است برای اینکه همه به او باز می‌‌گردند، نه به غیر او]

- ترجمه سلطانی

بگو: شفاعت جمیعاً برای خداوند است، ملک آسمان‌ها و زمین برای او است سپس به او بازگردانده می‌شوید

- ترجمه راستین

بگو: شفاعت همه خلقان با خداست، که سلطان ملک آسمانها و زمین و است و پس از مرگ و فنا بازگشت همه شما به سوی اوست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٥ وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ

و وقتی که خداوند به وحدتش ذکر می‌‌شود قلوب کسانی که به آخرت ایمان نیاورده‌‌اند مشمئز (بیزار) می‌‌شود [برای اینکه آنان به خداوند ادبار (پشت) کرده‌‌اند و بر اهویهٔ خویش اقبال نموده‌‌اند و مُدبر (پشت کننده) به چیزی، مشمئز از آن و از ذکر آن است] و وقتی که کسی غیر از او [مانند اصنام و طواغیت (طاغوت‌‌ها) و معاندین علی (ع)] ذکر می‌‌شود آنوقت آنها خوشحال می‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

و وقتی که خداوند به وحدتش ذکر می‌شود قلوب کسانی که به آخرت ایمان نیاورده‌اند مشمئز (بیزار) می‌شود و وقتی که کسی غیر از او ذکر می‌شود آنوقت آنها خوشحال می‌شوند

- ترجمه راستین

و چون نزد مردم بی‌ایمان به آخرت، خدا را به یکتایی یاد کنند (آنها از ذکر حق) سخت ملول و دلتنگ می‌شوند و هرگاه ذکر غیر خدا (از بتها و امور مادی) کنند خرّم و دلشاد می‌گردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٦ قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِـمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ

[بطور اعراض از آنها مُقبل بر پروردگارت] بگو: ای پروردگار آفرینندهٔ آسمان‌‌ها و زمین [ای] عالم پنهان و آشکار، تو بین بندگانت در آنچه که در آن اختلاف می‌‌کردند حکم می‌‌کنی [یعنی از عدم اجابت قومت و از اختلافشان از بودن او خالق کلّ ماسواه و عالم کل معلومات و منجمله عناد قوم تو با تو و مخالفتشان بر تو و حصر حکم بین بندگان در او، به پروردگارت توجّه کن و او را با آنچه که در آن تسلّی تو هست به یاد آور]

- ترجمه سلطانی

بگو ای پروردگار آفرینندهٔ آسمان‌ها و زمین (ای) عالم پنهان و آشکار، تو بین بندگانت در آنچه که در آن اختلاف می‌کردند حکم می‌کنی

- ترجمه راستین

بگو: پروردگارا، ای خالق آسمانها و زمین، ای دانای عالم پیدا و پنهان، تو خود میان بندگان در آنچه خلاف و نزاع برانگیزند حکم خواهی کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٧ وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ

و اگر کسانی که ظلم کرده‌‌اند، آنچه که در زمین هست را جمیعاً و مثل آن را با آن [داشته باشند] قطعاً فدیه خواهند داد [تا] از بدی عذاب در روز قیامت [برهند] و از سوی خداوند بر آنها آشکار می‌‌شود آنچه را که نمی‌‌پنداشتند

- ترجمه سلطانی

و اگر کسانی که ظلم کرده‌اند، آنچه که در زمین هست را جمیعاً و مثل آن را با آن (داشته باشند) قطعاً فدیه خواهند داد (تا) از بدی عذاب در روز قیامت (برهند) و از سوی خداوند بر آنها آشکار می‌شود آنچه را که نمی‌پنداشتند

- ترجمه راستین

و اگر مردم ستمکار و ظالم هر آنچه در زمین است دو برابر دارا باشند البته خواهند که برای نجات خود از سختی عذاب قیامت همه را فدا کنند، و البته (آن روز) از (قهر) خدا عذابی که گمان نمی‌بردند بر آنان پدید آید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٨ وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ

و بدی‌‌های آنچه که کسب می‌‌کردند بر آنها آشکار می‌‌شود و آنچه که [یعنی عملی که یا عذابی که] آن را استهزاء می‌‌کردند به سر آنها می‌‌آید

- ترجمه سلطانی

و بدی‌های آنچه که کسب می‌کردند بر آنها آشکار می‌شود و آنچه که آن را استهزاء می‌کردند به سر آنها می‌آید

- ترجمه راستین

و (آن در) نتیجه زشتی و بدکاریهاشان ظاهر شود و عذاب قیامت که با انکار و استهزاء تلقّی می‌کردند بر آنان احاطه کند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٩ فَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ

و وقتی که به انسان ضرری برسد، [برای ظهور فطرتش در آن هنگام و عدم احتجاب وی به حجب وهم و خیال] ما را می‌‌خواند سپس وقتی که از سوی خود نعمتی به او می‌‌دهیم [و خیال به انانیّتش چیره می‌‌شود و حال تضرّعش و دعائش را فراموش می‌‌کند] می‌‌گوید جز این نیست که آن بنابر علم من [به طرق کسب آن یا بنابر علم به اتیان آن] به من داده شده [برای اینکه من دانستم که خداوند برای مکان (منزلت) من نزد او آن را به من داده است]، بلکه [اتیان آن به کسب او و نه به شعور از او به اتیان آن نیست جز این نیست که] آن به عنوان فتنه (امتحان) [از خداوند و فساد برای او یا امتحان برای او] است [تا مبادا شوبی از علیّیّن بر او باقی بماند تا آنکه بدون شوب از علیّیّن داخل در آتش شود] و لکن بیشتر آنها نمی‌‌دانند [یعنی دارای مقام علم نیستند تا بدانند که آن منافی مقام علم آنان می‌‌شود، یا نمی‌‌دانند که آن فتنه برای آنان و استدراج است]

- ترجمه سلطانی

و وقتی که به انسان ضرری برسد، ما را می‌خواند سپس وقتی که از سوی خود نعمتی به او می‌دهیم می‌گوید جز این نیست که آن بنابر علم من به من داده شده بلکه آن به عنوان فتنه (امتحان، فساد) (برای او) است و لکن بیشتر آنها نمی‌دانند

- ترجمه راستین

آری آدمی (ناسپاس) چون رنج و دردی به او رسد ما را به دعا می‌خواند و باز چون (آن رنج و عذاب را برداشتیم و) نعمت و دولت به او دادیم گوید: این نعمت دانسته (و به استحقاق) نصیب من گردید. (چنین نیست) بلکه آن امتحان وی است و لیکن اکثر مردم آگه نیستند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٠ قَدْ قَالَهَا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ

کسان قبل از آنها [نیز مانند قارون] آن را گفته‌‌اند و (حال آنکه) آنچه [از اموال و قوا و اولاد و خدم و حشم] که کسب می‌‌کردند از آنها [از عذاب خداوند] بی‌‌نیاز نکرد

- ترجمه سلطانی

کسان قبل از آنها (نیز مانند قارون) آن را گفته‌اند و (حال آنکه) آنچه که کسب می‌کردند از آنها (از عذاب خداوند) بی‌نیاز نکرد

- ترجمه راستین

پیشینیان هم چنین می‌گفتند (که ما مال و دولت را به تدبیر و لیاقت خود یافتیم) اما (خطا گفتند که وقت مرگ و هلاک) مال و دولتی که اندوختند هیچ به فریادشان نرسید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥١ فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَالَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هَـؤُلَاءِ سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَمَا هُم بِمُعْجِزِينَ

پس بدی‌‌های آنچه که [به انفس خود] کسب کرده‌‌اند به آنها اصابت کرد و کسانی از اینان که [به آل محمّد (ص) یا به ولایت تکوینی خود که همان ولایت آل محمّد (ص) است] ظلم کردند بدی‌‌های آنچه که کسب کرده‌‌اند بزودی به آنها اصابت خواهد کرد و (حال آنکه) آنها عاجز کنندهٔ [ما] نیستند

- ترجمه سلطانی

پس بدی‌های آنچه که (به انفس خود) کسب کرده‌اند به آنها اصابت کرد و کسانی از اینان که ظلم کردند بدی‌های آنچه که کسب کرده‌اند بزودی به آنها اصابت خواهد کرد و (حال آنکه) آنها عاجز کننده (ما) نیستند

- ترجمه راستین

و کیفر زشتی و بدکاریها که (برای کسب مال) انجام دادند به آنها رسید. و ستمکاران از این مردم نیز به زودی کیفر کردار بدشان را خواهند یافت و هرگز از قهر و قدرت خدا رهایی نمی‌یابند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٢ أَوَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِـمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

آیا ندانسته‌‌اند [یعنی اگرچه آن را با وضوح برهان آن و ظهور آثار آن نمی‌‌دانند] که خداوند است که روزی را برای کسی که بخواهد گشایش می‌‌دهد و تنگ می‌‌کند، همانا در آن [بسط رزق برای بعضی بدون مداخلت کسب وی و تدبیر وی در آن، و آن را بر بعضی تنگ می‌‌کند با وجود کمال سعی وی و تدبیر وی] برای گروهی که [به خداوند] ایمان می‌‌آورند [و به صفات او اذعان می‌‌کنند، یا با بیعت عامّه اسلام می‌‌آورند، یا با بیعت خاصّهٔ ولویّه ایمان می‌‌آورند] البتّه نشانه‌‌هایی [عدیده] هست [دالّ بر علم او تعالی و قدرت او و حکمت او و مراقبت او بر بندگانش]

- ترجمه سلطانی

آیا ندانسته‌اند که خداوند است که روزی را برای کسی که بخواهد گشایش می‌دهد و تنگ می‌کند، همانا در آن برای گروهی که ایمان می‌آورند البتّه نشانه‌هایی هست

- ترجمه راستین

آیا مردم ندانستند که خدا البته هر که را خواهد روزی وسیع دهد و هر که را خواهد تنگ روزی سازد؟در این (اختلاف روزی خلق) هم ادله‌ای (از قدرت الهی) برای اهل ایمان پدیدار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٣ قُلْ يَاعِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

بگو ای بندگان من {خطاب بر بندگان از محمّد (ص) با «یا عبادی» در محلّ آن است زیرا بندگان خدا همانطور که آنها به عبد عبودیّت به عنوان عباد برای خداوند هستند بر مظاهر او به عنوان طاعت عبد هستند} که [با افراط کردن در حقوق دنیوی آن و تفریط ورزیدن در حقوق اخروی آن] بر نفس خویش اسراف کرده‌‌اید از رحمت خداوند ناامید نشوید {و این برای کسی است که نسبت به مظاهر او و خلفای او سمت عبودیّت (بندگی) داشته باشد و سمت عبودیّت نمی‌‌باشد مگر برای کسی که با بیعت عامّه یا خاصّه با آنان بیعت کرده است} همانا خداوند جمیع گناهان را می‌‌آمرزد همانا او بسیار آمرزنده و مهربان است

- ترجمه سلطانی

بگو ای بندگان من که بر نفس خویش اسراف کرده‌اید از رحمت خداوند ناامید نشوید همانا خداوند جمیع گناهان را می‌آمرزد همانا او بسیار آمرزنده و مهربان است

- ترجمه راستین

(ای رسول رحمت) بدان بندگانم که (به عصیان) اسراف بر نفس خود کردند بگو: هرگز از رحمت (نامنتهای) خدا نا امید مباشید، البته خدا همه گناهان را (چون توبه کنید) خواهد بخشید، که او خدایی بسیار آمرزنده و مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٤ وَأَنِيبُوا إِلَى رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ

و به سوی پروردگار [مضاف] خود [که او علی بن ابی طالب (ع) و ولیّ امر شما است] برگردید [و انابه (بازگشت) به او بعد از بیعت جز با حضور نزد او با معرفت او به نورانیّت نیست که آن حضور نزد خداوند و معرفت به خداوند است] و [با خروج از جمیع نیّاتتان و قصدهایتان] تسلیم (منقاد) او شوید قبل از آنکه عذاب [احتضار یا عذاب قیامت] به شما بیاید آنگاه (در غیر آن صورت) [وقتی که تسلیم بر او نشوید] یاری نمی‌‌شوید

- ترجمه سلطانی

و به سوی پروردگار (مضاف) خود (که او علی بن ابی طالب (ع) است) برگردید و تسلیم او شوید قبل از آنکه عذاب به شما بیاید آنگاه (در غیر آن صورت) یاری نمی‌شوید

- ترجمه راستین

و به درگاه خدای خود به توبه و انابه باز گردید و تسلیم امر او شوید پیش از آنکه عذاب به شما فرا رسد و هیچ نصرت و نجاتی نیابید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٥ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ

و از بهترین آنچه که از پروردگار شما به شما نازل شده پیروی کنید {و بهترین آنچه که از ربّ عباد به عباد نازل شده از جمله ارکان اسلام و احکام آن ولایت است زیرا آن اسناء (والاترین) آنها و ازکاء (پاکترین) آنها و انماء (رشد یافته‌‌ترین) آنها و اشرف آنها و دلیل بر آنها است} قبل از آنکه عذابِ [حال احتضار یا قیامت] ناگهانی و (در حالی که) شما [آمدن آن را] نمی‌‌فهمید [تا برای دفع آن یا برای ورود آن مهیّا شوید تا از جهت ایلام (به رنج افکندن) ایسر (آسانتر) شود] نزد شما بیاید

- ترجمه سلطانی

و از بهترین آنچه که از پروردگار شما به شما نازل شده پیروی کنید قبل از آنکه عذابِ (حال احتضار یا قیامت) ناگهانی و (در حالی که) شما نمی‌فهمید نزد شما بیاید

- ترجمه راستین

و بهترین دستور کتابی را که بر شما از جانب خدایتان نازل شده است پیروی کنید پیش از آنکه عذاب (قهر خدا به کیفر گناهان) بر شما ناگهان فرود آید و شما آگاه نباشید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٦ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَاحَسْرَتَا عَلَى مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَـمِنَ السَّاخِرِينَ

که نفسی بگوید وا حسرتا بر چیزی که در جنب خداوند [یعنی دربارهٔ علیّ (ع) یا در ولایت او] افراط کردم و (حال آنکه) البتّه از مسخره کنندگان [بر جنب الله] بودم

- ترجمه سلطانی

که نفسی بگوید وا حسرتا بر چیزی که در جنب خداوند افراط کردم و (حال آنکه) البتّه از مسخره کنندگان بودم

- ترجمه راستین

تا مبادا کسی فریاد واحسرتا بر آرد و گوید: ای وای بر من که جانب امر خدا را فرو گذاشتم و وعده‌های خدا را مسخره و استهزا نمودم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٧ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ

یا بگوید که اگر خداوند مرا هدایت می‌‌کرد حتماً از متّقین می‌‌شدم

- ترجمه سلطانی

یا بگوید که اگر خداوند مرا هدایت می‌کرد حتماً از متّقین می‌شدم

- ترجمه راستین

یا آنکه (از فرط پشیمانی در پی آرزوی محال آید و) گوید: (افسوس) اگر خدا مرا (به لطف خاص) هدایت فرمودی من نیز از اهل تقوا بودم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٨ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ

یا حین دیدن عذاب بگوید که اگر برایم بازگشتی بود آنگاه از احسان کنندگان می‌‌بودم

- ترجمه سلطانی

یا حین دیدن عذاب بگوید که اگر برایم بازگشتی بود آنگاه از احسان کنندگان می‌بودم

- ترجمه راستین

یا آنکه چون عذاب (خدا) را به چشم مشاهده کند گوید: (ای فریاد) کاش بار دیگر (به دنیا) باز می‌گشتم تا از نیکوکاران می‌شدم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٩ بَلَى قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ

بلی همانا آیات من نزد تو آمد و [لکن] تو آنها را تکذیب کردی و [از انقیاد بر آنها] استکبار ورزیدی و از کافران [به خداوند] بودی

- ترجمه سلطانی

بلی همانا آیات من نزد تو آمد و (لکن) تو آنها را تکذیب کردی و استکبار ورزیدی و از کافران بودی

- ترجمه راستین

آری (ای بدبخت) آیات کتاب من که محقّقا برای (هدایت) تو آمد تو آن را تکذیب کردی و راه تکبر و سرکشی پیش گرفتی و از زمره کافران بد کیش گردیدی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٠ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْمُتَكَبِّرِينَ

و در روز قیامت کسانی را می‌‌بینی که [با ادّعاء کردن منصب دینی که با اذن خداوند و خلفای او نیست] بر خداوند دروغ بسته‌‌اند {مانند ادعّای امامت و خلافت از رسول، و ادّعای قضاء و فتوا، و ادّعای امر به معروف و نهی از منکر، و ادّعای وعظ و امامت برای جمعه و جماعت، و تصرّف در اوقاف و اموال ایتام و غُیّاب، و اجرای حدود و تعزیرات، و اخذ فی‌‌ء (اموال عایده به مسلمین بدون جنگ، جزیه و خراج و مانند آنها) و انفال و صدقات؛ و غیر آن از مناصب دینی که عموماً یا خصوصاً محتاج به اذن و اجازه از خداوند است} روی‌‌هایشان سیاه است، آیا برای متکبّرین در جهنم جایگاهی نیست؟

- ترجمه سلطانی

و در روز قیامت کسانی که بر خداوند دروغ بسته‌اند را می‌بینی روی‌هایشان سیاه است، آیا برای متکبّرین در جهنم جایگاهی نیست؟

- ترجمه راستین

و روز قیامت کسانی را که بر خدا دروغ بستند بنگری که همه رویشان سیاه شده است (رسوای خدا و خلق گردیدند) آیا متکبران را نه منزل در دوزخ است؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦١ وَيُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ لَا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ

و خداوند کسانی که تقوا پیشه کرده‌‌اند را با رستگاری آنها (با نجات آنها) نجات می‌‌دهد که بدی به آنها نمی‌‌رسد و اندوهناک نمی‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

و خداوند کسانی که تقوا پیشه کرده‌اند را با رستگاری آنها نجات می‌دهد که بدی به آنها نمی‌رسد و اندوهناک نمی‌شوند

- ترجمه راستین

و خدا اهل تقوا را به موجبات رستگاری (و اعمال صالح) از عذاب نجات خواهد داد که هیچ رنج و المی به آنها نرسد و هرگز غم و اندوهی بر دلشان راه نیابد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٢ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ

خداوند آفرینندهٔ همه چیز است و او [با حفظ کردن و ابقاء بنابر آنچه که آن برای وی خیر است] بر هر چیزی وکیل است

- ترجمه سلطانی

خداوند آفرینندهٔ همه چیز است و او بر هر چیزی وکیل است

- ترجمه راستین

خدا آفریننده هر چیز است و بر هر چیز هم او نگهبان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٣ لَّهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ

کلیدهای آسمان‌‌ها و زمین فقط برای او است و کسانی که به آیات خداوند [یعنی به علی (ع) و ولایت او] کفر ورزیدند آنان همان زیانکارانند

- ترجمه سلطانی

کلیدهای آسمان‌ها و زمین فقط برای او است و کسانی که به آیات خداوند کفر ورزیدند آنان همان زیانکارانند

- ترجمه راستین

کلیدهای خزائن آسمانها و زمین او راست و آنان که به آیات خدا کافر شدند هم آنان زیانکاران عالمند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٤ قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ

بگو ای جاهلان آیا پس به من امر می‌‌کنید که غیر خداوند را بندگی کنم

- ترجمه سلطانی

بگو ای جاهلان آیا پس به من امر می‌کنید که غیر خداوند را بندگی کنم

- ترجمه راستین

(ای رسول به مشرکان) بگو: ای مردم نادان مرا امر می‌کنید که غیر خدا را پرستش کنم؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٥ وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ

و همانا به تو و به کسان قبل از تو وحی شده است که اگر [در عبادت خداوند] شرک بورزی البتّه عمل تو نابود خواهد شد و حتماً از زیانکاران خواهی بود

- ترجمه سلطانی

و همانا به تو و به کسان قبل از تو وحی شده است که اگر شرک بورزی البتّه عمل تو نابود خواهد شد و حتماً از زیانکاران خواهی بود

- ترجمه راستین

(هنوز مشرکان جاهل از تو موحد کامل طمع شرک دارند؟) و حال آنکه به تو و به رسولان پیش از تو چنین وحی شده که اگر به خدا شرک آوری عملت محو و نابود می‌گردد و سخت از زیانکاران خواهی گردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٦ بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ

بلکه پس فقط خداوند را عبادت کن و از شکرگزاران باش

- ترجمه سلطانی

بلکه پس فقط خداوند را عبادت کن و از شکرگزاران باش

- ترجمه راستین

بلکه تنها خدا را پرستش کن و از شکر گزاران (نعمت الهی) باش.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٧ وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ

و خداوند را حقّ قدر او را قدر ندانستند و زمین جمیعاً در روز قیامت قبضهٔ او و آسمان‌‌ها مُچاله (مغلوب) در [دست] راست [تحت سلطهٔ] او هستند او منزّه است و بالاتر است از آنچه [از اصنام و کواکب و انواع مخلوقات از عناصر و موالید آنها و از آنچه که در ولایت با او شریک می‌‌کنند و از آنچه که در عبادت از اغراض و اهویه که با او] شریک می‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

و خداوند را حقّ قدر او را قدر ندانستند و زمین جمیعاً در روز قیامت قبضهٔ او و آسمان‌ها مُچاله (مغلوب) در (دست) راست (تحت سلطهٔ) او هستند او منزّه است و بالاتر است از آنچه که شریک می‌کنند

- ترجمه راستین

و (آنان که غیر خدا را طلبیدند) خدا را چنان که شاید به عظمت نشناختند، و اوست که روز قیامت زمین در قبضه قدرت او و آسمانها در پیچیده به دست سلطنت اوست. آن ذات پاک یکتا منزّه و متعالی از شرک مشرکان (بلکه از فکر موحدان) است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٨ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنظُرُونَ

و در صور دمیده شد پس کسانی که در آسمان‌‌ها هستند و کسانی که در زمین هستند بیهوش شدند مگر کسانی که خداوند بخواهد سپس بار دیگر در آن دمیده شود پس آنوقت آنها ایستاده منتظر (نظاره گر) می‌‌باشند

- ترجمه سلطانی

و در صور دمیده شد پس کسانی که در آسمان‌ها هستند و کسانی که در زمین هستند بیهوش شدند مگر کسانی که خداوند بخواهد سپس بار دیگر در آن دمیده شد پس آنوقت آنها ایستاده منتظر (نظاره گر) می‌باشند

- ترجمه راستین

و صیحه‌ای در صور (اسرافیل) بدمند تا جز آن که خدا (بقای او) خواسته دیگر هر که در آسمانها و زمین است همه یکسر مدهوش مرگ شوند، آن گاه صیحه دیگری در آن دمیده شود که ناگاه خلایق همه (از خواب مرگ) بر خیزند و نظاره (واقعه محشر) کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٩ وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ

و زمین به نور پروردگارش روشن شد {نسبت امام به زمین و زمینیان مثل نسبت روح به بدن و قوای آن است، و همانطور که نور روح جز در قوای مدرکه ظاهر نمی‌‌شود نه در سایر آلات بدن برای منغمر (فرو رفته) بودن آنها در ظلمت مادّه همچنین نور امام در دنیا جز در کمّل از شیعهٔ آنها ظاهر نمی‌‌شود، و امّا غیر آنها از عناصر و موالیدشان، انسان باشد یا حیوان یا نبات و جماد، پس نور امام در آنها برای انغمار (فرو رفتن) آنها در ظلمات مادّه و عوارض آن ظاهر نمی‌‌شود پس وقتی که دنیا منقضی شود و برزخ‌‌هایی که آنها به وجهی از دنیا شمرده می‌‌شوند منقضی شوند و انسان به اعراف یا عالم مثال نورى علوی منتهی شود زمین مبدّل می‌‌گردد و مادّه و لوازم آن مطروح (دور انداخته) می‌‌شود و این زمین مستشرقه به نور امام (ع) می‌‌گردد همانطور که این زمین مستشرقه (روشن شده) به نور آفتاب است، و وقتی که زمین عالم صغیر تبدیل شود و زمین ملکوت بر زمین ملک غالب گردد زمین بدن به نور ملکوت امام طلب روشنی می‌‌کند بلکه زمین عالم کبیر به نور ملکوت او به عنوان مشرقه (محلّ نشستن در آفتاب در زمستان) می‌‌گردد و انسان با نور امام از نور خورشید مستغنی می‌‌گردد و چون انسان نمونه‌‌ای از عالم می‌‌باشد وقتی که به ولادت دوّم متولّد شده باشد و ملکوت امامش بر او ظاهر شود، چگونگی اشراق (روشن شدن) زمین به نور پروردگارش بر او ظاهر می‌‌شود، و کلّ آن در عالم صغیر اشاره به تولّد دوّم و ظهور ملکوت امام است} و نوشته‌‌ها نهاده شدند و پیامبران [که آنها رسولان خداوند الی الخلق هستند] و گواهان [یعنی خلفای رسولان (ع) در دعوت خلق که به افعالشان و احوالشان و اخلاقشان و گفتارشان بر مردم بعد از انبیاء (ع) شهادت می‌‌دهند] را آورد [تا از اجابت خلق بر آنان و طاعتشان و انقیادشان بر خداوند سؤال شوند] و بین آنها [یعنی بین بندگان یا بین پیامبران و شهداء و خلق] به حقّ قضاوت شد [به حیثی که شوب قضاوت باطل اصلاً نمی‌‌رود] و به آنها ظلم نمی‌‌شود

- ترجمه سلطانی

و زمین به نور پروردگارش روشن شد و نوشته‌ها نهاده شدند و پیامبران و گواهان را آورد و بین آنها به حقّ قضاوت شد و به آنها ظلم نمی‌شود

- ترجمه راستین

و زمین (محشر) به نور پروردگار خود روشن گردد و نامه (اعمال خلق در پیشگاه عدل حق) نهاده شود و انبیاء و شهداء (بر گواهی) احضار شوند و میان خلق به حق حکم شود و به هیچ کس ابدا ظلمی نخواهد شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٠ وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا يَفْعَلُونَ

و هر نفسی به آنچه که عمل کرده وفا شد و (حال آنکه) او به آنچه که می‌‌کنید داناتر است [یعنی که اتیان به انبیاء و شهداء برای جهل خداوند به آنها و افعالشان نیست]

- ترجمه سلطانی

و هر نفسی به آنچه که عمل کرده وفا شد و (حال آنکه) او به آنچه که می‌کنید داناتر است

- ترجمه راستین

و هر کس به پاداش عملش تمام برسد و خدا از هر کس به افعال خلق آگاه‌تر است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧١ وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ

و کسانی که [با قطع کردن ولایت از جهت تکلیف و از جهت تکوین تا آنکه می‌‌میرند به آن] کفر ورزیده‌‌اند [و در حالی که آنها کافر هستند] به صورت گروهی به سوی جهنّم سوق داده شوند تا آنوقت که به آن می‌‌رسند درب‌‌هایش باز می‌‌شود و نگهبان‌‌های آن به آنها می‌‌گویند آیا رسولانی از شما نزد شما نیامد که آیات پروردگارتان را بر شما بخواند و شما را از ملاقات امروزتان انذار نماید؟ می‌‌گویند بلی و لکن کلمهٔ عذاب بر کافران حقّ (لازم، واجب شد) [و با تنبیه (بیدار کردن) آنها متنبه (بیدار) نشدیم]

- ترجمه سلطانی

و کسانی که کفر ورزیده‌اند به صورت گروهی به سوی جهنّم سوق داده شوند تا آنوقت که به آن می‌رسند درب‌هایش باز می‌شود و نگهبان‌های آن به آنها می‌گویند آیا رسولانی از شما نزد شما نیامد که آیات پروردگارتان را بر شما بخواند و شما را از ملاقات امروزتان انذار نماید؟ می‌گویند بلی و لکن کلمهٔ عذاب بر کافران حقّ (لازم، واجب شده) است

- ترجمه راستین

و آنان را که کافر شدند فوج فوج به جانب دوزخ رانند تا چون آنجا رسند درهای جهنّم (به رویشان) بگشایند و خازنان دوزخ به آنها گویند: مگر پیغمبرانی از خودتان برای (هدایت) شما نیامدند و آیات الهی را برایتان تلاوت نکردند و شما را از ملاقات این روز سخت نترسانیدند؟جواب دهند: بلی و لیکن (افسوس که ما پند نگرفتیم و به کفر و عصیان خود را مستحق عذاب حرمان کردیم و) وعده عذاب بر کافران محقّق و حتمی گردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٢ قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ

گفته می‌‌شود از درب‌‌های جهنّم داخل شوید در آن (جهنم) ماندگار هستید پس جایگاه متکبّرین بد [جایگاهی] است

- ترجمه سلطانی

گفته می‌شود از درب‌های جهنّم داخل شوید در آن ماندگار هستید پس جایگاه متکبّرین بد (جایگاهی) است

- ترجمه راستین

آن گاه به آن کافران خطاب شود: اینک از هر در به دوزخ داخل شوید و در آن عذاب جاودان بمانید که متکبران را (دوزخ) بسیار بد منزلگاهی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٣ وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ

و کسانی که از پروردگارشان هراس کرده‌‌اند بطور گروهی [یعنی جماعات مختلف بحسب حال و مراکب و مراتب و منازل] به سوی جنّت سوق داده شوند تا آنوقتی که به آنجا می‌‌آیند و درب‌‌هایش باز شود و نگهبانان آن [به عنوان تهنیت بر آنها] به آنها می‌‌گویند سلام بر شما خوش آمدید پس ماندگار در آن داخل شوید

- ترجمه سلطانی

و کسانی که از پروردگارشان هراس کرده‌اند بطور گروهی به سوی جنّت سوق داده شوند تا آنوقتی که به آنجا می‌آیند و درب‌هایش باز شود و نگهبانان آن به آنها می‌گویند سلام بر شما خوش آمدید پس ماندگار در آن داخل شوید

- ترجمه راستین

و متقیان خدا ترس را فوج فوج به سوی بهشت برند تا چون بدانجا رسند و همه درهای بهشت (به رویشان به احترام) بگشایند و خازنان بهشتی (به تهنیت) گویند: سلام بر شما باد (خوشا به حال شما) که چه خوش عیش ابدی نصیب شما گردید حالی در این بهشت ابد در آیید و جاودان متنعّم باشید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٤ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ

و [بعد از مشاهدهٔ جنّت و نعیم آن و گستردگی آن و منازل خود در آن و انعام خداوند بر آنها با انواع نعم او] می‌‌گویند: ستایش برای خدایی است که وعدهٔ خود به ما را راست گفته است و ما را وارث زمین کرد [یعنی زمین جنّت یا زمین دنیا یا زمین آخرت برای اینکه کامل در جنّت او در جمیع اجزاء دنیا تصرّف دارد] در جایی از جنّت که می‌‌خواهیم منزل می‌‌کنیم پس چه خوب است پاداش عمل کنندگان

- ترجمه سلطانی

و می‌گویند: ستایش برای خدایی است که وعدهٔ خود به ما را راست گفته است و ما را وارث زمین کرد در جایی از جنّت که می‌خواهیم منزل می‌کنیم پس چه خوب است پاداش عمل کنندگان

- ترجمه راستین

(مؤمنان به بهشت در آیند) و گویند: ستایش خدای را که وعده لطف و رحمتش را بر ما محقق فرمود و ما را وارث همه سرزمین بهشت گردانید که هر جای آن بخواهیم منزل گزینیم. (بلی آن روز) پاداش نیکوکاران بسیار نیکو خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٥ وَتَرَى الْمَلَائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَـمِينَ

و ملائکه را می‌‌بینی که گرداگرد از حول عرش می‌‌آیند [در حالی که] به ستایش پروردگارشان تسبیح می‌‌کنند و بین آنها [بین ملائکه به اینکه هر کدام در مقام لایق خود قرار داده شود، و حکم بر هر کدام به عبادت لایق او است، یا بین خلائق] به حقّ قضاوت می‌‌شود و گفته می‌‌شود ستایش برای الله پروردگار عالمیان است [زیرا در این هنگام برای هر احدی ظاهر می‌‌شود که او تعالی پروردگار جمیع اجزای همهٔ عوالم است].

- ترجمه سلطانی

و ملائکه را می‌بینی که گرداگرد از حول عرش می‌آیند (در حالی که) به ستایش پروردگارشان تسبیح می‌کنند و بین آنها به حقّ قضاوت می‌شود و گفته می‌شود ستایش برای الله پروردگار عالمیان است.

- ترجمه راستین

و (در آن روز) فرشتگان (رحمت) را مشاهده کنی که گرداگرد عرش (با عظمت الهی) در آمده و به تسبیح و ستایش خدایشان مشغولند و میان اهل بهشت و دوزخ به حق حکم شود و (همه زبان به حمد خدا گشایند و) گویند: سپاس و ستایش خاصّ خدای یکتا پروردگار جهانیان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای