حزب شمارهٔ ۹۶
٩ قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَـمِينَ
بگو: آیا همانا شما به راستی به کسی که زمین [که آن مقرّ قرار شما و محلّ معاش شما است] را در دو روز خلق کرده کفر میورزید؟ و [معذلک] برای او همانندهایی قرار میدهید [که بر چیزی قدرت ندارند و نه خلق میکنند و نه روزی میدهند] آن [موصوف] پروردگار جهانیان است
- ترجمه سلطانیبگو: آیا همانا شما به راستی به کسی که زمین را در دو روز خلق کرده کفر میورزید؟ و (معذلک) برای او همانندهایی قرار میدهید آن (موصوف) پروردگار جهانیان است
- ترجمه راستینبگو که آیا شما به خدا که زمین (جهان) را در دو روز بیافرید کافر میشوید و بر او مثل و مانند قرار میدهید؟! او خدای جهانیان است (نه بتها و معبودان شما. در این آیه شریفه شاید یک معنا عالم اجسام باشد و دو روز، دو نوع بسیط و مرکب یا جواهر و اعراض اجسام مقصود باشد).
- ترجمه الهی قمشهای١٠ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِّلسَّائِلِينَ
و در آن بر فراز آن کوههایی قرار داد [تا مبادا شما را بلغزاند و برای تولید آب از زیر آنها و برای سهولت جریان آب از زیر آنها در سفح (بن کوه) آنها] و در آنها (در کوهها یا در زمین) برکت [قرار] داد {زیرا کوهها بحسب تنزیل منبع برکات زمین و محلّ معادن نافعه، و نباتات نافعهٔ غذایی و دارویی هستند، و بحسب تأویل برکت جز از آنها نیست، و زمین محلّ برکات بسیار است که از جملهٔ آنها انسان و نفوس کامله هستند که برکت جز از آنها نیست} و خوراکیهای آن را در [مدّت] چهار روز در آن به صورت یکسان برای درخواست کنندگان اندازه کرد
- ترجمه سلطانیو در آن بر فراز آن کوههایی قرار داد و در آنها برکت (قرار) داد و خوراکیهای آن را در (مدّت) چهار روز در آن به صورت یکسان برای درخواست کنندگان اندازه کرد
- ترجمه راستینو او روی زمین کوهها برافراشت و انواع برکات (و منابع از معادن و چشمهها و درختان) بسیار در آن قرار داد و قوت و ارزاق اهل زمین را در چهار روز (برای هر شهر و دیاری) مقدّر و معیّن فرمود و روزی طلبان را یکسان در کسب روزی خود گردانید (تا همه روزی خورند).
- ترجمه الهی قمشهای١١ ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ
سپس به آسمان ایستاد [یعنی خلقت آن را قصد کرد] و (در حالی که) آن (آسمان) [قبل از تمام شدن خلقتش] دودی (بخاری) بود {زیرا نفوس که از آنها به ارواح تعبیر شده مرکب آنها و مادّهٔ آنها این بخار متوّلد از قلب است که برای تعدیل آن با دود متصاعد به سوی دماغ مختلط شده و بعد از تعدیل آن با برودت دماغ نفس حیوانی سپس نفس انسانی به آن تعّلق میگیرد بلکه متحّد میشود} پس [بعد خلق زمین و تسویت (هموار کردن، استوار کردن، سر و سامان دادن) آسمان] به آن و به زمین گفت: با رضایت یا با کراهت بیایید {و آن را به زمین وجودت و آسمانهای آن اعتبار کن، زیرا قوا و مدارک که آنها آسمانی هستند با طوع و از روی فطرت مطیع نفس هستند به حیثی که از طاعت خود از امر نفس تخلّف نمیکنند و بدن که همان زمین وجود تو است و اعضای آن، طاعتشان برای نفس جز بر خلاف فطرت آنها نیست}، [بعد از آنکه زمین مغلوبه بر آسمانها گشت] آن دو گفتند: فرمانبردار آمدیم
- ترجمه سلطانیسپس به آسمان ایستاد و (در حالی که) آن دودی (بخاری) بود پس به آن و به زمین گفت: با رضایت یا با کراهت بیایید، آن دو گفتند: فرمانبردار آمدیم
- ترجمه راستینو آن گاه به خلقت آسمانها توجه کامل فرمود که آسمانها دودی بود، پس (به امر نافذ تکوینی) به آسمان و زمین فرمود که همه (به سوی خدا و اطاعت فرمان حق) به شوق و رغبت یا به جبر و کراهت بشتابید. آنها عرضه داشتند: ما با کمال شوق و میل میشتابیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ
پس آنها را در دو روز [یعنی روز انشاء و روز ابداع، یا روز مدبّرات و روز مجردّات] به صورت هفت آسمان (مراتب هفتگانه آسمان انسانی یا از لطایف هفتگانه قلبی) {آسمانهای هفتگانهٔ انسانی به عوالم جمادی، نباتی، حیوانی، انسانی، روحانی، نورانی و رحمانی گفته میشود. و لطایف سبعه به لطایف طبع (کتاب مستور و رقّ منشور) و نفس (نور و کتاب محو و اثبات و لوح محو و اثبات) و قلب (کتاب لوح محفوظ) و روح (جبروت انسانی، قلم اعلی، عقل اوّل و اُمّ الکتاب) و سرّ (مقام لاهوت، حضرت واحدیّت انسانی و برزخیّت کبری) و خفیّ (حضرت احدیّت انسانی یا مقام او ادنی) و اخفا (غیب الغیوب یا مرتبهٔ غیب خفیّ انسانی) گفته میشود} به سرانجام رسانید و در هر آسمانی امر آن را وحی کرد و آسمان دنیا را با چراغهایی زینت دادیم [یعنی آسمان طبیعی که آن عبارت از فلک مُکَوکَب (کوکبدار، فلک هشتم، چرخ پر ستاره) و افلاک هفتگانهٔ دیگر و آسمان دنیا است که همان صدر منشرح به اسلام است] {افلاک هفتگانه در هیئت قدیم به ترتیب از اوّل تا هفتم شامل فلک قمر، عطارد، زهره، شمس، مریخ، مشتری، زحل میشدند. فلک ثوابت فلک هشتم، و فلک اطلس یا فلک الافلاک یا فلک اعظم فلک نهم است که محیط به تمام عالم میباشد} و [از شیاطین استراق کنندهٔ سمع] حفظ کردیم، آن (قدر) تقدیر غالب [که کسی از ارادهٔ او منع نمیکند] و دانا است [که در فعلش قصوری برای جهل او به عاقبت آن واقع نمیشود]
- ترجمه سلطانیپس آنها را در دو روز به صورت هفت آسمان به سرانجام رسانید و در هر آسمانی امر آن را وحی کرد و آسمان دنیا را با چراغهایی زینت دادیم و (از شیاطین استراق کنندهٔ سمع) حفظ کردیم، آن تقدیر غالب و دانا است
- ترجمه راستینآن گاه نظم هفت آسمان را در دو روز استوار فرمود و در هر آسمانی (نظم) امرش را وحی فرمود، و آسمان (محسوس) دنیا را به چراغهای رخشنده (مهر و ماه و انجم) زیب و زیور دادیم و آن را (از ورود شیاطین) حفظ کردیم. این (نظام آسمان و زمین) تقدیر خدای مقتدر داناست.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِّثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ
پس اگر [از تو یا از ایمان به خداوند بعد از آنکه حجّت صدق خود را و حجّت الهت خداوند و تدبیر او را برای کلّ امور برای آنها بیان نمودی] اعراض کردند پس بگو: شما را [با کنایات سابق شده، یا با تهدیداتی که شما را با آنها تهدید کردم بیم میدهم یا شما را با این کلام انذار میکنم] از صاعقهای مثل صاعقهٔ عاد و ثمود بیم میدهم
- ترجمه سلطانیپس اگر اعراض کردند پس بگو: شما را از صاعقهای مثل صاعقهٔ عاد و ثمود بیم میدهم
- ترجمه راستینپس اگر کافران (پس از این ادلّه و آیات الهی از خدا) اعراض کردند به آنها بگو: من شما را از صاعقهای مانند صاعقه هلاک عاد و ثمود ترسانیدم.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ إِذْ جَاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ قَالُوا لَوْ شَاءَ رَبُّنَا لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً فَإِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ
آنوقت که رسولانی از بین دستانشان (در زمان آنها) و از پشت سرشان (زمانهای قبل از آنها) نزد ایشان آمدند که جز خدای را بندگی نکنید، [در جواب رسولان] گفتند: اگر پروردگار ما میخواست [رسولى به سوی ما بفرستد] حتماً ملائکهای [مناسب با او تعالی خارج از جنس ما] را نازل میکرد پس همانا ما به آنچه که به آن [بنابر زعم شما] فرستاده شدهاید کافریم [برای اینکه شما بشری مثل ما هستید، مزیّتی بر ما ندارید تا به سبب آن از شما اطاعت کنیم و از شما قبول نماییم]
- ترجمه سلطانیآنوقت که رسولانی از بین دستانشان (در زمان آنها) و از پشت سرشان (زمانهای قبل از آنها) نزد ایشان آمدند که جز خدای را بندگی نکنید، گفتند: اگر پروردگار ما میخواست حتماً ملائکهای را نازل میکرد پس همانا ما به آنچه که به آن فرستاده شدهاید کافریم
- ترجمه راستینکه بر آنها از هر جانب رسولان حق آمدند (و گفتند) که جز خدای یکتا را نپرستید. کافران باز گفتند: اگر خدا میخواست (که ما ایمان آوریم) فرشتگان را به رسالت میفرستاد، پس ما به کتب و احکام شما (رسولان بشری) کافریم.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ
و امّا [قوم] عاد پس به غیر حقّ در زمین طلب بزرگی کردند و گفتند: از ما قویتر کیست؟ آیا ندیدند [فکر نکردهاند] که خداوندی که آنها را خلق کرده او از آنها قویتر است؟ و آیات ما را نفی میکردند
- ترجمه سلطانیو امّا (قوم) عاد پس به غیر حقّ در زمین طلب بزرگی کردند و گفتند: از ما قویتر کیست؟ آیا ندیدند (فکر نکردهاند) که خداوندی که آنها را خلق کرده او از آنها قویتر است؟ و آیات ما را نفی میکردند
- ترجمه راستیناما قوم عاد در زمین به ناحق تکبر و سرکشی کردند و گفتند که از ما نیرومندتر (در جهان) کیست؟آیا آنها ندیده و ندانستند که خدایی که آنها را خلق فرموده بسیار از آنان تواناتر است؟و آنها آیات (قدرت) ما را (با وجود این برهان) انکار میکردند.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيَّامٍ نَّحِسَاتٍ لِّنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يُنصَرُونَ
پس در روزهایی نحس (شوم) بادی سرد توفنده بر آنها فرستادیم تا عذاب خواری را در زندگانی دنیا [حین ابتلای آنها به عذاب و خروج ارواحشان با این باد] به آنها بچشانیم و البتّه عذاب آخرت خوار کنندهتر است و (حال آنکه) آنها یاری نمیشوند
- ترجمه سلطانیپس در روزهایی نحس بادی سرد توفنده بر آنها فرستادیم تا عذاب خواری را در زندگانی دنیا به آنها بچشانیم و البتّه عذاب آخرت خوار کنندهتر است و (حال آنکه) آنها یاری نمیشوند
- ترجمه راستینما هم بر هلاک آن قوم عاد باد تندی در ایّام نحس شوم فرستادیم تا به آنها عذاب ذلّت و خذلان را در دنیا بچشانیم در صورتی که خواری عذاب آخرت بیش از دنیاست و آنجا هیچ کس یاری آنها نخواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَةُ الْعَذَابِ الْهُونِ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ
و امّا [قوم] ثمود پس آنها را هدایت کردیم [یعنی به آنها طریق نجات و هلاک را با ارسال رسولان و انزال کتب نشان دادیم و آنها را بر فطرت اهتداء (هدایت شدن) و صورت انسانی که همان طریق به سوی رحمان است خلق کردیم] پس کوری را بر هدایت ترجیح دادند [به اینکه از مقام انسانیّت تنزّل نمودند و فطرت را ترک کردند و بهیمیّت و سَبُعیّت و شیطانیّت را گرفتند، و آنچه که در کتب است را ترک کردند و آنها را به پشت سرشان انداختند و رسولان را استهزاء کردند و آنها را دشمن گرفتند] پس به خاطر آنچه که کسب میکردند صاعقهٔ عذاب هون (ننگ و رسوائی) آنان را در گرفت
- ترجمه سلطانیو امّا (قوم) ثمود پس آنها را هدایت کردیم پس کوری را بر هدایت ترجیح دادند پس به خاطر آنچه که کسب میکردند صاعقهٔ عذاب هون (ننگ و رسوائی) آنان را در گرفت
- ترجمه راستیناما قوم ثمود را نیز (رسول فرستادیم و) هدایت کردیم لیکن آنها خود کوری (جهل و ضلالت) را بر هدایت بگزیدند، پس آنها را هم صاعقه عذاب خواری و هلاکت به کیفر کردارشان فرا گرفت.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ وَيَوْمَ يُحْشَرُ أَعْدَاءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ
و روزی که دشمنان خداوند به سوی آتش حشر (گرد آورده) میشوند آنگاه آنها حبس میشوند [یعنی آنها را حبس میکنند تا به یکدیگر ملحق شوند]
- ترجمه سلطانیو روزی که دشمنان خداوند به سوی آتش حشر (گرد آورده) میشوند آنگاه آنها حبس میشوند
- ترجمه راستینو روزی که همه دشمنان خدا را گرد آورده و به سوی آتش دوزخ کشانند و آنجا برای جمع آوری بازشان دارند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ حَتَّى إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُم بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
تا آنوقتی که به آنجا بیایند گوشهایشان و چشمانشان و پوستهایشان [یا فروجشان] علیهم (بر زیان آنها) به آنچه که عمل میکردهاند شهادت میدهند
- ترجمه سلطانیتا آنوقتی که به آنجا بیایند گوشهایشان و چشمانشان و پوستهایشان علیهم (بر زیان آنها) به آنچه که عمل میکردهاند شهادت میدهند
- ترجمه راستینتا چون همه بر در دوزخ رسند آن هنگام گوش و چشمها و پوست بدنهاشان بر جرم و گناه آنها گواهی دهند.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ وَقَالُوا لِـجُلُودِهِمْ لِـمَ شَهِدتُّمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
و به پوستهایشان میگویند: چرا علینا (بر زیان ما) شهادت میدهید؟ میگویند: خداوندی که به هر چیزی نطق داد به ما [هم] نطق داد و اوّل بار او شما را خلق کرد و به او بازگردانده میشوید
- ترجمه سلطانیو به پوستهایشان میگویند: چرا علینا (بر زیان ما) شهادت میدهید؟ میگویند: خداوندی که به هر چیزی نطق داد به ما (هم) نطق داد و اوّل بار او شما را خلق کرد و به او بازگردانده میشوید
- ترجمه راستینو آنها به اعضاء بدن گویند: چرا بر اعمال ما شهادت دادید؟آن اعضاء جواب گویند: خدایی که همه موجودات را به نطق آورد ما را نیز گویا گردانید و او شما را نخستین بار بیافرید و باز به سوی او بازگردانیده میشوید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَن يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلَا أَبْصَارُكُمْ وَلَا جُلُودُكُمْ وَلَكِن ظَنَنتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا يَعْلَمُ كَثِيرًا مِّمَّا تَعْمَلُونَ
و شما [از این] که گوشتان و نه چشمانتان و نه پوستهایتان علیکم (بر شما، بر زیان شما) شهادت دهند پنهان نمیکردید [شما از حضور جوارحتان مخفی نمیشدید] و لکن [برای ظنّ خود بر معاصی تجرّی میکردید] گمان میکردید که خداوند بسیاری از آنچه که عمل میکنید را نمیداند
- ترجمه سلطانیو شما (از این) که گوشتان و نه چشمانتان و نه پوستهایتان علیکم (بر شما، بر زیان شما) شهادت دهند پنهان نمیکردید و لکن گمان میکردید که خداوند بسیاری از آنچه که عمل میکنید را نمیداند
- ترجمه راستینو شما که (اعمال زشت خود را) پنهان میداشتید برای این نبود که گوش و چشمهای شما و پوست بدنهایتان امروز شهادت ندهند (زیرا تصور نمیکردید که اعضای شما هم شاهد اعمال شما هستند) و لیکن (گناه را پنهان میکردید) به گمانتان که اکثر اعمال زشتی که (از خلق) پنهان میکنید از خدا هم پنهان است و بر آن آگاه نیست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ وَذَلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنتُم بِرَبِّكُمْ أَرْدَاكُمْ فَأَصْبَحْتُم مِّنَ الْخَاسِرِينَ
و این همان گمان شما بود که [بدون حقیقتی] دربارهٔ پروردگارتان گمان میکردید [آن ظنّ شما] شما را هلاک کرد پس [برای ضیاع (ضایع شدن) بضاعتتان که همان مدّت عمرهای شما بود و شهادت به آنچه که داشتید علیکم (بر زیان شما)] از زیانکاران شدید
- ترجمه سلطانیو این همان گمان شما بود که دربارهٔ پروردگارتان گمان میکردید (آن ظنّ شما) شما را هلاک کرد و از زیانکاران شدید
- ترجمه راستینو همین گمان باطل شما در باره خدا بود که موجب (معصیت و) هلاکت شما گردید و امروز همه از زیانکاران شدید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ فَإِن يَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ وَإِن يَسْتَعْتِبُوا فَمَا هُم مِّنَ الْمُعْتَبِينَ
و اگر [هم] صبر کنند [باز] جایگاه آنان آتش است [یعنی برای آنها یکسان است که صبر کنند یا جزع (بیتابی) کنند یا راحتی و رضا مسئلت نمایند] و اگر استعتاب (طلب رضا، عذر خواهی) کنند پس آنها از رضایت عطاء شدگان نخواهند بود
- ترجمه سلطانیو اگر (هم) صبر کنند (باز) جایگاه آنان آتش است و اگر استعتاب (طلب رضا، عذر خواهی) کنند پس آنها از رضایت عطاء شدگان نخواهند بود
- ترجمه راستیناینک اگر صبر و تحمل کنند (چگونه بتوانند که) جای در آتش دارند و اگر فریاد و بیتابی کنند فریادرس و دادخواهی ندارند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ وَقَيَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاءَ فَزَيَّنُوا لَهُم مَّا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِينَ
و برای آنها قرینهایی (همنشینانی، شیاطین انس و جنّ) را مقرّر (مقدّر و فراهم) کردیم پس آنچه که بین دستانشان (نزد آنها و در آینده، دنیا و آخرت) هست و آنچه که پشت سر آنها است را برای آنها زینت دادند [یعنی اینکه قرناء (همجواران، همنشینان) شهوات و مقتضای سَبُعیّت و شیطانیّت را برای آنها زینت دادند و برای آنها آنچه که آنها را گمان میداشتند زینت دادند و دربارهٔ امر آخرت از ردّ و انکار گفتند، یا به اینکه گفتند: اگر ما نزد پروردگارمان ردّ (باز گردانده) شویم البتّه منقلباً بهتر از آن را خواهیم داشت] و [به سبب سوء اعمالشان و اقوالشان و احوالشان] گفتار علیهم (بر زیان آنها) در امّتهایی [فاجر] از جنّ و انس که قبل از آنها گذشتهاند محقّق شد همانا آنها زیانکار بودند
- ترجمه سلطانیو برای آنها قرینهایی (همنشینانی) را مقرّر کردیم پس آنچه که بین دستانشان (نزد آنها و در آینده) (دنیا و آخرت) هست و آنچه که پشت سر آنها است را برای آنها زینت دادند و گفتار علیهم (بر زیان آنها) در امّتهایی (فاجر) از جنّ و انس که قبل از آنها گذشتهاند محقّق شد همانا آنها زیانکار بودند
- ترجمه راستینو ما رفیقان و یارانی (از شیاطین) بر آنها گماشتیم تا آنچه پیش روی آنهاست (از نعمت و لذتهای فانی دنیا) در نظرشان جلوه دادند و آنچه از عقب دارند (از نعمت و لذات ابدی آخرت فراموش کردند) و وعده عذاب الهی بر آنها حتم و لازم گردید و چون امّتانی از جنّ و انس که پیش از آنها (غرق دنیا بودند و با کفر و عصیان) درگذشتند، سخت زبون و زیانکار شدند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ
و کسانی که کفر ورزیدهاند گفتند: به این قرآن گوش ندهید و لغو (خطاء) در آن اندازید (مغلوط قرائت کنید) تا شاید که شما [بر قرّاء آن یا بر محمّد (ص)] غلبه کنید
- ترجمه سلطانیو کسانی که کفر ورزیدهاند گفتند: به این قرآن گوش ندهید و لغو (خطاء) در آن اندازید (مغلوط قرائت کنید) تا شاید که شما غلبه کنید
- ترجمه راستینو کافران (به مردم) گفتند: به این قرآن گوش فرا ندهید و سخنان لغو و باطل در آن القاء کنید تا مگر بر او غالب شوید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ فَلَنُذِيقَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا عَذَابًا شَدِيدًا وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ
پس البتّه حتماً به کسانی که کفر ورزیدهاند عذاب شدیدی بچشانیم و البتّه حتماً به آنها با بدترینی که عمل میکردهاند [بازاء جمیع اعمالشان، حسنات آن و سیّئات آن، کبائر آن و صغائر آن] جزاء میدهیم
- ترجمه سلطانیپس البتّه حتماً به کسانی که کفر ورزیدهاند عذاب شدیدی بچشانیم و البتّه حتماً به آنها با بدترینی که عمل میکردهاند جزاء میدهیم
- ترجمه راستینما هم کافران را البته عذابی سخت بچشانیم و بدتر از آنچه میکردند کیفر کنیم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ ذَلِكَ جَزَاءُ أَعْدَاءِ اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيهَا دَارُ الْخُلْدِ جَزَاءً بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ
آن آتش جزای دشمنان خداوند است برای آنها در آن [آتش] سرایی جاویدان است به (سبب) آنکه آیات ما را نفی میکردند
- ترجمه سلطانیآن آتش جزای دشمنان خداوند است برای آنها در آن (آتش) سرایی جاویدان است به (سبب) آنکه آیات ما را نفی میکردند
- ترجمه راستیناین است جزای دشمنان خدا که همان آتش دوزخ است که منزل ابدی آنهاست به کیفر آنکه آیات (و رسل) ما را انکار میکردند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا رَبَّنَا أَرِنَا اللَّذَيْنِ أَضَلَّانَا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ نَجْعَلْهُمَا تَحْتَ أَقْدَامِنَا لِيَكُونَا مِنَ الْأَسْفَلِينَ
و کسانی که کفر ورزیدهاند میگویند [ای] پروردگار ما آن دو کس از جنّ و انسان که ما را گمراه کردند را به ما نشان بده تا [به جهت انتقام از آن دو] آن دو را زیر قدمهایمان قرار دهیم تا آن دو از [حیث مذلّت و مکان] پایینترینها باشند
- ترجمه سلطانیو کسانی که کفر ورزیدهاند میگویند (ای) پروردگار ما آن دو کس از جنّ و انسان که ما را گمراه کردند را به ما نشان بده تا آن دو را زیر قدمهایمان قرار دهیم تا آن دو از پایینترینها باشند
- ترجمه راستینو کافران (چون مشاهده عذاب کنند با حسرت و ندامت) گویند: پروردگارا، آن دو گروه از جنّ و انس را که ما را گمراه کردند به ما نشان ده تا آنها را زیر پا بیفکنیم تا پست و ذلیلترین مردم شوند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ
همانا کسانی که گفتند پرودگار ما الله است سپس استقامت ورزیدند ملائکه [در دنیا نسبت به انبیاء و اولیاء (ع) و بعضی از اتباع، و در آخر حیات دنیوی نسبت به بعضی از اتباع] بر آنها نازل میشوند [(در حالی که) مخاطب به این هستند] که نترسید و اندوهگین نشوید و بشارت باد بر شما به جنّتی که [بواسطهٔ انبیاء (ع)] وعده داده میشدید
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که گفتند پرودگار ما الله است سپس استقامت ورزیدند ملائکه بر آنها نازل میشوند که نترسید و اندوهگین نشوید و بشارت باد بر شما به جنّتی که وعده داده میشدید
- ترجمه راستینآنان که گفتند: محققا پروردگار ما خدای یکتاست و بر این ایمان پایدار ماندند فرشتگان رحمت بر آنها نازل شوند (و مژده دهند) که دیگر هیچ ترسی (از وقایع آینده) و حزن و اندوهی (از گذشته خود) نداشته باشید و شما را به همان بهشتی که (انبیا) وعده دادند بشارت باد.
- ترجمه الهی قمشهای٣١ نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ
ما در زندگانی دنیا و در آخرت [یعنی از اوّل مقامات برزخ تا اعراف ، و از اعراف تا جنّت و بعد از دخول در جنّت الی الابد] اولیاء شما هستیم و در آنجا آنچه که انفس (ذوات) شما اشتهاء میکنند را دارید و در آنجا آنچه که دعاء (طلب) میکنید را دارید [چه به اقتضاء نفوس شما باشد یا با اشتیاق عقولتان]
- ترجمه سلطانیما در زندگانی دنیا و در آخرت اولیاء شما هستیم و در آنجا آنچه که انفس شما اشتهاء میکنند را دارید و در آنجا آنچه که دعاء (درخواست، طلب) میکنید را دارید
- ترجمه راستینما در دنیا و آخرت یاران و دوستداران شماییم و برای شما در بهشت ابد هر چه مایل باشید یا آرزو و تقاضا کنید همه مهیّاست.
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ وَمَنْ أَحْسَنُ قَـوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِـحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ
و چه کسی نیکو گفتارتر از کسی است که [با افعال خود و اقوال خود و احوال خود و اخلاق خود] به خداوند دعوت کند [یعنی از کسی که در مملکت وجودش اعوان (یاران) خود و لشکریانش را به خداوند فرا میخواند وقتی که غیر او از اهل دعوت به سوی خدا نمیباشد، یا از کسی که اهل عالم کبیر را دعوت میکند وقتی که نبیّ یا خلیفۀ او (ع) باشد] و به صالح [بزرگ، همان ولایت حاصله به بیعت خاصّه یا نفس بیعت خاصّه] عمل کند و [کسی که بایع (بیعت کننده) با بیعت خاصّه است و ایمان در قلبش داخل میشود و اثر این بیعت بر اعضایش از دعوت او به خداوند با حالش و گفتارش و از عملش به ارکان آن، آن صالح از صالحات ظاهر میشود و اثر تسلیمش را بر زبانش ظاهر میسازد به اینکه] میگوید: همانا من از مسلمین (تسلیم شدگان) هستم
- ترجمه سلطانیو چه کسی نیکو گفتارتر از کسی است که به خداوند دعوت کند و به صالح عمل کند و گوید همانا من از مسلمین (تسلیم شدگان) هستم
- ترجمه راستیندر جهان از آن کس که (چون پیغمبران) خلق را به سوی خدا خواند و نیکوکار گردید و گفت که من از تسلیم شوندگان خدایم کدام کس بهتر و نیکو گفتارتر است؟
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ
و نیکی و نه بدی متساوی نمیشود، [بدی کسی که به تو بدی کرده را] دفع کن با [فعلی] که آن بهتر است پس آنوقت کسی که بین تو و او دشمنی هست گویی که او دوستی گرم (صمیمی) میباشد
- ترجمه سلطانیو نیکی و نه بدی متساوی نمیشود دفع کن با (فعلی) که آن بهتر است پس آنوقت کسی که بین تو و او دشمنی هست گویی که او دوستی گرم (صمیمی) میباشد
- ترجمه راستینو هرگز نیکی و بدی در جهان یکسان نیست، همیشه بدی (خلق) را به بهترین شیوه (که خیر و نیکی است پاداش ده و) دور کن تا همان کس که گویی با تو بر سر دشمنی است دوست و خویش تو گردد.
- ترجمه الهی قمشهای٣٥ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ
و آن را [یعنی این سجّیّه و خصلت را که همان دفع بدی با نیکی است را] دریافت نمیکنند مگر کسانی که صبر پیشه کردهاند {برای اینکه نفس در جبلت (سرشت) آن هنگام ورود ماناملایم هیجان غضب هست، و غضب، اقتضای آن دفع به اشدّ مایمکن است پس کسی که حبس نفس از هیجان غضب خود برایش ممکن نمیشود از این خصلت چیزی درک نمیکند} و آن را دریافت نمیکنند مگر دارندگان حظّ بزرگ [از کمالات انسانی]
- ترجمه سلطانیو آن (خصلت نیک) را دریافت نمیکنند مگر کسانی که صبر پیشه کردهاند و آن را دریافت نمیکنند مگر دارندگان حظّ بزرگ
- ترجمه راستینو لیکن به این مقام بلند (یعنی در پاداش بدی نیکی کردن) کسی نمیرسد جز آنان که (در راه دینداری) دارای مقام صبر و ثبات و (در معرفت الهی) صاحب حظّ بزرگند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
و اگر نزعی (وسوسهای، طعنهای، غیبتی، افساد و فریبی) از [قِبَل] شیطان تو را وسوسه کند [یا طاعنی (طعن زنندهای) به تو طعنه میزند، یا حالت اراده احسان تو به بدکار را دافعی (دفع کنندهای) از تو دفع میکند] پس [از وسوسهٔ او] به خداوند پناه ببر [که او به تو پناه میدهد] همانا او [به استعاذت (پناه بردن) تو] همواره شنوا و [به استجارت (پناه خواستن) تو] دانا است
- ترجمه سلطانیو اگر وسوسهای از شیطان تو را وسوسه کند پس به خداوند پناه ببر همانا او شنوا و دانا است
- ترجمه راستینو هر گاه از شیطان تو را وسوسه و تحریکی رسد به خدا پناه بر که او شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٣٧ وَمِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلَا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ
و از آیات او شب و روز و آفتاب و ماه هستند بر خورشید و نه بر ماه سجده نکنید و بر خداوندی سجده کنید که آنها را خلق کرده است که تنها او را عبادت کرده باشید [یعنی که عبادت را در او منحصر کنید، زیرا نظر بر واسطه و مسمّی قرار دادن او با اینکه او به عنوان اسم میباشد، یا کفر است یا شرک، و نظر بر ذی الواسطه از مرآتِ (آینه) واسطه عبادت برای مسمّی است به ایقاع (واقع ساختن) اسماء بر او و توحید برای ذات او و برای عبادت او است] {و تعمیم شب و روز و خورشید و ماه بر مُسْتَبْصِر (دارندهٔ بصیرت) مخفی نمیشود}
- ترجمه سلطانیو از آیات او شب و روز و آفتاب و ماه هستند بر خورشید و نه بر ماه سجده نکنید و بر خداوندی سجده کنید که آنها را خلق کرده است که تنها او را عبادت کرده باشید
- ترجمه راستینو از جمله آیات قدرت الهی خلقت شب و روز و خورشید و ماه است، نباید هرگز پیش خورشید و ماه سجده برید، بلکه اگر به حقیقت خدا پرستید خدایی را که خورشید و ماه را آفریده است سجده و پرستش کنید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٨ فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُمْ لَا يَسْأَمُونَ
پس اگر استکبار کردند {برای اینکه نهی و امر برای مشرکین در اشراک صوری بوده که خورشید و ماه را عبادت میکردند، یا برای مشرکین در اشراک معنوی که آنها نفس و اهویهٔ آن را عبادت میکردند، یا کسانی که نبیّ (ص) یا خلیفهٔ او (ع) را منفکّ از خدای تعالی میدیدند، یا کسانی که ملائکه را عبادت میکردند و آنها را غیر از خداوند میدیدند} پس کسانی که نزد پروردگارت هستند [از ملائکۀ مقرّبین که نسبت به او تعالی مقام عندیّت دارند و از انسانهای کاملی که برای آنها مقام عندیّت حاصل شده] {مقام عندیّت به قرابت ویژهٔ بنده به حقّ گفته میشود که نزد او تعالی شأنه قرار میگیرد} در شب و روز او را تسبیح میکنند و آنها خسته نمیشوند
- ترجمه سلطانیپس اگر استکبار کردند پس کسانی که نزد پروردگارت هستند در شب و روز او را تسبیح میکنند و آنها خسته نمیشوند
- ترجمه راستینپس اگر کافران (از پرستش خدا) تکبر و بزرگ منشی ورزند فرشتگان (و قوای بینهایت عالم بالا) که نزد خدایند شب و روز بیهیچ خستگی و ملال به تسبیح و طاعت حضرت حق مشغولند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٩ وَمِنْ آيَاتِهِ أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ خَاشِعَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ إِنَّ الَّذِي أَحْيَاهَا لَمُحْيِي الْمَوْتَى إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
و از آیات او این است که تو زمین را خاشع شده (فرو افتاده، خشک، ساکن) میبینی پس وقتی که آب را بر آن نازل میکنیم میجنبد و [گیاه را] بر میآورد همان کسی که آن را [بعد از مرگ آن از نبات با گیاهان] احیاء کرد البتّه مردگان را [به حیات شریف انسانی بعد از مرگ آنها از حیات حیوانی بلکه از حیات بشری به هنگام نفخهٔ اوّل] زنده مینماید همانا او بر هر چیزی [از میراندن و زنده کردن و غیر از اینها] بسیار توانا است
- ترجمه سلطانیو از آیات او این است که تو زمین را خاشع شده (فرو افتاده، خشک، ساکن) میبینی پس وقتی که آب را بر آن نازل میکنیم میجنبد و (گیاه را) بر میآورد همان کسی که آن را احیاء کرد البتّه مردگان را زنده مینماید همانا او بر هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه راستینو از جمله آیات قدرت الهی آنکه زمین را بنگری خشک و پژمرده که چون ما بر آن آب باران فرود آریم بردمد و گیاه برآورد و اهتزاز و نشاط و خرّمی یابد. باری، آن کس که زمین را زنده کند مردگان را هم زنده گرداند که او بر هر چیز قادر است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٠ إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا أَفَمَن يُلْقَى فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
همانا کسانی که [از استقامت] در آیات ما منحرف میشوند [در هیچ مقامی] بر ما مخفی نمیشوند [پس در آتش افکنده میشوند]، آیا پس کسی که در آتش افکنده میشود بهتر است یا کسی که در روز قیامت در ایمنی میآید؟ به آنچه که خواستید عمل کنید همانا او به آنچه که عمل میکنید بینا است
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که (از استقامت) در آیات ما منحرف میشوند بر ما مخفی نمیشوند، آیا پس کسی که در آتش افکنده میشود بهتر است یا کسی که در روز قیامت در ایمنی میآید؟ به آنچه که خواستید عمل کنید همانا او به آنچه که عمل میکنید بینا است
- ترجمه راستینآنان که در آیات ما سخت راه کفر و عناد پیمایند هرگز از نظر ما پنهان نیستند. آیا کسی که روز قیامت به آتش دوزخ درافتد بهتر است یا آن کس که ایمن (از عذاب) به محشر وارد شود؟باری، امروز به اختیار خود هر چه میخواهید بکنید که خدا به تمام اعمال شما بیناست.
- ترجمه الهی قمشهای٤١ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَـمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ
همانا کسانی که به ذکر چون نزد آنها آمد کفر ورزیدند و (حال آنکه) همانا آن البتّه کتاب و عزیز (مکرّم) است
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که به ذکر چون نزد آنها آمد کفر ورزیدند و (حال آنکه) همانا آن البتّه کتاب و عزیز (مکرّم) است
- ترجمه راستینهمانا آنان که به این قرآن که برای هدایت و یادآوری آنها آمد کافر شدند (چقدر نادانند) در صورتی که این کتاب به حقیقت صاحب عزت (و معجز بزرگ) است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٢ لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ
که از بین دو دستش (نزدش، پیشاپیش) و نه از پشت سر آن [بعداً] باطلی به سوی آن نمیآید [یعنی بعد از آن با اتیان رسولی و کتابى که آن را نسخ کند یا قبل از آن به اینکه کتب گذشته مثل تورات و انجیل آن را باطل کنند برای اینکه آن] تنزیل (به تدریج نازل) شدهای از حکیمی ستوده است
- ترجمه سلطانیکه از بین دو دستش (نزدش، پیشاپیش) و نه از پشت سر آن (بعداً) باطلی به سوی آن نمیآید (برای اینکه آن) تنزیل (به تدریج نازل) شدهای از حکیمی ستوده است
- ترجمه راستینکه هرگز از پیش و پس (گذشته و آینده حوادث عالم) باطل بدان راه نیابد (و تا قیامت حکومت و حکمتش باقی است) زیرا آن فرستاده خدای (مقتدر) حکیم ستوده صفات است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٣ مَّا يُقَالُ لَكَ إِلَّا مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِن قَبْلِكَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ
به تو گفته نمیشود جز آنچه که به رسولان قبل از تو گفته شده، همانا پروردگار تو البتّه دارندۀ آمرزش [است و بیشتر اقوال آنان را بر آنها میبخشد و آنها را به آنچه که میگویند مؤاخذه نمیکند، پس به آنها أسّ (دلداری دادن، پیشوا قرار دادن) بده و آنها را بیامرز] و دارندۀ عقوبتی دردناک است [پس آنان را به معاصیشان مؤاخذه میکند پس بر مؤاخذهٔ آنان عجله نکن]
- ترجمه سلطانیبه تو گفته نمیشود جز آنچه که به رسولان قبل از تو گفته شده، همانا پروردگار تو البتّه دارندۀ آمرزش و دارندۀ عقوبتی دردناک است
- ترجمه راستین(ای رسول ما) بر تو وحی نمیشود جز آنچه به رسولان پیشین گفته شد، که خدایت بسیار دارای آمرزش و بخشش و هم صاحب قهر و عقاب دردناک است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٤ وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُوا لَـوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُولَئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ
و اگر آن را قرآنی اعجمی (غیر عربی، غیر فصیح) قرار میدادیم البتّه میگفتند: چرا آیات آن تفصیل داده نشده؟ آیا غیر عربی است؟ و (حال آنکه) عربی است بگو: آن برای کسانی که ایمان آوردهاند هدایت و شفاء است و کسانی که ایمان نمیآورند در گوشهایشان [از حیث شنیدن معنی و اعراض از آن] سنگینی هست و آن برای آنها کوری (نامفهومی) است [برای آنها مفهوم نیست که گویی] آنان از مکانی دور نداء داده میشوند [که نداء به آنها نمیرسد، برای اینکه این کتاب از مقامی عالی به سینهای منشرح به اسلام نازل شده و اینان برای فرو رفتنشان در بهیمیّت و سبعیّت و شیطنت از مقام صدر منشرح به اسلام در غایت دوری هستند]
- ترجمه سلطانیو اگر آن را قرآنی اعجمی (غیر عربی، غیر فصیح) قرار میدادیم البتّه میگفتند: چرا آیات آن تفصیل داده نشده؟ آیا غیر عربی است؟ و (حال آنکه) عربی است بگو: آن برای کسانی که ایمان آوردهاند هدایت و شفاء است و کسانی که ایمان نمیآورند در گوشهایشان سنگینی هست و آن برای آنها کوری (نامفهوم) است (که گویی) آنان از مکانی دور نداء داده میشوند
- ترجمه راستینو اگر ما این قرآن را به زبان عجم میفرستادیم کافران میگفتند: چرا آیات این کتاب مفصل و روشن (به زبان عرب) نیامد (تا ما قوم عرب ایمان آوریم) ؟ای عجب آیا کتاب عجمی بر رسول و امت عربی نازل میشود؟! (اکنون که بدون عذر ایمان نمیآرند) به آنها بگو: این قرآن برای اهل ایمان هدایت و شفاست و اما آنان که ایمان نمیآرند گوشهایشان (از شنیدن کلام حق) گران است و این قرآن بر آنها موجب کوری (جهل و ضلالت) است، آن مردم (نادان به این کتاب حق گوش فرا نمیدارند، گویی که) از مکانی بسیار دور (از سعادت و ایمان) به این کتاب حق دعوت میشوند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٥ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَـوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ
و همانا کتاب را به موسی دادیم پس [با ردّ و قبول و عمل به آن و ترک عمل و عمل به بعضی از آن و ترک بعضی از آن] در آن اختلاف کردند [همانطور که قوم تو دربارهٔ کتاب تو اختلاف کردند] و اگر کلمهای (فرمانی) [با امهال تا مدّت معیّنه] از پرودگار تو سابق نمیشد البتّه در بین آنها [یعنی در بین اختلاف کنندگان از قوم موسی (ع) یا بین قوم تو] قضاوت میشد و همانا آنها البتّه دربارهٔ آن [یعنی دربارهٔ قرآن یا دربارهٔ کتاب موسی (ع)] در شکّی تردید افکن بودند
- ترجمه سلطانیو همانا کتاب را به موسی دادیم پس در آن اختلاف کردند و اگر کلمهای (فرمانی) از پرودگار تو سابق نمیشد البتّه در بین آنها قضاوت میشد و همانا آنها البتّه دربارهٔ آن در شکّی تردید افکن بودند
- ترجمه راستینو ما به موسی کتاب (تورات) را دادیم پس در آن راه مخالفت و اختلاف پیش گرفتند و اگر آن کلمه (رحمت) از (لطف) خدا سبقت نیافته بود (که تعجیل در عذاب نکند) همانا میان آن امت حکم عذاب میرسید، و هر چند که آنها سخت در نزول آن (عذاب) در شک و ریبند (که تو را در وعده عذاب قیامت هم تکذیب میکنند).
- ترجمه الهی قمشهای٤٦ مَّنْ عَمِلَ صَالِـحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا وَمَا رَبُّكَ بِظَـلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ
کسی که عمل صالحی کند [هر صالحى که باشد، یا صالح بزرگ که همان ولایت و بیعت خاصّه است] پس برای (به سود) خودش است و کسی که [عمل] بدی کند پس علیه [بر زیان] خودش است و پرودگار تو ظالم (دارندهٔ ظلم) بر بندگان نیست [یعنی آنچه را که استحقاق آن را ندارند نسبت به آنها انجام نمیدهد]
- ترجمه سلطانیکسی که عمل صالحی کند پس برای (به سود) خودش است و کسی که (عمل) بدی کند پس علیه (بر زیان) خودش است و پرودگار تو ظالم بر بندگان نیست.
- ترجمه راستینهر کس کار نیکی کند به نفع خود و هر که بد کند بر ضرر خویش کرده است و خدا هیچ بر بندگان ستم نخواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای