حزب شمارهٔ ۹۸
٢٧ وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِن يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَّا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ
و اگر خداوند روزی را برای بندگانش گسترش میداد البتّه در زمین سرکشی میکردند {وقتی که خداوند رزق نباتی را بگشاید از مأکول (خوردنی) و مشروب (نوشیدنی) یا رزق حیوانی را از شهوات بهیمیّه و بَسَطات (نمایشها، گشادگیها) سبُعیّه و اعتبارات شیطانیّه یا رزق انسانی را از الهامات و علوم و حِکم و مکاشفات صوری و معنوی، بر بندگان تعدّی میورزند و به آنان ظلم میکنند و آنان را تحقیر مینمایند و از حقّ عدول میکنند زیرا انسان تا شوبی از نفس او بر او باقی باشد علوم صوری مورث ازدیاد انانیّت او میشود و مشاهدات صوری و مکاشفات معنوی نیز همچنین هستند، زیرا مذاهب باطل، اکثر آنها از مشاهداتی که ناقصین داشتند متولّد شدهاند} و لکن آنچه که بخواهد به اندازه [یعنی به قدر استحقاق منزّلٌ علیه] نازل میکند زیرا او به بندگانش [یعنی به قدر استحقاق آنها و قدر آنچه که آنها را اصلاح میکند و آنچه که آنها را فاسد میکند را میداند] آگاه و بینا است
- ترجمه سلطانیو اگر خداوند روزی را برای بندگانش گسترش میداد البتّه در زمین سرکشی میکردند و لکن آنچه که بخواهد به اندازه نازل میکند زیرا او به بندگانش آگاه و بینا است
- ترجمه راستینو اگر خدا روزی بندگان را وسیع و فراوان کند در روی زمین ظلم و طغیان بسیار کنند لیکن به اندازهای که بخواهد (و صلاح داند) نازل میگرداند، که خدا به احوال بندگانش آگاه و بیناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِن بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ
و او کسی است که بعد از آنکه [مردمان] ناامید شدهاند باران را فرو میریزد و رحمتش را منتشر میکند و او ولیّ است [که امور بندگانش و سایر مخلوقاتش را تَوَلّى (سرپرستی) میکند و آنها را با بهترین تربیت، تربیت مینماید] و ستوده است [که محمودى (ستایش شدهای) سوای او نیست و فی نفسه محمود میباشد]
- ترجمه سلطانیو او کسی است که بعد از آنکه (مردمان) ناامید شدهاند باران را فرو میریزد و رحمتش را منتشر میکند و او ولیّ و ستوده است
- ترجمه راستینو اوست خدایی که باران را پس از نومیدی خلق میفرستد و رحمت (و نعمت) خود را فراوان میگرداند و اوست خداوندگار محبوب الذّات ستوده صفات.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِن دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ
و از آیات او هستند خلق آسمانها و زمین و آنچه از جنبندگان که در آن دو پراکنده است و او وقتی که بخواهد بر جمع کردن آنها توانا است
- ترجمه سلطانیو از آیات او هستند خلق آسمانها و زمین و آنچه از جنبندگان که در آن دو پراکنده است و او وقتی که بخواهد بر جمع کردن آنها توانا است
- ترجمه راستینو از جمله آیات (قدرت) او خلقت آسمانها و زمین است و هم آنچه در آنها از انواع جنبندگان پراکنده است، و او بر جمع آوری موجوداتی که (در آسمانها و کرات بیشمار عالم) پراکنده است هر وقت بخواهد قادر است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ
و آنچه از مصیبتی که به شما اصابت کند پس [آن] به (سبب) آنچه است که دستان شما کسب کرده و او [به رحمتش و تربیتش] از بسیاری عفو میکند
- ترجمه سلطانیو آنچه از مصیبتی که به شما اصابت کند پس (آن) به (سبب) آنچه است که دستان شما کسب کرده و او از بسیاری عفو میکند
- ترجمه راستینو آنچه از رنج و مصائب به شما میرسد همه از دست (اعمال زشت) خود شماست در صورتی که خدا بسیاری از اعمال بد را عفو میکند.
- ترجمه الهی قمشهای٣١ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ
و شما در زمین عاجز کننده [خداوند و نافرمانانی در برابر خداوند] نیستید و غیر از خداوند ولیّی و نه یاری کنندهای ندارید
- ترجمه سلطانیو شما در زمین عاجز کننده (خداوند) نیستید و غیر از خداوند ولیّی و نه یاری کنندهای ندارید
- ترجمه راستینو شما در زمین هیچ قدرتی ندارید و از کوچکترین قوای جهان زبون و عاجزید و غیر خدا در عالم هیچ یار و یاوری ندارید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ وَمِنْ آيَاتِهِ الْجَوَارِ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ
و شناورها (کشتیها) در دریا از آیات او هستند که مانند کوهها هستند
- ترجمه سلطانیو شناورها (کشتیها) در دریا از آیات او هستند که مانند کوهها هستند
- ترجمه راستینو یکی از آیات (قدرت) الهی سیر و گردش کشتیهاست که در آب دریا مانند کوههای بلند در حرکت است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ إِن يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَوَاكِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ
اگر بخواهد باد را ساکن میکند پس [کشتیها] بر پشت آن راکد (بیحرکت ثابت) میمانند همانا در آن البتّه آیاتی هست برای هر بسیار صبر کنندهٔ بسیار سپاسگزار
- ترجمه سلطانیاگر بخواهد باد را ساکن میکند پس (کشتیها) بر پشت آن راکد (بیحرکت) میمانند همانا در آن البتّه آیاتی هست برای هر بسیار صبر کنندهٔ بسیار سپاسگزار
- ترجمه راستیناگر خدا بخواهد باد را سکون و آرامش دهد تا کشتیها بر پشت آب از جنبش بایستد. در این کار برای مردم با صبر شکر گزار ادلّهای (از قدرت خدا) نمودار است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ أَوْ يُوبِقْهُنَّ بِمَا كَسَبُوا وَيَعْفُ عَن كَثِيرٍ
یا آنها را به [سزای] آنچه که کسب کردهاند [با اِغراق (غرق کردن) و اِهلاک اهل آنها] نابود میکند و از بسیاری عفو میکند
- ترجمه سلطانییا آنها را به (سزای) آنچه که کسب کردهاند نابود میکند و از بسیاری عفو میکند
- ترجمه راستینیا اگر بخواهد خدا کشتیهایشان را به جرم بدکاری به دریا غرق میکند و (اگر بخواهد) بسیاری از جرم شما را میبخشد.
- ترجمه الهی قمشهای٣٥ وَيَعْلَمَ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِنَا مَا لَهُم مِّن مَّحِيصٍ
و کسانی که در آیات ما مجادله میکنند بدانند که مَخلصی (محلّ خلاصی) [از عذاب] ندارند
- ترجمه سلطانیو کسانی که در آیات ما مجادله میکنند بدانند که گریزگاهی ندارند
- ترجمه راستینو تا آنان که در آیات ما راه جدال و انکار میپیمایند بدانند که بر آنها (از قهر و عذاب ما) هیچ مفرّ و نجاتی نیست.
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ فَمَا أُوتِيتُم مِّن شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى لِلَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ
پس [بدانید] آنچه که از چیزی [از حیث آنکه شما از ابناء دنیا هستید] به شما داده شد پس متاع زندگانی دنیا است [و نه بقاء دارد و نه خلوص از شَوب آلام و خوف زوال] و آنچه که نزد خداوند است [برای عدم شایبهٔ آن به آلام و خوف زوال] برای کسانی که ایمان آوردهاند و بر پروردگارشان توکّل میکنند بهتر و باقیتر است
- ترجمه سلطانیپس آنچه که از چیزی به شما داده شد پس متاع زندگانی دنیا است و آنچه که نزد خداوند است برای کسانی که ایمان آوردهاند و بر پروردگارشان توکّل میکنند بهتر و باقیتر است
- ترجمه راستینپس چیزی که نصیب شما گردیده متاع (فانی) زندگی دنیاست و آنچه نزد خداست بسیار بهتر و باقیتر است اما آن مخصوص است به آنان که به خدا ایمان آوردهاند و بر پروردگار خود توکل میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٧ وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ
و کسانی که از کبائر گناهها و فاحشها (کارهای بسیار قبیح، زنا) اجتناب میکنند و وقتی که خشمگین میشوند، آنها میآمرزند
- ترجمه سلطانیو کسانی که از کبائر گناهها و فاحشها (کارهای بسیار قبیح، زنا) اجتناب میکنند و وقتی که خشمگین میشوند، آنها میآمرزند
- ترجمه راستینو آنان که از گناهان بزرگ و زشتکاری میپرهیزند و چون (بر کسی) خشم و غضب کنند (بر او) میبخشند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٨ وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
و کسانی که پروردگارشان را [در دعوت خلفای او (ع) به عنوان دعوت عامّهٔ اسلامی یا دعوت خاصّهٔ ایمانی] استجابت کردند و [بعد از قبول ولایت] نماز را برپا داشتند و امر آنها مشورت بین خود است [یعنی در امور خود مشورت میکنند و برای خروج آنها از انانیّات خود و اعتماد هر کدام بر دیگری در طلب خیر و بیان آن برای او به آراء خود استبداد نمیورزند] و از آنچه که به آنها روزی دادهایم انفاق میکنند
- ترجمه سلطانیو کسانی که پروردگارشان را استجابت کردند و نماز را برپا داشتند و امر آنها مشورت بین خود است و از آنچه که به آنها روزی دادهایم انفاق میکنند
- ترجمه راستینو آنان که امر خدایشان را اجابت کردند و نماز به پا داشتند و کارشان را به مشورت یکدیگر انجام میدهند و از آنچه روزی آنها کردیم (به فقیران) انفاق میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٩ وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنتَصِرُونَ
و کسانی که وقتی که به آنها ستم میرسد آنها داد یکدیگر را میستانند
- ترجمه سلطانیو کسانی که وقتی که به آنها ستم میرسد آنها داد یکدیگر را میستانند
- ترجمه راستینو آنان که چون ظلمی بر آنها هجوم کند (از مؤمنان یاری طلبیده) انتقام میجویند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٠ وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِّثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِـمِينَ
و کیفر بدی بدیی مثل همان است پس کسی که [از مُسئ با ترک انتقام بعد از اقتدار بر او] عفو نماید و [اسائۀ آن مُسئ را با عفو کردن] اصلاح کند پس اجر او بر خداوند است همانا او ظالمین را دوست ندارد
- ترجمه سلطانیو کیفر بدی بدیی مثل همان است پس کسی که عفو نماید و اصلاح کند پس اجر او بر خداوند است همانا او ظالمین را دوست ندارد
- ترجمه راستینو انتقام بدی (مردم) به مانند آن بد رواست (نه بیشتر) و باز اگر کسی عفو کرده و (بین خود و خصم خود را به عفو) اصلاح نمود اجر او بر خداست، که خدا ستمکاران را هیچ دوست نمیدارد.
- ترجمه الهی قمشهای٤١ وَلَمَنِ انتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَئِكَ مَا عَلَيْهِم مِّن سَبِيلٍ
و البتّه کسی که بعد از ظلم شدن نسبت به خود انتصار (داد بستدن) کند پس علیهم (بر ضدّ آنها) به آنان [نه در دنیا و نه در آخرت] ایرادی نیست
- ترجمه سلطانیو البتّه کسی که بعد از ظلم شدن نسبت به خود انتصار (داد بستدن) کند پس علیهم (بر ضدّ آنها) به آنان ایرادی نیست
- ترجمه راستینو هر کس پس از ظلمی که بر او رفته انتقام طلبد، بر اینان هیچ گناه و مؤاخذه نیست.
- ترجمه الهی قمشهای٤٢ إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
جز این نیست که ایراد [در دنیا با مؤاخذت و در آخرت با عقوبت] علی (بر) کسانی است که به مردم ظلم میکنند و در زمین به ناحقّ سرکشی مینمایند آنان عذابی دردناک دارند
- ترجمه سلطانیجز این نیست که ایراد علی (بر زیان) کسانی است که به مردم ظلم میکنند و در زمین به ناحقّ سرکشی مینمایند آنان عذابی دردناک دارند
- ترجمه راستینتنها راه مؤاخذه بر آنهایی است که به مردم ظلم کنند و در زمین به ناحق شرارت انگیزند، بر آنها (در دنیا انتقام و در آخرت) عذاب دردناک است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٣ وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَـمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
و البتّه کسی که [از انتقام گرفتن] صبر پیشه کند و [با تطهیر قلب از حقد (کینهٔ پنهان در دل) نسبت به مُسئ] در گذرد همانا این البتّه از عزم امور است [یعنی اموری که شایسته است که برای از اِجل (جهت) خصال بودن آن بر آنها عزم شود]
- ترجمه سلطانیو البتّه کسی که صبر پیشه کند و در گذرد همانا این البتّه از عزم امور است
- ترجمه راستینو هر که (بر ظلم کسی) صبر کند (و با قدرت انتقام ببخشد) این مقام (حلم و بردباری است که) از عزم در امور (الهی و تسلط بر نفس و قوت عقل و اراده) است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٤ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن وَلِيٍّ مِّن بَعْدِهِ وَتَرَى الظَّالِـمِينَ لَـمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ يَقُـولُونَ هَلْ إِلَى مَرَدٍّ مِّن سَبِيلٍ
و کسی را که خداوند [از این دو خصلت با اقدام بر اِقْتِصاص (قصاص کردن)] گمراه کند [یا کسی که خداوند او را با جنایت و ظلم به غیر حقّ بر بندگان گمراه سازد] پس او بعد از آن ولیّی ندارد و ستمکاران را میبینی [یعنی شایسته است که ببینی] که چون عذاب را ببینند میگویند: آیا راه گریزی هست؟
- ترجمه سلطانیو کسی را که خداوند گمراه کند پس او بعد از آن ولیّی ندارد و ستمکاران را میبینی که چون عذاب را ببینند میگویند: آیا راه گریزی هست؟
- ترجمه راستینو هر که را خدا به گمراهی خود واگذارد دیگر هیچ کس پس از خدا یار و یاور او نیست. و ستمکاران را بنگری که چون عذاب (قیامت) را به چشم ببینند در آن حال گویند: آیا راهی به بازگشت (به دنیا) برای ما هست؟
- ترجمه الهی قمشهای٤٥ وَتَرَاهُمْ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا خَاشِعِينَ مِنَ الذُّلِّ يَنظُرُونَ مِن طَرْفٍ خَفِيٍّ وَقَالَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا إِنَّ الظَّالِـمِينَ فِي عَذَابٍ مُّقِيمٍ
و آنها را میبینی که [قبل از دخول آنها در آتش] بر آن (آتش) عرضه میشوند [در حالی که] از روی ذلّت خاشع هستند {خشوع (فروتنی) از روی ذلّت نفع نمیرساند به خلاف خشوع از روی حبّ وقتی که یافت شود نفع میدهد} زیر چشمی نگاه میکنند [یعنی آنها برای غایت خوفشان و وحشتشان قادر بر نظر کردن تامّ به آتش نمیشوند] و کسانی که ایمان آوردهاند گفتند (میگویند): همانا زیانکاران [این] کسانی (ستمکارانی) هستند که به خودشان و اهلشان در روز قیامت زیان رساندند، آگاه باشید همانا ستمکاران در عذابی مقیم (ماندگار) هستند
- ترجمه سلطانیو آنها را میبینی که بر آن عرضه میشوند (در حالی که) از روی ذلّت خاشع هستند زیر چشمی نگاه میکنند و کسانی که ایمان آوردهاند گفتند (میگویند): همانا زیانکاران کسانی هستند که به خودشان و اهلشان در روز قیامت زیان رساندند، آگاه باشید همانا ستمکاران در عذابی مقیم (ماندگار) هستند
- ترجمه راستینو آن ظالمان را بنگری که به دوزخشان متوجه گردانند و آنها با ترس و ذلّت از گوشه چشم (بر آتش دوزخ) مینگرند و در آن حال مؤمنان (ایمن و شادان) گویند: آری، زیانکاران آنان هستند که نفوس خود و اهل بیت خود را در امروز قیامت به زیان عذاب انداختهاند. الا (ای مردم) بدانید که ستمکاران عالم به عذاب ابدی گرفتارند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٦ وَمَا كَانَ لَهُم مِّنْ أَوْلِيَاءَ يَنصُرُونَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن سَبِيلٍ
و ولیّی ندارند که به جای خداوند آنها را یاری کند و کسی را که خداوند گمراه کند پس هیچ راهی [به سوی خیر و نجات] ندارد
- ترجمه سلطانیو ولیّی ندارند که به جای خداوند آنها را یاری کند و کسی را که خداوند گمراه کند پس هیچ راهی ندارد
- ترجمه راستینو آنها را غیر خدا هیچ یار و یاوری نباشد که یاریشان دهند. و هر که را خدا به گمراهی واگذارد دیگر هیچ راه نجاتی بر او نخواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٤٧ اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ مَا لَكُم مِّن مَّلْجَإٍ يَوْمَئِذٍ وَمَا لَكُم مِّن نَّكِيرٍ
[دعوت] پروردگارتان را استجابت کنید [یعنی ربّ مطلق خویش را در دعوت مظاهر او و خلفای او استجابت کنید یا ربّ مضاف خویش را که همان ربّ شما در ولایت است] قبل از آنکه روزی بیاید که مَرَدی (گریزگاهی) از خداوند ندارد در آنروز هیچ پناهی ندارید و هیچ [راه] انکاری برای شما [مقدور] نمیباشد
- ترجمه سلطانی(دعوت) پروردگارتان را استجابت کنید قبل از آنکه روزی بیاید که مَرَدی (گریزگاهی) از خداوند ندارد در آنروز هیچ پناهی ندارید و هیچ (راه) انکاری برای شما (مقدور) نمیباشد
- ترجمه راستین(بندگان غافل) دعوت خدای خود را اجابت کنید پیش از آنکه بیاید روزی که نه از (قهر) خدا راه نجاتی یابید و نه ملجأ و پناهی دارید و نه کسی از شما دفاع و انکاری تواند کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٤٨ فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلَاغُ وَإِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الْإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِهَا وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنسَانَ كَفُورٌ
پس اگر اعراض کنند پس ما تو را بر آنها به عنوان نگهدارنده نفرستادیم [یعنی از اعراض آنان غم مخور برای اینکه ما تو را به عنوان نگهبان آنان نفرستادیم]، همانا جز رساندن بر عهدهٔ تو نیست [و همانا تو رساندهای] و همانا ما وقتی که رحمتی [یعنی نعمتی دنیوی یا نعمتی اخروی از علوم و الهامات و مکاشفات] را از خود به انسان بچشانیم به آن (رحمت) [از حیث صورت آن نه از حیث اِنْعام ما] شادمان میشود و اگر بدی به آنها برسد به (سبب) آنچه است که دستانشان پیشتر کردهاند زیرا انسان [به نعمت سابق] بسیار ناسپاس است
- ترجمه سلطانیپس اگر اعراض کنند پس ما تو را بر آنها به عنوان نگهدارنده نفرستادیم، همانا جز رساندن بر عهدهٔ تو نیست و همانا ما وقتی که به انسان رحمتی از خود بچشانیم به آن شادمان میشود و اگر بدی به آنها برسد به (سبب) آنچه است که دستانشان پیشتر کردهاند زیرا انسان بسیار ناسپاس است
- ترجمه راستین(ای رسول، تو این آیات قیامت را بر خلق برسان) پس اگر باز اعراض کردند دیگر تو را نگهبان آنها نفرستادیم، بر تو جز ابلاغ رسالت تکلیفی نیست، و ما چون به انسان (بیصبر کم ظرف) از لطف و رحمت خود بهرهای بخشیم بدان شاد شود و اگر به کیفر کردار خود رنج و عذابی به آنان رسد آدمی سخت راه کفران پوید.
- ترجمه الهی قمشهای٤٩ لِّلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ يَهَبُ لِـمَن يَشَاءُ إِنَاثًا وَيَهَبُ لِـمَن يَشَاءُ الذُّكُورَ
مُلک (مملکت، پادشاهی) آسمانها و زمین برای خداوند است آنچه [از خیر و شرّ و رحمت و مصیبت] که بخواهد را خلق میکند، به کسی که بخواهد دختر میدهد و به کسی که بخواهد پسر میدهد
- ترجمه سلطانیمُلک (مملکت، پادشاهی) آسمانها و زمین برای خداوند است آنچه را که بخواهد خلق میکند، به کسی که بخواهد دختر میدهد و به کسی که بخواهد پسر میدهد
- ترجمه راستینتنها خدا راست ملک آسمانها و زمین، هر چه بخواهد میآفریند، به هر که خواهد فرزندان اناث (دختر) و به هر که خواهد فرزندان ذکور (پسر) عطا میکند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٠ أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْرَانًا وَإِنَاثًا وَيَجْعَلُ مَن يَشَاءُ عَقِيمًا إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ
یا آنها را پسرانی و دخترانی جفت (توأمان) میکند و کسی را که بخواهد عقیم قرار میدهد [و همهٔ آنها به اعطاء خداوند و منع او هستند نه به اسباب طبیعی چنانکه طبیعیون و کسانی که به اسباب طبیعی نظر میکنند میگویند]، همانا او [به صلاح هر کدام و آنچه که او را اصلاح میکند و آنچه که او را فاسد میکند] دانا است [پس آنچه که او را اصلاح میکند را عطاء میکند و از آنچه که او را فاسد میسازد مانع میشود] و [بر آن] توانا است [چه اسباب طبیعی موافق آن شود یا با آن موافق نشود]
- ترجمه سلطانییا آنها را پسرانی و دخترانی جفت (توأمان) میکند و کسی را که بخواهد عقیم قرار میدهد همانا او دانا و توانا است
- ترجمه راستینیا در یک رحم فرزندان پسر و دختر قرار میدهد، و هر که را خواهد عقیم (نازا) میگرداند، که او (به صلاح خلق) دانا و (به هر چه خواهد) تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای٥١ وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُـولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ
و برای بشر نباشد [یعنی او را نسزد و در سجیّه (سرشت) او نباشد] که خداوند با او سخن بگوید مگر [از راه] وحی {وحى در لغت اشاره و کتابت (نوشتن) و مکتوب و رسالت و الهام و کلام خَفیّ و هر آنچه است که به غیر خود آن را القاء کنی، لکن مراد از آن در اینجا از جهت معنا اعمّ از الهام و کتابت یعنی کتابت در الواح غیبی و رسالت است لکن رسالت مَلَک مثل جبرئیل} یا از ورای حجاب [مثل سخن گفتن او با موسی (ع) از درخت و مثل سخن گفتن او با محمّد (ص) در شب معراج از وراء ستر (پرده)] یا اینکه رسولی را بفرستد [یعنی مگر اینکه رسولى بشرى را بفرستد] پس به اذن خود آنچه را که بخواهد به او (به آن رسول بشرى) وحی میکند همانا او علی (والا) است [که بشر دانی (پایین) قدرت شنیدن کلام او را ندارد] و حکیم است [که آنها را بدون تکلّم با آنان وانمیگذارد، برای اینکه اقتضای حکمت او القای حِکم و مصالح به آنها را میکند و اقتضاء آن قرار دادن وسائط در آن القاء است تا در حین القاء هلاک نشوند]
- ترجمه سلطانیو برای بشر نباشد که خداوند با او سخن بگوید مگر (از راه) وحی یا از ورای حجاب یا اینکه رسولی را بفرستد پس به اذن خود آنچه را که بخواهد به او وحی میکند همانا او علی و حکیم است
- ترجمه راستینو هیچ بشری را یارای آن نباشد که خدا با او سخن گوید مگر به وحی (و الهام خدا) یا از پس پرده غیب عالم (و حجاب ملکوت جهان) یا رسولی (از فرشتگان عالم بالا) فرستد تا به امر خدا هر چه او خواهد وحی کند، که او خدای بلند مرتبه حکیم است.
- ترجمه الهی قمشهای٥٢ وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
و اینچنین [با تکلّم به انحاء سهگانه] روحی [ناشی] از امر خود را [یعنی روح بزرگی ناشی از محض امر ما بدون مداخلۀ مادّهای در آن، یا بعضاً از عالم امر خود و مراد از او جبرئیل یا روح القدس است که او اعظم از جبرائیل و میکائیل است] به تو وحی کردیم [حال آنکه] تو نمیفهمیدی که کتاب و نه ایمان چیست و لکن آن را به عنوان نور قرار دادیم کسی از بندگان خود را که بخواهیم به آن هدایت میکنیم [یعنی همانا تو با رسالت خویش به ولایت هدایت میکنی] {زیرا رسالت و قبول آن هدایت به سوی ایمان و ولایت است} و همانا تو البتّه به راه راست هدایت میکنی
- ترجمه سلطانیو اینچنین روحی (ناشی) از امر خود را به تو وحی کردیم (حال آنکه) تو نمیفهمیدی که کتاب و نه ایمان چیست و لکن آن را به عنوان نور قرار دادیم کسی از بندگان خود را که بخواهیم به آن هدایت میکنیم و همانا تو البتّه به راه راست هدایت میکنی
- ترجمه راستینو همین گونه ما روح (و فرشته بزرگ) خود را به فرمان خویش (برای وحی) به تو فرستادیم، تو از آن پیش که وحی بر تو رسد نه دانستی کتاب (خدا) چیست و نه فهم کردی که راه ایمان و شرع کدام است و لیکن ما آن (کتاب و شرع) را نور (وحی و معرفت) گردانیدیم که هر کس از بندگان خود را بخواهیم به آن نور هدایت میکنیم و اینک تو (که به نور وحی ما هدایت یافتی خلق را) به راه راست هدایت خواهی کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٥٣ صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ
به راه خداوندی که آنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست برای او است آگاه باشید که امور فقط به سوی خداوند بر میگردد.
- ترجمه سلطانیبه راه خداوندی که آنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست برای او است آگاه باشید که امور فقط به سوی خداوند بر میگردد.
- ترجمه راستینیعنی به راه خدا همان خدایی که هر چه در آسمانها و زمین است همه ملک اوست، الا بدانید که رجوع تمام امور (عالم آفرینش) به سوی خداست.
- ترجمه الهی قمشهایبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
٣ إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
همانا ما آن را [یعنی کتاب مبین را که خشک و نه تری نیست مگر آنکه در آن هست آن را به حیثی قرار دادهایم که ریب و شکّ و نه خفاء و اجمال و تشابه در آن پیش نمیآید] به عنوان قرآنی [که جمیع مطالب در آن جمع شدهاند، به زبان] عربی قرار دادهایم با ترقّب به اینکه [با استماع آن] تعقّل کنید [و با تدبّر در آن عاقل گردید، یا آنچه از مواعظ و حِکم که در آن است را درک نمایید]
- ترجمه سلطانیهمانا ما آن را به عنوان قرآنی (به زبان) عربی قرار دادهایم با ترقّب به اینکه تعقّل کنید
- ترجمه راستینکه ما آن را قرآنی به لسان فصیح عربی مقرر داشتیم تا مگر شما (بندگان در فهم آن) عقل و فکرت کار بندید.
- ترجمه الهی قمشهای٤ وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ
و همانا آن در اُم الکتاب {و آن کتاب مبینى است که همان لَوْحٍ مَحْفُوظ است که در لسان حکماء نفس کلّیّه، معبّر از آن است یا همان قلم أعلی است، زیرا آن به وجهی قلم و به وجهی کتاب است و این در لسان حکماء عقل کلّی نامیده شده، یا همان مقام مشیّت است که نفس الرّحمان و اضافهٔ اشراقیّه معبّر از آن است زیرا آن به وجهی اضافهٔ حقّ، و به وجهی فعل او، و به وجهی کلمهٔ او، و به وجهی کتاب او است و آن مادر جمیع کتب است} نزد ما علی (والا) [بر همه است، برتری از او نیست] و حکیم است [یعنی دارای حکم یا محکم است که خلل و شکّ و ریب و فساد به آن راه نمییابد]
- ترجمه سلطانیو همانا آن در اُم الکتاب نزد ما علی و حکیم است
- ترجمه راستینو همانا این کتاب نزد ما در لوح محفوظ که اصل مخزن کتب آسمانی است بسی بلند پایه و محکم اساس است.
- ترجمه الهی قمشهای٥ أَفَنَضْرِبُ عَنكُمُ الذِّكْرَ صَفْحًا أَن كُنتُمْ قَوْمًا مُّسْرِفِينَ
آیا پس به خاطر آنکه شما قومی اسرافکار میباشید [شما را مهمل گذاریم و شما را دعوت نکنیم و] این ذکر (قرآن) را از شما باز پس بگیریم؟
- ترجمه سلطانیآیا پس به خاطر آنکه شما قومی اسرافکار میباشید این ذکر را از شما باز پس بگیریم؟
- ترجمه راستینآیا ما از متذکر ساختن شما (به قرآن) چون (به انکار آن) بر خویش ستم میکنید صرف نظر کنیم؟
- ترجمه الهی قمشهای٦ وَكَمْ أَرْسَلْنَا مِن نَّبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ
و چه بسیار پیامبرانی را در پیشینیان فرستادیم [یعنی در صرف (بازداشتن) ذکر از خود و عدم دعوتتان طمع نکنید زیرا ما امّتهای گذشته را مهمل نگذاشتیم با اینکه آنان به اسراف و عصیان شدیدتر از شما بودند و رسولانى را در میان آنها فرستادیم و چون در عصیان از حدّ تجاوز کردند آنها را هلاک کردیم، پس از عذاب ما و اِهلاک ما حذر کنید و در عصیان از حدّ تجاوز نکنید]
- ترجمه سلطانیو چه بسیار پیامبرانی را در پیشینیان فرستادیم
- ترجمه راستینو چقدر پیمبرانی در اقوام پیشین (برای هدایت خلق) فرستادیم.
- ترجمه الهی قمشهای٧ وَمَا يَأْتِيهِم مِّن نَّبِيٍّ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ
و پیامبری نزد آنها نیامد مگر آنکه او را استهزاء میکردند [همانطور که شما استهزاء میکنید]
- ترجمه سلطانیو پیامبری نزد آنها نیامد مگر آنکه او را استهزاء میکردند
- ترجمه راستینو بر مردم هیچ رسولی نمیآمد جز آنکه او را به مسخره (و انکار) میگرفتند.
- ترجمه الهی قمشهای٨ فَأَهْلَكْنَا أَشَدَّ مِنْهُم بَطْشًا وَمَضَى مَثَلُ الْأَوَّلِينَ
پس نیرومندتر از آنها را به شدّت هلاک کردیم [پس کسانی که رسول ما را استهزاء میکنند باید حذر کنند] و مَثل پیشینیان گذشت (تکرار شد) [و نوبت به قوم تو رسیده، یا حکایت حال پیشینیان دربارهٔ آنچه که سابقاً به تو نازل کردیم گذشت (ادامه پیدا کرد) پس باید به آن رجوع کنند و باید در آن تدبّر نمایند]
- ترجمه سلطانیپس نیرومندتر از آنها را به شدّت هلاک کردیم و مَثل پیشینیان گذشت (تکرار شد)
- ترجمه راستینما هم قویترین سرکشانشان را هلاک کردیم و شرح حال پیشینیان (برای عبرت مردم) گذشت.
- ترجمه الهی قمشهای٩ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُـولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ
و البتّه اگر از آنها بپرسی: که چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده؟ حتماً میگویند [آن] غالب دانا آنها را خلق کرده است [پس آنها را چه میشود که اقرار میکنند به اینکه خداوند خالق آسمانها و زمین است و آنچه که خود خلق کردهاند و به دستان خود تراشیدهاند را شریک او میکنند، یا آنچه را که او با دست خود خلق کرده شریک میکنند]
- ترجمه سلطانیو البتّه اگر از آنها بپرسی: که چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده؟ حتماً میگویند (آن) غالب دانا آنها را خلق کرده است
- ترجمه راستینو اگر از این کافران بپرسی که آسمانها و زمین را که آفریده؟البته جواب دهند خدای مقتدر دانا آفریده است.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
کسی که زمین را برای شما گهواره قرار داد و برای شما در آن راههایی قرار داد [که از آنها به سوی مقصدهایتان میروید و در بیابان آن سرگردان نمیشوید] تا شما راه یابید [به سوی حاجات خود و مقصدهایتان، یا تا شاید شما به مُبدء خویش و صفات او از علم و قدرت و رأفت و تدبیر راه یابید، یا به امامتان که او سبیل (راه) به سوی مقصد کلّی که همان فوز (رستگاری) به نعیم آخرت است هدایت شوید زیرا او مقاصد دنیوی دانی شما را که اعتنائی به آنها نیست بدون سبیلى که به سوی آنها برود رها نکرده پس چگونه مقصد کلّی را بدون سبیل رها میکند؟]
- ترجمه سلطانیکسی که زمین را برای شما گهواره قرار داد و برای شما در آن راههایی قرار داد تا شما راه یابید
- ترجمه راستینهمان خدایی که زمین را مهد آسایش شما بندگان قرار داد و در آن راهها بر (تحصیل امر معاش و معاد) شما پدید آورد تا مگر هدایت یابید.
- ترجمه الهی قمشهای١١ وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا كَذَلِكَ تُخْرَجُونَ
و کسی که از آسمان (از جهت بالا یا از ابر) آب را به اندازه نازل کرد پس با آن سرزمینی مرده [از گیاه] را زنده کردیم این چنین [بعد از مرگتان از زمین] خارج میشوید [پس چرا اعاده (بازگشت) را غریب میشمارید؟!]
- ترجمه سلطانیو کسی که از آسمان آب را به اندازه نازل کرد پس با آن سرزمینی مرده (از گیاه) را زنده کردیم این چنین خارج میشوید
- ترجمه راستینو آن خدایی که از (باران) آسمان آبی به قدر و اندازه نازل کرد و به آن صحرا و دیار مرده خشک را زنده گردانیدیم. همین گونه شما هم (از قبرها) بیرون آورده میشوید.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ وَالَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْفُلْكِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ
و کسی که همهٔ ازواج (اصناف مخلوقات، گونهها) را خلق کرد و برای شما کشتی و چهارپایانی قرار داد که [بر پشت آنها] سوار شوید
- ترجمه سلطانیو کسی که همهٔ ازواج (گونهها) را خلق کرد و برای شما کشتی و چهارپایانی قرار داد که سوار شوید
- ترجمه راستینو آن خدایی که همه موجودات عالم را جفت آفرید و برای سواری شما بندگان کشتیها و چهار پایان را (در آب و خاک) مقرر فرمود.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُـولُوا سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ
تا بر پشت آنها قرار بگیرید سپس نعمت پروردگارتان را به یاد آورید آنوقتی که بر آن سوار میشوید [یعنی همانا غایت جمیع مخلوقات تذکّر (به یاد انداختن) شما و شکر کردن شما برای او برای انعام (نعمت دادن) آنچه که آنها را برای خود نعمت میبینید است] و بگوئید: منزّه است کسی که این را برای ما مسخّر نمود و (حال آنکه) ما طاقت (توان رام کردن) آنها را نداشتیم
- ترجمه سلطانیتا بر پشت آنها قرار بگیرید سپس نعمت پروردگارتان را به یاد آورید آنوقتی که بر آن سوار میشوید و بگوئید: منزّه است کسی که این را برای ما مسخّر نمود و (حال آنکه) ما طاقت (توان) (رام کردن) آنها را نداشتیم
- ترجمه راستینتا چون با کمال تسلط بر پشت آنها نشستید متذکر نعمت خدایتان شوید و گویید: پاک و منزّه خدایی که این (انواع کشتی و چهار پایان قوی) را مسخر ما گردانید و گرنه ما هرگز قادر بر آن نبودیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ
و همانا ما به سوی پروردگار خود البتّه برگشت کنندهایم [یعنی اینکه غرض، تذکّر نعمت و شکر مُنعم در نعمت و تذکّر انتقال یافتن بزرگ است که همان انتقال از دنیا به آخرت است]
- ترجمه سلطانیو همانا ما به سوی پروردگار خود البتّه برگشت کنندهایم
- ترجمه راستینو بازگشت ما البته به سوی خدای ما خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُـزْءًا إِنَّ الْإِنسَانَ لَكَفُورٌ مُّبِينٌ
و [برخی] از بندگانش را به عنوان ولد (فرزند) برای او قرار دادند همانا انسان البتّه [به نعمت حقّ و صفات او] بسیار ناسپاسی آشکار است
- ترجمه سلطانیو (برخی) از بندگانش را به عنوان فرزند برای او قرار دادند همانا انسان البتّه بسیار ناسپاسی آشکار است
- ترجمه راستینو مشرکان برای خدا چیزی را (مانند فرشته) که بنده و مخلوق اوست جزء (وجود و فرزند واقعی او) قرار دادند (زهی جهل و کفر و سفاهت) که انسان بسیار ناسپاس و کفرش آشکار است.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا يَخْلُقُ بَنَاتٍ وَأَصْفَاكُم بِالْبَنِينَ
آیا او از آنچه که خلق میکند دخترانی را برگرفته و پسران را به شما اختصاص داده؟
- ترجمه سلطانیآیا او از آنچه که خلق میکند دخترانی را برگرفته و پسران را به شما اختصاص داده؟
- ترجمه راستین(ای مشرکان) آیا خدا از مخلوقات خود بر خویش دختران را برگزید و شما را به پسران امتیاز داد؟
- ترجمه الهی قمشهای١٧ وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ
و [آنها نمیگویند که خداوند در حقیقت متولّد کرده است بلکه نسبت بین او و ملائکه یا جنّ را به نسبت والد و ولد تشبیه کردند و] وقتی که به هر کدام از آنها از آنچه که برای رحمان مثل میزده بشارت داده شود صورتش سیاه میشود و (در حالی که) او خشم [خود] را فرو میخورد
- ترجمه سلطانیو وقتی که به هر کدام از آنها از آنچه که برای رحمان مثل میزده بشارت داده شود صورتش سیاه میشود و (در حالی که) او خشم (خود) را فرو میخورد
- ترجمه راستینو حال آنکه هر کدام از مشرکان را به دختری که به خدا نسبت دادند مژده دهند (ننگ دارد و) رویش (از غم) سیاه میشود در حالی که پر از خشم و اندوه است.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ أَوَمَن يُنَشَّأُ فِي الْحِلْيَةِ وَهُوَ فِي الْخِصَامِ غَيْرُ مُبِينٍ
آیا کسی را که در زیور نشو کرده [پرورش یافته فرزند قرار میدهند، یعنی آیا او از شما پایینتر است و کسی که در زینت نشو میکند فرزند او است؟ و کسی که در محاربه (پیکار) مبارزه میکند فرزند شما است؟ یا معنی میدهد که: آیا او ادنی (پائینتر) از شما است و فرزندش کسی است که در زینت نشو مییابد؟] و [بیان] او در مجادله [بر مدّعای خویش و حجّت خود] روشن نیست
- ترجمه سلطانیآیا کسی را که در زیور نشو کرده (پرورش یافته) (فرزند قرار میدهند) و (بیان) او در مجادله (بر مدّعای خویش) روشن نیست
- ترجمه راستینآیا کسی که به زیب و زیور پرورده میشود (یعنی دختران) و در خصومت (از حفظ حقوق خود) عاجز است (چنین کس لایق فرزندی خداست).
- ترجمه الهی قمشهای١٩ وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ
و ملائکه که آنها بندگان رحمان هستند را مؤنّث قرار دادند آیا خلقت آنان را مشاهده کردهاند؟! {زیرا اُنوثت (مؤنّث بودن) و ذُکورت (مذکّر بودن) جز با مشاهده معلوم نمیشوند} [آری] شهادت آنها [که به آن بر ملائکه شهادت دادند که آنها مؤنّث هستند] نوشته خواهد شد و [دربارهٔ این شهادت در روز قیامت] سؤال (بازخواست) خواهند شد
- ترجمه سلطانیو ملائکه که آنها بندگان رحمان هستند را مؤنّث قرار دادند آیا خلقت آنان را مشاهده کردهاند؟! (آری) شهادت آنها نوشته خواهد شد و سؤال (بازخواست) خواهند شد
- ترجمه راستینو فرشتگان را که مخلوق و بندگان خدا هستند دختر میخوانند. آیا در وقت خلقت آنها حاضر بودند؟ (و دیدند که آنها دخترند؟اگر آنها بر این گواهی دهند) البته شهادت (کذب) شان (در نامه عملشان) نوشته شده و بر آن سخت مؤاخذه میشوند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ وَقَالُوا لَوْ شَاءَ الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُم مَّا لَهُم بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ
و میگویند: که اگر رحمان میخواست ما آنها را نمیپرستیدیم، [حال آنکه] آنان علمی به آن ندارند [یعنی اینکه آنها این سخن را بدون تصوّر معنی آن و بدون علمى نسبت به آن میگویند و از اینرو دروغگو میباشند و جز این نیست که با آن فرار از قبح عبادت غیر خداوند را اراده کردند] آنها جز گمانه نمیزنند
- ترجمه سلطانیو میگویند: که اگر رحمان میخواست ما آنها را نمیپرستیدیم، (حال آنکه) آنان علمی به آن ندارند آنها جز گمانه نمیزنند
- ترجمه راستینو مشرکان گویند: اگر خدا میخواست ما آنها (فرشتگان و بتان) را نمیپرستیدیم. گفتار آنها نه از روی علم و دانش است بلکه به وهم و پندار باطل خویش میگویند.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا مِّن قَبْلِهِ فَهُم بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ
آیا قبل از این [قرآن یا این قول] کتابی به آنها دادهایم که آنها به آن متمسّک (دست آویز) هستند؟ [یعنی آنها علم تحقیقی و نه علم تقلیدی به معنی این قول ندارند و آنان سوای خَرْص (گمانه زنی) ندارند و خَرْص و تخمین در باب عقاید، مطرود از باب (درگاه) الله است]
- ترجمه سلطانیآیا قبل از این کتابی به آنها دادهایم که آنها به آن متمسّک (دست آویز) هستند؟
- ترجمه راستینیا مگر بر آنها از این پیش کتابی فرستادیم که (در این سخن جبر و عقیده باطل) به آن کتاب استدلال میکنند؟
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ
بلکه گفتند: همانا ما پدرانمان را بر امّتی [یعنی بر طریقتی و ملّتی (آئینی)] یافتهایم و همانا ما [با تکیه] بر آثار آنان راهنمایی شدهایم [یعنی آنان از روی تحقیق و از روی تقلید از کسی که تقلید از او صحیح میباشد علم پیدا نکردهاند، بلکه از پدرانشان که تقلید اینان از آنان جایز نیست تقلید کردهاند]
- ترجمه سلطانیبلکه گفتند: همانا ما پدرانمان را بر امّتی (آئینی) یافتهایم و همانا ما (با تکیه) بر آثار آنان راهنمایی شدهایم
- ترجمه راستینبلکه گفتند: ما پدران خود را به عقاید و آیینی یافتیم و البته ما هم که در پی آنها رویم بر هدایت هستیم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ
و بدینسان قبل از تو نذیری را به قریهای نفرستادیم مگر اینکه مُتْرِفان (نازپروردگان، مرفّهین) آنجا گفتند: همانا ما پدرانمان را بر امّتی یافتهایم و همانا ما [با تکیه] بر آثار آنها اقتداء کنندهایم {این دَیْدَن (خوی، عادت) مردم در قدیم و جدید است و پیامبران سابق (ع) به امثال اینان مبتلا بودند، و تخصیص مترفین (خودسران خوشگذران) با ذکر کردن برای این است که آنان با انبیاء و اولیاء (ع) معارضه میکردند، و امّا غیر آنها پس نظرشان جز به سوی آنها (مترفین) نیست}
- ترجمه سلطانیو بدینسان قبل از تو نذیری را به قریهای نفرستادیم مگر اینکه مُتْرِفان (نازپروردگان، مرفّهین) آنجا گفتند: همانا ما پدرانمان را بر امّتی (آیینی) یافتهایم و همانا ما (با تکیه) بر آثار آنها اقتداء کنندهایم
- ترجمه راستینو همچنین ما هیچ رسولی پیش از تو در هیچ شهر و دیاری نفرستادیم جز آنکه اهل ثروت و مال آن دیار به رسولان گفتند که ما پدران خود را بر آیین و عقایدی یافتیم و از آنها البته پیروی خواهیم کرد.
- ترجمه الهی قمشهای