جزء شمارهٔ ۱
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
٥ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ
[خدایا] ما فقط تو را میپرستیم و از تو یاری میجوئیم [و نه از غیر تو]
- ترجمه سلطانی(خدایا) ما فقط تو را میپرستیم و از تو یاری میجوئیم (و نه از غیر تو)
- ترجمه راستین(پروردگارا) تنها تو را میپرستیم، و از تو یاری میجوییم و بس.
- ترجمه الهی قمشهای٧ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ
راه کسانی که بر آنها نعمت فرستادهای نه آنان که مورد غضب تو واقع شده یا گمراه گردیدهاند.
- ترجمه سلطانیراه کسانی که بر آنها نعمت فرستادهای نه آنان که مورد غضب تو واقع شده یا گمراه گردیدهاند.
- ترجمه راستینراه آنان که به آنها انعام فرمودی، نه راه کسانی که بر آنها خشم فرمودی (قوم یهود) و نه گمراهان (چون اغلب نصاری).
- ترجمه الهی قمشهایبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
٢ ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ
آن کتاب [حقایق مشهوده بر او (ص) حین انسلاخ از بشریّت و اتّصال به عوالم عالیه] در آن تردیدی نیست، برای تقوا پیشگان هدایت است {مراد از تقوی تحفّظ (مراقبت) است از آنچه که منافی یا مضرّ حصول کمالات یا کمالات حاصلهٔ انسانیّه میشود}
- ترجمه سلطانیآن کتاب، تردیدی در آن نیست، برای تقوا پیشگان هدایت است
- ترجمه راستیناین کتاب که هیچ شک در آن نیست، راهنمای پرهیزگاران است.
- ترجمه الهی قمشهای٣ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
[آنان] که به غیب ایمان میآورند {ایمان لغتاً تصدیق و اذعان و اعطاء امان و انفاذ (اجرا کردن فرمان) امان و از خوف در امن قرار دادن آن و ایتمان (امین داشتن، اعتماد کردن) است و شرعاً به بیعت اسلامیّه و قبول دعوت ظاهره و به مابعد توبه از اجزاء بیعت و به حالت حاصله از بیعت عامّه از بودن بایع مُقر به اصول اسلامی، قابل (قبول کننده) فروع، و به حالت شبیه به حالت حاصله از بیعت اسلامی از مُقر و قابل بودن انسان مانند بایع حین عدم وصول به بیعت اطلاق میشود، و به ارادهٔ بیعت و اشراف به آن اطلاق میشود و این عیناً معانی اسلام است که آن مقابل ایمان حقیقی و مقدّمهٔ آن است، و اطلاق میشود به بیعت خاصّهٔ ایمانی و قبول دعوت باطنه، و به مابعد توبه از اجزای بیعت و به حالت حاصله از بیعت خاصّهٔ ولویّه از مُقر بودن بایع به توحید و رسالت و ولایت و قابل احکام قلبیّه مضاف بر احکام قالبی، و به حالت شبیه به حالت مزبور از اقرار و قبول مذکورین بدون بیعت حین عدم وصول به بیعت} و نماز را بپا میدارند {نماز قالبی او در شریعت محمّدی (ص) افعال و اذکار و هیئات (شکلها) مخصوصه است که برای هر کس که داخل این دین میشود به ضرورت معلوم است، و نماز قلب او همان ذکر مخصوص مأخوذ صدر او است از صاحب اجازه، و فکر مخصوص مأخوذ از قوّت ذکر یا از تعمّل (با زحمت انجام دادن) مفکّره است، و نماز قلب که آن بین نفس و روح است مشاهدهٔ معانی اذکار نماز و مشاهدهٔ احوال و شؤن مشارٌ الیها در اطوار نماز است و نماز روح، معاینهٔ این است} و از آنچه که روزی آنها کردهایم انفاق میکنند {زکات اعطاء فضول (مازاد) مال و تطهیر باقی آن است، و نماز جلب رحمت و طلب آن است}
- ترجمه سلطانی(آنان) که به غیب ایمان میآورند و نماز را بپا میدارند و از آنچه که روزی آنها کردهایم انفاق میکنند
- ترجمه راستینآن کسانی که به جهان غیب ایمان آرند و نماز به پا دارند و از هر چه روزیشان کردیم به فقیران انفاق کنند.
- ترجمه الهی قمشهای٤ وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ
و کسانی که به آنچه که به (سبب) تو نازل شده و آنچه که قبل از تو نازل شده اذعان میکنند و آنها به آخرت یقین دارند {ایقان اتقان علم است به حیثی که شکّ و ارتیاب (تردید) به آن راه نمییابد و تقلید و اعتیاد به آن مشوب (آمیخته) نمیشود}
- ترجمه سلطانیو کسانی که به آنچه که به تو نازل شده و آنچه که قبل از تو نازل شده اذعان میکنند و آنها به آخرت یقین دارند
- ترجمه راستینو آنان که ایمان آرند به آنچه به تو و آنچه به (پیغمبران) پیش از تو فرستاده شده و آنها خود به عالم آخرت یقین دارند.
- ترجمه الهی قمشهای٥ أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
آنان (بزرگواران مذکور) بر هدایت از پروردگارشان هستند و آنان همان رستگارانند
- ترجمه سلطانیآنان بر هدایت از پروردگارشان هستند و آنان همان رستگارانند
- ترجمه راستینآنان از لطف پروردگار خویش به راه راستند و آنها به حقیقت، رستگاران عالمند.
- ترجمه الهی قمشهای٦ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَوَاءٌ عَلَيْهِمْ أَأَنذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنذِرْهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ
همانا کسانی که [به خداوند] کفر ورزیدهاند {کفر به خداوند به کفر وجوب ذاتی و کفر آلهت و کفر توحید و کفر رسالت و کفر ولایت و کفر معاد و کفر نعماء (نعمتها) تقسیم میشود} چه به آنها هشدار دهی یا به آنها هشدار ندهی بر آنها (صاحبان کفر فطری یا ذاتی و نه صاحبان کفر عَرَضی) یکسان است، ایمان نمیآورند
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که کفر ورزیدهاند بر آنها یکسان است چه به آنها هشدار بدهی یا به آنها هشدار ندهی ایمان نمیآورند
- ترجمه راستین(ای رسول ما) کافران را یکسان است که ایشان را بترسانی یا نترسانی، ایمان نخواهند آورد.
- ترجمه الهی قمشهای٧ خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ
خداوند بر قلبهایشان و بر گوش آنها مُهر نهاده {ختم به معنی مهر کردن یا با گِل یا مانند آن پُر کردن است} و بر چشمهایشان پرده هست و [این ختم کردن یا پرده] عذابی بزرگ برای آنها هست
- ترجمه سلطانیخداوند بر قلبهایشان و بر گوش آنان و بر چشمهایشان با پردهای مهر نهاده و عذابی بزرگ برای آنان هست
- ترجمه راستینخدا مهر نهاد بر دلها و گوشهای ایشان، و بر چشمهای ایشان پرده افتاده، و ایشان را عذابی سخت خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٨ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُـولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَمَا هُم بِمُؤْمِنِينَ
و از مردم کسانی [با زبانهاشان بدون موافقت قلوبشان] میگویند که به خداوند و روز آخر ایمان آوردهایم و (حال آنکه) آنان مؤمن نیستند
- ترجمه سلطانیو از مردم کسانی میگویند که به خداوند و روز آخر ایمان آوردهایم و (حال آنکه) آنان مؤمن نیستند
- ترجمه راستینو گروهی از مردم (یعنی منافقان) گویند: ما ایمان آوردهایم به خدا و به روز قیامت، و حال آنکه ایمان نیاوردهاند.
- ترجمه الهی قمشهای٩ يُخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يَخْدَعُونَ إِلَّا أَنفُسَهُمْ وَمَا يَشْعُرُونَ
[آنها] به خداوند و به کسانی که ایمان آوردهاند خُدعه میکنند و (حال آنکه) جز به خودشان خُدعه نمیکنند [زیرا آنها با مخادعه کردن با رسول و مؤمنین به خودشان زیان میرسانند] {خداع آن است که احسان را ظاهر کند و اسائه (بدی کردن) را پنهان نماید یا با اِبطان (پنهان کردن) مخالفت، موافقت را ظاهر نماید، یا با اِبطان تعرّض، اِعراض را ظاهر کند} و [خود] نمیفهمند
- ترجمه سلطانیبه خداوند و کسانی که ایمان آوردهاند خُدعه میکنند و (حال آنکه) خُدعه نمیکنند مگر به خودشان و نمیفهمند
- ترجمه راستینمیخواهند خدا و اهل ایمان را فریب دهند و حال آنکه فریب ندهند مگر خود را، و این را نمیدانند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُونَ
در قلوب آنها مرضی هست و خداوند به مرضشان بیفزود [یا بیافزاید، زیرا ازدیاد مرض با زیاد کردن بُعد آنها از خصائل و تمکّن آنها در رذائل است] و آنها به (خاطر) آنچه که تکذیب میکردند عذابی دردناک دارند
- ترجمه سلطانیدر قلوب آنها مرضی هست و خداوند مرضشان را بیفزود و آنها به (خاطر) آنچه که تکذیب میکردند عذابی دردناک دارند
- ترجمه راستیندر دلهای ایشان بیماری (جهل و عناد) است، خدا بر بیماری آنها بیفزاید، و برای ایشان است عذابی دردناک، به سبب آنکه پیوسته دروغ میگفتند.
- ترجمه الهی قمشهای١١ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُونَ
و وقتی که به آنها گفته شود که در زمین فساد نکنید میگویند جز این نیست که ما اصلاح کنندهایم
- ترجمه سلطانیو وقتی که به آنها گفته شود که در زمین فساد نکنید میگویند جز این نیست که ما اصلاح کنندهایم
- ترجمه راستینو چون آنان را گویند که فساد در زمین نکنید، گویند: تنها ما کار به صلاح کنیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَكِن لَّا يَعْلَمُونَ
و وقتی که به آنها گفته شود که [با بیعت با محمّد (ص) یا با علی (ع) با همراهی قلب و عزم بر وفاء شروط بیعت] ایمان بیاورید همانطور که مردم ایمان آوردند، [با نظائر خود از منافقین] میگویند آیا همانطور که سفیهان ایمان آوردهاند ایمان بیاوریم؟! آگاه باشید که آنها خود سفیه هستند و لکن نمیدانند
- ترجمه سلطانیو وقتی که به آنها گفته شود که ایمان بیاورید همانطور که مردم ایمان آوردند، میگویند آیا همانطور که سفیهان ایمان آوردهاند ایمان بیاوریم؟! آگاه باشید که آنها خود سفیه هستند و لکن نمیدانند
- ترجمه راستینو چون به ایشان گویند: ایمان آورید چنانکه دیگران ایمان آوردند؛ گویند: چگونه ایمان آوریم مانند بیخردان؟! آگاه باشید که ایشان خود بیخردند ولی نمیدانند.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ
و وقتی که با کسانی که ایمان آوردهاند ملاقات کنند میگویند ایمان آوردهایم و وقتی که با شیاطینشان خلوت میکنند میگویند ما [در دین و اعتقاد] با شما هستیم [و] جز این نیست که ما استهزاء کنندهٔ [آنها] هستیم
- ترجمه سلطانیو وقتی که با کسانی که ایمان آوردهاند ملاقات کنند میگویند ایمان آوردهایم و وقتی که با شیاطینشان خلوت کنند میگویند ما با شما هستیم، جز این نیست که ما استهزاء کنندهٔ (آنها) هستیم
- ترجمه راستینو چون به اهل ایمان برسند گویند: ما ایمان آوردیم؛ و وقتی با شیاطین خود خلوت کنند گویند: ما با شماییم، جز این نیست که (مؤمنان را) مسخره میکنیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ
[حال آنکه] خداوند آنها را استهزاء (مجازات) میکند و آنها را در طغیانشان نگه میدارد که سرگردان شوند {طغیان تجاوز شیء از حدّ خود است هر شیئی که باشد و حدّ انسان انقیاد او تحت حکم عقل است که نبّی وقتش آن را بیان کرده پس کسی که از این حدّ تجاوز کند طاغى (طغیان کننده) است}
- ترجمه سلطانی(حال آنکه) خداوند آنها را استهزاء میکند و آنها را در طغیانشان نگه میدارد که سرگردان شوند
- ترجمه راستینخدا به ایشان استهزا کند و در سرکشی مهلتشان دهد که حیران بمانند.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ
آنان کسانی هستند که گمراهی را به جای هدایت [به طریق مستقیم انسانی] خریدهاند و تجارتشان سود نمیدهد و هدایت شده نیستند
- ترجمه سلطانیآنان کسانی هستند که گمراهی را به جای هدایت خریدهاند و تجارتشان سود نمیدهد و هدایت شده نیستند
- ترجمه راستینآنانند که گمراهی را به راه راست خریدند، پس تجارت ایشان سود نکرد و راه هدایت نیافتند.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَّا يُبْصِرُونَ
مَثَل آنان [در قبول نور اسلام و طلب روشن شدن به آن] مانند مَثل کسانی است که آتشی افروختهاند و هنگامی که [آتش] آنچه که اطرافش است را روشن کرد خداوند نورشان را بِبَرد و آنها را در تاریکیهایی فرو گذارد که نمیبینند
- ترجمه سلطانیمَثَل آنان مانند مَثل کسی است که آتشی افروخته و چون آنچه که اطرافش است را روشن کرد خداوند نورشان را ببرد و آنها را در تاریکیهایی فرو گذارد که نبینند
- ترجمه راستینمثل ایشان مانند کسی است که آتشی بیفروزد، و همین که روشن کند پیرامون او را، خدا روشنی آنان را ببرد و رها کند ایشان را در تاریکییی که هیچ نبینند.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ
کر و گنگ و کور هستند [به حیثی که از شنیدنیها و دیدنیها جهت حقّانی آنها را نمیشنوند و نمیبینند] و [لذا] آنها [از گمراهی به هدایت] باز نمیگردند
- ترجمه سلطانیکر و گنگ و کور هستند پس آنها (از گمراهی به هدایت) باز نمیگردند
- ترجمه راستینآنها کر و گنگ و کورند و (از ضلالت خود) بر نمیگردند.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ أَوْ كَصَيِّبٍ مِّنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِم مِّنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ
یا مانند رگباری از آسمان است که در آن تاریکی و رعد و برق هست [و در آن حال] از [صدای] صاعقهها انگشتانشان را از ترس مرگ در گوشهایشان قرار میدهند [یعنی این حال منافقان است که در کوبش کلمات تهدیدآمیز که در آن رحمت هست گوششان را میبندند که نشنوند] و (حال آنکه) خداوند به [آن] کافران محیط است
- ترجمه سلطانییا مانند رگباری از آسمان است که در آن تاریکی و رعد و برق هست (و در آن حال) از (صدای) صاعقهها از ترس مرگ انگشتانشان را در گوشهایشان قرار میدهند و (حال آنکه) خداوند به کافران محیط است
- ترجمه راستینیا مثل آنان چون کسانی است که در بیابان، بارانی تند که در آن تاریکی و رعد و برق است بر آنان ببارد، و آنان انگشتانشان را از ترس مرگ در گوش نهند مبادا از شدت صدای صاعقه بمیرند، و خدا بر کافران احاطه دارد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُم مَّشَوْا فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُوا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
نزدیک است که برق، چشمانشان را در رباید، هرگاه [اطراف را] برای آنان روشن کند در آن گام بر میدارند و وقتی که بر آنان تاریک میکند میایستند و اگر خداوند میخواست البتّه گوششان و چشمانشان را میبُرد، همانا خداوند بر هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه سلطانینزدیک است که برق، چشمانشان را در رباید، هرگاه (اطراف را) برای آنان روشن کند در آن گام بر میدارند و وقتی که بر آنان تاریک کند میایستند و اگر خداوند میخواست البتّه گوششان و چشمانشان را میبُرد، همانا خداوند بر هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه راستیننزدیک است برق روشنی چشمهایشان را ببرد، هرگاه روشنی بینند میروند در آن، و چون تاریک شود بایستند، و اگر خدا میخواست گوش آنها را کر و چشم آنان را کور میساخت، که خداوند بر هر چیز تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ يَاأَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
ای مردم پروردگارتان را که شما و کسان قبل از شما را آفرید بندگی کنید تا شما تقوا [پیشه] کنید
- ترجمه سلطانیای مردم پروردگارتان که شما و کسان قبل از شما را آفرید را بندگی کنید تا شما تقوا (پیشه) کنید
- ترجمه راستینای مردم، بپرستید خدایی را که آفریننده شما و پیشینیان شماست، باشد که پارسا و منزّه شوید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ فِرَاشًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَأَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَرَاتِ رِزْقًا لَّكُمْ فَلَا تَجْعَلُوا لِلَّهِ أَندَادًا وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ
کسی که زمین را برای شما به عنوان بستر و آسمان را به عنوان بناء (سقف) قرار داد و از آسمان (از جهت بالا) آبی فرو فرستاد و با آن میوههایی را به جهت روزی برای شما بیرون آورد، پس برای خداوند همتایانی [در وجوب یا آلهت و تربیت یا عبادت یا طاعت یا استعانت یا وجود] قرار ندهید و (حال آنکه) شما [ای دارندگان علم و شعور] میدانید
- ترجمه سلطانیکسی که زمین را برای شما به عنوان بستر و آسمان را به عنوان بناء (سقف) قرار داد و از آسمان آبی فرو فرستاد و با آن میوههایی را به جهت روزی برای شما بیرون آورد پس برای خداوند همتایانی قرار ندهید و شما (دارندگان علم و شعور) میدانید
- ترجمه راستینآن خدایی که برای شما زمین را گسترد و آسمان را برافراشت و فرو بارید از آسمان آبی که به سبب آن بیرون آورد میوههای گوناگون برای روزی شما، پس کسی را مثل و مانند او قرار ندهید در حالی که میدانید (که بیمانند است).
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ وَإِن كُنتُمْ فِي رَيْبٍ مِّمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِّن مِّثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
و اگر از آنچه که بر بندهٔ خود نازل کردیم در تردید میباشید پس اگر [در ادّعای ریب (شکّ)، یا در انکار توحید، یا انکار تنزیل قرآن از آسمان، یا در انکار رسالت، و انکار کتاب مُنزَل (نازل شده) بر او و اینکه محمّد (ص) آن را از تلقاء نفسش (از پیش خودش) گفته یا از بشری مثل خود تعلیم گرفته] راستگو میباشید سورهای مثل آن [مثل محمّد (ص) یا مثل آنچه که نازل کردیم] بیاورید و حاضران خود را [برای استعانت یا تصدیق] غیر از [اولیاء] خداوند بخوانید
- ترجمه سلطانیو اگر از آنچه که بر بندهٔ خود نازل کردیم در تردید میباشید پس سورهای مثل آن بیاورید و گواهانتان غیر از (اولیاء) خداوند را بخوانید اگر راستگو میباشید
- ترجمه راستینو اگر شما را شکّی است در قرآنی که بر بنده خود (محمد صلّی اللَه علیه و آله و سلّم) فرستادیم، پس بیاورید یک سوره مانند آن، و گواهان خود را بخوانید به جز خدا، اگر راست میگویید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا وَلَن تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ
و اگر هنوز انجام ندادهاید که هرگز انجام نخواهید داد پس از [آن] آتش مهیّا شده برای کافران بهراسید که آتشگیر (هیزم) آن مردم و سنگها است
- ترجمه سلطانیپس اگر هنوز انجام ندادهاید که هرگز انجام نخواهید داد پس از آتش مهیّا شده برای کافران بهراسید که آتشگیر آن مردم و سنگها است
- ترجمه راستینو اگر این کار را نکردید و هرگز نتوانید کرد پس بپرهیزید از آتشی که هیزم آن مردم بدکار و سنگهای خارا است که (از قهر خدا) برای کافران مهیا شده است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِن ثَمَرَةٍ رِّزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِن قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
و به کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح کردند بشارت بده به اینکه برای آنان بهشتهایی هست که از زیر [درختان یا عمارات یا قِطَع (قطعهها)] آنها جویبارها جاری میشود هرگاه میوهای از آنها روزیِ آنان میشود گویند که این همان است که از قبل [در دنیا] به ما روزی داده شده [بود] و [حالا] مشابه آن را آوردهاند و در آنجا برای آنها زوجهایی پاک [از مادّه و نقائص آن] هست و آنها در آن جاویدانند
- ترجمه سلطانیو به کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح کردند بشارت بده به اینکه برای آنان بهشتهایی هست که از زیر آنها جویبارها جاری میشود هرگاه میوهای از آنها روزی آنان میشود گویند که این همان است که از قبل (در دنیا) به ما روزی داده شده و مشابه آن را آوردهاند و برای آنها در آنجا زوجهایی پاک هست و آنها در آن جاویدانند
- ترجمه راستینو مژده ده کسانی را که ایمان آوردند و نیکوکاری پیشه کردند که جایگاه آنان باغهایی است که نهرها در آن جاری است، و چون از میوههای گوناگون آن بهرهمند شوند گویند: این مانند همان میوههایی است که پیش از این در دنیا ما را نصیب بود، و از نعمتهایی مانند یکدیگر بر آنان آورند، و آنها را در آن جایگاههای خوش، جفتهایی پاک و پاکیزه است و در آن بهشت، جاوید خواهند زیست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلًا مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُـولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ
البتّه که خداوند حیاء نمیکند که به پشه و آنچه که [در کوچکی یا بزرگی] بالاتر از آن است مثال بزند و امّا کسانی که [با ایمان عامّ یا خاصّ] ایمان آوردهاند [و به رسالت رسول و نزول وحی و تنزیل کتاب اقرار نمودند] البتّه میدانند که آن [مَثلی] حقّ [نازل شده] از پروردگارشان است، و امّا کسانی که کفر ورزیدهاند پس میگویند خداوند با [زدن] این مَثلی که بسیاری را با آن گمراه میکند چه اراده کرده؟ و (حال آنکه) بسیاری را با آن هدایت میکند و با آن جز فاسقان را گمراه نمیکند
- ترجمه سلطانیالبتّه که خداوند حیاء نمیکند که به پشه و آنچه که (در کوچکی یا بزرگی) بالاتر از آن است مثال بزند و امّا کسانی ایمان آوردهاند و میدانند که آن (مَثل) از پروردگارشان حقّ است، و امّا کسانی که کفر ورزیدهاند پس میگویند خداوند با (زدن) این مَثل چه اراده کرده؟ بسیاری را با آن گمراه میکند و بسیاری را با آن هدایت میکند و (حال آنکه) با آن جز فاسقان را گمراه نمیکند
- ترجمه راستینو خدا را شرم و ملاحظه از آن نیست که به پشه و چیزی بزرگتر از آن مثل زند، پس آنهایی که به خدا ایمان آوردهاند میدانند که آن مثل حق است از جانب او، و اما آنهایی که کافرند میگویند: خدا را از این مثل چه مقصود است؟گمراه میکند به آن مثل بسیاری را و هدایت میکند بسیاری را!و گمراه نمیکند به آن مگر فاسقان را.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ الَّذِينَ يَنقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَن يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
کسانی که پیمان خداوند [در بیعت عامّه یا خاصّه] را بعد از میثاق (عهد بستن) آن میشکنند (نقض میکنند) و آنچه که خداوند امر کرده که به آن بپیوندند را قطع میکنند {و اصل آنچه که خداوند به وصل آن امر کرده ولایت تکلیفی است که همان ظهور ولایت تکوینی است و سایر اعمال شرعیّهٔ قالبیّه و اعمال قلبیّه و قرابات روحانی و جسمانی از شعب آن هستند، و اصل همه علی (ع) است} و در زمین فساد میکنند آنان همان زیانکاران هستند [که بضاعتشان که همان لطیفهٔ سیّارهٔ (سیر کننده) انسانی آنها و استعداد آن برای عروج به عالم آن است را هلاک کردهاند]
- ترجمه سلطانیکسانی که پیمان خداوند را بعد از میثاق (عهد بستن) آن میشکنند و آنچه که خداوند امر کرده که به آن بپیوندند را قطع میکنند و در زمین فساد میکنند آنان همان زیانکاران هستند
- ترجمه راستینکسانی که عهد خدا را پس از محکم بستن میشکنند و رشتهای را که خدا امر به پیوند آن کرده میگسلند و در میان اهل زمین فساد میکنند، ایشان به حقیقت زیانکارند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ كَيْفَ تَكْفُرُونَ بِاللَّهِ وَكُنتُمْ أَمْوَاتًا فَأَحْيَاكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
چگونه به خداوند کفر میورزید و (حال آنکه) شما مردگانی بودید {موت عدم حیات است از آنچه که از شأن آن این است که زنده باشد، و حیات با اضافت به هر چیزی معنایی بحسب آن دارد} پس شما را [با حیات حیوانی یا انسانی] زنده کرد سپس شما را [از حیات حیوانی دنیوی یا انسانی دنیوی] میمیراند، سپس شما را [به حیات اُخروی مَلَکی] زنده میکند سپس [به مابعد برزخ و اعراف] به سوی او بازگردانده میشوید
- ترجمه سلطانیچگونه به خداوند کفر میورزید و (حال آنکه) شما مردگانی بودید پس شما را زنده کرد سپس شما را میمیراند، سپس شما را زنده میکند سپس به سوی او بازگردانده میشوید
- ترجمه راستینچگونه کافر میشوید به خدا و حال آنکه مرده بودید و خدا شما را زنده کرد و دیگر بار بمیراند و باز زنده کند و عاقبت به سوی او باز گردانده میشوید؟!
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُم مَّا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
او کسی است که جمیع آنچه که در زمین هست را برای [ایجاد شما و خلق] شما خلق کرد سپس قصد [خلقت] آسمان کرد و آنها را در هفت آسمان استوار نمود [یعنی آنها را تامّه (به تمامی) مصون از عِوَج (کجی) و فطور (شکافها) خلق کرد] و او به هر چیزی دانا است [یعنی او به کفر شما عالم است و شما را بر آن مؤاخذه میکند] {و علم او به اشیاء عین وجود اشیاء است و آن علم حضوری است مانند علم ما به صور حاضر در نفوس ما، زیرا وجود آنها، علم برای ما و معلوم است}
- ترجمه سلطانیاو کسی است که جمیع آنچه که در زمین هست را برای شما خلق کرد سپس قصد (خلقت) آسمان کرد و آنها را در هفت آسمان استوار نمود و او به هر چیزی دانا است
- ترجمه راستیناو خدایی است که همه موجودات زمین را برای شما خلق کرد، و پس از آن به خلقت آسمانها نظر گماشت و هفت آسمان را بر فراز یکدیگر برافراشت و او به همه چیز داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ
و [به یاد آور یا به یاد آنها آور، تا بدانی که همه برای انسان خلق شدند یا آن را به یاد آنها آور تا بدانند زیرا در قصّهٔ خلقت آدم و سجود ملائکه دلیلی برای آن هست بر اینکه خلقت همه به خاطر او است] آنوقتی را که پروردگارت به ملائکه گفت من [همواره] قرار دهندهٔ [یا خلق کنندهٔ] یک خلیفه (جانشین) [از خودم] در زمین هستم [که به امر من امر میکند و به نهی من نهی میکند و به عدل من عدل میورزد، به صورت ایراد] گفتند آیا در آن کسی را قرار میدهی که در آن فساد کند و خونها بریزد [چنانکه این فعل شیاطین و جنّ میباشد و از ما خلیفه قرار ندادی که در زمین عدل کند و فساد را رفع نماید و خونها را حفظ کند و ما را مثل این محکومان مطیع بر او قرار میدهی] و (حال آنکه) ما تو را با ستایش کردن تو تسبیح میکنیم و تقدیس مینماییم {مراد از تسبیح، تطهیر از قبائح و نقائص است نه با شرط کردن عدم اوصاف و اضافات بلکه با بقاء اوصاف و اضافات و کثرات، و مراد از تقدیس تطهیر از نسب (نسبتها) و اضافات و رفع کثرات است، یا مراد از تقدیس معنایی اعمّ از تنزیه از قبایح و نسب و ثبوت کثرات اراده میشود} [خداوند در جواب شگفتزدگی آنها] فرمود که من آنچه که شما نمیدانید را میدانم
- ترجمه سلطانیو (به یاد آور) آنوقتی را که پروردگارت به ملائکه گفت من (همواره) قرار دهندهٔ یک خلیفه (جانشین) در زمین هستم (به صورت ایراد) گفتند آیا در آن کسی را قرار میدهی که در آن فساد کند و خونها بریزد و (حال آنکه) ما تو را با ستایش کردن تو تسبیح میکنیم و تقدیس مینماییم خداوند فرمود که من میدانم آنچه را که شما نمیدانید
- ترجمه راستینو (به یاد آر) وقتی که پروردگارت فرشتگان را فرمود که من در زمین خلیفهای خواهم گماشت، گفتند: آیا کسانی در زمین خواهی گماشت که در آن فساد کنند و خونها بریزند و حال آنکه ما خود تو را تسبیح و تقدیس میکنیم؟! خداوند فرمود: من چیزی (از اسرار خلقت بشر) میدانم که شما نمیدانید.
- ترجمه الهی قمشهای٣١ وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَـؤُلَاءِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
و به آدم همهٔ اسمها را تعلیم داد سپس آنها (اسمها) را بر ملائکه عرضه کرد و فرمود اگر [در انکار خلافت آدم (ع) و استحقاق خلافت خود] راستگو میباشید از اسمهای اینان به من خبر دهید [یعنی نمونهٔ هر کدام از این حقایق متکثّر موجود شدهٔ متضاد از وجودتان را به من خبر دهید تا به خلافت در متضادّات و حکومت بین متفاسدات با سنخیّت بین خود و متضادّات استحقاق یابید زیرا خلیفه باید با خلافت شوندگان سنخیّت داشته باشد]
- ترجمه سلطانیو به آدم همهٔ اسمها را تعلیم داد سپس آنها (اسماء) را بر ملائکه عرضه کرد و فرمود اسماء اینان را به من خبر بدهید اگر راستگو میباشید
- ترجمه راستینو خدا همه اسماء را به آدم یاد داد، آن گاه حقایق آن اسماء را در نظر فرشتگان پدید آورد و فرمود: اسماء اینان را بیان کنید اگر شما در دعوی خود صادقید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ
گفتند تو [از نقص و عبث و اینکه از آنچه که انجام دهی سؤال شوی] منزّهی! ما علمی نداریم [یعنی اسمى از اسماء در وجود ما نیست] جز آنچه (اسمی) که تو [آن را] به ما تعلیم دادهای (عطاء کردهای) همانا تو دانا و حکیم هستی
- ترجمه سلطانیگفتند منزّهی تو! ما علمی جز آنچه که تو به ما تعلیم دادهای نداریم همانا تو دانا و حکیم هستی
- ترجمه راستینگفتند: منزهی تو، ما نمیدانیم جز آنچه تو خود به ما تعلیم فرمودی، که تویی دانا و حکیم.
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ قَالَ يَاآدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ
[خداوند تعالی بعد از ظهور عجز آنها و عدم استحقاق آنها به خلافت] فرمود: ای آدم اسمهای آنها را به آنها خبر بده [تا فضل تو بر آنها و استحقاق تو به خلافت ظاهر شود]، و چون اسمهای آنها را به آنها خبر داد [و دیدند که او به وجود جمعی خود جامع همهٔ اسماء است و نمونهٔ هر کدام را در او دیدند و شناختند که آدم (ع) همان کسی است که استحقاق خلافت در زمین و بر جمیع ملائکه را دارد، خداوند] فرمود: آیا به شما نگفتم که من غیب آسمانها و زمین [و ملکوت آن دو یا غایب از آن دو] را میدانم و آنچه [از علوم ظاهریتان] که آشکار میکنید و آنچه [از نقائصی که به آنها شعور ندارید] که پنهان میکردید را میدانم
- ترجمه سلطانی(خداوند) فرمود ای آدم اسمهای آنها را به آنها خبر بده و چون اسمائشان را به آنها خبر داد فرمود: آیا به شما نگفتم که من غیب آسمانها و زمین را میدانم و آنچه که آشکار میکنید و آنچه که پنهان میکردید را میدانم
- ترجمه راستینفرمود: ای آدم، ملائکه را به اسماء این حقایق آگاه ساز. چون آگاه ساخت، خدا فرمود: آیا شما را نگفتم که من بر غیب آسمانها و زمین دانا و بر آنچه آشکار و پنهان دارید آگاهم؟
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ
و [به یاد آور یا یادآوری کن] آنوقتی را که به ملائکه گفتیم بر آدم سجده کنید {سجده غایت خضوع و تذلّل و انقیاد نسبت به مسجود است} و [همه] سجده کردند جز ابلیس که اباء کرد و استکبار ورزید و از کافران بود [یعنی که فطرت او فطرت کفر و اباء و ترک طاعت بود]
- ترجمه سلطانیو (یادآوری کن) آنوقتی را که به ملائکه گفتیم بر آدم سجده کنید و (همه) سجده کردند جز ابلیس که اباء کرد و استکبار ورزید و از کافران بود
- ترجمه راستینو چون فرشتگان را فرمان دادیم که بر آدم سجده کنید، همه سجده کردند مگر شیطان که ابا و تکبّر ورزید و از فرقه کافران گردید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٥ وَقُلْنَا يَاآدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِـمِينَ
و گفتیم ای آدم، تو و (همراه با) جفتت در جنّت [که آن از جنان دنیا است نه از جنان آخرت که آن برای انسان بعد از خلاصی او از بنیان عنصری است] سکونت کن و [شما] هر دو هر جایی [یا زمانی] که خواستید از رزق فراوان آن بخورید و [لیکن] به این درخت نزدیک نشوید (از آن نخورید) که [در نتیجه] از ستمکاران میشوید
- ترجمه سلطانیو گفتیم ای آدم، تو و (همراه با) جفتت در جنّت سکونت کن و هر دو هر جایی (یا زمانی) که خواستید از رزق فراوان آن بخورید و (لیکن) به این درخت نزدیک نشوید که (در نتیجه) از ستمکاران میشوید
- ترجمه راستینو گفتیم: ای آدم تو با جفت خود در بهشت جای گزین و در آنجا از هر نعمت که بخواهید فراوان برخوردار شوید، ولی به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید بود.
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ فَأَزَلَّهُمَا الشَّيْطَانُ عَنْهَا فَأَخْرَجَهُمَا مِمَّا كَانَا فِيهِ وَقُلْنَا اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ
پس شیطان آن دو را از آن لغزاند پس آن دو را از آن [جنّتی یا مقامی] که در آن بودند اخراج کرد و (به آنها) گفتیم فرود آیید که بعضی از شما برای بعضی دیگر دشمن هستید و در زمین برای شما تا مدّتی جایگاهی و متاعی هست
- ترجمه سلطانیپس شیطان آن دو را از آن لغزاند پس آن دو را از آن (جنّتی) که در آن بودند اخراج کرد و گفتیم فرود آیید که بعضی از شما بر بعضی دیگر دشمن هستید و برای شما در زمین تا مدّتی جایگاهی و متاعی هست
- ترجمه راستینپس شیطان آنها را به لغزش افکند (تا از آن درخت خوردند) و (بدین عصیان) آنان را از آن مقام بیرون آورد، و گفتیم که (از بهشت) فرود آیید که برخی از شما برخی را دشمنید، و شما را در زمین تا روز مرگ قرارگاه و بهره خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٣٧ فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
پس کلماتی [از لطایف وجودی همان توحید و نبوّت و ولایت] از پروردگارش به آدم القاء کرد و [خداوند] بر او توبه (التفات) کرد که او بسیار توبه (التفات) کننده و مهربان است
- ترجمه سلطانیپس کلماتی را از پروردگارش به آدم القاء کرد و خداوند بر او توبه (التفات) کرد که او بسیار توبه (التفات) کننده و مهربان است
- ترجمه راستینپس آدم از خدای خود کلماتی آموخت و خداوند توبه او را پذیرفت، زیرا خدا بسیار توبهپذیر و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٨ قُلْنَا اهْبِطُوا مِنْهَا جَمِيعًا فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَن تَبِعَ هُدَايَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
گفتیم همگی از آن فرود آیید پس اگر هدایتی (هادیی) از من به سوی شما آمد پس [آن] کسی که از هدای من پیروی کند پس خوفی بر آنها نیست و آنها اندوهگین نمیشوند
- ترجمه سلطانیگفتیم همگی از آن فرود آیید پس اگر هدایتی از من به سوی شما آمد پس (آن) کسی که از هدایت من پیروی کند پس خوفی بر آنان نیست و آنان اندوهگین نمیشوند
- ترجمه راستینگفتیم: همه از بهشت فرود آیید، تا آن گاه که از جانب من راهنمایی برای شما آید، آنان که پیروی او کنند هرگز بیمناک و اندوهگین نخواهند شد.
- ترجمه الهی قمشهای٣٩ وَالَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
و کسانی که کفر ورزیدند و آیات ما را تکذیب کردند آنان اصحاب آتش هستند، آنها در آن ماندگارند
- ترجمه سلطانیو کسانی که کفر ورزیدند و آیات ما را تکذیب کردند آنان اصحاب آتش هستند، آنان در آن ماندگارند
- ترجمه راستینو آنان که کافر شدند و تکذیب آیات ما کردند اهل دوزخند و در آتش آن همیشه معذب خواهند بود.
- ترجمه الهی قمشهای٤٠ يَابَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَوْفُوا بِعَهْدِي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ وَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ
ای فرزندان اسرائیل {اسرائیل لقب یعقوب (ع) به معنی عبد الله است} نعمت مرا که [با خلق پدرتان آدم (ع) و تفضیل (فضل بخشیدن به) او بر سایر موجودات، و تسخیر او بر هر چه در زمین هست، و سجود ملائکه بر او، و هبوط او به زمین برای کثرت نسل او و خدم او] {زیرا آن نعمت بر آدم و ذریّهٔ او است، و با بعث (فرستادن) او رسولان را در میان شما و اخذ کردن آنها عهد مرا بر شما با بیعت کردن با بیعت عامّهٔ نبویّه با شما و با ابقاء شرایع رسولان با خلفای آنان و اخذ کردن ایشان عهد خاصّ مرا بر شما با بیعت خاصّهٔ ولویّه و خصوصاً بعثت خاتم انبیاء (ص) و خلیفهٔ او خاتم خلفاء} به شما إنعام (عطاء) کردم به یاد آورید و به عهد من [که نبیّ شما یا خلیفهٔ او بر شما در بیعت عامّه و قبول دعوت ظاهره یا بیعت خاصّه و قبول دعوت باطنه آن را اخذ کرد] وفا کنید تا به عهد شما [که وفای به آن بر من است از ادخال شما در جنّت بازاء قبول دعوت در بیعت و فتح برکات آسمانی و زمینی بازاء اتّباع شما از شروط عهد و خودداری کردن شما از مخالفت با آن و اقامهٔ شما بر اوامر عهد که همان اوامر شرع هستند] وفا کنم و از من و تنها از من بهراسید {رهبت ترس ناشی از درک عظمت است} {این آیه تعریض به امّت محمّد (ص) و به عهدى است که محمّد (ص) آن را با بیعت عامّه به قبول احکام نبوّت اخذ کرد و به عهدى است که محمّد (ص) آن را در غدیر خم برای علی (ع) به خلافت با بیعت عامّه بر دست علی (ع) اخذ کرد}
- ترجمه سلطانیای فرزندان اسرائیل (لقب یعقوب (ع) به معنی عبد الله) نعمت مرا که به شما إنعام (عطاء) کردم به یاد آورید و به عهد (بیعت با) من وفا کنید تا به عهد شما وفا کنم و از من و تنها از من بهراسید
- ترجمه راستینای بنی اسرائیل، به یاد آرید نعمتهایی که به شما عطا کردم، و به عهد من وفا کنید تا به عهد شما وفا کنم، و تنها از من بر حذر باشید.
- ترجمه الهی قمشهای٤١ وَآمِنُوا بِمَا أَنزَلْتُ مُصَدِّقًا لِّـمَا مَعَكُمْ وَلَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ
و به آنچه که نازل کردم ایمان آورید که تصدیق کننده است بر آنچه که با شما است {و مراد از آنچه که با آنان است تورات و انجیل و احکام فرعیّهٔ شرعیّه و عقاید اصلیّهٔ دینی و منجمله، نبوّت محمّد (ص) و خلافت وصیّ او است و مقصود اوّلاً و بالذّات نبوّت محمّد (ص) و خلافت علی (ع) است زیرا این دو در کتب آنان و در صدورشان دو ثابت بودند به حیثی که آن دو از خاطرشان منفک نمیشد} و اوّل کافر به او نباشید و آیات مرا به بهایی اندک مفروشید [یعنی استبدال (طلب تبدیل کردن) نکنید] {و مراد از ثمن قلیل (بهای اندک) اعراض دنیوی است، برای اینکه آن و اگرچه در أنفس خود زیاد باشد در جنب آخرت قلیل است} و از من و تنها از من بهراسید
- ترجمه سلطانیو به آنچه که نازل کردم ایمان آورید که تصدیق کننده است بر آنچه که با شما است و اوّل کافر به او نباشید و آیات مرا به بهایی اندک مفروشید و از من و تنها از من بهراسید
- ترجمه راستینو به قرآنی که فرستادم ایمان آورید که تورات شما را تصدیق میکند، و اوّل کافر به آن نباشید، و آیات مرا به بهای اندک نفروشید، و تنها از قهر من بپرهیزید.
- ترجمه الهی قمشهای٤٢ وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ
و حقّ را [که همان ایمان و عقاید دینی و فروع شرعیّهٔ مأخوذه از طریق ظاهر با تعلّم و تعلیم یا از طریق باطن با الهام و وجدان است یا حقّى که آن ولایت علی (ع) است یا حقّى که آن اعمّ از ولایت و عقاید دینیّه و فروع شرعیّه است را] با باطل [که آن کفر و ضدّ عقاید دینی و ضدّ فروع شرعی است یا باطلى که آن ولایت غیر علی (ع) است یا باطلى که آن اعمّ است، یا مخلوط نکنید اعمال الهیّه را با اغراض نفسانیّه، یا حقّ را که آن نبوّت محمّد (ص) و ولایت علی (ع) است که او در کتب شما ثابت است با تحریفات باطل خود ملبّس (پوشیده، مشتبه) نکنید، یا حقّ که همان اوصاف محمّد (ص) و علی (ع) است را با باطل که در کتبتان آن را حدیث کردهاید] ملبّس (مخلوط) نکنید و حقّ را کتمان [ن]کنید و (حال آنکه) شما [آن را] میدانید [یعنی و در حالی که شما علمائید یا و در حالی که شما حقّ را و لبس آن را و اخفای آن را میدانید]
- ترجمه سلطانیو حقّ را با باطل ملبّس (مخلوط) نکنید و حقّ را کتمان (ن)کنید و (در حالی که) شما (آن را) میدانید
- ترجمه راستینو حق را به باطل مپوشانید و حقیقت را پنهان نسازید و حال آنکه (به حقّانیّت آن) واقفید.
- ترجمه الهی قمشهای٤٣ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ
و نماز را برپا دارید و زکات بدهید و با رکوع کنندگان رکوع کنید
- ترجمه سلطانیو نماز را برپا دارید و زکات بدهید و با رکوع کنندگان رکوع کنید
- ترجمه راستینو نماز به پا دارید و زکات بدهید و با خدا پرستان حق را پرستش کنید.
- ترجمه الهی قمشهای٤٤ أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
آیا مردم را به نیکی امر میکنید و خودتان را فراموش میکنید و (حال آنکه) شما کتاب [آسمانی از تورات و انجیل و غیر آن دو از صحف غیر آنها] را میخوانید پس آیا [به قبح آن و عقوبت قبیح بعد از آن] تعقّل نمیکنید؟
- ترجمه سلطانیآیا مردم را به نیکی امر میکنید و خودتان را فراموش میکنید و (حال آنکه) شما کتاب را میخوانید آیا پس تعقّل نمیکنید؟
- ترجمه راستینچگونه شما مردم را به نیکوکاری دستور میدهید و خود را فراموش میکنید و حال آنکه کتاب خدا را میخوانید، چرا اندیشه نمیکنید؟
- ترجمه الهی قمشهای٤٥ وَاسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ وَإِنَّهَا لَكَبِيرَةٌ إِلَّا عَلَى الْخَاشِعِينَ
و با صبر کردن [یعنی حبس نفس از هیجان هنگام غضب، و از سبکسری هنگام شهوت، و از جزع هنگام ورود ناپسندها] و نماز [که در حقیقت ولایت او از ولیّ امر است و برای غیر او قبول ولایت ولیّ امر است] یاری جویید و آن البتّه بزرگ (گران) است [و میسور نمیشود] مگر بر خاشعان
- ترجمه سلطانیو با صبر کردن و نماز یاری جویید و آن البتّه بزرگ (گران) است (میسور نمیشود) مگر بر خاشعان
- ترجمه راستینو یاری جویید از خدا به صبر و نماز، که نماز (با حضور قلب) امری بسیار بزرگ و دشوار است مگر بر خداپرستان فروتن.
- ترجمه الهی قمشهای٤٦ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو رَبِّهِمْ وَأَنَّهُمْ إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
که امید دارند که ایشان پروردگارشان را [در حیات دنیا] ملاقات کنند و همانا ایشان [بعد از دیدار او در حیات دنیا یا بعد از بعثشان و دیدن حساب خود در آخرت] به سوی او رجعت کنندهاند
- ترجمه سلطانیکه امید دارند که ایشان پروردگارشان را ملاقات کنند و همانا ایشان به سوی او رجعت کنندهاند
- ترجمه راستینآنان که میدانند به پیشگاه خدا حاضر خواهند شد و بازگشتشان به سوی او خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٤٧ يَابَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَـمِينَ
ای بنو اسرائیل [حقیقی] به یاد آورید نعمت مرا که [با بعثت انبیاء در بین شما و دلالت آنها برای شما به بعثت محمّد (ص) و خلافت وصّی او] بر شما إنعام کردم و همانا من شما را بر عالمیان [موجود با اسلاف آنها] برتری دادم [نه اهل کلّ عالم]
- ترجمه سلطانیای فرزندان اسرائیل به یاد آورید نعمت مرا که بر شما إنعام کردم و من شما را بر عالمیان برتری دادم
- ترجمه راستینای بنی اسرائیل، یاد کنید از نعمتهایی که به شما عطا کردم و (به نعمت کتاب و رسول) شما را بر عالمیان برتری دادم.
- ترجمه الهی قمشهای٤٨ وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا شَفَاعَةٌ وَلَا يُؤْخَذُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ
و بهراسید از آنروزی [روز مرگ که آن وقت] که کسی به جای کسی به چیزی جزاء داده نمیشود و [در رفع مرگ یا تأخیر آن] از او شفاعتی قبول نمیشود و عوضی (فدیهای) [به عنوان بدل از تحمّل موت] از او گرفته نمیشود و آنان یاری نمیشوند
- ترجمه سلطانیو بهراسید از آنروزی که کسی به جای کسی به چیزی جزاء داده نمیشود و از او شفاعتی قبول نمیشود و عوضی (فدیهای) از او گرفته نمیشود و آنان یاری نمیشوند
- ترجمه راستینو حذر کنید از آن روزی که هیچ کس به کار دیگری نیاید، و شفاعت هیچ کس پذیرفته نشود، و فدا و عوض از کسی قبول نکنند، و هیچ یاری کننده و فریاد رسی نخواهند داشت.
- ترجمه الهی قمشهای٤٩ وَإِذْ نَجَّيْنَاكُم مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَسُومُونَكُمْ سُـوءَ الْعَذَابِ يُذَبِّحُونَ أَبْنَاءَكُمْ وَيَسْتَحْيُونَ نِسَاءَكُمْ وَفِي ذَلِكُم بَلَاءٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَظِيمٌ
و [به یاد آورید] آنوقتی را که [اسلاف] شما را از آل فرعون نجات دادیم که با بد عذابی شما را رنج میدادند، [ذکور از] فرزندانتان را [به طلب قتل کسی که کاهنان و منجّمان خبر داده بودند که خراب ملک فرعون به دست او است] ذبح میکردند و زنان (دختران) شما را [برای استرقاق (به رقّیت و بردگی گرفتن)، یا حیاى زنانتان را یعنی فرجهای آنان را مانند کنیزان برای تجسّس عیب یا برای تجسّس حمل تفتیش مینمودند] زنده (باقی) میگذاشتند و در آن بلای بزرگی از پروردگارتان بود
- ترجمه سلطانیو (به یاد آورید) آنوقتی را که (اسلاف) شما را از آل فرعون نجات دادیم که با بد عذابی به شما رنج میدادند، فرزندانتان را ذبح میکردند و زنان شما را زنده (باقی) میگذاشتند و در آن بلای بزرگی از پروردگارتان بود
- ترجمه راستینو (به یاد آرید) هنگامی که شما را از ستم فرعونیان نجات دادیم که از آنها سخت در شکنجه بودید، (به حدّی که) پسران شما را کشته و زنانتان را زنده نگاه میداشتند، و آن بلا و امتحانی بزرگ بود که خدا شما را بدان میآزمود.
- ترجمه الهی قمشهای٥٠ وَإِذْ فَرَقْنَا بِكُمُ الْبَحْرَ فَأَنجَيْنَاكُمْ وَأَغْرَقْنَا آلَ فِرْعَوْنَ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ
و آنوقتی را که دریا را برای شما شکافتیم و [از لشکریان فرعون و از غرق شدن] نجاتتان دادیم و آل فرعون (فرعون و قومش) را غرق کردیم و شما [آنها را] نظاره میکردید
- ترجمه سلطانیو آنوقتی را که دریا را برای شما شکافتیم و نجاتتان دادیم و آل فرعون را غرق کردیم و (در حالی که) شما (آنها را) نظاره میکردید
- ترجمه راستینو (یاد کنید) هنگامی که دریا را شکافتیم و شما را نجات دادیم و فرعونیان را غرق کردیم و شما مشاهده میکردید.
- ترجمه الهی قمشهای٥١ وَإِذْ وَاعَدْنَا مُوسَى أَرْبَعِينَ لَيْلَةً ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِـمُونَ
و آنوقتی را که به موسی چهل شب وعده کردیم و سپس شما ستمکاران بعد از [رفتن] او [به میقات] گوسالهای را اتّخاذ کردید
- ترجمه سلطانیو آنوقتی را که به موسی چهل شب وعده کردیم سپس بعد از (رفتن) او (به میقات) گوسالهای را اتّخاذ کردید و (در حالی که) شما ستمکار بودید
- ترجمه راستینو (یاد آورید) موقعی که با موسی چهل شب وعده نهادیم، پس شما (در غیبت او) گوساله پرستی اختیار کرده ستمکار و بیدادگر شدید.
- ترجمه الهی قمشهای٥٢ ثُمَّ عَفَوْنَا عَنكُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
سپس از شما درگذشتیم با ترقّب به اینکه بعد از آن شما شکر کنید
- ترجمه سلطانیسپس بعد از آن از شما درگذشتیم با ترقّب به اینکه شما شکر کنید
- ترجمه راستینآن گاه شما را پس از چنین کار زشت بخشیدیم، شاید سپاسگزار شوید.
- ترجمه الهی قمشهای٥٣ وَإِذْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَالْفُرْقَانَ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
و [یاد کنید] آنوقتی را که به موسی کتاب و فرقان [یعنی آنچه که با آن بین حقّ و باطل و محقّ و مبطل فرق داده میشود] دادیم راقب به اینکه شما [به مقامات انبیاء و رُسُل و مراتب وجود و مراحل سلوک و عالیترین عوالم] هدایت شوید
- ترجمه سلطانیو (به یاد آورید) آنوقتی را که به موسی کتاب و فرقان دادیم راقب به اینکه شما هدایت شوید
- ترجمه راستینو (به یاد آورید) وقتی که به موسی کتاب و فرقان عطا کردیم، باشد که به راه حق هدایت یابید.
- ترجمه الهی قمشهای٥٤ وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَاقَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنفُسَكُم بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ عِندَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
و آنوقتی را که موسی به قومش گفت ای قوم من! همانا شما با اتّخاذ گوساله [به عنوان خدا] به خودتان ظلم کردید پس توبه (بازگشت) کنید به سوی آفریدگارتان و انفستان را بکشید که آن (قتل) نزد آفریدگارتان برای شما بهتر است پس بر شما توبه (التفات) کرد و او بسیار توبه (التفات) کننده و مهربان است
- ترجمه سلطانیو آنوقتی را که موسی به قومش گفت ای قوم من! همانا شما با اتّخاذ گوساله به خودتان ظلم کردید پس توبه کنید به سوی آفریدگارتان و انفستان را بکشید که آن برای شما نزد آفریدگارتان بهتر است پس بر شما توبه کرد و او بسیار توبه (التفات) کننده و مهربان است
- ترجمه راستینو (یاد کنید) وقتی که موسی به قوم خود گفت: ای قوم، شما به نفس خود ستم کردید که (به جهالت) گوساله پرست شدید، اکنون به سوی آفریدگارتان باز گردید و (به کیفر جهالت خود) به کشتن یکدیگر تیغ برکشید، این برای شما در پیشگاه آفریدگارتان بهترین (کفّاره عمل) است. آن گاه از شما در گذشت که او بسیار توبهپذیر و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٥٥ وَإِذْ قُلْتُمْ يَامُوسَى لَن نُّؤْمِنَ لَكَ حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَةُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ
و [به یاد آورید] آنوقتی را که گفتید ای موسی هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد (اذعان نخواهیم کرد) تا آنکه خداوند را آشکارا ببینیم، پس [به سبب جرأت شما بر پیامبرتان و بر پروردگارتان و سوء ادب شما] صاعقه شما را در گرفت و شما [در آن حال صاعقه را] نظاره میکردید [که به شما نازل میشد و مُردید]
- ترجمه سلطانیو (به یاد آورید) آنوقتی را که گفتید ای موسی هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا آنکه خداوند را آشکارا ببینیم، پس صاعقه شما را در گرفت و (در حالی که) شما نظاره میکردید
- ترجمه راستینو (یاد آرید) وقتی که گفتید: ای موسی ما به تو ایمان نمیآوریم تا آنکه خدا را آشکار ببینیم، پس صاعقه سوزان بر شما فرود آمد و آن را مشاهده میکردید.
- ترجمه الهی قمشهای٥٦ ثُمَّ بَعَثْنَاكُم مِّن بَعْدِ مَوْتِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
سپس بعد از مرگتان شما را برمیانگیزانیم مترقّب به اینکه شکر کنید
- ترجمه سلطانیسپس بعد از مرگتان شما را برانگیزاندیم مترقّب به اینکه شکر کنید
- ترجمه راستینسپس شما را بعد از مرگ برانگیختیم شاید خدا را شکر گزارید.
- ترجمه الهی قمشهای٥٧ وَظَلَّلْنَا عَلَيْكُمُ الْغَمَامَ وَأَنزَلْنَا عَلَيْكُمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
و [حین سرگردان بودن شما در صحرا] ابر را بر شما سایهبان کردیم و مَنّ (ترنجبین) و سَلْوا (عسل) بر شما نازل کردیم، از آنچه روزی پاک که به شما دادیم بخورید، و [با کفران نعمتِ جایگزین ادنی با آنچه که آن بهتر است یا با اعتراض کردن بر موسی (ع) و عدم مراعات ارج نهادن او و بزرگ داشتن او] به ما ستم نکردند و لکن به خودشان ستم میکردند
- ترجمه سلطانیو ابر را بر شما سایهبان کردیم و منّ (ترنجبین) و سلوا (عسل) بر شما نازل کردیم، از آنچه روزی پاک که به شما دادیم بخورید و (با کفران نعمت) به ما ستم نکردند و لکن به خودشان ستم میکردند
- ترجمه راستینو ابر را سایبان شما ساختیم و مرغ بریان و ترانگبین را بر شما فرستادیم (و گفتیم) از این روزیهای پاک که به شما دادیم تناول کنید، ولی (شکر این نعمت را به جا نیاوردند) نه به ما بلکه به خود ستم کردند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٨ وَإِذْ قُلْنَا ادْخُلُوا هَذِهِ الْقَرْيَةَ فَكُلُوا مِنْهَا حَيْثُ شِئْتُمْ رَغَدًا وَادْخُلُوا الْبَابَ سُجَّدًا وَقُولُوا حِطَّةٌ نَّغْفِرْ لَكُمْ خَطَايَاكُمْ وَسَنَزِيدُ الْمُحْسِنِينَ
و [به یاد آورید] آنوقتی را که [از بیابان خارج میشدید به شما] گفتیم در این قریه (بیت المقدس یا اریحا از بلاد شام) داخل شوید و هر چه میخواهید با آسایش (بدون رنج) از آنجا بخورید و از باب [قریه یا باب قبّهای که در بیت المقدس به آن نماز میگزاردند] سجدهکنان [بر خداوند یا خاضعِ متواضع برای شکر کردن برای خروجتان از بیابان] داخل شوید و بگوئید [آمرزش را بر ذنوب ما] فرو بریز تا خطاهای شما را بر شما [که خطاء کنندهٔ بدون قصد میباشد] بیامرزیم و بزودی به نیکوکاران [از شما] فزونی خواهیم داد
- ترجمه سلطانیو (به یاد آورید) آنوقتی را که (به شما) گفتیم در این قریه داخل شوید و هر چه میخواهید با آسایش از آنجا بخورید و از درب، سجدهکنان داخل شوید و بگوئید فرو بریز (آمرزش را بر ذنوب ما) تا خطاهای شما را بر شما بیامرزیم و بزودی به نیکوکاران فزونی خواهیم داد
- ترجمه راستینو (به یاد آرید) وقتی که گفتیم: وارد این قریه (بیت المقدس) شوید و از نعمتهای آن فراوان تناول کنید و از آن در، سجده کنان داخل شوید و بگویید: (خدایا) گناهان ما فرو ریز، تا از خطای شما درگذریم؛ و بر ثواب نیکوکاران خواهیم افزود.
- ترجمه الهی قمشهای٥٩ فَبَدَّلَ الَّذِينَ ظَلَمُوا قَـوْلًا غَيْرَ الَّذِي قِيلَ لَهُمْ فَأَنزَلْنَا عَلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا رِجْزًا مِّنَ السَّمَاءِ بِمَا كَانُوا يَفْسُقُونَ
پس کسانی [از آنها] که ظلم کردند سخن را به غیر آنچه که به آنها گفته شده بود تبدیل کردند پس به [سزای] آن فسقی که میکردند [یعنی از امر خداوند و از طاعت او خارج میشدند] از آسمان رِجزی (مشمئز کنندهای) را بر کسانی که ظلم کرده بودند نازل کردیم
- ترجمه سلطانیپس کسانی که ظلم کردند سخن را به غیر آنچه که به آنان گفته شده بود تبدیل کردند پس به (سزای) آن فسقی که میکردند از آسمان عذابی را بر کسانی که ستم کرده بودند نازل کردیم
- ترجمه راستینپس از آن، ستمکاران حکم خدا را به غیر آن که به آنها گفته بودند تبدیل نمودند، و ما بر آن ستمکاران به کیفر بدکاری و نافرمانی آنها عذابی سخت از آسمان نازل کردیم.
- ترجمه الهی قمشهای٦٠ وَإِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ كُلُوا وَاشْرَبُوا مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ
و [به یاد آورید] آنوقتی را که [آنها در بیابان تشنه شدند و به موسی التجاء نمودند و] موسی برای قومش آب خواست پس گفتیم که با عصایت به سنگ [مخصوصی] بزن آنگاه از آن دوازده چشمه جاری شد، همهٔ مردم [از اسباط دوازدهگانه از اولاد یعقوب] آبشخورشان را دانستند، [و به آنها گفته شد] از رزق خداوند بخورید و بیاشامید و در زمین افساد نکنید [و حال آنکه] فساد کنندهاید
- ترجمه سلطانیو (به یاد آورید) آنوقتی را که موسی برای قومش آب خواست پس گفتیم که با عصایت به سنگ بزن پس از آن دوازده چشمه جاری شد، همهٔ مردم آبشخورشان را دانستند، از رزق خداوند بخورید و بیاشامید و در زمین افساد نکنید (و حال آنکه) فساد کنندهاید
- ترجمه راستینو (به یاد آرید) وقتی که موسی برای قوم خود طلب آب کرد، به او گفتیم: عصای خود را بر سنگ زن، پس دوازده چشمه آب از آن سنگ جوشید و هر سبطی آبشخور خود را دانست (و گفتیم) از آنچه خدا روزی شما ساخته بخورید و بیاشامید و در زمین به فتنهانگیزی و فساد نپردازید.
- ترجمه الهی قمشهای٦١ وَإِذْ قُلْتُمْ يَامُوسَى لَن نَّصْبِرَ عَلَى طَعَامٍ وَاحِدٍ فَادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُخْرِجْ لَنَا مِمَّا تُنبِتُ الْأَرْضُ مِن بَقْلِهَا وَقِثَّائِهَا وَفُومِهَا وَعَدَسِهَا وَبَصَلِهَا قَالَ أَتَسْتَبْدِلُونَ الَّذِي هُوَ أَدْنَى بِالَّذِي هُوَ خَيْرٌ اهْبِطُوا مِصْرًا فَإِنَّ لَكُم مَّا سَأَلْتُمْ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ وَالْمَسْكَنَةُ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُوا يَعْتَدُونَ
و [به یاد آورید] آنوقتی را که گفتید [یعنی اسلافتان گفتند] ای موسی! هرگز بر طعامی واحد [یعنی منّ و سلوا] شکیبایی نخواهیم ورزید و از پروردگارت برای ما بخواه تا از آنچه که زمین میرویاند از بقولات (تره بار) آن و خیارش و گندم [یا سیر] آن و عدسش و پیاز آن بیرون آورد، [خدای تعالی یا موسی (ع)] گفت: آیا به [جای] آنچه که آن بهتر است طلب تبدیل آنچه که آن پستتر است را میکنید؟! [از این تیه] فرود آیید به شهر [مصر یا به شهری از شهرها] پس همانا آنچه که خواستهاید [از بقول (سبزیها، روئیدنیها) و خیار و سیر و غیر آن در آنجا] برای شما هست و ذلّت (هوان، خواری) و مسکنت (بیچارگی) بر آنها زده شد [و این عذاب آنان در حیات دنیا است و این است که یهود از حرص و طمع منفک نمیشوند]، و به غضبی از خداوند گرفتار گشتند، آن برای این بود که آنها به آیات خداوند [آیات صغری و آیات کبری که انبیاء (ع) و اولیاء (ع) هستند] کفر میورزیدند و پیامبران (مخبرین از خداوند را چه انبیاء باشند یا جانشینان آنها یا پیامبران مخصوصی که آنها غیر از اوصیاء هستند) را به ناحقّ میکشتند، [و] آن [کفر به آیات و قتل] به (سبب) آنچه بود که [به خداوند و خلفای او] عصیان ورزیدند و [بر خلفاء یا از امر خداوند] تعدّی (تجاوز) میکردند
- ترجمه سلطانیو (به یاد آورید) آنوقتی را که گفتید ای موسی! هرگز بر طعامی واحد شکیبایی نخواهیم ورزید و از پروردگارت برای ما بخواه تا از آنچه که زمین میرویاند از بقولات (تره بار) آن و خیار آن و گندم (یا سیر) آن و عدس آن و پیاز آن بیرون آورد، گفت: آیا تبدیل آنچه که آن پستتر است را طلب میکنید؟ به (جای) آنچه که آن بهتر است! فرود آیید به شهر (مصر یا به شهری) پس همانا آنچه که خواستهاید (در آنجا) برای شما هست و ذلّت و مسکنت (بیچارگی) بر آنها زده شد، و به غضبی از خداوند گرفتار گشتند، آن برای این بود که آنها به آیات خداوند کفر میورزیدند و پیامبران را به ناحقّ میکشتند، آن به (سبب) آنچه بود که عصیان ورزیدند و تعدّی (تجاوز) میکردند
- ترجمه راستینو (به یاد آرید) وقتی که به موسی اعتراض کردید که ما بر یک نوع طعام صبر نخواهیم کرد، از خدای خود بخواه تا برای ما از زمین نباتاتی برآورد مانند سبزی و خیار و سیر و عدس و پیاز. موسی گفت: آیا میخواهید غذای بهتری را که دارید به پستتر از آن تبدیل کنید؟ (حال که تقاضای شما این است) به شهر مصر فرود آیید که در آنجا آنچه درخواست کردید مهیّاست. و بر آنها ذلّت و خواری مقدّر گردید، و چون دست از ستمکاری و عصیان برنداشته و به آیات خدا کافر میگشتند و انبیا را به ناحق کشتند دیگر بار به خشم و قهر خدا گرفتار شدند.
- ترجمه الهی قمشهای٦٢ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِـحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
همانا کسانی که [با ایمان عامّ حاصل از بیعت عامّه، و مراد از این ایمان همان معنی اسلام است] ایمان آوردهاند و کسانی که یهودی شدند و نصارا و صابئین (عبادت کنندگان کواکب) {به آن نامیده شدهاند برای اینکه آنها صَب (دلباخته) شدند یعنی متمایل شدند به دین خدا یا از دین خدا، یا برای اینکه آنها از دین خدا صِبأ (اشتیاق به کودکی کردن) کردند یا به دین خدا صَبأ (از دینی به دین دیگر گرویدن) کردند یعنی خارج شدند} کسی [از آنان] که به خداوند و روز آخر ایمان بیاورد و به صالح [یعنی به اعمال مأخوذه بر او در بیعتش] عمل کند پس پاداش خود (اجر شایسته برای آنان) را نزد پروردگارشان دارند {و مقصود آن است که اسلام و یهودیّت و نصرانیّت و صابئیّت وقتی که هر کدام از آنها به ولایت و قبول دعوت باطنه و دخول ایمان در قلب منتهی شوند در ثبوت اجر عظیم متساویند} و خوفی بر آنها نیست و آنان محزون نمیشوند
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که ایمان آوردهاند و کسانی که یهودی شدند و نصارا و صابئین (عبادت کنندگان کواکب) کسی (از آنان) که به خداوند و روز آخر ایمان بیاورد و به صالح عمل کند پس نزد پروردگارشان پاداش خود را دارند و خوفی بر آنها نیست و آنان محزون نمیشوند
- ترجمه راستینهر یک از مسلمانان و یهود و نصاری و صابئان (پیروان حضرت یحیی) که از روی حقیقت به خدا و روز قیامت ایمان آورد و نیکوکاری پیشه کند، البته آنها از خدا پاداش نیک یابند و هیچ گاه بیمناک و اندوهگین نخواهند بود.
- ترجمه الهی قمشهای٦٣ وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاذْكُرُوا مَا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
و [به یاد آورید] آنوقتی را که [بر دستان پیامبرانتان یا خلفای آنها] از شما پیمان (بیعت) گرفتیم و طور (کوه) را بر فراز شما بالا بردیم که آنچه [از احکام قالبی یا قلبی] که به شما دادیم را با قوّت [از قلوبتان و ابدانتان] بگیرید و آنچه که در آن [میثاق از شروط یا از احکام قالبی یا قلبی، یا از ثواب موافق و عقاب مخالف] هست را به یاد آورید با ترقّب به اینکه [از مخالفت کردن] پرهیز کنید
- ترجمه سلطانیو (به یاد آورید) آنوقتی را که از شما پیمان (بیعت) گرفتیم و (کوه) طور را بر فراز شما بالا بردیم که آنچه که به شما دادیم را با قوّت بگیرید و به یاد آورید آنچه را که در آن (پیمان بیعت) هست مترقّب به اینکه (از مخالفت کردن) پرهیز کنید
- ترجمه راستینو (ای بنی اسرائیل یاد آرید) وقتی که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بالای سر شما برافراشتیم، (و دستور دادیم که) احکام تورات را با عقیده محکم پیروی کنید و پیوسته آن را در نظر گیرید، باشد که پرهیزگار شوید.
- ترجمه الهی قمشهای٦٤ ثُمَّ تَوَلَّيْتُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ فَلَـوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَكُنتُم مِّنَ الْخَاسِرِينَ
سپس بعد از آن [از ذکر یا از اخذ یا از میثاق یا از وفاء به شروط میثاق] روی گرداندید و اگر فضل (رسالت) خداوند و رحمت (ولایت) او بر شما نمیبود حتماً از زیانکاران (ضایع کنندگان بضاعتتان) میشدید
- ترجمه سلطانیسپس بعد از آن روی گرداندید و اگر فضل خداوند و رحمت او بر شما نمیبود حتماً از زیانکاران میشدید
- ترجمه راستینبعد از آن همه عهد و پیمان (از خدا) روی گردانیدید؛ و اگر فضل و رحمت خدا شامل حال شما نمیشد البته در شمار زیانکاران بودید.
- ترجمه الهی قمشهای٦٥ وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ
و هرآینه کسانی از شما که در شنبه تعدّی کردند را دانستهاید، پس [با امر تکوینی] به آنها گفتیم بوزینگانی رانده شده (دور از هر خیری یا زبون) شوید
- ترجمه سلطانیو هرآینه کسانی از شما که در شنبه تعدّی کردند را دانستهاید، پس به آنها گفتیم بوزینگانی رانده شده شوید
- ترجمه راستینو محققا دانستهاید جماعتی از شما را که عصیان ورزیده حرمت شنبه را نگاه نداشتند، گفتیم: بوزینه شوید و راندگانی (دور از قرب حق).
- ترجمه الهی قمشهای٦٦ فَجَعَلْنَاهَا نَكَالًا لِّـمَا بَيْنَ يَدَيْهَا وَمَا خَلْفَهَا وَمَوْعِظَةً لِّلْمُتَّقِينَ
و آن (مسخ یا عقوبتی که آنها را به آن خوار کردیم) را به عنوان درس عبرت برای حاضران آنها و آیندگان آنها و موعظهای برای پرهیزگاران قرار دادیم [زیرا غیر آنان متنبّه نمیشوند و وعظ نمیپذیرند و نفع نمیبرند]
- ترجمه سلطانیو آن را به عنوان درس عبرت برای حاضران آنها و آیندگان آنها و موعظهای برای پرهیزگاران قرار دادیم
- ترجمه راستینو این عقوبت مسخ را کیفر آنها و عبرت اخلاف آنها و پند پرهیزکاران گردانیدیم.
- ترجمه الهی قمشهای٦٧ وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تَذْبَحُوا بَقَرَةً قَالُوا أَتَتَّخِذُنَا هُزُوًا قَالَ أَعُوذُ بِاللَّهِ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْجَاهِلِينَ
و [به یاد آورید] آنوقتی را که موسی [برای احیاء مقتول و اِخبار او به قاتلش] به قومش گفت همانا خداوند به شما امر میکند که ماده گاوی را بکشید [و با قسمتی از آن به مقتول بزنید]، گفتند [ای موسی] آیا ما را به سُخره (تَمَسخُر) میگیری، [موسی (ع)] گفت: به خداوند پناه میبرم اگر از جاهلان باشم
- ترجمه سلطانیو آنوقتی را که موسی به قومش گفت همانا خداوند به شما امر میکند که ماده گاوی را بکشید، گفتند (ای موسی) آیا ما را به سُخره میگیری، گفت: به خداوند پناه میبرم اگر از جاهلان باشم
- ترجمه راستینو (به یاد آرید) وقتی که موسی به قوم خود فرمود که به امر خدا گاوی را ذبح کنید، گفتند: ما را به تمسخر گرفتهای؟موسی گفت: پناه میبرم به خدا از آنکه (سخن به تمسخر گویم و) از مردم نادان باشم.
- ترجمه الهی قمشهای٦٨ قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ قَالَ إِنَّهُ يَقُـولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا فَارِضٌ وَلَا بِكْرٌ عَوَانٌ بَيْنَ ذَلِكَ فَافْعَلُوا مَا تُؤْمَرُونَ
گفتند: از پروردگارت برای ما بخواه تا برای ما آشکار کند که آن [ماده گاو] چگونه است (چه وصفی دارد)، [موسی (ع)] گفت همانا او میفرماید که همانا آن گاوی نه پیر است و نه جوان، میانسالی بین آن دو است، پس آنچه که [به آن] امر میشوید را انجام دهید [و زیاد از آن سؤال نکنید تا آنکه بر شما سخت شود]
- ترجمه سلطانیگفتند: از پروردگارت برای ما بخواه تا برای ما آشکار کند که آن (ماده گاو) چگونه است، (موسی) گفت همانا او میفرماید همانا آن گاوی نه پیر است و نه جوان، میانسالی بین آن دو است پس آنچه که (به آن) امر میشوید را انجام دهید
- ترجمه راستینگفتند: از خدایت بخواه که خصوصیت گاو را برای ما معیّن کند. موسی گفت: خدا میفرماید: گاوی نه پیر از کار افتاده و نه جوان کار نکرده، بلکه میانه این دو حال باشد، حال انجام دهید آنچه مأمورید.
- ترجمه الهی قمشهای٦٩ قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا لَوْنُهَا قَالَ إِنَّهُ يَقُـولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ صَفْرَاءُ فَاقِعٌ لَّوْنُهَا تَسُرُّ النَّاظِرِينَ
گفتند: از پروردگارت برای ما بخواه تا برای ما واضح کند که رنگ آن چگونه است، [موسی (ع)] گفت: همانا او میفرماید که همانا آن ماده گاوی زرد است که رنگ آن فاقع (زرد پُررنگ) است که بینندگان را شاد مینماید
- ترجمه سلطانیگفتند: از پروردگارت برای ما بخواه تا برای ما واضح کند که رنگ آن چگونه است، (موسی) گفت: همانا او میفرماید همانا آن ماده گاوی زرد است رنگ آن فاقع (زرد پُررنگ) است که بینندگان را شاد مینماید
- ترجمه راستینگفتند: از خدایت بخواه که رنگ آن گاو را معیّن کند. موسی گفت: خدا میفرماید گاو زرد زرّینی باشد که بینندگان را فرح بخشد.
- ترجمه الهی قمشهای٧٠ قَالُوا ادْعُ لَنَا رَبَّكَ يُبَيِّن لَّنَا مَا هِيَ إِنَّ الْبَقَرَ تَشَابَهَ عَلَيْنَا وَإِنَّا إِن شَاءَ اللَّهُ لَمُهْتَدُونَ
گفتند از پروردگارت برای ما بخواه تا [زیاده بر آنچه که وصف کردی] برای ما واضح نماید که آن چگونه است زیرا که [آن] گاو بر ما مشتبه شده و هرآینه اگر خداوند بخواهد [البتّه به بیان تو] راه یابنده خواهیم بود
- ترجمه سلطانیگفتند از پروردگارت برای ما بخواه تا برای ما واضح نماید که آن چگونه است همانا گاو بر ما مشتبه شده و ما اگر خداوند بخواهد البتّه راه یابنده خواهیم بود
- ترجمه راستینباز گفتند: از خدایت بخواه چگونگی آن گاو را کاملا برای ما روشن گرداند که هنوز بر ما مشتبه است و (چون رفع اشتباه شود) البته به خواست خدا راه هدایت پیش گیریم.
- ترجمه الهی قمشهای٧١ قَالَ إِنَّهُ يَقُـولُ إِنَّهَا بَقَرَةٌ لَّا ذَلُـولٌ تُثِيرُ الْأَرْضَ وَلَا تَسْقِي الْحَرْثَ مُسَلَّمَةٌ لَّا شِيَةَ فِيهَا قَالُوا الْآنَ جِئْتَ بِالْحَقِّ فَذَبَحُوهَا وَمَا كَادُوا يَفْعَلُونَ
[موسی (ع)] گفت همانا او میفرماید که همانا آن ماده گاوی است که نه رام است که زمین را شخم زند و نه کشتزار را آبیاری کند، سالم [از عیوب] است، هیچ لکهای (رنگ غیر زردی) در آن نیست، گفتند اکنون [از اوصاف گاو] حقّ را آوردی [و همانا آن را شناختیم که آن گاوِ فلانی است]، پس آن [گاو] را ذبح کردند و (حال آنکه) نزدیک بود که [برای گران شدن قیمت آن] انجام ندهند
- ترجمه سلطانی(موسی) گفت همانا او میفرماید همانا آن ماده گاوی است که نه رام است که زمین را شخم زند و نه کشتزار را آبیاری کند، سالم است، هیچ لکهای در آن نیست گفتند اکنون حقّ را آوردی، پس آن را ذبح کردند و (در حالی که) نزدیک بود که انجام ندهند
- ترجمه راستینموسی گفت: خدا میفرماید آن گاو هم آن قدر به کار رام نباشد که زمین شیار کند و آب به کشتزار دهد و هم بیعیب و یکرنگ باشد. گفتند: اکنون حقیقت را روشن ساختی. و گاوی بدان اوصاف کشتند، لیکن نزدیک بود باز نافرمانی کنند.
- ترجمه الهی قمشهای٧٢ وَإِذْ قَتَلْتُمْ نَفْسًا فَادَّارَأْتُمْ فِيهَا وَاللَّهُ مُخْرِجٌ مَّا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ
و [به یاد آورید] آنوقتی را که نفسی را کشتید و در آن [با هم] کشمکش کردید و خداوند خارج کنندهٔ آنچه که پنهان میداشتید است
- ترجمه سلطانیو آنوقتی را که نفسی را کشتید و در آن (با هم) کشمکش کردید و خداوند آنچه که پنهان میداشتید را خارج کننده است
- ترجمه راستینو (به یاد آرید) وقتی که نفسی را کشتید و یکدیگر را درباره آن متهم کرده و نزاع برانگیختید، و خداوند میخواست راز پنهانی شما را آشکار کند.
- ترجمه الهی قمشهای٧٣ فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
پس گفتیم با قسمتی از آن [گاو] او (مقتول) را بزنید [پس به او زدند و او زنده شد و خداوند فرمود] که اینچنین خداوند مردگان را زنده میکند و آیاتش را به شما نشان میدهد به این ترقّب که شما تعقّل کنید [یعنی جایز بودن معاد و رجعت را درک کنید]
- ترجمه سلطانیپس گفتیم قسمتی از آن را به او بزنید که اینچنین خداوند مردگان را زنده میکند و آیاتش را به شما نشان میدهد به این ترقّب که شما تعقّل کنید
- ترجمه راستینپس دستور دادیم بعضی از اعضاء گاو را بر بدن کشته زنید (تا زنده شود و قاتل را معرفی کند) . این گونه خداوند مردگان را زنده خواهد فرمود، و قدرت کامله خویش را به شما آشکار مینماید، باشد که عقل خود را به کار برید.
- ترجمه الهی قمشهای٧٤ ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَـمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَإِنَّ مِنْهَا لَـمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَإِنَّ مِنْهَا لَـمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
سپس بعد از آن قلبهای شما و آنها مانند سنگ سخت شدهاند بلکه از لحاظ قساوت شدیدتر و (حال آنکه) البتّه از سنگها از میان آنها جویبارها میجوشند و اینکه [بعضی] از آنها [مثل چشمههای کم آب] چون شکافته میشوند آنگاه آب از آنها خارج میشود و اینکه بعضی از آنها از خشیت خداوند پائین میافتند (نهر میشوند)، و خداوند از آنچه که عمل میکنید غافل نیست [و فرمود:]
- ترجمه سلطانیسپس بعد از آن قلبهای شما و آنها مانند سنگ سخت شدهاند بلکه از لحاظ قساوت شدیدتر و (حال آنکه) البتّه از سنگها از میان آنها جویبارها میجوشند و همانا (بعضی) از آنها که شکافته میشوند آنگاه آب از آنها خارج میشود و همانا بعضی از آنها از خشیت خداوند پائین میافتند (نهر میشوند)، و خداوند از آنچه که عمل میکنید غافل نیست (و فرمود:)
- ترجمه راستینپس با این معجزه باز چنان سخت دل شدید، که دلهایتان چون سنگ یا سختتر از آن شد، چه آنکه از پارهای سنگها نهرها بجوشد و برخی دیگر از سنگها بشکافد و آب از آن بیرون آید و پارهای از ترس خدا فرود آیند. و (ای سنگدلان بترسید که) خدا از کردار شما غافل نیست.
- ترجمه الهی قمشهای٧٥ أَفَتَطْمَعُونَ أَن يُؤْمِنُوا لَكُمْ وَقَدْ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْهُمْ يَسْمَعُونَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ يُحَرِّفُونَهُ مِن بَعْدِ مَا عَقَلُوهُ وَهُمْ يَعْلَمُونَ
آیا پس [بعد از آنچه که از احوال اسلاف آنها که در شؤن موافق با آنها بودند را شنیدید هنوز] طمع دارید که [این موجودین مشابه به آنان] به شما ایمان بیاورند و البتّه گروهی از [اسلاف] آنها کلام خداوند را میشنیدند سپس بعد از آنکه به آن تعقّل (فکر) میکردند آن را تحریف میکردند و (حال آنکه) آنها میدانستند [که آنها آن را تحریف میکنند یا آنها علماء هستند و از شأن عالم و خصوصاً وقتی که امری را عقل کند این است که آن را تحریف نکند پس برای آنان عذابی شدیدتر از دیگران است حیثی که با مقتضای علمشان و عقلشان مخالفت کردهاند]
- ترجمه سلطانیآیا پس طمع دارید که ایمان بیاورند به شما و (حال آنکه) البتّه گروهی از آنها کلام خداوند را میشنیدند سپس بعد از آنکه به آن تعقّل مینمودند آن را تحریف میکردند و (حال آنکه) آنها میدانستند
- ترجمه راستینآیا طمع دارید که یهودان به (دین) شما بگروند در صورتی که گروهی از آنان کلام خدا را شنیده و به دلخواه خود تحریف میکنند با آنکه در کلام خود تعقل کرده و معنی آن را دریافتهاند.
- ترجمه الهی قمشهای٧٦ وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَا بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ قَالُوا أَتُحَدِّثُونَهُم بِمَا فَتَحَ اللَّهُ عَلَيْكُمْ لِيُحَاجُّوكُم بِهِ عِندَ رَبِّكُمْ أَفَلَا تَعْقِلُونَ
و وقتی که با کسانی که ایمان آوردهاند ملاقات کنند [به جهت اظهار موافقت بر مؤمنین] میگویند ایمان آوردهایم و وقتی که بعضی از آنان با بعضی دیگر خلوت کنند [بعضی از آنها به دیگران] میگویند: آیا از آنچه که خداوند [از صفات محمّد (ص) و شریعت او و موطن او و مهاجرت او] بر شما گشوده است با آنها سخن میگویید تا با آن نزد پروردگارتان [بگویند که شما حقّیّت دین ما و پیامبر ما را میدانستید و ایمان نیاوردید و با ما دشمنی ورزیدید و] بر زیان شما حجّت آورند آیا پس تعقّل نمیکنید [که دربارهٔ آنچه که خبر میدهید، حجّت علیکم (بر زیان شما) است]
- ترجمه سلطانیو وقتی که کسانی که ایمان آوردهاند را ملاقات کنند میگویند ایمان آوردهایم و وقتی که بعضی از آنان با بعضی دیگر خلوت کنند میگویند آیا از آنچه که خداوند بر شما گشود با آنها سخن میگویید تا با آن نزد پروردگارتان برای شما حجّت آورند آیا پس تعقّل نمیکنید
- ترجمه راستینو هرگاه با مؤمنان روبرو شوند گویند: ما نیز ایمان آوردهایم؛ و چون با یکدیگر خلوت کنند گویند: چرا دری که خدا از علوم به روی شما گشوده به روی مسلمانان باز میکنید تا به کمک همان علوم با شما نزد خدایتان محاجّه کنند؟چرا راه عقل و اندیشه نمیپویید؟
- ترجمه الهی قمشهای٧٧ أَوَلَا يَعْلَمُونَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ
آیا [اینان که به برادرانشان گفتند: آیا به آنها خبر میدهید] نمیدانند که خداوند آنچه که پنهان میدارند و آنچه که علنی (ظاهر) میکنند را میداند
- ترجمه سلطانییا نمیدانند که خداوند آنچه که پنهان میدارند و آنچه که علنی میکنند را میداند
- ترجمه راستینآیا نمیدانند که خدا بر آنچه پنهان داشته و یا آشکار کنند آگاه است؟
- ترجمه الهی قمشهای٧٨ وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ
و از [جملهٔ] آنها امّیهایی هستند [که حقّ را از باطل نمیدانند و در مقام کودکی و تابعیّت بر مادر هستند که چیزی از انسانیّت که تمیز بین حقّ و باطل و اختیار حقّ و طرد باطل را اقتضاء میکند نیفزودهاند] که کتاب (احکام نبوّت) را جز [برای وصول به] تمنّاهایشان نمیدانند، و اینکه آنها فقط گمان میکنند [و اصلاً علم ندارند]
- ترجمه سلطانیو از (جملهٔ) آنها امّیهایی هستند که کتاب را جز (برای وصول به) تمنّاهایشان نمیدانند، و اینکه آنها فقط گمان میکنند
- ترجمه راستینو بعضی عوام یهود که خواندن و نوشتن هم ندانند تورات را جز آمال باطل خود نپندارند و تنها پابست خیالات خام و بیهوده خویشند.
- ترجمه الهی قمشهای٧٩ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ يَكْتُبُونَ الْكِتَابَ بِأَيْدِيهِمْ ثُمَّ يَقُـولُونَ هَذَا مِنْ عِندِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا كَتَبَتْ أَيْدِيهِمْ وَوَيْلٌ لَّهُم مِّمَّا يَكْسِبُونَ
پس وای [بدا] بر کسانی که کتاب را با دستان خود مینویسند سپس [با افتراء بستن] میگویند: این از نزد خداوند است تا آن را به بهایی اندک [از اعراض دنیوی و اعتباری و اغراض نفسانی از تبسّط و جاه و تحبّب (دوستی جستن) و غیر آن] بفروشند پس وای بر آنها از آنچه که دستانشان نوشته و وای بر آنها از آنچه که کسب میکنند [زیرا آن حرامتر از هر حرامی است، برای اینکه آنان با آلات دین به اغراض نفسانی توسّل جستهاند و آلت دین را به عنوان شرک برای دنیا قرار دادهاند]
- ترجمه سلطانیپس وای (بدا) بر کسانی که کتاب را با دستان خود مینویسند سپس میگویند: این از نزد خداوند است تا آن را به بهایی اندک بفروشند پس وای بر آنان از آنچه که دستانشان نوشته و وای بر آنها از آنچه که کسب میکنند
- ترجمه راستینپس وای بر آن کسانی که از پیش خود کتاب را نوشته و به خدای متعال نسبت دهند تا به بهای اندک بفروشند، پس وای بر آنها از آن نوشتهها و آنچه از آن به دست آرند.
- ترجمه الهی قمشهای٨٠ وَقَالُوا لَن تَمَسَّنَا النَّارُ إِلَّا أَيَّامًا مَّعْدُودَةً قُلْ أَتَّخَذْتُمْ عِندَ اللَّهِ عَهْدًا فَلَن يُخْلِفَ اللَّهُ عَهْدَهُ أَمْ تَقُـولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ
و گفتند جز روزهای معدودی هرگز آتش ما را در نخواهد یافت، بگو: آیا از نزد خداوند عهدی گرفتهاید؟! پس خداوند هرگز از عهدش تخلّف نخواهد کرد، یا آنچه که نمیدانید را نسبت به خداوند میگوئید
- ترجمه سلطانیو گفتند هرگز آتش ما را در نخواهد یافت مگر روزهای معدودی، بگو: آیا از نزد خداوند عهدی گرفتهاید پس خداوند هرگز از عهدش تخلّف نخواهد کرد یا آنچه که نمیدانید را نسبت به خداوند میگوئید
- ترجمه راستینو یهود گفتند که هیچ وقت آتش عذاب به ما نرسد مگر چند روزی معدود. به آنان بگو: آیا بر آنچه دعوی میکنید عهد و پیمانی از خدا گرفتهاید که خدا هم از آن عهد هرگز تخلف نکند یا چیزی به خیال جاهلانه خود به خدا نسبت میدهید؟
- ترجمه الهی قمشهای٨١ بَلَى مَن كَسَبَ سَيِّئَةً وَأَحَاطَتْ بِهِ خَطِيئَتُهُ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
بلی [آن] کس که بدی کسب کند و خطاهایش او را احاطه کند پس آنان اهل آتش [مصاحب و مجانس بر آن] هستند، [و] آنها در آن ماندگارند
- ترجمه سلطانیبلی (آن) کس که بدی کسب کند و خطاهایش او را احاطه کند پس آنان، اهل آتش هستند، آنها در آن ماندگارند
- ترجمه راستینآری، هر کس اعمالی زشت اندوخت و کردار بدش به او احاطه نمود چنین کسانی اهل دوزخاند و در آن آتش پیوسته معذّب خواهند بود.
- ترجمه الهی قمشهای٨٢ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
و کسانی که ایمان آوردهاند و عمل صالح کردهاند آنان اصحاب جنّت هستند، [و] آنها در آن ماندگارند
- ترجمه سلطانیو کسانی که ایمان آوردهاند و عمل صالح کردهاند آنان اصحاب جنّت هستند، آنها در آن ماندگارند
- ترجمه راستینو کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند آنان اهل بهشتند و پیوسته در بهشت جاوید متنعم خواهند بود.
- ترجمه الهی قمشهای٨٣ وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِّنكُمْ وَأَنتُم مُّعْرِضُونَ
و [به یاد آور یا یادآوری کن] آنوقتی را که از بنی اسرائیل [بر دستان پیامبرانشان در ضمن بیعت عامّه یا خاصّه] پیمان گرفتیم که جز خدای را نپرستید و به والدین احسان کنید و [همچنین] به نزدیکان و یتیمان و مساکین و با مردم به نیکی [سخن] بگویید و نماز را بپا دارید و زکات بدهید و سپس و شما اِعراض کنندگان روی گرداندید مگر اندکی از شما
- ترجمه سلطانیو آنوقتی را که از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدای را نپرستید و به والدین احسان کنید و به نزدیکان و یتیمان و مساکین و به مردم با نیکی (سخن) بگویید و نماز را بپا دارید و زکات بدهید سپس روی گرداندید مگر اندکی از شما و شما اِعراض کننده هستید
- ترجمه راستینو (یاد آرید) هنگامی که از بنی اسرائیل عهد گرفتیم که جز خدای را نپرستید و نیکی کنید درباره پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران، و به زبان خوش با مردم تکلّم کنید و نماز به پای دارید و زکات (مال خود) بدهید، پس شما عهد شکسته و روی گردانیدید جز چند نفری، و شمایید که از حکم خدا برگشتید.
- ترجمه الهی قمشهای٨٤ وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ لَا تَسْفِكُونَ دِمَاءَكُمْ وَلَا تُخْرِجُونَ أَنفُسَكُم مِّن دِيَارِكُمْ ثُمَّ أَقْرَرْتُمْ وَأَنتُمْ تَشْهَدُونَ
و [به یاد آورید] آنوقتی را که از [اسلاف] شما [بر دستان پیامبرانتان و خلفاء انبیاءتان] پیمان گرفتیم که خون خود را نریزید و [اشخاصی از] خودتان را از دیارتان اخراج نکنید [یعنی مرتکب فعلی نشوید که به قتل انفس شما و اخراج او از دیارش بیانجامد] سپس [به میثاق] اقرار کردید و خودتان [هم] گواهی میدهید
- ترجمه سلطانیو (یاد آورید) آنوقتی را که از (اسلاف) شما پیمان گرفتیم که خون خود را نریزید و (اشخاصی از) خودتان را از دیارتان اخراج نکنید سپس اقرار کردید و خود گواه هستید
- ترجمه راستینو (به یاد آرید) هنگامی که از شما عهد گرفتیم که خون یکدیگر را نریزید و یکدیگر را از خانه و دیار خود نرانید، پس بر آن عهد اقرار کرده و خود شما بر آن گواه میباشید.
- ترجمه الهی قمشهای٨٥ ثُمَّ أَنتُمْ هَـؤُلَاءِ تَقْتُلُونَ أَنفُسَكُمْ وَتُخْرِجُونَ فَرِيقًا مِّنكُم مِّن دِيَارِهِمْ تَظَاهَرُونَ عَلَيْهِم بِالْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَإِن يَأْتُوكُمْ أُسَارَى تُفَادُوهُمْ وَهُوَ مُحَرَّمٌ عَلَيْكُمْ إِخْرَاجُهُمْ أَفَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتَابِ وَتَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَمَا جَزَاءُ مَن يَفْعَلُ ذَلِكَ مِنكُمْ إِلَّا خِزْيٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يُرَدُّونَ إِلَى أَشَدِّ الْعَذَابِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
سپس شما [یا] همینان (احمقان) هستید که خودتان را میکشید و گروهی از خودتان را [با غضب کردن بر آنها] از دیارشان اخراج میکنید [و] به زیان آنان به گناه و دشمنی از هم پشتیبانی میکنید [و با هم تعاون میکنید بر قتل مقتولین و اخراج اخراج شدگان و حال آنکه شما مأمور به تظاهر (پشتیبانی، به هم کمک کردن) بر اساس نیکی و تقوا هستید و از تظاهر بر اساس گناه و دشمنی نهی شدهاید] و اگر [این مقتولان یا اخراج شدگان] به عنوان اسیر شده نزد شما بیآیند آنها را با فدیه گرفتن آزاد میکنید [یعنی قتل کردن شما و اخراج کردن آنها بوسیلهٔ شما از غیرت دینی و امر الهی نیست، بلکه از اهویهٔ نفسانی و اغراض فاسده است] و (حال آنکه) اخراج آنان بر شما حرام است آیا پس به بخشی از کتاب ایمان میآورید (اذعان میکنید) و به بخشی [از آن] کفر میورزید [یعنی که شما به کتاب بی توجّهید و از هواهای خود تبعیّت میکنید] پس جزای کسانی از شما [ای معاشر (جماعت) یهود یا ای امّت محمّد (ص)] که آن را انجام میدهد جز خواری در حیات دنیا و [در] روز قیامت نیست که به سوی شدیدترین عذاب ردّ میشوند و خداوند به آنچه که عمل میکنید غافل نیست
- ترجمه سلطانیسپس شما (یا) همین (احمقان) هستید که خودتان را میکشید و گروهی از خودتان را (با غضب کردن بر آنها) از دیارشان اخراج میکنید (و) به زیان آنان به گناه و دشمنی از هم پشتیبانی میکنید و اگر (این مقتولان یا اخراج شدگان) به عنوان اسیر شده نزد شما بیآیند آنها را با فدیه گرفتن آزاد میکنید و (حال آنکه) اخراج آنان بر شما حرام است آیا پس به قسمتی از کتاب ایمان میآورید و به قسمتی (از آن) کفر میورزید پس جزای کسی از شما که آن را انجام میدهد جز خواری در حیات دنیا و روز قیامت نیست که به سوی شدیدترین عذاب ردّ میشوند و خداوند به آنچه که عمل میکنید غافل نیست
- ترجمه راستین(با این عهد و اقرار) باز شما (به همان خوی زشت) خون یکدیگر میریزید و گروهی از خودتان را از دیارشان میرانید و در بدکرداری و ستم بر ضعیفان همدست و پشتیبان یکدیگرید، و چون اسیر شوند برای آزادی آنها فدیه میدهید، در صورتی که به حکم تورات، اخراج کردن آنها بر شما حرام شده است!چرا به برخی از احکام ایمان آورده و به بعضی کافر میشوید؟پس جزای چنین مردم بدکردار چیست به جز ذلّت و خواری در زندگانی این جهان و بازگشتن به سختترین عذاب در روز قیامت؟و خدا غافل از کردار شما نیست.
- ترجمه الهی قمشهای٨٦ أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا بِالْآخِرَةِ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ
آنان کسانی هستند که زندگانی دنیا را به [جای] آخرت خریدهاند و عذاب از آنها خفیف (تخفیف داده) نمیشود [برای اینکه برای آنان مقام و موطنی در دار راحت باقی نمانده تا در آن استراحت کنند] و آنها یاری نمیشوند
- ترجمه سلطانیآنان کسانی هستند که زندگانی دنیا را به (جای) آخرت خریدهاند و عذاب از آنها تخفیف داده نمیشود و آنها یاری نمیشوند
- ترجمه راستیناینان همان کسانند که (متاع دو روزه) دنیا را خریده و ملک ابدی آخرت را فروختند، پس (در آخرت) عذاب آنها تخفیف نیابد و هیچ یاوری نخواهند داشت.
- ترجمه الهی قمشهای٨٧ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ وَقَفَّيْنَا مِن بَعْدِهِ بِالرُّسُلِ وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ أَفَكُلَّمَا جَاءَكُمْ رَسُـولٌ بِمَا لَا تَهْوَى أَنفُسُكُمُ اسْتَكْبَرْتُمْ فَفَرِيقًا كَذَّبْتُمْ وَفَرِيقًا تَقْتُلُونَ
و همانا هرآینه کتاب را به موسی دادیم [پس شگفتی در داده شدن کتاب به محمّد (ص) نیست] {و مراد از کتاب، نبوّت یا رسالت است و تورات صورت آن است} و بعد از او رسولان را پشت سر هم (هر رسول را به دنبال رسول قبل) فرستادیم و به عیسی پسر مریم بیّنههایی دادیم و با روح القدس مؤیّدش کردیم {روح بر روح حیوانیّه که از قلب منبعث میشود و بر روح نفسانیّه که از دماغ به اعصاب منبعث میشود، و بر قوّهٔ محرّکهٔ حیوانیّه، و بر قوّهٔ شهویّه، و بر قوّهٔ غضبیّه، و بر لطیفهٔ ایمانی اطلاق میشود، و بر روح مجرّد از مادّه و از تعلّق به آن و از تقدّر و همان است که روح القدس نامیده میشود} آیا پس هر بار رسولی نزد شما میآید به آنچه که انفستان [از انجام دادن طاعات و ترک شهوات] نمیپسندد [از انقیاد رسول و اتّباع از او مثل آنچه که سابقاً کردید] استکبار میورزید و عدّهای را تکذیب میکنید و عدّهای را میکشید
- ترجمه سلطانیو همانا هرآینه کتاب را به موسی دادیم و بعد از او رسولان را پشت سر هم فرستادیم و به عیسی ابن مریم بیّنههایی دادیم و به روح القدس مؤیّدش کردیم آیا پس هر بار رسولی نزد شما میآید به آنچه که انفستان نمیپسندد استکبار میورزید و عدّهای را تکذیب میکنید و عدّهای را میکشید
- ترجمه راستینو ما به موسی کتاب تورات عطا کردیم و از پی او پیغمبران فرستادیم و عیسی پسر مریم را به معجزات و ادلّه روشن، حجتها دادیم و او را به واسطه روح القدس توانایی بخشیدیم. آیا هر پیغمبری که از جانب خدا اوامری بر خلاف هوای نفس شما آرد گردنفرازی و سرپیچی نموده و (از راه حسد) گروهی را تکذیب کرده و جمعی را به قتل میرسانید؟!
- ترجمه الهی قمشهای٨٨ وَقَالُوا قُلُوبُنَا غُلْفٌ بَل لَّعَنَهُمُ اللَّهُ بِكُفْرِهِمْ فَقَلِيلًا مَّا يُؤْمِنُونَ
و گفتند: قلبهای ما [از آنچه که ما را به آن دعوت میکنید] غلافدار (در زیر پرده) است [که گفتار تو و نصیحتت به آن نمیرسد] بلکه خداوند آنها را به (سبب) کفرشان [به محمّد (ص)] لعن (دور) کرده [و لذا تأثیر نمیپذیرند و آنچه که محمّد (ص) را تصدیق میکند را درک نمیکنند] و [آنان] که ایمان میآورند چه کم هستند
- ترجمه سلطانیو گفتند: قلبهای ما غلافدار (در زیر پرده) است بلکه خداوند آنان را به (سبب) کفرشان لعن (دور) کرده و چه کم هستند که ایمان میآورند
- ترجمه راستینو (آن گروه به پیغمبران) گفتند: دلهای ما در حجاب (غفلت) است (چیزی از سخنان شما در نمییابد) . (چنین نیست که گفتند) بلکه خدا بر آنها لعن فرمود، زیرا کافر شدند و میانشان اهل ایمان کم بود.
- ترجمه الهی قمشهای٨٩ وَلَمَّا جَاءَهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّـمَا مَعَهُمْ وَكَانُوا مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَمَّا جَاءَهُم مَّا عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ
و چون کتاب (قرآن) را از نزد خداوند به نزد آنان (یهود) آورد که تصدیق کنندهٔ آنچه است که [از تورات] با آنها است و [این یهود] قبلاً [هم] بر کسانی که [به نبوّت انبیاء] کفر ورزیده بودند استفتاح (طلب گشایش) میکردند و چون آنچه که [از قرآن یا محمّد (ص) یا علی (ع) و خصائل آن دو] میشناختند را به نزد آنان آورد به آن کفر ورزیدند پس لعنت (دوری) خداوند بر کافران است
- ترجمه سلطانیو چون کتاب (قرآن) را از نزد خداوند نزد آنان آورد که تصدیق کنندهٔ آنچه است که با آنان است و قبلاً (هم) بر کسانی که کفر ورزیده بودند طلب فتح میکردند و چون آنچه که میشناختند را نزد آنان آورد به آن کفر ورزیدند پس لعنت (دوری) خداوند بر کافران است
- ترجمه راستینو چون کتاب آسمانی قرآن از نزد خدا برای هدایت آنها آمد با وجودی که کتاب (تورات) آنان را تصدیق میکرد و با آنکه خود آنها پیش از بعثت (پیامبر اسلام) انتظار غلبه بر کافران داشتند، آن گاه که آمد و شناختند (که همان پیغمبر موعود است) باز به او کافر شدند (و از نعمت وجود او ناسپاسی کردند) ، پس خشم خدا بر کافران باد.
- ترجمه الهی قمشهای٩٠ بِئْسَمَا اشْتَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ أَن يَكْفُرُوا بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ بَغْيًا أَن يُـنَزِّلَ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ عَلَى مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ فَبَاءُوا بِغَضَبٍ عَلَى غَضَبٍ وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ مُّهِينٌ
چه بد خودشان را به آن فروختند (بد چیزی است آنچه که خودشان را به آن فروختند) [و مقصود این است که آنها انانیّت را که آن بالاصاله حقّ شیطان است به جای لطیفهٔ الهی خریدند] که با بغی (حسد) از اینکه خداوند [بعضی] از فضلش [را] بر کسی از بندگانش [یعنی محمّد (ص)] که میخواهد نازل میکند به آنچه (یا آن) که خداوند نازل کرده کفر ورزیدند و با خشم بر خشم بازگشتند و برای کافران عذابی خوار کننده هست
- ترجمه سلطانیچه بد خودشان را به آن فروختند به خاطر بغی (سرکشی) از آنچه که خداوند نازل کرده کفر ورزیدند، برای اینکه خداوند (بعضی) از فضلش (را) بر کسی از بندگانش که میخواهد نازل میکند پس با خشمی بر خشم بازگشتند و برای کافران عذابی خوار کننده هست
- ترجمه راستینبد معاملهای با خود کردند که به نعمت قرآن که خداوند بر آنها نازل کرد کافر شدند از روی حسد و ستمگری که چرا خدا فضل خود را مخصوص بعضی از بندگان گرداند (چرا پیامبری از غیر بنی اسرائیل برانگیخته) ؟! و به واسطه این حسد باز خشم دیگری از خدای برای خود گرفتند، و برای کافران عذاب خواری مهیّاست.
- ترجمه الهی قمشهای٩١ وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا نُؤْمِنُ بِمَا أُنزِلَ عَلَيْنَا وَيَكْفُرُونَ بِمَا وَرَاءَهُ وَهُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِّـمَا مَعَهُمْ قُلْ فَلِمَ تَقْتُلُونَ أَنبِيَاءَ اللَّهِ مِن قَبْلُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
و وقتی که به آنان گفته شود که به آنچه [از قرآن یا به انبیاء از کتب آسمانی و وحی الهی] که خداوند [بر محمّد (ص)] نازل کرده ایمان بیاورید میگویند: به آنچه [از تورات] که بر ما نازل شده ایمان میآوریم و به آنچه که ورای آن است کفر میورزند [و حال آنکه اگر به تورات ایمان میداشتند، به قرآن و نه به سایر کتب کفر نمیورزیدند برای اینکه در تورات اثبات حقّیت قرآن و سایر کتب آسمانی هست] و (حال آنکه) آن (قرآن) حقّ است [و] تصدیق کننده است بر آنچه [از تورات] که با آنها است، [از جهت ردّ بر ادّعای باطل آنها از ایمان داشتن به تورات که اگر به تورات مؤمن میباشید پس وجوب تعظیم انبیاء و حرمت قتل آنها در آن هست] بگو: پس چرا پیامبران خداوند را میکشید؟! اگر از قبل [به تورات] مؤمن بودید [و حال آنکه مخالفت با آن دلالت بر عدم ایمان به آن میکند]
- ترجمه سلطانیو وقتی که به آنان گفته شود که به آنچه که خداوند نازل کرده ایمان بیاورید میگویند: به آنچه که بر ما نازل شده ایمان میآوریم و به آنچه که ورای آن است کفر میورزند و (حال آنکه) آن (قرآن) حقّ تصدیق کننده بر آنچه است که (از تورات) با آنها است، بگو پس چرا پیامبران خداوند را میکشید؟! اگر از قبل (به تورات) مؤمن بودید
- ترجمه راستینو چون به یهود گویند: به قرآن که خدا فرستاده ایمان آرید، پاسخ دهند که تنها به تورات که بر ما نازل شده ایمان آوریم، و به غیر تورات کافر میشوند، در صورتی که قرآن کتاب حق است و کتاب آنها را تصدیق میکند. بگو: اگر شما در دعوی ایمان به تورات راستگویید پس چرا پیغمبران پیشین را میکشتید؟
- ترجمه الهی قمشهای٩٢ وَلَقَدْ جَاءَكُم مُّوسَى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ مِن بَعْدِهِ وَأَنتُمْ ظَالِـمُونَ
و [بگو:] هرآینه موسی بیّناتی (معجزاتی دالّ بر صدق او و حقّ بودن نبوّتش) را به نزد شما آورد [و به او ایمان نیاوردید] و سپس شما ظالمان (وضع کنندگان باطل در موضع حقّ) بعد از او گوساله را [به عنوان خدا] اتّخاذ کردید
- ترجمه سلطانیو (بگو:) هرآینه موسی بیّنات را نزد شما آورد (و به او ایمان نیاوردید) سپس بعد از او گوساله را (به عنوان خدا) اتّخاذ کردید و (در حالی که) شما ظالم (وضع کنندهٔ باطل در موضع حقّ) هستید
- ترجمه راستینو با آن همه آیات و معجزات روشن که موسی برای شما آشکار نمود باز گوساله پرستی اختیار کردید، و شما مردمی سخت ظالم و ستمکارید.
- ترجمه الهی قمشهای٩٣ وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَكُمْ وَرَفَعْنَا فَوْقَكُمُ الطُّورَ خُذُوا مَا آتَيْنَاكُم بِقُوَّةٍ وَاسْمَعُوا قَالُوا سَمِعْنَا وَعَصَيْنَا وَأُشْرِبُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْعِجْلَ بِكُفْرِهِمْ قُلْ بِئْسَمَا يَأْمُرُكُم بِهِ إِيمَانُكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
و [به یاد آورید] آنوقتی را که از شما پیمان گرفتیم و طور را فوق [سر] شما بالا بردیم [در حالی که بر زبان موسی (ع) میگفتیم] آنچه را که به شما دادهایم به قوّت بگیرید و بشنوید، گفتند: شنیدیم و [بلکه] عصیان [را اراده] کردیم و به (سبب) کفرشان [وبال عبادت یا حبّ] گوساله را در قلبهایشان نوشیدند (داخل کردند)، بگو ایمانتان شما را چه بد به آن (قتل پیامبران یا خدا گرفتن گوساله یا کفرتان به من) امر میکند اگر [به موسی و تورات] مؤمن میباشید
- ترجمه سلطانیو (به یاد آورید) آنوقتی را که از شما پیمان گرفتیم و طور را فوق (سر) شما بالا بردیم (در حالی که میگفتیم) آنچه را که به شما دادهایم به قوّت بگیرید و بشنوید، گفتند: شنیدیم و (بلکه) عصیان (را اراده) کردیم و به (سبب) کفرشان (وبال عبادت یا حبّ) گوساله را در قلبهایشان نوشیدند (داخل کردند)، بگو ایمانتان شما را چه بد به آن (قتل پیامبران یا خدا گرفتن گوساله یا کفرتان) امر میکند اگر (به موسی و تورات) مؤمن میباشید
- ترجمه راستینو (به یاد آرید) وقتی که از شما پیمان گرفتیم و کوه طور را بر فراز شما بداشتیم که باید آنچه را به شما فرستادیم با ایمان محکم بپذیرید و (سخن حق) بشنوید، شما گفتید: خواهیم شنید و (در نیّت گرفتید که در عمل) عصیان خواهیم کرد. و دلهای آنان از عشق به گوساله پر شد از آن رو که به خدا کافر بودند. بگو: ایمان شما سخت شما را به کار بد و کردار زشت میگمارد، اگر ایمان داشته باشید.
- ترجمه الهی قمشهای٩٤ قُلْ إِن كَانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِندَ اللَّهِ خَالِصَةً مِّن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
[و چون زعم یهود این بود که دینشان حقّ است و ماسوای دین آنها باطل است و اینکه آنان اولیاء الله هستند نه غیر آنها و اینکه دار آخرت خالص برای آنان است خداوند فرمود: ای محمّد به آنان] بگو: اگر نزد خداوند سرای آخرت خالص برای شما میباشد، نه برای [دیگر] مردمان، پس اگر [در دعوی خود] راستگو میباشید آرزوی مرگ کنید [زیرا کسی که ولیّ خدا باشد ملاقات او را طلب میکند و کسی که متیقّن به آخرت و نعیم آن میباشد وصول به آن را تعجیل میدارد]
- ترجمه سلطانیبگو: اگر سرای آخرت نزد خداوند خالص برای شما میباشد، نه برای (دیگر) مردم، پس آرزوی مرگ کنید اگر راستگو میباشید
- ترجمه راستینبگو: اگر سرای آخرت را (با آن همه نعمت) خدا به شما اختصاص داده دون سایر مردم، بایستی همیشه به مرگ آرزومند باشید اگر راست میگویید.
- ترجمه الهی قمشهای٩٥ وَلَن يَتَمَنَّوْهُ أَبَدًا بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِـمِينَ
و (حال آنکه) به (سبب) آنچه که دستانشان [از رشوه بر احکام و حکم بر غیر مستحّق با رشوه دهی و شفاعات و تحریم محلّلات و تحلیل محرّمات از اموال و فروج و خونها، و تحریف کتاب و کفر به آنچه که آن را میشناسند] پیش آورده هرگز ابداً آن را تمنّا نخواهند کرد و خداوند به ستمکاران دانا است
- ترجمه سلطانیو (حال آنکه) به (سبب) آنچه که دستانشان پیش آورده هرگز ابداً آن را تمنّا نخواهند کرد و خداوند به ستمکاران دانا است
- ترجمه راستینو هرگز آرزوی مرگ نخواهند کرد، (زیرا عذاب سخت) به واسطه کردار بد خود (برای خود در آخرت مهیا کردهاند) ، و خدا آگاه به ستمکاران است.
- ترجمه الهی قمشهای٩٦ وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَن يُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ
و مسلّماً آنها را حریصترین مردم به زندگی [حقیر دانی] مییابی [تا آنکه بشناسی، و این دلیل بر این است که آنها مُقبل (روی آورنده) به دنیا و مُدبر (پشت کننده، روگردان) از آخرت و نعیم آن هستند و آن را نمیخواهند پس چگونه آن را تمنّا کنند] و از کسانی که شرک ورزیدند هر کدام از آنها دوست دارد که هزار سالی عمر کند و (حال آنکه) اگر [هم] عمر بکند آن (عمر دراز) دور کنندهٔ او از عذاب نیست و خداوند به آنچه که عمل میکنند بینا است
- ترجمه سلطانیو (حال آنکه) مسلّماً آنها را حریصترین مردم به حیات مییابی و از کسانی که شرک ورزیدند هر کدام از آنها دوست دارد که هزار سالی عمر کند و (حال آنکه) اگر (هم) عمر بکند آن دور کنندهٔ او از عذاب نیست و خداوند به آنچه که عمل میکنند بینا است
- ترجمه راستینو بر تو (و بر همه) پیداست که یهود به حیات مادی حریصتر از همه خلقاند، حتی از مشرکان، و از این رو هر یهودی آرزوی هزار سال عمر میکند، ولی عمر هزار سال هم او را از عذاب خدا نرهاند، و خدا به کردار ناپسند آنان بیناست.
- ترجمه الهی قمشهای٩٧ قُلْ مَن كَانَ عَدُوًّا لِّـجِبْرِيلَ فَإِنَّهُ نَزَّلَهُ عَلَى قَلْبِكَ بِإِذْنِ اللَّهِ مُصَدِّقًا لِّـمَا بَيْنَ يَدَيْهِ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ
[ای محمّد به آنان] بگو کسی که با جبرئیل دشمن باشد پس [البتّه با خداوند دشمنی میکند] همانا او (جبرئیل) آن [یعنی قرآن] را در حالی که تصدیق کننده است بر آنچه [از کتب خداوند و منجمله تورات] که بین دستانش است و هدایت کننده و بشارت دهنده برای مؤمنان است را با اجازهٔ خداوند بر قلب تو نازل نمود [و کسی که با رسول دشمنی کند، پس همانا با مرسل (فرستنده) دشمنی ورزیده]
- ترجمه سلطانیبگو چه کسی با جبرئیل دشمن باشد پس همانا او آن (قرآن) را با اجازهٔ خداوند تصدیق کننده بر آنچه که بین دستانش است و هدایت کننده و بشارت دهنده برای مؤمنان، بر قلب تو نازل نمود
- ترجمه راستینبگو: هر کس با جبرئیل دشمن است، او به فرمان خدا قرآن را به قلب تو رسانید در حالی که تصدیق سایر کتب آسمانی میکند و برای اهل ایمان هدایت و بشارت است.
- ترجمه الهی قمشهای٩٨ مَن كَانَ عَدُوًّا لِّلَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِيلَ وَمِيكَالَ فَإِنَّ اللَّهَ عَدُوٌّ لِّلْكَافِرِينَ
کسی که با خداوند و ملائکهٔ او و فرستادگان او و جبرئیل و میکائیل دشمن باشد [پس باید حذر کند] زیرا خداوند با کافران دشمن است
- ترجمه سلطانیکسی که با خداوند و ملائکهٔ او و فرستادگان او و جبرئیل و میکائیل دشمن باشد (پس باید حذر کند) زیرا خداوند با کافران دشمن است
- ترجمه راستینهر کس با خدا و فرشتگان و رسولان او و جبرئیل و میکائیل دشمن است (محققا کافر است و) خدا هم دشمن کافران است.
- ترجمه الهی قمشهای٩٩ وَلَقَدْ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ وَمَا يَكْفُرُ بِهَا إِلَّا الْفَاسِقُونَ
و همانا آیات [معجزات یا احکام بحسب قالب و قلب یا آیاتى از قرآن یا آیاتى از آیات انفسی یا آیات آفاقی ظاهره در نفس تو] را بطور واضح [دلالت کننده بر صدق تو و رسالت تو و امامت علی (ع) وصّی تو] به تو نازل کردیم و جز فاسقان به آن کفر نمیورزند
- ترجمه سلطانیو همانا آیات را بطور واضح به تو نازل کردیم و جز فاسقان به آن کفر نمیورزند
- ترجمه راستینو ما (برای اثبات پیغمبری تو) آیات و دلایل روشن به تو فرستادیم، و بجز فاسقان (و اهل عناد) کسی انکار آن نخواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٠ أَوَكُلَّمَا عَاهَدُوا عَهْدًا نَّبَذَهُ فَرِيقٌ مِّنْهُم بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يُؤْمِنُونَ
[و] آیا [چنین نیست که این یهود باز نمیایستند که رسالت محمّد (ص) و خلافت علی (ع) را بعد از آیات واضح دالّ بر رسالت و امامت انکار میکنند و] هرگاه با بستن عهدی [با رسول به حکمیت یکی از آنها مثل عبد الله بن سلام مثلاً، یا این نصّاب هر آنچه که به مبایعت با محمّد (ص) مثل بیعت رضوان به تسلیم در جمیع اوامر او و ترک ردّ بر او و ترک مخالفت با او و مثل بیعت با محمّد (ص) در غدیر خمّ به خلافت علی (ع) و با علی به خلافت او، و هرگاه بدون بیعت عهد بستند که با محمّد (ص) مخالفت نکنند و اینکه تسلیم علی (ع) شوند] عهد کردند گروهی از آنها آن را دور افکندند؟ بلکه [در واقع] بیشتر آنها ایمان نمیآورند [اینکه این عادت قدیم و جدید آنها است که از آنها منفک نمیشود]
- ترجمه سلطانی(و) آیا هرگاه با بستن عهدی عهد میکنند گروهی از آنها آن را دور میافکنند بلکه بیشتر آنها ایمان نمیآورند
- ترجمه راستینبرای چه هر عهد و پیمان که بستند گروهی آن را میشکنند؟ (نه اینان) بلکه اکثر آنها اصلا ایمان نخواهند آورد.
- ترجمه الهی قمشهای١٠١ وَلَمَّا جَاءَهُمْ رَسُـولٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ مُصَدِّقٌ لِّـمَا مَعَهُمْ نَبَذَ فَرِيقٌ مِّنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ كِتَابَ اللَّهِ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ كَأَنَّهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
و [این شیوهٔ آنان است و بر آن استمرار دارند] چون رسولی از خداوند به عنوان تصدیق کننده بر آنچه [از تورات] که با آنها (یهود) است نزد آنها آید گروهی از آنان که کتاب داده شدهاند کتاب خدا را [یعنی آنچه که در وصف محمّد (ص) و علی (ع) در تورات و قرآن نازل شده یا جملهٔ تورات و قرآن را] در ورای پشتشان به دور میافکنند {و آنها یهود و منافقین امّت هستند، زیرا احکام رسالت و کتاب تدوینی که همان تورات و قرآن است به آنان داده شده} که گوئی [یهود و نواصب امّت] آنها نمیدانند [که کتاب یا محمّد (ص) و نبوّت او یا علی (ع) و امامت او حقّ از سوی خداوند است، با اینکه آنها آن را میدانستند پس آنها شدیدتر از کسی هستند که بدون علم مخالفت کننده است یا مانند این است که علم و ادراک ندارند تا با علمشان تمیز دهند که او حقّ است یا باطل]
- ترجمه سلطانیو (این شیوهٔ آنان است) چون رسولی از خداوند به عنوان تصدیق کننده بر آنچه که با آنها است نزد آنها آید گروهی از آنان که کتاب داده شدهاند کتاب خدا را در ورای پشتشان دور میافکنند گوئی که آنها نمیدانند
- ترجمه راستینو چون پیغمبری از جانب خدا بر آنان آمد که به راستی کتب آسمانی آنها گواهی میداد، گروهی از اهل کتاب، کتاب خدا را پشت سر انداختند (و به حکم آن کتاب که امر به ایمان آوردن به قرآن میکرد رفتار نکردند) گویی (از آن کتاب) هیچ نمیدانند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٢ وَاتَّبَعُوا مَا تَتْلُو الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُوا يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُـولَا إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلَا تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَـرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلَا يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُوا لَـمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
[و از حقّ اعراض کردند] و از آنچه که شیاطین بر ملک سلیمان تلاوت میکردند پیروی کردند، و (حال آنکه) سلیمان کفر نورزید [و سِحر استعمال نکرد چنانکه این کافران گفتند] و لکن شیاطین کفر ورزیدند [در حالی که آنان] سِحر و آنچه که بر دو ملک در بابل [به نامهای] هاروت و ماروت نازل شد را به مردم تعلیم میدادند و (حال آنکه) آن دو [این سحر و ابطال آن را] به احدی تعلیم نمیدادند حتّی میگفتند که جز این نیست که ما به عنوان امتحان [برای خلق] هستیم [تا خداوند بداند چه کسی در راه او مجاهده میکند و آنچه که به دینش ضرر میرساند را نیاموزد یا آنچه که آن را از کسی که مجاهده نمیکند تعلیم گرفته از آنچه که ضرر میرساند را استعمال (طلب عمل کردن، به کار بستن) نکند] پس [با ترک مجاهده و تعلّم آنچه که به تو ضرر میرساند یا با استعمال آن و با ادّعای انانیّت برای نفست و نسبت دادن آنچه که آن را آموختهای به آن (نفس)، با اینکه آن عاریتی از خداوند به آن (نفس) است] کفر نورز، پس [با ترک کردن نصیحت کردن به آن دو] از آن دو آنچه [از اعمال و اقوال و افسونها] که با آن بین مرد و زوجهاش جدایی میافکنند را تعلیم میگیرند [و نصایح دو ملک را ترک میکنند و به بندگان خدا ضرر میرسانند]، و آنها (تعلیم گرفتگان) با آن [با آنچه که بین مرد و زوجهاش تفرقه اندازند یا با آنچه که آن را میآموزند] به احدی ضرر رسان نیستند مگر به اذن خداوند، و [از آن دو ملک یا از دو صنف سحر و آنچه که بر دو ملک نازل میشود] آنچه را تعلیم میدهند که به آنها ضرر میرساند و به آنها نفع نمیرساند، و همانا دانسته بودند که کسی که آن [چیزی که شیاطین از کتاب خدا تلاوت میکنند] را بخرد در آخرت بهرهای (نصیبی) ندارد، و چه بد است آنچه که خودشان [کتاب خدا] را به آن فروختند، اگر میدانستند [حتماً دست میکشیدند]
- ترجمه سلطانیو از آنچه که شیاطین بر ملک سلیمان تلاوت میکردند پیروی کردند، و سلیمان کفر نورزید و لکن شیاطین کفر ورزیدند که سحر و آنچه بر دو ملک در بابل، هاروت و ماروت، نازل شد را به مردم تعلیم میدادند و (حال آنکه) (این سحر و ابطال آن را) به احدی تعلیم نمیدادند حتّی میگفتند که جز این نیست که ما به عنوان امتحان (برای خلق) هستیم پس (با استعمال آن) کفر نورز، از آن دو آنچه که با آن بین مرد و زوجهاش جدایی میافکنند را تعلیم میگیرند، و آنها (تعلیم گرفتگان) با آن به احدی ضرر رسان نیستند مگر به اذن خداوند، و (از آن دو ملک) آنچه را تعلیم میدهند که به آنها ضرر میرساند و به آنها نفع نمیرساند، و همانا دانسته بودند که کسی که آن (چیزی که شیاطین از کتاب خدا تلاوت میکنند) را بخرد در آخرت بهرهای ندارد، و چه بد است آنچه که خودشان (کتاب خدا) را به آن فروختند، اگر میدانستند (حتماً دست میکشیدند)
- ترجمه راستینو پیروی کردند سخنانی را که (دیوان و) شیاطین در ملک سلیمان (به افسون و جادوگری) میخواندند، و هرگز سلیمان (با به کار بردن سحر به خدا) کافر نگشت و لکن شیاطین کافر شدند که سحر به مردم میآموختند. و آنچه را که بر دو فرشته هاروت و ماروت در بابل نازل شده بود پیروی کردند، در صورتی که آن دو ملک به هیچ کس چیزی نمیآموختند مگر آنکه بدو میگفتند که کار ما فتنه و امتحان است، مبادا کافر شوی!اما مردم از آن دو ملک چیزی را که ما بین زن و شوهر جدایی افکند میآموختند، البته به کسی زیان نمیرسانیدند مگر آنکه خدا بخواهد، و چیزی که میآموختند به خلق زیان میرسانید و سود نمیبخشید، و محققا میدانستند که هر که چنین کند در عالم آخرت هرگز بهرهای نخواهد یافت، و آنان به بهای بدی خود را فروختند، اگر میدانستند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٣ وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِّنْ عِندِ اللَّهِ خَيْرٌ لَّوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
و اگر آنها ایمان میآوردند [و اگر اینکه یهود و کسانی از نواصب که از آنها پیروی میکنند، با ایمان عامّ یا با ایمان خاصّ ایمان بیاورند، یا به کتابی که آن را پشت سرشان انداختهاند، اقرار کنند و اذعان نمایند] و [از مخالفت با کسی که با او بیعت کردهاند یا از اتّباع از آنچه که شیاطین تلاوت میکنند] تقوا پیشه میکردند قطعاً پاداشی که [برای آنها] در نزد خداوند است بهتر است اگر میدانستند
- ترجمه سلطانیو اگر که آنها ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند قطعاً پاداشی که (برای آنها) در نزد خداوند است بهتر است اگر میدانستند
- ترجمه راستینو محققا اگر ایمان آورده و پرهیزکار میشدند بهرهای که از خدا نصیب آنها میشد بهتر از هر چیز بود، چنانچه میدانستند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٤ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَقُـولُوا رَاعِنَا وَقُولُوا انظُرْنَا وَاسْمَعُوا وَلِلْكَافِرِينَ عَذَابٌ أَلِيمٌ
ای کسانی که [با ایمان عام و بیعت عامّه] ایمان آوردهاید نگویید «راعِنا» (رعایت ما را بکن، در لغت یهود ناسزا و به معنی گوش کن، نمیشنوی!؟ بوده) و بگویید: «انظُرنا» (به ما نظر کن) و [وقتی که رسول خدا (ص) به شما سخن میگوید] گوش کنید [و اطاعت کنید] و برای کافران [یعنی یهود شاتم (دشنام دهنده)] عذابی دردناک هست
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید نگویید «راعنا» (رعایت ما را بکن) (در لغت یهود ناسزا به معنی گوش کن، نمیشنوی!؟ بود) و بگویید «انظرنا» (به ما نظر کن) و (هنگام سخن گفتن رسول خدا) گوش کنید و برای کافران عذابی دردناک هست
- ترجمه راستینای اهل ایمان (هنگام تکلم با رسول) به کلمه راعنا (ما را رعایت کن) تعبیر مکنید، بلکه بگویید: انظرنا (ناظر احوال ما باش) ؛ و (سخن خدا را) بشنوید و (بدانید که) برای کافران عذاب دردناک مهیا است.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٥ مَّا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلَا الْمُشْرِكِينَ أَن يُـنَزَّلَ عَلَيْكُم مِّنْ خَيْرٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ
کسانی از اهل کتاب (یهود و نصاری) که کفر ورزیدهاند و نه از مشرکان [که نواصب و منافقان به محمّد (ص) و علی (ع) از آنها هستند یا منافقان امّت داخل شده در اهل کتاب] دوست ندارند که [از آیات مزید در شرف محمّد (ص) و علی (ع) و خاندان پاک آن دو (ع)، یا از نعمتی از نعم دنیا، یا از غلبه کردن و غنیمت گرفتن از دشمن] خیری از پروردگار شما بر شما نازل شود و (حال آنکه) خداوند کسی [از بندگانش] را که بخواهد به رحمت خود [یعنی ولایت علی (ع) زیرا او رحمت او تعالی است یا نبوّت او یا تصدیق پیامبر او یا ولایت او و امامتش] خاص (متمایز) میکند [چه آن را دوست بدارند یا کراهت بورزند] و خداوند [بر کسی که او را با رحمت خود خاصّ میگرداند] دارای فضل عظیم است
- ترجمه سلطانیکسانی که کفر ورزیدهاند از اهل کتاب و نه از مشرکان دوست ندارند که از پروردگار شما خیری بر شما نازل شود و (حال آنکه) خداوند کسی را که بخواهد به رحمت خود خاص میکند و خداوند دارای فضل عظیم است
- ترجمه راستینهرگز کافران اهل کتاب و مشرکان مایل نیستند که بر شما (مسلمین) خیری از جانب خدایتان نازل شود، لیکن خدا هر که را بخواهد به فضل و رحمت خویش مخصوص گرداند، و خدا صاحب فضل عظیم است.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٦ مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
هر آیهای را نسخ کنیم {نسخ شرعاً رفع حکم ثابت در شریعت بعد از عمل به آن است چه ناسخ و منسوخ از دو شریعت باشند یا از شریعتی واحد، و چه نسبت به عامّهٔ خلق باشد یا نسبت به اشخاصی مخصوص، یا نسبت به شخصی واحد بحسب احوال مختلف وی} یا آن را به فراموشی بسپاریم {انساء یا فرآموشی عبارت از محو آن از قلوب با بقای آن در واقع، یا محو آثار آن از قلوب با بقای آن یا بقای حکم آن در واقع است} بهتر از آن یا مثل آن را میآوریم، آیا ندانستی که خداوند بر هر چیزی توانا است
- ترجمه سلطانیهر آیهای را نسخ کنیم یا آن را به فراموشی بسپاریم بهتر از آن یا مثل آن را میآوریم، آیا ندانستی که خداوند بر هر چیزی توانا است
- ترجمه راستینهر چه از آیات قرآن را نسخ کنیم یا حکم آن را از خاطرها بریم (و متروک سازیم) بهتر از آن یا مانند آن بیاوریم. آیا نمیدانی که خدا بر هر چیز قادر است؟
- ترجمه الهی قمشهای١٠٧ أَلَمْ تَعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ
آیا ندانستی که خداوند، مُلک (مملکت، پادشاهی) آسمانها و زمین را دارد [پس بنابر آنچه که حکمتش آن را اقتضاء میکند در آن دو تصرّف مینماید] و شما [بنفسه بحسب نفس الامر و به توسّط خلفائش بحسب ظاهر الامر، یا غیر ذات او بحسب تکوین و غیر از خلفائش بحسب تکلیف، یا در مظاهر عالیه و دانیهاش از جهت تکوین و از جهت تکلیف] غیر از خداوند ولیّی و نه یاوری ندارید {ولیّ همان کسی است که نسبت به جذب آنچه که مولّی علیه را در بقاء ذات او و حصول کمالات او نفع میرساند مربّی باشد، و نصیر همان کسی است که آنچه را که به او ضرر میرساند از او دافع باشد، و به وجه دیگر، ولیّ کسی است که داخل در ملک او میباشد، و نصیر کسی است که خارجاً حامی میباشد}
- ترجمه سلطانیآیا ندانستی که خداوند، مملکت آسمانها و زمین را دارد و شما غیر از خداوند ولیّی و نه یاوری ندارید
- ترجمه راستینآیا نمیدانی که پادشاهی آسمانها و زمین مختصّ خداوند است و شما را به جز خدا یار و یاوری نخواهد بود؟
- ترجمه الهی قمشهای١٠٨ أَمْ تُرِيدُونَ أَن تَسْأَلُوا رَسُولَكُمْ كَمَا سُئِلَ مُوسَى مِن قَبْلُ وَمَن يَتَبَدَّلِ الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ
[و] آیا میخواهید که از رسولتان بپرسید [و عالماً و عامداً با او محاجّه کنید] چنانکه قبلاً از موسی [برای رؤیت خداوند] سؤال شد [پس سؤال کنندگان را صاعقه درگرفت و هلاک شدند]، و کسی که ایمان را به کفر تبدیل کند پس، از راه سواء (راست) گمراه شده
- ترجمه سلطانی(و) آیا میخواهید که از رسولتان بپرسید (و با او محاجّه کنید) چنانکه قبلاً از موسی (برای رؤیت خداوند) سؤال شد (پس با صاعقه هلاک شدند)، و کسی که ایمان را به کفر تبدیل کند پس، از راه سواء (راست) گمراه شده
- ترجمه راستینآیا اراده آن دارید که شما نیز از پیغمبر خود در خواست کنید آنچه را که یهود در زمان گذشته از موسی خواستند؟و هر که ایمان را مبدّل به کفر گرداند، بیشک راه راست را گم کرده است.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٩ وَدَّ كَثِيرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ يَرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِيمَانِكُمْ كُفَّارًا حَسَدًا مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُوا وَاصْفَحُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
بسیاری از اهل کتاب بعد از آنکه [با دلایل معلوم شده بر آنها از کتبشان و اخبارشان و با معجزات مشهوده از محمّد (ص) بر آنها] حقّ بر آنها آشکار شد دوست (آرزو) داشتند که به (سبب) حسادت درونی خودشان [با القاء شبهات و تحریف کلمات و تعییر (سرزنش کردن، ریشخند زدن، متلک انداختن) ضعفاء و تثریب (تقبیح کردن) معجزات] شما را بعد از ایمانتان به کفر بر گردانند پس عفو کنید و [از حسد ورزی متقابل] در گذرید {عفو ترک انتقام از جانی است، و صفح تطهیر قلب از حقد (کینهٔ پنهان در دل) وی است} تا آنکه خداوند امر خود را [دربارهٔ آنها] بیاورد همانا خداوند بر هر چیزی بسیار توانمند است [و بر همگی آنها قدرت دارد]
- ترجمه سلطانیبسیاری از اهل کتاب دوست (آرزو) داشتند که به (سبب) حسادت درونی خودشان شما را بعد از ایمانتان به کفر بر گردانند بعد از آنکه حقّ بر آنها آشکار شد پس عفو کنید و (از حسد ورزی متقابل) در گذرید تا آنکه خداوند امر خود را بیاورد همانا خداوند بر هر چیزی بسیار توانمند است
- ترجمه راستینبسیاری از اهل کتاب آرزو دارند که شما را از ایمان به کفر برگردانند به سبب رشک و حسدی که در نفس خود بر ایمان شما برند بعد از آنکه حق بر آنها آشکار گردید، پس (اگر ستمی از آنها به شما رسید) در گذرید (و مدارا کنید) تا هنگامی که فرمان خدا برسد، که البته خدا بر هر چیز قادر و تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای١١٠ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
و نماز را بپا دارید و زکات بدهید و هرآنچه از خیر که برای خودتان مقدّم کردهاید آن را نزد خداوند مییابید همانا خداوند به آنچه که عمل میکنید همواره بینا است [و چیزی از او شاذ (متفرّد) نمیشود که نزد او ذخیره نشود]
- ترجمه سلطانیو نماز را بپا دارید و زکات بدهید و هرآنچه از خیر که برای خودتان مقدّم کردهاید آن را نزد خداوند مییابید همانا خداوند به آنچه که عمل میکنید همواره بینا است
- ترجمه راستینو نماز به پا دارید و زکات بدهید و بدانید که هر چه از اطاعت حق و کار نیکو برای خود پیش میفرستید آن را در نزد خدا خواهید یافت، که محققا خداوند به هر کار شما بیناست.
- ترجمه الهی قمشهای١١١ وَقَالُوا لَن يَدْخُلَ الْجَنَّةَ إِلَّا مَن كَانَ هُودًا أَوْ نَصَارَى تِلْكَ أَمَانِيُّهُمْ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
و [اهل کتاب از یهود و نصاری] گفتند هرگز داخل جنّت نخواهد شد مگر کسی که یهودی یا ترسا (نصارا) باشد، این آرزوهای آنها است، [ای محمّد (ص)] بگو: اگر [در دعوی خود] راستگو میباشید برهانتان را [بر دعوی خود] بیاورید
- ترجمه سلطانیو گفتند هرگز داخل جنّت نخواهد شد مگر کسی که یهودی یا ترسا (نصارا) باشد، این آرزوهای آنها است، بگو: اگر راستگو میباشید برهانتان را بیاورید
- ترجمه راستینو یهود گفتند: هرگز به بهشت نرود جز طایفه یهود، و نصاری گفتند: جز طایفه نصاری. این تنها آرزوی باطل آنهاست، بگو: بر این دعوی برهان آورید اگر راست میگویید.
- ترجمه الهی قمشهای١١٢ بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِندَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
آری کسی که وجهش را برای خداوند تسلیم (خالص) کند و (در حالی که) او [در افعالش یا به خلق او] محسن است پس نزد پروردگارش اجر خود (لایق به آن) را دارد و ترسی بر آنان نیست و نه آنها محزون میشوند
- ترجمه سلطانیآری کسی که وجهش را برای خداوند تسلیم (خالص) کند و (در حالی که) او محسن است پس نزد پروردگارش اجر خود را دارد و ترسی بر آنان نیست و نه آنها محزون میشوند
- ترجمه راستینآری، هر که تسلیم حکم خدا گردید و نیکوکار گشت مسلّم اجرش نزد خدا خواهد بود و آنان را هیچ خوف و اندیشه و هیچ اندوهی نخواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای١١٣ وَقَالَتِ الْيَهُودُ لَيْسَتِ النَّصَارَى عَلَى شَيْءٍ وَقَالَتِ النَّصَارَى لَيْسَتِ الْيَهُودُ عَلَى شَيْءٍ وَهُمْ يَتْلُونَ الْكِتَابَ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ مِثْلَ قَوْلِـهِمْ فَاللَّهُ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ
و یهود گفتند که ترسایان بر چیزی [از دین] نیستند و ترسایان گفتند: یهودیان بر چیزی [از دین] نیستند، و (حال آنکه) آنها کتاب را میخوانند [یعنی آنها علماء تابع شرایع هستند، یا علمای قاری کتب الهی هستند و عالم دعوی بلاحجّت ابراز نمیکند و در کتب الهیّه تأدیبات و تعلیماتی بر چگونگی اظهار دعوی هست، پس عاقلِ عالم قاری کتاب تابع شرایع است که بدون حجّت اظهار دعوی نمیکند]، [خداوند فرمود:] این چنین [یعنی مثل قول آنها را] کسانی که نمیدانند [یعنی که علم ندارند] مثل قول آنها را گفتند [یعنی که تشبّه به جهّال جُستهاند یعنی اینکه اتّباع آنها بر شرایع و قرائت آنها بر کتب مورث علم برای آنها نبوده است، بلکه آن ایضاً محض تقلید و اعتیاد میباشد، وگرنه که چیزی که شبیه قول جهّال میشود را نمیگفتند] و خداوند در روز قیامت در آنچه که [بدون حجّت و علم] در آن اختلاف میکردند بین آنها [بین دو جماعت یا بین اختلاف کنندگان از یهود و نصارى و کسانی که در این قول به راه خود میروند] حکم میکند
- ترجمه سلطانیو یهود گفتند که ترسایان بر چیزی (از دین) نیستند و ترسایان گفتند: یهودیان بر چیزی (از دین) نیستند، و (حال آنکه) آنها کتاب را میخوانند، کسانی که نمیدانند اینچنین مثل قول آنها را گفتند و خداوند در روز قیامت در آنچه که در آن اختلاف میکردند بین آنها حکم میکند
- ترجمه راستینیهود بر این دعویند که نصاری را از حق چیزی در دست نیست، و نصاری بر این دعوی که یهود را از حق چیزی در دست نیست، در صورتی که هر دو گروه در خواندن کتاب آسمانی یکسانند. این گونه دعویها نظیر گفتار و مجادلات مردمی است که از کتاب آسمانی بیبهرهاند. و خداوند در این اختلافات روز قیامت میان آنها حکم خواهد فرمود.
- ترجمه الهی قمشهای١١٤ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن مَّنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَن يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَن يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ
و چه کسی ظالمتر از آن کسی است که از مساجد خداوند که اسم او در آنها ذکر میشود [یعنی از اسلام و از مساجد صوریّ آنها و از مساجد حقیقی آنها که همان رسول و خلفای او هستند] منع میکند {ظلم قرار دادن چیزی در غیر جایی که باید گذارده شود و منع آن از جایی که باید گذاشته شود است} و سعی در خراب کردن آنها میکند [یعنی خراب کردن سقفهای آن و دیوارهای آن یا منع اهل آن از رجوع به آن و خراب کردن آن با تعطیل کردن آن از ذکر خدا و اقامهٔ نماز]، برای آنان [شایسته] نباشد که داخل آن شوند مگر [در حالی که] ترسان هستند [چه رسد از اینکه بر تخریب آنها یا منع مؤمنان از آنها جرأت کنند] و برای آنها در دنیا خواری [قتل و غارت و اسارت و اِجلاء و جزیه] هست و آنها در آخرت عذابی عظیم دارند
- ترجمه سلطانیو چه کسی ظالمتر از آن کسی است که از مساجد خداوند که اسم او در آنها ذکر میشود منع میکند و سعی در خراب کردن آنها میکند برای آنان (شایسته) نباشد که داخل آن شوند مگر (در حالی که) ترسان هستند و برای آنها در دنیا خواری هست و آنها در آخرت عذابی عظیم دارند
- ترجمه راستینو کیست ستمکارتر از آن که مردم را از ذکر نام خدا در مساجد منع کند و در خرابی آن اهتمام و کوشش نماید؟چنین گروه را نشاید که در مساجد مسلمین در آیند جز آنکه (بر خود) ترسان باشند. این گروه را در دنیا ذلت و خواری نصیب است و در آخرت عذابی بزرگ.
- ترجمه الهی قمشهای١١٥ وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
و مشرق و مغرب برای خداوند است پس [ای مؤمنین] به هر کجا [در هر بقعهای از بقاع زمین] که روی کنید پس وجه خداوند در آنجا هست [و اختصاص به بقعهای خاصّ ندارد] همانا خداوند دارای وسعت [است، مکانی و مقام چیزی و سایهای از او خالی نمیشود] و دانا است [که میداند آنچه که شما آن را انجام میدهید، چگونه انجام میدهید، و در کدام مکان انجام میدهید، پس بر شما است به تصحیح اعمال نه تعیین محل و جهت برای آن]
- ترجمه سلطانیو مشرق و مغرب برای خداوند است پس به هر کجا که روی کنید پس وجه خداوند در آنجا هست همانا خداوند دارای وسعت و دانا است
- ترجمه راستینمشرق و مغرب هر دو ملک خداست، پس به هر طرف روی کنید به سوی خدا روی آوردهاید، که خدا (به همه جا) محیط و (به هر چیز) داناست.
- ترجمه الهی قمشهای١١٦ وَقَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَل لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ
و [یهود و نصاری و مشرکین حینی که گفتند: عُزیر پسر خدا است و مسیح پسر خدا است و ملائکه دختران خدا هستند] گفتند: خداوند فرزندی گرفته!، او [از این نسبت داده شدن] منزّه است، بلکه آنچه که در آسمانها و زمین است برای او است [پس چیزی در آن دو فرزند او نمیباشد]، همه فرمانبردار او هستند
- ترجمه سلطانیو گفتند خداوند فرزندی گرفته!، او (از این نسبت داده شدن) منزّه است، بلکه آنچه که در آسمانها و زمین است برای او است، همه فرمانبردار او هستند
- ترجمه راستینگروهی گفتند: خدا دارای فرزند است. او پاک و منزه از آن است، بلکه هر چه در آسمانها و زمین است ملک اوست و همه فرمانبردار اویند.
- ترجمه الهی قمشهای١١٧ بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُـولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ
ایجاد کنندهٔ آسمانها و زمین است و زمانی که به امری حکم کند پس جز این نیست که به آن میگوید: بباش، پس میباشد [و شأن او شأن ناقصین در توالد نیست]
- ترجمه سلطانیایجاد کنندهٔ آسمانها و زمین است و زمانی که به امری حکم کند پس جز این نیست که به آن میگوید: بباش، پس میباشد
- ترجمه راستیناو آفریننده آسمانها و زمین است و چون اراده آفریدن چیزی کند، به محض آنکه گوید: موجود باش، موجود خواهد شد.
- ترجمه الهی قمشهای١١٨ وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَـوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِم مِّثْلَ قَوْلِـهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ
و کسانی [از مشرکین و همچنین از یهود و نصاری] که نمیدانند [که خلق، طاقت شنیدن کلام خدای تعالی را نمیآورند و اگر بشنوند مادام که نفوسشان از رین مادّه صاف نشده البتّه هلاک میشوند] گفتند: چرا خداوند با ما سخن نمیگوید [تا کلامش را بشنویم و به او ایمان بیاوریم] یا برای ما نشانهای نمیآورد [تا آن را مشاهده کنیم و به سبب آن ایمان بیاوریم]، همچنین کسانی که قبل از آنها بودند مثل قول آنها را گفتند، [در جهل و کوری از آنچه که به آنان نفع میرساند و عناد و لجاج] قلبهایشان [در جهل و کوری از آنچه که به آنان نفع میرساند و عناد و لجاج] متشابه است، همانا آیات را برای قومی که یقین دارند بیان کردهایم [و آنها را بدون بیّنه ترک نکردهایم، لکن آنها اهل شکّ و ریبه هستند و اهل عقل و ایقان نیستند تا به آنچه که از شأن او است که به آن یقین آورند یقین کنند و اگر ما هر آیت مقترحه (درخواستی، پیشنهادی) یا غیر مقترحهای را برای آنها بیاوریم، البته یقین نمیکنند و قبول نمینمایند]
- ترجمه سلطانیو کسانی که نمیدانند گفتند چرا خداوند با ما سخن نمیگوید یا برای ما نشانهای نمیآورد همچنین کسانی که قبل از آنها بودند مثل قول آنها را گفتند قلبهایشان متشابه است همانا آیات را برای قومی که یقین دارند بیان کردهایم
- ترجمه راستینمردم نادان اعتراض کردند که چرا خداوند با ما سخن نگوید، یا معجزهای (و کتابی مطابق میل ما) بر ما نمیآید؟پیشینیان هم به مانند اینان (به نادانی) چنین سخنان میگفتند؛ دلهاشان (در نافهمی) به هم شبیه است. ما ادلّه رسالت را برای اهل یقین روشن گردانیدیم.
- ترجمه الهی قمشهای١١٩ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَلَا تُسْأَلُ عَنْ أَصْحَابِ الْجَحِيمِ
همانا ما تو را به حقّ به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده فرستادیم [یعنی شأن تو بشارت دادن و انذار کردن است، قبول کنند یا ردّ کنند، یقین نمایند یا شکّ کنند، و از شکّ آنها و ردّ آنها وبالی و عقوبتی بر تو نیست] و دربارهٔ اهل دوزخ سؤال نمیشوی
- ترجمه سلطانیهمانا ما تو را به حقّ به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده فرستادیم و (از شکّ آنها و ردّ کردن آنها عقوبتی بر تو نیست و) دربارهٔ اهل دوزخ سؤال نمیشوی
- ترجمه راستین(ای پیغمبر) ما تو را به حق فرستادیم که مردم را (به نعمت بهشت) مژده دهی و (از عذاب جهنم) بترسانی، و تو مسئول کافران که به راه جهنم رفتند نیستی.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٠ وَلَن تَرْضَى عَنكَ الْيَهُودُ وَلَا النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَى وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ
و هرگز یهود و نصارا از تو راضی نخواهند شد تا [مگر] آنکه از ملّت (آئین) آنها تبعیّت کنی، [به مؤمنان] بگو همانا هدایت خداوند، [فقط] آن، هدایت است [نه استرضاء (طلب رضایت) یهود و نصارى و رضایت آنها، یا به یهود و نصارى بگو: که هدایت خداوند، آن، هدایت است، نه آنچه که شما از ملّت (آئین) مأخوذه از پدران مهویّه (شیری) خود به سبب اعتیاد آن به آن عادت کردهاید] و اگر از هواهای [یعنی از آراء انفس آنان بدون مداخلهٔ عقل، یا از مهویّات (دل خواستهها، محبوبات)] آنان تبعیّت کنی بعد از آنکه دربارهٔ آن علم [به حقّانیّت ملّت خود و بطلان ملّت آنها و آراء آنها] به تو آمد [آنگاه] ولیّی و نه نصیری از خداوند نخواهی داشت
- ترجمه سلطانیو هرگز یهود و نصارا از تو راضی نخواهند شد تا (مگر) آنکه از ملّت (آئین) آنها تبعیّت کنی، بگو همانا هدایت خداوند، آن، هدایت است و اگر از هواهای آنان تبعیّت کنی بعد از آنکه دربارهٔ آن علم به تو آمد (آنگاه) ولیّی و نه نصیری از خداوند نخواهی داشت
- ترجمه راستینهرگز یهود و نصاری از تو راضی نخواهند شد مگر آنکه پیروی از آیین آنها کنی. بگو: راهی که خدا بنماید به یقین راه حق تنها همان است؛ و البته اگر از میل و خواهش آنها پیروی کنی بعد از آنکه طریق حق را دریافتی، دیگر از سوی خدا یار و یاوری نخواهی داشت.
- ترجمه الهی قمشهای١٢١ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
کسانی که ما به آنها کتاب دادیم [نه کسانی که کتاب داده شدهاند] آن را شایستهٔ تلاوت کردنِ آن تلاوت میکنند، آنان به آن [کتاب یا محمّد (ص) یا خداوند] ایمان میآورند، و کسی که به آن کفر بورزد پس آنها همان زیانکارانند
- ترجمه سلطانیکسانی که به آنها کتاب دادیم آن را شایستهٔ تلاوت کردن آن تلاوت میکنند آنها به آن ایمان میآورند و کسی که به آن کفر بورزد پس آنها همان زیانکارانند
- ترجمه راستینکسانی که کتاب بر آنها فرستادیم آن را خوانده و حق خواندن آن را (در مقام عمل نیز) بجا آورند، آنان اهل ایمانند و آنها که به کتاب خدا کافر شوند (و حق شناسی نکنند) آن گروه زیانکاران عالمند.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٢ يَابَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَـمِينَ
ای فرزندان اسرائیل به یاد آورید نعمت مرا که به شما نعمت دادم و من شما را بر جهانیان برتری دادم
- ترجمه سلطانیای فرزندان اسرائیل به یاد آورید نعمت مرا که به شما نعمت دادم و من شما را بر جهانیان برتری دادم
- ترجمه راستینای بنی اسرائیل، به یاد آرید نعمتی را که به شما عطا کردم و اینکه شما را بر همه مردم فضیلت و برتری دادم.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٣ وَاتَّقُوا يَوْمًا لَّا تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلَا يُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلَا تَنفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ
و بهراسید از روزی که نفسی (کسی) به جای نفسی (کسی) دیگر به چیزی جزاء داده نمیشود و از او عوضی (جبرانی) پذیرفته نمیشود و شفاعتی به آن (نفس) نفع نمیرساند و آنها یاری نمیشوند
- ترجمه سلطانیو بهراسید از روزی که کسی به جای کسی دیگر به چیزی جزاء داده نمیشود و از او عوضی (جبرانی) پذیرفته نمیشود و شفاعتی به آن نفع نمیرساند و آنها یاری نمیشوند
- ترجمه راستینو بترسید از روزی که هیچ کس اندکی به کار دیگری نیاید و به حال او سودی نبخشد و از هیچ کس فدایی پذیرفته نشود و شفاعت کسی او را سودمند نبود و آنان را یاوری نباشد.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٤ وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِـمِينَ
و آنوقت که ابراهیم را پروردگارش به کلماتی ابتلا کرد (آنها را به او عرضه کرد) {مراد از کلمات مراتب وجودات است که همان شئون انسانیّت انسان است که مستلزم کمالات انسانی نفسیّه و اضافیّه از اخلاق و نبوّات و رسالات و امامات است و مراد از ابتلاء به آنها عرضه داشتن آنها بر او است با ایداع (ودیعت نهادن و ودیعت پذیرفتن) انموذجی (نمونهای) از هر کدام در وجود او به حیثی که مستشعر و ملتذّ به آنها شود و به اصل آن مشتاق شود و به شوق آن جولان کند تا به حقیقت آن برسد و به آن تمکّن و تحقّق یابد} پس آنها را تمام کرد، [خداوند] فرمود: که من تو را برای مردم امام قرار دادم {این امامت غیر امامت امام قوم است چه در ضلالت باشد یا در رشد، و غیر از امامت امام جماعت و جمعه است حقّ باشد یا باطل، و غیر از امامت حقّهٔ جزئیّهای است که مشایخ اجازه در روایت یا در هدایت به آن متّصف هستند، و غیر از امامت حقّهٔ جزئیّهای است که هر نبّی و وصّی به آن متّصف است، بلکه آن فوق همهٔ مراتب انسانیّت و آن مقام تفویض کلّی حاصل بعد از ولایت کلّیّه و رسالت کلّیّه است}، [ابراهیم] گفت: و [بعضی] از ذرّیّهٔ من [چطور]؟ [خداوند] فرمود: عهد من به ستمکاران نمیرسد {مراد از عهد مذکور امامت سابق الذکر است}
- ترجمه سلطانیو آنوقت که ابراهیم را پروردگارش به کلماتی ابتلا کرد (آنها را به او عرضه کرد) پس آنها را تمام کرد فرمود که من تو را برای مردم امام قرار دادم، گفت: و (بعضی) از ذرّیّهٔ من (چطور)؟ فرمود: عهد من به ستمکاران نمیرسد
- ترجمه راستینو (به یاد آر) هنگامی که خدا ابراهیم را به اموری امتحان فرمود و او همه را به جای آورد، خدا به او گفت: من تو را به پیشوایی خلق برگزینم، ابراهیم عرض کرد: به فرزندان من چه؟فرمود: (اگر شایسته باشند میدهم، زیرا) عهد من به مردم ستمکار نخواهد رسید.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٥ وَإِذْ جَعَلْنَا الْبَيْتَ مَثَابَةً لِّلنَّاسِ وَأَمْنًا وَاتَّخِذُوا مِن مَّقَامِ إِبْرَاهِمَ مُصَلًّى وَعَهِدْنَا إِلَى إِبْرَاهِمَ وَإِسْمَاعِيلَ أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ
و آنوقت که [این] خانه (کعبه) را به عنوان جایگاه (محلّ ثواب و جزاء و محلّ رجوع) برای مردم و امن قرار دادیم [که صید آن را نبایست شکار کرد و به جانی پناهنده به آن نبایست درشتی نمود، و بلد طیب و حرم است، و فرمود: به آن امید بدارید] و از مقام ابراهیم {سنگی که اثر قدم ابراهیم (ع) بر آن است} مصلّایی [به عنوان محلّی برای دعاء یا برای نماز که آن فریضهٔ حجّ است، یا برای نماز نافله] اتّخاذ کنید و به ابراهیم و اسماعیل عهد (توصیه) کردیم که خانهام را برای طواف کنندگان و اقامت کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک بدارید
- ترجمه سلطانیو آنوقت که (این) خانه را به عنوان جایگاه برای مردم و امن قرار دادیم و از مقام ابراهیم مصلّایی (محلّی برای نماز) اتّخاذ کنید و به ابراهیم و اسماعیل عهد (توصیه) کردیم که خانهام را برای طواف کنندگان و اقامت کنندگان و رکوع کنندگان و سجده کنندگان پاک بدارید
- ترجمه راستینو (به یاد آر) هنگامی که ما خانه کعبه را مرجع امر دین خلق و مقام امن مقرّر داشتیم و (دستور داده شد که) مقام ابراهیم را جایگاه پرستش خدا قرار دهید و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که حرم مرا (از بت) بپردازید و پاکیزه دارید برای اهل ایمان که به طواف و اعتکاف حرم آیند و در آن نماز و طاعت خدا به جای آرند.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٦ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ قَالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ
و آنوقت که ابراهیم گفت پروردگارا اینجا (مکّه یا صدر) را شهری امن قرار بده [از غلبه کردن غلبه کنندگان به محض اراده و از قصاص جانی ملتجئ (پناه آورنده) به آن و از شکار صید آن به مواضعهٔ (قرار و مدار) تکلیفی و از شرّ شیاطین از انس و جن، و از استراق سمع با نگهبانی تو وقتی که از بلد همان صدر منشرح اراده شود] و به اهل آن [بلد (مکّه)] به کسی از آنها که به خداوند و روز آخر ایمان آورد از میوهها روزی بده، [خداوند] فرمود: و کسی که کفر بورزد پس به [مقداری] اندک برخوردارش میکنم، سپس او را به عذاب آتش مضطر (ناچار) میکنم و چه بد سرانجامی است
- ترجمه سلطانیو آنوقت که ابراهیم گفت پروردگارا اینجا را شهری امن قرار بده و به اهل آن به کسی از آنها که به خداوند و روز آخر ایمان آورد از میوهها روزی بده، (خداوند) فرمود: و کسی که کفر بورزد پس به (مقداری) اندک برخوردارش میکنم، سپس او را به عذاب آتش مضطر (ناچار) میکنم و چه بد سرانجامی است
- ترجمه راستینو (به یاد آر) هنگامی که ابراهیم عرض کرد: پروردگارا، این شهر را محل امن و آسایش قرار ده و اهلش را که ایمان به خدا و روز قیامت آوردهاند از انواع روزیها بهرهمند ساز، خدا فرمود: و هر که (با وجود این نعمت) سپاس نگزارد و راه کفر پیماید گر چه در دنیا او را اندکی بهرهمند کنم، لیکن در آخرت ناچار معذب به آتش دوزخ گردانم که بد منزلگاهی است.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٧ وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
و آنوقت که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه را بالا بردند [میگفتند ای] پروردگار ما [بنای خانه را که به امر خودت برای طلب رضای تو بود] از ما قبول نما همانا تو [بر دعای ما] شنوا و [به اعمال و نیّات ما] دانا هستی
- ترجمه سلطانیو آنوقت که ابراهیم و اسماعیل پایههای خانه را بالا بردند (میگفتند) (ای) پروردگار ما از ما قبول نما همانا تو شنوا و دانا هستی
- ترجمه راستینو (یاد آر) وقتی که ابراهیم و اسماعیل دیوارهای خانه کعبه را بر میافراشتند عرض کردند: پروردگارا (این خدمت) از ما قبول فرما، که تویی که (دعای خلق را) شنوا و (به اسرار همه) دانایی.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٨ رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
و [ای] پروردگار ما، ما را تسلیم (خالص از آفات نفس و شرور آن) بر خودت و از ذرّیّهٔ [جسمانی و روحانی] ما امّتی تسلیم بر تو قرار بده و مناسک ما را [محالّ (محلها) اعمال ما را برای حجّ یا محالّ عبادات ما را یا عبادات ما را یا عبادت یا اعمال مخصوص حجّ] ما را به ما نشان (تعلیم) بده و بر ما توبه (التفات) کن همانا تو توبه (التفات) کننده و مهربان هستی
- ترجمه سلطانیو (ای) پروردگار ما، ما را تسلیم بر خودت و از ذرّیّهٔ ما امّتی تسلیم بر تو قرار بده و مناسک ما را به ما نشان (تعلیم) بده و بر ما توبه (التفات) کن همانا تو توبه کننده و مهربان هستی
- ترجمه راستینپروردگارا، دل ما را تسلیم فرمان خود گردان و فرزندان ما را نیز امتی تسلیم و رضای خود بدار، و راه پرستش و طاعت را به ما بنما و بر ما (وظیفه بندگی را) سهل و آسانگیر، که تویی توبهپذیر و مهربان.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٩ رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُـولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
[ای] پروردگار ما! رسولی را از آنها در [میان] آنها مبعوث کن که آیات [تدوینی] تو را برای آنها تلاوت کند و کتاب و حکمت را به آنها تعلیم دهد {مراد از کتاب احکام رسالت و نبوّت از عقاید دینی و علم اخلاق نفسیّه و علم اعمال بدنیّه است، و حکمت گاه در کمال قوّهٔ نظریّه و گاه در کمال قوّهٔ عملیّه استعمال میشود، و مراد از آن در اینجا کمال قوّهٔ عمّاله است و معنی میدهد به آنان علومى تعلیم دهد که تعلّم آنها شایسته است و اعمال دقیق متقنه که تعلّم گرفته نمیشود مگر به کثرت مواظبت و ممارست بر آنها} و آنها را تزکیه نماید {و این دلالت میکند بر اینکه سزاوار است که سالک تحت ارادهٔ شیخ باشد، زیرا خلاص شدن از رذایل و آفات نفس و شیطان جز با امداد شیخ و اعانت او نمیباشد برای اینکه انسان علیل (بیمار) هر چه علّتی (بیماریی) را از خودش زائل کند، علّت دیگری در نفسش زیاد میشود، و هرگاه او گمان کند که مقوّی بر صحّت خود است سببی برای زیادت مرض او یا بر حدوث آن میگردد} که تو عزیز [هستی که مانعی تو را از آنچه که اراده کنی منع نمیکند] و حکیم [عالم به دقایق معلومات قادر بر دقایق مصنوعات] هستی
- ترجمه سلطانی(ای) پروردگار ما! رسولی را از آنها در (میان) آنها مبعوث کن که آیات تو را برای آنها تلاوت کند و کتاب و حکمت را به آنها تعلیم دهد و آنان را تزکیه نماید که تو عزیز و حکیم هستی
- ترجمه راستینپروردگارا، در میان آنان رسولی از خودشان برانگیز که بر آنان تلاوت آیات تو کند و آنان را علم کتاب و حکمت بیاموزد و روانشان را (از هر زشتی) پاک و منزه سازد، که تو بر هر کار که خواهی قدرت و علم کامل داری.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٠ وَمَن يَرْغَبُ عَن مِّلَّةِ إِبْرَاهِمَ إِلَّا مَن سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَـمِنَ الصَّالِـحِينَ
و چه کسی از ملّت (آئین) ابراهیم روی میگرداند؟ [آیا او] جز کسی است که نفس خود را سفیه کرده! و البتّه [ما] او (ابراهیم) را در دنیا برگزیدهایم و همانا او (ابراهیم) در آخرت البتّه از صالحان میباشد
- ترجمه سلطانیو چه کسی از ملّت ابراهیم روی میگرداند جز کسی است که نفس خود را سفیه کرده! و البتّه او را در دنیا برگزیدهایم و همانا او (ابراهیم) در آخرت البتّه از صالحین میباشد
- ترجمه راستینو چه کس از آیین پاک ابراهیم روی گرداند به جز مردم بیخرد؟! زیرا ما ابراهیم را در دنیا (به شرف رسالت) برگزیدیم و البته در آخرت هم از شایستگان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٣١ إِذْ قَالَ لَهُ رَبُّهُ أَسْلِمْ قَالَ أَسْلَمْتُ لِرَبِّ الْعَالَـمِينَ
آنوقت که پروردگارش به او (ابراهیم) فرمود تسلیم شو، گفت تسلیم شدم بر پروردگار عالمیان
- ترجمه سلطانیآنوقت که پروردگارش به او فرمود تسلیم شو، گفت تسلیم شدم بر پروردگار عالمیان
- ترجمه راستینآن گاه (برگزیده شد) که خدا به او فرمود: ای ابراهیم سر به فرمان خدا فرود آر، عرض کرد: پروردگار عالمیان را مطیع فرمانم.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٢ وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَابَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ
و ابراهیم و یعقوب به فرزندان خود به آن توصیه کردند، که ای فرزندان من، همانا خداوند برای شما [این] دین را برگزیده پس هرگز نمیرید مگر آنکه شما مسلمان (تسلیم شده) باشید
- ترجمه سلطانیو ابراهیم و یعقوب به فرزندان خود به آن توصیه کردند، که ای فرزندان من، همانا خداوند برای شما (این) دین را برگزیده پس هرگز نمیرید مگر آنکه شما مسلمان (تسلیم شده) باشید
- ترجمه راستینو ابراهیم و یعقوب بدین گونه به فرزندان خود سفارش و توصیه نمودند که ای فرزندان من، خدا برای شما آیین پاک برگزید، پس (پیروی کنید و) تا گاه جان سپردن الاّ تسلیم رضای خدا نباشید.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٣ أَمْ كُنتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ حَضَرَ يَعْقُوبَ الْمَوْتُ إِذْ قَالَ لِبَنِيهِ مَا تَعْبُدُونَ مِن بَعْدِي قَالُوا نَعْبُدُ إِلَهَكَ وَإِلَهَ آبَائِكَ إِبْرَاهِمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِلَهًا وَاحِدًا وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
آیا شما گواه بودید؟ آنوقت که مرگ بر یعقوب حاضر شد، آنوقت که به پسرانش گفت (سؤال کرد): بعد از من چه کسی را بندگی میکنید؟ گفتند خدای تو را و خدای پدران تو ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را، خدای واحد را بندگی میکنیم و ما تسلیم او هستیم
- ترجمه سلطانیآیا شما گواه بودید؟ آنوقت که مرگ برای یعقوب حاضر شد، آنوقت که به پسرانش گفت بعد از من چه کسی را بندگی میکنید؟ گفتند خدای تو را و خدای پدران تو ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را، خدای واحد را بندگی میکنیم و ما تسلیم او هستیم
- ترجمه راستینشما کی و کجا حاضر بودید هنگامی که مرگ یعقوب در رسید و به فرزندان خود گفت که شما پس از مرگ من که را میپرستید؟گفتند: خدای تو را و خدای پدران تو ابراهیم و اسماعیل و اسحاق را که معبود یگانه است و ما مطیع فرمان اوییم.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٤ تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ
اینها (ابراهیم و یعقوب و فرزندان آن دو) امّتی بودند که درگذشتهاند، آنچه که [آنها] کسب کردهاند برای آنها است و آنچه که [شما] کسب کردهاید برای شما است و شما از آنچه که آنها عمل میکردند سؤال نمیشوید [یعنی همانا انتساب شما به آنها با آن نفعی به حسنات آنها نمیرسانید و با آن ضرری به سیئات آنها نمیزنید، پس به اعمال خودتان نظر کنید نه به انسابتان و پدرانتان]
- ترجمه سلطانیاینها امّتی بودند که درگذشتهاند، آنچه که کسب کردهاند برای آنها است و آنچه که کسب کردهاید برای شما است و شما از آنچه که آنها عمل میکردند سؤال نمیشوید
- ترجمه راستینآنها گروهی بودند که درگذشتند، هر کار نیک و بد کردند برای خود کردند و شما هم هر چه کنید برای خویش خواهید کرد و شما مسئول کار آنها نخواهید بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٥ وَقَالُوا كُونُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى تَهْتَدُوا قُلْ بَلْ مِلَّةَ إِبْرَاهِمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
و گفتند: یهودی یا نصارا [باشید] تا هدایت شوید، [ای محمّد به آنها] بگو بلکه [مسلمان] باشید [و] از ملّت ابراهیم حنیف (حقگرا، راستین) [تبعیت کنید] و [او] از مشرکین نبود {تعریض به مشرکان است، زیرا مشرکان اکثر آنان به رسالت ابراهیم (ع) مقرّ هستند}
- ترجمه سلطانیو گفتند: یهودی یا نصارا (باشید) تا هدایت شوید، بگو بلکه از ملّت ابراهیم باشید (در حالی که) حقگرا (راستین) است و از مشرکین نبود
- ترجمه راستینیهود و نصاری گفتند که به آیین ما درآیید تا راه راست یافته و طریق حق پویید. (ای پیغمبر در جواب آنها) بگو: بلکه ما آیین ابراهیم را پیروی میکنیم که به راه راست توحید بود و از مشرکان نبود.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٦ قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنزِلَ إِلَى إِبْرَاهِمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِن رَّبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
بگویید ایمان آوردیم به خداوند و به آنچه [از احکام و قرآن] که به ما نازل شده و آنچه که به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و سبطها (اولادِ اولادِ یعقوب) نازل شد و آنچه که به موسی و عیسی داده شد و آنچه که به پیامبران از پروردگارشان داده شد، بین احدی از آنان فرق نمیگذاریم و ما بر او [برای خداوند] مُسلم (تسلیم شده) هستیم
- ترجمه سلطانیبگویید ایمان آوردیم به خداوند و به آنچه که به ما نازل شده و آنچه که به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و سبطها نازل شد و آنچه که به موسی و عیسی داده شد و آنچه که به پیامبران داده شد از پروردگارشان، بین احدی از آنان فرق نمیگذاریم و ما بر او تسلیم شدهایم
- ترجمه راستینبگویید که ما (مسلمین) ایمان به خدا آوردهایم و به آن کتابی که بر پیغمبر ما فرستادند و به آنچه بر ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندان او نازل شده و به آنچه به موسی و عیسی داده شده و هم به آنچه به پیغمبران از جانب خدا داده شده، به همه عقیدهمندیم و میان هیچ یک از آنان فرق نگذاریم و تسلیم فرمان او هستیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٧ فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنتُم بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوا وَّإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
پس اگر ایمان آورند به مثل آنچه که به آن ایمان آوردید پس هرآینه هدایت شدهاند و اگر روی گردانند جز این نیست که آنان در شقاق (دشمنی کردن، ضرر رساندن) [بر شما] هستند پس خداوند تو را از (در برابر) آنها کفایت خواهد کرد و او [بر آنچه که گفتید و گفتند] شنوا و [به شما و به اعمال شما و نیّات شما، و به آنان و به اعمال آنان و نیّات آنان] دانا است
- ترجمه سلطانیپس اگر ایمان آورند به مثل آنچه که به آن ایمان آوردید پس هرآینه هدایت شدهاند و اگر روی گردانند جز این نیست که آنان در شقاق هستند پس خداوند تو را از آنها کفایت خواهد کرد و او شنوای دانا است
- ترجمه راستینپس اگر به آنچه شما ایمان آوردید یهود و نصاری نیز ایمان آوردند، راه حق یافتهاند و اگر (از حق) روی بگردانند شک نیست که آنها در ستیز با حق خواهند بود و خداوند تو را از شر و آسیب آنها نگه میدارد و خدا شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٨ صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ
خداوند [ما را] جلاء داد [جلاء دادنی] و چه کسی بهتر از خداوند جلاء میدهد و ما بر او عبادت کنندهایم [و مثل شما در عبادت او مشرک نیستیم]
- ترجمه سلطانیخداوند (ما را) جلاء داد و چه کسی بهتر از خداوند جلاء میدهد و ما بر او عبادت کنندهایم
- ترجمه راستینرنگ خداست (که به ما رنگ ایمان و سیرت توحید بخشیده) و چه رنگی بهتر از رنگ (ایمان به) خدا؟و ما او را پرستش میکنیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٣٩ قُلْ أَتُحَاجُّونَنَا فِي اللَّهِ وَهُوَ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ وَلَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُخْلِصُونَ
بگو آیا [با علمتان به اینکه دین ما حقّ است و اینکه دین شما منسوخ است یا با جهلتان به حقّانیت دین ما و بطلان آن] با ما دربارهٔ خداوند احتجاج میکنید (خصومت میورزید) [یعنی محاجّه کردن شما محض غلبه کردن بر ما بدون اعتبار حقّ بودن آنچه که به آن احتجاج میکنید یا بطلان آن میباشد] و (حال آنکه) او پروردگار ما و پروردگار شما است [یعنی توافق و تسلیم بر امر او سزاوار ما و شما است نه محاجّه کردن دربارهٔ امر او] و اعمال ما برای ما و اعمال شما برای شما است [یعنی اگر دربارهٔ خدا با ما محاجّه میکنید پس او پروردگار شما است کما اینکه او پروردگار ما است، و اگر با ما برای انکارتان به اعمال ما بر ما محاجّه میکنید، پس ضرری از اعمال ما بر شما نیست تا آنکه شما با ما تخاصم نمایید، بلکه نفع آن برای ما و ضرر آن برای ما است و از اعمال شما چیزی نقص نمیکند تا برای آن با ما محاجّه کنید] و ما بر او اخلاص کنندهایم [و اقتضای اخلاص این است که احدی به عمل ما متضرّر نمیشود و اینکه کسی که به او تعالی منتسب است با ما مخاصمه نکند]
- ترجمه سلطانیبگو آیا با ما دربارهٔ خداوند محاجّه میکنید و (حال آنکه) او پروردگار ما و پروردگار شما است و اعمال ما برای ما و اعمال شما برای شما است و ما بر او اخلاص کنندهایم
- ترجمه راستین(ای پیغمبر به اهل کتاب) بگو: در مورد خدا شما را با ما چه جای بحث و جدال است؟در صورتی که او پروردگار ما و شماست و ما مسئول کار خود و شما مسئول کردار خویش هستید، و ماییم که او را از روی خلوص پرستش میکنیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٠ أَمْ تَقُـولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَتَمَ شَهَادَةً عِندَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
یا میگویید قطعاً ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و سبطها یهودی یا نصرانی بودهاند [یعنی به آن اعتقاد دارید و به سبب آن بر دینتان ثابت هستید و ماورای آن را انکار میکنید و دربارهٔ آن با ما احتجاج میکنید]، بگو آیا شما داناتر هستید یا خداوند [و حال آنکه خداوند به ما خبر داده به اینکه ابراهیم نه یهودى بود و نه نصرانى]، و [به جهت تعریض به آنها و به کتمانشان شهادت خداوند بر محمّد (ص) را که در کتب آنها ثبت است و اسلافشان (گذشتگانشان) آن را به آنها خبر دادهاند، بگو:] چه کسی ظالمتر از آن کسی است که شهادتی که از خداوند نزد او هست را کتمان میکند و [بگو:] خداوند از آنچه که عمل میکنید غافل نیست
- ترجمه سلطانییا میگویید قطعاً ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و سبطها یهودی یا نصرانی بودهاند، بگو آیا شما داناتر هستید یا خداوند، و چه کسی ظالمتر از آن کسی است که شهادتی که از خداوند نزد او هست را کتمان میکند و خداوند از آنچه که عمل میکنید غافل نیست
- ترجمه راستینیا آنکه گویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و فرزندان او بر آیین یهودیت یا نصرانیّت بودند؟ (خدا مرا فرماید که در پاسخ) بگو: شما بهتر میدانید یا خدا؟و کیست ستمکارتر از آن که شهادت خدا را (درباره این انبیا) کتمان کند؟و خدا از آنچه میکنید غافل نیست.
- ترجمه الهی قمشهای١٤١ تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُم مَّا كَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ
این امّتی است که درگذشته است، آنچه که آنها کسب کردهاند برای آنها است و آنچه که شما کسب کنید برای شما است و از آنچه که آنان عمل میکردند سؤال نمیشوید
- ترجمه سلطانیاین امّتی است که درگذشته است، آنچه که کسب کردهاند برای آنها است و آنچه که شما کسب کنید برای شما است و از آنچه که آنان عمل میکردند سؤال نمیشوید
- ترجمه راستینآن گروه پیشین همه درگذشتند، هر چه کردند برای خود کردند و شما نیز هر چه کنید به سود خویش کنید و شما مسئول کار آنان نخواهید بود.
- ترجمه الهی قمشهای