جزء شمارهٔ ۱۴
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ الر تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَقُرْآنٍ مُّبِينٍ
«الر» این آیات کتاب و قرآنی مُبین (روشنگر) [ظاهر الصّدق و المعنی] است [یا گمراهی را از رشد (هدایت) و حقّ را از باطل تبیین (آشکار) میکند]
- ترجمه سلطانیالر، این آیات کتاب و قرآنی مُبین (روشنگر) است
- ترجمه راستینالر (اسرار این حروف نزد خدا و رسول است) این است آیات کتاب خدا و قرآنی که (راه حق و باطل را) روشن و آشکار میگرداند.
- ترجمه الهی قمشهای٢ رُّبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ كَانُوا مُسْلِمِينَ
چه بسا کسانی که کفر ورزیدهاند دوست دارند که کاش مسلمان (تسلیم شده) بودند
- ترجمه سلطانیچه بسا کسانی که کفر ورزیدهاند دوست دارند که کاش مسلمان (تسلیم شده) بودند
- ترجمه راستینکافران (چون چشم حقیقت بین بگشایند) ای بسا آرزو کنند که کاش مسلم و خداپرست بودند.
- ترجمه الهی قمشهای٣ ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
آنها را واگذار (رها کن) که بخورند [همانطور که دامها میخورند] و بهرهمند شوند و آرزو آنها را سرگرم کند پس [عاقبت کفرشان را] خواهند دانست
- ترجمه سلطانیآنها را واگذار (رها کن) که بخورند و بهرهمند شوند و آرزو آنها را سرگرم کند پس خواهند دانست
- ترجمه راستین(ای رسول ما) این کافران (لجوج) را واگذار تا به خورد و خواب طبیعت و لذات حیوانی سرگرم باشند و آمال و اوهام دنیوی آنان را غافل گرداند، پس (نتیجه این کامرانی بیهوده را) به زودی خواهند یافت.
- ترجمه الهی قمشهای٤ وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلَّا وَلَهَا كِتَابٌ مَّعْلُومٌ
و قریهای را هلاک نکردیم مگر آنکه کتاب (مقرّر) معلومی [یعنی اَجَل مکتوب ثبت شدهای] داشتند
- ترجمه سلطانیو قریهای را هلاک نکردیم مگر آنکه کتاب (مقرّر) معلومی داشتند
- ترجمه راستینو ما هیچ ملک و ملتی را هلاک نکردیم جز به هنگامی معین.
- ترجمه الهی قمشهای٥ مَّا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ
امّتی از اجل خود سبقت نمیگیرد و به تأخیر نمیافتند
- ترجمه سلطانیامّتی از اجل خود سبقت نمیگیرد و به تأخیر نمیافتند
- ترجمه راستینهیچ قومی از اجل خود (از آنچه در علم حق معین است یک لحظه) پس و پیش نخواهند افتاد.
- ترجمه الهی قمشهای٦ وَقَالُوا يَاأَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ
و گفتند: ای کسی که ذکر بر او نازل شده [منظور آنها محمّد (ص) بود] همانا تو مجنونی [معنی میدادند که تو همانا بطلان عبادت اصنام را ادّعاء میکنی که قدیمی هستند و توحیدی را ادّعای میکنی که از اسلاف خود دربارهٔ آن نشنیدهایم و این جز به سبب جنون تو و عدم تأمّل (اندیشیدن) تو نیست]
- ترجمه سلطانیو گفتند: ای کسی که ذکر بر او نازل شده همانا تو مجنونی
- ترجمه راستینو کافران گفتند: ای کسی که (مدعی آنی که) قرآن از جانب خدا بر تو نازل شده تو (به عقیده ما) محققا دیوانهای.
- ترجمه الهی قمشهای٧ لَّوْ مَا تَأْتِينَا بِالْمَلَائِكَةِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ
اگر از راستگویان میباشی چرا ملائکه را نزد ما نمیآوری
- ترجمه سلطانیاگر از راستگویان میباشی چرا ملائکه را نزد ما نمیآوری
- ترجمه راستیناگر راست میگویی (و بر تو فرشتگان خدا نازل میشوند) چرا فرشتگان را نزد ما نمیآری؟
- ترجمه الهی قمشهای٨ مَا نُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ إِلَّا بِالْحَقِّ وَمَا كَانُوا إِذًا مُّنظَرِينَ
[فرمود تعالی:] ملائکه را نازل نمیکنیم مگر به (با) حقّ (ولایت مطلقه) [و وقتی که حقّ بیاید از شما اثری باقی نمیماند برای اینکه شما باطل هستید و باطل با حقّ باقی نمیماند] و آنوقت [دیگر] به آنها مهلت داده نمیشود
- ترجمه سلطانیملائکه را نازل نمیکنیم مگر به حقّ و آنوقت (دیگر) به آنها مهلت داده نمیشود
- ترجمه راستینما فرشتگان را جز به حق (و حکمت و مصلحت) نمیفرستیم، و آن گاه که بفرستیم دیگر کافران مهلتی نخواهند یافت.
- ترجمه الهی قمشهای٩ إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ
همانا هرآینه ما ذکر را نازل کردیم و همانا خود البتّه حافظ آن هستیم
- ترجمه سلطانیهمانا هرآینه ما ذکر را نازل کردیم و همانا خود البتّه حافظ آن هستیم
- ترجمه راستینالبته ما قرآن را بر تو نازل کردیم و ما هم آن را محققا محفوظ خواهیم داشت.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الْأَوَّلِينَ
و همانا ما قبل از تو [پیامبرانی] در پیروان اوّلین (پیشینیان) فرستادیم
- ترجمه سلطانیو همانا ما قبل از تو (پیامبرانی) در پیروان اوّلین (پیشینیان) فرستادیم
- ترجمه راستینو ما پیش از تو هم رسولانی بر امم سالفه فرستادیم.
- ترجمه الهی قمشهای١١ وَمَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُـولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ
و رسولی نزد آنها نیامد مگر آنکه او را استهزاء میکردند
- ترجمه سلطانیو رسولی نزد آنها نیامد مگر آنکه او را استهزاء میکردند
- ترجمه راستینو هیچ رسولی بر آن مردم نمیآمد جز آنکه به استهزای او میپرداختند.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ كَذَلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ
[با] اینچنین [استهزاء کردن]، آن [ذکر یا استهزاء] را در قلوب مجرمان راه میدهیم (داخل میکنیم)
- ترجمه سلطانیاینچنین آن را در قلوب مجرمان راه میدهیم (داخل میکنیم)
- ترجمه راستیناین گونه ما قرآن را (روشن) در دل زشتکاران وارد سازیم،
- ترجمه الهی قمشهای١٣ لَا يُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الْأَوَّلِينَ
که به او ایمان نمیآورند و سنّت [خداوند دربارهٔ] پیشینیان [یا طریقت آنان که مستعقب عذاب در دنیا و آخرت هستند نیز] چنین بوده
- ترجمه سلطانیکه به او ایمان نمیآورند و سنّت (خداوند دربارهٔ) پیشینیان (نیز) چنین بوده
- ترجمه راستینلیکن به آن ایمان نمیآورند، و البته عادت امم سابقه هم (مانند امت تو بر همین انکار و استهزا نسبت به رسولان و کتب آسمانی) گذشت.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا مِّنَ السَّمَاءِ فَظَلُّوا فِيهِ يَعْرُجُونَ
و اگر برای آنان دری از آسمان میگشودیم پس آنان از آن شروع به عروج میکردند
- ترجمه سلطانیو اگر برای آنان دری از آسمان میگشودیم پس آنان از آن شروع به عروج میکردند
- ترجمه راستینو اگر ما بر این کافران امتت دری از آسمان بگشاییم تا دائم بر آسمانها عروج (یا فرشتگان بر آنها نزول) کنند،
- ترجمه الهی قمشهای١٥ لَقَالُوا إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ
البتّه [باز برای غایت عنادشان و تشکیک خود] میگفتند جز این نیست که چشمان ما مست (منگ، سحر) شده [یعنی سحر مانع از دیدن شده یا مانند مست سرگردان قرار داده شده] بلکه ما گروهی هستیم که سحر شدهایم [و محمّد (ص) ما را جادو کرده و لذا صعود خود را در آسمان میبینیم]
- ترجمه سلطانیالبتّه (باز) میگفتند جز این نیست که چشمان ما مست (منگ) شده بلکه ما گروهی هستیم که سحر شدهایم
- ترجمه راستینباز هم خواهند گفت: چشمان ما را فرو بستهاند، بلکه در ما سحر و جادویی به کار بردهاند.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ
و همانا ما در آسمان برجهایی قرار دادهایم و آنها را [با کواکب منیره] برای نظر کنندگان زینت دادیم
- ترجمه سلطانیو همانا ما در آسمان برجهایی قرار دادهایم و آنها را برای نظر کنندگان زینت دادیم
- ترجمه راستینو همانا ما در آسمان کاخهای بلند برافراشتیم و بر چشم بینایان عالم آن کاخها را به زیب و زیور بیاراستیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ إِلَّا مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ
مگر کسی که دزدانه بشنود که شهابی آشکار (واضح) او را دنبال میکند [و او را مَحْق (تباه، نابود) میکند]
- ترجمه سلطانیمگر کسی که دزدانه بشنود که شهابی آشکار (واضح) او را دنبال میکند
- ترجمه راستینلیکن هر شیطانی برای سرقت سمع (یعنی برای دزدیدن و دریافتن سخن فرشتگان عالم بالا) به آسمان نزدیک شود تیر شهاب و شعله آسمانی او را تعقیب کند.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ وَالْأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْزُونٍ
و زمین را گسترانیدیم و در آن کوههایی افکندیم و از هر چیز موزونی (سنجیده و مناسبی) در آن رویانیدیم
- ترجمه سلطانیو زمین را گسترانیدیم و در آن کوههایی افکندیم و از هر چیز موزونی (سنجیده و مناسبی) در آن رویانیدیم
- ترجمه راستینو زمین را هم ما بگستردیم و در آن کوههای عظیم بر نهادیم و در آن از هر گیاه و هر نبات مناسب و موافق حکمت و عنایت برویانیدیم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ وَمَن لَّسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِينَ
و در آن برای شما و کسانی که شما روزی دهندهٔ آنها نیستید وسایل زندگی [یعنی آنچه که بدانها زندگی میکنید از پوشیدنی و خوردنی و مَسکن و مَرکب] قرار دادیم
- ترجمه سلطانیو در آن برای شما و کسانی که شما روزی دهندهٔ آنها نیستید وسایل زندگی قرار دادیم
- ترجمه راستینو در این زمین هم لوازم معاش و زندگانی شما را مهیا کردیم و هم بر سایر حیوانات که شما به آنها روزی نمیدهید قوت و غذا فراهم ساختیم.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلَّا بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ
و هیچ چیزی نیست مگر آنکه خزائن آن نزد ما است و آن را نازل نمیکنیم مگر به اندازهای معلوم
- ترجمه سلطانیو هیچ چیزی نیست مگر آنکه خزائن آن نزد ما است و آن را نازل نمیکنیم مگر به اندازهای معلوم
- ترجمه راستینو هیچ چیز در عالم نیست جز آنکه منبع و خزانه آن نزد ماست ولی ما از آن بر عالم خلق الاّ به قدر معین (که مصلحت است) فرو نمیفرستیم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ
و بادها را به جهت تلقیح (بارور کردن) [بارور کنندگان] فرستادیم و از آسمان آب را نازل کردیم و شما را به وسیلهٔ آن سیراب کردیم و شما خازن (نگهبان) آن نیستید [تا قادر بر انزال آن و منع آن باشید بلکه آن ایضاً از آنچه است که آن را به اندازه نازل میکنیم]
- ترجمه سلطانیو بادها را به جهت تلقیح (بارور کردن) فرستادیم و از آسمان آب را نازل کردیم و شما را به وسیلهٔ آن سیراب کردیم و شما خازن (نگهبان) آن نیستید
- ترجمه راستینو ما بادهای باردار کننده (رحم طبیعت) را فرستادیم، آنگاه باران را از آسمان فرود آوردیم تا به آن آب، شما را سیراب گردانیدیم و گر نه شما نمیتوانستید آبهایی (برای وقت حاجت خود در هر جای زمین از کوه و دره و بیابان و صحرا) منبع ساخته و جاری سازید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ وَإِنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَنُمِيتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ
و همانا البتّه این ماییم که زنده میکنیم و میمیرانیم و ما وارث هستیم
- ترجمه سلطانیو همانا البتّه این ماییم که زنده میکنیم و میمیرانیم و ما وارث هستیم
- ترجمه راستینو محققا ماییم که زنده میکنیم و میمیرانیم و وارث (همه خلق که فانی میشوند) ما هستیم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنكُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ
و همانا پیشینیان از شما را میشناسیم و همانا پسینیان (آیندگان) را میشناسیم
- ترجمه سلطانیو همانا پیشینیان از شما را میشناسیم و همانا پسینیان (آیندگان) را میشناسیم
- ترجمه راستینو البته ما به همه گذشتگان و آیندگان شما آگاهی کامل داریم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ وَإِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ
و همانا پروردگار تو اوست که آنها را حشر میکند به درستی که او حکیم است [و حکمت او اقتضای حشر و مجازات و ایصال هر کدام به مقتضای خود را میکند] و [به قدر هر یک و محشر او و اقتضای او] دانا است
- ترجمه سلطانیو همانا پروردگار تو اوست که آنها را حشر میکند به درستی که او حکیم و دانا است
- ترجمه راستینو البته خدای تو همه خلایق را در قیامت محشور خواهد کرد، که کار او از روی علم و حکمت است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ
و همانا ما انسان را از لجن ریخته شدهٔ گندیدهای [یعنی لجن نطفه برای اینکه آن در عروق و اوعیهٔ (مجاری ترشحی) منی مدّت طولانی مانند گِل سیاهی که در نهرها است باقی میماند] خلق کردیم
- ترجمه سلطانیو همانا ما انسان را از لجن ریخته شدهٔ گندیدهای خلق کردیم
- ترجمه راستینو همانا ما انسان را از گل و لای کهنه متغیر بیافریدیم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ
و [به یاد آور] آنوقتی را که پروردگارت به ملائکه گفت: همانا من خالق بشری از لجن گندیدهٔ ریخته شده هستم
- ترجمه سلطانیو (به یاد آور) آنوقتی را که پروردگارت به ملائکه گفت: همانا من خالق بشری از لجن گندیدهٔ ریخته شده هستم
- ترجمه راستینو (یاد آر) آن گاه که پروردگارت به فرشتگان عالم اظهار فرمود که من بشری از ماده گل و لای کهنه متغیر، خلق خواهم کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِينَ
پس وقتی که [خلقت] او را مرتّب (تمام، استوار) کردم
- ترجمه سلطانیپس وقتی که او را مرتّب (تمام، استوار) کردم
- ترجمه راستینپس چون آن (عنصر) را معتدل بیارایم و در آن از روح خویش بدمم همه (از جهت حرمت و عظمت آن روح الهی) بر او سجده کنید.
- ترجمه الهی قمشهای٣١ إِلَّا إِبْلِيسَ أَبَى أَن يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ
آنگاه ملائکه همهٔ آنها با هم سجده کردند مگر ابلیس که اباء کرد که با سجده کنندگان باشد
- ترجمه سلطانیآنگاه ملائکه همهٔ آنها با هم سجده کردند مگر ابلیس که اباء کرد که با سجده کنندگان باشد
- ترجمه راستینمگر ابلیس که از همراهی با سجده کنندگان امتناع ورزید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ قَالَ يَاإِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلَّا تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ
[خداوند] گفت: ای ابلیس تو را چه شده است که با سجده کنندگان [همراه] نمیباشی؟
- ترجمه سلطانی(خداوند) گفت: ای ابلیس تو را چه شده است که با سجده کنندگان (همراه) نمیباشی؟
- ترجمه راستینخدا فرمود که ای شیطان، برای چه تو با ساجدان عالم سر فرود نیاوردی؟
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ
[ابلیس] گفت: من بر آن نمیباشم که بر بشری که او را از لجن گندیدهٔ ریخته شدهای خلق کردهای سجده کنم [و مرا از آتش خلق کردهای که آن اشرف عناصر است، و آن صلصال (گندیده، گل بدبو) پستترین موالید عناصر است]
- ترجمه سلطانی(ابلیس) گفت: من بر آن نمیباشم که بر بشری که او را از لجن گندیدهٔ ریخته شدهای خلق کردهای سجده کنم
- ترجمه راستینشیطان پاسخ داد که من هرگز به بشری که از گل و لای کهنه متغیر خلقت کردهای سجده نخواهم کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ
[خداوند] گفت: پس، از آن [یعنی از آسمان یا از جنّت، یا از میان ملائکه، یا از منزلت و ریاست] خارج شو زیرا تو رانده شدهای
- ترجمه سلطانی(خداوند) گفت: پس، از آن خارج شو زیرا تو رانده شدهای
- ترجمه راستینخدا هم (به او قهر و عتاب) فرمود که از صف ساجدان (و از بهشت مطیعان) خارج شود که تو رانده درگاه ما شدی.
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ
[ابلیس از جهت حرص بر بقاء و فراخی (گشایش) در اِغْواء (گمراه کردن)] گفت: پروردگارا پس تا روزی که آنها برانگیخته میشوند به من مهلت بده (میدهی)
- ترجمه سلطانی(ابلیس) گفت: پروردگارا پس تا روزی که آنها برانگیخته میشوند به من مهلت بده (میدهی)
- ترجمه راستینشیطان از خدا درخواست کرد که پروردگارا، پس مرا تا روز قیامت که خلق مبعوث میشوند مهلت و طول عمر عطا فرما.
- ترجمه الهی قمشهای٣٩ قَالَ رَبِّ بِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَلَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ
[ابلیس از روی غیظ] گفت: پروردگارا چرا مرا اغواء (گمراه) کردی البتّه حتماً در زمین برای آنان زینت میدهم و البتّه حتماً همگی آنها را اغواء میکنم
- ترجمه سلطانی(ابلیس) گفت: پروردگارا چرا مرا اغواء (گمراه) کردی البتّه حتماً در زمین برای آنان زینت میدهم و البتّه حتماً همگی آنها را اغواء میکنم
- ترجمه راستینشیطان گفت: خدایا، چنانکه مرا به گمراهی و هلاکت کشاندی من نیز در زمین (هر باطلی را) در نظر فرزندان آدم جلوه میدهم (تا از یاد تو غافل شوند) و همه آنها را به گمراهی و هلاکت خواهم کشاند.
- ترجمه الهی قمشهای٤١ قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ
[خداوند] گفت: این راهی [حقّ] است که مستقیم (بدون اعوجاج) به سوی من است
- ترجمه سلطانی(خداوند) گفت: این راهی است که مستقیم به سوی من است
- ترجمه راستینخدا فرمود: همین (اخلاص و پاکی سریرت) راه مستقیم به (درگاه رضای) من است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٢ إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلَّا مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ
همانا به بندگان من تسلّطی بر آنها نداری مگر کسانی از اغواء شدگان که از تو تبعیّت کنند [که در غَوایَت (لغزش) و ضلالت ذاتیهٔ تکوینی مثل تو هستند]
- ترجمه سلطانیهمانا به بندگان من تسلّطی بر آنها نداری مگر کسانی از اغواء شدگان که از تو تبعیّت کنند
- ترجمه راستینو هرگز تو را بر بندگان (برگزیده) من تسلط و غلبه نخواهد بود لیکن اقتدار و سلطه تو بر مردم گمراهی است که پیرو تو شوند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٤ لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ
که هفت درب دارد که هر دربی، از آنها (اغواء شدگان پیروی کننده) جزئی (گروهی، صنفی) تقسیم شده دارد
- ترجمه سلطانیکه هفت درب دارد که هر دربی، از آنها جزئی (گروهی) تقسیم شده دارد
- ترجمه راستینکه آن دوزخ را هفت در است که هر دری برای ورود دستهای از گمراهان معین گردیده است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٦ ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِينَ
[به آنها گفته میشود] با سلامت و به امنیت داخل آنجا شوید
- ترجمه سلطانی(به آنها گفته میشود) با سلامت و به امنیت داخل آنجا شوید
- ترجمه راستین(به آنها خطاب شود که) شما با درود و سلام و با کمال ایمنی و احترام به بهشت ابد وارد شوید.
- ترجمه الهی قمشهای٤٧ وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ
و آنچه از کینه (حقد، کینهٔ پنهان در دل) که در سینههای آنان است را برکندهایم [در حالی که] برادرانی روبروی هم بر تختها هستند
- ترجمه سلطانیو آنچه از کینه که در سینههای آنان است را برکندهایم (در حالی که) برادرانی روبروی هم بر تختها هستند
- ترجمه راستینو ما آیینه دلهای پاک آنها را از کدورت کینه و حسد و هر خلق ناپسند به کلی پاک و پاکیزه ساختیم و همه برادروار روبروی یکدیگر بر تختهای عزت بنشینند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٨ لَا يَمَسُّهُمْ فِيهَا نَصَبٌ وَمَا هُم مِّنْهَا بِمُخْرَجِينَ
در آنجا به آنها رنجی (تعبی) نمیرسد و آنها از آنجا اخراج نمیشوند
- ترجمه سلطانیدر آنجا به آنها رنجی نمیرسد و آنها از آنجا اخراج نمیشوند
- ترجمه راستیندر حالتی که هیچ رنج و زحمت در آنجا به آنها نرسد و هرگز از آن بهشت ابد بیرونشان نکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٩ نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
خبر بده به بندگان من که البتّه من بسیار آمرزنده و مهربان هستم
- ترجمه سلطانیخبر بده به بندگان من که البتّه من بسیار آمرزنده و مهربان هستم
- ترجمه راستین(ای رسول ما) بندگان مرا آگاه ساز که من بسیار آمرزنده و مهربانم.
- ترجمه الهی قمشهای٥٢ إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلَامًا قَالَ إِنَّا مِنكُمْ وَجِلُونَ
آنوقت که بر او داخل شدند و گفتند: سلام، [ابراهیم برای امتناع آنها از خوردن] گفت: همانا ما از شما ترسان هستیم
- ترجمه سلطانیآنوقت که بر او داخل شدند و گفتند: سلام، (ابراهیم) گفت: همانا ما از شما ترسان هستیم
- ترجمه راستینکه چون آن مهمانان بر ابراهیم وارد شدند و بر او سلام دادند ابراهیم (مضطرب شده) گفت: ما از شما (که بدون اذن و بیموقع بر ما در آمدید) بیمناکیم.
- ترجمه الهی قمشهای٥٣ قَالُوا لَا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ عَلِيمٍ
[میهمانان] گفتند بیم نکن ما به تو به پسری دانا بشارت میدهیم
- ترجمه سلطانی(میهمانان) گفتند بیم نکن ما به تو به پسری دانا بشارت میدهیم
- ترجمه راستینفرشتگان گفتند: هیچ مترس که ما آمدهایم تو را به پسری دانا بشارت دهیم.
- ترجمه الهی قمشهای٥٤ قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَى أَن مَّسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ
[ابراهیم] گفت: آیا به من بشارت میدهید با اینکه پیری به من رسیده؟ پس به چه چیزی مرا بشارت میدهید؟
- ترجمه سلطانی(ابراهیم) گفت: آیا به من بشارت میدهید با اینکه پیری به من رسیده؟ پس به چه چیزی مرا بشارت میدهید؟
- ترجمه راستینابراهیم گفت: آیا مرا در این سن پیری مژده فرزند میدهید؟نشانه این مژده چیست؟
- ترجمه الهی قمشهای٥٥ قَالُوا بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُن مِّنَ الْقَانِطِينَ
[میهمانان] گفتند: به تو به [امری] حقّ (واقع شدنی) بشارت میدهیم پس از نومیدان [بر قدرت او تعالی نسبت به آنچه که اسباب با آن موافق نمیشود] مباش
- ترجمه سلطانی(میهمانان) گفتند: به تو به (امری) حقّ بشارت میدهیم پس از نومیدان مباش
- ترجمه راستینگفتند: ما تو را به حق و حقیقت بشارت دادیم و تو هرگز نومید مباش.
- ترجمه الهی قمشهای٥٦ قَالَ وَمَن يَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ
[ابراهیم] گفت: و چه کسی از رحمت پروردگارش ناامید میشود جز گمراهان [از طریق معرفت خدا و قدرت او]
- ترجمه سلطانی(ابراهیم) گفت: و چه کسی از رحمت پروردگارش ناامید میشود جز گمراهان
- ترجمه راستینابراهیم گفت: به جز مردم گمراه چه کسی از لطف خدای خود نومید میشود؟
- ترجمه الهی قمشهای٥٧ قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ
[ابراهیم] گفت: پس کار شما [یعنی امر شما و شغل شما بعد از بشارت] چیست؟ ای فرستاده شدگان
- ترجمه سلطانی(ابراهیم) گفت: پس کار شما چیست؟ ای فرستاده شدگان
- ترجمه راستینآن گاه ابراهیم پرسش کرد که ای رسولان حق، باز گویید که بر چه کار مبعوث شدهاید؟
- ترجمه الهی قمشهای٥٨ قَالُوا إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ
[فرستاده شدگان] گفتند: همانا ما به سوی قوم مجرمی (قوم لوط) فرستاده شدهایم
- ترجمه سلطانی(فرستاده شدگان) گفتند: همانا ما به سوی قوم مجرمی (قوم لوط) فرستاده شدهایم
- ترجمه راستینفرشتگان پاسخ دادند که ما بر هلاک قومی زشتکار فرستاده شدهایم.
- ترجمه الهی قمشهای٥٩ إِلَّا آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ
مگر اهل [خانواده، خاندان] لوط، همانا ما البتّه همگی آنها را نجات میدهیم
- ترجمه سلطانیمگر اهل (خانواده، خاندان) لوط، همانا ما البتّه همگی آنها را نجات میدهیم
- ترجمه راستین(که آن قوم مجرم لوطند که به جرم عمل بد هلاک شوند) مگر اهل بیت لوط که همه آنها را از بلا نجات خواهیم داد.
- ترجمه الهی قمشهای٦٠ إِلَّا امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَـمِنَ الْغَابِرِينَ
مگر زن او را که مقدّر کردهایم که وی البتّه از جاماندگان (باقی ماندگان با کفر برای هلاک شدن) است
- ترجمه سلطانیمگر زن او را که مقدّر کردهایم که او (مؤنّث) البتّه از جاماندگان است
- ترجمه راستینجز زن لوط که آن هم (چون با بدان همدست است) چنین مقرر داشتیم که از بازماندگان باشد (و با زشتکاران هلاک شود).
- ترجمه الهی قمشهای٦٢ قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ
[لوط (ع) بعد از مشاهدهٔ آنها] گفت همانا شما گروهی ناشناس هستید [یعنی شما را نمیشناسم یا با شما انس ندارم برای ظنّ شرّ نسبت به شما]
- ترجمه سلطانی(لوط) گفت همانا شما گروهی ناشناس هستید
- ترجمه راستینلوط با فرشتگان گفت: شما اشخاصی نا آشنایید!
- ترجمه الهی قمشهای٦٣ قَالُوا بَلْ جِئْنَاكَ بِمَا كَانُوا فِيهِ يَمْتَرُونَ
[فرستاده شدگان] گفتند: [ما برای شما شرّی نداریم] بلکه آنچه را که [از عذاب] در آن تردید میکردند نزد تو آوردهایم
- ترجمه سلطانی(فرستاده شدگان) گفتند: بلکه آنچه را که در آن تردید میکردند نزد تو آوردهایم
- ترجمه راستینفرشتگان پاسخ دادند که ما بر انجام چیزی (یعنی وعده عذاب) که قومت در آن به شک و انکار بودند فرستاده شدیم.
- ترجمه الهی قمشهای٦٤ وَأَتَيْنَاكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ
و [امر] حقّ را [که تخلّفی در آن نیست] نزد تو آوردهایم و همانا ما قطعاً راستگوییم
- ترجمه سلطانیو (امر) حقّ را نزد تو آوردهایم و همانا ما قطعاً راستگوییم
- ترجمه راستینو به حق و راستی به سوی تو آمدهایم و آنچه گوییم صدق محض است.
- ترجمه الهی قمشهای٦٥ فَأَسْرِ بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلَا يَلْتَفِتْ مِنكُمْ أَحَدٌ وَامْضُوا حَيْثُ تُؤْمَرُونَ
پس به پاسی [گذشته] از شب اهلت را حرکت بده و پشت سر آنها برو [و مانند مراقب نگهبان باش] و از شما احدی نباید [به وراء خود] التفات (توجّه، بازگشت) کند (باز پس ننگرد) و [امر الهی حین خروج شما را درک میکند و در آن هنگام] از جایی که به شما امر میشود بروید
- ترجمه سلطانیپس به پاسی (گذشته) از شب اهلت را حرکت بده و پشت سر آنها برو و از شما احدی نباید التفات (توجّه) کند (باز پس نگرد) و از جایی که به شما امر میشود بروید
- ترجمه راستینپس تو ای لوط، خانوادهات را در پاسی از شب از این دیار بیرون بر و خود از پی آنان روانه شو و هیچ یک از شما باز پس ننگرد بلکه بدان سو که مأمورید به سرعت روان شوید.
- ترجمه الهی قمشهای٦٦ وَقَضَيْنَا إِلَيْهِ ذَلِكَ الْأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَـؤُلَاءِ مَقْطُوعٌ مُّصْبِحِينَ
و [علم] آن امر [مبهم] را به او (لوط) حکم کردیم (رساندیم) که آنها (واپسماندگان) [در حالی] صبح کنندهاند که از ریشه کنده شدهاند [یعنی دیگران مستأصل (ریشه کن) میشوند]
- ترجمه سلطانیو آن امر را به او حکم کردیم که آنها (واپسماندگان) (در حالی) صبح کنندهاند که از ریشه کنده شدهاند
- ترجمه راستینو بر او این فرمان را وحی کردیم که قومت تا آخرین افراد، صبحگاه هلاک میشوند.
- ترجمه الهی قمشهای٦٧ وَجَاءَ أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ
و اهل شهر [بعد از اطّلاعشان بواسطهٔ زن لوط] آمدند [در حالی که به لوط (ع) از بابت میهمانان با طمع کردن در آنها و به زعم خود به دخول لوط (ع) در مثل فعل آنها] مژده میدادند
- ترجمه سلطانیو اهل شهر آمدند (در حالی که) مژده میدادند
- ترجمه راستینو (در آن شب که فرشتگان به شکل جوانهای زیبا به خانه لوط در آمدند) قوم لوط آگاه شده خوشحال (به خیال کامرانی به خانه او) آمدند.
- ترجمه الهی قمشهای٧٠ قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعَالَـمِينَ
[اهل شهر] گفتند: آیا ما تو را از عالمیان [یعنی هر مردمانی، یعنی از مهمان کردن مردم] نهی نکردیم؟
- ترجمه سلطانی(اهل شهر) گفتند: آیا ما تو را از عالمیان (هر مردمانی) نهی نکردیم؟
- ترجمه راستینقوم گفتند: مگر ما تو را از (میزبانی و حمایت) عالمیان منع نکردیم؟
- ترجمه الهی قمشهای٧١ قَالَ هَـؤُلَاءِ بَنَاتِي إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ
[لوط] گفت: اینان (ازواج شما یا همهٔ زنان و دختران شهر) دختران من هستند اگر انجام دهنده میباشید
- ترجمه سلطانی(لوط) گفت: اینان (همهٔ دختران شهر) دختران من هستند اگر انجام دهنده میباشید
- ترجمه راستینلوط به قوم خود گفت: من این دخترانم را به نکاح شما میدهم تا اگر خیال عملی دارید انجام دهید.
- ترجمه الهی قمشهای٧٢ لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ
قسم به جان تو [یعنی به حیات (جان) تو ای محمّد (ص)] که آنها البتّه در مستی خود سرگردانند (حیرانند)
- ترجمه سلطانیقسم به جان تو که آنها البتّه در مستی خود سرگردانند
- ترجمه راستین(ای محمد) به جان تو قسم که این مردم دنیا همیشه مست شهوات نفسانی و به حیرت و غفلت و گمراهی خواهند بود.
- ترجمه الهی قمشهای٧٣ فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ
پس به هنگام طلوع [آفتاب] آن بانگ [بلند] آنها را در گرفت [در حالی که در وقت طلوع خورشید داخل میشدند]
- ترجمه سلطانیپس آن بانگ (بلند) آنها را به هنگام طلوع (آفتاب) در گرفت
- ترجمه راستینباری، قوم لوط هنگام طلوع آفتاب به صیحه آسمانی همه هلاک شدند.
- ترجمه الهی قمشهای٧٤ فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ
پس زبر آن را (بالای قریههای آنها را) در زیر آن قرار دادیم و بر آنها سنگهایی از سنگ گِل باراندیم
- ترجمه سلطانیپس زبر آن را در زیر آن قرار دادیم و بر آنها سنگهایی از سنگ گِل باراندیم
- ترجمه راستینو شهر و دیار آنها را زیر و زبر ساخته و آن قوم را سنگباران عذاب کردیم.
- ترجمه الهی قمشهای٧٥ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ
همانا در آن البتّه آیاتی برای فراستمندان (هوشمندان، کسانی که اشیاء را با نشانههای آنها میشناسند) هست
- ترجمه سلطانیهمانا در آن البتّه آیاتی برای فراستمندان هست
- ترجمه راستینو در این عذاب هوشمندان را عبرت و بصیرت بسیار است.
- ترجمه الهی قمشهای٧٦ وَإِنَّهَا لَبِسَبِيلٍ مُّقِيمٍ
و همانا آنها (قریهها، یا آثار هلاک، یا نشانهها) بر سر راهی هستند که [باقی و نابود نشده و] برقرار است [مردم از آن سیر میکنند و آثار قریههای آنها و هلاک آنها را مشاهده میکنند]
- ترجمه سلطانیو همانا آنها بر سر راهی هستند که برقرار است
- ترجمه راستینو این ویرانه اکنون بر سر راهی است بر قرار.
- ترجمه الهی قمشهای٧٩ فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِينٍ
پس از آنها انتقام گرفتیم و همانا آن دو (ایکه و مدین) البتّه بر سر راهی آشکار بودند [یعنی طریق واضحی که رهرو به سوی آن رهنمون میشود]
- ترجمه سلطانیپس از آنها انتقام گرفتیم و همانا آن دو (ایکه و مدین) البتّه بر سر راهی آشکار بودند
- ترجمه راستینآنها را نیز به کیفر رسانیدیم، و این هر دو شهر (یعنی شهر سدوم و ایکه یا مدین که دیار قوم لوط و شعیب بود، برای اهل اعتبار) بر رهگذری آشکار قرار دارند.
- ترجمه الهی قمشهای٨٠ وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الْحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ
و همانا اهل [وادی] حِجر [بین مدینه و شام] (قوم ثمود) فرستادگان (صالح) را تکذیب کردند
- ترجمه سلطانیو همانا اهل حِجر (قوم ثمود) فرستادگان (صالح) را تکذیب کردند
- ترجمه راستینو اصحاب حجر (قوم صالح) هم رسولان را به کلی تکذیب کردند.
- ترجمه الهی قمشهای٨١ وَآتَيْنَاهُمْ آيَاتِنَا فَكَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِينَ
و آیاتمان [مانند شتر و بچّهاش و نوشیدنش] را به آنها دادیم پس از آنها اعراض کردند
- ترجمه سلطانیو آیاتمان را به آنها دادیم پس از آنها اعراض کردند
- ترجمه راستینو از آیاتی که ما بر آنان فرستادیم رو گردانیدند.
- ترجمه الهی قمشهای٨٢ وَكَانُوا يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ
و [برای قوّت ابدانشان و طول عمرهایشان و آمالشان] از کوهها خانههایی میتراشیدند تا [از انهدام و نقب زدن دزدها و تخریب به وسیلهٔ اعداء] در امان باشند
- ترجمه سلطانیو از کوهها خانههایی میتراشیدند تا در امان باشند
- ترجمه راستینو در کوهها منزل میساختند تا از خطر ایمن باشند.
- ترجمه الهی قمشهای٨٤ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ
پس آنچه [از خانههای در سنگ و کثرت مال و عدد] که کسب کرده بودند آنها را بینیاز نکرد
- ترجمه سلطانیپس آنچه که کسب کرده بودند آنها را بینیاز نکرد
- ترجمه راستینو به فراز کوه با همه ذخائر و ثروت از هلاک ایمن نگردیدند.
- ترجمه الهی قمشهای٨٥ وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَإِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ
و آسمانها و زمین و آنچه که بین آن دو است را مگر به حقّ خلق نکردیم و همانا ساعت حتماً آن آمدنی است [و کسی از آنها که مستحقّ عقوبت و سیاست باشد از ما رهایی نمییابد، پس بر ما توکّل نما و امور آنان را به ما واگذار و مانند سایر پیامبران (ع) به دعاء دربارهٔ آنها تعاجل (شتافتن) مکن] پس با صفحی زیبا صفح (پاک کردن دل) کن [که نه عتاب در آن است و نه منّت، و عفو ترک مکافات است، و صَفْح اخراج اثر بدی از قلب است]
- ترجمه سلطانیو آسمانها و زمین و آنچه که بین آن دو است را مگر به حقّ خلق نکردیم و همانا ساعت حتماً آن آمدنی است پس با صفحی زیبا صفح (پاک کردن دل) کن
- ترجمه راستینو ما آسمانها و زمین و هر چه را که در بین آنهاست جز به حق (و برای مقصودی صحیح و حکمتی بزرگ) خلق نکردهایم، و البته ساعت قیامت (که غرض و مقصود اصلی خلقت شماست) خواهد آمد، اکنون تو (ای رسول ما، از این منکران) نیکو در گذر (یعنی با خلق خوش آنها را به حق دعوت کن و اگر نپذیرند دلتنگ مباش).
- ترجمه الهی قمشهای٨٦ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ
همانا پروردگار تو همان بسیار خلق کننده است [یعنی کسی که تو را تربیت (پرورش دادن) میکند و به تو لطف مینماید همان خالق آنها است، پس برای تو شتاب کردن در عقوبت کردن مخلوق کسی که تو را تربیت میکند شایسته نیست] و [به حال آنها] دانا است [پس آنها را بر آنچه که حالشان آن را اقتضاء میکند مکافات میکند]
- ترجمه سلطانیهمانا پروردگار تو همان بسیار خلق کننده و دانا است
- ترجمه راستینمحققا پروردگار تو آفریننده دانایی است (که بیمقصود خلق را نیافریده، البته هر کسی به نتیجه عملش خواهد رسید).
- ترجمه الهی قمشهای٨٧ وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ
و همانا به تو دو هفت تایی (چهارده) و قرآن عظیم را دادهایم
- ترجمه سلطانیو همانا به تو دو هفت تایی (چهارده) و قرآن عظیم را دادهایم
- ترجمه راستین(ای محمد) همانا هفت آیت با ثنا (و دعا که قسمت بین خدا و عبد شده و در هر نماز دو بار خوانده میشود، یعنی سوره حمد) و این قرآن با عظمت را بر تو فرستادیم.
- ترجمه الهی قمشهای٨٨ لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ
دو چشمت را به آنچه که ما ازواجی (اصنافی، گروههایی) از آنها (کفّار) را به آن بهرهمند ساختیم مدوز و به خاطر آنها اندوه مخور [برای اینکه آن در جنب آنچه که به تو داده شده در غایت حقارت است] و بال خود را بر مؤمنین بگستران (فروتن باش)
- ترجمه سلطانیدو چشمت را به آنچه که ما ازواجی (اصنافی، گروههایی) از آنها را به آن بهرهمند ساختیم مدوز و به خاطر آنها اندوه مخور و بال خود را بر مؤمنین بگستران (فروتن باش)
- ترجمه راستینتوبه این ناقابل متاع دنیوی که به طایفهای از مردم کافر دادیم البته چشم مدوز و بر اینان اندوه مخور و اهل ایمان را زیر پر و بال خود گیر (و با کمال حسن خلق بپروران).
- ترجمه الهی قمشهای٨٩ وَقُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ
و [به کسی که تو را از رغبت در ظاهر آنها و حزن بر باطن آنها نهی کرد] بگو: همانا من البتّه بیم دهندهٔ آشکار هستم
- ترجمه سلطانیو بگو: همانا من البتّه بیم دهندهٔ آشکار هستم
- ترجمه راستینو بگو: من همان رسولم که برای اندرز و ترسانیدن (خلق از عذاب قهر خدا) با دلیلی روشن آمدهام.
- ترجمه الهی قمشهای٩٠ كَمَا أَنزَلْنَا عَلَى الْمُقْتَسِمِينَ
چنانکه بر تقسیم کنندگان نازل کردیم {یعنی به تو سبع مثانى را دادیم مانند همان که به مقتسمین (تقسیم کنندگان) از اهل کتاب نازل کردیم همان کسانی که همّتشان را بر اَطْماع و اَحْزان و آمال قسمت کردند پس قرآن را آنچه را که از آن با آنها موافقت میکند مقبول و آنچه را که از آن با آنان مخالف است مردود قرار دادند}
- ترجمه سلطانیچنانکه بر تقسیم کنندگان نازل کردیم
- ترجمه راستینآن گونه عذابی که بر کسانی که آیات خدا را قسمت کردند (یعنی یهود و نصاری) نازل نمودیم.
- ترجمه الهی قمشهای٩١ الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ
کسانی که قرآن را بخش بخش کردند [یعنی قرآن را افسانه قرار دادند]
- ترجمه سلطانیکسانی که قرآن را بخش بخش (افسانه) کردند
- ترجمه راستینآنان که قرآن را (به میل خود و غرض فاسد خویش) جزء جزء و پاره پاره کردند (بعضی را قبول و بعضی را رد کردند).
- ترجمه الهی قمشهای٩٢ فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ
پس قسم به پروردگارت که البتّه حتماً [از تقسیم قرآن یا افسانه قرار دادن آن یا سایر آنچه که میکردند] از همگی آنها سؤال (بازخواست) میکنیم
- ترجمه سلطانیپس قسم به پروردگارت که البتّه حتماً از همگی آنها سؤال (بازخواست) میکنیم
- ترجمه راستینقسم به خدای تو که از همه آنها سخت مؤاخذه خواهیم کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٩٤ فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ
پس آنچه را که به آن امر شدهای اعلان [علنی] کن [و به قبول آنها و ردّ آنها و به استهزاء آنها و عدم استهزاء آنها مبالات (اعتناء) نکن] و از مشرکان روی بگردان
- ترجمه سلطانیپس آنچه را که به آن امر شدهای اعلان (علنی) کن و از مشرکان روی بگردان
- ترجمه راستینپس تو آشکارا آنچه مأموری (به خلق) برسان و از مشرکان روی بگردان.
- ترجمه الهی قمشهای٩٦ الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
کسانی که با خداوند خدایی دیگر را قرار میدهند، پس [عاقبت امرشان را] خواهند دانست
- ترجمه سلطانیکسانی که با خداوند خدایی دیگر را قرار میدهند، پس خواهند دانست
- ترجمه راستینآنان که با خدای یکتا خدایی دیگر قرار دهند، پس به زودی خواهند دانست.
- ترجمه الهی قمشهای٩٧ وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُـولُونَ
و همانا ما میدانیم که تو از آنچه که آنها [از تکذیب کردن تو و طعنه زدن به تو و استهزاء تو و دین تو و خدای تو و کتاب تو و نماز تو] میگویند سینهات تنگ میشود
- ترجمه سلطانیو همانا ما میدانیم که تو از آنچه که آنها میگویند سینهات تنگ میشود
- ترجمه راستینو ما محققا میدانیم که تو از آنچه امت (در طعنه و تکذیب تو) میگویند سخت دلتنگ میشوی.
- ترجمه الهی قمشهای٩٨ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ
پس به ستایش پروردگارت تسبیح کن و از سجده کنندگان باش [و نفست را به آنها مشغول مدار و به آنچه که آن در شأن تو است از عبادت پروردگارت اشتغال بورز]
- ترجمه سلطانیپس به ستایش پروردگارت تسبیح کن و از سجده کنندگان باش
- ترجمه راستینپس به ذکر اوصاف کمال پروردگارت تسبیح گو و از نمازگزاران باش (تا به یاد خدا شاد خاطر شوی).
- ترجمه الهی قمشهای٩٩ وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ
و پروردگارت را بندگی کن تا به تو یقین (مرگ) فرا رسد.
- ترجمه سلطانیو پروردگارت را بندگی کن تا به تو یقین (مرگ) فرا رسد.
- ترجمه راستینو دایم به پرستش خدای خود مشغول باش تا یقین (ساعت مرگ و هنگام لقای ما) بر تو فرا رسد.
- ترجمه الهی قمشهایبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ أَتَى أَمْرُ اللَّهِ فَلَا تَسْتَعْجِلُوهُ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ
[آنچه که رسول (ص) از عذاب و اهلاک و قیام ساعت و حساب و عقاب در روز قیامت به آنها وعده کرده بود را از جهت استهزاء او و رسالت او و ایعاد (وعده دادن) او استعجال (طلب تعجیل) کردند، پس فرمود تعالی:] امر خداوند [دربارهٔ اهلاک] در رسید پس تعجیل آن را طلب نکنید [بطور استهزاء میگفتند: وقتی که آنچه که به آن وعده میدهی واقع شود پس اصنام ما برای ما شفاعت میکنند پس فرمود تعالی:] او منزّه و تعالی (بالاتر) است از آنچه که شریک [او] مینمایند [و چیزی برای آنان شفاعت نمیکند، و اصنام چیزی از عذاب او را دفع نمیکنند]
- ترجمه سلطانیامر خداوند در رسید پس تعجیل آن را طلب نکنید او منزّه و تعالی (بالاتر) است از آنچه که شریک (او) مینمایند
- ترجمه راستینفرمان خدا (به ظهور قیامت و یا به عذاب شمشیر بر مشرکان) به زودی فرا میرسد پس (هان ای کافران، شما به تمسخر و هزل) تقاضای تعجیل آن مکنید، خدای یکتا متعالی و منزه از شرک مشرکان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢ يُنَزِّلُ الْمَلَائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُوا أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنَا فَاتَّقُونِ
او ملائکه را با روح از [عالم] امر خود بر کسی از بندگانش که بخواهد نازل میکند که انذار کنید که جز من خدایی نیست پس از من بهراسید
- ترجمه سلطانیاو ملائکه را با روح از (عالم) امر خود بر کسی از بندگانش که بخواهد نازل میکند که انذار کنید که جز من خدایی نیست پس از من بهراسید
- ترجمه راستینخدا فرشتگان را با روح به امر خود بر هر یک از بندگان که خواهد میفرستد که خلق را (اندرز داده و از عقوبت شرک به خدا) بترسانید (و به بندگان بفهمانید) که خدایی جز من نیست، پس از من بترسید.
- ترجمه الهی قمشهای٣ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ
آسمانها و زمین را به حقّ خلق کرد بالاتر است از آنچه که [با او] شریک میکنند
- ترجمه سلطانیآسمانها و زمین را به حقّ خلق کرد بالاتر است از آنچه که (با او) شریک میکنند
- ترجمه راستینخدا آسمانها و زمین را به حق (و برای غرضی محقق و حکمتی بزرگ) آفرید، او از آنچه مشرکان شرک آرند متعالی و منزه است.
- ترجمه الهی قمشهای٤ خَلَقَ الْإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ
انسان را از نطفهای خلق کرد پس آنوقت او ستیزه کنندهای آشکار [شده] است
- ترجمه سلطانیانسان را از نطفهای خلق کرد پس آنوقت او ستیزه کنندهای آشکار است
- ترجمه راستینخدا انسان را از آب نطفهای (بی قدر و ضعیف) بیافرید، آنگاه او (اصل خلقت خود را فراموش کرده و با خالق) آشکارا به خصومت میخیزد.
- ترجمه الهی قمشهای٥ وَالْأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَكُمْ فِيهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ
و چهارپایان را، آنها را برای شما خلق کرد که در آنها گرمپوشی (آنچه که بدان گرم میشوید) [از پشمها و موها و کرکها و پوستهای آنها] و منافعی [از گوشت و شیر و پشت (بارکشی) و شخم زدن زمین به وسیلهٔ آنها] هست و از [شُحوم (چربیها) و لُحوم (گوشتها) و اَلْبان (شیرها)] آنها میخورید
- ترجمه سلطانیو چهارپایان را، آنها را برای شما خلق کرد که در آنها گرمپوشی و منافعی هست و از آنها میخورید
- ترجمه راستینو چهارپایان را خلقت کرد که به (موی و پشم) آنها گرم میشوید و از آنها فواید بسیار دیگر برده و از (شیر و گوشت) آنها غذای مأکول میسازید.
- ترجمه الهی قمشهای٦ وَلَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسْرَحُونَ
و در آنها برای شما [مظاهر] جمال (تجمّل) [و زینت] هست حینی که [در شب هنگام از چرا به خوابگاه و آغل] بر میگردانید و حینی که [آنها را در صبحگاهان برای چریدن و چراندن] به چرا میبرید
- ترجمه سلطانیو در آنها برای شما (مظاهر) جمال (و تجمّل) هست حینی که (از چرا) بر میگردانید و حینی که به چرا میبرید
- ترجمه راستینو هنگامی که آنها را شبانگاه از چرا برمیگردانید یا صبحگاه به چرا بیرون میبرید زیب و افتخار شما باشند.
- ترجمه الهی قمشهای٧ وَتَحْمِلُ أَثْقَالَكُمْ إِلَى بَلَدٍ لَّمْ تَكُونُوا بَالِغِيهِ إِلَّا بِشِقِّ الْأَنفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَـرَءُوفٌ رَّحِيمٌ
و بارهای شما را به شهری حمل میکنند که [شما خودتان] جز با مشقّت دادن خود به آنجا نمیرسیدید [چه رسد با بار بر پشتتان] همانا پروردگارتان البتّه [به شما] رئوف و مهربان است [برای اینکه او آنچه که به آن نفع میبرید و به آن احتیاج دارید را برای شما خلق کرده است]
- ترجمه سلطانیو بارهای شما را به شهری حمل میکنند که (شما خودتان) جز با مشقّت دادن خود به آنجا نمیرسیدید (چه رسد با بار) همانا پروردگارتان البتّه رئوف و مهربان است
- ترجمه راستینو بارهای شما را (به آسانی) از شهری به شهر دیگر برند که خود شما (بدون بار) جز با مشقّت بسیار بدان جا نتوانید رسید (چه رسد با بار) ؛ راستی که پروردگار شما رئوف و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٨ وَالْخَيْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَزِينَةً وَيَخْلُقُ مَا لَا تَعْلَمُونَ
و اسبان و استران و خران را تا بر آنها سوار شوید و زینت هستند و [برای انتفاع شما از موجودات عالم طبع از آنچه که در زمین و آسمان است و موجودات عالم ارواح] آنچه را که نمیدانید خلق میکند
- ترجمه سلطانیو اسبان و استران و خران را تا بر آنها سوار شوید و زینت هستند و خلق میکند آنچه را که نمیدانید
- ترجمه راستینو اسبان و استران و خران را برای سواری و تجمّل شما آفرید و چیز دیگری هم که شما هنوز نمیدانید (برای سواری شما) خواهد آفرید.
- ترجمه الهی قمشهای٩ وَعَلَى اللَّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَائِرٌ وَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ
و راه میانه (خارج از افراط و تفریط) بر خداوند است و [برخی] از آنها (راهها) [از اعتدال] منحرف هستند و اگر میخواست البتّه همگی شما را [با رسانیدن به طریق قصد (میانه، راست) و سیر بر آن] هدایت میکرد
- ترجمه سلطانیو راه میانه (خارج از افراط و تفریط) بر خداوند است و (برخی) از آنها (راهها) منحرف هستند و اگر میخواست البتّه همگی شما را هدایت میکرد
- ترجمه راستینو بر خداست بیان راه عدل و راستی، و بعضی راهها جور و ناراستی است. و اگر خدا میخواست (بدون آزمایش بلکه به جبر) شما را همگی به راه هدایت (و جنّت) میکشید (لیکن این خلاف مصلحت و نظام الهی است).
- ترجمه الهی قمشهای١٠ هُوَ الَّذِي أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَّكُم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ
او کسی است که از آسمان برای شما آبی فرو فرستاد که شراب (نوشیدن) از آن و شجر [اعمّ از گیاه] از آن است در آن (روییدنیها) [مواشی (ستور و چهارپایان) خود را] میچرانید
- ترجمه سلطانیاو کسی است که از آسمان برای شما آبی فرو فرستاد که شراب (نوشیدن) از آن و شجر (اعمّ از گیاه) از آن است در آن میچرانید
- ترجمه راستیناوست خدایی که آب باران را از آسمان فرو فرستاد که هم از آن میآشامید و هم درخت و گیاه از آن میروید که به میوه آن شما، و به برگش حیوانات شما، برخوردار میشوید.
- ترجمه الهی قمشهای١١ يُنبِتُ لَكُم بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّيْتُونَ وَالنَّخِيلَ وَالْأَعْنَابَ وَمِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
با آن زرع و زیتون و نخیل (درختان خرما) و انگور (مُو) و از هر میوهای را برای شما میرویاند، همانا در آن البتّه نشانهای هست برای گروهی که تفکّر میکنند
- ترجمه سلطانیبا آن زرع و زیتون و نخیل (درختان خرما) و انگور (مو) و از هر میوهای را برای شما میرویاند، همانا در آن البتّه نشانهای هست برای گروهی که تفکّر میکنند
- ترجمه راستینو هم زراعتهای شما را از آن آب باران برویاند و درختان زیتون و خرما و انگور و از هر گونه میوه بپرورد؛ همانا در این کار آیت و نشانهای (از رحمت و قدرت الهی) برای اهل فکرت پدیدار است.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
و شب و روز و خورشید و ماه و نجوم مسخّر به امر خود را برای شما مسخّر (رام) نمود همانا در آن البتّه نشانههایی هست برای گروهی که تعقّل میکنند
- ترجمه سلطانیو شب و روز و خورشید و ماه و نجوم مسخّر به امر خود را برای شما مسخّر نمود همانا در آن البتّه نشانههایی هست برای گروهی که تعقّل میکنند
- ترجمه راستینو هم شب و روز و خورشید و ماه را برای زندگانی شما در گردون مسخر ساخت، و ستارگان آسمان هم به فرمان او مسخرند؛ همانا در این کار آیتها و نشانههایی (از قدرت خدا) برای اهل خرد پدیدار است.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ وَمَا ذَرَأَ لَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ
و آنچه را که برای شما در زمین [از موالید، از معادن و اصناف نبات و انواع حیوان و عناصر و آنچه که در زمین هست از کوهها و گودالها و تپّهها] به رنگهای مختلف پدید آورد [و آنچه را که برای شما خلق کرد مسخّر (رام) شما کرد] همانا در آنها برای گروهی که پند میگیرند البتّه نشانهای هست
- ترجمه سلطانیو آنچه را که برای شما در زمین به رنگهای مختلف پدید آورد همانا در آنها برای گروهی که پند میگیرند البتّه نشانهای هست
- ترجمه راستینو نیز آنچه در زمین برای شما آفرید و به انواع گوناگون و اشکال رنگارنگ در آورد (همه را مسخر شما کرد) ؛ همانا در این کار هم آیت و نشانهای (از الهیت) بر مردم هشیار پدیدار است.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ وَهُوَ الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُوا مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا وَتَسْتَخْرِجُوا مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
و او کسی است که دریا را مسخّر کرد تا از آن گوشتی با طراوت بخورید و از آن زیور خارج کنید [مانند انواع آنچه که از دریا خارج میشود] که آن را بپوشید و کشتیها را میبینی که در آن [آب را] میشکافند (جاری هستند) تا [بوسیلهٔ تجارات] از فضل او طلب کنید و تا شما شکر کنید [یعنی غایت همه این است که به اِنْعام نظر کنید و از حقّ نعمت با رؤیت آن از مُنعم تشکر نمایید]
- ترجمه سلطانیو او کسی است که دریا را مسخّر کرد تا از آن گوشتی باطراوت بخورید و از آن زیور خارج کنید که آن را بپوشید و کشتیها را میبینی که در آن (آب را) میشکافند تا از فضل او طلب کنید و تا شما شکر کنید
- ترجمه راستینو هم او خدایی است که دریا را برای شما مسخر کرد تا از گوشت تر و تازه (ماهیان حلال) آن تغذیه کنید و از زیورهای آن (مانند درّ و مرجان) استخراج کرده و تن را بیارایید، و کشتیها را در آن روان بینی که سینه آب را میشکافند (تا به تجارت و سفر رفته) و تا از فضل خدا روزی طلبید، و باشد که شکر خدا به جای آرید.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ وَأَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَأَنْهَارًا وَسُبُلًا لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
و در زمین کوههای استوار افکند تا مبادا شما را [با اضطراب خود] تکان دهد و نهرهایی [بواسطهٔ این کوهها] و راههایی [در زمین] تا شما [با این راهها به مقاصدتان] هدایت شوید
- ترجمه سلطانیو در زمین کوههای استوار افکند تا مبادا شما را تکان دهد و نهرهایی و راههایی تا شما هدایت شوید
- ترجمه راستینو نیز کوههای بزرگ را در زمین بنهاد تا زمین شما را به لرزه و اضطراب نیفکند و نهرها جاری کرد و راهها پدیدار ساخت تا مگر هدایت شوید.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ وَعَلَامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ
و علامتهایی [از آنچه که کاروان بر استقامت سیر خود به سوی مقاصد خود طلب راهنمایی میکند] و به ستارهها (جنس ستارهها در شب) آنها هدایت میشوند (راه خود را میبابند)
- ترجمه سلطانیو علامتهایی و به ستارهها آنها هدایت میشوند (راه خود را میبابند)
- ترجمه راستینو نشانههایی (در زمین مانند کوهها و دریاها و رودها و جنگلها مقرر داشت) *و آنان به ستارگان (در شبها) هدایت یابند.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ أَفَمَن يَخْلُقُ كَمَن لَّا يَخْلُقُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ
آیا پس کسی که خلق میکند مانند کسی [از اصنام و کواکب و غیر آن] است که خلق نمیکند آیا پس متذکّر نمیشوید (پند نمیگیرید)؟ [تا مخلوق را مشارک بر خالق قرار ندهید]
- ترجمه سلطانیآیا پس کسی که خلق میکند مانند کسی است که خلق نمیکند آیا پس متذکّر نمیشوید (پند نمیگیرید)؟
- ترجمه راستینآیا آن خدایی که خلق میکند مانند آن کس (از فراعنه و بتان) است که هیچ چیز در عالم خلق نمیکند؟آیا متذکر و هوشیار نمیشوید؟
- ترجمه الهی قمشهای١٨ وَإِن تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ
و اگر نعمتهای خداوند را بشمارید نمیتوانید آنها را احصاء کنید همانا خداوند البتّه بسیار آمرزنده است [و شما را به سبب تقصیر در قیام به شکر آن مؤاخذه نمیکند] و مهربان است [که آن را به سبب تقصیرتان از شما قطع نمیکند بلکه روز به روز آن را زیاد میکند]
- ترجمه سلطانیو اگر نعمتهای خداوند را بشمارید نمیتوانید آنها را احصاء کنید همانا خداوند البتّه بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینو اگر بخواهید که نعمتهای خدا را شماره کنید هرگز نتوانید، که خدا در حق بندگان بسیار آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ
و خداوند میداند آنچه را که پنهان میدارید [از اعمال و احوال و نیّات و خیالات و خطورات و اخلاق و عقاید و اقوال و مکموناتی که هنوز بر خود شما ظاهر نشده] و آنچه را که علنی (آشکار) میکنید [از آنچه که ذکر شد]
- ترجمه سلطانیو خداوند میداند آنچه را که پنهان میدارید و آنچه را که علنی (آشکار) میکنید
- ترجمه راستینو خدا هر چه را پنهان و آشکار دارید به همه آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَا يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ
و کسانی را [مانند ملائکه و کواکب و اصنام و شیاطین و رؤسای ضلالت] به جای خداوند میخوانند که چیزی را خلق نمیکنند [و مستحقّ خوانده شدن نیستند] و (حال آنکه) آنها (خود) خلق میشوند [و از شما امتیاز نمییابند که آنها را برای خواندن برگزینید]
- ترجمه سلطانیو کسانی را به جای خداوند میخوانند که چیزی را خلق نمیکنند و (حال آنکه) آنها (خود) خلق میشوند
- ترجمه راستینو آنچه که مشرکان غیر از خدا (چون بتها و فراعنه) به خدایی میخوانند چیزی خلق نکنند و خود نیز مخلوقند.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ أَمْوَاتٌ غَيْرُ أَحْيَاءٍ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ
مردگانی غیر زنده هستند [و آنها از شما پائینترند و شما از کسانی که به جای خداوند میخوانید اولی (سزاوارتر) هستید به اینکه خوانده شوید] و (حال آنکه) شعور نمیورزند که خود کی برانگیخته میشوند [یعنی شعور به بعثت خود ندارند چه رسد به وقت برانگیخته شدن غیر خود و مجازات و شفاعت آنها]
- ترجمه سلطانیمردگانی، غیر زنده هستند و (حال آنکه) شعور نمیورزند که خود کی برانگیخته میشوند
- ترجمه راستیناینها مرده و از حیات بیبهرهاند و هیچ حس و شعور ندارند که در چه هنگام مبعوث میشوند (و که آنها را برمیانگیزد).
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ قُلُوبُهُم مُّنكِرَةٌ وَهُم مُّسْتَكْبِرُونَ
خدای شما خدای یکتا است [و مستحقّ عبادت است و واحد است نه متعدّد] پس کسانی که به آخرت ایمان نمیآورند قلوبشان منکِر است [که نه خداوند را میشناسند و نه امر آخرت را] و آنان (خود) مستکبر هستند [زیرا استکبار، همان خروج از حکم خداوند و حکم خلفای او است و آنها برای عدم اعتقادشان به خداوند و به خلفای او خارج هستند]
- ترجمه سلطانیخدای شما خدای یکتا است پس کسانی که به آخرت ایمان نمیآورند قلوبشان منکِر است و آنان (خود) مستکبر هستند
- ترجمه راستینخدای شما خدایی یکتاست، و آنان که به عالم آخرت ایمان ندارند (اگر هم به زبان گویند) به دل منکر (مبدأ متعال) اند و (از اطاعت حکم خدا) تکبر و سرپیچی میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ لَا جَرَمَ أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ
حقّاً (در حقیقت) [قلوبشان مُنکر رجعت است یعنی کافر است] همانا خداوند است که میداند آنچه را که پنهان میکنند و آنچه را که علنی میسازند، همانا او مستکبران (استکبار کنندگان) [از ولایت علی (ع)] را دوست ندارد
- ترجمه سلطانیحقّاً (در حقیقت) همانا خداوند است که میداند آنچه را که پنهان میکنند و آنچه را که علنی میسازند، همانا او مستکبران (استکبار کنندگان) را دوست ندارد
- ترجمه راستینمحققا خدا بر کارهای باطن و ظاهر آنها آگاه است (و به کیفر اعمالشان میرساند) که او هرگز متکبران و گردنکشان را دوست نمیدارد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ وَإِذَا قِيلَ لَهُم مَّاذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ قَالُوا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ
و وقتی که به آنها گفته شود که پروردگار شما چه نازل کرده؟ میگویند افسانههای پیشینیان را
- ترجمه سلطانیو وقتی که به آنها گفته شود که پروردگار شما چه نازل کرده؟ میگویند افسانههای پیشینیان را
- ترجمه راستینو هرگاه به این مردم (مستکبر) گفته شود که خدایتان چه فرستاده؟گویند: این آیات همه افسانههای پیشینیان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ
تا روز قیامت بار خویش و [بخشی] از بار کسانی را که بدون علم گمراهشان کردند [بر دوش] بکِشند، بدانید آنچه که [به دوش] میکِشند بد [باری] است
- ترجمه سلطانیتا روز قیامت بار خویش و (بخشی) از بار کسانی را که بدون علم گمراهشان کردند (بر دوش) بکِشند، بدانید آنچه که (به دوش) میکِشند بد (باری) است
- ترجمه راستینتا آنکه آنان (در نتیجه انکار روز قیامت) بار سنگین گناه خود را کاملا با برخی از بار گناه کسانی که از جهل گمراهشان کردند به دوش نهند، (عاقلان) آگاه باشند که آن بار وزر و گناه بسیار بد عاقبت است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ قَدْ مَكَرَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللَّهُ بُنْيَانَهُم مِّنَ الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِن فَوْقِهِمْ وَأَتَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ
کسانی که قبل از آنها بودند مکر کردهاند پس خداوند بنیان آنها را از قاعده (پایه) ویران کرد، و سقف بالای سر آنها را بر آنها فرو ریخت [و با همان ریشهکن شدند و امر او به اهلاک] و عذاب [خراب شدن سقف] از جایی که نمیفهمیدند به آنها آمد
- ترجمه سلطانیکسانی که قبل از آنها بودند مکر کردهاند پس خداوند بنیان آنها را از قاعده (پایه) ویران کرد، و سقف بالای سر آنها را بر آنها فرو ریخت و عذاب از جایی که نمیفهمیدند به آنها آمد
- ترجمه راستینآن کافرانی که پیش از اینان بودند نیز (مانند اینها) مکرها (برای پامال کردن حق) اندیشیدند لیکن خدا بنای آنها را از پایه ویران کرد و سقف بر سرشان فرو ریخت و عذاب خدا از جایی که نمیفهمیدند آنها را فرا رسید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ ثُمَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُخْزِيهِمْ وَيَقُـولُ أَيْنَ شُرَكَائِيَ الَّذِينَ كُنتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ قَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ إِنَّ الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَالسُّوءَ عَلَى الْكَافِرِينَ
سپس در روز قیامت آنها را خوار میکند و [به آنان] میگوید کجایند شرکای من [از اصنام و کواکب و اهویه و غیر آنها یا شرکاء مظاهر من از اولیاء و اصل علی (ع) است] کسانی که دربارهٔ آنها [با مؤمنین] دشمنی میکردید [و با مظاهر من در حقّشان دشمنی میکردید، یا با انبیاء و اولیاء (ع) در حقّشان مخالفت میکردید] کسانی که علم داده شدهاند [یعنی انبیاء (ع) و اوصیای ایشان یا جملهٔ مؤمنین و ائمّهٔ ایشان] گفتند: همانا امروز خواری و [عذاب] بدی نصیب کافران است
- ترجمه سلطانیسپس در روز قیامت آنها را خوار میکند و (به آنان) میگوید کجایند شرکای من کسانی که دربارهٔ آنها دشمنی میکردید کسانی که علم داده شدهاند گفتند: همانا امروز خواری و بدی نصیب کافران است
- ترجمه راستینآن گاه روز قیامت هم آنان را خوار و ذلیل خواهد کرد و آن روز خواهد گفت: کجایند شریکان من که برای طرفداری آنها خصومت و جنگ به پا میکردید؟ (در آن هنگام) اهل علم و دانش اظهار کنند که امروز ذلت و خواری و عذاب به کافران اختصاص دارد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِـمِي أَنفُسِهِمْ فَأَلْقَوُا السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُـوءٍ بَلَى إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
کسانی که ملائکه آنها را میمیرانند [در حالی که] آنها ستم کننده به خودشان [یعنی در حقّ خود یا در حقّ امامشان ظالم] هستند پس [کسانی که در دنیا جَحود (نفی کردن) و انکار و استهزاء انجام میدادهاند] سر تسلیم فرو انداختند که ما به هیچ [کار] بدی عمل نمیکردیم بلی همانا خداوند به آنچه که عمل میکردهاید دانا است
- ترجمه سلطانیکسانی که ملائکه آنها را میمیرانند (در حالی که) آنها ستم کننده به خودشان هستند پس سر تسلیم فرو انداختند که ما به هیچ (کار) بدی عمل نمیکردیم بلی همانا خداوند به آنچه که عمل میکردهاید دانا است
- ترجمه راستینآنها که فرشتگان در حالی جانشان را میگیرند که (در دنیا) به نفس خود ستم کردند، در آن حال مرگ (اجبارا) سر تسلیم پیش دارند (و گویند) که ما ابدا کار بد نمیکردیم؛ چرا، خدا به هر چه میکردید آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ فَادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ
پس [به جهت مجازات اعمال خود هر کدام از درب خاصّ به خود] از دربهای جهنم داخل شوید که در آن ماندگار هستید که البتّه جایگاه متکبّرین بد است
- ترجمه سلطانیپس از دربهای جهنم داخل شوید که در آن ماندگار هستید که البتّه جایگاه متکبّرین بد است
- ترجمه راستینپس (فرشتگان خطاب کنند که) از هر در به دوزخ داخل شوید که در آنجا همیشه معذب خواهید بود. و جایگاه متکبران (که دوزخ است) بسیار بد منزلگاهی است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ وَقِيلَ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا مَاذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ قَالُوا خَيْرًا لِّلَّذِينَ أَحْسَنُوا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ الْآخِرَةِ خَيْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ
و به کسانی که [به سبب ولایت و بیعت خاصّهٔ ولویّه] تقوا پیشه کردند گفته شد پروردگارتان چه فرو فرستاده؟ گفتند خیر را [فرستاد]، کسانی که احسان کردهاند در این دنیا حسنهای دارند [و آن پاکیزه بودن خوردنیها و نوشیدنیها و مَناکح (زناشوییها) و مَراکب (سوار شدنیها) است] و البتّه خانهٔ آخرت بهتر است و سرای پرهیزگاران چه نیکو است
- ترجمه سلطانیو به کسانی که تقوا پیشه کردند گفته شد پروردگارتان چه فرو فرستاده؟ گفتند خیر را (فرستاد)، کسانی که احسان کردهاند در این دنیا حسنهای دارند و البتّه خانهٔ آخرت بهتر است و سرای پرهیزگاران چه نیکو است
- ترجمه راستینو چون به اهل تقوا گفته شود که خدای شما چه آیاتی فرستاد؟گویند: نیکو آیاتی فرستاد. آنان که نیکوکارند هم در حیات دنیا نیکی و خوشی بینند و هم دار آخرت (آنها را) بهترین منزل است و البته خانه اهل تقوا بسیار مجلّل و نیکو خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٣١ جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ لَهُمْ فِيهَا مَا يَشَاءُونَ كَذَلِكَ يَجْزِي اللَّهُ الْمُتَّقِينَ
جنّتهای عدنی است که داخل آنها میشوند از تحت آنها نهرها جاری میشود آنها در آنجا آنچه را که بخواهند دارند اینچنین خداوند به تقواء پیشگان جزاء میدهد
- ترجمه سلطانیجنّتهای عدنی است که داخل آنها میشوند از تحت آنها نهرها جاری میشود آنها در آنجا آنچه را که بخواهند دارند اینچنین خداوند به تقواء پیشگان جزاء میدهد
- ترجمه راستینکه باغهای بهشت عدن باشد که در زیر درختانش نهرها جاری است، متقیان در آن داخل شوند در حالی که هر چه بخواهند و میل کنند در آنجا بر ایشان حاضر است. باری این است اجر و جزایی که خدا به اهل تقوا عطا خواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُـولُونَ سَلَامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
کسانی که ملائکه آنها را میمیرانند [در حالی که از معاصی یا از شرک] پاک هستند [به عنوان تحیّت بر آنها] میگویند: سلام بر شما داخل جنّت شوید به خاطر آنچه که [بر طریق ولایت] عمل میکردید
- ترجمه سلطانیکسانی که ملائکه آنها را میمیرانند (در حالی که) پاک هستند میگویند سلام بر شما داخل جنّت شوید به خاطر آنچه که عمل میکردید
- ترجمه راستینآنان که در حال پاکیزگی (از شرک) فرشتگان قبض روحشان کنند به آنها گویند که شما به موجب اعمال نیکویی که در دنیا به جا آوردید اکنون به بهشت ابدی درآیید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا أَن تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ رَبِّكَ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
آیا [کسانی که به آخرت ایمان نمیآوردند] جز این را منتظرند که ملائکه [حین مرگ] نزد آنها بروند یا امر پروردگارت [به عذاب یا به خروج قائم (ع)] بیاید، کسانی که قبل از آنها بودند اینچنین کردند و خداوند [با تدمیر (سرکوب) آنها و عذاب آنها] به آنها ستم نکرد و لکن آنها به خودشان ظلم میکردند
- ترجمه سلطانیآیا جز این را منتظرند که ملائکه نزد آنها بروند یا امر پروردگارت بیاید، کسانی که قبل از آنها بودند اینچنین کردند و خداوند به آنها ستم نکرد و لکن آنها به خودشان ظلم میکردند
- ترجمه راستیناین کافران منکر جز آنکه فرشتگان (غضب خدا) بر سر آنها بیایند (و ترسان و لرزان شوند) یا (به هلاک آنان) حکم خدا در رسد دیگر چه انتظار میبرند؟منکران پیشین هم مانند اینان عمل کردند (که همه هلاک شدند) و خدا اصلا به آنها ستم نکرد بلکه آنها خود به نفس خویش ستم میکردند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ
پس بدیهای آنچه که عمل کردند به آنها اصابت کرد و آنچه [از عذاب یا معاد یا رجعت یا مطلق آنچه که آن را رسولانشان میگفتند] آن را استهزاء میکردند آنها را احاطه نمود
- ترجمه سلطانیپس بدیهای آنچه که عمل کردند به آنها اصابت کرد و آنچه که آن را استهزاء میکردند آنها را احاطه نمود
- ترجمه راستینتا آنکه به کیفر اعمال زشت خود رسیدند و آن عذابی که به آن تمسخر میکردند آنها را احاطه کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٣٥ وَقَالَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ نَّحْنُ وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ
و کسانی که شرک ورزیدند گفتند: اگر خداوند میخواست ما و نه پدران ما چیزی را به جای او عبادت نمیکردیم و به جای او چیزی را حرام نمیکردیم، کسانی که قبل از آنها بودند اینچنین کردند پس آیا جز رساندن آشکار بر [عهدهٔ] رسولان است؟
- ترجمه سلطانیو کسانی که شرک ورزیدند گفتند: اگر خداوند میخواست ما و نه پدران ما چیزی را به جای او عبادت نمیکردیم و به جای او چیزی را حرام نمیکردیم، کسانی که قبل از آنها بودند اینچنین کردند پس آیا جز رساندن آشکار بر (عهدهٔ) رسولان است؟
- ترجمه راستینو مشرکان گویند: اگر خدا میخواست هرگز نه ما و نه پدرانمان چیزی جز آن خدای یکتا نمیپرستیدیم و بیخواست او چیزی را حرام نمیکردیم. مشرکان پیش از اینان هم کردار و گفتارشان همین بود (که به در جبر و انکار عمل خویش میزدند) پس در این صورت آیا برای رسولان ما جز تبلیغ رسالت (و اتمام حجت) تکلیفی هست؟
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُم مَّنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلَالَةُ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ
و هرآینه در هر امّتی رسولی فرستادیم [و هرآینه رسولان ابلاغ کردند و هرآینه ما آنچه را که بر عهدهٔ ما بوده است اداء کردیم و آنها آنچه را که بر عهدهٔ آنها بوده است اداء کردند] که خدای را بندگی کنید و از طاغوت اجتناب نمایید [پس از رسولشان قبول نکردند] و از میان آنها کسانی بودند که خداوند [آنها را با قبول آنها قول رسول (ع) را] هدایت کرد و از میان آنها کسانی بودند که گمراهی بر آنان محقّق شد، پس در زمین سیر کنید [تا آثار تکذیب کنندگان و اخبار آنان را بشناسید] و نظر کنید که عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود
- ترجمه سلطانیو هرآینه در هر امّتی رسولی فرستادیم که خدای را بندگی کنید و از طاغوت اجتناب نمایید و از میان آنها کسانی بودند که خداوند (آنها را) هدایت کرد و از میان آنها کسانی بودند که گمراهی بر آنان محقّق شد، پس در زمین سیر کنید و نظر کنید که عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود
- ترجمه راستینو همانا ما در میان هر امتی پیغمبری فرستادیم که خدای یکتا را پرستید و از بتان و فرعونان دوری کنید، پس بعضی مردم را خدا هدایت کرد و بعضی دیگر ضلالت و گمراهی بر آنان حتی شد، اکنون در روی زمین گردش کنید تا بنگرید عاقبت آنان که (انبیاء را) تکذیب کردند به کجا رسید (و آنها چگونه هلاک ابدی شدند).
- ترجمه الهی قمشهای٣٧ إِن تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَن يُضِلُّ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ
اگرچه [ای محمّد (ص)] بر هدایت آنان حرص میزنی امّا خداوند کسی را که گمراه کرده هدایت نمیکند و آنان یاورانی ندارند
- ترجمه سلطانیاگرچه بر هدایت آنان حرص میزنی امّا خداوند کسی را که گمراه کرده هدایت نمیکند و آنان یاورانی ندارند
- ترجمه راستین(ای رسول ما) تو اگر چه بسیار حریص و مشتاق هدایت خلق هستی و لیکن (بدان که) خدا آنان را که (پس از اتمام حجت) گمراه کرده دیگر هدایت نکند و آنها را یاوری نخواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٣٨ وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَا يَبْعَثُ اللَّهُ مَن يَمُوتُ بَلَى وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
و برای تأکید سوگندشان به خداوند قسم یاد کردند که خداوند کسی را که میمیرد بر نمیانگیزاند [یعنی کسی که به برانگیخته شدن اعتقاد ندارد نصیحت در او بهبودی نمیآورد]، آری، بر آن یقیناً و حقیقتاً وعده داده و لکن بیشتر مردم نمیدانند [و اگر میدانستند البتّه میدانستند که آنها آن به آن و روز به روز بدون انتظار بعث کلّی آتی در بعث هستند]
- ترجمه سلطانیو برای تأکید سوگندشان به خداوند قسم یاد کردند که خداوند کسی را که میمیرد بر نمیانگیزاند، آری، بر آن یقیناً و حقیقتاً وعده داده و لکن بیشتر مردم نمیدانند
- ترجمه راستینو کافران با مبالغه و تأکید کامل به خدا قسم یاد میکنند که هرگز کسی که مرد خدا او را زنده نخواهد کرد (و قیامتی وجود نخواهد داشت) چرا، البته قیامت وعده حتمی خداست و لیکن اکثر مردم از آن آگاه نیستند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٩ لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ كَانُوا كَاذِبِينَ
تا برای آنها آشکار کند آنچه را که در آن با هم اختلاف میکردند و تا کسانی که [به خداوند یا آخرت یا به ولایت] کفر ورزیدهاند بدانند که آنها [دربارهٔ انکار بعث و جزاء و عقاب یا در ادّعای خلافت و استبداد] خود دروغگو بودهاند
- ترجمه سلطانیتا برای آنها آشکار کند آنچه را که در آن با هم اختلاف میکردند و تا کسانی که کفر ورزیدهاند بدانند که آنها خود دروغگو بودهاند
- ترجمه راستینتا (در آن روز محشر) آنچه را که در آن اختلاف میکنند آشکار و مبین گرداند و تا کافران کاملا به دروغ و اندیشه غلط خود آگاه شوند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٠ إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ
جز این نیست که گفتار ما برای چیزی وقتی که آن را اراده کنیم این است که به آن میگوییم: بباش، پس میباشد
- ترجمه سلطانیجز این نیست که گفتار ما برای چیزی وقتی که آن را اراده کنیم این است که به آن میگوییم: بباش، پس میباشد
- ترجمه راستینما به امر نافذ خود هر چه را اراده کنیم همین که گوییم موجود باش، همان لحظه موجود خواهد شد.
- ترجمه الهی قمشهای٤١ وَالَّذِينَ هَاجَرُوا فِي اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُوا لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
و کسانی که بعد از آنکه به آنها ظلم شد در راه خدا هجرت کردند البتّه برای آنها در دنیا [خانهای] نیکو بناء میکنیم و البتّه اجر آخرت (لقای رحمان و جنّت رضوان) بزرگتر است اگر [مردم آن را] میدانستند
- ترجمه سلطانیو کسانی که بعد از آنکه به آنها ظلم شد در راه خدا هجرت کردند البتّه برای آنها در دنیا (خانهای) نیکو بناء میکنیم و البتّه اجر آخرت بزرگتر است اگر (مردم) میدانستند
- ترجمه راستینو آنان که در راه خدا مهاجرت کردند پس از آنکه ستمها (در وطن خود از کافران) کشیدند ما در دنیا به آنها جایگاه آسایش و نیکو میدهیم در صورتی که اگر بدانند اجری که در آخرت به آنها عطا خواهیم کرد بزرگتر (و بسیار بهتر و نیکوتر) است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٢ الَّذِينَ صَبَرُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ
کسانی که صبر کردهاند و بر پروردگارشان توکّل میکنند
- ترجمه سلطانیکسانی که صبر کردهاند و بر پروردگارشان توکّل میکنند
- ترجمه راستین(این اجر بزرگ در دنیا و عقبی به) آن کسانی (عطا میشود) که (در راه دین) صبر کردند و بر خدای خود در کارها توکل مینمایند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٣ وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلَّا رِجَالًا نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
و قبل از تو مگر مردانی را نفرستادیم [و تعجّبی در بودن تو به عنوان رَجُلى از جنس آنان نیست زیرا تو مثل رسولان گذشته هستی] که به آنها وحی میکردیم [و امتیاز آنها به وحى بود همانطور که امتیاز تو به وحى است و انکار آنها رسالت تو را، برای بشری مثل آنها بودن تو، انکار بر رسالت جمیع رسولان است] پس اگر [اوصاف انبیاء یا اوصاف محمّد موعود (ص) را یا احکام دین را] نمیدانید از اهل ذکر سؤال کنید {و ذکر همان اضافهٔ حقّ به خلق و همان مشیّت و «حقّ مخلوقٌ به» است و آن حقیقت ولایت و خاتم الاولیاء و او علی (ع) همان متحقّق به آن و مظهر تامّ آن است و سایر اولیاء (ع) مظاهر علیّ (ع) و از اَظْلال (سایهها) او هستند، و نبوّت که همان مِصْباح (چراغ) است مظهر ولایت است و رسالت که مانند زُجاجه (شیشه) است مظهر نبوّت است، و آنچه که در عالم طبع است از بشریّت رسولان و انبیاء و اولیاء (ع) و کتب آنها و احکام قالبیّه و قلبیّهٔ آنها و سایر اجزای عالم طبع که مانند مشکات هستند به تمامی خود مُستنیر به نور مصباح هستند و آن نور همان ذکر حقّ و تذکر او است}
- ترجمه سلطانیو قبل از تو مگر مردانی را که به آنها وحی میکردیم نفرستادیم پس اگر نمیدانید از اهل ذکر سؤال کنید
- ترجمه راستینو ما پیش از تو غیر رجال مؤیّد به وحی خود کسی را به رسالت نفرستادیم، پس اگر نمیدانید از اهل ذکر (یعنی علما و دانشمندان هر امت) سؤال کنید.
- ترجمه الهی قمشهای٤٤ بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ
[یا] بیّنات [یعنی آثار نبوّت و رسالت و احکام آن دو] و زُبُر [یعنی آثار ولایت و احکام آن را نمیدانید]، و ذکر را [یعنی قرآن یا احکام نبوّت یا ولایت را] به تو نازل کردیم تا برای مردم آنچه که به آنها نازل شده [و مقصود از مجموع آنچه که نازل شده ولایت علیّ (ع) است] را بیان کنی و تا آنها فکر کنند [پس بدانند که اصل در جملهٔ احکام همان اقتداء و خروج از رأی و استبداد است و آن میسّر نمیشود مگر با وجود کسی که به او اقتداء شود و اینکه آن از تعیین کسی که به اذن خداوند به او اقتداء شود لابدّ بر تو است تا تسلیم امر خلیفهٔ تو و کسی که او را تعیین کردهای شوند و به او اقتداء نمایند و رستگار شوند]
- ترجمه سلطانیبیّنات (احکام نبوی) و زُبُر (احکام ولوی، خِرَد) و ذکر را به تو نازل کردیم تا برای مردم آنچه که به آنها نازل شده را بیان کنی و تا آنها فکر کنند
- ترجمه راستین(ما هر رسولی را) با معجزات و کتب و آیات وحی فرستادیم و بر تو این ذکر (یعنی قرآن) را نازل کردیم تا برای مردم آنچه را که به آنان فرستاده شده بیان کنی و برای آنکه عقل و فکرت کار بندند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٥ أَفَأَمِنَ الَّذِينَ مَكَرُوا السَّيِّئَاتِ أَن يَخْسِفَ اللَّهُ بِهِمُ الْأَرْضَ أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لَا يَشْعُرُونَ
آیا پس کسانی که به بدیها مکر کردند از اینکه خداوند زمین را با آنها فرو ببرد ایمن هستند؟ یا از جایی که نمیفهمند به آنها عذاب برسد؟ [مانند آمدن عذاب از جایی که امید ثواب میدارد]
- ترجمه سلطانیآیا پس کسانی که به بدیها مکر کردند از اینکه خداوند زمین را با آنها فرو ببرد ایمن هستند؟ یا از جایی که نمیفهمند به آنها عذاب برسد؟
- ترجمه راستینآنان که بر کردار زشت خود مکرها میاندیشند آیا از این بلا ایمنند که خدا ناگاه همه را به زمین فرو برد یا از جایی که پی نبرند عذابی به آنان رسد؟
- ترجمه الهی قمشهای٤٦ أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ فَمَا هُم بِمُعْجِزِينَ
یا آنها را در [حین] تقلّب [یعنی رفت و آمد و داد و ستدشان در مکاسبشان و داد و ستدشان یا در هنگام تقلّبشان در آراءشان و مکرشان، یا در تقلّبشان در آنچه که آن را صلاح برای خود میپندارند مانند صور اعمال صالحه] فرو بگیرد و آنها عاجز کننده [ما] نیستند [که آنها را در عین هوشیاریشان و تفطّنشان (فهمشان) عذاب کنیم]
- ترجمه سلطانییا آنها را در (حین) تقلّب (رفت و آمد و داد و ستد)شان فرو بگیرد و آنها عاجز کننده نیستند
- ترجمه راستینیا آنکه در سفر که سرگرم رفت و آمدند ناگاه به مؤاخذه سخت بگیرد؟و آنان البته (بر قدرت حق) غالب نتوانند شد.
- ترجمه الهی قمشهای٤٧ أَوْ يَأْخُذَهُمْ عَلَى تَخَوُّفٍ فَإِنَّ رَبَّكُمْ لَـرَءُوفٌ رَّحِيمٌ
یا آنان را [در حالی که] وحشتزدهاند [به تدریج در حال حذر (هوشیاری) و التفات آنها به عذاب و حیلهگری آنها برای دفع آن] فرو بگیرد [تا مبادا به آنچه که به امثال آنان نازل شده متنبّه (بیدار) شوند] زیرا پروردگار شما البتّه رئوف و رحیم است [یعنی سزاوار نیست که به سبب رحمت او ایمن شوند زیرا وقتی که استحقاق نباشد رحمت او نمیرسد، یا اگر به شما مهلت میدهد و عجله نمیکند پس برای این است که پروردگار شما البتّه رئوفى رحیم است]
- ترجمه سلطانییا آنان را (در حالی که) وحشتزدهاند (به تدریج) فرو بگیرد زیرا پروردگار شما البتّه رئوف و رحیم است
- ترجمه راستینیا آنکه دایم آنها را به حال ترس بگیرد (خدا که این زشتکاران را به این انواع بلاها گرفتار نکرد بدین جهت است) که پروردگار شما بسیار مشفق و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٨ أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى مَا خَلَقَ اللَّهُ مِن شَيْءٍ يَتَفَيَّأُ ظِلَالُهُ عَنِ الْيَمِينِ وَالشَّمَائِلِ سُجَّدًا لِّلَّهِ وَهُمْ دَاخِرُونَ
آیا ندیدهاند آنچه که خداوند از هر چیزی که خلق کرده سایههای آنها از راست و چپها بر میگردند [یعنی سایهها را با قلب (دگرگون) کردن آنها مقلوب میکند در حالی که] به خداوند سجده میکنند و (در حالی که) آنها خضوع کنندهاند
- ترجمه سلطانیآیا ندیدهاند آنچه که خداوند از هر چیزی که خلق کرده سایههای آنها از راست و چپها بر میگردند (در حالی که) به خداوند سجده میکنند و (در حالی که) آنها خضوع کنندهاند
- ترجمه راستینآیا چشم نگشودند تا ببینند که هر موجودی که خدا آفریده چگونه آثار وجودی و سایههای آن به هر جانب از راست و چپ (مستقیم یا غیر مستقیم) روانه میشود و همه به سجده خدا با کمال فروتنی مشغولند؟
- ترجمه الهی قمشهای٤٩ وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مِن دَابَّةٍ وَالْمَلَائِكَةُ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ
و آنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست از جنبندگان و ملائکه [که آنها فوق آسمانها و زمین هستند] فقط به خداوند سجده میکنند و آنها [از عبادت او] استکبار نمیورزند
- ترجمه سلطانیو آنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست از جنبندگان و ملائکه فقط به خداوند سجده میکنند و آنها استکبار نمیورزند
- ترجمه راستینو هر چه در آسمانها و زمین است از جنبندگان و نیز فرشتگان همه بیهیچ تکبر به سجده و عبادت خدا مشغولند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٠ يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ
و از فوق خود، از پروردگارشان میترسند و آنچه را که امر میشوند انجام میدهند
- ترجمه سلطانیو از فوق خود، از پروردگارشان میترسند و آنچه را که امر میشوند انجام میدهند
- ترجمه راستینو از قهر خدا که فوق همه آنهاست میترسند و هر چه مأمورند اطاعت میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٥١ وَقَالَ اللَّهُ لَا تَتَّخِذُوا إِلَهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ
و خداوند گفت: دو خدا برای خود نگیرید جز این نیست که او خدای واحد است [یعنی تنها مرا به عنوان خدای خود اتّخاذ کنید] و تنها از من بترسید
- ترجمه سلطانیو خداوند گفت: دو خدا برای خود نگیرید جز این نیست که او خدای واحد است و تنها از من بترسید
- ترجمه راستینو خدای یکتای عالم فرموده که به راه شرک و دو خدایی نروید، که خدا یکی است پس تنها از من بترسید و بس.
- ترجمه الهی قمشهای٥٢ وَلَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلَهُ الدِّينُ وَاصِبًا أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَتَّقُونَ
و آنچه که در آسمانها و زمین هست برای او است و بطور دائم (واجب لازم) [یعنی در حالی که آن لازم است] دین برای او است [یعنی دین تکوینی فطری بر خلاف تکلیفی اختیاری است، یعنی دین به صورت حقّی واصب (دائم، پایدار، همیشگی، خالص) برای او است و آن همان طریق حقّ است] آیا پس [با این وجود باز] از غیر خداوند میترسید
- ترجمه سلطانیو آنچه که در آسمانها و زمین هست برای او است و بطور دائم دین برای او است آیا پس (با این وجود باز) از غیر خداوند میترسید
- ترجمه راستینو هر چه در آسمانها و زمین است همه ملک خداست و دین و اطاعت همیشه مخصوص اوست، آیا شما بندگان از کسی غیر از خدای مقتدر میترسید؟
- ترجمه الهی قمشهای٥٣ وَمَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْأَرُونَ
و از نعمت آنچه که به شما هست و (حال آنکه) از خداوند است سپس وقتی که ضرری به شما میرسد پس نزد او تضرّع میکنید
- ترجمه سلطانیو از نعمت آنچه که به شما هست و (حال آنکه) از خداوند است سپس وقتی که ضرری به شما میرسد پس نزد او تضرّع میکنید
- ترجمه راستینو شما بندگان با آنکه هر نعمت که دارید همه از خداست و چون بلایی به شما رسد به درگاه او پناه جسته و به او (در رفع بلا) استغاثه میکنید.
- ترجمه الهی قمشهای٥٤ ثُمَّ إِذَا كَشَفَ الضُّرَّ عَنكُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنكُم بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ
سپس وقتی که آن زیان را از شما برطرف میکند آنوقت گروهی از شما به پروردگارشان شرک میورزند
- ترجمه سلطانیسپس وقتی که آن زیان را از شما برطرف میکند آنوقت گروهی از شما به پروردگارشان شرک میورزند
- ترجمه راستینباز وقتی که بلا را از سر شما رفع کرد گروهی از شما به خدای خود شرک میآورند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٥ لِيَكْفُرُوا بِمَا آتَيْنَاهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ
به خاطر آنچه که به آنها دادهایم ناسپاسی میکنند [یعنی آن غایت اشراک آنان میگردد] پس بهرهمند شوید پس خواهید دانست
- ترجمه سلطانیبه خاطر آنچه که به آنها دادهایم ناسپاسی میکنند پس بهرهمند شوید پس خواهید دانست
- ترجمه راستینتا با وجود آن همه نعمت که به آنها دادیم باز به راه کفر و کفران روند. باری (این دو روزه دنیا) به کامرانی بپردازید که به زودی خواهید دانست.
- ترجمه الهی قمشهای٥٦ وَيَجْعَلُونَ لِـمَا لَا يَعْلَمُونَ نَصِيبًا مِّمَّا رَزَقْنَاهُمْ تَاللَّهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَفْتَرُونَ
و برای آنچه که نمیشناسند نصیبی از آنچه که روزی شما کردهایم قرار میدهند به خداوند سوگند که حتماً از آنچه که افتراء میبندید سؤال (بازخواست) میشوید
- ترجمه سلطانیو برای آنچه که نمیشناسند نصیبی از آنچه که روزی شما کردهایم قرار میدهند به خداوند سوگند که حتماً از آنچه که افتراء میبندید سؤال (بازخواست) میشوید
- ترجمه راستینو این مشرکان برای بتان از روی جهل نصیبی از رزقی که ما به آنها دادیم قرار میدهند[مثل آنچه در سوره انعام آیه 136 آمده]، سوگند به خدای یکتا که البته از این دروغ (و عقاید باطل) بازخواست خواهید شد.
- ترجمه الهی قمشهای٥٧ وَيَجْعَلُونَ لِلَّهِ الْبَنَاتِ سُبْحَانَهُ وَلَهُم مَّا يَشْتَهُونَ
و برای خداوند دخترانی قرار میدهند [حال آنکه] او [از نسبت توالد] منزّه است [آیا او دختر دارد] و برای خود آنچه را که میل دارند [یعنی پسران را قرار میدهند]
- ترجمه سلطانیو برای خداوند دخترانی قرار میدهند (حال آنکه) او منزّه (از توالد) است و برای خود آنچه را که میل دارند (قرار میدهند)
- ترجمه راستینو این مشرکان، فرشتگان را با آنکه خدا منزه از فرزند است دختران خدا دانسته و حال آنکه برای خود پسران را که خوشایندشان است قرار میدهند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٨ وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِالْأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ
و (حال آنکه) وقتی که به یکی از آنها به دختری بشارت داده میشود رویش سیاه میگردد و او [خشم خود را] پنهان میدارد
- ترجمه سلطانیو (حال آنکه) وقتی که به یکی از آنها به دختری بشارت داده میشود رویش سیاه میگردد و او (خشم خود را) پنهان میدارد
- ترجمه راستینو چون یکی از آنها را به فرزند دختری مژده آید (از شدت غم و حسرت) رخسارش سیاه شده و سخت دلتنگ و خشمگین میشود.
- ترجمه الهی قمشهای٥٩ يَتَوَارَى مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلَا سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ
خود را از بدی آنچه که به آن بشارت داده شده از قوم [خود] پنهان میکند [و نزد خود فکر میکند که] آیا او را با هون (خواری) نگه دارد یا او را در خاک دفن کند آگاه باشید که چه بد حکم میکنند [در قراردادن نصیب در رزق خداوند برای غیر او و قرار دادن دختران برای او و قرار دادن ملائکه به صورت اِناث، و قرار دادن پسران برای خودشان]
- ترجمه سلطانیخود را از بدی آنچه که به آن بشارت داده شده از قوم (خود) پنهان میکند (و نزد خود فکر میکند که) آیا او را با هون (خواری) نگه دارد یا او را در خاک دفن کند آگاه باشید که چه بد حکم میکنند
- ترجمه راستینو از عار این مژده روی از قوم خود پنهان میدارد (و به فکر میافتد) که آیا آن دختر را با ذلت و خواری نگه دارد و یا زنده به خاک گور کند؟آگاه باشید که آنها بسیار بد حکم میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٦٠ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَلِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلَى وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
کسانی که به آخرت ایمان نمیآورند مَثَل (صفت و سیرت) بدی دارند و مَثَل اعلی برای خداوند است و او عزیز [غالبی است که شبه حاجت به او راه ندارد و نباید به آنچه که موهم حاجت میشود برای او مَثل زده شود] و حکیم است [که جز از روی علم به کُنه هر چیزی سخن نمیگوید]
- ترجمه سلطانیکسانی که به آخرت ایمان نمیآورند مَثَل (صفت و سیرت) بدی دارند و مَثَل اعلی برای خداوند است و او عزیز (غالب) و حکیم است
- ترجمه راستیناوصاف کسانی که (به خدا و) به قیامت ایمان ندارند زشت است (و اعمالشان مانند زنده به گور کردن دختران هم از روی قساوت و جهالت و خودخواهی و بیرحمی است) اما خدا (و خداشناسان) را پسندیده و عالیترین اوصاف کمال است و او مقتدر و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٦١ وَلَوْ يُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيْهَا مِن دَابَّةٍ وَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ
و اگر خداوند مردم را به ظلم آنها [و منجمله اِناث نامیدن ملائکه و نسبت دادن فرزند به خداوند یا تمثیل برای او به مثلى غیر لائق به شأن او] مؤاخذه میکرد بر آن (زمین) جنبندهای را باقی نمیگذاشت و لکن [مجازات] آنها را تا وقت معیّنی به تأخیر میاندازد [تا به آنچه از شقاوت که میرسند برسند و کسانی که توبه میکنند توبه کنند و کسانی که سعادت مییابند سعادت یابند] و وقتی که اجل آنها فرا رسد (مقدّر شود) نه ساعتی تأخیر میکنند و نه جلو میافتند
- ترجمه سلطانیو اگر خداوند مردم را به ظلم آنها مؤاخذه میکرد بر آن (زمین) جنبندهای را باقی نمیگذاشت و لکن (مجازات) آنها را تا وقت معیّنی به تأخیر میاندازد و وقتی که اجل آنها فرا رسد نه ساعتی تأخیر میکنند و نه جلو میافتند
- ترجمه راستینو اگر خدا از ظلم و ستمگریهای خلق انتقام کشد جنبندهای در زمین نخواهد گذاشت و لیکن او (عذاب) آنها را تأخیر میافکند تا وقتی معین (که مقتضای مصلحت و حکمت است) ولی آن گاه که اجل آنها در رسید دیگر یک لحظه پس و پیش نخواهند شد.
- ترجمه الهی قمشهای٦٢ وَيَجْعَلُونَ لِلَّهِ مَا يَكْرَهُونَ وَتَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ الْحُسْنَى لَا جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ النَّارَ وَأَنَّهُم مُّفْرَطُونَ
و آنچه را که [خود از آن] کراهت میورزند [از دختران و شرکاء در ریاست و اراذل (پستترها، پستترینها) اموال] برای خداوند قرار میدهند و زبانهایشان [این] دروغ را توصیف میکنند که آنها [سرانجام] نیکی دارند [حال آنکه] قطعاً آتش برای آنها است و اینکه آنها [در آنچه که برای خودشان ادّعاء میکردند یا در اعمالشان] افراط کنندهاند
- ترجمه سلطانیو آنچه را که (خود از آن) کراهت میورزند برای خداوند قرار میدهند و زبانهایشان (این) دروغ را توصیف میکنند که آنها (سرانجام) نیکی دارند (حال آنکه) قطعاً آتش برای آنها است و اینکه آنها افراط کنندهاند
- ترجمه راستینو این مشرکان آنچه را که بر خود نمیپسندند (چون داشتن فرزند دختر) به خدا نسبت میدهند و به دروغ میگویند که عاقبت نیکو دارند در صورتی که محققا کیفر آنها آتش دوزخ است و زودتر از دیگران هم به دوزخ میروند.
- ترجمه الهی قمشهای٦٣ تَاللَّهِ لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
خدای را سوگند که البتّه به امّتهای قبل از تو فرستادیم [چنانکه تو را نزد این امّت فرستادم] سپس شیطان اعمال آنان را برای آنها زینت داد [همانطور که برای اینان زینت داده است پس برای آنچه که انجام دادند محزون مباش زیرا این امری حادث در زمان تو نیست] و او (شیطان) امروز ولیّ آنها است و آنها (امم گذشته یا امّت تو) عذابی دردناک دارند
- ترجمه سلطانیخدای را سوگند که البتّه به امّتهای قبل از تو فرستادیم سپس شیطان اعمال آنان را برای آنها زینت داد و او امروز ولیّ آنها است و آنها عذابی دردناک دارند
- ترجمه راستینبه خدا سوگند که ما رسولانی پیش از تو بر امم سابقه فرستادیم (تا مگر سعادت یابند) ولی شیطان اعمال (زشت) آنها را در نظرشان زیبا جلوه داد، پس امروز (یعنی روز محشر) شیطان یار آنهاست و به عذاب دردناک گرفتار خواهند بود.
- ترجمه الهی قمشهای٦٤ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلَّا لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي اخْتَلَفُوا فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
و ما این کتاب را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه چیزی که دربارهٔ آن با یکدیگر اختلاف کردهاند را برای آنها روشن کنی {و معظم آنچه که در آن اختلاف کردهاند همان ولایت است} و [ولایت] به عنوان هدایت و رحمت است برای مردمانی که [به خداوند] ایمان میآورند [و به آخرت اذعان مینمایند یا با ایمان عامّ و بیعت نبویّه ایمان میآورند]
- ترجمه سلطانیو ما این کتاب را بر تو نازل نکردیم مگر برای اینکه چیزی که دربارهٔ آن با یکدیگر اختلاف کردهاند را برای آنها روشن کنی و (ولایت) به عنوان هدایت و رحمت است برای مردمانی که ایمان میآورند
- ترجمه راستینو ما این کتاب را بر تو نفرستادیم مگر برای این که حقیقت را در آنچه (از توحید خدا و معاد و رسالت و غیره) مردم اختلاف میکنند روشن کنی و برای اهل ایمان هدایت و رحمت باشد.
- ترجمه الهی قمشهای٦٥ وَاللَّهُ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ
و خداوند از آسمان آب را نازل کرد و با آن [با رویانیدن دانههایی که زیر خاک هستند و عروقی (ریشهها) که در آنها است] زمین را بعد از مرگ آن زنده نمود [و اینچنین است زنده کردن شما بعد از مرگتان در حالی که شما نطفه و جمادی هستید و بعد از مرگتان از حیات حیوانی و احیاء شما در نشور] همانا در آن البتّه نشانهای [دالّ بر برانگیختن شما و بر علم خداوند و قدرت او] هست برای مردمانی که میشنوند [یعنی استسلام یا طلب تسلیم شدن میکنند]
- ترجمه سلطانیو خداوند از آسمان آب را نازل کرد و با آن زمین را بعد از مرگ آن زنده نمود همانا در آن البتّه نشانهای هست برای مردمانی که میشنوند
- ترجمه راستینو خدا از آسمان باران را فرستاد تا زمین را پس از مرگ زنده کرد، البته در این کار آیتی (از قدرت و حکمت الهی) بر آنان که بشنوند پدیدار است.
- ترجمه الهی قمشهای٦٦ وَإِنَّ لَكُمْ فِي الْأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهِ مِن بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَائِغًا لِّلشَّارِبِينَ
و همانا [ای مؤمنین و ای مردم] برای شما در چهارپایان البتّه عبرتی هست، از آنچه که در شکمهایشان هست از بین سرگین و خون، شیری خالص به شما مینوشانیم که برای نوشندگان گوارا است
- ترجمه سلطانیو همانا برای شما در چهارپایان البتّه عبرتی هست، از آنچه که در شکمهایشان هست از بین سرگین و خون، شیری خالص به شما مینوشانیم که برای نوشندگان گوارا است
- ترجمه راستینو البته برای شما ملاحظه حال چهار پایان (از شتر و گاو و گوسفند) همه عبرت و حکمت است، که ما از آنچه در شکم آن است از میان (دو جسم ناپاک) سرگین و خون، شما را شیر پاک مینوشانیم که در طبع همه نوشندگان گواراست.
- ترجمه الهی قمشهای٦٧ وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالْأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
و از میوههای نخلها و انگورها که از آن مست کنندهای و روزیی نیکو میگیرید همانا در آن البتّه نشانهای هست برای مردمانی که تعقّل میکنند
- ترجمه سلطانیو از میوههای نخلها و انگورها که از آن مست کنندهای و روزیی نیکو میگیرید همانا در آن البتّه نشانهای هست برای مردمانی که تعقّل میکنند
- ترجمه راستینو هم از میوههای درخت خرما و انگور که از آن نوشابههای شیرین و رزق حلال نیکو به دست آرید، که در این کار نیز آیتی (از قدرت حق) برای خردمندان پدیدار است.
- ترجمه الهی قمشهای٦٨ وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ
و پروردگار تو به زنبور {با الهام فطری تکوینی، به معنی اینکه در وجود او تدبیری ودیعت کرده که عقلاء از مثل آن عاجزند} وحی کرد که از کوهها خانههایی را برای خود بگیر و از درختان و از آنچه که بالا میبرند [از کروم (موها، درختان انگور) که آنها را بالا میبرند و بر داربستها میبندند و از سقفهایی که آنها را مرتفع مینمایند]
- ترجمه سلطانیو پروردگار تو به زنبور وحی کرد که از کوهها خانههایی را برای خود بگیر و از درختان و از آنچه که بالا میبرند (از داربستها برای درخت مو)
- ترجمه راستینو خدایت به زنبور عسل وحی کرد که از کوهها و درختان و سقفهای رفیع، منزل گیر.
- ترجمه الهی قمشهای٦٩ ثُمَّ كُلِي مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا يَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاءٌ لِّلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
سپس از همهٔ میوهها [لطیفش و خالصش را] بخور آنگاه راههای پروردگارت را به راهواری [یعنی در حالی که راههای پیمودن را خداوند سهل میکند] بپیما، از شکم آنها شرابی (نوشیدنی، همان عسل) در رنگهای مختلف خارج میشود که در آن [منفرداً یا منضماً با غیر خود برای مزاجهای سرد و گرم آن] برای مردم شفاء هست همانا در آن البتّه نشانهای هست برای مردمانی که تفکّر میکنند
- ترجمه سلطانیسپس از همهٔ میوهها بخور آنگاه راههای پروردگارت را به راهواری بپیما، از شکم آنها شرابی (نوشیدنی) در رنگهای مختلف خارج میشود که در آن برای مردم شفاء هست همانا در آن البتّه نشانهای هست برای مردمانی که تفکّر میکنند
- ترجمه راستینو سپس از انواع میوههای شیرین (و از حلاوت و شهد گلهای خوشبو) تغذیه کن و راه پروردگارت را به اطاعت بپوی، آنگاه از درون آن، شربت شیرینی به رنگهای مختلف بیرون آید که در آن شفاء مردمان است. در این کار نیز آیتی (از قدرت خدا) برای متفکران پیداست.
- ترجمه الهی قمشهای٧٠ وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَيْ لَا يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ قَدِيرٌ
و خداوند شما را خلق کرد سپس شما را [در آجال (اجلها) شما] میمیراند و از میان شما کسانی هستند که به پستترین [قسمت] عمر (سالخوردگی) ردّ (رسانده) میشوند تا آنکه بعد از علم (دانایی) چیزی نداند [یعنی نمیداند آنچه را که قبل از آن میدانست] همانا خداوند بسیار دانا است [به آنچه که شایسته است و اینکه مرگ قبل از «أَرْذَلِ عُمر» برای شما بهتر است، و لذلک بیشتر شما به «أَرْذَلِ عُمر» نمیرسید] و [بر رساندن به «أَرْذَلِ عُمر»] بسیار توانا است
- ترجمه سلطانیو خداوند شما را خلق کرد سپس شما را میمیراند و از میان شما کسانی هستند که به پستترین (قسمت) عمر ردّ (رسانده) میشوند تا آنکه بعد از علم (دانایی) چیزی نداند همانا خداوند بسیار دانا و بسیار توانا است
- ترجمه راستینو خدا شما را آفریده و سپس میمیراند؛ و بعضی از شما را به سن انحطاط پیری میرسانند که هر چه دانسته همه را فراموش میکند. همانا خداست که همیشه دانا و تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای٧١ وَاللَّهُ فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ فِي الرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ فُضِّلُوا بِرَادِّي رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَهُمْ فِيهِ سَوَاءٌ أَفَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ
و خداوند بعضی از شما را بر بعضی دیگر در رزق برتری داده و کسانی که برتری داده شدهاند روزیشان را به آنچه که دستانشان مالک شده (بردگان) رد نمیکنند تا آنها در آن با یکدیگر مساوی شوند آیا پس نعمت خداوند را نفی (انکار) میکنند
- ترجمه سلطانیو خداوند بعضی از شما را بر بعضی دیگر در رزق برتری داده و کسانی که برتری داده شدهاند روزیشان را به آنچه که دستانشان مالک شده (بردگان) رد نمیکنند تا آنها در آن با یکدیگر مساوی شوند آیا پس نعمت خداوند را نفی (انکار) میکنند
- ترجمه راستینو خدا رزق بعضی از شما را بر بعضی دیگر فزونی داده، آنان که رزقشان افزون شده (زیادی) رزقشان را به زیردستان و غلامان نمیدهند تا باهم مساوی شوند (لیکن مقام خدایی را به بتی یا بشری میدهند تا با خدا شریک و مساوی دانند، زهی جهل و ناسپاسی!) آیا نعمت ایمان به خدا را (به عصیان و شرک) باید انکار کنند؟!
- ترجمه الهی قمشهای٧٢ وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ أَزْوَاجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ
و خداوند برای شما از انفس شما جفتهایی قرار داد [از جنس شما تا به آنها (مؤنّث) انس بگیرید و در آنها (مؤنّث) رغبت نمایید و به آنها (مؤنّث) راحت شوید] و برای شما از ازواجتان فرزندان و نوادگانی قرار داد و از پاکیزهها [از مرکوب و مسکون و مطعوم و مشروب] به شما روزی داد آیا پس [باز] به باطل [یعنی به شرکاء باطل یا با انتساب آن به شرکاء] ایمان میآورند؟! و آنها [از حیث اینکه آنها اَنعام او تعالی را در آن میپوشانند و آنها را به غیر او تعالی از شرکاء نسبت میدهند] به نعمت خداوند کفران (ناسپاسی) میورزند
- ترجمه سلطانیو خداوند برای شما از انفس شما جفتهایی قرار داد و برای شما از ازواجتان فرزندان و نوادگانی قرار داد و از پاکیزهها به شما روزی داد آیا پس (باز) به باطل ایمان میآورند؟! و آنها به نعمت خداوند کفران (ناسپاسی) میورزند
- ترجمه راستینو خدا از جنس خودتان برای شما جفتهایی آفرید و از آن جفتها پسران و دختران و دامادان و نوادگان بر شما خلق فرمود، و از نعمتهای پاکیزه لذیذ روزی داد؛ آیا مردم باز به باطل میگروند و به نعمت خدا کافر میشوند؟!
- ترجمه الهی قمشهای٧٣ وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقًا مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ شَيْئًا وَلَا يَسْتَطِيعُونَ
و به جای خداوند آنهایی را بندگی میکنند که چیزی از رزق از آسمانها و زمین را مالک نمیشوند و استطاعت ندارند [که آن را مالک شوند، یا توانایی و نه قدرت ندارند]
- ترجمه سلطانیو به جای خداوند آنهایی را بندگی میکنند که چیزی از رزق از آسمانها و زمین را مالک نمیشوند و استطاعت ندارند
- ترجمه راستینو بتپرستان خدا را (که نعمتهای بیشمار به آنها داده) نمیپرستند و به جای او بتهایی را پرستش میکنند که از آسمان و زمین مالک چیزی که روزی به مشرکان دهند اصلا نیستند و توانایی (بر هیچ کار) ندارند.
- ترجمه الهی قمشهای٧٤ فَلَا تَضْرِبُوا لِلَّهِ الْأَمْثَالَ إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
پس برای خداوند [این] مَثلها را نزنید [یعنی برای او امثالى قرار ندهید که آنها را برای عبادت او بندگی کنید] همانا خداوند میداند و شما نمیدانید [و از نزد خودتان چیزی دربارهٔ چیزی نگویید چه رسد به زدن مثلى دربارهٔ او تعالی]
- ترجمه سلطانیپس برای خداوند (این) مَثلها را نزنید همانا خداوند میداند و شما نمیدانید
- ترجمه راستینپس برای خدا مثل و مانند نشمارید (و به خدای یکتا بگروید) که خدا داناست و شما نادانید.
- ترجمه الهی قمشهای٧٥ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَّمْلُوكًا لَّا يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَن رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
خداوند [برای شرکاء و برای خودش یا برای کافر و مؤمن] مَثَلی زده: بندهای مملوک که بر چیزی قدرت ندارد و کسی دیگر که به او رزقی نیکو از نزد خود روزی دادهایم و او از آنها بطور پنهان و آشکارا انفاق میکند آیا این دو با یکدیگر مساوی میشوند، ستایش برای خداوند است [به خاطر نعمت عدم تسویت و حکمت اعطاء حقّ هر ذیحقّی به او] {و آن تعلیم بر بندگان است که برای همهٔ نعمتها حمد کنند} بلکه اکثر آنها [حال مملوک عاجز و قادر مُنْفِق را] نمیدانند [و لذا آن دو را با هم مساوى میکنند یا عدم جواز تسویت بین آن دو را نمیدانند یا از مقام جهل به مقام علم ارتقاء نمییابند و لذا آن دو را با هم مساوى میکنند و عاجز را بر قادر اختیار میکنند]
- ترجمه سلطانیخداوند مثلی زده: بندهای مملوک که بر چیزی قدرت ندارد و کسی دیگر که به او رزقی نیکو از نزد خود روزی دادهایم و او از آنها بطور پنهان و آشکارا انفاق میکند آیا این دو با یکدیگر مساویند، ستایش برای خداوند است بلکه اکثر آنها نمیدانند
- ترجمه راستینخدا مثلی زده (بشنوید): آیا بنده مملوکی که قادر بر هیچ چیز (حتی بر نفس خود) نیست با مردی آزاد که ما به او رزقی نیکو (و مال حلال بسیار) عطا کردیم که پنهان و آشکار هر چه خواهد از آن انفاق میکند، این دو یکسانند؟ (هرگز یکسان نیستند. مثل بت و خدا و بتپرست و خداپرست بدین مثال ماند) . ستایش مخصوص خداست و لیکن اکثر مردم آگاه نیستند.
- ترجمه الهی قمشهای٧٦ وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لَا يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلَاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لَا يَأْتِ بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
و خداوند [برای شرکاء و لنفسه یا برای کافر و مؤمن یا برای علی (ع) و برای اعدائش و مخالفینش] مَثلی زده: دو مرد را که یکی از آن دو گنگ (کر و لال مادرزاد) است [که سخن نمیگوید و نطق دیگران را نمیفهمد] که بر چیزی [از نطق و سایر افعال] قدرت ندارد [مانند کسی که جمیع حواس او و جمیع قوای محرّکهاش معطل میباشد] و او سربار [سنگینی] بر مولای خود است هر کجا که او را میفرستد خیری نمیآورد، آیا او و کسی که به عدالت امر میکند [یعنی کسی که در جمیع احوال خود و اقوال خود و افعال خود متّصف به عدل میباشد و عدالت را در جمیع مواردش میشناسد و غیر خود را به عدالت امر میکند] و (حال آنکه) او بر راه مستقیم [یعنی بر توسّط (میانه روی) بین دو طرف افراط و تفریط] است با یکدیگر مساوی میشوند؟!
- ترجمه سلطانیو خداوند مثلی زده: دو مرد را که یکی از آن دو گنگ (کر و لال) است که بر چیزی قدرت ندارد و او سربار بر مولای خود است هر کجا که او را میفرستد خیری نمیآورد، آیا او و کسی که به عدالت امر میکند و (حال آنکه) او بر راه مستقیم است با یکدیگر مساویند؟!
- ترجمه راستینو خدا مثلی زده (بشنوید): دو نفر مرد یکی بندهای باشد گنگ و از هر جهت عاجز و کلّ بر مولای خود که از هیچ راه، خیری به مالک خویش نرساند و دیگری مردی (آزاد و مقتدر) که به عدالت و احسان فرمان دهد و خود هم به راه مستقیم باشد، آیا این دو نفر یکسانند؟ (هرگز یکسان نیستند. مثل کافر و مؤمن بدین مثال ماند).
- ترجمه الهی قمشهای٧٧ وَلِلَّهِ غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلَّا كَلَمْحِ الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
و غیب آسمانها و زمین [یعنی آنچه که غایب از آن دو است] تنها برای خداوند است [پس شما نمیدانید چه کسی از بندگان بحسب سریرت (سرشت) مانند مملوک عاجز میباشد و چه کسی آمر به عدل میباشد، و (حال آنکه) خداوند آن را میداند] {و مقصود این است که چون شما به احوال اشیاء و عباد عالم نمیباشید به شما اجازه داده نشده که از نزد خودتان شریکی برای خداوند یا برای علی (ع) و نه احدی را برای هدایت خود و جلب نفع خود و دفع ضرر خود اختیار کنید و لازم است که این امر را به او تعالی واگذارید زیرا او عالم است به کسی که شایسته است که اختیار شود و به کسی که شایسته است که اختیار نشود و در آن از نصّ خداوند بر زبان کسی که خلافت او برای خداوند را دانستید تجاوز نکنید} [و در تهدید برای کسی که در رأی خود استبداد دارد و با امر خداوند و نصّ او در احکام او مخالفت میکند فرمود:] و امر ساعت جز مانند پلک بر هم زدن چشم یا نزدیکتر (کمتر) از آن نیست همانا خداوند بر هر چیزی [از حساب خلایق در سریعترین زمان و عقوبت عاصی و ثواب مطیع] بسیار قادر است
- ترجمه سلطانیو غیب آسمانها و زمین تنها برای خداوند است و امر ساعت جز مانند پلک بر هم زدن چشم یا نزدیکتر (کمتر) از آن نیست همانا خداوند بر هر چیزی بسیار قادر است
- ترجمه راستینو تنها خدا بر غیب آسمانها و زمین آگاه است و بس، و کار ساعت قیامت (در سرعت و آسانی) مانند چشم بر هم زدن یا نزدیکتر بیش نیست، که خدا البته بر هر چیز تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای٧٨ وَاللَّهُ أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
و خداوند شما را از شکمهای مادرانتان بیرون آورد [در حالی که] چیزی نمیدانستید و برایتان گوش و چشمان و قلبها قرار داد [یعنی آنچه را که در زندگی دنیویتان و منافع اخرویتان و در حصول علمی که آن مبدأ همهٔ آنها است به آن احتیاج داشتید برای شما قرار داد] به ترقّب اینکه شما [این نعمت را] شکر کنید [و همه را در آنچه که به خاطر آن خلق شده صرف کنید]
- ترجمه سلطانیو خداوند شما را از شکمهای مادرانتان بیرون آورد (در حالی که) چیزی نمیدانستید و برایتان گوش و چشمان و قلبها قرار داد به ترقّب اینکه شما شکر کنید
- ترجمه راستینو خدا شما را از بطن مادران بیرون آورد در حالی که هیچ نمیدانستید و به شما گوش و چشم و قلب اعطا کرد تا مگر (دانا شوید و) شکر (این نعمتها) به جای آرید.
- ترجمه الهی قمشهای٧٩ أَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِي جَوِّ السَّمَاءِ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا اللَّهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
آیا به پرندگانی که در جوّ آسمان مسخّر (رام) هستند نگاه نکردهاند که جز خداوند [با خلق آنچه که با آن بر نگهداشتن در جوّ قادر میشوند] آنها را نگه نمیدارد همانا در آن البتّه نشانههایی [بر علم او و قدرت او و حکمت او و عدم اهمال او به چیزی از اشیاء بدون تهیّهٔ مایحتاج آن] هست برای مردمانی که [به آخرت] ایمان میآورند {زیرا آنها میدانند که کسی که چیزی از اشیاء را مهمل نگذاشته و به هر چیزی مایحتاج آن را اعطاء کرده است}
- ترجمه سلطانیآیا به پرندگانی که در جوّ آسمان مسخّر (رام) هستند نگاه نکردهاند که جز خداوند آنها را نگه نمیدارد همانا در آن البتّه نشانههایی هست برای مردمانی که ایمان میآورند
- ترجمه راستینآیا در مرغان هوا نمینگرند که در جوّ آسمان مسخّرند و به جز خدا کسی نگهبان آنها نیست؟! در این امر برای اهل ایمان نشانههایی (از قدرت حق) پدیدار است.
- ترجمه الهی قمشهای٨٠ وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّن بُيُوتِكُمْ سَكَنًا وَجَعَلَ لَكُم مِّن جُلُودِ الْأَنْعَامِ بُيُوتًا تَسْتَخِفُّونَهَا يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَيَوْمَ إِقَامَتِكُمْ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثًا وَمَتَاعًا إِلَى حِينٍ
و خداوند خانههایتان را به جهت سکونت برای شما قرار داد و از پوستهای چهارپایان خانههایی (خیمههایی متخّذ از چرم و مو و پشم) برای شما قرار داد که آنها را در روز کوچ کردنتان و در روز اقامتتان خفیف (سبک) مییابید [یعنی آنها را سبک درست میکنید نه مانند خانههای گلی و سنگی] و از پشمهای آنها (گوسفندان) و کرکهای آنها (شتران) و موهای آنها (بزها) اثاثی [برای خانههایتان از فرش و البسه و محالّ (جاها) کالاها و غیر ذلک] و کالاهایی [که از آن بهره میبرید قرار داد] تا زمانی [معیّن، یعنی زمان اِندِراس (کهنگی) آنها]
- ترجمه سلطانیو خداوند خانههایتان را به جهت سکونت برای شما قرار داد و از پوستهای چهارپایان خانههایی (خیمههایی) برای شما قرار داد که آنها را در روز کوچ کردنتان و در روز اقامتتان خفیف (سبک) مییابید و از پشمهای آنها (گوسفندان) و کرکهای آنها (شتران) و موهای آنها (بزها) اثاثی (برای خانههایتان) و کالاهایی (قرار داد) تا زمانی (معیّن) (زمان اِندِراس (کهنگی) آنها)
- ترجمه راستینو خدا برای سکونت (دائم) شما منزلهایتان را مقرر داشت و (برای سکونت موقت سفر) از پوست و موی چهارپایان خیمهها را برای شما قرار داد تا وقت حرکت و سکون سبک وزن و قابل انتقال باشد، و از پشم و کرک و موی آنها اثاثیه منزل (مانند گلیم و نمد و قالی) و متاع و اسباب زندگانی (و لباسهای فاخر) برای شما خلق فرمود که تا هنگامی معین از آن استفاده کنید.
- ترجمه الهی قمشهای٨١ وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلَالًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْجِبَالِ أَكْنَانًا وَجَعَلَ لَكُمْ سَرَابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِيلَ تَقِيكُم بَأْسَكُمْ كَذَلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ
و خداوند برای شما از آنچه که خلق کرده [از درخت و کوه و دیوارها] سایههایی [سایهدارهایی، آنچه که به آنها سایه میگیرید] را قرار داد و برای شما از کوهها غارهایی قرار داد [که در آنها از اغیار استتار میکنید یا آنچه را که در آن میتراشید] و برای شما جامههایی (پیراهنهایی) قرار داد که شما را از گرما [یا سرما] حفظ میکنند و جامههایی [مانند زرهها] که شما را از آسیبهای [وارده به] شما نگه میدارد اینچنین نعمتش را بر شما تمام میکند به ترقّب اینکه شما تسلیم شوید [یعنی اسلام بیاورید، منقاد شوید، فرمانبرداری کنید]
- ترجمه سلطانیو خداوند برای شما از آنچه که خلق کرده سایههایی (سایهدارهایی) را قرار داد و برای شما از کوهها غارهایی قرار داد و برای شما پیراهنهایی قرار داد که شما را از گرما حفظ میکنند و جامههایی که شما را از آسیبهای (وارده به) شما نگه میدارد اینچنین نعمتش را بر شما تمام میکند به ترقّب اینکه شما تسلیم شوید (اسلام بیاورید)
- ترجمه راستینو خدای عالم برای شما سایبانها از آنچه آفریده (از درختان و سقف و دیوار و کوهها) مهیّا ساخت و از غارهای کوه پوشش و اتاقها برایتان قرار داد (تا از سرما و گرما پناهی گیرید) و نیز لباسی که شما را از گرمای آفتاب (و سرمای زمستان) بپوشاند خلق کرد و نیز برای آنکه در جنگ محفوظ مانید لباسی (از آهن) مقرّر گردانید. این چنین نعمتهای خود را بر شما تمام و کامل میکند تا مگر (منعم را بشناسید و) مطیع و تسلیم (امر او) باشید.
- ترجمه الهی قمشهای٨٢ فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ الْمُبِينُ
و [ای محمّد] اگر [از این نعمت بزرگ که همان ولایت علی (ع) است] روی گردانیدند پس [بأسی (باکی) بر تو نیست] جز این نیست که فقط ابلاغ کردنی واضح بر (عهدهٔ) تو است [و همانا ابلاغ کردهای]
- ترجمه سلطانیو اگر روی گردانیدند پس جز این نیست که فقط ابلاغ کردنی واضح بر (عهدهٔ) تو است
- ترجمه راستینپس اگر باز روی بگردانند (ای رسول ما) بر تو تبلیغ روشن رسالت (و اتمام حجت) بیش نیست.
- ترجمه الهی قمشهای٨٣ يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنكِرُونَهَا وَأَكْثَرُهُمُ الْكَافِرُونَ
آنها نعمت خداوند را میشناسند سپس آن را انکار میکنند و بیشتر آنها [در عین اسلامشان (تسلیم شدنشان) به تو برای اینکه آنها به علی (ع) یا به قول تو کافرند] کافر هستند {زیرا اسلام اقتضای انقیاد و عدم اعتراض بر فعل رسول (ص) و قول او و اطاعت از او در جمیع اوامر او و نواهی او را میکند، و چون قول او را به او انکار کردند دانسته میشود که آنها مسلمان نبودهاند}
- ترجمه سلطانیآنها نعمت خداوند را میشناسند سپس آن را انکار میکنند و بیشتر آنها کافر هستند
- ترجمه راستیننعمت خدا را دانسته و شناخته باز انکار میکنند و اکثر اینان کافرند.
- ترجمه الهی قمشهای٨٤ وَيَوْمَ نَبْعَثُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا ثُمَّ لَا يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُوا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ
و روزی که از هر امّتی شاهدی را بر میانگیزانیم سپس به کسانی که [در تکلّم و اعتذار (عذر خواستن)] کفر ورزیدهاند اجازه داده نمیشود {بلکه متکلّم همان خلیفه است لا غیر} و نه ایشان مورد رضایت واقع میشوند
- ترجمه سلطانیو روزی که از هر امّتی شاهدی را بر میانگیزانیم سپس به کسانی که کفر ورزیدهاند اجازه داده نمیشود و نه ایشان مورد رضایت واقع میشوند
- ترجمه راستینو (به یاد خلق آور) روزی که (در قیامت) ما از هر امتی (رسول و) شاهدی برانگیزیم آنگاه به کافران اجازه سخن و اعتذار داده نشود و نه توبه و انابه و عذری از آنان پذیرند.
- ترجمه الهی قمشهای٨٥ وَإِذَا رَأَى الَّذِينَ ظَلَمُوا الْعَذَابَ فَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ
و وقتی که کسانی که ظلم کردهاند عذاب را ببینند پس [عذاب] از آنها خفیف (کاسته) نمیشود و آنها مهلت داده نمیشوند [یا به آنان با نظر کردن التفات نمیشود]
- ترجمه سلطانیو وقتی که کسانی که ظلم کردهاند عذاب را ببینند پس (عذاب) از آنها خفیف (کاسته) نمیشود و آنها مهلت داده نمیشوند
- ترجمه راستینو روزی که ستمکاران عذاب خدا را به چشم ببینند دیگر هیچ نه تخفیف عذاب و نه مهلت (آسایش) خواهند یافت.
- ترجمه الهی قمشهای٨٦ وَإِذَا رَأَى الَّذِينَ أَشْرَكُوا شُرَكَاءَهُمْ قَالُوا رَبَّنَا هَـؤُلَاءِ شُرَكَاؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُو مِن دُونِكَ فَأَلْقَوْا إِلَيْهِمُ الْقَـوْلَ إِنَّكُمْ لَكَاذِبُونَ
و وقتی که کسانی که شرک میورزند شرکائشان [از اصنام و کواکب و شیاطین و خلفای جور] را میبینند میگویند: [ای] پروردگار ما اینان شرکای ما هستند که [آنها را] به جای تو میخواندیم و [شرکاء] این گفتار را به سوی آنها (مشرکان) میافکنند: همانا شما البتّه [در ادعای اشراک به ما] دروغگویید [بلکه شما اهواء خود را عبادت میکردید و صورت عبادت ما را جلب کنندهٔ مقتضای اهویهٔ خود قرار داده بودید]
- ترجمه سلطانیو وقتی که کسانی که شرک میورزند شرکائشان را میبینند میگویند: (ای) پروردگار ما اینان شرکای ما هستند که (آنها را) به جای تو میخواندیم و این گفتار را به سوی آنها میافکنند: همانا شما البتّه دروغگویید
- ترجمه راستینو چون مشرکان شریکان خود را مشاهده کنند گویند: بارالها، اینانند که ما به جای تو پرستش میکردیم (آنها را که ما را فریب دادند به جای ما مجازات کن) ، شریکان جواب دهند که شما البته دروغ میگویید (ما هرگز شما را به پرستش خود نخواندیم).
- ترجمه الهی قمشهای٨٧ وَأَلْقَوْا إِلَى اللَّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَمَ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ
و در آنروز تسلیم (انقیاد) را به سوی خداوند میافکنند و آنچه [از آلهه و شرکاء و استحقاق آنها برای عبادت و شفاعت و یاری کردن آنها] که افتراء میبستند از آنان گم میشود
- ترجمه سلطانیو در آنروز تسلیم را به سوی خداوند میافکنند و آنچه که افتراء میبستند از آنان گم میشود
- ترجمه راستینو در آن روز همه کفار و مشرکین تسلیم فرمان خدا شوند و هر چه غیر از خدا جعل کرده و میپرستیدند همه از نظرشان محو و نابود شود.
- ترجمه الهی قمشهای٨٨ الَّذِينَ كَفَرُوا وَصَدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يُفْسِدُونَ
کسانی که کفر ورزیدهاند و از راه خدا [به خداوند یا به رسول] جلوگیری کردند [یا به ولایت کفر ورزیدهاند و دیگران را از ولایت منع کردهاند یا از آن اعراض نمودهاند] به (سبب) آنچه که [با منع کردن قوا از رجوع به قلب و منع کردن مردم از رجوع به صاحب قلب در زمین وجودشان و در زمین عالم طبع] فساد میکردهاند [برای کفرشان و صدّ کردنشان] عذابی فوق عذاب به آنها افزون میکنیم
- ترجمه سلطانیکسانی که کفر ورزیدهاند و از راه خدا جلوگیری کردند به (سبب) آنچه که فساد میکردهاند عذابی فوق عذاب به آنها افزون میکنیم
- ترجمه راستینآنان که خود کافر شدند و راه خدا را نیز به روی خلق بستند ما آنها را به کیفر افساد و اخلال (در کار خلق) عذابی فوق عذاب (کافران دیگر) بیفزاییم.
- ترجمه الهی قمشهای٨٩ وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَـؤُلَاءِ وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ
و روزی که در هر امّتی از میان خود آنها گواهی بر آنان مبعوث میکنیم و تو را بر اینان گواه میآوریم و کتاب [نبوّت را و قرآن صورت آن را و ایضاً احکام قالب و قلب صورت آن] را بر تو به عنوان بیانگر برای هر چیزی و به جهت هدایت [به ولایت و ایمان قلبی حاصل با بیعت خاصّهٔ ولویّه] و به عنوان رحمت {برای اینکه نبوّت، برای صورت ولایت بودن آن با رحمت بودن ولایت، رحمت است} و بشارت [به مراتب ولایت] برای مسلمین (بیعت کنندگان با بیعت عامّه) نازل کردیم
- ترجمه سلطانیو روزی که در هر امّتی از میان خود آنها گواهی بر آنان مبعوث میکنیم و تو را بر اینان گواه میآوریم و کتاب را بر تو به عنوان بیانگر برای هر چیزی و به جهت هدایت و به عنوان رحمت و بشارت برای مسلمین (تسلیم شدگان) نازل کردیم
- ترجمه راستینو روزی که ما در میان هر امتی از (رسولان) خودشان گواهی بر آنان برانگیزیم و تو را (ای محمد) بر این امت گواه آریم (آن روز سخت را یاد کن و امت را متذکر ساز) ، و ما بر تو این کتاب (قرآن عظیم) را فرستادیم تا حقیقت هر چیز را روشن کند و برای مسلمین هدایت و رحمت و بشارت باشد.
- ترجمه الهی قمشهای٩٠ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ وَإِيتَاءِ ذِي الْقُرْبَى وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ
همانا خداوند به عدالت [به معنی توسّط، وسط بودن و میانهروی بین دو طرف افراط و تفریط در جملهٔ امور، یا وضع هر چیزی در موضع خود] و احسان [به معنی دارندهٔ حُسن گشتن انسان، یا رسانیدن معروف با اغماض نظر از استحقاق] و بخشش به خویشاوندان امر میکند و از فحشاء [یعنی فعلی که عقلاء یعنی اصحاب شرع آن را بدون اعتبار تعدّی به غیر در مقابل عدل فاحش میشمارند] و منکر [فعل متعدّی به غیر که شارعان آن را ضدّ معروف مقابل احسان قبیح میشمارند] و بغی [به معنی ستم، تجاوز، دست درازی به مردم یا خروج از طاعت عقل و عدم انقیاد بر «ذِی الْقُرْبى»] نهی میکند، به شما وعظ (نصیحت) میکند [و آنچه را که به شما نفع میرساند و به شما ضرر میزند بطور واضح بیان مینماید] راقباً به اینکه شما متذکّر شوید (پند بگیرید)
- ترجمه سلطانیهمانا خداوند به عدالت و احسان و بخشش به خویشاوندان امر میکند و از فحشاء و منکر و ستم (تجاوز) نهی میکند، به شما وعظ (نصیحت) میکند راقباً به اینکه شما متذکّر شوید (پند بگیرید)
- ترجمه راستینهمانا خدا (خلق را) فرمان به عدل و احسان میدهد و به بذل و عطاء خویشاوندان امر میکند و از افعال زشت و منکر و ظلم نهی میکند و به شما پند میدهد، باشد که موعظه خدا را بپذیرید.
- ترجمه الهی قمشهای٩١ وَأَوْفُوا بِعَهْدِ اللَّهِ إِذَا عَاهَدتُّمْ وَلَا تَنقُضُوا الْأَيْمَانَ بَعْدَ تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللَّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ
و وقتی که عهد میبندید به عهد خداوند [همان عهد مأخوذ در بیعت عامّهٔ نبویّهٔ اسلامی یا بیعت خاصّهٔ ولویّهٔ ایمانی] وفا کنید و سوگندها [همان عهود مأخوذه با بیعت] را بعد از استوار کردن آنها [یعنی بیعت نبویّه را بعد از توکید (استوار کردن) آن با بیعت ولویّه] نقض نکنید و (در حالی که) خداوند را علیکم (بر خود) کفیل قرار دادهاید [یعنی خداوند را بواسطهٔ کفالت او برای امورتان در این بیعت که مؤکده (تأکید شده، عهد استوار شده) با بیعت ولویّه است رقیب (نگهبان) بر خود قرار دادهاید] همانا خداوند میداند آنچه را که انجام میدهید
- ترجمه سلطانیو وقتی که عهد میبندید به عهد خداوند وفا کنید و سوگندها را بعد از استوار کردن آنها نقض نکنید و (در حالی که) خداوند را علیکم (بر خود) کفیل قرار دادهاید همانا خداوند میداند آنچه را که انجام میدهید
- ترجمه راستینو چون با خدا (و رسول و بندگانش) عهدی بستید بدان عهد وفا کنید و هرگز سوگند و پیمان را که مؤکّد و استوار کردید مشکنید، چرا که خدا را بر خود ناظر و گواه گرفتهاید؛ همانا خدا به هر چه میکنید آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٩٢ وَلَا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنكَاثًا تَتَّخِذُونَ أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ أَن تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ أَرْبَى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّمَا يَبْلُوكُمُ اللَّهُ بِهِ وَلَيُبَيِّنَنَّ لَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ
و مانند آن (زن) نباشید که [رشتهٔ] تابیدهٔ خود را بعد از قوّت [و استحکام بر ریسمان] با شکافتن باز میکرد که سوگندهایتان [همان عهودتان را که در این دو بیعت از شما گرفته میشود] به عنوان دَخَل (آنچه که از تباهی پدیدار شود) بین خود بگیرید که [مبادا، از روی کراهت] گروهی آنها [یعنی علی (ع) و اتباع او] از گروهی دیگر [که آنها مخالفشان هستند] برتر باشند [یا برای این است که مبادا گروهی که آنها قریش هستند از گروهی که آنها محمّد (ص) و اتباع او هستند، برتر باشند] جز این نیست که خداوند شما را به وسیلهٔ آن میآزماید [شما را با اتّخاذ ایمان یا به بالاتر بودن بعضی از بعضی اختبار (آزمایش کردن) میکند تا ثبات کسی که بر ایمان ثابت میماند و نَکْث (شکستن عهد) کسی که نَکْث میکند را ظاهر مینماید] و البتّه برای شما [سعادت سعید و شقاوت شقی را ظاهر مینماید] در روز قیامت حتماً آنچه که دربارهٔ آن با یکدیگر اختلاف میکردید را آشکار (روشن) مینماید {و بزرگترین آنچه که دربارهٔ آن اختلاف میکنید ولایت علی (ع) است}
- ترجمه سلطانیو مانند آن (زن) نباشید که (رشتهٔ) تابیدهٔ خود را بعد از قوّت (استحکام بر ریسمان) با شکافتن باز میکرد که سوگندهایتان را به عنوان دَخَل (آنچه که از تباهی پدیدار شود) بین خود بگیرید که (مبادا) گروهی، آنها از گروهی دیگر برتر باشند جز این نیست که خداوند شما را به وسیلهٔ آن میآزماید و البتّه برای شما در روز قیامت حتماً آنچه که دربارهٔ آن با یکدیگر اختلاف میکردید را آشکار میکند
- ترجمه راستینو (در مثل) مانند زنی که رشته خود را پس از تابیدن محکم وا تابید نباشید، که عهد و قسمهای استوار و محکم خود را برای فریب یکدیگر و فسادکاری به کار برید برای آنکه قومی بر قوم دیگر تفوق دارند، زیرا خدا شما را به این عهد و قسمها میآزماید و در روز قیامت همه (تقلّبها و) اختلافات شما را بر شما آشکار خواهد ساخت.
- ترجمه الهی قمشهای٩٣ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن يُضِلُّ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
و اگر خداوند میخواست البتّه شما را امّت واحدی قرار میداد و لکن کسی را که بخواهد گمراه مینماید و کسی را که بخواهد هدایت مینماید و حتماً از آنچه که عمل میکردید سؤال (بازخواست) میشوید
- ترجمه سلطانیو اگر خداوند میخواست البتّه شما را امّت واحدی قرار میداد و لکن کسی را که بخواهد گمراه مینماید و کسی را که بخواهد هدایت مینماید و حتماً از آنچه که عمل میکردید سؤال (بازخواست) میشوید
- ترجمه راستینو اگر خدا میخواست (به مشیّت ازلی) همه بشر را یک امت قرار میداد (و هیچگونه اختلافات نژاد و زبان و ملیت در بشر نمیگذاشت) و لیکن (این اختلافات برای امتحان است و پس از امتحان) هر که را بخواهد به گمراهی وا میگذارد و هر که را بخواهد هدایت میکند، و البته آنچه میکردهاید از همه سؤال خواهید شد.
- ترجمه الهی قمشهای٩٤ وَلَا تَتَّخِذُوا أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُوا السُّوءَ بِمَا صَدَدتُّمْ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ
و سوگندهایتان را [دستمایهٔ] دَخَل (آنچه که از تباهی پدیدار شود) بین خود مگیرید (به کار مبرید) که قدم بعد از ثبوت آن [از ایمان] بلغزد و [در دنیا] به (سبب) آنچه که [اهل زمین و اهل مملکت خود] را از راه خدا {و راه تکوینی خداوند که همان طریق قلب است و از راه تکلیفی خداوند که آن طریق ولایت و آخرت است} باز داشتید بدی را بچشید و شما [در آخرت] عذابی بزرگ دارید
- ترجمه سلطانیو سوگندهایتان را (دستمایهٔ) دَخَل (آنچه که از تباهی پدیدار شود) بین خود مگیرید (به کار مبرید) که قدم بعد از ثبوت آن بلغزد و به (سبب) آنچه که از راه خدا باز داشتید بدی را بچشید و شما (در آخرت) عذابی بزرگ دارید
- ترجمه راستینو عهد و سوگندهای خود را برای فریب یکدیگر به کار مبرید تا آن که ثابت قدم است نیز (به فریب و سوگند دروغ) بلغزد و از این که راه خدا را (بر خلق) بستید همه به سختی مبتلا شوید و به عذابی بزرگ گرفتار گردید.
- ترجمه الهی قمشهای٩٥ وَلَا تَشْتَرُوا بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا إِنَّمَا عِندَ اللَّهِ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
و عهد خداوند [یعنی بیعت با محمّد (ص) یا بیعت با علی (ع)] را به بهایی اندک [از اَعراض دنیا و اَغراض آن به اینکه مبادا به خوف از فوت جاه و طمع در ریاست چنانکه حال مُتَرَئّسین (ریاست طلبان) میباشد یا به طمع در جیف (لاشههای مردهٔ گندیدهٔ بد بوی) دنیا چنانکه حال مَرْئوسین میباشد که بیعت با علی (ع) را بشکنید] مفروشید همانا آنچه که نزد خداوند است [از آنچه که برای بندگان وفاداراش از نعم جنان ذخیره کرده] آن برای شما بهتر است اگر میدانستید
- ترجمه سلطانیو عهد خداوند را به بهایی اندک مفروشید همانا آنچه که نزد خداوند است آن برای شما بهتر است اگر میدانستید
- ترجمه راستینو عهد خدا را به بهایی اندک معامله نکنید؛ که آنچه (از نعمت ابد) نزد خداست اگر بفهمید بسیار شما را بهتر است (از آن منفعتی که به نقض عهد بیابید).
- ترجمه الهی قمشهای٩٦ مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
آنچه که نزد شما است نابود میشود و آنچه که نزد خداوند است باقی است و البتّه حتماً به کسانی که [بر عهدشان] صبر کردهاند [و پیمان نشکستهاند] اجر آنها را به بهترین آنچه که عمل میکردند جزاء میدهیم [یعنی به آنها به جمیع اعمالشان جزای اَحْسَنِ اعمالشان را میدهیم]
- ترجمه سلطانیآنچه که نزد شما است نابود میشود و آنچه که نزد خداوند است باقی است و البتّه حتماً به کسانی که صبر کردهاند اجر آنها را به بهترین آنچه که عمل میکردند جزاء میدهیم
- ترجمه راستینآنچه نزد شماست همه نابود خواهد شد و آنچه نزد خداست (از ذخائر اعمال نیک و ثواب آخرت، تا ابد) باقی خواهد بود و البته اجری که به صابران بدهیم اجری است بسیار بهتر از عملی که به جا میآوردند.
- ترجمه الهی قمشهای٩٧ مَنْ عَمِلَ صَالِـحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
کسی که عمل صالحی کند {یعنی کسی که به صالح عظیم که همان اصل جمیع صالحات است و آن نفس ولایت است عمل میکند} از مذکّر یا مؤنّث و (در حالی که) او مؤمن است پس البتّه حتماً او را با حیاتی پاک [خالی از شوب آلام در دنیا و آخرت] حیات میدهیم و البتّه حتماً اجر آنها را به بهترین آنچه که عمل میکردهاند جزاء میدهیم
- ترجمه سلطانیکسی که عمل صالحی کند از مذکّر یا مؤنّث و (در حالی که) او مؤمن است پس البتّه حتماً او را با حیاتی پاک حیات میدهیم و البتّه حتماً اجر آنها را به بهترین آنچه که عمل میکردهاند جزاء میدهیم
- ترجمه راستینهر کس از مرد و زن کار نیکی به شرط ایمان به خدا به جای آرد ما او را به زندگانی خوش و با سعادت زنده ابد میگردانیم و اجری بسیار بهتر از عمل نیکی که میکردند به آنان عطا میکنیم.
- ترجمه الهی قمشهای٩٨ فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ
و وقتی که قرآن [که آن صورت شروط عهود و اَیمان (سوگندها) و تذکرهٔ آن است] را قرائت میکنی پس به خداوند پناه ببر از شیطان رانده شده
- ترجمه سلطانیو وقتی که قرآن را قرائت میکنی پس به خداوند پناه ببر از شیطان رانده شده
- ترجمه راستین(ای رسول ما) چون خواهی تلاوت قرآن کنی اول از شر وسوسه شیطان مردود به خدا پناه بر.
- ترجمه الهی قمشهای٩٩ إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ
همانا او بر کسانی که [با بیعت عامّه یا خاصّه] ایمان آوردهاند و [با استعاذه به او و توکّل بر او] بر پروردگارشان توکّل میکنند تسلّطی ندارد
- ترجمه سلطانیهمانا او بر کسانی که ایمان آوردهاند و بر پروردگارشان توکّل میکنند تسلّطی ندارد
- ترجمه راستینکه البته شیطان را هرگز بر کسانی که به خدا ایمان آورده و بر پروردگارشان توکل و اعتماد میکنند تسلط نخواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٠ إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَـوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُم بِهِ مُشْرِكُونَ
جز این نیست که تسلّط او تنها بر کسانی است که او (شیطان) را به عنوان ولیّ برگزیدهاند [و به خداوند ایمان نمیآورند] و کسانی که آنها به او مشرک هستند
- ترجمه سلطانیجز این نیست که تسلّط او تنها بر کسانی است که او را به عنوان ولیّ برگزیدهاند و کسانی که آنها به او مشرک هستند
- ترجمه راستینتنها تسلط شیطان بر آن نفوسی است که او را دوست گرفتهاند و کسانی که (به اغوای او) به خدا شرک میآورند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠١ وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَّكَانَ آيَةٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
و وقتی که ما [با نَسْخ کردن] آیهای [یا حکمی از قرآن] را مکان (به جای) آیهای [یا حکمی] دیگر میگذاریم و خداوند [از حیث حکمت خود و مصالح آن] به آنچه که نازل میکند داناتر است آنها (کفّار یا منافقین امّت تو) میگویند: جز این نیست که تو افتراء زنندهای بلکه اکثر آنان [جواز نسخ و تبدیل و کیفیّت آن و مصلحت در آن را] نمیدانند
- ترجمه سلطانیو وقتی که ما آیهای را مکان (به جای) آیهای دیگر میگذاریم و خداوند به آنچه که نازل میکند داناتر است آنها میگویند: جز این نیست که تو افتراء زنندهای بلکه اکثر آنان نمیدانند
- ترجمه راستینو ما هرگاه آیتی را (از راه مصلحت) نسخ کرده و به جای آن آیتی دیگر آوریم-در صورتی که خدا بهتر داند تا چه چیز (به صلاح خلق) نازل کند- (کافران اعتراض بر نسخ آیه کرده و) میگویند تو (بر خدا) همیشه افترا میبندی. (چنین نیست) بلکه اکثر اینها نمیدانند (که این نزول آسمانی است).
- ترجمه الهی قمشهای١٠٢ قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ
[به منکر ولایت که خطاب به او منتهی میشود] بگو: آن را روح القدس (جبرئیل) از سوی پروردگار تو به حقّ نازل کرده تا کسانی را که ایمان آوردهاند تثبیت کند و به عنوان هدایت و بشارت برای مسلمین است
- ترجمه سلطانیبگو: آن را روح القدس از سوی پروردگار تو به حقّ نازل کرده تا کسانی را که ایمان آوردهاند تثبیت کند و به عنوان هدایت و بشارت برای مسلمین (تسلیم شدگان) است
- ترجمه راستینبگو که این آیات را روح القدس از جانب پروردگارت به حقیقت و راستی نازل کرده تا اهل ایمان را ثابت قدم گرداند و برای مسلمین هدایت و بشارت باشد.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٣ وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُـولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُّبِينٌ
و همانا میدانیم که آنها میگویند: جز این نیست که بشری به او تعلیم میدهد [در حالی که] زبان کسی که [تعلیم قرآن به تو را] به او نسبت میدهند غیر عربی است، و (حال آنکه) این، زبان عربی مبین (واضح) است
- ترجمه سلطانیو همانا میدانیم که آنها میگویند: جز این نیست که بشری به او تعلیم میدهد (در حالی که) زبان کسی که (قرآن را) به او نسبت میدهند غیر عربی است، و (حال آنکه) این، زبان عربی مبین (واضح) است
- ترجمه راستینو ما کاملا آگاهیم که کافران (معاند) میگویند: آن کس که مطالب این قرآن را به رسول میآموزد بشری است، (مقصودشان بلعام ترسا یا عایش یا یعیش یا غلام رومی یا سلمان فارسی بود) در صورتی که زبان آن کس که این قرآن را به او نسبت میدهند اعجمی (غیر فصیح) است و این قرآن به زبان عربی فصیح و روشن است.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٤ إِنَّ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ لَا يَهْدِيهِمُ اللَّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
همانا کسانی که به آیات خداوند ایمان نمیآورند خداوند آنها را هدایت نمیکند و آنها عذابی دردناک دارند
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که به آیات خداوند ایمان نمیآورند خداوند آنها را هدایت نمیکند و آنها عذابی دردناک دارند
- ترجمه راستینالبته آنان که به آیات خدا ایمان نمیآورند (پس از اتمام حجت کامل) خدا هرگز هدایتشان نخواهد کرد و آنها را عذابی دردناک خواهد رسید.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٥ إِنَّمَا يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْكَاذِبُونَ
جز این نیست که کسانی که دروغ افتراء میزنند به آیات خداوند [و نه به تو] ایمان نمیآورند و آنان خود دروغگو هستند [نه تو]
- ترجمه سلطانیجز این نیست که کسانی که دروغ افتراء میزنند به آیات خداوند ایمان نمیآورند و آنان خود دروغگو هستند
- ترجمه راستیندروغ را آن کسانی به خدا میبندند که ایمان به آیات خدا ندارند و این کافران البته خود مردمی دروغگویند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٦ مَن كَفَرَ بِاللَّهِ مِن بَعْدِ إِيمَانِهِ إِلَّا مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ بِالْإِيمَانِ وَلَكِن مَّن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللَّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ
کسی که بعد از ایمانش [یعنی اسلامش یا ایمان خاصّش] به خداوند کفر بورزد مگر کسی که مجبور [بر کفر قولی] شده باشد [یعنی جز کسی که قولاً به اکراه کفر میورزد] و (حال آنکه) قلب او مطمئن به ایمان است، و لکن کسی که سینه را به کفر گشاید [به کفر اذعان و اعتقاد دارد و به آن اطمینان مییابد] پس غضبی (خشمی) از خداوند بر آنها است و عذابی بزرگ دارند
- ترجمه سلطانیکسی که بعد از ایمانش به خداوند کفر بورزد مگر کسی که مجبور شده و قلب او مطمئن به ایمان باشد، و لکن کسی که سینه را به کفر گشاید پس غضبی از خداوند بر آنها است و عذابی بزرگ دارند
- ترجمه راستینهر کس بعد از آنکه به خدا ایمان آورده باز کافر شد-نه آنکه به زبان از روی اجبار کافر شود و دلش در ایمان ثابت باشد (مانند عمار یاسر) بلکه به اختیار کافر شد و با رضا و رغبت و هوای نفس، دلش آکنده به ظلمت کفر گشت-بر آنها خشم و غضب خدا و عذاب بزرگ دوزخ خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٧ ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ
آن [ارتداد بعد از اسلام یا ایمان] به خاطر این است که آنها حیات دنیا را بر آخرت نیکو شمردند [و آنچه که میپنداشتند که آن به حیات دنیا نافعتر است را اختیار کردند و به وجههٔ اخروى کفر ورزیدند] و اینکه خداوند مردمان کافر را [به سوی ثبات در ایمان] هدایت نمیکند
- ترجمه سلطانیآن به خاطر این است که آنها حیات دنیا را بر آخرت نیکو شمردند (ترجیح دادند) و اینکه خداوند مردمان کافر را هدایت نمیکند
- ترجمه راستیناین غضب و عذاب بر آنها بدین سبب است که حیات (فانی) دنیا را بر (حیات ابدی) آخرت برگزیدند و این که خدا هرگز کافران را هدایت نخواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٨ أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ
آنان کسانی هستند که خداوند بر قلوبشان و گوششان و چشمانشان مهر زده [و از معقولات و مسموعات و مُبْصرات آنچه که ادراک آن به خاطر آنها است را درک نمیکنند] و آنان [برای غفلتشان از آنچه که جملهٔ تذکّرات به خاطر آن است و آن، خداوند و آخرت است] همان غافلان هستند
- ترجمه سلطانیآنان کسانی هستند که خداوند بر قلوبشان و گوششان و چشمانشان مهر زده و آنان همان غافلان هستند
- ترجمه راستینهمینها هستند که خدا بر دلها و گوش و چشمهایشان مهر (قهر) زده است و اینها همان مردمند که (از خدا و قیامت) غافلند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠٩ لَا جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الْآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرُونَ
ناگزیر (حقیقتاً) آنها در آخرت، خود زیانکارند {برای اینکه لطیفهٔ انسانی خود که بضاعت آنان برای تحصیل نعیم ابدی بود را بذل کردند و متاعی فانی مستعقب عذاب ابدی را تحصیل نمودند}
- ترجمه سلطانیناگزیر آنها در آخرت، خود زیانکارند
- ترجمه راستینبیگمان آنان در عالم آخرت بسیار زیانکارند.
- ترجمه الهی قمشهای١١٠ ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُوا مِن بَعْدِ مَا فُتِنُوا ثُمَّ جَاهَدُوا وَصَبَرُوا إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ
سپس قطعاً پروردگار تو نسبت به کسانی که بعد از آنکه [مورد] فتنه [واقع] شدند هجرت کردند سپس [در راه خدا با جهاد صوری یا در سبیل ولایت و سبیل قلب با جهاد باطنی] جهاد کردند و [بر این جهاد] صبر کردند همانا پروردگار تو بعد از آن البتّه بسیار آمرزنده است [که جیفهای (لاشهٔ مردهٔ گندیدهٔ بد بوی) که حینی که مهاجر در دار نفس مشرک خود مقام دارد با او است را از نظر ناظران میپوشاند] و [با تفضّل بر او و استبدال جِیَف (مردارها) با صُوَر طَیّبه (پاک) از نعیم جنان و حور و غِلْمان آن] مهربان است
- ترجمه سلطانیسپس قطعاً پروردگار تو نسبت به کسانی که بعد از آنکه (مورد) فتنه (واقع) شدند هجرت کردند سپس جهاد کردند و صبر کردند همانا پروردگار تو بعد از آن البتّه بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینآنگاه محققا خدا بر مؤمنانی که از شهر و دیار خود چون به شر و فتنه کفار مبتلا شدند ناگزیر هجرت کردند و در راه دین جهاد و صبر بسیار نمودند، آری خدا از این پس بر آنها بسیار آمرزنده و مهربان خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای١١١ يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجَادِلُ عَن نَّفْسِهَا وَتُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
روزی میآید که هر نفسی [با اعتذار (عذر خواستن) در جهت خلاص از بوار (هلاکت) و طلب مقام ابرار] از خودش (ذاتش) جدال (دفاع) میکند و به هر نفسی [عین] آنچه را که عمل کرده ایفا میشود و [با نقص ثواب یا زیادت عذاب] به آنها ظلم نمیشود
- ترجمه سلطانیروزی میآید که هر نفسی از خودش جدال (دفاع) میکند و به هر نفسی آنچه را که عمل کرده ایفا میشود و به آنها ظلم نمیشود
- ترجمه راستین(یاد کن بر امت) آن روزی که (از شدت ابتلاء و سختی) هر نفسی میآید در حالی که (برای رفع عذاب) به جدل و دفاع از خود برمیخیزد، و هر کس را به جزاء عمل او کاملا میرسانند و بر آنها ستم نمیکنند.
- ترجمه الهی قمشهای١١٢ وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللَّهِ فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ
و خداوند [برای تنبیه (بیدار کردن) منعمان کافر به نعمتهای خداوند] مثلی زده [حالت] قریهای (روستایی، شهری) را که [از همهٔ آنچه که ترساننده است از حملهٔ دشمنان و تنگی معیشت و آلام ابدان و غُموم (غمها) نفوس] امن و مطمئن (آرام) بود و رزقش به فراخی (فراوانی) از هر جایی [که در آنجا یافت میشد و آن قریه به آن احتیاج داشت] به آنجا میرسید پس [اهل آن با غفلت از مُنْعِم (نعمت دهنده) و بَطَر (سرمستی)] به نعمتهای خداوند کفران (ناسپاسی) کردند پس خداوند [به عنوان جزاء برای کفران و بطر آنها] به آنچه که میکردند بر آنها لباس گرسنگی و ترس پوشاند
- ترجمه سلطانیو خداوند مثلی زده (حالت) قریهای (روستایی) را که امن و مطمئن (آرام) بود و رزقش به فراخی (فراوانی) از هر جایی به آنجا میرسید پس به نعمتهای خداوند کفران (ناسپاسی) کردند پس خداوند به (سبب) آنچه که میکردند بر آنها لباس گرسنگی و ترس پوشاند
- ترجمه راستینو خدا بر شما حکایت کرد و مثل آورد مثل شهری را که در آن امنیت کامل حکمفرما بود و اهلش در آسایش و اطمینان زندگی میکردند و از هر جانب روزی فراوان به آنها میرسید تا آنکه اهل آن شهر نعمتهای خدا را کفران کردند، خدا هم به موجب آن کفران و معصیت طعم گرسنگی و بیمناکی را به آنها چشانید و چون لباس، سراپای وجودشان را پوشاند.
- ترجمه الهی قمشهای١١٣ وَلَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُـولٌ مِّنْهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ وَهُمْ ظَالِـمُونَ
و همانا رسولی از ایشان نزد آنها آمد پس او را تکذیب کردند پس عذاب آنها را فرو گرفت و (در حالی که) آنها ستمکار بودند
- ترجمه سلطانیو همانا رسولی از ایشان نزد آنها آمد پس او را تکذیب کردند پس عذاب آنها را فرو گرفت و (در حالی که) آنها ستمکار بودند
- ترجمه راستینو رسولی از خود آنها بر آنها آمد ولی او را تکذیب کردند، و عذاب بر آنها فرا رسید در حالی که ستمکار بودند.
- ترجمه الهی قمشهای١١٤ فَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلَالًا طَيِّبًا وَاشْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ
پس از آنچه که خداوند حلال و پاک روزی شما کرده بخورید و نعمت خداوند را شکر کنید [و کفر (ناسپاسی) و بطر (سرمستی) مکنید چنانکه اهل این قریه کفران کردند] که تنها او را بندگی کرده باشید
- ترجمه سلطانیپس از آنچه که خداوند حلال و پاک روزی شما کرده بخورید و نعمت خداوند را شکر کنید که تنها او را بندگی کرده باشید
- ترجمه راستینپس شما (مؤمنان از حال آنها عبرت گیرید و) از آنچه خدا روزی حلال و طیّب شما قرار داده تناول کنید و شکر نعمت خدا به جای آرید اگر حقیقتا خدا را میپرستید.
- ترجمه الهی قمشهای١١٥ إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
جز این نیست که مردار و خون و گوشت خوک و آنچه که برای غیر خداوند برای آن صدا بلند شود را بر شما حرام کرد پس کسی که ناچار شود بدون زیاده خواهی و نه تجاوز [از اندازهٔ لازم] پس همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه سلطانیجز این نیست که مردار و خون و گوشت خوک و آنچه که برای غیر خداوند برای آن صدا بلند شود را بر شما حرام کرد پس کسی که ناچار شود بدون زیاده خواهی و نه تجاوز (از اندازهٔ لازم) پس همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینخدا بر شما بندگان تنها مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را که به نام غیر خدا ذبح کنند حرام گردانید، و اگر کسی مضطر و ناچار شود بیآنکه قصد تجاوز (از اندازه) و تعدی (از حکم خدا) نماید (باز از همین حرامها به قدر ضرورت تناول کند) خدا البته بسیار آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١١٦ وَلَا تَقُـولُوا لِـمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَذَا حَلَالٌ وَهَذَا حَرَامٌ لِّتَفْتَرُوا عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ يَفْتَرُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ لَا يُفْلِحُونَ
و برای آنچه که زبانهایتان به دروغ توصیف میکنند نگویید که این حلال و این حرام است تا بر خداوند دروغ افتراء ببندید قطعاً کسانی که بر خداوند دروغ افتراء میبندند رستگار نمیشوند
- ترجمه سلطانیو برای آنچه که زبانهایتان به دروغ توصیف میکنند نگویید که این حلال و این حرام است تا بر خداوند دروغ افتراء ببندید قطعاً کسانی که بر خداوند دروغ افتراء میبندند رستگار نمیشوند
- ترجمه راستینو شما نباید از پیش خود به دروغ چیزی را حلال و چیزی را حرام گویید و به خدا نسبت دهید تا بر خدا دروغ بندید، که آنان که بر خدا دروغ بندند هرگز روی رستگاری نخواهند دید.
- ترجمه الهی قمشهای١١٧ مَتَاعٌ قَلِيلٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
[آنچه را که از این قول آن را قصد میکنند] متاعی اندک است و آنها [در آخرت] عذابی دردناک دارند
- ترجمه سلطانیمتاعی اندک است و آنها عذابی دردناک دارند
- ترجمه راستین(آنچه از این طریق به دست آورند) متاعی قلیل است و (در آخرت) عذابی دردناک خواهند داشت.
- ترجمه الهی قمشهای١١٨ وَعَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا مَا قَصَصْنَا عَلَيْكَ مِن قَبْلُ وَمَا ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
و بر کسانی که یهودی شدند آنچه را که قبلاً بر تو قصّه کردیم [ناخنداران را] حرام کردهایم و ما [با تحریم آنچه که بر آنها حرام کردیم] به آنها ظلم نکردیم و لکن [خود] آنها به خودشان ظلم میکردند
- ترجمه سلطانیو بر کسانی که یهودی شدند آنچه را که قبلاً بر تو قصّه کردیم (ناخنداران را) حرام کردهایم و ما (با آن تحریم) به آنها ظلم نکردیم و لکن (خود) آنها به خودشان ظلم میکردند
- ترجمه راستینو ما همان چیزها که بر تو پیش از این شرح کردیم (از مردار و خون و خنزیر و ذبیحه به نام غیر خدا) بر یهودیان حرام کردیم، و ما بر آنان ستم نکردیم لیکن آنها خود بر نفس خویش ستم میکردند (که حلال خدا را حرام کردند).
- ترجمه الهی قمشهای١١٩ ثُمَّ إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُوا السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُوا مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ
سپس همانا پروردگارت نسبت به کسانی که [با انصرافشان از دار علم و دخولشان در تحت حکم جهل] از روی نادانی بدی کردند سپس بعد از آن توبه نمودند [و از مقام جهل برگشتند و بر آنچه که از آنها واقع شده پشیمان شدند] و بعد از آن [با تدارک آنچه از حقوق مردم که برای آنها لازم است و آنچه از حقوق خداوند که از آنها فوت شده یا برای آنها لازم است] اصلاح کردند همانا پروردگار تو البتّه آمرزنده و مهربان است
- ترجمه سلطانیسپس همانا پروردگارت نسبت به کسانی که از روی نادانی بدی کردند سپس بعد از آن توبه نمودند و اصلاح کردند همانا پروردگار تو بعد از آن البتّه آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینباز هم خدا بر آنان که از روی جهالت و نادانی عمل زشتی انجام داده و سپس به درگاه او توبه کرده و (فساد آن عمل زشت را) اصلاح کنند، بعد از توبه خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٠ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِّلَّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
همانا ابراهیم امّتی (واحد، جماعت، مأموم و امام) فروتن (خاضع، فرمانبردار بر او) برای خداوند، حنیف (حقگرا، راستین، مُسلم، تسلیم شده، خالص) بود و از مشرکین نبود {تعریض به قریش است برای اینکه آنها میپنداشتند که آنها بر دین ابراهیم (ع) هستند}
- ترجمه سلطانیهمانا ابراهیم (خود) امّت و فروتن برای خداوند، حنیف (راستین) بود و از مشرکین نبود
- ترجمه راستینهمانا ابراهیم (خلیل) امتی مطیع و فرمانبردار و یکتاپرست بود و هرگز به خدای یکتا شرک نیاورد.
- ترجمه الهی قمشهای١٢١ شَاكِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
شاکر بر نعمتهای او [بود]، او را برگزید و او را به راه مستقیم هدایت کرد
- ترجمه سلطانیشاکر بر نعمتهای او (بود)، او را برگزید و او را به راه مستقیم هدایت کرد
- ترجمه راستینهمیشه شکرگزار نعمتهای خدا بود که خدا او را (به رسالت) برگزید و به راه مستقیمش هدایت فرمود.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٢ وَآتَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَـمِنَ الصَّالِـحِينَ
و در دنیا به او نیکی دادیم {حسنه در دنیا همان اطمینان یافتن با ذکر خدا و انس با خداوند است به حیثی که چیزی از قضای الهی نزد او مکروه نباشد و به آن سهولت مخرج و التذاذ در طریق الی الله و محبّت مردم و حُسن صیت (آوازه) و پاکی عیش (زندگانی) و تمتع به اولاد و برکت به کثرت و سلامت از آفات آخرت در اعقاب در پی میشود و همانا همهٔ اینها برای ابراهیم (ع) بود} و همانا او در آخرت البتّه از صالحان است {یعنی کسانی که فساد در وجودشان نیست و آنان کسانی هستند که جمیع آنچه از کمالات که برای انسان ممکن میشود را حاصل کردهاند}
- ترجمه سلطانیو در دنیا به او نیکی دادیم و همانا او در آخرت البتّه از صالحان است
- ترجمه راستینو او را در دنیا نیکویی (و سعادت) عطا کردیم و در آخرت از صالحان و نیکان خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٣ ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ
سپس [ای محمّد (ص)] به تو وحی کردیم که از آیین ابراهیم حنیف (راستین) پیروی کن و [او] از مشرکان نبود
- ترجمه سلطانیسپس به تو وحی کردیم که از آیین ابراهیم حنیف (راستین) پیروی کن و (او) از مشرکان نبود
- ترجمه راستینآن گاه بر تو وحی کردیم که (در دعوت به خداپرستی و توحید و بسط معارف الهی) آیین ابراهیم را تعقیب کن که پاک و یکتا پرست بود و هرگز به خدای یکتا شرک نیاورد.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٤ إِنَّمَا جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِيهِ وَإِنَّ رَبَّكَ لَيَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ
جز این نیست که شنبه بر کسانی که دربارهٔ آن با یکدیگر اختلاف میکردند [محترم] قرار داده شد و همانا پروردگار تو در روز قیامت البتّه بین آنها دربارهٔ آنچه که در آن با یکدیگر اختلاف میکردند حکم میکند
- ترجمه سلطانیجز این نیست که شنبه بر کسانی که دربارهٔ آن با یکدیگر اختلاف میکردند (محترم) قرار داده شد و همانا پروردگار تو در روز قیامت البتّه بین آنها دربارهٔ آنچه که در آن با یکدیگر اختلاف میکردند حکم میکند
- ترجمه راستین(حکم حرمت) روز شنبه تنها بر یهود که در آن راه اختلاف پیمودند (و حرمتش نگاه نداشتند) مقرر گردید، و خدای تو البته روز قیامت در آنچه (خلق) در آن اختلاف و نزاع برپا میکردند حکم خواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٥ ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ
با حکمت [به معنی اطلاع بر دقایق علوم که بشر از مثل آن عاجز میشود (خرده بینی) و قدرت بر دقایق اعمال است که امثال او از مثل آن عاجز میشوند (خرده کاری) و آن شأن ولایت است] {مراد از آن در اینجا دعوت از طریق باطن است با تصرّف در مدعو بحسب استعداد او، و از طریق ظاهر بحسب اقتضای حال او با اظهار معجزات و اعلام به او با خواطر و خیالات تا با آنها او را به سوی حقّ برگرداند} و موعظهٔ نیکو [اظهار آنچه است که برای مدعو نافع میباشد تا آن را طلب کند و آنچه که ضارّ (ضرر زننده) میباشد تا از آن اجتناب نماید، به حیثی که مدعو ببیند که داعى (دعوت کننده) ناصح او و طالب خیر او است و آن شأن نبوّت است] {مجادلۀ حسنه الزام خصم به حجّت و برهان یا به آنچه است که آن نزد او مسلّم است و به آن اذعان دارد چه برهان موافق آن باشد یا خیر یکسان است و آن شأن رسالت است} به راه پروردگارت [یعنی دین اسلام یا اعظم ارکان آن و همان ولایت] دعوت کن و با آنها به طرزی که آن نیکوتر است مجادله کن که پروردگار تو به کسی که از راه او گمراه است داناتر است و او به هدایت شدگان داناتر است {یعنی اینکه تو مأمور به دعوت عامّ هستی پس در دعوت کردن از جهت تفکّر در اینکه آن نفع دارد یا نه سست مشو}
- ترجمه سلطانیبه راه پروردگارت با حکمت و موعظهٔ نیکو دعوت کن و با آنها به طرزی که آن نیکوتر است مجادله کن که پروردگار تو به کسی که از راه او گمراه است داناتر است و او به هدایت شدگان داناتر است
- ترجمه راستین(ای رسول ما خلق را) به حکمت (و برهان) و موعظه نیکو به راه خدایت دعوت کن و با بهترین طریق با اهل جدل مناظره کن (وظیفه تو بیش از این نیست) که البته خدای تو (عاقبت حال) کسانی را که از راه او گمراه شده و آنان را که هدایت یافتهاند بهتر میداند.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٦ وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرِينَ
و اگر [از جهت قصاص] عقوبت کردید به مثل آنچه که به آن عقوبت شُدید عقوبت کنید {لفظ شکّ برای اشعار به این است که قصاص برای مؤمن شایسته نیست، بلکه شأن او عفو است و اقدام او برای قصاص مانند مشکوک (چیز مورد شکّ) است؛ و این برای کسی است که از مرتبهٔ نفس ترقّی نکرده، و قول او: «وَلْیعْفُوا وَلْیصْفَحُوا» (و باید عفو کنند و باید صفح کنند) برای کسی است که از آن به مقام قلب عُرج (بالا برده) شده، و قول او: «وَاللَّهُ یحِبُّ الْمُحْسِنِینَ» (و خداوند نیکوکاران را دوست میدارد) برای کسی است که متّصف به صفات روح است و به عبارت دیگر: اوّلی برای کسی است که رسالت را قبول کرده، و دوّمی برای کسی است که نبوّت را قبول کرده و سوّمی برای کسی است که ولایت را قبول کرده است} و اگر [از قصاص کردن] صبر [یعنی عفو و کظم غیظ] کنید البتّه آن برای صبر کنندگان بهتر است
- ترجمه سلطانیو اگر عقوبت کردید به مثل آنچه که به آن عقوبت شُدید عقوبت کنید و اگر صبر کنید البتّه آن برای صبر کنندگان بهتر است
- ترجمه راستینو اگر به شما مسلمانان کسی عقوبت و ستمی رسانید شما باید به قدر آن در مقابل انتقام کشید (نه بیشتر) و اگر صبوری کنید البته برای صابران بهتر خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٧ وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلَّا بِاللَّهِ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلَا تَكُ فِي ضَيْقٍ مِّمَّا يَمْكُرُونَ
و صبر کن و صبر کردن تو جز به [توفیق] خداوند نیست و بر آنها [یعنی بر اصحابت و آنچه که از قتل و مُثله نسبت به آنها انجام داده شده] اندوه مخور و از آنچه که [در حقّ اصحابت یا دربارهٔ تو یا دربارهٔ علیّ (ع)] مکر میکنند دلتنگ مباش
- ترجمه سلطانیو صبر کن و صبر کردن تو جز به (توفیق) خداوند نیست و بر آنها اندوه مخور و از آنچه که مکر میکنند دلتنگ مباش
- ترجمه راستینو تو (ای رسول) صبر و تحمل پیشه کن که صبر تو تنها به (توفیق) خداست، و بر آنها (که ترک کفر و عناد نمیکنند) غمگین مشو و از مکر و حیله آنان دلتنگ مباش.
- ترجمه الهی قمشهای١٢٨ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَوا وَّالَّذِينَ هُم مُّحْسِنُونَ
همانا خداوند با کسانی که تقوا پیشه کردهاند و کسانی که آنها نیکوکارند [یعنی دارندهٔ حُسن و همان ولایت یا احسان کننده به بدی کنندهٔ به خود هستند] است.
- ترجمه سلطانیهمانا خداوند با کسانی که تقوا پیشه کردهاند و کسانی که آنها نیکوکارند است.
- ترجمه راستینمحققا خدا یار و یاور متقیان و نیکوکاران عالم است.
- ترجمه الهی قمشهای