جزء شمارهٔ ۲
١٤٢ سَيَقُـولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَن قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُوا عَلَيْهَا قُل لِّلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
بزودی سفیهانی از مردم {مراد از سُفهاء از منافقان و مشرکان و اهل کتاب کسانی هستند که احلام (خِرَد) آنان خفّت یافته و به آنچه که از پدرانشان دیدهاند عادت کردهاند و با عقولشان نظر (تأمّل کردن، اندیشه کردن) نمیکنند و منقاد کسی که نظر کرده است نمیشوند} خواهند گفت چه چیزی آنها را از قبلهای که آنها بر آن بودند (بیت المقدّس) روی گردان نمود، [بعد از آنکه آن را گفتند] بگو: مشرق و مغرب برای خداوند است کسی که بخواهد را به راه مستقیم هدایت میکند
- ترجمه سلطانیبزودی مردمانی سفیه خواهند گفت چه چیزی آنها را از قبلهای که آنها بر آن بودند روی گردان نمود، بگو: مشرق و مغرب برای خداوند است کسی که بخواهد را به راه مستقیم هدایت میکند
- ترجمه راستینمردم بیخرد خواهند گفت: چه موجب شد که مسلمین از قبلهای که بر آن بودند (از بیت المقدس) روی به کعبه آوردند؟بگو: مشرق و مغرب برای خداست و هر که را خواهد به راه راست هدایت میکند.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٣ وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُـولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنتَ عَلَيْهَا إِلَّا لِنَعْلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسُـولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلَى عَقِبَيْهِ وَإِن كَانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمَانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَـرَءُوفٌ رَّحِيمٌ
[شما را به ایمان به خداوند و به آنچه که نازل شد و به راه راست هدایت کردیم] و اینچنین شما [یعنی ائمّه (ع) و کسانی که پا جای پای آنها میگذارند و بسان آنهایند از مشایخ ایشان] را امّتی وسط [یعنی متوسّط بین مفرطین (افراط کنندگان) و مفرّطین (تفریط کنندگان)] قرار دادیم تا شاهدانی بر مردم باشید و رسول شاهد (اظهار کنندهٔ خیر و شرّ) بر شما باشد و قبلهای [یعنی بیت المقدّس] که [به مدّت جهارده سال] بر آن بودی را قرار ندادیم تا مگر اینکه بدانیم که چه کسی از کسانی [از دین محمّد] که به عقب خود بر میگردند از رسول تبعیّت میکند و اگرچه [قبلهای که بر آن بودی، یا نماز به سوی این قبله در آن وقت] مسلّماً کبیرهای گران میباشد، مگر بر کسانی که خداوند [آنها را] هدایت کرده [نه بر کسانی که برای اغراض نفسانی بدون هدایتى از خداوند با محمّد (ص) بیعت نمودند] و خداوند بر آن نباشد که ایمان شما [یعنی نمازتان] را ضایع کند همانا خداوند نسبت به مردم البتّه رئوف و رحیم است
- ترجمه سلطانیو اینچنین شما را امّتی وسط قرار دادیم تا شاهدانی بر مردم باشید و رسول شاهد بر شما باشد و قبلهای که بر آن بودی را قرار ندادیم تا مگر اینکه بدانیم که چه کسی از کسانی که به عقب خود بر میگردند از رسول تبعیّت میکند و اگرچه مسلّماً کبیرهای گران میباشد، مگر بر کسانی که خداوند (آنها را) هدایت کرده و خداوند بر آن نباشد که ایمان شما را ضایع کند همانا خداوند نسبت به مردم البتّه رئوف و رحیم است
- ترجمه راستینو ما همچنان شما (مسلمین) را به آیین اسلام هدایت کردیم و به سیرت نیکو بیاراستیم تا گواه مردم باشید و پیغمبر نیز گواه شما باشد (تا شما از وی بیاموزید) . و (ای پیغمبر) ما قبلهای را که بر آن بودی تغییر ندادیم مگر برای اینکه بیازماییم و جدا سازیم گروهی را که از پیغمبر خدا پیروی میکنند از آنان که عقبگرد کنند و (به مخالفت او برخیزند) ، و این تغییر قبله بسی بزرگ نمود جز در نظر هدایت یافتگان خدا. و خداوند اجر پایداری شما را در راه ایمان تباه نگرداند که خدا به خلق مشفق و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٤ قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَـوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ
گاهی برگرداندن رویت را در آسمان میبینیم و حتماً تو را [در نمازت] به سوی قبلهای (کعبه) [که جز این نیست که] تو از آن راضی شوی بر میگردانیم پس رویت را به طرف مسجد الحرام {یعنی هتک آن حرام است} بگردان و هر جایی که بودید پس رویتان را به سوی آن برگردانید و همانا کسانی که کتاب داده شدهاند {و مراد از کتاب، شریعت الهیّه است از هر پیامبری که باشد، یا کتاب تورات و انجیل است} البتّه میدانند که آن [یعنی تحویل (تغییر دادن) یا توجّه یا طرف مسجد، یا مسجد از حیث توجّه] حقّ از پروردگارشان است [برای اینکه آنها اهل شرایع الهیّه بودند و هر کسی که داخل در شریعتی الهیّه است، میداند که احکام در هر شریعتی مغایر با شریعت دیگر هستند، و بعضی از آنچه که در شریعتی هست با شریعت دیگر نسخ میشود بنابر اینکه اهل کتاب در کتبشان خواندهاند و از احبارشان (علمائشان) با اخبار انبیائشان شنیدهاند که محمّد (ص) است که به دو قبله نماز میگزارد] و خداوند از آنچه که عمل میکنید غافل نیست
- ترجمه سلطانیگاهی برگرداندن رویت را در آسمان میبینیم و حتماً تو را به سوی قبلهای که تو از آن راضی شوی بر میگردانیم پس رویت را به طرف مسجد الحرام بگردان و هر جایی که بودید پس رویتان را به سوی آن برگردانید و همانا کسانی که کتاب داده شدهاند البتّه میدانند که آن حقّ از پروردگارشان است و خداوند از آنچه که عمل میکنید غافل نیست
- ترجمه راستینما توجه تو را بر آسمان (به انتظار وحی و تغییر قبله) بنگریم و البته روی تو را به قبلهای که به آن خشنود شوی گردانیم، پس روی کن به طرف مسجد الحرام و شما (مسلمین) نیز هر کجا باشید (در نماز) روی بدان جانب کنید. و گروه اهل کتاب به خوبی میدانند که این تغییر قبله به حق و راستی از جانب خداست (نه به دلخواه کس) و خدا از کردار آنها غافل نیست.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٥ وَلَئِنْ أَتَيْتَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ بِكُلِّ آيَةٍ مَّا تَبِعُوا قِبْلَتَكَ وَمَا أَنتَ بِتَابِعٍ قِبْلَتَهُمْ وَمَا بَعْضُهُم بِتَابِعٍ قِبْلَةَ بَعْضٍ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ إِنَّكَ إِذًا لَّـمِنَ الظَّالِـمِينَ
و محقّقاً اگر هر نشانهای [یعنی معجزهٔ مقترحهای (بی اندیشه درخواست شدهای) را برای آنان یا غیر مقترحهای] را برای اهل کتاب بیآوری از قبلهٔ تو تبعیّت نمیکنند [برای اینکه آنها اصحاب نفس هستند و نفس مانند شیطان عدم انقیاد از فطرت آن است، و طلب آیت جز برای فرار از انقیاد نیست و اگر آیت مقترحهای را بیاوری همچنان منقاد نمیشود و با عذری دیگر عذر میآورد و آیت دیگری را اقتراح (خواستار شدن) میکند]، و تو تابع قبلهٔ آنان نیستی، و بعضی از آنان [مانند نصاری] تابع قبلهٔ بعضی دیگر [مانند یهود] نیستند، و محقّقاً اگر تو بعد از آنکه علمی نزدت آمد از هواهای آنان تبعیّت کنی، همانا آنوقت البتّه تو از ستمکاران خواهی بود
- ترجمه سلطانیو محقّقاً اگر هر نشانهای را برای اهل کتاب بیآوری از قبلهٔ تو تبعیّت نمیکنند، و تو تابع قبلهٔ آنان نیستی، و بعضی از آنان تابع قبلهٔ بعضی دیگر نیستند، و محقّقاً اگر تو بعد از آنکه علمی نزدت آمد از هواهای آنان تبعیّت کنی، همانا آنوقت البتّه تو از ستمکاران خواهی بود
- ترجمه راستینو تو (ای پیغمبر) اگر هر قسم معجزه برای اهل کتاب بیاوری پیرو قبله تو نشوند و تو نیز تبعیت از قبله آنان نخواهی کرد و بعضی ملل تابع قبله برخی دیگر نشوند، و اگر تو تابع دلخواه و هوسهای جاهلانه آنها شوی بعد از آنکه از جانب خدا علم یافتی، در این صورت البته از گروه ستمکاران خواهی بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٦ الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْرِفُونَهُ كَمَا يَعْرِفُونَ أَبْنَاءَهُمْ وَإِنَّ فَرِيقًا مِّنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ
کسانی که به آنها [یعنی به احبار (علماء) آنها] کتاب دادیم [محمّد یا تحویل] او [در نمازش به سوی قبلهٔ دیگر] را میشناسند همانطور که فرزندانشان را [در منازلشان] میشناسند [به حیثی که شکّ و ریب بر آنها ممکن نمیشود] و همانا گروهی از آنان [برای محض لجاجت با حقّ دشمنی میورزند] البتّه حقّ را کتمان میکنند و (حال آنکه) آنها [حقّ را یا این را که محمّد (ص) نبیّ است] میدانند
- ترجمه سلطانیکسانی که به آنها کتاب دادیم او را میشناسند همانطور که فرزندانشان را میشناسند و همانا گروهی از آنان البتّه حقّ را کتمان میکنند و (حال آنکه) آنها میدانند
- ترجمه راستینگروهی که ما بر آنها کتاب فرستادیم، (محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و حقّانیّت) او را به خوبی میشناسند همان گونه که فرزندان خود را، و لکن گروهی از آنان (از راه عناد) حق را کتمان میکنند در صورتی که علم به آن دارند.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٧ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ
که این حقّ از پروردگار تو است و [تو] هرگز از تردید کنندگان مباش
- ترجمه سلطانیکه این حقّ از پروردگار تو است و هرگز از تردید کنندگان مباش
- ترجمه راستینحق همان است که از طرف خدا به سوی تو آمد، پس هیچ شبهه به دل راه مده.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٨ وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ أَيْنَ مَا تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
و برای هر کسی وجهی (قبلهای) هست که او روی کننده به آن است، پس در کارهای خوب از یکدیگر پیشی بگیرید، هر کجا که باشید خداوند شما را جمیعاً خواهد آورد همانا خداوند به هر چیزی توانا است [و با اختلاف شما در مکان و مقام بر جمع کردن شما در مکانی واحد و مقامی واحد و محشری واحد قدرت دارد]
- ترجمه سلطانیو برای هر کسی وجهی (قبلهای) هست که او رویکننده به آن است، پس در کارهای خوب از یکدیگر پیشی بگیرید، هر کجا که باشید خداوند شما را جمیعاً خواهد آورد همانا خداوند به هر چیزی توانا است
- ترجمه راستینهر کسی را راهی است به سوی حق که بدان راه یابد (یا قبلهای است که به آن روی آورد) پس بشتابید به خیرات که هر کجا باشید همه شما را خداوند (به عرصه محشر) خواهد آورد و محققا خدا بر همه چیز تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای١٤٩ وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَـوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِنَّهُ لَلْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
و از جایی که خارج شدی پس رویت را به طرف مسجد الحرام بگردان و همانا آن البتّه به عنوان حقّ (ثابت) از پروردگارت است [یا حقّى است که آن غیر باطل است] و خداوند از آنچه که عمل میکنید غافل نیست
- ترجمه سلطانیو از جایی که خارج شدی پس رویت را به طرف مسجد الحرام بگردان و همانا آن البتّه به عنوان حقّ از پروردگارت است و خداوند از آنچه که عمل میکنید غافل نیست
- ترجمه راستینو از هر کجا و به سوی هر دیار بیرون شدی (در نماز) روی به طرف کعبه آور، و این دستور قبله بر وجه صواب و به امر خداست و خدا از کار شما غافل نیست.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٠ وَمِنْ حَيْثُ خَرَجْتَ فَـوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِي وَلِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
و از جایی که خارج شدی پس رویت را به سوی مسجد الحرام بگردان و هر جایی که باشید پس رویتان را به سوی آن بگردانید تا مبادا مردم بر زیان شما حجّتی داشته باشند مگر کسانی از ایشان که ظلم کردند {ظلم به معنی وضع (قرار دادن) شیء در غیر موضع خود است} {زیرا آنان حجّت باطلی علیک (بر تو) وارد میکنند همان که: اگر نماز به سوی بیت المقدّس باطل باشد، حتماً نماز آنها در مدّت گذشته باطل بوده است، و اگر صحیح بوده حتماً نماز آنها به سوی کعبه باطل میباشد} و از آنها نترسید [چون حجّتشان داحضه (واهی، بی اعتبار) است و مطاعنشان (طعنههایشان) ضارّه (ضرررسان) نیست] و از من بترسید [و نظر به امر و نهی من بکنید و به غیر من نظر نکنید] و تا [با اقبال شما به سوی کعبه که آن ظهور قلب و صورت او است] نعمتم را بر شما تمام کنم و به این ترقّب که شما هدایت شوید
- ترجمه سلطانیو از جایی که خارج شدی پس رویت را به سوی مسجد الحرام بگردان و هر جایی که باشید پس رویتان را به سوی آن بگردانید تا مبادا مردم حجّتی بر زیان شما داشته باشند مگر کسانی از ایشان که ظلم کردند و از آنها نترسید و از من بترسید و تا نعمتم را بر شما تمام کنم و به این ترقّب که شما هدایت شوید
- ترجمه راستینو از هر جا و به هر دیار بیرون شدی روی به جانب کعبه کن و شما مسلمین هم به هر کجا بودید روی بدان جانب کنید تا مردم به حجّت و مجادله بر شما زبان نگشایند-جز گروه ستمکار (معاند) که از (جدل و گفتگوی) آنان هم نیندیشید و از (نافرمانی) من بترسید-و تا نعمت و رحمتم را برای شما به حد کمال رسانم، و باشد که (به طریق صواب) راه یابید.
- ترجمه الهی قمشهای١٥١ كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُـولًا مِّنكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُم مَّا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ
همانطور که رسولی را از شما [که در جسد و بشریّت مشابه با شما است، نه از غیر شما از اصناف ملائکه] به میان شما ارسال کردیم، [او] آیات [تدوینی] ما را بر شما میخواند و شما را [از اخلاق رذیله و نقائص بشری] پاک میکند [یا با تأسیس آداب نظافت شما را بر طهارت از نجاسات شرعی و ادناس (چرکها) عرفی وامیدارد] و به شما کتاب و حکمت میآموزد و [از امور غیبی] آنچه که هنوز [با قوّت بشری] ندانستهاید را به شما تعلیم میدهد
- ترجمه سلطانیهمانطور که رسولی را از شما به میان شما ارسال کردیم، (او) آیات ما را بر شما میخواند و شما را پاک میکند و به شما کتاب و حکمت میآموزد و به شما تعلیم میدهد آنچه را که هنوز ندانستهاید
- ترجمه راستینچنانکه در میان شما رسولی از خودتان فرستادیم که آیات ما را برای شما تلاوت میکند و نفوس شما را (از پلیدی جهل) پاک و منزّه میگرداند و به شما تعلیم کتاب و حکمت میدهد و آنچه را نمیدانید به شما میآموزد.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٢ فَاذْكُرُونِي أَذْكُرْكُمْ وَاشْكُرُوا لِي وَلَا تَكْفُرُونِ
پس مرا یاد کنید {ذِکر، حفظ شیء است در خاطر و در جاری کردن آن بر زبان و در صیت (آوازه) و شرف استعمال میشود} تا شما را یاد کنم و مرا شکر کنید {شکر، ملاحظهٔ انعام مُنعم است در نعمت، و ملاحظهٔ حقّ مُنعم است در انعام} و به [نِعَم] من کفران (ناسپاسی) نورزید {کفر به نعم، پوشیده نگهداشتن انعام و حقّ مُنعم در نعمت است}
- ترجمه سلطانیپس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و مرا شکر کنید و به من کفران (ناسپاسی) نورزید
- ترجمه راستینپس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و شکر نعمت من به جای آرید و کفران نعمت من نکنید.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٣ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَعِينُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلَاةِ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِينَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید [در ذکر من و شکر من یا در جملهٔ آنچه که در آیات اخیر ذکر شد، یا در جملهٔ آنچه که همّت میگمارید، از معاشتان و معادتان و جملهٔ آنچه که شما را اندوهناک میکند و بیتاب مینماید] از صبر و نماز استعانت (مدد) بجوئید همانا خداوند با شکیبایان است {اشاره به معیّت رحیمیّهٔ خاصّه به خواصّ مؤمنین است نه معیّت رحمانیّهٔ قیّومی حاصله برای همهٔ موجودات و نه معیّت رحیمیّهٔ عامّه برای هر مؤمن بایع (بیعت کننده) با ولیّ امرش و برای هر مسلم بایع با نبیّ وقتش، زیرا انسان هر چه قُربش به خداوند زیاد شود، با او معیّت دیگری غیر معیّت اوّلش بر خداوند حاصل میشود}
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید (در ذکر من و شکر من) از صبر و نماز استعانت بجوئید (کمک بگیرید) همانا خداوند با شکیبایان است
- ترجمه راستینای اهل ایمان، (در پیشرفت کار خود) از صبر و مقاومت کمک گیرید و به ذکر خدا و نماز توسّل جویید که خدا با صابران است.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٤ وَلَا تَقُـولُوا لِـمَنْ يُقْتَلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتٌ بَلْ أَحْيَاءٌ وَلَكِن لَّا تَشْعُرُونَ
و به کسی که در راه خدا کشته میشود نگوئید که مرده است {هر عملی که انسان با آن به خدای تعالی منتهی شود پس آن سبیل الله (راه خدا) است، و هر آنچه که به آن به شیطان منتهی شود، پس آن سبیل شیطان است}، بلکه زنده است و لکن نمیفهمید [برای اینکه حیات آنان حیات اخروی است و شعور شما دنیوی است و سنخیتی بین مدارک دنیویّه و مدرکات اخرویّه نیست]
- ترجمه سلطانیو به کسی که در راه خدا کشته میشود نگوئید که مرده است، بلکه زنده است و لکن نمیفهمید
- ترجمه راستینو به آنان که در راه خدا کشته شوند مرده نگویید، بلکه زنده ابدی هستند و لیکن همه شما این حقیقت را درنخواهید یافت.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٥ وَلَنَبْلُوَنَّكُم بِشَيْءٍ مِّنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ
و البتّه شما را با چیزی از ترس و گرسنگی و نقص در اموال و انفس و ثمرهها میآزماییم و به صبر کنندگان بشارت بده
- ترجمه سلطانیو البتّه شما را با چیزی از ترس و گرسنگی و نقص در اموال و انفس و ثمرهها میآزماییم و بشارت بده به صبر کنندگان
- ترجمه راستینو البته شما را به پارهای از سختیها چون ترس و گرسنگی و نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت بیازماییم، و صابران را بشارت و مژده بده.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٦ الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
کسانی که وقتی مصیبتی به آنها اصابت مینماید میگویند ما برای خداییم و ما [در منتهی] به او مراجعت کنندهایم
- ترجمه سلطانیکسانی که وقتی مصیبتی به آنها اصابت مینماید میگویند ما برای خداییم و ما به او مراجعت کنندهایم
- ترجمه راستینآنان که چون به حادثه سخت و ناگواری دچار شوند (صبوری پیش گرفته و) گویند: ما به فرمان خدا آمدهایم و به سوی او رجوع خواهیم کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٧ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ
برای آنان از پروردگارشان درودها بر آنها و رحمت هست و آنان همان هدایت یافتگان [به آنچه که شایستهاند که به آن هدایت شوند، یا به تسهیل مصیبت با تسلیم شدن بر امر خداوند] هستند
- ترجمه سلطانیبرای آنان از پروردگارشان درودها و رحمت بر آنها هست و آنان همان هدایت یافتگان هستند
- ترجمه راستینآن گروهند که مخصوص به درود و الطاف الهی و رحمت خاص خدایند و آنها خود هدایت یافتگانند.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٨ إِنَّ الصَّفَا وَالْمَرْوَةَ مِن شَعَائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِ أَن يَطَّوَّفَ بِهِمَا وَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ
همانا [دو کوه] صفا و مروه [در مکّه] از علامات الهی هستند پس کسی که حجّ بیت کند یا عمره بجا آورد {حجّ در لغت، قصد و کفّ (خودداری) و قدوم (آمدن) و تردّد و قصد مکّه برای نسک (آنچه که بدرگاه خداوند متعال اهداء شود) است، و عمره زیارت است و هر دو در شرع اسم مناسک مخصوصی هستند} پس گناهی بر او نیست که به آن دو طواف کند و کسی که به عنوان خیر تطوّع (انجام کاری به قصد نیکی و عبادت) کند پس همانا خداوند شکرگزارنده [است که عمل خیر بندگان را بلاجزاء رها نمیکند] و دانا است [عمل عاملی از او ناپدید نمیشود]
- ترجمه سلطانیهمانا صفا و مروه از علامات الهی است پس کسی که حجّ بیت کند یا عمره بجا آورد پس گناهی بر او نیست که به آن دو طواف کند و کسی که به عنوان خیر تطوّع (انجام کاری به قصد نیکی و عبادت) کند پس همانا خداوند شکرگزار و دانا است
- ترجمه راستینسعی صفا و مروه از شعائر دین خداست، پس هر کس حجّ خانه کعبه یا اعمال مخصوص عمره به جای آورد باکی بر او نیست که سعی صفا و مروه نیز به جای آرد، و هر کس به راه خیر و نیکی شتابد (خدا پاداش وی خواهد داد که) خدا قدردان و (به همه امور خلق) عالم است.
- ترجمه الهی قمشهای١٥٩ إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِن بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ
همانا کسانی که آنچه از بیّنات و هدایت را نازل کردیم، بعد از آنکه آن [هدایت که همان ولایت علی (ع) است] را در کتاب [قرآن و اخبار] برای مردم بیان کردیم کتمان میکنند خداوند آنها را لعنشان میکند و لعن کنندگان آنها را لعن میکنند
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که آنچه از بیّنات و هدایت را نازل کردیم، بعد از آنکه آن را در کتاب برای مردم بیان کردیم کتمان میکنند خداوند آنها را لعنشان میکند و لعن کنندگان آنها را لعن میکنند
- ترجمه راستینآن گروه (از علمای اهل کتاب) که آیات واضحه و هدایتی را که فرستادیم کتمان نمایند بعد از آنکه آن را برای (هدایت) مردم در کتاب آسمانی بیان کردیم، آنها را خدا و تمام لعن کنندگان (از جن و انس و ملک) نیز لعن میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٠ إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا وَأَصْلَحُوا وَبَيَّنُوا فَأُولَئِكَ أَتُوبُ عَلَيْهِمْ وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ
مگر کسانی که [از کتمان کردن] توبه کردند و اصلاح (جبران) کردند و [آنچه آن را کتمان کرده بودند] بیان کردند پس به آنان، بر ایشان توبه (التفات) میکنم و من بسیار توبه (التفات) کننده و مهربان هستم
- ترجمه سلطانیمگر کسانی که توبه کردند و اصلاح کردند و بیان کردند پس به آنان، بر ایشان توبه (التفات) میکنم و من بسیار توبه کننده و مهربان هستم
- ترجمه راستینمگر آنهایی که توبه کردند و به اصلاح مفاسد اعمال خود پرداختند و بیان کردند (آنچه را که کتمان کردند) ، پس توبه اینان را میپذیرم که منم توبه پذیر و مهربان.
- ترجمه الهی قمشهای١٦١ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ
همانا کسانی که کفر ورزیدند و مردند و (در حالی که) آنها کافر بودند لعنت (دوری) خداوند و ملائکه و مردم بر آنها همگی بر آنان است
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که کفر ورزیدند و مردند و (در حالی که) آنها کافر بودند آنان، لعنت خداوند و ملائکه و مردم همگی بر ایشان است
- ترجمه راستینآنان که کافر شده و به عقیده کفر مردند البته بر آن گروه، خدا و فرشتگان و مردمان همه لعن میفرستند.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٢ خَالِدِينَ فِيهَا لَا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذَابُ وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ
در آن (لعنت یا در آتش جهنّم) ماندگارند، عذاب از آنها خفیف نمیشود و آنان منتظر (مهلت داده) نمیشوند [یا به آنان نظر نمیشود]
- ترجمه سلطانیدر آن ماندگارند، عذاب از آنها خفیف نمیشود و آنان منتظر (مهلت داده، نظر) نمیشوند
- ترجمه راستینهمیشه در جهنم (به عذاب و شکنجه) باشند، نه بر آنان تخفیف عذاب دهند و نه به نظر رحمت بنگرند.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٣ وَإِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ لَّا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ
و خدای شما خدایی یکتا است هیچ خدایی جز او نیست رحمان {به معنی مفیض (فیض دهنده) بر وجود اشیاء همگی و مبقی (بقاء دهنده) به آنها و معطی (عطاء کننده) به آنچه که در بقائشان به آن احتیاج دارند است} و رحیم {به معنی مفیض بر کمالات اختیاریّهٔ بشریّه} است
- ترجمه سلطانیو خدای شما خدایی یکتا است هیچ خدایی جز او نیست رحمان و رحیم است
- ترجمه راستینو خدای شما، خدای یکتاست، نیست خدایی مگر او که بخشاینده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٤ إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن مَّاءٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَابَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخَّرِ بَيْنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
همانا در خلق آسمانها و زمین و آمد و رفت شب و روز و کشتی که در دریا جریان مییابد به آنچه که به مردم نفع میرساند و آنچه از آب که خداوند از آسمان (از جهت فلک یا از جهت علو) فرو فرستاد و زمین را بعد از مرگش با آن [یعنی با تهییج قوای آن و رویانیدن گیاهان آن و برگ دادن درختان آن] زنده کرد و در آن از هر جنبندهای [از حشرات و اَنعام و سِباع و اصناف انسان] پراکند و گرداندن بادها و ابر که بین آسمان و زمین فرمانبر است البتّه نشانههایی هست [دالّ بر صانع علیم حکیم قادر رحمان رحیم که از علم او چیزی شاذّ نمیشود] برای قومی که تعقّل میکنند [یعنی با عقول درک میکنند نه با مدارک حیوانی، یا برای قومى که عاقل گشتند، نه برای غیر عقلاء از کسانی که مانند انعام هستند یا گمراهتر (پستتر) هستند، زیرا عاقل دقایق حِکم مودعه در آنها و اسباب آنها و مسبّبات آنها از اشیاء را درک مینماید نه غیر او]
- ترجمه سلطانیهمانا در خلق آسمانها و زمین و آمد و رفت شب و روز و کشتی که در دریا جریان مییابد به آنچه که به مردم نفع میرساند و آنچه از آب که خداوند از آسمان فرو فرستاد و زمین را بعد از مرگش با آن زنده کرد و در آن از هر جنبندهای پراکنده کرد و گرداندن بادها و ابر که بین آسمان و زمین فرمانبر است البتّه نشانههایی هست برای قومی که تعقّل میکنند
- ترجمه راستینمحققا در خلقت آسمانها و زمین و رفت و آمد شب و روز، و کشتیها که بر روی آب برای انتفاع خلق در حرکت است، و بارانی که خدا از بالا فرو فرستاد تا به آن آب، زمین را بعد از مردن زنده کرد و سبز و خرّم گردانید، و در پراکندن انواع حیوانات در زمین، و گردانیدن بادها (به هر طرف) و در خلقت ابر که میان زمین و آسمان مسخّر است، در همه این امور ادلّهای واضح برای عاقلان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٥ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَتَّخِذُ مِن دُونِ اللَّهِ أَندَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِّلَّهِ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ
و از مردم کسانی از غیر خداوند همتایانی (رؤسای خود از منافقان امّت) را اتّخاذ میکنند که آنها را آنطور که خداوند باید دوست داشته شود دوست میدارند، و (حال آنکه) کسانی که [با بیعت خاصّهٔ ولویّه و قبول دعوت باطنه] ایمان آوردهاند دوستی شدیدتری [در مظهر او که همان علی (ع) است] به خداوند دارند، و اگر کسانی که [به نفس خویش با منع آن از حقوقش که آن تسلیم شدن بر ولایت و قبول و تأثّر از آن و اتّباع از ولیّ امر و استنارت (روشن شدن) به نور او است] ظلم کردند [میتوانستند] ببینند آنوقت را که عذاب را میبینند [خواهند دانست] که قوّت جمیعاً برای خداوند است و همانا خداوند شدید العذاب است
- ترجمه سلطانیو از مردم کسانی که از غیر خداوند همتایانی اتّخاذ میکنند آنها را دوست میدارند همانطور که خداوند باید دوست داشته شود و کسانی که ایمان آوردهاند شدیدترین دوستی را به خداوند دارند و اگر ببینی کسانی که ظلم کردند آنوقت که عذاب را ببینند (خواهند دانست) که قوّت جمیعاً برای خداوند است و همانا خداوند شدید العذاب است
- ترجمه راستینبرخی از مردم (نادان) غیر خدا را همانند خدا گیرند و چنانکه خدا را بایست دوست داشت با آنها دوستی ورزند، لیکن آنها که اهل ایمانند کمال محبّت و دوستی را فقط به خدا مخصوص دارند. و اگر فرقه مشرکین ستمکار وقتی که عذاب خدا را مشاهده کنند ببینند که قدرت خاص خدا است و عذاب خدا بسیار سخت است (از شرک خود سخت پشیمان شوند).
- ترجمه الهی قمشهای١٦٦ إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ
آنوقت کسانی که تبعیّت میشدند و (در حالی که) عذاب را دیدهاند از کسانی که [از آنها] تبعیّت کردند بیزاری میجویند و [لیکن] اسباب از آنها قطع شده
- ترجمه سلطانیآنوقت کسانی که تبعیّت میشدند از کسانی که تبعیّت کردند بیزاری جستهاند و (در حالی که) عذاب را دیدهاند و (حال آنکه) اسباب از آنها قطع شده
- ترجمه راستینهنگامی که بیزاری جویند رؤسا و پیشوایان (باطل) از پیروان خود و عذاب خدا را مشاهده کنند و هر گونه وسیله و اسباب از آنها قطع شود (و روابط باطل به جا نماند).
- ترجمه الهی قمشهای١٦٧ وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَـبَرَّءُوا مِنَّا كَذَلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ وَمَا هُم بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ
و کسانی که تبعیّت کردند گفتند ایکاش برای ما بازگشتی [در دنیا] میبود پس حتماً [در آنجا] از آنها بیزاری میجستیم همانطور که [در اینجا] از ما تبرّی جستند اینچنین [یعنی مثل نشان دادن اتّباع آنان برای رؤسای مضلّین (گمراه کنندگان) به عنوان حسرت بر آنها] خداوند [جمیع] اعمال آنان را به شکل حسرتهایی بر آنان به آنها نشان میدهد و آنان خارج شوندگان از آتش نیستند
- ترجمه سلطانیو کسانی که تبعیّت کردند گفتند ایکاش برای ما بازگشتی میبود پس حتماً (در آنجا) از آنها بیزاری میجُستیم همانطور که (در اینجا) از ما تبرّی جستند اینچنین خداوند اعمال آنان را به شکل حسرتهایی بر آنان به آنها نشان میدهد و آنان خارجشوندگان از آتش نیستند
- ترجمه راستینو آن پیروان گویند: کاش دیگر بار به دنیا باز میگشتیم و از (اطاعت) اینان بیزاری میجستیم چنان که اینها (گرهی از کار ما نگشودند و) از ما بیزاری جستند!این گونه خدا، کردار (زشت جاهلانه) آنها را مایه حسرت و پشیمانی آنان کند و آنها از عذاب آتش جهنّم بیرون شدنی نباشند.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٨ يَاأَيُّهَا النَّاسُ كُلُوا مِمَّا فِي الْأَرْضِ حَلَالًا طَيِّبًا وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ
ای مردم از آنچه که در زمین حلال و پاکیزه است بخورید و از گامهای شیطان [در ترک خوردن و تحرّج (تنگ گرفتن) به طیّبات که شریعت از آن حَظْر (منع) نکرده، یا در خوردن] تبعیّت نکنید همانا او برای شما دشمنی واضح است [یعنی عداوتش ظاهر است یا مُظهر عداوتش است برای کسی که جهت الهیّه داشته باشد نه برای غیر او]
- ترجمه سلطانیای مردم از آنچه که در زمین حلال و پاکیزه است بخورید و از گامهای شیطان تبعیّت نکنید همانا او برای شما دشمنی واضح است
- ترجمه راستینای مردم، از آنچه در زمین است حلال و پاکیزه را تناول کنید و پیروی نکنید و ساوس شیطان را، محققا شیطان از برای شما دشمنی آشکار است.
- ترجمه الهی قمشهای١٦٩ إِنَّمَا يَأْمُرُكُم بِالسُّـوءِ وَالْفَحْشَاءِ وَأَن تَقُـولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ
جز این نیست که [شیطان] شما را به بدی و فحشاء (قبایح بزرگ) امر میکند و اینکه آنچه را که [حقیقت آن یا اثر آن را که این نافع یا ضارّ است را] نمیدانید بر خداوند بگویید [یعنی حرمت یا اباحه در چیزی از ادویه یا اغذیه را به خدای تعالی نسبت بدهید]
- ترجمه سلطانیجز این نیست که امر میکند به شما به بدی و فحشاء و اینکه بر خداوند آنچه را که نمیدانید بگویید
- ترجمه راستیناین دشمن است که به شما دستور زشتی و بدکاری میدهد و بر آن میگمارد که سخنانی از روی جهل و نادانی به خدا نسبت دهید.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٠ وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا أَلْفَيْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ
و وقتی که به آنها گفته شود از آنچه که خداوند [دربارهٔ ولایت علی (ع)] نازل کرده تبعیّت کنید میگویند بلکه [ما] از آنچه که پدرانمان ما را بر آن عادت دادهاند تبعیّت میکنیم، حتّی اگر پدرانشان چیزی را تعقّل نمیکردند و هدایت نمیشدند
- ترجمه سلطانیو وقتی که به آنها گفته شود از آنچه که خداوند نازل کرده تبعیّت کنید میگویند بلکه از آنچه که پدرانمان ما را بر آن عادت دادهاند تبعیّت میکنیم، حتّی اگر پدرانشان چیزی را تعقّل نمیکردند و هدایت نمیشدند
- ترجمه راستینو چون کفار را گویند: پیروی از شریعت و کتابی که خدا فرستاده کنید، پاسخ دهند که ما پیرو کیش پدران خود خواهیم بود. آیا بایست آنها تابع پدران باشند گر چه آن پدران بیعقل و نادان بوده و هرگز به حق و راستی راه نیافته باشند؟
- ترجمه الهی قمشهای١٧١ وَمَثَلُ الَّذِينَ كَفَرُوا كَمَثَلِ الَّذِي يَنْعِقُ بِمَا لَا يَسْمَعُ إِلَّا دُعَاءً وَنِدَاءً صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَعْقِلُونَ
و مَثَل کسانی که کفر ورزیدهاند [که آنها گفتند: بلکه از آنچه که پدرانمان ما را بر آن عادت دادهاند تبعیّت میکنیم و حال آنکه آنان در عدم هُشیاری مانند بهائم هستند یا پدرانشان مانند بهائم هستند] مانند مَثَل کسی است که بانگ میزند به آنچه [غیر ذوی العقول از حیوان] که جز دعاء (هین) و نداء (هُش) نمیشنود، کر و لال و کور هستند و آنها [برای تنزّلشان به مقام مدارک حیوانی و سّد کردن آنها روزنهای به سوی عقل خود را] تعقّل نمیکنند
- ترجمه سلطانیو مَثَل کسانی که کفر ورزیدهاند مانند مَثَل کسی است که بانگ میزند به آنچه (غیر ذوی العقول از حیوان) که جز دعاء (هین) و نداء (هُش) نمیشنود، کر و لال و کورند و آنها تعقّل نمیکنند
- ترجمه راستینو مثل کافران (در شنیدن سخن انبیاء و درک نکردن معنای آن) چون حیوانی است که آوازش کنند و او از آن آواز (معنایی درک نکرده و) جز صدایی نشنود، کفّار هم (از شنیدن و دیدن حق) کر و گنگ و کورند، زیرا تعقل نمیکنند.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٢ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِلَّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید از پاکیزهها از آنچه که روزی شما کردهایم بخورید و خداوند را شکر کنید [یعنی نعمت را در وجه آن صرف کنید] که تنها او را عبادت کرده باشید {یعنی شایسته است که مؤمن عبادتش مقصور بر معبودش باشد، و در عبادتش به غیر او نظر نکند از رضا و قرب و نعیم و خلاصی از جحیم و اغراض مباح فانی و اغراض فاسدهٔ محرّمه از ریا و سُمعه (خود نیک نمایاندن) و مناصب و جاه و تحبّب (محبوب شدن) نزد مردم و غیر آن}
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید از آنچه که روزی شما کردهایم از پاکیزهها بخورید و خداوند را شکر کنید که تنها او را عبادت کرده باشید
- ترجمه راستینای اهل ایمان، روزی حلال و پاکیزهای که ما نصیب شما کردهایم بخورید و شکر خدا به جای آرید اگر شما خالص خدا را میپرستید.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٣ إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللَّهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
جز این نیست که مردار و خون و گوشت خوک و آنچه که آن برای غیر خداوند خوانده شود (آنچه که اسم غیر خدا بر آن ذکر شود) را بر شما حرام کرد [نه آنچه که شما به اهوایتان از آنچه که نهی از خدا به آن وارد نشده را حرام کردید] پس کسی که [به چیزی از این محرّمات] ناچار شد [در حالی که] نافرمان و تعدّی کننده نیست پس [در خوردن از اینها] بر او گناهی نیست همانا خداوند بسیار آمرزنده [است، آنچه که آن نقص و شین برای شما است را بر شما میپوشاند] و مهربان است [که با اذن دادن در مخمصه که آنچه که آن را در غیر آن بر شما حرام کرده است مرتکب شوید به شما رحم میکند]
- ترجمه سلطانیجز این نیست که مردار و خون و گوشت خوک و آنچه که آن برای غیر خداوند خوانده شود را بر شما حرام کرده پس کسی که ناچار شد (در حالی که) نافرمان و تعدّیکننده نیست پس (در خوردن از اینها) بر او گناهی نیست همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینبه تحقیق، خدا حرام گردانید بر شما مردار و خون و گوشت خوک را و آنچه را که به اسم غیر خدا کشته باشند، پس هر کس که به خوردن آنها محتاج و مضطر شود در صورتی که به آن تمایل نداشته و (از اندازه رمق) تجاوز نکند گناهی بر او نخواهد بود (که به قدر احتیاج صرف کند که) محققا خدا آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٤ إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
همانا کسانی که آنچه که خداوند از کتاب نازل کرده را پنهان میدارند و آن را به بهایی اندک [از اعراض دنیوی و اعتباری و اغراض نفسانی از تبسّط و جاه و تحبّب (دوستی جستن) و غیر آن] میفروشند آنها جز آتش به درونشان فرو نمیخورند (فرو نمیبرند) و خداوند در روز قیامت با آنان سخن نخواهد گفت و آنها را تزکیه (پاک) نمیکند و آنان عذابی دردناک دارند
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که آنچه که خداوند از کتاب نازل کرده را پنهان میدارند و آن را به بهایی اندک میفروشند آنها نمیخورند (فرو نمیبرند) به درونشان جز آتش و خداوند در روز قیامت با آنان سخن نخواهد گفت و آنها را تزکیه (پاک) نمیکند و آنان عذابی دردناک دارند
- ترجمه راستینآنان که پنهان دارند آیاتی از کتاب آسمانی را که خدا فرستاده بود و آن را به بهای اندک فروشند، جز آتش جهنّم در شکم نمیبرند و در قیامت خدا با آنها سخن نگوید و (از پلیدی عصیان) پاکشان نگرداند، و هم آنان را در قیامت عذابی دردناک خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٥ أُولَئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى وَالْعَذَابَ بِالْمَغْفِرَةِ فَمَا أَصْبَرَهُمْ عَلَى النَّارِ
آنان کسانی هستند که [در دنیا] گمراهی را به جای هدایت، و [در آخرت] عذاب را به جای مغفرت خریدهاند پس چه چیز آنها را به صبر بر آتش واداشت؟
- ترجمه سلطانیآنان کسانی هستند که گمراهی را به جای هدایت و عذاب را به جای مغفرت خریدهاند پس چه صبورند بر آتش؟
- ترجمه راستینآنها همان گروهند که اختیار کردند گمراهی را به جای هدایت، و عذاب را به جای آمرزش، پس چقدر بر آتش جهنم سخت جان و پرطاقتند!
- ترجمه الهی قمشهای١٧٦ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ نَزَّلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَإِنَّ الَّذِينَ اخْتَلَفُوا فِي الْكِتَابِ لَفِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ
آن به (سبب) این است که خداوند کتاب را به (سبب) حقّ [مخلوقٌ به] نازل کرد و همانا کسانی که [برای استنباط احکام شرعی و برای اینکه قیاس کنند آنچه را که در آن نمیباشد به آنچه که آن را در آن مییابند] در کتاب (احکام نبوّت، و تورات و انجیل و قرآن صورت آن هستند) اختلاف (تردید) کردهاند البتّه در شقاق (چند دستگی و مخالفت) دوری هستند [یا البتّه در عناد با شما و دشمنی هستند]
- ترجمه سلطانیآن به (سبب) این است که خداوند کتاب را به (سبب) حقّ (مخلوقٌ به) نازل کرد و همانا کسانی که در کتاب اختلاف کردهاند البتّه در شقاق (چند دستگی و مخالفت) دوری هستند
- ترجمه راستیناین عذاب از آن روست که خدا کتاب آسمانی را به راستی فرستاد و گروهی که در آن اختلاف و مکابره کردند در اختلافی دور (از حق) خواهند بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٧ لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ
نیکی (طاعت) [این] نیست {بِرّ به معنی صله (هدیه) و خیر و توسعه در احسان و صدق و طاعت، و احسان به غیر، ضدّ عقوق (نافرمانی و آزردن به ویژه پدر و مادر را) است} که رویتان را به جانب مشرق و مغرب برگردانید و لکن نیکوکار کسی است که به خداوند و روز آخِر (اقرار به مبدأ و معاد) و ملائکه و کتاب (شریعت الهیّه) و پیامبران ایمان آورد [یعنی که بِرّ ایمان و اذعان به خداوند و تسلیم بر او است و آن روح عمل است، نه صورت عمل و اعتبار جهت در آن] و مال را بنابر دوستی او (پیامبر) به نزدیکان و یتیمان و مساکین و در راه ماندگان (مسافری که نفقهٔ او منقطع شده) و سؤال (درخواست) کنندگان و در [استخلاص] بردگان بدهد و نماز بپا دارد و زکات دهد و وقتی که عهد میبندند به عهد خود وفا کننده هستند و در سختیها و ضرّاء (سیه روزی) و در حین بأس (شدّت جنگ)، صبر کننده هستند آنان (بزرگان محصور به این اوصاف) کسانی هستند که صدق ورزیدهاند و آنان همان پرهیزگارانند
- ترجمه سلطانینیکی (طاعت) (این) نیست که رویتان را به جانب مشرق و مغرب برگردانید و لکن نیکوکار کسی است که به خداوند و روز آخِر و ملائکه و کتاب و پیامبران ایمان آورد و مال را بنابر دوستی او (پیامبر) به نزدیکان و یتیمان و مساکین و در راه ماندگان و سؤال (درخواست) کنندگان و در (استخلاص) بردگان بدهد و نماز بپا دارد و زکات دهد و وقتی که عهد میبندند وفا کننده به عهد خود هستند و در سختیها و ضرّاء (سیه روزی) و در حین سختی (شدّت جنگ)، صبرکننده هستند آنان کسانی هستند که صدق ورزیدهاند و آنان همان پرهیزگارانند
- ترجمه راستیننیکوکاری آن نیست که روی به جانب مشرق یا مغرب کنید (چه این چیز بیاثری است) لیکن نیکوکاری آن است که کسی به خدای عالم و روز قیامت و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیغمبران ایمان آرد و دارایی خود را در راه دوستی خدا به خویشان و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان و گدایان بدهد و در آزاد کردن بندگان صرف کند، و نماز به پا دارد و زکات مال (به مستحق) بدهد، و نیز نیکوکار آنانند که با هر که عهد بستهاند به موقع خود وفا کنند و در حال تنگدستی و سختی و هنگام کارزار صبور و شکیبا باشند. (کسانی که بدین اوصاف آراستهاند) آنها به حقیقت راستگویان و آنها به حقیقت پرهیزکارانند.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٨ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِصَاصُ فِي الْقَتْلَى الْحُرُّ بِالْحُرِّ وَالْعَبْدُ بِالْعَبْدِ وَالْأُنثَى بِالْأُنثَى فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ فَاتِّبَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ وَأَدَاءٌ إِلَيْهِ بِإِحْسَانٍ ذَلِكَ تَخْفِيفٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَرَحْمَةٌ فَمَنِ اعْتَدَى بَعْدَ ذَلِكَ فَلَهُ عَذَابٌ أَلِيمٌ
ای کسانی که [با ایمان عامّ و قبول دعوت ظاهره و بیعت عامّهٔ نبویّه] ایمان آوردهاید دربارهٔ مقتولان بر شما قصاص مقرّر شد [که نسبت به جانی مثل آنچه که با مجنیّ علیه انجام داد انجام شود]، آزاد در برابر آزاد، و بنده در برابر بنده، و مؤنّث در برابر مؤنّث، پس کسی که چیزی [را از عفو] از جانب برادرش (ولیّ دم) بر او عفو شده (یعنی جانی که به او بخشیده شده) پس پیروی کردن به پسندیدگی [به طریقی که عقلاء آن را مستحسن (نیکو) میشمارند، و آن را به حسن میشناسند، یعنی در مطالبهٔ دیه تعنّف (سرزنش و ستم) و نه اضرار (زیان رساندن) و نه زیاده بر مقدار مقرّر نباشد] و پرداخت کردن [دیه از سوی جانی] به او (عفو کننده) به نیکی [به عدم مماطلت (طفره رفتن) و عدم خدعه و بخس (کم کردن) و اکراه]، آن [اذن در عفو] به عنوان تخفیف از پروردگار شما [در آنچه که بر شما از مؤاخذت به جنایت فرض کردیم] و رحمت [از او بر شما] است، پس کسی [از اولیاء دم و از جانی] که بعد از آن [مذکور از قصاص یا عفو یا دیه از آنچه که حدّ برای آن است] تعدّی کند پس برای او عذابی دردناک هست
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید بر شما دربارهٔ مقتولان قصاص مقرّر شد، آزاد در برابر آزاد، و بنده در برابر بنده، و مؤنّث در برابر مؤنّث، پس کسی که چیزی از جانب برادرش بر او عفو شده پس پیروی کردن به پسندیدگی و پرداخت کردن (دیه از سوی جانی) به او به نیکی، آن به عنوان تخفیف و به عنوان رحمت از سوی پروردگار شما است پس کسی که بعد از آن تعدّی کند پس برای او عذابی دردناک هست
- ترجمه راستینای اهل ایمان بر شما حکم قصاص کشتگان چنین معین گشت که مرد آزاد در مقابل مرد آزاد، و بنده را به جای بنده، و زن را به جای زن قصاص توانید کرد. و چون صاحب خون از قاتل که برادر دینی اوست بخواهد درگذرد کاری است نیکو، پس قاتل دیه را در کمال خشنودی ادا کند. در این حکم، تخفیف (امر قصاص) و رحمت خداوندی است، و پس از این دستور، هر که تجاوز کند او را عذابی سخت خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٧٩ وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاأُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
و ای خردمندان در قصاص برای شما حیات هست راقب به اینکه شما [ای خردمندان از قتل] پرهیز کنید
- ترجمه سلطانیو ای خردمندان در قصاص برای شما حیات هست راقب به اینکه شما (از قتل) بپرهیزید
- ترجمه راستینای عاقلان، حکم قصاص برای حفظ حیات شماست تا مگر (از قتل یکدیگر) بپرهیزید.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٠ كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَيْرًا الْوَصِيَّةُ لِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ
بر شما مقرّر شد وقتی که هر کدام از شما مهیّای مرگ میشود اگر خیری (مالی) را ترک میکند برای والدین و نزدیکان به پسندیدگی [به وصیّتی که عقل و عرف آن را به عنوان حسن میشناسند] وصیّت کند [این] به عنوان حقّ (شایسته) بر پرهیزگاران است
- ترجمه سلطانیبر شما مقرّر شد وقتی که هر کدام از شما مهیّای مرگ میشود اگر خیری (مالی) را ترک میکند برای والدین و نزدیکان به پسندیدگی وصیّت کند به عنوان حقّ (شایسته) بر پرهیزگاران است
- ترجمه راستیندستور داده شد که چون مرگ یکی از شما فرا رسد اگر دارای متاع دنیاست وصیت کند برای پدر و مادر و خویشان به چیزی شایسته عدل و به قدر متعارف. این کار سزاوار مقام پرهیزکاران است.
- ترجمه الهی قمشهای١٨١ فَمَن بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
پس کسی که بعد از آنکه آن را شنید آن را تبدیل کند [یعنی وصیّت نوشته شده را به اینکه به آن عمل نکند و ایصاء (وصیّت کردن) بر والدین و نزدیکان را ترک نماید یا کسی که وصیّت ثابت از محتضر را تبدیل کند مبدّل (تبدیل کننده) وصّى باشد یا وارث یا شهود یا حاکم همسان است] پس جز این نیست که گناه آن بر [عهدهٔ] کسانی است که آن را تبدیل کنند همانا خداوند [بر آنچه که وصیّت کننده در حین وصیّت کردن یا مبدِّلان حین تبدیل کردن آن را میگویند] شنوا و [به اغراض آنان] دانا است [و هر کدام را بحسب قولش و غرضش مجازات میکند]
- ترجمه سلطانیپس کسی که آن را تبدیل کند بعد از آنکه آن را شنید پس جز این نیست که گناه آن بر (عهدهٔ) کسانی است که آن را تبدیل کنند همانا خداوند شنوا و دانا است
- ترجمه راستینپس هرگاه کسی بعد از شنیدن وصیت، آن را تغییر دهد و (بر خلاف وصیت رفتار کند) گناه این کار بر آنهاست که عمل به خلاف وصیت کنند، و خدا (به گفتار و کردار خلق) شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٢ فَمَنْ خَافَ مِن مُّوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
پس کسی که از اُریبِ (منحرف شدن) [از حقّ] وصیّت کننده [از روی خطاء] یا به (سبب) گناه بترسد و بین آنها (وارث و وصیّت شده به نفع او، یا بین وصیّت کننده و ورثه) را اصلاح کند [به اینکه وصیّت را بعد از وفات وصیّت کننده تغییر دهد یا به اینکه وصیّت کننده را از وصیّت به نحو اضرار در حال حیاتش منع کند، و منع وارث از اینکه وصیّت کننده را از وصیّت به ثلث منع کنند] پس [در تبدیل یا منع مذکور] گناهی بر او نیست همانا خداوند بسیار آمرزنده [است و آنچه که از گناه بر تبدیل بعد از تسجیل گناه بر مبدّل توهّم میشود را میبخشد] و مهربان است [که بر مُصلح رحم میکند و تفضّل میکند]
- ترجمه سلطانیپس کسی که بترسد از اُریبِ (منحرف شدن) (از حقّ) وصیّت کننده (از روی خطاء) یا به (سبب) گناه و بین آنها را اصلاح کند پس گناهی بر او نیست همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینو هر کس بیم دارد که از وصیت موصی (به وارث او) جفا و ستمی رفته باشد و به اصلاح میان آنان پردازد بر او گناهی نیست و محققا خدا آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٣ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ
ای کسانی که ایمان آوردهاید روزه بر شما مقرّر شد چنانکه بر کسانی که قبل از شما بودند مقرّر شد باشد که شما [از معاصی و دواعی (انگیزهها، خواستهها) نفس] پرهیز کنید [یعنی متّصف به تقوا شوید و اتقى (تقوا پیشه) گردید، یا شاید از معاصی و دواعی (انگیزهها، خواستهها) نفس پرهیز کنید] {برای اینکه امساک نفس از خوردنی و آشامیدنی به مدّتی غیر معتاده (عادت شده) آن را ضعیف میکند، و در ضعف آن، ضعف دواعی آن و مقتضیات آن و قوّت عقل و اقتضای آن بر تقوا از آنچه که آن برای انسان شرّ است هست}
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید روزه بر شما مقرّر شد چنانکه بر کسانی که قبل از شما بودند مقرّر شد باشد که شما (از معاصی و خواهشهای نفس) پرهیز کنید
- ترجمه راستینای اهل ایمان، بر شما هم روزه واجب گردید چنانکه امم گذشته را فرض شده بود، و این دستور برای آن است که پاک و پرهیزکار شوید.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٤ أَيَّامًا مَّعْدُودَاتٍ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ وَعَلَى الَّذِينَ يُطِيقُونَهُ فِدْيَةٌ طَعَامُ مِسْكِينٍ فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُوا خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
روزهایی معدود پس کسی از شما که [در این ایّام مقرّره برای روزه گرفتن] مریض بود یا بر سفر بود پس تعدادی از روزهای دیگر [بر عهدهٔ او است] و بر کسانی که آن طاقت فرسا (کُلفَت) میشود فدیه طعام دادن به مسکین [بر عهدهٔ او] است پس کسی که تطوّع (انجام فعل به قصد نیکی یا عبادت) به خیر کند پس آن برای او بهتر است و [ای مردم مخیّر بین روزه و فدیه یا بیماران و مسافران، یا قضاء کنندگان مخیّر یا معذورین یا متکلّفین به سبب روزه یا مؤمنان] اگر روزه بگیرید برای شما بهتر است اگر میدانستید [یعنی اگر شما از اهل علم باشید یا اگر میدانستید که آن افضل (برتر) است آن را اختیار میکردید]
- ترجمه سلطانیروزهایی معدود پس کسی از شما که مریض بود یا بر سفر بود پس تعدادی از روزهای دیگر (بر عهدهٔ او است) و بر کسانی که آن طاقت فرسا (کُلفت) میشود فدیه طعام دادن به مسکین است پس کسی که تطوّع (انجام فعل به قصد نیکی یا عبادت) به خیر کند پس آن برای او بهتر است و اگر روزه بگیرید برای شما بهتر است اگر میدانستید
- ترجمه راستینروزهایی به شماره معیّن روزه دارید (تمام ماه رمضان) ، و هر کسی از شما مریض باشد یا مسافر، به شماره آن از روزهای غیر ماه رمضان روزه دارد، و کسانی که روزه را به زحمت توانند داشت عوض هر روز فدا دهند آن قدر که فقیر گرسنهای سیر شود، و هر کس بر نیکی بیفزاید آن برای او بهتر است. و (بیتعلّل) روزه داشتن برای شما بهتر خواهد بود اگر (فواید آن را) بدانید.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٥ شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَمَن كَانَ مَرِيضًا أَوْ عَلَى سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِّنْ أَيَّامٍ أُخَرَ يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَدَاكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
ماه رمضان که در آن قرآن به عنوان هدایت برای مردم نازل شد و بیّنههایی از هدایت و فرقان (جدا کننده) است پس کسی از شما که ماه را مشاهده کند پس باید در آن روزه بدارد و کسی که مریض باشد (مرضی که به سبب آن روزه ضرر میرساند) یا بر (در حال) سفر است، پس عدّهای از روزهای دیگر را [روزه بدارد] خداوند برای شما آسانی میخواهد و برای شما دشواری نمیخواهد و تا عدّه (شماره) را تکمیل کنید و تا خداوند را بر آنچه که شما را هدایت کرد بزرگ بدارید و باشد که شما شکر کنید [یعنی در نعمت به مُنعم نظر کنید]
- ترجمه سلطانیماه رمضان که در آن قرآن به عنوان هدایت برای مردم نازل شد و بیّنههایی از هدایت و فرقان (جدا کننده) است پس کسی از شما که ماه را مشاهده کند پس باید در آن روزه بدارد و کسی که مریض باشد یا بر (در حال) سفر است، پس عدّهای از روزهای دیگر را (روزه بدارد) خداوند برای شما آسانی میخواهد و برای شما دشواری نمیخواهد و تا عدّه (شماره) را تکمیل کنید و تا خداوند را بر آنچه که شما را هدایت کرد بزرگ بدارید و باشد که شما شکر کنید
- ترجمه راستینماه رمضان ماهی است که قرآن در آن نازل شده برای هدایت بشر و برای راهنمایی و امتیاز حق از باطل، پس هر که دریابد ماه رمضان را باید آن را روزه بدارد، و هر که ناخوش یا در سفر باشد (به شماره آنچه روزه خورده است) از ماهای دیگر روزه دارد، که خداوند برای شما حکم را آسان خواسته و تکلیف را مشکل نگرفته، و خواسته تا اینکه عدد روزه را تکمیل کرده و خدا را به عظمت یاد کنید که شما را هدایت فرمود، باشد که (از این نعمت بزرگ) سپاسگزار شوید.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٦ وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ
و وقتی که بندگان من از تو دربارهٔ من سؤال کنند پس [بگو که] همانا من نزدیکم، خواستهٔ درخواست کننده را وقتی که [خود] مرا بخواهد اجابت میکنم پس باید [خود] مرا استجابت (درخواست) کنند و باید به من ایمان بیاورند باشد که آنها رشد کنند
- ترجمه سلطانیو وقتی که بندگان من دربارهٔ من از تو سؤال کنند پس (بگو که) همانا من نزدیکم، خواستهٔ درخواست کننده را وقتی که مرا بخواهد اجابت میکنم پس بایست مرا استجابت کنند و باید به من ایمان بیاورند باشد که آنها رشد کنند
- ترجمه راستینو چون بندگان من (از دوری و نزدیکی) من از تو پرسند، (بدانند که) من به آنها نزدیکم، هرگاه کسی مرا خواند دعای او را اجابت کنم. پس باید دعوت مرا (و پیغمبران مرا) بپذیرند و به من بگروند، باشد که (به سعادت) راه یابند.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٧ أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتَانُونَ أَنفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ
در شبِ روزه آمیزش با زنانتان بر شما حلال شد، آنها به عنوان لباس برای شما هستند و شما به عنوان لباس برای آنها (زنان) هستید خداوند دانست که شما به خودتان خیانت میکردید پس [با رخصت دادن در آنچه که از آن نهی کرد از جماع در شب روزه و خوردن و آشامیدن بعد از خواب] بر شما توبه (التفات) کرد و از شما [از آنچه که قبل از ترخیص آن را انجام میدادید] عفو نمود پس الآن [در شبِ روزه] با آنها (زنان) مباشرت کنید و آنچه را که خداوند [از روزه] برای شما مقرّر کرده بطلبید و بخورید و بیاشامید تا برای شما بارقهٔ سپید [عرضی پهن سایه افکنده] از فجر از بارقهٔ سیاهی [شب] واضح (به اشدّ ظهور ظاهر) شود سپس تا شب {و اوّل شب اوّل غروب است} روزه را تمام کنید، و با آنها (زنان) مباشرت نکنید و (در حالی که) شما معتکف در مساجد هستید اینها (احکام مذکور) حدود خداوند هستند پس به آنها نزدیک نشوید اینچنین خداوند آیاتش را برای مردم بیان میکند به این ترقّب که آنها تقوا پیشه کنند
- ترجمه سلطانیدر شبِ روزه آمیزش با زنانتان بر شما حلال شد، آنها به عنوان لباس برای شما هستند و شما به عنوان لباس برای آنها (مؤنّث) هستید خداوند دانست که شما به خودتان خیانت میکردید پس بر شما توبه (التفات) کرد و از شما عفو نمود پس الآن با آنها (مؤنّث) مباشرت کنید و آنچه که خداوند برای شما مقرّر کرده را بطلبید و بخورید و بیاشامید تا برای شما بارقهٔ سپید (عرضی پهن سایه افکنده) از فجر از بارقهٔ سیاهی (شب) واضح شود سپس تا شب روزه را تمام کنید و با آنها (مؤنّث) مباشرت نکنید و (در حالی که) شما معتکف در مساجد هستید اینها حدود خداوند هستند پس به آنها نزدیک نشوید اینچنین خداوند آیاتش را برای مردم بیان میکند به این ترقّب که آنها تقوا پیشه کنند
- ترجمه راستینبرای شما در شبهای ماه رمضان مباشرت با زنان خود حلال شد، که آنها جامه عفاف شما و شما نیز لباس عفّت آنها هستید. و خدا دانست که شما (در کار مباشرت زنان به نافرمانی و اطاعت شهوت نفس) خود را به ورطه گناه میافکنید لذا از حکم حرمت درگذشت و گناه شما را بخشید، از اکنون (در شب رمضان) رواست که با زنهای خود (به حلال) مباشرت کنید و از خدا آنچه مقدّر فرموده بخواهید. و بخورید و بیاشامید تا خط سفیدی روز از سیاهی شب در سپیده دم پدیدار گردد، پس از آن روزه را به پایان برسانید تا اول شب. و با زنان هنگام اعتکاف در مساجد مباشرت نکنید. این احکام، حدود دین خداست، زنهار در آن راه مخالفت مپویید!خداوند این گونه آیات خود را برای مردم بیان فرماید، باشد که پرهیزکار شوند.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٨ وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُم بَيْنَكُم بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِّنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنتُمْ تَعْلَمُونَ
و اموالتان را [در حالی که آن] بین شما [است] به باطل مخورید و آن را [به عنوان رشوه] نزد حکّام نیفکنید تا بخشی از اموال مردم را به گناه [که همان تدلیس و رشوه است] بخورید {و مراد این است که امر اموال را نزد حکّام الهی یا غیر الهی نیندازید تا بر حکّام الهی تدلیس کنید و به سبب رشوه به حکّام غیر الهی استظهار (یاری خواستن) کنید؛ زیرا حرمت اخذ با تدلیس کردن بر حکّام الهی حیث شریک قرار دادن آلت دین برای دنیا شدیدتر از سرقت است، و استظهار به حکّام غیر الهی تحاکم (داوری بردن) به طاغوت است و کسی که تحاکم نزد آنها برد پس اگر به حقّ هم بگیرد پس همانا به سُحت گرفته است، پس چه رسد به حال کسی که به باطل بگیرد} و (حال آنکه) شما میدانید [یعنی شما علماء هستید، یا قبح باطل و گناه را میدانید]
- ترجمه سلطانیو اموالتان را (در حالی که آن) بین شما (است) به باطل نخورید و آن را (به عنوان رشوه) نزد حکّام نیفکنید تا بخشی از اموال مردم را به گناه بخورید و (حال آنکه) شما میدانید
- ترجمه راستینو مال یکدیگر را به ناحق مخورید و آن را به نزد قاضیان نیفکنید که (به وسیله رشوه و زور) پارهای از اموال مردم را بخورید با آنکه (شما بطلان دعوی خود را) میدانید.
- ترجمه الهی قمشهای١٨٩ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَهِلَّةِ قُلْ هِيَ مَوَاقِيتُ لِلنَّاسِ وَالْحَجِّ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَن تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَى وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
از تو دربارهٔ هلالها[ی ماه] سؤال میکنند بگو: آن مواقیت (اوقات قرار و آنچه است که با آن، وقت اندازه و دانسته میشود) برای [انتفاع] مردم و [مناسک] حجّ است، و نیکی [آن] نیست که از پشت خانهها به آن [خانه]ها درآیید و لکن نیکوکار کسی است که [از پشت درآمدن] خودداری کند، و از دربهای خانهها به آنها درآیید و [در انحراف از ابواب و دخول از ظهور (پشتها)] از خداوند پروا کنید راقب به اینکه رستگار شوید
- ترجمه سلطانیاز تو دربارهٔ هلالها(ی ماه) سؤال میکنند بگو: آن مواقیت (اوقات قرار) برای مردم و (مناسک) حجّ است، و نیکی (آن) نیست که از پشت خانهها به آنها درآیید و لکن نیکوکار کسی است که تقوا پیشه کند، و به خانهها از دربهای آنها درآیید و از خداوند پروا کنید راقب به اینکه رستگار شوید
- ترجمه راستین(ای پیغمبر) از تو سؤال کنند که سبب بدر و هلال ماه چیست؟جواب ده که در آن تعیین اوقات عبادات حج و معاملات مردم است. و نیکوکاری بدان نیست که از پشت دیوار به خانه درآیید (چه این کاری ناشایسته است) ولی نیکویی آن است که پارسا باشید و به خانهها (و به هر کار) از راه آن داخل شوید، و تقوا پیشه کنید، باشد که رستگار شوید.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٠ وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ
و در راه خدا {سبیل الله همان ولایت است، و جمیع اعمال شرعی از حیث صدور آنها از ولایت یا ایصال (وصل کردن) آنها به ولایت، سبیل الله هستند} با کسانی که با شما پیکار میکنند بجنگید و [در ابتداء کردن جنگ و به تجاوز کردن از آنچه که به جنگیدن با آن امر شدهاید و به تعدّى از قتل با قطع کردن اعضای بدن و مُثله کردن (بریدن اعضاء بدن برای شکنجه کردن)] تعدّی نکنید همانا خداوند تعدّی کنندگان را دوست ندارد
- ترجمه سلطانیو در راه خدا با کسانی که با شما پیکار میکنند بجنگید و تعدّی نکنید همانا خداوند تعدّیکنندگان را دوست ندارد
- ترجمه راستینو در راه خدا با آنان که به جنگ و دشمنی شما برخیزند جهاد کنید، لکن از حد تجاوز نکنید که خدا متجاوزان را دوست ندارد.
- ترجمه الهی قمشهای١٩١ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى يُقَاتِلُوكُمْ فِيهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ
و حیثی (جایی) که بر آنها چیره شدید آنها را بکشید و آنها را اخراج کنید حیثی (همانگونه) که شما را [از مکّه] اخراج کردند و فتنه شدیدتر (بدتر) از قتل است [و لکن حرمت (احترام) حرم و حرمت ماه حرام را حفظ کنید] و نزدیک مسجد الحرام با آنها نجنگید تا در آنجا با شما بجنگند پس اگر با شما جنگیدند پس آنها را بکشید [تا جنگ از شما به جهت دفاع باشد و دفاع در حرم حفظ حرمت آن است نه هتک آن] جزای کافران [به حرمت حرم یا به خداوند] اینچنین [قتل بعد از جنگ] است
- ترجمه سلطانیو حیثی (جایی) که بر آنها چیره شدید آنها را بکشید و آنها را اخراج کنید حیثی (همانگونه) که شما را اخراج کردند و فتنه شدیدتر (بدتر) از قتل است و نزدیک مسجد الحرام با آنها نجنگید تا با شما در آن بجنگند پس اگر با شما جنگیدند پس آنها را بکشید جزای کافران اینچنین است
- ترجمه راستینو هر کجا مشرکان را یافتید به قتل رسانید و آنان را از همان وطن که شما را آواره کردند برانید، و فتنهگری (آنان) سختتر و فسادش بیشتر از جنگ و کشتار است، و در مسجد الحرام با آنها جنگ مکنید مگر آنکه پیشدستی کنند، در این صورت رواست که در حرم آنها را به قتل برسانید، چنین است کیفر کافران.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٢ فَإِنِ انتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
پس اگر [از جنگیدن در حرم] دست کشیدند [آنگاه در آنجا بر آنان تعرّض نکنید] پس همانا خداوند بسیار آمرزنده [است، که آنچه را که زیادهروی کردند از آنان میپوشاند] و مهربان است [که به آنان به ترک عقوبتشان بر کفرشان در حرم رحم میکند]
- ترجمه سلطانیپس اگر دست کشیدند پس همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینپس اگر دست (از شرک و ستم) بدارند (از آنها درگذرید که) خدا آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٣ وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انتَهَوْا فَلَا عُدْوَانَ إِلَّا عَلَى الظَّالِـمِينَ
و با آنها پیکار کنید تا که فتنهای (شرک و افسادی) نباشد و دین [یعنی سیرهٔ خلق یا عبادت آنها یا طاعت آنها یا ملّت آنان] برای خداوند باشد پس اگر [از جنگ کردن در حرم یا مطلقاً از شرک] پایان دادند (دست کشیدند) [پس از جنگیدن دست بکشید] پس [دیگر] جز بر ستمکاران (جنگجویان یا مشرکین) ستیزی (عقوبتی) نیست
- ترجمه سلطانیو با آنها پیکار کنید تا که فتنهای نباشد و دین برای خداوند باشد و اگر پایان دادند (دست کشیدند) پس (دیگر) جز بر ستمکاران ستیزی نیست
- ترجمه راستینو با کفار جهاد کنید تا فتنه و فساد از روی زمین برطرف شود و دین خدا حاکم باشد و بس، و اگر (از فتنه) دست کشیدند (با آنها عدالت کنید که) تجاوز جز بر ستمکاران روا نیست.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٤ الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ
ماه حرام {ماه حرام نامیده شده برای حرمت جنگ در آن، حتّی اگر شخصی قاتل پدرش یا برادرش را در آن ماه ملاقات کند نباید بر او متعرّض به سوء شود، و ماههای حرام چهار بودند، ذوالقعده و ذوالحجّه و محرّم و رجب} در مقابل ماه حرام و برای حرمتدارها (محترمها) قصاص هست پس کسی که بر شما تعدّی (ظلم) کرد پس به مثل آنچه که بر شما تعدّی کرد بر او تعدّی کنید و [در ابتداء کردن به اعتداء و در تجاوز به زیادت در انتصار (چیره شدن)] از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است [پس از تعدّى بر خودتان نترسید و به خداوند تسلّی یابید، نه با امضاء غضب]
- ترجمه سلطانیماه حرام در مقابل ماه حرام (ذوالقعده و ذوالحجّه و محرّم و رجب) و برای حرمتدارها (محترمها) قصاص هست پس کسی که بر شما تعدّی کرد پس به مثل آنچه که بر شما تعدّی کرد بر او تعدّی کنید و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است
- ترجمه راستینماههای حرام را در مقابل ماههای حرام قرار دهید، که اگر حرمت آن را نگاه نداشته و با شما قتال کنند شما نیز قصاص کنید. هر که به ستم بر شما دست دراز کند او را از پای در آورید به قدر ستمی که به شما رسانده است، و از خدا پروا کنید و بدانید که خدا با پرهیزکاران است.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٥ وَأَنفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ
و در راه خدا [از اموال دنیوی و اعراض و اغراض و ابدان و قوا و شهوات و غضبها و انانیّاتت خود و بالجمله از هر چه در ولایت به انانیّت شما نسبت داده میشود] انفاق کنید و [با انفاق کردن آنچه که نفس تحمّل آن را نمیکند خودتان را] با دستان خود به هلاکت نیفکنید و احسان کنید همانا خداوند نیکوکاران را دوست میدارد
- ترجمه سلطانیو در راه خدا انفاق کنید و خود را با دستان خود به هلاکت نیفکنید و احسان کنید همانا خداوند نیکوکاران را دوست میدارد
- ترجمه راستینو (از مال خود) در راه خدا انفاق کنید (لیکن نه به حد اسراف) ، و خود را به مهلکه و خطر در نیفکنید، و نیکویی کنید که خدا نیکوکاران را دوست میدارد.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٦ وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ فَإِنْ أُحْصِرْتُمْ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ وَلَا تَحْلِقُوا رُءُوسَكُمْ حَتَّى يَبْلُغَ الْهَدْيُ مَحِلَّهُ فَمَن كَانَ مِنكُم مَّرِيضًا أَوْ بِهِ أَذًى مِّن رَّأْسِهِ فَفِدْيَةٌ مِّن صِيَامٍ أَوْ صَدَقَةٍ أَوْ نُسُكٍ فَإِذَا أَمِنتُمْ فَمَن تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ فَمَا اسْتَيْسَرَ مِنَ الْهَدْيِ فَمَن لَّمْ يَجِدْ فَصِيَامُ ثَلَاثَةِ أَيَّامٍ فِي الْحَجِّ وَسَبْعَةٍ إِذَا رَجَعْتُمْ تِلْكَ عَشَرَةٌ كَامِلَةٌ ذَلِكَ لِـمَن لَّمْ يَكُنْ أَهْلُهُ حَاضِرِي الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ
و حجّ و عمره را [با اتمام مناسک آن دو و ترک محرّمات در آن دو] برای خداوند تمام کنید {به عبارت دیگر از آنچه که در سبیل حجّ صوری و حجّ معنوی به انانیّت شما نسبت داده میشود انفاق کنید و در انفاق اقتصاد (میانه روی) کنید تا انفس خود را قبل از استکمال آن هلاک نکنید، و حجّ صوری را با لقاء امام بحسب صورت و حجّ معنوی را با لقاء معنوی او تمام کنید، و به عنوان امر به فکر میباشد که آن مصطلح صوفیّه است و آن عبارت از مجاهدت در عبادت و اذکار قلبیّه و لسانیّه است تا نفس از کدورتها صاف شود و امام بر جاهد (مجاهده کننده) تمثّل یابد} پس اگر حصر شُدید (غیر دشمن شما را از اتمام حجّ مانع شد) {حصر و احصار حبس و منع است لکن آن در حجّ مخصوص کسی است که او را غیر دشمن از امضاء حجّش منع کرده است، و صدّ نسبت به کسی است که دشمن او را منع نموده است} پس آنچه از قربانی [از خون ریختن و اقّل آن گوسفند است] که میسّر میشود [بر عهدهٔ شما است]، و سرتان را متراشید تا آنکه قربانی به محلّ خود برسد، پس کسی از شما که [به مرضى که او را قبل از وصول قربانی به محلّش محتاج به حَلق (تراشیدن) میکند] مریض باشد یا از سرش به او اذیّت برسد [که به سبب آن احتیاج به تراشیدن سر دارد] پس وقتی که [از حصر و صدّ (دشمن شما را از اتمام حجّ مانع شود)] ایمن شدید [تراشیدن سر با] فدیهای از روزه یا صدقه یا قربانی [بر عهدهٔ وی] است پس کسی که در عمره [از محلّلات عمره] تمتّع جوید (لذّت برد) به سوی [اِحرام یا منصرف به یا تا اتمام] حجّ، پس آنچه از قربانی که میسّر میشود [بر عهدهٔ او است یعنی کسی که به حجّ تمتّع احرام بست، به اینکه عمره را بر حجّ مقدّم دارد، پس، از میقات احرام بندد و داخل مکّه شود و بیت را طواف کند و نماز گزارد و سعی کند و محلّ (از احرام خارج شدن) شود سپس از حرم به حجّ احرام ببندد، قربانی بر او واجب میشود و این نوع از حجّ بر نائی (شخص دور افتاده) از مکّه فرض است] پس کسی که [قربانی و نه بهای آن را] نیافت پس سه روز در [ایّام] حجّ و آنوقت که [به اهل خود] بر میگردید هفت [روز] روزه بدارد، این دهه کامل است، آن [تمتّع به عمره الی حجّ، نه روزهٔ بدل از اضحیّه و نه قربانی] برای کسی است که اهل او حاضر (ساکن) در مسجد الحرام نباشد و از [سخط] خداوند [در تغییر احکام او و مخالفت با اوامر و نواهی او] پروا کنید و بدانید که خداوند [در موضع عقوبت کردن و نقمت] به شدّت عقوبت کننده است
- ترجمه سلطانیو حجّ و عمره را برای خداوند تمام کنید پس اگر حصر شدید (غیر دشمن شما را از اتمام حجّ مانع شد) پس آنچه که از قربانی میسّر میشود (بر عهدهٔ شما است)، و سرتان را متراشید تا آنکه قربانی به محلّ خود برسد، پس کسی از شما که مریض باشد یا از سرش به او اذیّت برسد پس وقتی که ایمن شدید فدیهای از روزه یا صدقه یا قربانی (بر عهدهٔ وی) است پس کسی که در عمره (از محلّلات عمره) تمتّع جوید به سوی (یا منصرف به یا تا اتمام) حجّ، پس آنچه از قربانی که میسّر میشود (بر عهدهٔ او است) پس کسی که نیافت پس در حجّ سه روز و آنوقت که (به اهل خود) بر میگردید هفت (روز) روزه بدارد این دهه کامل است، آن برای کسی است که اهل او حاضر (ساکن) در مسجد الحرام نباشد و از (سخط) خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند به شدّت عقوبت کننده است
- ترجمه راستینو همه اعمال حج و عمره را برای خدا به پایان رسانید، و اگر ترس و منعی پیش آید قربانی کنید به آنچه مقدور و میسر است، و سر متراشید تا آن گاه که قربانی شما به محل ذبح برسد. و هر کس بیمار باشد یا سردرد بر او عارض شود (سر بتراشد و) از آن فدا دهد به روزه داشتن یا صدقه دادن یا کشتن گوسفند، و پس از آنکه ترس و منع بر طرف شود هر کس از عمره تمتّع به حج باز آید هر چه میسر و مقدور است قربانی کند و هر کس به قربانی تمکّن نیافت سه روز در ایام حجّ روزه بدارد و هفت روز هنگام مراجعت، که ده روز تمام شود. این عمل بر آن کس است که اهل شهر مکّه نباشد. (به این احکام عمل کنید) و از نافرمانی خدا پروا کنید و بدانید که عذاب خدا سخت است.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٧ الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَّعْلُومَاتٌ فَمَن فَرَضَ فِيهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِي الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ يَاأُولِي الْأَلْبَابِ
[وقت] حجّ ماههایی معلوم است پس کسی که در آن [ماهها] حجّ میگزارد پس با زن نیآرمد {نه جماع و نه نظر به شهوت و نه بوسیدن و نه با هم قرار گذاشتن} و نه فسق {دروغ و سباب (ناسزا) یا مطلق آنچه که انسان را از حقّ خارج میکند} و نه جدال {نه مخاصمه کردن به حقّ یا به باطل، و جماع و کذب و سباب، و گفتن «لا والله» (به خداوند قسم نه) و «بلى والله» (به خداوند قسم بلی)} در حجّ نیست و آنچه از خیر که انجام دهید خداوند آن را میداند [و به شما جزاء میدهد، برای اینکه او عالم و عادل است که شما را بدون مجازات رها نمیکند] و [در طریق حجّ] زاد (توشه) برگیرید و البتّه توشهٔ تقوا بهتر است و ای خردمندان از [سخط من و عذاب من در مخالفت با امر من و نهی] من پروا کنید
- ترجمه سلطانی(وقت) حجّ ماههایی معلوم است پس کسی که در آن (ماهها) حجّ میگزارد پس با زن نیآرمد و نه فسق (نافرمانی از امر خداوند) و نه جدال در حجّ نیست و آنچه از خیر که انجام دهید خداوند آن را میداند و زاد (توشه) برگیرید و البتّه توشهٔ تقوا بهتر است و از من پروا کنید ای خردمندان
- ترجمه راستینحجّ (واجب) در ماههایی معیّن است، پس هر که در این ماهها حج میگزارد بایست آنچه میان زن و شوهر رواست ترک کند و کار ناروا (مانند دروغ و بدگویی) را ترک کند و مجادله نکند، و شما هر کار نیک کنید خدا بر آن آگاه است و توشه (تقوا برای راه آخرت) برگیرید که بهترین توشه این راه تقواست و از من پروا کنید ای صاحبان عقل.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٨ لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُوا فَضْلًا مِّن رَّبِّكُمْ فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُوا اللَّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِن كُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَـمِنَ الضَّالِّينَ
بر شما گناهی [در تجارت کردن در راه زیارت] نیست که [با تجارات ظاهری و باطنی] از پروردگارتان فضلی را طلب کنید پس وقتی که از عرفات روانه میشوید پس در مشعر الحرام [با وقوف در آن در شب نحر (قربانی) و با اداء نماز فریضه و ادعیه و اذکار مأثوره] خداوند را ذکر کنید و او را همانطور که شما را هدایت کرد [یعنی مثل ذکرى که بر زبان پیامبرش (ص) یا کسی که نبّی (ص) به او اجازه داد که شما را به او هدایت کند] ذکر کنید {و این دلالت میکند بر آنچه که علمای اعلام و عرفای اسلام آن را گفتهاند که عمل وقتی که با تقلید از عالم حیّ نباشد، و اگرچه مطابق باشد، قبول نمیباشد، و صوفیّه گفتهاند همانا ذکر لسانی یا قلبی وقتی که از عالم مجاز از اهل اجازه و علماء اهل بیت اخذ نشود، اثر ندارد و صاحبش به آن منتفع نمیشود}، و اگرچه قبل از آن البتّه از گمراهان بودید
- ترجمه سلطانیبر شما گناهی (در تجارت کردن در راه زیارت) نیست که از پروردگارتان فضلی را طلب کنید پس وقتی که از عرفات روانه میشوید پس در مشعر الحرام خداوند را ذکر کنید و او را ذکر کنید همانطور که شما را هدایت کرد و اگرچه قبل از آن البتّه از گمراهان بودید
- ترجمه راستینباکی نیست که در هنگام حجّ کسب معاش کرده و از فضل خدا روزی طلبید، پس آن گاه که از عرفات بازگشتید در مشعر ذکر خدا کنید و به یاد خدا باشید که شما را پس از آنکه به ضلالت (کفر) بودید به راه هدایت آورد.
- ترجمه الهی قمشهای١٩٩ ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
سپس [از عرفات] روانه شوید از جایی که مردم روانه شدند [یعنی در عرفات توقّف نمایید، سپس از آن روانه شوید و به وقوف در مزدلفه (نام دیگر مشعر الحرام محلّی است بین عرفات و منا) و روانه شدن از آن اقتصار (بسنده کردن) نکنید] و از خداوند استغفار (طلب آمرزش) کنید [از آنچه که با آراء کژ خود و اهوای باطلتان از تغییر مناسک و استنکاف از وقوف در عرفات مثل مردم انجام دادهاید] که خداوند بسیار آمرزنده است [که بعد از استغفار و اعتراف و دخول در تحت طاعت خلیفهٔ او، ذنوب و نقائص لازمه از انانیّت شما را بر شما میآمرزد] و مهربان است [که بعد از مغفرت شما، با فتح باب قلب و ادخال شما در دار رحمت خود به شما رحم میکند]
- ترجمه سلطانیسپس (از عرفات) روانه شوید از جایی که مردم روانه شدند و از خداوند طلب آمرزش کنید که خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینبعد از آن به طریقی که همه مسلمین باز میگردند رجوع کنید و از خدا طلب آمرزش کنید که خدا آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٠ فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُـولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِنْ خَلَاقٍ
و وقتی که مناسکتان را [جملهٔ افعال حجّ را تا سیزده ذیحجّه] بجا میآوردید پس [هر جایی که میباشید] خداوند را ذکر کنید مانند ذکر کردن شما پدرانتان را یا با ذکر کردنی شدیدتر پس، از مردم کسانی هستند که میگویند [ای] پروردگار ما در دنیا به ما بده و بهرهای (نصیب از خیر) در آخرت ندارند
- ترجمه سلطانیو وقتی که مناسکتان را (تا سیزده ذیحجّه) بجا میآوردید پس (در همه جا) خداوند را ذکر کنید مانند ذکر کردن شما پدرانتان را یا با ذکر کردنی شدیدتر پس، از مردم کسانی هستند که میگویند (ای) پروردگار ما در دنیا به ما بده و بهرهای در آخرت ندارند
- ترجمه راستینپس آن گاه که اعمال حجّ را به جا آوردید، همان گونه که پدران خود را یاد میکنید بلکه بیش از آن خدا را یاد کنید (و هر حاجت دنیا و آخرت را از خدا بخواهید) بعضی مردم (کوتاه نظر از خدا تمنّای متاع دنیوی تنها کنند و) گویند: پروردگارا، ما را از نعمتهای دنیا بهرهمند ساز؛ و آنان را از نعمت آخرت نصیبی نیست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠١ وَمِنْهُم مَّن يَقُـولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ
و از آنها کسانی هستند که میگویند [ای] پروردگار ما به ما در دنیا نیکی و در آخرت نیکی بده {حسنه در دنیا به نعیم آن، و به وسعت رزق و معاش، و به حُسن خلق، و به علم و عبادت، و به زن صالحه، و به زبان شاکر و قلب ذاکر و زوجهٔ مؤمنه تفسیر شده، و مراد از حسنۀ دنیا آنچه است که به قوای نفسانی و حظوظ آن بر میگردد به حیثی که او را از سلوکش به سوی پروردگارش اعاق (مانع شدن، چوب لای چرخ گذاشتن) نمیشود} و ما را از عذاب آتش نگه بدار {هر آنچه که انسان را از حیث انسانیّتش سوء (به ستوه آوردن) میآورد از مظاهر جحیم و آلام آن است، چه از ملایمات حیوانی باشد یا نه، عذاب النّار به زن بد و شهوات و ذنوب و به حمی (هر چیز داغی، تب، هیجان، گرما، خشمگین شدن) و سایر آلام تفسیر شده}
- ترجمه سلطانیو از آنها کسانی هستند که میگویند (ای) پروردگار ما به ما در دنیا نیکی و در آخرت نیکی بده و ما را از عذاب آتش نگه بدار
- ترجمه راستینو بعضی دیگر گویند: خدایا ما را از نعمتهای دنیا و آخرت هر دو بهرهمند گردان و از عذاب آتش دوزخ نگاه دار.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٢ أُولَئِكَ لَهُمْ نَصِيبٌ مِّمَّا كَسَبُوا وَاللَّهُ سَرِيعُ الْحِسَابِ
آنان از [جملهٔ] آنچه که کسب کردهاند نصیبی دارند [یعنی عمل عاملی از آنها ضایع نمیشود] و خداوند حسابگر سریع است
- ترجمه سلطانیآنان از آنچه که کسب کردهاند نصیبی دارند و خداوند حسابگر سریع است
- ترجمه راستینهر یک از این دو فرقه از نتیجه اعمال خود بهرهمند خواهند گشت و خدا به حساب همه زود رسیدگی کند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٣ وَاذْكُرُوا اللَّهَ فِي أَيَّامٍ مَّعْدُودَاتٍ فَمَن تَعَجَّلَ فِي يَوْمَيْنِ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ وَمَن تَأَخَّرَ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ لِمَنِ اتَّقَى وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُمْ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ
و در روزهایی معیّن (ایّام تشریق و آن سه روز بعد از نحر است) خداوند را ذکر کنید پس کسی که در دو روز تعجیل کند [در رهسپار شدن در روز دوازدهم و تأخیر تا سیزدهم] پس گناهی بر او نیست و کسی که تأخیر کند برای کسی که تقوا (خودداری) کرده پس گناهی بر او نیست و از [سخط] خداوند [در ترک مأمورات و ارتکاب منهیّات] پروا کنید و بدانید که شما به او حشر میشوید [پس هر کدام را بر حسب عملش جزاء میدهد]
- ترجمه سلطانیو خداوند را ذکر کنید در روزهایی معیّن (ایّام تشریق و آن سه روز بعد از نحر است) پس کسی که در دو روز تعجیل کند (در رهسپار شدن در روز دوازدهم و تأخیر تا سیزدهم) پس گناهی بر او نیست و کسی که تأخیر کند پس گناهی بر او نیست برای کسی که تقوا (خودداری) کرده و از خداوند پروا کنید و بدانید که شما به او حشر میشوید
- ترجمه راستینو خدا را یاد کنید (به ذکر تکبیر) در چند روزی معیّن (ایّام تشریق) پس هر که شتاب کند و اعمال را در دو روز انجام دهد گناه نکرده، و هر که تأخیر کند نیز گناه نکرده. این حکم برای کسی است که (از هر گناه یا از محرمات احرام) پرهیزکار بوده است، و از خدا بترسید و بدانید که به سوی خدا باز خواهید گشت.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٤ وَمِنَ النَّاسِ مَن يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللَّهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ
و از [میان] مردم کسی هست که سخنانش تو را در زندگانی دنیا به تعجّب وا میدارد و خداوند را بر آنچه که در قلبش است گواه میگیرد [یعنی با ادّعای اینکه آنچه که در قلبش هست همان حقّ است ادّعاء میکند که موافق با قول او است نه بر آنچه که حقیقتاً در قلبش است] و (حال آنکه) او لدودترین (دشمن اصلی، لجبازترین) دشمنان است
- ترجمه سلطانیو از (میان) مردم کسی هست که سخنانش تو را در زندگانی دنیا به تعجّب وا میدارد و خداوند را بر آنچه که در قلبش است گواه میگیرد و (حال آنکه) او لدودترین (دشمن اصلی، لجبازترین) دشمنان است
- ترجمه راستینو از مردم کس هست که تو را از گفتار دلفریب خود به شگفت آرد (تا از دروغ به متاع دنیا رسد) و خدا را به راستی نیّت خود گواه گیرد حال آنکه این کس بدترین دشمن (اسلام) است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٥ وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ
و وقتی که [به تو] روی میگردانَد [یا متصدّی امری از امور تو یا امور دنیا میشود یا والی بر خلق میگردد] در زمین میکوشد تا در آن فساد کند و کِشت (زرع) و نسل (بچهٔ کوچک از متوالدات یا از انسان) را هلاک کند و (حال آنکه) خداوند فساد را دوست ندارد
- ترجمه سلطانیو وقتی که روی میگردانَد در زمین میکوشد تا در آن فساد کند و کشت (زرع) و نسل (بچهٔ کوچک از متوالدات یا از انسان) را هلاک کند و (حال آنکه) خداوند فساد را دوست ندارد
- ترجمه راستینو چون از حضور تو دور شود کارش فتنه و فساد در زمین است و بکوشد تا حاصل خلق به باد فنا دهد و نسل (بشر) را قطع کند؛ و خدا فساد را دوست ندارد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٦ وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللَّهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ
و وقتی که به او گفته شود از [سخط] خداوند [در افساد و اهلاک] پروا کن [امتناع میکند زیرا از خودش گمانی سوای اصلاح نمیکند، یعنی] به (سبب) گناهی [که قبلاً کسب کرده] او را عزّت (غرور، مناعت، استنکاف) میگیرد [یعنی او برای حاجت خود عزّت را بر ازدیاد افساد و اهلاک حمل کرده است]، پس جهنّم او را بس است و البتّه بد جایگاهی است
- ترجمه سلطانیو وقتی که به او گفته شود از (سخط) خداوند پروا کن (امتناع میکند) او را عزّت (غرور) به گناه میگیرد پس جهنّم او را بس است و البتّه بد جایگاهی است
- ترجمه راستینو چون او را (به نصیحت) گویند: از خدا بترس، خود پسندی او را به بدکاری برانگیزد (و پند نشنود) . جهنّم او را کفایت کند که آرامگاه بدی است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٧ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ
و از مردم کسی هست که خودش را به طلب رضایت خداوند میفروشد (بیع میکند) و خداوند به بندگان مهربان است [و به رأفت خود به منافق مهلت میدهد و فانی را حفظ میکند و به طالب دنیا و آخرت جزاء میدهد] {رحمت امری نفسانی است و رأفت آنچه است که از آثار آن (رحمت) بر اعضاء مشاهده میشود}
- ترجمه سلطانیو از مردم کسی هست که خودش را به طلب رضایت خداوند میفروشد و خداوند به بندگان مهربان است
- ترجمه راستینو بعضی از مردم از جان خود در راه رضای خدا درگذرند؛ و خدا با چنین بندگان رئوف و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٨ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ
ای کسانی که ایمان آوردهاید {مراد از ایمان اینجا همان اسلام حاصل به بیعت عامّه و قبول دعوت ظاهره است} همگی [با قبول دعوت باطنه و قبول ولایت و ایمان حقیقی] در سلم (صلح، ولایت) داخل شوید [در حالی که آن به عنوان مانع از خروج یا از شین و نقص برای شما است] و از گامهای شیطان تبعیّت نکنید همانا او برای شما دشمنی واضح است
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید همگی در سلم (صلح، ولایت) داخل شوید و از گامهای شیطان تبعیّت نکنید همانا او برای شما دشمنی واضح است
- ترجمه راستینای اهل ایمان، همه متّفقا در مقام تسلیم خدا در آیید و از وساوس شیطان پیروی مکنید که او همانا شما را دشمنی آشکار است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠٩ فَإِن زَلَلْتُم مِّن بَعْدِ مَا جَاءَتْكُمُ الْبَيِّنَاتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
پس اگر بعد از اینکه بَیّنهها (حجّتهای واضح) به شما رسید [از دخول در سلم (ولایت)] لغزیدید پس بدانید که خداوند عزیز و حکیم است [پس اگر بعد از دخولتان در سلم و بعد از آنکه بیّنات یعنی واردات و حالات الهیّهٔ مشهوده بر شما برای شما آمد لغزیدید پس بدانید که خداوند عزیزی (غالبی) است که مانعی او را از عفو منع نمیکند یا او را از انتقام منع نمیکند، حکیمى است که به حکمتش سلم را سبب برای عفو قرار میدهد، یا کم و زیاد را مکافات میدهد]
- ترجمه سلطانیپس اگر بعد از اینکه بیّنهها به شما رسید لغزیدید پس بدانید که خداوند عزیز و حکیم است
- ترجمه راستینپس اگر باز به راه خطا رفتید با وجود آنکه ادلّه روشن از جانب خدا برای شما آمد، در این صورت بدانید که خدا (بر انتقام خطا کاران) توانا و دانا است.
- ترجمه الهی قمشهای٢١٠ هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا أَن يَأْتِيَهُمُ اللَّهُ فِي ظُلَلٍ مِّنَ الْغَمَامِ وَالْمَلَائِكَةُ وَقُضِيَ الْأَمْرُ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ
آیا [منافقان زینت کرده در ظاهر حال خود] منتظر هستند تا خداوند [یعنی امر خداوند یا بأس او یا خداوند بحسب مظاهر خود] در سایبانهایی (تودههایی) از ابر و ملائکه نزد آنها بیاید و (حال آنکه) امر [اهلاک آنها] گذشت (یکسره شد) و امور به خداوند بازگردانده میشود [یعنی بعد از انقضاء حیات و ارتفاع (بالا رفتن، رفع شدن) حُجب ظاهر میشود که امور (کارها) در دست خداوند بوده و احدی دستی بر آن نداشته و جز این نیست که دستان غیر، اکمامی (آستینهایی) برای دست او تعالی بودهاند]
- ترجمه سلطانیآیا منتظر هستند تا خداوند در سایبانهایی (تودههایی) از ابر و ملائکه نزد آنها بیاید و (حال آنکه) امر (اهلاک آنها) گذشت (یکسره شد) و امور به خداوند بازگردانده میشود
- ترجمه راستینآیا کافران جز این انتظار دارند که خدا با ملائکه در پردههای ابر بر آنها در آید و حکم (قهر خدا به کیفر کافران) فرا رسد؟و کارها همه به سوی خدا باز گردد.
- ترجمه الهی قمشهای٢١١ سَلْ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَمْ آتَيْنَاهُم مِّنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ وَمَن يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ
از بنی اسرائیل بپرس که چقدر از آیات بَیّن [یعنی حجّتهای واضح بر صحّت نبوّت پیامبرانشان (ع)] برای آنها آوردیم و کسی که نعمت خداوند (آیات الهی) را بعد از آنکه نزد او آمد [به حیثیت اضلال] تبدیل نماید {و کسی که مدلول آیات که همان ولایت علی (ع) و به حقیقت آن همان نعمت است را به کفران تبدیل نماید} پس [از عذاب خداوند ایمن نمیشود و] همانا خداوند سخت عقوبت کننده است
- ترجمه سلطانیاز بنی اسرائیل بپرس که چقدر از آیات بیّن (روشن) برای آنها آوردیم و کسی که نعمت خداوند را بعد از آنکه نزد او آمد تبدیل نماید پس همانا خداوند سخت عقوبت کننده است
- ترجمه راستین(ای پیغمبر) از بنی اسرائیل سؤال کن که ما چقدر آیات و ادلّه روشن بر آنها آوردیم!و هر کس پس از آنکه نعمت و هدایتی که خدا به او داد آن را به کفر مبدّل کند (بداند که) عقاب خدا بر کافران بسیار سخت است.
- ترجمه الهی قمشهای٢١٢ زُيِّنَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَيَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَاللَّهُ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ
زندگانی دنیا برای کسانی که [بعد از وضوح حجّت به ولایت] کفر ورزیدهاند زینت داده شده و [آنها] کسانی که [با بیعت خاصّه و قبول ولایت] ایمان آوردهاند را مسخره میکنند و (حال آنکه) کسانی (مؤمنان به ولایت) که تقوا پیشه کردهاند در روز قیامت فوق آنها هستند {زیرا تقواى حقیقی جز برای کسی که ولایت را قبول کرده و در طریق الی الله داخل شده نیست} و خداوند کسی را که بخواهد به غیر حساب (خارج از قدرت محاسبهٔ حسابگران) روزی میدهد
- ترجمه سلطانیزندگانی دنیا برای کسانی که کفر ورزیدهاند زینت داده شده و (آنها) کسانی که ایمان آوردهاند را مسخره میکنند و (حال آنکه) کسانی که تقوا پیشه کردهاند در روز قیامت فوق آنها هستند و خداوند کسی را که بخواهد به غیر حساب روزی میدهد
- ترجمه راستینحیات (عاریت و متاع) دنیوی برای کافران جلوه نمود و آنها اهل ایمان را فسوس و مسخره میکنند ولی مقام تقوا پیشگان روز قیامت برتر از کافران است، و خدا به هر که خواهد روزی بیحساب بخشد.
- ترجمه الهی قمشهای٢١٣ كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنذِرِينَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِن بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِـمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَن يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
مردم امّتی واحد [تابع مشتهیاتشان محکوم اهویهٔ خود غافل از پروردگارشان و مبدئشان و معادشان] بودند آنگاه خداوند پیامبران را به عنوان بشارت دهنده [بر منقادین از جهت ولایتشان] و بیم دهنده [بر کافران از جهت رسالتشان] فرستاد [پس به انکار و اقرار اختلاف کردند، و منکران بحسب مراتب انکار، و اقرار کنندگان بحسب مراتب اقرار اختلاف کردند] و کتاب [تدوینی مشتمل بر احکام یا احکام الهیّهٔ لازم برای رسالت] را با آنها به حقّ نازل کرد تا [خداوند بر زبان پیامبران یا تا کتاب] بین مردم در آنچه که دربارهٔ آن اختلاف کردند حکم کند، و بعد از آنکه بیّنات (حجّتهای واضح) نزد ایشان آمد جز کسانی که آن [حقّ یا کتابى که به سبب حقّ نازل شد] به آنان داده شد از روی بَغی (سرکشی، ظلم و استطالت، گردنکشی) بین خود در آن اختلاف نکردند، پس هنگامی که دربارهٔ او که همان حقّ است اختلاف کردند خداوند کسانی که ایمان آوردند [که در آنان قوّت اذعان و موافقت بود] را با رخصت خود هدایت کرد و خداوند کسی که بخواهد را به راه راست هدایت میکند [و آنچه که در آن اختلاف کردند همان صراط مستقیم میباشد]
- ترجمه سلطانیمردم امّتی واحد (تابع اهویهٔ خود غافل از پروردگارشان) بودند آنگاه خداوند پیامبران را به عنوان بشارت دهنده و بیم دهنده فرستاد و با آنها به حقّ کتاب را نازل کرد تا در آنچه که در آن اختلاف کردند بین مردم حکم کند و دربارهٔ آن بعد از آنکه بیّنات نزد ایشان آمد از روی سرکشی بین خود جز کسانی که آن به آنان داده شد اختلاف نکردند، پس خداوند کسانی را که ایمان آوردند هنگامی که دربارهٔ او که همان حقّ است اختلاف کردند با رخصت خود هدایت کرد و خداوند کسی که بخواهد را به راه راست هدایت میکند
- ترجمه راستینمردم یک گروه بودند، خدا رسولان را فرستاد که (نیکوکاران را) بشارت دهند و (بدان را) بترسانند، و با آنها کتاب به راستی فرستاد تا در موارد نزاع مردم تنها دین خدا به عدالت حکمفرما باشد؛ و در کتاب حق، اختلاف و شبهه نیفکندند مگر همان گروه که بر آنان کتاب آسمانی آمد، برای تعدی به حقوق یکدیگر، پس خداوند به لطف خود اهل ایمان را از آن ظلمت شبهات و اختلافات به نور حق هدایت فرمود، و خدا هر که را خواهد راه راست بنماید.
- ترجمه الهی قمشهای٢١٤ أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَأْتِكُم مَّثَلُ الَّذِينَ خَلَوْا مِن قَبْلِكُم مَّسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَالضَّرَّاءُ وَزُلْزِلُوا حَتَّى يَقُـولَ الرَّسُـولُ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَى نَصْرُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِيبٌ
آیا [از اختلاف ناراحت شدید و آن را بعد از برانگیختن رسولان انکار کردید؟! بلکه] پنداشتید که داخل جنّت میشوید [یعنی مثل این ظنّ برای شما شایسته نیست زیرا راحتی بدون عناء (رنج) جز به نادر نمیباشد پس خودتان را بر اختلاف شدید و اذیّت بسیار از مخالفان آماده نمایید تا به جنّت دست یابید] و (حال آنکه) مَثَل کسانی که قبل از شما درگذشتند هنوز به شما [وارد] نیامده، [هرآینه] آنها این سختیها و ضررها را لمس کردند {بأساء ضرری است که از قِبل خلق بر سبیل عداوت (دشمنی) میباشد، نفسی باشد یا مالی، و ضرّاء آنچه است که از قِبل خدا یا از قِبل خلق نه بر سبیل اعلان (علنی کردن) عداوت باشد} و مرارتها (اضطراباتی شدید در معاش خود و دنیای خود از اذیّت مخالفان یا ایضاً در دینشان از مشاهدهٔ غلبهٔ مخالفان و مغلوبیّت خودشان) کشیدند حتّی رسول و کسانی که با او ایمان آورده بودند گفتند: [آخر] کِی خداوند یاری میکند؟ آگاه باشید همانا نصر (یاری) خداوند نزدیک است
- ترجمه سلطانیآیا پنداشتهاید که داخل جنّت میشوید و (حال آنکه) مثل کسانی که قبل از شما درگذشتند هنوز به شما نیامده آنها این سختیها و ضررها را لمس کردند و مرارتها کشیدند تا آنکه رسول و کسانی که با او ایمان آورده بودند گفتند کی یاری خداوند میرسد؟ آگاه باشید همانا نصر (یاری) خداوند نزدیک است
- ترجمه راستینآیا گمان کردهاید که به بهشت داخل شوید بدون امتحاناتی که پیش از شما بر گذشتگان آمد؟که بر آنان رنج و سختیها رسید و همواره پریشان خاطر و هراسان بودند تا آن گاه که رسول و گروندگان با او (از خدا مدد خواستند و) گفتند: بار خدایا، کی ما را یاری کنی؟ (در آن حال خطاب شد: بشارت دهد که) هان!همانا یاری خدا نزدیک است.
- ترجمه الهی قمشهای٢١٥ يَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلْ مَا أَنفَقْتُم مِّنْ خَيْرٍ فَلِلْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ
از تو میپرسند که چه چیزی انفاق کنند، بگو: از آنچه که آن خوب است و برای والدین و نزدیکان و یتیمان و مسکینان و راهواماندگان انفاق کنید و آنچه از خیر که انجام دهید پس همانا خداوند به آن دانا است
- ترجمه سلطانیاز تو میپرسند که چه چیزی انفاق کنند بگو از آنچه که آن خوب است و برای والدین و نزدیکان و یتیمان و مسکینان و راهواماندگان انفاق کنید و آنچه از خیر که انجام دهید پس همانا خداوند به آن دانا است
- ترجمه راستیناز تو سؤال کنند که چه انفاق کنند؟بگو: هر چه از مال خود انفاق کنید درباره پدر و مادر و خویشان و یتیمان و فقیران و در راه ماندگان رواست، و آنچه نیکویی کنید خداوند بر آن آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٢١٦ كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ وَعَسَى أَن تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَّكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
جنگیدن بر شما مقرّر شد و (حال آنکه) آن بر شما ناگوار است، و چه بسا که چیزی را ناگوار بدارید و (حال آنکه) آن برای شما خیر است و چه بسا که چیزی را دوست بدارید و (حال آنکه) آن برای شما شرّ است و خداوند میداند و (حال آنکه) شما نمیدانید [و برای آن است که اکراه میدارید]
- ترجمه سلطانیجنگیدن بر شما مقرّر شد و (حال آنکه) آن بر شما ناگوار است، و چه بسا که چیزی را ناگوار بدارید و (حال آنکه) آن برای شما خیر است و چه بسا که چیزی را دوست بدارید و (حال آنکه) آن برای شما شرّ است و خداوند میداند و (حال آنکه) شما نمیدانید
- ترجمه راستینحکم جهاد بر شما مقرّر گردید و حال آنکه بر شما ناگوار و مکروه است، لکن چه بسیار شود که چیزی را مکروه شمارید ولی به حقیقت خیر و صلاح شما در آن بوده، و چه بسیار شود چیزی را دوست دارید و در واقع شرّ و فساد شما در آن است، و خدا (به مصالح امور) داناست و شما نادانید.
- ترجمه الهی قمشهای٢١٧ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِيهِ قُلْ قِتَالٌ فِيهِ كَبِيرٌ وَصَدٌّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَكُفْرٌ بِهِ وَالْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَإِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَكْبَرُ عِندَ اللَّهِ وَالْفِتْنَةُ أَكْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ وَلَا يَزَالُونَ يُقَاتِلُونَكُمْ حَتَّى يَرُدُّوكُمْ عَن دِينِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا وَمَن يَرْتَدِدْ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَيَمُتْ وَهُوَ كَافِرٌ فَأُولَئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
از تو دربارهٔ ماه حرام (ذیقعده و ذیحجّه و محرّم و رجب) از جنگ در آن سؤال میکنند، بگو: [ابتداء کردن] جنگ در آن بزرگ است و (حال آنکه) جلوگیری از راه خدا و کفر ورزیدن به او و مسجد الحرام و اخراج اهلش نزد خداوند از آن بزرگتر است و فتنه بزرگتر از قتل است و مستمرّاً با شما میجنگند تا آنکه اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند [پس با آنها بجنگید با آنچه که استطاعت دارید در ماههای حُرُم و غیر آن زیرا وقتی که مدافعه از نفس و مال و عیال باشد، توانی (سستی) در جنگ جایز نیست، پس چه رسد به وقتی که مدافعه از دین باشد که ماه حرام و نه مکان محترم مانع از آن نمیشود] و کسی از شما که از دینش برگردد پس بمیرد و (در حالی که) او کافر است پس آنان اعمالشان در دنیا و در آخرت بیهوده شده و آنان اصحاب آتشند، در آن ماندگار هستند
- ترجمه سلطانیاز تو دربارهٔ ماه حرام (ذیقعده و ذیحجّه و محرّم و رجب ) از جنگ در آن سؤال میکنند بگو جنگ در آن بزرگ است و (حال آنکه) جلوگیری از راه خدا و کفر ورزیدن به او و مسجد الحرام و اخراج اهلش از آن نزد خداوند بزرگتر است و فتنه بزرگتر از قتل است و مستمرّاً با شما میجنگند تا آنکه اگر بتوانند شما را از دینتان برگردانند و کسی از شما که از دینش برگردد پس بمیرد و (در حالی که) او کافر است پس آنان اعمالشان در دنیا و در آخرت بیهوده شده و آنان اصحاب آتشند، در آن ماندگار هستند
- ترجمه راستین(ای پیغمبر) از تو راجع به جنگ در ماه حرام سؤال کنند، بگو: گناهی است بزرگ، ولی بازداشتن خلق از راه خدا و کفر به خدا و پایمال کردن حرمت حرم خدا و بیرون کردن اهل حرم از آن (که مشرکان مرتکب شدند) نزد خدا بسیار گناه بزرگتری است و فتنهگری، فساد انگیزتر از قتل است. و کافران پیوسته با شما مسلمین کارزار کنند تا آنکه اگر بتوانند شما را از دین خود برگردانند، و هر کس از شما از دین خود برگردد و به حال کفر باشد تا بمیرد چنین اشخاص اعمالشان در دنیا و آخرت ضایع و باطل گردیده، و آنان اهل جهنّمند و در آن همیشه (معذّب) خواهند بود.
- ترجمه الهی قمشهای٢١٨ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
همانا کسانی که ایمان آوردهاند و کسانی که در راه خدا هجرت کردند و جهاد کردند آنان به رحمت خداوند امید دارند و خداوند بسیار آمرزنده [است و مَساوی (بدیها) آنان را میآمرزد] و مهربان است [بعد از غفران آنها را با رحمت خویش میپوشاند]
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که ایمان آوردهاند و کسانی که در راه خدا هجرت کردند و جهاد کردند آنان به رحمت خداوند امید دارند و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینآنان که به دین اسلام گرویدند و از وطن خود هجرت نموده در راه خدا جهاد کردند اینان امیدوار و منتظر رحمت خدا باشند، که خدا بخشاینده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢١٩ يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْخَمْرِ وَالْمَيْسِرِ قُلْ فِيهِمَا إِثْمٌ كَبِيرٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَإِثْمُهُمَا أَكْبَرُ مِن نَّفْعِهِمَا وَيَسْأَلُونَكَ مَاذَا يُنفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ لَعَلَّكُمْ تَتَفَكَّرُونَ
از تو از میگساری و قمار میپرسند بگو در آن دو، گناه بزرگی هست و منافعی برای مردم دارد و [لیکن] گناه آن دو بیشتر از نفع آن دو است، و از تو میپرسند که چه انفاق کنند؟ بگو: عفو {عفو ترک تعرّض به بد کننده با بدی کردن، یا صفح و تطهیر قلب از حقد (کینهٔ پنهان در دل) بر او است، و پاکیزهترین مال و برگزیدهٔ آن، و فضل (اضافه) آن و زیادتی آن از حاجت، و معروف (نیکویی) و وسط (میانه) بین اقتار (تنگ گرفتن) و اسراف، و میسور (آسان به دست آمده) نه مجهود (با کوشش و مشقّت به دست آمده)، و آنچه که از قوْت سال زیاد میآید است}، خداوند اینچنین [به حیثی که مال انفاق کننده و نه نفس او فاسد نشوند] آیات [و احکام در امر دنیا و در امر آخرت] را برای شما بیان مینماید راقب به اینکه شما تفکّر کنید
- ترجمه سلطانیاز تو از میگساری و قمار میپرسند بگو در آن دو، گناه بزرگی هست و منافعی برای مردم دارد و (لیکن) گناه آن دو بیشتر از نفع آن دو است، و از تو میپرسند که چه انفاق کنند؟ بگو عفو، خداوند اینچنین آیات را برای شما بیان مینماید راقب به اینکه شما تفکّر کنید
- ترجمه راستین(ای پیغمبر) از تو از حکم شراب و قمار میپرسند، بگو: در این دو کار گناه بزرگی است و سودهایی برای مردم، ولی زیان گناه آن دو بیش از منفعت آنهاست. و نیز سؤال کنند تو را که چه در راه خدا انفاق کنند؟جواب ده: آنچه زائد (بر ضروری زندگانی) است. خداوند بدین روشنی آیات خود را برای شما بیان کند، باشد که تفکر نموده و عقل خود به کار بندید،
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٠ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْيَتَامَى قُلْ إِصْلَاحٌ لَّهُمْ خَيْرٌ وَإِن تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
دربارهٔ دنیا و آخرت، و از تو دربارهٔ یتیمان سؤال میکنند [یعنی دربارهٔ امر یتیمان و قیام به امر ایشان و اموالشان و مخالطت با آنها، ای محمّد] بگو اصلاح (سر و سامان دادن) آنها [با حفظ نفوس آنها و تربیت و تکمیل آنها و حفظ اموال آنها و نمو دادن آن و زیاد کردن آن] بهتر است [از اهمال و اعراض تا که نفوسشان هلاک شود و اموالشان تلف شود] و اگر با آنها [در مسکن و معاشرت یا در خوردنی و آشامیدنی یا در اموال] اختلاط میکنید پس برادران شما [در دین] هستند [یعنی با آنها به نحو اخوّت مخالطت کنید] و خداوند مُفسد را از مُصلح میشناسد [و چیزی از علم او پنهان نمیشود تا بحسب آن جزاء داده نشوید] و اگر خداوند میخواست البتّه شما را [با عدم ترخیص در مخالطت و امر به حفظ اموال آنها و انفس آنها با دقّت در امر آن دو] به زحمت میانداخت همانا خداوند عزیز [است که مانعی او را از آنچه که میخواهد و از آنچه که حکم میکند منع نمیکند] و حکیم است [که انجام نمیدهد مگر آنچه که حکمت و استعداد نفوس و استحقاق آنها اقتضاء میکند]
- ترجمه سلطانیدربارهٔ دنیا و آخرت، و از تو دربارهٔ یتیمان سؤال میکنند بگو اصلاح (سر و سامان دادن) آنان بهتر است و اگر با آنها اختلاط میکنید پس برادران شما (در دین) هستند و خداوند مفسد را از مصلح میشناسد و اگر خداوند میخواست حتماً شما را به زحمت میانداخت همانا خداوند عزیز و حکیم است
- ترجمه راستیندر کار دنیا و آخرت (تا از دنیا برای آخرت توشه بردارید) . و سؤال کنند تو را که با یتیمان چگونه رفتار کنند؟بگو: به اصلاح (حال و مصلحت مآل) آنها کوشید بهتر است (تا آنها را بیسرپرست گذارید) و اگر با آنها آمیزش کنید رواست که برادر دینی شما هستند، و خدا آگاه است از آن کس که (در کار آنان) نادرستی کند و آن که اصلاح و درستی نماید. و اگر خدا میخواست کار را بر شما سخت میکرد چه آنکه خدا توانا و دانا است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢١ وَلَا تَنكِحُوا الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلَأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلَا تُنكِحُوا الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُوا وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُولَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُو إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ
و با زنان مشرک نکاح نکنید تا اینکه ایمان بیاورند و البتّه کنیز مؤمنه بهتر از [زن] مشرکه است و اگرچه [با جمالش یا مالش یا حَسَبش یا نَسَبش] شما را به شگفت آورد و با مشرکان نکاح نکنید تا آنکه ایمان بیاورند و البتّه بردهٔ مؤمن بهتر از [مرد] مشرک است و اگرچه [مشرکان و مشرکات] شما را به شگفت آورند، آنان [شما را] به سوی [شرک مؤدی به] آتش دعوت میکنند [پس حقّ آنان عدم مخالطت و مصاهره (دامادی) است] و (حال آنکه) خداوند با اباحت (ترخیص) خود [شما را] به سوی جنّت و مغفرت دعوت میکند و آیاتش را [یعنی احکام شرعیّهٔ خود را با زبان انبیائش (ص) و اوصیای آنان (ع)] برای مردم بیان میکند به این ترقّب که آنها [به دقایق حِکَم (حکمتها) مودعه (ودیعت شده) در آیات به سبب ظهور آیت شرک از مشرک و مشرکه و آیت اسلام از مسلم و مسلمه در آنها یا به سماع آیات و احکام از انبیاء (ع)] متذکّر شوند
- ترجمه سلطانیو با زنان مشرک نکاح نکنید تا اینکه ایمان بیاورند و البتّه کنیز مؤمن بهتر از (زن) مشرکه است و اگرچه شما را به شگفت آورد و با مشرکان نکاح نکنید تا آنکه ایمان بیاورند و البتّه بردهٔ مؤمن بهتر از (مرد) مشرک است و اگرچه شما را به شگفت آورند، آنان (شما را) به سوی آتش دعوت میکنند و (حال آنکه) خداوند با اباحت (ترخیص) خود (شما را) به سوی جنّت و مغفرت دعوت میکند و آیاتش را برای مردم بیان میکند به این ترقّب که آنها متذکّر شوند
- ترجمه راستینو با زنان مشرک ازدواج مکنید مگر آنکه ایمان آرند و همانا کنیزکی با ایمان بهتر از زن آزاد مشرک است هر چند از (حسن و جمال) او به شگفت آیید، و زن به مشرکان مدهید مگر آنکه ایمان آرند و همانا بنده مؤمن بسی بهتر از آزاد مشرک است هر چند از (مال و حسن) او به شگفت آیید. مشرکان (شما را از راه جهل) به آتش خوانند و خدا از راه لطف و مرحمت به بهشت و مغفرت دعوت کند و خداوند برای مردم آیات خویش بیان فرماید، باشد که هشیار و متذکر گردند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٢ وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ
و از تو دربارهٔ خون دیدگی [زنان از حیث مجامعت] سؤال میکنند بگو آن اذیّت است پس در حالت حائض بودن از زنان کناره جوئید (مضاجعت نکنید) و با آنها (زنان) نزدیکی نکنید تا آنکه [با انقطاع حیض از خون] پاک شوند پس وقتی که [با اغتسال یا وضو یا غسل (شستن) فرج] تطهیر کردند آنگاه از حیثی (جایی) که خداوند به شما امر کرده به آنها (زنان) درآیید [یعنی از مکان و ثقبهای (سوراخی) که خداوند شما را به درآمدن از آن امر کرده است و از مکانی که خداوند به درآمدن از آن به شما امر نکرده است به آنها (زنان) در نیایید، یا معنی میدهد از حیثیّت امر او تعالی، نه از حیثیّت محض انگیختگی جنسی، یا از حیثیّت نهی او، یا از حیث امر او یعنی غایت امر او مثل فرزند خواستن و استفراغ (فراغت جستن) بدن و فراغ بال (آسودگی خاطر) از خطورات ناشئه از امتلاء (پُر شدن) اوعیه (مجاری ترشحی) و استیناس (اُنس گرفتن، الفت) و سکون نفس به آنها (زنان) درآیید و مقصود این است که نظر در مضاجعت به نفس امر او یا غایت امر او بدون غفلت از او تعالی باشد] همانا خداوند، بسیار توبه کنندگان را دوست میدارد {توّاب کسی است که در کثرات کثیر المراجعه به خداوند میباشد} و تطهیر (پاک) کنندگان [از اقذار (پلشتیهای) جسمانی با آب] را دوست میدارد
- ترجمه سلطانیو از تو دربارهٔ خون دیدگی (زنان) (از حیث مجامعت) سؤال میکنند بگو آن اذیّت است پس در حالت حائض بودن از زنان کناره جوئید و با آنها (زنان) نزدیکی نکنید تا آنکه پاک شوند پس وقتی که تطهیر کردند آنگاه به آنها (مؤنّث) درآیید از حیثی (جایی) که خداوند به شما امر کرده همانا خداوند، بسیار توبه کنندگان را دوست میدارد و تطهیر (پاک) کنندگان را دوست میدارد
- ترجمه راستینو سؤال کنند تو را از عادت شدن زنان، بگو: آن رنجی است (برای زنان) در آن حال از مباشرت آنان دوری کنید و با آنان نزدیکی نکنید تا آنکه پاک شوند، چون خود را پاک کردند از آنجا که خدا دستور داده به آنها نزدیک شوید، که همانا خدا آنان را که پیوسته به درگاهش توبه کنند و هم پاکیزگان دور از هر آلایش را دوست میدارد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٣ نِسَاؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُوا حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُوا لِأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّكُم مُّلَاقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ
زنان شما به عنوان کشتگاه برای شما هستند پس طوری [یا در ساعتی یا در مکانی] که خواستید به کشتگاهتان درآیید [و امّا به معنی از هر دو ثقب (سوراخ) که خواستید نیست زیرا آن منافی معنی درآمدن به حرث (کشتزار) میشود] و [امر خداوند را] بر [امر شیطان یا بر امر نفس یا بر عمل کردن در درآمدن به زنان یا در هر عملی بر انتفاع] نفس خود مقدّم بدارید و از خداوند پروا کنید و بدانید که شما [در آخرت یا در حال حاضر] با او ملاقات کنندهاید و به مؤمنین بشارت بده
- ترجمه سلطانیزنان شما به عنوان کشتگاه برای شما هستند پس طوری (یا در ساعتی یا در مکانی) که خواستید به کشتگاهتان درآیید (و امّا به معنی از هر دو ثقب که خواستید نیست) و مقدّم بدارید (امر خداوند را) بر (انتفاع) خودتان و از خداوند پروا کنید و بدانید که شما با او ملاقات کنندهاید و به مؤمنین بشارت بده
- ترجمه راستینزنان شما کشتزار شمایند، پس (برای کشت فرزند صالح) بدانها نزدیک شوید هرگاه (مباشرت آنان) خواهید، و چیزی برای خود پیش فرستید و خدا ترس باشید و بدانید که محققا نزد خدا خواهید رفت. و (ای رسول) اهل ایمان را بشارت ده.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٤ وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِّأَيْمَانِكُمْ أَن تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
و برای اینکه تبرئه کنید، خداوند را محلّ نمایش برای سوگندهایتان قرار ندهید، و تقوا پیشه کنید و بین مردم اصلاح نمایید و خداوند شنوا است [آنچه را که از سوگند به خداوند به آن تفوّه میکنید را میشنود] و [به نیات پنهانی شما] دانا است [پس اگر سوگند شما کاذب و نیّات شما غیر صادق باشد شما را مؤاخذه میکند]
- ترجمه سلطانیو برای اینکه تبرئه کنید، خداوند را محلّ نمایش برای سوگندهایتان قرار ندهید، و تقوا پیشه کنید و بین مردم اصلاح نمایید و خداوند شنوا و دانا است
- ترجمه راستینو زنهار نام خدا را هدف سوگندهای خود مکنید تا (با این سوگندهای راست و دروغ) از حقوقی که مردم را بر شماست برائت جوئید و خود را نیکوکار و پرهیزکار قلمداد کنید و مصلح میان مردم جلوه دهید؛ و خدا (راست و دروغ و نیک و بد را) شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٥ لَّا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِن يُؤَاخِذُكُم بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ
خداوند شما را بابت لغو [به معنی خطاء یا آوردن کلام غیر معتّد به (مهیّا شده به آن)] در سوگندهایتان مؤاخذه نمیکند و لکن شما را به آنچه که قلبهایتان کسب کرده مورد مؤاخذه قرار میدهد و خداوند بسیار آمرزنده [است که سوگندهای لغو را میبخشد] و بردبار است [که بر مؤاخذهٔ شما عجله نمیکند]
- ترجمه سلطانیخداوند شما را به لغو در سوگندهایتان مؤاخذه نمیکند و لکن شما را مؤاخذه میکند به آنچه که قلبهایتان کسب کرده و خداوند بسیار آمرزنده و بردبار است
- ترجمه راستینخدا شما را به سوگندهای لغو مؤاخذه نکند و لیکن به آنچه در دل دارید مؤاخذه خواهد کرد و خدا بسیار آمرزنده و بردبار است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٦ لِّلَّذِينَ يُؤْلُونَ مِن نِّسَائِهِمْ تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ فَإِن فَاءُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ
برای کسانی که قسم (ایلاء) میخورند [که] از زنانشان [دوری کنند و با آنها مجامعت نکنند]، چهار ماه [از زنان] انتظار بکشَند [و اهل آنها (زنان) و از حکّام شرع و چیزی از مضاجعت و طلاق از آنان (شوهران) مطالبه ننمایند]، پس اگر [با شکستن سوگند و کفّارت آن در این مدّت] برگشتند [پس چیزی بر مردان نیست] زیرا خداوند [آنچه را که از آنان (مردان) افراط شده است را بعد از کفّاره میبخشد و] بسیار آمرزنده و مهربان است [و با ترخیص مراجعت بعد از سوگند به آنان (مردان) رحم میکند]
- ترجمه سلطانیبرای کسانی که قسم (ایلاء) میخورند (که) از زنانشان (دوری کنند و با آنها مجامعت نکنند)، چهار ماه (از زنان خود) انتظار بکشَند، پس اگر (در این مدّت) برگشتند (پس چیزی بر آنان (مردان) نیست) زیرا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینآنان که با زنان خود ایلاء کنند (بر ترک مباشرت آنها قسم بخورند) چهار ماه انتظار کشند، اگر (از قسم خود) بازگشتند خداوند آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٧ وَإِنْ عَزَمُوا الطَّلَاقَ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
و اگر عزم طلاق نمودند، پس همانا خداوند [بر طلاق آنان] شنوا و [به نیّات و ارادههای آنان که آن افساد است یا اصلاح] دانا است
- ترجمه سلطانیو اگر عزم طلاق نمودند، پس همانا خداوند شنوا و دانا است
- ترجمه راستینو اگر عزم طلاق نمودند خدا (به گفتار و کردارشان) شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٨ وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ ثَلَاثَةَ قُرُوءٍ وَلَا يَحِلُّ لَهُنَّ أَن يَكْتُمْنَ مَا خَلَقَ اللَّهُ فِي أَرْحَامِهِنَّ إِن كُنَّ يُؤْمِنَّ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَبُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ فِي ذَلِكَ إِنْ أَرَادُوا إِصْلَاحًا وَلَهُنَّ مِثْلُ الَّذِي عَلَيْهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَلِلرِّجَالِ عَلَيْهِنَّ دَرَجَةٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
و زنان مطلقه [یعنی دارندگان عادت مدخول بهنّ غیر حاملهها، نه همهٔ مطلّقات شامل جمیع اقسام طلاق و جمیع مطلّقات مدخول بهنّ (زنان مدخوله) یائسهها و غیر یائسات، حاملهها و غیر حاملات، دارندگان عادت و غیر دارندگان عادت و آنهایی که در سنّ دارندگان عادت هستند، و غیر مدخول بهنّ] خودشان را [برای رجوع ازواج] سه عادت [ماهیانه، پاک شدن از حیض] منتظر میدارند و حلال (روا) نیست بر آنها که آنچه که خداوند در رحمهای آنها خلق کرده را کتمان کنند [یعنی اینکه زنان در طاهر بودن خود و در انقضای عدّه و در حمل و عدم آن مصدّق باشند و بر آنها (زنان) روا نیست که برای تعجیل عدّه یا برای تعجیل طلاق یا برای عدم ردّ فرزند به پدرش آنچه را که از خون و حمل در رحِمهای آنها هست را کتمان نمایند]، اگر به خداوند و روز آخِر ایمان میدارند، و شوهرانشان اگر اراده اصلاح کردند در آن [زمان عدّه] به بازگشت به آنها [با رجوع به آنها به نکاح بدون عقد] محقّ هستند [و امّا بعد از آن زمان یعنی زمان عدّه، پس شوهران و غیر آنان بحسب حکم شرعی مساویند و اگرچه بحسب بعضی انگیزهها به نکاح آنها (زنان) با عقد جدید اولی میباشند مثل اینکه بین آن دو اولاد صغار باشد که احدی متکفّل تربیت آنها نشود و غیره]، و برای آنها (زنان) مثل کسی است که علیهّن (بر زنان) است [یعنی در مدّت عدّه همانطور که زوج در عدّه بدون رضایت از زن حقّ رجوع دارد پس نفقه و مسکن برای زن در این مدّت بر عهدهٔ مرد است، حقّ زوج بر زن این است که از مرد اطاعت کند و مانع از تمتّعات او نشود و از خانهاش خارج نشود و در خانهاش احدی را داخل نکند و در مال مرد تصرّف ننماید، و صدقه از خانهٔ مرد ندهد، و روزه به تطوّع (دلبخواه) نگیرد، و به زیارت زندهای یا مردهای نرود مگر به اذن شوهر، و او (شوهر) را فی نفسها و مال او را حفظ کند، همچنین برای او (زن) بر عهدهٔ مرد است که بر او (زن) انفاق کند، و به او کسوت دهد و او را سکنی دهد و حقّ قسامهٔ (تساوی وقت بین زنان در صورت تعدّد زوجات) او را وفاء کند و همهٔ آنها بحسب حال زن و استطاعت مرد] به معروف (نیکوئی) است [به آنچه که در آن ضرر و اضراری که شرع آن را منع میکند نباشد]، و مردان علیهنّ (بر زنان) [به آنچه که خداوند به آنان برتری داده به زیادت عقل و به آنچه که خداوند آنان (مردان) را کفیل قیام به امر آنها (زنان) نموده است] درجه دارند و خداوند عزیز است [یعنی برای مردان شایسته نیست که زنان را به جهالات و قصور آنها در افعال مؤاخذه کنند، و همانا خداوند غالبی است که مانعی او را از ارادهٔ وی منع نمیکند و با این حال شما را به قصورتان و تقصیرتان مؤاخذه نمیکند] و حکیم است [که در جبلّهٔ (سرشت) مردان فضیلت بر زنان قرار نمیدهد و مردان را به قیامشان به امر زنان امر نمیکند، و نه محکومیّت در جبلّهٔ زنان، مگر برای حِکَم و مصالحی، پس نباید محکومات (زنان) از طریق محکومیّتشان خارج شوند و حاکمان (مردان) در حکومتشان تعدّی نمایند]
- ترجمه سلطانیو زنان مطلقه (دارندگان عادت مدخول بهنّ غیر حاملهها) خودشان را (برای رجوع ازواج) سه عادت (ماهیانه) منتظر میدارند و حلال (روا) نیست بر آنها (مؤنّث) که آنچه که خداوند در رحمهای آنان خلق کرده را کتمان کنند، اگر به خداوند و روز آخِر ایمان میدارند، و شوهرانشان اگر اراده اصلاح کردند در آن (زمان) به بازگشت به آنها محقّ هستند، و برای آنها (مؤنّث) مثل کسی است که علیهّن (بر آنها (مؤنّث)) به معروف (نیکوئی) است، و مردان علیهنّ (بر آنان (مؤنّث)) درجه دارند و خداوند عزیز و حکیم است
- ترجمه راستینو زنهایی که طلاق داده شدند از شوهر نمودن خودداری کنند تا سه پاکی بر آنان بگذرد و آنچه را (حیض یا حملی) که خدا در رحم آنها آفریده کتمان نکنند اگر به خدا و روز قیامت ایمان دارند. و شوهران آنها در زمان عدّه سزاوارترند که آنها را به زنی خود رجوع دهند اگر نیّت سازش دارند، و زنان را بر شوهران حق مشروعی است چنانچه شوهران را بر زنان، لیکن مردان را بر زنان افزونی است، و خدا (بر هر چیز) توانا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢٩ الطَّلَاقُ مَرَّتَانِ فَإِمْسَاكٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِيحٌ بِإِحْسَانٍ وَلَا يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَأْخُذُوا مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا إِلَّا أَن يَخَافَا أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا فِيمَا افْتَدَتْ بِهِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَعْتَدُوهَا وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِـمُونَ
طلاق [یعنی طلاق بر سنّت طلاق جاری است و رجوع در عدّه برای زوج] دو مرتبه میباشد پس [بعد از آن دو بار زنش را طلاق ندهد یا] به [چیزی از] معروف (نیکو) [نگهدارد] یا [طلاق دادن و] تسریح (رها ساختن) با احسان است، و برای شما حلال نمیشود که از آنچه [از مهر و غیر آن] که به آنها (زنان) دادهاید چیزی را [پس] بگیرید مگر اینکه [زوج و زوجه] بترسند که [با نشوز از طرفین و عدم امتثال زوج در امر قیام به حقوق زن و قسامهٔ وی و زوجه در امر به تحصّن خود و تمکین از وی (شوهر) و حفظ نفس خود برای وی در غیبت مرد و مال وی] حدود خداوند را اقامه نکنند {نشوز به مفهوم ناسازگاری مرد یا زن است که حقوق زناشویی را مراعات نمیکنند و منحصر در حقوق واجب است و شامل بیش از آن نمیشود} پس [ای زوج و زوجه و مصلحان و حکّام] اگر میترسید که آن دو (زوج و زوجه) حدود خداوند را اقامه ننمایند پس گناهی بر آن دو نیست در آنچه که [زن] به او (مرد) عوض دهد، اینها [احکام مذکوره از احکام قصاص و مابعد آن یا ماقبل آن و مابعد آن، یا از احکام زوجیّت فقط] حدود (حمایت) خداوند هستند پس از آنها تعدّی نکنید و کسانی که به حدود خداوند تعدّی کنند پس آنها همان ظالمان هستند {ظلم خارج از تعدّى نیست، زیرا ظلم که همان منع حقّ از مستحقّ و اعطای آن به غیر مستحقّ است تجاوز از حدّ خداوند است، کما اینکه تجاوز از هر حدّى منع از حقّ و اعطاء به غیر مستحقّ است}
- ترجمه سلطانیطلاق دو مرتبه (یعنی رجوع در عدّه برای زوج) است پس (بعد از آن دو بار زنش را) به معروف (نیکوئی) نگهدارد (طلاق ندهد) یا (طلاق دادن و) رها ساختن با احسان است، و برای شما حلال نمیشود که از آنچه که به آنها (مؤنّث) دادهاید چیزی را (پس) بگیرید مگر اینکه (زوج و زوجه) بترسند که (با نشوز از طرفین) حدود خداوند را اقامه نکنند پس (ای زوج و زوجه و مصلحان و حکّام) اگر میترسید که آن دو (زوج و زوجه) حدود خداوند را اقامه ننمایند پس گناهی بر آن دو نیست در آنچه که (زن) به او (مرد) عوض دهد، اینها حدود خداوند هستند پس از آنها تعدّی نکنید و کسانی که به حدود خداوند تعدّی کنند پس آنها همان ظالمان هستند
- ترجمه راستینطلاق (طلاقی که شوهر در آن رجوع تواند کرد) دو مرتبه است، پس چون طلاق داد یا رجوع کند به سازگاری و یا رها کند به نیکی، و حلال نیست که چیزی از مهر آنان به جور بگیرید، مگر آنکه بترسید حدود دین خدا را راجع به احکام ازدواج نگاه ندارند، در چنین صورت زن هر چه از مهر خود به شوهر (برای طلاق) ببخشد بر آنان روا باشد. این احکام، حدود دین خداست، از آن سرکشی مکنید و کسانی که از احکام خدا سرپیچند آنها به حقیقت ستمکارند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣٠ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا تَحِلُّ لَهُ مِن بَعْدُ حَتَّى تَنكِحَ زَوْجًا غَيْرَهُ فَإِن طَلَّقَهَا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَن يَتَرَاجَعَا إِن ظَنَّا أَن يُقِيمَا حُدُودَ اللَّهِ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ يُبَيِّنُهَا لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ
پس اگر او (زن) را [بعد از بار دوّم] طلاق دهد پس بعد از آن (طلاق سوّم) برای او (شوهر طلاق دهنده) حلال نیست تا آنکه [زن طلاق داده شدهاش] با زوجی غیر وی (شوهر مزبور) نکاح کند پس اگر [زوج دوّم] او (زن) را طلاق داد پس بر آن دو [زوج اوّل و زوجه] گناهی نیست که آن دو [به زواج هم] برگردند اگر آن دو گمان میدارند که حدود خداوند را اقامه مینمایند و این [احکام مذکوره از حرمت بعد از طلاق سوّم و حلیّت وی (زن) بعد از نکاح غیر با او به شرط ظنّ اقامۀ حدود] حدود خداوند است که آنها را برای گروهی که میدانند [یعنی از علماء شمرده میشوند نه از بهائم و غیر عقلاء] بیان میکند
- ترجمه سلطانیپس اگر او (زن) را (بعد از بار دوّم) طلاق دهد پس بعد از آن (طلاق سوّم) برای او (شوهر) حلال نیست تا آنکه (زن) با زوجی غیر او (شوهر) نکاح کند پس اگر (زوج دوّم) او (زن) را طلاق داد پس بر آن دو (زوج اوّل و زوجه) گناهی نیست که آن دو (به زواج هم) برگردند اگر آن دو گمان میدارند که حدود خداوند را اقامه مینمایند و اینها حدود خداوند است که آنها را برای گروهی که میدانند بیان میکند
- ترجمه راستینپس اگر زن را طلاق (سوم) داد دیگر آن زن بر او حلال نیست تا اینکه زن به دیگری شوهر کند، اگر آن شوهر دوم زن را طلاق داد زن با شوهر اوّل (که سه طلاق داده) توانند به زوجیّت بازگردند اگر گمان برند که احکام خدا را (راجع به امر ازدواج) نگاه خواهند داشت. این است احکام خدا که برای مردم دانا بیان میکند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣١ وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَأَمْسِكُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ أَوْ سَرِّحُوهُنَّ بِمَعْرُوفٍ وَلَا تُمْسِكُوهُنَّ ضِرَارًا لِّتَعْتَدُوا وَمَن يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ وَلَا تَتَّخِذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَمَا أَنزَلَ عَلَيْكُم مِّنَ الْكِتَابِ وَالْحِكْمَةِ يَعِظُكُم بِهِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
و وقتی که زنان را طلاق میدهید و به پایان مدّت مقرّرشان میرسند [یعنی آخر عدّهشان به حیثی که از عدّه خارج نشوند] پس آنها (زنان) را به نیکی [به چیزی که شرع و عقل آن را خوب میداند، یعنی به آنها (زنان) رجوع کنید و آنها را به نحو امساک (نگاهداشتن ازواج) و اداء حقوق زوجیّت] نگهدارید یا آنان را به نیکویی تسریح (رها) کنید {تسریح (رها کردن) به معروف آن است که راه آنها را خالی (ترک) کند و آنها از آنچه که خود دربارهٔ خودشان میکنند منع نشوند و آنچه که آنها به آن خوشحال میشوند به آنها داده شود} و آنها را به جهت زیان زدن [یعنی برای ضرر زدن به آنها، و زن دیگری گرفتن، یا نگهداشتن ضرر خورده یا تزویج دو یا چند زنی بر ضرر زن به اینکه به آنها رجوع کنید برای اینکه میپندارید که آنها نکاح میکنند و به حقوق آنها قیام نکنید] نگه ندارید تا [بر آنها با منع کردن آنها از نکاح با غیر و از حقوق زوجیّت یا الجاء (مضطر کردن کسی به کاری) آنها به افتداء (فداء دادن) وقتی که از ازواج کراهت دارند] تعدّی کنید و کسی که آن را انجام دهد پس به خودش ظلم کرده و آیات [احکام شرعی قالبیّه و آیات تدوینی و آیات آفاقی و انفسی او و خصوصاً آیات کبرای] خداوند را به شوخی نگیرید و انعام خداوند را بر خود یاد کنید و آنچه که بر شما از کتاب و حکمت نازل کرده {مراد از کتاب نبوّت و رسالت و احکام آن دو و کتاب تدوینی از آثار آن دو است و مراد از حکمت، ولایت و آثار آن است} با آن به شما پند میدهد و از [سخط] خداوند [در غفلت از حیثیّت نعمت و در عدم اتّعاظ (پند گرفتن)] پروا کنید و بدانید که خداوند به هر چیزی دانا است [پس استهزاء شما و غفلت شما و اتّعاظ شما و عدم آنها را میداند]
- ترجمه سلطانیو وقتی که زنان را طلاق میدهید و به پایان مدّت مقرّر خود (مؤنّث) میرسند (قبل از خروج از عدّه) پس آنها (مؤنّث) را به نیکی نگهدارید یا آنان را به نیکویی تسریح (رها کردن) کنید و آنها را به جهت زیان زدن نگه ندارید تا تعدّی کنید و کسی که آن را انجام دهد پس به خودش ظلم کرده و آیات خداوند را به شوخی نگیرید و نعمت خداوند را بر خود یاد کنید و آنچه که بر شما از کتاب و حکمت نازل کرده با آن به شما پند میدهد و از (سخط) خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند به هر چیزی دانا است
- ترجمه راستینو هرگاه زنان را طلاق دادید بایستی تا نزدیک پایان زمان عدّه یا آنها را به سازگاری (در خانه) نگاه دارید و یا به نیکی رها کنید، و روا نیست آنان را به آزار نگاه داشته تا بر آنها ستم کنید. هر کس چنین کند همانا بر خود ظلم کرده است. و آیات خدا را به مسخره نگیرید و به یاد آرید نعمت خدا را که به شما لطف فرمود و (به خصوص نعمت بزرگ) کتاب آسمانی و حکمت الهی را که به شما فرستاد و شما را به اندرز آن بهرهمند گرداند، و از خدا پروا کنید و بدانید که خدا به همه چیز آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣٢ وَإِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ فَبَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا تَعْضُلُوهُنَّ أَن يَنكِحْنَ أَزْوَاجَهُنَّ إِذَا تَرَاضَوْا بَيْنَهُم بِالْمَعْرُوفِ ذَلِكَ يُوعَظُ بِهِ مَن كَانَ مِنكُمْ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكُمْ أَزْكَى لَكُمْ وَأَطْهَرُ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
و وقتی که زنان را طلاق میدهید پس به زمان معیّن خود (آخر عدّه) که رسیدند پس [ای ازواج یا ای اولیاء] وقتی که [خواستگاران و زنان، یا ازواج سابق و زنان] بین خود به معروف (نیکوئی) با هم رضایت دارند بر آنها (زنان) تنگ مگیرید [آنها را منع مکنید] که با ازواجشان [یا خواستگارانشان] نکاح کنند، آن [مذکور از احکام و آیات سابق مذکور جملگی یا کسی که از تنگ گرفتن بر زنان منع شده] با آن به کسانی از شما که به خداوند و روز آخر ایمان آوردهاند پند داده میشود، آن برای شما سودمندتر و پاکیزهتر است و خداوند میداند [که چه به شما نفع میرساند از آنچه که به شما ضرر میزند و لذا به شما به آنچه که از آن اکراه میورزید امر میکند و شما را از آنچه که آن را دوست میدارید نهی میکند، برای نفع آن و مضرّت این] و شما نمیدانید [و لذا ضارّ را دوست میدارید و به نافع کراهت میورزید]
- ترجمه سلطانیو وقتی که زنان را طلاق میدهید پس به زمان معیّن خود (آخر عدّه) که رسیدند پس (ای ازواج) بر آنها (زنان) تنگ مگیرید (منع مکنید) که با ازواجشان (خواستگارانشان) نکاح کنند وقتی که (خواستگاران و زنان، یا ازواج سابق و زنان) بین خود به معروف (نیکوئی) با هم رضایت دارند، آن (احکام و آیات سابق) با آنها به کسانی از شما که به خداوند و روز آخر ایمان آوردهاند پند داده میشود، آن برای شما سودمندتر و پاکیزهتر است و خداوند میداند و شما نمیدانید
- ترجمه راستینو چون زنان را طلاق دادید و زمان عده آنها به پایان رسید، نباید آنها را از شوهر کردن منع کنید هرگاه به طریق مشروع به ازدواج با مردی تراضی کنند. بدین سخن پند داده شود هر کس به خدا و روز بازپسین ایمان آورده. این دستور برای تزکیه نفوس شما بهتر است و خدا (به مصلحت شما) داناست و شما (خیر و صلاح خود) نمیدانید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣٣ وَالْوَالِدَاتُ يُرْضِعْنَ أَوْلَادَهُنَّ حَوْلَيْنِ كَامِلَيْنِ لِـمَنْ أَرَادَ أَن يُتِمَّ الرَّضَاعَةَ وَعَلَى الْمَوْلُودِ لَهُ رِزْقُهُنَّ وَكِسْوَتُهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ لَا تُكَلَّفُ نَفْسٌ إِلَّا وُسْعَهَا لَا تُضَارَّ وَالِدَةٌ بِوَلَدِهَا وَلَا مَوْلُودٌ لَّهُ بِوَلَدِهِ وَعَلَى الْوَارِثِ مِثْلُ ذَلِكَ فَإِنْ أَرَادَا فِصَالًا عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا وَإِنْ أَرَدتُّمْ أَن تَسْتَرْضِعُوا أَوْلَادَكُمْ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِذَا سَلَّمْتُم مَّا آتَيْتُم بِالْمَعْرُوفِ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
و مادران فرزندانشان را شیر دهند [که برای کودک شیری بهتر از شیر مادرش نیست] برای کسی که بخواهد شیر دادن را تمام کند دو سال کامل [وگرنه اقتصار بر کمتر از آن جایز است] و رزق آنها (مادران) و پوشش آنها (مادران) به پسندیدگی [نسبت به معطی (دهنده) به اینکه به نحوی که به او ضرر میرساند نباشد و نسبت به منفق علیها (مادر) به اینکه غیر موافق با آنچه که شأن امثال او (زن) اقتضاء میکند نباشد] بر [عهدهٔ] دارندهٔ فرزند (پدر) است، نفسی جز به اندازهٔ توانائیاش تکلیف نمیشود {وُسع به جدّت (توانائی) و به طاقت تفسیر شده، لکن مراد از آن در قرآن هر آنچه که استعمال شده چه از اموال باشد یا از افعال همانچه است که نفس سعۀ آن را دارد} که مادر به فرزندش و نه دارندهٔ فرزند به فرزندش ضرر نرساند و مثل آن بر [عهدهٔ] وارث است [یعنی بعد از مرگ مولود له (دارندهٔ فرزند، پدر) انفاق و پوشاک زن شیرده بر وارث مولود له است لکن به قدر اجرت رضاع (شیر دادن) از مال ولد اگر ارثی داشته باشد]، و اگر [قبل از دو سال] ناشی از تراضی (با هم رضایت دادن) آن دو و مشورت کردن با هم ارادهٔ جدا کردن [بچّه از مادر] را کردند پس [در فطام قبل از دو سال] بر آن دو گناهی نیست و اگر خواستید که شیر دادن به فرزندانتان را [از غیر مادران] درخواست کنید [که کسی را طلب کنید که شیر بدهد] پس گناهی بر شما نیست وقتی که تسلیم میشوید (میپذیرید) آنچه [که شایسته است] را به نیکوئی [به شیردهندگان یا مادران بر حسب شرط یا بر حسب امر خدای تعالی] بدهید [یعنی اینکه مادران وقتی که ازواج شما باشند از نفقه و پوشاک، و وقتی که مطلقه باشند از تسریح (رها کردن) به احسان بر شما حقّ دارند، و مرضعات (شیردهندگان) غیر مادران به سبب ارضاع اولادتان بر شما حقّ دارند و وقتی که به هر ذیحقّی حقّش را بدهید به حیثی که از شما راضى شوند آنگاه بر شما گناهی نیست] و [از تعدّی کردن بر مادران یا اولاد به سبب لجاج یا شحّ (آزمندی) نفوس] از خداوند بهراسید و بدانید که خداوند به آنچه که عمل میکنید بینا است [پس از او اطاعت کنید، و با امر او و نهی او مخالفت نکنید]
- ترجمه سلطانیو مادران فرزندانشان را شیر دهند برای کسی که بخواهد شیر دادن را تمام کند دو سال کامل و رزق آنها (مؤنّث) و پوشش آنها (مؤنّث) به پسندیدگی بر (عهدهٔ) دارندهٔ فرزند (پدر) است، نفسی جز به اندازهٔ توانائیاش تکلیف نمیشود که مادر به فرزندش و نه دارندهٔ فرزند به فرزندش ضرر نرساند و مثل آن بر (عهدهٔ) وارث است و اگر (قبل از دو سال) ناشی از تراضی (با هم رضایت دادن) آن دو و مشورت کردن با هم ارادهٔ جدا کردن (بچّه از مادر) را کردند پس (در فطام قبل از دو سال) بر آن دو گناهی نیست و اگر خواستید که (از غیر مادران) شیر دادن به فرزندانتان را درخواست کنید پس گناهی بر شما نیست وقتی که تسلیم میشوید (میپذیرید) آنچه (که شایسته است) را به نیکوئی بدهید و از خداوند بهراسید و بدانید که خداوند به آنچه که عمل میکنید بینا است
- ترجمه راستینو مادران بایستی دو سال کامل فرزندان خود را شیر دهند، البته آن کسی که خواهد فرزند را شیر تمام دهد؛ و به عهده صاحب فرزند است (یعنی پدر) که خوراک و لباس مادر را به حد متعارف بدهد، هیچ کس را تکلیف جز به اندازه طاقت نکنند، نه مادر باید در نگهبانی فرزند به زحمت و زیان افتد و نه پدر بیش از حدّ متعارف برای کودک متضرر شود. و اگر کودک را پدر نبود وارث باید در نگهداری او به حد متعارف قیام کند. و اگر پدر و مادر به رضایت و مصلحت دید یکدیگر بخواهند فرزند را از شیر بگیرند هر دو را رواست، و اگر خواهید که برای فرزندان دایه بگیرید آن هم روا باشد در صورتی که دایه را حقوقی به متعارف بدهید. و از خدا پروا کنید و بدانید که خداوند به کردار شما بیناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣٤ وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ
و کسانی از شما که فوت میکنند و ازواجشان را ترک میکنند، آنها (زنان) خودشان را چهار ماه و ده [روز] منتظر بدارند پس وقتی که به زمان مقرّر خود (آخر مدّت عدّه) رسند پس [ای اولیاء یا ازواج یا هر دو] گناهی بر شما نیست در آنچه که آنها (زنان) دربارهٔ خودشان [از نکاح و اجابت خواستگاری و در معرض گذاشتن بر آنها] به نیکوئی [اتّخاذ تصمیم] نمایند و خداوند به آنچه که عمل میکنید آگاه است [پس حذر کنید و زنان را بعد از انقضاء عدّه از تزویج منع مکنید]
- ترجمه سلطانیو کسانی از شما که فوت میکنند و ازواجشان را ترک میکنند، آنها (زنان) خودشان را چهار ماه و ده (روز) منتظر بدارند پس وقتی که به زمان مقرّر خود (آخر مدّت عدّه) رسند پس (ای اولیاء یا ازواج یا هر دو) گناهی بر شما نیست در آنچه که آنها (زنان) دربارهٔ خودشان به نیکوئی (اتّخاذ تصمیم) نمایند و خداوند به آنچه که عمل میکنید آگاه است
- ترجمه راستینو مردانی که بمیرند و زنانشان زنده مانند، آن زنان باید از شوهر کردن خودداری کنند تا مدّت چهار ماه و ده روز بگذرد، پس از انقضاء این مدت بر شما گناهی نیست که آنان در حق خویش کاری شایسته کنند (از زینت کردن و شوهر نمودن) ، و خداوند از کردارتان آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣٥ وَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا عَرَّضْتُم بِهِ مِنْ خِطْبَةِ النِّسَاءِ أَوْ أَكْنَنتُمْ فِي أَنفُسِكُمْ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ سَتَذْكُرُونَهُنَّ وَلَكِن لَّا تُوَاعِدُوهُنَّ سِرًّا إِلَّا أَن تَقُـولُوا قَـوْلًا مَّعْرُوفًا وَلَا تَعْزِمُوا عُقْدَةَ النِّكَاحِ حَتَّى يَبْلُغَ الْكِتَابُ أَجَلَهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ مَا فِي أَنفُسِكُمْ فَاحْذَرُوهُ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ
و [ای خواستگاران] گناهی بر شما نیست در آنکه از خواستگاری کردن از زنان به آن عرضه کنید [یعنی به ارادهٔ نکاح با او بعد از انقضای عدّهٔ زن اشاره بکند تا زن دیگری را اجابت نکند نه اینکه صراحت بورزید] یا در خودتان مکنون (پنهان) بدارید خداوند میداند که شما آنها (زنان) را یاد خواهید کرد [پس برای شما تعریض به خواستگاری کردن از آنها را نه با تصریح کردن به آن مباح نمود زیرا آن (تصریح کردن) خلاف حفظ حرمت مؤمن است] و لکن با آنها (زنان) مخفیانه (در مکان خالی) قرار مگذارید [یعنی با آنها (زنان) قرار مضاجعت و ملاعبت نگذارید، یا با آنها قبل از انقضای عدّه قرار عقد مگذارید، یا قرار کثرت مضاجعت با آنها بعد از نکاح مگذارید تا به غیر شما مایل نگردند، به اینکه خودتان را به کثرت مضاجعت وصف کنید] مگر اینکه سخنی به نیکوئی [از تعریض مرخص (رخصت داده شده) در آن] بگویید و عزم عقد نکاح نکنید تا به کتاب (به مفروض از عدّه) زمانش برسد، و بدانید که خداوند آنچه که در انفس شما است [از عزم بر عقد یا رفث (آمیزش) یا فسوق (خروج از فرمان خداوند)] را میداند پس از او (از خداوند یا از آنچه در نفس شما است) حذر کنید و بدانید که خداوند بسیار آمرزنده است [و آنچه که در نفوس شما است را وقتی که انجام ندادهاید میآمرزد] و بردبار است [که به عقوبت کردن کسی که مرتکب آنچه که از آن نهی شده میشود تعجیل نمیکند، پس به عدم مؤاخذتِ سریع مغرور مشوید]
- ترجمه سلطانیو (ای خواستگاران) گناهی بر شما نیست در آنکه از خواستگاری کردن از زنان به آن عرضه کنید (اشاره به ارادهٔ نکاح با او بعد از انقضای عدّهٔ زن بکند تا دیگری را اجابت نکند) (نه اینکه صراحت بورزید) یا در خودتان مکنون بدارید خداوند میداند که شما آنها (مؤنّث) را یاد خواهید کرد و لکن با آنها (مؤنّث) مخفیانه قرار مگذارید مگر اینکه سخنی به نیکوئی بگویید و عزم عقد نکاح نکنید تا کتاب (مفروض از عدّه) زمانش برسد، و بدانید که خداوند آنچه که در انفس شما است را میداند پس از او حذر کنید و بدانید که خداوند بسیار آمرزنده و بردبار است
- ترجمه راستینو باکی بر شما نیست که به فکر خواستگاری آن زنان برآیید یا نیّت ازدواج را در دل داشته بدون اظهار، تنها خدا داند که از این پس از دل به زبان خواهید آورد، ولیکن (در عدّه) با آنها پنهانی قرار و پیمانی نگذارید مگر آنکه سخنی به میزان شرع گویید، ولی عزم عقد و ازدواج مکنید تا زمان عدّه آنها منقضی شود، و بدانید که خداوند از نیّات درونی شما آگاه است، پس از او بترسید و بدانید که خدا بسیار آمرزنده و بردبار است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣٦ لَّا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ إِن طَلَّقْتُمُ النِّسَاءَ مَا لَمْ تَمَسُّوهُنَّ أَوْ تَفْرِضُوا لَهُنَّ فَرِيضَةً وَمَتِّعُوهُنَّ عَلَى الْمُوسِعِ قَدَرُهُ وَعَلَى الْمُقْتِرِ قَدَرُهُ مَتَاعًا بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُحْسِنِينَ
بر شما گناهی نیست اگر زنانی را که مسّ (کنایه از جماع است) نکردهاید طلاق دهید یا [مگر اینکه] برای آنها (زنان) فریضهای [نصف آنچه که برای زن به عنوان مهر فرض شده یا مهر امثال او] را معیّن کنید و [آنگاه که آنها را طلاق میدهید] آنها (زنان) را بنابر توان قدرت خود [آنچه که بر آن قدرت دارد و آن را طاقت میآورد، یا بر حسب سعهٔ او مقدّر میشود] و بنابر تنگدستی قدرت وی {تقدیر (اندازه کردن) متعت (بهرهمندسازی) فقط منوط به حال طلاق دهنده نیست بلکه به حال طلاق داده شده و شأن وی نظر میشود و بحسب حال آن دو جمیعاً مقدّر (اندازه) میشود} با متاعی نیکو [از جهت بهرهمند کردن وی] به عنوان حقّ (شایسته) بر نیکوکاران [یعنی بر اراده کنندگان احسان به مردم، و مطلّقات آنان اولی به احسان آنان هستند، یا بر کسانی که رویهٔ آنها احسان به مردم است، یا بر احسان کنندگان در کار نیکشان] بهرهمند سازید
- ترجمه سلطانیبر شما گناهی نیست اگر زنانی را که مسّ (کنایه از جماع است) نکردهاید طلاق دهید یا (مگر اینکه) برای آنها (مؤنّث) فریضهای (نصف آنچه که برای زن به عنوان مهر فرض شده یا مهر امثال او) را معیّن کنید و آنها (مؤنّث) را بنابر توان قدرت خود و بنابر تنگدستی قدرت وی با متاعی نیکو بهرهمند سازید به عنوان حقّ (شایسته) بر نیکوکاران است
- ترجمه راستینباکی بر شما نیست اگر طلاق دهید زنانی را که با آنان مباشرت نکرده و مهری مقرّر نداشتهاید ولی آنها را به چیزی بهرهمند سازید، دارا به قدر خود و نادر به قدر خویش به بهرهای شایسته او، که این سزاوار مقام نیکوکاران است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣٧ وَإِن طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَن يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ وَأَن تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلَا تَنسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ
و اگر قبل از اینکه آنها را مسّ کنید آنها (زنان) را طلاق دادید و فریضهای (سهم واجب و تعیین شدهای) برای آنان فرض کردهاید پس نصف آنچه که فرض (معیّن) کردهاید [بر عهدهٔ شما است] مگر اینکه [مطلّقات از نصفى که آن حقّ آنها است] عفو کنند یا کسی که عقد نکاح به دست او است [یعنی پدر یا جدّ یا وکیل طلاق دهندهٔ آنها (زنان)، یا وکیل در امر نکاح و طلاق آنها (زنان)، یا به معنی ازواج است] عفو کند، و اگر عفو کنید به تقوا (پرهیز از ظلم) نزدیکتر است و فضل را [که خداوند به آن بر بعضی از شما (ازواج) انعام کرده است] در بین خود فراموش نکنید همانا خداوند به آنچه که عمل میکنید بینا است [پس آنچه که با عفو کردن از شما فوت میشود از او فوت نمیشود، پس به شما به ده امثال آن تا هفتصد هزار جزاء میدهد]
- ترجمه سلطانیو اگر قبل از اینکه آنها را مسّ کنید آنها (مؤنّث) را طلاق دادید و فریضه (سهم واجب و تعیین شده)ای برای آنان فرض کردهاید پس نصف آنچه که فرض (معیّن) کردهاید (بر عهدهٔ شما است) مگر اینکه (مطلّقات) عفو کنند یا کسی که عقد نکاح به دست او است عفو کند، و اگر عفو کنید به تقوا (پرهیز) (از ظلم) نزدیکتر است و فضل را در بین خود فراموش نکنید همانا خداوند به آنچه که عمل میکنید بینا است
- ترجمه راستینو اگر زنها را قبل از مباشرت با آنها طلاق دهید، در صورتی که بر آنان مهر مقرّر داشتهاید بایستی نصف مهری را که تعیین شده به آنها بدهید مگر آنها خود گذشت کنند یا کسی که امر نکاح به دست اوست (مثل پدر یا جدّ) از آن حق در گذرند، و گذشت کردن به تقوا و خدا پرستی نزدیکتر است، و فضیلتهایی که در نیکویی به یکدیگر است فراموش مکنید، (و بدانید) که خداوند به هر کار (نیک و بد) شما بیناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣٨ حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلَاةِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِينَ
بر [اوقات و حدود و ارکان] نمازها و نماز وسطی [یعنی فُضلی (برتر)] محافظت کنید و [در نماز] فروتن (دعاء کننده، درخواست کننده) در مقابل خداوند بایستید
- ترجمه سلطانیمحافظت کنید بر نمازها و نماز وسطی ( فُضلی (برتر)) و (در نماز) فروتن (یعنی دعاء کننده، درخواست کننده) در مقابل خداوند بایستید
- ترجمه راستینبر نمازها مواظبت و توجه کامل داشته باشید و به خصوص نماز وسطی (صبح) و به طاعت خدا قیام کنید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣٩ فَإِنْ خِفْتُمْ فَرِجَالًا أَوْ رُكْبَانًا فَإِذَا أَمِنتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَمَا عَلَّمَكُم مَّا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ
و اگر [از دشمن و دزد و درنده] هراس داشتید پس [در حال] پیاده [راه رفتن بر نماز محافظت نمائید] یا [در حال] سواره [بر هر مَرکب، یعنی وقت خوف، قیام و توقّف در نماز لازم نمیشود] و وقتی که ایمن شدید پس خداوند را ذکر کنید [و نماز بگزارید، یا مراد ذکر قلبی است که نماز صدر است] همانطور که [ذکر را] به شما تعلیم داد [که مثل تعلیم دادن او به شما باشد یعنی که موازی (روبرو قرار گرفتن) تعلیم او به شما شود، یا مانند ذکرى که با زبان خلفایش به شما تعلیم داد، یا مانند ذکر کسی که با زبان خلفایش به شما تعلیم داد] آنچه را که نمیدانستید
- ترجمه سلطانیو اگر (از دشمن و دزد و درنده) هراس داشتید پس (در حال) پیاده (راه رفتن) (بر نماز محافظت نمائید) یا (در حال) سواره و وقتی که ایمن شدید پس خداوند را ذکر کنید همانطور که (خلیفهٔ خداوند ذکر را) به شما تعلیم داد (مثل تعلیم دادن او به شما) آنچه را که نمیدانستید
- ترجمه راستینپس اگر شما را بیم خطری از دشمن باشد به هر حال که میسّر است، پیاده یا سواره نماز به جای آرید و آن گاه که ایمنی یافتید خدا را یاد کنید که او شما را به آنچه نمیدانستید دانا گردانید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤٠ وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِيَّةً لِّأَزْوَاجِهِم مَّتَاعًا إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْرَاجٍ فَإِنْ خَرَجْنَ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِي مَا فَعَلْنَ فِي أَنفُسِهِنَّ مِن مَّعْرُوفٍ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
و کسانی از شما که [به سبب ظهور آثار آن گمان میبرند یا میدانند که در آینده] میمیرند و زوجهایشان را رها میکنند برای ازواجشان متاعی را تا یک سال بدون اخراج کردن [زنان از منزل مسکونه یا به متاع] وصیّت کنند پس اگر [زنان متوفّی بعد از یک سال از منازل ازواج] خارج شدند پس [ای ورّاث یا اولیاء زنان یا حکّام] گناهی بر شما نیست که [زنان متوفّی] در آنچه که به نیکی [مانند تزیین و عرضه کردن بر خواستگاران و اجابت خواستگاری آنان و نکاح با خود آنان] دربارهٔ خودشان انجام دادند و خداوند غالب است [پس از انتقام او در مخالفت کردن با او حذر کنید و از ظلم به کسی که زیرِ دستان شما است حذر کنید] و حکیم است [که امر و نهی نمینماید مگر به آنچه که صلاح شما در آن است]
- ترجمه سلطانیو کسانی از شما که (گمان میبرند که عنقریب) میمیرند و زوجهایشان را رها میکنند وصیّت کنند برای ازواجشان متاعی را تا یک سال بدون اخراج کردن پس اگر (زنان متوقّی بعد از یک سال از منازل ازواج) خارج شدند پس (ای ورّاث یا اولیاء زنان یا حکّام) گناهی بر شما نیست که (زنان متوفّی) دربارهٔ خودشان در آنچه که به نیکی (مانند تزیین و عرضه کردن بر خواستگاران و اجابت خواستگاری آنان و نکاح با آنان) انجام دادند و خداوند غالب و حکیم است
- ترجمه راستینمردانی که بمیرند و زنانشان زنده مانند باید وصیّت کنند که آنها را تا یکسال نفقه دهند و از خانه شوهر بیرون نکنند، پس اگر زنها خود خارج شوند شما را گناهی نیست از آنچه آنها درباره خود در حدود شرع بگزینند، و خدا توانا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤١ وَلِلْمُطَلَّقَاتِ مَتَاعٌ بِالْمَعْرُوفِ حَقًّا عَلَى الْمُتَّقِينَ
و برای مطلّقات [بهرهمند ساختن به] متاعی نیکو به عنوان حقّ (شایسته) بر [عهدهٔ] پرهیزگاران است
- ترجمه سلطانیو برای مطلّقات (بهرهمند ساختن به) متاعی نیکو به عنوان حقّ (شایسته) بر (عهدهٔ) پرهیزگاران است
- ترجمه راستینمردان، زنانی را که طلاق دهند به چیزی بهرهمند کنند، که این کار سزاوار مردم پرهیزکار است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤٢ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
اینچنین خداوند آیات [ثابت] خود را [در حقّ خود شما و مخالطه کنندگان شما و مخالطات شما] برای شما بیان میکند به این ترقّب که شما تعقّل کنید [یا عاقل گردید یا به عقولتان آیات و احکام بودن آنها از خداوند را درک کنید و مصالح آنها و حکمتهای آنها را دریابید]
- ترجمه سلطانیاینچنین خداوند آیات خود را برای شما بیان میکند به این ترقّب که شما تعقّل کنید
- ترجمه راستینخدا آیات خود را برای شما این گونه روشن بیان میکند، شاید خردمندی کنید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤٣ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِن دِيَارِهِمْ وَهُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقَالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْيَاهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ
آیا ندیدی؟! کسانی را که از دیار خویش خارج شدند و (در حالی که) آنها هزارانی بودند که از مرگ حذر میکردند پس خداوند [با قول مناسب بر شأن خود یعنی با ارادهای که همان ظهور فعل او است] به آنها گفت: بمیرید، سپس آنها را زنده کرد، همانا خداوند البتّه بر مردم فضل (کرم) دارد و لکن اکثر مردم [فضل او را بر خود] شکر نمیکنند [و به انعام او نظر نمیکنند و نعمتش را در آنچه که به خاطر آن خلق شده صرف نمیکنند]
- ترجمه سلطانیآیا ندیدی؟! کسانی را که از دیار خویش خارج شدند و (در حالی که) آنها هزارانی بودند که از مرگ حذر میکردند پس خداوند به آنها گفت که بمیرید سپس آنها را زنده کرد همانا خداوند البتّه بر مردم فضل (کرم) دارد و لکن اکثر مردم شکر نمیکنند
- ترجمه راستینآیا ندیدید آنهایی را که از ترس مرگ از دیار خود بیرون رفتند که هزارها تن بودند، خدا فرمود که تمام بمیرید (همه مردند) سپس آنها را زنده کرد، زیرا خدا را در حق بندگان فضل و کرم بسیار است، و لیکن بیشتر مردم سپاسگزار نیستند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤٤ وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ
و در راه خدا بجنگید [یعنی از مرگ حذر نکنید و امرتان را به قدَر موکول کنید زیرا حذر آن را از قدَر نجات نمیدهد و بجنگید] و بدانید که خداوند [بر آنچه که مجاهدین و قاعدین و مثبّطان (سرخوردگان، دلسرد شدگان) و مرغّبان (ترغیب کنندگان) آن را میگویند] شنوا و [به متخلّف و نیّت او و مجاهد و مراد او] دانا است
- ترجمه سلطانیو در راه خدا بجنگید و بدانید که خداوند شنوا و دانا است
- ترجمه راستینجهاد کنید در راه خدا و بدانید که خدا (به گفتار و کردار خلق) شنوا و دانا است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤٥ مَّن ذَا الَّذِي يُقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَيُضَاعِفَهُ لَهُ أَضْعَافًا كَثِيرَةً وَاللَّهُ يَقْبِضُ وَيَبْصُطُ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
کیست آنکه با قرض دادنی نیک [که برای آن عوضی طلب نکند] به خداوند قرض بدهد {هر طاعتی برای خداوند اقراض برای خداوند است چه فعل باشد یا ترک فعل و آن مانند آن است زیرا طاعت جز به تحریک قوای محرّکه و امساک قوای شهویّه و غضبیّه و کسر سورت (تندی) آن دو نیست و طاعت خداوند اقراض از قوا است} پس او برایش چند برابر بیفزاید و خداوند است که [در حالتی] قبض میکند (میگیرد) و [در حالتی] بسط میدهد [پس قرض دهید و از خوف فقر و افناء امساک نورزید، برای اینکه خداوند نه غیر او از اقوامی رزق را قبض میکند و بر اقوامی بسط میدهد، یا در حالتی قبض میکند و در حالتی بسط میدهد و امساک سبب برای بسط و انفاق سبب برای قبض نمیباشد] و به سوی او بازگردانده میشوید [پس زیاده بر مضاعفِ عوض مستحقِّ رضایت او از شما و قرب شما به او میشوید]
- ترجمه سلطانیکیست آنکه با قرض دادنی نیک به خداوند قرض بدهد (که برای آن عوضی طلب نکند) پس او برایش چند برابر بیفزاید و خداوند است که (در حالتی) قبض میکند (میگیرد) و (در حالتی) بسط میدهد و به سوی او بازگردانده میشوید
- ترجمه راستینکیست که خدا را قرض الحسنه دهد تا خدا بر او به چندین برابر بیفزاید؟و خداست که میگیرد و میدهد، و همه به سوی او باز گردانده میشوید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤٦ أَلَمْ تَرَ إِلَى الْمَلَإِ مِن بَنِي إِسْرَائِيلَ مِن بَعْدِ مُوسَى إِذْ قَالُوا لِنَبِيٍّ لَّهُمُ ابْعَثْ لَنَا مَلِكًا نُّقَاتِلْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ قَالَ هَلْ عَسَيْتُمْ إِن كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ أَلَّا تُقَاتِلُوا قَالُوا وَمَا لَنَا أَلَّا نُقَاتِلَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَدْ أُخْرِجْنَا مِن دِيَارِنَا وَأَبْنَائِنَا فَلَمَّا كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقِتَالُ تَوَلَّوْا إِلَّا قَلِيلًا مِّنْهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِـمِينَ
آیا ملأ (سران، اشراف و سخنوران) بنی اسرائیل را ندیدی (به یاد نیاوردی)؟ بعد از موسی آنوقت که به پیامبر خود گفتند: برای ما پادشاهی (امیری) برانگیز (بفرست و قرار بده) که در راه خدا بجنگیم، [آنگاه نبیّ] گفت: آیا توقّع دارید (مترقّب هستید) که اگر جنگ بر شما مقرّر شود جنگ نکنید! {آنها اصحاب نفوس کارهه (کراهت دار) بر جنگیدن راعب در ترک جهاد بودند و عقول راغب در جهاد نداشتند} گفتند و ما را چه شده که در راه خدا جنگ نکنیم و (حال آنکه) ما از دیارمان و فرزندانمان اخراج شدهایم، پس چون جنگ بر آنها مقرّر شد جز اندکی از آنان [باقی] روی گردانیدند و خداوند به ستمکاران دانا است
- ترجمه سلطانیآیا ملأ (سران) بنی اسرائیل را ندیدی؟ بعد از موسی آنوقت که به پیامبر خود گفتند برای ما امیری برانگیز (بفرست و قرار بده) که در راه خدا بجنگیم (آنگاه نبیّ) گفت: آیا توقّع دارید (مترقّبید) که اگر جنگ بر شما مقرّر شود جنگ نکنید! گفتند و ما را چه شده که در راه خدا جنگ نکنیم و (حال آنکه) ما از دیارمان و فرزندانمان اخراج شدهایم، پس چون جنگ بر آنها مقرّر شد روی گردانیدند مگر اندکی از آنان و خداوند به ستمکاران دانا است
- ترجمه راستینآیا ندیدی آن گروه بنی اسرائیل را که پس از وفات موسی از پیغمبر وقت خود تقاضا کردند که پادشاهی برای ما برانگیز تا (به سرکردگی او) در راه خدا جهاد کنیم؛ پیغمبر آنها گفت: اگر جهاد فرض شود مبادا به جنگ قیام نکرده، نافرمانی کنید!گفتند: چگونه شود که ما به جنگ نرویم در صورتی که (دشمنان ما) ما و فرزندان ما را (به ستم) از دیارمان بیرون کردند؟! پس چون (با درخواست آنها) جهاد مقرّر گردید به جز اندکی همه روی گردانیدند، و خدا از کردار ستمکاران آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤٧ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللَّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
و پیغمبر آنها به آنها گفت: همانا خداوند طالوت را به عنوان پادشاه بر شما فرستاده، گفتند: که چطور او بر ما پادشاه شود و (حال آنکه) ما به پادشاه شدن از او شایستهتریم و از مال به او وسعتی داده نشده، گفت: همانا خداوند او را بر شما برگزیده و در علم و جسم به او فزونی داده و خداوند ملک خود را به کسی که بخواهد میدهد [یعنی مُلک (پادشاهی) به قیاس شما و تدبیر شما نیست بلکه آن فضل از خداوند است که به کسی که میخواهد میدهد] و خداوند دارای وسعت [است کمیِ سعۀ طالوت را با سعۀ خود جبران میکند] و دانا است [که میداند چه کسی برای ملک (پادشاهی، امارت) اهلیّت دارد]
- ترجمه سلطانیو پیغمبر آنها به آنها گفت همانا خداوند طالوت را به عنوان پادشاه بر شما فرستاده، گفتند که چطور او بر ما پادشاه شود و (حال آنکه) ما به پادشاه شدن از او شایستهتریم و از مال به او وسعتی داده نشده، گفت: همانا خداوند او را بر شما برگزیده و در علم و جسم به او فزونی داده و خداوند ملک خود را به کسی که بخواهد میدهد و خداوند دارای وسعت و دانا است
- ترجمه راستینپیغمبرشان به آنها گفت: خداوند طالوت را به پادشاهی شما برانگیخت. گفتند که از کجا او را بر ما بزرگی و شاهی رواست در صورتی که ما به پادشاهی شایستهتر از اوییم و او را مال فراوان نیست. رسول گفت: خداوند او را برگزیده و در دانش و توانایی و قوت جسم فزونی بخشیده، و خدا ملک خود را به هر که خواهد بخشد، که خدا به حقیقت توانگر و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤٨ وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَن يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ فِيهِ سَكِينَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَبَقِيَّةٌ مِّمَّا تَرَكَ آلُ مُوسَى وَآلُ هَارُونَ تَحْمِلُهُ الْمَلَائِكَةُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
و پیامبرشان به آنها گفت: همانا نشانهٔ پادشاهی او این است که تابوت نزد شما بیاید {و آن تابوت همان صندوقی بود که خداوند بر مادر موسی نازل کرد پس او را در آن گذاشت و آن را در دریا افکند و در بنی اسرائیل بود که به آن تبرّک جویند، و چون موسی (ع) حضر (مهیّای، در انتظار) وفات شد الواح و درع (زره) خود و آنچه را که از آیات نبوّت نزد او بود در آن گذاشت و آن را به یوشع وصی خود ودیعه داد} که در آن سکینهای از پروردگار شما و باقی مانده از ماترک خاندان موسی و خاندان هارون [یعنی موسی (ع) و هارون (ع) و آل آن دو] هست که ملائکه آن را حمل میکنند {اخبار در بیان سکینه مختلف هستند، در خبری آن ریحی است از جنّت، رویی مانند وجه انسان دارد، و در خبری است: سکینه روح خدا است که تکلّم میکند، و در خبری است: که سکینه دو جناح (بال) و سری مانند سر هُرّه (شیر بیشه، انسان جوان) از زبرجدّ (زمرّد) دارد} که البتّه اگر مؤمن باشید در آن نشانهای برای شما هست [و بعد از ظهور تابوت و اقرار به طالوت برای او لشکریانی جمع کردند و به جنگ با جالوت خارج شدند]
- ترجمه سلطانیو پیامبرشان به آنها گفت همانا نشانهٔ پادشاهی او این است که تابوت نزد شما بیاید که در آن سکینهای از پروردگار شما و باقی مانده از ماترک خاندان موسی و خاندان هارون هست که ملائکه آن را حمل میکنند که البتّه در آن نشانهای برای شما هست اگر مؤمن باشید
- ترجمه راستینپیغمبرشان به آنها گفت که نشانه پادشاهی او این است که تابوتی که در آن سکینه خدا و الواح بازمانده از خانواده موسی و هارون است و فرشتگانش به دوش برند برای شما میآید، که در آن برای شما حجتی است روشن اگر اهل ایمان باشید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤٩ فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ فَمَن شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَن لَّمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِّنْهُمْ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَاقُو اللَّهِ كَم مِّن فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ
پس چون طالوت با لشکریان خارج شد [یعنی آنها را از مواطنشان خارج کرد] گفت: همانا خداوند شما را با نهری آزمایش کننده است پس هر کس از آن بنوشد پس از [اتباع] من نیست مگر کسی که مشتی (کفی) با دستش برگیرد و هر کس از آن نخورد (ننوشد) پس همانا او از من است، پس از آن نوشیدند جز اندکی از آنان {کسی که از آن نچشید از آن مستغنی شد، و کسی که بر مشتی اقتصار کرد کفّهای برای شُربش و إداوتش (قمقمهٔ چرمی آبش) و کسی که اقتصار نکرد تشنگیاش غلبه کرد و لبهایش سیاه شد و نمیتوانست پیش برود، و پادشاه آنان آن ابتلاء را به وحی و الهام یا به اخبار پیامبرشان دانسته بود، و آن صورت دنیا بود که بر آنها تمثّل یافت برای تنبّه آنان که دنیا حال آن برای کسی که از آن اجتناب کند و برای کسی که آن را بخواهد اینچنین میباشد}، و چون او و کسانی که [نیاشامیدند یا کفی برگرفتند] با او ایمان آورده بودند از آنجا گذشتند، [کسانی که مشتی برگرفته بودند] گفتند امروز طاقت [مقابله با] جالوت و لشکریانش را نداریم، کسانی که [مشتی بر نگرفته بودند] گمان میداشتند (میدانستند) که آنها خداوند را ملاقات کنندهاند گفتند: چه بسیار باشد که به إذن (ترخیص و امداد) خداوند گروهی اندک بر گروهی زیاد پیروز شدهاند و خداوند با شکیبایان است
- ترجمه سلطانیپس چون طالوت با لشکریان خارج شد گفت همانا خداوند شما را با نهری آزمایش کننده است پس هر کس از آن بنوشد پس از (اتباع) من نیست و هر کس از آن نخورد (ننوشد) پس همانا او از من است مگر کسی که مشتی (کفی) با دستش برگیرد، پس جز اندکی از آنان از آن نوشیدند، و چون او و کسانی که (نیاشامیدند یا کفی برگرفتند) با او ایمان آورده بودند از آنجا گذشتند، (کسانی که مشتی برگرفته بودند) گفتند امروز طاقت (مقابله با) جالوت و لشکریانش را نداریم، کسانی که (مشتی بر نگرفته بودند) گمان میداشتند (میدانستند) که آنها خداوند را ملاقات کنندهاند گفتند: چه بسیار باشد که به إذن (ترخیص و امداد) خداوند گروهی اندک بر گروهی زیاد پیروز شدهاند و خداوند با شکیبایان است
- ترجمه راستینپس هنگامی که طالوت لشکر کشید، سپاه خود را گفت: خدا شما را به نهر آبی آزمایش کند، هر که از آن بیاشامد از من و هم آیین من نیست، و هر که هیچ نیاشامد یا کفی بیش برنگیرد از من و هم آیین من خواهد بود. پس همه سپاهش آشامیدند به جز عده قلیلی از آنها. و چون طالوت و سپاه مؤمنش از نهر گذشتند (و مواجه با دشمن شدند لشکر بیمناک گشته) گفتند: ما را تاب مقاومت جالوت و سپاه او نخواهد بود. آنان که به لقاء رحمت خدا و ثواب آخرت معتقد بودند (ثابت قدم مانده) گفتند: چه بسیار شده که گروهی اندک به یاری خدا بر سپاهی بسیار غالب آمده، و خدا با صابران است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥٠ وَلَمَّا بَرَزُوا لِـجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ
و چون بر جالوت و لشکریانش نمایان شدند گفتند: پروردگارا بر ما صبر بریز و قدمهای ما را ثابت بدار و ما را بر قوم کافران یاری بده
- ترجمه سلطانیو چون بر جالوت و لشکریانش نمایان شدند گفتند: پروردگارا بر ما صبر بریز و قدمهای ما را ثابت بدار و ما را بر قوم کافران یاری بده
- ترجمه راستینو چون آنها در میدان مبارزه جالوت و لشکریان او آمدند گفتند: پروردگارا، به ما صبر و استواری بخش و ما را ثابت قدم دار و بر شکست کافران یاری فرما.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥١ فَهَزَمُوهُم بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَـوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَـمِينَ
پس به إذن (ترخیص و امداد) خداوند آنها را شکست دادند و داود جالوت را کشت و خداوند به او پادشاهی (سلطنت صوری یا رسالت) و حکمت (نظری و عملی، و اعمّ از رسالت و احکام آن و نبوّت و ولایت و آثار آن دو میباشد) داد و به او از آنچه که میخواست تعلیم داد و اگر خداوند مردم را بعضی از آنها را با بعضی دیگر دفع نمیکرد [یعنی اگر خداوند بلاء از بعضى از مردم را با بعضى دیگر یعنی از کفّار را با مؤمنین دفع نمیکرد، یا از بعضى مؤمنین قاصر با بعضى کاملین در اعمال، یا اگر خداوند مردم را بعضى از کفّار آنها را با بعضى دیگر از کفّار با انفسشان یا با مسلمین دفع نمیکرد، یا اگر خداوند مردم را بعضى از آنها را با بعضى دیگر مانند حکّام و سلاطین دفع نمیکرد زیرا اصلاح مردم و دفع اشرار از بندگان با سلطان بیشتر از اصلاح با رسولان است] حتماً زمین فاسد میشد و لکن خداوند دارندهٔ فضل بر عالمین (جهانیان، جهانها) است [حیثی که صلاح صالح را به عنوان سبب برای عدم هلاک فاسد، بلکه اصلاح کننده بر فساد او یا دفع شرّ اشرار را با اخیار یا با اشرار قرار داد]
- ترجمه سلطانیپس به إذن خداوند آنها را شکست دادند و داود جالوت را کشت و خداوند به او پادشاهی و حکمت داد و به او از آنچه که میخواست تعلیم داد و اگر خداوند مردم را بعضی از آنها را با بعضی دیگر دفع نمیکرد حتماً زمین فاسد میشد و لکن خداوند دارندهٔ فضل بر عالمین (جهانیان، جهانها) است
- ترجمه راستینپس به یاری خدا کافران را شکست دادند و داود (علیه السّلام) امیر آنها جالوت را کشت و خدایش پادشاهی و فرزانگی عطا فرمود و از آنچه میخواست بدو بیاموخت. و اگر خدا برخی مردم را در مقابل بعضی دیگر بر نمیانگیخت فساد روی زمین را فرا میگرفت، و لیکن خدا، خداوند فضل و کرم بر همه اهل عالم است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥٢ تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَإِنَّكَ لَـمِنَ الْمُرْسَلِينَ
اینها آیات [تکوینی] خداوند هستند [دالّ بر کمال قدرت او و حکمت او و اینکه او در عطائش نظر به شرف و حسب و نسب مبتنی به آیات تدوینی خود نمیکند] که آنها را به حقّ بر تو تلاوت میکنیم و همانا تو البتّه از فرستادگان هستی [پس به آنها ابلاغ کن تا بدانند که تو در دعویّت صادق هستی حیثی که بدون تعلّمی (یادگیریای) و تعرّفی (شناختی) از مسطورات (نوشته شدهها) در کتب آنها خبر میدهی]
- ترجمه سلطانیاینها آیات خداوند هستند که آنها را به حقّ بر تو تلاوت میکنیم و همانا تو البتّه از فرستادگان هستی
- ترجمه راستیناین آیات خداست که به راستی بر تو میخوانیم و همانا تو از جمله پیغمبران مرسل هستی.
- ترجمه الهی قمشهای