جزء شمارهٔ ۲۱
٤٦ وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنزِلَ إِلَيْنَا وَأُنزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَهُنَا وَإِلَهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ
و با اهل کتاب مجادله نکنید مگر [با مجادلهای که] آن بهتر [از دیگر مجادلات است یا به طریقهای یا با کلمهای که آن بهتر است] مگر با کسانی از آنها که [که در مجادله یا با مقاتله به شما یا با لجاج و عدم استماع حقّ شما به انفسشان] ستم کردهاند و [با اقرار به حقّ بودن کتاب آنها و دین آنان] بگویید: به آنچه که به ما و به شما نازل شده ایمان داریم [تا سورت (تندی) لجاج آنان بشکند] و خدای ما و خدای شما یکی است [با اظهار اتّحاد با آنان در مبدء و معبود تا آن دلالت کند بر اینکه شما با آنان متّحد غیر مغایر با آنان هستید و آن، آنان را در مخالطت (همنشینی) با شما و مُوادّت (دوستی کردن) آنها با شما ترغیب کند] و ما برای او [یعنی به خدای شما که همان خدای ما است] تسلیم شده هستیم
- ترجمه سلطانیو با اهل کتاب مگر با کسانی از آنها که ستم کردهاند مجادله نکنید مگر (با مجادلهای که) آن بهتر (از دیگر مجادلات است) و بگویید: به آنچه که به ما و به شما نازل شده ایمان داریم و خدای ما و خدای شما یکی است و ما بر او تسلیم شده هستیم
- ترجمه راستینو شما مسلمانان با اهل کتاب (یهود و نصاری و مجوس) جز به نیکوترین طریق بحث و مجادله مکنید مگر با ستمکاران از آنها، و (با اهل کتاب) بگویید که ما به کتاب آسمانی قرآن که بر ما نازل شده و به کتب آسمانی شما به همه ایمان آوردهایم و خدای ما و شما یکی است و ما تسلیم و مطیع فرمان اوییم.
- ترجمه الهی قمشهای٤٧ وَكَذَلِكَ أَنزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ فَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمِنْ هَـؤُلَاءِ مَن يُؤْمِنُ بِهِ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الْكَافِرُونَ
و اینچنین [یعنی مثل انزال کتاب به آنان] به تو کتاب [نبوّت یا قرآن را] نازل کردیم و کسانی که به آنان کتاب [یعنی قرآن را] دادهایم [و آنان آل محمّد (ص) هستند یا کسانی که با قبول رسالت با بیعت عامّه یا با قبول ولایت با بیعت خاصّه احکام نبوّت را به آنان دادهایم] به آن ایمان میآورند [یعنی اذعان مینمایند یا با بیعت عامّه یا خاصّه به قرآن یا به محمّد (ص) یا به کتاب نبوّت یا به علی (ع) ایمان میآورند] و از اینان [نیز یعنی از اهل کتاب و همان یهود و نصاری یا از مشرکین یا از اینان که به آنها قرآن دادهایم و با بیعت به آن ایمان آوردهاند] کسانی هستند که [با یکی از دو بیعت] به آن ایمان میآورند [یا قلباً به محمّد (ص) یا به قرآن یا به احکام نبوّت یا به علی (ع) اذعان میکنند] و آیات ما [که اعظم (بزرگترین) آنها علی (ع) است] را جز کافران انکار نمیکنند
- ترجمه سلطانیو اینچنین به تو کتاب را نازل کردیم و کسانی که به آنان کتاب (قرآن را) دادهایم به آن ایمان میآورند و از اینان (نیز) کسانی هستند که به آن ایمان میآورند و آیات ما را جز کافران انکار نمیکنند
- ترجمه راستینو ما همچنان (که بر رسولان پیشین کتاب آسمانی تورات و انجیل و زبور فرستادیم) بر تو هم (ای رسول) کتاب (آسمانی قرآن) را نازل کردیم، پس آنان که به آن کتب که بر ایشان فرستادیم ایمان آوردند به این کتاب نیز ایمان آرند و از این گروه (اهل مکه) هم بعضی به آنان ایمان آورند و به جز کافران هیچ کس آیات ما را انکار نخواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٤٨ وَمَا كُنتَ تَتْلُو مِن قَبْلِهِ مِن كِتَابٍ وَلَا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذًا لَّارْتَابَ الْمُبْطِلُونَ
و قبل از این (قرآن) تو هیچ کتابی را نمیخواندی و آن را [یعنی قرآن یا مطلق کتاب را] با دستان خود نمینوشتی، که آنوقت البتّه باطل گرایان تردید نمودند
- ترجمه سلطانیو قبل از این تو هیچ کتابی را نمیخواندی و آن را با دستان خود نمینوشتی، که آنوقت البتّه باطل گرایان تردید نمودند
- ترجمه راستینو تو از این پیش نه توانستی کتابی خواند و نه خطی نگاشت که در آن صورت مبطلان (منکر قرآن) در نبوتت شک و ریبی میکردند (و میگفتند این کتاب به وحی خدا نیست و خود از روی کتب سابقین جمع و تألیف کرده است).
- ترجمه الهی قمشهای٤٩ بَلْ هُوَ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ فِي صُدُورِ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا الظَّالِـمُونَ
بلکه آن [یعنی کتاب نبوّت یا کتاب ولایت و قرآن صورت آن دو] آیاتی روشن [و روشنگر] در سینه کسانی است که علم داده شدهاند و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمیکنند
- ترجمه سلطانیبلکه آن آیاتی روشن (و روشنگر) در سینه کسانی است که علم داده شدهاند و آیات ما را جز ستمکاران انکار نمیکنند
- ترجمه راستینبلکه این قرآن آیات روشن الهی است در لوح سینه آنان که (از خدا نور) علم و دانش یافتند، و آیات ما را جز مردم ستمکار انکار نکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٠ وَقَالُوا لَـوْلَا أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَاتٌ مِّن رَّبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِندَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُّبِينٌ
و گفتند: چرا آیاتی از پروردگارش بر او نازل نشده؟ [با تنزّل از مقام ولوی خویش و با اظهار عجز بحسب مقام بشری خود به آنها] بگو: جز این نیست که آیات نزد خداوند است [و چیزی از آنها نزد من نیست تا به اِقْتراح (خواستار شدن، پیشنهاد) شما بیاورم] و جز این نیست که من بیم دهندهٔ آشکاری [یعنی ظاهر یا مظهر (ظاهر کننده) انذار (بیم دادن) خود و صحّت آن] هستم {رسول (ص) ناگزیر است که دارای دو شأن باشد، شأن انذار به رسالتش و شأن تبشیر (بشارت دادن) به ولایتش}
- ترجمه سلطانیو گفتند: چرا آیاتی از پروردگارش بر او نازل نشده؟ بگو: جز این نیست که آیات نزد خداوند است و جز این نیست که من بیم دهندهٔ آشکاری هستم
- ترجمه راستینو کافران گفتند: (این مرد اگر رسول خداست) چرا بر او آیات و معجزاتی از جانب خدایش نازل نشد؟بگو: آیات نزد خدا (و به امر خدا) است، من (که رسولم) جز آنکه (خلق را از انتقام خدا) بترسانم وظیفه ندارم.
- ترجمه الهی قمشهای٥١ أَوَلَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ يُتْلَى عَلَيْهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَرَحْمَةً وَذِكْرَى لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
آیا برای آنها کافی نمیشود [که تو یتیمی غیر رفت و آمد کننده نزد احدی بودی و از احدی تعلیم نگرفتی؟ و در دلالت بر صدق تو برای آنها کافی نبوده است تا آنکه آیت دیگری را اقتراح میکنند؟!] که ما [نه غیر ما] کتاب [یعنی احکام رسالت یا صورت قرآن] را بر تو [که بی سواد بودی] نازل کردهایم [و کتاب تو مشتمل بر دقایق حکمتها میباشد به حیثی که عقلاء و حکماء از ادراک آن عجز میآورند در حالی که آنها] بر آنان تلاوت میشود [و برای آنان مخفی نیست] همانا در آن برای قومی که [به یکی از دو بیعت] ایمان میآورند [یا برای قومی که به خداوند و ملائکهٔ او و کتب او و رسولانش و روز آخر اذعان میکنند] البتّه [از حیث دلالت آن بر صدق رسالت تو] رحمت و [به عنوان دلالت به حقّ بودن تو] یادآوری هست
- ترجمه سلطانیآیا برای آنها کافی نمیشود که ما کتاب را بر تو (که بی سواد بودی) نازل کردهایم که بر آنان تلاوت میشود همانا در آن برای قومی که ایمان میآورند البتّه رحمت و یادآوری هست
- ترجمه راستینآیا اینان را (که تقاضای معجزه میکنند) این معجزه کفایت نکرد که چنین کتاب بزرگ را که بر آنان تلاوت میشود ما بر تو فرستادیم؟و همانا در آن برای اهل ایمان البته رحمت و یاد آوری و پندی خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٥٢ قُلْ كَفَى بِاللَّهِ بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ شَهِيدًا يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ آمَنُوا بِالْبَاطِلِ وَكَفَرُوا بِاللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ
[بعد از آنکه این آیات در آنان نفع نرساند به آنان] بگو: خداوند به عنوان شاهد بین من و شما کافی است [پس اگر من دروغگو باشم دروغ مرا میداند و مرا برای آن عذاب میکند، و اگر شما دروغگو باشید آن را میداند و شما را برای آن عذاب میکند] آنچه که در آسمانها و زمین است را میداند [پس از عناد با او و با رسولش حذر کنید] و کسانی که به باطل ایمان آوردهاند و به خداوند کفر ورزیدهاند آنان همان زیانکاران هستند
- ترجمه سلطانیبگو: خداوند به عنوان شاهد بین من و شما کافی است آنچه که در آسمانها و زمین است را میداند و کسانی که به باطل ایمان آوردهاند و به خداوند کفر ورزیدهاند آنان همان زیانکاران هستند
- ترجمه راستینبگو: میان من و شما خدا گواهی کافی است، که او به هر چه در آسمانها و زمین است آگاه است. و آنان که به باطل گرویدند و به خدا کافر شدند هم آنان به حقیقت زیانکاران عالمند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٣ وَيَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَـوْلَا أَجَلٌ مُّسَمًّى لَّجَاءَهُمُ الْعَذَابُ وَلَيَأْتِيَنَّهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ
و از تو خواهان عجله در عذاب میشوند و اگر زمانی معیّن نشده بود البتّه عذاب بر آنها میآمد [یعنی عدم آمدن عذاب این است که برای هر امری وقتی هست که از آن تجاوز نمیشود] و البتّه ناگهانی [بدون تقدّم اِمارهای (علامتی) برای آن یا بدون استشعار آنان از امارات آن برای اِنْهِماک (سرگرم بودن شدید) آنان در مَلاهی (بازیچهها)] و (در حالی که) آنان شعور نمیورزند [در دنیا و در حال بقائشان مثل اتیان عذاب در بدر و غیر آن و مثل بلایا در اموال و انفس یا در حال احتضارشان بر دستان ملائکه یا در آخرت در برزخها، یا در قیامت] بر آنها خواهد آمد
- ترجمه سلطانیو از تو خواهان عجله در عذاب میشوند و اگر زمانی معیّن نشده بود البتّه عذاب بر آنها میآمد و البتّه ناگهانی و (در حالی که) آنان شعور نمیورزند بر آنها خواهد آمد
- ترجمه راستینمنکران (به تمسخر) از تو تقاضای تعجیل در نزول عذاب میکنند، و اگر وقت معین آن (در علم ازلی، قیامت) نبود عذاب حق بر آنها میرسید، و البته ناگهانی در حالی که غافل و بیخبر باشند بر آنان خواهد آمد.
- ترجمه الهی قمشهای٥٤ يَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحِيطَةٌ بِالْكَافِرِينَ
از تو خواهان عجله در عذاب میشوند و (حال آنکه) همانا جهنّم البتّه محیط بر کافران است [و اگرچه به آن شعور نمیورزد]
- ترجمه سلطانیاز تو خواهان عجله در عذاب میشوند و (حال آنکه) همانا جهنّم البتّه محیط بر کافران است
- ترجمه راستین(و این کافران) از تو به تعجیل عذاب میطلبند در صورتی که شراره عذاب جهنم به کافران احاطه نموده است.
- ترجمه الهی قمشهای٥٥ يَوْمَ يَغْشَاهُمُ الْعَذَابُ مِن فَوْقِهِمْ وَمِن تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَيَقُـولُ ذُوقُوا مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
[تذکّر بده] آنروز را که عذاب آنها را از بالای آنها و از زیر پاهایشان فرا میگیرد و میگوید: بچشید [طعم] آنچه را که عمل میکردید
- ترجمه سلطانی(تذکّر بده) آنروز را که عذاب آنها را از بالای آنها و از زیر پاهایشان فرا میگیرد و میگوید: بچشید (طعم) آنچه را که عمل میکردید
- ترجمه راستین(اینان را متذکر ساز به آن) روزی که عذاب خدا از بالا و زیر پا آنها را فرو گیرد، و (خدا یا منادی حق) گوید: (امروز) بچشید کیفر آنچه (در دنیا) عمل میکردید.
- ترجمه الهی قمشهای٥٦ يَاعِبَادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ أَرْضِي وَاسِعَةٌ فَإِيَّايَ فَاعْبُدُونِ
ای بندگان من که [با بیعت بر دست محمّد (ص) با بیعت عامّه یا بر دست علی (ع) با بیعت خاصّه] ایمان آوردهاید همانا زمین من گسترده است [و وقتی که برای شما عبادت من در سرزمینی میسّر نمیشود پس از آنجا به سرزمینی که توحید عبادت من برای شما ممکن میشود خارج شوید] و تنها مرا [نه غیر مرا] بندگی کنید
- ترجمه سلطانیای بندگان من که ایمان آوردهاید همانا زمین من گسترده است و تنها مرا بندگی کنید
- ترجمه راستیناین بندگان با ایمان من، زمین من بسیار وسیع است در این صورت (اگر از جور کفار در سرزمینی به تنگ آمده و به کفر مجبور شوید از آنجا به دیار دیگر هجرت کنید و هر کجا باشید) مرا منحصرا به اخلاص پرستش کنید.
- ترجمه الهی قمشهای٥٧ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ثُمَّ إِلَيْنَا تُرْجَعُونَ
هر نفْسی چشندهٔ مرگ است سپس به ما بازگردانده میشوید
- ترجمه سلطانیهر نفْسی چشندهٔ مرگ است سپس به ما بازگردانده میشوید
- ترجمه راستینهر نفسی (طعم ناگوار) مرگ را خواهد چشید، و پس از مرگ شما را به سوی ما باز گردانند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٨ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُبَوِّئَنَّهُم مِّنَ الْجَنَّةِ غُرَفًا تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا نِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ
و کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند البتّه حتماً آنها را در غرفههایی از جنّت جای میدهیم که از تحت آنها نهرها جاری میشود، در آن ماندگارند، چه خوب است پاداش عاملین
- ترجمه سلطانیو کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند البتّه حتماً آنها را در غرفههایی از جنّت جای میدهیم که از تحت آنها نهرها جاری میشود، در آن ماندگارند، چه خوب است پاداش عاملین
- ترجمه راستینو آنان که ایمان آوردند و به اعمال نیکو پرداختند البته آنها را به عمارات عالی بهشتی که زیر درختانش نهرها جاری است منزل دهیم که در آن زندگانی ابدی کنند، آنجا پاداش نیکویی برای نیکوکاران عالم است.
- ترجمه الهی قمشهای٦٠ وَكَأَيِّن مِّن دَابَّةٍ لَّا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُهَا وَإِيَّاكُمْ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
و چه بسیار جنبندگانی که [نوعاً و فرداً احصاء (شمارش) نمیشوند] روزی خود را حمل نمیکنند، خداوند است که به آنها و به شما روزی میدهد و او [بر اقوال قالی و حالی و استعدادی شما که شعور به آنها ندارید] شنوا و [به مقدار استعداد و قدر استحقاق] دانا است
- ترجمه سلطانیو چه بسیار جنبندگانی که روزی خود را حمل نمیکنند، خداوند است که به آنها و به شما روزی میدهد و او شنوا و دانا است
- ترجمه راستینو (در کار رزق به خدا توکل کنید نه بر سعی خود که) چه بسیار حیوانات که خود بار روزی خود نکشند، خدا (بدون هیچ کوشش) به آنها و هم به شما روزی میرساند، و او شنوا (ی دعای محتاجان) و دانا (به احوال بندگان) است.
- ترجمه الهی قمشهای٦١ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ لَيَقُـولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ
و البتّه اگر از آنها [یعنی از متقیّدین به اسباب غافلان از مسبّب الاسباب] سؤال کنی که چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده و خورشید و ماه [که عمدهٔ اسباب رزق هستند] را مسخّر نموده؟ [که تولید موالید و ارتزاق روزی خورندگان به سبب آنها است] البتّه حتماً میگویند: الله، پس چرا افتراء میبندند [یعنی از او بسوی اسباب بیراهه میروند]
- ترجمه سلطانیو البتّه اگر از آنها سؤال کنی که چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده و خورشید و ماه را مسخّر نموده؟ البتّه حتماً میگویند: الله، پس چرا افتراء میبندند (بیراهه میروند)
- ترجمه راستینو اگر از این کافران مشرک سؤال کنی که آسمانها و زمین را که آفریده و خورشید و ماه مسخر فرمان کیست؟به یقین جواب دهند که خدا (آفریده) ، پس چگونه (با این اقرار، از توحید و معرفت خدا) رویگردان میشوند؟
- ترجمه الهی قمشهای٦٢ اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِـمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
خداوند روزی را برای کسی از بندگانش که بخواهد میگسترد و [یا] برای او تنگ میکند همانا خداوند به هر چیزی بسیار دانا است [پس آنچه که از بسط روزی و قبض آن که برای بندگانش صلاح میشود را میداند]
- ترجمه سلطانیخداوند روزی را برای کسی از بندگانش که بخواهد میگسترد و (یا) برای او تنگ میکند همانا خداوند به هر چیزی بسیار دانا است
- ترجمه راستینخداست که هر کس از بندگان را خواهد وسیع روزی و یا تنگ روزی میگرداند، که همانا او به هر چیزی (از مصالح خلایق) داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٦٣ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّن نَّزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ مِن بَعْدِ مَوْتِهَا لَيَقُـولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ
و اگر از آنها سؤال کنی چه کسی از آسمان آب را فرو فرستاد و زمین را بعد از مرگ آن با آن زنده کرد البتّه میگویند الله، [بعد از اقرار آنها به آن از جهت شکر کردن بر اِنعام او بر تو به بصیر کردن تو به آن] بگو: ستایش مخصوص خداوند است بلکه بیشتر آنان تعقّل نمیکنند
- ترجمه سلطانیو اگر از آنها سؤال کنی چه کسی از آسمان آب را فرو فرستاد و زمین را بعد از مرگ آن با آن زنده کرد البتّه میگویند الله، بگو: ستایش مخصوص خداوند است بلکه بیشتر آنان تعقّل نمیکنند
- ترجمه راستینو اگر از این کافران مشرک سؤال کنی که آن کیست که از آسمان باران نازل سازد تا زمین را به آن پس از (فصل خزان و) مرگ (گیاهان، باز به نسیم جانبخش بهار) زنده گرداند؟به یقین جواب دهند که آن خداست. بگو: ستایش مخصوص خدای یکتاست. آری و لیک اکثر این مردم عقل خود را به کار نگیرند (تا این حقیقت را دریابند).
- ترجمه الهی قمشهای٦٤ وَمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَهْوٌ وَلَعِبٌ وَإِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوَانُ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ
و این زندگانی دنیا جز لهو (سرگرمی) و لعب (بازیچه) نیست و همانا سرای آخرت [با جمیع اجزائش] البتّه آن حیات است اگر میدانستند
- ترجمه سلطانیو این زندگانی دنیا جز لهو (سرگرمی) و لعب (بازیچه) نیست و همانا سرای آخرت البتّه آن حیات است اگر میدانستند
- ترجمه راستیناین زندگانی چند روزه دنیا (اگر نه در پرستش حق و سعادت آخرت صرف شود) افسوس و بازیچهای بیش نیست، و زندگانی اگر مردم بدانند به حقیقتدار آخرت است (که حیاتش جاوید و نعمتش بیرنج و زوال است).
- ترجمه الهی قمشهای٦٥ فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ
[وقتی که در خشکی مطمئن (آسوده خاطر) میباشند از خداوند و آخرت غافل و مهتم (همّتگمار، اندوهمند) به امر حیات دنیا میباشند] پس وقتی که در کشتی سوار میشوند [و بر حیات دنیا میترسند] خداوند را میخوانند [در حالی که] دین را [یعنی طریق به او را] برای او خالص کردهاند پس چون آنان را به خشکی نجات میدهد آنوقت آنها [به خداوند یا به آخرت یا به دین] شرک میورزند [یا مشرک میگردند]
- ترجمه سلطانیپس وقتی که در کشتی سوار میشوند خداوند را میخوانند (در حالی که) دین را برای او خالص کردهاند پس چون آنان را به خشکی نجات میدهد آنوقت آنها شرک میورزند
- ترجمه راستیناین مردم مشرک چون به کشتی نشینند (و به دست امواج خطر افتند در آن حال) تنها خدا را به اخلاص کامل در دین میخوانند، و چون از خطر دریا به ساحل نجاتشان رساند (باز به خدای یکتا) مشرک میشوند.
- ترجمه الهی قمشهای٦٦ لِيَكْفُرُوا بِمَا آتَيْنَاهُمْ وَلِيَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
تا به آنچه [از نعمت اِنْجا (نجات دادن) یا مطلق نِعَم] که به آنان دادهایم ناسپاسی کنند و تا [در حیات داثرهٔ (فانی) خود] متمتع (برخوردار) شوند پس [عقوبت اشراک و وبال تمتّع در حیات حیوانی را یا که آن، خطاء و وبال بوده است را] خواهند دانست
- ترجمه سلطانیتا به آنچه که به آنان دادهایم ناسپاسی کنند و تا متمتع (برخوردار) شوند پس خواهند دانست
- ترجمه راستینتا هر نعمتی را که ما به آنها عطا کردهایم کفران کنند و (تا مدتی) بهرهمند باشند، اما به زودی خواهند دانست.
- ترجمه الهی قمشهای٦٧ أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا حَرَمًا آمِنًا وَيُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَةِ اللَّهِ يَكْفُرُونَ
و آیا [اهل مکّه به نعمتهای او کفر میورزند و به او شرک میآورند و] ندیدهاند که ما حرم را امن قرار دادهایم؟ و (حال آنکه) مردم از حول (اطراف) ایشان [با کشتن و اسارت] ربوده میشوند، آیا [از هواهای خود تبعیّت میکنند؟] و به باطل [که اوّلاً همان هویهای آنان، و ثانیاً شیاطین، و ثالثاً اصنام و کواکب یا شرکای ولایت هستند] ایمان میآورند، و به نعمت خداوند [که آن امن قرار دادن حرم برای آنان یا جملهٔ نعم خداوند یا ولایت است که آن اصل همه نعمتها است] کفر میورزند
- ترجمه سلطانیو آیا ندیدهاند که ما حرم را امن قرار دادهایم؟ و (حال آنکه) مردم از حول (اطراف) ایشان ربوده میشوند، آیا پس به باطل ایمان میآورند، و به نعمت خداوند کفر میورزند
- ترجمه راستینآیا (کافران اهل مکه) ندیدند که آن شهر را حرم امن و امان قرار دادیم در صورتی که از اطرافشان مردم (ضعیف) را به قتل و غارت میربایند؟آیا باز به باطل میگروند و به نعمت خدا کافر میشوند؟
- ترجمه الهی قمشهای٦٨ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِالْحَقِّ لَـمَّا جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْكَافِرِينَ
و چه کسی ظالمتر از کسی است که به دروغ بر خداوند افتراء بست {و افتراء بر خداوند اعمّ از آن است که آنچه را که به آن اذن داده نشده برای او شریک قرار دهد یا فتوا دهد یا بین مردم قضاوت نماید یا خود را امام مردم کند، یا بدون اذن و اجازه از خداوند و خلفای او تَرَأُّس (ریاست طلبی) نماید} یا چون حقّ را که نزد او میآید {یعنی امر ثابت یا ولایت زیرا آن در حقیقت، حقّ است و سایر اشیاء حقّ بودن آنها جز به آن نمیباشد} تکذیب کرد آیا در جهنّم جایگاهی برای کافران نیست [یعنی حال مفتری و مکذب این است که او کافر است، زیرا او تا حقّ و وجههٔ آن را نپوشاند افتراء بستن و تکذیب برای او ممکن نمیشود، و هر کافرى جایگاهش جهنّم است]
- ترجمه سلطانیو چه کسی ظالمتر از کسی است که به دروغ بر خداوند افتراء بست یا چون حقّ را که نزد او میآید تکذیب کرد آیا در جهنّم جایگاهی برای کافران نیست
- ترجمه راستینآیا هیچ کس از آن که بر خدا دروغ بست و (رسول) حق را که برای (هدایت) او آمد تکذیب کرد (در عالم) ستمکارتر هست؟آیا جایگاه کافران (ستمکار) در آتش دوزخ نیست؟
- ترجمه الهی قمشهای٦٩ وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ
و کسانی که در [طلب ما، یا در محبّت ما، یا در طریق ما که خلفای ما آنها را به آن هدایت میکنند یا در تعظیم ما یا در توسّل به ما با توسّل به خلفای] ما کوشش میکنند ما البتّه حتماً آنها را به راههای خود هدایت میکنیم [یعنی حتماً و حتماً آنان را راه میبریم یا حتماً و حتماً آنها را میرسانیم، یا حتماً و حتماً به آنها نشان میدهیم] و همانا خداوند البتّه با نیکوکاران است [یعنی کسانی را که ما آنها را به راههایمان هدایت میکنیم جمیعاً محسن میگردند، یا کسی که در راه ما مجاهدت میکند محسن میباشد، و هر کس که محسن باشد خداوند با او میباشد، برای اینکه خداوند با محسنین است].
- ترجمه سلطانیو کسانی که در (راه) ما کوشش میکنند ما البتّه حتماً آنها را به راههای خود هدایت میکنیم و همانا خداوند البتّه با نیکوکاران است.
- ترجمه راستینو آنان که در (راه) ما (به جان و مال) جهد و کوشش کردند محققا آنها را به راههای (معرفت و لطف) خویش هدایت میکنیم، و همیشه خدا یار نکوکاران است.
- ترجمه الهی قمشهایبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
٣ فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ
در نزدیکترین سرزمین [آنها به سرزمین فارس (پارس) یا سرزمینهای عرب] و آنان بعد از غلبهٔ آنها بزودی غلبه خواهند کرد
- ترجمه سلطانیدر نزدیکترین سرزمین و آنان بعد از غلبهٔ آنها بزودی غلبه خواهند کرد
- ترجمه راستیندر (جنگی که به) نزدیکترین زمین (به دیار عرب واقع شد که حوالی شام یا اطراف جزیره باشد) و آنها پس از مغلوب شدن فعلی به زودی (بر فارسیان) غلبه خواهند کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٤ فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ
در اندی (سه تا ده) سال، قبل از این و بعد از این امر برای خداوند است [یعنی مشیّت در این قول به او است که تأخیر اندازد آنچه را که مقدّم است و مقدّم بدارد آنچه را که در قول تأخیر انداخته تا روزی که در آن با نزول نصر بر مؤمنین قضاء حتمی شود] و در آنروز [یعنی غلبهٔ روم یا مغلوب شدن فارس به دست مسلمین، یا مغلوب شدن بنی امیّه، یا مغلوب شدن لشکریان جهل و اهویهٔ نفس با ظهور قائم (ع)] مؤمنان شادمانی میکنند
- ترجمه سلطانیدر اندی سال، قبل از این و بعد از این امر برای خداوند است و در آنروز مؤمنان شادمانی میکنند
- ترجمه راستین(این غلبه رومیان) در اند سالی خواهد شد (و بدانید که این حادثه و) کلیه امور عالم از قبل از این و بعد از این همه به دست خداست، و آن روز (که رومیان فاتح شوند چون بعد از آن خدا وعده یاری به اهل اسلام داده) مؤمنان شاد میشوند.
- ترجمه الهی قمشهای٥ بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ
از یاری خداوند که به کسی که میخواهد یاری میکند و او عزیز [غالبی است که از مرادش دفع نمیشود] و مهربان است [که آنچه را که انجام میدهد انجام نمیدهد مگر به رحمت خود، و غضب و عذاب گشتن رحمت در بعضی قوابل، جز این نیست که آن از قِبل قابل است]
- ترجمه سلطانیاز یاری خداوند که به کسی که میخواهد یاری میکند و او عزیز (غالب) و مهربان است
- ترجمه راستینبه یاری خدا، که خدا هر که را بخواهد نصرت و فیروزی میبخشد و اوست که مقتدر و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٦ وَعْدَ اللَّهِ لَا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
خداوند [نصر آنان و فرح مؤمنین را با وعدهای] وعده کرده است، خداوند خُلف وعدهٔ خود نمیکند و لکن اکثر مردم [عدم خلف وعده او را، یا یاری او برای مؤمنین را، یا یاری او برای کسی که بخواهد را، یا کیفیّت وعدۀ او را، یا کیفیّت نصر او را] نمیدانند [و لذا از یاری جز غلبه در ظاهر نمیبینند، نه غلبه در باطن]
- ترجمه سلطانیخداوند وعده کرده است، خداوند خُلف وعدهٔ خود نمیکند و لکن اکثر مردم نمیدانند
- ترجمه راستیناین وعده خداست که خدا هرگز خلاف وعده نکند، و لیکن اکثر مردم (از این حقیقت) آگاه نیستند.
- ترجمه الهی قمشهای٧ يَعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ
ظاهری از زندگانی دنیا را میدانند و آنان از آخرت [که همان باطن حیات دنیا و جهت غیب آن و بعضی از آن است] همچنان غافل هستند
- ترجمه سلطانیظاهری از زندگانی دنیا را میدانند و آنان از آخرت همچنان غافل هستند
- ترجمه راستین(اکثر) آنان به امور ظاهری از زندگی دنیا آگاهند و از عالم آخرت (و وعده ثواب و عقاب حق) به کلی بیخبرند.
- ترجمه الهی قمشهای٨ أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا فِي أَنفُسِهِم مَّا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُّسَمًّى وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ لَكَافِرُونَ
و آیا [به مدارک باطنیشان رجوع نکردهاند و] دربارهٔ (در حقّ) انفس خود فکر نکردهاند؟ [تا بیابند که در آن آسمانی و زمینی یعنی روحی و جسدی هست و اینکه حیات جسد که همان حیات دنیا است جز به حیات روحی که همان حیات اخروى است نیست، تا آخرت را بدانند و از آن غافل نباشند یا معنی میدهد: آیا نزد خودشان فکر نکردهاند تا بدانند] خداوند آسمانها [ی ارواح] و زمین [اشباح] و مابین آن دو را خلق نکرد مگر به حقّ [که همان حقیقت حیات دنیا و آخرت است تا بدانند که در داثِراتی (از بین رفتنیهایی) که حیات دنیا از آنها است حقّ باقی ثابت است و از آن غفلت نکنند و رسیدن به آن و همان جهت آخرت را طلب نمایند] و با وقت معیّن [که آن دو بحسب اسباب طبیعی از عمر طبیعی اجلى معیّن و بحسب قواطع (پیشامدها) و موانع از وصول به اجل طبیعی خود اجلى معلّق دارند] و همانا بسیاری از مردم به ملاقات پروردگارشان البتّه کافر هستند [لذا اعمال بد میکنند و وقتی که تفکّر کنند که اعمال این کثیر (گروه بسیار) ناشی شده از کفرشان به لقاى پروردگارشان است از مثل اعمال آنها اجتناب میکنند]
- ترجمه سلطانیو آیا دربارهٔ انفس خود فکر نکردهاند؟ خداوند آسمانها و زمین و مابین آن دو را مگر به حقّ و با وقت معیّن خلق نکرد و همانا بسیاری از مردم به ملاقات پروردگارشان البتّه کافر هستند
- ترجمه راستینآیا در پیش نفوس خود تفکر نکردند (تا بدین حکمت پیبرند) که خدا آسمانها و زمین و هر چه در بین آنهاست همه را جز به حق (و برای حکمت و مصلحت) و به وقت (و حد) معین نیافریده است؟و بسیاری از مردم به شهود و لقای خدا (در عالم غیب و وعده ثواب و عقاب بهشت و دوزخ و قیامت) به کلی کافر و بیعقیدهاند.
- ترجمه الهی قمشهای٩ أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَأَثَارُوا الْأَرْضَ وَعَمَرُوهَا أَكْثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا كَانَ اللَّهُ لِيَظْلِمَهُمْ وَلَكِن كَانُوا أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ
و آیا در زمین [طبیعی و در زمین وجودشان و زمین قرآن و سِیَر (سیرتهای) خوب و غیر خوب] سیر نکردهاند تا نظر کنند که عاقبت کسانی که قبل از آنها بودهاند چگونه بوده است؟ از لحاظ قوّت [بحسب بدن و مال و اعوان] از آنها قویتر بودند و زمین را [با تقلیب وجه آن برای استنباط (استخراج، برون یابی) آب و استخراج معادن و برای زراعت و غرس درختان و غیر آن از تصرّفات بیش از اینان] شخم زدند (زیرورو کردند) و آن را بیش از آنچه که [اینان] آن را آباد نمودند آباد کردند [و خداوند آنها را نابود کرد و قوّت آنها و شخم زدنشان و عمارت کردنشان به آنها نفع نرسانید پس شما را نمیسزد که به قوّت خود و شخم زدن خود و تعمیر (آباد کردن) خود مغرور شوید] و رسولانشان با بیّنهها [یعنی با احکام رسالت یا معجزات] نزد آنها آمدند [و به قوّت خود مغرور شدند و رسولان را مثل شما تکذیب کردند پس خداوند آنها را خوار کرد یا آنها را هلاک نمود] و خداوند [بر آن] نبود تا به آنها ظلم کند و لکن آنها [خود] به خودشان ظلم میکردند
- ترجمه سلطانیو آیا در زمین سیر نکردهاند تا نظر کنند که عاقبت کسانی که قبل از آنها بودهاند چگونه بوده است؟ از لحاظ قوّت از آنها قویتر بودند و زمین را شخم زدند (زیرورو کردند) و آن را بیش از آنچه که (اینان) آن را آباد نمودند آباد کردند و رسولانشان با بیّنهها نزد آنها آمدند و خداوند (بر آن) نبود تا به آنها ظلم کند و لکن آنها (خود) به خودشان ظلم میکردند
- ترجمه راستینآیا در زمین سیر نکردند تا ببینند که عاقبت کار پیشینیانشان (چون قوم عاد و ثمود) چه شد؟در صورتی که از اینها بسیار تواناتر بودند و بیش از اینها در زمین کشتزار ساختند و کاخ و عمارت برافراشتند و پیامبرانشان با آیات و معجزات برای (هدایت) آنان آمدند (لیکن چون نپذیرفتند همه به کیفر کفر هلاک شدند) . و خدا درباره آنها هیچ ستم نکرد بلکه آنها خود در حق خویش ستم میکردند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَى أَن كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ
سپس عاقبتِ کسانی که بدی میکردند به اینکه آیات خداوند [و بزرگترین آنها انبیاء و اولیاء (ع)] را دروغ شمردند و آنها را استهزاء میکردند بدتر بود {و استهزاء آیات از لحاظ جرم بزرگتر از تکذیب است}
- ترجمه سلطانیسپس عاقبتِ کسانی که بدی میکردند به اینکه آیات خداوند را دروغ شمردند و آنها را استهزاء میکردند بدتر بود
- ترجمه راستینآخر سرانجام کار آنان که بسیار به اعمال زشت و کردار بد پرداختند این شد که آیات خدا را تکذیب و تمسخر کردند (زیرا معصیت، دل را تاریک کند و چون بسیار شود به ظلمت کفر انجامد).
- ترجمه الهی قمشهای١١ اللَّهُ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
خداوند خلق را آغاز میکند سپس آن را [به برازخ] باز میگرداند سپس [بعد از مکث در برازخ] به او [نه به غیر او] بازگردانده میشوید
- ترجمه سلطانیخداوند خلق را آغاز میکند سپس آن را باز میگرداند سپس به او بازگردانده میشوید
- ترجمه راستینخداست که خلق را نخست (از عدم) پدید آرد و باز (پس از مرگ و فنا) باز گرداند و همه به حضرت او بازگردانیده میشوید.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ
و روزی که [هنگام رجوع به او] ساعت قائم (برپا) شود مجرمین [از خلق با غایت دهشت] ناامید (مأیوس یا متحیّر) میشوند
- ترجمه سلطانیو روزی که ساعت قائم (برپا) شود مجرمین ناامید میشوند
- ترجمه راستینو روزی که ساعت قیامت بر پا شود بدکاران نومید و اندوهگین شوند.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ وَلَمْ يَكُن لَّهُم مِّن شُرَكَائِهِمْ شُفَعَاءُ وَكَانُوا بِشُرَكَائِهِمْ كَافِرِينَ
و از میان شرکایشان [در وجوب، یا در آلهت، یا در عبادت، یا در طاعت، یا در ولایت، یا در وجود و شهود] شفیعی نخواهند داشت و به شرکایشان کافر میشوند
- ترجمه سلطانیو از میان شرکایشان شفیعی نخواهند داشت و به شرکایشان کافر میشوند
- ترجمه راستینو هیچ شفیع و مددکاری بر خود از آنان که شریک حق گرفتند نمییابند بلکه به آن شریکان و خدایان باطل کافر میشوند.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَتَفَرَّقُونَ
و روزی که ساعت برپا شود، در آنروز متفرّق (پراکنده) میشوند
- ترجمه سلطانیو روزی که ساعت برپا شود، در آنروز متفرّق (پراکنده) میشوند
- ترجمه راستینو روزی که ساعت قیامت بر پا شود در آن روز خلایق (بر حسب مراتب طاعت و معرفت و کفر و عصیان) فرقه فرقه شوند.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَهُمْ فِي رَوْضَةٍ يُحْبَرُونَ
و امّا کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند پس آنها در باغی شادمانی میکنند
- ترجمه سلطانیو امّا کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند پس آنها در باغی شادمانی میکنند
- ترجمه راستیناما آن فرقه که ایمان آوردند و به نیکوکاری پرداختند مسرور (و محترم) به باغ بهشت منزل گیرند.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا وَكَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ فَأُولَئِكَ فِي الْعَذَابِ مُحْضَرُونَ
و امّا کسانی که کفر ورزیدهاند و آیات ما و ملاقات آخرت را [قالاً مانند طبیعیّه و دهریّه و منکرین معاد یا حالاً مانند اکثر مردم] تکذیب کردهاند پس آنان احضار شدگان در عذاب هستند
- ترجمه سلطانیو امّا کسانی که کفر ورزیدهاند و آیات ما و ملاقات آخرت را تکذیب کردهاند پس آنان احضار شدگان در عذاب هستند
- ترجمه راستینو اما آن فرقه که کافر شدند و آیات ما و دیدار آخرت را تکذیب کردند آنان را (برای کیفر) در عذاب دوزخ حاضر کنند.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ فَسُبْحَانَ اللَّهِ حِينَ تُمْسُونَ وَحِينَ تُصْبِحُونَ
پس خداوند را تسبیح کنید حینی که شام میکنید [یعنی داخل در مساء (عصر) میشوید] و حینی که صبح میکنید [یعنی داخل در صبح میشوید] {و این دو، دو وقت اختلاط نور و ظلمت هستند}
- ترجمه سلطانیپس خداوند را تسبیح کنید حینی که شام میکنید و حینی که صبح میکنید
- ترجمه راستینپس خدا را هنگام شام و صبحگاه (در نماز مغرب و صبح) تسبیح و ستایش گویید.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِيًّا وَحِينَ تُظْهِرُونَ
و [به هنگام] عصر و حینی که ظهر میکنید [یعنی داخل در ظهر میشوید] و ستایش در آسمانها (آسمانهای طبع و آسمانهای ارواح) و زمین (زمین طبع و زمین عالمهای مثال) فقط [شایسته] برای او است
- ترجمه سلطانیو (به هنگام) عصر و حینی که ظهر میکنید و ستایش در آسمانها و زمین فقط (شایسته) برای او است
- ترجمه راستینو سپاس (اهل عالم) در آسمانها و زمین مخصوص اوست و شما نیز در تاریکی شب و نیمه روز (در نماز عشاء و ظهر و عصر) به ستایش او مشغول شوید.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَيُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَكَذَلِكَ تُخْرَجُونَ
زنده را از مرده خارج میکند و مرده را از زنده خارج میکند و زمین را بعد از مرگش [با رویانیدن گیاه آن با تهییج عروق (ریشهها) مکمونه و حبوب (دانهها) مستوره (پوشیده شده) در آن] زنده میکند و اینچنین [مثل اخراج زنده از مرده و اخراج مرده از زنده و اخراج نبات از زمین با فرستادن باران بر آن] شما خارج میشوید
- ترجمه سلطانیزنده را از مرده خارج میکند و مرده را از زنده خارج میکند و زمین را بعد از مرگش زنده میکند و اینچنین شما خارج میشوید
- ترجمه راستین(آن خدایی را تسبیح و ستایش گویید که) زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون آورد (یعنی آدمی را از نطفه و نطفه را از آدمی برانگیزد) و زمین را پس از (فصل خزان و) مرگ (گیاهان باز به نسیم جانبخش بهارش) زنده گرداند، و همین گونه شما را هم (پس از مرگ زنده کنند و از خاک) بیرون آرند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرُونَ
و از آیات او [یکی این است] که شما را از خاکی خلق کرد [به اعتبار خلق پدر شما آدم (ع) از آن، یا به اعتبار خلق مادّهٔ شما از آنچه که از خاک حاصل میشود و خاک بر آن غلبه میکند] سپس آنوقت شما بشری شدید که به تکاپو میافتید
- ترجمه سلطانیو از آیات او (یکی این است) که شما را از خاکی خلق کرد سپس آنوقت شما بشری شدید که به تکاپو میافتید
- ترجمه راستینو یکی از نشانههای (قدرت) او این است که (پدر) شما آدمیان را از خاک خلق کرد سپس (به توالد) بشری (منشعب و نژادهایی مختلف) شدید که (در همه روی زمین) منتشر گشتید.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
و از آیات او این است که از خود شما [یعنی از جنس شما] برای شما زوجهایی را خلق کرد تا به آنها آرام بگیرید (میل کنید) و [ای ازواج یا ای مردم] بین شما دوستی و رحمت [یعنی محبّت و تعطّف و رقّت] قرار داد [تا این محبّت سبب اجتماع شما و بقاء اجتماع شما شود و این رقّت سبب حراست بعضی از شما از بعضی دیگر و اهتمام به خیر او و اصلاح او است] همانا در آن [مذکور] برای گروهی که تفکّر میکنند البتّه نشانههایی هست
- ترجمه سلطانیو از آیات او این است که از خود شما برای شما زوجهایی را خلق کرد تا به آنها (مؤنّث) آرام بگیرید و بین شما دوستی و رحمت قرار داد همانا در آن برای گروهی که تفکّر میکنند البتّه نشانههایی هست
- ترجمه راستینو باز یکی از آیات (لطف) او آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در کنار او آرامش یافته و با هم انس گیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار فرمود. در این امر نیز برای مردم بافکرت ادلهای (از علم و حکمت حق) آشکار است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْعَالِـمِينَ
و از آیات او خلق آسمانها و زمین است [یعنی آسمانهای طبع و زمین آن یا آسمانهای ارواح و زمینهای اشباح در عالم کبیر یا صغیر] و اختلاف زبانهای شما و رنگهایتان همانا در آن برای عالمان البتّه آیاتی [یعنی دلالاتی بر علم او و حکمت او تعالی و کمال عنایت او به خلقش و قدرت او و ارادهٔ او و سلطنت او و وحدتش] هست
- ترجمه سلطانیو از آیات او خلق آسمانها و زمین است و اختلاف زبانهای شما و رنگهایتان همانا در آن برای عالمان البتّه آیاتی هست
- ترجمه راستینو یکی از آیات (قدرت) او خلقت آسمانها و زمین است و یکی دیگر اختلاف زبانها و رنگهای شما آدمیان، که در این امور نیز ادلهای (از صنع و حکمت حق) برای دانشمندان عالم آشکار است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ وَمِنْ آيَاتِهِ مَنَامُكُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُكُم مِّن فَضْلِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ
و از آیات او خوابتان در شب و روز و طلب کردن شما از فضل او است همانا در آن البّته برای گروهی که میشنوند [کسانی که آنها صاحبان مرتبه دوّم از علم هستند و آن مرتبهٔ استماع و تقلید است] آیاتی هست
- ترجمه سلطانیو از آیات او خوابتان در شب و روز و طلب کردن شما از فضل او است همانا در آن البّته برای گروهی که میشنوند آیاتی هست
- ترجمه راستینو یکی از آیات او همین است که شما در شب و روز به خواب رفته (و بیدار میشوید) و از فضل خدا (یعنی روزی) طلب میکنید. در این امر هم ادلهای (از قدرتش) برای قومی که (سخن حق) بشنوند پدیدار است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ وَمِنْ آيَاتِهِ يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَيُحْيِي بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
و از آیات او این است برق را به شما ترسناک [از صاعقه] و امیدوار کننده [در ریزش باران] نشان میدهد و آبی را از آسمان فرو میفرستد که بعد از مرگ زمین با آن [آب] آن را احیاء میکند همانا در آن البّته برای گروهی که تعقّل میکنند [یعنی محقّق شدگان در علم، با خروج از حدّ تقلید] نشانههایی هست
- ترجمه سلطانیو از آیات او این است برق را به شما ترسناک و امیدوار کننده نشان میدهد و آبی را از آسمان فرو میفرستد که بعد از مرگ زمین با آن (آب) آن را احیاء میکند همانا در آن البّته برای گروهی که تعقّل میکنند نشانههایی هست
- ترجمه راستینو یکی از آیات او آن است که (رعد و) برق را به شما مینمایاند که هم شما را (از صاعقه عذاب) میترساند و هم (به باران رحمت خود) امیدوار میگرداند، و نیز از آسمان باران میفرستد تا زمین را پس از مرگش باز زنده گرداند. در این امر نیز ادلهای (از قدرت ایزد) برای اهل خرد آشکار است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ وَمِنْ آيَاتِهِ أَن تَقُومَ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذَا دَعَاكُمْ دَعْوَةً مِّنَ الْأَرْضِ إِذَا أَنتُمْ تَخْرُجُونَ
و از آیات او این است که آسمان و زمین را به امر خود میایستاند سپس وقتی که شما را با دعوتی از زمین فرا میخواند آنوقت [به ناگاه] شما خارج میشوید
- ترجمه سلطانیو از آیات او این است که آسمان و زمین را به امر خود میایستاند سپس وقتی که شما را با دعوتی از زمین فرا میخواند آنوقت (به ناگاه) شما خارج میشوید
- ترجمه راستینو یکی از آیات (قدرت) او آنکه آسمان و زمین به فرمان او برپاست، سپس که شما را از خاک برخواند (و زنده گرداند) همگی سر از قبرها بیرون میآورید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ وَلَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ
[آسمانها و زمین] و کسانی که در آسمانها و زمین هستند برای اویند [یعنی احدی در آن دو نیست که شریک او تعالی باشد] همه برای او فرمانبردار (خاضع منقاد) هستند
- ترجمه سلطانیو کسانی که در آسمانها و زمین هستند برای اویند همه برای او فرمانبردار (خاضع منقاد) هستند
- ترجمه راستینو هر کس در آسمانها و زمین است همه بنده و مملوک او و باکمال خضوع و خشوع مطیع فرمان اوست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ وَهُوَ الَّذِي يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَيْهِ وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَى فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
و او است که خلقت را آغاز میکند [نه غیر او] سپس آن را باز میگرداند و آن [با قیاس به قدر شما و اصول شما] برای او آسانتر است و مَثل اعلی [یعنی صفات علیا] در آسمانها و زمین برای او است و او پیروزمند است [که مغلوب نمیشود] و حکیم است [که آنچه را که انجام میدهد جز برای حکمتها و مصالح و غایات مُتْقَنه انجام نمیدهد]
- ترجمه سلطانیو او است که خلقت را آغاز میکند سپس آن را باز میگرداند و آن برای او آسانتر است و مَثل اعلی (صفات علیا) در آسمانها و زمین برای او است و او پیروزمند و حکیم است
- ترجمه راستینو او خدایی است که نخست خلایق را بیافریند و آنگاه (به عالم معاد) باز گرداند و این اعاده (مثل ایجاد) بر او بسیار سهل و آسان است و آن ذات یکتا را در آسمانها و زمین مظهر و مثالی عالیتر (از حد وصف و تعقل) است و مقتدر کامل و دانا (به حقایق امور) تنها اوست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ ضَرَبَ لَكُم مَّثَلًا مِّنْ أَنفُسِكُمْ هَل لَّكُم مِّن مَّا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُم مِّن شُرَكَاءَ فِي مَا رَزَقْنَاكُمْ فَأَنتُمْ فِيهِ سَوَاءٌ تَخَافُونَهُمْ كَخِيفَتِكُمْ أَنفُسَكُمْ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
[خداوند] برای شما [یعنی برای انتفاع شما و اتّعاظ (پند گرفتن) شما یا برای احوال شما در اشراک شما ممالیک (مملوکها) او را با خداوند] از خودتان [برای حال خود و حال شرکاى او به زعم شما] مَثلی زد [تا متنبّه شوید و بدانید که این اشراک خطای محض است]، آیا آنچه که دستان شما مالک شده در آنچه که روزی شما کردهایم شرکائی برای شما هستند؟ [و به آن راضی نمیشوید پس چگونه به قرار دادن ممالیک حقیقی او که وجودی از خودشان ندارند راضی میشوید یا خداوند تعالی چگونه راضی شود، پس چه رسد به سایر صفات شرکاء برای او در مملوکات حقیقی او] و [آیا] شما در آن [با آنها] مساوی میباشید؟ [یعنی شما به مساوات با آنها برای خود راضی نیستید پس چگونه راضی میشوید یا خداوند راضی شود به مساوات ممالیک خود با خود؟ حال آنکه] از آنها میترسید همانطور که شما خودتان از یکدیگر میترسید؟ اینچنین [تفصیل و تمثیل برای اشراک آنها] آیات را برای گروهی که تعقّل میکنند [در علم و ادراک تحقیق میکنند بعد از آنکه از مقام تقلید خارج شدند، یا برای قومى که با ادراک انسانی ادراک میکنند نه با ادراک حیوانی] تفصیل میدهیم
- ترجمه سلطانی(خداوند) برای شما از خودتان مَثلی زد، آیا آنچه که دستان شما مالک شده در آنچه که روزی شما کردهایم شرکائی برای شما هستند؟ و (آیا) شما در آن (با آنها) مساوی میباشید؟ (حال آنکه) از آنها میترسید همانطور که شما خودتان از یکدیگر میترسید؟ اینچنین آیات را برای گروهی که تعقّل میکنند تفصیل میدهیم
- ترجمه راستینخدا برای (هدایت) شما هم از عالم خود شما مثالی زد: آیا هیچ یک از غلام و کنیزان ملکی شما در آنچه (از مال و حقوق و مقام) که ما روزی شما گردانیدیم با شما شریک هستند تا شما و آنها در آن چیز بیهیچ مزیت مساوی باشید و همانقدر بیمی که شما از یکدیگر دارید هم از آنان دارید؟ (هرگز ندارید و هیچ آنها را شریک و مساوی با خود نمیدانید پس چگونه مخلوقات مملوک خدا را شریک خدا گرفته و معبود خود میگردانید؟) ما چنین مفصل و روشن آیات خود را برای مردم با عقل و هوش بیان میکنیم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ بَلِ اتَّبَعَ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَهْوَاءَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ فَمَن يَهْدِي مَنْ أَضَلَّ اللَّهُ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ
بلکه کسانی که از هویهایشان بدون علمی پیروی کردند [به خودشان] ظلم کردهاند، پس کیست که هدایت کند کسی را که خداوند گمراه کرده است [یعنی که خداوند آنان را با خِذْلان (خواری) گمراه کرده و احدی را که خداوند گمراه کرده هدایت نمیشود] و یاری کنندهای [که از عذاب خداوند به آنان یاری رساند] ندارند
- ترجمه سلطانیبلکه کسانی که از هویهایشان بدون علمی پیروی کردند (به خودشان) ظلم کردهاند ، پس کیست که هدایت کند کسی را که خداوند گمراه کرده است و یاری کنندهای ندارند
- ترجمه راستینبلکه مردم ستمکار (مشرک) هوای نفس خود را از جهل و نادانی پیروی کردند، پس آن را که خدا (پس از اتمام حجت) به گمراهی واگذارد که میتواند هدایت کند؟و آن گمراهان ستمکار را (در قیامت) هیچ یار و یاوری نخواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
پس بطور حقگرایانه (راستین) به دین (طریق الی الله)، [یعنی] فطرتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است روی بیاور، {فطرت همان خلقتی است که مردم بلکه جمیع موجودات بر آن خلق شدهاند و آن تکویناً ولایت ساریّه در کلّ موجودات است مطابق بر آن ولایت تکلیفی است که جمیع مردم به آن مکلّف هستند} آن [مذکور از اقامۀ وجه برای دین یا آن دین حنیف یا ولایت تکلیفی همان] دین استوار است [نه غیر] تبدیلی برای خلقت خداوند نیست و لکن بیشتر مردم نمیدانند [که دین قیّم همان ولایت است، که آن طریق الی اللّه است فلذلک به صورت اسلام تمسّک جستند و بر آن توقّف نمودند و به آن اهتمام ورزیدند و از ولایت که در حقیقت همان دین است اعراض کردند، و صورت اسلام جز هدایت به سوی آن نیست]
- ترجمه سلطانیپس بطور حقگرایانه (راستین) به دین (طریق الی الله)، (یعنی) فطرتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است روی بیاور، آن دین استوار است تبدیلی برای خلقت خداوند نیست و لکن بیشتر مردم نمیدانند
- ترجمه راستینپس تو مستقیم روی به جانب آیین پاک اسلام آور در حالی که از همه کیشها روی به خدا آری، و پیوسته از طریقه دین خدا که فطرت خلق را بر آن آفریده است پیروی کن که هیچ تغییری در خلقت خدا نباید داد، این است آیین استوار حق، و لیکن اکثر مردم (از حقیقت آن) آگاه نیستند.
- ترجمه الهی قمشهای٣١ مُنِيبِينَ إِلَيْهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَلَا تَكُونُوا مِنَ الْمُشْرِكِينَ
انابه (بازگشت) کنندگان به سوی آن [دین باشید که همان طریق الی الله از قلب است] و از او (دین یا خداوند) بهراسید و نماز را بپادارید و از مشرکان [به خداوند در وجوب یا در عبادت یا در طاعت یا در دین یا در اقامۀ نماز] مباشید
- ترجمه سلطانیانابه (بازگشت) کنندگان به سوی آن (دین باشید) و از او بهراسید و نماز را بپادارید و از مشرکان مباشید
- ترجمه راستین(شما اهل ایمان با پیروی همین دین فطرت) به درگاه خدا باز آیید و خدا ترس باشید و نماز به پا دارید و هرگز از فرقه مشرکان نباشید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ
از کسانی که دینشان را فرقه فرقه کردند [یعنی طریق توجّهشان یا طاعتشان یا نمازشان یا ولایتشان را به اینکه هر کدام از آنان طریقی یا طاعتی یا نمازی غیر آنچه که برای دیگری است را اتّخاذ کرد، پس هر کدام با دیگری اختلاف کرد] و دستههایی شدند که هر حزبی (گروهی) به آنچه که نزد آنها بود شادمان (سرمست) بودند
- ترجمه سلطانیاز کسانی که دینشان را فرقه فرقه کردند و دستههایی شدند که هر حزبی (گروهی) به آنچه که نزد آنها بود شادمان (سرمست) بودند
- ترجمه راستیناز آنان که دین (فطرت) خود را متفرق و پراکنده ساختند و فرقه فرقه شدند و هر گروهی به آنچه دارند (از اوهام باطل و عقیده و خیالات فاسد خود) دلشادند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ وَإِذَا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُم مُّنِيبِينَ إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا أَذَاقَهُم مِّنْهُ رَحْمَةً إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ
و وقتی که مردم ضرری را لمس کنند [در حالی که] بازگشت کننده به او هستند پروردگارشان را میخوانند [چون در این هنگام حجاب نفس و مانع رجوع و سلوک الی الله رفع میشود] سپس وقتی که رحمتی [یعنی نعمتی را بعد از خلاصی از آن ضرر] از خود به آنها بچشاند آنوقت گروهی از آنان به پروردگار [مطلق] خویش شرک میورزند
- ترجمه سلطانیو وقتی که مردم ضرری را لمس کنند (در حالی که) بازگشت کننده به او هستند پروردگارشان را میخوانند سپس وقتی که رحمتی از خود به آنها بچشاند آنوقت گروهی از آنان به پروردگارشان شرک میورزند
- ترجمه راستینو مردم (عادتشان این است که) هر گاه رنج و المی سخت به آنها رسد در آن حال خدای خود را به دعا میخوانند و به درگاه او با تضرع و اخلاص روی میکنند و پس از آنکه خدا به آنها رحمت خود را چشانید (و از آن سختی نجاتشان داد) آنگاه باز گروهی از آنها به خدای خود مشرک میشوند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ لِيَكْفُرُوا بِمَا آتَيْنَاهُمْ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ
تا به آنچه که به آنها دادهایم کفران (ناسپاسی) نمایند {یعنی بعد از اشراک، کفران برای آنها حاصل میشود} پس بهرهمند شوید پس [بعداً] خواهید دانست [که اشراک شما یا تمتّع شما وَبال بر شما بوده است]
- ترجمه سلطانیتا به آنچه که به آنها دادهایم کفران (ناسپاسی) نمایند پس بهرهمند شوید پس (بعداً) خواهید دانست
- ترجمه راستینتا نعمتی را که به آنها عطا کردیم کفران کنند. (باری، ای کافران ناسپاس) اینک (به هوا و هوس) تمتّع برید که به زودی به (کیفر اعمال خود) آگاه میشوید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٥ أَمْ أَنزَلْنَا عَلَيْهِمْ سُلْطَانًا فَهُوَ يَتَكَلَّمُ بِمَا كَانُوا بِهِ يُشْرِكُونَ
یا [مگر] بر آنها سلطانی [یعنی حجّتی یا دارندۀ سلطنتى از ملائکه] نازل کردهایم که او دربارهٔ آنچه که به آن شرک میورزیدند سخن گفته باشد؟
- ترجمه سلطانییا (مگر) بر آنها سلطانی (حجّتی) نازل کردهایم که او دربارهٔ آنچه که به آن شرک میورزیدند سخن گفته باشد؟
- ترجمه راستینمگر ما دلیل و حجتی فرستادیم که درباره شرک و دعوت به بت پرستی ایشان سخن گوید (و برهان بر صحت شرک آورد).
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِهَا وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ إِذَا هُمْ يَقْنَطُونَ
و وقتی که به مردم رحمتی [یعنی نعمت و سعه و گشایشی در مال و اولاد یا صحّت در جسم و اولاد] چشانیم به آن شادمان (سرمست) میشوند و اگر به آنها به آنچه که دستانشان پیش آوردهاند بدی برسد آنوقت آنها [از رحمت خداوند] نومید میشوند
- ترجمه سلطانیو وقتی که به مردم رحمتی چشانیم به آن شادمان (سرمست) میشوند و اگر به آنها به آنچه که دستانشان پیش آوردهاند بدی برسد آنوقت آنها نومید میشوند
- ترجمه راستینو مردم (بر این عادتند که) هرگاه ما رحمتی به آنها چشانیم شاد شده و اگر رنج و بلایی از کرده خودشان ببینند در آن حال (به جای توبه به درگاه خدا، از رحمتش به کلی) نومید میشوند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٧ أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِـمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ
آیا ندیدهاند که خداوند برای کسی که بخواهد روزی را بسط میدهد و تنگ میکند [تا در سرّاء (راحتی) شکر کنند و در ضرّاء (سختی) سؤال (درخواست) کنند و به موجود شادمان نشوند، و حین فقدان آن مأیوس نشوند] همانا در آن [در اختصاص بسط و تقدیر (تنگ کردن) به خدای تعالی که از شأن او این است که هر بینندهای برای ظهور آثار او، او را ببیند] البتّه برای قومی که [با بیعت خاصّه] ایمان میآورند نشانههایی [عدیده] هست [دالّ بر علم او تعالی و عنایت او به خلقش و تدبیرش برای آنان و حکمت او در تدبیرش و عجز آنان از تحصیل آنچه که اراده کردهاند و تَسَخُّر (مسخّر شدن، به خدمت درآمدن) آنها برای غیر آنها]
- ترجمه سلطانیآیا ندیدهاند که خداوند برای کسی که بخواهد روزی را بسط میدهد و تنگ میکند همانا در آن البتّه برای قومی که ایمان میآورند نشانههایی هست
- ترجمه راستینآیا ندیدند که همانا خدا هر که را خواهد وسیع روزی کند و هر که را خواهد تنگ روزی گرداند؟همانا در این امر ادله روشنی (از حکمت الهی) برای اهل ایمان پدیدار است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٨ فَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ ذَلِكَ خَيْرٌ لِّلَّذِينَ يُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
و به خویشاوند و به مسکین و به در راه مانده حقّشان را بده، آن [یعنی اعطاء حقّ به ذیحقّ] برای کسانی که وجه الله را میخواهند بهتر است و آنان همان رستگارانند [زیرا فلاح منحصر در بیعت کنندگان به بیعت خاصّه سالکین الی الله تعالی و طالبان ظهور ملکوت ولیّ امرشان است]
- ترجمه سلطانیو به خویشاوند و به مسکین و به در راه مانده حقّشان را بده، آن برای کسانی که وجه الله را میخواهند بهتر است و آنان همان رستگارانند
- ترجمه راستینپس حقوق ارحام و خویشان و مسکینان و در راه ماندگان را ادا کن که این برای آنان که مشتاق لقای خدا هستند بهترین کار است و هم اینان (که نیکی کنند) رستگاران عالمند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٩ وَمَا آتَيْتُم مِّن رِّبًا لِّيَرْبُوَ فِي أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا يَرْبُو عِندَ اللَّهِ وَمَا آتَيْتُم مِّن زَكَاةٍ تُرِيدُونَ وَجْهَ اللَّهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُضْعِفُونَ
و آنچه از ربا که دادهاید تا [مال شما] از اموال مردم زیاد شود پس نزد خداوند زیاد نمیشود و آنچه از زکات [یعنی به عنوان هدیه یا به عنوان صدقه یا به عنوان قرض] که دادهاید [در حالی که] وجه الله را میخواهید پس ایشان هستند که آنها فزونی یافتگانند
- ترجمه سلطانیو آنچه از ربا که دادهاید تا (مال شما) از اموال مردم زیاد شود پس نزد خداوند زیاد نمیشود و آنچه از زکات که دادهاید (در حالی که) وجه الله را میخواهید پس ایشان هستند که آنها فزونی یافتگانند
- ترجمه راستینو آن سودی که شما به رسم ربا دادید که بر اموال مردم (ربا خوار) بیفزاید (و یا هدیه به اغنیاء دهید تا خود نفع زیاد دنیوی برید) نزد خدا هرگز نیفزاید (بلکه محو و نابود شود) و آن زکاتی که از روی شوق و اخلاص به خدا (به فقیران) دادید (ثوابش چندین برابر شود و) همین زکات دهندگان هستند که (نزد حق ثواب و برکات و دارایی) چند برابر دارند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٠ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يُحْيِيكُمْ هَلْ مِن شُرَكَائِكُم مَّن يَفْعَلُ مِن ذَلِكُم مِّن شَيْءٍ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ
خداوند کسی است که شما را خلق کرد سپس به شما روزی داد [پس چرا شما بخل میورزید] سپس شما را میمیراند [پس شما چرا جمع میکنید و ذخیره مینمایید] سپس شما را زنده میکند [پس شما چرا با اعطاء از فانیات و زیاد کردن نزد خداوند برای حیات باقیهٔ خود ذخیره نمیکنید]، آیا از شرکای شما کسی هست که چیزی از اینها را انجام دهد؟ او منزّه و برتر است از آنچه که شریک میکنند
- ترجمه سلطانیخداوند کسی است که شما را خلق کرد سپس به شما روزی داد سپس شما را میمیراند سپس شما را زنده میکند، آیا از شرکای شما کسی هست که چیزی از اینها را انجام دهد او منزّه و برتر است از آنچه که شریک میکنند
- ترجمه راستینخداست آن کسی که شما را خلق کرده و روزی بخشیده سپس بمیراند و باز (در قیامت) زنده گرداند، آیا آنان را که شریک خدا دانید هیچ از این کارها توانند کرد؟خدا از آنچه به او شریک گیرند پاک و منزهتر و بالاتر است.
- ترجمه الهی قمشهای٤١ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ لِيُذِيقَهُم بَعْضَ الَّذِي عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
فساد در خشکی و دریا به خاطر آنچه که دستان مردم کسب کردهاند (مرتکب شدهاند) ظاهر شده تا [خداوند یا فساد] به آنها [کیفر] بعضی از آنچه را که عمل کردند بچشاند تا بلکه [از معاصی] بازگردند
- ترجمه سلطانیفساد در خشکی و دریا به خاطر آنچه که دستان مردم کسب کردهاند (مرتکب شدهاند) ظاهر شده تا به آنها (کیفر) بعضی از آنچه را که عمل کردند بچشاند تا بلکه بازگردند
- ترجمه راستینفساد و پریشانی به کرده بد خود مردم در همه برّ و بحر زمین پدید آمد تا خدا هم کیفر بعضی اعمالشان را به آنها بچشاند، باشد که (از گنه پشیمان شده و به درگاه خدا) باز گردند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٢ قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلُ كَانَ أَكْثَرُهُم مُّشْرِكِينَ
[ای محمّد] بگو: در زمین سیر کنید و نظر کنید که عاقبت کسانی که قبل از شما بودند چگونه بوده است [اعمال بد میکردند پس خداوند جزای بعضی از آنها را به آنها چشاند، تا به آن عبرت بگیرید و یقین کنید به اینکه اعمال نه در دنیا و نه در آخرت بلاجزاء نمیباشند] بیشتر آنان مشرک بودند [یعنی اینکه شرک آنها، آنها را به سوء عاقبت در دنیا و آخرت مبتلاء کرد، پس از شرک خودداری کنید و از سوء عاقبت (بدی سرانجام) آن حذر کنید]
- ترجمه سلطانیبگو: در زمین سیر کنید و نظر کنید که عاقبت کسانی که قبل از شما بودند چگونه بوده است بیشتر آنان مشرک بودند
- ترجمه راستینبگو که در زمین سیر کنید پس بنگرید تا عاقبت طوایف پیش از خود که اکثرشان (کافر و) مشرک بودند چه شد؟
- ترجمه الهی قمشهای٤٣ فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ الْقَيِّمِ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ يَوْمَئِذٍ يَصَّدَّعُونَ
پس به دین استوار روی بیاور قبل از آنکه از سوی خداوند روزی بیاید که ردّی (بازگشتی) ندارد [یعنی خداوند آن را ردّ (بازگرداندن) نمیکند یا احدی خداوند را از تصریف (برگرداندن) آن ردّ نمیکند و او را منع نمیکند] در آنروز که پراکنده (گروه گروه) میشوند
- ترجمه سلطانیپس به دین استوار روی بیاور قبل از آنکه از سوی خداوند روزی بیاید که ردّ (بازگشت)ی ندارد (اجتناب ناپذیر است) در آنروز که پراکنده (گروه گروه) میشوند
- ترجمه راستینپس تو روی به دین استوار (اسلام و خدا پرستی) آور پیش از آنکه روزی بیاید که هیچ کس نتواند از امر خدا آن را برگرداند (و) در آن روز (بزرگ قیامت) خلایق فرقه فرقه شوند (گروهی دوزخی و گروهی بهشتی گردند).
- ترجمه الهی قمشهای٤٤ مَن كَفَرَ فَعَلَيْهِ كُفْرُهُ وَمَنْ عَمِلَ صَالِـحًا فَلِأَنفُسِهِمْ يَمْهَدُونَ
هر کسی که کفر بورزد پس کفر او علیه [بر زیان او] است و کسانی که عمل صالح کنند پس برای خودشان آماده میکنند [یعنی منازلشان را در جنّت درست میکنند و با اعمالشان آن را برای خودشان اصلاح میکنند]
- ترجمه سلطانیهر کسی که کفر بورزد پس کفر او علیه (بر زیان او) است و کسانی که عمل صالح کنند پس برای خودشان (جنّت را) آماده میکنند
- ترجمه راستینهر که به راه کفر (و عصیان) رود زیان کفرش بر خود اوست و هر که صالح و نیکوکار شود چنین کسانی برای شخص خود (در بهشت) آسایشگاهی خوش فراهم میسازند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٥ لِيَجْزِيَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِن فَضْلِهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ
تا از فضل خود به کسانی که ایمان آوردهاند و [به آنچه که در عهد او و بیعت او بر او اخذ شده] اعمال صالح کردهاند پاداش دهد [یعنی جزاى آنان به سبب عمل آنها نمیباشد زیرا احدی به عمل خود داخل جنّت نمیشود بلکه به محض فضل او میباشد] همانا او کافران را دوست ندارد
- ترجمه سلطانیتا از فضل خود به کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند پاداش دهد که او کافران را دوست ندارد
- ترجمه راستینتا خدا از فضل و کرم به آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند پاداش دهد، که او کافران را دوست ندارد.
- ترجمه الهی قمشهای٤٦ وَمِنْ آيَاتِهِ أَن يُرْسِلَ الرِّيَاحَ مُبَشِّرَاتٍ وَلِيُذِيقَكُم مِّن رَّحْمَتِهِ وَلِتَجْرِيَ الْفُلْكُ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
و از آیات او این است که بادها را به عنوان بشارت دهنده میفرستد [یعنی فرستادن باد برای حمل ابر و تحریک (حرکت دادن) آن به امکنهای که آن را اراده کند، سپس باراندن باران و توسعهٔ روزی بر شما به سبب آن از جملهٔ آیات او هستند که بر مُبدء علیم حکیم قدیر مرید رئوف رحیمی دلالت کنندهاند] و تا از رحمت خویش به شما بچشاند و تا کشتیها به امر او [با بادها] جاری شوند و تا از فضل او [که کشتیها در دریا جاری میشوند] طلب کنید و با ترقّب به اینکه شما [متنبّه شوید به اینکه این نعمتها از خداوند است و اینکه احدی به امثال آن قدرت ندارد پس نِعَم او را] شکر کنید
- ترجمه سلطانیو از آیات او این است که بادها را به عنوان بشارت دهنده میفرستد و تا از رحمت خویش به شما بچشاند و تا کشتیها به امر او جاری شوند و تا از فضل او طلب کنید و با ترقّب به اینکه شما شکر کنید
- ترجمه راستینو از جمله آیات (قدرت) او آن است که بادهای بشارت آور میفرستد (تا شما را مژده آرد) و تا شما را به چیزی از رحمت (بیانتهای) خود بهرهمند گرداند و تا کشتی به فرمان او روان گردد و تا از فضل و کرمش (انواع نعمتها) تحصیل کنید، و باشد که شکر (نعمتش) به جای آرید.
- ترجمه الهی قمشهای٤٧ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ رُسُلًا إِلَى قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَانتَقَمْنَا مِنَ الَّذِينَ أَجْرَمُوا وَكَانَ حَقًّا عَلَيْنَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ
و همانا قبل از تو رسولانی را نزد قومشان فرستادیم و بیّناتی [یعنی دلایل روشن و روشنگری] نزد آنها آوردند [همانطور که تو را نزد قومت فرستادیم و برای آنها این بیّنات را آوردی پس آن اقوام رسولان خود را تکذیب کردند، همانطور که قوم تو، تو را تکذیب نمودند] پس از کسانی که جرم کردند [از اقوام رسولان] انتقام گرفتیم [پس قوم تو باید از تکذیب تو و از انتقام ما حذر کنند، و تو و مؤمنین بر آزار آنها صبر کنید، پس همانا ما شما را یاری میکنیم و از مجرمین انتقام میگیریم] و یاری کردن مؤمنین به عنوان حقّ (وظیفه) بر (عهدهٔ) ما میباشد
- ترجمه سلطانیو همانا قبل از تو رسولانی را نزد قومشان فرستادیم و بیّناتی (دلایل روشن و روشنگری) نزد آنها آوردند پس از کسانی که جرم کردند انتقام گرفتیم و یاری کردن مؤمنین به عنوان حقّ (وظیفه) بر (عهدهٔ) ما میباشد
- ترجمه راستینو ما پیش از تو پیمبرانی به سوی قومشان فرستادیم و آنها معجزات و ادله روشن بر آنان آوردند، پس از کافران بدکار انتقام کشیدیم، و بر ما نصرت و یاری اهل ایمان حتم است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٨ اللَّهُ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ فَتُثِيرُ سَحَابًا فَيَبْسُطُهُ فِي السَّمَاءِ كَيْفَ يَشَاءُ وَيَجْعَلُهُ كِسَفًا فَتَرَى الْوَدْقَ يَخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ فَإِذَا أَصَابَ بِهِ مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ
خداوند کسی است که بادها را میفرستد پس ابر را جابجا میکند سپس آن را در آسمان آنطوری که بخواهد میگستراند و آنها را به صورت پارههایی [متراکم] قرار میدهد آنگاه بارش [باران] را میبینی که از خلال آن خارج میشود پس آنوقت آن را به کسانی از بندگانش که میخواهد [به بلاد آنها] اصابت میدهد آنوقت آنها [از آمدن خِصْب (برکت فراوان)] شادمان میشوند
- ترجمه سلطانیخداوند کسی است که بادها را میفرستد پس ابر را جابجا میکند سپس آن را در آسمان آنطوری که بخواهد میگستراند و آنها را به صورت پارههایی (متراکم) قرار میدهد آنگاه بارش (باران) را میبینی که از خلال آن خارج میشود پس آنوقت آن را به کسانی از بندگانش که میخواهد اصابت میدهد آنوقت آنها شادمان میشوند
- ترجمه راستینخدا آن کسی است که بادها را میفرستد که ابر را در فضا برانگیزد پس به هر گونه که مشیّتش تعلق گیرد در اطراف آسمان متصل و منبسط کند و باز متفرق گرداند، آن گاه باران را بنگری که قطره قطره از درونش بیرون ریزد، و چون آن را به (کشتزار و صحرای) هر قومی از بندگانش که بخواهد فرو بارد به یک لحظه آن قوم مسرور و شادمان گردند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٩ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلِ أَن يُـنَزَّلَ عَلَيْهِم مِّن قَبْلِهِ لَمُبْلِسِينَ
و اگرچه قبل از آنکه [باران] بر آنها فرو ریخته شود قبل از آن البتّه ناامید (مأیوس از باران و خِصْب) بودند
- ترجمه سلطانیو اگرچه قبل از آنکه (باران) بر آنها فرو ریخته شود قبل از آن البتّه ناامید بودند
- ترجمه راستینو همانا پیش از آنکه باران (رحمت حق) بر آنان ببارد به حال یأس و نومیدی میزیستند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٠ فَانظُرْ إِلَى آثَارِ رَحْمَتِ اللَّهِ كَيْفَ يُحْيِي الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ ذَلِكَ لَمُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
پس نظر کن به آثار رحمت خداوند که چگونه زمین را بعد از مرگ آن احیاء میکند همانا آن البتّه زنده کنندهٔ مردگان است و او بر هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه سلطانیپس نظر کن به آثار رحمت خداوند که چگونه زمین را بعد از مرگ آن احیاء میکند همانا آن البتّه زنده کنندهٔ مردگان است و او بر هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه راستینپس (ای بشر دیده باز کن و) آثار رحمت (نامنتهای) الهی را مشاهده کن که چگونه زمین را پس از مرگ (و دستبرد خزان باز به نفس باد بهار) زنده میگرداند!محققا همان خداست که مردگان را هم (پس از مرگ) باز زنده میکند و او بر همه امور عالم تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای٥١ وَلَئِنْ أَرْسَلْنَا رِيحًا فَرَأَوْهُ مُصْفَرًّا لَّظَلُّوا مِن بَعْدِهِ يَكْفُرُونَ
و اگر بادی را [بر زروع (زراعات) و سایر نبات و درختان که آنها آثار رحمت خداوند هستند و احیای زمین به آنها است] بفرستیم پس آن را [با برگهای] زرد شده ببینند حتماً بعد از آن از سر میگیرند که [به خداوند و انعام او] کفر بورزند
- ترجمه سلطانیو اگر بادی را (بر زراعات) بفرستیم پس آن را زرد شده ببینند حتماً بعد از آن از سر میگیرند که کفر بورزند
- ترجمه راستینو اگر باز بادی فرستیم که آن کشت سبز را زرد و پژمرده بنگرند (همه آن نعمتهای گذشته را فراموش کنند و) به کفر (و کفران نعمت حق) بر میگردند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٢ فَإِنَّكَ لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَى وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِينَ
پس [آنها به حیات انسانی و نه به سمع (گوش) و بصر (چشم) انسانی سامِع (شنونده) و مُبْصِر (بیننده) نیستند] همانا تو به مردگان [از حیات انسانیّت] نشنوانی و به کر وقتی که پشت کنان روی میگردانند دعاء (دعوت) را نشنوانی {یعنی اینکه حیات آنها حیات حیوانیّت است و اینکه آنها از سماع انسانی کر هستند، و همانا وقتی کران مُقبل (روکننده) باشند افهام به آنان با اشاره ممکن میشود و حال آنکه اینان کر هستند و پشت کننده میباشند و اگر مُقبل بودند خداوند به آنها میفهماند}
- ترجمه سلطانیپس همانا تو به مردگان نشنوانی و به کر وقتی که پشت کنان روی میگردانند دعاء (دعوت) را نشنوانی
- ترجمه راستینپس تو (این مردم) مرده (دل بیایمان) را نتوانی (سخن حقّ) بشنوانی و دعوت خود را به گوش (این) کران که (مخصوصا از تو به کبر و نخوت) رو میگردانند برسانی.
- ترجمه الهی قمشهای٥٣ وَمَا أَنتَ بِهَادِ الْعُمْيِ عَن ضَلَالَتِهِمْ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ
و تو هادی (هدایت کننده) کوران از گمراهیشان نیستی همانا تو نمیشنوانی مگر به کسی که به آیات ما [و بزرگترین آنها انبیاء و اولیاء (ع) هستند و اصل همه علی (ع) است] ایمان میآورد [یعنی اذعان میکند، یا با بیعت عامّه یا خاصّه ایمان میآورد] و آنها [منقاد تو هستند یا با بیعت اسلامیّه مسلمان (تسلیم) هستند یا مسلمان (تسلیم شده) بر وصیّ تو] هستند
- ترجمه سلطانیو تو هادی (هدایت کننده) کوران از گمراهیشان نیستی همانا تو نمیشنوانی مگر به کسی که به آیات ما ایمان میآورد و آنها تسلیم هستند
- ترجمه راستینو تو مردمی را که کور (دل و کافر) هستند نتوانی از ضلالتشان به راه هدایت آری، تنها تو آنان را که به آیات ما ایمان میآورند و در پی آن ایمان تسلیم امر ما شوند توانی (هدایت کنی و سخن خدا را) به گوش هوششان برسانی.
- ترجمه الهی قمشهای٥٤ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَيْبَةً يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ وَهُوَ الْعَلِيمُ الْقَدِيرُ
خداوند کسی است که شما را از [مادّهٔ] ضعیفی خلق کرد سپس بعد از ضعف قوّت قرار داد سپس بعد از قوّت ضعف و پیری قرار داد [پس شما را چه شده است که از او به سوی غیر او بر میگردید] آنچه را که میخواهد [از ضعف و قوّت و پیری و جوانی] خلق میکند و او [به خلقش و آنچه که صلاح آنان در آن است] دانا و [بر آنچه که میخواهد] توانا است
- ترجمه سلطانیخداوند کسی است که شما را از (مادّهٔ) ضعیفی خلق کرد سپس بعد از ضعف قوّت قرار داد سپس بعد از قوّت ضعف و پیری قرار داد آنچه را که میخواهد خلق میکند و او دانا و توانا است
- ترجمه راستینخدا آن کسی است که شما را در ابتدا از جسم ضعیف (نطفه) بیافرید آن گاه پس از ضعف و ناتوانی (کودکی) توانا کرد و باز از توانایی (و قوای جوانی) به ضعف و سستی و پیری بر گردانید، که او هر چه بخواهد و مشیّتش تعلق گیرد میآفریند، و او دانا و تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای٥٥ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يُقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ مَا لَبِثُوا غَيْرَ سَاعَةٍ كَذَلِكَ كَانُوا يُؤْفَكُونَ
و روزی که ساعت (قیامت صغری یا کبری) برپا میشود مجرمان [از آنها برای غایت دهشتشان و اختلال مدارکشان (حواسشان) از روی وحشتشان] قسم یاد میکنند که [در دنیا یا در دنیا و برازخ] غیر ساعتی درنگ نکردهاند، اینچنین بودند که [از حقّ] منحرف [یعنی به دروغ کشانده] میشدند
- ترجمه سلطانیو روزی که ساعت برپا میشود مجرمان قسم یاد میکنند که غیر ساعتی درنگ نکردهاند، اینچنین بودند که (از حقّ) منحرف (به دروغ کشانده شدن) میشدند
- ترجمه راستینو روزی که ساعت قیامت بر پا شود بدکاران قسم یاد کنند که (در دنیا و قبر و برزخ) ساعتی بیش درنگ نکردند. همین گونه (عادتشان از دیرین بود که) از راستی و حقیقت به ناراستی و دروغ میپرداختند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٦ وَقَالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَالْإِيمَانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِي كِتَابِ اللَّهِ إِلَى يَوْمِ الْبَعْثِ فَهَذَا يَوْمُ الْبَعْثِ وَلَكِنَّكُمْ كُنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ
و کسانی که به آنها علم و ایمان [یعنی اذعان و انقیاد] داده شده میگویند: همانا [شما] در کتاب (مکتوب) خداوند [و آن عالم طبع و عالم برازخ و بدن طبیعی و بدن برزخی است که همانا همهٔ اینها کتاب خدا هستند که او آنها را با دست خویش نوشته است] تا روز برانگیخته شدن درنگ کردهاید [یعنی از اوّل خلقتتان در عالم طبع و برزخها تا روز قیامت کبری درنگ کردهاید] پس این روز بعث (برانگیخته شدن) است و لکن شما [برای غایت وحشتتان برایتان شعور به این مدّت طویل باقی نمانده و] نمیدانستید
- ترجمه سلطانیو کسانی که به آنها علم و ایمان (اذعان و انقیاد) داده شده میگویند: همانا (شما) در کتاب خداوند تا روز برانگیخته شدن درنگ کردهاید پس این روز بعث (برانگیخته شدن) است و لکن شما نمیدانستید
- ترجمه راستینو آنان که مقام علم و ایمان داده شدهاند (به آن فرقه بدکار) گویند: شما تا روز قیامت که هم امروز است در کتاب خدا (یعنی عالم علم خدا) مهلت یافتید و لکن بر آن آگاه نبودید.
- ترجمه الهی قمشهای٥٧ فَيَوْمَئِذٍ لَّا يَنفَعُ الَّذِينَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ
پس در آنروز معذرت خواستن کسانی که ستم کردهاند به آنها نفع نمیرساند و از آنها دلجویی (استرضاء، طلب رضایت) نمیشود
- ترجمه سلطانیپس در آنروز معذرت خواستن کسانی که ستم کردهاند به آنها نفع نمیرساند و از آنها دلجویی (طلب رضایت) نمیشود
- ترجمه راستینپس در آن روز آنان که (در دنیا به خود و به خلق خدا) ستم کردند عذرشان مفید نیفتد و از آنان نخواهند که توبه و عذرخواهی کنند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٨ وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِي هَذَا الْقُرْآنِ مِن كُلِّ مَثَلٍ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآيَةٍ لَّيَقُـولَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ
و همانا در این قرآن برای مردم از هر مَثَلی زدهایم [که از آن پند بگیرند و انذار شوند و با آن بشارت داده شوند و لکن آنها پند نمیگیرند و انذار نمیشوند] و اگر آیهای را برای آنها بیاوری البتّه کسانی که کفر ورزیدهاند میگویند: که شما [ای رسول (ص) و مؤمنین] جز باطل گرایان نیستید [یعنی اینکه آنها برای غایت شقاوتشان مَثلها و انذار عنادشان را زیاد میکند، به حیثی که وقتی آیهای را از تو دالّ بر صدق تو میبینند آن را انکار میکنند و به تو نسبت ابطال میدهند]
- ترجمه سلطانیو همانا در این قرآن برای مردم از هر مَثَلی زدهایم و اگر آیهای را برای آنها بیاوری البتّه کسانی که کفر ورزیدهاند میگویند: که شما جز باطل گرایان نیستید
- ترجمه راستینالبته ما در این قرآن (عظیم) برای (هدایت) مردم هر گونه مثل زدیم و اگر تو بر این مردم هر گونه معجز و آیتی بیاوری باز کافران محققا (از روی عناد) خواهند گفت: شما (مسلمین و رسولتان خلق را) به باطل و اوهام میخوانید.
- ترجمه الهی قمشهای٥٩ كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ
اینچنین خداوند بر قلوب کسانی که نمیدانند مهر میزند
- ترجمه سلطانیاینچنین خداوند بر قلوب کسانی که نمیدانند مهر میزند
- ترجمه راستیناین چنین خدا بر دلهای اهل جهل (پس از اتمام حجت) مهر (شقاوت) نهد (که هیچ سخن حق را نپذیرند).
- ترجمه الهی قمشهای٦٠ فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَا يَسْتَخِفَّنَّكَ الَّذِينَ لَا يُوقِنُونَ
پس [ای محمّد (ص) بر انکار آنها و نسبت دادن تو به ابطال] صبر کن همانا وعدهٔ خداوند [به یاری تو و اظهار (برتری دادن) دین تو بر ادیان، یا به یاری خلیفۀ تو و احقاق حقّ او] حقّ است [که تغییر نمیکند] و مبادا کسانی که یقین ندارند تو را خفیف (سبکسر) کنند [یعنی تو را بر جهل وادار نکنند و تو را از حقّى که تو بر آن هستی منصرف نکنند].
- ترجمه سلطانیپس صبر کن همانا وعدهٔ خداوند حقّ است و مبادا کسانی که یقین ندارند تو را خفیف (سبکسر) کنند.
- ترجمه راستینپس تو صبر پیشه کن، که وعده خدا البته حق و حتمی است و مراقب باش که مردم بیعلم و یقین و ایمان (مقام حلم و وقار) تو را به خفت و سبکی نکشانند..
- ترجمه الهی قمشهایبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
٤ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ
کسانی که نماز بپا میدارند و زکات میدهند و آنها به آخرت یقین دارند
- ترجمه سلطانیکسانی که نماز بپا میدارند و زکات میدهند و آنها به آخرت یقین دارند
- ترجمه راستینآنان که نماز به پا میدارند و زکات میدهند و به عالم آخرت کاملا یقین دارند.
- ترجمه الهی قمشهای٥ أُولَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
آنان بر هدایت از پروردگارشان هستند و آنان همان رستگارانند
- ترجمه سلطانیآنان بر هدایت از پروردگارشان هستند و آنان همان رستگارانند
- ترجمه راستینهم آنان از (لطف) پروردگار خویش به راه راستند و هم آنان رستگاران عالمند.
- ترجمه الهی قمشهای٦ وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَن سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ
و از مردم کسانی هستند که سخن لهو (بیهوده) [آنچه که تو را از خداوند و آخرت مشغول میکند، چه مسموع از قرآن و اخبار باشد یا از اَباطیل و اسمار] را [با بذل اموال به وعّاظ و قصّاص (قصّهگوها) و نقّال اسمار (افسانهها)، و بر بذل قوا و استعدادات و اعمار (عمرها) در استماع (گوش دادن) به آنچه که حظّ نفس و خیال، نه عقل، در آن است] میفروشند (یا میخَرند) تا بدون علم [به اینکه اشتراء (خرید و فروش) مذکور ضلال یا اضلال است] از راه خدا گمراه کند [یا گمراه شود] و آن را [یعنی راه خدا را، و راه خدا جز ولایت نیست] به استهزاء بگیرد آنها عذاب خوارکنندهای دارند
- ترجمه سلطانیو از مردم کسانی هستند که سخن لهو (بیهوده) را میفروشند (یا میخَرند) تا بدون علم از راه خدا گمراه کند (یا گمراه شود) و آن را (راه خدا را) به استهزاء بگیرد آنها عذاب خوارکنندهای دارند
- ترجمه راستینو برخی از مردمان (فاسد فتنه انگیز مانند نضر حارث) کسی است که گفتار و سخنان لغو و باطل را (مانند قصّههای دروغ و افسانههای شهوتانگیز مفسد اخلاق و سرود مطرب) به هر وسیله تهیّه میکند تا (خلق را) به جهالت از راه خدا (و آموختن علوم و معارف قرآن) گمراه سازد و آیات قرآن را به تمسخر و استهزا گیرد، این مردمان (فاسد کافر) به عذاب، با خواری و ذلّت گرفتار شوند.
- ترجمه الهی قمشهای٧ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا وَلَّى مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْرًا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ
و وقتی که آیات ما بر او تلاوت شود به استکبار روی بر میتابد که گوئی که آن را نشنیده، مانند اینکه در گوشهایش سنگینی است، پس او را به عذابی دردناک بشارت بده
- ترجمه سلطانیو وقتی که آیات ما بر او تلاوت شود به استکبار روی بر میتابد که گوئی که آن را نشنیده، مانند اینکه در گوشهایش سنگینی است، پس او را به عذابی دردناک بشارت بده
- ترجمه راستینو هر گاه بر او تلاوت آیات ما شود چنان با غرور و تکبّر پشت گرداند که گویی هیچ آن آیات الهی را نشنید، پنداری از هر دو گوش کر است، این کس را به عذاب دردناک بشارت ده.
- ترجمه الهی قمشهای٨ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِيمِ
همانا کسانی که [با بیعت عامّه یا با بیعت خاصّه] ایمان آوردهاند و [بر وفق آنچه که در بیعت آنها بر آنها گرفته شده به] صالحات عمل کردهاند جنّتهایی پر نعمت برای آنان هست
- ترجمه سلطانیهمانا کسانی که ایمان آوردهاند و به صالحات عمل کردهاند جنّتهایی پر نعمت برای آنان هست
- ترجمه راستینآنان که به خدا ایمان آوردند و به اعمال نیکو پرداختند باغهای پر نعمت (بهشت جاودانی) مخصوص آنهاست.
- ترجمه الهی قمشهای٩ خَالِدِينَ فِيهَا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
که در آن ماندگارند، وعدهٔ خداوند حقّ است و او عزیز و حکیم است
- ترجمه سلطانیکه در آن ماندگارند، وعدهٔ خداوند حقّ است و او عزیز و حکیم است
- ترجمه راستینکه در آن بهشت ابد همیشگی خواهند بود، این وعده خدا محقّق و حتمی است، و او مقتدر و آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا وَأَلْقَى فِي الْأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَابَّةٍ وَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ زَوْجٍ كَرِيمٍ
آسمانها را بدون ستونی که آن را ببینید خلق کرده و در زمین کوهها را افکنده که شما را محکم [نگه] بدارد و در آن از هر جنبندهای پراکند و از آسمان آب را نازل کردیم و در آن از هر زوج (گونه) کرامتداری (نیکویی) رویاندیم
- ترجمه سلطانیآسمانها را بدون ستونی که آن را ببینید خلق کرده و در زمین کوهها را افکنده که شما را محکم (نگه) بدارد و در آن از هر جنبندهای پراکند و از آسمان آب را نازل کردیم و در آن از هر زوج (گونه) کرامتداری (نیکویی) رویاندیم
- ترجمه راستین(سقف رفیع) آسمانها را بیستونی که به حسّ مشاهده کنید خلق کرده و کوههای بزرگ را در زمین بنهاد تا شما را نجنباند و در روی زمین انواع مختلف حیوانات را منتشر و پراکنده ساخت، و هم از آسمان آب باران فرود آوردیم و به آن آب در روی زمین نباتات پرفایده برویانیدیم.
- ترجمه الهی قمشهای١١ هَذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونِي مَاذَا خَلَقَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ بَلِ الظَّالِـمُونَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ
این [مذکور از آسمانها و زمین و کوهها و موالید] خلق (مخلوق) خداوند هستند پس به من نشان دهید که کسانی که غیر از او هستند چه آفریدهاند [تا مستحقّ شراکت با او و عبادت آنها باشند، زیرا شریک لابدّ از این است که در چیزی از صفات او مثل شریک دیگر باشد] بلکه ستمکاران در گمراهی واضحی (بدیهی) هستند
- ترجمه سلطانیاین (مذکورات) خلق (مخلوق) خداوند هستند پس به من نشان دهید که کسانی که غیر از او هستند چه آفریدهاند بلکه ستمکاران در گمراهی واضحی (بدیهی) هستند
- ترجمه راستیناین همه آفریده خداست، حال شما (مشرکان) بگویید آنان که به جز خدا (معبود شما) هستند در جهان چه آفریدهاند؟ (هیچ نیافریدهاند) بلکه ستمکاران (مشرک که آنها را شریک خدا گرفتند) دانسته در گمراهی آشکار هستند.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَمَن يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ
و همانا به لقمان حکمت دادیم که خداوند را [با ملاحظهٔ حقّ او و عظمت او در هر آنچه که او در وجود تو و بقای تو مدخلیّت دارد] شکر کن و کسی که شکر میکند پس جز این نیست که برای خودش شکر میکند و کسی که [با ترک ملاحظهٔ مُنعم و تعظیم او در نعمت و ترک صرف آن در وجه آن] کفران (ناسپاسی) کند [چیزی به خداوند ضرر نمیرساند] پس همانا خداوند [بنفسه] بینیاز و ستوده است
- ترجمه سلطانیو همانا به لقمان حکمت دادیم که خداوند را شکر کن و کسی که شکر میکند پس جز این نیست که برای خودش شکر میکند و کسی که کفران (ناسپاسی) کند پس همانا خداوند بینیاز و ستوده است
- ترجمه راستینو ما به لقمان مقام (علم و) حکمت عطا کردیم (و فرمودیم) که (بر این نعمت بزرگ) خدا را شکر کن، و هر کس شکر حق گوید به نفع خود اوست و هر که ناسپاسی و کفران کند خدا (از شکر و سپاس خلق) بینیاز و (به ذات خود) ستوده صفات است.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَابُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ
و [به یاد آور] آنوقتی را که لقمان و (در حالی که) او به پسرش پند میداد به وی گفت: ای پسرکم به خداوند شرک نورز همانا شرک البتّه ظلمی بزرگ است {ظلم بنده بر خودش با تقصیر کردن او در حقوق خداوند است، خداوند آن را میآمرزد، و ظلم وی به دیگری در مال او یا بدن او یا عِرْض او، خداوند آن را وا نمیگذارد لکن نه اینکه خداوند آن را نیامرزد زیرا بعد از مقاصت (تسویه) مغفور است به خلاف شرک که آن ناشی از انانیّت نفس است و مادام که نفس انانیّت دارد خداوند آن را نمیآمرزد، و بزرگترین اقسام ظلم این قسم است}
- ترجمه سلطانیو (به یاد آور) آنوقتی را که لقمان و (در حالی که) او به پسرش پند میداد به وی گفت: ای پسرکم به خداوند شرک نورز همانا شرک البتّه ظلمی بزرگ است
- ترجمه راستینو (یاد کن) وقتی که لقمان در مقام پند و موعظه به فرزندش گفت: ای پسر عزیزم، هرگز شرک به خدا نیاور که شرک بسیار ظلم بزرگی است.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ وَوَصَّيْنَا الْإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْنًا عَلَى وَهْنٍ وَفِصَالُهُ فِي عَامَيْنِ أَنِ اشْكُرْ لِي وَلِوَالِدَيْكَ إِلَيَّ الْمَصِيرُ
و به انسان دربارهٔ [احسان کردن به] پدر و مادرش توصیّه (سفارش) کردیم مادرش او را بر سستی (ناتوانی) با ضعف حمل کرد و [از شیر] بازگرفتن او [بنابر اغلب] در [انقضاء در] دو سال است که بر من شکر گزار و بر پدر و مادرت که بازگشت (سرانجام) تنها به من است
- ترجمه سلطانیو به انسان دربارهٔ (احسان کردن به) پدر و مادرش توصیّه (سفارش) کردیم مادرش او را بر سستی (ناتوانی) با ضعف حمل کرد و (از شیر) بازگرفتن او در دو سال است که بر من شکر گزار و بر پدر و مادرت که بازگشت (سرانجام) تنها به من است
- ترجمه راستینو ما به هر انسانی سفارش کردیم که در حقّ پدر و ما در خود نیکی کن خصوص مادر که چون بار حمل فرزند برداشته و تا مدّت دو سال که طفل را از شیر باز گرفته (هر روز) بر رنج و ناتوانیش افزوده است، (و فرمودیم که) شکر من و شکر پدر و مادرت بجای آور، که بازگشت (خلق) به سوی من خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ وَإِن جَاهَدَاكَ عَلَى أَن تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
و اگر آن دو کوشیدند که تو بنابر آنچه که به آن علم نداری به من شرک آوری پس از آن دو اطاعت مکن و در دنیا با آن دو به نیکوئی مصاحبت کن و از راه کسی که رو به سوی من دارد پیروی کن
- ترجمه سلطانیو اگر آن دو کوشیدند که تو بنابر آنچه که به آن علم نداری به من شرک آوری پس از آن دو اطاعت مکن و در دنیا با آن دو به نیکوئی مصاحبت کن و از راه کسی که رو به سوی من دارد پیروی کن
- ترجمه راستینو اگر پدر و مادر تو را بر شرک به خدا که آن را به حق نمیدانی وادار کنند در این صورت دیگر آنها را اطاعت مکن و لیک در دنیا با آنها به حسن خلق مصاحبت کن و از راه آن کس که به درگاه من رجوع و انابهاش بسیار است پیروی کن، که (پس از مرگ) رجوع شما به سوی من است و من شما را به پاداش اعمالتان آگه خواهم ساخت.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ يَابُنَيَّ إِنَّهَا إِن تَكُ مِثْقَالَ حَبَّةٍ مِّنْ خَرْدَلٍ فَتَكُن فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّمَاوَاتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ
سپس بازگشتگاه شما به من است پس به شما خبر میدهم به آنچه که عمل میکردهاید، ای پسرکم، مسلّماً [اینگونه است که] اگر آن [چیزی هم] وزن دانهای از خردل باشد که در صخرهای [یعنی در جَوْف اَصْلَبِ (سفتترین) اشیاء باشد] یا در آسمانها [یعنی در دورترین اماکن] یا در زمین [یعنی در نزدیکترین اماکن به شما] باشد خداوند آن را میآورد (حاضر میکند) [و آن را محاسبه مینماید] همانا خداوند [در علم خود و عملش] بسیار ریزبین و آگاه است
- ترجمه سلطانیسپس بازگشتگاه شما به من است پس به شما خبر میدهم به آنچه که عمل میکردهاید، ای پسرکم، مسلّماً (اینگونه است که) اگر آن (چیزی هم) وزن دانهای از خردل باشد که در (جوف) صخرهای یا در آسمانها یا در زمین باشد خداوند آن را میآورد همانا خداوند بسیار ریزبین و آگاه است
- ترجمه راستینای فرزندم، خدا اعمال بد و خوب خلق را گر چه به مقدار خردلی در میان سنگی یا در (طبقات) آسمانها یا زمین پنهان باشد همه را (در محاسبه) میآورد، که خدا توانا و آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ يَابُنَيَّ أَقِـمِ الصَّلَاةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنكَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ إِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
ای پسرکم نماز را برپا بدار و به نیکی امر کن و از بدی نهی نما و بر آنچه [از بلایا یا مشقّت و اذیّت در امر به معروف و نهى از منکر] که به تو میرسد صبر کن همانا آن از [لوازم] عزم (پایداری در انجام) امور است
- ترجمه سلطانیای پسرکم نماز را برپا بدار و به نیکی امر کن و از بدی نهی نما و بر آنچه که به تو میرسد صبر کن همانا آن از (لوازم) عزم (پایداری در انجام) امور است
- ترجمه راستینای فرزند عزیزم، نماز را به پا دار و امر به معروف و نهی از منکر کن و (بر این کار از مردم نادان) هر آزار بینی صبر پیش گیر، که این نشانهای از عزم ثابت (مردم بلند همّت) در امور عالم است.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ
و [به تکبّر] گونهٔ (رُخ) خود را از مردم [در معاشرت با آنها کج نکن و از کسی که با تو حرف میزند از جهت استخفاف (خوار کردن) او روی] برنگردان و بر روی زمین خرامنده [به معنی سرمست، یا بطور فرح به آنچه که نزد تو است بر آنها تکبّر کنی] راه مرو همانا خداوند هیچ خود بزرگ بین فخر فروشی را دوست نمیدارد
- ترجمه سلطانیو (به تکبّر) گونهٔ (رُخ) خود را از مردم برنگردان و بر روی زمین خرامنده (سرمست) راه مرو همانا خداوند هیچ خود بزرگ بین فخر فروشی را دوست نمیدارد
- ترجمه راستینو هرگز به تکبّر و ناز از مردم (اهل نیاز) رخ متاب و در زمین با غرور و تبختر قدم بر مدار، که خدا هرگز مردم متکبر خودستا را دوست نمیدارد.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِكَ إِنَّ أَنكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ
و در راه رفتن میانهروی کن [یعنی توسّط (میانهروی) بین اختیال که با تأنّی در راه رفتن ظاهر است و خفّت (سبکی) نفس و عدم وقار آن که با اسراع (سرعت گرفتن) در راه رفتن ظاهر است] و از صدایت بکاه [یعنی از صدایت کم کن و آن را تا قدری که بالا بردن آن برایت ممکن میشود آن را بلند نکن] همانا زشتترین صداها [که زجر آن شدیدتر است] البتّه صدای الاغ است
- ترجمه سلطانیو در راه رفتن میانهروی کن و از صدایت بکاه همانا زشتترین صداها البتّه صدای الاغ است
- ترجمه راستینو در رفتارت میانه روی اختیار کن و سخن آرام گو (نه با فریاد بلند) که زشتترین صداها صوت الاغ است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً وَمِنَ النَّاسِ مَن يُجَادِلُ فِي اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا كِتَابٍ مُّنِيرٍ
آیا ندیدهاید؟ که خداوند آنچه که در آسمانها [از کواکب و ملائکهٔ موکّله به آسمانها] و آنچه که در زمین [از جنبندگان و نبات و معادن] هست را برای شما مسخّر نمود [به حیثی که از تصرّف شما، به هر تصرّفی که بخواهید، اباء نمیکنند و آنچه که در آسمانها مسخّر خداوند است به خاطر انتفاع شما و آنچه که در زمین مسخّر خداوند و شما است به خاطر انتفاع شما است] و نعمتهای ظاهری {نعم ظاهرى هر ملایم برای تو است که آن به ظاهر محسوس تو تعلّق دارد از مأکول و مشروب و ملبوس و مسکن و مرکوب و منکوح و عزّت و عِرْض و حشمت و صیت (آوازه) و مدارک ظاهرى و اعضاء و غیر آنها} و باطنی {نِعَم باطنه آنچه هستند که آنها به باطن تو تعلّق دارند از مدارک باطنی و ادراکات دقیقه با تفکّرات دقیقه و نفس و قلب و عقل و استعداد خروج از این دار} خود را بر شما فراوان کرد (ارزانی داشت) و از مردم کسانی هستند که بدون علمی و نه هدایتی و نه کتاب نور دهندهای (روشنی بخشی) دربارهٔ خداوند مجادله میکنند
- ترجمه سلطانیآیا ندیدهاید؟ که خداوند آنچه که در آسمانها و آنچه که در زمین هست را برای شما مسخّر نمود و نعمتهای ظاهری و باطنی خود را بر شما فراوان کرد (ارزانی داشت) و از مردم کسانی هستند که بدون علمی و نه هدایتی و نه کتاب نور دهندهای (روشنی بخشی) دربارهٔ خداوند مجادله میکنند
- ترجمه راستینآیا شما مردم به حسّ مشاهده نمیکنید که خدا انواع موجوداتی که در آسمانها و زمین است برای شما مسخّر کرده و نعمتهای ظاهر و باطن خود را برای شما فراوان فرموده؟و (با وجود این) برخی از مردم از روی جهل و گمراهی و بیخبری از کتاب روشن (حق) در (دین) خدای متعال مجادله میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّبِعُوا مَا أَنزَلَ اللَّهُ قَالُوا بَلْ نَتَّبِعُ مَا وَجَدْنَا عَلَيْهِ آبَاءَنَا أَوَلَوْ كَانَ الشَّيْطَانُ يَدْعُوهُمْ إِلَى عَذَابِ السَّعِيرِ
و وقتی که به آنها گفته شود: که از آنچه که خداوند نازل کرده است پیروی کنید [اعراض میکنند و] میگویند: بلکه ما از آنچه که پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم {همانگونه که اهل هر زمان بر آن میباشند زیرا وقتی که به آنها گفته شود: از ولیّ امر خود و از عالم وقت خود تبعیّت کنید میگویند: ما بر آنچه که اسلاف ما بر آن بودهاند هستیم} آیا حتّی اگر شیطان آنها را به سوی عذاب شعلهور میخوانده است؟ {یعنی تقلید از کسی که حالش بر تو معلوم نباشد شایسته نیست، بلکه شایسته است که انسان مقلّدِ عالمِ زنده باشد که حال او را تمیز داده و بداند که او با واسطه یا بلاواسطه مجاز از معصوم است و لااقل علم به این است که آنچه را که میگوید انجام دهد و آنچه که انجام میدهد را بگوید}
- ترجمه سلطانیو وقتی که به آنها گفته شود: که از آنچه که خداوند نازل کرده است پیروی کنید میگویند: بلکه ما از آنچه که پدرانمان را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم آیا حتّی اگر شیطان آنها را به سوی عذاب شعلهور میخوانده است؟
- ترجمه راستینو چون به این مردم (اهل جدل و عناد) گویند که بیایید از کتابی که خدا فرستاده پیروی کنید، جواب دهند ما تنها از طریقی که پدران خود را بر آن یافتهایم پیروی میکنیم. آیا هر چند آنان را شیطان به آتش دوزخ بخواند (باز پیرو آنها میشوند).
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ وَمَن يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ
و هر کس که وجه خود را به سوی خداوند تسلیم کند و (در حالی که) او نیکوکار است پس به آن ریسمان محکم تمسّک جسته و عاقبت امور [منتهی] به خداوند است
- ترجمه سلطانیو هر کس که وجه خود را به سوی خداوند تسلیم کند و (در حالی که) او نیکوکار است پس به آن ریسمان محکم تمسّک جسته و عاقبت امور (منتهی) به خداوند است
- ترجمه راستینو هر کس روی تسلیم و رضا به سوی خدا آرد و نکوکار باشد چنین کس به محکمترین رشته الهی چنگ زده است، و (بدانید که) پایان کارها به سوی خداست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ وَمَن كَفَرَ فَلَا يَحْزُنكَ كُفْرُهُ إِلَيْنَا مَرْجِعُهُمْ فَنُنَبِّئُهُم بِمَا عَمِلُوا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
و کسی که [به ولایت] کفر بورزد {زیرا تسلیم کردن وجه برای خداوند جز به ولایت نیست، پس کفر که مقابل اسلام وجه لله است جز کفر به ولایت با ترک بیعت با ولیّ امر یا انکار او نمیباشد، یعنی کسی که به علی (ع) کفر بورزد} پس کفر او نباید تو را اندوهناک سازد [زیرا او به تو ضرر نمیرساند و به علی (ع) ضرر نمیرساند و از ما هم فوت نمیشود برای این] که مرجع (بازگشتگاه) آنان به ما است پس به آنچه که عمل میکردهاند به آنها خبر میدهیم همانا خداوند به ذات (درون) سینهها دانا است [یعنی مکموناتی که در سینهها است از قُصُود (قصدها) و نیّات یا از استعداداتی که صاحبان آنها به آنها شعور ندارند، تا چه رسد به اعمال آنها و دقایق اعمال آنان و خفایای آنها]
- ترجمه سلطانیو کسی که کفر بورزد پس کفر او نباید تو را اندوهناک سازد که مرجع (بازگشتگاه) آنان به ما است پس به آنچه که عمل میکردهاند به آنها خبر میدهیم همانا خداوند به ذات (درون) سینهها دانا است
- ترجمه راستین(ای رسول ما) تو از کفر هر که کافر شود محزون مباش، که رجوعشان به سوی ماست و ما آنان را سخت از (کیفر) کردارشان آگه میسازیم، که همانا خدا از اسرار دلهای خلق هم آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ نُمَتِّعُهُمْ قَلِيلًا ثُمَّ نَضْطَرُّهُمْ إِلَى عَذَابٍ غَلِيظٍ
آنها را اندکی برخوردار میسازیم سپس آنان را به عذابی شدید ناگزیر میکنیم
- ترجمه سلطانیآنها را اندکی برخوردار میسازیم سپس آنان را به عذابی شدید ناگزیر میکنیم
- ترجمه راستیناندک زمانی آن کافران را (به لذّات فانی دنیا) برخوردار میسازیم آن گاه (بعد از مرگ) به عذاب سختشان به ناچار گرفتار خواهیم کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُـولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
و اگر از آنها سؤال کنی چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده است البتّه حتماً میگویند: خداوند، بگو: ستایش مر خدای راست [که برای ظهور او و ظهور برهان او، کسی که به او شرک ورزید او را انکار نمیکند و خلقت او را انکار نمیکند، یا معنی میدهد: اگر از مخلوقات جمیعاً سؤال کنی که چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده است؟ همه با زبان حالشان که از جهت تکوین ناطق هستند میگویند: که الله خالق آن دو است، و اگرچه به این زبان و نطق خود شعور نداشته باشند] بلکه بیشتر آنان نمیدانند [یعنی علم ندارند بلکه ادراکات آنان جز جهالات نیست، یا برای عدم شعورشان به زبانهای تکوینیّ استعدادی، نمیدانند که زبانهایشان به آن ناطق است]
- ترجمه سلطانیو اگر از آنها سؤال کنی چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده است البتّه حتماً میگویند: خداوند، بگو: ستایش مر خدای راست، بلکه بیشتر آنان نمیدانند
- ترجمه راستینو اگر از این کافران سؤال کنی آن کیست که آسمانها و زمین را آفریده؟البتّه جواب دهند خداست. باز گو: ستایش خدای را (که کافران نیز معترفند) بلکه اکثر آنها (بر این حقیقت که آفریننده جهان خداست اگر به زبان گویند به دل) آگاه نیستند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ
آنچه که در آسمانها و زمین است برای خداوند است همانا خداوند، بینیاز است [سوای او بینیازی نیست، و جهت حاجت برای او نمیباشد] و ستوده است [که سوای او حمیدى نیست، به معنی اینکه هر آنچه که تصوّر شود که از صفات کمال داشته باشد برای او حاصل میباشد]
- ترجمه سلطانیآنچه که در آسمانها و زمین است برای خداوند است همانا خداوند، بینیاز و ستوده است
- ترجمه راستینهر چه در آسمان و زمین است همه ملک خداست، که خدا ذاتش بینیاز و اوصافش همه پسندیده است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ وَلَوْ أَنَّمَا فِي الْأَرْضِ مِن شَجَرَةٍ أَقْلَامٌ وَالْبَحْرُ يَمُدُّهُ مِن بَعْدِهِ سَبْعَةُ أَبْحُرٍ مَّا نَفِدَتْ كَلِمَاتُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ
و اگر آنچه از درخت که در زمین هست، قلم باشند که در مرکب این دریا و بعد از آن در [مرکب] هفت دریا زده شوند کلمات خداوند تمام نمیشوند همانا خداوند عزیز است [و عزّت او مانع از آن است که مقاماتش شمرده شود] و حکیم است [که این کلمات غیر متناهی را خارج نمیسازد مگر به قدر استعداد موّاد آنها و استحقاق اعیان ثابتهٔ آنها]
- ترجمه سلطانیو اگر آنچه از درخت که در زمین هست، قلم باشند که در مرکب این دریا و بعد از آن در (مرکب) هفت دریا زده شوند کلمات خداوند تمام نمیشوند همانا خداوند چیره و حکیم است
- ترجمه راستینو اگر هر درخت روی زمین (در کف نویسندگان عالم) قلم شود و آب دریا به اضافه هفت دریای دیگر مرکب گردد باز نگارش کلمات خدا (که موجودات بینهایت کتاب آفرینش است) ناتمام بماند، که همانا خدا را اقتدار بینهایت و حکمت بیپایان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ مَّا خَلْقُكُمْ وَلَا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ
خلق کردن شما [جمیعاً] و نه مبعوث کردن شما جز مانند [خلق کردن و برانگیختن] نفس واحد نیست که خداوند [به هر مَسْموع (شنیدنی)] شنوا و [به هر مبصر (دیدنی)] بینا است
- ترجمه سلطانیخلق کردن شما و نه مبعوث کردن شما جز مانند (خلق کردن و برانگیختن) نفس واحد نیست که خداوند شنوا و بینا است
- ترجمه راستینخلقت و بعثت همه شما (خلایق بیشمار در آسانی بر خدا) جز مثل یک تن واحد نیست، که همانا خدا شنوا و بیناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَسَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ كُلٌّ يَجْرِي إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى وَأَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ
آیا ندیدهای؟ که خداوند شب را در روز فرو میبرد و روز را در شب فرو میبرد و خورشید و ماه را مسخّر کرده است که هر کدام [دور فلک] تا زمانی معیّن روان هستند و اینکه خداوند به آنچه که عمل میکنید آگاه است [و این نیست جز برای اینکه برای خداوند شأنی از شأن دیگر و نه وصفی از وصف دیگر و نه علمی از علم دیگر او را مشغول نمیدارد]
- ترجمه سلطانیآیا ندیدهای؟ که خداوند شب را در روز فرو میبرد و روز را در شب فرو میبرد و خورشید و ماه را مسخّر کرده است که هر کدام تا زمانی معیّن روان هستند و اینکه خداوند به آنچه که عمل میکنید آگاه است
- ترجمه راستینآیا (ای رسول) ندیدی (و ای مردم به حسّ مشاهده نمیکنید) که خدا شب را در روز و روز را در شب داخل کند و خورشید و ماه را مسخّر ساخته که هر یک تا وقت معیّنی (و به نظم ثابت مخصوصی) گردش کنند؟و (نمیدانید که) خدا به هر چه میکنید آگاه است؟
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا يَدْعُونَ مِن دُونِهِ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِيُّ الْكَبِيرُ
آن به خاطر این است که او حقّ است و اینکه آنچه که غیر از او میخوانند [از شرکاء، از اصنام و کواکب و غیر آنها، یا از شرکای علی (ع) در ولایت، آن] باطل است و همانا خداوند همو علیّ (بلند مرتبه) و کبیر (بزرگ) است
- ترجمه سلطانیآن به خاطر این است که او حقّ است و اینکه آنچه که غیر از او میخوانند باطل است و همانا خداوند همو علیّ (بلند مرتبه) و کبیر (بزرگ) است
- ترجمه راستیناین قدرت کامل بدین سبب است که خدای یکتا حقّ مطلق و آنچه به جز او به خدایی میخوانند همه باطل محض است و تنها خدا (که حقّ و وجود حقیقی است) بلند مرتبه و بزرگوار است.
- ترجمه الهی قمشهای٣١ أَلَمْ تَرَ أَنَّ الْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِنِعْمَتِ اللَّهِ لِيُرِيَكُم مِّنْ آيَاتِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ
آیا ندیدهای که کشتی در دریا به نعمت خداوند روان میشود تا از آیاتش به شما نشان دهد همانا در آن برای هر بسیار صبر کنندهٔ [بر نظر به اَنعام خداوند و بر توجّه به تسبیب (سبب سازی) خداوند] بسیار شکر کننده [یعنی ناظر به اَنعام خداوند و تعظیم او در انعامش] البتّه نشانههایی هست
- ترجمه سلطانیآیا ندیدهای که کشتی در دریا به نعمت خداوند روان میشود تا از آیاتش به شما نشان دهد همانا در آن برای هر بسیار صبر کنندهٔ بسیار شکر کننده البتّه نشانههایی هست
- ترجمه راستینآیا نمیبینی که چگونه کشتی به دریا به لطف و احسان خدا اسیر میکند تا به شما بعضی از آیات قدرتش را بنمایاند؟همانا در این کار آیاتی (از عجایب حکمتهای خدا) البتّه بر هر شخص صبور (در بلا) و شکر گزار (در نعمت) پدیدار است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ وَإِذَا غَشِيَهُم مَّوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلَّا كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ
و وقتی که موجی [از دریا] مانند سایهبانهایی [مرتفع بالای سر آنها] آنها را در بر میگیرد خداوند را میخوانند [در حالی که] مُخلِص بر طریق [دعاء یا طاعت یا مطلق طریق] هستند {وقتی که مانع فطرت از خیال و حیله رفع شود انسانیّت را برای پروردگارش خالص میکند و طریق الی الله از طرق شیطانی خالص میشود} پس چون آنها را [با رساندن] به خشکی نجات دهیم آنگاه تنها عدّهای از آنها میانهرو هستند و جز هر خائن (غدّار، بسیار فریبکار، پیمان شکن) بسیار کفران کننده [یعنی پوشاننده طریق یعنی ولایت و همان طریق قلب الی الله یا بسیار کفران (ناسپاسی) کننده بر نعمتها] آیات ما را انکار نمیکند
- ترجمه سلطانیو وقتی که موجی مانند سایهبانهایی (مرتفع بالای سر آنها) آنها را در بر میگیرد خداوند را میخوانند (در حالی که) مُخلِص بر طریق هستند پس چون آنها را (با رساندن) به خشکی نجات دهیم آنگاه تنها عدّهای از آنها میانهرو هستند و جز هر خائن بسیار کفران کننده (پوشاننده، ناسپاس) آیات ما را انکار نمیکند
- ترجمه راستینو هرگاه که (دریا طوفانی شود و) موجی مانند کوهها آنها را فرو گیرد در آن حال خدا را با عقیده پاک و اخلاص کامل در دین میخوانند و چون باز به ساحل نجاتشان رساند بعضی بر سبیل قصد (طاعت و شکر خدا) باقی مانند (و بعضی به کفر شتابند) و آیات ما را انکار نمیکند جز آن کس که غدّار و عهد شکن و کافر و ناسپاس است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ يَاأَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمْ وَاخْشَوْا يَوْمًا لَّا يَجْزِي وَالِدٌ عَن وَلَدِهِ وَلَا مَوْلُودٌ هُوَ جَازٍ عَن وَالِدِهِ شَيْئًا إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلَا تَغُرَّنَّكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَلَا يَغُرَّنَّكُم بِاللَّهِ الْغَرُورُ
ای مردم از پروردگارتان بهراسید و بترسید از روزی که پدر فرزندش را کفایت (بی نیاز) نمیکند (نجات نمیدهد) و نه فرزند که او کفایت (بی نیاز) کنندهٔ پدرش از چیزی میباشد، همانا وعدهٔ خداوند [به آمدن قیامت و نشر کتاب و حساب و مجازات در آن] حقّ است پس حیات دنیا [هیچگاه] نباید شما را مغرور سازد (غافل کند) و غرور (فریب) نباید شما را مغرور (غافل) به خداوند سازد [یعنی شیطان به اینکه آرزوهای شما را طولانی کند و شما را به توبه به هنگام مرگ امیدوار دارد و شما را به معاصی خداوند و جمع دنیا از حلال و حرام جری سازد]
- ترجمه سلطانیای مردم از پروردگارتان بهراسید و بترسید از روزی که پدر فرزندش را کفایت (بی نیاز) نمیکند (نجات نمیدهد) و نه فرزند که او کفایت (بی نیاز) کنندهٔ پدرش از چیزی میباشد، همانا وعدهٔ خداوند حقّ است پس حیات دنیا (هیچگاه) نباید شما را مغرور سازد (غافل کند) و غرور (فریب شیطان) نباید شما را مغرور (غافل) به خداوند سازد
- ترجمه راستینای مردم، از خدا بترسید و بیندیشید از آن روزی که نه هیچ پدری ذرهای به کار فرزند آید و نه هیچ فرزندی ذرهای به کار پدر آید، البتّه وعده خدا حق و حتمی است، پس زنهار شما را زندگانی دنیا فریب ندهد و شیطان فریبنده شما را از (عقاب) خدا (به عفو و کرمش) سخت مغرور نگرداند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ
همانا [تنها] خداوند است [نه غیر او] که علم ساعت نزد او است و باران را نازل میکند و میداند آنچه را که در رحمها است و نفسی نمیداند که فردا چه کسب میکند و نفسی نمیداند در کدام سرزمین میمیرد، همانا خداوند دانا و آگاه است {انبیاء و اوصیای آنان (ع) و بعضی اتباعشان به بعضی از این پنج خبر میدادند، و ظاهر این آیه بر ثبوت علم برای خدای تعالی در مرگ انفس و محلّ مرگ آنها دلالت نمیکند قطع نظر از دلالت بر حصر علم به آنها در او تعالی، پس میگوییم: همانا ساعت به ساعت مرگ و احتضار، و همان قیامت صغری، و به ساعت ظهور قائم (ع) و به قیامت کبری تفسیر شده، و اینکه ساعت از سَوْع به معنی ضَیاع (از بین رفتن) و هَلاک است، و همهٔ آنها معنی ضیاع در آنها هست، برای ضیاع تعیّنات به هنگام مرگ و هنگام ظهور قائم (ع) و هنگام قیامت کبری، امّا ساعت مرگ که از آن خبر میدادند بلکه حاذقین از اطبّا از آن خبر میدادند، و امّا ظهور قائم (ع) که همانا آن ملازم با مرگ اختیاری یا اضطراری است، برای اینکه کسی که بمیرد او را میبیند و قائم (ع) نیز هنگام قیامت کبری ظاهر میشود، و قیامت کبری را نبیّ و وصیّ و مؤمن از حیث نبوّت خود و وصایت خود و ایمان خود نمیداند، و لکن چون برای آلهت درجاتی میباشد و کاملین بعد از خروج از جهت خلقیّتشان در جهت حقّیّت و درجات آلهت سیر میکنند تا آنکه بعد از کمال بر اعراف میایستند، و اعراف مقام قیامت کبری است، در علم آنها به ساعت قیامت کبری برای بندگان، از حیثیّت آلهت نه از حیثیّت خلقیّت استبعادی نمیباشد، و تنزیل باران و علم به وقت نزول آن و مکان آن و قدر آن گاهی از انبیاء و اوصیای آنان (ع) و اتباع آنان برمیآید لکن نه از حیثیّت خلقیّت بلکه از جهت آلهت، و همچنین حالتی در بواقی هست، پس علم به این پنج و به هر آنچه که از مدارک بشری غایب است جز برای خداوند نیست چه علم به آنها در مظاهر الهیّه یا در مقام مشیّت یا در مقام احدیّت باشد}.
- ترجمه سلطانیهمانا (تنها) خداوند است که علم ساعت نزد او است و باران را نازل میکند و میداند آنچه را که در رحمها است و نفسی نمیداند که فردا چه کسب میکند و نفسی نمیداند در کدام سرزمین میمیرد، همانا خداوند دانا و آگاه است.
- ترجمه راستینهمانا علم ساعت (قیامت) نزد خداست و او باران را فرو بارد و او آنچه (از نر و ماده و زشت و زیبا) که در رحمهای آبستن است میداند و هیچ کس نمیداند که فردا (از سود و زیان) چه خواهد کرد و هیچ کس نمیداند که به کدام سرزمین مرگش فرا میرسد (و به خاک میرود) ، که تنها خدا دانا و آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهایبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
٢ تَنزِيلُ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِن رَّبِّ الْعَالَـمِينَ
تنزیل (نزول تدریجی) کتاب، بدون تردیدی در آن، از پروردگار عالمیان است
- ترجمه سلطانیتنزیل (نزول تدریجی) کتاب، بدون تردیدی در آن، از پروردگار عالمیان است
- ترجمه راستینتنزیل این کتاب بزرگ (قرآن) بی هیچ شک از جانب پروردگار عالمیان است.
- ترجمه الهی قمشهای٣ أَمْ يَقُـولُونَ افْتَرَاهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ لِتُنذِرَ قَوْمًا مَّا أَتَاهُم مِّن نَّذِيرٍ مِّن قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ
آیا آنها میگویند که او آن [کتاب یا تنزیل کتاب] را افتراء بسته بلکه آن حقّ از پروردگار تو است تا قومی که برای [بودن] آنها [در زمان فَتْرَت و خَمود آثار رسالت و خمود اوصیای رسولان (ع) در آن] قبل از تو بیم دهندهای نیامده را انذار کنی با ترقّب به اینکه [به ولایت که همان طریق آخرت است] هدایت شوند
- ترجمه سلطانیآیا آنها میگویند که او آن را افتراء بسته بلکه آن حقّ از پروردگار تو است تا قومی که برای آنها قبل از تو بیم دهندهای نیامده را انذار کنی با ترقّب به اینکه هدایت شوند
- ترجمه راستینبلکه کافران میگویند قرآن را او از پیش خود (بیمدد وحی خدا) فرابافته. (چنین نیست) بلکه آن به حقّ و راستی از جانب خدا فرستاده شده تا تو قومی را که رسولی پیش از تو به سوی آنان نیامده (از معصیت خدا) بترسانی، باشد که راه هدایت پیش گیرند.
- ترجمه الهی قمشهای٤ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ مَا لَكُم مِّن دُونِهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا شَفِيعٍ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ
خداوند کسی است که آسمانها و زمین و آنچه که بین آن دو است را در شش روز خلق کرد سپس بر عرش ایستاد غیر از او ولیی و نه شفیعی [به منزلهٔ نصیر] ندارید آیا پس متذکّر نمیشوید؟ {ایّام (روزها) آخرت در عرض ایّام این زمان نیستند، بلکه آنها در طول آن هستند، به معنی اینکه ایّام دنیا قوالبی (قالبهایی) برای ایّام آخرت هستند و آنها به منزله ارواح ایّام دنیا هستند، و هر مرتبه از مراتب آخرت گستردگی آن و احاطهٔ آن نسبت به مراتب دنیا مضاعف (چند برابر) است، و هر روز از ایّام آخرت نسبت به یک روز از ایّام دنیا گستردگیاش با ده و صد و هزار و ده هزار تا پنجاه هزار مضاعف است، این نسبت به ایّام دهر است، و امّا ایّام سرمد برای عدم نهایت آنها و تحدّد آنها پس به چیزی محدود نمیشوند}
- ترجمه سلطانیخداوند کسی است که آسمانها و زمین و آنچه که بین آن دو است را در شش روز خلق کرد سپس بر عرش ایستاد غیر از او ولیی و نه شفیعی ندارید آیا پس متذکّر نمیشوید؟
- ترجمه راستینخدا آن کسی است که آسمانها و زمین و هر چه در بین آنهاست همه را در مقدار شش روز بیافرید، آن گاه بر عرش (فرمانروایی) قرار گرفت، شما را غیر او هیچ (در عالم) یار و یاور و شفیع و مددکاری نیست، آیا تذکر نمییابید؟
- ترجمه الهی قمشهای٥ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ
او امر را [با ملاحظهٔ حُسْن دَبِر (آخر کار) آن و عاقبت آن] از آسمان [ارواح] به زمین [اشباح بنابر استمرار] تدبیر میکند (نازل میکند) سپس در روزی که مقدارش از آنچه که میشمارید هزار سال است به سوی او عروج میکند
- ترجمه سلطانیاو امر را از آسمان به زمین تدبیر میکند سپس در روزی که مقدارش از آنچه که میشمارید هزار سال است به سوی او عروج میکند
- ترجمه راستیناوست که امر عالم را (به نظام احسن و اکمل) از آسمان تا زمین تدبیر میکند سپس در روزی که مقدارش به حساب شما بندگان هزار سال است باز (حقایق و ارواح) به سوی او بالا میرود.
- ترجمه الهی قمشهای٦ ذَلِكَ عَالِـمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ
آن [عظیم بعید (دور) از انظار و اوهام و عقول] دانای نهان (عالم غیب) و آشکار (عالم شهادت) است و چیره است [غالبی است که مانعی او را از مرادش منع نمیکند] و مهربان است [که بندگانش را بدون دعوت و نه داعی (دعوت کننده) وا نمیگذارد و اگرچه بر مخالفت با او و عصیان او اصرار ورزند]
- ترجمه سلطانیآن (عظیم) دانای نهان و آشکار و چیره و مهربان است
- ترجمه راستیناین است همان خدایی که بر غیب و شهود عالم دانا و (بر جهانیان) مقتدر و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٧ الَّذِي أَحْسَنَ كُلَّ شَيْءٍ خَلَقَهُ وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنسَانِ مِن طِينٍ
که هر چیزی را که آن را خلق کرده [به رحمت خویش و علم خود و عنایتش بحسب صورت آن چیز و سیرت آن و مستعدّ قرار دادن آن برای طلب کمالاتش] نیکو نموده و خلقت انسان (آدم یا مطلق انسان) را از گِلی آغاز کرد
- ترجمه سلطانیکه هر چیزی را که آن را خلق کرده نیکو نموده و خلقت انسان را از گِلی آغاز کرد
- ترجمه راستینآن خدایی که هر چیز را به نیکوترین وجه خلقت کرد و آدمی را نخست از خاک (پست بدین حسن و کمال) بیافرید.
- ترجمه الهی قمشهای٨ ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِن سُلَالَةٍ مِّن مَّاءٍ مَّهِينٍ
سپس نسل (خلقت، فرزند) او را از سُلالهای (شیرهای، چکیدهای) [یعنی آنچه که از غذاء در هضم رابع نسل (بیرون زده) میشود] همان آب زبون (پست) قرار داد
- ترجمه سلطانیسپس نسل او را از سُلالهای (شیرهای، چکیدهای) همان آب زبون (پست) قرار داد
- ترجمه راستینآنگاه خلقت نژاد نوع او را از چکیدهای از آب بیقدر (و نطفه بیحس) مقرر گردانید.
- ترجمه الهی قمشهای٩ ثُمَّ سَوَّاهُ وَنَفَخَ فِيهِ مِن رُّوحِهِ وَجَعَلَ لَكُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ
سپس او را آراست و از روح خود در او دمید و برای شما گوش و چشمان و قلوب قرار داد، چه اندک شکر میکنید
- ترجمه سلطانیسپس او را آراست و از روح خود در او دمید و برای شما گوش و چشمان و قلوب قرار داد، چه اندک شکر میکنید
- ترجمه راستینسپس آن (نطفه بیجان) را نیکو بیاراست و از روح (قدسی الهی) خود در آن بدمید، و شما را دارای گوش و چشمها و قلبها (با حسّ و هوش) گردانید، باز بسیار اندک شکر و سپاسگزاری نعمتهای حق میکنید.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ وَقَالُوا أَإِذَا ضَلَلْنَا فِي الْأَرْضِ أَإِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ بَلْ هُم بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ كَافِرُونَ
و گفتند آیا وقتی که [با متلاشی شدن اجزای ما و اعضای ما و اختلاط آنها با خاک زمین] در زمین ناپدید شویم آیا ما در آفرینشی جدید خواهیم بود؟ بلکه آنها به ملاقات پروردگارشان کافرند {چون قول او تعالی در مقام ذمّ آنان میباشد و اینکه این گفتار از آنان از روی علم نیست بلکه محض تخمین و خیال است پس در معنی این میباشد که گفتارشان از روی علم و تحقیق نیست بلکه آنها به ملاقات پروردگارشان یعنی به حساب او در آخرت یا به لقاى پروردگار مضافشان که لقاى فطری کسی که ربّ آنان در ولایت است که از جهت فطرت خود ملاقى او میباشند کافرند و لذلک تمسّک به خیال و اهویهٔ خویش جستهاند و از علم و آثار آن اعراض نمودند}
- ترجمه سلطانیو گفتند آیا وقتی که در زمین ناپدید شویم آیا ما در آفرینشی جدید خواهیم بود؟ بلکه آنها به ملاقات پروردگارشان کافرند
- ترجمه راستینکافران (از روی تعجب و انکار) گویند که آیا پس از آنکه ما در زمین (خاک و در خاک) نابود و گم شدیم باز از نو زنده خواهیم شد؟! (بلی البتّه زنده خواهید شد) بلکه آنها به شهود و لقاء خدایشان کافرند.
- ترجمه الهی قمشهای١١ قُلْ يَتَوَفَّاكُم مَّلَكُ الْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ
[در جواب به تعجّب آنان از بعث بعد از ضلال (ناپدید شدن) در زمین به آنها] بگو: [که در زمین گم نمیگردید بلکه] ملک الموت که موکّل بر شما است شما را [با قبض ارواح شما و جمیع اجزای شما و احصاء اَمَد (مدّت) شما و آجال (اجلها) شما] فوت میدهد (میمیراند) [یعنی جمیع شما و جمیع اجزای وجود شما را میگیرد به حیثی که از شما احدی و نه جزوی در زمین باقی نمیماند و چیزی از شما در زمین گم نمیشود تا بگویید چگونه بعد از گم شدن برانگیخته میشویم و جز این نیست که ضال (گم شده) در زمین همان مادّهٔ شما است که از شما نیست] سپس به پروردگارتان بازگردانده میشوید
- ترجمه سلطانیبگو: ملک الموت که موکّل بر شما است شما را فوت میدهد (میمیراند) سپس به پروردگارتان بازگردانده میشوید
- ترجمه راستینبگو: فرشته مرگ که مأمور قبض روح شماست جان شما را خواهد گرفت و پس از مرگ به سوی خدای خود بازگردانیده میشوید.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ وَلَوْ تَرَى إِذِ الْمُجْرِمُونَ نَاكِسُو رُءُوسِهِمْ عِندَ رَبِّهِمْ رَبَّنَا أَبْصَرْنَا وَسَمِعْنَا فَارْجِعْنَا نَعْمَلْ صَالِـحًا إِنَّا مُوقِنُونَ
و اگر میدیدی آنوقت را که مجرمین سرهایشان را نزد پروردگار [مضاف] خود به زیر انداختهاند [در حالی که میگویند] پروردگارا، ما [بعد از رجوع خود به تو] دیدیم [یا در دنیا لکن عمل نکردیم] و [از تو] شنیدیم [و قبول کردیم یا در دنیا از انبیای تو (ع) شنیدیم لکن عمل نکردیم] پس ما را بازگردان تا عمل صالح کنیم همانا ما [بدون شکّ و ریب] یقین آوردهایم
- ترجمه سلطانیو اگر میدیدی آنوقت را که مجرمین سرهایشان را نزد پروردگار (مضاف) خود به زیر انداختهاند (در حالی که میگویند) پروردگارا، ما دیدیم و شنیدیم پس ما را بازگردان تا عمل صالح کنیم همانا ما یقین آوردهایم
- ترجمه راستینو اگر تو حال بدکاران را (در قیامت) ببینی که چگونه در حضور خدای خود سر به زیر و ذلیلند (و با آه و ناله حسرت) گویند: پروردگارا، اینک (عذاب تو را) به چشم دیدیم و (سخن رسولانت را) به گوش گرفتیم، پس ما را (به دنیا) باز گردان تا صالح و نیکوکار شویم که اکنون (وعده تو را) به چشم یقین مشاهده کردیم!
- ترجمه الهی قمشهای١٣ وَلَوْ شِئْنَا لَآتَيْنَا كُلَّ نَفْسٍ هُدَاهَا وَلَكِنْ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّي لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنَ الْجِنَّةِ وَالنَّاسِ أَجْمَعِينَ
و اگر میخواستیم البتّه به هر نفسی هدایتش را [یعنی هدایت شدنش و رشدش یا اسباب هدایتش را بدون ملاحظهٔ استعداد و استحقاق] میدادیم [لکن نخواستیم تا مبادا مشیّت ما گزاف غیر مسبوق به ملاحظهٔ استعداد باشد] و لکن قول من حقّ است که حتماً جهنّم را از جنّ و مردم همگی مملوّ میکنم [تا مبادا ارادهٔ من گزاف واقع شود و عذاب معذّبین و ثواب مطیعین (فرمانبرداران) از جهت استعداد آنها میباشد]
- ترجمه سلطانیو اگر میخواستیم البتّه به هر نفسی هدایتش را (بدون ملاحظهٔ استعداد و استحقاق آن) میدادیم و لکن قول من حقّ است که حتماً جهنّم را از جنّ و مردم همگی مملوّ میکنم
- ترجمه راستینو اگر ما (به مشیّت ازلی) میخواستیم، هر نفسی را به کمال هدایتش (به جبر و الزام) میرسانیدیم و لیکن وعده حقّ و حتمی من است که دوزخ را البته از همه (کافران) جنّ و انس پر سازم.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ فَذُوقُوا بِمَا نَسِيتُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا إِنَّا نَسِينَاكُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
پس به خاطر آنکه ملاقات امروزتان را فراموش کردید بچشید همانا ما شما را فراموش (ترک) کردهایم و عذاب ماندگار را به خاطر آنچه که عمل میکردید بچشید
- ترجمه سلطانیپس به خاطر آنکه ملاقات امروزتان را فراموش کردید بچشید همانا ما شما را فراموش کردهایم و عذاب ماندگار را به خاطر آنچه که عمل میکردید بچشید
- ترجمه راستینپس (خطاب رسد: امروز) شما ای کافران (عذاب را) به کیفر غفلت از ملاقات این روزتان بچشید که ما هم شما را فراموش کردیم (یعنی از نظر لطف انداختیم) و اینک عذاب ابدی را به پاداش اعمال زشتی که میکردید بچشید.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ إِنَّمَا يُؤْمِنُ بِآيَاتِنَا الَّذِينَ إِذَا ذُكِّرُوا بِهَا خَرُّوا سُجَّدًا وَسَبَّحُوا بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ
[اینان به آیات ما مؤمن نیستند] جز این نیست که کسانی که وقتی که به آن متذکّر میشوند به سجده فرو میافتند به آیات ما ایمان میآورند، و به سبب حمد پروردگارشان [لطیفهٔ انسانیّهٔ خود را که همان وجه ربّ و اسم او و مظهر او و به وجهی خود او است را] تسبیح (تنزیه) میکنند و آنان [از خداوند یا از تسبیح او یا از خُرُور (بر خاک افتادن) و سجود، یا از ایمان و طاعت، یا در انفس خود] استکبار (سرکشی) نمیورزند {مُذْعِن (اذعان کننده) به آیات از آن حیث که آنها آیات عظمت خداوند و قدرت او و سعهٔ او هستند وقتی که به آنها متذکّر میشود از آنها به حدود آنها و تعیّنات آنها نظر نمیکند بلکه به آنها از حیث اینکه آنها آیات عظمت خداوند هستند نظر میکند، پس با آنها عظمت خداوند را متذکّر میشود و به خاطر تذکّر عظمت خداوند و وجدان (یافتن) آن تمالک (خویشتنداری) نمیکند و برای عظمت خداوند سجده کنان فرو میافتد، همانگونه که از مولای ما جعفر صادق (ع) است که او در نماز صیحهای زد و به غش بر خود فرو افتاد پس دربارهٔ آن سؤال شد، پس فرمود: این آیه را تکرار کردم تا آنکه از گویندهاش شنیدم پس جسم من برای معاینهٔ قدرت او ثابت (بر جای) نماند}
- ترجمه سلطانیجز این نیست که کسانی که وقتی که به آن متذکّر میشوند به سجده فرو میافتند به آیات ما ایمان میآورند، و با حمد پروردگارشان تسبیح میکنند و آنان استکبار (سرکشی) نمیورزند
- ترجمه راستینتنها کسانی به آیات ما ایمان میآورند که چون متذکّر آیات ما شوند به سجده رخ بر خاک نهند و تسبیح و تنزیه و ستایش پروردگار کنند و ابدا به کبر و نخوت سر از فرمان حق نکشند.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
پهلوهایشان از بسترها جدا میشود پروردگارشان را به خوف (بیم) و به طمع (امید) میخوانند و از آنچه که روزی آنها کردهایم انفاق میکنند
- ترجمه سلطانیپهلوهایشان از بسترها جدا میشود پروردگارشان را به خوف (بیم) و به طمع (امید) میخوانند و از آنچه که روزی آنها کردهایم انفاق میکنند
- ترجمه راستین(شبها) پهلو از بستر خواب تهی کنند و با بیم و امید (و ناله اشتیاق در نماز شب) خدای خود را بخوانند و آنچه روزی آنها کردهایم (به مسکینان) انفاق کنند.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ فَلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَّا أُخْفِيَ لَهُم مِّن قُرَّةِ أَعْيُنٍ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
پس نفسی نمیداند که برای آنها به آنچه که عمل میکردهاند چه پنهان شدهای از روشنائی چشم به عنوان پاداش هست
- ترجمه سلطانیپس نفسی نمیداند که برای آنها به آنچه که عمل میکردهاند چه پنهان شدهای از روشنائی چشم به عنوان پاداش هست
- ترجمه راستینپس هیچ کس نمیداند که به پاداش نیکوکاریشان چه نعمت و لذّتهای بینهایت که روشنیبخش (دل و) دیده است در عالم غیب برایشان ذخیره شده است.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ أَفَمَن كَانَ مُؤْمِنًا كَمَن كَانَ فَاسِقًا لَّا يَسْتَوُونَ
آیا پس کسی که مؤمن میباشد مانند کسی است که فاسق باشد [البتّه که] متساوی نمیشوند
- ترجمه سلطانیآیا پس کسی که مؤمن میباشد مانند کسی است که فاسق باشد (البتّه که) متساوی نمیشوند
- ترجمه راستینآیا آن کس که ایمان آورده (حالش در قیامت) مانند کسی است که کافر بوده؟هرگز یکسان نخواهند بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوَى نُزُلًا بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ
امّا کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند پس به (سبب) آنچه که عمل میکردهاند جنّتهایی دارند که جایگاهی پذیرا (آماده شده یا به عنوان منزل) برای آنان است
- ترجمه سلطانیامّا کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند پس به (سبب) آنچه که عمل میکردهاند جنّتهایی دارند که جایگاهی پذیرا برای آنان است
- ترجمه راستیناما آنان که (در دنیا) با ایمان و نیکو کار بودند به پاداش اعمال صالح منزلگاه پر نعمت در بهشت ابد یابند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ وَأَمَّا الَّذِينَ فَسَقُوا فَمَأْوَاهُمُ النَّارُ كُلَّمَا أَرَادُوا أَن يَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِيدُوا فِيهَا وَقِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّذِي كُنتُم بِهِ تُكَذِّبُونَ
و امّا کسانی که فسق کردهاند پس جایگاه آنان آتش است هرگاه بخواهند که از آن خارج شوند به آن بازگردانده میشوند {اهل جحیم مثل اهل دنیا از غمی که بر آنان مستولی میشود خروج از جحیم را میخواهند لکن چون ارادهٔ خروجشان از غم میباشد و آنها قائد (جلودار، پیشوا) شوق برای خروج ندارند خارج نمیشوند، بلکه به آن بازگردانده میشوند و اگر ارادهٔ خروجشان از شوق میبود البتّه در اسرع زمان خارج میشدند} و به آنها گفته میشود: عذاب آتشی که آن را تکذیب میکردید بچشید
- ترجمه سلطانیو امّا کسانی که فسق کردهاند پس جایگاه آنان آتش است هرگاه بخواهند که از آن خارج شوند به آن بازگردانده میشوند و به آنها گفته میشود: عذاب آتشی که آن را تکذیب میکردید بچشید
- ترجمه راستینو اما آنان که سر از طاعت حق کشیده و فاسق شدند منزلگاهشان در آتش دوزخ است و هر چه کوشند و خواهند که از آن آتش بیرون آیند باز (فرشتگان عذاب) بدان دوزخ برگردانندشان و گویند: عذاب آتشی را که (در دنیا) تکذیب میکردید اینک بچشید.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ وَلَنُذِيقَنَّهُم مِّنَ الْعَذَابِ الْأَدْنَى دُونَ الْعَذَابِ الْأَكْبَرِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
و البتّه حتماً غیر از عذابی بزرگتر [یعنی عذاب احتضار یا قبر یا قیامت] از عذابی پستتر [یعنی عذاب دنیا یا قبر یا برزخ] به ایشان بچشانیم راجیاً به اینکه آنها [از غَیّ (گمراهی)شان] بازگردند
- ترجمه سلطانیو البتّه حتماً غیر از عذابی بزرگتر (عذاب احتضار یا قبر یا قیامت) از عذابی پستتر (عذاب دنیا) به ایشان بچشانیم راجیاً به اینکه آنها بازگردند
- ترجمه راستینو البته ما کافران را عذاب نزدیکتر (و کمتر به بلاهای دنیا یا در برزخ) بچشانیم غیر آن عذاب بزرگتر و شدیدتر (قیامت یا قیام حجّت عصر علیه السّلام) تا مگر (متنبّه و پشیمان از کفر و عصیان شوند و به سوی خدا) باز گردند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ ثُمَّ أَعْرَضَ عَنْهَا إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنتَقِمُونَ
و کیست ظالمتر از کسی که آیات پروردگارش را یادآوری میشود سپس [با وضوح آیات] از آنها اعراض میکند همانا ما از مجرمین انتقام گیرندهایم
- ترجمه سلطانیو کیست ظالمتر از کسی که آیات پروردگارش را یادآوری میشود سپس از آنها اعراض میکند همانا ما از مجرمین انتقام گیرندهایم
- ترجمه راستینو کدامین کس در عالم از آن کس که به آیات خدا پند و تذکّرش دادند و باز اعراض کرد ستمکارتر است؟البته ما از بدکاران انتقام خواهیم کشید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَلَا تَكُن فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَائِهِ وَجَعَلْنَاهُ هُدًى لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ
و همانا [به تو کتاب دادیم و] کتاب را به موسی دادیم پس در شکّ از نزول آن مباش و آن را به عنوان هدایت برای بنی اسرائیل قرار دادیم [همانطور که کتاب تو را به عنوان هدایت برای جهانیان قرار دادیم]
- ترجمه سلطانیو همانا کتاب را به موسی دادیم پس در شکّ از نزول آن مباش و آن را به عنوان هدایت برای بنی اسرائیل قرار دادیم
- ترجمه راستینو همانا ما به موسی کتاب (تورات) را عطا کردیم پس تو در ملاقات او (یعنی ملاقات موسی با خدا در قیامت یا شب معراج با تو) هیچ شک مدار، و ما او را سبب هدایت بنی اسرائیل قرار دادیم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَـمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ
و چون صبر پیشه کردند [پس تو و پسرانت صبر کنید تا از شما امامانی قرار دهیم] و (در حالی که) به آیات ما یقین داشتند [پس تو و فرزندانت شکّ نکنید] از آنان امامانی قرار دادیم که به امر ما هدایت میکردند [نه به امر خودشان]
- ترجمه سلطانیو چون صبر پیشه کردند و (در حالی که) به آیات ما یقین داشتند از آنان امامانی قرار دادیم که به امر ما هدایت میکردند
- ترجمه راستینو برخی از آن بنی اسرائیل را امام و پیشوایانی که خلق را به امر ما (نه به امر خلق) هدایت کنند قرار دادیم برای آنکه (در راه حق) صبر کردند و در آیات ما مقام یقین یافتند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَفْصِلُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ
همانا پروردگار تو، در روز قیامت دربارهٔ آنچه که [از امر وصایت و وصیّ، یا از احکام شریعت، یا از کتاب و ستر (پوشاندن) بعضی از آن و تبدیل بعضی، یا از تصدیق رسولان (ع) و تکذیب آنان] در آن با یکدیگر اختلاف میکردهاند بین آنها (بنی اسرائیل) فصل (داوری) میکند [همانطور که بین قوم تو فصل میکند، پس بر اختلاف آنان یا بین خلق اختلاف کننده اندوه مدار، پس بین قوم تو فصل میکند]
- ترجمه سلطانیهمانا پروردگار تو، در روز قیامت دربارهٔ آنچه که در آن با یکدیگر اختلاف میکردهاند بین آنها فصل (داوری) میکند
- ترجمه راستینالبته خدای تو به روز قیامت در آنچه این مردم (از آیات و احکام الهی) اختلاف کلمه میانگیختند حکم خواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ أَوَلَمْ يَهْدِ لَهُمْ كَمْ أَهْلَكْنَا مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْقُرُونِ يَمْشُونَ فِي مَسَاكِنِهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ أَفَلَا يَسْمَعُونَ
آیا به آنها [به قوم تو یا به قوم موسى (ع)] نشان نداد [آیا نیندیشیدهاند] که چه بسیار از پیشینیان قبل از آنها را هلاک کردیم [که اخبار آنان را میشنوند و اگرچه اهلاک آنها را ندیدهاند لکن آثار آنها را میبینند برای اینکه آنها اینک] در مساکن آنان راه میروند همانا در آن البتّه نشانههایی هست آیا پس نمیشنوند
- ترجمه سلطانیآیا به آنها نشان نداد (آیا نیندیشیدهاند) که چه بسیار از پیشینیان قبل از آنها را هلاک کردیم (اینک) در مساکن آنان راه میروند همانا در آن البتّه نشانههایی هست آیا پس نمیشنوند
- ترجمه راستینآیا آن طوایف و قبایلی را که ما پیش از این مردم کنونی هلاک کردیم و اینان اینک در دیارشان به جای آنها رفت و آمد میکنند هلاک آنها موجب هدایت و عبرت اینان نگردید؟البته در این هلاک پیشینیان آیاتی (از پند و عبرت خلق) است، آیا باز هم سخن نمیشنوند؟
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعَامُهُمْ وَأَنفُسُهُمْ أَفَلَا يُبْصِرُونَ
آیا ندیدهاند که ما آب را به سوی زمین بایر سوق میدهیم پس با آن زرعی خارج میکنیم که چهارپایانشان و خودشان از آن میخورند آیا پس نمیبینند؟
- ترجمه سلطانیآیا ندیدهاند که ما آب را به سوی زمین بایر سوق میدهیم پس با آن زرعی خارج میکنیم که چهارپایانشان و خودشان از آن میخورند آیا پس نمیبینند؟
- ترجمه راستینآیا ندیدند که ما آب باران را به سوی زمین خشک بیآب و گیاه میبریم آن گاه حاصلی که خود و چهارپایانشان از آن بخورند میرویانیم؟آیا باز هم چشم بصیرت نمیگشایند (تا لطف رحمت واسع خدا را به خلق بنگرند).
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ وَيَقُـولُونَ مَتَى هَذَا الْفَتْحُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
و میگویند اگر [در این خبر دادن] راستگو میباشید این فتح کِی است {مراد از فتح مسؤل (سؤال شده) یا مستهزء (استهزاء شده) به آن همان ظهور قائم عجّل الله فرجه و استنارت (روشنائی، روشن شدن) زمین به نور پروردگارش و ارتفاع (رفع شدن) اختلاف از اهل آن است، و این در عالم صغیر جز حین موت اختیاری یا اضطراری نیست، زیرا چون رسول خدا (ص) به آنها به ظهور قائم (ع) و ظهور دین و قرار دادن همهٔ ادیان به عنوان دینی واحد خبر داد بر سبیل استفهام یا تَهَکّم (استهزاء، خشم) و استهزاء او سؤال کردند، و آیات (نشانهها) این فتح بسیار است، از اهلاک قرون (مردمان) گذشته و احیاء زمین بعد از مرگ آن و در آنها تفکّر نمیکنند و میگویند: این فتح کِی است؟!}
- ترجمه سلطانیو میگویند اگر (در این خبر دادن) راستگو میباشید این فتح کِی است
- ترجمه راستینو کافران میگویند: این فتح و گشایش (یعنی روز قیامت یا فتح مکه به دست مسلمین که وعد و وعید میدهید) کی خواهد بود اگر راست میگویید؟
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ قُلْ يَوْمَ الْفَتْحِ لَا يَنفَعُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِيمَانُهُمْ وَلَا هُمْ يُنظَرُونَ
[در جواب آنان] بگو: [که دربارهٔ این فتح عجله نکنید زیرا] کسانی که کفر ورزیدهاند ایمان آوردنشان در روز فتح نفع نمیدهد [زیرا آن، روز بُروز مکسوبات (کسب شدهها) است نه روز کسب خیرات]
- ترجمه سلطانیبگو: کسانی که کفر ورزیدهاند ایمان آوردنشان در روز فتح نفع نمیدهد
- ترجمه راستینبگو که (امروز باید ایمان آرید که) روز فتح، ایمان آنان که کافر بودند سود نبخشد و آنها را مهلت ندهند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَانتَظِرْ إِنَّهُم مُّنتَظِرُونَ
و به آنها نظر (مهلت داده) نمیشود پس از آنها اعراض کن [یعنی از جواب و سؤال با آنان، یا از دعوت ایشان، یا از خود آنان زیرا آنان به مجاور بودن با تو تأثیر نمیپذیرند] و [برای روز فتح] منتظر باش همانا آنان [هم برای آن روز] منتظرند.
- ترجمه سلطانیو به آنها نظر (مهلت داده) نمیشود پس از آنها اعراض کن و منتظر باش همانا آنان (هم برای آن روز) منتظرند.
- ترجمه راستینپس از آن کافران اعراض و دوری کن و منتظر (فتح و فیروزی خدا) باش، که آنها هم منتظر (قوّت خویش و ضعف و شکست تو) هستند.
- ترجمه الهی قمشهایبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
١ يَاأَيُّهَا النَّبِيُّ اتَّقِ اللَّهَ وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا
ای پیامبر از خداوند پروا کن و از کافران و منافقان اطاعت مکن همانا خداوند [به مصالح مترتّبه بر آنچه که از آن نهی میکند] دانا و [در علم خود و صنع خود] حکیم [دقیق لطیف (باریک بین)] میباشد
- ترجمه سلطانیای پیامبر از خداوند پروا کن و از کافران و منافقان اطاعت مکن همانا خداوند دانا و حکیم میباشد
- ترجمه راستینای پیغمبر (گرامی) همیشه خدا ترس و پرهیزکار باش و هرگز تابع رأی کافران و منافقان مباش که همانا خدا دانا و حکیم است.
- ترجمه الهی قمشهای٢ وَاتَّبِعْ مَا يُوحَى إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا
و از آنچه که از پروردگارت به تو وحی میشود پیروی کن [نه آنچه که به تو میگویند] همانا خداوند به آنچه که عمل میکنید آگاه است
- ترجمه سلطانیو از آنچه که از پروردگارت به تو وحی میشود پیروی کن همانا خداوند به آنچه که عمل میکنید آگاه است
- ترجمه راستینو تنها از آنچه به تو از جانب خدایت وحی میشود پیروی کن (و بدان و به امت بگو) که خدا به هر چه میکنید کاملا آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٣ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا
و بر خداوند توکّل کن [نه بر آنچه که میگویند] و خداوند به عنوان وکیل [بر امور تو] کافی است [پس امورت را بنابر مشورت غیر خود اتکال (کار خود را به کسی واگذاشتن و به او اعتماد کردن، توکل کردن) مکن]
- ترجمه سلطانیو بر خداوند توکّل کن و خداوند به عنوان وکیل کافی است
- ترجمه راستینو در کارها بر خدا توکّل کن، و تنها خدا برای مدد و نگهبانی کفایت است.
- ترجمه الهی قمشهای٤ مَّا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِّن قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ وَمَا جَعَلَ أَزْوَاجَكُمُ اللَّائِي تُظَاهِرُونَ مِنْهُنَّ أُمَّهَاتِكُمْ وَمَا جَعَلَ أَدْعِيَاءَكُمْ أَبْنَاءَكُمْ ذَلِكُمْ قَوْلُكُم بِأَفْوَاهِكُمْ وَاللَّهُ يَقُـولُ الْحَقَّ وَهُوَ يَهْدِي السَّبِيلَ
خداوند برای شخصی در جوف (درون سینهٔ) او دو قلب قرار نداده [که با این خداوند را دوست بدارد و تبعیّت کند و با آن کافر را دوست بدارد و تبعیّت کند]، و ازواج شما که آنها را ظهار میکنید را مادران شما قرار نداده {عرب میپنداشت که کسی که به زوجهاش بگوید: تو برای من مانند ظَهْر (پشت) مادرم هستی زوجۀ او در حرمت مُواقَعَه (جماع کردن) مانند مادرش میگردد} و پسرخواندههایتان را پسران شما قرار نداده، آن گفتار شما با دهانهای شما است [بدون اعتقاد داشتن شما به آن و بدون داشتن حقیقت در واقع، پس برای این گفتار در ترتّب احکام شرعیّه تأثیری نیست] و خداوند حقّ (ثابت) را میگوید [که در نفسالامر حقیقت دارد و میسزد که اعتقاد شود] و او [نه غیر او] به راه [راست به سوی حقّ] هدایت مینماید
- ترجمه سلطانیخداوند برای شخصی در جوف (درون سینهٔ) او دو قلب قرار نداده، و ازواج شما که آنها را ظهار میکنید را مادران شما قرار نداده و پسرخواندههایتان را پسران شما قرار نداده، آن گفتار شما با دهانهای شما است و خداوند حقّ را میگوید و او به راه (راست) هدایت مینماید
- ترجمه راستینخدا در درون یک مرد دو قلب (و دو مبدأ ادراک و اراده) قرار نداده و نیز زنانتان را که مادر بخوانید مادر شما و پسر دیگری را که فرزند بخوانید پسر شما قرار نداده، این گفتار شما زبانی و غیر واقع است، و خدا سخن به حقّ میگوید و اوست که (شما را) به راه حقیقت راهنمایی میکند.
- ترجمه الهی قمشهای٥ ادْعُوهُمْ لِآبَائِهِمْ هُوَ أَقْسَطُ عِندَ اللَّهِ فَإِن لَّمْ تَعْلَمُوا آبَاءَهُمْ فَإِخْوَانُكُمْ فِي الدِّينِ وَمَوَالِيكُمْ وَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ فِيمَا أَخْطَأْتُم بِهِ وَلَكِن مَّا تَعَمَّدَتْ قُلُوبُكُمْ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا
آنها را بر [نام] پدرانشان بخوانید [نه غیر پدران آنها، و اگرچه دیگران آنان را فرزندان خود خوانند] که آن [بدون شوب ظلم و تجاوز از حقّ] نزد خداوند دادگرانهتر (عادلانهتر) است پس اگر پدران آنان را نمیشناسید پس [آنان] برادران شما در دین هستند [و آنان را به عنوان برادر بخوانید] و دوستان شما هستند [و آنها را به عنوان دوست بخوانید] و در آنچه که آن را [در خواندن آنها به نام غیر پدرانشان قبل از نهی یا بعد از نهی با فراموشی از نهی یا با سبق (پیشی گرفتن) زبان] خطاء کردهاید بر شما گناهی نیست و لکن در آنچه که قلبهای شما تعمّد (قصد) کرده [گناه هست] و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان میباشد [که خطاء کننده و متعمّد را بعد از توبه میآمرزد و به عنوان تفضّل از خود بر او رحم میکند]
- ترجمه سلطانیآنها را بر (نام) پدرانشان بخوانید که آن نزد خداوند دادگرانهتر است پس اگر پدران آنان را نمیشناسید پس (آنان) برادران شما در دین و دوستان شما هستند و در آنچه که آن را خطاء کردهاید بر شما گناهی نیست و لکن در آنچه که قلبهای شما تعمّد (قصد) کرده (گناه هست) و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان میباشد
- ترجمه راستینشما پسر خواندهها را به پدرانشان نسبت دهید که این نزد خدا به عدل و راستی نزدیکتر است و اگر پدرانشان را نشناسید (باز فرزند و ارثبر شما نیستند بلکه) در دین برادران و یاران شما هستند، و در کار ناشایستهای که به خطا کنید بر شما گناهی نیست لیکن آن کار زشتی که به عمد و با اراده قلبی میکنید بر آن گناه مؤاخذه میشوید، و (اگر از این هم پشیمان شوید و توبه کنید باز) خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٦ النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُولُو الْأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلَّا أَن تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُم مَّعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا
پیامبر به مؤمنین سزاوارتر از خود آنها است و ازواج او مادران آنها هستند و در کتاب خداوند دارندگان ارحام (خویشاوندان جسمانی) همان مؤمنین و مهاجرین بعضی از آنها [در آن] از بعضی دیگر [از اقرباء (نزدیکان) روحانی] سزاوارترند مگر اینکه [بخواهید] به اولیاء (دوستان) خود نیکی کنید [یعنی مگر در فَعْلَۀ (کردار) معروف (نیک) شما به اولیاء خود در دین، یا یعنی لکن فعلۀ معروف شما به اولیاء خود به عنوان حسن (نیکو) باشد] {مراد از «فعلۀ معروف»، وصیّت و اوصیاء قرار دادن اولیاء است، یا وصیّت به چیزی برای اولیاء است} آن در کتاب مسطور (نوشته شده) میباشد
- ترجمه سلطانیپیامبر به مؤمنین سزاوارتر از خود آنها است و ازواج او مادران آنها هستند و در کتاب خداوند دارندگان ارحام (خویشاوندان) همان مؤمنین و مهاجرین بعضی از آنها از بعضی دیگر سزاوارترند مگر اینکه (بخواهید) به اولیاء (دوستان) خود نیکی کنید آن در کتاب مسطور (نوشته شده) میباشد
- ترجمه راستینپیغمبر اولی و سزاوارتر به مؤمنان است از خود آنها (یعنی مؤمنان باید حکم و اراده او را مقدم بر اراده خود بدارند و از جان و مال در اطاعتش مضایقه نکنند) و زنان او (در اطاعت و عطوفت و حرمت نکاح، به حکم) مادران مؤمنان هستند و خویشاوندان نسبی شخص (در حکم ارث) بعضی بر بعضی دیگر در کتاب خدا مقدمند از انصار و مهاجرین (که با هم عهد برادری بستهاند) مگر آنکه به نیکی و احسان بر دوستان خود (از مهاجر و انصار) وصیتی کنید که این (تقدم وصیت بر ارث خویشان) هم در کتاب حق مسطور گردیده است.
- ترجمه الهی قمشهای٧ وَإِذْ أَخَذْنَا مِنَ النَّبِيِّينَ مِيثَاقَهُمْ وَمِنكَ وَمِن نُّوحٍ وَإِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى ابْنِ مَرْيَمَ وَأَخَذْنَا مِنْهُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا
و آنوقت که [با بیعت کردن یا در عالم ذرّ با اخذ میثاق از آنها به انفس خود] از پیامبران پیمانشان را گرفتیم و از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی پسر مریم و از آنها پیمانی محکم گرفتیم
- ترجمه سلطانیو آنوقت که از پیامبران پیمانشان را گرفتیم و از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی پسر مریم و از آنها پیمانی محکم گرفتیم
- ترجمه راستینو (یادآر) آن گاه که ما از پیغمبران عهد و میثاق گرفتیم و هم از تو و از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بن مریم از همه پیمان محکم گرفتیم (که با هر مشقّت و زحمتی است رسالت خدا را به خلق ابلاغ کنند).
- ترجمه الهی قمشهای٨ لِّيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَن صِدْقِهِمْ وَأَعَدَّ لِلْكَافِرِينَ عَذَابًا أَلِيمًا
تا [خداوند یا سائل (سؤال کننده)] از صادقان از [کیفیّت و مقدار] صدق آنها سؤال کند [تا بحسب آن دو به آنها جزاء دهد] و برای کافران عذابی دردناک آماده کرده است
- ترجمه سلطانیتا از صادقان از صدق آنها سؤال کند و برای کافران عذابی دردناک آماده کرده است
- ترجمه راستینتا راستگویان عالم (یعنی انبیاء و مؤمنان امت) را از حقیقت و صدق ایمانشان باز پرسد (و آنها را پاداش کامل تبلیغ رسالت و عمل صالح دهد) و اهل کفر را (به کیفر تکذیب رسل) عذابی سخت دردناک مهیا کرده است.
- ترجمه الهی قمشهای٩ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ جَاءَتْكُمْ جُنُودٌ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا وَجُنُودًا لَّمْ تَرَوْهَا وَكَانَ اللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرًا
ای کسانی که ایمان آوردهاید نعمت خداوند بر شما را در آنوقت که لشکریان [یعنی آن احزاب (گروهها)، ابا سفیان احزابی از اعراب قریش و قبایلی که حول مکّه بودند و بنی غطفان از نجد و بنی قریظه و بنی نضیر از حول مدینه را جمع کرد] به شما هجوم آوردند به یاد آورید که بر آنها بادی (گرد و خاکی شدید) و لشکریانی [از ملائکه] که آنها را نمیدیدید فرستادیم [به حیثی که خیمه و نه آتش برای آنها باقی نماند، و سرمای شدید به حیثی که از سرمای آن تمالک (خویشتنداری) نمیکردند] و خداوند به آنچه که عمل میکردید [از حفر خندق و خروج از مدینه و تجبین (ترساندن) بعضی بعضی دیگر را و ارادهٔ بعضی بر فرار] بینا بود
- ترجمه سلطانیای کسانی که ایمان آوردهاید نعمت خداوند بر شما را در آنوقت که لشکریان به شما هجوم آوردند به یاد آورید که بر آنها بادی (گرد و خاکی شدید) و لشکریانی که آنها را نمیدیدید فرستادیم و خداوند به آنچه که عمل میکردید بینا بود
- ترجمه راستینای اهل ایمان، به یاد آرید نعمتی را که خدا به شما عطا کرد وقتی که لشکر بسیاری (از کافران) بر شما حملهور شدند، پس ما بادی تند و سپاهی بسیار (از فرشتگان) که به چشم نمیدیدید فرستادیم، و خدا خود به اعمال شما بینا بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ إِذْ جَاءُوكُم مِّن فَوْقِكُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنكُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا
آنوقت که از بالای شما [یعنی جانب مشرق و شمال مدینه] و از پایین شما [از جانب مغرب و جنوب] نزد شما آمدند و آنوقت که چشمها [از شدّت خوف و دهشت برای کثرت دشمنان] زاغ (کبود) [منحرف و حیران] شده بود و قلبها به حنجرهها رسیده بود و با گمانهایی [متخالف چون ظنّ دروغ گفتن محمّد (ص)، و ظنّ تکذیب خداوند محمّد (ص) را و ظنّ استیصال، و ظنّ غارت مدینه، و ظنّ صدق محمّد (ص) و اطمینان به خداوند و نصرت از خداوند و غلبه بر دشمنان و شکست آنها] به خداوند گمان میبردید
- ترجمه سلطانیآنوقت که از بالای شما و از پایین شما نزد شما آمدند و آنوقت که چشمها زاغ (کبود) شده بود و قلبها به حنجرهها رسیده بود و با گمانهایی (متخالف) به خداوند گمان میبردید
- ترجمه راستین(یاد آرید) وقتی که (در جنگ احزاب) لشکر کفار از بالا و زیر بر شما حملهور شدند و آنگاه که چشمها حیران شد و جانها به گلو رسید و به وعده خدا گمانهای مختلف بردید (مؤمنان حقیقی به وعده حق و فتح اسلام خوش گمان و دیگران بدگمان و ترسان بودند).
- ترجمه الهی قمشهای١١ هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِيدًا
در آنجا مؤمنین [به کثرت لشکریان از اعداء با قلّت خود و با ظنون متخالف (مخالف هم) و ارادهٔ فرار] ابتلاء (امتحان) شدند و با تزلزلی شدید متزلزل شدند
- ترجمه سلطانیدر آنجا مؤمنین ابتلاء (امتحان) شدند و با تزلزلی شدید متزلزل شدند
- ترجمه راستیندر آنجا مؤمنان امتحان شدند و (ضعیفان در ایمان) سخت متزلزل گردیدند.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ وَإِذْ يَقُـولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِم مَّرَضٌ مَّا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا
و آنوقت که منافقین و کسانی که در قلوب آنها مرض بود گفتند خداوند و رسول او به ما وعدهای [مموّه (ظاهر فریب) باطل از پیروزی و اعلاء دین و سلطنت بر اهل زمین] جز به جهت فریب دادن [ما] ندادند
- ترجمه سلطانیو آنوقت که منافقین و کسانی که در قلوب آنها مرض بود گفتند خداوند و رسول او به ما وعدهای مگر به جهت فریب دادن ندادند
- ترجمه راستینو نیز در آن هنگام منافقان و آنان که در دلهاشان مرض (شک و ریب) بود (با یکدیگر) میگفتند: آن وعده (فتح و نصرتی) که خدا و رسول به ما دادند غرور و فریبی بیش نبود.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ وَإِذْ قَالَت طَّائِفَةٌ مِّنْهُمْ يَاأَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا وَيَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِّنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُـولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ إِن يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا
و آنوقت که گروهی از آنان گفتند: ای اهل یثرب (مدینه) [اینجا] مکان [اقامت کردن] برای شما نیست پس [به منازل خود] برگردید و گروهی از آنها [برای رجوع (بازگشتن)] از نبیّ اجازه میخواهند [در حالی که] میگفتند همانا خانههای ما بیحفاظ است و (حال آنکه) آن شکاف (بی حفاظ) نبود که [آن را] جز به عنوان فرار [از زَحْف (پیشروی سپاه)] اراده نمیکردند
- ترجمه سلطانیو آنوقت که گروهی از آنان گفتند: ای اهل یثرب (مدینه) (اینجا) مکان (اقامت کردن) برای شما نیست پس برگردید و گروهی از آنها از نبیّ اجازه میخواهند (در حالی که) میگفتند همانا خانههای ما بیحفاظ است و (حال آنکه) آن شکاف (بی حفاظ) نبود که (آن را) جز به عنوان فرار اراده نمیکردند
- ترجمه راستینو در آن وقت طایفهای از آن کفار و منافقان دین گفتند: ای یثربیان، دیگر شما را (در اردوگاه) جای ماندن نیست (که همه کشته خواهید شد، از گرد پیغمبر متفرق شوید و به مدینه) باز گردید. و در آن حال گروهی از آنها (برای رفتن) از پیغمبر اجازه خواسته و میگفتند: خانههای ما دیوار و حفاظی ندارد، در صورتی که (دروغ میگفتند و) خانههاشان بیحفاظ نبود، و مقصودشان جز فرار (از جبهه جنگ) نبود.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ وَلَوْ دُخِلَتْ عَلَيْهِم مِّنْ أَقْطَارِهَا ثُمَّ سُئِلُوا الْفِتْنَةَ لَآتَوْهَا وَمَا تَلَبَّثُوا بِهَا إِلَّا يَسِيرًا
و اگر [دشمنان] از اطراف آن [یعنی از جوانب خانهها و مدینه به عنوان غالب] بر آنها داخل میشدند سپس از آنها درخواست فتنه [یعنی کفر یا جنگ با مسلمین] میکردند حتماً آن را میپذیرفتند و در آن (فتنه کردن) مگر اندکی درنگ نمیکردند
- ترجمه سلطانیو اگر (دشمنان) از اطراف آن (خانهها) بر آنها داخل میشدند سپس از آنها درخواست فتنه میکردند حتماً آن را میپذیرفتند و در آن مگر اندکی درنگ نمیکردند
- ترجمه راستینو اگر دشمنان دین از اطراف به شهر و خانهشان (از پی غارت) هجوم آرند سپس از آنها تقاضای بازگشت به کفر و شرک کنند آنان اجابت خواهند کرد در صورتی که اندک زمانی بیش در مدینه (با آن شرک) زیست نخواهند کرد (و سپس همه هلاک میشوند).
- ترجمه الهی قمشهای١٥ وَلَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِن قَبْلُ لَا يُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَكَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولًا
و (حال آنکه) همانا قبلاً [بر دست محمّد (ص)] با خداوند عهد کرده بودند که پشت نکنند و عهد خداوند [از وفاء به آن و نقض آن] مسئول (مورد سؤال) میباشد
- ترجمه سلطانیو (حال آنکه) همانا قبلاً با خداوند عهد کرده بودند که پشت نکنند و عهد خداوند مسئول (مورد سؤال) میباشد
- ترجمه راستینو آن منافقان از این پیش (در جنگ احد که اکثر فرار کردند) با خدا عهد محکم بسته بودند که به جنگ پشت نکنند، و از عهد خدا پرسش خواهد شد.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ قُل لَّن يَنفَعَكُمُ الْفِرَارُ إِن فَرَرْتُم مِّنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ وَإِذًا لَّا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِيلًا
بگو اگر از مرگ یا قتل (کشته شدن) فرار کنید هرگز فرار به شما نفع نخواهد رساند [زیرا هر احدی لابدّ از مرگ یا قتل (کشته شدن) است و احدی از یکی از آن دو رهایی نمییابد] و وقتی که [فرار میکنید] جز اندکی متمتّع (بهرهمند) نمیشوید
- ترجمه سلطانیبگو اگر از مرگ یا قتل (کشته شدن) فرار کنید هرگز فرار به شما نفع نخواهد رساند و وقتی که (فرار میکنید) جز اندکی متمتّع (بهرهمند) نمیشوید
- ترجمه راستین(ای رسول ما، منافقان را) بگو: اگر از مرگ یا قتل فرار میکنید آن فرار هرگز به نفع شما نیست چه آنکه اندک زمانی بیش (از زندگی) کامیاب نخواهید شد.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ قُلْ مَن ذَا الَّذِي يَعْصِمُكُم مِّنَ اللَّهِ إِنْ أَرَادَ بِكُمْ سُـوءًا أَوْ أَرَادَ بِكُمْ رَحْمَةً وَلَا يَجِدُونَ لَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا
بگو: کیست آنکه شما را در برابر خداوند اگر بدی برای شما اراده کند حفظ میکند یا برای شما ارادهٔ رحمت میکند و (حال آنکه) غیر از خداوند ولیّ و نه نصیری برای خود نمییابند
- ترجمه سلطانیبگو: کیست آنکه شما را در برابر خداوند اگر بدی برای شما اراده کند حفظ میکند یا برای شما ارادهٔ رحمت میکند و (حال آنکه) غیر از خداوند ولیّ و نه نصیری برای خود نمییابند
- ترجمه راستینبگو: اگر خدا به شما اراده بلا و شری کند یا اراده لطف و مرحمتی فرماید آن کیست که شما را از اراده خدا منع تواند کرد؟و هرگز خلق جز خدا هیچ یار و یاوری نخواهند یافت.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الْمُعَوِّقِينَ مِنكُمْ وَالْقَائِلِينَ لِإِخْوَانِهِمْ هَلُمَّ إِلَيْنَا وَلَا يَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلَّا قَلِيلًا
به تحقیق خداوند به تعویق اندازندگان (سست شدگان) [از جنگ کردن و از موافقت با رسول (ص)] از شما و گویندگان به برادرانشان که به سوی ما بیایید را میشناسد و به بأس (حرب، جنگ) نمیآیند مگر اندکی [از آنها یا از نظر آمدن یا از نظر زمان یا اندکی به جهت جنگیدن]
- ترجمه سلطانیبه تحقیق خداوند به تعویق اندازندگان (سست شدگان از جنگ کردن) از شما و گویندگان به برادرانشان که به سوی ما بیایید را میشناسد و به جنگ نمیآیند مگر اندکی
- ترجمه راستینمحققا خدا از حال آن مردم (منافق) که مسلمین را از جنگ میترسانند و باز میدارند و به برادران (و طایفه) خود میگویند: با ما متفق باشید (نه با مؤمنان) به خوبی آگاه است، و آنها جز اندک زمانی (آن هم برای نفاق و ریا کاری) به جنگ حاضر نمیشوند.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ أَشِحَّةً عَلَيْكُمْ فَإِذَا جَاءَ الْخَوْفُ رَأَيْتَهُمْ يَنظُرُونَ إِلَيْكَ تَدُورُ أَعْيُنُهُمْ كَالَّذِي يُغْشَى عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذَا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوكُم بِأَلْسِنَةٍ حِدَادٍ أَشِحَّةً عَلَى الْخَيْرِ أُولَئِكَ لَمْ يُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللَّهُ أَعْمَالَهُمْ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا
[در خیر شما] به شما بخیل هستند [که بطور ثابت بر ضرر کردن شما هستند، یا بر ضرر کردن شما حریص هستند] پس وقتی که ترس فرا برسد آنها را میبینی که به تو مینگرند [در حالی که] چشمهایشان [از شدّت خوف در سرهایشان] دور میزند مانند کسی که از [نزول] مرگ بیهوشی او را میبرد و وقتی که ترس برود با زبان تیز به شما زخم زبان میزنند [در حالی که] بر خیر بخیل هستند آنان [از روی اخلاص] ایمان نیاوردهاند پس خداوند اعمال آنان را [که آنها را در ظاهر اسلام عمل کرده بودند] حَبْط (باطل، تباه) کرد و این (حبط) بر خداوند آسان میباشد
- ترجمه سلطانی(در خیر شما) به شما بخیل هستند پس وقتی که ترس فرا برسد آنها را میبینی که به تو مینگرند (در حالی که) چشمهایشان (در حدقهها) دور میزند مانند کسی که از (نزول) مرگ بیهوشی او را میبرد و وقتی که ترس برود با زبان تیز به شما زخم زبان میزنند (در حالی که) بر خیر بخیل هستند آنان ایمان نیاوردهاند پس خداوند اعمال آنان را بیهوده (باطل، تباه) کرد و این بر خداوند آسان میباشد
- ترجمه راستینآنها (به هر نوع کمک مالی و غیره) بر شما مؤمنان بخل میورزند و هر گاه جنگ و خطری پیش آید آنها را چنان بینی که از شدت ترس با چشمی که از بیم دوران میزند به تو نگاه میکنند مانند کسی که از سختی مرگ حال بیهوشی به او دست دهد، و باز وقتی که جنگ و خطر بر طرف شد (و فتح و غنیمتی به دست آمد) سخت با زبان تند و گفتار خشن با کمال حرص و بخل شما را بیازارند (و مطالبه غنیمت کنند) اینان هیچ ایمان نیاوردهاند، خدا هم اعمالشان را (چون همه ریاست) محو و نابود میگرداند و این بر خدا آسان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ يَحْسَبُونَ الْأَحْزَابَ لَمْ يَذْهَبُوا وَإِن يَأْتِ الْأَحْزَابُ يَوَدُّوا لَوْ أَنَّهُم بَادُونَ فِي الْأَعْرَابِ يَسْأَلُونَ عَنْ أَنبَائِكُمْ وَلَوْ كَانُوا فِيكُم مَّا قَاتَلُوا إِلَّا قَلِيلًا
میپنداشتند که احزاب (گروهها) [بعد از آنکه خداوند بر آنها باد و ملائکه را فرستاد و بعد از هزیمت (شکست) آنها برای شدّت خوف خود و دهشتشان] هنوز نرفتهاند و اگر احزاب [برای بار دوّم] باز آیند دوست میدارند (آرزو میکنند) که ای کاش در اعراب بادیهنشین میبودند، [از هر قادمی (قدمزنندهای) از مدینه بر آنها] از اخبار شما میپرسند و اگر [در بار دوّم] در میان شما بودند [یا اگر در میان شما باقی میماندند و در حال حاضر به مدینه برنگشته بودند] جز اندکی نمیجنگیدند
- ترجمه سلطانیمیپنداشتند که احزاب (گروهها) هنوز نرفتهاند و اگر احزاب باز آیند دوست میدارند (آرزو میکنند) که ای کاش در اعراب بادیهنشین میبودند، از اخبار شما میپرسند و اگر در میان شما بودند جز اندکی نمیجنگیدند
- ترجمه راستینو آن منافقان گمان کنند که لشکرهای کافران هنوز از دور مدینه نرفته و شکست نخوردهاند و اگر آن دشمنان بار دیگر بر علیه السلام لشکر کشند باز منافقان آرزوشان این است که در میان اعراب بادیه (از جنگ آسوده و برکنار) باشند و از اخبار جنگی شما جویا شوند، و اگر هم در میان (سپاه) شما در آیند جز اندکی (آن هم به ریا و نفاق) به جنگ نپردازند.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ لَّقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا
همانا برای شما برای کسی که به خداوند و به روز آخِر امید میدارد و خداوند را بسیار ذکر میکند در رسول خدا الگوی نیکی میباشد [یعنی خصلت حسنهای که شایسته است که از آن تأسّی شود، و این اُسوه نمیباشد مگر برای کسی که بین رجاء (امیدواری) به خداوند و ذکر بسیار او را جمع نماید]
- ترجمه سلطانیهمانا برای شما برای کسی که به خداوند و به روز آخِر امید میدارد و خداوند را بسیار ذکر میکند در رسول خدا الگوی (خصلت) نیکی میباشد
- ترجمه راستینالبته شما را به رسول خدا (چه در صبر و مقاومت با دشمن و چه دیگر اوصاف و افعال نیکو) اقتدایی نیکوست، برای آن کس که به (ثواب) خدا و روز قیامت امیدوار باشد و یاد خدا بسیار کند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ وَلَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَصَدَقَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَمَا زَادَهُمْ إِلَّا إِيمَانًا وَتَسْلِيمًا
و چون مؤمنین [خالص] احزاب را دیدند گفتند: این آنچه است که خداوند و رسولش به ما وعده دادهاند و خداوند و رسولش راست گفتهاند و به آنها جز ایمان و تسلیم نیفزود [به خلاف غیر خالصان زیرا آنان گفتند: خداوند و رسولش به ما جز به فریب وعدهای ندادهاند]
- ترجمه سلطانیو چون مؤمنین (خالص) احزاب را دیدند گفتند: این آنچه است که خداوند و رسولش به ما وعده دادهاند و خداوند و رسولش راست گفتهاند و به آنها جز ایمان و تسلیم نیفزود
- ترجمه راستینو مؤمنان چون لشکر و نیروهای کفار را به چشم دیدند گفتند: این همان (جنگی) است که خدا و رسول (از پیش) ما را وعده دادند و خدا و رسول راست گفتند، و این دیدار دشمن جز بر ایمان و تسلیمشان نیفزود.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا
مردانی از مؤمنین هستند که به آنچه که [هنگام بیعت با محمّد (ص) با اجابت کردن او در شروط او] بر آن با خداوند عهد بسته بودند راستی کردند و از میان آنها کسانی تعهّدشان را اداء کردند [جان بر سر پیمان نهادند] و از آنها کسانی هستند که منتظرند و [پیمان خود را] با تبدیلی تبدیل نکردند
- ترجمه سلطانیمردانی از مؤمنین هستند که به آنچه که بر آن با خداوند عهد بسته بودند راستی کردند و از میان آنها کسانی تعهّدشان را اداء کردند (جان بر سر پیمان نهادند) و از آنها کسانی هستند که منتظرند و (پیمان خود را) با تبدیلی تبدیل نکردند
- ترجمه راستینبرخی از آن مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند، پس برخی پیمان خویش گزاردند (و بر آن عهد ایستادگی کردند تا به راه خدا شهید شدند مانند عبیده و حمزه و جعفر) و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند (مانند علی علیه السّلام که در کوفه به محراب عبادت شهید گشت).
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ لِّيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ إِن شَاءَ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا
تا خداوند به (سبب) صدق آنها به صادقین جزاء دهد و منافقین را اگر بخواهد عذاب میکند یا بر آنها توبه (التفات) میکند [اگر توبه کنند و از نفاق به سوی صدق بازگردند، یا اگر موفّق بر توبه شوند] همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه سلطانیتا خداوند به (سبب) صدق آنها به صادقین جزاء دهد و منافقین را اگر بخواهد عذاب میکند یا بر آنها توبه (التفات) میکند همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستینتا آنکه خدا آن مردان راستگوی (با وفا) را از صدق ایمانشان پاداش نیکو بخشد و منافقان را (به عدل) عذاب کند اگر بخواهد یا (به لطف) توبهشان بپذیرد که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْرًا وَكَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ وَكَانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزًا
و [به یاد آورید نعمت خداوند را آنوقت که] خداوند کسانی که کفر ورزیدهاند (احزاب) را با غیظ (خشم و کینهٔ) آنها ردّ کرد [در حالی که] به خیری (مال، غنیمت، پیروزی) [از شما] نرسیدند و خداوند [با ارسال باد و ملائکه بر آنها] جنگ را از مؤمنان کفایت کرد (رد کرد) و خداوند قوی است [مدافعهٔ با او و ممانعت از او از مرادش برای احدی ممکن نمیشود] و چیره میباشد [که بر هر غالبی غالب است]
- ترجمه سلطانیو خداوند کسانی که کفر ورزیدهاند را با غیظ (خشم و کینهٔ) آنها ردّ کرد (در حالی که) به خیری (مال، غنیمت، پیروزی) نرسیدند و خداوند جنگ را از مؤمنان کفایت کرد (رد کرد) و خداوند قوی و چیره میباشد
- ترجمه راستینو خدا کافران را (در جنگ احزاب) با همان خشم و غضبی که (به مؤمنان) داشتند بیآنکه هیچ خیر و غنیمتی به دست آورند ناامید برگردانید و خدا امر جنگ را (به فرستادن باد صرصر و سپاه فرشتگان غیبی) از مؤمنان کفایت فرمود، و خدا بسیار توانا و مقتدر است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ وَأَنزَلَ الَّذِينَ ظَاهَرُوهُم مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مِن صَيَاصِيهِمْ وَقَذَفَ فِي قُلُوبِهِمُ الرُّعْبَ فَرِيقًا تَقْتُلُونَ وَتَأْسِرُونَ فَرِيقًا
و کسانی از اهل کتاب که از آنها (از احزاب) پشتیبانی کرده بودند را از سنگرهایشان فرود (پائین) آورد {و آنان بنو قریظه بودند که آنها عهد رسول (ص) را نقض کردند و احزاب را پشتیبانی نمودند} و در قلوب آنها ترس افکند که گروهی را میکُشتید و گروهی را اسیر میکردید
- ترجمه سلطانیو کسانی از اهل کتاب که از آنها (احزاب) پشتیبانی کرده بودند را از سنگرهایشان فرود (پائین) آورد و در قلوب آنها ترس افکند که گروهی را میکُشتید و گروهی را اسیر میکردید
- ترجمه راستینو آن گروه اهل کتاب (از یهودان) را که پشتیبان و کمک مشرکان بودند خدا از حصار و سنگرهاشان فرود آورد و در دلشان (از شما مسلمین) ترس افکند تا آنکه گروهی از آنها را به قتل رسانیده و گروهی را اسیر میکردید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ وَأَوْرَثَكُمْ أَرْضَهُمْ وَدِيَارَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ وَأَرْضًا لَّمْ تَطَئُوهَا وَكَانَ اللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرًا
و زمین آنها و دیارشان و اموالشان و سرزمینی که در آن قدم نگذاشته بودید را به شما میراث داد {و آن سرزمین خیبر است که خداوند آن را بدون دواندن اسبان و شتران بعد از بنی قریظه با صلح فتح نمود} و خداوند بر هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه سلطانیو زمین آنها و دیارشان و اموالشان و سرزمینی که در آن قدم نگذاشته بودید را به شما میراث داد و خداوند بر هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه راستینو شما را وارث سرزمین و دیار و اموال آنها کرد و نیز سرزمینی را که هیچ بر آن قدم (به جنگ) ننهادید نصیب شما گردانید، و خدا بر هر چیز تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ يَاأَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ إِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَزِينَتَهَا فَتَعَالَيْنَ أُمَتِّعْكُنَّ وَأُسَرِّحْكُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا
ای پیامبر به ازواجت بگو: اگر زندگانی دنیا و زینت آن را میخواهید پس بیایید بهرهمندتان سازم و شما [زنان] را با رها کردنی زیبا [به پسندیدگی] رها کنم
- ترجمه سلطانیای پیامبر به ازواجت بگو: اگر زندگانی دنیا و زینت آن را میخواهید پس بیایید بهرهمندتان سازم و شما (زنان) را با رها کردنی زیبا (به پسندیدگی) رها کنم
- ترجمه راستینای پیغمبر (گرامی) با زنان خود بگو که اگر شما زندگانی با زیب و زیور دنیا را طالبید بیایید تا من مهر شما را پرداخته و همه را به خوبی و خرسندی طلاق دهم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ وَإِن كُنتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنكُنَّ أَجْرًا عَظِيمًا
و اگر خداوند و پیامبر او و سرای آخرت را میخواهید پس همانا خداوند برای نیکوکاران از شما [زنان] پاداشی عظیم آماده کرده است [نه برای بدکاران از زنان خارج شدگان با شمشیر]
- ترجمه سلطانیو اگر خداوند و پیامبر او و سرای آخرت را میخواهید پس همانا خداوند برای نیکوکاران از شما (زنان) پاداشی عظیم آماده کرده است
- ترجمه راستینو اگر طالب خدا و رسول و مشتاق دار آخرت هستید همانا خدا برای نیکوکاران از شما زنان (در قیامت) اجر عظیم آماده کرده است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ يَانِسَاءَ النَّبِيِّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا
ای زنان پیامبر کسی از شما که فاحشهای [که قُبح آن] واضح شده [است] بیاورد [یا که بر انظار ظاهر شده مانند خروج با شمشیر] عذاب او [در آخرت] به دو برابر مضاعف میشود و آن (مضاعف کردن) بر خداوند آسان میباشد
- ترجمه سلطانیای زنان پیامبر کسی از شما که فاحشهای (که قُبح آن) واضح شده (است) بیاورد عذاب او به دو برابر مضاعف میشود و آن بر خداوند آسان میباشد.
- ترجمه راستینای زنان پیغمبر، از شما هر که به کار ناروای آشکاری دانسته اقدام کند او را دو برابر دیگران عذاب کنند و این بر خدا سهل و آسان است.
- ترجمه الهی قمشهای