جزء شمارهٔ ۲۴


سورهٔ ۳۹- الزمر

٣٢ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَبَ عَلَى اللَّهِ وَكَذَّبَ بِالصِّدْقِ إِذْ جَاءَهُ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْكَافِرِينَ

پس چه کسی ظالم‌‌تر از کسی است که بر خداوند دروغ ببندد {هر کسی که در دین به هر نحو از ترأّس (ریاست طلبی) ترأّس کند از قضاء و فتواء و امامت جماعت و جمعه و وعظ و تصرّف در اوقاف و اموال ایتام و غُیّاب (غایبین) و اخذ بیعت از بندگان و تلقین ذکر و تعلیم اوراد بدون اذنی و اجازه‌‌ای از خداوند به توسّط خلفای او پس او از کسانی است که بر خداوند دروغ بسته است، و همچنین است کسی که از این مترأّس (ریاست طلب) تبعیّت کند زیرا او با حالش بر خداوند دروغ بسته است حیثی که معتقد شده که این مترأّس در دین از سوی خداوند رئیس است و از او تبعیّت کرده و حال آنکه از سوی خداوند رئیس نبوده} و آنوقت که صدق [راستی، که همان ولایت تکوینی او است] نزد او آمد را تکذیب کرد [حیثی که آن او را از این ترأّس باز می‌‌دارد و آن اتّباع و ولایت تکلیفیّه او است اگر ولایت تکلیفی و ولیّ امرش را تحصیل کرده باشد] {این متّبع (پیروی کننده) نسبت به همه و هر صدق و صادقى مکذّب (تکذیب کننده) است}، آیا برای کافران جایگاهی در جهنّم نیست

- ترجمه سلطانی

پس چه کسی ظالم‌تر از کسی است که بر خداوند دروغ ببندد و آنوقت که صدق (راستی، که همان ولایت تکوینی او است) نزد او آمد را تکذیب کرد آیا برای کافران جایگاهی در جهنّم نیست

- ترجمه راستین

پس (در آن روز) از آن کسی که بر خدا دروغ بسته و وعده صدق رسولان خدا را که به او رسیده تکذیب کرده هیچ کس ستمکارتر هست؟آیا منزلگاه کافران در آتش دوزخ نیست؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٣ وَالَّذِي جَاءَ بِالصِّدْقِ وَصَدَّقَ بِهِ أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ

و کسی که صدق آورد [ولایت تکلیفیّه را قبول کرد] و آن را تصدیق نمود آنان همان پرهیز کنندگان [از ظلم] هستند

- ترجمه سلطانی

و کسی که صدق آورد (ولایت تکلیفیّه را قبول کرد) و آن را تصدیق نمود آنان همان پرهیز کنندگان (از ظلم) هستند

- ترجمه راستین

و آن کس که (وعده) صدق را آورد و (آن کس که) آن را تصدیق کرد (و به خدا و قیامت ایمان آورد) هم آنها به حقیقت اهل تقوا هستند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٤ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ جَزَاءُ الْمُحْسِنِينَ

آنچه که می‌‌خواهند برای آنها نزد پروردگارشان هست آن پاداش نیکوکاران است

- ترجمه سلطانی

آنچه که می‌خواهند برای آنها نزد پروردگارشان هست آن پاداش نیکوکاران است

- ترجمه راستین

برای آن بندگان نزد خدایشان از هر نعمتی که بخواهند مهیّاست، که این پاداش نیکو کاران عالم است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٥ لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَيَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ

تا خداوند بدترین‌‌هایی که عمل کردند را از آنها بپوشاند و اجر آنها را به بهترینی که عمل می‌‌کردند به آنها جزاء بدهد

- ترجمه سلطانی

تا خداوند بدترین‌هایی که عمل کردند را از آنها بپوشاند و اجر آنها را به بهترینی که عمل می‌کردند به آنها جزاء بدهد

- ترجمه راستین

تا خدا زشت‌ترین گناهانشان را مستور و محو گرداند و بسی بهتر از این اعمال نیکشان به آنها پاداش عطا کند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٦ أَلَيْسَ اللَّهُ بِكَافٍ عَبْدَهُ وَيُخَوِّفُونَكَ بِالَّذِينَ مِن دُونِهِ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ

آیا خداوند برای بنده‌‌اش کافی نیست و تو را با کسانی غیر از او می‌‌ترسانند و (حال آنکه) کسی را که خداوند گمراه کند پس هیچ هادیی برای او نیست [یعنی که خداوند آنها را گمراه کرده و به تو نیست که آنها را هدایت کنی یا آنها به آنچه که از لحوق به کفّار یا از منع علی (ع) از خلافت که خیال می‌‌کنند هدایت نمی‌‌شوند]

- ترجمه سلطانی

آیا خداوند برای بنده‌اش کافی نیست و تو را با کسانی غیر از او می‌ترسانند و (حال آنکه) کسی را که خداوند گمراه کند پس هیچ هادیی برای او نیست

- ترجمه راستین

آیا خدای (مهربان) برای بنده‌اش کافی نیست؟و مردم (مشرک) تو را از قدرت غیر خدا می‌ترسانند!و هر که را خدا به گمراهی خود واگذارد دیگر او را هیچ راهنمایی نخواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٧ وَمَن يَهْدِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن مُّضِلٍّ أَلَيْسَ اللَّهُ بِعَزِيزٍ ذِي انتِقَامٍ

و کسی را که خداوند هدایت کند پس گمراه کننده‌‌ای ندارد [پس از خدایان آنان و نه از آنچه که دربارهٔ علی (ع) گفتند نترس زیرا خداوند تو را و علی (ع) را هدایت کرده است] آیا خداوند چیره نیست [غالبی که در مرادش غلبه نمی‌‌شود تا از آنها و از آنچه که دربارهٔ علی (ع) گفتند بترسی] و دارندهٔ انتقام نیست [پس تو بر تقلّب (گردش کردن) آنها در شهر‌‌ها و تمتّع آنها در روزگار اندوهناک مشو که همانا ما از آنان انتقام می‌‌گیریم] {بلکه تقلّب آنها و تمتّع آنها به اسارت نفس و خیال، انتقام ما از آنها است}

- ترجمه سلطانی

و کسی را که خداوند هدایت کند پس گمراه کننده‌ای ندارد آیا خداوند چیره و دارندهٔ انتقام نیست

- ترجمه راستین

و هر کس را خدا هدایت کند دیگر احدی او را گمراه نتواند کرد. آیا خدا مقتدر و غالب (بر تمام قوای عالم) و منتقم (از همه ستمکاران جهان) نیست؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٨ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُـولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ

و البتّه اگر از آنها سؤال کنی چه کسی آسمان‌‌ها و زمین را خلق کرده است البتّه می‌‌گویند خداوند، [پس چگونه تو را به کسانی غیر از او می‌‌ترسانند] بگو آیا پس دیدید (چه فکر می‌‌کنید) که آنچه که غیر از خداوند می‌‌خوانید اگر خداوند برای من ضرری اراده کند آیا آنها برطرف کنندهٔ ضرر او هستند یا اگر برای من رحمتی را اراده کند آیا آنان از رحمت او باز دارنده‌‌اند؟ [و حال آنکه ضرّى نیست مگر از او، و رحمتى نیست جز به اذن او پس چگونه شما مرا از آنها می‌‌ترسانید، به آنان به نحو تجرّی] بگو [و نترس] خداوند مرا بس است [شایسته است] که توکّل کنندگان فقط بر او توکّل نمایند [برای اینکه به اقرار همه فاعلی در وجود جز او نیست]

- ترجمه سلطانی

و البتّه اگر از آنها سؤال کنی چه کسی آسمان‌ها و زمین را خلق کرده است البتّه می‌گویند خداوند، بگو آیا پس دیدید (چه فکر می‌کنید) که آنچه که غیر از خداوند می‌خوانید اگر خداوند برای من ضرری اراده کند آیا آنها برطرف کنندهٔ ضرر او هستند یا اگر برای من رحمتی را اراده کند آیا آنان از رحمت او باز دارنده‌اند؟ بگو خداوند مرا بس است (شایسته است) که توکّل کنندگان فقط بر او توکّل نمایند

- ترجمه راستین

و اگر از این مشرکان بپرسی که زمین و آسمانها را که آفریده است؟البته جواب دهند: خدا آفریده. پس به آنها بگو: چه تصور می‌کنید، آیا همه بتهایی که جز خدا می‌خوانید اگر خدا بخواهد مرا رنجی رسد آن بتان می‌توانند آن را رفع کنند؟یا اگر خدا بخواهد مرا به رحمتی رساند بتان می‌توانند آن رحمت را از من باز دارند؟بگو: خدا مرا کافی است، که متوکلان عالم بر او توکل می‌کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٩ قُلْ يَاقَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ

[به عنوان تهدید در مقابل تهدیدشان بر تو به آنها] بگو ای قوم من، بر جایگاه (منزلت) خود عمل کنید همانا من [هم] عامل (عمل کننده) هستم پس خواهید دانست

- ترجمه سلطانی

بگو ای قوم من، بر جایگاه (منزلت) خود عمل کنید همانا من (هم) عامل (عمل کننده) هستم پس خواهید دانست

- ترجمه راستین

باز بگو: ای قوم، شما را آنچه میسّر است (و در خور جهل و گمراهی شماست) عمل کنید، من هم (آنچه روا دانم) عمل می‌کنم و به زودی معلوم شما گردد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٠ مَن يَأْتِيهِ عَذَابٌ يُخْزِيهِ وَيَحِلُّ عَلَيْهِ عَذَابٌ مُّقِيمٌ

که چه کسی [خواهد بود] که عذاب خوار کننده به او می‌‌آید و عذاب دائمی بر او فرود می‌‌آید

- ترجمه سلطانی

که چه کسی (خواهد بود) که عذاب خوار کننده به او می‌آید و عذاب دائمی بر او فرود می‌آید

- ترجمه راستین

که عذاب با ذلّت و خواری که را فرا رسد و آلام همیشگی (دوزخ) بر که فرود آید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤١ إِنَّا أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ لِلنَّاسِ بِالْحَقِّ فَمَنِ اهْتَدَى فَلِنَفْسِهِ وَمَن ضَلَّ فَإِنَّمَا يَضِلُّ عَلَيْهَا وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ

همانا ما کتاب را به حقّ بر تو برای مردم [به خاطر تهدید آنها و ترغیب آنها] نازل کردیم [پس چرا تو به آنها نمی‌‌گویی! پس به آنها بگو آنچه را که به تو نازل کردیم و بال (اندیشه) مدار که می‌‌شنوند یا نمی‌‌شنوند] پس هر کس که هدایت شد پس برای خودش است و هر کس که گمراه شد پس جز این نیست که برای خودش گمراه می‌‌شود و تو وکیل آنها نیستی [تا مراقب عدم گمراهی آنها باشی و بر گمراهی آنان محزون شوی]

- ترجمه سلطانی

همانا ما کتاب را به حقّ بر تو برای مردم نازل کردیم پس هر کس که هدایت شد پس برای خودش است و هر کس که گمراه شد پس جز این نیست که برای خودش گمراه می‌شود و تو وکیل آنها نیستی

- ترجمه راستین

(ای رسول) این کتاب الهی را ما به حقّ برای (هدایت) خلق بر تو فرستادیم، اینک هر که هدایت یافت نفع آن و هر که به گمراهی شتافت زیان آن بر شخص اوست و تو (پس از تبلیغ رسالت و اتمام حجّت) دیگر وکیل خلق و نگهبان امّت (از قهر حقّ) نخواهی بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٢ اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَالَّتِي لَمْ تَمُتْ فِي مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِي قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَيُرْسِلُ الْأُخْرَى إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ

خداوند است که انفس را فوت می‌‌دهد (می‌‌میراند) هنگام موت آنها و آنکه هنوز نمرده است را در خواب آن [را می‌‌میراند] {یعنی که انسان نفسى حیوانی و نفسى عقلانی دارد و خداوند جمیع انفس را حین مرگ می‌‌میراند و ایضاً حین مرگ انفس حیوانی که حین خواب از ابدان خارج نشده را می‌‌میراند زیرا آن که حین خواب خارج می‌‌شود همان انفس عقلانی است و آن شبیه آن می‌‌شود که خداوند برای سفل بودن آن و عدم اعتناء به آن حین مرگ آن را قبض نمی‌‌کند بلکه فانی می‌‌شود یا ملائکه آن را قبض می‌‌کنند} و آنکه مرگ بر آن قضاء شده را نگه می‌‌دارد و دیگری را تا وقت معیّن می‌‌فرستد {به این معنی که او انفسى را که مرگ بر آن قضاء شده را از انفس متوفّات نگه می‌‌دارد و دیگری را که آن به مرگ فوت نشده است را می‌‌فرستد، یعنی آنها را در ابدانشان باقی می‌‌دارد تا اجلشان، یا انفس عقلانی که آن در خواب می‌‌میرد را نگه می‌‌دارد و انفس حیوانی که آن فوت نکرده است را می‌‌فرستد یعنی آنها را در ابدان آنها باقی می‌‌دارد} همانا در آن برای گروهی که تفکّر می‌‌کنند البتّه نشانه‌‌هایی [عدیده] هست [بر مبدء بودن او و علم او و قدرت او و کمال حکمت او، و بقاء عالم آخر (دیگری) غیر از این عالم و عود (برگشت) انفس به آن عالم، و دارای مراتب بودن انسان و اینکه بعضی از مراتبش حکمشان حکم طبع است، و بعضی مراتبش حکمشان حکم عقل مجرّد است]

- ترجمه سلطانی

خداوند است که انفس را فوت می‌دهد (می‌میراند) هنگام موت آنها و آنکه هنوز نمرده است را در خواب آنها (را می‌میراند) و آنکه مرگ بر آن قضاء شده را نگه می‌دارد و دیگری را تا وقت معیّن می‌فرستد همانا در آن برای گروهی که تفکّر می‌کنند البتّه نشانه‌هایی (عدیده) هست

- ترجمه راستین

خداست آن که وقت مرگ ارواح خلق را می‌گیرد و آن کس را که هنوز مرگش فرا نرسیده نیز در حال خواب روحش را قبض می‌کند، سپس آن را که حکم به مرگش کرده جانش را نگاه می‌دارد و آن را که نکرده (به بدنش) می‌فرستد تا وقت معیّن (مرگ) . در این کار نیز ادله‌ای (از قدرت الهی) برای متفکران پدیدار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٣ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ شُفَعَاءَ قُلْ أَوَلَوْ كَانُوا لَا يَمْلِكُونَ شَيْئًا وَلَا يَعْقِلُونَ

آیا غیر از خداوند شفیعانی را اتّخاد کرده‌‌اند، [به آنان] بگو آیا اگرچه [آلهه یا شفعاء شما] چیزی را مالک نمی‌‌باشند؟ و [بلکه] عقل (تعقل) نمی‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

آیا غیر از خداوند شفیعانی را اتّخاد کرده‌اند، (به آنان) بگو آیا اگرچه چیزی را مالک نمی‌باشند؟ و (بلکه) عقل (تعقل) نمی‌کنند

- ترجمه راستین

بلکه این مردم کافر مشرک خدا را وا گذارده و بتهایی (بی اثر) را شفیعان خود بر گرفتند. بگو: اگر چه این بتان کمتر چیزی در جهان مالک نباشند و عقل و ادراکی هیچ نداشته باشند (باز شفیع شما توانند شد).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٤ قُل لِّلَّهِ الشَّفَاعَةُ جَمِيعًا لَّهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

بگو: شفاعت جمیعاً برای خداوند است [پس شما چه دارید که غیر او را به عنوان شفیع نزد او قرار می‌‌دهید]، ملک آسمان‌‌ها و زمین برای او است سپس به او بازگردانده می‌‌شوید [یعنی که شفاعت در دنیا مختصّ به او است برای اینکه ملک آسمان‌‌ها و زمین برای او است، و شفاعت در آخرت مختصّ به او است برای اینکه همه به او باز می‌‌گردند، نه به غیر او]

- ترجمه سلطانی

بگو: شفاعت جمیعاً برای خداوند است، ملک آسمان‌ها و زمین برای او است سپس به او بازگردانده می‌شوید

- ترجمه راستین

بگو: شفاعت همه خلقان با خداست، که سلطان ملک آسمانها و زمین و است و پس از مرگ و فنا بازگشت همه شما به سوی اوست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٥ وَإِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَحْدَهُ اشْمَأَزَّتْ قُلُوبُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَإِذَا ذُكِرَ الَّذِينَ مِن دُونِهِ إِذَا هُمْ يَسْتَبْشِرُونَ

و وقتی که خداوند به وحدتش ذکر می‌‌شود قلوب کسانی که به آخرت ایمان نیاورده‌‌اند مشمئز (بیزار) می‌‌شود [برای اینکه آنان به خداوند ادبار (پشت) کرده‌‌اند و بر اهویهٔ خویش اقبال نموده‌‌اند و مُدبر (پشت کننده) به چیزی، مشمئز از آن و از ذکر آن است] و وقتی که کسی غیر از او [مانند اصنام و طواغیت (طاغوت‌‌ها) و معاندین علی (ع)] ذکر می‌‌شود آنوقت آنها خوشحال می‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

و وقتی که خداوند به وحدتش ذکر می‌شود قلوب کسانی که به آخرت ایمان نیاورده‌اند مشمئز (بیزار) می‌شود و وقتی که کسی غیر از او ذکر می‌شود آنوقت آنها خوشحال می‌شوند

- ترجمه راستین

و چون نزد مردم بی‌ایمان به آخرت، خدا را به یکتایی یاد کنند (آنها از ذکر حق) سخت ملول و دلتنگ می‌شوند و هرگاه ذکر غیر خدا (از بتها و امور مادی) کنند خرّم و دلشاد می‌گردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٦ قُلِ اللَّهُمَّ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ عَالِـمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ أَنتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادِكَ فِي مَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ

[بطور اعراض از آنها مُقبل بر پروردگارت] بگو: ای پروردگار آفرینندهٔ آسمان‌‌ها و زمین [ای] عالم پنهان و آشکار، تو بین بندگانت در آنچه که در آن اختلاف می‌‌کردند حکم می‌‌کنی [یعنی از عدم اجابت قومت و از اختلافشان از بودن او خالق کلّ ماسواه و عالم کل معلومات و منجمله عناد قوم تو با تو و مخالفتشان بر تو و حصر حکم بین بندگان در او، به پروردگارت توجّه کن و او را با آنچه که در آن تسلّی تو هست به یاد آور]

- ترجمه سلطانی

بگو ای پروردگار آفرینندهٔ آسمان‌ها و زمین (ای) عالم پنهان و آشکار، تو بین بندگانت در آنچه که در آن اختلاف می‌کردند حکم می‌کنی

- ترجمه راستین

بگو: پروردگارا، ای خالق آسمانها و زمین، ای دانای عالم پیدا و پنهان، تو خود میان بندگان در آنچه خلاف و نزاع برانگیزند حکم خواهی کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٧ وَلَوْ أَنَّ لِلَّذِينَ ظَلَمُوا مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ مِن سُوءِ الْعَذَابِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَبَدَا لَهُم مِّنَ اللَّهِ مَا لَمْ يَكُونُوا يَحْتَسِبُونَ

و اگر کسانی که ظلم کرده‌‌اند، آنچه که در زمین هست را جمیعاً و مثل آن را با آن [داشته باشند] قطعاً فدیه خواهند داد [تا] از بدی عذاب در روز قیامت [برهند] و از سوی خداوند بر آنها آشکار می‌‌شود آنچه را که نمی‌‌پنداشتند

- ترجمه سلطانی

و اگر کسانی که ظلم کرده‌اند، آنچه که در زمین هست را جمیعاً و مثل آن را با آن (داشته باشند) قطعاً فدیه خواهند داد (تا) از بدی عذاب در روز قیامت (برهند) و از سوی خداوند بر آنها آشکار می‌شود آنچه را که نمی‌پنداشتند

- ترجمه راستین

و اگر مردم ستمکار و ظالم هر آنچه در زمین است دو برابر دارا باشند البته خواهند که برای نجات خود از سختی عذاب قیامت همه را فدا کنند، و البته (آن روز) از (قهر) خدا عذابی که گمان نمی‌بردند بر آنان پدید آید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٨ وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ

و بدی‌‌های آنچه که کسب می‌‌کردند بر آنها آشکار می‌‌شود و آنچه که [یعنی عملی که یا عذابی که] آن را استهزاء می‌‌کردند به سر آنها می‌‌آید

- ترجمه سلطانی

و بدی‌های آنچه که کسب می‌کردند بر آنها آشکار می‌شود و آنچه که آن را استهزاء می‌کردند به سر آنها می‌آید

- ترجمه راستین

و (آن در) نتیجه زشتی و بدکاریهاشان ظاهر شود و عذاب قیامت که با انکار و استهزاء تلقّی می‌کردند بر آنان احاطه کند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٩ فَإِذَا مَسَّ الْإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَانَا ثُمَّ إِذَا خَوَّلْنَاهُ نِعْمَةً مِّنَّا قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ بَلْ هِيَ فِتْنَةٌ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ

و وقتی که به انسان ضرری برسد، [برای ظهور فطرتش در آن هنگام و عدم احتجاب وی به حجب وهم و خیال] ما را می‌‌خواند سپس وقتی که از سوی خود نعمتی به او می‌‌دهیم [و خیال به انانیّتش چیره می‌‌شود و حال تضرّعش و دعائش را فراموش می‌‌کند] می‌‌گوید جز این نیست که آن بنابر علم من [به طرق کسب آن یا بنابر علم به اتیان آن] به من داده شده [برای اینکه من دانستم که خداوند برای مکان (منزلت) من نزد او آن را به من داده است]، بلکه [اتیان آن به کسب او و نه به شعور از او به اتیان آن نیست جز این نیست که] آن به عنوان فتنه (امتحان) [از خداوند و فساد برای او یا امتحان برای او] است [تا مبادا شوبی از علیّیّن بر او باقی بماند تا آنکه بدون شوب از علیّیّن داخل در آتش شود] و لکن بیشتر آنها نمی‌‌دانند [یعنی دارای مقام علم نیستند تا بدانند که آن منافی مقام علم آنان می‌‌شود، یا نمی‌‌دانند که آن فتنه برای آنان و استدراج است]

- ترجمه سلطانی

و وقتی که به انسان ضرری برسد، ما را می‌خواند سپس وقتی که از سوی خود نعمتی به او می‌دهیم می‌گوید جز این نیست که آن بنابر علم من به من داده شده بلکه آن به عنوان فتنه (امتحان، فساد) (برای او) است و لکن بیشتر آنها نمی‌دانند

- ترجمه راستین

آری آدمی (ناسپاس) چون رنج و دردی به او رسد ما را به دعا می‌خواند و باز چون (آن رنج و عذاب را برداشتیم و) نعمت و دولت به او دادیم گوید: این نعمت دانسته (و به استحقاق) نصیب من گردید. (چنین نیست) بلکه آن امتحان وی است و لیکن اکثر مردم آگه نیستند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٠ قَدْ قَالَهَا الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ

کسان قبل از آنها [نیز مانند قارون] آن را گفته‌‌اند و (حال آنکه) آنچه [از اموال و قوا و اولاد و خدم و حشم] که کسب می‌‌کردند از آنها [از عذاب خداوند] بی‌‌نیاز نکرد

- ترجمه سلطانی

کسان قبل از آنها (نیز مانند قارون) آن را گفته‌اند و (حال آنکه) آنچه که کسب می‌کردند از آنها (از عذاب خداوند) بی‌نیاز نکرد

- ترجمه راستین

پیشینیان هم چنین می‌گفتند (که ما مال و دولت را به تدبیر و لیاقت خود یافتیم) اما (خطا گفتند که وقت مرگ و هلاک) مال و دولتی که اندوختند هیچ به فریادشان نرسید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥١ فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَالَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ هَـؤُلَاءِ سَيُصِيبُهُمْ سَيِّئَاتُ مَا كَسَبُوا وَمَا هُم بِمُعْجِزِينَ

پس بدی‌‌های آنچه که [به انفس خود] کسب کرده‌‌اند به آنها اصابت کرد و کسانی از اینان که [به آل محمّد (ص) یا به ولایت تکوینی خود که همان ولایت آل محمّد (ص) است] ظلم کردند بدی‌‌های آنچه که کسب کرده‌‌اند بزودی به آنها اصابت خواهد کرد و (حال آنکه) آنها عاجز کنندهٔ [ما] نیستند

- ترجمه سلطانی

پس بدی‌های آنچه که (به انفس خود) کسب کرده‌اند به آنها اصابت کرد و کسانی از اینان که ظلم کردند بدی‌های آنچه که کسب کرده‌اند بزودی به آنها اصابت خواهد کرد و (حال آنکه) آنها عاجز کننده (ما) نیستند

- ترجمه راستین

و کیفر زشتی و بدکاریها که (برای کسب مال) انجام دادند به آنها رسید. و ستمکاران از این مردم نیز به زودی کیفر کردار بدشان را خواهند یافت و هرگز از قهر و قدرت خدا رهایی نمی‌یابند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٢ أَوَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِـمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

آیا ندانسته‌‌اند [یعنی اگرچه آن را با وضوح برهان آن و ظهور آثار آن نمی‌‌دانند] که خداوند است که روزی را برای کسی که بخواهد گشایش می‌‌دهد و تنگ می‌‌کند، همانا در آن [بسط رزق برای بعضی بدون مداخلت کسب وی و تدبیر وی در آن، و آن را بر بعضی تنگ می‌‌کند با وجود کمال سعی وی و تدبیر وی] برای گروهی که [به خداوند] ایمان می‌‌آورند [و به صفات او اذعان می‌‌کنند، یا با بیعت عامّه اسلام می‌‌آورند، یا با بیعت خاصّهٔ ولویّه ایمان می‌‌آورند] البتّه نشانه‌‌هایی [عدیده] هست [دالّ بر علم او تعالی و قدرت او و حکمت او و مراقبت او بر بندگانش]

- ترجمه سلطانی

آیا ندانسته‌اند که خداوند است که روزی را برای کسی که بخواهد گشایش می‌دهد و تنگ می‌کند، همانا در آن برای گروهی که ایمان می‌آورند البتّه نشانه‌هایی هست

- ترجمه راستین

آیا مردم ندانستند که خدا البته هر که را خواهد روزی وسیع دهد و هر که را خواهد تنگ روزی سازد؟در این (اختلاف روزی خلق) هم ادله‌ای (از قدرت الهی) برای اهل ایمان پدیدار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٣ قُلْ يَاعِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ

بگو ای بندگان من {خطاب بر بندگان از محمّد (ص) با «یا عبادی» در محلّ آن است زیرا بندگان خدا همانطور که آنها به عبد عبودیّت به عنوان عباد برای خداوند هستند بر مظاهر او به عنوان طاعت عبد هستند} که [با افراط کردن در حقوق دنیوی آن و تفریط ورزیدن در حقوق اخروی آن] بر نفس خویش اسراف کرده‌‌اید از رحمت خداوند ناامید نشوید {و این برای کسی است که نسبت به مظاهر او و خلفای او سمت عبودیّت (بندگی) داشته باشد و سمت عبودیّت نمی‌‌باشد مگر برای کسی که با بیعت عامّه یا خاصّه با آنان بیعت کرده است} همانا خداوند جمیع گناهان را می‌‌آمرزد همانا او بسیار آمرزنده و مهربان است

- ترجمه سلطانی

بگو ای بندگان من که بر نفس خویش اسراف کرده‌اید از رحمت خداوند ناامید نشوید همانا خداوند جمیع گناهان را می‌آمرزد همانا او بسیار آمرزنده و مهربان است

- ترجمه راستین

(ای رسول رحمت) بدان بندگانم که (به عصیان) اسراف بر نفس خود کردند بگو: هرگز از رحمت (نامنتهای) خدا نا امید مباشید، البته خدا همه گناهان را (چون توبه کنید) خواهد بخشید، که او خدایی بسیار آمرزنده و مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٤ وَأَنِيبُوا إِلَى رَبِّكُمْ وَأَسْلِمُوا لَهُ مِن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ ثُمَّ لَا تُنصَرُونَ

و به سوی پروردگار [مضاف] خود [که او علی بن ابی طالب (ع) و ولیّ امر شما است] برگردید [و انابه (بازگشت) به او بعد از بیعت جز با حضور نزد او با معرفت او به نورانیّت نیست که آن حضور نزد خداوند و معرفت به خداوند است] و [با خروج از جمیع نیّاتتان و قصدهایتان] تسلیم (منقاد) او شوید قبل از آنکه عذاب [احتضار یا عذاب قیامت] به شما بیاید آنگاه (در غیر آن صورت) [وقتی که تسلیم بر او نشوید] یاری نمی‌‌شوید

- ترجمه سلطانی

و به سوی پروردگار (مضاف) خود (که او علی بن ابی طالب (ع) است) برگردید و تسلیم او شوید قبل از آنکه عذاب به شما بیاید آنگاه (در غیر آن صورت) یاری نمی‌شوید

- ترجمه راستین

و به درگاه خدای خود به توبه و انابه باز گردید و تسلیم امر او شوید پیش از آنکه عذاب به شما فرا رسد و هیچ نصرت و نجاتی نیابید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٥ وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَكُمُ الْعَذَابُ بَغْتَةً وَأَنتُمْ لَا تَشْعُرُونَ

و از بهترین آنچه که از پروردگار شما به شما نازل شده پیروی کنید {و بهترین آنچه که از ربّ عباد به عباد نازل شده از جمله ارکان اسلام و احکام آن ولایت است زیرا آن اسناء (والاترین) آنها و ازکاء (پاکترین) آنها و انماء (رشد یافته‌‌ترین) آنها و اشرف آنها و دلیل بر آنها است} قبل از آنکه عذابِ [حال احتضار یا قیامت] ناگهانی و (در حالی که) شما [آمدن آن را] نمی‌‌فهمید [تا برای دفع آن یا برای ورود آن مهیّا شوید تا از جهت ایلام (به رنج افکندن) ایسر (آسانتر) شود] نزد شما بیاید

- ترجمه سلطانی

و از بهترین آنچه که از پروردگار شما به شما نازل شده پیروی کنید قبل از آنکه عذابِ (حال احتضار یا قیامت) ناگهانی و (در حالی که) شما نمی‌فهمید نزد شما بیاید

- ترجمه راستین

و بهترین دستور کتابی را که بر شما از جانب خدایتان نازل شده است پیروی کنید پیش از آنکه عذاب (قهر خدا به کیفر گناهان) بر شما ناگهان فرود آید و شما آگاه نباشید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٦ أَن تَقُولَ نَفْسٌ يَاحَسْرَتَا عَلَى مَا فَرَّطتُ فِي جَنبِ اللَّهِ وَإِن كُنتُ لَـمِنَ السَّاخِرِينَ

که نفسی بگوید وا حسرتا بر چیزی که در جنب خداوند [یعنی دربارهٔ علیّ (ع) یا در ولایت او] افراط کردم و (حال آنکه) البتّه از مسخره کنندگان [بر جنب الله] بودم

- ترجمه سلطانی

که نفسی بگوید وا حسرتا بر چیزی که در جنب خداوند افراط کردم و (حال آنکه) البتّه از مسخره کنندگان بودم

- ترجمه راستین

تا مبادا کسی فریاد واحسرتا بر آرد و گوید: ای وای بر من که جانب امر خدا را فرو گذاشتم و وعده‌های خدا را مسخره و استهزا نمودم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٧ أَوْ تَقُولَ لَوْ أَنَّ اللَّهَ هَدَانِي لَكُنتُ مِنَ الْمُتَّقِينَ

یا بگوید که اگر خداوند مرا هدایت می‌‌کرد حتماً از متّقین می‌‌شدم

- ترجمه سلطانی

یا بگوید که اگر خداوند مرا هدایت می‌کرد حتماً از متّقین می‌شدم

- ترجمه راستین

یا آنکه (از فرط پشیمانی در پی آرزوی محال آید و) گوید: (افسوس) اگر خدا مرا (به لطف خاص) هدایت فرمودی من نیز از اهل تقوا بودم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٨ أَوْ تَقُولَ حِينَ تَرَى الْعَذَابَ لَوْ أَنَّ لِي كَرَّةً فَأَكُونَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ

یا حین دیدن عذاب بگوید که اگر برایم بازگشتی بود آنگاه از احسان کنندگان می‌‌بودم

- ترجمه سلطانی

یا حین دیدن عذاب بگوید که اگر برایم بازگشتی بود آنگاه از احسان کنندگان می‌بودم

- ترجمه راستین

یا آنکه چون عذاب (خدا) را به چشم مشاهده کند گوید: (ای فریاد) کاش بار دیگر (به دنیا) باز می‌گشتم تا از نیکوکاران می‌شدم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٩ بَلَى قَدْ جَاءَتْكَ آيَاتِي فَكَذَّبْتَ بِهَا وَاسْتَكْبَرْتَ وَكُنتَ مِنَ الْكَافِرِينَ

بلی همانا آیات من نزد تو آمد و [لکن] تو آنها را تکذیب کردی و [از انقیاد بر آنها] استکبار ورزیدی و از کافران [به خداوند] بودی

- ترجمه سلطانی

بلی همانا آیات من نزد تو آمد و (لکن) تو آنها را تکذیب کردی و استکبار ورزیدی و از کافران بودی

- ترجمه راستین

آری (ای بدبخت) آیات کتاب من که محقّقا برای (هدایت) تو آمد تو آن را تکذیب کردی و راه تکبر و سرکشی پیش گرفتی و از زمره کافران بد کیش گردیدی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٠ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُم مُّسْوَدَّةٌ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِّلْمُتَكَبِّرِينَ

و در روز قیامت کسانی را می‌‌بینی که [با ادّعاء کردن منصب دینی که با اذن خداوند و خلفای او نیست] بر خداوند دروغ بسته‌‌اند {مانند ادعّای امامت و خلافت از رسول، و ادّعای قضاء و فتوا، و ادّعای امر به معروف و نهی از منکر، و ادّعای وعظ و امامت برای جمعه و جماعت، و تصرّف در اوقاف و اموال ایتام و غُیّاب، و اجرای حدود و تعزیرات، و اخذ فی‌‌ء (اموال عایده به مسلمین بدون جنگ، جزیه و خراج و مانند آنها) و انفال و صدقات؛ و غیر آن از مناصب دینی که عموماً یا خصوصاً محتاج به اذن و اجازه از خداوند است} روی‌‌هایشان سیاه است، آیا برای متکبّرین در جهنم جایگاهی نیست؟

- ترجمه سلطانی

و در روز قیامت کسانی که بر خداوند دروغ بسته‌اند را می‌بینی روی‌هایشان سیاه است، آیا برای متکبّرین در جهنم جایگاهی نیست؟

- ترجمه راستین

و روز قیامت کسانی را که بر خدا دروغ بستند بنگری که همه رویشان سیاه شده است (رسوای خدا و خلق گردیدند) آیا متکبران را نه منزل در دوزخ است؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦١ وَيُنَجِّي اللَّهُ الَّذِينَ اتَّقَوْا بِمَفَازَتِهِمْ لَا يَمَسُّهُمُ السُّوءُ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ

و خداوند کسانی که تقوا پیشه کرده‌‌اند را با رستگاری آنها (با نجات آنها) نجات می‌‌دهد که بدی به آنها نمی‌‌رسد و اندوهناک نمی‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

و خداوند کسانی که تقوا پیشه کرده‌اند را با رستگاری آنها نجات می‌دهد که بدی به آنها نمی‌رسد و اندوهناک نمی‌شوند

- ترجمه راستین

و خدا اهل تقوا را به موجبات رستگاری (و اعمال صالح) از عذاب نجات خواهد داد که هیچ رنج و المی به آنها نرسد و هرگز غم و اندوهی بر دلشان راه نیابد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٢ اللَّهُ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ

خداوند آفرینندهٔ همه چیز است و او [با حفظ کردن و ابقاء بنابر آنچه که آن برای وی خیر است] بر هر چیزی وکیل است

- ترجمه سلطانی

خداوند آفرینندهٔ همه چیز است و او بر هر چیزی وکیل است

- ترجمه راستین

خدا آفریننده هر چیز است و بر هر چیز هم او نگهبان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٣ لَّهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ

کلیدهای آسمان‌‌ها و زمین فقط برای او است و کسانی که به آیات خداوند [یعنی به علی (ع) و ولایت او] کفر ورزیدند آنان همان زیانکارانند

- ترجمه سلطانی

کلیدهای آسمان‌ها و زمین فقط برای او است و کسانی که به آیات خداوند کفر ورزیدند آنان همان زیانکارانند

- ترجمه راستین

کلیدهای خزائن آسمانها و زمین او راست و آنان که به آیات خدا کافر شدند هم آنان زیانکاران عالمند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٤ قُلْ أَفَغَيْرَ اللَّهِ تَأْمُرُونِّي أَعْبُدُ أَيُّهَا الْجَاهِلُونَ

بگو ای جاهلان آیا پس به من امر می‌‌کنید که غیر خداوند را بندگی کنم

- ترجمه سلطانی

بگو ای جاهلان آیا پس به من امر می‌کنید که غیر خداوند را بندگی کنم

- ترجمه راستین

(ای رسول به مشرکان) بگو: ای مردم نادان مرا امر می‌کنید که غیر خدا را پرستش کنم؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٥ وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ

و همانا به تو و به کسان قبل از تو وحی شده است که اگر [در عبادت خداوند] شرک بورزی البتّه عمل تو نابود خواهد شد و حتماً از زیانکاران خواهی بود

- ترجمه سلطانی

و همانا به تو و به کسان قبل از تو وحی شده است که اگر شرک بورزی البتّه عمل تو نابود خواهد شد و حتماً از زیانکاران خواهی بود

- ترجمه راستین

(هنوز مشرکان جاهل از تو موحد کامل طمع شرک دارند؟) و حال آنکه به تو و به رسولان پیش از تو چنین وحی شده که اگر به خدا شرک آوری عملت محو و نابود می‌گردد و سخت از زیانکاران خواهی گردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٦ بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُن مِّنَ الشَّاكِرِينَ

بلکه پس فقط خداوند را عبادت کن و از شکرگزاران باش

- ترجمه سلطانی

بلکه پس فقط خداوند را عبادت کن و از شکرگزاران باش

- ترجمه راستین

بلکه تنها خدا را پرستش کن و از شکر گزاران (نعمت الهی) باش.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٧ وَمَا قَدَرُوا اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ وَالْأَرْضُ جَمِيعًا قَبْضَتُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَالسَّمَاوَاتُ مَطْوِيَّاتٌ بِيَمِينِهِ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ

و خداوند را حقّ قدر او را قدر ندانستند و زمین جمیعاً در روز قیامت قبضهٔ او و آسمان‌‌ها مُچاله (مغلوب) در [دست] راست [تحت سلطهٔ] او هستند او منزّه است و بالاتر است از آنچه [از اصنام و کواکب و انواع مخلوقات از عناصر و موالید آنها و از آنچه که در ولایت با او شریک می‌‌کنند و از آنچه که در عبادت از اغراض و اهویه که با او] شریک می‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

و خداوند را حقّ قدر او را قدر ندانستند و زمین جمیعاً در روز قیامت قبضهٔ او و آسمان‌ها مُچاله (مغلوب) در (دست) راست (تحت سلطهٔ) او هستند او منزّه است و بالاتر است از آنچه که شریک می‌کنند

- ترجمه راستین

و (آنان که غیر خدا را طلبیدند) خدا را چنان که شاید به عظمت نشناختند، و اوست که روز قیامت زمین در قبضه قدرت او و آسمانها در پیچیده به دست سلطنت اوست. آن ذات پاک یکتا منزّه و متعالی از شرک مشرکان (بلکه از فکر موحدان) است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٨ وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَمَن فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَن شَاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرَى فَإِذَا هُمْ قِيَامٌ يَنظُرُونَ

و در صور دمیده شد پس کسانی که در آسمان‌‌ها هستند و کسانی که در زمین هستند بیهوش شدند مگر کسانی که خداوند بخواهد سپس بار دیگر در آن دمیده شود پس آنوقت آنها ایستاده منتظر (نظاره گر) می‌‌باشند

- ترجمه سلطانی

و در صور دمیده شد پس کسانی که در آسمان‌ها هستند و کسانی که در زمین هستند بیهوش شدند مگر کسانی که خداوند بخواهد سپس بار دیگر در آن دمیده شد پس آنوقت آنها ایستاده منتظر (نظاره گر) می‌باشند

- ترجمه راستین

و صیحه‌ای در صور (اسرافیل) بدمند تا جز آن که خدا (بقای او) خواسته دیگر هر که در آسمانها و زمین است همه یکسر مدهوش مرگ شوند، آن گاه صیحه دیگری در آن دمیده شود که ناگاه خلایق همه (از خواب مرگ) بر خیزند و نظاره (واقعه محشر) کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٩ وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاءِ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ

و زمین به نور پروردگارش روشن شد {نسبت امام به زمین و زمینیان مثل نسبت روح به بدن و قوای آن است، و همانطور که نور روح جز در قوای مدرکه ظاهر نمی‌‌شود نه در سایر آلات بدن برای منغمر (فرو رفته) بودن آنها در ظلمت مادّه همچنین نور امام در دنیا جز در کمّل از شیعهٔ آنها ظاهر نمی‌‌شود، و امّا غیر آنها از عناصر و موالیدشان، انسان باشد یا حیوان یا نبات و جماد، پس نور امام در آنها برای انغمار (فرو رفتن) آنها در ظلمات مادّه و عوارض آن ظاهر نمی‌‌شود پس وقتی که دنیا منقضی شود و برزخ‌‌هایی که آنها به وجهی از دنیا شمرده می‌‌شوند منقضی شوند و انسان به اعراف یا عالم مثال نورى علوی منتهی شود زمین مبدّل می‌‌گردد و مادّه و لوازم آن مطروح (دور انداخته) می‌‌شود و این زمین مستشرقه به نور امام (ع) می‌‌گردد همانطور که این زمین مستشرقه (روشن شده) به نور آفتاب است، و وقتی که زمین عالم صغیر تبدیل شود و زمین ملکوت بر زمین ملک غالب گردد زمین بدن به نور ملکوت امام طلب روشنی می‌‌کند بلکه زمین عالم کبیر به نور ملکوت او به عنوان مشرقه (محلّ نشستن در آفتاب در زمستان) می‌‌گردد و انسان با نور امام از نور خورشید مستغنی می‌‌گردد و چون انسان نمونه‌‌ای از عالم می‌‌باشد وقتی که به ولادت دوّم متولّد شده باشد و ملکوت امامش بر او ظاهر شود، چگونگی اشراق (روشن شدن) زمین به نور پروردگارش بر او ظاهر می‌‌شود، و کلّ آن در عالم صغیر اشاره به تولّد دوّم و ظهور ملکوت امام است} و نوشته‌‌ها نهاده شدند و پیامبران [که آنها رسولان خداوند الی الخلق هستند] و گواهان [یعنی خلفای رسولان (ع) در دعوت خلق که به افعالشان و احوالشان و اخلاقشان و گفتارشان بر مردم بعد از انبیاء (ع) شهادت می‌‌دهند] را آورد [تا از اجابت خلق بر آنان و طاعتشان و انقیادشان بر خداوند سؤال شوند] و بین آنها [یعنی بین بندگان یا بین پیامبران و شهداء و خلق] به حقّ قضاوت شد [به حیثی که شوب قضاوت باطل اصلاً نمی‌‌رود] و به آنها ظلم نمی‌‌شود

- ترجمه سلطانی

و زمین به نور پروردگارش روشن شد و نوشته‌ها نهاده شدند و پیامبران و گواهان را آورد و بین آنها به حقّ قضاوت شد و به آنها ظلم نمی‌شود

- ترجمه راستین

و زمین (محشر) به نور پروردگار خود روشن گردد و نامه (اعمال خلق در پیشگاه عدل حق) نهاده شود و انبیاء و شهداء (بر گواهی) احضار شوند و میان خلق به حق حکم شود و به هیچ کس ابدا ظلمی نخواهد شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٠ وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا يَفْعَلُونَ

و هر نفسی به آنچه که عمل کرده وفا شد و (حال آنکه) او به آنچه که می‌‌کنید داناتر است [یعنی که اتیان به انبیاء و شهداء برای جهل خداوند به آنها و افعالشان نیست]

- ترجمه سلطانی

و هر نفسی به آنچه که عمل کرده وفا شد و (حال آنکه) او به آنچه که می‌کنید داناتر است

- ترجمه راستین

و هر کس به پاداش عملش تمام برسد و خدا از هر کس به افعال خلق آگاه‌تر است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧١ وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ

و کسانی که [با قطع کردن ولایت از جهت تکلیف و از جهت تکوین تا آنکه می‌‌میرند به آن] کفر ورزیده‌‌اند [و در حالی که آنها کافر هستند] به صورت گروهی به سوی جهنّم سوق داده شوند تا آنوقت که به آن می‌‌رسند درب‌‌هایش باز می‌‌شود و نگهبان‌‌های آن به آنها می‌‌گویند آیا رسولانی از شما نزد شما نیامد که آیات پروردگارتان را بر شما بخواند و شما را از ملاقات امروزتان انذار نماید؟ می‌‌گویند بلی و لکن کلمهٔ عذاب بر کافران حقّ (لازم، واجب شد) [و با تنبیه (بیدار کردن) آنها متنبه (بیدار) نشدیم]

- ترجمه سلطانی

و کسانی که کفر ورزیده‌اند به صورت گروهی به سوی جهنّم سوق داده شوند تا آنوقت که به آن می‌رسند درب‌هایش باز می‌شود و نگهبان‌های آن به آنها می‌گویند آیا رسولانی از شما نزد شما نیامد که آیات پروردگارتان را بر شما بخواند و شما را از ملاقات امروزتان انذار نماید؟ می‌گویند بلی و لکن کلمهٔ عذاب بر کافران حقّ (لازم، واجب شده) است

- ترجمه راستین

و آنان را که کافر شدند فوج فوج به جانب دوزخ رانند تا چون آنجا رسند درهای جهنّم (به رویشان) بگشایند و خازنان دوزخ به آنها گویند: مگر پیغمبرانی از خودتان برای (هدایت) شما نیامدند و آیات الهی را برایتان تلاوت نکردند و شما را از ملاقات این روز سخت نترسانیدند؟جواب دهند: بلی و لیکن (افسوس که ما پند نگرفتیم و به کفر و عصیان خود را مستحق عذاب حرمان کردیم و) وعده عذاب بر کافران محقّق و حتمی گردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٢ قِيلَ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ

گفته می‌‌شود از درب‌‌های جهنّم داخل شوید در آن (جهنم) ماندگار هستید پس جایگاه متکبّرین بد [جایگاهی] است

- ترجمه سلطانی

گفته می‌شود از درب‌های جهنّم داخل شوید در آن ماندگار هستید پس جایگاه متکبّرین بد (جایگاهی) است

- ترجمه راستین

آن گاه به آن کافران خطاب شود: اینک از هر در به دوزخ داخل شوید و در آن عذاب جاودان بمانید که متکبران را (دوزخ) بسیار بد منزلگاهی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٣ وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ

و کسانی که از پروردگارشان هراس کرده‌‌اند بطور گروهی [یعنی جماعات مختلف بحسب حال و مراکب و مراتب و منازل] به سوی جنّت سوق داده شوند تا آنوقتی که به آنجا می‌‌آیند و درب‌‌هایش باز شود و نگهبانان آن [به عنوان تهنیت بر آنها] به آنها می‌‌گویند سلام بر شما خوش آمدید پس ماندگار در آن داخل شوید

- ترجمه سلطانی

و کسانی که از پروردگارشان هراس کرده‌اند بطور گروهی به سوی جنّت سوق داده شوند تا آنوقتی که به آنجا می‌آیند و درب‌هایش باز شود و نگهبانان آن به آنها می‌گویند سلام بر شما خوش آمدید پس ماندگار در آن داخل شوید

- ترجمه راستین

و متقیان خدا ترس را فوج فوج به سوی بهشت برند تا چون بدانجا رسند و همه درهای بهشت (به رویشان به احترام) بگشایند و خازنان بهشتی (به تهنیت) گویند: سلام بر شما باد (خوشا به حال شما) که چه خوش عیش ابدی نصیب شما گردید حالی در این بهشت ابد در آیید و جاودان متنعّم باشید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٤ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي صَدَقَنَا وَعْدَهُ وَأَوْرَثَنَا الْأَرْضَ نَتَبَوَّأُ مِنَ الْجَنَّةِ حَيْثُ نَشَاءُ فَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ

و [بعد از مشاهدهٔ جنّت و نعیم آن و گستردگی آن و منازل خود در آن و انعام خداوند بر آنها با انواع نعم او] می‌‌گویند: ستایش برای خدایی است که وعدهٔ خود به ما را راست گفته است و ما را وارث زمین کرد [یعنی زمین جنّت یا زمین دنیا یا زمین آخرت برای اینکه کامل در جنّت او در جمیع اجزاء دنیا تصرّف دارد] در جایی از جنّت که می‌‌خواهیم منزل می‌‌کنیم پس چه خوب است پاداش عمل کنندگان

- ترجمه سلطانی

و می‌گویند: ستایش برای خدایی است که وعدهٔ خود به ما را راست گفته است و ما را وارث زمین کرد در جایی از جنّت که می‌خواهیم منزل می‌کنیم پس چه خوب است پاداش عمل کنندگان

- ترجمه راستین

(مؤمنان به بهشت در آیند) و گویند: ستایش خدای را که وعده لطف و رحمتش را بر ما محقق فرمود و ما را وارث همه سرزمین بهشت گردانید که هر جای آن بخواهیم منزل گزینیم. (بلی آن روز) پاداش نیکوکاران بسیار نیکو خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٥ وَتَرَى الْمَلَائِكَةَ حَافِّينَ مِنْ حَوْلِ الْعَرْشِ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَقِيلَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَـمِينَ

و ملائکه را می‌‌بینی که گرداگرد از حول عرش می‌‌آیند [در حالی که] به ستایش پروردگارشان تسبیح می‌‌کنند و بین آنها [بین ملائکه به اینکه هر کدام در مقام لایق خود قرار داده شود، و حکم بر هر کدام به عبادت لایق او است، یا بین خلائق] به حقّ قضاوت می‌‌شود و گفته می‌‌شود ستایش برای الله پروردگار عالمیان است [زیرا در این هنگام برای هر احدی ظاهر می‌‌شود که او تعالی پروردگار جمیع اجزای همهٔ عوالم است].

- ترجمه سلطانی

و ملائکه را می‌بینی که گرداگرد از حول عرش می‌آیند (در حالی که) به ستایش پروردگارشان تسبیح می‌کنند و بین آنها به حقّ قضاوت می‌شود و گفته می‌شود ستایش برای الله پروردگار عالمیان است.

- ترجمه راستین

و (در آن روز) فرشتگان (رحمت) را مشاهده کنی که گرداگرد عرش (با عظمت الهی) در آمده و به تسبیح و ستایش خدایشان مشغولند و میان اهل بهشت و دوزخ به حق حکم شود و (همه زبان به حمد خدا گشایند و) گویند: سپاس و ستایش خاصّ خدای یکتا پروردگار جهانیان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
سورهٔ ۴۰- غافر

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

١ حم

«حم»

- ترجمه سلطانی

حم

- ترجمه راستین

حم (از اسرار خدا و رسول است).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ تَنزِيلُ الْكِتَابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ

تنزیل [نازل شدن تدریجی] کتاب از خداوند غالب دانا است

- ترجمه سلطانی

تنزیل (نازل شدن تدریجی) کتاب از خداوند غالب دانا است

- ترجمه راستین

نزول این کتاب آسمانی (قرآن) از جانب خدای مقتدر داناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ غَافِرِ الذَّنبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقَابِ ذِي الطَّوْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ

آمرزندهٔ گناه و قبول کنندهٔ توبه شدید عقوبت کنندهٔ دارندهٔ طَول (توانگری، فضیلت، بخشندگی)، خدایی جز او نیست، محلّ بازگشت (سرانجام) به او است

- ترجمه سلطانی

آمرزندهٔ گناه و قبول کنندهٔ توبه شدید عقوبت کنندهٔ دارندهٔ طَول (توانگری، فضیلت، بخشندگی)، خدایی جز او نیست، محلّ بازگشت (سرانجام) به او است

- ترجمه راستین

خدایی که بخشنده گناه و پذیرنده توبه (بندگان با ایمان) و منتقم سخت (از مردم ظالم بی‌ایمان) و صاحب رحمت و نعمت است، جز او هیچ خدایی نیست، بازگشت همه به سوی اوست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ مَا يُجَادِلُ فِي آيَاتِ اللَّهِ إِلَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَلَا يَغْرُرْكَ تَقَلُّبُهُمْ فِي الْبِلَادِ

جز کسانی که [به ولایت تکوینی و ولایت تکلیفی] کفر ورزیده‌‌اند در [اخفاء و ابطال و استهزاء] آیات خداوند مجادله نمی‌‌کنند {زیرا کفر به خداوند و به ملائکهٔ او و کتب او و رسولان او و نعم او و روز آخر نمی‌‌شود مگر بعد از کفر به این دو ولایت} و گردش (رفت و آمد) آنها در شهرها [به تجارات رابحه (سودمند) و اعتباراتی که آنها راجعه به دنیا هستند] تو را مغرور (فریفته) نکند [برای اینکه آنها عنقریب گرفته می‌‌شوند چنانکه از کسانی که قبل از آنها بودند گرفته شد]

- ترجمه سلطانی

جز کسانی که کفر ورزیده‌اند در آیات خداوند مجادله نمی‌کنند و گردش (رفت و آمد) آنها در شهرها تو را مغرور (فریفته) نکند

- ترجمه راستین

و (بدان ای رسول که) در آیات خدا کسی به (انکار و) جدل جز مردم کافر برنخیزد پس تو از اینکه کافران بر شهر و دیارها مسلط و متصرّفند دل نبازی (که اگر به آنها مهلتی دادیم موقع انتقام خواهد رسید).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَالْأَحْزَابُ مِن بَعْدِهِمْ وَهَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَجَادَلُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ

قبل از آنها قوم نوح و بعد از آنها احزاب [یعنی فرقه‌‌های مختلف و امم متفرقه رسولانشان را] تکذیب کردند و هر امّتی [از امم پیشین که رسولی به آنان فرستاده شد] به رسولانشان همّت گماشتند تا او را بگیرند [و او را از رسالتش مانع شوند یا او را عذاب دهند یا او را بکشند چنانکه قوم تو به تو همّت کردند تا تو را بگیرند و تو را حبس کنند یا تو را بکشند] و [با رسولانشان] به باطل مجادله کردند تا با آن حقّ را پایمال کنند [همانطور که قوم تو برای اینکه تو را زَلق (خسته کردن، لغزانیدن) کنند و حقّ را زایل سازند] پس [به سبب آن همّ (همّت گماشتن) و جدال] آنها را گرفتم پس [آیا می‌‌نگری که] مجازات من چگونه بود [یعنی اینکه شما اگرچه عقوبت مرا بر آنان مشاهده نکرده‌‌اید امّا اخبار آن را شنیده‌‌اید و در مرورتان به دیار آنها آثارشان را مشاهده می‌‌کنید، پس چرا از آنها عبرت نمی‌‌گیرید؟! و ای محمّد (ص) چرا از همّت (قصد) کردن قومت و جدال آنها غمگین می‌‌شوی؟]

- ترجمه سلطانی

قبل از آنها قوم نوح و بعد از آنها احزاب (فرقه‌های مختلف) (رسولانشان را) تکذیب کردند و هر امّتی به رسولانشان همّت گماشتند تا او را بگیرند و به باطل مجادله کردند تا با آن حقّ را پایمال کنند پس آنها را گرفتم پس (آیا می‌نگری که) مجازات من چگونه بود

- ترجمه راستین

(اگر امت تو را تکذیب کردند غم مدار که) پیش از اینان هم قوم نوح و طوایف بعد از نوح نیز (پیغمبران را) تکذیب کردند و هر امتی همّت گماشت که پیغمبر خود را دستگیر (و هلاک) گرداند و جدل و گفتار باطل به کار گرفت تا برهان حق را پایمال سازد، من هم آنها را (به کیفر کفر) گرفتم و چگونه عقوبت سخت کردم!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ وَكَذَلِكَ حَقَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّهُمْ أَصْحَابُ النَّارِ

و این‌‌چنین [مثل آن عقاب مسموع همه] کلمهٔ پروردگار تو [به عذاب] بر کسانی که [به خداوند و کتب او و رسولان او و روز آخر] کفر ورزیدند محقّق شد همانا آنان (بنی امیّه) همدمان آتش هستند

- ترجمه سلطانی

و این‌چنین کلمهٔ پروردگار تو بر کسانی که کفر ورزیدند محقّق شد همانا آنان همدمان آتش هستند

- ترجمه راستین

و همین گونه وعده خدای تو بر (عقاب و کیفر) کافران (امتت) محقق و حتم است که آنها همه اهل دوزخ هستند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ

کسانی که عرش را حمل می‌‌کنند و کسانی که دوروبر (پیرآمون) آن هستند به حمد پروردگارشان تسبیح می‌‌کنند و به او ایمان دارند و برای کسانی که [با ایمان خاصّ و بیعت خاصّهٔ ولویّه] ایمان آورده‌‌اند [نه کسانی که با بیعت عامّهٔ نبویّه فقط اسلام آورده‌‌اند] استغفار می‌‌کنند [و استغفار (طلب مغفرت) آنان برای خلوّ (خالی بودن) آنها از هوی و اغراض نفس مستجاب است] که ای پروردگار ما هر چیزی را با رحمت و علم فراگرفته‌‌ای پس کسانی که [با توبۀ خاصّ ولویّهٔ جاریه بر دست ولیّ امر در ضمن بیعت خاصّه] توبه کرده‌‌اند و [با این ایمان] از راه تو پیروی نموده‌‌اند را بیامرز و ایشان را از عذاب جحیم حفظ نما

- ترجمه سلطانی

کسانی که عرش را حمل می‌کنند و کسانی که دوروبر (پیرآمون) آن هستند به حمد پروردگارشان تسبیح می‌کنند و به او ایمان دارند و برای کسانی که ایمان آوردند استغفار می‌کنند که ای پروردگار ما هر چیزی را با رحمت و علم فراگرفته‌ای پس کسانی که توبه کرده‌اند و از راه تو پیروی نموده‌اند را بیامرز و ایشان را از عذاب جحیم حفظ نما

- ترجمه راستین

فرشتگانی که عرش (با عظمت الهی) را بر دوش گرفته و آنان که پیرامون عرشند به تسبیح و ستایش حق مشغولند، هم خود به خدا ایمان دارند و هم برای اهل ایمان از خدا آمرزش و مغفرت می‌طلبند که ای پروردگاری که علم و رحمت بی‌منتهایت همه اهل عالم را فرا گرفته است، گناه آنان که توبه کردند و راه (رضای) تو را پیمودند ببخش و آنان را از عذاب دوزخ محفوظ دار.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدتَّهُمْ وَمَن صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ

[ای] پروردگار ما آنها را در جنّت‌‌های عدنی {یعنی جنّت‌‌های اقامت که آخرین جنّات است که از آن به غیر آن خارج نمی‌‌شود} که به آنها وعده کرده‌‌ای داخل کن و کسانی که [در استعداد] صالح هستند از پدرانشان و ازواجشان و ذرّیّه‌‌های آنها را، همانا تو غالب [یعنی غلبه کننده‌‌ای که از مرادش منع نمی‌‌شود] و حکیم هستی [که دقایق استعداد و استحقاق را می‌‌داند و بر حسب آنها انجام می‌‌دهی به حیثی که ابطال فعل تو و سؤال از تو دربارهٔ آن ممکن نمی‌‌شود]

- ترجمه سلطانی

(ای) پروردگار ما آنها را در جنّت‌های عدنی که به آنها وعده کرده‌ای داخل کن و کسانی که صالح هستند از پدرانشان و ازواجشان و ذرّیّه‌های آنها را، همانا تو غالب و حکیم هستی

- ترجمه راستین

پروردگارا، تو آنها را به بهشت عدنی که وعده‌شان فرمودی با پدران (و مادران) صالح و هم جفت و فرزندانشان و اصل گردان، که همانا تویی خدای با حکمت و اقتدار.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ وَقِهِمُ السَّيِّئَاتِ وَمَن تَقِ السَّيِّئَاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

و آنها را از بدی‌‌ها نگهدار [یعنی از شروری که در روز قیامت و روز دخول اهل جنان در جنان و اهل نیران در نیران به مردم اصابت می‌‌کند برای اینکه بدی‌‌های دنیا اگر نسبت به مراتب حیوانی و مدارک آن شرور باشد نسبت به مراتب انسانی و مدارک آن رحماتی از خداوند می‌‌باشد]، و کسی را که از بدی‌‌ها نگهداری پس به او در آنروز [یعنی روز دخول اهل جنان در جنان] رحم کرده‌‌ای و آن همان کامیابی بزرگ است [برای اینکه رحم دنیوی فوز (موفقیّت) مشوب (آمیخته) به آلام است به خلاف رحم اخروی که آن فوز غیر مشوب است]

- ترجمه سلطانی

و آنها را از بدی‌ها نگهدار و کسی را که از بدی‌ها نگهداری پس به او در آنروز رحم کرده‌ای و آن همان کامیابی بزرگ است

- ترجمه راستین

و هم آن مؤمنان را از ارتکاب اعمال زشت نگاه دار، که هر که را تو از زشتکاری امروز محفوظ داری در حقّ او رحمت و عنایت بسیار فرموده‌ای و آن به حقیقت رستگاری بزرگ (از بلایا و فیروزی عظیم در آخرت) خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنَادَوْنَ لَمَقْتُ اللَّهِ أَكْبَرُ مِن مَّقْتِكُمْ أَنفُسَكُمْ إِذْ تُدْعَوْنَ إِلَى الْإِيمَانِ فَتَكْفُرُونَ

همانا کسانی که کفر ورزیده‌‌اند نداء داده می‌‌شوند [یعنی ملائکه از روی تَهَکّم (خشم گرفتن، سرزنش) به آنها به آنها نداء می‌‌کنند] البتّه خشم‌‌گیری خداوند از خشم گرفتن شما به انفس [امّارهٔ] شما [یا ذوات خود] بزرگتر است آنوقتی که به ایمان [به خداوند یا به رسول (ص) یا به ولایت علی (ع)] دعوت می‌‌شدید پس کفر می‌‌ورزیدید

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که کفر ورزیده‌اند نداء داده می‌شوند البتّه خشم‌گیری خداوند از خشم گرفتن شما به انفس شما بزرگتر است آنوقتی که به ایمان دعوت می‌شدید پس کفر می‌ورزیدید

- ترجمه راستین

آنان که کافر شدند (چون به دوزخ در افتند و از فرط خشم دشمن جان خود شوند) به آنها خطاب شود که خشم و قهر خدا بسیار از خشم شما بر خود سخت‌تر است چرا که شما را به ایمان دعوت می‌کردند و شما کافر می‌شدید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١ قَالُوا رَبَّنَا أَمَتَّنَا اثْنَتَيْنِ وَأَحْيَيْتَنَا اثْنَتَيْنِ فَاعْتَرَفْنَا بِذُنُوبِنَا فَهَلْ إِلَى خُرُوجٍ مِّن سَبِيلٍ

گفتند: [ای] پروردگار ما، ما را دو بار میراندی و ما را دو بار زنده کردی و به گناهان خود اعتراف کردیم پس آیا راهی برای خروج (خارج شدن) هست؟

- ترجمه سلطانی

گفتند: (ای) پروردگار ما، ما را دو بار میراندی و ما را دو بار زنده کردی و به گناهان خود اعتراف کردیم پس آیا راهی برای خروج (خارج شدن) هست؟

- ترجمه راستین

در آن حال کافران گویند: پروردگارا، تو ما را دو بار بمیراندی و باز زنده کردی (یک بار در دنیا میراندی و در قبور و عالم برزخ زنده کردی، دوم بار در قبور میراندی و به قیامت زنده کردی) تا ما به گناهان خود اعتراف کردیم، آیا اینک ما را راهی هست که از این عذاب دوزخ بیرون آییم؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢ ذَلِكُم بِأَنَّهُ إِذَا دُعِيَ اللَّهُ وَحْدَهُ كَفَرْتُمْ وَإِن يُشْرَكْ بِهِ تُؤْمِنُوا فَالْحُكْمُ لِلَّهِ الْعَلِيِّ الْكَبِيرِ

آن [عذاب و عدم اجابت خروج] به این [سبب] است که وقتی به خداوند به توحید او [یعنی به مظهر خداوند که خلیفهٔ او است] دعوت می‌‌شدید کفر می‌‌ورزیدید {مقصود دعوت ولیّ امر است برای اینکه او با دعوت خود به خداوند به توحید او دعوت می‌‌کند، یعنی توحید برای سالک الی الله به سبب ولایت و سلوک بر طریق آن حاصل می‌‌شود، و با اقبال به ولیّ امر به خداوند قبول (روی آورده) می‌‌شود، و به معرفت او خداوند شناخته می‌‌شود، بلکه معرفت او به نورانیّت همان معرفت خداوند است} و اگر برای او شریک آورده می‌‌شد ایمان می‌‌آوردید (اذعان می‌‌کردید و تسلیم می‌‌شدید) پس [بچشید که] حکم برای خداوند والای بزرگ است [حکمی برای غیر او نیست]

- ترجمه سلطانی

آن به این (سبب) است که وقتی به خداوند به توحید او دعوت می‌شدید کفر می‌ورزیدید و اگر برای او شریک آورده می‌شد ایمان می‌آوردید پس (بچشید که) حکم برای خداوند والای بزرگ است

- ترجمه راستین

(به آنها گویند) این عذاب برای آن است که شما چون خدا به یکتایی یاد می‌شد به او کافر می‌شدید و اگر بر او شریک می‌گرفتند ایمان می‌آوردید، پس اینک حکم (عفو و عقوبت شما) با خدای متعال بزرگوار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣ هُوَ الَّذِي يُرِيكُمْ آيَاتِهِ وَيُنَزِّلُ لَكُم مِّنَ السَّمَاءِ رِزْقًا وَمَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا مَن يُنِيبُ

او کسی است که آیاتش را به شما نشان می‌‌دهد و از آسمان برای شما روزی [بزرگی که همان رزق انسانی از علم و حکمت است] نازل می‌‌کند و [لکن] جز کسی که [با توبه بر دست ولیّ امر به خداوند] توبه کند [به این آیات و نه به نزول رزق انسان از آسمان] متذکّر نمی‌‌شود

- ترجمه سلطانی

او کسی است که آیاتش را به شما نشان می‌دهد و از آسمان برای شما روزی نازل می‌کند و جز کسی که (با توبه بر دست ولیّ امر به خداوند) توبه کند متذکّر نمی‌شود

- ترجمه راستین

اوست خدایی که به شما آیات (قدرت) خود را (در عالم آفاق و انفس) پدیدار می‌سازد و از آسمان (به وسیله برف و باران) بر شما روزی می‌فرستد، و متذکر این معنی نشوند مگر کسانی که دایم رو به درگاه خدا آرند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤ فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ

پس خداوند را بخوانید [در حالی که] برای او در دین مخلِص هستید و اگرچه کافران [از فراخواندن شما خداوند را] کراهت داشته باشند

- ترجمه سلطانی

پس خداوند را بخوانید (در حالی که) برای او در دین مخلِص هستید و اگرچه کافران کراهت داشته باشند

- ترجمه راستین

پس خدا را بخوانید در حالی که دین را برای او خالص کرده باشید هر چند کافران نخواهند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥ رَفِيعُ الدَّرَجَاتِ ذُو الْعَرْشِ يُلْقِي الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ لِيُنذِرَ يَوْمَ التَّلَاقِ

بالا برندهٔ درجات و صاحب عرش است که روح را [از عالَم امر خود یا] از امر خود {که همان کلمهٔ کُن وجودیّه است، و همان مشیّت است که همان فعل او و کلمهٔ او و امر او است} بر کسی از بندگانش که می‌‌خواهد القاء می‌‌کند تا [مردم را] از روز ملاقات کردن [یعنی روز تلاقى (دیدار) اهل زمین و اهل آسمان، یا تلاقى محسن و مسئ، یا تلاقى دوستان، یا تلاقى مظلوم و ظالم، یا تلاقى تندرو و کندرو و تَلاحُق (به هم ملحق شدن) همه، یا تلاقى اتباع و متبوعین و آن در روز قیامت است] انذار نماید

- ترجمه سلطانی

بالا برندهٔ درجات و صاحب عرش است که روح را از امر خود بر کسی از بندگانش که می‌خواهد القاء می‌کند تا (مردم را) از روز ملاقات کردن انذار نماید

- ترجمه راستین

که او دارای شئون و مراتب رفیع و صاحب عرش (عظیم) است، روح (همان فرشته جان بخش) را از امر خود بر هر که از بندگانش بخواهد می‌فرستد تا خلق را از روز ملاقات (ثواب و عقاب) بترساند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦ يَوْمَ هُم بَارِزُونَ لَا يَخْفَى عَلَى اللَّهِ مِنْهُمْ شَيْءٌ لِّـمَنِ الْمُلْكُ الْيَوْمَ لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ

روزی که آنها [از قبرهایشان یا از اَسْتار (پرده‌‌ها) خود که آنها عبارت از حدود آنها و تعیّنات آنها است نزد خداوند] آشکار شده هستند [برای اینکه آنها در آنروز از جمیع تعیّنات و حدود خارج می‌‌شوند و] از آنها چیزی [از اعمالشان و اقوالشان و احوالشان و مراتب وجودشان و دقایق آنها] بر خداوند مخفی نمی‌‌شود [یعنی بر خلق ظاهر می‌‌شود که آنها علی الدّوام نزد خداوند بارز (آشکار شونده، هویدا) بوده‌‌اند و چیزی از آنها بر خداوند مخفى نمی‌‌شده]، امروز مُلک (مملکت) برای کیست؟ برای خداوند واحد چیره است

- ترجمه سلطانی

روزی که آنها آشکار شده هستند از آنها چیزی بر خداوند مخفی نمی‌شود، امروز مُلک (پادشاهی، مملکت) برای کیست؟ برای خداوند واحد چیره است

- ترجمه راستین

آن روزی که همه خلق پدیدار شوند (و نیک و بدشان آشکار گردد) که هیچ کرده آنها بر خدا پنهان نباشد. در آن روز سلطنت عالم با کیست؟با خدای یکتای بس قاهر منتقم است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧ الْيَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ لَا ظُلْمَ الْيَوْمَ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ

امروز به هر نفسی به آنچه که کسب کرده جزاء داده می‌‌شود، امروز [به نقص ثوابی یا به زیادت عِقابی] هیچ ظلمی نیست همانا خداوند سریع حساب کننده است [برای اینکه شأنی او را از شأنی دیگر و نه حسابى او را از حسابى دیگر مشغول نمی‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

امروز به هر نفسی به آنچه که کسب کرده جزاء داده می‌شود، امروز هیچ ظلمی نیست همانا خداوند سریع حساب کننده است

- ترجمه راستین

آن روز هر نفسی به آنچه کرده جزا خواهد یافت، آن روز بر هیچ کس ستم نخواهد شد که خدا (ی عادل) حساب خلق به یک لحظه می‌کند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨ وَأَنذِرْهُمْ يَوْمَ الْآزِفَةِ إِذِ الْقُلُوبُ لَدَى الْحَنَاجِرِ كَاظِمِينَ مَا لِلظَّالِـمِينَ مِنْ حَمِيمٍ وَلَا شَفِيعٍ يُطَاعُ

و آنها را از آنروز آزفه (نزدیک شونده، روز قیامت) انذار کن آنوقت که قلوب [از شدّت خوف و وحشت] نزدیک حنجره‌‌ها هستند [در حالی که] آنها فرو برندهٔ خشم هستند ستمکاران، یارانی [نزدیک که به آنها نفع رسانند و از آنها دفع کنند] و نه شفاعت کننده‌‌ای که [از او] اطاعت شود ندارند

- ترجمه سلطانی

و آنها را از آنروز آزفه (نزدیک شونده، روز قیامت) انذار کن آنوقت که قلوب نزدیک حنجره‌ها هستند (در حالی که) آنها فرو برندهٔ خشم هستند ستمکاران، یارانی (نزدیک) و نه شفاعت کننده‌ای که (از او) اطاعت شود ندارند

- ترجمه راستین

و (ای رسول) امت را از روز نزدیک (قیامت) بترسان که (از هول و ترس) آن روز جانها به گلو می‌رسد و از بیم آن حزن و خشم خود فرو می‌برند و ستمکاران را هیچ یار گرم و دلسوز و یاوری که شفاعتش پذیرفته شود نخواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩ يَعْلَمُ خَائِنَةَ الْأَعْيُنِ وَمَا تُخْفِي الصُّدُورُ

چشم‌‌های خائن [را از میان چشم‌‌ها] و آنچه که در سینه‌‌ها پنهان می‌‌کنند [از عزمات (عزم‌‌ها) و نیّات و خطرات (خطورات) که برای احدی ظاهر نمی‌‌شوند، یا از قوا و استعدادات که صاحبان قلوب بر آنها اطلاع ندارند] را می‌‌شناسد

- ترجمه سلطانی

چشم‌های خائن و آنچه که در سینه‌ها پنهان می‌کنند را می‌شناسد

- ترجمه راستین

و خدا بر نگاه خیانت چشم خلق و اندیشه‌های نهانی دلها (ی مردم) آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٠ وَاللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ لَا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ

و خداوند به حقّ قضاوت (حکم) می‌‌کند و کسانی را که [آنها را] به جای او فرا می‌‌خوانند (بنو امیّه و کسانی که با آنها موافق هستند) به چیزی قضاوت (حکم) نمی‌‌کنند [چه رسد به قضاوت به حقّ] همانا خداوند همان شنوا و بینا است

- ترجمه سلطانی

و خداوند به حقّ قضاوت (حکم) می‌کند و کسانی را که فرا می‌خوانند به جای او به چیزی قضاوت (حکم) نمی‌کنند همانا خداوند همان شنوا و بینا است

- ترجمه راستین

و خدا به حق حکم می‌کند و غیر او آنچه را به خدایی می‌خوانند هیچ حکم (و اثری) در جهان نتوانند داشت، خداست که (دعای خلق را) شنوا و (به احوال بندگان) بیناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢١ أَوَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ كَانُوا مِن قَبْلِهِمْ كَانُوا هُمْ أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَمَا كَانَ لَهُم مِّنَ اللَّهِ مِن وَاقٍ

آیا در زمین سیر نکرده‌‌اند [تا آثار گذشتگان و آثار قضاوت به حقّ او تعالی را مشاهده کنند] تا نظر کنند که عاقبت کسانی که قبل از آنها بوده‌‌اند چگونه بوده است آنها از لحاظ قوّت و از لحاظ آثار در زمین شدیدتر از اینها بودند پس خداوند آنها را به گناهانشان گرفت و در برابر خداوند نگهدارنده‌‌ای نداشتند

- ترجمه سلطانی

آیا در زمین سیر نکرده‌اند تا نظر کنند که عاقبت کسانی که قبل از آنها بوده‌اند چگونه بوده است آنها از لحاظ قوّت و از لحاظ آثار در زمین شدیدتر از اینها بودند پس خداوند آنها را به گناهانشان گرفت و در برابر خداوند نگهدارنده‌ای نداشتند

- ترجمه راستین

آیا (مردم) در روی زمین سیر و سفر نکردند تا عاقبت کار پیشینیانشان را ببینند که آنها با آنکه بسیار از اینان قوی‌تر و آثار وجودیشان در روی زمین بیشتر بود سرانجام خدا به کیفر گناهانشان بگرفت (و همه را هلاک ساخت) و از (قهر و انتقام) خدا هیچ کس نگهدارشان نبود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٢ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانَت تَّأْتِيهِمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَكَفَرُوا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ إِنَّهُ قَوِيٌّ شَدِيدُ الْعِقَابِ

آن به این [سبب] است که رسولانشان برای آنها بیّنات (دلایل واضح) می‌‌آوردند [همانطور که تو آنها را برای آنان آوردی] آنگاه کفر می‌‌ورزیدند [همانطور که اینان کفر ورزیدند] پس خداوند آنها را گرفت همانا او قویّ و سخت عقوبت دهنده است [پس باید اینان از آنچه که به آنها نازل شده حذر کنند]

- ترجمه سلطانی

آن به این (سبب) است که رسولانشان برای آنها بیّنات (دلایل واضح) می‌آوردند آنگاه کفر می‌ورزیدند پس خداوند آنها را گرفت همانا او قویّ و سخت عقوبت دهنده است

- ترجمه راستین

این هلاکت پیشینیان بدین سبب بود که پیمبرانشان با آیات و ادلّه روشن به سوی آنها می‌آمدند و آنان (از جهل و عناد) کافر شدند، خدا هم آنان را (به عقوبت) گرفت، که خدا بسیار مقتدر و سخت کیفر است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٣ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ

و همانا ما موسی را با آیات خود و با حجّتی آشکار فرستادیم

- ترجمه سلطانی

و همانا ما موسی را با آیات خود و با حجّتی آشکار فرستادیم

- ترجمه راستین

و همانا موسی را با آیات و معجزات و حجّت آشکار فرستادیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٤ إِلَى فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَقَارُونَ فَقَالُوا سَاحِرٌ كَذَّابٌ

نزد فرعون و هامان و قارون پس گفتند که جادوگر بسیار دروغگویی است

- ترجمه سلطانی

نزد فرعون و هامان و قارون پس گفتند که جادوگر بسیار دروغگویی است

- ترجمه راستین

به سوی فرعون و هامان و قارون، آنها گفتند: او ساحر بسیار دروغگویی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٥ فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْحَقِّ مِنْ عِندِنَا قَالُوا اقْتُلُوا أَبْنَاءَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ وَاسْتَحْيُوا نِسَاءَهُمْ وَمَا كَيْدُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ

و چون حقّ را از نزد ما برای آنها آورد گفتند: پسران کسانی را که با او ایمان آورده‌‌اند بکُشید و زنانشان را زنده گذارید [یعنی دخترانشان را باقی بدارید، یا زنانشان را از مضاجعت ازواجشان منع کنید، یا حیاء زنانشان را برای تجسّس عیب یا حمل (بارداری) تجسّس کنید] و مکر (نیرنگ) کافران جز در گمراهی [و ضیاع (ضایع شدن)] نیست

- ترجمه سلطانی

و چون حقّ را از نزد ما برای آنها آورد گفتند: پسران کسانی را که با او ایمان آورده‌اند بکُشید و زنانشان را زنده گذارید و مکر (نیرنگ) کافران جز در گمراهی نیست

- ترجمه راستین

و آن گاه که او از جانب ما به صدق و حقیقت به سوی آنان آمد (فرعون و قومش به مردم) گفتند: بروید پسران آنان که به موسی ایمان آوردند بکشید و زنانشان را زنده گذارید (تا ضعیف و نابود شوند. و ما بالعکس آنها را قوی کردیم) آری مکر و تدبیر کافران جز در ضلالت (و خسرانشان) به کار نیاید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٦ وَقَالَ فِرْعَوْنُ ذَرُونِي أَقْتُلْ مُوسَى وَلْيَدْعُ رَبَّهُ إِنِّي أَخَافُ أَن يُبَدِّلَ دِينَكُمْ أَوْ أَن يُظْهِرَ فِي الْأَرْضِ الْفَسَادَ

و فرعون [مثل کسی که از دشمنش خوف دارد و معذلک او را تهدید می‌‌کند] گفت: بگذارید موسی را بکُشم و تا او پروردگارش را بخواند [زیرا برای وی مانعی از کشتن او نبوده، لکن وی از او و از اژدهایش می‌‌ترسید و او را از قتل می‌‌ترساند] زیرا که من می‌‌ترسم که دین شما را تبدیل کند یا اینکه در زمین فساد ظاهر نماید [به اینکه مردم را از اجتماع متفرّق سازد یا از طاعت خارج شوند و ادّعای سلطنت کند]

- ترجمه سلطانی

و فرعون گفت: بگذارید موسی را بکُشم و تا او پروردگارش را بخواند زیرا که من می‌ترسم که دین شما را تبدیل کند یا اینکه در زمین فساد ظاهر نماید

- ترجمه راستین

و فرعون (به درباریانش) گفت: بگذارید تا من موسی را به قتل رسانم و او خدای خود را به یاری طلبد، می‌ترسم که آیین شما را تغییر دهد و در زمین فتنه و فسادی برانگیزد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٧ وَقَالَ مُوسَى إِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُم مِّن كُلِّ مُتَكَبِّرٍ لَّا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسَابِ

و موسی گفت: همانا من از هر متکبّری که به روز حساب ایمان نمی‌‌آورد به پرودگار خود و پروردگار شما پناه می‌‌برم

- ترجمه سلطانی

و موسی گفت: همانا من از هر متکبّری که به روز حساب ایمان نمی‌آورد به پرودگار خود و پروردگار شما پناه می‌برم

- ترجمه راستین

و موسی گفت: من به خدای آفریننده من و شما (و همه عالم) از شرّ هر (کافر) متکبری که به روز حساب ایمان نمی‌آورد پناه می‌برم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٨ وَقَالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَن يَقُـولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُم بِالْبَيِّنَاتِ مِن رَّبِّكُمْ وَإِن يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ وَإِن يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُم بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ

و مرد مؤمنی از آل (خویشان) فرعون که ایمانش را کتمان می‌‌کرد گفت: آیا مردی [بزرگ] را که می‌‌گوید: پروردگار من الله است و [بر صدق دعوی خویش] دلیل‌‌های روشنی از پروردگار شما نزد شما آورده است را می‌‌کُشید [پس از مخالفت با او و مؤاخذهٔ پروردگارتان حذر کنید] و (حال آنکه) اگر او دروغگو باشد [دروغ او چیزی به شما ضرر نمی‌‌زند] پس دروغش بر (زیان) خودش است و اگر راستگو باشد بعضی از آنچه که به شما وعده می‌‌دهد به شما اصابت خواهد کرد [اگر همه‌‌اش به شما اصابت نکند] همانا خداوند کسی که او [در امر خود] اسراف کننده (متجاوز از حدّ خود) و بسیار دروغگو است را هدایت نمی‌‌کند

- ترجمه سلطانی

و مرد مؤمنی از آل فرعون که ایمانش را کتمان می‌کرد گفت: آیا مردی را که می‌گوید: پروردگار من الله است و دلیل‌های روشنی از پروردگار شما نزد شما آورده است را می‌کُشید و (حال آنکه) اگر او دروغگو باشد پس دروغش بر (زیان) خودش است و اگر راستگو باشد بعضی از آنچه که به شما وعده می‌دهد به شما اصابت خواهد کرد همانا خداوند کسی که او اسراف کننده و بسیار دروغگو است را هدایت نمی‌کند

- ترجمه راستین

و مرد با ایمانی از آل فرعون که ایمانش را پنهان می‌داشت (با فرعونیان) گفت: آیا مردی را به جرم اینکه می‌گوید: پروردگار من خداست می‌کشید، در صورتی که با معجزه و ادلّه روشن از جانب خدایتان برای (هدایت) شما آمده است؟! اگر او دروغگوست گناه دروغش بر خود اوست و لیکن اگر راستگو باشد از وعده‌های او بعضی به شما برسد (و همه هلاک خواهید شد) که خدا البته مردم مسرف (ستمکار) و دروغگو را هرگز هدایت نخواهد کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٩ يَاقَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِينَ فِي الْأَرْضِ فَمَن يَنصُرُنَا مِن بَأْسِ اللَّهِ إِن جَاءَنَا قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِيكُمْ إِلَّا مَا أَرَى وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشَادِ

ای قوم من، امروز حکومت دارید در این سرزمین پیروزمندید (غالب هستید) پس چه کسی ما را در برابر سختگیری خداوند اگر به ما بیاید یاری می‌‌کند [پس با انکار رسولش و ایذای او خود را بر بأس (شدّت، سختی) خداوند عرضه نکنید]، فرعون [به جهت تلیین (نرم کردن) قومش] گفت: به شما جز آنچه را که می‌‌بینم [و اعتقاد دارم] نشان نمی‌‌دهم و شما را جز به راه رشاد هدایت نمی‌‌کنم

- ترجمه سلطانی

ای قوم من، امروز حکومت دارید در این سرزمین پیروزمندید پس چه کسی ما را در برابر سختگیری خداوند اگر به ما بیاید یاری می‌کند فرعون گفت: به شما جز آنچه را که می‌بینم (و اعتقاد دارم) نشان نمی‌دهم و شما را جز به راه رشاد هدایت نمی‌کنم

- ترجمه راستین

ای قوم، امروز ملک و سلطنت و چیرگی بر زمین (مصر) با شماست، لیکن اگر قهر و انتقام خدا بر ما برسد کیست که ما را از آن نجات تواند داد؟فرعون باز گفت: جز آن که رأی (به قتل موسی) دادم رأی دیگر نمی‌دهم (و جز این صلاح نمی‌دانم) و شما را جز به راه صواب دلالت نمی‌کنم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٠ وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَاقَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُم مِّثْلَ يَوْمِ الْأَحْزَابِ

و کسی که ایمان آورده بود گفت: ای قوم من، همانا من بر شما از [روزی] مثل روز احزاب [کسانی که در برابر رسولانشان تحزّب (گروه گروه شدن) جُستند] خوف دارم

- ترجمه سلطانی

و کسی که ایمان آورده بود گفت: ای قوم من، همانا من بر شما از (روزی) مثل روز احزاب خوف دارم

- ترجمه راستین

باز همان شخص با ایمان (به فرعونیان) گفت: ای قوم، من بر شما می‌ترسم از روزی مانند روز سخت احزاب (و امم پیشین).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣١ مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِن بَعْدِهِمْ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِّلْعِبَادِ

مِثل سرشت (خوی، سرنوشت) قوم نوح و عاد و ثمود و کسانی که بعد از آنها بودند [مانند قوم ابراهیم (ع) و لوط و شعیب (ع)] و خداوند بر بندگان ظلمی نمی‌‌خواهد [پس اگر صالح باشید شما را عقاب نمی‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

مثل سرشت (خوی، سرنوشت) قوم نوح و عاد و ثمود و کسانی که بعد از آنها بودند و خداوند بر بندگان ظلمی نمی‌خواهد

- ترجمه راستین

مثل روزگار ناگوار قوم نوح و عاد و ثمود و امم بعد از اینان (که همه به کیفر کفر و عصیان هلاک شدند) و خدا هیچ اراده ظلم در حق بندگان نکند (و هلاک آنها به سوء اختیار خود است).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٢ وَيَاقَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ

و ای قوم من، همانا من از [شدائد] روزی که همدیگر را [به طلب دریافت کمک] صدا می‌‌زنید بر شما خوف دارم

- ترجمه سلطانی

و ای قوم من، همانا من از روزی که همدیگر را (به طلب دریافت کمک) صدا می‌زنید بر شما خوف دارم

- ترجمه راستین

و ای قوم، من بر شما از (عذاب) روز قیامت که خلق (از سختی آن به فریاد آیند و) یکدیگر را بخوانند سخت می‌ترسم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٣ يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ مَا لَكُم مِّنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ

روزی که [برای یأستان از رحمت او یا در حال فرار از آتش] پشت کنان روی بر می‌‌گردانید که از [بأس یا از قِبَل] خداوند نگهدارنده‌‌ای ندارید و کسی را که خداوند گمراه کند آنگاه هیچ هادیی ندارد

- ترجمه سلطانی

روزی که پشت کنان روی بر می‌گردانید که از (قِبَل) خداوند نگهدارنده‌ای ندارید و کسی را که خداوند گمراه کند آنگاه هیچ هادیی ندارد

- ترجمه راستین

روزی که (از عذاب آن) به پشت بگریزید و هیچ از (قهر) خدا پناهی نیابید. و هر که را خدا در گمراهی واگذارد دیگر برای او راهنمایی نیست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٤ وَلَقَدْ جَاءَكُمْ يُوسُفُ مِن قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِّمَّا جَاءَكُم بِهِ حَتَّى إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَن يَبْعَثَ اللَّهُ مِن بَعْدِهِ رَسُـولًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُّرْتَابٌ

و همانا یوسف قبلاً بیّناتی را نزد شما آورد، پس پیوسته از آنچه که آن را نزد شما آورده بود در شکّ بودید تا آنوقت که هلاک شد [به او اقرار کردید برای ارتضاء شما به غایب از انظارتان نه حاضر نزد شما و او را خاتم رسالت قرار دادید و] گفتید: خداوند بعد از او هرگز رسولی را مبعوث نخواهد کرد [یا معنی می‌‌دهد: تا وقتی که مُرد بر کفرتان باقی ماندید و گفتید: خداوند بعد از او هرگز رسولی را مبعوث نخواهد کرد] این‌‌چنین [گمراهیی که شما و اسلافتان بر آن می‌‌باشید] خداوند گمراه می‌‌کند کسی را که او مُسرف متجاوز [از حدّش] و شکّ کننده است [یعنی شأن او ارتیاب (تردید کردن) است و او حالت یقین به آنچه که سزاوار است که به آن یقین کند را ندارد]

- ترجمه سلطانی

و همانا یوسف قبلاً بیّناتی را نزد شما آورد، پس پیوسته از آنچه که آن را نزد شما آورده بود در شکّ بودید تا آنوقت که هلاک شد گفتید: خداوند بعد از او هرگز رسولی را مبعوث نخواهد کرد این‌چنین خداوند گمراه میکند کسی را که او مُسرف متجاوز و شکّ کننده است

- ترجمه راستین

و از این پیش یوسف (کنعان) به سوی شما (مصریان) با معجزات و ادلّه روشن (به رسالت) آمد و دایم از آیاتی که برای شما آورد در شک و ریب بماندید تا آنکه یوسف از دنیا برفت، گفتید که دیگر خدا پس از یوسف هرگز رسولی نمی‌فرستد. بلی این چنین خدا مردم مسرف (ستمگری) را که (در آیات خدا و معجزات رسل) در شک و ریبند به گمراهی و خذلان خود وا می‌گذارد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٥ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ وَعِندَ الَّذِينَ آمَنُوا كَذَلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ

آنان که [با ابطال و اخفاء و ازدراء (زیاد کردن، زیاده بستن) و تنقیص (کم کردن)] دربارهٔ آیات خداوند بدون دلیلی (حجّتی) که برای آنها آمده باشد مجادله می‌‌کنند [این عملشان] نزد خداوند و نزد کسانی که ایمان آورده‌‌اند دشمنیِ بزرگی است بدینسان خداوند بر هر قلب متکبّر زورگو مهر می‌‌نهد

- ترجمه سلطانی

آنان که دربارهٔ آیات خداوند بدون دلیلی که برای آنها آمده باشد مجادله میکنند (این عملشان) نزد خداوند و نزد کسانی که ایمان آورده‌اند دشمنیِ بزرگی است بدینسان خداوند بر هر قلب متکبّر زورگو مهر می‌نهد

- ترجمه راستین

آنان که در آیات خدا بی‌هیچ حجت و برهان به جدال و انکار برمی‌خیزند این کار، سخت خدا (و رسول) و اهل ایمان را به خشم و غضب آرد. بلی این گونه خدا بر دل هر متکبر خود کامه‌ای مهر (شقاوت) می‌زند (که با سعادت خود دشمن می‌شود).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٦ وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَاهَامَانُ ابْنِ لِي صَرْحًا لَّعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ

و فرعون [به جهت تمویه (فریب دادن، غلط را درست جلوه دادن) بر عوام] گفت: ای هامان برای من کاخی بلند [یعنی قصری مرتفع ظاهر بر انظار] بساز تا شاید راهی بیابم

- ترجمه سلطانی

و فرعون گفت: ای هامان برای من کاخی بلند بساز تا شاید راهی بیابم

- ترجمه راستین

و فرعون (به وزیرش) گفت: ای هامان، برای من کاخی بلند پایه (آسمان خراش) بنیاد کن تا شاید به درها راه یابم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٧ أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَى إِلَهِ مُوسَى وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِبًا وَكَذَلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنِ السَّبِيلِ وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبَابٍ

به راه‌‌های آسمان‌‌ها که از خدای موسی مطّلع شوم و همانا من البتّه او را به عنوان دروغگو می‌‌پندارم و این‌‌چنین [تزئین (زیبا جلوه دادن) که برای او در بنای کاخ و صعود به آسمان زینت داده شد] برای فرعون بدی عملش [در سایر اعمالش] زینت داده شد و از راه [راست] مانع (بازداشته) شد و [نتیجهٔ] مکر فرعون جز در زیان بردن [در نقصان یا خسار (زیان بردن)] نیست

- ترجمه سلطانی

به راه‌های آسمان‌ها که از خدای موسی مطّلع شوم و همانا من البتّه او را به عنوان دروغگو می‌پندارم و این‌چنین برای فرعون بدی عملش زینت داده شد و از راه (راست) مانع (بازداشته) شد و (نتیجهٔ) مکر فرعون جز در زیان بردن نیست

- ترجمه راستین

به درهای آسمانها و بر خدای موسی آگاه شوم (و از صدق و کذب موسی تحقیقی کنم) و من هنوز موسی را دروغگوی می‌پندارم. و این چنین در نظر جاهلانه فرعون عمل زشتش زیبا نمود و راه حق (و خدا پرستی) بر او مسدود شد، و مکر و تدبیر فرعون جز بر زیان و هلاکش به کار نیامد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٨ وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَاقَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ

و آن کسی که ایمان آورده بود گفت: ای قوم من، از من پیروی کنید که شما را به راه رشاد هدایت کنم

- ترجمه سلطانی

و آن کسی که ایمان آورده بود گفت: ای قوم من، از من پیروی کنید که شما را به راه رشاد هدایت کنم

- ترجمه راستین

و باز همان شخص مؤمن گفت: ای قوم، مرا پیروی کنید تا شما را به راه حق و صواب دلالت کنم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٩ يَاقَوْمِ إِنَّمَا هَذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ

ای قوم من جز این نیست که این زندگانی دنیا تمتعی (بهره‌‌مندی اندک) است و همانا آخرت، همان دار قرار است [و نهایتی برای نهایت آن و نه نقصی و نه شوبی برای تمتّع آن نیست]

- ترجمه سلطانی

ای قوم من جز این نیست که این زندگانی دنیا تمتعی (بهره‌مندی) (اندک) است و همانا آخرت، همان دار قرار است

- ترجمه راستین

ای قوم، این زندگانی (فانی) دنیا متاع ناچیزی بیش نیست و سرای آخرت منزلگاه ابدی (و حیات جاودانی) است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٠ مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَمَنْ عَمِلَ صَالِـحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ

کسی که عمل بدی بکند پس جز به مثل آن جزاء داده نمی‌‌شود و کسی که عمل صالحی بکند چه مرد یا زن و (در حالی که) او مؤمن است پس آنان داخل در جنّت می‌‌شوند که در آن بدون حساب روزی داده می‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

کسی که عمل بدی بکند پس جز به مثل آن جزاء داده نمی‌شود و کسی که عمل صالحی بکند چه مرد یا زن و (در حالی که) او مؤمن است پس آنان داخل در جنّت می‌شوند که در آن بدون حساب روزی داده می‌شوند

- ترجمه راستین

(و بدانید که) هر کس کار بدی (در دنیا) کرده (آنجا) الاّ به مثل آن مجازات نشود، و هر که از مرد و زن عمل صالح به جا آورده در صورتی که با ایمان باشند آنان در بهشت جاودان داخل شوند و آنجا از رزق بی‌حساب (و نعمت بی‌شمار) برخوردار گردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤١ وَيَاقَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ

و ای قوم من، مرا چه شده که شما را به سوی نجات دعوت می‌‌کنم و شما مرا به آتش دعوت می‌‌کنید

- ترجمه سلطانی

و ای قوم من، مرا چه شده که شما را به سوی نجات دعوت می‌کنم و شما مرا به آتش دعوت می‌کنید

- ترجمه راستین

و ای قوم، چرا من شما را به راه نجات (و طریق بهشت) دعوت می‌کنم و شما مرا به سوی آتش دوزخ می‌خوانید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٢ تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَأُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ

مرا دعوت می‌‌کنید تا به خداوند کفر بورزم و به او به آنچه که به آن [یعنی به ربوبیّت وی و استحقاق خداوندی وی] علمی ندارم شرک بورزم [یعنی عبادت چیزی که بر جواز عبادت آن برهانی نیست جز سفاهت نیست و شما آنچه را که علمى به خداوند بودن وی ندارید عبادت می‌‌کنید] و (حال آنکه) من شما را دعوت می‌‌کنم به سوی آن عزیز [منیع (بلند، استوار) که مانعی او را از مراد او منع نمی‌‌کند و عزّت او دلیل خدا بودن او است] بسیار آمرزنده [که شایسته است که با عبادت کردن او غفران (آمرزش) او طلب شود]

- ترجمه سلطانی

مرا دعوت می‌کنید تا به خداوند کفر بورزم و به او به آنچه که به آن علمی ندارم شرک بورزم و (حال آنکه) من شما را دعوت می‌کنم به سوی آن عزیز بسیار آمرزنده

- ترجمه راستین

شما مرا دعوت می‌کنید که به خدا کافر شوم و از بی‌دانشی بتی را که در جهان هیچ مؤثر نمی‌دانم شریک خدا قرار دهم، و من شما را به سوی خدای مقتدر بسیار با بخشش و آمرزش می‌خوانم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٣ لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيَا وَلَا فِي الْآخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَا إِلَى اللَّهِ وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ

قطعاً جز این نیست که آنچه [از اصنام یا فرعون] که مرا به آن دعوت می‌‌کنید او در دنیا و نه در آخرت صاحب دعوت [مقبولهٔ حقّه] نیست و همانا بازگشت ما [یعنی بازگشت من و شما جمیعاً] به خداوند است [پس اعراض از خدایان شما و اقبال (روی آوردن) به خدایی که امر ما به او و به محاکمت (حکم کردن) او منتهی می‌‌شود شایسته است] و همانا اسراف کنندگان [همان متجاوزان از حدّ انسانی خود با ادبار (پشت کردن) به خداوند و اقبال بر آنچه که در دو دار دعوتى ندارد] آنها اصحاب آتش هستند

- ترجمه سلطانی

قطعاً جز این نیست که آنچه که مرا به آن دعوت می‌کنید او در دنیا و نه در آخرت صاحب دعوت (حقّه) نیست و همانا بازگشت ما به خداوند است و همانا اسراف کنندگان آنها اصحاب آتش هستند

- ترجمه راستین

بی‌شک آنچه شما مرا به سوی او می‌خوانید (از بتها و فراعنه و معبودان باطل) آن هیچ دعوتی (و اثر سودمندی) در دنیا و آخرت ندارد و محققا (بدانید که در قیامت) بازگشت ما به سوی خداست و البته مسرفان (ستمکاران فاسق در آنجا) همه اهل آتش دوزخند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٤ فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ

و بزودی [به هنگام معاینهٔ مرگ و تهیّهٔ اسباب عذاب برای شما] به آنچه که به شما می‌‌گویم متذکّر خواهید شد و امر خویش را به خداوند می‌‌سپارم [برای اینکه او عزیز علیم (دانا) قدیر (توانا) ذوالعنایت (دارای عنایت) به امر عباد است و از آنچه که مرا به آن می‌‌ترسانید برای عدم قدرت وی بر چیزی نمی‌‌ترسم] همانا خداوند به بندگانش بینا است [و کسی که به او توسّل نماید را حفظ می‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

و بزودی به آنچه که به شما می‌گویم متذکّر خواهید شد و امر خویش را به خداوند می‌سپارم همانا خداوند به بندگانش بینا است

- ترجمه راستین

پس به زودی گفتارم را (هنگام پاداش عمل) متذکر می‌شوید و من کار خود به خدا وامی‌گذارم، که او کاملا بر احوال بندگان بیناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٥ فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ

پس خداوند او (حزقیل) را از بدی‌‌های آنچه که مکر می‌‌کردند نگهداشت و بد عذابی آل فرعون را فرا گرفت

- ترجمه سلطانی

پس خداوند او را از بدی‌های آنچه که مکر می‌کردند نگهداشت و بد عذابی آل فرعون را فرا گرفت

- ترجمه راستین

(قوم به جای آنکه پند مؤمن آل فرعون را بشنوند قصد آزارش کردند) پس خدا از شر و مکر فرعونیان او را محفوظ داشت و عذاب سخت آل فرعون را فرا گرفت (و همه به دریای هلاک غرق شدند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٦ النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا غُدُوًّا وَعَشِيًّا وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذَابِ

آتش است که هنگام صبح و هنگام شب بر آن عرضه می‌‌شوند و روزی که ساعت [قیامت] برپا می‌‌شود [گفته می‌‌شود:] آل فرعون را به اشدّ عذاب داخل کنید

- ترجمه سلطانی

آتش است که هنگام صبح و هنگام شب بر آن عرضه می‌شوند و روزی که ساعت (قیامت) برپا می‌شود (گفته می‌شود:) آل فرعون را به اشدّ عذاب داخل کنید

- ترجمه راستین

(اینک که در عالم برزخند) آنها صبح و شام بر آتش دوزخ عرضه می‌شوند، و چون روز قیامت بر پا شود (خطاب آید که) فرعونیان را به سخت‌ترین عذاب (جهنم) وارد کنید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٧ وَإِذْ يَتَحَاجُّونَ فِي النَّارِ فَيَقُـولُ الضُّعَفَاءُ لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُنَّا لَكُمْ تَبَعًا فَهَلْ أَنتُم مُّغْنُونَ عَنَّا نَصِيبًا مِّنَ النَّارِ

و آنوقت در آتش با هم احتجاج کنند پس ضعفا (اتباع) به کسانی که طلب بزرگی می‌‌کردند (متبوعین) می‌‌گویند: همانا ما پیرو شما بودیم پس آیا شما سهمی از آتش را از ما کفایت (برطرف) می‌‌کنید؟

- ترجمه سلطانی

و آنوقت در آتش با هم محاجّه کنند پس ضعفا (اتباع) به کسانی که طلب بزرگی می‌کردند (متبوعین) می‌گویند: همانا ما پیرو شما بودیم پس آیا شما سهمی از آتش را از ما کفایت (برطرف) می‌کنید؟

- ترجمه راستین

و (یاد آر) وقتی که در آتش دوزخ با هم به احتجاج و مجادله برآیند، ضعیفان ملّت به پیشوایان گردنکش خود می‌گویند: ما (در دنیا) پیروی شما کردیم (که گمراه شدیم) آیا می‌توانید امروز شما هم به عوض آن از آتش عذاب ما بکاهید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٨ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا كُلٌّ فِيهَا إِنَّ اللَّهَ قَدْ حَكَمَ بَيْنَ الْعِبَادِ

کسانی که طلب بزرگی می‌‌کردند می‌‌گویند: ما همگی در آن هستیم همانا خداوند بین بندگانش حکم کرده است

- ترجمه سلطانی

کسانی که طلب بزرگی می‌کردند می‌گویند: ما همگی در آن هستیم همانا خداوند بین بندگانش حکم کرده است

- ترجمه راستین

پیشوایان متکبر پاسخ دهند که ما و شما همه باید در آتش دوزخ (یکسان معذّب) باشیم، که خدا میان بندگان البته (به عدل) حکم فرموده است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٩ وَقَالَ الَّذِينَ فِي النَّارِ لِخَزَنَةِ جَهَنَّمَ ادْعُوا رَبَّكُمْ يُخَفِّفْ عَنَّا يَوْمًا مِّنَ الْعَذَابِ

و کسانی که در آتش هستند به نگهبانان جهنّم می‌‌گویند از پروردگارتان بخواهید که یک روز از عذاب را از ما بکاهد

- ترجمه سلطانی

و کسانی که در آتش هستند به نگهبانان جهنّم می‌گویند از پروردگارتان بخواهید که یک روز از عذاب را از ما بکاهد

- ترجمه راستین

و اهل دوزخ به خازنان جهنم گویند: از خدای خود بخواهید که روزی عذاب ما را تخفیف دهد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٠ قَالُوا أَوَلَمْ تَكُ تَأْتِيكُمْ رُسُلُكُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا بَلَى قَالُوا فَادْعُوا وَمَا دُعَاءُ الْكَافِرِينَ إِلَّا فِي ضَلَالٍ

می‌‌گویند: آیا رسولانتان با بیّنات [یعنی معجزات یا براهین (برهان‌‌ها) صدقشان یا احکام رسالت] نزد شما نیامدند؟ [آنها] می‌‌گویند: بلی، [اینان هم] می‌‌گویند: پس دعاء کنید و دعای کافران جز در گمراهی [یعنی در ضیاع (ضایع شدن)] نیست

- ترجمه سلطانی

می‌گویند: آیا رسولانتان با بیّنات (حجّت‌های آشکار) نزد شما نیامدند؟ (آنها) می‌گویند: بلی، (اینان هم) می‌گویند: پس دعاء کنید و دعای کافران جز در گمراهی (در ضیاع، ضایع شدن) نیست

- ترجمه راستین

آنها پاسخ دهند که آیا پیغمبران شما با معجزات و ادلّه روشن برای (هدایت) شما نیامدند؟دوزخیان گویند: آری آمدند (ما پیروی آنان نکردیم و بدین روز سیاه افتادیم) . پس خازنان جهنّم گویند: اینک هر چه می‌خواهید دعا (و ناله) کنید، که دعای کافران جز در ضلالت (و زیان) نخواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥١ إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ

همانا ما حتماً رسولان خود و کسانی که ایمان آورده‌‌اند را در زندگانی دنیا و در روزی که گواهان بپا می‌‌خیزند یاری می‌‌کنیم

- ترجمه سلطانی

همانا ما حتماً رسولان خود و کسانی که ایمان آورده‌اند را در زندگانی دنیا و در روزی که گواهان بپا می‌خیزند یاری می‌کنیم

- ترجمه راستین

ما (که خدای تواناییم) البته رسولان خود و اهل ایمان را هم در دنیا ظفر و نصرت می‌دهیم و هم روز قیامت که گواهان (اعمال نیک و بد) به شهادت برخیزند (مؤمنان را به مقامات بهشتی پاداش می‌دهیم).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٢ يَوْمَ لَا يَنفَعُ الظَّالِـمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ

روزی که معذرت خواهی ستمکاران به آنها نفع نمی‌‌رساند و لعنت (دوری) برای آنان است و بد خانه‌‌ایی (جهنّم) دارند

- ترجمه سلطانی

روزی که معذرت خواهی ستمکاران به آنها نفع نمی‌رساند و لعنت (دوری) برای آنان است و بد خانه‌ایی دارند

- ترجمه راستین

در آن روز ستمکاران را (پشیمانی و) عذرخواهی سود ندهد و بر آنها خشم و لعن و منزلگاه بد (جهنّم) مهیّاست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٣ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْهُدَى وَأَوْرَثْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ

و همانا به موسی هدایت دادیم و بنی اسرائیل را وارث آن کتاب [یعنی کتاب نبوّت و احکام آن، یا کتاب تورات] کردیم

- ترجمه سلطانی

و همانا به موسی هدایت دادیم و بنی اسرائیل را وارث آن کتاب کردیم

- ترجمه راستین

و همانا ما به موسی مقام هدایت عطا کردیم و بنی اسرائیل (قوم او) را وارث کتاب (بزرگ تورات) گردانیدیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٤ هُدًى وَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ

که دارای هدایت و به عنوان تذکّر برای خردمندان است

- ترجمه سلطانی

که دارای هدایت و به عنوان تذکّر برای خردمندان است

- ترجمه راستین

تا آن قوم هدایت یابند و خردمندان پند گیرند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٥ فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ

پس صبر کن همانا وعدهٔ خداوند [به نصرت تو] حقّ است و بر گناهت استغفار کن و به حمد (ستایش) پروردگارت در شبانگاه و در بیداری بامداد تسبیح کن

- ترجمه سلطانی

پس صبر کن همانا وعدهٔ خداوند حقّ است و بر گناهت استغفار کن و به حمد (ستایش) پروردگارت در شبانگاه و در بیداری بامداد تسبیح کن

- ترجمه راستین

پس (ای رسول ما، بر آزار امت) صبر کن که البته وعده (ثواب و عقاب) خدا حق است و بر گناه خود از خدا آمرزش طلب کن (یعنی بر گناه امت نادان از درگاه خدا آمرزش خواه) و صبح و شام به تسبیح و ذکر و ستایش پروردگار خود پرداز.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٦ إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ إِن فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَّا هُم بِبَالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ

همانا کسانی که دربارهٔ آیات خداوند بدون دلیلی که برای آنها آمده باشد مجادله می‌‌کنند همانا در سینه‌‌های آنها جز کبر [یعنی انصراف از حقّ و استکبار بر اهل حقّ] نیست، آنها رسنده به آن [کبر و مقتضای آن] نیستند پس [از او یا از آنها] به خداوند پناه ببر همانا او همان شنوا [بر استعاذۀ (پناه بردن) تو است و به تو پناه می‌‌دهد و بر آنچه که دربارهٔ تو می‌‌گویند و آن را تدبیر می‌‌کنند پس آنها را وانمی‌‌گذارد که مکرشان دربارهٔ تو نفذ (اجرا) شود] و [به تو و به آنها، و به آنچه که انجام می‌‌دهی و انجام می‌‌دهند، و به کبر تو اگر کبر بورزی و به کبر آنان] بینا است

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که دربارهٔ آیات خداوند بدون دلیلی که برای آنها آمده باشد مجادله می‌کنند همانا در سینه‌های آنها جز کبر نیست، آنها رسنده به آن (کبر) نیستند پس به خداوند پناه ببر همانا او همان شنوا و بینا است

- ترجمه راستین

آنان که در آیات خدا بی‌هیچ حجت و برهان که آنان را آمده باشد راه انکار و جدل پیمایند جز تکبر و نخوت (و قصد ریاست) چیزی در دل ندارند که به آرزوی دل هم آخر نخواهند رسید، پس تو (از شر و فتنه آنها) پناه به درگاه خدا بر، که خدا شنوا و بیناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٧ لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ

البتّه خلق کردن آسمان‌‌ها و زمین بزرگ‌‌تر از خلق کردن مردم است و لکن اکثر مردم نمی‌‌دانند [آنها مقام علم ندارند تا ضعف خود را بدانند، یا ضعفشان و حقارتشان را نسبت به آسمان‌‌ها نمی‌‌دانند]

- ترجمه سلطانی

البتّه خلق کردن آسمان‌ها و زمین بزرگ‌تر از خلق کردن مردم است و لکن اکثر مردم نمی‌دانند

- ترجمه راستین

البته خلقت آسمانها و زمین بسیار بزرگتر و مهمتر از خلقت بشر است و لیکن اکثر مردم این معنا را درک نمی‌کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٨ وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَلَا الْمُسِيءُ قَلِيلًا مَّا تَتَذَكَّرُونَ

و کور و بینا و کسانی که [به سبب انقیاد و تسلیم حاصل به بیعت عامّه یا خاصّه، یا نفس بیعت عامّه یا خاصّه] ایمان آورده‌‌اند و اعمال صالح کردند و نه بد کننده یکسان نیستند چه کم متذکّر می‌‌شوید

- ترجمه سلطانی

و کور و بینا و کسانی که ایمان آورده‌اند و اعمال صالح کردند و نه بد کننده یکسان نیستند چه کم متذکّر می‌شوید

- ترجمه راستین

و هرگز (جاهل) نابینا و شخص (عالم) بینا یکسان نیستند و هم آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند (نزد خدا) با (کافران) بدکردار مساوی (در درجات آخرت) نیستند، لیکن بسیار کم این حقیقت را متذکر می‌شوید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٩ إِنَّ السَّاعَةَ لَآتِيَةٌ لَّا رَيْبَ فِيهَا وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ

همانا آن ساعت قطعاً می‌‌آید که تردیدی در آن نیست و لکن بیشتر مردم ایمان نمی‌‌آورند [یعنی به آن اذعان نمی‌‌کنند یا به خداوند ایمان نمی‌‌آورند تا آمدن ساعت (قیامت) را بدانند، یا به تو ایمان نمی‌‌آورند تا تو را در آمدن ساعت تصدیق کنند]

- ترجمه سلطانی

همانا آن ساعت قطعاً می‌آید که تردیدی در آن نیست و لکن بیشتر مردم ایمان نمی‌آورند

- ترجمه راستین

البته ساعت قیامت بی‌هیچ شک می‌آید و لیکن بیشتر مردم (تا ساعت مرگ به آن) ایمان نمی‌آورند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٠ وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ

و پروردگار شما گفت: مرا بخوانید [نه اینکه از من بخواهید] تا شما را استجابت کنم همانا کسانی که از عبادت من استکبار می‌‌ورزند با خواری [حقیرانه] داخل جهنّم خواهند شد

- ترجمه سلطانی

و پروردگار شما گفت: مرا بخوانید (نه اینکه از من بخواهید) تا شما را استجابت کنم همانا کسانی که از عبادت من استکبار می‌ورزند با خواری داخل جهنّم خواهند شد

- ترجمه راستین

و خدای شما فرمود که مرا با (خلوص دل) بخوانید تا دعای شما مستجاب کنم. آنان که از (دعا و) عبادت من اعراض و سرکشی کنند زود با ذلت و خواری در دوزخ شوند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦١ اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَالنَّهَارَ مُبْصِرًا إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ

خداوند است که برای شما شب را قرار داد که در آن آرام بگیرید و روز را روشنی بخش همانا خداوند البتّه [بحسب مقامات نباتی و حیوانی و انسانی آنها] دارندهٔ فضل بر مردم است و لکن بیشتر مردم [نعمت‌‌های او را و فضل او را بر خود] شکر نمی‌‌کنند {برای انکار بعضی از آنها مبدء علیم قدیر عنایت‌‌دار به خلق را، و عدم تفطّن (هوشیاری، درک) بعضی از آنها به بودن این نعمت‌‌ها از او، و عدم تفطّن بعضی از آنها به نفس این نعمت، و غفلت بعضی از آنها از مُنعم (نعمت دهنده) و این نعمت}

- ترجمه سلطانی

خداوند است که برای شما شب را قرار داد که در آن آرام بگیرید و روز را روشنی بخش همانا خداوند البتّه دارندهٔ فضل بر مردم است و لکن بیشتر مردم شکر نمی‌کنند

- ترجمه راستین

خداست آن که شب تار را برای آسایش و استراحت شما قرار داده و روز را (برای کسب و کار شما به چراغ خورشید) روشن گردانید، که خدا را در حق مردمان فضل و احسان است و لیکن اکثر مردم شکر (نعمتش) به جا نمی‌آرند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٢ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ لَّا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ

آن [که موصوف به انعام (نعمت دادن) این نعم است] الله پروردگار شما است خالق همه چیز است، خدایی جز او نیست پس چگونه [با وضوح بطلان آن] روی می‌‌گردانید

- ترجمه سلطانی

آن (موصوف به این انعام) الله پروردگار شما است خالق همه چیز است، خدایی جز او نیست پس چگونه (با وضوح بطلان آن) روی می‌گردانید

- ترجمه راستین

همان خدا پروردگار شما آفریننده همه موجودات عالم است، جز او هیچ خدایی نیست، پس (ای بندگان) از درگاه یگانه معبود حق به کجا بازگردانیده (و فریفته معبودان باطل) می‌شوید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٣ كَذَلِكَ يُؤْفَكُ الَّذِينَ كَانُوا بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ

کسانی که آیات خداوند را نفی می‌‌کنند این‌‌چنین [با روی گردانیدن با وضوح بطلان آن] منحرف می‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

کسانی که آیات خداوند را نفی می‌کنند این‌چنین منحرف می‌شوند

- ترجمه راستین

آنان که آیات (و رسل) الهی را انکار کردند هم این گونه (از بندگی حق) باز گردانیده (و مغرور معبودان باطل) می‌شوند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٤ اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَرَارًا وَالسَّمَاءَ بِنَاءً وَصَوَّرَكُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَكُمْ وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَتَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَـمِينَ

خداوند است که زمین را به عنوان قرار و آسمان را به عنوان بناء برای شما قرار داد و به شما [در مقام ابدان شما و مقام ارواح شما] صورت داد و صورت‌‌های شما را [در هر دو مقام] نیکو کرد و به شما از پاکیزه‌‌ها [از ارزاق پاک نباتی زمینی، و از ارزاق پاک حیوانی زمینی و آسمانی، و از ارزاق طیّبهٔ انسانی آسمانی از علوم و مکاشفات و معاینات و تحقّق به حقایق] روزی داد آن [موصوف به این اوصاف] الله پروردگار شما است پس پُر برکت است الله پروردگار جهانیان

- ترجمه سلطانی

خداوند است که زمین را به عنوان قرار و آسمان را به عنوان بناء برای شما قرار داد و به شما صورت داد و صورت‌های شما را نیکو کرد و به شما از پاکیزه‌ها روزی داد آن الله پروردگار شما است پس پُر برکت است الله پروردگار جهانیان

- ترجمه راستین

خداست آن که زمین را آرامگاه شما قرار داد و آسمان را (کاخی رفیع) برافراشت و شما را به نیکوترین صورتها بیافرید و از غذاهای لذیذ خوش به شما روزی داد، این خدا پروردگار شماست، زهی برتر و بزرگوار است خدای یکتا پروردگار عالمیان.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٥ هُوَ الْحَيُّ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَـمِينَ

او زنده است خدایی جز او نیست پس او را بخوانید [یعنی وقتی که او باقی می‌‌باشد و بقیه همه فانی هستند پس او را بخوانید و دعاى او را ترک نکنید و غیر او را نخوانید، برای فنای شما و منتهی شدنتان به او برای بقای او و برای فنای غیر او در حالی که] دین را [یعنی طریق را یا اعمال شرعیّهٔ ملّیّه را] برای او خالص کرده‌‌اید ستایش برای الله پروردگار جهانیان است

- ترجمه سلطانی

او زنده است خدایی جز او نیست پس او را بخوانید (در حالی که) دین را برای او خالص کرده‌اید ستایش برای الله پروردگار جهانیان است

- ترجمه راستین

او خدای زنده ابد است، جز او هیچ خدایی نیست، پس تنها او را بخوانید و به اخلاص در دین بنده او باشید، که ستایش و سپاس مخصوص خدای یکتا آفریدگار عالمیان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٦ قُلْ إِنِّي نُهِيتُ أَنْ أَعْبُدَ الَّذِينَ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ لَـمَّا جَاءَنِيَ الْبَيِّنَاتُ مِن رَّبِّي وَأُمِرْتُ أَنْ أُسْلِمَ لِرَبِّ الْعَالَـمِينَ

بگو: همانا من نهی شده‌‌ام که کسانی را که شما غیر از خداوند می‌‌خوانید بندگی کنم چون از پروردگارم بیّناتی (دلیل‌‌های واضح) نزد من آمده و امر شده‌‌ام که تسلیم بر پروردگار جهانیان باشم

- ترجمه سلطانی

بگو: همانا من نهی شده‌ام که کسانی را که شما غیر از خداوند می‌خوانید بندگی کنم چون از پروردگارم بیّناتی (دلیل‌های واضح) نزد من آمده و امر شده‌ام که تسلیم بر پروردگار جهانیان باشم

- ترجمه راستین

(ای رسول ما، بت پرستان را) بگو که مرا از پرستش معبودان باطلی که شما به جای خدا می‌پرستید البته منع کرده‌اند چرا که بر من از خدای خود (به وحی) آیات و ادلّه روشنی آمده است و من مأمورم که تنها تسلیم امر خدای عالمیان باشم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٧ هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّكُمْ ثُمَّ لِتَكُونُوا شُيُوخًا وَمِنكُم مَّن يُتَوَفَّى مِن قَبْلُ وَلِتَبْلُغُوا أَجَلًا مُّسَمًّى وَلَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

او کسی است که شما را از خاکی خلق کرد {زیرا تولّد مادّهٔ نطفه جز از حبوب (دانه‌‌ها) نبات و بُقول (سبزی‌‌ها) آن و گوشت حیوان و البان (شیرها) آنها نیست و همه از خاک حاصل می‌‌شوند} سپس از نطفه‌‌ای سپس از خون بسته شده‌‌ای سپس شما را به صورت طفلی خارج می‌‌کند سپس تا به رشد خود برسید سپس تا پیر شوید و [برخی] از شما قبل از آن (پیری) میرانده می‌‌شوند و تا برسید به وقتی معیّن و با ترقّب به اینکه شما تعقّل کنید [یعنی با عقول خود درک کنید، یا عاقل گردید، یا امر آخرت را از امر دنیا عقل کنید]، {زیرا انتقالات در حالات اماتات (میراندن‌‌ها) و احیائات (زنده کردن‌‌ها) است، و باید انسان از این انتقالات آن منتقل شدن بزرگ را درک کند و اینکه آن افناء (فانی شدن) و استیصال (ریشه کن شدن) نیست، بلکه آن افناء از صورتی و احیاء (زنده شدن) به صورتی تمام‌‌تر و کامل‌‌تر است}

- ترجمه سلطانی

او کسی است که شما را از خاکی خلق کرد سپس از نطفه‌ای سپس از خون بسته شده‌ای سپس شما را به صورت طفلی خارج می‌کند سپس تا به رشد خود برسید سپس تا پیر شوید و (برخی) از شما قبل از آن (پیری) میرانده می‌شوند و تا برسید به وقتی معیّن و با ترقّب به اینکه شما تعقّل کنید

- ترجمه راستین

اوست خدایی که شما را از خاک (ناچیز) بیافرید و سپس از قطره آب نطفه و آن گاه از خون بسته علقه، پس شما را (از رحم مادر) طفلی بیرون آورد تا آنکه به سنّ رشد و کمال برسید و باز پیری سالخورده شوید و برخی از شما پیش از سنّ پیری وفات کنند و تا همه به اجلی معین برسید و (این چنین کردیم تا) مگر (قدرت خدا را) تعقّل کنید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٨ هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ فَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُـولُ لَهُ كُن فَيَكُونُ

او کسی است که زنده می‌‌کند و می‌‌میراند پس وقتی که به امری حکم کند پس جز این نیست که به آن می‌‌گوید: بباش، پس می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

او کسی است که زنده می‌کند و می‌میراند پس وقتی که به امری حکم کند پس جز این نیست که به آن می‌گوید: بباش، پس می‌باشد

- ترجمه راستین

اوست خدایی که (خلائق را) زنده می‌کند و می‌میراند و چون به خلقت چیزی حکم نافذ و مشیّت کاملش تعلّق گیرد به محض اینکه گوید: موجود باش، بی‌درنگ موجود می‌شود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٩ أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ أَنَّى يُصْرَفُونَ

آیا ندیدی کسانی را که در آیات خداوند مجادله می‌‌کنند چگونه [از خداوند] روگردان می‌‌شوند؟!

- ترجمه سلطانی

آیا ندیدی کسانی را که در آیات خداوند مجادله می‌کنند چگونه (از خداوند) روگردان می‌شوند؟!

- ترجمه راستین

آیا کسانی را که در آیات ما راه جدال و انکار پیمودند ندیدی که چگونه (از حق) بازگردانیده شوند؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٠ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِالْكِتَابِ وَبِمَا أَرْسَلْنَا بِهِ رُسُلَنَا فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ

کسانی که کتاب و آنچه که رسولانمان را با آن فرستادیم تکذیب کردند پس خواهند دانست

- ترجمه سلطانی

کسانی که کتاب و آنچه که رسولانمان را با آن فرستادیم تکذیب کردند پس خواهند دانست

- ترجمه راستین

آنان که کتاب ما را و احکامی که رسولان خود را بر ابلاغ آن فرستادیم تکذیب کردند به زودی (کیفر کردارشان را) خواهند دانست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧١ إِذِ الْأَغْلَالُ فِي أَعْنَاقِهِمْ وَالسَّلَاسِلُ يُسْحَبُونَ

آنوقت که غل‌‌ها و زنجیرها در گردن‌‌هایشان است [در حالی که] کشیده می‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

آنوقت که غل‌ها و زنجیرها در گردن‌هایشان است (در حالی که) کشیده می‌شوند

- ترجمه راستین

آن گاه که گردنهاشان با غل و زنجیرها (ی آتشین) بسته شود و کشیده شوند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٢ فِي الْحَمِيمِ ثُمَّ فِي النَّارِ يُسْجَرُونَ

در گرما سپس در آتش داغ (افروخته، گرما سوخته) می‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

در گرما سپس در آتش داغ (افروخته، گرما سوخته) می‌شوند

- ترجمه راستین

در حمیم دوزخ (و آب گرم و عفن جهنم) ، سپس در آتش سوخته و افروخته شوند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٣ ثُمَّ قِيلَ لَهُمْ أَيْنَ مَا كُنتُمْ تُشْرِكُونَ

و سپس به آنها گفته می‌‌شود: کجا هستند آنچه را که شریک می‌‌آوردید

- ترجمه سلطانی

و سپس به آنها گفته می‌شود: کجا هستند آنچه را که شریک می‌آوردید

- ترجمه راستین

آن گاه به آنها گویند: کجا رفتند معبودان باطلی که شریک خدا می‌شمردید،

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٤ مِن دُونِ اللَّهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا بَل لَّمْ نَكُن نَّدْعُو مِن قَبْلُ شَيْئًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ الْكَافِرِينَ

غیر از خداوند؟ می‌‌گویند: از نزد ما گم شدند (رفتند) بلکه قبلاً چیزی را نمی‌‌خواندیم خداوند این‌‌چنین کافران را [در دنیا یا در آخرت] گمراه می‌‌کند

- ترجمه سلطانی

غیر از خداوند؟ می‌گویند: از نزد ما گم شدند (رفتند) بلکه قبلاً چیزی را نمی‌خواندیم خداوند این‌چنین کافران را گمراه می‌کند

- ترجمه راستین

و از خدا روی می‌گردانیدید؟آن مشرکان جواب گویند: آن بتها همه از نظر ما محو و نابود شدند، بلکه ما از این پیش چیزی را به خدایی نمی‌خواندیم. خدا این گونه مردم کافر (مشرک) را گمراه می‌گرداند (یعنی از رحمت خود محروم می‌کند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٥ ذَلِكُم بِمَا كُنتُمْ تَفْرَحُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنتُمْ تَمْرَحُونَ

آن (عذاب) به (سبب) آنچه است که در زمین به غیر حقّ (به باطل) خوشحالی می‌‌کردید و به [خاطر] آنچه که می‌‌نازیدید (سرمستی می‌‌کردید) است

- ترجمه سلطانی

آن به (سبب) آنچه است که در زمین به غیر حقّ خوشحالی می‌کردید و به (خاطر) آنچه که می‌نازیدید (سرمستی می‌کردید) است

- ترجمه راستین

این قهر و عذاب شما کافران بدین سبب است که در دنیا از پی تفریح و هوسرانی باطل بودید و دایم به نشاط و شهوت پرستی سرگرم شدید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٦ ادْخُلُوا أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ

از درب‌‌های جهنم داخل شوید در آن ماندگارید پس چه بد است جایگاه متکبّران [یعنی کسانی که از طاعت امام خارج شوند] {زیرا خروج از طاعت امام جز از انانیّت نیست، و انانیّت و رؤیت نفس همان تکبّر است}

- ترجمه سلطانی

از درب‌های جهنم داخل شوید در آن ماندگارید پس چه بد است جایگاه متکبّران

- ترجمه راستین

اینک (به کیفر کفرتان) به درهای دوزخ درآیید که آنجا جاودان معذّب خواهید بود، که متکبران را (که سر از فرمان حق کشیدند در آخرت) بسیار منزلگاه بدی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٧ فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَإِمَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِلَيْنَا يُرْجَعُونَ

پس صبر کن [و جزع (بیتابی) نکن و اندوهناک مباش] همانا وعدهٔ خداوند حقّ است (خلاف در آن نیست) پس یا البتّه به تو نشان می‌‌دهیم بعضی از آنچه را که [از عذاب] به آنها وعده می‌‌دهیم یا البتّه تو را می‌‌میرانیم پس به ما بازگردانده می‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

پس صبر کن همانا وعدهٔ خداوند حقّ است پس یا البتّه به تو نشان می‌دهیم بعضی از آنچه را که به آنها وعده می‌دهیم یا البتّه تو را می‌میرانیم پس به ما بازگردانده می‌شوند

- ترجمه راستین

پس (ای رسول، چند روزی بر آزار کافران امت) صبر کن که البته وعده (ثواب و عقاب) خدا حق است، که اگر آنها را در حیات تو و مقابل چشم تو به بعضی از وعده‌های خود که به آنها می‌دادیم (به شمشیر تو) عقوبت کنیم یا چنانچه تو را قبض روح کنیم باز رجوع آنها به سوی ماست (و در قیامت به کیفر اعمالشان می‌رسانیم).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٨ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِّن قَبْلِكَ مِنْهُم مَّن قَصَصْنَا عَلَيْكَ وَمِنْهُم مَّن لَّمْ نَقْصُصْ عَلَيْكَ وَمَا كَانَ لِرَسُـولٍ أَن يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ فَإِذَا جَاءَ أَمْرُ اللَّهِ قُضِيَ بِالْحَقِّ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْمُبْطِلُونَ

و همانا قبل از تو رسولانی را فرستاده‌‌ایم که [برخی] از آنها کسانی هستند که [آنها را] برای تو قصّه کرده‌‌ایم و [برخی] از آنها کسانی هستند که [آنها را] بر تو قصّه نکرده‌‌ایم و بر رسولی نباشد که آیه‌‌ای جز به اذن خداوند بیاورد پس وقتی که امر خداوند [به عذاب در دنیا یا آخرت یا به انقضای اجل یا به حساب در قیامت یا به ظهور قائم عجّل الله فرجه] برسد به حقّ قضاوت می‌‌شود و باطل پردازان در آن [زمان و مکان] زیان می‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

و همانا قبل از تو رسولانی را فرستاده‌ایم که (برخی) از آنها کسانی هستند که (آنها را) برای تو قصّه کرده‌ایم و (برخی) از آنها کسانی هستند که (آنها را) بر تو قصّه نکرده‌ایم و بر رسولی نباشد که آیه‌ای جز به اذن خداوند بیاورد پس وقتی که امر خداوند برسد به حقّ قضاوت می‌شود و باطل پردازان در آن (زمان و مکان) زیان می‌کنند

- ترجمه راستین

و همانا ما رسولان بسیاری پیش از تو فرستادیم که احوال بعضی را بر تو حکایت کردیم و برخی را نکردیم و هیچ رسولی جز به امر خدا نشاید معجز و آیتی (برای امت) بیاورد، و چون فرمان خدا (بر غلبه حقّ و محو باطل) فرا رسد آن روز (بر همه) به حق حکم کنند و آنجا کافران مبطل زیانکار شوند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٩ اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعَامَ لِتَرْكَبُوا مِنْهَا وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ

خداوند است که برای شما چهارپایان را قرار داد تا از آنها سواری بگیرید و از آنها بخورید

- ترجمه سلطانی

خداوند است که برای شما چهارپایان را قرار داد تا از آنها سواری بگیرید و از آنها بخورید

- ترجمه راستین

خداست آن که برای شما آدمیان چهار پایان را آفرید تا بر بعضی سوار شوید و از برخی تغذیه کنید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٠ وَلَكُمْ فِيهَا مَنَافِعُ وَلِتَبْلُغُوا عَلَيْهَا حَاجَةً فِي صُدُورِكُمْ وَعَلَيْهَا وَعَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ

و در آنها برای شما منافعی [دیگر مانند شیرها و پوست‌‌ها و پشم‌‌ها و غیر آن] هست و تا بر آنها به حاجتی که در سینه‌‌هایتان هست [با حمل بارها بر پشت آنها و نقل آنها به هر جایی که می‌‌خواهید] برسید و بر آنها [در خشکی] و بر کشتی حمل می‌‌شوید

- ترجمه سلطانی

و در آنها برای شما منافعی هست و تا بر آنها به حاجتی که در سینه‌هایتان هست برسید و بر آنها (در خشکی) و بر کشتی حمل می‌شوید

- ترجمه راستین

و نیز نفع بسیار دیگر از آنها ببرید و (از سواری و باربری و شیار زمین) حوائج و اغراضی که در دل دارید با آنها (در سفر و حضر) انجام دهید و بر آنها (در خاک) و بر کشتی‌ها (در آب) سوار می‌شوید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨١ وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَأَيَّ آيَاتِ اللَّهِ تُنكِرُونَ

و آیات خود را به شما نشان می‌‌دهد پس کدامیک از آیات خداوند [دالّ بر علم او و قدرت او و حکمت او و عنایت او و رأفت او به خلقش] را انکار می‌‌کنید

- ترجمه سلطانی

و آیات خود را به شما نشان می‌دهد پس کدامیک از آیات خداوند را انکار می‌کنید

- ترجمه راستین

و خدا آیات (قدرت و رحمت) خود را به شما ارائه دهد، پس کدام یک از آیات الهی را انکار توانید کرد؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٢ أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ كَانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَأَشَدَّ قُوَّةً وَآثَارًا فِي الْأَرْضِ فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ

آیا پس در زمین سیر نکردند [یعنی در زمین عالم کبیر تا آثار امّت‌‌های هلاک شدهٔ گذشته را ببینند و اخبار آنان را بشنوند، یا در زمین عالم صغیر پس تا بدانند و آثار امّت‌‌هایی را که تابع شهوتشان و غضبشان و شیطنتشان بودند بیابند، یا در زمین اخبار و سیَر (سیره‌‌ها) امّت‌‌های گذشته، یا در زمین قرآن] تا نظر کنند که عاقبت کسانی که قبل از آنها بوده‌‌اند چگونه بوده است؟ [آنها] از اینان بیشتر و قوی‌‌تر و پُر آثارتر در زمین بودند پس آنچه که کسب می‌‌کردند آنها را [از عذاب] بی‌‌نیاز نکرد

- ترجمه سلطانی

آیا پس در زمین سیر نکردند تا نظر کنند که عاقبت کسانی که قبل از آنها بوده‌اند چگونه بوده است؟ (آنها) از اینان بیشتر و قوی‌تر و پُر آثارتر در زمین بودند پس آنچه که کسب می‌کردند آنها را بی‌نیاز نکرد

- ترجمه راستین

آیا این مردم در زمین به سیر و سفر نرفتند تا عاقبت حال پیشینیانشان را که از اینها بسیار بیشتر و قوی‌تر و مؤثرتر در زمین بودند مشاهده کنند؟ (که چگونه همه هلاک شدند) و آنچه اندوختند آنها را (از مرگ و هلاکت) حفظ و حمایت نکرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٣ فَلَمَّا جَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَيِّنَاتِ فَرِحُوا بِمَا عِندَهُم مِّنَ الْعِلْمِ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ

و چون رسولان آنها بیّناتی را نزد آنها آوردند به آنچه از علم [از دقایق علوم حکمیّه از طبیعیّه و ریاضیّه و الهیّه] که نزد آنها بود خوشحالی کردند [و ندانستند که این علوم اگر با اذن خداوند و خلفای او نباشد و صاحب آن در طریق نباشد حجابی بزرگ و سدّی سدید (استوار) در برابر سلوک الی الله می‌‌شوند] {برای اینکه نفس وقتی که به صور این علوم متصّوره باشد به انانیّت ظاهر می‌‌شود، و انانیّت، کبریای نفس است که کسی که به آن متّصف شود خداوند را به محاربه مبادرت نموده و نازع (نزاع کننده) با خداوند است، خداوند ما را از آنها پناه دهد، و لذلک می‌‌بینی که بیشتر معاندین با اهل حقّ همان متشبهّین به علماء هستند که نفوس آنها به صور علوم حکمیّه یا غیر آن متصوّر شده} و آنچه [یعنی عذاب یا فعل و قولی که آن] را که استهزاء می‌‌کردند آنها را احاطه نمود

- ترجمه سلطانی

و چون رسولان آنها بیّناتی را نزد آنها آوردند به آنچه از علم که نزد آنها بود خوشحالی کردند و آنچه را که استهزاء می‌کردند آنها را احاطه نمود

- ترجمه راستین

پس آن گاه که رسولانشان با معجزات و ادلّه روشن به سوی آنها آمدند آن مردم (نادان) به دانش و عقاید باطل خود شاد و مغرور شدند و وعده عذابی که مسخره می‌کردند همه را فرا گرفت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٤ فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَكَفَرْنَا بِمَا كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ

پس چون سخت‌‌گیری (عذاب) ما را [در هنگام معاینهٔ مرگ] دیدند گفتند تنها به خداوند ایمان آوردیم و به آنچه که به او مشرک بودیم کفر ورزیدیم {آنچه که به آن شرک می‌‌ورزیدند اصنام و کواکب و رؤسای ضلالت هستند که آنها را با انبیاء و اولیاء (ع) شریک کردند، خصوصاً کسانی را که در ولایت با علی (ع) شریک نمودند زیرا آنها در آن هنگام بطلان شرکاء را می‌‌بینند}

- ترجمه سلطانی

پس چون سخت‌گیری (عذاب) ما را (هنگام مرگ) دیدند گفتند تنها به خداوند ایمان آوردیم و به آنچه که به او مشرک بودیم کفر ورزیدیم

- ترجمه راستین

و چون شدت قهر و عذاب ما را به چشم دیدند در آن حال (از کفر و شرک پشیمان شده و) گفتند: ما به خدای یکتا ایمان آوردیم و به همه بتهایی که شریک خدا می‌گرفتیم کافر شدیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٥ فَلَمْ يَكُ يَنفَعُهُمْ إِيمَانُهُمْ لَـمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبَادِهِ وَخَسِرَ هُنَالِكَ الْكَافِرُونَ

پس چون سخت‌‌گیری (عذاب) ما را بینند دیگر ایمان آوردنشان به آنان نفعی نمی‌‌رساند {ایمان حین دیدن بأس جز برای خوف خیال نیست، نه برای شوق عقل و لذا اگر خوف زایل می‌‌شد البتّه باز می‌‌گردند}، [عدم قبول توبه حین رؤیت بأس را خداوند سنّت کرده است، یعنی عدم قبول توبه وقتی که از روی غمّ و خوف باشد] سنّت خداوند است که همانا در میان بندگانش سپری (جاری) شده و کافران در آن [مقام یا زمان] زیان کرده‌‌اند [برای اینکه این مقام، مقام ظهور حقّ و بطلان باطل است].

- ترجمه سلطانی

پس چون سخت‌گیری (عذاب) ما را بینند دیگر ایمان آوردنشان به آنان نفعی نمی‌رساند، سنّت خداوند است که همانا در میان بندگانش سپری (جاری) شده و کافران در آن (مقام یا زمان) زیان کرده‌اند.

- ترجمه راستین

اما ایمانشان پس از دیدن مرگ و مشاهده عذاب ما بر آنها هیچ سودی نبخشید. سنّت خدا (و حکمت الهی از ازل) چنین در میان بندگان حکمفرما بوده (که رسول و کتاب به امر و نهی و وعده ثواب و عقاب و نجات مؤمنان و هلاک کافران بفرستد تا خلق به اطاعت و عصیان امتحان شوند) و آنجا کافران زیانکار شدند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
سورهٔ ۴۱- فصلت

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

١ حم

«حم»

- ترجمه سلطانی

حم

- ترجمه راستین

حم (رمز رسالت است یا قسم به خدای حمید مجید)

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ تَنزِيلٌ مِّنَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ

تنزیل (نازل کردن تدریجی) از رحمان رحیم است

- ترجمه سلطانی

تنزیل (نازل کردن تدریجی) از رحمان رحیم است

- ترجمه راستین

(که این قرآن) تنزیلی از جانب خدای بخشنده مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ كِتَابٌ فُصِّلَتْ آيَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِّقَوْمٍ يَعْلَمُونَ

کتابی که آیاتش [بعد از آنکه در مقام عالی، مجمل و مجموع بود] به عنوان قرآنی به [زبان] عربی تفصیل داده شده برای گروهی که می‌‌دانند [که آن کتاب از خداوند نازل شده]

- ترجمه سلطانی

کتابی که آیاتش به عنوان قرآنی به (زبان) عربی تفصیل داده شده برای گروهی که می‌دانند

- ترجمه راستین

کتابی است که آیات جامعش به صورت قرآنی به زبان فصیح عربی برای دانشمندان روشن گردیده است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ

بشارت دهنده [است برای کسی که فطرت انسانی در او باقی مانده است و به این فطرت توجّه دارد] و بیم دهنده است [برای کسی که به این فطرت پشت کرده چه بایع به هر کدام از دو بیعت تکلیفیّهٔ عامّه یا خاصّه باشد یا بیعت نکرده باشد] پس بیشتر آنان [از این کتاب] اعراض نمودند پس آنها نمی‌‌شنوند (قبول نمی‌‌کنند)

- ترجمه سلطانی

بشارت دهنده و بیم دهنده است پس بیشتر آنان (از این کتاب) اعراض نمودند پس آنها نمی‌شنوند (قبول نمی‌کنند)

- ترجمه راستین

قرآنی است که (نیکان را به وعده رحمت حق) بشارت می‌دهد و (بدان را از عذاب قهر) می‌ترساند اما اکثر مردم اعراض کرده و (اندرز و نصایحش) نمی‌شنوند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ وَقَالُوا قُلُوبُنَا فِي أَكِنَّةٍ مِّمَّا تَدْعُونَا إِلَيْهِ وَفِي آذَانِنَا وَقْرٌ وَمِن بَيْنِنَا وَبَيْنِكَ حِجَابٌ فَاعْمَلْ إِنَّنَا عَامِلُونَ

و می‌‌گویند: که قلوب ما از آنچه که ما را به آن دعوت می‌‌کنی در پرده است و در گوش‌‌های ما ثقل (سنگینی) هست و بین ما و تو [از حیث ادّعای تو برای رسالت] حجابی هست [که ما را از دیدن آنچه که آن را ادّعاء می‌‌کنی منع می‌‌کند] پس [به آنچه که در دین مبتدع (ابداع شده، جدید) خود می‌‌خواهی] عمل کن همانا ما [به دین قدیم خود] عامل هستیم [یا ما نیز هر آنچه که بر آن قدرت داریم نسبت به تو عمل می‌‌کنیم]

- ترجمه سلطانی

و می‌گویند: که قلوب ما از آنچه که ما را به آن دعوت می‌کنی در پرده است و در گوش‌های ما سنگینی هست و بین ما و تو حجاب هست پس عمل کن همانا ما (به دین قدیم خود) عامل هستیم

- ترجمه راستین

و مشرکان گفتند: دلهای ما از قبول دعوتت سخت محجوب و گوش ما از شنیدن سخت سنگین و میان ما و تو حجاب (ضخیم و فاصله بسیار) است، تو به کار (دین) خود پرداز ما هم البته (به کیش خویش) عمل می‌کنیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِّلْمُشْرِكِينَ

[در جواب تهدید آنها] بگو: جز این نیست که من بشری هستم [که قادر نیستم] مثل شما [بر آنچه که بشر بر آن قدرت ندارد تا آنچه را که بخواهم نسبت به شما انجام دهم لکن بین من و شما فرقی هست و آن این است] که به من وحی می‌‌شود، جز این نیست که خدای شما خدای یکتاست [یا معنی می‌‌دهد به آنها بگو: جز این نیست که من بشرى از جنس شما هستم و خارج از جنس شما نیستم تا شما مناسب (دارای تناسب) بر من نباشید و قلوب شما وحشت کند، یا زبان مرا نفهمید آنگاه قلوبتان از من منصرف شود، و شما را به توحیدی دعوت می‌‌کنم که اگر به شما نفعی نرسد به شما چیزی ضرر زده نمی‌‌شود] پس به سوی او مستقیم باشید [و از اعوجاجتان خارج شوید] و از او آمرزش بطلبید و وای بر مشرکان

- ترجمه سلطانی

بگو: جز این نیست که من بشری مثل شما هستم که به من وحی می‌شود، جز این نیست که خدای شما خدای یکتاست، پس به سوی او مستقیم باشید و از او آمرزش بطلبید و وای بر مشرکان

- ترجمه راستین

بگو که من هم مانند شما بشری هستم جز آنکه مرا وحی می‌رسد که پروردگار شما خدای یکتای بی‌همتاست، پس همه مستقیم به راه دین او شتابید و از او آمرزش طلبید. و وای به حال مشرکان.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ الَّذِينَ لَا يُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ

که زکات نمی‌‌دهند {مشرک اشراکش جز از انانیّت او نیست که شایسته است که طرح (دور انداختن) شود، زیرا اصل اتیان زکات همان طرح انانیّت و اعطاء از او در طاعت خداوند است، و کسی که در طرح کردن انانیّت بخل بورزد در اعطای مال و قوا و جاه بخل می‌‌ورزد، و اگر هم اعطاء کند اعطای او به جهت اعطاء برای زکات نمی‌‌باشد} و آنها به آخرت کافر هستند

- ترجمه سلطانی

که زکات نمی‌دهند و آنها به آخرت کافر هستند

- ترجمه راستین

آنان که زکات (به فقیران بینوا) هرگز نمی‌دهند و به عالم آخرت به کلی کافرند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ

همانا کسانی که ایمان آورده‌‌اند و اعمال صالح کردند، آنان پاداشی بدون منّت [غیر مقطوع (قطع ناشدنی)] دارند [یا به آن بر آنها منّت گذاشته نشود]

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که ایمان آورده‌اند و اعمال صالح کردند، آنان پاداشی بدون منّت دارند

- ترجمه راستین

آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند البته پاداش بی‌پایان خواهند یافت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَندَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَـمِينَ

بگو: آیا همانا شما به راستی به کسی که زمین [که آن مقرّ قرار شما و محلّ معاش شما است] را در دو روز خلق کرده کفر می‌‌ورزید؟ و [معذلک] برای او همانندهایی قرار می‌‌دهید [که بر چیزی قدرت ندارند و نه خلق می‌‌کنند و نه روزی می‌‌دهند] آن [موصوف] پروردگار جهانیان است

- ترجمه سلطانی

بگو: آیا همانا شما به راستی به کسی که زمین را در دو روز خلق کرده کفر می‌ورزید؟ و (معذلک) برای او همانندهایی قرار می‌دهید آن (موصوف) پروردگار جهانیان است

- ترجمه راستین

بگو که آیا شما به خدا که زمین (جهان) را در دو روز بیافرید کافر می‌شوید و بر او مثل و مانند قرار می‌دهید؟! او خدای جهانیان است (نه بتها و معبودان شما. در این آیه شریفه شاید یک معنا عالم اجسام باشد و دو روز، دو نوع بسیط و مرکب یا جواهر و اعراض اجسام مقصود باشد).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ وَجَعَلَ فِيهَا رَوَاسِيَ مِن فَوْقِهَا وَبَارَكَ فِيهَا وَقَدَّرَ فِيهَا أَقْوَاتَهَا فِي أَرْبَعَةِ أَيَّامٍ سَوَاءً لِّلسَّائِلِينَ

و در آن بر فراز آن کوه‌‌هایی قرار داد [تا مبادا شما را بلغزاند و برای تولید آب از زیر آنها و برای سهولت جریان آب از زیر آنها در سفح (بن کوه) آنها] و در آنها (در کوه‌‌ها یا در زمین) برکت [قرار] داد {زیرا کوه‌‌ها بحسب تنزیل منبع برکات زمین و محلّ معادن نافعه، و نباتات نافعهٔ غذایی و دارویی هستند، و بحسب تأویل برکت جز از آنها نیست، و زمین محلّ برکات بسیار است که از جملهٔ آنها انسان و نفوس کامله هستند که برکت جز از آنها نیست} و خوراکی‌‌های آن را در [مدّت] چهار روز در آن به صورت یکسان برای درخواست کنندگان اندازه کرد

- ترجمه سلطانی

و در آن بر فراز آن کوه‌هایی قرار داد و در آنها برکت (قرار) داد و خوراکی‌های آن را در (مدّت) چهار روز در آن به صورت یکسان برای درخواست کنندگان اندازه کرد

- ترجمه راستین

و او روی زمین کوهها برافراشت و انواع برکات (و منابع از معادن و چشمه‌ها و درختان) بسیار در آن قرار داد و قوت و ارزاق اهل زمین را در چهار روز (برای هر شهر و دیاری) مقدّر و معیّن فرمود و روزی طلبان را یکسان در کسب روزی خود گردانید (تا همه روزی خورند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١ ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ

سپس به آسمان ایستاد [یعنی خلقت آن را قصد کرد] و (در حالی که) آن (آسمان) [قبل از تمام شدن خلقتش] دودی (بخاری) بود {زیرا نفوس که از آنها به ارواح تعبیر شده مرکب آنها و مادّهٔ آنها این بخار متوّلد از قلب است که برای تعدیل آن با دود متصاعد به سوی دماغ مختلط شده و بعد از تعدیل آن با برودت دماغ نفس حیوانی سپس نفس انسانی به آن تعّلق می‌‌گیرد بلکه متحّد می‌‌شود} پس [بعد خلق زمین و تسویت (هموار کردن، استوار کردن، سر و سامان دادن) آسمان] به آن و به زمین گفت: با رضایت یا با کراهت بیایید {و آن را به زمین وجودت و آسمان‌‌های آن اعتبار کن، زیرا قوا و مدارک که آنها آسمانی هستند با طوع و از روی فطرت مطیع نفس هستند به حیثی که از طاعت خود از امر نفس تخلّف نمی‌‌کنند و بدن که همان زمین وجود تو است و اعضای آن، طاعتشان برای نفس جز بر خلاف فطرت آنها نیست}، [بعد از آنکه زمین مغلوبه بر آسمان‌‌ها گشت] آن دو گفتند: فرمانبردار آمدیم

- ترجمه سلطانی

سپس به آسمان ایستاد و (در حالی که) آن دودی (بخاری) بود پس به آن و به زمین گفت: با رضایت یا با کراهت بیایید، آن دو گفتند: فرمانبردار آمدیم

- ترجمه راستین

و آن گاه به خلقت آسمانها توجه کامل فرمود که آسمانها دودی بود، پس (به امر نافذ تکوینی) به آسمان و زمین فرمود که همه (به سوی خدا و اطاعت فرمان حق) به شوق و رغبت یا به جبر و کراهت بشتابید. آنها عرضه داشتند: ما با کمال شوق و میل می‌شتابیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢ فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ

پس آنها را در دو روز [یعنی روز انشاء و روز ابداع، یا روز مدبّرات و روز مجردّات] به صورت هفت آسمان (مراتب هفتگانه آسمان انسانی یا از لطایف هفتگانه قلبی) {آسمان‌‌های هفتگانهٔ انسانی به عوالم جمادی، نباتی، حیوانی، انسانی، روحانی، نورانی و رحمانی گفته می‌‌شود. و لطایف سبعه به لطایف طبع (کتاب مستور و رقّ منشور) و نفس (نور و کتاب محو و اثبات و لوح محو و اثبات) و قلب (کتاب لوح محفوظ) و روح (جبروت انسانی، قلم اعلی، عقل اوّل و اُمّ الکتاب) و سرّ (مقام لاهوت، حضرت واحدیّت انسانی و برزخیّت کبری) و خفیّ (حضرت احدیّت انسانی یا مقام او ادنی) و اخفا (غیب الغیوب یا مرتبهٔ غیب خفیّ انسانی) گفته می‌‌شود} به سرانجام رسانید و در هر آسمانی امر آن را وحی کرد و آسمان دنیا را با چراغ‌‌هایی زینت دادیم [یعنی آسمان طبیعی که آن عبارت از فلک مُکَوکَب (کوکب‌‌دار، فلک هشتم، چرخ پر ستاره) و افلاک هفتگانهٔ دیگر و آسمان دنیا است که همان صدر منشرح به اسلام است] {افلاک هفتگانه در هیئت قدیم به ترتیب از اوّل تا هفتم شامل فلک قمر، عطارد، زهره، شمس، مریخ، مشتری، زحل می‌‌شدند. فلک ثوابت فلک هشتم، و فلک اطلس یا فلک الافلاک یا فلک اعظم فلک نهم است که محیط به تمام عالم می‌‌باشد} و [از شیاطین استراق کنندهٔ سمع] حفظ کردیم، آن (قدر) تقدیر غالب [که کسی از ارادهٔ او منع نمی‌‌کند] و دانا است [که در فعلش قصوری برای جهل او به عاقبت آن واقع نمی‌‌شود]

- ترجمه سلطانی

پس آنها را در دو روز به صورت هفت آسمان به سرانجام رسانید و در هر آسمانی امر آن را وحی کرد و آسمان دنیا را با چراغ‌هایی زینت دادیم و (از شیاطین استراق کنندهٔ سمع) حفظ کردیم، آن تقدیر غالب و دانا است

- ترجمه راستین

آن گاه نظم هفت آسمان را در دو روز استوار فرمود و در هر آسمانی (نظم) امرش را وحی فرمود، و آسمان (محسوس) دنیا را به چراغهای رخشنده (مهر و ماه و انجم) زیب و زیور دادیم و آن را (از ورود شیاطین) حفظ کردیم. این (نظام آسمان و زمین) تقدیر خدای مقتدر داناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣ فَإِنْ أَعْرَضُوا فَقُلْ أَنذَرْتُكُمْ صَاعِقَةً مِّثْلَ صَاعِقَةِ عَادٍ وَثَمُودَ

پس اگر [از تو یا از ایمان به خداوند بعد از آنکه حجّت صدق خود را و حجّت الهت خداوند و تدبیر او را برای کلّ امور برای آنها بیان نمودی] اعراض کردند پس بگو: شما را [با کنایات سابق شده، یا با تهدیداتی که شما را با آنها تهدید کردم بیم می‌‌دهم یا شما را با این کلام انذار می‌‌کنم] از صاعقه‌‌ای مثل صاعقهٔ عاد و ثمود بیم می‌‌دهم

- ترجمه سلطانی

پس اگر اعراض کردند پس بگو: شما را از صاعقه‌ای مثل صاعقهٔ عاد و ثمود بیم می‌دهم

- ترجمه راستین

پس اگر کافران (پس از این ادلّه و آیات الهی از خدا) اعراض کردند به آنها بگو: من شما را از صاعقه‌ای مانند صاعقه هلاک عاد و ثمود ترسانیدم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤ إِذْ جَاءَتْهُمُ الرُّسُلُ مِن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا اللَّهَ قَالُوا لَوْ شَاءَ رَبُّنَا لَأَنزَلَ مَلَائِكَةً فَإِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ

آنوقت که رسولانی از بین دستانشان (در زمان آنها) و از پشت سرشان (زمان‌‌های قبل از آنها) نزد ایشان آمدند که جز خدای را بندگی نکنید، [در جواب رسولان] گفتند: اگر پروردگار ما می‌‌خواست [رسولى به سوی ما بفرستد] حتماً ملائکه‌‌ای [مناسب با او تعالی خارج از جنس ما] را نازل می‌‌کرد پس همانا ما به آنچه که به آن [بنابر زعم شما] فرستاده شده‌‌اید کافریم [برای اینکه شما بشری مثل ما هستید، مزیّتی بر ما ندارید تا به سبب آن از شما اطاعت کنیم و از شما قبول نماییم]

- ترجمه سلطانی

آنوقت که رسولانی از بین دستانشان (در زمان آنها) و از پشت سرشان (زمان‌های قبل از آنها) نزد ایشان آمدند که جز خدای را بندگی نکنید، گفتند: اگر پروردگار ما می‌خواست حتماً ملائکه‌ای را نازل می‌کرد پس همانا ما به آنچه که به آن فرستاده شده‌اید کافریم

- ترجمه راستین

که بر آنها از هر جانب رسولان حق آمدند (و گفتند) که جز خدای یکتا را نپرستید. کافران باز گفتند: اگر خدا می‌خواست (که ما ایمان آوریم) فرشتگان را به رسالت می‌فرستاد، پس ما به کتب و احکام شما (رسولان بشری) کافریم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥ فَأَمَّا عَادٌ فَاسْتَكْبَرُوا فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَقَالُوا مَنْ أَشَدُّ مِنَّا قُوَّةً أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّ اللَّهَ الَّذِي خَلَقَهُمْ هُوَ أَشَدُّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ

و امّا [قوم] عاد پس به غیر حقّ در زمین طلب بزرگی کردند و گفتند: از ما قوی‌‌تر کیست؟ آیا ندیدند [فکر نکرده‌‌اند] که خداوندی که آنها را خلق کرده او از آنها قویتر است؟ و آیات ما را نفی می‌‌کردند

- ترجمه سلطانی

و امّا (قوم) عاد پس به غیر حقّ در زمین طلب بزرگی کردند و گفتند: از ما قوی‌تر کیست؟ آیا ندیدند (فکر نکرده‌اند) که خداوندی که آنها را خلق کرده او از آنها قویتر است؟ و آیات ما را نفی می‌کردند

- ترجمه راستین

اما قوم عاد در زمین به ناحق تکبر و سرکشی کردند و گفتند که از ما نیرومندتر (در جهان) کیست؟آیا آنها ندیده و ندانستند که خدایی که آنها را خلق فرموده بسیار از آنان تواناتر است؟و آنها آیات (قدرت) ما را (با وجود این برهان) انکار می‌کردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦ فَأَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي أَيَّامٍ نَّحِسَاتٍ لِّنُذِيقَهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَخْزَى وَهُمْ لَا يُنصَرُونَ

پس در روزهایی نحس (شوم) بادی سرد توفنده بر آنها فرستادیم تا عذاب خواری را در زندگانی دنیا [حین ابتلای آنها به عذاب و خروج ارواحشان با این باد] به آنها بچشانیم و البتّه عذاب آخرت خوار کننده‌‌تر است و (حال آنکه) آنها یاری نمی‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

پس در روزهایی نحس بادی سرد توفنده بر آنها فرستادیم تا عذاب خواری را در زندگانی دنیا به آنها بچشانیم و البتّه عذاب آخرت خوار کننده‌تر است و (حال آنکه) آنها یاری نمی‌شوند

- ترجمه راستین

ما هم بر هلاک آن قوم عاد باد تندی در ایّام نحس شوم فرستادیم تا به آنها عذاب ذلّت و خذلان را در دنیا بچشانیم در صورتی که خواری عذاب آخرت بیش از دنیاست و آنجا هیچ کس یاری آنها نخواهد کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧ وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَةُ الْعَذَابِ الْهُونِ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ

و امّا [قوم] ثمود پس آنها را هدایت کردیم [یعنی به آنها طریق نجات و هلاک را با ارسال رسولان و انزال کتب نشان دادیم و آنها را بر فطرت اهتداء (هدایت شدن) و صورت انسانی که همان طریق به سوی رحمان است خلق کردیم] پس کوری را بر هدایت ترجیح دادند [به اینکه از مقام انسانیّت تنزّل نمودند و فطرت را ترک کردند و بهیمیّت و سَبُعیّت و شیطانیّت را گرفتند، و آنچه که در کتب است را ترک کردند و آنها را به پشت سرشان انداختند و رسولان را استهزاء کردند و آنها را دشمن گرفتند] پس به خاطر آنچه که کسب می‌‌کردند صاعقهٔ عذاب هون (ننگ و رسوائی) آنان را در گرفت

- ترجمه سلطانی

و امّا (قوم) ثمود پس آنها را هدایت کردیم پس کوری را بر هدایت ترجیح دادند پس به خاطر آنچه که کسب می‌کردند صاعقهٔ عذاب هون (ننگ و رسوائی) آنان را در گرفت

- ترجمه راستین

اما قوم ثمود را نیز (رسول فرستادیم و) هدایت کردیم لیکن آنها خود کوری (جهل و ضلالت) را بر هدایت بگزیدند، پس آنها را هم صاعقه عذاب خواری و هلاکت به کیفر کردارشان فرا گرفت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨ وَنَجَّيْنَا الَّذِينَ آمَنُوا وَكَانُوا يَتَّقُونَ

و کسانی که ایمان آوردند و پرهیز می‌‌کردند را نجات دادیم

- ترجمه سلطانی

و کسانی که ایمان آوردند و پرهیز می‌کردند را نجات دادیم

- ترجمه راستین

و آنان که ایمان آوردند و خدا ترس و پرهیزکار بودند همه را نجات دادیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩ وَيَوْمَ يُحْشَرُ أَعْدَاءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ

و روزی که دشمنان خداوند به سوی آتش حشر (گرد آورده) می‌‌شوند آنگاه آنها حبس می‌‌شوند [یعنی آنها را حبس می‌‌کنند تا به یکدیگر ملحق شوند]

- ترجمه سلطانی

و روزی که دشمنان خداوند به سوی آتش حشر (گرد آورده) می‌شوند آنگاه آنها حبس می‌شوند

- ترجمه راستین

و روزی که همه دشمنان خدا را گرد آورده و به سوی آتش دوزخ کشانند و آنجا برای جمع آوری بازشان دارند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٠ حَتَّى إِذَا مَا جَاءُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُم بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ

تا آنوقتی که به آنجا بیایند گوش‌‌هایشان و چشمانشان و پوست‌‌هایشان [یا فروجشان] علیهم (بر زیان آنها) به آنچه که عمل می‌‌کرده‌‌اند شهادت می‌‌دهند

- ترجمه سلطانی

تا آنوقتی که به آنجا بیایند گوش‌هایشان و چشمانشان و پوست‌هایشان علیهم (بر زیان آنها) به آنچه که عمل می‌کرده‌اند شهادت می‌دهند

- ترجمه راستین

تا چون همه بر در دوزخ رسند آن هنگام گوش و چشمها و پوست بدنهاشان بر جرم و گناه آنها گواهی دهند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢١ وَقَالُوا لِـجُلُودِهِمْ لِـمَ شَهِدتُّمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ

و به پوست‌‌هایشان می‌‌گویند: چرا علینا (بر زیان ما) شهادت می‌‌دهید؟ می‌‌گویند: خداوندی که به هر چیزی نطق داد به ما [هم] نطق داد و اوّل بار او شما را خلق کرد و به او بازگردانده می‌‌شوید

- ترجمه سلطانی

و به پوست‌هایشان می‌گویند: چرا علینا (بر زیان ما) شهادت می‌دهید؟ می‌گویند: خداوندی که به هر چیزی نطق داد به ما (هم) نطق داد و اوّل بار او شما را خلق کرد و به او بازگردانده می‌شوید

- ترجمه راستین

و آنها به اعضاء بدن گویند: چرا بر اعمال ما شهادت دادید؟آن اعضاء جواب گویند: خدایی که همه موجودات را به نطق آورد ما را نیز گویا گردانید و او شما را نخستین بار بیافرید و باز به سوی او بازگردانیده می‌شوید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٢ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَتِرُونَ أَن يَشْهَدَ عَلَيْكُمْ سَمْعُكُمْ وَلَا أَبْصَارُكُمْ وَلَا جُلُودُكُمْ وَلَكِن ظَنَنتُمْ أَنَّ اللَّهَ لَا يَعْلَمُ كَثِيرًا مِّمَّا تَعْمَلُونَ

و شما [از این] که گوشتان و نه چشمانتان و نه پوست‌‌هایتان علیکم (بر شما، بر زیان شما) شهادت دهند پنهان نمی‌‌کردید [شما از حضور جوارحتان مخفی نمی‌‌شدید] و لکن [برای ظنّ خود بر معاصی تجرّی می‌‌کردید] گمان می‌‌کردید که خداوند بسیاری از آنچه که عمل می‌‌کنید را نمی‌‌داند

- ترجمه سلطانی

و شما (از این) که گوشتان و نه چشمانتان و نه پوست‌هایتان علیکم (بر شما، بر زیان شما) شهادت دهند پنهان نمی‌کردید و لکن گمان می‌کردید که خداوند بسیاری از آنچه که عمل می‌کنید را نمی‌داند

- ترجمه راستین

و شما که (اعمال زشت خود را) پنهان می‌داشتید برای این نبود که گوش و چشمهای شما و پوست بدنهایتان امروز شهادت ندهند (زیرا تصور نمی‌کردید که اعضای شما هم شاهد اعمال شما هستند) و لیکن (گناه را پنهان می‌کردید) به گمانتان که اکثر اعمال زشتی که (از خلق) پنهان می‌کنید از خدا هم پنهان است و بر آن آگاه نیست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٣ وَذَلِكُمْ ظَنُّكُمُ الَّذِي ظَنَنتُم بِرَبِّكُمْ أَرْدَاكُمْ فَأَصْبَحْتُم مِّنَ الْخَاسِرِينَ

و این همان گمان شما بود که [بدون حقیقتی] دربارهٔ پروردگارتان گمان می‌‌کردید [آن ظنّ شما] شما را هلاک کرد پس [برای ضیاع (ضایع شدن) بضاعتتان که همان مدّت عمرهای شما بود و شهادت به آنچه که داشتید علیکم (بر زیان شما)] از زیانکاران شدید

- ترجمه سلطانی

و این همان گمان شما بود که دربارهٔ پروردگارتان گمان می‌کردید (آن ظنّ شما) شما را هلاک کرد و از زیانکاران شدید

- ترجمه راستین

و همین گمان باطل شما در باره خدا بود که موجب (معصیت و) هلاکت شما گردید و امروز همه از زیانکاران شدید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٤ فَإِن يَصْبِرُوا فَالنَّارُ مَثْوًى لَّهُمْ وَإِن يَسْتَعْتِبُوا فَمَا هُم مِّنَ الْمُعْتَبِينَ

و اگر [هم] صبر کنند [باز] جایگاه آنان آتش است [یعنی برای آنها یکسان است که صبر کنند یا جزع (بیتابی) کنند یا راحتی و رضا مسئلت نمایند] و اگر استعتاب (طلب رضا، عذر خواهی) کنند پس آنها از رضایت عطاء شدگان نخواهند بود

- ترجمه سلطانی

و اگر (هم) صبر کنند (باز) جایگاه آنان آتش است و اگر استعتاب (طلب رضا، عذر خواهی) کنند پس آنها از رضایت عطاء شدگان نخواهند بود

- ترجمه راستین

اینک اگر صبر و تحمل کنند (چگونه بتوانند که) جای در آتش دارند و اگر فریاد و بیتابی کنند فریادرس و دادخواهی ندارند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٥ وَقَيَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاءَ فَزَيَّنُوا لَهُم مَّا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِينَ

و برای آنها قرین‌‌هایی (همنشینانی، شیاطین انس و جنّ) را مقرّر (مقدّر و فراهم) کردیم پس آنچه که بین دستانشان (نزد آنها و در آینده، دنیا و آخرت) هست و آنچه که پشت سر آنها است را برای آنها زینت دادند [یعنی اینکه قرناء (همجواران، همنشینان) شهوات و مقتضای سَبُعیّت و شیطانیّت را برای آنها زینت دادند و برای آنها آنچه که آنها را گمان می‌‌داشتند زینت دادند و دربارهٔ امر آخرت از ردّ و انکار گفتند، یا به اینکه گفتند: اگر ما نزد پروردگارمان ردّ (باز گردانده) شویم البتّه منقلباً بهتر از آن را خواهیم داشت] و [به سبب سوء اعمالشان و اقوالشان و احوالشان] گفتار علیهم (بر زیان آنها) در امّت‌‌هایی [فاجر] از جنّ و انس که قبل از آنها گذشته‌‌اند محقّق شد همانا آنها زیانکار بودند

- ترجمه سلطانی

و برای آنها قرین‌هایی (همنشینانی) را مقرّر کردیم پس آنچه که بین دستانشان (نزد آنها و در آینده) (دنیا و آخرت) هست و آنچه که پشت سر آنها است را برای آنها زینت دادند و گفتار علیهم (بر زیان آنها) در امّت‌هایی (فاجر) از جنّ و انس که قبل از آنها گذشته‌اند محقّق شد همانا آنها زیانکار بودند

- ترجمه راستین

و ما رفیقان و یارانی (از شیاطین) بر آنها گماشتیم تا آنچه پیش روی آنهاست (از نعمت و لذتهای فانی دنیا) در نظرشان جلوه دادند و آنچه از عقب دارند (از نعمت و لذات ابدی آخرت فراموش کردند) و وعده عذاب الهی بر آنها حتم و لازم گردید و چون امّتانی از جنّ و انس که پیش از آنها (غرق دنیا بودند و با کفر و عصیان) درگذشتند، سخت زبون و زیانکار شدند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٦ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ

و کسانی که کفر ورزیده‌‌اند گفتند: به این قرآن گوش ندهید و لغو (خطاء) در آن اندازید (مغلوط قرائت کنید) تا شاید که شما [بر قرّاء آن یا بر محمّد (ص)] غلبه کنید

- ترجمه سلطانی

و کسانی که کفر ورزیده‌اند گفتند: به این قرآن گوش ندهید و لغو (خطاء) در آن اندازید (مغلوط قرائت کنید) تا شاید که شما غلبه کنید

- ترجمه راستین

و کافران (به مردم) گفتند: به این قرآن گوش فرا ندهید و سخنان لغو و باطل در آن القاء کنید تا مگر بر او غالب شوید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٧ فَلَنُذِيقَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا عَذَابًا شَدِيدًا وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ

پس البتّه حتماً به کسانی که کفر ورزیده‌‌اند عذاب شدیدی بچشانیم و البتّه حتماً به آنها با بدترینی که عمل می‌‌کرده‌‌اند [بازاء جمیع اعمالشان، حسنات آن و سیّئات آن، کبائر آن و صغائر آن] جزاء می‌‌دهیم

- ترجمه سلطانی

پس البتّه حتماً به کسانی که کفر ورزیده‌اند عذاب شدیدی بچشانیم و البتّه حتماً به آنها با بدترینی که عمل می‌کرده‌اند جزاء می‌دهیم

- ترجمه راستین

ما هم کافران را البته عذابی سخت بچشانیم و بدتر از آنچه می‌کردند کیفر کنیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٨ ذَلِكَ جَزَاءُ أَعْدَاءِ اللَّهِ النَّارُ لَهُمْ فِيهَا دَارُ الْخُلْدِ جَزَاءً بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ

آن آتش جزای دشمنان خداوند است برای آنها در آن [آتش] سرایی جاویدان است به (سبب) آنکه آیات ما را نفی می‌‌کردند

- ترجمه سلطانی

آن آتش جزای دشمنان خداوند است برای آنها در آن (آتش) سرایی جاویدان است به (سبب) آنکه آیات ما را نفی می‌کردند

- ترجمه راستین

این است جزای دشمنان خدا که همان آتش دوزخ است که منزل ابدی آنهاست به کیفر آنکه آیات (و رسل) ما را انکار می‌کردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٩ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا رَبَّنَا أَرِنَا اللَّذَيْنِ أَضَلَّانَا مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ نَجْعَلْهُمَا تَحْتَ أَقْدَامِنَا لِيَكُونَا مِنَ الْأَسْفَلِينَ

و کسانی که کفر ورزیده‌‌اند می‌‌گویند [ای] پروردگار ما آن دو کس از جنّ و انسان که ما را گمراه کردند را به ما نشان بده تا [به جهت انتقام از آن دو] آن دو را زیر قدم‌‌هایمان قرار دهیم تا آن دو از [حیث مذلّت و مکان] پایین‌‌ترین‌‌ها باشند

- ترجمه سلطانی

و کسانی که کفر ورزیده‌اند می‌گویند (ای) پروردگار ما آن دو کس از جنّ و انسان که ما را گمراه کردند را به ما نشان بده تا آن دو را زیر قدم‌هایمان قرار دهیم تا آن دو از پایین‌ترین‌ها باشند

- ترجمه راستین

و کافران (چون مشاهده عذاب کنند با حسرت و ندامت) گویند: پروردگارا، آن دو گروه از جنّ و انس را که ما را گمراه کردند به ما نشان ده تا آنها را زیر پا بیفکنیم تا پست و ذلیل‌ترین مردم شوند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٠ إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ أَلَّا تَخَافُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتِي كُنتُمْ تُوعَدُونَ

همانا کسانی که گفتند پرودگار ما الله است سپس استقامت ورزیدند ملائکه [در دنیا نسبت به انبیاء و اولیاء (ع) و بعضی از اتباع، و در آخر حیات دنیوی نسبت به بعضی از اتباع] بر آنها نازل می‌‌شوند [(در حالی که) مخاطب به این هستند] که نترسید و اندوهگین نشوید و بشارت باد بر شما به جنّتی که [بواسطهٔ انبیاء (ع)] وعده داده می‌‌شدید

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که گفتند پرودگار ما الله است سپس استقامت ورزیدند ملائکه بر آنها نازل می‌شوند که نترسید و اندوهگین نشوید و بشارت باد بر شما به جنّتی که وعده داده می‌شدید

- ترجمه راستین

آنان که گفتند: محققا پروردگار ما خدای یکتاست و بر این ایمان پایدار ماندند فرشتگان رحمت بر آنها نازل شوند (و مژده دهند) که دیگر هیچ ترسی (از وقایع آینده) و حزن و اندوهی (از گذشته خود) نداشته باشید و شما را به همان بهشتی که (انبیا) وعده دادند بشارت باد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣١ نَحْنُ أَوْلِيَاؤُكُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَشْتَهِي أَنفُسُكُمْ وَلَكُمْ فِيهَا مَا تَدَّعُونَ

ما در زندگانی دنیا و در آخرت [یعنی از اوّل مقامات برزخ تا اعراف ، و از اعراف تا جنّت و بعد از دخول در جنّت الی الابد] اولیاء شما هستیم و در آنجا آنچه که انفس (ذوات) شما اشتهاء می‌‌کنند را دارید و در آنجا آنچه که دعاء (طلب) می‌‌کنید را دارید [چه به اقتضاء نفوس شما باشد یا با اشتیاق عقولتان]

- ترجمه سلطانی

ما در زندگانی دنیا و در آخرت اولیاء شما هستیم و در آنجا آنچه که انفس شما اشتهاء می‌کنند را دارید و در آنجا آنچه که دعاء (درخواست، طلب) می‌کنید را دارید

- ترجمه راستین

ما در دنیا و آخرت یاران و دوستداران شماییم و برای شما در بهشت ابد هر چه مایل باشید یا آرزو و تقاضا کنید همه مهیّاست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٢ نُزُلًا مِّنْ غَفُورٍ رَّحِيمٍ

به عنوان پذیرائی از سوی بسیار آمرزندهٔ مهربان

- ترجمه سلطانی

به عنوان پذیرائی از سوی بسیار آمرزندهٔ مهربان

- ترجمه راستین

این سفره احسان را خدای غفور مهربان (به پاداش ثبات ایمان) برای شما گسترده است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٣ وَمَنْ أَحْسَنُ قَـوْلًا مِّمَّن دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِـحًا وَقَالَ إِنَّنِي مِنَ الْمُسْلِمِينَ

و چه کسی نیکو گفتارتر از کسی است که [با افعال خود و اقوال خود و احوال خود و اخلاق خود] به خداوند دعوت کند [یعنی از کسی که در مملکت وجودش اعوان (یاران) خود و لشکریانش را به خداوند فرا می‌‌خواند وقتی که غیر او از اهل دعوت به سوی خدا نمی‌‌باشد، یا از کسی که اهل عالم کبیر را دعوت می‌‌کند وقتی که نبیّ یا خلیفۀ او (ع) باشد] و به صالح [بزرگ، همان ولایت حاصله به بیعت خاصّه یا نفس بیعت خاصّه] عمل کند و [کسی که بایع (بیعت کننده) با بیعت خاصّه است و ایمان در قلبش داخل می‌‌شود و اثر این بیعت بر اعضایش از دعوت او به خداوند با حالش و گفتارش و از عملش به ارکان آن، آن صالح از صالحات ظاهر می‌‌شود و اثر تسلیمش را بر زبانش ظاهر می‌‌سازد به اینکه] می‌‌گوید: همانا من از مسلمین (تسلیم شدگان) هستم

- ترجمه سلطانی

و چه کسی نیکو گفتارتر از کسی است که به خداوند دعوت کند و به صالح عمل کند و گوید همانا من از مسلمین (تسلیم شدگان) هستم

- ترجمه راستین

در جهان از آن کس که (چون پیغمبران) خلق را به سوی خدا خواند و نیکوکار گردید و گفت که من از تسلیم شوندگان خدایم کدام کس بهتر و نیکو گفتارتر است؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٤ وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ

و نیکی و نه بدی متساوی نمی‌‌شود، [بدی کسی که به تو بدی کرده را] دفع کن با [فعلی] که آن بهتر است پس آنوقت کسی که بین تو و او دشمنی هست گویی که او دوستی گرم (صمیمی) می‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

و نیکی و نه بدی متساوی نمی‌شود دفع کن با (فعلی) که آن بهتر است پس آنوقت کسی که بین تو و او دشمنی هست گویی که او دوستی گرم (صمیمی) می‌باشد

- ترجمه راستین

و هرگز نیکی و بدی در جهان یکسان نیست، همیشه بدی (خلق) را به بهترین شیوه (که خیر و نیکی است پاداش ده و) دور کن تا همان کس که گویی با تو بر سر دشمنی است دوست و خویش تو گردد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٥ وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ

و آن را [یعنی این سجّیّه و خصلت را که همان دفع بدی با نیکی است را] دریافت نمی‌‌کنند مگر کسانی که صبر پیشه کرده‌‌اند {برای اینکه نفس در جبلت (سرشت) آن هنگام ورود ماناملایم هیجان غضب هست، و غضب، اقتضای آن دفع به اشدّ مایمکن است پس کسی که حبس نفس از هیجان غضب خود برایش ممکن نمی‌‌شود از این خصلت چیزی درک نمی‌‌کند} و آن را دریافت نمی‌‌کنند مگر دارندگان حظّ بزرگ [از کمالات انسانی]

- ترجمه سلطانی

و آن (خصلت نیک) را دریافت نمی‌کنند مگر کسانی که صبر پیشه کرده‌اند و آن را دریافت نمی‌کنند مگر دارندگان حظّ بزرگ

- ترجمه راستین

و لیکن به این مقام بلند (یعنی در پاداش بدی نیکی کردن) کسی نمی‌رسد جز آنان که (در راه دینداری) دارای مقام صبر و ثبات و (در معرفت الهی) صاحب حظّ بزرگند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٦ وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

و اگر نزعی (وسوسه‌‌ای، طعنه‌‌ای، غیبتی، افساد و فریبی) از [قِبَل] شیطان تو را وسوسه کند [یا طاعنی (طعن زننده‌‌ای) به تو طعنه می‌‌زند، یا حالت اراده احسان تو به بدکار را دافعی (دفع کننده‌‌ای) از تو دفع می‌‌کند] پس [از وسوسهٔ او] به خداوند پناه ببر [که او به تو پناه می‌‌دهد] همانا او [به استعاذت (پناه بردن) تو] همواره شنوا و [به استجارت (پناه خواستن) تو] دانا است

- ترجمه سلطانی

و اگر وسوسه‌ای از شیطان تو را وسوسه کند پس به خداوند پناه ببر همانا او شنوا و دانا است

- ترجمه راستین

و هر گاه از شیطان تو را وسوسه و تحریکی رسد به خدا پناه بر که او شنوا و داناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٧ وَمِنْ آيَاتِهِ اللَّيْلُ وَالنَّهَارُ وَالشَّمْسُ وَالْقَمَرُ لَا تَسْجُدُوا لِلشَّمْسِ وَلَا لِلْقَمَرِ وَاسْجُدُوا لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَهُنَّ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ

و از آیات او شب و روز و آفتاب و ماه هستند بر خورشید و نه بر ماه سجده نکنید و بر خداوندی سجده کنید که آنها را خلق کرده است که تنها او را عبادت کرده باشید [یعنی که عبادت را در او منحصر کنید، زیرا نظر بر واسطه و مسمّی قرار دادن او با اینکه او به عنوان اسم می‌‌باشد، یا کفر است یا شرک، و نظر بر ذی الواسطه از مرآتِ (آینه) واسطه عبادت برای مسمّی است به ایقاع (واقع ساختن) اسماء بر او و توحید برای ذات او و برای عبادت او است] {و تعمیم شب و روز و خورشید و ماه بر مُسْتَبْصِر (دارندهٔ بصیرت) مخفی نمی‌‌شود}

- ترجمه سلطانی

و از آیات او شب و روز و آفتاب و ماه هستند بر خورشید و نه بر ماه سجده نکنید و بر خداوندی سجده کنید که آنها را خلق کرده است که تنها او را عبادت کرده باشید

- ترجمه راستین

و از جمله آیات قدرت الهی خلقت شب و روز و خورشید و ماه است، نباید هرگز پیش خورشید و ماه سجده برید، بلکه اگر به حقیقت خدا پرستید خدایی را که خورشید و ماه را آفریده است سجده و پرستش کنید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٨ فَإِنِ اسْتَكْبَرُوا فَالَّذِينَ عِندَ رَبِّكَ يُسَبِّحُونَ لَهُ بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَهُمْ لَا يَسْأَمُونَ

پس اگر استکبار کردند {برای اینکه نهی و امر برای مشرکین در اشراک صوری بوده که خورشید و ماه را عبادت می‌‌کردند، یا برای مشرکین در اشراک معنوی که آنها نفس و اهویهٔ آن را عبادت می‌‌کردند، یا کسانی که نبیّ (ص) یا خلیفهٔ او (ع) را منفکّ از خدای تعالی می‌‌دیدند، یا کسانی که ملائکه را عبادت می‌‌کردند و آنها را غیر از خداوند می‌‌دیدند} پس کسانی که نزد پروردگارت هستند [از ملائکۀ مقرّبین که نسبت به او تعالی مقام عندیّت دارند و از انسان‌‌های کاملی که برای آنها مقام عندیّت حاصل شده] {مقام عندیّت به قرابت ویژهٔ بنده به حقّ گفته می‌‌شود که نزد او تعالی شأنه قرار می‌‌گیرد} در شب و روز او را تسبیح می‌‌کنند و آنها خسته نمی‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

پس اگر استکبار کردند پس کسانی که نزد پروردگارت هستند در شب و روز او را تسبیح می‌کنند و آنها خسته نمی‌شوند

- ترجمه راستین

پس اگر کافران (از پرستش خدا) تکبر و بزرگ منشی ورزند فرشتگان (و قوای بی‌نهایت عالم بالا) که نزد خدایند شب و روز بی‌هیچ خستگی و ملال به تسبیح و طاعت حضرت حق مشغولند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٩ وَمِنْ آيَاتِهِ أَنَّكَ تَرَى الْأَرْضَ خَاشِعَةً فَإِذَا أَنزَلْنَا عَلَيْهَا الْمَاءَ اهْتَزَّتْ وَرَبَتْ إِنَّ الَّذِي أَحْيَاهَا لَمُحْيِي الْمَوْتَى إِنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

و از آیات او این است که تو زمین را خاشع شده (فرو افتاده، خشک، ساکن) می‌‌بینی پس وقتی که آب را بر آن نازل می‌‌کنیم می‌‌جنبد و [گیاه را] بر می‌‌آورد همان کسی که آن را [بعد از مرگ آن از نبات با گیاهان] احیاء کرد البتّه مردگان را [به حیات شریف انسانی بعد از مرگ آنها از حیات حیوانی بلکه از حیات بشری به هنگام نفخهٔ اوّل] زنده می‌‌نماید همانا او بر هر چیزی [از میراندن و زنده کردن و غیر از اینها] بسیار توانا است

- ترجمه سلطانی

و از آیات او این است که تو زمین را خاشع شده (فرو افتاده، خشک، ساکن) می‌بینی پس وقتی که آب را بر آن نازل می‌کنیم می‌جنبد و (گیاه را) بر می‌آورد همان کسی که آن را احیاء کرد البتّه مردگان را زنده می‌نماید همانا او بر هر چیزی بسیار توانا است

- ترجمه راستین

و از جمله آیات قدرت الهی آنکه زمین را بنگری خشک و پژمرده که چون ما بر آن آب باران فرود آریم بردمد و گیاه برآورد و اهتزاز و نشاط و خرّمی یابد. باری، آن کس که زمین را زنده کند مردگان را هم زنده گرداند که او بر هر چیز قادر است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٠ إِنَّ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي آيَاتِنَا لَا يَخْفَوْنَ عَلَيْنَا أَفَمَن يُلْقَى فِي النَّارِ خَيْرٌ أَم مَّن يَأْتِي آمِنًا يَوْمَ الْقِيَامَةِ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

همانا کسانی که [از استقامت] در آیات ما منحرف می‌‌شوند [در هیچ مقامی] بر ما مخفی نمی‌‌شوند [پس در آتش افکنده می‌‌شوند]، آیا پس کسی که در آتش افکنده می‌‌شود بهتر است یا کسی که در روز قیامت در ایمنی می‌‌آید؟ به آنچه که خواستید عمل کنید همانا او به آنچه که عمل می‌‌کنید بینا است

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که (از استقامت) در آیات ما منحرف می‌شوند بر ما مخفی نمی‌شوند، آیا پس کسی که در آتش افکنده می‌شود بهتر است یا کسی که در روز قیامت در ایمنی می‌آید؟ به آنچه که خواستید عمل کنید همانا او به آنچه که عمل می‌کنید بینا است

- ترجمه راستین

آنان که در آیات ما سخت راه کفر و عناد پیمایند هرگز از نظر ما پنهان نیستند. آیا کسی که روز قیامت به آتش دوزخ درافتد بهتر است یا آن کس که ایمن (از عذاب) به محشر وارد شود؟باری، امروز به اختیار خود هر چه می‌خواهید بکنید که خدا به تمام اعمال شما بیناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤١ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَـمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ

همانا کسانی که به ذکر چون نزد آنها آمد کفر ورزیدند و (حال آنکه) همانا آن البتّه کتاب و عزیز (مکرّم) است

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که به ذکر چون نزد آنها آمد کفر ورزیدند و (حال آنکه) همانا آن البتّه کتاب و عزیز (مکرّم) است

- ترجمه راستین

همانا آنان که به این قرآن که برای هدایت و یادآوری آنها آمد کافر شدند (چقدر نادانند) در صورتی که این کتاب به حقیقت صاحب عزت (و معجز بزرگ) است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٢ لَّا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنزِيلٌ مِّنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ

که از بین دو دستش (نزدش، پیشاپیش) و نه از پشت سر آن [بعداً] باطلی به سوی آن نمی‌‌آید [یعنی بعد از آن با اتیان رسولی و کتابى که آن را نسخ کند یا قبل از آن به اینکه کتب گذشته مثل تورات و انجیل آن را باطل کنند برای اینکه آن] تنزیل (به تدریج نازل) شده‌‌ای از حکیمی ستوده است

- ترجمه سلطانی

که از بین دو دستش (نزدش، پیشاپیش) و نه از پشت سر آن (بعداً) باطلی به سوی آن نمی‌آید (برای اینکه آن) تنزیل (به تدریج نازل) شده‌ای از حکیمی ستوده است

- ترجمه راستین

که هرگز از پیش و پس (گذشته و آینده حوادث عالم) باطل بدان راه نیابد (و تا قیامت حکومت و حکمتش باقی است) زیرا آن فرستاده خدای (مقتدر) حکیم ستوده صفات است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٣ مَّا يُقَالُ لَكَ إِلَّا مَا قَدْ قِيلَ لِلرُّسُلِ مِن قَبْلِكَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَذُو عِقَابٍ أَلِيمٍ

به تو گفته نمی‌‌شود جز آنچه که به رسولان قبل از تو گفته شده، همانا پروردگار تو البتّه دارندۀ آمرزش [است و بیشتر اقوال آنان را بر آنها می‌‌بخشد و آنها را به آنچه که می‌‌گویند مؤاخذه نمی‌‌کند، پس به آنها أسّ (دلداری دادن، پیشوا قرار دادن) بده و آنها را بیامرز] و دارندۀ عقوبتی دردناک است [پس آنان را به معاصیشان مؤاخذه می‌‌کند پس بر مؤاخذهٔ آنان عجله نکن]

- ترجمه سلطانی

به تو گفته نمی‌شود جز آنچه که به رسولان قبل از تو گفته شده، همانا پروردگار تو البتّه دارندۀ آمرزش و دارندۀ عقوبتی دردناک است

- ترجمه راستین

(ای رسول ما) بر تو وحی نمی‌شود جز آنچه به رسولان پیشین گفته شد، که خدایت بسیار دارای آمرزش و بخشش و هم صاحب قهر و عقاب دردناک است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٤ وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَّقَالُوا لَـوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُولَئِكَ يُنَادَوْنَ مِن مَّكَانٍ بَعِيدٍ

و اگر آن را قرآنی اعجمی (غیر عربی، غیر فصیح) قرار می‌‌دادیم البتّه می‌‌گفتند: چرا آیات آن تفصیل داده نشده؟ آیا غیر عربی است؟ و (حال آنکه) عربی است بگو: آن برای کسانی که ایمان آورده‌‌اند هدایت و شفاء است و کسانی که ایمان نمی‌‌آورند در گوش‌‌هایشان [از حیث شنیدن معنی و اعراض از آن] سنگینی هست و آن برای آنها کوری (نامفهومی) است [برای آنها مفهوم نیست که گویی] آنان از مکانی دور نداء داده می‌‌شوند [که نداء به آنها نمی‌‌رسد، برای اینکه این کتاب از مقامی عالی به سینه‌‌ای منشرح به اسلام نازل شده و اینان برای فرو رفتنشان در بهیمیّت و سبعیّت و شیطنت از مقام صدر منشرح به اسلام در غایت دوری هستند]

- ترجمه سلطانی

و اگر آن را قرآنی اعجمی (غیر عربی، غیر فصیح) قرار می‌دادیم البتّه می‌گفتند: چرا آیات آن تفصیل داده نشده؟ آیا غیر عربی است؟ و (حال آنکه) عربی است بگو: آن برای کسانی که ایمان آورده‌اند هدایت و شفاء است و کسانی که ایمان نمی‌آورند در گوش‌هایشان سنگینی هست و آن برای آنها کوری (نامفهوم) است (که گویی) آنان از مکانی دور نداء داده می‌شوند

- ترجمه راستین

و اگر ما این قرآن را به زبان عجم می‌فرستادیم کافران می‌گفتند: چرا آیات این کتاب مفصل و روشن (به زبان عرب) نیامد (تا ما قوم عرب ایمان آوریم) ؟ای عجب آیا کتاب عجمی بر رسول و امت عربی نازل می‌شود؟! (اکنون که بدون عذر ایمان نمی‌آرند) به آنها بگو: این قرآن برای اهل ایمان هدایت و شفاست و اما آنان که ایمان نمی‌آرند گوشهایشان (از شنیدن کلام حق) گران است و این قرآن بر آنها موجب کوری (جهل و ضلالت) است، آن مردم (نادان به این کتاب حق گوش فرا نمی‌دارند، گویی که) از مکانی بسیار دور (از سعادت و ایمان) به این کتاب حق دعوت می‌شوند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٥ وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ فَاخْتُلِفَ فِيهِ وَلَـوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّهُمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ

و همانا کتاب را به موسی دادیم پس [با ردّ و قبول و عمل به آن و ترک عمل و عمل به بعضی از آن و ترک بعضی از آن] در آن اختلاف کردند [همانطور که قوم تو دربارهٔ کتاب تو اختلاف کردند] و اگر کلمه‌‌ای (فرمانی) [با امهال تا مدّت معیّنه] از پرودگار تو سابق نمی‌‌شد البتّه در بین آنها [یعنی در بین اختلاف کنندگان از قوم موسی (ع) یا بین قوم تو] قضاوت می‌‌شد و همانا آنها البتّه دربارهٔ آن [یعنی دربارهٔ قرآن یا دربارهٔ کتاب موسی (ع)] در شکّی تردید افکن بودند

- ترجمه سلطانی

و همانا کتاب را به موسی دادیم پس در آن اختلاف کردند و اگر کلمه‌ای (فرمانی) از پرودگار تو سابق نمی‌شد البتّه در بین آنها قضاوت می‌شد و همانا آنها البتّه دربارهٔ آن در شکّی تردید افکن بودند

- ترجمه راستین

و ما به موسی کتاب (تورات) را دادیم پس در آن راه مخالفت و اختلاف پیش گرفتند و اگر آن کلمه (رحمت) از (لطف) خدا سبقت نیافته بود (که تعجیل در عذاب نکند) همانا میان آن امت حکم عذاب می‌رسید، و هر چند که آنها سخت در نزول آن (عذاب) در شک و ریبند (که تو را در وعده عذاب قیامت هم تکذیب می‌کنند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٦ مَّنْ عَمِلَ صَالِـحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا وَمَا رَبُّكَ بِظَـلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ

کسی که عمل صالحی کند [هر صالحى که باشد، یا صالح بزرگ که همان ولایت و بیعت خاصّه است] پس برای (به سود) خودش است و کسی که [عمل] بدی کند پس علیه [بر زیان] خودش است و پرودگار تو ظالم (دارندهٔ ظلم) بر بندگان نیست [یعنی آنچه را که استحقاق آن را ندارند نسبت به آنها انجام نمی‌‌دهد]

- ترجمه سلطانی

کسی که عمل صالحی کند پس برای (به سود) خودش است و کسی که (عمل) بدی کند پس علیه (بر زیان) خودش است و پرودگار تو ظالم بر بندگان نیست.

- ترجمه راستین

هر کس کار نیکی کند به نفع خود و هر که بد کند بر ضرر خویش کرده است و خدا هیچ بر بندگان ستم نخواهد کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای