جزء شمارهٔ ۲۵
٤٧ إِلَيْهِ يُرَدُّ عِلْمُ السَّاعَةِ وَمَا تَخْرُجُ مِن ثَمَرَاتٍ مِّنْ أَكْمَامِهَا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَى وَلَا تَضَعُ إِلَّا بِعِلْمِهِ وَيَوْمَ يُنَادِيهِمْ أَيْنَ شُرَكَائِي قَالُوا آذَنَّاكَ مَا مِنَّا مِن شَهِيدٍ
علم به آن ساعت [حین مرگ، قیامت، ظهور قائم (ع)] فقط به او ارجاع میشود (علم آن مختصّ به او تعالی است) و میوهها از غلافشان خارج نمیشوند و مادهای حامل (باردار) نمیشود و وضع (حمل) نمیکند مگر با علم او [و علم هر کس از افراد بشر که آن را میداند از علم او تعالی است] و [یاد آور یا یاد آوری کن] روزی را که به آنها نداء میدهد که کجایند شریکان من [که آنها را شریکان من در وجوب یا در عبادت یا در طاعت قرار میدادید، یا شرکاى من بحسب مظاهر من و خلفای من از مقابلین با علی (ع)]، میگویند: به تو اعلام میکنیم [به ضلال (گریختن) آنها از ما یا به برائت خود از آنها یا] از ما شهادت دهندهای نیست [یعنی از میان ما شاهدى که به شراکت برای آنها شهادت بدهد نیست، یا از ما احدی نیست که آنها را برای گریختنشان از ما مشاهده کند، یا اشراکشان را انکار میکنند و میگویند: احدی از ما نمیباشد که به شریک بودن آنها در دنیا شهادت دهد]
- ترجمه سلطانیعلم به آن ساعت فقط به او ارجاع میشود و میوهها از غلافشان خارج نمیشوند و مادهای حامل (باردار) نمیشود و وضع (حمل) نمیکند مگر با علم او و (یاد آور یا یاد آوری کن) روزی را که به آنها نداء میدهد که کجایند شریکان من، میگویند: به تو اعلام میکنیم از ما شهادت دهندهای (بر چنین چیزی) نیست
- ترجمه راستیناز ساعت قیامت تنها خدا آگاه است، و هیچ میوهای از غنچه خود بیرون نیاید و هیچ آبستنی بار بر ندارد و نزاید مگر به علم ازلی او. و (یاد آر) روزی که خدا به مشرکان خطاب کند: آن معبودان باطلی که شریک من پنداشتید کجا رفتند؟مشرکان گویند: بار الها، ما حضور تو عرضه داشتیم که از ما هیچ کس گواه نیست (که تو شریک داشتهای. یعنی از شرک بیزاری میجویند).
- ترجمه الهی قمشهای٤٨ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَدْعُونَ مِن قَبْلُ وَظَنُّوا مَا لَهُم مِّن مَّحِيصٍ
و آنچه [از اصنام و کواکب و ائمهٔ ضلال (گمراهی) و مطلق رؤساء] را که قبلاً میخواندند از آنها گم شده و باور (یقین) میکنند که هیچ مفرّی (گریزگاهی) ندارند
- ترجمه سلطانیو آنچه را که قبلاً میخواندند از آنها گم شده و باور (یقین) میکنند که هیچ مفرّی (گریزگاهی) ندارند
- ترجمه راستینو معبودان باطلی که در دنیا عبادت میکردند همه از نظرشان محو و نابود شود و آن زمان بدانند که (از آتش قهر خدا) هیچ مفرّ و نجاتی بر آنها نیست.
- ترجمه الهی قمشهای٤٩ لَّا يَسْأَمُ الْإِنسَانُ مِن دُعَاءِ الْخَيْرِ وَإِن مَّسَّهُ الشَّرُّ فَيَئُوسٌ قَنُوطٌ
انسان از خواستن خیر خسته نمیشود و اگر بدی به او برسد آنگاه مأیوس و ناامید میشود
- ترجمه سلطانیانسان از خواستن خیر خسته نمیشود و اگر بدی به او برسد آنگاه مأیوس و ناامید میشود
- ترجمه راستینآدمی (حریص، از خدا) به دعا دایم تمنّای خیر میکند و هرگز خستگی و سیری ندارد و لیکن اگر به وی شرّ و آسیبی رسد (از رحمت الهی) زود مأیوس و ناامید میگردد.
- ترجمه الهی قمشهای٥٠ وَلَئِنْ أَذَقْنَاهُ رَحْمَةً مِّنَّا مِن بَعْدِ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَيَقُـولَنَّ هَذَا لِي وَمَا أَظُنُّ السَّاعَةَ قَائِمَةً وَلَئِن رُّجِعْتُ إِلَى رَبِّي إِنَّ لِي عِندَهُ لَلْحُسْنَى فَلَنُنَبِّئَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِمَا عَمِلُوا وَلَنُذِيقَنَّهُم مِّنْ عَذَابٍ غَلِيظٍ
و اگر بعد از ضرّی (رنجی) که به او رسیده رحمتی از خود به او بچشانیم البتّه حتماً میگوید این به خاطر خود من است و باور ندارم که ساعت برپا شود و اگر به سوی پرودگارم بازگردانده شوم همانا البتّه نزد او برای من جایگاه بهتری هست {حین استیحاش (وحشت کردن) و غلبهٔ همّ (اندوه)، خیال مانند شیطان فرار میکند و سلطان عقل ظاهر میشود، و وقتی که خوف رفع میشود حکم را به عقل وا نمیگذارد و با انانیّتش ظاهر میشود و مبدء و معاد را انکار میکند، چنانکه آن شأن او و شأن شیطان است}، پس البتّه حتماً به کسانی که کفر ورزیدهاند به آنچه که عمل میکردهاند [بر خلاف آنچه که آن را گمان میکردند] خبر میدهیم
- ترجمه سلطانیو اگر بعد از ضرّی (رنجی) که به او رسیده رحمتی از خود به او بچشانیم البتّه حتماً میگوید این به خاطر خود من است و باور ندارم که ساعت برپا شود و اگر به سوی پرودگارم بازگردانده شوم همانا البتّه نزد او برای من جایگاه بهتری هست، پس البتّه حتماً به کسانی که کفر ورزیدهاند به آنچه که عمل میکردهاند خبر میدهیم
- ترجمه راستینو اگر ما به انسان (مغرور کم ظرف) پس از رنج و ضرری که به او رسیده نعمت و رحمتی نصیب کنیم البته خواهد گفت که این نعمت برای من (از لیاقت من) است، و گمان نمیکنم که قیامتی بر پا شود و به فرض اینکه به سوی خدایم برگردم باز هم برای من نزد خدا بهترین نعمت خواهد بود. ما البته کافران را به (کیفر) اعمالشان آگاه میسازیم و عذابی بسیار سخت میچشانیم.
- ترجمه الهی قمشهای٥١ وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَرِيضٍ
و البتّه به آنها از عذابی غلیظ (شدید) بچشانیم و وقتی که به انسان نعمت دهیم [از ما و از شکر نعم ما] اعراض میکند از ما دور میشود و به جانب خویش کناره میگیرد [و گمان میکند که این نعمت بنابر استحقاق او بوده است و انعام (نعمت دادن) ما و اینکه این نعمت عاریه بر او بوده و او مدخلیّتی در آن نداشته را فراموش میکند] و وقتی که به او شرّی رسد آنگاه [برای حفظ انانیّتش و وجودش] دعایی عریض دارد
- ترجمه سلطانیو البتّه به آنها از عذابی غلیظ (شدید) بچشانیم و وقتی که به انسان نعمت دهیم اعراض میکند از ما دور میشود و به جانب خویش کناره میگیرد و وقتی که به او شرّی رسد آنگاه دعایی عریض دارد
- ترجمه راستینو ما هر گاه به انسان (بیحوصله کم ظرف) نعمتی عطا کنیم رو بگرداند و (از شکر خدا) دوری جوید، و هر گاه شرّ و بلایی به او روی آورد آن گاه دایم زبان به دعا گشاید (و اظهار عجز نماید).
- ترجمه الهی قمشهای٥٢ قُلْ أَرَأَيْتُمْ إِن كَانَ مِنْ عِندِ اللَّهِ ثُمَّ كَفَرْتُم بِهِ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ هُوَ فِي شِقَاقٍ بَعِيدٍ
بگو: آیا دیدید که اگر [این اِنعام یا این رسول یا این قرآن یا قرآن ولایت علی (ع) یا انتصاب علی (ع)] از نزد خداوند باشد سپس به آن کفر ورزیده باشید، چه کسی گمراهتر از آن کسی است که او [در طرفیّت با خداوند یا با رسول (ص)] در ستیزهای دور (عمیق) است
- ترجمه سلطانیبگو: آیا دیدید که اگر (این اِنعام) از نزد خداوند باشد سپس به آن کفر ورزیده باشید، چه کسی گمراهتر از آن کسی است که او در ستیزهای دور (عمیق) است
- ترجمه راستین(کافران را) بگو: چه میپندارید اگر (قرآن) از جانب خدا باشد و شما به آن کافر شده باشید آیا گمراهتر از آن کس که (مانند شما) به کفر و شقاق دور (از راه سعادت) است در جهان کسی تواند بود؟
- ترجمه الهی قمشهای٥٣ سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ
بزودی آیات خود را [با نقص در اموالشان و انفسشان با انواع بلایایی که خارج از عادت آنها میباشد] در آفاق و در انفس آنها [با انواع امراض و اوجاع (دردها، دردمندیها)] به آنها نشان میدهیم تا برای آنها روشن شود که او حقّ است [پس توبه میکند آن کسی که توبه میکند و شقاوت میورزد آن کسی که شقاوت میورزد] آیا به پروردگارت کفایت نمیکند که او بر هر چیزی بسیار شاهد (حاضر) است
- ترجمه سلطانیبزودی آیات خود را در آفاق و در انفس آنها به آنها نشان میدهیم تا برای آنها روشن شود که او حقّ است آیا به پروردگارت کفایت نمیکند که او بر هر چیزی بسیار شاهد (حاضر) است
- ترجمه راستینما آیات (قدرت و حکمت) خود را در آفاق جهان و نفوس بندگان کاملا هویدا و روشن میگردانیم تا ظاهر و آشکار شود که خدا (و آیات حکمت و قیامت و رسالتش همه) بر حق است. آیا همین حقیقت که خدا بر همه موجودات عالم پیدا و گواه است کفایت (از برهان) نمیکند؟
- ترجمه الهی قمشهای٥٤ أَلَا إِنَّهُمْ فِي مِرْيَةٍ مِّن لِّقَاءِ رَبِّهِمْ أَلَا إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ مُّحِيطٌ
آگاه باشید که آنها از ملاقات پروردگارشان در شکّ هستند، آگاه باشید که او به هر چیزی محیط است.
- ترجمه سلطانیآگاه باشید که آنها از ملاقات پروردگارشان در شکّ هستند، آگاه باشید که او به هر چیزی محیط است.
- ترجمه راستینالا (ای اهل ایمان) بدانید که کافران از لقای خدای خود در شک و انکارند و باز بدانید که خدا را بر همه موجودات عالم احاطه کامل است.
- ترجمه الهی قمشهایبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
٣ كَذَلِكَ يُوحِي إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكَ اللَّهُ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
اینچنین [وحیی که قبل از آن از اخبار مغیبات و از احکام و مواعظ به تو ابلاغ کردیم] خداوند چیره و حکیم به تو و به کسانی که قبل از تو بودند وحی میکند
- ترجمه سلطانیاینچنین خداوند چیره و حکیم به تو و به کسانی که قبل از تو بودند وحی میکند
- ترجمه راستیناین گونه به سوی تو و رسولان پیش از تو خدای مقتدر دانا وحی میکند.
- ترجمه الهی قمشهای٤ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَلِيُّ الْعَظِيمُ
آنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست برای او هستند و او علی و عظیم است
- ترجمه سلطانیآنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست برای او هستند و او علی و عظیم است
- ترجمه راستینآنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه ملک اوست و او خدای بلند مرتبه بزرگ است.
- ترجمه الهی قمشهای٥ تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِن فَوْقِهِنَّ وَالْمَلَائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِـمَن فِي الْأَرْضِ أَلَا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
نزدیک است که آسمانها از [جهت] فوق آنها شکافته (متلاشی) شوند و ملائکه با ستایش پروردگارشان تسبیح میکنند و برای کسانی که در زمین هستند (مؤمنان زمین) طلب آمرزش میکنند آگاه باشید همانا خداوند همان بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه سلطانینزدیک است که آسمانها از فوق آنها شکافته (متلاشی) شوند و ملائکه با ستایش پروردگارشان تسبیح میکنند و برای کسانی که در زمین هستند طلب آمرزش میکنند آگاه باشید همانا خداوند همان بسیار آمرزنده و مهربان است
- ترجمه راستیننزدیک است که آسمانها از فراز هم یکی پس از دیگری شکافته (و درهای آن به وحی رسولان باز) شود، و فرشتگان (رحمت) به ستایش خدای خود تسبیح گویند و برای اهل زمین از خدا مغفرت و آمرزش طلبند (و ندا کنند که) الا ای بندگان، بدانید که خداست آن ذاتی که بسیار آمرزنده و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٦ وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ اللَّهُ حَفِيظٌ عَلَيْهِمْ وَمَا أَنتَ عَلَيْهِم بِوَكِيلٍ
و کسانی را به جای او به عنوان ولیّ گرفتند [یعنی در حالی که آنها به عنوان اولیاء غیر از او هستند، یا بدون اذن او اولیائى گرفتند] خداوند پاسدارندهٔ آنها است و [لیکن] تو [با رسالتت] بر آنها وکیل نیستی
- ترجمه سلطانیو کسانی را به جای او به عنوان ولیّ گرفتند خداوند پاسدارندهٔ آنها است و (لیکن) تو (با رسالتت) بر آنها وکیل نیستی
- ترجمه راستینو آنان که غیر خدا را معبود و محبوب خویش برگرفتند خدا رقیب و نگهبان بر (اعمال) آنهاست و تو وکیل (کار و مسئول کردار) آنان نخواهی بود.
- ترجمه الهی قمشهای٧ وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِّتُنذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ
و اینچنین [وحیی که از قبل] به عنوان قرآنی [به زبان] عربی به تو وحی کردیم تا [اهالی] امّ القری (مکّه، مادر شهرها، پایتخت) و کسانی که حول آن هستند [از اهل زمین جمیعاً] را انذار کنی و از «روز جمع» [شدن] که تردیدی در آن نیست بیم دهی که گروهی از مجتمعین در جنّت و گروهی [از آنان] در آتش افروخته هستند
- ترجمه سلطانیو اینچنین (از قبل) به عنوان قرآنی (به زبان) عربی به تو وحی کردیم تا (اهالی) امّ القری (مکّه، مادر شهرها، پایتخت) و کسانی که حول آن هستند را انذار کنی و از «روز جمع» (شدن) که تردیدی در آن نیست بیم دهی که گروهی از مجتمعین در جنّت و گروهی (از آنان) در آتش افروخته هستند
- ترجمه راستینو این چنین قرآن فصیح عربی را ما به تو وحی کردیم تا مردم امّ القری (شهر مکه) و هر که را که در اطراف آن است (از خدا) بترسانی و هم از (سختی) روز بزرگ قیامت که همه جمع آیند و هیچ شک در آن نیست و گروهی در بهشت جاودان و فرقهای در آتش سوزان روند بیم دهی.
- ترجمه الهی قمشهای٨ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَهُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِن يُدْخِلُ مَن يَشَاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَالظَّالِـمُونَ مَا لَهُم مِّن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ
و اگر خداوند میخواست البتّه آنها را امّتی (آیینی) واحد [بر دینی واحد و مذهبی واحد و ارادهٔ واحدى که همان ارادهٔ طاعت است] قرار میداد و لکن کسی را که بخواهد [بحسب استعداد او] در رحمت خویش داخل میکند و ستمکاران ولیّی [که امور آنها را تولّى (سرپرستی) کند و خیرات (خوبیها) را به سوی آنها جذب کند] و نه یاری کنندهای [که ضرّ (رنج، آسیب) را از آنها دفع کند و آنها را در سختیهایشان یاری دهد] ندارند
- ترجمه سلطانیو اگر خداوند میخواست البتّه آنها را امّتی (آیینی) واحد قرار میداد و لکن کسی را که بخواهد (بحسب استعداد او) در رحمت خویش داخل میکند و ستمکاران ولیّی و نه یاری کنندهای ندارند
- ترجمه راستینو اگر خدا میخواست (و در ازل صلاح نظام عالم میدانست) تمام خلایق را (به قهر) یک فرقه (مؤمن) قرار میداد و لیکن (برای امتحان چنین نخواسته تا) هر که را بخواهد به رحمت خود داخل کند و ستمکاران را هیچ یار و ناصری نباشد.
- ترجمه الهی قمشهای٩ أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ فَاللَّهُ هُوَ الْوَلِيُّ وَهُوَ يُحْيِي الْمَوْتَى وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
بلکه غیر او را به عنوان ولیّ گرفتند [پس سود نمیبرند حال آنکه] خداوند، او ولیّ است و اوست که مردگان [از حیات حیوانی، یا مردگان از حیات انسانی که همان ولایت تکلیفی است] را زنده میکند و اوست که بر هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه سلطانیبلکه غیر او را به عنوان ولیّ گرفتند (حال آنکه) خداوند، او ولیّ است و اوست که مردگان را زنده میکند و اوست که بر هر چیزی بسیار توانا است
- ترجمه راستینآری، مشرکان غیر خدا را یار و دوستدار خود برگرفتند و حال آنکه خدا منحصرا دوست و یاور بندگان است و اوست که مردگان را زنده میکند و اوست که بر هر چیز تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ وَمَا اخْتَلَفْتُمْ فِيهِ مِن شَيْءٍ فَحُكْمُهُ إِلَى اللَّهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبِّي عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ
و در آنچه از چیزی که در آن با یکدیگر اختلاف [پیدا] کردهاید پس حکم آن [راجع] به خداوند است، [به آنان بگو با شما هستم] آن [موصوف به این اوصاف] الله پروردگار من است [در آنچه که مرا از آن میترسانید] بر او توکّل کردهام و [در جمیع امورم] به سوی او انابه میکنم (باز میگردم) [یا در آخر امرم به ذات خود باز میگردم]
- ترجمه سلطانیو در آنچه از چیزی که در آن با یکدیگر اختلاف (پیدا) کردهاید پس حکم آن (راجع) به خداوند است، (به آنها بگو:) آن (موصوف) الله پروردگار من است بر او توکّل کردهام و به سوی او انابه میکنم (باز میگردم)
- ترجمه راستینو آنچه در آن اختلاف و نزاع کردید حکم آن به خدا (و احکام خدا) راجع است، همان خدا (ی آفریننده عالم و آدم) پروردگار من است که بر او توکل کرده و به درگاه او به تضرّع باز میگردم.
- ترجمه الهی قمشهای١١ فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ
آفرینندهٔ آسمانها و زمین است برای شما از خود شما ازواجی و از چهارپایان زوجهایی قرار داد که شما را در آن [بستر نر و مادگی] زیاد میکند [یعنی شما را تکثیر میکند و شما را در قرار دادن ازواجى از خود شما و ازواجى از چهارپایان بثّ (پخش کردن، گستراندن) میکند] هیچ چیزی مثل او نیست و او شنوا و بینا است
- ترجمه سلطانیآفرینندهٔ آسمانها و زمین است برای شما از خود شما ازواجی و از چهارپایان زوجهایی قرار داد که شما را در آن (بستر نر و مادگی) زیاد میکند هیچ چیزی مثل او نیست و او شنوا و بینا است
- ترجمه راستینخدا آفریننده آسمانها و زمین است، برای شما آدمیان از جنس خودتان زنان را هم جفت شما قرار داد و نیز چهار پایان را جفت (نر و ماده) آفرید، و به این تدبیر (ازدواج) شما را خلق بیشمار کند. آن خدای یکتا را هیچ مثل و مانندی نیست و او شنوا و بیناست.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِـمَن يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
خزانههای آسمانها و زمین برای او هستند، روزی را برای کسی که بخواهد [بنابر قدر استعداد او] گشایش میدهد و تنگ میکند همانا او به هر چیزی دانا است [و مقدار استعداد هر یک و استحقاق او را میداند]
- ترجمه سلطانیخزانههای آسمانها و زمین برای او هستند، روزی را برای کسی که بخواهد (بنابر قدر استعداد او) گشایش میدهد و تنگ میکند همانا او به هر چیزی دانا است
- ترجمه راستینکلید (گنج نعمتهای) آسمانها و زمین او راست، هر که را خواهد رزق وسیع دهد و هر که را خواهد تنگ روزی کند، که او به هر چیز آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ شَرَعَ لَكُم مِّنَ الدِّينِ مَا وَصَّى بِهِ نُوحًا وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ وَمَا وَصَّيْنَا بِهِ إِبْرَاهِيمَ وَمُوسَى وَعِيسَى أَنْ أَقِيمُوا الدِّينَ وَلَا تَتَفَرَّقُوا فِيهِ كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ مَا تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ اللَّهُ يَجْتَبِي إِلَيْهِ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَن يُنِيبُ
برای شما از دین آنچه را که با آن به نوح وصیّت کرد و آنچه را که به تو وحی کردهایم و آنچه که ابراهیم و موسی و عیسی را به آن وصیّت کردیم را تشریع کرد [یعنی برای شما مَشْرَع (راه) و جادّهای قرار داد] که: دین (طریق الی الله) را بر پا بدارید و از یکدیگر در آن (در دین) تفرّق (فرقه فرقه شدن، پراکندگی) نجویید [یعنی در اعمالی که لازمهٔ طریق است یا نفس طریق یا دربارهٔ علیّ (ع) و ولایت او به اینکه هر یک، عملی و طریقی را که مغایر با عمل دیگری و طریق او است اختیار کند، یا به اینکه هر کدام طُرُق عدیده و اعمال مختلفی داشته باشد، یا در عملش اهویهٔ عدیده و اغراض بسیار باشد]، آنچه که [از توحید و حصر عبادت در خداوند یا از ولایت] آنها را به آن دعوت میکنی بر مشرکین [به خداوند یا به ولایت] گران است خداوند کسی را که بخواهد بر میگزیند [یعنی با اجتباء (برگزیدن) ولایت میدهد، پس تو برای اِدْبار (پشت کردن، روگردان شدن) آنها از خداوند یا از علیّ (ع) اندوهناک مباش] و کسی که به سوی او انابه کند (بازگردد، رجوع کند) را به سوی خود هدایت میکند [یعنی میرساند یا راه میبرد]
- ترجمه سلطانیبرای شما از دین آنچه را که با آن به نوح وصیّت کرد و آنچه را که به تو وحی کردهایم و آنچه که ابراهیم و موسی و عیسی را به آن وصیّت کردیم را تشریع (راه گذاشتن) کرد که: دین را بر پا بدارید و از یکدیگر در آن تفرّق (فرقه فرقه شدن، پراکندگی) نجویید، آنچه که آنها را به آن دعوت میکنی بر مشرکین گران است خداوند کسی را که بخواهد بر میگزیند و کسی که به سوی او انابه کند (بازگردد) را به سوی خود هدایت میکند
- ترجمه راستینخدا شرع و آیینی که برای شما مسلمین قرار داد حقایق و احکامی است که نوح را هم به آن سفارش کرد و بر تو نیز همان را وحی کردیم و به ابراهیم و موسی و عیسی هم آن را سفارش نمودیم که دین خدا را بر پا دارید و هرگز تفرقه و اختلاف در دین مکنید. مشرکان را که به خدای یگانه و ترک بتان دعوت میکنی (قبولش) بسیار در نظرشان بزرگ میآید. (باری از انکار آنها میندیش که) خدا هر که را بخواهد به سوی خود (و مقام رسالت خویش) برمیگزیند و هر که را به درگاه خدا به تضرّع و دعا باز آید هدایت میفرماید.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ وَمَا تَفَرَّقُوا إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَلَـوْلَا كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ إِلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى لَّقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِن بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِّنْهُ مُرِيبٍ
و از روی بغی (حسادت و دشمنی، سرکشی) در بین خود از یکدیگر متفرّق نشدند مگر بعد از آنکه علم [به صحّت دین پیامبرشان] نزد آنها آمد و اگر کلمهای از پروردگارت [دربارهٔ مهلت دادن به آنها] تا مدّتی معیّن سابق نمیشد حتماً بین آنها [به اهلاک منکران و خلاص شدن مقرّان (اقرار کنندگان) از بین منکران (انکار کنندگان)] قضاء (حکم) شده بود و همانا کسانی که بعد از آنها [بعد از انبیاء (ع) و امّتهای آنان] کتاب را به ارث بردند البتّه دربارهٔ آن در شکّی تردید افکن هستند
- ترجمه سلطانیو از روی بغی (حسادت و دشمنی، سرکشی) در بین خود از یکدیگر متفرّق نشدند مگر بعد از آنکه علم (به صحّت دین پیامبرشان) نزد آنها آمد و اگر کلمهای از پروردگارت (دربارهٔ مهلت دادن به آنها) تا مدّتی معیّن سابق نمیشد حتماً بین آنها قضاء (حکم) شده بود و همانا کسانی که بعد از آنها کتاب را به ارث بردند البتّه دربارهٔ آن در شکّی تردید افکن هستند
- ترجمه راستینو مردم (در دین) راه تفرقه و اختلاف نپیمودند مگر پس از آنکه علم و برهان (از جانب حق) بر آنها آمد و لیکن دانسته برای تعدی و ظلم به یکدیگر اختلاف کردند، و اگر آن کلمه (رحمت) از (لطف) خدا سبقت نگرفته بود (که) تا وقتی معین (تعجیل در عذاب نکند) البته میان مردم (ستمکار) حکم (به هلاک) میشد. و آنان که پس از گذشتگان وارث کتاب آسمانی شدند (مانند یهود و نصارا) در آن کتاب آسمانی سخت در شک و ریب بماندند.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ فَلِذَلِكَ فَادْعُ وَاسْتَقِمْ كَمَا أُمِرْتَ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَقُلْ آمَنتُ بِمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِن كِتَابٍ وَأُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمُ اللَّهُ رَبُّنَا وَرَبُّكُمْ لَنَا أَعْمَالُنَا وَلَكُمْ أَعْمَالُكُمْ لَا حُجَّةَ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ اللَّهُ يَجْمَعُ بَيْنَنَا وَإِلَيْهِ الْمَصِيرُ
پس [تو نیز] به آن [یعنی به دین و اقامۀ آن، یا به علیّ (ع) و ولایت او] دعوت کن {زیرا اسلام یعنی شریعتِ (راه) هدایت به ولایت، و اگر ولایت نبود اسلام فایدهای نمیداشت} و همانطور که امر شدهای استقامت (اعتدال) بورز [و در دین تمکّن (پای نهادن و جای گرفتن) بدار] و از اهویهٔ آنها [در دین یا در ولایت امیر المؤمنین (ع)] تبعیّت مکن و بگو: به آنچه که خداوند از کتاب [در امّتهای پیشین و در این زمان] نازل کرده ایمان آوردهام و امر شدهام تا بین شما عدالت کنم [و از عدالت بین شما اقامۀ مردی از شما به عنوان امام شما است برای رفع اختلاف بین شما بعد از وفات من و اقامۀ (راست کردن) عِوَج (کجی، انحراف) شما]، الله پروردگار ما و پروردگار شما است، اعمال ما برای ما و اعمال شما برای شما است [و آنچه که از امر و نهی که به شما میگویم نفع آن برای شما و ضرر آن بر شما است نفع و نه ضرر از آن بر من نیست تا آنکه مرا دربارهٔ آن متّهم کنید، برای ظهور حقّ و برهان آن و عدم حاجت به محاجّه] حجّتی (خصومتی، محاجّهای) بین ما و شما نیست خداوند بین ما را جمع میکند و بازگشت (سرانجام) به او است
- ترجمه سلطانیپس (تو نیز) به آن دعوت کن و همانطور که امر شدهای استقامت بورز و از اهویهٔ آنها تبعیّت مکن و بگو: به آنچه که خداوند از کتاب نازل کرده ایمان آوردهام و امر شدهام تا بین شما عدالت کنم الله پروردگار ما و پروردگار شما است، اعمال ما برای ما و اعمال شما برای شما است، حجّتی (خصومتی) بین ما و شما نیست خداوند بین ما را جمع میکند و بازگشت (سرانجام) به او است
- ترجمه راستینبدین سبب تو همه را (به دین اسلام و کلمه توحید) دعوت کن و چنانکه مأموری پایداری کن و پیرو هوای نفس مردم مباش و بگو که من به کتابی که خدا فرستاد (قرآن) ایمان آوردهام و مأمورم که میان شما به عدالت حکم کنم، خدای یگانه پروردگار همه ما و شماست، (پاداش) عمل ما بر ما و عمل شما بر شماست (و پس از تبلیغ رسالت) دیگر هیچ حجت و گفت و گویی بین ما و شما باقی نیست. خدا (روز جزا برای حکم حق) میان ما جمع میکند و بازگشت همه به سوی اوست.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ وَالَّذِينَ يُحَاجُّونَ فِي اللَّهِ مِن بَعْدِ مَا اسْتُجِيبَ لَهُ حُجَّتُهُمْ دَاحِضَةٌ عِندَ رَبِّهِمْ وَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ
و کسانی که بعد از آنکه [استفتاح (طلب گشایش) آنها] مورد اجابت واقع شده دربارهٔ خداوند احتجاج (مجادله، اعتراض) میکنند [یعنی با خداوند دربارۀ علیّ (ع) بعد از مرگ یا دربارهٔ قیامت یا دربارهٔ عبادت خداوند و معصیت او بعد از مرگ یا در قیامت احتجاج میکنند، یا با خلفای خداوند و مؤمنین دربارهٔ حقّ خداوند یعنی در دین او، یا دربارهٔ حقّ بودن او و ثبوت او یا دربارهٔ عبادت او یا دربارهٔ اشراک به او یا دربارهٔ سلوک به سوی او یا دربارهٔ توحید او یا دربارهٔ مظاهر او یعنی در نبوّت آنها و خلافتشان خصوصاً دربارهٔ خلافت علی (ع)، یا در اعادت (باز گرداندن) او، و فی الجمله در جملهٔ صفات حقیقیّه یا اضافیّهٔ او و در جملهٔ افعال او و در مظاهر او احتجاج میکنند] حجّت آنها نزد پروردگارشان باطل است و بر آنها [برای ظالم بودن آنها در محاجّۀ خود] غضب هست و آنها عذاب شدیدی دارند
- ترجمه سلطانیو کسانی که بعد از آنکه (استفتاح آنها) مورد اجابت واقع شده دربارهٔ خداوند محاجّه (مجادله، اعتراض) میکنند حجّت آنها نزد پروردگارشان باطل است و بر آنها غضب هست و آنها عذاب شدیدی دارند
- ترجمه راستینو آنان که در دین خدا (از حسد و عناد با رسولش) جدل و احتجاج برانگیزند پس از آنکه خلق دعوت او را پذیرفتند حجت آنها نزد خدا لغو و باطل است و بر آنها قهر و غضب و عذاب سخت خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ اللَّهُ الَّذِي أَنزَلَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ وَالْمِيزَانَ وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَرِيبٌ
خداوند کسی است که کتاب را [یعنی کتاب نبوّت و رسالت یا کتاب ولایت و قرآن صورت همه است] و میزان را به حقّ نازل کرده و تو درک نمیکنی شاید که ساعت نزدیک باشد [پس بر عدم مؤاخذهٔ آنها اندوهناک مشو]
- ترجمه سلطانیخداوند کسی است که کتاب را و میزان را به حقّ نازل کرده و تو درک نمیکنی شاید که ساعت نزدیک باشد
- ترجمه راستینخداست آن که کتاب (آسمانی) را به حق و نیز ترازوی عدالت را فرستاد، و تو چه دانی؟ممکن است ساعت قیامت بسیار نزدیک باشد.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ يَسْتَعْجِلُ بِهَا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِهَا وَالَّذِينَ آمَنُوا مُشْفِقُونَ مِنْهَا وَيَعْلَمُونَ أَنَّهَا الْحَقُّ أَلَا إِنَّ الَّذِينَ يُمَارُونَ فِي السَّاعَةِ لَفِي ضَلَالٍ بَعِيدٍ
کسانی که به آن ایمان نمیآورند (اذعان نمیکنند) [آن را مسخره میکنند و] تعجیل آن را میطلبند و کسانی که ایمان آوردهاند [یعنی به آن اذعان نمودند و کسانی که با بیعت عامّه اسلام آوردهاند یا با بیعت خاصّه ایمان آوردهاند برای علمشان به حساب بر جلیل و قلیل در آن] ترسان از آن هستند و میدانند که آن حقّ (ثابت) است، آگاه باشید همانا کسانی که دربارهٔ ساعت [یعنی ساعت ظهور قائم یا ساعت قیامت یا ساعت رجعت یا ساعت مرگ] تردید میکنند البتّه در گمراهی دوری هستند
- ترجمه سلطانیکسانی که به آن ایمان نمیآورند تعجیل آن را میطلبند و کسانی که ایمان آوردهاند ترسان از آن هستند و میدانند که آن حقّ است، آگاه باشید همانا کسانی که دربارهٔ ساعت تردید میکنند البتّه در گمراهی دوری هستند
- ترجمه راستینآنان که به ساعت قیامت ایمان نمیآورند (به تمسخر) تقاضای تعجیل در ظهور قیامت میکنند، امّا اهل ایمان از آن روز سخت ترسانند و میدانند که آن روز (و همه وعدههای آخرت) بر حق است. الا (ای مردم) بدانید آنان که در قیامت جدل و انکار میکنند سخت در گمراهی دور (از سعادت) اند.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ
خداوند به بندگانش لطیف (مهربان) است، به کسی که بخواهد [علم و فهم و ایمان را] روزی میدهد [و ساعت آنها را به تأخیر میاندازد تا شاید آنها توبه کنند و متذکّر شوند و اعتراف نمایند] و او قوی [است که بر آنچه که بخواهد قادر است] و غالب است [که مانعی او را از فعل او منع نمیکند، پس تأخیر در مؤاخذهٔ آنها برای عجز و نه برای مانعی به آن در برابر او نیست بلکه برای لطف او نسبت به آنها است]
- ترجمه سلطانیخداوند به بندگانش لطیف (مهربان) است، به کسی که بخواهد روزی میدهد و او قوی و غالب است
- ترجمه راستینخدا را به بندگان لطف و محبت بسیار است، هر که را بخواهد روزی میدهد و او توانای مطلق و مقتدر و غالب است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ مَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الْآخِرَةِ نَزِدْ لَهُ فِي حَرْثِهِ وَمَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِن نَّصِيبٍ
کسی که [با سعی خویش] زراعت (کشت) آخرت را خواسته باشد برای او در کشت او میافزائیم [و به قدر سعی او به او میدهیم و آن را بنابر سعی او افزون میکنیم] و کسی که کشت دنیا را خواسته باشد از آن به او میدهیم [یعنی به قدر زرع او یا کمتر از آن] و او در آخرت نصیبی (سهمی) ندارد [برای اینکه او برای آخرت کشت نکرده است]
- ترجمه سلطانیکسی که زراعت (کشت) آخرت را خواسته باشد برای او در کشت او میافزائیم و کسی که کشت دنیا را خواسته باشد از آن به او میدهیم و او در آخرت نصیبی (سهمی) ندارد
- ترجمه راستینهر کس حاصل کشت آخرت را بخواهد ما بر تخمی که کاشته میافزاییم و هر که تنها حاصل کشت دنیا را بخواهد او را هم از آن نصیب میکنیم ولی در آخرت (از نعمت ابدی آن چون نخواسته) نصیبی نخواهد یافت.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ شَرَعُوا لَهُم مِّنَ الدِّينِ مَا لَمْ يَأْذَن بِهِ اللَّهُ وَلَـوْلَا كَلِمَةُ الْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَإِنَّ الظَّالِـمِينَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
آیا آنها شریکانی [برای خداوند] دارند که برای آنها دینی که خداوند اجازهٔ آن را نداده [از آنچه که آن را ملّت قرار دادهاند] تشریع کردهاند؟ و اگر کلمهٔ فصل [یعنی لطیفهٔ انسانیّه، فاصل انسان از سایر حیوان و همان ولایت تکوینی] نبود البتّه بین آنها قضاوت میشد و (حال آنکه) همانا ستمکاران عذابی دردناک دارند [یعنی ظالمین به آل محمّد (ص) در دنیا و در حال حاضر عذابی دردناک دارند لکن برای خدارت (گیجی، منگی) اعضایشان به آن شعور ندارند، یا در آخرت عذابی دردناک دارند لکن برای عدم تَیَقُّن (یقین داشتن) آنها به عذاب در آخرت به آنها ستم کردند]
- ترجمه سلطانیآیا آنها شریکانی دارند که برای آنها دینی که خداوند اجازهٔ آن را نداده تشریع کردهاند؟ و اگر کلمهٔ فصل (لطیفهٔ انسانیّه) نبود البتّه بین آنها قضاوت میشد و همانا ستمکاران عذابی دردناک دارند
- ترجمه راستینآیا خدایان باطل مشرکان بر آنها شرع و احکامی که خدا اجازه نفرموده جعل کردهاند؟و اگر کلمه فصل (یعنی حکم تأخیر عذاب) نبود میان آنها (به هلاکت) حکم میشد، و ستمکاران را البته (روزی) عذاب دردناک خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ تَرَى الظَّالِـمِينَ مُشْفِقِينَ مِمَّا كَسَبُوا وَهُوَ وَاقِعٌ بِهِمْ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فِي رَوْضَاتِ الْجَنَّاتِ لَهُم مَّا يَشَاءُونَ عِندَ رَبِّهِمْ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ
[در حال] ستمگران را از [جزای] آنچه [از اعمال] که کسب کردهاند ترسان میبینی [یا در آخرت خواهی دید] و آن [در دنیا] واقع به آنها است [و لکن به آن شعور نمیورزند یا در آخرت] و کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردند در باغهای جنّات هستند، آنچه را که بخواهند نزد پروردگارشان دارند، آن [مذکور] همان فضل کبیر است
- ترجمه سلطانیستمگران را از آنچه که کسب کردهاند ترسان میبینی و آن واقع به آنها است و کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردند در باغهای جنّات هستند، آنچه را که بخواهند نزد پروردگارشان دارند، آن همان فضل کبیر است
- ترجمه راستین(در آن روز) ظالمان را بینی که از (کیفر) کردار خود سخت ترسان و هراسانند و البته به کیفر خواهند رسید، و آنان که به خدا ایمان آوردند و نیکوکار شدند در باغهای بهشت منزل یافته و نزد خدای خود هر چه خواهند بر آنان مهیّاست. این همان فضل و رحمت نامنتهای خداست (که نصیب اهل ایمان است).
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ
آن [مذکور عظیم القدر بعید المنزلت] چیزی است که خداوند به آن دسته از بندگانش که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند بشارت میدهد {مراد از ایمان در امثال این عبارت اسلام حاصل به بیعت عامّه، یا نفس بیعت عامّه است، و مراد از عمل صالح، ایمان حاصل به بیعت خاصّه یا نفس بیعت خاصّه است، یا مراد از ایمان، ایمان خاصّ حاصل به بیعت خاصّه یا نفس این بیعت است، و مراد از عمل صالح، عمل کردن به شروط این بیعت است}، بگو: به خاطر آن [یعنی برای این امری که من در آن هستم از تبلیغ رسالت خداوند و فراخواندن شما به ایمان به خداوند] از شما درخواست اجری (مزدی) نمیکنم [تا مرا به طلب دنیا در ادّعایم متّهم کنید] مگر دوستی کردن (دوست داشتن) دربارۀ نزدیکان و کسی که نیکیی انجام دهد برای او در آن نیکیی میافزائیم همانا خداوند بسیار آمرزنده است [که آنچه از سیّئه که قبل از این حسنه (ولایت) کسب کرده است را میآمرزد] و بسیار سپاسگزار است [و اقتضاء شکور بودن او زیادت در این حسنه تا ده برابر الی ما شاء الله است]
- ترجمه سلطانیآن چیزی است که خداوند به آن دسته از بندگانش که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردهاند بشارت میدهد، بگو: به خاطر آن از شما درخواست اجری (مزدی) نمیکنم مگر دوستی کردن (دوست داشتن) دربارۀ نزدیکان و کسی که نیکیی انجام دهد برای او در آن نیکیی میافزائیم همانا خداوند بسیار آمرزنده و بسیار سپاسگزار است
- ترجمه راستیناین (بهشت ابد) همان است که خدا به بندگانی که ایمان آورده و نیکوکار شدند بشارت آن را داده است. بگو: من از شما اجر رسالت جز این نخواهم که مودّت و محبّت مرا در حقّ خویشاوندان منظور دارید (و دوستدار آل محمّد باشید، که این اجر هم به نفع امت و برای هدایت یافتن آنهاست) ، و هر که کاری نیکو انجام دهد ما نیز در آن مورد بر نیکوییش بیفزاییم که خدا بسیار آمرزنده گناهان و پذیرنده شکر بندگان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ أَمْ يَقُـولُونَ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا فَإِن يَشَإِ اللَّهُ يَخْتِمْ عَلَى قَلْبِكَ وَيَمْحُ اللَّهُ الْبَاطِلَ وَيُحِقُّ الْحَقَّ بِكَلِمَاتِهِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ
آیا آنها میگویند: بر خداوند دروغی را افتراء بسته است؟ و (حال آنکه) اگر خداوند بخواهد بر قلب تو مهر میزند [تا آنکه بر خداوند افتراء ببندی، پس نعمت مُهر نکردن و وحی کردن به خود را شکر کن] و خداوند باطل را محو میسازد و حقّ را با کلمات خود محقّق میکند همانا او به ذات سینهها دانا است [و آنچه که در قلوب منافقین از دشمنی تو و دشمنی اهل بیت تو داخل میشود را میداند]
- ترجمه سلطانیآیا آنها میگویند: بر خداوند دروغی را افتراء بسته است؟ و (حال آنکه) اگر خداوند بخواهد بر قلب تو مهر میزند و خداوند باطل را محو میسازد و حقّ را با کلمات خود محقّق میکند همانا او به ذات سینهها دانا است
- ترجمه راستینبلکه (مردم نادان) خواهند گفت: او (محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) بر خدا دروغ بسته (که محبّت اهل بیت را بر امت واجب کرده. چنین نیست و هرگز رسولی بر خدا دروغ نتواند بست که) اگر خدا بخواهد بر قلب تو مهر مینهد و به کلمات (وحی) خود سخن باطل را محو و نابود و حق را ثابت و برقرار میگرداند، که خدا به اسرار دلهای خلق کاملا آگاه است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ وَهُوَ الَّذِي يَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَيَعْفُو عَنِ السَّيِّئَاتِ وَيَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ
و او کسی است که توبه را از بندگانش قبول میکند و بدیها را عفو مینماید {اکثر آنچه که از ذکر توبه در کتاب وارد شده مراد از آنها توبهای میباشد که بر دستان خلفای او تعالی در ضمن میثاق و بیعت اتّفاق میافتد، و قابل این توبه در ظاهر خلیفهٔ خداوند است همان که بیعت بر دست او اتّفاق میافتد} و آنچه را که انجام میدهید میداند
- ترجمه سلطانیو او کسی است که توبه را از بندگانش قبول میکند و بدیها را عفو مینماید و آنچه را که انجام میدهید میداند
- ترجمه راستینو اوست خدایی که توبه بندگانش را میپذیرد و گناهان را میبخشد و هر چه کنید میداند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ وَيَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَيَزِيدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَالْكَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ
و [درخواست] کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردند را [یعنی در دعایشان بطور مطلق آنها را اجابت میکند، یا در دعای آنها برای خدا و لقای او، یا در دعای آنان برای برادرانشان به ظهر الغیب (دعاء کردن برای دیگری بدون اطلاع وی)] اجابت میکند و از فضل خویش [زیاده بر درخواست آنها] به آنها افزون میکند و کافران [به ولایت علی (ع)] عذاب سختی دارند
- ترجمه سلطانیو (درخواست) کسانی که ایمان آوردهاند و اعمال صالح کردند را اجابت میکند و از فضل خویش (زیاده بر درخواست آنها) به آنها افزون میکند و کافران عذاب سختی دارند
- ترجمه راستینو دعای آنان را که ایمان آورده و نیکوکار شوند مستجاب میگرداند و از فضل و کرم خود بر ثواب آنها میافزاید، و برای کافران عذابی سخت خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِن يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَّا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ
و اگر خداوند روزی را برای بندگانش گسترش میداد البتّه در زمین سرکشی میکردند {وقتی که خداوند رزق نباتی را بگشاید از مأکول (خوردنی) و مشروب (نوشیدنی) یا رزق حیوانی را از شهوات بهیمیّه و بَسَطات (نمایشها، گشادگیها) سبُعیّه و اعتبارات شیطانیّه یا رزق انسانی را از الهامات و علوم و حِکم و مکاشفات صوری و معنوی، بر بندگان تعدّی میورزند و به آنان ظلم میکنند و آنان را تحقیر مینمایند و از حقّ عدول میکنند زیرا انسان تا شوبی از نفس او بر او باقی باشد علوم صوری مورث ازدیاد انانیّت او میشود و مشاهدات صوری و مکاشفات معنوی نیز همچنین هستند، زیرا مذاهب باطل، اکثر آنها از مشاهداتی که ناقصین داشتند متولّد شدهاند} و لکن آنچه که بخواهد به اندازه [یعنی به قدر استحقاق منزّلٌ علیه] نازل میکند زیرا او به بندگانش [یعنی به قدر استحقاق آنها و قدر آنچه که آنها را اصلاح میکند و آنچه که آنها را فاسد میکند را میداند] آگاه و بینا است
- ترجمه سلطانیو اگر خداوند روزی را برای بندگانش گسترش میداد البتّه در زمین سرکشی میکردند و لکن آنچه که بخواهد به اندازه نازل میکند زیرا او به بندگانش آگاه و بینا است
- ترجمه راستینو اگر خدا روزی بندگان را وسیع و فراوان کند در روی زمین ظلم و طغیان بسیار کنند لیکن به اندازهای که بخواهد (و صلاح داند) نازل میگرداند، که خدا به احوال بندگانش آگاه و بیناست.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ وَهُوَ الَّذِي يُنَزِّلُ الْغَيْثَ مِن بَعْدِ مَا قَنَطُوا وَيَنشُرُ رَحْمَتَهُ وَهُوَ الْوَلِيُّ الْحَمِيدُ
و او کسی است که بعد از آنکه [مردمان] ناامید شدهاند باران را فرو میریزد و رحمتش را منتشر میکند و او ولیّ است [که امور بندگانش و سایر مخلوقاتش را تَوَلّى (سرپرستی) میکند و آنها را با بهترین تربیت، تربیت مینماید] و ستوده است [که محمودى (ستایش شدهای) سوای او نیست و فی نفسه محمود میباشد]
- ترجمه سلطانیو او کسی است که بعد از آنکه (مردمان) ناامید شدهاند باران را فرو میریزد و رحمتش را منتشر میکند و او ولیّ و ستوده است
- ترجمه راستینو اوست خدایی که باران را پس از نومیدی خلق میفرستد و رحمت (و نعمت) خود را فراوان میگرداند و اوست خداوندگار محبوب الذّات ستوده صفات.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِن دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ
و از آیات او هستند خلق آسمانها و زمین و آنچه از جنبندگان که در آن دو پراکنده است و او وقتی که بخواهد بر جمع کردن آنها توانا است
- ترجمه سلطانیو از آیات او هستند خلق آسمانها و زمین و آنچه از جنبندگان که در آن دو پراکنده است و او وقتی که بخواهد بر جمع کردن آنها توانا است
- ترجمه راستینو از جمله آیات (قدرت) او خلقت آسمانها و زمین است و هم آنچه در آنها از انواع جنبندگان پراکنده است، و او بر جمع آوری موجوداتی که (در آسمانها و کرات بیشمار عالم) پراکنده است هر وقت بخواهد قادر است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَن كَثِيرٍ
و آنچه از مصیبتی که به شما اصابت کند پس [آن] به (سبب) آنچه است که دستان شما کسب کرده و او [به رحمتش و تربیتش] از بسیاری عفو میکند
- ترجمه سلطانیو آنچه از مصیبتی که به شما اصابت کند پس (آن) به (سبب) آنچه است که دستان شما کسب کرده و او از بسیاری عفو میکند
- ترجمه راستینو آنچه از رنج و مصائب به شما میرسد همه از دست (اعمال زشت) خود شماست در صورتی که خدا بسیاری از اعمال بد را عفو میکند.
- ترجمه الهی قمشهای٣١ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَا لَكُم مِّن دُونِ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ
و شما در زمین عاجز کننده [خداوند و نافرمانانی در برابر خداوند] نیستید و غیر از خداوند ولیّی و نه یاری کنندهای ندارید
- ترجمه سلطانیو شما در زمین عاجز کننده (خداوند) نیستید و غیر از خداوند ولیّی و نه یاری کنندهای ندارید
- ترجمه راستینو شما در زمین هیچ قدرتی ندارید و از کوچکترین قوای جهان زبون و عاجزید و غیر خدا در عالم هیچ یار و یاوری ندارید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ وَمِنْ آيَاتِهِ الْجَوَارِ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ
و شناورها (کشتیها) در دریا از آیات او هستند که مانند کوهها هستند
- ترجمه سلطانیو شناورها (کشتیها) در دریا از آیات او هستند که مانند کوهها هستند
- ترجمه راستینو یکی از آیات (قدرت) الهی سیر و گردش کشتیهاست که در آب دریا مانند کوههای بلند در حرکت است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ إِن يَشَأْ يُسْكِنِ الرِّيحَ فَيَظْلَلْنَ رَوَاكِدَ عَلَى ظَهْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ
اگر بخواهد باد را ساکن میکند پس [کشتیها] بر پشت آن راکد (بیحرکت ثابت) میمانند همانا در آن البتّه آیاتی هست برای هر بسیار صبر کنندهٔ بسیار سپاسگزار
- ترجمه سلطانیاگر بخواهد باد را ساکن میکند پس (کشتیها) بر پشت آن راکد (بیحرکت) میمانند همانا در آن البتّه آیاتی هست برای هر بسیار صبر کنندهٔ بسیار سپاسگزار
- ترجمه راستیناگر خدا بخواهد باد را سکون و آرامش دهد تا کشتیها بر پشت آب از جنبش بایستد. در این کار برای مردم با صبر شکر گزار ادلّهای (از قدرت خدا) نمودار است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ أَوْ يُوبِقْهُنَّ بِمَا كَسَبُوا وَيَعْفُ عَن كَثِيرٍ
یا آنها را به [سزای] آنچه که کسب کردهاند [با اِغراق (غرق کردن) و اِهلاک اهل آنها] نابود میکند و از بسیاری عفو میکند
- ترجمه سلطانییا آنها را به (سزای) آنچه که کسب کردهاند نابود میکند و از بسیاری عفو میکند
- ترجمه راستینیا اگر بخواهد خدا کشتیهایشان را به جرم بدکاری به دریا غرق میکند و (اگر بخواهد) بسیاری از جرم شما را میبخشد.
- ترجمه الهی قمشهای٣٥ وَيَعْلَمَ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِنَا مَا لَهُم مِّن مَّحِيصٍ
و کسانی که در آیات ما مجادله میکنند بدانند که مَخلصی (محلّ خلاصی) [از عذاب] ندارند
- ترجمه سلطانیو کسانی که در آیات ما مجادله میکنند بدانند که گریزگاهی ندارند
- ترجمه راستینو تا آنان که در آیات ما راه جدال و انکار میپیمایند بدانند که بر آنها (از قهر و عذاب ما) هیچ مفرّ و نجاتی نیست.
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ فَمَا أُوتِيتُم مِّن شَيْءٍ فَمَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ وَأَبْقَى لِلَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ
پس [بدانید] آنچه که از چیزی [از حیث آنکه شما از ابناء دنیا هستید] به شما داده شد پس متاع زندگانی دنیا است [و نه بقاء دارد و نه خلوص از شَوب آلام و خوف زوال] و آنچه که نزد خداوند است [برای عدم شایبهٔ آن به آلام و خوف زوال] برای کسانی که ایمان آوردهاند و بر پروردگارشان توکّل میکنند بهتر و باقیتر است
- ترجمه سلطانیپس آنچه که از چیزی به شما داده شد پس متاع زندگانی دنیا است و آنچه که نزد خداوند است برای کسانی که ایمان آوردهاند و بر پروردگارشان توکّل میکنند بهتر و باقیتر است
- ترجمه راستینپس چیزی که نصیب شما گردیده متاع (فانی) زندگی دنیاست و آنچه نزد خداست بسیار بهتر و باقیتر است اما آن مخصوص است به آنان که به خدا ایمان آوردهاند و بر پروردگار خود توکل میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٧ وَالَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ وَإِذَا مَا غَضِبُوا هُمْ يَغْفِرُونَ
و کسانی که از کبائر گناهها و فاحشها (کارهای بسیار قبیح، زنا) اجتناب میکنند و وقتی که خشمگین میشوند، آنها میآمرزند
- ترجمه سلطانیو کسانی که از کبائر گناهها و فاحشها (کارهای بسیار قبیح، زنا) اجتناب میکنند و وقتی که خشمگین میشوند، آنها میآمرزند
- ترجمه راستینو آنان که از گناهان بزرگ و زشتکاری میپرهیزند و چون (بر کسی) خشم و غضب کنند (بر او) میبخشند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٨ وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ
و کسانی که پروردگارشان را [در دعوت خلفای او (ع) به عنوان دعوت عامّهٔ اسلامی یا دعوت خاصّهٔ ایمانی] استجابت کردند و [بعد از قبول ولایت] نماز را برپا داشتند و امر آنها مشورت بین خود است [یعنی در امور خود مشورت میکنند و برای خروج آنها از انانیّات خود و اعتماد هر کدام بر دیگری در طلب خیر و بیان آن برای او به آراء خود استبداد نمیورزند] و از آنچه که به آنها روزی دادهایم انفاق میکنند
- ترجمه سلطانیو کسانی که پروردگارشان را استجابت کردند و نماز را برپا داشتند و امر آنها مشورت بین خود است و از آنچه که به آنها روزی دادهایم انفاق میکنند
- ترجمه راستینو آنان که امر خدایشان را اجابت کردند و نماز به پا داشتند و کارشان را به مشورت یکدیگر انجام میدهند و از آنچه روزی آنها کردیم (به فقیران) انفاق میکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٩ وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمُ الْبَغْيُ هُمْ يَنتَصِرُونَ
و کسانی که وقتی که به آنها ستم میرسد آنها داد یکدیگر را میستانند
- ترجمه سلطانیو کسانی که وقتی که به آنها ستم میرسد آنها داد یکدیگر را میستانند
- ترجمه راستینو آنان که چون ظلمی بر آنها هجوم کند (از مؤمنان یاری طلبیده) انتقام میجویند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٠ وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِّثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِـمِينَ
و کیفر بدی بدیی مثل همان است پس کسی که [از مُسئ با ترک انتقام بعد از اقتدار بر او] عفو نماید و [اسائۀ آن مُسئ را با عفو کردن] اصلاح کند پس اجر او بر خداوند است همانا او ظالمین را دوست ندارد
- ترجمه سلطانیو کیفر بدی بدیی مثل همان است پس کسی که عفو نماید و اصلاح کند پس اجر او بر خداوند است همانا او ظالمین را دوست ندارد
- ترجمه راستینو انتقام بدی (مردم) به مانند آن بد رواست (نه بیشتر) و باز اگر کسی عفو کرده و (بین خود و خصم خود را به عفو) اصلاح نمود اجر او بر خداست، که خدا ستمکاران را هیچ دوست نمیدارد.
- ترجمه الهی قمشهای٤١ وَلَمَنِ انتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ فَأُولَئِكَ مَا عَلَيْهِم مِّن سَبِيلٍ
و البتّه کسی که بعد از ظلم شدن نسبت به خود انتصار (داد بستدن) کند پس علیهم (بر ضدّ آنها) به آنان [نه در دنیا و نه در آخرت] ایرادی نیست
- ترجمه سلطانیو البتّه کسی که بعد از ظلم شدن نسبت به خود انتصار (داد بستدن) کند پس علیهم (بر ضدّ آنها) به آنان ایرادی نیست
- ترجمه راستینو هر کس پس از ظلمی که بر او رفته انتقام طلبد، بر اینان هیچ گناه و مؤاخذه نیست.
- ترجمه الهی قمشهای٤٢ إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ وَيَبْغُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ
جز این نیست که ایراد [در دنیا با مؤاخذت و در آخرت با عقوبت] علی (بر) کسانی است که به مردم ظلم میکنند و در زمین به ناحقّ سرکشی مینمایند آنان عذابی دردناک دارند
- ترجمه سلطانیجز این نیست که ایراد علی (بر زیان) کسانی است که به مردم ظلم میکنند و در زمین به ناحقّ سرکشی مینمایند آنان عذابی دردناک دارند
- ترجمه راستینتنها راه مؤاخذه بر آنهایی است که به مردم ظلم کنند و در زمین به ناحق شرارت انگیزند، بر آنها (در دنیا انتقام و در آخرت) عذاب دردناک است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٣ وَلَمَن صَبَرَ وَغَفَرَ إِنَّ ذَلِكَ لَـمِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ
و البتّه کسی که [از انتقام گرفتن] صبر پیشه کند و [با تطهیر قلب از حقد (کینهٔ پنهان در دل) نسبت به مُسئ] در گذرد همانا این البتّه از عزم امور است [یعنی اموری که شایسته است که برای از اِجل (جهت) خصال بودن آن بر آنها عزم شود]
- ترجمه سلطانیو البتّه کسی که صبر پیشه کند و در گذرد همانا این البتّه از عزم امور است
- ترجمه راستینو هر که (بر ظلم کسی) صبر کند (و با قدرت انتقام ببخشد) این مقام (حلم و بردباری است که) از عزم در امور (الهی و تسلط بر نفس و قوت عقل و اراده) است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٤ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن وَلِيٍّ مِّن بَعْدِهِ وَتَرَى الظَّالِـمِينَ لَـمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ يَقُـولُونَ هَلْ إِلَى مَرَدٍّ مِّن سَبِيلٍ
و کسی را که خداوند [از این دو خصلت با اقدام بر اِقْتِصاص (قصاص کردن)] گمراه کند [یا کسی که خداوند او را با جنایت و ظلم به غیر حقّ بر بندگان گمراه سازد] پس او بعد از آن ولیّی ندارد و ستمکاران را میبینی [یعنی شایسته است که ببینی] که چون عذاب را ببینند میگویند: آیا راه گریزی هست؟
- ترجمه سلطانیو کسی را که خداوند گمراه کند پس او بعد از آن ولیّی ندارد و ستمکاران را میبینی که چون عذاب را ببینند میگویند: آیا راه گریزی هست؟
- ترجمه راستینو هر که را خدا به گمراهی خود واگذارد دیگر هیچ کس پس از خدا یار و یاور او نیست. و ستمکاران را بنگری که چون عذاب (قیامت) را به چشم ببینند در آن حال گویند: آیا راهی به بازگشت (به دنیا) برای ما هست؟
- ترجمه الهی قمشهای٤٥ وَتَرَاهُمْ يُعْرَضُونَ عَلَيْهَا خَاشِعِينَ مِنَ الذُّلِّ يَنظُرُونَ مِن طَرْفٍ خَفِيٍّ وَقَالَ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ الْخَاسِرِينَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَأَهْلِيهِمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَلَا إِنَّ الظَّالِـمِينَ فِي عَذَابٍ مُّقِيمٍ
و آنها را میبینی که [قبل از دخول آنها در آتش] بر آن (آتش) عرضه میشوند [در حالی که] از روی ذلّت خاشع هستند {خشوع (فروتنی) از روی ذلّت نفع نمیرساند به خلاف خشوع از روی حبّ وقتی که یافت شود نفع میدهد} زیر چشمی نگاه میکنند [یعنی آنها برای غایت خوفشان و وحشتشان قادر بر نظر کردن تامّ به آتش نمیشوند] و کسانی که ایمان آوردهاند گفتند (میگویند): همانا زیانکاران [این] کسانی (ستمکارانی) هستند که به خودشان و اهلشان در روز قیامت زیان رساندند، آگاه باشید همانا ستمکاران در عذابی مقیم (ماندگار) هستند
- ترجمه سلطانیو آنها را میبینی که بر آن عرضه میشوند (در حالی که) از روی ذلّت خاشع هستند زیر چشمی نگاه میکنند و کسانی که ایمان آوردهاند گفتند (میگویند): همانا زیانکاران کسانی هستند که به خودشان و اهلشان در روز قیامت زیان رساندند، آگاه باشید همانا ستمکاران در عذابی مقیم (ماندگار) هستند
- ترجمه راستینو آن ظالمان را بنگری که به دوزخشان متوجه گردانند و آنها با ترس و ذلّت از گوشه چشم (بر آتش دوزخ) مینگرند و در آن حال مؤمنان (ایمن و شادان) گویند: آری، زیانکاران آنان هستند که نفوس خود و اهل بیت خود را در امروز قیامت به زیان عذاب انداختهاند. الا (ای مردم) بدانید که ستمکاران عالم به عذاب ابدی گرفتارند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٦ وَمَا كَانَ لَهُم مِّنْ أَوْلِيَاءَ يَنصُرُونَهُم مِّن دُونِ اللَّهِ وَمَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِن سَبِيلٍ
و ولیّی ندارند که به جای خداوند آنها را یاری کند و کسی را که خداوند گمراه کند پس هیچ راهی [به سوی خیر و نجات] ندارد
- ترجمه سلطانیو ولیّی ندارند که به جای خداوند آنها را یاری کند و کسی را که خداوند گمراه کند پس هیچ راهی ندارد
- ترجمه راستینو آنها را غیر خدا هیچ یار و یاوری نباشد که یاریشان دهند. و هر که را خدا به گمراهی واگذارد دیگر هیچ راه نجاتی بر او نخواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٤٧ اسْتَجِيبُوا لِرَبِّكُم مِّن قَبْلِ أَن يَأْتِيَ يَوْمٌ لَّا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللَّهِ مَا لَكُم مِّن مَّلْجَإٍ يَوْمَئِذٍ وَمَا لَكُم مِّن نَّكِيرٍ
[دعوت] پروردگارتان را استجابت کنید [یعنی ربّ مطلق خویش را در دعوت مظاهر او و خلفای او استجابت کنید یا ربّ مضاف خویش را که همان ربّ شما در ولایت است] قبل از آنکه روزی بیاید که مَرَدی (گریزگاهی) از خداوند ندارد در آنروز هیچ پناهی ندارید و هیچ [راه] انکاری برای شما [مقدور] نمیباشد
- ترجمه سلطانی(دعوت) پروردگارتان را استجابت کنید قبل از آنکه روزی بیاید که مَرَدی (گریزگاهی) از خداوند ندارد در آنروز هیچ پناهی ندارید و هیچ (راه) انکاری برای شما (مقدور) نمیباشد
- ترجمه راستین(بندگان غافل) دعوت خدای خود را اجابت کنید پیش از آنکه بیاید روزی که نه از (قهر) خدا راه نجاتی یابید و نه ملجأ و پناهی دارید و نه کسی از شما دفاع و انکاری تواند کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٤٨ فَإِنْ أَعْرَضُوا فَمَا أَرْسَلْنَاكَ عَلَيْهِمْ حَفِيظًا إِنْ عَلَيْكَ إِلَّا الْبَلَاغُ وَإِنَّا إِذَا أَذَقْنَا الْإِنسَانَ مِنَّا رَحْمَةً فَرِحَ بِهَا وَإِن تُصِبْهُمْ سَيِّئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَإِنَّ الْإِنسَانَ كَفُورٌ
پس اگر اعراض کنند پس ما تو را بر آنها به عنوان نگهدارنده نفرستادیم [یعنی از اعراض آنان غم مخور برای اینکه ما تو را به عنوان نگهبان آنان نفرستادیم]، همانا جز رساندن بر عهدهٔ تو نیست [و همانا تو رساندهای] و همانا ما وقتی که رحمتی [یعنی نعمتی دنیوی یا نعمتی اخروی از علوم و الهامات و مکاشفات] را از خود به انسان بچشانیم به آن (رحمت) [از حیث صورت آن نه از حیث اِنْعام ما] شادمان میشود و اگر بدی به آنها برسد به (سبب) آنچه است که دستانشان پیشتر کردهاند زیرا انسان [به نعمت سابق] بسیار ناسپاس است
- ترجمه سلطانیپس اگر اعراض کنند پس ما تو را بر آنها به عنوان نگهدارنده نفرستادیم، همانا جز رساندن بر عهدهٔ تو نیست و همانا ما وقتی که به انسان رحمتی از خود بچشانیم به آن شادمان میشود و اگر بدی به آنها برسد به (سبب) آنچه است که دستانشان پیشتر کردهاند زیرا انسان بسیار ناسپاس است
- ترجمه راستین(ای رسول، تو این آیات قیامت را بر خلق برسان) پس اگر باز اعراض کردند دیگر تو را نگهبان آنها نفرستادیم، بر تو جز ابلاغ رسالت تکلیفی نیست، و ما چون به انسان (بیصبر کم ظرف) از لطف و رحمت خود بهرهای بخشیم بدان شاد شود و اگر به کیفر کردار خود رنج و عذابی به آنان رسد آدمی سخت راه کفران پوید.
- ترجمه الهی قمشهای٤٩ لِّلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ يَهَبُ لِـمَن يَشَاءُ إِنَاثًا وَيَهَبُ لِـمَن يَشَاءُ الذُّكُورَ
مُلک (مملکت، پادشاهی) آسمانها و زمین برای خداوند است آنچه [از خیر و شرّ و رحمت و مصیبت] که بخواهد را خلق میکند، به کسی که بخواهد دختر میدهد و به کسی که بخواهد پسر میدهد
- ترجمه سلطانیمُلک (مملکت، پادشاهی) آسمانها و زمین برای خداوند است آنچه را که بخواهد خلق میکند، به کسی که بخواهد دختر میدهد و به کسی که بخواهد پسر میدهد
- ترجمه راستینتنها خدا راست ملک آسمانها و زمین، هر چه بخواهد میآفریند، به هر که خواهد فرزندان اناث (دختر) و به هر که خواهد فرزندان ذکور (پسر) عطا میکند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٠ أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْرَانًا وَإِنَاثًا وَيَجْعَلُ مَن يَشَاءُ عَقِيمًا إِنَّهُ عَلِيمٌ قَدِيرٌ
یا آنها را پسرانی و دخترانی جفت (توأمان) میکند و کسی را که بخواهد عقیم قرار میدهد [و همهٔ آنها به اعطاء خداوند و منع او هستند نه به اسباب طبیعی چنانکه طبیعیون و کسانی که به اسباب طبیعی نظر میکنند میگویند]، همانا او [به صلاح هر کدام و آنچه که او را اصلاح میکند و آنچه که او را فاسد میکند] دانا است [پس آنچه که او را اصلاح میکند را عطاء میکند و از آنچه که او را فاسد میسازد مانع میشود] و [بر آن] توانا است [چه اسباب طبیعی موافق آن شود یا با آن موافق نشود]
- ترجمه سلطانییا آنها را پسرانی و دخترانی جفت (توأمان) میکند و کسی را که بخواهد عقیم قرار میدهد همانا او دانا و توانا است
- ترجمه راستینیا در یک رحم فرزندان پسر و دختر قرار میدهد، و هر که را خواهد عقیم (نازا) میگرداند، که او (به صلاح خلق) دانا و (به هر چه خواهد) تواناست.
- ترجمه الهی قمشهای٥١ وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاءِ حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُـولًا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ
و برای بشر نباشد [یعنی او را نسزد و در سجیّه (سرشت) او نباشد] که خداوند با او سخن بگوید مگر [از راه] وحی {وحى در لغت اشاره و کتابت (نوشتن) و مکتوب و رسالت و الهام و کلام خَفیّ و هر آنچه است که به غیر خود آن را القاء کنی، لکن مراد از آن در اینجا از جهت معنا اعمّ از الهام و کتابت یعنی کتابت در الواح غیبی و رسالت است لکن رسالت مَلَک مثل جبرئیل} یا از ورای حجاب [مثل سخن گفتن او با موسی (ع) از درخت و مثل سخن گفتن او با محمّد (ص) در شب معراج از وراء ستر (پرده)] یا اینکه رسولی را بفرستد [یعنی مگر اینکه رسولى بشرى را بفرستد] پس به اذن خود آنچه را که بخواهد به او (به آن رسول بشرى) وحی میکند همانا او علی (والا) است [که بشر دانی (پایین) قدرت شنیدن کلام او را ندارد] و حکیم است [که آنها را بدون تکلّم با آنان وانمیگذارد، برای اینکه اقتضای حکمت او القای حِکم و مصالح به آنها را میکند و اقتضاء آن قرار دادن وسائط در آن القاء است تا در حین القاء هلاک نشوند]
- ترجمه سلطانیو برای بشر نباشد که خداوند با او سخن بگوید مگر (از راه) وحی یا از ورای حجاب یا اینکه رسولی را بفرستد پس به اذن خود آنچه را که بخواهد به او وحی میکند همانا او علی و حکیم است
- ترجمه راستینو هیچ بشری را یارای آن نباشد که خدا با او سخن گوید مگر به وحی (و الهام خدا) یا از پس پرده غیب عالم (و حجاب ملکوت جهان) یا رسولی (از فرشتگان عالم بالا) فرستد تا به امر خدا هر چه او خواهد وحی کند، که او خدای بلند مرتبه حکیم است.
- ترجمه الهی قمشهای٥٢ وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِّنْ أَمْرِنَا مَا كُنتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِن جَعَلْنَاهُ نُورًا نَّهْدِي بِهِ مَن نَّشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
و اینچنین [با تکلّم به انحاء سهگانه] روحی [ناشی] از امر خود را [یعنی روح بزرگی ناشی از محض امر ما بدون مداخلۀ مادّهای در آن، یا بعضاً از عالم امر خود و مراد از او جبرئیل یا روح القدس است که او اعظم از جبرائیل و میکائیل است] به تو وحی کردیم [حال آنکه] تو نمیفهمیدی که کتاب و نه ایمان چیست و لکن آن را به عنوان نور قرار دادیم کسی از بندگان خود را که بخواهیم به آن هدایت میکنیم [یعنی همانا تو با رسالت خویش به ولایت هدایت میکنی] {زیرا رسالت و قبول آن هدایت به سوی ایمان و ولایت است} و همانا تو البتّه به راه راست هدایت میکنی
- ترجمه سلطانیو اینچنین روحی (ناشی) از امر خود را به تو وحی کردیم (حال آنکه) تو نمیفهمیدی که کتاب و نه ایمان چیست و لکن آن را به عنوان نور قرار دادیم کسی از بندگان خود را که بخواهیم به آن هدایت میکنیم و همانا تو البتّه به راه راست هدایت میکنی
- ترجمه راستینو همین گونه ما روح (و فرشته بزرگ) خود را به فرمان خویش (برای وحی) به تو فرستادیم، تو از آن پیش که وحی بر تو رسد نه دانستی کتاب (خدا) چیست و نه فهم کردی که راه ایمان و شرع کدام است و لیکن ما آن (کتاب و شرع) را نور (وحی و معرفت) گردانیدیم که هر کس از بندگان خود را بخواهیم به آن نور هدایت میکنیم و اینک تو (که به نور وحی ما هدایت یافتی خلق را) به راه راست هدایت خواهی کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٥٣ صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ أَلَا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُورُ
به راه خداوندی که آنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست برای او است آگاه باشید که امور فقط به سوی خداوند بر میگردد.
- ترجمه سلطانیبه راه خداوندی که آنچه که در آسمانها هست و آنچه که در زمین هست برای او است آگاه باشید که امور فقط به سوی خداوند بر میگردد.
- ترجمه راستینیعنی به راه خدا همان خدایی که هر چه در آسمانها و زمین است همه ملک اوست، الا بدانید که رجوع تمام امور (عالم آفرینش) به سوی خداست.
- ترجمه الهی قمشهایبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
٣ إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَّعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ
همانا ما آن را [یعنی کتاب مبین را که خشک و نه تری نیست مگر آنکه در آن هست آن را به حیثی قرار دادهایم که ریب و شکّ و نه خفاء و اجمال و تشابه در آن پیش نمیآید] به عنوان قرآنی [که جمیع مطالب در آن جمع شدهاند، به زبان] عربی قرار دادهایم با ترقّب به اینکه [با استماع آن] تعقّل کنید [و با تدبّر در آن عاقل گردید، یا آنچه از مواعظ و حِکم که در آن است را درک نمایید]
- ترجمه سلطانیهمانا ما آن را به عنوان قرآنی (به زبان) عربی قرار دادهایم با ترقّب به اینکه تعقّل کنید
- ترجمه راستینکه ما آن را قرآنی به لسان فصیح عربی مقرر داشتیم تا مگر شما (بندگان در فهم آن) عقل و فکرت کار بندید.
- ترجمه الهی قمشهای٤ وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ
و همانا آن در اُم الکتاب {و آن کتاب مبینى است که همان لَوْحٍ مَحْفُوظ است که در لسان حکماء نفس کلّیّه، معبّر از آن است یا همان قلم أعلی است، زیرا آن به وجهی قلم و به وجهی کتاب است و این در لسان حکماء عقل کلّی نامیده شده، یا همان مقام مشیّت است که نفس الرّحمان و اضافهٔ اشراقیّه معبّر از آن است زیرا آن به وجهی اضافهٔ حقّ، و به وجهی فعل او، و به وجهی کلمهٔ او، و به وجهی کتاب او است و آن مادر جمیع کتب است} نزد ما علی (والا) [بر همه است، برتری از او نیست] و حکیم است [یعنی دارای حکم یا محکم است که خلل و شکّ و ریب و فساد به آن راه نمییابد]
- ترجمه سلطانیو همانا آن در اُم الکتاب نزد ما علی و حکیم است
- ترجمه راستینو همانا این کتاب نزد ما در لوح محفوظ که اصل مخزن کتب آسمانی است بسی بلند پایه و محکم اساس است.
- ترجمه الهی قمشهای٥ أَفَنَضْرِبُ عَنكُمُ الذِّكْرَ صَفْحًا أَن كُنتُمْ قَوْمًا مُّسْرِفِينَ
آیا پس به خاطر آنکه شما قومی اسرافکار میباشید [شما را مهمل گذاریم و شما را دعوت نکنیم و] این ذکر (قرآن) را از شما باز پس بگیریم؟
- ترجمه سلطانیآیا پس به خاطر آنکه شما قومی اسرافکار میباشید این ذکر را از شما باز پس بگیریم؟
- ترجمه راستینآیا ما از متذکر ساختن شما (به قرآن) چون (به انکار آن) بر خویش ستم میکنید صرف نظر کنیم؟
- ترجمه الهی قمشهای٦ وَكَمْ أَرْسَلْنَا مِن نَّبِيٍّ فِي الْأَوَّلِينَ
و چه بسیار پیامبرانی را در پیشینیان فرستادیم [یعنی در صرف (بازداشتن) ذکر از خود و عدم دعوتتان طمع نکنید زیرا ما امّتهای گذشته را مهمل نگذاشتیم با اینکه آنان به اسراف و عصیان شدیدتر از شما بودند و رسولانى را در میان آنها فرستادیم و چون در عصیان از حدّ تجاوز کردند آنها را هلاک کردیم، پس از عذاب ما و اِهلاک ما حذر کنید و در عصیان از حدّ تجاوز نکنید]
- ترجمه سلطانیو چه بسیار پیامبرانی را در پیشینیان فرستادیم
- ترجمه راستینو چقدر پیمبرانی در اقوام پیشین (برای هدایت خلق) فرستادیم.
- ترجمه الهی قمشهای٧ وَمَا يَأْتِيهِم مِّن نَّبِيٍّ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ
و پیامبری نزد آنها نیامد مگر آنکه او را استهزاء میکردند [همانطور که شما استهزاء میکنید]
- ترجمه سلطانیو پیامبری نزد آنها نیامد مگر آنکه او را استهزاء میکردند
- ترجمه راستینو بر مردم هیچ رسولی نمیآمد جز آنکه او را به مسخره (و انکار) میگرفتند.
- ترجمه الهی قمشهای٨ فَأَهْلَكْنَا أَشَدَّ مِنْهُم بَطْشًا وَمَضَى مَثَلُ الْأَوَّلِينَ
پس نیرومندتر از آنها را به شدّت هلاک کردیم [پس کسانی که رسول ما را استهزاء میکنند باید حذر کنند] و مَثل پیشینیان گذشت (تکرار شد) [و نوبت به قوم تو رسیده، یا حکایت حال پیشینیان دربارهٔ آنچه که سابقاً به تو نازل کردیم گذشت (ادامه پیدا کرد) پس باید به آن رجوع کنند و باید در آن تدبّر نمایند]
- ترجمه سلطانیپس نیرومندتر از آنها را به شدّت هلاک کردیم و مَثل پیشینیان گذشت (تکرار شد)
- ترجمه راستینما هم قویترین سرکشانشان را هلاک کردیم و شرح حال پیشینیان (برای عبرت مردم) گذشت.
- ترجمه الهی قمشهای٩ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ لَيَقُـولُنَّ خَلَقَهُنَّ الْعَزِيزُ الْعَلِيمُ
و البتّه اگر از آنها بپرسی: که چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده؟ حتماً میگویند [آن] غالب دانا آنها را خلق کرده است [پس آنها را چه میشود که اقرار میکنند به اینکه خداوند خالق آسمانها و زمین است و آنچه که خود خلق کردهاند و به دستان خود تراشیدهاند را شریک او میکنند، یا آنچه را که او با دست خود خلق کرده شریک میکنند]
- ترجمه سلطانیو البتّه اگر از آنها بپرسی: که چه کسی آسمانها و زمین را خلق کرده؟ حتماً میگویند (آن) غالب دانا آنها را خلق کرده است
- ترجمه راستینو اگر از این کافران بپرسی که آسمانها و زمین را که آفریده؟البته جواب دهند خدای مقتدر دانا آفریده است.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ مَهْدًا وَجَعَلَ لَكُمْ فِيهَا سُبُلًا لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ
کسی که زمین را برای شما گهواره قرار داد و برای شما در آن راههایی قرار داد [که از آنها به سوی مقصدهایتان میروید و در بیابان آن سرگردان نمیشوید] تا شما راه یابید [به سوی حاجات خود و مقصدهایتان، یا تا شاید شما به مُبدء خویش و صفات او از علم و قدرت و رأفت و تدبیر راه یابید، یا به امامتان که او سبیل (راه) به سوی مقصد کلّی که همان فوز (رستگاری) به نعیم آخرت است هدایت شوید زیرا او مقاصد دنیوی دانی شما را که اعتنائی به آنها نیست بدون سبیلى که به سوی آنها برود رها نکرده پس چگونه مقصد کلّی را بدون سبیل رها میکند؟]
- ترجمه سلطانیکسی که زمین را برای شما گهواره قرار داد و برای شما در آن راههایی قرار داد تا شما راه یابید
- ترجمه راستینهمان خدایی که زمین را مهد آسایش شما بندگان قرار داد و در آن راهها بر (تحصیل امر معاش و معاد) شما پدید آورد تا مگر هدایت یابید.
- ترجمه الهی قمشهای١١ وَالَّذِي نَزَّلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَنشَرْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا كَذَلِكَ تُخْرَجُونَ
و کسی که از آسمان (از جهت بالا یا از ابر) آب را به اندازه نازل کرد پس با آن سرزمینی مرده [از گیاه] را زنده کردیم این چنین [بعد از مرگتان از زمین] خارج میشوید [پس چرا اعاده (بازگشت) را غریب میشمارید؟!]
- ترجمه سلطانیو کسی که از آسمان آب را به اندازه نازل کرد پس با آن سرزمینی مرده (از گیاه) را زنده کردیم این چنین خارج میشوید
- ترجمه راستینو آن خدایی که از (باران) آسمان آبی به قدر و اندازه نازل کرد و به آن صحرا و دیار مرده خشک را زنده گردانیدیم. همین گونه شما هم (از قبرها) بیرون آورده میشوید.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ وَالَّذِي خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْفُلْكِ وَالْأَنْعَامِ مَا تَرْكَبُونَ
و کسی که همهٔ ازواج (اصناف مخلوقات، گونهها) را خلق کرد و برای شما کشتی و چهارپایانی قرار داد که [بر پشت آنها] سوار شوید
- ترجمه سلطانیو کسی که همهٔ ازواج (گونهها) را خلق کرد و برای شما کشتی و چهارپایانی قرار داد که سوار شوید
- ترجمه راستینو آن خدایی که همه موجودات عالم را جفت آفرید و برای سواری شما بندگان کشتیها و چهار پایان را (در آب و خاک) مقرر فرمود.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ لِتَسْتَوُوا عَلَى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْكُرُوا نِعْمَةَ رَبِّكُمْ إِذَا اسْتَوَيْتُمْ عَلَيْهِ وَتَقُـولُوا سُبْحَانَ الَّذِي سَخَّرَ لَنَا هَذَا وَمَا كُنَّا لَهُ مُقْرِنِينَ
تا بر پشت آنها قرار بگیرید سپس نعمت پروردگارتان را به یاد آورید آنوقتی که بر آن سوار میشوید [یعنی همانا غایت جمیع مخلوقات تذکّر (به یاد انداختن) شما و شکر کردن شما برای او برای انعام (نعمت دادن) آنچه که آنها را برای خود نعمت میبینید است] و بگوئید: منزّه است کسی که این را برای ما مسخّر نمود و (حال آنکه) ما طاقت (توان رام کردن) آنها را نداشتیم
- ترجمه سلطانیتا بر پشت آنها قرار بگیرید سپس نعمت پروردگارتان را به یاد آورید آنوقتی که بر آن سوار میشوید و بگوئید: منزّه است کسی که این را برای ما مسخّر نمود و (حال آنکه) ما طاقت (توان) (رام کردن) آنها را نداشتیم
- ترجمه راستینتا چون با کمال تسلط بر پشت آنها نشستید متذکر نعمت خدایتان شوید و گویید: پاک و منزّه خدایی که این (انواع کشتی و چهار پایان قوی) را مسخر ما گردانید و گرنه ما هرگز قادر بر آن نبودیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ وَإِنَّا إِلَى رَبِّنَا لَمُنقَلِبُونَ
و همانا ما به سوی پروردگار خود البتّه برگشت کنندهایم [یعنی اینکه غرض، تذکّر نعمت و شکر مُنعم در نعمت و تذکّر انتقال یافتن بزرگ است که همان انتقال از دنیا به آخرت است]
- ترجمه سلطانیو همانا ما به سوی پروردگار خود البتّه برگشت کنندهایم
- ترجمه راستینو بازگشت ما البته به سوی خدای ما خواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ وَجَعَلُوا لَهُ مِنْ عِبَادِهِ جُـزْءًا إِنَّ الْإِنسَانَ لَكَفُورٌ مُّبِينٌ
و [برخی] از بندگانش را به عنوان ولد (فرزند) برای او قرار دادند همانا انسان البتّه [به نعمت حقّ و صفات او] بسیار ناسپاسی آشکار است
- ترجمه سلطانیو (برخی) از بندگانش را به عنوان فرزند برای او قرار دادند همانا انسان البتّه بسیار ناسپاسی آشکار است
- ترجمه راستینو مشرکان برای خدا چیزی را (مانند فرشته) که بنده و مخلوق اوست جزء (وجود و فرزند واقعی او) قرار دادند (زهی جهل و کفر و سفاهت) که انسان بسیار ناسپاس و کفرش آشکار است.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ أَمِ اتَّخَذَ مِمَّا يَخْلُقُ بَنَاتٍ وَأَصْفَاكُم بِالْبَنِينَ
آیا او از آنچه که خلق میکند دخترانی را برگرفته و پسران را به شما اختصاص داده؟
- ترجمه سلطانیآیا او از آنچه که خلق میکند دخترانی را برگرفته و پسران را به شما اختصاص داده؟
- ترجمه راستین(ای مشرکان) آیا خدا از مخلوقات خود بر خویش دختران را برگزید و شما را به پسران امتیاز داد؟
- ترجمه الهی قمشهای١٧ وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُم بِمَا ضَرَبَ لِلرَّحْمَنِ مَثَلًا ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ
و [آنها نمیگویند که خداوند در حقیقت متولّد کرده است بلکه نسبت بین او و ملائکه یا جنّ را به نسبت والد و ولد تشبیه کردند و] وقتی که به هر کدام از آنها از آنچه که برای رحمان مثل میزده بشارت داده شود صورتش سیاه میشود و (در حالی که) او خشم [خود] را فرو میخورد
- ترجمه سلطانیو وقتی که به هر کدام از آنها از آنچه که برای رحمان مثل میزده بشارت داده شود صورتش سیاه میشود و (در حالی که) او خشم (خود) را فرو میخورد
- ترجمه راستینو حال آنکه هر کدام از مشرکان را به دختری که به خدا نسبت دادند مژده دهند (ننگ دارد و) رویش (از غم) سیاه میشود در حالی که پر از خشم و اندوه است.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ أَوَمَن يُنَشَّأُ فِي الْحِلْيَةِ وَهُوَ فِي الْخِصَامِ غَيْرُ مُبِينٍ
آیا کسی را که در زیور نشو کرده [پرورش یافته فرزند قرار میدهند، یعنی آیا او از شما پایینتر است و کسی که در زینت نشو میکند فرزند او است؟ و کسی که در محاربه (پیکار) مبارزه میکند فرزند شما است؟ یا معنی میدهد که: آیا او ادنی (پائینتر) از شما است و فرزندش کسی است که در زینت نشو مییابد؟] و [بیان] او در مجادله [بر مدّعای خویش و حجّت خود] روشن نیست
- ترجمه سلطانیآیا کسی را که در زیور نشو کرده (پرورش یافته) (فرزند قرار میدهند) و (بیان) او در مجادله (بر مدّعای خویش) روشن نیست
- ترجمه راستینآیا کسی که به زیب و زیور پرورده میشود (یعنی دختران) و در خصومت (از حفظ حقوق خود) عاجز است (چنین کس لایق فرزندی خداست).
- ترجمه الهی قمشهای١٩ وَجَعَلُوا الْمَلَائِكَةَ الَّذِينَ هُمْ عِبَادُ الرَّحْمَنِ إِنَاثًا أَشَهِدُوا خَلْقَهُمْ سَتُكْتَبُ شَهَادَتُهُمْ وَيُسْأَلُونَ
و ملائکه که آنها بندگان رحمان هستند را مؤنّث قرار دادند آیا خلقت آنان را مشاهده کردهاند؟! {زیرا اُنوثت (مؤنّث بودن) و ذُکورت (مذکّر بودن) جز با مشاهده معلوم نمیشوند} [آری] شهادت آنها [که به آن بر ملائکه شهادت دادند که آنها مؤنّث هستند] نوشته خواهد شد و [دربارهٔ این شهادت در روز قیامت] سؤال (بازخواست) خواهند شد
- ترجمه سلطانیو ملائکه که آنها بندگان رحمان هستند را مؤنّث قرار دادند آیا خلقت آنان را مشاهده کردهاند؟! (آری) شهادت آنها نوشته خواهد شد و سؤال (بازخواست) خواهند شد
- ترجمه راستینو فرشتگان را که مخلوق و بندگان خدا هستند دختر میخوانند. آیا در وقت خلقت آنها حاضر بودند؟ (و دیدند که آنها دخترند؟اگر آنها بر این گواهی دهند) البته شهادت (کذب) شان (در نامه عملشان) نوشته شده و بر آن سخت مؤاخذه میشوند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ وَقَالُوا لَوْ شَاءَ الرَّحْمَنُ مَا عَبَدْنَاهُم مَّا لَهُم بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ
و میگویند: که اگر رحمان میخواست ما آنها را نمیپرستیدیم، [حال آنکه] آنان علمی به آن ندارند [یعنی اینکه آنها این سخن را بدون تصوّر معنی آن و بدون علمى نسبت به آن میگویند و از اینرو دروغگو میباشند و جز این نیست که با آن فرار از قبح عبادت غیر خداوند را اراده کردند] آنها جز گمانه نمیزنند
- ترجمه سلطانیو میگویند: که اگر رحمان میخواست ما آنها را نمیپرستیدیم، (حال آنکه) آنان علمی به آن ندارند آنها جز گمانه نمیزنند
- ترجمه راستینو مشرکان گویند: اگر خدا میخواست ما آنها (فرشتگان و بتان) را نمیپرستیدیم. گفتار آنها نه از روی علم و دانش است بلکه به وهم و پندار باطل خویش میگویند.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ أَمْ آتَيْنَاهُمْ كِتَابًا مِّن قَبْلِهِ فَهُم بِهِ مُسْتَمْسِكُونَ
آیا قبل از این [قرآن یا این قول] کتابی به آنها دادهایم که آنها به آن متمسّک (دست آویز) هستند؟ [یعنی آنها علم تحقیقی و نه علم تقلیدی به معنی این قول ندارند و آنان سوای خَرْص (گمانه زنی) ندارند و خَرْص و تخمین در باب عقاید، مطرود از باب (درگاه) الله است]
- ترجمه سلطانیآیا قبل از این کتابی به آنها دادهایم که آنها به آن متمسّک (دست آویز) هستند؟
- ترجمه راستینیا مگر بر آنها از این پیش کتابی فرستادیم که (در این سخن جبر و عقیده باطل) به آن کتاب استدلال میکنند؟
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ بَلْ قَالُوا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّهْتَدُونَ
بلکه گفتند: همانا ما پدرانمان را بر امّتی [یعنی بر طریقتی و ملّتی (آئینی)] یافتهایم و همانا ما [با تکیه] بر آثار آنان راهنمایی شدهایم [یعنی آنان از روی تحقیق و از روی تقلید از کسی که تقلید از او صحیح میباشد علم پیدا نکردهاند، بلکه از پدرانشان که تقلید اینان از آنان جایز نیست تقلید کردهاند]
- ترجمه سلطانیبلکه گفتند: همانا ما پدرانمان را بر امّتی (آئینی) یافتهایم و همانا ما (با تکیه) بر آثار آنان راهنمایی شدهایم
- ترجمه راستینبلکه گفتند: ما پدران خود را به عقاید و آیینی یافتیم و البته ما هم که در پی آنها رویم بر هدایت هستیم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِّن نَّذِيرٍ إِلَّا قَالَ مُتْرَفُوهَا إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِم مُّقْتَدُونَ
و بدینسان قبل از تو نذیری را به قریهای نفرستادیم مگر اینکه مُتْرِفان (نازپروردگان، مرفّهین) آنجا گفتند: همانا ما پدرانمان را بر امّتی یافتهایم و همانا ما [با تکیه] بر آثار آنها اقتداء کنندهایم {این دَیْدَن (خوی، عادت) مردم در قدیم و جدید است و پیامبران سابق (ع) به امثال اینان مبتلا بودند، و تخصیص مترفین (خودسران خوشگذران) با ذکر کردن برای این است که آنان با انبیاء و اولیاء (ع) معارضه میکردند، و امّا غیر آنها پس نظرشان جز به سوی آنها (مترفین) نیست}
- ترجمه سلطانیو بدینسان قبل از تو نذیری را به قریهای نفرستادیم مگر اینکه مُتْرِفان (نازپروردگان، مرفّهین) آنجا گفتند: همانا ما پدرانمان را بر امّتی (آیینی) یافتهایم و همانا ما (با تکیه) بر آثار آنها اقتداء کنندهایم
- ترجمه راستینو همچنین ما هیچ رسولی پیش از تو در هیچ شهر و دیاری نفرستادیم جز آنکه اهل ثروت و مال آن دیار به رسولان گفتند که ما پدران خود را بر آیین و عقایدی یافتیم و از آنها البته پیروی خواهیم کرد.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكُم بِأَهْدَى مِمَّا وَجَدتُّمْ عَلَيْهِ آبَاءَكُمْ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلْتُم بِهِ كَافِرُونَ
[نذیر (بیم دهنده) به آنها] گفت: آیا حتّی اگر هدایت کنندهتر از آنچه که پدرانتان را بر آن یافتهاید را نزد شما آورده باشم؟ گفتند: همانا ما به آنچه که شما به آن فرستاده شدهاید کافریم [حتّی اگر اهدى (هدایت کنندهتر) از آنچه که ما پدرانمان را بر آن یافتهایم باشد]
- ترجمه سلطانیگفت: آیا حتّی اگر هدایت کنندهتر از آنچه که پدرانتان را بر آن یافتهاید را نزد شما آورده باشم؟ گفتند: همانا ما به آنچه که شما به آن فرستاده شدهاید کافریم
- ترجمه راستینآن رسول ما به آنان گفت: اگر چه من به آیینی بهتر از دین (باطل) پدرانتان شما را هدایت کنم (باز هم پدران را تقلید میکنید) ؟آنها پاسخ دادند (به هر تقدیر) ما به آنچه شما را به رسالت آن فرستادهاند کافریم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ
پس [با انواع نقم (نقمتها، رنجها) که بعضی از آنها را برای تو ذکر کردیم] از آنها انتقام گرفتیم پس نظر کن که عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود
- ترجمه سلطانیپس، از آنها انتقام گرفتیم پس نظر کن که عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بود
- ترجمه راستینما هم از آن مردم (پر غرور و عناد) انتقام کشیدیم، بنگر تا عاقبت حال کافران مکذّب به کجا کشید؟
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ لِأَبِيهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِي بَرَاءٌ مِّمَّا تَعْبُدُونَ
و [یادآوری کن یا به یاد آور] آنوقت که ابراهیم به پدرش و قومش گفت براستی که من از آنچه که شما بندگی میکنید بیزارم [تا در تبرّى (بیزاری جستن) از تقلید کردن از کسی که تقلید از او اجازه داده نشده اسوهای (سرمشقی) برای قوم تو باشد]
- ترجمه سلطانیو (یادآور) آنوقت که ابراهیم به پدرش و قومش گفت براستی که من از آنچه که شما بندگی میکنید بیزارم
- ترجمه راستین(یاد آر) وقتی که ابراهیم با پدر (یعنی عموی خود) و قومش گفت: من از معبودان شما سخت بیزارم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
و آن را [یعنی کلمهٔ تبرّى از تقلید از کسی که تقلید از او اجازه داده نشده یا کلمۀ توحید را] به عنوان کلمهٔ باقیه در عقب خود [یعنی ذریّهٔ او یا امّت خود، یا کسی از ذریهٔ او و ذریهٔ امّت او که در عقب (نسل) او میآید] قرار داد با ترقّب به اینکه آنها [از جهل خود که مفطور بر آن هستند] بازگردند [و اینان از کسانی هستند که بر عقب او آمدهاند پس باید که این کلمه را بگیرند و باید از جهل خود و تقلیدشان از کسی که تقلید از او جایز نیست باز گردند]
- ترجمه سلطانیو آن را به عنوان کلمهٔ باقیه در عقب (نسل) خود قرار داد با ترقّب به اینکه آنها بازگردند
- ترجمه راستینو خدا این خدا پرستی را در همه ذرّیّت او تا قیامت کلمه باقی گردانید، باشد که (همه فرزندانش به خدای یکتا) رجوع کنند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ بَلْ مَتَّعْتُ هَـؤُلَاءِ وَآبَاءَهُمْ حَتَّى جَاءَهُمُ الْحَقُّ وَرَسُـولٌ مُّبِينٌ
بلکه اینان (قریش) و پدرانشان را [با تمتّعات حیوانی بدون منذری (بیم دهندهای) برای آنها از بلایا و مصائب و از انبیاء (ع)] بهرهمند ساختم [پس به این تمتّعات آرام گرفتند و به آنها اطمینان یافتند] تا آنکه حقّ [یعنی ولایت] و رسولی روشنگر نزد آنها آمد
- ترجمه سلطانیبلکه اینان (قریش) و پدرانشان را بهرهمند ساختم تا آنکه حقّ (یعنی ولایت) و رسولی روشنگر نزد آنها آمد
- ترجمه راستین(و من تعجیل در عقوبت کافران نکردم) بلکه آنان و پدرانشان را (مهلت داده و از عمر) بهرهمند کردم تا آنکه دین حق و رسول مبین بر آنها آمد.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ وَلَمَّا جَاءَهُمُ الْحَقُّ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ وَإِنَّا بِهِ كَافِرُونَ
و چون حقّ [یعنی منذر] نزد آنها آمد گفتند: این [که ادّعاء میشود که آن کتاب آسمانی الهی است، یا این چیزی که او به عنوان رسالت از خداوند آن را ادّعاء میکند، یا این چیزی که از خوارق عادات ظاهر میسازد] جادویی است و همانا ما به او کافر هستیم
- ترجمه سلطانیو چون حقّ (منذر) نزد آنها آمد گفتند: این جادویی است و همانا ما به او کافر هستیم
- ترجمه راستینو چون حق به سوی آنها آمد گفتند: این (قرآن) سحر است و ما به (وحی بودن) آن ایمان نداریم.
- ترجمه الهی قمشهای٣١ وَقَالُوا لَـوْلَا نُزِّلَ هَذَا الْقُرْآنُ عَلَى رَجُلٍ مِّنَ الْقَرْيَتَيْنِ عَظِيمٍ
و گفتند: چرا این قرآن بر مردی از این دو قریهٔ بزرگ (مکّه و طائف) نازل نشد؟ [چون عظمت و شرف را جز آنچه که آن بحسب انظار حسّی است از شرافات دنیویّه از حَسَب و نَسَب و خَدَم و حَشَم و کثرت مال و اولاد نمیدیدند]
- ترجمه سلطانیو گفتند: چرا این قرآن بر مردی از این دو قریهٔ بزرگ نازل نشد؟
- ترجمه راستینو باز گفتند: چرا این قرآن بر آن مرد بزرگ قریه مکّه و طایف (ولید و حبیب یا عروة بن مسعود) نازل نشد؟
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ أَهُمْ يَقْسِمُونَ رَحْمَتَ رَبِّكَ نَحْنُ قَسَمْنَا بَيْنَهُم مَّعِيشَتَهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَرَفَعْنَا بَعْضَهُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّيَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِيًّا وَرَحْمَتُ رَبِّكَ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ
آیا آنها هستند که رحمت پروردگارت را تقسیم میکنند؟ ما معیشت آنها را در حیات دنیایی بین آنها تقسیم کردهایم و [در مراتب دنیوی و مناصب ظاهری] بعضی از آنها را از لحاظ درجات بر بعضی دیگر برتری دادیم تا بعضی از آنها بعضی دیگر را به خدمت گیرند و رحمت پروردگار تو بهتر است از آنچه که آنها [از اموال و اولاد و اَعْراض (آبرو، اعتبار)] جمع میکنند {در خبری است آیا نمیبینی که چگونه یکی را غنی کرده و صورتش را قبیح نموده و چگونه به صورت یکی حُسن داده و او را فقیر نموده، و چگونه به یکی شرافت داد و او را فقیر کرد، و چگونه یکی را بینیاز کرد و او را فرومایه نمود؟! سپس این غنی را نرسد که بگوید: چرا به ثروت من جمال فلانی اضافه نشده، و نه جمیل را که بگوید: چرا به جمال من مال فلانی اضافه نشده، و نه شریف را که بگوید: چرا به شرافت من مال فلانی اضافه نشده، و نه وضیع (فرومایه) که بگوید: چرا به ضعت (فرومایگی) من شرف فلانی اضافه نشده، و لکن حکم برای خداوند است هر طور که بخواهد تقسیم میکند و او در افعالش حکیم است همانطور که او در اعمالش محمود است، پس بعضی از آنها را به بعضی محتاج کردیم، این به مال آن احتیاج دارد، و آن به کالای این و به خدمت او احتیاج دارد و تو میبینی که اجلّ ملوک و اغنی اغنیاء در ضربی (کاری) از ضروب (کارها) به فقیرترین فقراء محتاج است یا کالایی با او هست که با او نیست و یا خدمتی را برای آنچه که برای آن مَلِک مهیّا نمیشود صلح میکند که جز با آن مستغنی نمیشود، و یا در بابی از علوم و حِکم او فقیر است تا که آنها را از آن فقیر استفاده کند و این فقیر به مال آن مَلِک غنی محتاج است، و آن مَلِک به علم این فقیر یا رأی او یا معرفت او احتیاج دارد، سپس بر مَلِک نرسد که بگوید: چرا علم این فقیر با مال من جمع نشده، و نه بر فقیر که بگوید: چرا رأی من و علم من و آنچه که از فنون حکمتها در آنها تصرّف میکنم با مال این مَلِک غنی اجتماع نشده است}
- ترجمه سلطانیآیا آنها هستند که رحمت پروردگارت را تقسیم میکنند؟ ما معیشت آنها را در حیات دنیایی بین آنها تقسیم کردهایم و بعضی از آنها را از لحاظ درجات بر بعضی دیگر برتری دادیم تا بعضی از آنها بعضی دیگر را به خدمت گیرند و رحمت پروردگار تو بهتر است از آنچه که آنها جمع میکنند
- ترجمه راستینآیا آنها باید فضل و رحمت خدای تو را تقسیم (و مقام نبوت را تعیین) کنند؟در صورتی که ما خود معاش و روزی آنها را در حیات دنیا تقسیم کردهایم و بعضی را بر بعضی به درجاتی (از مال و جاه دنیوی) برتری دادهایم تا بعضی از مردم (به ثروت) بعضی دیگر را مسخر خدمت کنند، و (بهشت، دار) رحمت خدا از آنچه (از مال دنیا) جمع میکنند بسی بهتر است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ وَلَـوْلَا أَن يَكُونَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً لَّجَعَلْنَا لِـمَن يَكْفُرُ بِالرَّحْمَنِ لِبُيُوتِهِمْ سُقُفًا مِّن فِضَّةٍ وَمَعَارِجَ عَلَيْهَا يَظْهَرُونَ
و اگر [کراهت آن] نمیبود که مردم امّت واحدی شوند البتّه برای کسانی که به رحمان کفر میورزند [با توسعه در اموال آنها] برای خانههایشان سقفهایی از [جنس] نقره و نردبانهایی [از نقره] قرار میدادیم که بر آنها [بر بامها] بالا روند
- ترجمه سلطانیو اگر (کراهت آن) نمیبود که مردم امّت واحدی شوند البتّه برای کسانی که به رحمان کفر میورزند برای خانههایشان سقفهایی از (جنس) نقره و نردبانهایی (از نقره) قرار میدادیم که بر آنها بالا روند
- ترجمه راستینو اگر نه این بود که مردم همه یک نوع و یک امّتند ما (از پستی و بیقدری دنیا) برای آنان که کافر به خدا میشوند سقف خانههاشان را از نقره خام قرار میدادیم و (چندین طبقه که) نردبامهایی (نصب کرده) که بر سقف بالا روند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ وَلِبُيُوتِهِمْ أَبْوَابًا وَسُرُرًا عَلَيْهَا يَتَّكِئُونَ
و برای خانههایشان دربهایی و تختهایی [از نقره] که بر آنها تکیه زنند
- ترجمه سلطانیو برای خانههایشان دربهایی و تختهایی (از نقره) که بر آنها تکیه زنند
- ترجمه راستینو نیز بر منزلهاشان (از بزرگی و وسعت) درهای بسیار و تختهای زرنگار که بر آن تکیه زنند قرار میدادیم.
- ترجمه الهی قمشهای٣٥ وَزُخْرُفًا وَإِن كُلُّ ذَلِكَ لَـمَّا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةُ عِندَ رَبِّكَ لِلْمُتَّقِينَ
و زیورهای [دیگر، یعنی اگر کراهت آن نمیبود که همهٔ آنها کافر شوند حتماً آن را قرار میدادیم، و اگر مراعات حال کسی که در وجودش استعداد ایمان هست نمیبود البتّه دنیای او را بر او توسعه میدادیم به حیثی که آنی به چیزی از دنیایش غم نخورد تا آنکه به ما توجّه نکند، و لکن برای مراعات حال مستعدّان ایمان در میان کفّار غناء و فقر قرار دادیم چنانکه در میان مؤمنین غناء و فقر هست] و همهٔ آن [مذکور از سقف نقره و نردبانهای آن و ابواب آن و سُرُر (تختها) آن و زخرف (زیورها) خانهها] جز متاع زندگانی دنیا نیست و آخرت نزد پروردگارت برای پرهیزگاران است [یعنی برای کسی که حیات دنیا را مُتاع (قی کرده، استفراغ کرده) است]
- ترجمه سلطانیو زیورهای (دیگر)، و همهٔ آن جز متاع زندگانی دنیا نیست و آخرت نزد پروردگارت برای پرهیزگاران است
- ترجمه راستینو عماراتشان به زر و زیور میآراستیم، و اینها همه متاع (پست فانی مردم) دنیاست و (نعمتهای ابدی) آخرت نزد خدای تو مخصوص اهل تقواست.
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ وَمَن يَعْشُ عَن ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ
و کسی که از ذکر رحمان اعراض (کناره گیری) کند {ولایت ساریه در جمیع موجودات در حقیقت از جهت تکوین ذکر خداوند است، و از جهت تکلیف ولایت جاریه بر انسان و ابناء جنّ همچنین است، و لذلک ذکر به الرّحمن اضافه شده و صاحب ولایت که متحقّق به آن است ایضاً ذکر است و لذلک دیدن او مُذکر (یاد آورنده) میباشد، سپس ذکر مأخوذ از صاحب ولایت ذکر خداوند است سپس آن فکر حاصل از ذکر مأخوذ از صاحب ولایت، و اگرچه فکر در ذکر بودن کاملتر از ذکر مأخوذ میباشد، سپس ذکر کردن خداوند در خاطر است، سپس ذکر کردن امر او و نهی او به هنگام فعال، سپس ذکر زبانی از تهلیل و تسبیح و تحمید و غیر آنها، سپس هر آنچه که تو را به یاد خدا اندازد هر چیزی که باشد} برای او شیطانی را مقدّر (سببسازی) میکنیم تا [همواره] قرین (همراه) او باشد [که او را از انسانیّت و سلوک بر طریق آن منع کند و او را به سوی بهیمیّت و سبعیّت و شیطانیّت بکشاند و او را بر طریق آنها به سوی آتش سیر دهد]
- ترجمه سلطانیو کسی که از ذکر رحمان اعراض (کنارهگیری) کند برای او شیطانی را مقدّر (سبب سازی) میکنیم تا (همواره) قرین (همراه) او باشد
- ترجمه راستینو هر که از یاد خدا (و حکم قرآن) رخ بتابد شیطانی را بر او برانگیزیم تا یار و همنشین دایم وی باشد.
- ترجمه الهی قمشهای٣٧ وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ
و همانا آنها (شیاطین قرین اعراض کنندگان) البتّه آنان (عاشین، اعراض کنندگان) را از این راه [که شایسته است که انسان آن را بپیماید و آن ولایت تکوینی و تکلیفی است] باز میدارند و [شیاطین یا عاشین (اعراض کنندگان) یا جمیعاً] میپندارند که آنها هدایت شده هستند [و حال آنکه آنها گمراهان مصدود (صدّ شده، بازداشته شده) از طریق هستند]
- ترجمه سلطانیو همانا آنها البتّه آنان را از این راه باز میدارند و میپندارند که آنها هدایت شده هستند
- ترجمه راستینو آن شیاطین همیشه آن مردم از خدا غافل را از راه خدا باز دارند (و به ضلالت در افکنند) و پندارند که هدایت یافتهاند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٨ حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَالَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ
تا آنوقت که او (عاشی، اعراض کننده) [یا او و شیطان] نزد ما میآید [عاشی به شیطان] میگوید: ای کاش بین من و تو دوری دو مشرق [یعنی مشرق و مغرب] میبود پس تو چه بد قرینی(همراهی) هستی
- ترجمه سلطانیتا آنوقت که او (یا او و شیطان) نزد ما میآید میگوید ای کاش بین من و تو دوری دو مشرق میبود پس تو چه بد قرینی (همراهی) هستی
- ترجمه راستین(و چنین کس سرگرم دنیا شود) تا وقتی که به سوی ما باز آید آن گاه با نهایت حسرت گوید: ای کاش میان من و تو (ای شیطان) فاصلهای به دوری مشرق و مغرب بود که تو بسیار همنشین و یار بد اندیشی بر من بودی.
- ترجمه الهی قمشهای٣٩ وَلَن يَنفَعَكُمُ الْيَوْمَ إِذ ظَّلَمْتُمْ أَنَّكُمْ فِي الْعَذَابِ مُشْتَرِكُونَ
و [چون] آنوقت ظلم کردید امروز هرگز به شما نفعی نخواهد رسید زیرا شما در عذاب مشترکید
- ترجمه سلطانیو (چون) آنوقت ظلم کردید امروز هرگز به شما نفعی نخواهد رسید زیرا شما در عذاب مشترکید
- ترجمه راستینو (ای ستمکاران، پشیمانی) هرگز در آن روز به حال شما سودی ندارد، زیرا در دنیا ظلم کردید، که امروز با شیاطین البته در عذاب دوزخ شریک هستید.
- ترجمه الهی قمشهای٤٠ أَفَأَنتَ تُسْمِعُ الصُّمَّ أَوْ تَهْدِي الْعُمْيَ وَمَن كَانَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ
آیا پس تو [میتوانی] که به کر بشنوانی یا کور و کسی که در گمراهی واضحی (بدیهی) باشد را هدایت کنی؟
- ترجمه سلطانیآیا پس تو (میتوانی) که به کر بشنوانی یا کور و کسی که در گمراهی واضحی (بدیهی) باشد را هدایت کنی؟
- ترجمه راستینآیا تو این کران را سخنی توانی آموخت یا این کوران (باطن) و آن را که دانسته به گمراهی میرود هدایت توانی کرد؟
- ترجمه الهی قمشهای٤١ فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُم مُّنتَقِمُونَ
پس اگر ما تو را ببریم پس همانا ما از آنها انتقام گیرندهایم
- ترجمه سلطانیپس اگر ما تو را ببریم پس همانا ما از آنها انتقام گیرندهایم
- ترجمه راستینپس اگر ما تو را به جوار خود بریم بعد از تو سخت از آنها انتقام میکشیم.
- ترجمه الهی قمشهای٤٢ أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِي وَعَدْنَاهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِم مُّقْتَدِرُونَ
یا حتماً آنچه را که به آنها وعده دادهایم به تو نشان میدهیم زیرا ما بر آنها مقتدریم
- ترجمه سلطانییا حتماً آنچه را که به آنها وعده دادهایم به تو نشان میدهیم زیرا ما بر آنها مقتدریم
- ترجمه راستینیا عذابی را که به آنها وعده دادیم به تو مینمایانیم (و به شمشیر تو از آنها انتقام میکشیم) که ما همه گونه بر (هلاک) آنها قادریم.
- ترجمه الهی قمشهای٤٣ فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِي أُوحِيَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ
پس به آنچه که به تو وحی شده تمسّک بجوی [یعنی به خاطر آنچه که در حقّ اهل بیت تو گفتند و به خاطر آنچه که بعد از تو آن را انجام خواهند داد اندوهناک مباش و به آنچه که به تو وحی شد دربارهٔ علی (ع) یا دربارهٔ اهل بیتت تمسّک بجوی] همانا تو بر راه راست [همان صراط ولایت] هستی
- ترجمه سلطانیپس به آنچه که به تو وحی شده تمسّک بجوی همانا تو بر راه راست هستی
- ترجمه راستینپس به قرآنی که تو را وحی میشود تمسّک کن که البته تو به راه راست (و طریق حق) هستی.
- ترجمه الهی قمشهای٤٤ وَإِنَّهُ لَذِكْرٌ لَّكَ وَلِقَوْمِكَ وَسَوْفَ تُسْأَلُونَ
و همانا این [یعنی آنچه که به تو وحی شده یا صراط مستقیم (این راه راست) یا علی (ع)] البتّه به عنوان یادآوری برای تو [یا برای شرف تو است یا برای ذکر خدا کردن تو است زیرا آن در حقیقت ذکر خدا و سبب تذکّر خداوند است، یا ذکر (یاد آوردن) خداوند است تو را و شرافتی اشرف از این نیست که خداوند تو را یاد کند] و برای قوم تو است، و از شما [دربارهٔ آن] سؤال خواهد شد [زیرا آن نبأ عظیمی (خبر بزرگی) است که آنها در آن با یکدیگر اختلاف کنندهاند، و نعمتی است که دربارهٔ آن سؤال میشوید]
- ترجمه سلطانیو همانا این البتّه به عنوان یادآوری برای تو و برای قوم تو است، و از شما سؤال خواهد شد
- ترجمه راستینو قرآن برای تو و (مؤمنان) قومت شرف و نام بلندی است، و البته شما امت را باز میپرسند (که با قرآن چه کردید؟).
- ترجمه الهی قمشهای٤٥ وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ مِن رُّسُلِنَا أَجَعَلْنَا مِن دُونِ الرَّحْمَنِ آلِهَةً يُعْبَدُونَ
و از کسانی که قبل از تو فرستادهایم دربارهٔ رسولان ما سؤال کن، آیا غیر رحمان خدایانی را قرار داده بودیم که عبادت شوند؟ [یعنی از مردم و اهل خبره و این علماء به اخبار گذشتگان و سِیَر (سیرهها) آنها دربارهٔ حال کسانی که قبل از تو فرستادیم بپرس یا از رسولان گذشته (ع) سؤال کن زیرا آنان اگرچه از انظار بشری غایب باشند آنها از نظر تو غایب نیستند]
- ترجمه سلطانیو از کسانی که قبل از تو فرستادهایم دربارهٔ رسولان ما سؤال کن، آیا غیر رحمان خدایانی را قرار داده بودیم که عبادت شوند؟
- ترجمه راستینو از رسولانی که پیش از تو فرستادیم باز پرس (یعنی از سیرت آنها باز جو) که آیا ما جز خدای یکتای مهربان خدایان دیگری را معبود مردم قرار دادیم؟
- ترجمه الهی قمشهای٤٦ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسَى بِآيَاتِنَا إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَقَالَ إِنِّي رَسُولُ رَبِّ الْعَالَـمِينَ
و همانا موسی را با آیات خود به سوی فرعون و سران [حکومت] او فرستادیم پس گفت: همانا من رسول پروردگار جهانیان هستم
- ترجمه سلطانیو همانا موسی را با آیات خود به سوی فرعون و سران (حکومت) او فرستادیم پس گفت: همانا من رسول پروردگار جهانیان هستم
- ترجمه راستینو ما موسی را با آیات و معجزاتی که به او دادیم به سوی فرعون و اشراف قومش (به رسالت) فرستادیم، او به آنها گفت: من رسول ربّ العالمینم.
- ترجمه الهی قمشهای٤٧ فَلَمَّا جَاءَهُم بِآيَاتِنَا إِذَا هُم مِّنْهَا يَضْحَكُونَ
پس چون آیات ما را نزد آنان آورد آنوقت آنها به آن [آیات] میخندیدند [به جای آنکه منقاد آن آیات شوند و از خداوند خوف بدارند و رسول (فرستادهٔ) او (ع) به آنها را تصدیق نمایند آن آیات را استهزاء کردند]
- ترجمه سلطانیپس چون آیات ما را نزد آنان آورد آنوقت آنها به آن (آیات) میخندیدند
- ترجمه راستینچون آیات ما را بر آنها آورد آن را مسخره کرده و بر او خندیدند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٨ وَمَا نُرِيهِم مِّنْ آيَةٍ إِلَّا هِيَ أَكْبَرُ مِنْ أُخْتِهَا وَأَخَذْنَاهُم بِالْعَذَابِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ
و ما آیهای را به آنها نشان ندادیم مگر آنکه آن از خواهر (نمونهٔ دیگر) آن بزرگتر بود و آنها را با عذاب [با قحطی و رِجْز (پلیدی) و طوفان و ملخ و شپش] فرو گرفتیم با ترقّب به اینکه آنها [از غَیّ (بیراهه رفتن) خود] بازگردند
- ترجمه سلطانیو ما آیهای را به آنها نشان ندادیم مگر آنکه آن از خواهر (نمونهٔ دیگر) آن بزرگتر بود و آنها را با عذاب فرو گرفتیم با ترقّب به اینکه آنها بازگردند
- ترجمه راستینو ما هیچ معجز و آیتی به آنان نمینمودیم جز آنکه از آیت دیگر بزرگتر (و در دلالت بر نبوت موسی روشنتر) بود (اما همه را تکذیب کردند) و ما هم آنها را به عذاب و بلایا گرفتار کردیم تا مگر (به سوی خدا) باز آیند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٩ وَقَالُوا يَاأَيُّهَ السَّاحِرُ ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ إِنَّنَا لَمُهْتَدُونَ
و [محترمانه] گفتند: ای ساحر [معظم] پروردگارت را به آنچه که با تو عهد کرده برای ما بخوان همانا ما البتّه هدایت شوندهایم [یعنی اگر تو عذاب را از ما برطرف کنی پس همانا ما به تو ایمان میآوریم] {سحر نزد آنان قدر بزرگی داشت، یا برای اینکه ساحر اسمی برای هر عالم ماهری بود}
- ترجمه سلطانیو (محترمانه) گفتند: ای ساحر (معظم) پروردگارت را به آنچه که با تو عهد کرده برای ما بخوان همانا ما البتّه هدایت شوندهایم
- ترجمه راستینو گفتند: ای ساحر بزرگ، تو از خدای خود چون تعهدی با تو دارد (که دعایت مستجاب کند) بخواه (تا عذاب از ما بردارد) و ما بدین شرط البته هدایت میشویم.
- ترجمه الهی قمشهای٥٠ فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الْعَذَابَ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ
پس چون [موسی (ع) دعاء کرد و ما] عذاب را از آنها برطرف کردیم آنوقت آنها [عهد] میشکنند [یعنی هر گاه آنان را با عذابى عذاب میکردیم آن را میگفتند و هر گاه از آنان برطرف میساختیم عهدشان را نقض میکردند]
- ترجمه سلطانیپس چون عذاب را از آنها برطرف کردیم آنوقت آنها (عهد) میشکنند
- ترجمه راستینپس آن گاه که (به دعای موسی) ما عذاب را از آنها برداشتیم باز آنها نقض عهد کردند.
- ترجمه الهی قمشهای٥١ وَنَادَى فِرْعَوْنُ فِي قَوْمِهِ قَالَ يَاقَوْمِ أَلَيْسَ لِي مُلْكُ مِصْرَ وَهَذِهِ الْأَنْهَارُ تَجْرِي مِن تَحْتِي أَفَلَا تُبْصِرُونَ
و فرعون [بر ملک خویش ترسید و ترسید که بعضی اهل مملکتش به موسی اقرار کنند پس مردم را جمع کرد] به قوم خود نداء داد گفت: ای قوم من [به موسی و به آنچه که آن را از رفع عذاب از او دیدید اهمیّت ندهید، که من از او دست بازتر و از لحاظ مال بیشتر و در تصرّف قویتر هستم] آیا مملکت مصر برای من نیست و این نهرها (انهار نیل) از تحت (زیر) [قصر یا تحت فرمان] من جریان مییابند آیا پس نمیبینید؟ {آنها معتقد بودند که نیل به امر او جاری میشود}
- ترجمه سلطانیو فرعون به قوم خود نداء داد گفت: ای قوم من آیا مملکت مصر برای من نیست و این نهرها (رودها) از زیر (قصر یا به فرمان) من جریان مییابند آیا پس نمیبینید؟
- ترجمه راستینو فرعون در میان قومش آوازه بلند کرد که ای مردم، آیا کشور با عظمت مصر از من نیست؟و چنین نهرها از زیر قصر من جاری نیست؟آیا (عزت و جلال مرا در عالم به چشم) مشاهده نمیکنید؟
- ترجمه الهی قمشهای٥٢ أَمْ أَنَا خَيْرٌ مِّنْ هَذَا الَّذِي هُوَ مَهِينٌ وَلَا يَكَادُ يُبِينُ
یا من [با این اموال و جمال و حسن حال و حسن صورت و حسن سیرت و کثرت بسطت (فراخی، فزونی) و سعت (گشادگی)] از این کسی که او خوار (حقیر) است [و چیزی از این که آن را بر من میبینید ندارد] و نمیتواند [کلام را] بیان کند بهتر نیستم؟
- ترجمه سلطانییا من از این کسی که او خوار (حقیر) است و نمیتواند (کلام را) بیان کند بهتر نیستم؟
- ترجمه راستینبلکه من (به ریاست و سلطنت) بهترم تا چنین مرد فقیر خواری که هیچ منطق و بیان روشنی ندارد؟
- ترجمه الهی قمشهای٥٣ فَلَـوْلَا أُلْقِيَ عَلَيْهِ أَسْوِرَةٌ مِّن ذَهَبٍ أَوْ جَاءَ مَعَهُ الْمَلَائِكَةُ مُقْتَرِنِينَ
پس چرا دستبندهای طلایی بر او آویخته نشده؟ {وقتی که میخواستند شخصی را شریف کنند او را دوره میکردند و به او سِوار (دستبند، النگو، بازوبند، گلوبند) و طوق (گردنبند، یقه، بست) طلایی سور (دستبند زدن) میکردند و طوق (به گردن بستن) میکردند، آن را بر آنان تموّه (استتار کردن، غلط را صحیح جلوه دادن، تحریف کردن) کرد و سیادت از سوی خداوند را با سیادت از سوی خلق قیاس نمود و گفت: چنانچه رسولی و نایبی از خداوند میباشد پس چرا بر او از سوی خداوند حلقه (گردنبند، دستبند، بازوبند)های طلایی آویخته نشده تا به عنوان علامت برای سیادت او باشد} یا [چرا] ملائکه به صف همراه با او نیامدهاند؟ [یعنی در حالی که صف کشیده باشند، زیرا او میگوید همانا خدایی که او رسالت از او را ادّعاء میکند ملائکۀ بسیاری دارد و اگر در رسالتش از این خدای موصوف به آنچه که وصف شد صادق میباشد پس باید صفوفی (صفهایی) از ملائکه با او باشند تا لشکریانش و کمک کنندگان به او در امورش و حافظان او از واردات و اعداء (دشمنان) باشند]
- ترجمه سلطانیپس چرا دستبندهای طلایی بر او آویخته نشده؟ یا (چرا) ملائکه به صف همراه با او نیامدهاند؟
- ترجمه راستین(و اگر موسی رسول خداست) چرا (او را دستگاهی نیست و) طوق زرین بر دست ندارد یا چرا فرشتگان آسمان همراه او نیامدهاند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٤ فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ
پس از قومش خفّت (خواری، سبک مغزی، احمقی) طلب کرد و آنها از او اطاعت کردند زیرا آنها قومی فاسق بودند
- ترجمه سلطانیپس از قومش خفّت (خواری، سبک مغزی، احمقی) طلب کرد و آنها از او اطاعت کردند زیرا آنها قومی فاسق بودند
- ترجمه راستینو (به این تبلیغات دروغ و باطل) قومش را ذلیل و زبون داشت تا همه مطیع فرمان وی شدند که آنها مردمی فاسق و نابکار بودند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٥ فَلَمَّا آسَفُونَا انتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ أَجْمَعِينَ
پس آنگاه چون ما [یعنی اولیائش] را متأسّف (محزون، خشمگین) کردند از آنها انتقام گرفتیم و آنها را جمیعاً غرق کردیم
- ترجمه سلطانیپس آنگاه چون (اولیاء) ما را متأسّف (محزون، خشمگین) کردند از آنها انتقام گرفتیم و آنها را جمیعاً غرق کردیم
- ترجمه راستینپس آن گاه که فرعون و فرعونیان ما را به خشم آوردند ما هم از آنان انتقام کشیدیم و همه را غرق (دریای هلاک) نمودیم.
- ترجمه الهی قمشهای٥٦ فَجَعَلْنَاهُمْ سَلَفًا وَمَثَلًا لِّلْآخِرِينَ
پس آنها را پیشگام (متقدّم) و مَثل [یعنی آیینهٔ عبرتی] برای آخِرها [یعنی آیندگان بر عقب آنها] قرار دادیم
- ترجمه سلطانیپس آنها را پیشگام (متقدّم) و مَثل (آیینهٔ عبرتی) برای آخِرها (آیندگان بر عقب آنها) قرار دادیم
- ترجمه راستینو هلاک آن قوم را مایه عبرت آیندگان قرار دادیم.
- ترجمه الهی قمشهای٥٧ وَلَمَّا ضُرِبَ ابْنُ مَرْيَمَ مَثَلًا إِذَا قَوْمُكَ مِنْهُ يَصِدُّونَ
و چون پسر مریم به عنوان مَثل [برای علیّ بن ابی طالب (ع)] زده شد آنوقت که قوم تو از او [یعنی از این تشبیه، از علی (ع)] صدّ کردند (ناله کردند یا اعراض کردند یا منع کردند)
- ترجمه سلطانیو چون پسر مریم به عنوان مَثل زده شد آنوقت که قوم تو از او (از این تشبیه) صدّ کردند
- ترجمه راستینو چون به عیسی فرزند مریم مثلی زده شد (او را به آدم در نداشتن پدر مثل زد) قوم تو از آن به فریاد آمدند (و سخت بر آنان گران بود).
- ترجمه الهی قمشهای٥٨ وَقَالُوا أَآلِهَتُنَا خَيْرٌ أَمْ هُوَ مَا ضَرَبُوهُ لَكَ إِلَّا جَدَلًا بَلْ هُمْ قَوْمٌ خَصِمُونَ
و گفتند: آیا خدایان ما بهتر هستند یا او؟ آن (مَثل) را جز به عنوان جدل [یعنی مجادله با تو] برای تو نزدند بلکه آنان گروهی ستیزه جو هستند
- ترجمه سلطانیو گفتند: آیا خدایان ما بهتر هستند یا او؟ آن (مَثل) را جز به عنوان جدل برای تو نزدند بلکه آنان گروهی ستیزه جو هستند
- ترجمه راستینو مشرکان به اعتراض گفتند: آیا خدایان ما بهترند یا او (عیسی بن مریم؟اگر به قول محمّد، غیر خدا همه معبودان در آتش بسوزند لازم آید عیسی هم بسوزد) و این سخن را با تو جز به جدل و انکار نگفتند، که آنها قومی حریف جدل و خصومتند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٩ إِنْ هُوَ إِلَّا عَبْدٌ أَنْعَمْنَا عَلَيْهِ وَجَعَلْنَاهُ مَثَلًا لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ
او [یعنی علیّ (ع) یا محمّد (ص) یا عیسی (ع)] جز بندهای که به او نعمت دادیم و او را [به صورت عیسی بن مریم] به عنوان مَثل (متمثّل و متصوّر، الگو) برای بنی اسرائیل قرار دادیم نیست
- ترجمه سلطانیاو جز بندهای که به او نعمت دادیم و او را به عنوان مَثل (الگو) برای بنی اسرائیل قرار دادیم نیست
- ترجمه راستینعیسی نبود جز بنده خاصی که ما او را به نعمت (رسالت) برگزیدیم و بر بنی اسرائیل مثل (و حجت) قرار دادیم.
- ترجمه الهی قمشهای٦٠ وَلَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَا مِنكُم مَّلَائِكَةً فِي الْأَرْضِ يَخْلُفُونَ
[آنها ضجّه میکنند به اینکه تو علیّ را به عیسی (ع) تشبیه کردهای] و (حال آنکه) اگر میخواستیم البتّه ملائکه را در زمین به جای شما قرار میدادیم [یعنی شما را عزیزتر از کسی قرار میدادیم که به عیسی تشبیه شوید، پس بعضی از شما را ملائکه قرار میدادیم] که [برای خداوند در زمین] خلافت کنند
- ترجمه سلطانیو اگر میخواستیم البتّه ملائکه را در زمین به جای شما قرار میدادیم که خلافت کنند
- ترجمه راستینو اگر ما بخواهیم، به جای شما آدمیان فرشتگان را در زمین جانشین میگردانیم.
- ترجمه الهی قمشهای٦١ وَإِنَّهُ لَعِلْمٌ لِّلسَّاعَةِ فَلَا تَمْتَرُنَّ بِهَا وَاتَّبِعُونِ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ
و همانا او [علی (ع) یا عیسی (ع)] البتّه علم [و اَمارهٔ علم] است برای ساعت (قیامت) {زیرا علیّ (ع) با ولایتش از امارات (علامات) ساعت یا از اسباب علم به ساعت است برای اینکه کسی که با بیعت خاصّهٔ ایمانی ولایت او را دارد و ایمان در قلب او داخل شده ، با شهود امارات آن از وجود او به ساعت یقین مییابد، یا آنکه عیسی (ع) از امارات ساعت است}، پس هرگز به آن تردید نکنید و [در آنچه که از ولایت علیّ (ع) به شما میگویم] از من تبعیت (پیروی) کنید که این راه راست است
- ترجمه سلطانیو همانا او البتّه علم (اَماره علم) است برای ساعت (قیامت)، پس هرگز به آن تردید نکنید و از من پیروی کنید که این راه راست است
- ترجمه راستینو (نزول) عیسی علم و نشانه ساعت قیامت است (و مبشر حضرت محمّد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم خواهد بود) ، زنهار در آن ساعت شک و ریب روا مدارید و (امر) مرا پیروی کنید که راه راست همین است.
- ترجمه الهی قمشهای٦٢ وَلَا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطَانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ
و هرگز نباید شیطان شما را باز بدارد همانا او دشمنی واضح برای شما است [برای اینکه او شما را صدّ میکند (باز میدارد) از کسی که خداوند تعالی و رسولش مراراً امر به ولایت او و اطاعت از او کردهاند به حیثی که امر او (ص) به اطاعت از او (ع) بر احدی مخفی نشده است]
- ترجمه سلطانیو هرگز نباید شیطان شما را باز بدارد همانا او دشمنی واضح برای شما است
- ترجمه راستینو مبادا شیطان شما را (از راه حق) بازگرداند، که دشمنی او شما را آشکار است.
- ترجمه الهی قمشهای٦٣ وَلَمَّا جَاءَ عِيسَى بِالْبَيِّنَاتِ قَالَ قَدْ جِئْتُكُم بِالْحِكْمَةِ وَلِأُبَيِّنَ لَكُم بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ
و چون عیسی بیّنات [یعنی دلایل روشن] را آورد گفت: همانا برای شما حکمت آوردهام، و تا برای شما بعضی از آنچه را که در آن با یکدیگر اختلاف میکنید روشن کنم پس از خداوند پروا کنید و از من اطاعت کنید
- ترجمه سلطانیو چون عیسی بیّنات (دلایل روشن) را آورد گفت: همانا برای شما حکمت آوردهام، و تا برای شما بعضی از آنچه را که در آن با یکدیگر اختلاف میکنید روشن کنم پس از خداوند پروا کنید و از من اطاعت کنید
- ترجمه راستینو چون عیسی با ادلّه و معجزات (برای هدایت خلق) آمد گفت: من آمدهام با حکمت و برهان (و کتاب انجیل آسمانی تا شما را هدایت کنم) و تا بعض احکامی که در آن اختلاف میکنید (از تورات) بیان سازم، پس خدا ترس و پرهیزکار شوید و مرا اطاعت کنید.
- ترجمه الهی قمشهای٦٤ إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ
همانا الله همان پروردگار من و پروردگار شما است پس او را بندگی کنید که این صراط مستقیم است
- ترجمه سلطانیهمانا الله همان پروردگار من و پروردگار شما است پس او را بندگی کنید که این صراط مستقیم است
- ترجمه راستینهمانا خدای یکتا پروردگار من و شماست، تنها پرستش او کنید که این راه راست است.
- ترجمه الهی قمشهای٦٥ فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِن بَيْنِهِمْ فَوَيْلٌ لِّلَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْ عَذَابِ يَوْمٍ أَلِيمٍ
پس گروههایی از بین آنها با یکدیگر اختلاف کردند پس وای از عذاب روزی دردناک برای کسانی [از آنها] که ظلم کردند
- ترجمه سلطانیپس گروههایی از بین آنها با یکدیگر اختلاف کردند پس وای از عذاب روزی دردناک برای کسانی که ظلم کردند
- ترجمه راستینباز فرق یهود و نصارا بین خود اختلاف انداختند، پس وای بر ستمکاران عالم از عذاب دردناک روز قیامت.
- ترجمه الهی قمشهای٦٦ هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا السَّاعَةَ أَن تَأْتِيَهُم بَغْتَةً وَهُمْ لَا يَشْعُرُونَ
آیا [آنچه را که برای ظهور اتیان ساعت] منتظرند که بجز ساعت ناگهان و (در حالی که) آنان [به آمدن آن] شعور نمیورزند [تا برای آن مهیّا شوند] به آنها برسد
- ترجمه سلطانیآیا بجز ساعت را منتظرند که ناگهان به آنها برسد و (در حالی که) آنان (به آمدن آن) شعور نمیورزند
- ترجمه راستینآیا به جز ساعت قیامت را انتظار میکشند که ناگاه بر آنها فرا میرسد و آنها غافل (از خدا) و بیخبر (از روز قیامت) اند؟
- ترجمه الهی قمشهای٦٧ الْأَخِلَّاءُ يَوْمَئِذٍ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ إِلَّا الْمُتَّقِينَ
دوستان در آنروز بعضی از آنها دشمن بعضی دیگر هستند مگر پرهیزگاران [در افعال خود و احوال خود و اخلاق خود از جهت دنیوی]
- ترجمه سلطانیدوستان در آنروز بعضی از آنها دشمن بعضی دیگر هستند مگر پرهیزگاران
- ترجمه راستیندر آن روز دوستان همه با یکدیگر دشمنند به جز متقیان.
- ترجمه الهی قمشهای٦٨ يَاعِبَادِ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ
ای بندگان من [که به ولایت ایمان آوردهاید، زیرا انسان از روی تکلیف بندهٔ خداوند نمیگردد مگر بعد از قبول ولایت] امروز بر شما ترسی نیست [زیرا شدّت آن برای کسی است که از صاحب آنروز و او علیّ (ع) است مُعرض (اعراض کننده) باشد] و شما اندوهناک نمیشوید
- ترجمه سلطانیای بندگان من امروز بر شما ترسی نیست و شما اندوهناک نمیشوید
- ترجمه راستین(آن روز خطاب شود) الا ای بندگان (صالح) من، امروز شما را هیچ ترس و حزنی نخواهد بود.
- ترجمه الهی قمشهای٦٩ الَّذِينَ آمَنُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا مُسْلِمِينَ
کسانی که به آیات ما ایمان آوردهاند [یعنی شما که ایمان آوردهاید] {مراد از ایمان به آیات، ایمان به صاحبان ولایت از انبیاء و اولیاء (ع) از حیث ولایت آنان است نه از حیث رسالت آنها یا خلافتشان برای رسالت} و [با بیعت عامّهٔ نبویّه] مسلمان (منقاد، فرمانبردار، تسلیم) شدهاند
- ترجمه سلطانیکسانی که به آیات ما ایمان آوردهاند و مسلمان (تسلیم) شدهاند
- ترجمه راستینآنان که به آیات ما ایمان آوردند و تسلیم امر ما شدند.
- ترجمه الهی قمشهای٧٠ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ أَنتُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ تُحْبَرُونَ
شما و ازواجتان [که با شما موافق هستند] در جنّت داخل شوید [چه مؤمنه باشند یا نباشند در حالی که] شاد میشوید
- ترجمه سلطانیشما و ازواجتان در جنّت داخل شوید (در حالی که) شاد میشوید
- ترجمه راستین(به همه خطاب رسد که) شما با همسرانتان مسرور و شادمان در بهشت جاوید وارد شوید.
- ترجمه الهی قمشهای٧١ يُطَافُ عَلَيْهِم بِصِحَافٍ مِّن ذَهَبٍ وَأَكْوَابٍ وَفِيهَا مَا تَشْتَهِيهِ الْأَنفُسُ وَتَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَأَنتُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
با سینیهایی و تُنگهایی از طلا بر آنها گردانده میشود و آنچه را که انفس به آن اشتهاء میدارند و چشمها [از آنها] لذّت میبرند در آنجا هست و شما در آن جاودانه هستید
- ترجمه سلطانیبا سینیهایی و تُنگهایی از طلا بر آنها گردانده میشود و آنچه را که انفس به آن اشتهاء میدارند و چشمها (از آنها) لذّت میبرند در آنجا هست و شما در آن جاودانه هستید
- ترجمه راستینو بر آن مؤمنان کاسههای زرین و کوزههای بلورین (مملوّ از انواع طعام لذیذ و شراب طهور) دور زنند و در آنجا هر چه نفوس را بر آن میل و اشتهاست و چشمها را شوق و لذت، مهیّا باشد و شما مؤمنان در آن بهشت جاویدان متنعّم خواهید بود.
- ترجمه الهی قمشهای٧٢ وَتِلْكَ الْجَنَّةُ الَّتِي أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
و این جنّتی است که آن را به خاطر آنچه که عمل میکردید به ارث بردهاید
- ترجمه سلطانیو این جنّتی است که آن را به خاطر آنچه که عمل میکردید به ارث بردهاید
- ترجمه راستیناین همان بهشتی است که از اعمال (صالح) خود به ارث یافتید.
- ترجمه الهی قمشهای٧٣ لَكُمْ فِيهَا فَاكِهَةٌ كَثِيرَةٌ مِّنْهَا تَأْكُلُونَ
در آنجا میوههای بسیاری دارید که از آنها میخورید {لذّتهای اخروی را به صورت آنچه که مدارک حیوانی از آن لذّت میبرند شمرد برای غیر متجاوز بودن بیشتر مردم از مرتبهٔ حیوان، وگرنه که لذّت برنده به لذّت حضور به مأکول و مشروب و سایر ملاذّ (چیزهای لذیذ) حیوان التفات نمیکند}
- ترجمه سلطانیدر آنجا میوههای بسیاری دارید که از آنها میخورید
- ترجمه راستینبرای شما در آنجا انواع میوه فراوان است که از آن (هر چه خواهید) تناول کنید.
- ترجمه الهی قمشهای٧٥ لَا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ
[عذاب] از آنها کاسته نمیشود و آنها در آنجا [برای غایت خوفشان و حیرتشان از آنچه که در انفسشان است] مُبلِس (متحیّر ساکت) هستند
- ترجمه سلطانی(عذاب) از آنها کاسته نمیشود و آنها در آنجا مُبلِس (متحیّر ساکت) هستند
- ترجمه راستینو هیچ از عذابشان کاسته نشود و امید نجات و خلاصی ندارند.
- ترجمه الهی قمشهای٧٧ وَنَادَوْا يَامَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ قَالَ إِنَّكُم مَّاكِثُونَ
و [برای غیبتشان از خداوند و عدم وصولشان به او] نداء میدهند: ای مالک [از] پروردگارت [مرگ ما را بخواه] که بر ما تمام کند، او میگوید: همانا شما [در عذاب] ماندنی هستید [و خلاصی ندارید]
- ترجمه سلطانیو نداء میدهند: ای مالک (از) پروردگارت (بخواه) که بر ما تمام کند او میگوید: همانا شما (در عذاب) ماندنی هستید
- ترجمه راستینو (آن دوزخیان، مالک دوزخ را) ندا کنند که ای مالک، از خدای خود بخواه که ما را بمیراند (تا از عذاب برهیم) . جواب دهد: شما (در این عذاب) همیشه خواهید بود.
- ترجمه الهی قمشهای٧٨ لَقَدْ جِئْنَاكُم بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَكُمْ لِلْحَقِّ كَارِهُونَ
همانا ما حقّ [مخلوقٌ به و آن مشیّت است که همان ولایت مطلقهای است که آن علیّ (ع) به علویتّش است] را برای شما آوردیم و لکن اکثر شما نسبت به حقّ اکراه دارنده بودید
- ترجمه سلطانیهمانا ما حقّ را برای شما آوردیم و لکن اکثر شما نسبت به حقّ اکراه دارنده بودید
- ترجمه راستینما راه خدا و آیین حق را برای شما مردم آوردیم و لیکن اکثرتان از قبول حق کراهت (و اعراض) داشتید.
- ترجمه الهی قمشهای٧٩ أَمْ أَبْرَمُوا أَمْرًا فَإِنَّا مُبْرِمُونَ
بلکه بر امری اصرار ورزیدهاند پس همانا ما [نسبت به امر او] مُبرم (حکم قطعی دهنده، اصرار ورزنده، تصمیم گیرنده) هستیم
- ترجمه سلطانیبلکه بر امری اصرار ورزیدهاند پس همانا ما مُبرم (حکم قطعی دهنده، اصرار ورزنده، تصمیم گیرنده) هستیم
- ترجمه راستینبلی کافران بر کار (کفر و عصیان) تصمیم گرفتند ما هم (بر کیفر و انتقام ایشان) تصمیم گرفتیم.
- ترجمه الهی قمشهای٨٠ أَمْ يَحْسَبُونَ أَنَّا لَا نَسْمَعُ سِرَّهُمْ وَنَجْوَاهُم بَلَى وَرُسُلُنَا لَدَيْهِمْ يَكْتُبُونَ
آیا میپندارند که ما سرّ آنان [یعنی سخنانشان را که آنها را از غیر خود پنهان میدارند] و نجوای آنان را نمیشنویم! آری [آن را میشنویم] و رسولانمان [یعنی ملائکهٔ موکّل بر آنان] نزد آنان [هستند و] مینویسند
- ترجمه سلطانیآیا میپندارند که ما سرّ آنان و نجوای آنان را نمیشنویم! آری (آن را میشنویم) و رسولانمان نزد آنان (هستند و) مینویسند
- ترجمه راستینآیا گمان میکنند که سخنان سرّی و پنهان که به گوش هم میگویند نمیشنویم؟بلی میشنویم و رسولان ما (فرشتگان) همان دم آن را مینویسند.
- ترجمه الهی قمشهای٨١ قُلْ إِن كَانَ لِلرَّحْمَنِ وَلَدٌ فَأَنَا أَوَّلُ الْعَابِدِينَ
[به کسانی که برای خداوند دختران را قرار میدهند یا به کسانی که میگویند: مسیح پسر خدا است یا عُزیر پسر خدا است، یا میگویند: ما فرزندان خدا هستیم] بگو اگر خداوند فرزندی میداشت پس من [به اظهار آن و معرفت او اولی (شایستهتر) هستم و] اوّلین عابد [آن] میبودم [برای اینکه من بحسب مرتبت سابقترین عابدان خداوند هستم]
- ترجمه سلطانیبگو اگر خداوند فرزندی میداشت پس من اوّلین عابد (آن) میبودم
- ترجمه راستینبگو: اگر خدا را فرزندی بود اوّل من او را میپرستیدم.
- ترجمه الهی قمشهای٨٢ سُبْحَانَ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبِّ الْعَرْشِ عَمَّا يَصِفُونَ
منزّه است پروردگار آسمانها و زمین پروردگار عرش (جملهٔ ماسوی اللَّه) از آنچه که وصف میکنند
- ترجمه سلطانیمنزّه است پروردگار آسمانها و زمین پروردگار عرش از آنچه که وصف میکنند
- ترجمه راستینخدای آسمانها و زمین و پروردگار عرش (عظیم) از آنچه کافران توصیف او کنند پاک و منزّه است.
- ترجمه الهی قمشهای٨٣ فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ
پس آنها را فرو بگذار که [در باطل خویش] خوض کنند (فرو بروند) و بازی کنند تا آنکه روزشان را که وعدهٔ داده میشوند ملاقات کنند
- ترجمه سلطانیپس آنها را فرو بگذار که (در باطل خویش) خوض کنند (فرو بروند) و بازی کنند تا آنکه روزشان را که وعدهٔ داده میشوند ملاقات کنند
- ترجمه راستینای رسول، کافران را بگذار تا (به عالم حیوانیت) فرو روند و (به بازیچه دنیا) سرگرم باشند تا روزی را که به آنها وعده شده ببینند.
- ترجمه الهی قمشهای٨٤ وَهُوَ الَّذِي فِي السَّمَاءِ إِلَهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَهٌ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْعَلِيمُ
و او کسی است که در آسمان خداوند و در زمین خداوند است و او حکیم [است که صُنع خویش را مُتقن کرد به حیثی که او به صورت امنای خود ظهور نمود و احدی آن را نمیداند بلکه او را انکار نمودند و امنای او را انکار کردند] و دانا است [که کیفیّت اخفای اله بودن او را میداند به حیثی که به آن شعور نمیدارند بلکه آن را انکار میکنند]
- ترجمه سلطانیو او کسی است که در آسمان خداوند و در زمین خداوند است و او حکیم و دانا است
- ترجمه راستینو آن ذات یگانه است که در آسمان و زمین (و در همه عوالم نامتناهی) او خداست و هم او (به نظام کامل آفرینش) به حقیقت با حکمت و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٨٥ وَتَبَارَكَ الَّذِي لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا وَعِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ
و پر برکت است کسی که مُلک (مملکت، پادشاهی) آسمانها و زمین و آنچه که بین آن دو است فقط برای اوست [پس چگونه در آن دو یا از او در آن دو اله نباشد] و علم ساعت [که آن دربارهٔ خراب کردن آن دو است] نزد او است [نه نزد غیر او] و نزد او بازگردانده میشوید {یعنی اینکه شما فی الحال (در حال، هم اینک) بنابر سبیل استمرار در رجوع به سوی او هستید، و اگرچه از آن رجوع غافل باشید پس از مخالفت با او حذر کنید}
- ترجمه سلطانیو پر برکت است کسی که مُلک (مملکت، پادشاهی) آسمانها و زمین و آنچه که بین آن دو است فقط برای اوست و علم ساعت نزد او است و نزد او بازگردانده میشوید
- ترجمه راستینو بزرگوار خدایی که آسمانها و زمین و هر چه بین آنهاست همه ملک اوست و علم ساعت قیامت نزد اوست و شما همه به سوی او بازگردانیده میشوید.
- ترجمه الهی قمشهای٨٦ وَلَا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِهِ الشَّفَاعَةَ إِلَّا مَن شَهِدَ بِالْحَقِّ وَهُمْ يَعْلَمُونَ
و کسانی [از اصنام و کواکب و از جنّ و شیطان یا از ائمهٔ ضلالت] را که به جای او میخوانند شفاعت را مالک نمیشوند [تا چه رسد به مالکیّت آنها در چیزی از آسمانها و زمین] مگر کسانی که حقّ (ولایت) را شهود کردهاند و آنان (کسانی که دعوت میکنند) هستند که میدانند [که آنان مالک شفاعت نمیشوند، یا کسانی که شهادت به حقّ میدهند حقّ را میدانند، نه آنکه شهادت آنان مخالفت کردن با آنچه باشد که در قلوب آنان است]
- ترجمه سلطانیو کسانی را که به جای او میخوانند شفاعت را مالک نمیشوند مگر کسانی که حقّ را شهود کردهاند و آنان هستند که میدانند
- ترجمه راستینو غیر خدای یکتا آنان را که به خدایی میخوانند قادر بر شفاعت کسی نیستند مگر (عزیر و عیسی و فرشتگان) کسانی که با علم الیقین بر توحید حق گواهی دهند (و شفاعت اهل حق کنند).
- ترجمه الهی قمشهای٨٧ وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُـولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ
و اگر از آنان سؤال کنی چه کسی آنها را خلق کرده البتّه حتماً میگویند: الله پس چگونه [با این اقرار کردن] دروغ میبندند (تهمت میزنند، سست عقل میشوند)
- ترجمه سلطانیو اگر از آنان سؤال کنی چه کسی آنها را خلق کرده البتّه حتماً میگویند: الله پس چگونه (با این اقرار کردن) دروغ میبندند (تهمت میزنند، سست عقل میشوند)
- ترجمه راستینو اگر از مشرکان باز پرسی که آنها را که آفریده است؟به یقین جواب دهند: خدا آفریده. پس به کجایشان میگردانند؟
- ترجمه الهی قمشهای٨٨ وَقِيلِهِ يَارَبِّ إِنَّ هَـؤُلَاءِ قَوْمٌ لَّا يُؤْمِنُونَ
و سخن او (رسول) [این بود] ای پروردگار من، همانا اینان قومی هستند که ایمان نمیآورند
- ترجمه سلطانیو سخن او (این بود) ای پروردگار من، همانا اینان قومی هستند که ایمان نمیآورند
- ترجمه راستین(خدا هم از ساعت قیامت آگاه است) و هم از گفتار و دادخواهی رسولش که گوید: خدایا اینها قومی هستند که هیچ ایمان نمیآورند.
- ترجمه الهی قمشهای٨٩ فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَقُلْ سَلَامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ
پس از آنها صفح کن (اعراض کن یا قلب را از آنها پاک نما) و [از روی مدارا یا متارکه نه از روی تحیّت] بگو: سلام! پس خواهند دانست.
- ترجمه سلطانیپس از آنها صفح کن (اعراض کن یا قلب را از آنها پاک نما) و بگو: سلام! پس خواهند دانست.
- ترجمه راستین(پاسخ دهیم: رسولا، اکنون که از ایمان قوم مأیوسی) پس روی از آنها بگردان و بگو به سلامت (تا بروند در ضلالت) که به زودی (بر کیفر کفر و عصیانشان) آگاه میشوند.
- ترجمه الهی قمشهایبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
٣ إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ
همانا ما آن را در شبی مبارک (شب قدر) [از مقام عالی آن که همان مقام مشیّت است، یا مقام اقلام عالیه، یا مقام لوح محفوظ] نازل کردیم همانا ما بیم دهنده میباشیم {مراتب عالم به وجهی نامتناهی است و هر مرتبهٔ دانیه نسبت به مرتبهٔ عالیه برای اختلاط آن با ظلمت امکان و ظلمت کثرت و فرق (پراکندگی) بیشتر از مرتبهٔ عالیه شب نامیده میشود، کما اینکه مرتبهٔ عالیه نسبت به مرتبهٔ دانیه روز نامیده میشود، و لذلک تعبیر از این مراتب را در آیات و اخبار در نزول با واژهٔ شبها و در صعود با واژهٔ روزها میبینی برای اعتبار کردن منزلٌ الیه نسبت به معنی منزلٌ منه که همان مرتبهٔ عالیه و علیا است و اعتبار کردن مصعودٌ الیه نسبت به مصعودٌ منه که همان مرتبهٔ دانیه و دنیا است}
- ترجمه سلطانیهمانا ما آن را در شبی مبارک نازل کردیم همانا ما بیم دهنده میباشیم
- ترجمه راستینکه ما آن را در شبی مبارک (شب قدر) فرستادیم، که ما بیم کنندهایم (و خلق را از عذاب قیامت آگاه کنیم و بترسانیم).
- ترجمه الهی قمشهای٦ رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ
به عنوان رحمت از پروردگارت همانا او شنوا است [که شنوایی سوای او نیست و اقوال بندگان با زبانهای قالی و حالی و استعدادی آنها را میشنود] و دانا است [که دانایی سوای او نیست، و آنچه را که با زبانهای قالی و حالی خود از او سؤال میکنند میداند]
- ترجمه سلطانیبه عنوان رحمت از پروردگارت همانا او شنوا و دانا است
- ترجمه راستین(این ارسال رسول از) لطف و رحمت پروردگار توست که شنوا و داناست.
- ترجمه الهی قمشهای٧ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا إِن كُنتُم مُّوقِنِينَ
پروردگار آسمانها و زمین و آنچه که بین آن دو است اگر موقن (دارای یقین) میباشید [یعنی اگر آن را میدانستید]
- ترجمه سلطانیپروردگار آسمانها و زمین و آنچه که بین آن دو است اگر موقن (دارای یقین) میباشید (آن را میدانستید)
- ترجمه راستینهمان پروردگاری که خالق آسمانها و زمین و هر آنچه میان آنهاست اوست اگر یقین دارید.
- ترجمه الهی قمشهای٨ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ يُحْيِي وَيُمِيتُ رَبُّكُمْ وَرَبُّ آبَائِكُمُ الْأَوَّلِينَ
هیچ خدایی جز او نیست زنده میکند و میمیراند، پروردگار شما و پروردگار نیاکان شما است [و لکن آنها یقین ندارند]
- ترجمه سلطانیهیچ خدایی جز او نیست زنده میکند و میمیراند، پروردگار شما و پروردگار نیاکان شما است
- ترجمه راستینهیچ خدایی غیر او نیست، او زنده میگرداند و باز میمیراند، او خدای آفریننده شما و پدران پیشین شماست.
- ترجمه الهی قمشهای٩ بَلْ هُمْ فِي شَكٍّ يَلْعَبُونَ
بلکه آنان در شکّ هستند و [با دین] بازی میکنند [و آن را آلت اشتغال خیالشان و اطمینان آن قرار میدهند]
- ترجمه سلطانیبلکه آنان در شکّ هستند و (با دین) بازی (سرگرمی) میکنند
- ترجمه راستین(کافران را به خدا و قیامت ایمان نیست) بلکه با شک و ریب (و استهزاء) به بازیچه (دنیا) مشغولند.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُّبِينٍ
پس (در حالی که) مراقب [آنان هستی منتظر] آنروزی باش که آسمان دودی آشکار بر میآورد
- ترجمه سلطانیپس مراقب (منتظر) آنروزی باش که آسمان دودی آشکار بر میآورد
- ترجمه راستین(ای رسول) منتظر باش روزی را که (بر عذاب کافران) آسمان دودی پدید آرد پیدا و آشکار.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ رَّبَّنَا اكْشِفْ عَنَّا الْعَذَابَ إِنَّا مُؤْمِنُونَ
ای پروردگار ما عذاب را از ما برطرف کن همانا ما [به تو یا به رسول تو یا به خلیفهٔ او یا به روز آخر] مؤمن هستیم
- ترجمه سلطانیای پروردگار ما عذاب را از ما برطرف کن همانا ما مؤمن هستیم
- ترجمه راستین(و کافران فریاد برآرند که) پروردگارا، این عذاب از ما بر طرف ساز که ما البته ایمان میآوریم.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ أَنَّى لَهُمُ الذِّكْرَى وَقَدْ جَاءَهُمْ رَسُـولٌ مُّبِينٌ
چگونه متذکّر شوند و (حال آنکه) رسول مبین [ظاهر الصّدق یا مُظهر صدق او] نزد آنان آمد
- ترجمه سلطانیچگونه متذکّر شوند و (حال آنکه) رسول مبین (ظاهر الصّدق یا مُظهر صدق) نزد آنان آمد
- ترجمه راستینکجا متذکر شده و ایمان میآورند در صورتی که رسول ما با آیات روشن بیان آمد (و ایمان نیاوردند).
- ترجمه الهی قمشهای١٤ ثُمَّ تَوَلَّوْا عَنْهُ وَقَالُوا مُعَلَّمٌ مَّجْنُونٌ
سپس از او روی گردانیدند و گفتند: تعلیم داده شدهای [است که آنچه که میگوید غلامی عجمی از بعضی از اهالی ثقیف (قبیلهای بین طائف و مکّه) به او تعلیم میدهد] مجنون است [بعد از آنکه حین نزول وحی از او شبه غشّ دیدند]
- ترجمه سلطانیسپس از او روی گردانیدند و گفتند: تعلیم داده شدهای مجنون است
- ترجمه راستینپس (از مشاهده آیات) باز از او اعراض کردند و گفتند: او شخص دیوانهای است که (مردم قرآن را) به او آموختهاند.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ إِنَّا كَاشِفُو الْعَذَابِ قَلِيلًا إِنَّكُمْ عَائِدُونَ
همانا ما عذاب را اندکی [از شما] برطرف کردیم، [با این حال] شما [به سوی انکار] برگشت کنندهاید
- ترجمه سلطانیهمانا ما اندکی عذاب را (از شما) برطرف کردیم، (با این حال) شما (به سوی انکار) برگشت کنندهاید
- ترجمه راستینما تا زمانی اندک (که برای امتحان) عذاب را (از شما) برمیداریم باز (به کفر خود) بر میگردید.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ يَوْمَ نَبْطِشُ الْبَطْشَةَ الْكُبْرَى إِنَّا مُنتَقِمُونَ
روزی که با آن حملهٔ بزرگ و ناگهانی حملهور شویم همانا ما انتقام گیرندهایم
- ترجمه سلطانیروزی که با آن حملهٔ بزرگ و ناگهانی حملهور شویم همانا ما انتقام گیرندهایم
- ترجمه راستین(ای رسول منتظر باش) آن روز بزرگ که ما (آنها را) به عذاب سخت بگیریم که البته ما (از آنها) انتقام خواهیم کشید.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ وَلَقَدْ فَتَنَّا قَبْلَهُمْ قَوْمَ فِرْعَوْنَ وَجَاءَهُمْ رَسُـولٌ كَرِيمٌ
و همانا قبل از آنان قوم فرعون را [به انواع عذابهای نهگانه] آزمودیم (ابتلاء کردیم) و رسولی بزرگوار نزد آنها آمد
- ترجمه سلطانیو همانا قبل از آنان قوم فرعون را آزمودیم (ابتلاء کردیم) و رسولی بزرگوار نزد آنها آمد
- ترجمه راستینو ما پیش از این امت قوم فرعون را آزمودیم و رسولی بزرگوار (مانند موسی) به سوی آنها فرستادیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبَادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُـولٌ أَمِينٌ
[با این رسالت نزد آنها آمد] که بندگان خداوند را به من واگذارید همانا من فرستادهای امین برای شما هستم
- ترجمه سلطانیکه بندگان خداوند را به من واگذارید همانا من فرستادهای امین برای شما هستم
- ترجمه راستین(او گفت) که (ای فرعونیان) امر بندگان خدا را به من واگذارید، که من بر شما به یقین رسول امین پروردگارم.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ وَأَن لَّا تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ إِنِّي آتِيكُم بِسُلْطَانٍ مُّبِينٍ
و اینکه [با استعلاء (برتری طلبی) بر خلیفهٔ او] بر خداوند برتری مجویید همانا من حجّتی آشکار [بر صدق خود، ید بیضاء و عصاء] برای شما آوردهام
- ترجمه سلطانیو اینکه بر خداوند برتری مجویید همانا من حجّتی آشکار (بر صدق خود) برای شما آوردهام
- ترجمه راستینو زنهار بر خدا تکبر و طغیان مجویید که من بر شما حجت آشکار آوردم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ وَإِنِّي عُذْتُ بِرَبِّي وَرَبِّكُمْ أَن تَرْجُمُونِ
و همانا من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه میبرم از اینکه مرا سنگسار کنید
- ترجمه سلطانیو همانا من به پروردگار خود و پروردگار شما پناه میبرم از اینکه مرا سنگسار کنید
- ترجمه راستینو من به خدای خود و خدای شما پناه میبرم از اینکه عزم آزار و سنگسار من کنید.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ وَإِن لَّمْ تُؤْمِنُوا لِي فَاعْتَزِلُونِ
و اگر به من ایمان نمیآورید [و مرا تصدیق نمیکنید] پس، از من کنارهگیری کنید
- ترجمه سلطانیو اگر به من ایمان نمیآورید پس، از من کنارهگیری کنید
- ترجمه راستینو اگر به (رسالت) من ایمان نمیآورید پس مرا به حال خود واگذارید (و در پی قتل و آزارم بر نیایید).
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ فَدَعَا رَبَّهُ أَنَّ هَـؤُلَاءِ قَوْمٌ مُّجْرِمُونَ
[بعد از آنکه به غایت جهدش در نصیحت کردن آنان رسید و سالها بر آن گذشت و بارها مبتلاء شدند و هرگاه که مبتلاء میشدند او را به ارسال بنی اسرائیل و ترک استعباد (به بردگی گرفتن) آنها و به ایمان به او وعده میدادند، و هرگاه از عذاب نجات مییافتند عهدشان را نقض میکردند، پس چون دید که نصیحت و نه ابتلاء در آنها نفع نمیکند] آنگاه پروردگارش را دعاء کرد که اینان گروهی مجرم هستند
- ترجمه سلطانیآنگاه پروردگارش را دعاء کرد که اینان گروهی مجرم هستند
- ترجمه راستین(فرعونیان دست از ستمش برنداشتند) پس دعا کرد که ای خدا، اینان مردمی سخت مجرم و بدکارند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ فَأَسْرِ بِعِبَادِي لَيْلًا إِنَّكُم مُّتَّبَعُونَ
[آنگاه به مسئولش (درخواستش) او را اجابت کردیم و اِهلاک آنها را اراده کردیم] پس [به او گفتیم] شبانه بندگان مرا (بنی اسرائیل را) در شبی سیر بده (بِبَر)، زیرا آنها (قِبطیها) [شما را] دنبال کنندهاند
- ترجمه سلطانیپس شبانه بندگان مرا در شبی سیر بده (بِبَر)، زیرا آنها دنبال کنندهاند
- ترجمه راستین(خدا فرمود) پس تو بندگان (با ایمان) مرا شبانه از شهر بیرون بر، چرا که فرعونیان شما را تعقیب کنند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ وَاتْرُكِ الْبَحْرَ رَهْوًا إِنَّهُمْ جُندٌ مُّغْرَقُونَ
و دریا را [در حالی که] گشوده شده پشت سر بگذار همانا آنها لشکریانی هستند که غرق میشوند
- ترجمه سلطانیو دریا را (در حالی که) گشوده شده پشت سر بگذار همانا آنها لشکریانی هستند که غرق میشوند
- ترجمه راستینآن گاه دریا را (همان گونه که بر تو بشکافتیم) آرام و خشک بگذار و بگذر که فرعون و لشکریانش تمام به دریا غرق شوند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ كَذَلِكَ وَأَوْرَثْنَاهَا قَوْمًا آخَرِينَ
اینچنین [بودند، یا امر اینچنین بود] و آنجا را به قومی دیگر (بنو اسرائیل) به میراث دادیم
- ترجمه سلطانیاینچنین (بودند، یا امر اینچنین بود) و آنجا را به قومی دیگر به میراث دادیم
- ترجمه راستیناین چنین بود و ما آن ناز و نعمتها را از قوم گذشته ارث به قوم دیگر دادیم.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنظَرِينَ
پس آسمان و زمین بر آنها نگریست و مهلت داده نشدند
- ترجمه سلطانیپس آسمان و زمین بر آنها نگریست و مهلت داده نشدند
- ترجمه راستینو بر مرگ گذشتگان هیچ چشم آسمان و زمین نگریست و بر هلاکشان مهلت ندادند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ وَلَقَدْ نَجَّيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ مِنَ الْعَذَابِ الْمُهِينِ
و همانا بنی اسرائیل را از عذاب ذلّت آور (خوار کننده) [آن استعباد (به بردگی کشیدن) آنها و امر قبطی به آنها به حمل گِل بر سَلالیم (نردبانها) با اینکه آنها در قید (بند) بودند و قتل پسرانشان و استحیاء (زنده نگه داشتن، تفتیش حیاء کردن) زنانشان است] نجات دادیم
- ترجمه سلطانیو همانا بنی اسرائیل را از عذاب ذلّت آور (خوار کننده) نجات دادیم
- ترجمه راستینو البته ما بنی اسرائیل را از عذاب ذلّت و خواری نجات دادیم.
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ وَلَقَدِ اخْتَرْنَاهُمْ عَلَى عِلْمٍ عَلَى الْعَالَـمِينَ
و (حال آنکه) هرآینه آنها را از روی علم بر عالمیان [زمان خود] برگزیدیم
- ترجمه سلطانیو (حال آنکه) هرآینه آنها را از روی علم بر عالمیان (زمان خود) برگزیدیم
- ترجمه راستینو آنها را در آن دور بر عالمیان به علم و دانش (کتاب آسمانی تورات) برگزیدیم.
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ وَآتَيْنَاهُم مِّنَ الْآيَاتِ مَا فِيهِ بَلَاءٌ مُّبِينٌ
و از آیات خود [مانند فَلَق (شکافتن) دریا و تظلیل (سایبان شدن، سایه افکندن) غَمام (ابرها) و دادن مَنّ و سَلْوی] آنچه که در آنها امتحانی واضح بود به آنها دادیم
- ترجمه سلطانیو از آیات خود آنچه که در آن امتحانی واضح بود به آنها دادیم
- ترجمه راستینو آیات و معجزاتی (از رحمت و غضب) بر آنها به دست موسی آوردیم که در آن کاملا و آشکارا آزمایش شوند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٥ إِنْ هِيَ إِلَّا مَوْتَتُنَا الْأُولَى وَمَا نَحْنُ بِمُنشَرِينَ
که [مردنی، یا فتنه (آزمایش) شدنی، یا عاقبت و نهایت امر] جز همین مرگ اوّل ما نیست و ما زنده شونده (بازگشت کنندهٔ برانگیخته شونده) نیستیم
- ترجمه سلطانیکه جز همین مرگ اوّل ما (چیزی) نیست و ما زنده شونده نیستیم
- ترجمه راستینکه ما جز این مرگ اول (دیگر هیچ مرگ و زندگی) نداریم و هیچ (در قیامت) زنده نخواهیم شد.
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ فَأْتُوا بِآبَائِنَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
پس اگر [در وعدهٔ اعادت (باز گرداندن) و ثواب و عِقاب] راستگو میباشید پدران ما (مردگان به مرگ اولی) را بیاورید {اِعادَت و بَعْث (برانگیخته شدن) در آخرت و انتهاء (پایان یافتن) از دنیا را در دنیا قرار دادند، پس با قیاس سقیمی قیاس کردند و ندانستند که کسی که بالفعل گشت ممکن نمیشود که بالقوّه گردد، و اِعادت در دنیا نمیشود مگر با بالقوّه قرار دادن آنچه که بالفعل است، و امّا رجعت (بازگشت) به دنیا و احیاء اموات که به بزرگان نسبت داده شده پس آن با بالقوّه قرار دادن آنچه که بالفعل است نیست و جز این نیست که آن توسعه دادن (فراخ کردن مهلت دادن) از سوی کامل در وجود میّت است}
- ترجمه سلطانیپس اگر راستگو میباشید پدران ما را بیاورید
- ترجمه راستینپس پدران ما را اگر راست میگویید بیاورید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٧ أَهُمْ خَيْرٌ أَمْ قَوْمُ تُبَّعٍ وَالَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ أَهْلَكْنَاهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا مُجْرِمِينَ
آیا اینان بهترند یا قوم تُبّع (نام پادشاهان یمن است) و کسانی که قبل از آنها [مانند قوم نوح و عاد و ثمود، که آنان از جهت احوال بحسب دنیا بهتر از اینان بودند، از جهت قوّت اقوی (قویتر) و از جهت اموال و اولاد اکثر (بیشتر) و از جهت اعمار (عمرها) اطول (طولانیتر) بودند و معذلک] آنان را [به کفرشان] هلاک کردیم [و حال آنکه اینان از جهت احوال اخس (زبونتر) از آنان و به جهت کفر اشدّ (شدیدتر) هستند پس با اینان چه کنیم؟!] همانا آنها مجرم بودند
- ترجمه سلطانیآیا اینان بهترند یا قوم تُبّع (نام پادشاهان یمن) و کسانی که قبل از آنها آنان را هلاک کردیم همانا آنها مجرم بودند
- ترجمه راستینآیا اینان بهترند (و نیرومندتر) یا قوم تبّع و اقوام پیش از آنان که چون بسیار مردم بدکار مجرمی بودند ما همه را هلاک کردیم.
- ترجمه الهی قمشهای٣٨ وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ
و آسمانها و زمین و آنچه که بین آن دو است را به بازی خلق نکردهایم [تا با خلق کردن آنها بازی کرده باشیم و به آنها و ثوابشان و عقابشان تعرّض نکنیم]
- ترجمه سلطانیو آسمانها و زمین و آنچه که بین آن دو است را به بازی خلق نکردهایم
- ترجمه راستینو ما آسمانها و زمین و آنچه را بین آنهاست به بازیچه خلق نکردیم.
- ترجمه الهی قمشهای٣٩ مَا خَلَقْنَاهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ
آن دو [و مابین آن دو] را مگر به حقّ [که همان ولایت مطلقهای است که حقّ بودن هر ذیحقّى به آن است] خلق نکردهایم و لکن بیشتر آنان نمیدانند
- ترجمه سلطانیآن دو را مگر به حقّ خلق نکردهایم و لکن بیشتر آنان نمیدانند
- ترجمه راستینآنها را جز به حق (و از روی حکمت و مصلحت) نیافریدیم و لیکن اکثر مردم از آن آگاه نیستند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٠ إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ مِيقَاتُهُمْ أَجْمَعِينَ
همانا روز فصل (جدایی، قیامت) وعدهگاه همهٔ آنها است [پس در آنجا بین مُحِقّ و مبطل و عالِم و جاهل مشابه به عالِم جدایی میافکنیم]
- ترجمه سلطانیهمانا روز فصل (جدایی) وعدهگاه همهٔ آنها است
- ترجمه راستینهمانا روز قیامت که روز فصل و جدایی (مؤمن و کافر) است وعدهگاه جمیع خلایق است.
- ترجمه الهی قمشهای٤١ يَوْمَ لَا يُغْنِي مَوْلًى عَن مَّوْلًى شَيْئًا وَلَا هُمْ يُنصَرُونَ
روزی که دوست از دوست چیزی را [از اغناء (بینیازی) یا چیزی از عذاب خداوند] بینیاز نمیکند و آنها یاری نمیشوند [یعنی بعد از ابتلای آنان دوستانشان و نه غیر دوستان، آنان را یاری نمیکنند]
- ترجمه سلطانیروزی که دوست از دوست چیزی را بینیاز (کفایت) نمیکند و آنها یاری نمیشوند
- ترجمه راستینروزی که هیچ حمایت خویش و یار و یاوری کسی را از عذاب نرهاند و احدی را نصرت نکنند.
- ترجمه الهی قمشهای٤٢ إِلَّا مَن رَّحِمَ اللَّهُ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ
مگر کسی که خداوند [به او] رحم کند [که آن منحصر است به کسی که با بیعت خاصّه ولایت را قبول کرده است، یا کسی که در وقت احتضار در حالی که علی (ع) حضور دارد ولایت را قبول کند] همانا او غالب و رحیم (مهربان) است
- ترجمه سلطانیمگر کسی که خداوند (به او) رحم کند همانا او غالب و رحیم (مهربان) است
- ترجمه راستینمگر آن که خدا به او رحم کند، که او تنها بر خلق مقتدر و مهربان است.
- ترجمه الهی قمشهای٤٥ كَالْمُهْلِ يَغْلِي فِي الْبُطُونِ
مانند مُهل {مُهْل اسم است برای جمیع معدنیّات جواهر مانند نقره و آهن و نحو آن دو، و قطران رقیق و ماذاب (گدازهها) مس یا آهن، و زیت (روغن) یا دُردی (لای، ته مانده) آن یا رقیق شدهٔ آن، و سمّ و قَیْح (چرک) و صدید (خونابه) میّت است} که در شکمها میجوشد
- ترجمه سلطانیمانند مُهل (ریم لاشهٔ مرده) که در شکمها میجوشد
- ترجمه راستینکه آن غذا در شکمهاشان چون مس گداخته در آتش میجوشد.
- ترجمه الهی قمشهای٤٧ خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلَى سَوَاءِ الْجَحِيمِ
[به زبانیه (دوزخبان) گفته میشود:] او را بگیرید پس [بدون ترحّم] او را به سوی وسط جهنّم بکِشید
- ترجمه سلطانیاو را بگیرید پس (بدون ترحّم) او را به سوی وسط جهنّم بکِشید
- ترجمه راستین(خطاب قهر رسد که) این بدکار را بگیرید و به میان دوزخ افکنید.
- ترجمه الهی قمشهای٥٣ يَلْبَسُونَ مِن سُندُسٍ وَإِسْتَبْرَقٍ مُّتَقَابِلِينَ
که از حریر لطیف و دیبای ضخیم میپوشند [در حالی که] روبروی هم [نشستهاند]
- ترجمه سلطانیکه از حریر لطیف و دیبای ضخیم میپوشند (در حالی که) روبروی هم (نشستهاند)
- ترجمه راستینلباس از سندس و استبرق (حریر نازک و ستبر) پوشند و رو به روی هم بر تختها تکیه زنند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٤ كَذَلِكَ وَزَوَّجْنَاهُم بِحُورٍ عِينٍ
[احوال آنان] اینچنین است و آنها را به ازدواج حوراء (زن سپید پوست) عین (درشت چشم) در میآوریم
- ترجمه سلطانی(احوال آنان) اینچنین است و آنها را به ازدواج حوراء (زن سپید پوست) عین (درشت چشم) در میآوریم
- ترجمه راستینهمچنین است و با حوریان زیبا چشمشان جفت قرار دادهایم.
- ترجمه الهی قمشهای٥٥ يَدْعُونَ فِيهَا بِكُلِّ فَاكِهَةٍ آمِنِينَ
در آنجا هر میوهای را [در هر زمانی] در امنیّت [از آفات و شرور] میطلبند
- ترجمه سلطانیدر آنجا هر میوهای را در امنیّت (از آفات و شرور) میطلبند
- ترجمه راستیندر آن بهشت پر نعمت از هر نوع میوهای بخواهند بر آنان حاضر و (از هر درد و رنج و زحمت) ایمن و آسودهاند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٦ لَا يَذُوقُونَ فِيهَا الْمَوْتَ إِلَّا الْمَوْتَةَ الْأُولَى وَوَقَاهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ
در آنجا [طمع] مرگ را نمیچشند مگر [همان] مردن اوّل را و آنها را از عذاب جحیم حفظ میکند
- ترجمه سلطانیدر آنجا (طمع) مرگ را نمیچشند مگر (همان) مردن اوّل را و آنها را از عذاب جحیم حفظ میکند
- ترجمه راستینو جز آن مرگ اول (که از دنیا مردند) دیگر هیچ طعم مرگ را نمیچشند و خدا آنها را از عذاب دوزخ محفوظ خواهد داشت.
- ترجمه الهی قمشهای٥٧ فَضْلًا مِّن رَّبِّكَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ
آن به عنوان فضل از پروردگارت [برای خلاص از مَکارِه (ناملایمات)] همان فوز (پیروزی، رستگاری) بزرگ است [به آنچه که در آن شَوب تَعَب (خستگی) و نه خوف زوال نیست]
- ترجمه سلطانیآن به عنوان فضل از پروردگارت همان رستگاری بزرگ است
- ترجمه راستیناین به فضل و رحمت خدای توست و همین به حقیقت سعادت و فیروزی بزرگ است.
- ترجمه الهی قمشهای٥٨ فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ
پس جز این نیست که ما آن را [یعنی قرآن را، یا آنچه را که از جنان و نعیم آنها، یا فضیلت ولایت علیّ (ع) ذکر شد] آسان کردیم [و آنها را] به زبان تو [قرائت کردیم] با ترقّب به اینکه آنها متذکّر شوند
- ترجمه سلطانیپس جز این نیست که ما آن را آسان کردیم به زبان تو با ترقّب به اینکه آنها متذکّر شوند
- ترجمه راستینو ما این قرآن را (با این آیات وعد و وعید با بیان فصیح) به زبان تو آسان کردیم تا مگر خلقان متذکر (حقایق آن) شوند.
- ترجمه الهی قمشهای٥٩ فَارْتَقِبْ إِنَّهُم مُّرْتَقِبُونَ
پس مراقب (منتظر، متوقّع) [آنچه از عذاب که به آنان وعده دادهایم] باش که آنها [هم] مرتقب (منتظر، چشم انتظار) هستند.
- ترجمه سلطانیپس مراقب (منتظر، متوقّع) باش که آنها (هم) مرتقب (منتظر، چشم انتظار) هستند.
- ترجمه راستینپس (از تلاوت این آیات و اتمام حجت بر کافران) منتظر (عذاب بر آنان) باش چنان که آنها هم (بر تو) انتظار (روزگار بد و حوادث ناگوار) دارند.
- ترجمه الهی قمشهایبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
٣ إِنَّ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَآيَاتٍ لِّلْمُؤْمِنِينَ
همانا در آسمانها و زمین البتّه [از کواکب آسمان و چگونگی حرکات مُتَناسق (هماهنگ، منتظم) آنها و مزاج آنها و تأثیرات غریب آنها، و از بسیط ساکن (سفت) بودن زمین که پا در آن فرو نمیرود، و صُلب (خیلی سفت و سخت، انعطاف ناپذیر) نیست تا تصرّف در آن با زراعات و عمارات و اجراء (جاری ساختن، عمل کردن) قنوات و غیر ذلک ممکن نشود، و در ازدواج (پیوند) آسمانها و زمین و تأثیر آسمانها و آنچه که در آنها است در زمین و تأثّر (تأثیرپذیری) زمین و آنچه که در آن است، و در خلقت هر کدام از موالید زمین به حیثی که کمال نوع خود را طلب میکند و از آنچه که به ذات آن و کمال آن ضرر میرساند فرار میکند و به حیثی که در آن اسباب تحصیل کمال مفقود آن و حفظ کمال موجود آن برای آن مهیّا و جمع شده] نشانههایی برای مؤمنین [که با بیعت عامّه یا خاصّه بایع (بیعت کننده) هستند، یا برای اذعان کنندگان منقاد که گوش فرا میدارند] هست [نه برای غافلین اعراض کننده]
- ترجمه سلطانیهمانا در آسمانها و زمین البتّه نشانههایی برای مؤمنین هست
- ترجمه راستینهمانا در خلقت آسمانها و زمین برای اهل ایمان آیات و ادلّهای (از قدرت الهی) پدیدار است.
- ترجمه الهی قمشهای٤ وَفِي خَلْقِكُمْ وَمَا يَبُثُّ مِن دَابَّةٍ آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ
و در خلقت شما و آنچه از جنبندهها که میپراکند [یعنی ذیروحهایی که دارای حرکت میباشند] برای گروهی که یقین دارند نشانههایی هست {صاحب یقین همان کسی است که او قلب داشته باشد و جز کسی که بایع با بیعت خاصّه است و به خودش مشغول شده و آثار عمل خویش را به وجدان خویش یافته نیست، و کسی که اینچنین گشت یقین علمی و وجدانیش ازدیاد مییابد تا اینکه یقین شهودی و یقین تحقّقی برایش حاصل میشود، و چون آیات خلقت انسان و خلقت سایر جنبندهها نسبت به آیات آسمانها و زمین خفیتر از آنها است و لابدّ از این است که مؤمن به آثار ایمانش نوعی یقین داشته باشد تا آیات خلقت انسان خصوصاً آیات انفسی را درک کند، زیرا ادراک آنها جز بعد از اشتغال به نفس و وجدان (یافتن) صفات نفس، رذایل آن و خصائل آن و یقین به آثار اعمال و ضرر رذائل و نفع خصایل، و جز بعد از یقین به آثار صفات خدای تعالی و یافتن آن در وجود خود نمیباشد}
- ترجمه سلطانیو در خلقت شما و آنچه از جنبندهها که میپراکند برای گروهی که یقین دارند نشانههایی هست
- ترجمه راستینو در خلقت خود شما آدمیان و انواع بیشمار حیوان که در روی زمین پراکنده است هم آیات و براهینی (از قدرت حق) برای اهل یقین آشکار است.
- ترجمه الهی قمشهای٥ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن رِّزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ
و آمد و شد شب و روز [طبیعی با تعاقب (دنبال هم بودن) آن دو، و با برودت (سردی) و حرارت (گرمی) و به زیادت و نقیصه و با تاریکی و روشنایی، و همچنین اختلاف (رفت و آمد) عالم طبع و عالم مثال و سُقم (بیماری) و صحّت و غم و سرور (شادی) و غیر آن از مصادیق شب و روز است] و آنچه از روزی که خداوند از آسمان نازل کرده [از اسباب رزق از بارانها و اشعّهٔ کواکب و برودت هواء و برودت شب و حرارت روز یا از رزق انسانی از کمالات نفسانیّه که از آسمان عقول و نفوس نازل میشوند] پس با آن [یعنی با اسباب رزق جسمانی یا با خود رزق انسانی] زمین [طبیعی] را [با تهییج قوا و عروق مکمون در آن، و زمین انسانیّت را با حیات علم و دین و ایمان] بعد از مرگ (مرده بودن) آن زنده کرده و [در تصریف] (به گردش درآوردن) بادها نشانههایی هست برای گروهی که عقل (تعقل) میکنند [یا بعد از یقین، با عقولشان درک میکنند یا بعد از آنکه یقیندار و صاحبان مقام قلب بودهاند عاقل و صاحبان مقام عقل میگردند]
- ترجمه سلطانیو آمد و شد شب و روز و آنچه از روزی که خداوند از آسمان نازل کرده پس با آن زمین را بعد از مرگ آن زنده کرده و به گردش درآوردن بادها نشانههایی هستند برای گروهی که عقل (تعقل) میکنند
- ترجمه راستینو نیز در رفت و آمد شب و روز و آنچه خدا از آسمان روزی (برای خلق از برف و باران) میفرستد و زمین را پس از خزان مرگ دیگر بار بدانها زنده میسازد و در وزش بادهای عالم، در همه این موجودات برای خردمندان جهان آیاتی (از قدرت صانع) پیداست.
- ترجمه الهی قمشهای٦ تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ فَبِأَيِّ حَدِيثٍ بَعْدَ اللَّهِ وَآيَاتِهِ يُؤْمِنُونَ
اینها (مذکورها) نشانههای خداوند هستند [دالّ بر او یا ناشی شده از او] که آنها را به حقّ بر تو میخوانیم [متلبّسان یا متلبّسات به حقّ هستند که همان ولایت مطلقه است] پس به کدام سخن بعد از [انکار] خداوند و آیات او ایمان میآورند؟!
- ترجمه سلطانیاینها نشانههای خداوند هستند که آنها را به حقّ بر تو میخوانیم پس به کدام سخن بعد از خداوند و آیات او ایمان میآورند؟!
- ترجمه راستیناینها آیات خداست که ما بر تو به حق تلاوت میکنیم، پس بعد از خدا و آیات روشن او دیگر به چه برهان ایمان میآورند؟
- ترجمه الهی قمشهای٨ يَسْمَعُ آيَاتِ اللَّهِ تُتْلَى عَلَيْهِ ثُمَّ يُصِرُّ مُسْتَكْبِرًا كَأَن لَّمْ يَسْمَعْهَا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ
که آیات خداوند که برای او تلاوت میشود را میشنود سپس [بر کفر خود یا بر جحود (نفی و انکار) خود نسبت به ولایت علی (ع)] مستکبرانه اصرار میورزد که گویی آن را نشنیده، پس عذابی دردناک را به او بشارت بده
- ترجمه سلطانیکه آیات خداوند که برای او تلاوت میشود را میشنود سپس مستکبرانه اصرار میورزد که گویی آن را نشنیده، پس عذابی دردناک را به او بشارت بده
- ترجمه راستینآن که آیات خدا را که بر او تلاوت میشود شنیده و بر تکبر و طغیان اصرار میکند چنانکه گویی هیچ آیات را نشنیده است، چنین کسانی را به عذاب دردناک بشارت ده.
- ترجمه الهی قمشهای٩ وَإِذَا عَلِمَ مِنْ آيَاتِنَا شَيْئًا اتَّخَذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ
و وقتی که از آیات ما چیزی بداند [یعنی وقتی برخی از آیات عظمای ما که همان مظاهر ولایت هستند را میبیند] آنها را به تمسخر میگیرد آنان عذابی خوار کننده دارند
- ترجمه سلطانیو وقتی که از آیات ما چیزی بداند آنها را به تمسخر میگیرد آنان عذابی خوار کننده دارند
- ترجمه راستینو چون از آیات ما چیزی بداند آن را به مسخره میگیرد، چنین مردم کافر را (در دنیا و آخرت) عذاب ذلّت و خواری مهیّاست.
- ترجمه الهی قمشهای١٠ مِّن وَرَائِهِمْ جَهَنَّمُ وَلَا يُغْنِي عَنْهُم مَّا كَسَبُوا شَيْئًا وَلَا مَا اتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ
جهنّم از ورای آنان است و آنچه [از اموال و اولاد] که کسب کردهاند [یا از اعمالی که آنها را در اسلام انجام دادهاند] و نه آنکه را که از غیر خداوند [خود او یا از غیر مظاهر خداوند و خلفای او] به عنوان ولیّ [در عبادت مانند اصنام و کواکب، و ولیّ در طاعت، مثل رؤسای ضلالت] گرفتهاند آنان را به چیزی [از عذاب خداوند] بی نیاز نمیکند و آنها عذابی بزرگ دارند {زیرا شرط قبول آنها و بی نیاز کردن آنها از عذاب خداوند عدم ردّ ولایت است اگر مرگ ایشان در زمان رسول (ص) باشد، و قبول ولایت است اگر مرگشان بعد از زمان رسول (ص) باشد}
- ترجمه سلطانیجهنّم از ورای آنان است و آنچه که کسب کردهاند و نه آنکه را که از غیر خداوند به عنوان ولیّ گرفتهاند آنان را به چیزی بی نیاز نمیکند و آنها عذابی بزرگ دارند
- ترجمه راستینآنها را آتش دوزخ در پیش است و آنچه اندوختند هیچ آنان را نجات و رهایی ندهد و آنچه غیر خدا دوست گرفتند به کارشان نیاید و کیفر آنها بزرگ عذاب قهر خداست.
- ترجمه الهی قمشهای١١ هَذَا هُدًى وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ لَهُمْ عَذَابٌ مِّن رِّجْزٍ أَلِيمٌ
این [مذکور از آیات یا قرآن یا قرآن ولایت علیّ (ع)، یا این امر از ولایت علیّ (ع) یا اسلام و قبول آن و احکامش] به عنوان هدایت [به ایمان] است و کسانی که به آیات [تکوینی آفاقی و انفسی و خصوصاً آیات بزرگ که همان خلفای خداوند در زمین هستند و آیات تدوینی] پروردگارشان کفر ورزیدهاند عذابی از رجز (پلیدی، شدیدترین عذاب) دردناک دارند
- ترجمه سلطانیاین به عنوان هدایت (به ایمان) است و کسانی که به آیات پروردگارشان کفر ورزیدهاند عذابی از رجز (پلیدی) دردناک دارند
- ترجمه راستیناین قرآن هدایت خلق است و آنان که به آیات خدای خود کافر شدند جزای آنها عذاب دردناک دوزخ است.
- ترجمه الهی قمشهای١٢ اللَّهُ الَّذِي سَخَّرَ لَكُمُ الْبَحْرَ لِتَجْرِيَ الْفُلْكُ فِيهِ بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ
خداوند کسی است که دریا را برای شما مسخّر (رام) کرد تا کشتی به امر او در آن جاری شود و تا [با جاری شدن کشتی و تجارات رابحه (سودآور)] از فضل او طلب نمائید و با ترقّب به اینکه شما [نعمت تسخیر دریا و جاری شدن کشتی و اَرْباح (سودها) را] شکرگزاری کنید
- ترجمه سلطانیخداوند کسی است که دریا را برای شما مسخّر (رام) قرار داد تا کشتی به امر او در آن جاری شود و تا از فضل او طلب نمائید و با ترقّب به اینکه شما شکرگزاری کنید
- ترجمه راستینخداست آن که برای شما دریا را مسخر گردانید تا کشتی به امر او (آسان) در آب جاری شود و از آن (به تجارت و سفر) از فضل خدا (روزی) طلبید و باشد که شکر نعمتش به جای آرید.
- ترجمه الهی قمشهای١٣ وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِّنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
و از سوی خود آنچه که در آسمانها و آنچه که در زمین هست را جمیعاً [برای انتفاع شما یا] برای شما مسخّر (رام) قرار داده است همانا در آن البتّه نشانههایی هست برای قومی که [با استعمال مبادی مشهوده و معقوله و اخذ نتایج از آنها] تفکّر میکنند
- ترجمه سلطانیو از سوی خود آنچه که در آسمانها و آنچه که در زمین هست را جمیعاً برای شما مسخّر (رام) کرده است همانا در آن البتّه نشانههایی هست برای قومی که تفکّر میکنند
- ترجمه راستینو آنچه در آسمانها و زمین است تمام را مسخر شما گردانید و اینها همه از سوی اوست. در این کار نیز برای مردم با فکرت آیاتی (از قدرت الهی) کاملا پدیدار است.
- ترجمه الهی قمشهای١٤ قُل لِّلَّذِينَ آمَنُوا يَغْفِرُوا لِلَّذِينَ لَا يَرْجُونَ أَيَّامَ اللَّهِ لِيَجْزِيَ قَوْمًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ
به کسانی که ایمان آوردهاند بگو: بیامرزند (در گذرند) از کسانی که به ایّام خداوند امید ندارند [یعنی کسانی که به جای دینشان به دنیایشان مشغول شدهاند و از دین خود جز اصلاح دنیاشان انتظار ندارند، و کسانی که به مبدء یا به معاد معتقد نشدهاند زیرا ایّام الله عبارت از مقامات آخرت و درجات آن است و کسی که به درجات آخرت و مقامات آن امید دارد در اعمالش و احوالش ناظر به آنها متوجّه به جهت آنها میباشد، و کسی که به آن معتقد نشده یا عملش برای آن نمیباشد راجى (امیدوار) به آن نمیباشد، و مقصود تأدیب مؤمنانی است که با بیعت خاصّه بیعت کردهاند به اینکه به ظاهر افعال خود و احوال خود نظر نمینمایند و معاشرت با آنان و نصیحت آنان و دلالت آنان به خیر خود را ترک میکنند زیرا آنها اینچنین بودند پس خداوند به ایمان و رجاء ایّام الله بر آنان منّت گذاشت، و شکر این نعمت به این است که به بندگان خدا رحم کنند و آنچه که خداوند با آن بر آنان نعمت داده است را ظاهر سازند و غیر خود را به آن دلالت کنند زیرا خداوند وقتی که به عبدی نعمت داد دوست دارد که آن را بر او ببیند، و کسی که آن را ظاهر نسازد نسبت به این نعمت کافر (ناسپاس) میباشد] تا به گروهی به خاطر آنچه که کسب میکردند جزاء بدهد
- ترجمه سلطانیبه کسانی که ایمان آوردهاند بگو: بیامرزند (در گذرند) از کسانی که به ایّام خداوند امید ندارند تا به گروهی به خاطر آنچه که کسب میکردند جزاء بدهد
- ترجمه راستینبه آنان که ایمان آوردهاند بگو که از (جور جهالتهای) مردمی که به ایّام الهی (و روز وعدههای خدا) امیدوار نیستند درگذرند تا خدا عاقبت هر قومی را به پاداش اعمال خود برساند.
- ترجمه الهی قمشهای١٥ مَنْ عَمِلَ صَالِـحًا فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ أَسَاءَ فَعَلَيْهَا ثُمَّ إِلَى رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ
کسی که عمل صالحی کند پس برای (به سود) خودش است و کسی که بدی کند پس بر (زیان خود) او است [پس بدی کننده حاجت به عقوبت دیگری از سوی شما ندارد] {انسانیّت انسان اقتضای احسان و عمل صالح میکند، و وقتی که انسان احسان میکند احسان از حیث انسانیّت او ملایم وی میباشد و واصل به ملائمت خود ملتذّ (لذّت برنده) به آن و منتقم به آن است، پس اگر اجر دیگری نداشته باشد وصول به ملائمات خود به عنوان اجر و ثواب برای او کافی میباشد و حال آنکه احسان در آخرت به بهترین صورت برای او تجسّم مییابد و صورت دیگری مناسب آن استتباع (خواستن پسِ چیزی رفتن) میشود، پس محسن با احسان خود سه مرتبه متنعّم میشود، و وقتی که انسان بدی میکند آن اسائت (بدی کردن) به عنوان منافی انسانیّت او و غیر ملائم به عنوان موذ (اذیّت کننده) انسان است و اگرچه این اسائت بر قوّهٔ دیگر بهیمیّت یا سبعیّت یا شیطانیّت ملائم باشد، پس اگر مسئ (بدی کننده) عقوبت دیگری نداشته باشد این اسائت به عنوان عقوبت برای او کافی میباشد، و حال آنکه اسائت در آخرت به صورتی قبیح موذی (آزار دهنده) تجسّم مییابد و در آخرت صورت قبیح موذی دیگری استتباع میشود، پس مُسئ با اسائت خود سه مرتبه عقوبت میشود} سپس نزد پروردگارتان بازگردانده میشوید
- ترجمه سلطانیکسی که عمل صالحی کند پس برای (به سود) خودش است و کسی که بدی کند پس بر (زیان) (خود) او است سپس نزد پروردگارتان بازگردانده میشوید
- ترجمه راستینهر کس کار نیک کند به نفع خود و هر که بد کند به زیان خویش کرده است، آن گاه (برای پاداش نیک و بد) به سوی خدای خود بازگردانیده میشوید.
- ترجمه الهی قمشهای١٦ وَلَقَدْ آتَيْنَا بَنِي إِسْرَائِيلَ الْكِتَابَ وَالْحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ وَرَزَقْنَاهُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ وَفَضَّلْنَاهُمْ عَلَى الْعَالَـمِينَ
و همانا به بنی اسرائیل (بنی یعقوب) کتاب و حکم و نبوّت را دادیم و به آنها [بحسب مقام حیوانیشان از مأکول و مشروب و ملبوس و مسکون و مرکوب، و بحسب مقام انسانیشان از آنچه که از غیب بر آنان وارد میشد از علوم و وجدانات (یافتهها) و مشاهدات] از روزیهای پاکیزه دادیم و آنان را بر جهانیان [آن زمان] برتری دادیم
- ترجمه سلطانیو همانا به بنی اسرائیل کتاب و حکم و نبوّت را دادیم و به آنها از روزیهای پاکیزه دادیم و آنان را بر جهانیان (آن زمان) برتری دادیم
- ترجمه راستینو ما بنی اسرائیل را کتاب (آسمانی تورات) و حکم و نبوت عطا کردیم و از هر روزی لذیذ و حلال نصیب آنها گردانیدیم و آنان را بر اهل دوران خود فضیلت دادیم.
- ترجمه الهی قمشهای١٧ وَآتَيْنَاهُم بَيِّنَاتٍ مِّنَ الْأَمْرِ فَمَا اخْتَلَفُوا إِلَّا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ إِنَّ رَبَّكَ يَقْضِي بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُوا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ
و به آنها بیّناتی [یعنی معجزات یا احکام رسالت یا احکام نبوّت یا دلایل امر رسالت یا نبوّت یا ولایت] از امر (مذکورات، یا عالم امر، یا امر خداوند) دادیم پس [به ردّ و قبول] با یکدیگر اختلاف نکردند مگر بعد از آنکه علم نزد آنها آمد از روی بغی (ظلم، استکبار) در بین خود، همانا پروردگار تو در روز قیامت دربارهٔ آنچه [از امر ولایت و خلافت، یا از مطلق امر دین] که در آن با یکدیگر اختلاف میکردند بین آنها حکم میکند
- ترجمه سلطانیو به آنها بیّناتی از امر دادیم پس با یکدیگر اختلاف نکردند مگر بعد از آنکه علم نزد آنها آمد از روی بغی (ستم) در بین خود، همانا پروردگار تو در روز قیامت دربارهٔ آنچه که در آن با یکدیگر اختلاف میکردند بین آنها حکم میکند
- ترجمه راستینو نیز به آن قوم آیات و معجزات روشن در امر (دین و نظم دنیا) عطا نمودیم و آنها خلاف و نزاع بر نینگیختند مگر دانسته، برای ظلم و تعدّی به حقوق یکدیگر. البته خدا بین نزاع و اختلافات آنها روز قیامت داوری خواهد کرد.
- ترجمه الهی قمشهای١٨ ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِّنَ الْأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ
سپس [بعد از بنی اسرائیل] تو را [به جهت برتری تو بر آنها با قرار دادن تو] بر شریعتی از امر [رسالت و نبوّت و ولایت] قرار دادیم [که آن مَشْرَع (آبشخور، قانونگزار) همهٔ امّتها و همهٔ طُرُق است] پس، از آن تبعیّت کن و [در خصوص ولایت یا در مطلق آنچه که از امر دین به تو دادهایم] از هواهای کسانی که نمیدانند تبعیّت مکن
- ترجمه سلطانیسپس تو را بر شریعتی از امر قرار دادیم پس، از آن تبعیّت کن و از هواهای کسانی که نمیدانند تبعیّت مکن
- ترجمه راستینسپس ما تو را بر شریعت کامل در امر دین مقرر فرمودیم. تو آن را کاملا پیروی کن و هیچ پیرو هوای نفس مردم (مشرک) نادان مباش.
- ترجمه الهی قمشهای١٩ إِنَّهُمْ لَن يُغْنُوا عَنكَ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا وَإِنَّ الظَّالِـمِينَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَاللَّهُ وَلِيُّ الْمُتَّقِينَ
همانا آنان هرگز تو را به چیزی از خداوند [در برابر عذاب او] بی نیاز نخواهند کرد و همانا ستمکاران بعضی از آنها اولیاء بعضی دیگر هستند [پس از میان آنها ولیّی اتّخاذ نکن که حتّی ظالمی میگردی و اینها همگی تعریض به امّت او (ص) و اشاره به اختلاف آنان با یکدیگر در امر ولایت است] و خداوند ولیّ پرهیزگاران است
- ترجمه سلطانیهمانا آنان هرگز تو را به چیزی از خداوند (در برابر عذاب او) بی نیاز نخواهند کرد و همانا ستمکاران بعضی از آنها اولیاء بعضی دیگر هستند و خداوند ولیّ پرهیزگاران است
- ترجمه راستینآن مردم هیچ تو را در برابر (عذاب) خدا به کار نیایند، و ستمکاران عالم به نفع خود در ظلم و ستم دوستدار و مددکار یکدیگرند و خدا دوستدار و مددکار متقیان است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٠ هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِّقَوْمٍ يُوقِنُونَ
اینها [یعنی مذکورات از اوّل این سوره یا این قرآن یا قرآن ولایت علیّ یا علیّ (ع)] بصیرتهایی برای مردم و هدایت و رحمت برای قومی (گروهی، مردمانی) هستند که یقین میدارند
- ترجمه سلطانیاینها بصیرتهایی برای مردم و هدایت و رحمت برای قومی (گروهی، مردمانی) است که یقین میدارند
- ترجمه راستیناین قرآن برای عموم مردم مایه بصیرت بسیار و برای اهل یقین موجب هدایت و رحمت پروردگار است.
- ترجمه الهی قمشهای٢١ أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَن نَّجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَّحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ
آیا کسانی که مرتکب بدیها شدهاند که زندگی آنها و مرگشان یکسان میباشد پنداشتهاند که آنها را [در منزلت و مقام] مانند کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح کردهاند قرار میدهیم؟ {مراد از ایمان در اینجا بیعت خاصّه است، یا حالت حاصله به بیعت خاصّه یا بیعت عامّه یا حالت حاصله به بیعت عامّه، و بنابر این مراد از عمل صالح بیعت خاصّه میباشد} چه بد است آنچه که حکم میکنند
- ترجمه سلطانیآیا کسانی که مرتکب بدیها شدهاند که زندگی آنها و مرگشان یکسان میباشد پنداشتهاند که آنها را مانند کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح کردهاند قرار میدهیم؟ چه بد است آنچه که حکم میکنند
- ترجمه راستینآیا آنان که مرتکب اعمال زشت و تبهکاری شدند گمان کردند رتبه آنها را مانند کسانی که ایمان آورده و نیکوکار شدند قرار میدهیم تا در مرگ و زندگانی هم با مؤمنان یکسان باشند؟حکم آنها اندیشه بسیار باطل و جاهلانهای است.
- ترجمه الهی قمشهای٢٢ وَخَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَلِتُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
و (حال آنکه) خداوند آسمانها و زمین را به حقّ خلق کرد و تا به هر نفسی به آنچه که کسب کرده جزاء دهد و [در آن] به آنان ستم نمیشود [برای اینکه جزاء نتیجهٔ اعمالشان است]
- ترجمه سلطانیو (حال آنکه) خداوند آسمانها و زمین را به حقّ خلق کرد و تا به هر نفسی به آنچه که کسب کرده جزاء دهد و به آنان ستم نمیشود
- ترجمه راستینو خدا آسمانها و زمین را به حق آفریده است (و در هر چه خلق کرده مصلحت و مقصودی داشته) و عاقبت هر نفسی بی هیچ ستمی پاداش هر عملی که کرده است خواهد یافت.
- ترجمه الهی قمشهای٢٣ أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَن يَهْدِيهِ مِن بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ
آیا پس دیدی (بنگر به) کسی که هوایش را به عنوان خدای خویش گرفته است و خداوند او را از روی علم گمراه کرده [یعنی در حالی که خداوند به استعداد او و استحقاق او برای ضلال بر علم است، یا در حالی که ضالّ بر علم به رشد او و هدایت او است، یا در حالی که او بر نور علم بود آنگاه خداوند او را بعد از بودن او بر نور علم گمراه کرد مانند کسی که آیاتش را به او داد سپس از آنها منسلخ شد و از غاوین (گمراهان، راه باطل روندگان) گشت] و بر گوشش و قلبش مُهر نموده و بر دیدهاش پردهای قرار داده پس چه کسی بعد از [اضلال او و عدم هدایت] خداوند او را هدایت میکند آیا پس متذکّر نمیشوید؟ [که جاهل مانند عالم و نه فاسق مانند مؤمن نیست و اینکه بعد از خداوند و اضلال او هادیی نیست]
- ترجمه سلطانیآیا پس دیدی (بنگر به) کسی که هوایش را به عنوان خدای خویش گرفته است و خداوند او را از روی علم گمراه کرده و بر گوشش و قلبش مُهر نموده و بر دیدهاش پردهای قرار داده پس چه کسی بعد از خداوند او را هدایت میکند آیا پس متذکّر نمیشوید؟
- ترجمه راستین(ای رسول ما) آیا مینگری آن را که هوای نفسش را خدای خود قرار داده و خدا او را دانسته (و پس از اتمام حجت) گمراه ساخته و مهر (قهر) بر گوش و دل او نهاده و بر چشم وی پرده ظلمت کشیده؟پس او را بعد از خدا دیگر که هدایت خواهد کرد؟آیا متذکر این معنی نمیشوید؟
- ترجمه الهی قمشهای٢٤ وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِكُنَا إِلَّا الدَّهْرُ وَمَا لَهُم بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ
و میگویند [حیاتی] جز حیات دنیوی ما نیست [عدّهای از ما] میمیریم و [عدّهای از ما] زنده میشویم [به دنیا میآییم] و جز دهر (روزگار) ما را هلاک نمیکند و (حال آنکه) آنان علمی به آن ندارند [یعنی همانا این گفتار آنها اصلاً باطل است] جز این نیست که آنها فقط ظنّ میورزند
- ترجمه سلطانیو میگویند (حیاتی) جز حیات دنیوی ما نیست (عدّهای از ما) میمیریم و (عدّهای از ما) زنده میشویم (به دنیا میآییم) و جز دهر (روزگار) ما را هلاک نمیکند و (حال آنکه) آنان علمی به آن ندارند جز این نیست که آنها فقط ظنّ میورزند
- ترجمه راستینو کافران گفتند که زندگی ما جز همین نشأه دنیا و مرگ و حیات طبیعت نیست و جز دهر و طبیعت کسی ما را نمیمیراند. و این سخن نه از روی علم و دلیل بلکه از روی جهل و وهم و خیال میگویند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٥ وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ مَّا كَانَ حُجَّتَهُمْ إِلَّا أَن قَالُوا ائْتُوا بِآبَائِنَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
و چون آیات روشنگر [واضح الدّلالت] ما [یا موضح (واضح کننده) صدق آورندهٔ آن و موضح حال آنان که بر آن هستند] برای آنها تلاوت شود [در معارضه کردن با رسول و در انکار این آیات] برای آنان حجّت نمیباشد مگر اینکه میگویند اگر راستگو میباشید پدران ما را بیاورید
- ترجمه سلطانیو چون آیات روشنگر ما برای آنها تلاوت شود برای آنان حجّت نمیباشد مگر اینکه میگویند اگر راستگو میباشید پدران ما را بیاورید
- ترجمه راستینو چون آیات و ادلّه روشن ما بر آن کافران تلاوت شود دیگر حجت و عذری نداشته جز اینکه گویند: اگر راست میگویید پدران ما را (زنده کنید و) بیاورید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٦ قُلِ اللَّهُ يُحْيِيكُمْ ثُمَّ يُمِيتُكُمْ ثُمَّ يَجْمَعُكُمْ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا رَيْبَ فِيهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ
بگو: خداوند است که شما را زنده میکند سپس شما را میمیراند سپس شما را تا روز قیامت که تردیدی در آن نیست جمع میکند [یعنی بگو: آوردن پدران شما فعل خداوند است همانطور که میراندن آنها فعل او بود، و این فعل را انجام میدهد و پدران شما را در روز قیامت میآورد] و لکن بیشتر مردم نمیدانند {که آن برای عدم تفکّر آنان دربارهٔ مغیبات و قصور نظرشان بر محسوسات است وگرنه که آنان عالم آخرت را در خواب مشاهده میکنند، و خواب نمونهٔ مرگ است، پس باید بدانند که خروج نفس از بدن به هنگام مرگ جز مثل خروج آن از آن به هنگام خواب نیست، پس همانطور که بعد از خواب در عالمی دیگر بقاء مییابد پس بعد از مرگ نیز چنین است}
- ترجمه سلطانیبگو: خداوند است که شما را زنده میکند سپس شما را میمیراند سپس شما را تا روز قیامت که تردیدی در آن نیست جمع میکند و لکن بیشتر مردم نمیدانند
- ترجمه راستینبگو: خدا شما را زنده کند سپس بمیراند و باز تمام شما را جمع گرداند به روز قیامت که آن روز بی شک و ریب بیاید و لیکن اکثر مردم نمیدانند.
- ترجمه الهی قمشهای٢٧ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ يَوْمَئِذٍ يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ
و مُلک (مملکت، پادشاهی) آسمانها و زمین [و آنچه که در آن دو است] برای خداوند است [نه برای غیر او، پس احدی غیر از او بر آوردن مردگان قادر نیست] و روزی که ساعت برپا میشود در آنروز مبطلان [باطل اندیشان] زیان میکنند
- ترجمه سلطانیو مُلک (مملکت، پادشاهی) آسمانها و زمین برای خداوند است و روزی که ساعت برپا میشود در آنروز مبطلان (باطل اندیشان) زیان میکنند
- ترجمه راستینآسمانها و زمین همه ملک خداست و روزی که ساعت قیامت بر پا شود آن روز اهل باطل (و منکران معاد) زیانکار خواهند بود.
- ترجمه الهی قمشهای٢٨ وَتَرَى كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
و هر امّتی را زانو زده میبینی، هر امّتی به سوی کتاب (صحیفهٔ اعمال) خود فرا خوانده میشود، امروز به [نفس] آنچه که عمل میکردید [یا به جزای آن] جزاء داده میشوید
- ترجمه سلطانیو هر امّتی را زانو زده میبینی، هر امّتی به سوی کتاب (صحیفهٔ اعمال) خود فرا خوانده میشود، امروز به آنچه که عمل میکردید جزاء داده میشوید
- ترجمه راستینو در آن روز هر گروهی را بنگری که به زانو در آمده و هر فرقه به سوی کتاب و نامه عمل خود خوانده شود (و ندا شود که) امروز همه به پاداش اعمال خود میرسید.
- ترجمه الهی قمشهای٢٩ هَذَا كِتَابُنَا يَنطِقُ عَلَيْكُم بِالْحَقِّ إِنَّا كُنَّا نَسْتَنسِخُ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
این کتاب ما است که به حقّ بر شما نطق میکند [سخن میگوید] همانا ما از آنچه که عمل میکردید نسخه برداری میکردیم
- ترجمه سلطانیاین کتاب ما است که به حقّ بر شما نطق میکند (سخن میگوید) همانا ما از آنچه که عمل میکردید نسخه برداری میکردیم
- ترجمه راستیناین کتاب ضبط ما به حق بر شما سخن میگوید، که ما هر چه میکردهاید همه را درست مینگاشتیم.
- ترجمه الهی قمشهای٣٠ فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَيُدْخِلُهُمْ رَبُّهُمْ فِي رَحْمَتِهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْمُبِينُ
و امّا کسانی که [با بیعت عامّه یا خاصّه] ایمان آوردهاند و به صالحات عمل کردند [و اصل آن بیعت خاصّهٔ ولویّه است] پس پروردگارشان آنها را در رحمت خویش [که همان ولایت است] داخل میسازد آن [دخول در ولایت] همان رستگاری آشکار است
- ترجمه سلطانیو امّا کسانی که ایمان آوردهاند و به صالحات عمل کردند پس پروردگارشان آنها را در رحمت خویش داخل میسازد آن همان رستگاری آشکار است
- ترجمه راستیناما آنان که ایمان آورده و نیکوکار شدند آنها را خدا در رحمت خود داخل سازد که آن سعادت و فیروزی معیّن و معلومی است.
- ترجمه الهی قمشهای٣١ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا أَفَلَمْ تَكُنْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَاسْتَكْبَرْتُمْ وَكُنتُمْ قَوْمًا مُّجْرِمِينَ
و امّا کسانی که کفر ورزیدهاند [به آنها گفته میشود] آیا پس [اینگونه] نبودید که آیات من بر شما تلاوت میشد و [از انقیاد آن و اتّباع از آن] استکبار ورزیدید [تا آنکه از آیات بزرگ و ولایت کبری استکبار نمودید] و [به سبب مخالفت با ولیّ امر خود] گروهی مجرم شدید
- ترجمه سلطانیو امّا کسانی که کفر ورزیدهاند: (به آنها گفته میشود:) آیا پس (اینگونه) نبودید که آیات من بر شما تلاوت میشد و استکبار ورزیدید و (به سبب مخالفت با ولیّ امر خود) گروهی مجرم شدید
- ترجمه راستینو اما آنان که کافر شدند (چون از شدت عذاب بنالند به آنها گوییم) آیا بر شما آیات مرا تلاوت نمیکردند و شما تکبر و عصیان کرده و مردمی بدکار و مجرم بودید؟
- ترجمه الهی قمشهای٣٢ وَإِذَا قِيلَ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَالسَّاعَةُ لَا رَيْبَ فِيهَا قُلْتُم مَّا نَدْرِي مَا السَّاعَةُ إِن نَّظُنُّ إِلَّا ظَنًّا وَمَا نَحْنُ بِمُسْتَيْقِنِينَ
و وقتی که گفته شود همانا وعدهٔ خداوند [دربارهٔ عذاب و ثواب] حقّ است و [دربارهٔ] ساعت که هیچ شکّی در آن نیست، میگویید: درک نمیکنیم که ساعت چیست، زیرا گمان میکنیم که جز گمانی [بیش] نیست و ما [آن را] به یقین [به تحقیق] نمیدانیم
- ترجمه سلطانیو وقتی که گفته شود همانا وعدهٔ خداوند حقّ است و (دربارهٔ) ساعت که هیچ شکّی در آن نیست، میگویید: درک نمیکنیم که ساعت چیست، زیرا گمان میکنیم که جز گمانی (بیش) نیست و ما (آن را) به یقین (به تحقیق) نمیدانیم
- ترجمه راستینو چون به شما گفته شد که وعده خدا حق است و در قیامت هیچ شک و ریب نیست شما گفتید: قیامت چیست؟نمیفهمیم، بس خیالی پیش خود میکنیم و به آن هیچ یقین نداریم.
- ترجمه الهی قمشهای٣٣ وَبَدَا لَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُوا وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ
و برای آنها بدیهای آنچه که عمل میکردند آشکار شد [حیثی که مقام ولیّ امرشان و خَساسَت (پستی) اولیای ظَلَمهٔ (ستمگر) خود را دیدند] و آنچه (گفتار یا عذاب) که آن را استهزاء میکردند آنها را در بر گرفت
- ترجمه سلطانیو برای آنها بدیهای آنچه که عمل میکردند آشکار شد و آنچه که آن را استهزاء میکردند آنها را در بر گرفت
- ترجمه راستینو در آن هنگام بر آنان نتیجه اعمال بدشان پدید آید و عذابی که به آن تمسخر میکردند به آنها احاطه کند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٤ وَقِيلَ الْيَوْمَ نَنسَاكُمْ كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا وَمَأْوَاكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ
و گفته میشود: ما امروز شما را فراموش میکنیم همانطور که شما دیدار امروزتان را فراموش کردید و جایگاهتان آتش است و هیچ یاری کنندهای ندارید
- ترجمه سلطانیو گفته میشود: ما امروز شما را فراموش میکنیم همانطور که شما دیدار امروزتان را فراموش کردید و جایگاهتان آتش است و هیچ یاری کنندهای ندارید
- ترجمه راستینو با آنها خطاب شود که امروز ما شما را (از رحمت خود) فراموش میکنیم چنانکه شما ملاقات این روز سخت را فراموش کردید. اینک منزل شما آتش دوزخ است و بر نجات خود هیچ یار و یاوری ندارید.
- ترجمه الهی قمشهای٣٥ ذَلِكُم بِأَنَّكُمُ اتَّخَذْتُمْ آيَاتِ اللَّهِ هُزُوًا وَغَرَّتْكُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ لَا يُخْرَجُونَ مِنْهَا وَلَا هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ
آن به خاطر این است که آیات (تدوینی) خداوند [از کتب آسمانی و احکام نبوی و آیات آفاقی جزئیّه و انفسیّه و آیات بزرگ که همان انبیاء و اولیاء هستند] را به تمسخر گرفتید و زندگی دنیا شما را مغرور کرد (فریفت) [پس انگاشتید که شما در آن جاوید هستید] پس امروز [به سبب استهزاء کردن آیات] از آن خارج نمیشوند و خشنودی (استرضاء) آنها جلب نمیشود [و خداوند آنان را قبول نمیکند]
- ترجمه سلطانیآن به خاطر این است که آیات خدا را به تمسخر گرفتید و زندگی دنیا شما را مغرور کرد (فریفت) پس امروز از آن خارج نمیشوند و خشنودی آنها جلب نمیشود
- ترجمه راستیناین عذاب شما کیفر آن است که به آیات خدا تمسخر کردید و مغرور زندگانی دنیا شدید. پس کافران امروز از آتش دوزخ رهایی ندارند و هیچ عذر و توبه ایشان نپذیرند.
- ترجمه الهی قمشهای٣٦ فَلِلَّهِ الْحَمْدُ رَبِّ السَّمَاوَاتِ وَرَبِّ الْأَرْضِ رَبِّ الْعَالَـمِينَ
پس حمد فقط برای خداوند پروردگار آسمانها و پروردگار زمین پروردگار عالمیان است
- ترجمه سلطانیپس حمد فقط برای خداوند پروردگار آسمانها و پروردگار زمین پروردگار عالمیان است
- ترجمه راستینباری ستایش و سپاس مخصوص خداست که به یکتایی آفریننده آسمانها و زمین و همه جهانهای بی نهایت است.
- ترجمه الهی قمشهای٣٧ وَلَهُ الْكِبْرِيَاءُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
و کبریا (بزرگی) در آسمانها و زمین برای او است و او چیره است [غالبی است که غلبه نمیشود و در علمش و عملش] حکیم است.
- ترجمه سلطانیو کبریا (بزرگی) در آسمانها و زمین برای او است و او چیره و حکیم است.
- ترجمه راستینو مقام جلال و کبریایی در آسمانها و زمین مخصوص اوست و او یکتا خدای مقتدر حکیم است.
- ترجمه الهی قمشهای