جزء شمارهٔ ۴


سورهٔ ۳- آل ‏عمران

٩٣ كُلُّ الطَّعَامِ كَانَ حِلًّا لِّبَنِي إِسْرَائِيلَ إِلَّا مَا حَرَّمَ إِسْرَائِيلُ عَلَى نَفْسِهِ مِن قَبْلِ أَن تُـنَزَّلَ التَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُوا بِالتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ

همهٔ طعام‌‌ها قبل از آنکه تورات نازل شود برای بنی اسرائیل حلال بود [و چنین نیست که یهود می‌‌گفتند که طیّبات از زمان نوح حرام بوده] جز آنچه که اسرائیل [یعنی یعقوب (ع) به سبب بیماریش گوشت شتر را] بر خودش حرام کرده بود [و بعد از نزول تورات به سبب بغی (گردنکشی) آنان طیّباتی حرام شد] بگو اگر راست می‌‌گویید پس تورات را بیاورید و آن را بخوانید

- ترجمه سلطانی

همهٔ طعام‌ها قبل از آنکه تورات نازل شود برای بنی اسرائیل حلال بود جز آنچه که اسرائیل (یعقوب (ع)) (به سبب بیماری گوشت شتر را) بر خودش حرام کرده بود بگو اگر راست می‌گویید پس تورات را بیاورید و آن را بخوانید

- ترجمه راستین

همه طعامها بر بنی اسرائیل حلال بود مگر آن را که یعقوب پیش از نزول تورات بر خود حرام کرد. بگو: اگر راست می‌گویید حکم تورات را آورده، تلاوت کنید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٤ فَمَنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ مِن بَعْدِ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِـمُونَ

پس کسی که بعد از آن [با ادّعای اینکه محرمات از زمان نوح حرام بوده] بر خداوند دروغ افتراء ببندد پس آنان همان ستمکارانند {و ظلم آنها عبارت از وضع انکار در موضع تصدیق و اقرار است}

- ترجمه سلطانی

پس هر کس بعد از آن بر خداوند دروغ افتراء ببندد (با ادّعای اینکه از زمان نوح حرام بوده) پس آنان همان ستمکارانند

- ترجمه راستین

پس کسانی که بعد از این حجّت بر خدا دروغ بندند، البته ستمکاران هم آنها خواهند بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٥ قُلْ صَدَقَ اللَّهُ فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ

بگو خداوند راست گفته است [زیرا او (ص) چون اعلان (علنی کردن) کرده بود به اینکه ملّت او ملّت ابراهیم است و ملّت ابراهیم ملّت او (ص) است با اتّباع از ملّت ابراهیم (ع) به اتّباع از ملّت خود (ص) کنایه کرد و فرمود:] پس از ملّت (آئین) ابراهیم که حنیف (راستین، حقگرا، حقگو) است پیروی کنید و [او] از مشرکین نبود

- ترجمه سلطانی

بگو خداوند راست گفته است پس از ملّت (آئین) ابراهیم که حنیف (راستین، حقگرا، حقگو) است پیروی کنید و (او) از مشرکین نبود

- ترجمه راستین

بگو: سخن خدا راست است، پس باید از آیین ابراهیم پیروی کنید که بر آیین پاک توحید بود و هرگز از مشرکان نبود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٦ إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِّلْعَالَـمِينَ

همانا اوّلین خانه (بقعه) [از لحاظ زمان] که برای مردم وضع (خلق، بناء) شد همان (خانه‌‌ای) است که در مکّه مبارک (دارای برکت برای مجاور خود) است و به عنوان هدایت برای عالمیان است

- ترجمه سلطانی

همانا اوّلین خانه (از لحاظ زمان) که برای مردم وضع (خلق، بناء) شد همان است که در مکّهٔ مبارک است و به عنوان هدایت برای عالمیان است

- ترجمه راستین

اول خانه‌ای که برای عبادت خلق بنا شد همان خانه (کعبه) است که در بکّه است که در آن برکت و هدایت خلایق است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٧ فِيهِ آيَاتٌ بَيِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَن دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعَالَـمِينَ

در آن نشانه‌‌های واضح مقام ابراهیم هست و هر کس در آن داخل شود ایمن می‌‌باشد و حجّ (قصد) کردن برای خداوند بر مردم به این بیت (خانه) [وضع شده] است برای کسی که توانایی راه به سوی او دارد و هر کس کفر بورزد پس همانا خداوند از جهانیان بی نیاز است

- ترجمه سلطانی

در آن نشانه‌های واضح مقام ابراهیم هست و هر کس در آن داخل شود ایمن می‌باشد و حجّ (قصد) کردن برای خداوند بر مردم به این بیت (خانه) (وضع شده) است برای کسی که راه را به سوی او توانایی دارد و هر کس کفر بورزد پس همانا خداوند از جهانیان بی نیاز است

- ترجمه راستین

در آن خانه آیات (ربوبیّت) هویداست، مقام ابراهیم خلیل است، و هر که در آنجا داخل شود ایمن باشد. و مردم را حجّ و زیارت آن خانه به امر خدا واجب است بر هر کسی که توانایی برای رسیدن به آنجا دارد، و هر که کافر شود (به خود زیان رسانده و) خدا از جهانیان بی‌نیاز است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٨ قُلْ يَاأَهْلَ الْكِتَابِ لِـمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ شَهِيدٌ عَلَى مَا تَعْمَلُونَ

[ای محمّد] بگو ای اهل کتاب چرا به آیات [تدوینی] خداوند [از آیات قرآن و تورات و انجیل، و آیات تکوینی و احکام الهی ثابت در شرایع سه‌‌گانه] کفر می‌‌ورزید و (حال آنکه) خداوند بر آنچه که عمل می‌‌کنید شهید (بسیار شاهد) است [پس بر کفرتان به آیات به شما جزاء می‌‌دهد و تحریف و پنهان کردن به شما نفع نمی‌‌رساند]

- ترجمه سلطانی

بگو ای اهل کتاب چرا کفر می‌ورزید به آیات خداوند و (حال آنکه) خداوند بسیار گواه است بر آنچه که عمل می‌کنید

- ترجمه راستین

بگو: ای اهل کتاب، چرا به آیات خدا کافر می‌شوید حال آنکه خدا گواه اعمال شماست؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩٩ قُلْ يَاأَهْلَ الْكِتَابِ لِـمَ تَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ تَبْغُونَهَا عِوَجًا وَأَنتُمْ شُهَدَاءُ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ

بگو: ای اهل کتاب چرا کسی که [برای او اسلام حاصل شده و] ایمان می‌‌آورد را [یا کسی که اسلام را می‌‌خواهد] از راه خدا [از حجّ یا جهاد یا مطلق خیر یا ولایت یا اسلام] باز می‌‌دارید (منع می‌‌کنید)، آن را بطور کج می‌‌خواهید (آرزو می‌‌دارید) و (حال آنکه) شما شاهد هستید [یعنی شما کسانی هستید که اهل ملّت شما در قضایای خود به شما استشهاد می‌‌کنند، یا شما در شهادات آنها امین هستید و اعتماد آنها بر شما است، یا شما علمای ملّت خود هستید، یا شما شهادت می‌‌دهید به اینکه این راه، راه خدا است، یا شهادت می‌‌دهید که شما از راه خدا جلوگیری می‌‌کنید] و خداوند از آنچه که عمل می‌‌کنید غافل نیست

- ترجمه سلطانی

بگو: ای اهل کتاب چرا کسی که ایمان می‌آورد را باز می‌دارید (منع میکنید) از راه خدا، آن را بطور کج می‌خواهید (آرزو می‌دارید) و (حال آنکه) شما گواه هستید و خداوند از آنچه که عمل می‌کنید غافل نیست

- ترجمه راستین

بگو: ای اهل کتاب، چرا اهل ایمان را از راه خدا باز می‌دارید و اهل ایمان را به راه باطل می‌خوانید در صورتی که (به زشتی این عمل) آگاهید؟! و (بترسید که) خدا از کردار شما غافل نیست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٠ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تُطِيعُوا فَرِيقًا مِّنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ يَرُدُّوكُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ كَافِرِينَ

ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید [یعنی با بیعت عامّهٔ نبویّه و قبول دعوت ظاهره اسلام آورده‌‌اید] اگر از گروهی از کسانی که کتاب به آنها داده شده [که شما را از راه خدا باز می‌‌دارند و آن را کج می‌‌خواهند با استماع به آنها و قبول مفتریاتشان] اطاعت کنید شما را بعد از ایمانتان [از ایمانتان و از راه موصل به خداوند به حالت] کافران بر می‌‌گردانند

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید اگر از گروهی از کسانی که کتاب به آنها داده شده اطاعت کنید شما را بعد از ایمانتان (به حالت) کافران بر می‌گردانند

- ترجمه راستین

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، اگر پیروی بسیاری از اهل کتاب کنید شما را بعد از ایمان به کفر بر می‌گردانند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠١ وَكَيْفَ تَكْفُرُونَ وَأَنتُمْ تُتْلَى عَلَيْكُمْ آيَاتُ اللَّهِ وَفِيكُمْ رَسُولُهُ وَمَن يَعْتَصِم بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ

و چگونه کفر می‌‌ورزید [که آن بر شما نمی‌‌سزد] و (حال آنکه) شما هستید که آیات خداوند بر شما تلاوت می‌‌شود و رسول او در میان شما است [و شما با بیعت کردن با رسول (ص) به خداوند اعتصام (تمسّک) جُستید] و هر کس به خداوند متمسّک شود پس به راه راست هدایت شده [یعنی همانا شما با بیعت کردن با رسول (ص) به خداوند اعتصام (تمسّک) جُستید زیرا بیعت مورث تمسّک به کسی است که بیعت را قبول می‌‌کند و تمسّک به رسول (ص) برای مظهر تامّ بودن او برای او، تمسّک به خداوند است و کسی که به رسول (ص) اعتصام جوید به صراط مستقیم موصل به خداوند هدایت می‌‌شود برای اینکه رسول (ص) همان صراط مستقیم است و کسی که هدایت شد بر نمی‌‌گردد مگر وقتی که در کوری به غایت آن رسیده باشد]

- ترجمه سلطانی

و چگونه کفر می‌ورزید (بر شما نمی‌سزد) و (حال آنکه) شما هستید که آیات خداوند بر شما تلاوت می‌شود و رسول او در میان شما است و هر کس به خداوند متمسّک شود پس به راه راست هدایت شده

- ترجمه راستین

و چگونه کافر خواهید شد در صورتی که آیات خدا بر شما تلاوت می‌شود و پیغمبر خدا میان شماست؟و هر کس به دین خدا متمسّک شود محققا به راه مستقیم هدایت یافته است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٢ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنتُم مُّسْلِمُونَ

ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید از [سخط] خداوند بهراسید آن‌‌چنان که حقّ پروا کردن از او است و هرگز نمیرید مگر [در حالی که] شما مسلمان هستید [یعنی اسلام را تا حال مرگ ادامه دهید]

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید از (سخط) خداوند بهراسید آن‌چنان که حقّ پروا کردن از او است و هرگز نمیرید مگر (در حالی که) شما مسلمان هستید

- ترجمه راستین

ای اهل ایمان، از خدا بترسید چنانچه شایسته خدا ترس بودن است، و نمیرید جز به دین اسلام.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٣ وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ

و همگی به ریسمان خداوند چنگ اندازید {حبل الله بر قرآن اطلاق می‌‌شود برای اینکه آن مانند ریسمان محسوس ممدود (کشیده شده) از خداوند به سوی خلق است، یک طرف آن همان مقام مشیّت و علویّت علیّ (ع) در دست خداوند است، و طرف دیگرش در دست مردم است و آن نقش آن و نوشتهٔ آن و لفظ آن و عبارت آن است، و بر کامل از نبّی (ص) یا ولیّ (ع) اطلاق می‌‌شود، زیرا او نیز ریسمان ممدود از جانب خداوند به سوی خلق است که یک طرف آن مشیّت است مانند قرآن و طرف دیگرش بشریّت او است، و بر ولایت تکوینی و ولایت تکلیفی اطلاق می‌‌شود زیرا آن نیز ریسمان ممدود است که یک طرف آن مشیّت است برای اینکه همه در مقامات عالیه متّحد هستند، و تفرقه جز این نیست که آن در عالم فرق است و طرف دیگر آن بشریّت کامل و صدر (سینه) قابل ولایت و بشریّت او است} [یعنی ای مسلمانان به محمّد (ص) و شریعت او و کتاب او چنگ بزنید و ای مؤمنین به علی (ع) و ولایتش چنگ بزنید] و [با چنگ انداختن به ادیان منسوخه و باطله و ولایت منافقین] پراکنده نشوید و نعمت خداوند را بر خود به یاد آورید آنوقت که دشمن [یکدیگر] بودید پس [با اسلام] بین قلوب شما الفت داد پس به نعمت او برادر [یکدیگر در دین] شُدید و (حال آنکه) بر لبهٔ پرتگاهی از آتش بودید پس خداوند شما را از آن رهانید این‌‌چنین [تبیین آیات مودعه دربارهٔ بیت و مقام و احکام مقرّرهٔ آن در باب حجّ بیت و آیات مذکورهٔ آن در مواعظ شما] است که خداوند آیات [تکلیفی و وعظی و تکوینی دیگر] خود را برای شما تبیین می‌‌کند به این ترقّب که شما [به مصالحتان و مضارّتان، یا به ولایت ولیّ امرتان] هدایت شوید

- ترجمه سلطانی

و همگی به ریسمان خداوند چنگ اندازید و پراکنده نشوید و نعمت خداوند را بر خود به یاد آورید آنوقت که دشمن (یکدیگر) بودید پس (با اسلام) بین قلوب شما الفت داد پس به نعمت او برادر (یکدیگر) (در دین) شُدید و (حال آنکه) بر لبهٔ پرتگاهی از آتش بودید پس خداوند شما را از آن رهانید این‌چنین خداوند آیات خود را برای شما تبیین می‌کند به این ترقّب که شما هدایت شوید

- ترجمه راستین

و همگی به رشته (دین) خدا چنگ زده و به راههای متفرّق نروید، و به یاد آرید این نعمت بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید، خدا در دلهای شما الفت و مهربانی انداخت و به لطف و نعمت خدا همه برادر دینی یکدیگر شدید، و در پرتگاه آتش بودید، خدا شما را نجات داد. بدین گونه خدا آیاتش را برای (راهنمایی) شما بیان می‌کند، باشد که هدایت شوید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٤ وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

و باید امّتی (گروهی) از شما باشند که دعوت به خیر کنند [مقصود این است که بودن امّتی (گروهی) از شما داعى (دعوت کننده) به خیر امری حتمی است پس آنها را طلب کنید و دعوتشان را اجابت نمائید] و به معروف امر کنند و از منکر نهی نمایند و آنان همان رستگاران (کاملان در رستگاری) هستند

- ترجمه سلطانی

و باید امّتی (گروهی) از شما باشند که دعوت به خیر کنند و به معروف امر کنند و از منکر نهی نمایند و آنان همان رستگاران هستند

- ترجمه راستین

و باید برخی از شما مسلمانان، خلق را به خیر و صلاح دعوت کنند و امر به نیکوکاری و نهی از بدکاری کنند، و اینها (که واسطه هدایت خلق هستند) رستگار خواهند بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٥ وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ وَأُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ

[پس بر تمسّک به این امّت اجتماع کنید] و مانند کسانی که بعد از آنکه بیّنات نزد آنها آمد فرقه فرقه (پراکنده) شدند و اختلاف کردند [مانند یهود و نصاری که تمسّک به اوصیاء موسی (ع) و عیسی (ع) را ترک کردند] نباشید و آنان (متشبّهین به آنها از این امّت) عذابی عظیم دارند

- ترجمه سلطانی

و مانند کسانی که بعد از آنکه بیّنات نزد آنها آمد فرقه فرقه (پراکنده) شدند و اختلاف کردند نباشید و آنان عذابی عظیم دارند

- ترجمه راستین

و شما مسلمانان مانند مللی نباشید که پس از آنکه آیات روشن برای (هدایت) آنها آمد راه تفرقه و اختلاف پیمودند، که البته برای آنها عذاب بزرگ خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٦ يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَكَفَرْتُم بَعْدَ إِيمَانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْفُرُونَ

در روزی که روی‌‌هایی [از بشّاشت سرور (شادمانی) و نضارت (تر و تازه بودن) آن] سپید می‌‌شوند و روی‌‌هایی [از کابت (افسردگی) حزن و خوف و کدورت آن] سیاه می‌‌شوند پس کسانی که روسیاه می‌‌شود [به آنها گفته می‌‌شود:] آیا بعد از ایمانتان کفر ورزیدید پس عذاب را بچشید به [خاطر] آنکه [بعد از ایمانتان] کفر ورزیدید

- ترجمه سلطانی

در روزی که روی‌هایی سپید می‌شوند و روی‌هایی سیاه می‌شوند پس کسانی که رویشان سیاه می‌شود (به آنها گفته میشود:) آیا بعد از ایمانتان کفر ورزیدید پس عذاب را بچشید به آنکه (بعد از ایمانتان) کفر ورزیدید

- ترجمه راستین

در روزی که گروهی روسفید و گروهی روسیاه باشند، اما سیه رویان (را نکوهش کنند که) چرا بعد از ایمان باز کافر شدید؟اکنون بچشید عذاب را به کیفر کفر و عصیان خود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٧ وَأَمَّا الَّذِينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَةِ اللَّهِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ

و امّا کسانی که روسفید گشتند پس آنها در رحمت خداوند مخلّد (ماندگار) در آن هستند

- ترجمه سلطانی

و امّا کسانی که روی‌هایشان سفید گشت پس آنها در رحمت خداوند مخلّد (ماندگار) در آن هستند

- ترجمه راستین

و اما روسفیدان در رحمت خدا (یعنی بهشت) درآیند و در آن جاوید متنعّم باشند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٨ تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِّلْعَالَـمِينَ

این [مذکورات از آیهٔ اوّلین خانهٔ وضع شده برای مردم الی دخول در رحمت] آیات خداوند هستند [دالّ بر حقّ بودن او و مجازاتش بر اعمال] که آنها را [متلبّس به] حقّ [یا بواسطهٔ حقّ مخلوقٌ به] بر تو می‌‌خوانیم و خداوند [با سیاه کردن وجوه و چشاندن عذاب] ستمی برای جهانیان نمی‌‌خواهد [بلکه آن نتیجهٔ اعمال آنها است که به سوی آنها کشانده شده]

- ترجمه سلطانی

اینها آیات خداوند هستند که آنها را به حقّ بر تو می‌خوانیم و خداوند برای جهانیان ستمی نمی‌خواهد

- ترجمه راستین

اینها آیات الهی است که برای تو به راستی می‌خوانیم، و خداوند هرگز اراده ستم به هیچ کس از مردم عالم نخواهد کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠٩ وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَإِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ

و آنچه که در آسمان‌‌ها هست و آنچه که در زمین هست برای خداوند است و امور به خداوند بازگردانده می‌‌شوند [یعنی هر فعلیّتی به فعلیّت دیگری منتهی می‌‌شود تا منتهی به فعلیّتی شود که فوق آن فعلیّتی نیست و آن ربوبیّت است]

- ترجمه سلطانی

و آنچه که در آسمان‌ها هست و آنچه که در زمین هست برای خداوند است و امور به خداوند بازگردانده می‌شوند

- ترجمه راستین

و هر آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است همه ملک خداست و بازگشت همه امور (و موجودات) به سوی اوست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٠ كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَوْ آمَنَ أَهْلُ الْكِتَابِ لَكَانَ خَيْرًا لَّهُم مِّنْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَأَكْثَرُهُمُ الْفَاسِقُونَ

شما [مخاطبان ائمّهٔ معصومین (ع)] بهترین امّت می‌‌باشید که برای [انتفاع] مردم [از عدم به وجود یا از عوالم عالی و حجاب‌‌های غیبی به عالم شهادت] خارج (فرستاده) شده‌‌اید که به معروف امر کنید و از منکر نهی کنید و [با ایمانی بالاتر] به خداوند ایمان بیاورید و اگر اهل کتاب ایمان بیاورند البتّه برای آنان خیر (خوب، بهتر) می‌‌باشد [بعضی] از آنها [مثل انصار از یهود مدینه و مثل بعضی نصاری از اهل حبشه و اهل یمن به محمّد (ص) قبل از مبعث او و بعد از بعثت او] مؤمن هستند و [امّا] اکثر آنان تبهکار [از مقتضای دینشان و کتابشان و وصیّت پیامبرشان خارج] هستند

- ترجمه سلطانی

شما (مخاطبان ائمّهٔ معصومین (ع)) بهترین امّت می‌باشید که خارج (فرستاده) شده‌اید برای (انتفاع) مردم که به معروف امر کنید و از منکر نهی کنید و به خداوند ایمان بیاورید و اگر اهل کتاب ایمان بیاورند البتّه برای آنان خیر (خوب، بهتر) می‌باشد (بعضی) از آنها مؤمن هستند و (امّا) اکثر آنان تبهکارند

- ترجمه راستین

شما (مسلمانان حقیقی) نیکوترین امتی هستید که پدیدار گشته‌اید (برای اصلاح بشر، که مردم را) به نیکوکاری امر می‌کنید و از بدکاری باز می‌دارید و ایمان به خدا دارید. و اگر اهل کتاب همه ایمان می‌آوردند بر آنان چیزی بهتر از آن نبود، لیکن برخی از آنان با ایمان و بیشترشان فاسق و بدکارند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١١ لَن يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَذًى وَإِن يُقَاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنصَرُونَ

هرگز جز اذیّتی (ضرری اندک) به شما ضرر نخواهند رساند و اگر با شما بجنگند به شما پشت می‌‌کنند سپس یاری نمی‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

هرگز جز اذیّتی (اندک) به شما ضرر نخواهند رساند و اگر با شما بجنگند به شما پشت می‌کنند سپس یاری نمی‌شوند

- ترجمه راستین

هرگز (یهودان) به شما آسیب سخت نتوانند رسانید مگر آنکه شما را اندکی بیازارند، و اگر به کارزار شما آیند از جنگ خواهند گریخت و از آن پس هیچ وقت منصور نخواهند بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٢ ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِّنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِّنَ النَّاسِ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِّنَ اللَّهِ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُوا يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ الْأَنبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ ذَلِكَ بِمَا عَصَوا وَّكَانُوا يَعْتَدُونَ

آنها به هر جائی دست یازند در ذلّت فرو رفته‌‌اند مگر به ریسمانی از خداوند [که همان فطرتی است که خداوند مردم را بر آن مفطور نموده که از آن به ولایت تکوینیّ تعبیر می‌‌شود که همان کتاب تکوینیّ الهی است و کتاب تدوینی ظهور آن و بیان آن است] و ریسمانی از مردم [که همان اتّصال به نبی (ص) با بیعت عامّه یا به ولیّ (ع) با بیعت خاصّهٔ ولویّه است و از آن به ولایت تکلیفیّه تعبیر می‌‌شود] و [در هر حال] با خشمی [بزرگ] از خداوند و (در حالی که) مسکنت آنها را فرا گرفته [به آخرت] باز می‌‌گردند {مسکین کسی است که فقر او را از حرکت در معاشش ساکن کرده و او حالاً بدتر از فقیر است که آنچه که او را بر مؤنتش کفایت کند نداشته باشد}، آن [مذکور از ضرب ذلّت و مسکنت و برگشتن به خشم] به این سبب است که آنها به آیات [تدوینیّ خداوند و احکام الهیّ که در کتبشان و شرایع آنان بود و به آیات تکوینی] خداوند [از محمّد (ص) و علیّ (ع) و معجزات آن دو و پیامبرانشان] کفر می‌‌ورزیدند و پیامبران را به غیر حقّ می‌‌کشتند آن [کفر ورزیدن و کشتن] به (سبب) آنچه است که عصیان کردند و تعدّی می‌‌کردند

- ترجمه سلطانی

آنها به هر جائی دست یازند در ذلّت فرو رفته‌اند مگر به ریسمانی از خداوند و ریسمانی از مردم و (در هر حال) با خشمی (بزرگ) از خداوند و (در حالی که) مسکنت آنها را فرا گرفته باز می‌گردند، آن به این سبب است که آنها به آیات خداوند کفر می‌ورزیدند و پیامبران را به غیر حقّ میکشتند آن به (سبب) آنچه است که عصیان کردند و تعدّی می‌کردند

- ترجمه راستین

آنها محکوم به ذلّت و خواری هستند به هر کجا که یافت شوند، مگر به دین خدا و عهد مسلمین درآیند. و آنان پیوسته مستحق خشم خدا و اسیر بدبختی و ذلّت شدند از این رو که به آیات خدا کافر شده و پیغمبران حق را به ناحق می‌کشتند، و این نابکاریها به خاطر نافرمانی و ستمگری همیشه آنها بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٣ لَيْسُوا سَوَاءً مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ

[بعضی] از اهل کتاب [که ایمان آورده‌‌اند و فاسقان در احوالشان و اعمالشان] یکسان نیستند [از آنها امّتی در احوالشان و اخلاقشان و اعمالشان معتدل یا برای عبادت قائم] ایستاده هستند که در ساعاتی از شب آیات خداوند را تلاوت می‌‌کنند [یعنی در آیات خداوند از کتبشان و از قرآن راغب هستند و بدانها نظر می‌‌کنند و در آنها تدبّر می‌‌نمایند] و آنها [بر خداوند] سجده (خضوع) می‌‌کنند {سجود کنایه از نماز عتمه (عشاء) یا نماز شب است}

- ترجمه سلطانی

(بعضی) از اهل کتاب یکسان نیستند (از آنها) امّتی ایستاده هستند که در ساعاتی از شب آیات خداوند را تلاوت می‌کنند و آنها سجده می‌کنند

- ترجمه راستین

همه اهل کتاب یکسان نیستند، طایفه‌ای از آنها معتدل و به راه راست‌اند، در دل شب به تلاوت آیات خدا و نماز و طاعت حق مشغولند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٤ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَأُولَئِكَ مِنَ الصَّالِـحِينَ

[به سبب سجود و تلاوت آیات بر دست محمّد (ص)] به خداوند و روز آخِر ایمان می‌‌آورند و به معروف امر می‌‌کنند و از منکر نهی می‌‌کنند و در خیرات [از عبادات و احسان به بندگان] شتاب می‌‌ورزند و آنان (بزرگان موصوف به این اوصاف) از صالحان هستند

- ترجمه سلطانی

به خداوند و روز آخِر ایمان می‌آورند و به معروف امر می‌کنند و از منکر نهی می‌کنند و در خیرات شتاب می‌ورزند و آنان از صالحان هستند

- ترجمه راستین

ایمان به خدا و روز قیامت می‌آورند و امر به نیکویی و نهی از بدکاری می‌کنند و در نکوکاری می‌شتابند و آنها خود مردمی نیکوکارند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٥ وَمَا يَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ فَلَن يُكْفَرُوهُ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالْمُتَّقِينَ

و هر آنچه از خیر که انجام دهند پس هرگز [در آخرت] بابت آن (خیر) ناسپاسی نخواهند دید و خداوند به پرهیزگاران دانا است [و افعال حسنهٔ آنها از علم خدای تعالی مخفی نمی‌‌شود پس لامحاله به آنها پاداش می‌‌دهد]

- ترجمه سلطانی

و هر آنچه از خیر که انجام دهند پس هرگز (در آخرت) به او ناسپاسی نخواهد شد و خداوند به پرهیزگاران دانا است

- ترجمه راستین

هر کار نیک کنند از ثواب آن محروم نخواهند شد و خدا دانا به حال پرهیزکاران است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٦ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَن تُغْنِيَ عَنْهُمْ أَمْوَالُهُمْ وَلَا أَوْلَادُهُم مِّنَ اللَّهِ شَيْئًا وَأُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ

همانا کسانی که کفر ورزیدند هرگز اموال آنها و نه اولاد آنها، آنها را از چیزی از [سخط] خداوند بی نیاز نخواهند کرد و آنان اصحاب آتش هستند، آنها در آن ماندگار هستند

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که کفر ورزیدند هرگز اموال آنها و نه اولاد آنها، آنها را از چیزی از (سخط) خداوند بی نیاز نخواهند کرد و آنان اصحاب آتش هستند، آنها در آن همیشگی هستند

- ترجمه راستین

هرگز کافران را بسیاری مال و اولاد از عذاب خدا نتواند رهانید، و آنها اهل جهنم و جاوید در آن معذّب خواهند بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٧ مَثَلُ مَا يُنفِقُونَ فِي هَذِهِ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا كَمَثَلِ رِيحٍ فِيهَا صِرٌّ أَصَابَتْ حَرْثَ قَوْمٍ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ فَأَهْلَكَتْهُ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ

مَثل آنچه [از قوا و ادراکات و اعمار (عمرها) و اموال که این کافران آنها را در غیر مواقع آن] که در این زندگانی دنیا [یا در حفظ آن یا ابقاء آن] انفاق می‌‌کنند [در هلاک و فناء آنها قبل از رسیدنشان به مبلغ (محلّ رسیدن) انتفاع] مانند [قرار دادن زرع در موضعی که هلاک شود یا با زرع آن در غیر وقت آن تا سرما آن را دریابد و آن را هلاک کند] مَثل بادی است که در آن سوز سرمای شدید هست که به کشتِ قومی که به خودشان ستم کرده‌‌اند اصابت کند و آن را هلاک (نابود) کند و خداوند [در فنای منفقات بلامنفعت کفّار] به آنها ظلم نکرده و لکن [آنها با انفاقشان در محلّی یا بر وجهی یا به نیّتی که منفعت آن به آنها نمی‌‌رسد خودشان] به خودشان ظلم می‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

مَثل آنچه که در این زندگانی دنیا انفاق می‌کنند مانند مَثل بادی است که در آن سوز سرما هست که به کشتِ قومی که به خودشان ستم کرده‌اند اصابت کند و آن را هلاک (نابود) کند و خداوند به آنها ظلم نکرده و لکن به خودشان ظلم می‌کنند

- ترجمه راستین

مثل مالی که کافران برای پیشرفت مقاصد دنیوی خود صرف کنند (و از آن بهره نیابند) بدان ماند که باد سرد شدیدی به کشتزار ستمکاران برسد و همه را نابود کند (که حاصلی از آن به دست نیاید) . و خدا ستمی بر آنها نکرده، لیکن آنها به خود ستم می‌کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٨ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِن كُنتُمْ تَعْقِلُونَ

ای کسانی که [با ایمان عامّ و بیعت عامّهٔ نبویّه و قبول دعوت ظاهره] ایمان آورده‌‌اید [بعضاً] از غیر خود دوست همراز نگیرید که در تباهی شما کوتاهی نمی‌‌کنند [یعنی از خبال (تباهی) و فساد کردن دربارهٔ شما کوتاهی نمی‌‌کنند یا در خبال دربارهٔ شما سستی نمی‌‌کنند] و آنچه که شما را رنج دهد دوست می‌‌دارند همانا [با اینکه آنها به سبب نفاقشان می‌‌خواهند که نسبت به شما دوستی ظاهر نمایند در ضمن کلامشان] دشمنی از دهان‌‌هایشان آشکار شده و آنچه که سینه‌‌هایشان [از بغض بر شما] پنهان می‌‌کند بزرگتر است [از آنچه از زبان‌‌هایشان ظاهر می‌‌شود] همانا این آیات [و علامات دالّ بر بغضاء (دشمنی ورزیدن) آنها نسبت به شما و شدّت عداوت آنان] را برای شما تبیین کردیم اگر شما تعقّل می‌‌کردید [این علامات را درک می‌‌کردید و از موالات (دوستی کردن) با آنها اجتناب می‌‌کردید]

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید (بعضاً) از غیر خود دوست همراز نگیرید که در تباهی شما کوتاهی نمی‌کنند و آنچه را که شما را رنج دهد دوست می‌دارند همانا دشمنی از دهان‌هایشان آشکار شده و آنچه که سینه‌هایشان (از بغض بر شما) پنهان می‌کند بزرگتر است همانا این آیات را برای شما تبیین کردیم اگر شما تعقّل کنید

- ترجمه راستین

ای اهل ایمان، از غیر همدینان خود دوست صمیمی همراز نگیرید، چه آنکه آنها از خلل و فساد در کار شما ذرّه‌ای کوتاهی نکنند، آنها مایلند شما همیشه در رنج باشید، دشمنی شما را بر زبان هم آشکار سازند و محققا آنچه در دل دارند بیش از آن است. ما به خوبی برای شما بیان آیات کردیم اگر عقل را به کار بندید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٩ هَاأَنتُمْ أُولَاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَلَا يُحِبُّونَكُمْ وَتُؤْمِنُونَ بِالْكِتَابِ كُلِّهِ وَإِذَا لَقُوكُمْ قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا عَضُّوا عَلَيْكُمُ الْأَنَامِلَ مِنَ الْغَيْظِ قُلْ مُوتُوا بِغَيْظِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ

آگاه باشید این شما هستید که آنها را دوست می‌‌دارید و (حال آنکه) آنها شما را دوست ندارند و [شما] به همهٔ کتاب [مُنزل (نازل شده) بر شما] ایمان دارید [نه مانند کسانی که به بعضی ایمان آورده و به بعضی کفر می‌‌ورزند] و وقتی که با شما ملاقات کنند می‌‌گویند ایمان آورده‌‌ایم و وقتی که خلوت کنند از غیظ بر شما [برای عصبیّت (تعصّب ورزیدن) بر دین خود] سر انگشتان [خود] را می‌‌گزند بگو از خشم خود بمیرید همانا خداوند به ذات (درون) سینه‌‌ها دانا است [پس چگونه نداند آنچه را که در خلوات بر اعضاء ظاهر می‌‌شود]

- ترجمه سلطانی

آگاه باشید این شما هستید که آنها را دوست می‌دارید و (حال آنکه) آنها شما را دوست ندارند و (شما) به همهٔ کتاب ایمان دارید (نه مانند کسانی که به بعضی ایمان آورده و به بعضی کفر ورزیده) و وقتی که با شما ملاقات کنند می‌گویند ایمان آورده‌ایم و وقتی که خلوت کنند از غیظ بر شما سر انگشتان (خود) را می‌گزند بگو از خشم خود بمیرید همانا خداوند به ذات (درون) سینه‌ها دانا است

- ترجمه راستین

آگاه باشید، چنانچه شما آنها را دوست می‌دارید آنان شما را دوست نمی‌دارند، و شما به همه کتب آسمانی ایمان دارید، و آنها در مجامع شما اظهار ایمان کرده و چون تنها شوند از شدت کینه بر شما سر انگشت خشم به دندان گیرند. بگو: بدین خشم بمیرید، همانا خدا از درون دلها آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٠ إِن تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِن تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ

اگر خوبی به شما برسد ناراحتشان می‌‌کند و اگر بدیی به شما اصابت کند به آن خوشحال می‌‌شوند [و این حالت دشمن است و حقّ او عداوت است نه موالات] و اگر [از موالات با آنها با خوفتان از ایذاء آنها و بر ایذاء آنها که شما را اذیّت می‌‌کنند] صبر کنید و [از آنان] پرهیز کنید (بر حذر باشید)، کید آنها چیزی به شما ضرر نمی‌‌زند همانا خداوند به آنچه که عمل می‌‌کنند محیط است

- ترجمه سلطانی

اگر خوبی به شما برسد ناراحتشان می‌کند و اگر بدیی به شما اصابت کند به آن خوشحال می‌شوند و اگر صبر کنید و پرهیز کنید (بر حذر باشید)، کید آنها چیزی به شما ضرر نمی‌زند همانا خداوند به آنچه که عمل می‌کنند محیط است

- ترجمه راستین

اگر شما (مسلمین) را خوشحالی پیش آید از آن غمگین شوند، و اگر به شما حادثه ناگواری رسد خوشحال شوند. اما اگر شما صبر پیشه کنید و پرهیزکار باشید مکرر و عداوت آنان آسیبی به شما نرساند، که همانا خدا بر آنچه می‌کنید محیط و آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢١ وَإِذْ غَدَوْتَ مِنْ أَهْلِكَ تُبَوِّئُ الْمُؤْمِنِينَ مَقَاعِدَ لِلْقِتَالِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ

و [به یاد آورید یا یادآوری کن ای محمّد] آنوقت که در سپیده دم از اهل خود [به سوی کوه اُحُد] خارج شدی که مؤمنین را برای جنگ در جاهایی [مناسب] مستقر کنی و (حال آنکه) خداوند [حین با هم تشاور (مشورت کردن) شما بر اقوال شما] شنوا و [به نیّات شما] دانا است

- ترجمه سلطانی

و آنوقت که در سپیده دم از اهل خود (به سوی کوه اُحد) خارج شدی که مؤمنین را برای جنگ در جاهایی (مناسب) مستقر کنی و (حال آنکه) خداوند شنوا و دانا است

- ترجمه راستین

(و به یاد آرای پیغمبر) صبحگاهی که از خانه خود به جهت صف آرایی مؤمنان برای جنگ بیرون شدی، و خدا (به همه گفتار و کردار تو) شنوا و دانا بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٢ إِذْ هَمَّت طَّائِفَتَانِ مِنكُمْ أَن تَفْشَلَا وَاللَّهُ وَلِيُّهُمَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ

آنوقت که دو طایفه (گروه) از شما همّت کردند (بر آن شدند) که آن دو سستی کنند و (حال آنکه) خداوند ولیّ آن دو است [پس بر آن دو شایسته نیست که آن دو سستی کنند] و مؤمنین پس باید فقط بر خداوند [نه بر غیر او] توکّل کنند

- ترجمه سلطانی

آنوقت که دو طایفه (گروه) از شما همّت کردند (بر آن شدند) که آن دو سستی کنند و (حال آنکه) خداوند ولیّ آن دو است و مؤمنین پس باید فقط بر خداوند توکّل کنند

- ترجمه راستین

آن‌گاه که دو طایفه از شما بد دل و ترسناک (و در اندیشه فرار از جنگ) شدند و خدا یار آنها بود، و همیشه باید اهل ایمان به خدا توکل کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٣ وَلَقَدْ نَصَرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَأَنتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ

و همانا خداوند شما را در [جنگ] بَدْر [بین مدینه و مکّه] یاری کرد و (حال آنکه) شما [از حیث تعداد و ساز و برگ در انظار نُظّار] ذلیل بودید، پس [در اعتماد بر غیر و استمداد از غیر] از خداوند پروا کنید راجی به اینکه شما شکر کنید

- ترجمه سلطانی

و همانا خداوند شما را در بدر یاری کرد و (حال آنکه) شما (از حیث تعداد و ساز و برگ) ذلیل بودید پس از خداوند پروا کنید راجی به اینکه شما شکر کنید

- ترجمه راستین

و خدا شما را در جنگ بدر یاری کرد با آنکه ضعیف بودید. پس پرهیزکار شوید، باشد که شکر نعمتهای او به جای آرید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٤ إِذْ تَقُـولُ لِلْمُؤْمِنِينَ أَلَن يَكْفِيَكُمْ أَن يُمِدَّكُمْ رَبُّكُم بِثَلَاثَةِ آلَافٍ مِّنَ الْمَلَائِكَةِ مُنزَلِينَ

[همانا خداوند شنونده بود] آنوقت که به مؤمنین می‌‌گفتی آیا شما را کفایت نمی‌‌کند که پروردگار شما با سه هزار از ملائکهٔ نازل شده به شما مدد کند

- ترجمه سلطانی

(همانا خداوند شنونده بود) آنوقت که به مؤمنین می‌گفتی آیا شما را کفایت نمی‌کند که پروردگار شما با سه هزار از ملائکهٔ نازل شده به شما مدد کند

- ترجمه راستین

آن‌گاه که به مؤمنین می‌گفتی: آیا این شما را کفایت نمی‌کند که خدا سه هزار فرشته به یاری شما فرو فرستد؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٥ بَلَى إِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا وَيَأْتُوكُم مِّن فَوْرِهِمْ هَذَا يُمْدِدْكُمْ رَبُّكُم بِخَمْسَةِ آلَافٍ مِّنَ الْمَلَائِكَةِ مُسَوِّمِينَ

بلی اگر صبر کنید و تقوا پیشه کنید و آنها بی‌‌درنگ از [فوران] این [غضب] نزد شما می‌‌آیند و پروردگار شما با پنج هزار از ملائکهٔ علامت‌‌دار (با علاماتی که با آنها از غیر خود ممتاز می‌‌شوند) به شما مدد می‌‌کند

- ترجمه سلطانی

بلی اگر صبر کنید و تقوا پیشه کنید و آنها بی‌درنگ از (فوران) این (غضب) نزد شما می‌آیند و پروردگار شما با پنج هزار از ملائکهٔ علامت‌دار به شما مدد می‌کند

- ترجمه راستین

بلی اگر صبر و مقاومت پیشه کنید و پرهیزکار باشید، چون کافران بر سر شما شتابان بیایند خدا پنج‌هزار فرشته را با پرچمی که نشان مخصوص سپاه اسلام است به مدد شما می‌فرستد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٦ وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَى لَكُمْ وَلِتَطْمَئِنَّ قُلُوبُكُم بِهِ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِندِ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ

و خداوند آن (امداد ملائکه به شما) را قرار نداد مگر به عنوان مژده‌‌ای برای شما و تا قلوبتان به آن [از اضطراب] مطمئن شود و یاری‌‌ای [بدون توسّط اسباب و آلات و بدون حاجت به امداد و استعداد] جز از نزد خداوند عزیز (غالب) [که از مرادش منع نمی‌‌شود] و حکیم نیست [که نه یاری می‌‌کند و نه خوار می‌‌کند مگر برای حکمت‌‌ها و مصالح عائده به شما]

- ترجمه سلطانی

و خداوند آن (امداد ملائکه به شما) را قرار نداد مگر به عنوان مژده‌ای برای شما و تا قلوبتان به آن مطمئن شود و یاریی نیست مگر از نزد خداوند غالب و حکیم

- ترجمه راستین

و خدا آن وعده را نداد مگر آنکه به شما مژده فتح دهد و تا دل شما مطمئن شود؛ و فتح و پیروزی نصیب کسی نشود مگر از جانب خدای توانای دانا.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٧ لِيَقْطَعَ طَرَفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَوْ يَكْبِتَهُمْ فَيَنقَلِبُوا خَائِبِينَ

تا گروهی از کسانی که کفر ورزیدند را [با قتل و اسارت چنانکه در بدر واقع شد] قطع کند یا آنها را خوار کند پس نا امید بر می‌‌گردند (رجوع می‌‌کنند)

- ترجمه سلطانی

تا قطع کند گروهی از کسانی که کفر ورزیدند را یا خوار کند آنها را پس بر می‌گردند (در حالی که) نا امید هستند

- ترجمه راستین

تا گروهی از کافران را هلاک گرداند یا خوار کند، تا (از مقصود خود) ناامید باز گردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٨ لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظَالِـمُونَ

چیزی از [این] امر [اهلاک مشرکین یا احیاء آنان با ایمان آوردنشان] بر [عهدهٔ] تو نیست، یا که [خداوند] بر آنها توبه (التفات) می‌‌کند یا عذابشان می‌‌کند زیرا آنان ظالم هستند

- ترجمه سلطانی

چیزی از (این) امر بر (عهدهٔ) تو نیست، یا که (خداوند) بر آنها توبه (التفات) می‌کند یا عذابشان می‌کند زیرا آنان ظالمند

- ترجمه راستین

(ای پیغمبر) به دست تو کاری نیست، اگر خدا بخواهد (به لطف خود) از آن کافران درگذرد و اگر بخواهد آنها را عذاب کند چون مردمی ستمکارند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٩ وَلِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ يَغْفِرُ لِـمَن يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَن يَشَاءُ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ

و آنچه که در آسمان‌‌ها هست و آنچه که در زمین هست برای خداوند است، کسی را که بخواهد می‌‌آمرزد و کسی را که بخواهد عذاب می‌‌کند [یعنی امر مغفرت آنها و تعذیب آنها در دست او تعالی است] و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است [یعنی ترجیح بر جانب غفران است]

- ترجمه سلطانی

و آنچه که در آسمان‌ها هست و آنچه که در زمین هست برای خداوند است، کسی را که بخواهد می‌آمرزد و کسی را که بخواهد عذاب می‌کند و خداوند بسیار آمرزنده و مهربان است

- ترجمه راستین

هر چه در آسمانها و هر چه در زمین است مِلک خداست، هر که را خواهد ببخشد و هر که را خواهد عذاب کند، و خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٠ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَأْكُلُوا الرِّبَا أَضْعَافًا مُّضَاعَفَةً وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید ربا نخورید (نگیرید) به دو برابر دو برابر و [در ارتکاب آنچه که دربارهٔ آن از ربا نهی شدید] از خداوند بهراسید باشد که شما رستگار شوید

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید ربا نخورید (نگیرید) به دو برابر دو برابر و از خداوند بهراسید باشد که شما رستگار شوید

- ترجمه راستین

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، ربا مخورید که دائم سود بر سرمایه افزایید تا چند برابر شود، و از خدا بترسید، باشد که رستگاری یابید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣١ وَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ

و [با اجتناب کردن از مثل افعال آنان از أکل ربا و غیر آن] از آتشی که برای کافران آماده شده بپرهیزید

- ترجمه سلطانی

و از آتشی که برای کافران آماده شده بهراسید

- ترجمه راستین

و بپرهیزید از آتش عذابی که برای کافران مهیا ساخته‌اند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٢ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُـولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ

و [با طاعت رسول در آنچه که آن را به شما امر کرده و شما را از آن نهی کرده] از خداوند و رسول اطاعت کنید راجی به اینکه به شما رحم شود

- ترجمه سلطانی

و از خداوند و از رسول اطاعت کنید راجی به اینکه به شما رحم شود

- ترجمه راستین

و از خدا و رسول او فرمان برید، باشد که مشمول لطف و رحمت خدا شوید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٣ وَسَارِعُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَاوَاتُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ

و [با شتاب گرفتن در طاعت رسول و اهتمام به آن] بشتابید به سوی مغفرتی از پروردگار خود و جنّتی که عرض آن آسمان‌‌ها و زمین است که برای پرهیزگاران مهیّا شده

- ترجمه سلطانی

و بشتابید به سوی مغفرتی از پروردگار خود و جنّتی که عرض آن آسمان‌ها و زمین است که برای پرهیزگاران مهیّا شده

- ترجمه راستین

و بشتابید به سوی مغفرت پروردگار خود و به سوی بهشتی که پهنای آن همه آسمانها و زمین را فرا گرفته و مهیّا برای پرهیزکاران است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٤ الَّذِينَ يُنفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ

آنان که در توانگری و تنگدستی (در جمیع احوال) [از اموال و ابدان (بدن‌‌ها) و اعراض (عرض‌‌ها) و قوا و اوصاف و انانیّات] انفاق می‌‌کنند و فرونشانندگان (حبس کنندگان) خشم و عفو کنندگان [یعنی صفح کنندگان، تطهیر کنندگان قلب از حقد (دلتنگی و کینه) بر بدی کننده] بر مردم و خداوند احسان کنندگان را دوست می‌‌دارد

- ترجمه سلطانی

آنان که در توانگری و تنگدستی انفاق می‌کنند و فرونشانندگان خشم و عفو کنندگان بر مردم و خداوند احسان کنندگان را دوست می‌دارد

- ترجمه راستین

آنهایی که از مال خود در حال وسعت و تنگدستی انفاق کنند و خشم خود فرونشانند و از (بدیِ) مردم درگذرند، و خدا دوستدار نکوکاران است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٥ وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَمَن يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ

و آنان کسانی هستند که وقتی فاحشی انجام می‌‌دهند {فاحش (کار بسیار زشت) مخصوصاً برای زنا و بطور مطلق برای آنچه که قُبح آن شدید است و برای هر آنچه که خدای عزّ و جلّ از آن نهی کرده است اطلاق می‌‌شود} یا [با ارتکاب گناه بزرگتر] به خودشان ظلم می‌‌کنند خداوند را یاد می‌‌کنند و برای گناهانشان استغفار می‌‌کنند {و صاحبان کبیره آنها کسانی هستند که وقتی فاحشی را انجام دهند متذکّر نمی‌‌شوند و برای ذنوب (گناهان) خود از خداوند استغفار نمی‌‌نمایند}، و چه کسی جز خداوند گناهان را می‌‌آمرزد، و بر آنچه که انجام داده‌‌اند اصرار نمی‌‌ورزند {اصرار بر معصیت توطین (رحل اقامت افکندن) نفس بر معصیت است بدون احداث (اندیشیدن، انجام دادن) توبه چه از او مکرّر صادر شده باشد یا نه، کما اینکه کبیره همان معصیّت صادره از تمکین نفس در جهل و اتّباع از طاغوت است} و (در حالی که) آنان [قبح فعلشان را] می‌‌دانند

- ترجمه سلطانی

و آنان کسانی هستند که وقتی کار زشتی انجام می‌دهند یا به خودشان ظلم می‌کنند خداوند را یاد می‌کنند و برای گناهانشان استغفار می‌کنند و چه کسی جز خداوند گناهان را می‌آمرزد، و بر آنچه که انجام داده‌اند اصرار نمی‌ورزند و (در حالی که) آنان (قبح فعلشان را) می‌دانند

- ترجمه راستین

و آنان که اگر کار ناشایسته کنند و یا ظلمی به نفس خویش نمایند خدا را به یاد آرند و از گناه خود (به درگاه خدا) توبه کنند-و کیست جز خدا که گناه خلق را بیامرزد؟-و آنها که اصرار در کار زشت نکنند چون به زشتی معصیت آگاهند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٦ أُولَئِكَ جَزَاؤُهُم مَّغْفِرَةٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ

آنان جزایشان آمرزش از پروردگارشان و جنّت‌‌هایی است که از تحت آنها نهرها جاری می‌‌شود، مخلّد (ماندگار) در آن هستند و اجر (پاداش) عمل کنندگان چه خوب است

- ترجمه سلطانی

آنان جزایشان آمرزش از پروردگارشان و جنّت‌هایی است که از تحت آنها نهرها جاری می‌شود، مخلّد در آن هستند و اجر عمل کنندگان چه خوب است

- ترجمه راستین

آنهایند که پاداش عملشان آمرزش پروردگار است و باغهایی که زیر درختان آنها نهرها جاری است، جاویدان در آن بهشت‌ها متنعّم هستند، چه نیکو است پاداش نیکوکاران!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٧ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُمْ سُنَنٌ فَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ

همانا قبل از شما سنّت‌‌هایی سپری شد پس در زمین سیر کنید و نظر (تفکّر) کنید که عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بوده [تا از حال آنها عبرت بگیرید و از مثل افعال آنها اجتناب کنید]

- ترجمه سلطانی

همانا قبل از شما سنّت‌هایی سپری شد پس در زمین سیر کنید و نظر کنید که عاقبت تکذیب کنندگان چگونه بوده

- ترجمه راستین

پیش از شما مللی بودند و رفتند، پس در اطراف زمین گردش کنید تا ببینید چگونه تکذیب‌کنندگانِ (وعده‌های خدا) هلاک شدند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٨ هَذَا بَيَانٌ لِّلنَّاسِ وَهُدًى وَمَوْعِظَةٌ لِّلْمُتَّقِينَ

این [قرآن با آیاتش یا این مذکور از ذکر حال متّقین و مآل (سرانجام) آنها و ذکر مکذّبین و اشاره به عاقبت فضیح (ننگ‌‌آور) آنها، یا این مذکور از سنن گذشته از متّقین و مکذّبین، یا سیر در زمین، یا فضاحت عاقبت مکذّبین] بیانی است [ظاهر یا مظهر] برای مردم (عامّه) و هدایت و موعظه‌‌ای است برای متّقین (خاصّه)

- ترجمه سلطانی

این بیانی است برای مردم و هدایت و موعظه‌ای است برای متّقین

- ترجمه راستین

این آیات حجت و بیانی است برای (عموم) مردم، و راهنما و پندی برای پرهیزکاران.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٩ وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ

و سستی نکنید [یعنی از جهاد به آنچه که در روز اُحد به شما اصابت کرد ضعیف نشوید و حال آنکه دو مثل آن در روز بدر به شما اصابت کرد] و [بر کشته‌‌هایتان] اندوهگین نشوید [برای اینکه آنها با کشته شدن به مقامات عالی خود از جنان رسیدند و با ازواجشان از حور العین معانقه کردند، و نه بر آنچه که از غنیمت از شما فوت شد اندوهگین نشوید] و (حال آنکه) شما بالاتر هستید [به صعود بر کوه یا از لحاظ شأن شما بالاترید برای اینکه شما بر حقّ هستید و دشمن شما بر باطل است و کشته‌‌های شما در جنّت هستند و کشته‌‌های آنها در آتش، یا شما در عاقبت به غلبه بر آنها بالاتر هستید] اگر مؤمن باشید [یعنی اگر بر ایمانتان باقی باشید شما بالاتر می‌‌باشید]

- ترجمه سلطانی

و سستی نکنید و اندوهگین نشوید و (حال آنکه) شما بالاتر هستید اگر مؤمن باشید

- ترجمه راستین

شما هرگز سستی نکنید و (از فوت متاع دنیا) اندوهناک نشوید، زیرا شما فیروزمندترین و بلندترین ملل دنیایید اگر در ایمان ثابت قدم باشید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٠ إِن يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِّثْلُهُ وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَتَّخِذَ مِنكُمْ شُهَدَاءَ وَاللَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِـمِينَ

اگر به شما رنجی رسیده پس رنجی مثل آن [در بَدْر یا در این غَزْوه] به آن قوم رسیده است و این ایّام [غلبه و سرور] را آن را [به نوبت] بین مردم می‌‌گردانیم [پس سرور و ظفر (پیروزی) و غنیمت را روزی به مؤمنان و روزی به کافران می‌‌دهیم، تا مبادا مؤمنان مغرور شوند و به دنیا آرامش یابند و ایمانشان را وسیله برای راحت دنیای خود قرار دهند، و مبادا که منافقان به جهت طلب دنیا در اسلام داخل شوند و مزاحم انبیاء شوند و به مؤمنین فتنه کنند] و تا خداوند معلوم (ظاهر) کند [علمش را] به کسانی که [حقیقتاً] ایمان آورده‌‌اند [یعنی تا علمش را به کسانی که حقیقتاً اسلام آوردند ظاهر کند یا تا نبیّ او بداند که او مظهر اسم جامع او همان اللَّه است] و از شما [با ابتلاء و امتحان] شهدائی (گواهانی، یا امنائی در شهادت یا مردانی که از عملشان چیزی غایب نمی‌‌شود) [بر مردم] بگیرد و خداوند ستمکاران را دوست نمی‌‌دارد

- ترجمه سلطانی

اگر به شما رنجی رسیده پس به آن قوم (در بدر یا در این غزوه) رنجی مثل آن رسیده است و این ایّام (غلبه و سرور) را (نوبت) آن را بین مردم می‌گردانیم و تا خداوند معلوم (ظاهر) کند (علمش را) به کسانی که (حقیقتاً) ایمان آورده‌اند و از شما گواهانی بگیرد و خداوند ستمکاران را دوست نمی‌دارد

- ترجمه راستین

اگر (در اُحد) به شما آسیبی رسید، به دشمنان شما نیز (در بدر) آسیب رسید (پس مقاومت کنید) . این روزگار را با (اختلاف احوال) میان خلایق می‌گردانیم تا خداوند مقام اهل ایمان را معلوم کند و از شما مؤمنان (آن را که ثابت است) گواهِ دیگران گیرد. و خدا ستمکاران را دوست ندارد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤١ وَلِيُمَحِّصَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَيَمْحَقَ الْكَافِرِينَ

و تا خداوند کسانی که ایمان آورده‌‌اند را [به سبب مغلوبیّت از اهویه (هوی‌‌ها) و اغراض فاسده و از ذنوب (گناهان) به سبب تحمّل اذیّت] پاک کند [یا تا خداوند کسانی که ایمان آورده‌‌اند را از کسانی که کفر ورزیدند از کسانی که منتحل در اسلام هستند تمیز دهد، یا تا خداوند با اعلان (علنی کردن) کلمهٔ مؤمنین کسانی که ایمان آورده‌‌اند را از کسانی که کافر می‌‌باشند تمیز دهد] و کافران را [از حیث ذوات آنها با اهلاک بعضی و اسیر کردن بعضی و اجلاء بعضی، یا از حیث کفرشان با ادخال (داخل کردن) طوعاً یا کرهاً آنها در اسلام] محو نماید

- ترجمه سلطانی

و تا خداوند کسانی که ایمان آورده‌اند را پاک کند و کافران را محو نماید

- ترجمه راستین

و تا آنکه اهل ایمان را (از هر عیب) پاک کند و کافران را نابود گرداند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٢ أَمْ حَسِبْتُمْ أَن تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنكُمْ وَيَعْلَمَ الصَّابِرِينَ

بلکه پنداشتید که داخل جنّت می‌‌شوید و (حال آنکه) هنوز خداوند کسانی از شما که جهاد کرده‌‌اند را ندانسته (آشکار نکرده) [یعنی هنوز جهاد از شما ظاهر نشده و جهادتان را بر خداوند ظاهر نکرده‌‌اید یا خداوند جهاد از شما را در مقام مظاهر خود که همان انبیاء (ع) و اوصیاء آنها هستند ندانسته است] و (حال آنکه) صبر کنندگان [بر جهاد یا از جهاد] را می‌‌شناسد

- ترجمه سلطانی

بلکه پنداشتید که داخل جنّت می‌شوید و (حال آنکه) هنوز خداوند کسانی از شما که جهاد کرده‌اند را ندانسته (آشکار نکرده) (هنوز جهاد از شما آشکار نشده) و (حال آنکه) صبر کنندگان را می‌شناسد

- ترجمه راستین

آیا گمان می‌کنید به بهشت داخل خواهید شد حال آنکه هنوز خدا از شما آنان را که (در راه دین) جهاد کرده و (در سختی‌ها) مقاومت کنند معلوم نگردانیده است؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٣ وَلَقَدْ كُنتُمْ تَمَنَّوْنَ الْمَوْتَ مِن قَبْلِ أَن تَلْقَوْهُ فَقَدْ رَأَيْتُمُوهُ وَأَنتُمْ تَنظُرُونَ

و همانا شما [در بدر] آرزوی مرگ (شهادت) می‌‌کردید قبل از اینکه آن را ملاقات کنید و شما آن را [با مشاهدهٔ کشتگانتان از برادران مؤمنتان] دیده‌‌اید و (در حالی که) شما نظر می‌‌کنید (مرگ را به چشمان خود می‌‌بینید)

- ترجمه سلطانی

و همانا (در حالی که) شما (به شهادت در بدر) آرزوی مرگ می‌کردید قبل از اینکه آن را ملاقات کنید و آن را (با مشاهدهٔ کشتگانتان) دیده‌اید و (در حالی که) شما نظر می‌کنید

- ترجمه راستین

شما همانید که آرزوی کشته شدن (در راه دین) می‌کردید، پیش از آنکه با آن روبرو شوید، پس چگونه امروز که به آن مأمور شدید از مرگ نگران می‌شوید؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٤ وَمَا مُحَمَّدٌ إِلَّا رَسُـولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَفَإِن مَّاتَ أَوْ قُتِلَ انقَلَبْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ وَمَن يَنقَلِبْ عَلَى عَقِبَيْهِ فَلَن يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئًا وَسَيَجْزِي اللَّهُ الشَّاكِرِينَ

و محمّد جز رسولی نیست همانا قبل از او رسولانی [با موت یا قتل] درگذشتند [پس لامحاله تخلیه (ترک) می‌‌کنند] آیا پس اگر بمیرد یا کشته شود، [از دین] بر گذشتگانتان بر می‌‌گردید؟ و کسی که [از دینش] بر عقبه‌‌اش روی بر گرداند پس هرگز چیزی به خداوند ضرر نخواهد رساند [بلکه به خودش ضرر می‌‌زند و زراعتش و نسلش را هلاک می‌‌کند] و خداوند بزودی به سپاسگزاران (کسانی که بر دینشان ثابت می‌‌مانند و بر استقامت در طریق خود می‌‌روند) جزاء خواهد داد

- ترجمه سلطانی

و محمّد جز رسولی نیست همانا قبل از او رسولانی درگذشتند آیا پس اگر بمیرد یا کشته شود، به دین گذشتگانتان بر می‌گردید؟ و کسی که (از دینش) بر عقبه‌اش روی بر گرداند پس هرگز به خداوند چیزی ضرر نخواهد رساند و خداوند بزودی به سپاسگزاران جزاء خواهد داد

- ترجمه راستین

محمد (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) جز یک پیامبر نیست که پیش از او نیز پیغمبرانی بودند و درگذشتند، آیا اگر او به مرگ یا شهادت درگذشت شما باز به دین جاهلیّت خود رجوع خواهید کرد؟پس هر که مرتد شود به خدا ضرری نخواهد رسانید، و البته خدا جزای نیک اعمال به شکرگزاران عطا کند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٥ وَمَا كَانَ لِنَفْسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ كِتَابًا مُّؤَجَّلًا وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْيَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَن يُرِدْ ثَوَابَ الْآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِي الشَّاكِرِينَ

و بر نفسی نباشد که بمیرد [یا کشته شود] مگر با اجازهٔ (اباحت) خداوند [در حالی که] نوشته‌‌ای زمان‌‌دار (دارای وقت) هست [که اگر فرار کند از وقتش با تأخیر تخلّف نمی‌‌شود و اگر جنگ کند جلو نمی‌‌افتد] و کسی که پاداش دنیا را بخواهد از آن به او می‌‌دهیم و کسی که پاداش آخرت را بخواهد از آن به او می‌‌دهیم و بزودی به شاکران پاداش خواهیم داد

- ترجمه سلطانی

و بر نفسی نباشد که بمیرد مگر با اجازهٔ (اباحت) خداوند (در حالی که) نوشته‌ای زمان‌دار (دارای وقت) هست و کسی که پاداش دنیا را بخواهد از آن به او می‌دهیم و کسی که پاداش آخرت را بخواهد از آن به او می‌دهیم و بزودی به شاکران پاداش خواهیم داد

- ترجمه راستین

و هیچ کس جز به فرمان خدا نخواهد مُرد، که اجل هر کس (در لوح قضای الهی) به وقت معین ثبت است، و هر که برای متاع دنیا کوشش کند از دنیا بهره‌مندش کنیم، و هر که ثواب آخرت خواهد از نعمت آخرت برخوردارش گردانیم، و البته سپاسگزاران را جزای نیک دهیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٦ وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُوا لِـمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا وَمَا اسْتَكَانُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ

و چه بسیار از پیامبران که جنگ کردند و با او ربّیّون (مردان الهی) بسیاری [بودند] و برای آنچه که در راه خدا به ایشان رسید [در رأیشان از جنگ و از قیام به امر دینشان] فتور (سستی) نکردند و [در ابدانشان] ضعیف نشدند و درمانده (ذلیل) نشدند و خداوند صبر کنندگان را دوست می‌‌دارد

- ترجمه سلطانی

و چه بسیار از پیامبران که جنگ کردند و با او ربّیّون (مردان الهی) بسیاری (بودند) و سستی نکردند برای آنچه که در راه خدا به ایشان رسید و ضعیف نشدند و درمانده نشدند و خداوند صبر کنندگان را دوست می‌دارد

- ترجمه راستین

چه بسیار رخ داده که پیغمبری جمعیت بسیار (از پیروانش) همراه او جنگیدند و با این حال، اهل ایمان با سختی‌هایی که در راه خدا به آنها رسید هرگز بیمناک و زبون نشدند و سر زیر بار دشمن فرو نیاوردند و (صبر و ثبات پیش گرفتند، که) خدا صابران را دوست می‌دارد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٧ وَمَا كَانَ قَـوْلَهُمْ إِلَّا أَن قَالُوا رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ

و گفتارشان [همراه با ثباتشان در دینشان و کمال جهدشان برای رضای پروردگارشان] جز این نمی‌‌باشد که [قالاً یا حالاً] می‌‌گویند: [ای] پروردگار ما! گناهان ما و اسراف ما را در کارمان بر ما بیامرز و قدم‌‌های ما را ثابت بدار و ما را بر این قوم کافر یاری ده [یعنی که آنان با سخت‌‌گیری خود در دین خود و بذل وُسع خود در راه پروردگارشان از ذنوب (گناهان) خود ترسانند، و از پروردگارشان استغفار می‌‌نمایند و از دشمنانشان و دشمنان پروردگارشان به او التجاء (پناه) می‌‌بردند و از او استنصار (طلب یاری کردن) می‌‌کنند]

- ترجمه سلطانی

و گفتارشان جز این نمی‌باشد که می‌گویند: (ای) پروردگار ما! گناهان ما را و اسراف ما را در کارمان بر ما بیامرز و قدم‌های ما را ثابت بدار و ما را بر این قوم کافر یاری ده

- ترجمه راستین

و آنها جز این نمی‌گفتند که پروردگارا، از گناه و ستمی که ما درباره خود کرده‌ایم درگذر و ما را ثابت قدم بدار و بر (محو) گروه کافران مظفّر و منصور گردان.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٨ فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ

پس خداوند [به سبب ثبات آنان بر جنگ و التجائشان به خداوند و استغفارشان از او و استنصارشان (یاری خواستنشان) از او] خوبی دنیا [از پیروزی و غنیمت و هیبت و رعب در قلوب دشمنان و حسن آوازه و راحتی از جنگ به سبب علوّ کلمهٔ آنها و تسلیم شدن دشمنانشان به آنها و فوق همه التذاذ (لذّت بردن) از قرب خداوند و مناجات او] و حسن خوبی آخرت [از مراتب عالیه از جنّات عالیه مثل جنّت عدن و جنّت رضوان و نعیم آنها از آنچه که وصف شده و از آنچه که وصف نشده و بر قلب بشر خطور نکرده] را به آنها داد و خداوند نیکوکاران [یعنی آنها] را دوست می‌‌دارد

- ترجمه سلطانی

پس خداوند خوبی دنیا و حسن خوبی آخرت را به آنها داد و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد

- ترجمه راستین

پس خدا پاداش (فتح و فیروزی) در دنیا، و ثواب نیکو در آخرت نصیبشان گردانید، که خدا نیکوکاران را دوست می‌دارد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٩ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تُطِيعُوا الَّذِينَ كَفَرُوا يَرُدُّوكُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ فَتَنقَلِبُوا خَاسِرِينَ

ای کسانی که [با بیعت عامّه و قبول دعوت ظاهره] ایمان آورده‌‌اید اگر از کسانی که کفر ورزیده‌‌اند پیروی کنید شما را بر اعقابتان بر می‌‌گردانند و [شما را] زیانکار می‌‌گردانند {این آیه دربارهٔ منافقین، آنوقت که در روز اُحد هنگام شکست به مؤمنین گفتند: به سوی برادرانتان برگردید و به دین خود بازگردید نازل شد}

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید اگر از کسانی که کفر ورزیده‌اند پیروی کنید شما را بر اعقابتان بر می‌گردانند و (شما را) زیانکار می‌گردانند

- ترجمه راستین

ای اهل ایمان، اگر پیروی کافران کنید شما را (از دین اسلام) باز به کفر برمی‌گردانند، آن‌گاه شما هم از زیانکاران خواهید گشت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥٠ بَلِ اللَّهُ مَوْلَاكُمْ وَهُوَ خَيْرُ النَّاصِرِينَ

[این منافقین که شما را از دینتان بر می‌‌گردانند مولاى شما نیستند] بلکه خداوند مولای شما است و او بهترین یاری کنندگان است

- ترجمه سلطانی

بلکه خداوند مولای شما است و او بهترین یاری کنندگان است

- ترجمه راستین

(ای مسلمانان، کافران یار شما نیستند) بلکه خدا یار شماست و او بهترین یاری‌کنندگان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥١ سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِمَا أَشْرَكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُـنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَمَأْوَاهُمُ النَّارُ وَبِئْسَ مَثْوَى الظَّالِـمِينَ

بزودی در قلوب کسانی که کفر ورزیده‌‌اند به (سبب) آنکه به آنچه که سلطانی (برهانی) به آن نازل نشده به خداوند [در طاعت و در وجود] شرک ورزیدند وحشتی القاء خواهیم کرد و جای آنان آتش است و [آتش] چه بد جایگاهی برای ستمکاران است

- ترجمه سلطانی

بزودی در قلوب کسانی که کفر ورزیده‌اند وحشتی القاء خواهیم کرد به (سبب) آنچه که به خداوند به آنچه که سلطانی (برهانی) به آن نازل نکرده شرک ورزیدند و (حال آنکه) جای آنان آتش است و چه بد جایگاهی برای ستمکاران است

- ترجمه راستین

به زودی در دل کافران بیم و هراس افکنیم، زیرا که آنان برای خدا چیزی را شریک قرار دادند که خدا اصلاً بر آن دلیلی فرو نفرستاده است. و منزلگاه آنان آتش است و سرای ستمکاران بد منزلگاهی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥٢ وَلَقَدْ صَدَقَكُمُ اللَّهُ وَعْدَهُ إِذْ تَحُسُّونَهُم بِإِذْنِهِ حَتَّى إِذَا فَشِلْتُمْ وَتَنَازَعْتُمْ فِي الْأَمْرِ وَعَصَيْتُم مِّن بَعْدِ مَا أَرَاكُم مَّا تُحِبُّونَ مِنكُم مَّن يُرِيدُ الدُّنْيَا وَمِنكُم مَّن يُرِيدُ الْآخِرَةَ ثُمَّ صَرَفَكُمْ عَنْهُمْ لِيَبْتَلِيَكُمْ وَلَقَدْ عَفَا عَنكُمْ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ

و همانا خداوند وعده‌‌اش [به شما] را به شما راست گفته است آنوقت که [در اُحُد] آنها را به اذن (ترخیص و اباحهٔ) او کشتید (جنگیدید) تا آنوقت که [از جنگیدن] سست شدید [و از ثبات در مراکزتان ضعف ورزیدید] و در کار نزاع کردید [به اینکه بعضی از شما گفتند: یاران ما غنیمت بردند، و بعضی از شما گفتند: از مکان خود حرکت نمی‌‌کنیم زیرا که رسول (ص) پیشتر به ما فرمان داده که حرکت نکنیم] و [از امر رسول به اینکه: چه مسلمین شکست خورند یا شکست دهند از مکان‌‌های خود حرکت نکنید] عصیان ورزیدید بعد از آنکه [خداوند] آنچه که دوست می‌‌دارید [از پیروزی و غنیمت] را به شما نشان داد، از شما کسانی هستند که دنیا را می‌‌خواهند [و آنها کسانی هستند که مراکزشان را برای حرص به غنیمت و خواستن عَرَض دنیا ترک کردند] و از شما کسانی هستند که آخرت را می‌‌خواهند [آنان کسانی هستند که ثابت ماندند تا آنکه کشته شدند] سپس شما را از [جنگیدن با] آنها [به ترس و فرار] منصرف کرد [تا آنکه به شما غلبه کردند] تا شما را بیازماید و حتماً [بعد از آنکه بر مخالفتتان پشیمان شدید به تفضّل از او بر شما و ثانیاً شما را بر آنها برتری داد به حیثی که به آنها غلبه کردید و آنها را ترساندید حتّی اینکه تا مکّه مکث نکردند و خائف شتابان بودند] از شما عفو کرده است و خداوند بر مؤمنین دارای فضل است [و به اعمالشان و استحقاقشان نظر نمی‌‌کند بلکه در همهٔ احوال استکمال آنها را می‌‌خواهد، ابتلاى آنها یا انعام (نعمت دادن) آنها یکسان است]

- ترجمه سلطانی

و همانا خداوند وعده‌اش را به شما راست گفته است آنوقت که آنها را به اذن (ترخیص و اباحهٔ) او کشتید تا آنوقت که (از جنگیدن) سست شدید (و از ثبات در مراکزتان ضعف ورزیدید) و در کار نزاع کردید و (از امر رسول) عصیان ورزیدید بعد از آنکه (خداوند) آنچه که دوست می‌دارید (از پیروزی و غنیمت) را به شما نشان داد، از شما کسانی هستند که دنیا را می‌خواهند و از شما کسانی هستند که آخرت را می‌خواهند سپس شما را از (تعقیب) آنها منصرف کرد تا شما را بیازماید و حتماً از شما عفو کرده است و خداوند بر مؤمنین دارای فضل است

- ترجمه راستین

و به حقیقت، خداوند صدق وعده خود را به شما نمود آن‌گاه که به فرمان خدا کافران را به خاک هلاک می‌افکندید تا وقتی که در کار جنگ (احد) سستی کرده و اختلاف برانگیختید و نافرمانی (حکم پیغمبر) نمودید پس از آنکه خدا آنچه آرزوی شما بود به شما نمود، منتها برخی جهت دنیا و برخی جهت آخرت می‌کوشیدید، سپس شما را از پیشرفت بازداشت تا شما را بیازماید، و خدا از تقصیر شما درگذشت، که خدا را با اهل ایمان عنایت و رحمت است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥٣ إِذْ تُصْعِدُونَ وَلَا تَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَالرَّسُـولُ يَدْعُوكُمْ فِي أُخْرَاكُمْ فَأَثَابَكُمْ غَمًّا بِغَمٍّ لِّكَيْلَا تَحْزَنُوا عَلَى مَا فَاتَكُمْ وَلَا مَا أَصَابَكُمْ وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ

آنوقت که [در فرار کردنتان بر کوه] بالا می‌‌رفتید [یا در روی زمین فرار می‌‌کردید] و [برای شدّت ترستان در فرارتان به عقب خود نظر نمی‌‌کردید و] به اَحَدی توجّه نمی‌‌کردید و (حال آنکه) رسول، شما را در پشت سر شما فرا می‌‌خواند پس [رسول یا خداوند] با غمی [همان قتل موصول] به غم به شما جزاء داد تا [بعد از آن] بر آنچه که از شما فوت شد و نه بر آنچه [از سختی‌‌ها در راه خدا] که به شما رسید اندوهگین نشوید [زیرا بلیّه وقتی که در طاعت خدا و طاعت رسولش باشد موثر اثری نمی‌‌شود بلکه برای بعضی لذّتبخش است] و خداوند به آنچه که عمل می‌‌کنید آگاه است [پس بر اعمال شما بر حسب مصالح شما به شما جزاء می‌‌دهد]

- ترجمه سلطانی

آنوقت که (در فرار کردنتان بر کوه) بالا می‌رفتید و به احدی توجّه نمی‌کردید و (حال آنکه) رسول، شما را در پشت سر شما فرا می‌خواند پس (رسول یا خداوند) با غمی به شما به غم جزاء داد تا (بعد از آن) بر آنچه که از شما فوت شد و نه بر آنچه که به شما رسید اندوهگین نشوید و خداوند به آنچه که عمل می‌کنید آگاه است

- ترجمه راستین

(به یاد آرید) هنگامی که به مکانهای دوردست می‌گریختید و توجه به احدی نداشتید در حالی که پیغمبر شما را به یاری دیگران در صف کارزار می‌خواند!پس خداوند (به کیفر این بی‌ثباتی) غمی بر غم شما افزود تا از این پس بر آنچه از دست رفت یا برای رنج و المی که به شما می‌رسد اندوهناک نشوید، و خدا به هر چه کنید آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥٤ ثُمَّ أَنزَلَ عَلَيْكُم مِّن بَعْدِ الْغَمِّ أَمَنَةً نُّعَاسًا يَغْشَى طَائِفَةً مِّنكُمْ وَطَائِفَةٌ قَدْ أَهَمَّتْهُمْ أَنفُسُهُمْ يَظُنُّونَ بِاللَّهِ غَيْرَ الْحَقِّ ظَنَّ الْجَاهِلِيَّةِ يَقُـولُونَ هَل لَّنَا مِنَ الْأَمْرِ مِن شَيْءٍ قُلْ إِنَّ الْأَمْرَ كُلَّهُ لِلَّهِ يُخْفُونَ فِي أَنفُسِهِم مَّا لَا يُبْدُونَ لَكَ يَقُـولُونَ لَوْ كَانَ لَنَا مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ مَّا قُتِلْنَا هَاهُنَا قُل لَّوْ كُنتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ

سپس بعد از غم، ایمنی (آرامش) خواب سبکی را بر شما نازل کرد که گروهی از شما (مؤمنین خالص) را در بر می‌‌گیرد و گروهی دیگر (منافقان) همانا همّشان خودشان بود [بدون التفات به دین یا رسول (ص) و مسلمین] که با ظنّ ناحقّ (آئین جاهلیّت) به خداوند ظنّ می‌‌برند می‌‌گویند: آیا امری از چیزی برای (در اختیار) ما هست؟ بگو: همانا امر همه‌‌اش [یعنی امر غلبه و نصرت یا امر تدبیر یا عالم امر و قضاء] برای خداوند است، [این گروه منافق] آنچه [از ملحق شدن به کفار] را که بر تو آشکار نمی‌‌کنند در خودشان مخفی می‌‌کنند، می‌‌گویند: اگر چیزی از امر را می‌‌داشتیم (در اختیار ما می‌‌بود) اینجا کشته (مغلوب) نمی‌‌شدیم [و مقتولان از ما کشته نمی‌‌شدند]، بگو اگر در خانه‌‌هایتان هم [متحصّن] می‌‌بودید هرآینه کسانی که بر آنها کشته شدن در خوابگاه‌‌هایشان نوشته (مقرّر، فرض، واجب) شده [آن خروج و جنگ و کشته شدن و مغلوبیّت به شما] بارز می‌‌شد و [آن انجام می‌‌شد] تا خداوند آنچه که در سینه‌‌های شما است را بیازماید و تا آنچه که در قلب‌‌های شما است را خالص گرداند و خداوند به ذات (درون) سینه‌‌ها آگاه است [و امتحان از او برای استعلام امتحان کننده نمی‌‌باشد]

- ترجمه سلطانی

سپس بعد از غم، ایمنی (آرامش) خواب سبکی را بر شما نازل کرد که گروهی از شما (مؤمنین خالص) را در بر می‌گیرد و گروهی دیگر (منافقان) همانا همّشان خودشان بود که با ظنّ ناحقّ (آئین جاهلیّت) به خداوند ظنّ می‌برند می‌گویند آیا امری از چیزی برای ما هست بگو همانا امر همه‌اش برای خداوند است، آنچه را که بر تو آشکار نمی‌کنند در خودشان مخفی می‌کنند، می‌گویند اگر چیزی از امر را می‌داشتیم (در اختیار ما می‌بود) اینجا کشته (مغلوب) نمی‌شدیم، بگو اگر در خانه‌هایتان هم می‌بودید هرآینه کسانی که بر آنها کشته شدن در خوابگاه‌هایشان نوشته (مقرّر) شده بارز می‌شد و (آن انجام می‌شد) تا خداوند آنچه که در سینه‌های شما است را بیازماید و تا خالص گرداند آنچه را که در قلب‌های شما است و خداوند به ذات (درون) سینه‌ها آگاه است

- ترجمه راستین

پس از آن غم، خدا شما را ایمنی بخشید که خواب آسایش، گروهی از شما را فرا گرفت و گروهی هنوز در غم جان خود بودند و از روی نادانی به خدا گمان ناحق می‌بردند (از روی انکار) می‌گفتند: آیا ممکن است ما را قدرتی به دست آید؟بگو: تنها خداست که بر عالم هستی فرمانرواست. (منافقان از ترس مؤمنان) خیالات باطل خود را که در دل می‌پرورند با تو اظهار نمی‌دارند، (با خود) می‌گویند: اگر ما را قدرت و پیروزی بود (شکست نمی‌خوردیم) و در اینجا کشته نمی‌شدیم. بگو: اگر در خانه‌های خود هم بودید باز کسانی که سرنوشت آنان (در قضای الهی) کشته شدن است (از خانه‌ها) به پای خود به قتلگاه بیرون می‌آمدند، تا خدا آنچه در سینه دارید بیازماید و آنچه در دل دارید پاک و خالص گرداند، و خدا از راز درون سینه‌ها آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥٥ إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ

همانا در روزی که دو جمع (گروه) [مؤمنین و مشرکین در اُحد] رودررو شدند کسانی از شما [از جنگیدن] پشت کردند جز این نیست که شیطان به بعضی از آنچه [از گناهان سالفهٔ خود] که کسب کرده بودند لغزش (زلّت) آنها را طلب کرد [یا آنها را لغزاند] و همانا [چون توبه کردند و عذر خواستند] خداوند از آنها عفو کرد که خداوند [بر کسی که اعتراف می‌‌کند و پشیمان می‌‌شود] بسیار آمرزنده است و بردبار است [که به جهت انتظار توبه کردن و از جهت اتمام حجّت به مؤاخذت تعجیل کننده نیست]

- ترجمه سلطانی

همانا در روزی که دو جمع (گروه) (مؤمنین و مشرکین در اُحد) رودررو شدند کسانی از شما (از جنگیدن) پشت کردند جز این نیست که شیطان به بعضی از آنچه (از گناهان سالفهٔ خود) که کسب کرده بودند لغزیدن آنها را طلب کرد و همانا (چون توبه کردند و عذر خواستند) خداوند از آنها عفو کرد که خداوند بسیار آمرزنده و بردبار است

- ترجمه راستین

کسانی از شما که در روز برخورد دو گروه (مسلمان و کافر در جنگ احد) پشت کردند و فراری شدند شیطان آنها را به سبب نافرمانی و بدکرداریشان به لغزش افکند، و همانا خدا از آنها درگذشت، که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥٦ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ كَفَرُوا وَقَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ إِذَا ضَرَبُوا فِي الْأَرْضِ أَوْ كَانُوا غُزًّى لَّوْ كَانُوا عِندَنَا مَا مَاتُوا وَمَا قُتِلُوا لِيَجْعَلَ اللَّهُ ذَلِكَ حَسْرَةً فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ يُحْيِي وَيُمِيتُ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ

ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید مانند کسانی که [به لحاظ نفاق یا مطلقاً] کفر ورزیده‌‌اند نباشید، و به [خاطر] برادرانشان وقتی که [برای تجارت و غیر آن] در زمین راه می‌‌افتند یا که جنگجویانی بودند [در حقّ آنها] گفتند: اگر که نزد ما می‌‌بودند [و به سفر یا جنگ نرفته بودند] نمی‌‌مردند و کشته نمی‌‌شدند، البتّه خداوند آن را به عنوان حسرت در قلب‌‌هایشان قرار می‌‌دهد و (حال آنکه) خداوند است که حیات می‌‌دهد [یعنی حیات را در نطفه‌‌ای که حیات ندارد پدید می‌‌آورد و آن را در حیات باقی می‌‌دارد نه اقامت در خانه‌‌ها] و می‌‌میراند [نه سفر و جنگ]، و خداوند به آنچه که عمل می‌‌کنید بصیر است

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید مانند کسانی که (به لحاظ نفاق یا مطلقاً) کفر ورزیده‌اند نباشید، و به (خاطر) برادرانشان وقتی که (برای تجارت و غیر آن) در زمین راه می‌افتند یا که جنگجویانی بودند (در حقّ آنها) گفتند: اگر که نزد ما می‌بودند (و به سفر یا جنگ نرفته بودند) نمی‌مردند و کشته نمی‌شدند، البتّه خداوند آن را به عنوان حسرت در قلب‌هایشان قرار می‌دهد و (حال آنکه) خداوند است که حیات می‌دهد و می‌میراند و خداوند به آنچه که عمل می‌کنید بصیر است

- ترجمه راستین

ای گرویدگان (به دین اسلام) ، شما مانند کسانی نباشید که راه کفر (و نفاق) پیمودند و درباره برادران و خویشان خود که به سفر رفته و یا به جنگ حاضر شدند (و مردند یا به شهادت رسیدند) گفتند: اگر نزد ما می‌ماندند به چنگ مرگ نمی‌افتادند و کشته نمی‌شدند. این آرزوهای باطل را خدا حسرت دلهای آنان خواهد کرد، و خداست که زنده می‌گرداند و می‌میراند و خدا به هر چه کنید آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥٧ وَلَئِن قُتِلْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوْ مُتُّمْ لَمَغْفِرَةٌ مِّنَ اللَّهِ وَرَحْمَةٌ خَيْرٌ مِّمَّا يَجْمَعُونَ

و اگر در راه خدا کشته شوید یا [در راه او] بمیرید قطعاً آمرزشی [عظیم] از خداوند و رحمت [عظیم حاصله بر شما] بهتر است از آنچه که [از حطام (آشغال روی هم ریخته) دنیا و اعراض آن] جمع می‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

و اگر در راه خدا کشته شوید یا بمیرید قطعاً آمرزشی (عظیم) از خداوند و رحمت بهتر است از آنچه که (از حطام (آشغال روی هم ریخته) دنیا و اعراض آن) جمع می‌کنند

- ترجمه راستین

اگر در راه خدا کشته شده یا بمیرید (در آن جهان به آمرزش و رحمت خدا نائل شوید، که) همانا آمرزش و رحمت خدا بهتر از هر چیز است که (در حیات دنیا برای خود) فراهم آورند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥٨ وَلَئِن مُّتُّمْ أَوْ قُتِلْتُمْ لَإِلَى اللَّهِ تُحْشَرُونَ

و اگر بمیرید یا کشته شوید حتماً به خداوند [که او مولاى شما و ولىّ امر شما و حبیب قلوب شما و منتهای طلب شما است] حشر می‌‌شوید [پس چرا کراهت می‌‌ورزید]

- ترجمه سلطانی

و اگر بمیرید یا کشته شوید حتماً به خداوند حشر می‌شوید (پس چرا کراهت می‌ورزید)

- ترجمه راستین

و اگر (در راه خدا) بمیرید یا کشته شوید (به رحمت ایزدی در پیوسته و) به سوی خدا محشور خواهید شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥٩ فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ

و به (سبب) رحمت خداوند است که [تو] بر آنها نرمخو شدی و اگر تو خشن (بد خُلق) غلیظ القلب (بی رأفت) می‌‌بودی هرآینه از دور و بَرَت پراکنده می‌‌شدند [و به تو آرام نمی‌‌شدند] پس [در مدارات (لطف و ملایمت کردن) با آنها بکوش و از بد کردنشان نسبت به خود] از آنها عفو کن و برای آنها استغفار کن و [به جهت تطبیب (پاکیزه نمودن) نفوس آنان و به جهت تحبیب (دوست کردن) آنان به خود و از جهت استظهار (کمک گرفتن) از رأی آنها و به جهت تسنین (سنّت کردن) سنّت مشاورت در امّتت] در کار با آنها مشورت کن و وقتی که عزم می‌‌کنی [بر شورا و اتّفاق آراء اعتماد مکن زیرا صلاح و فساد در امور در دست خداوند است] پس بر خداوند توکّل کن که خداوند توکّل کنندگان را دوست می‌‌دارد [و شرفی فوق محبّت خداوند نیست]

- ترجمه سلطانی

و به (سبب) رحمت خداوند است که (تو) بر آنها نرمخو شدی و اگر تو خشن (بد خُلق) غلیظ القلب (بی رأفت) می‌بودی هرآینه از دور و بَرَت پراکنده می‌شدند پس از آنها عفو کن و برای آنها استغفار کن و در کار با آنها مشورت کن و وقتی که عزم می‌کنی پس بر خداوند توکّل کن که خداوند توکّل کنندگان را دوست می‌دارد

- ترجمه راستین

به مرحمت خدا بود که با خلق مهربان گشتی و اگر تندخو و سخت‌دل بودی مردم از گِرد تو متفرق می‌شدند، پس از (بدیِ) آنان درگذر و برای آنها طلب آمرزش کن و (برای دلجویی آنها) در کارِ (جنگ) با آنها مشورت نما، لیکن آنچه تصمیم گرفتی با توکل به خدا انجام ده، که خدا آنان را که بر او اعتماد کنند دوست دارد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦٠ إِن يَنصُرْكُمُ اللَّهُ فَلَا غَالِبَ لَكُمْ وَإِن يَخْذُلْكُمْ فَمَن ذَا الَّذِي يَنصُرُكُم مِّن بَعْدِهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ

اگر خداوند به شما یاری کند پس غلبه کننده‌‌ای بر شما نیست و اگر شما را تنها گذارد پس بعد از [خذلان] او چه کسیست که به شما یاری کند و امّا مؤمنین تنها باید بر خداوند توکّل کنند

- ترجمه سلطانی

اگر خداوند به شما یاری کند پس غلبه کننده‌ای بر شما نیست و اگر شما را تنها گذارد پس بعد از (خذلان) او چه کسیست که به شما یاری کند و امّا مؤمنین تنها باید بر خداوند توکّل کنند

- ترجمه راستین

اگر خدا شما را یاری کند محال است کسی بر شما غالب آید، و اگر به خواری واگذارد آن کیست که بتواند بعد از آن شما را یاری کند؟و اهل ایمان تنها به خدا باید اعتماد کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦١ وَمَا كَانَ لِنَبِيٍّ أَن يَغُلَّ وَمَن يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ ثُمَّ تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ

و برای پیامبر [شایسته] نباشد که خیانت کند [یعنی برای منافات نبوّت و خیانت برای احدی از انبیاء غلول (خیانت) وجود ندارد] و کسی که خیانت می‌‌کند در روز قیامت آنچه که خیانت کرده را [به حیثی] می‌‌آورد [که مردم می‌‌شناسند که او با آن خیانت کرده تا بر رئوس اشهاد (در حضور گواهان) مفتضح شود] سپس هر نفسی به آنچه که کسب کرده [به عین آن بنابر تجسّم اعمال] وفا (به تمامی داده) می‌‌شود و [با نقص ثواب یا زیادت عقاب] به آنان ظلم نمی‌‌شود

- ترجمه سلطانی

و برای پیامبر (شایسته) نباشد که خیانت کند و کسی که خیانت می‌کند در روز قیامت آنچه که خیانت کرده را می‌آورد سپس هر نفسی به آنچه که کسب کرده وفا (به تمامی داده) می‌شود و به آنان ظلم نمی‌شود

- ترجمه راستین

و هیچ پیغمبری خیانت نخواهد کرد، و هر کس خیانت کند روز قیامت با همان خیانت بیاید (و به کیفر آن برسد) و هر کس هر عمل به جا آرد به جزای کامل آن می‌رسد و به هیچ کس ستمی نخواهد شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦٢ أَفَمَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَ اللَّهِ كَمَن بَاءَ بِسَخَطٍ مِّنَ اللَّهِ وَمَأْوَاهُ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ

آیا پس کسی که [با اتّباع از رسول (ص) در امر او و نهی او] از خشنودی خداوند تبعیّت می‌‌کند مانند کسی است که با سخطی (خشمی) از خداوند [به سوی خدا] برگشته (رجوع کرده) و جایگاهش جهنّم است و [جهنّم] بد بازگشتگاهی است

- ترجمه سلطانی

آیا پس کسی که از خشنودی خداوند تبعیّت می‌کند مانند کسی است که با سخطی (خشمی) از خداوند برگشته و جایگاهش جهنّم است و (جهنّم) بد بازگشتگاهی است

- ترجمه راستین

آیا کسی که (به ایمان) در راه رضای خدا قدم بردارد مانند کسی است که (به کفر) راه غضب خدا پیماید؟که منزلگاه او جهنم است و بسیار بد جایگاهی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦٣ هُمْ دَرَجَاتٌ عِندَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ

برای آنها [یعنی تابعان رضوان خداوند و بائون (برگشت کنندگان) به سخط خداوند] درجاتی نزد خداوند هست [و اگرچه نزد مردم متساوی دیده می‌‌شوند] و خداوند به آنچه که عمل می‌‌کنند بصیر است [و عمل هر کدام و درجه‌‌اش را بر حسب عمل او می‌‌داند و بر حسب آن به او جزاء می‌‌دهد]

- ترجمه سلطانی

برای آنها درجاتی نزد خداوند هست و خداوند به آنچه که عمل می‌کنند بصیر است

- ترجمه راستین

این دو گروه را (به مراتب ایمان و کفر) نزد خدا درجات (مختلفه) است و خدا به هر چه می‌کنند بیناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦٤ لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُـولًا مِّنْ أَنفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ

همانا خداوند بر مؤمنین منّت گذاشته (نعمت داده) آنوقت که رسولی از خودشان (بشری مثل آنها و از سنخ آنها) را در [میان] آنها مبعوث کرد که [بعد از آنکه جهّالی بودند که نه کتابی و نه شریعتی را می‌‌شناختند] آیاتش را برای آنها بخواند و آنها را [از آنچه که برای انسان شایسته است که از آن پاکیزه شود] تزکیه کند (پاک گرداند) و به آنان کتاب و حکمت بیاموزد و اگرچه [آنها] قبل از آن البتّه در گمراهی واضحی (بدیهی) بودند

- ترجمه سلطانی

همانا خداوند بر مؤمنین منّت گذاشته (نعمت داده) آنوقت که رسولی از خودشان (بشری مثل آنها و از سنخ آنها) را در (میان) آنها مبعوث کرد که آیاتش را برای آنان بخواند و آنها را تزکیه کند و به آنان کتاب و حکمت بیاموزد و اگرچه آنها قبل از آن البتّه در گمراهی واضحی (بدیهی) بودند

- ترجمه راستین

خدا بر اهل ایمان منّت گذاشت که رسولی از خودشان در میان آنان برانگیخت که بر آنها آیات او را تلاوت می‌کند و آنان را پاک می‌گرداند و به آنها علم کتاب (احکام شریعت) و حقایق حکمت می‌آموزد، و همانا پیش از آن در گمراهی آشکار بودند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦٥ أَوَلَمَّا أَصَابَتْكُم مُّصِيبَةٌ قَدْ أَصَبْتُم مِّثْلَيْهَا قُلْتُمْ أَنَّى هَذَا قُلْ هُوَ مِنْ عِندِ أَنفُسِكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

و آیا چون [در روز اُحُد] مصیبتی به شما اصابت کرد که مثل آن [در بَدْر] به شما اصابت کرده گفتید که این از کجا (چگونه) است؟ بگو آن از نزد خود شما است [با اختیار کردن فدیه گرفتن از اسیران در جنگ بَدْر و حال آنکه رسول (ص) به شما خبر داده بود که حکم دربارهٔ آنها کشتن است و با این وجود اصرار به فدیه گرفتن کردید و عواقب آن را در سال قابل (آینده) در اُحُد دیدید] همانا خداوند بر هر چیزی توانا است [پس بر اصابت به شما و اصابت به دشمن شما قدرت دارد و گاهی برای مصالح راجعه به استکمال نفوستان شما را خوار می‌‌نماید]

- ترجمه سلطانی

و آیا چون (در روز اُحد) مصیبتی به شما اصابت کرد که مثل آن (در بدر) به شما اصابت کرده گفتید که این از کجا (چگونه) است؟ بگو آن از نزد خود شما است (با اختیار کردن فدیه گرفتن از اسیران در روز بدر و (حال آنکه) رسول (ص) به شما خبر داده بود که حکم دربارهٔ آنها کشتن است و (با این وجود اصرار در فدیه گرفتن کردید و عواقب آن را در اُحد دیدید) همانا خداوند بر هر چیزی توانا است

- ترجمه راستین

آیا هر گاه به شما آسیبی رسد در صورتی که دو برابر آن آسیب را به دشمنان رساندید (باز از روی تعجب) گویید: این از کجاست؟بگو: این مصیبت از دست خود کشیدید، همانا خدا بر هر چیز تواناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦٦ وَمَا أَصَابَكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيَعْلَمَ الْمُؤْمِنِينَ

و آنچه در روز رویارویی دو گروه [در اُحُد در هزیمت (شکست) و قتل و جرح] به شما اصابت کرد پس به اجازهٔ (با اباحت تکوینی و ترخیص) خداوند بود [تا آنکه شما را امتحان کند] و برای این [بود] که مؤمنین را معلوم کند

- ترجمه سلطانی

و آنچه در روز رویارویی دو گروه (در اُحد) به شما اصابت کرد پس با اجازهٔ (تکوینی و ترخیص) خداوند بود و برای این بود که مؤمنین را معلوم کند

- ترجمه راستین

و آنچه در روز (اُحد هنگام) مقابله دو صف کارزار به شما رسید به قضا و مشیّت نافذ خدا بود (تا آنکه بیازماید اهل ایمان را) و تا معلوم کند چه کسانی ثابت‌قدم در ایمانند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦٧ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ نَافَقُوا وَقِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا قَالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتَالًا لَّاتَّبَعْنَاكُمْ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمَانِ يَقُـولُونَ بِأَفْوَاهِهِم مَّا لَيْسَ فِي قُلُوبِهِمْ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يَكْتُمُونَ

و برای این [بود] که کسانی که نفاق ورزیدند را معلوم کند [تا دو فریق (گروه) با ظهور ایمان اینان و نفاق آنان متمایز شوند و علم او به آن دو ظاهر شود یا برای اینکه پیامبر که همان مظهر او است بداند زیرا علم او علم خداوند است] و به آنها گفته شد بیایید [بدون نظر به خودتان و حفظ کردن شما انفستان و عیالتان] در راه خدا جنگ کنید یا [از خودتان و عیالتان و اموالتان بدون نظر به امر خداوند و راه او] دفاع کنید، گفتند: اگر می‌‌دانستیم که [آنچه که شما در آن هستید] جنگ است حتماً از شما تبعیّت می‌‌کردیم [زیرا در جنگ آنچه که در آن احتمال غلبه باشد هست ولو در بعضی احیان، و این امر این‌‌چنین نیست برای اینکه در آن جز مغلوبیّت و هلاکت نیست] در آنروز آنها به کفر نزدیک‌‌تر از ایمان بودند [و معنی می‌‌دهد که آنان بر اسلام بودند لکن آنها با ظهور نفاقشان مانند این است که آنها بین کفر و ایمان واقع شدند و به کفر نزدیک‌‌تر گشتند] که آنچه که در قلوبشان نیست را با زبان‌‌هایشان می‌‌گویند، و خداوند به آنچه [از اعتماد بر اسباب و عدم اعتقاد به خداوند و به نبوّت نبیّ (ص)] که پنهان می‌‌کنند داناتر است

- ترجمه سلطانی

و برای این بود که کسانی که نفاق ورزیدند را معلوم کند و به آنها گفته شد بیایید در راه خدا جنگ کنید یا دفاع کنید، گفتند: اگر می‌دانستیم که جنگ است حتماً از شما تبعیّت می‌کردیم در آنروز آنها به کفر نزدیک‌تر از آنها به ایمان بودند که با زبان‌هایشان می‌گویند آنچه را که در قلوبشان نیست، و خداوند به آنچه که پنهان می‌کنند داناتر است

- ترجمه راستین

و تا معلوم کند حالِ آنان که نفاق و دورویی کردند و (چون) به آنها گفته شد بیایید در راه خدا جهاد و یا دفاع کنید (عذر آوردند و) گفتند که اگر ما به فنون جنگی دانا بودیم از شما تبعیت نموده و به کارزار می‌آمدیم. اینان به کفر نزدیکترند تا به ایمان؛ به زبان چیزی اظهار کنند که در دل خلاف آن پنهان داشته‌اند، و خدا بر آنچه پنهان می‌دارند آگاه‌تر از خود آنهاست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦٨ الَّذِينَ قَالُوا لِإِخْوَانِهِمْ وَقَعَدُوا لَوْ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُوا قُلْ فَادْرَءُوا عَنْ أَنفُسِكُمُ الْمَوْتَ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ

به کسانی که به (در حقّ) برادرانشان گفتند و نشستند: که اگر [در نشستن و عدم خروج از مدینه] از ما اطاعت می‌‌کردند کشته نمی‌‌شدند [به آنان] بگو پس اگر راستگو می‌‌باشید [که تدبیر شما، شما را ابقا می‌‌کند و اینکه برادرانتان چون از تدبیر شما و قول شما خارج شدند هلاک شدند] مرگ را از خودتان دور کنید

- ترجمه سلطانی

به کسانی که به (در حقّ) برادرانشان گفتند و نشستند: که اگر (با عدم خروج از مدینه) از ما اطاعت می‌کردند کشته نمی‌شدند (به آنان) بگو پس اگر راستگو می‌باشید مرگ را از خودتان دور کنید

- ترجمه راستین

آن کسانی که در جنگ با سپاه اسلام همراهی نکرده و درباره برادران خود گفتند: اگر آنان نیز سخنان ما را شنیده بودند (و به جنگ احد نرفته بودند) کشته نمی‌شدند، بگو: (شما که برای حفظ حیات دیگران چاره توانید کرد) مرگ را از خود دور کنید اگر راست می‌گویید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦٩ وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ

و هرگز مپندار [یا مپندارید که] کسانی که [انفس آنها] در راه خدا کشته شده‌‌اند مرده هستند بلکه [آنان] زنده هستند [در حالی که با رزق مناسب به مقام آنها] نزد پروردگارشان روزی داده می‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

و هرگز مپندار کسانی که در راه خدا کشته شده‌اند مرده هستند بلکه زنده هستند (در حالی که) نزد پروردگارشان روزی داده می‌شوند

- ترجمه راستین

البته نپندارید که شهیدان راه خدا مرده‌اند، بلکه زنده‌اند (به حیات ابدی و) در نزد خدا متنعّم خواهند بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧٠ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ

شادمانند به آنچه که خداوند از فضلش به آنها داده {فضل خداوند بر نعمت‌‌های او اطلاق می‌‌شود که آنها را به بندگان خویش از جهت کثرات آنها افاضه می‌‌کند مثل احکام رسالت و نعمت‌‌هایی که خداوند به سبب قبول احکام رسالت و عمل به آنها به آن به عباد پاداش می‌‌دهد، کما اینکه رحمت بر نعمت‌‌هایی اطلاق می‌‌شود که آن از جهت وحدت آنها به بندگان افاضه می‌‌شود مثل ولایت و آثار آن و مجازات (جزا دادن) به آن} و بشارت می‌‌دهند [یا خوشحالی می‌‌کنند یا طلب خوشحالی می‌‌کنند یا به خودشان یا به غیر خود] به کسانی از پشت سرشان که هنوز به آنها ملحق نشده‌‌اند [بشارت می‌‌دهند] که نه ترسی بر آنان است و نه آنها اندوهگین می‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

شادمانند به آنچه که خداوند از فضلش به آنها داده و بشارت می‌دهند به کسانی از پشت سرشان که هنوز به آنها ملحق نشده‌اند، که نه ترسی بر آنان است و نه آنها اندوهگین می‌شوند

- ترجمه راستین

آنان به فضل و رحمتی که خدا نصیبشان گردانیده شادمانند، و دلشادند به حال آن مؤمنان که هنوز به آنها نپیوسته‌اند و بعداً در پی آنها به سرای آخرت خواهند شتافت که بیمی بر آنان نیست و غمی نخواهند داشت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧١ يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ

بشارت می‌‌دهند به نعمت و فضل از خداوند {نعمت مانند رحمت، ولایت و هر آنچه که از آن صادر شود یا به آن منتهی شود است و فضل، رسالت و قبول احکام آن و مجازات (جزاء دادن) به آن است و لذلک نعمت به علی (ع) و فضل به محمّد (ص) تفسیر شده}و همانا خداوند اجر مؤمنین را ضایع نمی‌‌کند

- ترجمه سلطانی

بشارت می‌دهند به نعمت و فضل از خداوند و همانا خداوند اجر مؤمنین را ضایع نمی‌کند

- ترجمه راستین

دلشادند به نعمت و فضل خدا و این که خداوند اجر اهل ایمان را هرگز ضایع نگذارد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧٢ الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُـولِ مِن بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ

کسانی که بعد از آنکه به آنها رنج رسید خداوند و رسول را استجابت کردند برای کسانی از آنها که احسان کرده‌‌اند و تقوا پیشه نمودند اجری عظیم هست

- ترجمه سلطانی

کسانی که بعد از آنکه به آنها رنج رسید خداوند و رسول را استجابت کردند برای کسانی از آنها که احسان کرده‌اند و تقوا پیشه نمودند اجری عظیم هست

- ترجمه راستین

آنان که دعوت خدا و رسول را اجابت کنند پس از آنکه به آنها رنج و الم رسید، از آنها هر کس نیکوکار و پرهیزکار شد اجر عظیم خواهد یافت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧٣ الَّذِينَ قَالَ لَهُمُ النَّاسُ إِنَّ النَّاسَ قَدْ جَمَعُوا لَكُمْ فَاخْشَوْهُمْ فَزَادَهُمْ إِيمَانًا وَقَالُوا حَسْبُنَا اللَّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ

کسانی که مردم به آنها گفتند: همانا مردم (ابوسفیان و اصحابش) برای شما جمع شده‌‌اند پس از آنان بترسید، پس ایمان آنان بیشتر شد و گفتند خداوند ما را کافی است و چه خوب وکیلی است {برای اینکه متوسّل به خداوند بعد از اتّصال به خلفای او به سبب ایمان وقتی که بلیّه به او دَهَم (فروگرفتن چیزی به انبوه، ناگاه رسیدن/آمدن، هجوم آوردن) آید اتّصال ایمانیش زیاد می‌‌شود و توسّلش و ایمانش قوی می‌‌شود}

- ترجمه سلطانی

کسانی که مردم به آنها گفتند: همانا مردم (ابوسفیان و اصحابش) برای شما جمع شده‌اند پس از آنان بترسید، پس ایمان آنان بیشتر شد و گفتند خداوند ما را کافی است و چه خوب وکیلی است

- ترجمه راستین

آن مؤمنانی که چون مردم (منافق) به آنها گفتند: لشکری بسیار بر علیه شما مؤمنان فراهم شده، از آنان در اندیشه و بر حذر باشید، (این تبلیغات) بر ایمانشان بیفزود و گفتند: تنها خدا ما را کفایت کند و او نیکو وکیل و کارسازی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧٤ فَانقَلَبُوا بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ لَّمْ يَمْسَسْهُمْ سُوءٌ وَاتَّبَعُوا رِضْوَانَ اللَّهِ وَاللَّهُ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ

پس [از حمراء الاسد (موضعی بین حرمین در هشت میلی از مدینه) یا از بدر صغری همراه] با نعمتی و فضلی از خداوند بازگشتند [یعنی همراه با نعمتى از خداوند و آن عافیت آنها از جنگ و سلامتی آنها از اثر جراح است که به آنها بود و قوّت از قلب و ایمان؛ و فضل، شرف و صیت (آوازه) و ارعاب قلوب اعداء است یا نعمتى که آن از تجارات در بدر به آنها رسید است و فضل همان سودی است که از دو برابر آنچه که داشتند به آن رسیدند، یا نعمت همان علی (ع) و فضل همان محمّد (ص) است، حال آنکه] بدیی [نه از دشمنانشان و نه از جراحاتشان] آنها را مسّ (لمس، اصابت) نکرد [و حیثی که با آنچه که از جراح به آنها بود امتثال امر او را کردند] و از رضای خداوند تبعیّت کردند و خداوند دارندهٔ فضلی بزرگ است [پس در آخرت با آنچه که نه حدّ دارد و نه چشمی دیده است به آنها تفضّل می‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

پس با نعمتی و فضلی از خداوند بازگشتند (حال آنکه) بدیی آنها را مسّ (لمس، اصابت) نکرد و از رضای خداوند تبعیّت کردند و خداوند دارندهٔ فضلی بزرگ است

- ترجمه راستین

آن گروه مؤمنان با نعمت و فضل خدا در حالی بازگشتند که بر آنان هیچ الم و رنجی پیش نیامد و پیرو رضای خدا شدند، و خدا صاحب فضل و رحمتی بزرگ است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧٥ إِنَّمَا ذَلِكُمُ الشَّيْطَانُ يُخَوِّفُ أَوْلِيَاءَهُ فَلَا تَخَافُوهُمْ وَخَافُونِ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ

جز این نیست که آن شیطان است که دوستانش را می‌‌ترساند پس از آنها [شیطان و کسانی که با او هستند یا از اولیاء شیطان] هراس مدارید و از من ترسان باشید [زیرا ضرر از هر ضرر زننده‌‌ای به احدی نمی‌‌رسد مگر به اجازهٔ من] اگر مؤمن می‌‌باشید [زیرا شأن ایمان و اعتقاد به توحید خدا این است که مؤمن جز به خداوند امید نمی‌‌دارد و جز از خداوند نمی‌‌ترسد]

- ترجمه سلطانی

جز این نیست که آن شیطان است که دوستانش را می‌ترساند پس از آنها هراس مدارید و از من ترسان باشید اگر مؤمن می‌باشید

- ترجمه راستین

تنها این شیطان است که می‌ترساند دوستداران خود را، شما مسلمانان از آنان بیم و اندیشه مکنید و از من بترسید اگر اهل ایمانید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧٦ وَلَا يَحْزُنكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ إِنَّهُمْ لَن يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا يُرِيدُ اللَّهُ أَلَّا يَجْعَلَ لَهُمْ حَظًّا فِي الْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ

و کسانی (منافقین متخلّف از جهاد) که [در ذهاب (رفتن)] به سوی کفر می‌‌شتابند نباید تو را غمگین کنند آنها هرگز به چیزی [از ضرر] به خداوند (به اولیاء خداوند و مظاهر او در زمین) ضرر نخواهند رساند، خداوند می‌‌خواهد که در آخرت بهره‌‌ای برای آنها قرار ندهد و برای آنها [در دنیا و آخرت] عذابی بزرگ هست

- ترجمه سلطانی

و کسانی که به سوی کفر می‌شتابند نباید تو را غمگین کنند آنها هرگز چیزی به خداوند ضرر نخواهند رساند، خداوند می‌خواهد که در آخرت بهره‌ای برای آنها قرار ندهد و برای آنها عذابی بزرگ هست

- ترجمه راستین

(ای پیغمبر) تو اندوهناک مباش که گروهی به راه کفر می‌شتابند، آنها هرگز زیانی به خدا نرسانند و خدا می‌خواهد آنها را در آخرت هیچ نصیبی ندهد، و نصیبشان عذاب بزرگ و سخت دوزخ خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧٧ إِنَّ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الْكُفْرَ بِالْإِيمَانِ لَن يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئًا وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ

همانا کسانی که کفر را به جای ایمان خریدند هرگز چیزی به خداوند زیان نخواهند رساند و [در دنیا و آخرت] برای آنها عذابی دردناک هست

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که کفر را به جای ایمان خریدند هرگز به خداوند چیزی زیان نخواهند رساند و برای آنها عذابی دردناک هست

- ترجمه راستین

آنان که خریدار کفر شدند به عوض ایمان، هرگز زیانی به خدا نمی‌رسانند، و آنان را عذابی دردناک است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧٨ وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِّأَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ

و آنان که کفر ورزیدند نباید گمان کنند که آنچه که [با اطالهٔ عمر] به آنها مهلت می‌‌دهیم به عنوان خیر برای انفس آنها است جز این نیست که عمر را برای آنها طولانی می‌‌کنیم تا به گناه بیفزایند و برای آنها [در دنیا و آخرت] عذابی خوار کننده هست

- ترجمه سلطانی

و آنان که کفر ورزیدند نباید گمان کنند که آنچه که (با اطالهٔ عمر) به آنها مهلت می‌دهیم به عنوان خیر برای انفس آنها است جز این نیست که عمر را برای آنها طولانی می‌کنیم تا به گناه بیفزایند و برای آنها عذابی خوار کننده هست

- ترجمه راستین

آنان که به راه کفر رفتند گمان نکنند که مهلتی که ما به آنها می‌دهیم به حال آنان بهتر خواهد بود، بلکه آنها را (برای امتحان) مهلت می‌دهیم تا بر گناه و سرکشی خود بیفزایند، و آنان را عذابی خوارکننده است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧٩ مَّا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ وَمَا كَانَ اللَّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى الْغَيْبِ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَجْتَبِي مِن رُّسُلِهِ مَن يَشَاءُ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَإِن تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ

خداوند را نباشد (نسزد) که مؤمنان را بر این حالی که شما بر آن هستید [از اختلاط مخلص به منافق و محقّق به منتحل] رها کند [بلکه خوی قدیم او ابتلاء و امتحان به تکالیف مخالف با هوی است] تا آنکه خبیث را از پاک متمایز کند و خداوند را نباشد که شما را بر غیب مطّلع سازد و لکن خداوند کسی از رسولانش را که بخواهد بر می‌‌گزیند [پس دربارهٔ آنچه که آن از شما غیب است به رأی خود نگویید، از گفتارتان که اگر چنین می‌‌بود حتماً چنان می‌‌شد، و از نسبت دادن خیر و شرّ به بندگان] پس به خداوند و رسول او ایمان بیاورید [اذعان کنید یا حقیقتاً اسلام آورید چنانکه ظاهراً اسلام آوردید یا با ایمان خاصّ و بیعت خاصّه و قبول دعوت باطنه ایمان بیاورید] و اگر ایمان بیاورید [یعنی اذعان کنید یا با بیعت عامّه اسلام آورید یا با بیعت خاصّه ایمان بیاورید] و [با اتّباع از خلفای او در آنچه که به آن امر کرده‌‌اند و از آن نهی کرده‌‌اند از سخط خداوند] پروا کنید [یا با بیعت خاصّه از انحراف از طریق بپرهیزید، یا بعد از بیعت خاصّه و دخول در آن از خروج از طریق بپرهیزید] پس برای شما پاداشی عظیم هست

- ترجمه سلطانی

خداوند را نباشد (نسزد) که مؤمنان را بر این حالی که شما بر آن هستید رها کند تا آنکه خبیث را از پاک متمایز کند و خداوند را نباشد که شما را بر غیب مطّلع سازد و لکن خداوند کسی از رسولانش را که بخواهد بر می‌گزیند پس به خداوند و رسول او ایمان آورید و اگر ایمان آورید و (از سخط خداوند) پروا کنید پس برای شما پاداشی عظیم هست

- ترجمه راستین

خداوند هرگز مؤمنان را بدین حال کنونی که برآنید وانگذارد تا آنکه (با آزمایش خود) بدسرشت را از پاک گوهر جدا کند. و خدا همه شما را از سرّ غیب آگاه نسازد و لیکن (به این مقام) از پیغمبران خود هر که را مشیّت او تعلق گرفت برگزیند، پس شما به خدا و پیغمبرانش بگروید، که هر گاه ایمان آرید و پرهیزکار شوید اجر عظیم خواهید یافت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨٠ وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ هُوَ خَيْرًا لَّهُم بَلْ هُوَ شَرٌّ لَّهُمْ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ

و کسانی که به آنچه که خداوند از فضلش به ایشان داده بُخل می‌‌ورزند نباید گمان کنند که آن (بُخل) برای آنها خیر است بلکه آن برای آنها شرّ است بزودی آنچه که به آن بُخل می‌‌ورزیدند در روز قیامت طوق [گردن]شان خواهد شد و میراث آسمان‌‌ها و زمین [یعنی آنچه که در آسمان‌‌ها و زمین است] برای خداوند است [پس بر عاقل نسزد که به آن بخل ورزد و با دست خودش آن را عطاء نکند یا که به ملک غیر بخل ورزد و آن را به امر او عطاء نکند یا معنی می‌‌دهد میراث، این آسمان‌‌ها و آنچه که در آن است و زمین و آنچه که در آن است از عالم کبیر و صغیر برای خداوند است، یعنی همه فانی می‌‌شوند و خدای واحد قهّار وارث آنها و بر آنچه که در آنها است باقی می‌‌ماند؛ پس چرا مرد به متروکٌ به اهمیّت دهد و بخل ورزد؟!] و خداوند به آنچه [از بُخل و اعطاء] که عمل می‌‌کنید آگاه است

- ترجمه سلطانی

و کسانی که بخل می‌ورزند به آنچه که خداوند از فضلش به ایشان داده نباید گمان کنند که آن برای آنها خیر است بلکه آن برای آنها شرّ است بزودی آنچه که به آن بخل می‌ورزیدند در روز قیامت طوق (گردن)شان خواهد شد و میراث آسمان‌ها و زمین برای خداوند است و خداوند به آنچه که عمل می‌کنید آگاه است

- ترجمه راستین

آنان که بخل نموده و از مالی که خدا از فضل خویش به آنها داده حقوق فقیران را ادا نمی‌کنند گمان نکنند این بخل به نفع آنها خواهد بود بلکه به ضرر آنهاست، چه آنکه مالی که در آن بخل ورزند در قیامت زنجیر گردن آنها شود، و تنها خدا وارث آسمانها و زمین است و خدا به کردار شما آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨١ لَّقَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَـوْلَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ وَنَحْنُ أَغْنِيَاءُ سَنَكْتُبُ مَا قَالُوا وَقَتْلَهُمُ الْأَنبِيَاءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَنَقُـولُ ذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ

هرآینه خداوند گفتهٔ کسانی (یهود) که گفتند: همانا خداوند فقیر است و ما دارا هستیم را شنید، بزودی آنچه را که گفتند و کشتن به غیر حقّ آنها پیامبران را خواهیم نوشت و می‌‌گوییم عذاب حریق (آتش) را بچشید

- ترجمه سلطانی

هرآینه خداوند گفتهٔ کسانی را که گفتند: همانا خداوند فقیر است و ما دارا هستیم را شنیده است، بزودی آنچه را که گفتند و کشتن آنها پیامبران را به غیر حقّ خواهیم نوشت و می‌گوییم عذاب حریق (آتش) را بچشید

- ترجمه راستین

هر آینه خدا شنید سخن (جاهلانه) آن کسان را که گفتند: خدا فقیر است و ما دارا. البته ما گفتارشان را ثبت خواهیم کرد با این گناه بزرگشان که انبیاء را به ناحق کشتند، و گوییم: بچشید عذاب آتش سوزان را.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨٢ ذَلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَـلَّامٍ لِّلْعَبِيدِ

آن (عذاب) به (سبب) آنچه است که دستانتان از پیش فرستاده و همانا خداوند ظالم بر بندگان نیست

- ترجمه سلطانی

آن (عذاب) به (سبب) آنچه است که دستانتان از پیش فرستاده و همانا خداوند ظلم کننده بر بندگان نیست

- ترجمه راستین

این عذاب به خاطر کارهایی است که به دست خود پیش فرستادید، و خدا هرگز در حق بندگان ستم نخواهد کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨٣ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُـولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ

کسانی که گفتند: همانا خداوند [در تورات] با ما عهد کرده که به رسولی ایمان نیاوریم تا اینکه قربانیی نزد ما بیاورد که آتش آن را بخورد، [به آنها] بگو: رسولانی قبل از من [از اسلاف شما که همنوعان بر آنها می‌‌باشید] با بیّنات [و معجزات بسیار غیر از آنچه که گفتید] و با آنچه که گفتید نزد شما آمدند اگر [در این دعوی] راستگو می‌‌باشید پس چرا آنها را کشتید؟

- ترجمه سلطانی

کسانی که گفتند: همانا خداوند با ما عهد کرده که به رسولی ایمان نیاوریم تا اینکه قربانیی نزد ما بیاورد که آتش آن را بخورد، بگو: رسولانی قبل از من با بیّنات و با آنچه که گفتید نزد شما آمدند اگر راستگو می‌باشید پس چرا آنها را کشتید؟

- ترجمه راستین

آنان که گفتند: خدا از ما پیمان گرفته که به هیچ پیغمبری ایمان نیاوریم تا آنکه او قربانیی آورد که در آتش بسوزد. بگو که پیش از من رسولانی آمده و برای شما هر گونه معجزه آورده و این را هم که خواستید آوردند، پس اگر راست می‌گویید چرا آن پیامبران را کشتید؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨٤ فَإِن كَذَّبُوكَ فَقَدْ كُذِّبَ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ جَاءُوا بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَالْكِتَابِ الْمُنِيرِ

پس اگر تو را تکذیب کردند [محزون مشو] که رسولانی که قبل از تو بیّنات (معجزات واضح و موضح) و زُبُر (حِکَم و مواعظ) و کتاب منیر (نور دهنده) آوردند را [نیز] تکذیب کرده‌‌اند {بیّنات معجزات واضح یا موضح که آنها از آثار رسالت و مصدّقات آن یا حجّت‌‌های دالّ بر صدق رسالتشان یا احکام قالبیّه دالّ بر صدق آنها است، و زُبُر، حِکم و مواعظ است که همان آثار ولایت دالّ بر حقّ بودن آنها و صدق آنها است، کتاب منیر، احکام رسالت است که قلوب عاملین به آن را ضیاء می‌‌دهد و صدق رسولان را در رسالتشان منیر می‌‌نماید یا که فی انفسها واضح می‌‌کند و کتاب تدوینی صورت این احکام است}

- ترجمه سلطانی

پس اگر تو را تکذیب کردند (محزون مشو) که رسولانی که قبل از تو بیّنات (معجزات واضح و موضح) و زُبُر (حِکم و مواعظ) و کتاب منیر (نور دهنده) آوردند را (نیز) تکذیب کرده‌اند

- ترجمه راستین

پس اگر تو را تکذیب کردند (غمگین مباش که) پیغمبران پیش از تو هم که معجزات و زبورها و کتاب آسمانی روشن آوردند نیز تکذیب کردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨٥ كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فَازَ وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُورِ

هر نفسی چشندهٔ مرگ است و جز این نیست که در روز قیامت [یعنی در روز قیام شما نزد خداوند] بطور کامل اجر داده می‌‌شوید پس هر کس از آتش بر کناری رفت (دور شد) و به جنّت داخل شد پس [با نجات و نعیم آخرت] رستگار شده و حیات دنیا جز متاع غرور (فریب) نیست

- ترجمه سلطانی

هر نفسی چشندهٔ مرگ است و جز این نیست که در روز قیامت بطور کامل اجر داده می‌شوید پس هر کس از آتش بر کناری رفت (دور شد) و به جنّت داخل شد پس رستگار شده و حیات دنیا جز متاع غرور (فریب) نیست

- ترجمه راستین

هر نفسی شربت مرگ را خواهد چشید و محققاً روز قیامت همه شما به مزد اعمال خود کاملاً خواهید رسید، پس هر کس را از آتش جهنم دور دارند و به بهشت ابدی درآرند چنین کس سعادت ابد یافت، که زندگی دنیا جز متاعی فریبنده نیست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨٦ لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا أَذًى كَثِيرًا وَإِن تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِكَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ

حتماً و حتماً در اموالتان و جان‌‌هایتان ابتلاء می‌‌شوید [تا شما را از آنچه که شایسته نیست که خلیط (آمیخته) با ایمانتان باشد خالص نماید] {و ابتلاء در اموال با تکلیف اخراج حقوق از آنها یا با تکلیف قضاء (برآوردن) حوائج و حفظ نفوس و حقوق و صلهٔ ارحام به آنها، یا با اتلاف آنها با آفات زمینی و آسمانی است، و ابتلاء در نفوس به تکلیف جهاد و حجّ و سایر عبادات است، یا به آفات بدنی و نفسی است} و حتماً از کسانی که قبل از شما کتاب داده شدند (یهود و نصاری) و از کسانی که شرک ورزیدند اذیّت بسیار می‌‌شنوید [مانند هجاء (هجو کردن) رسول (ص) و طعن در دین شما و لُمَز (عیب جوئی) مؤمنین و تخویف (ترساندن) به قتل و اسارت و نهب (غارت) و شماتت کردن به شما و غیر آن] و اگر صبر کنید [و در دین مضطرب نشوید و با جَزَع از ثبات در دین خارج نشوید و به مکافات دادن با زبان‌‌ها و دست‌‌ها بر نیایید] و [از مکافات کردن با اسائت به آنها] تقوا پیشه کنید [و از آنچه که مخالف رضای خداوند است که در دینتان تمکّن یابید و به صفت عزیمت (داشتن اراده) و ثبات متفضّل شوید] پس همانا آن (صبر و تقوا) از عزم در امور است

- ترجمه سلطانی

حتماً و حتماً در اموالتان و جان‌هایتان ابتلاء می‌شوید و حتماً از کسانی که قبل از شما کتاب داده شدند (از یهود و نصاری) و از کسانی که شرک ورزیدند اذیّت بسیار می‌شنوید و اگر صبر کنید و تقوا پیشه کنید پس همانا آن (صبر و تقوا) از عزم در امور است

- ترجمه راستین

محققاً شما را در مال و جان آزمایش خواهند کرد و از آنها که پیش از شما کتاب آسمانی به آنها داده شد و از مشرکان زخم زبان بسیار خواهید شنید، و اگر صبر پیشه کرده و پرهیزکار شوید (البته ظفر یابید) که ثبات و تقوا سبب قوت اراده در کارهاست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨٧ وَإِذْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَتُبَيِّنُنَّهُ لِلنَّاسِ وَلَا تَكْتُمُونَهُ فَنَبَذُوهُ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَاشْتَرَوْا بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا فَبِئْسَ مَا يَشْتَرُونَ

و [ای امّت محمّد (ص) به یاد آورید] آنوقتی را که خداوند از کسانی که کتاب داده شدند پیمان گرفت [تا شما بر ذکر (یاد) از آن باشید و مثل آنها نگردید، به اینکه میثاقی (پیمانی) که محمّد (ص) به ولایت علی (ع) بر شما می‌‌گیرد را ترک کنید و به اینکه ولایت او را بر کسانی که از شما غایب هستند تبیین کنید] که حتماً و حتماً آن را برای مردم بیان کنید و آن را کتمان نکنید، پس آن [کتاب یا میثاق یا تبیین محمّد (ص)] را در ورای پشتشان به دور افکندند (مراعات نکردند) و آن را به بهایی اندک [از اعراض دنیا و اغراض آن] فروختند [بلکه به دور انداختن اکتفاء نکردند و آن را آلت توسّل به حطام (آشغال روی هم ریخته) دنیا قرار دادند] و چه بد است آنچه را که خرید و فروش می‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

و (به یاد آورید) آنوقتی را که خداوند از کسانی که کتاب داده شدند پیمان گرفت که حتماً و حتماً آن را برای مردم بیان کنید و آن را کتمان نکنید، پس آن را در ورای پشتشان به دور افکندند (مراعات نکردند) و آن را به بهایی اندک فروختند و چه بد است آنچه را که می‌فروشند

- ترجمه راستین

و چون خدا از آنان که کتاب به آنها داده شد پیمان گرفت که حقایق کتاب آسمانی را برای مردم بیان کنید و کتمان مکنید، پس آنها عهد خدا را پشت سر انداخته و آیات الهی را به بهایی اندک فروختند، پس بد معامله‌ای کردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨٨ لَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَفْرَحُونَ بِمَا أَتَوا وَّيُحِبُّونَ أَن يُحْمَدُوا بِمَا لَمْ يَفْعَلُوا فَلَا تَحْسَبَنَّهُم بِمَفَازَةٍ مِّنَ الْعَذَابِ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ

هرگز مپندار کسانی که به آنچه که عمل کرده‌‌اند [در حالی که به اعمال فاسدهٔ خود عُجب می‌‌ورزیدند و] مسرورند و دوست دارند که به آنچه [از طاعات و افعال مرضیّه] که انجام نداده‌‌اند ستوده شوند پس هرگز رهائی از عذاب را برای آنها مپندار و [به سبب اعجاب آنها به اعمال فاسدهٔ مردودشان و اگرچه در صورت عبادات باشد] آنها عذابی دردناک دارند

- ترجمه سلطانی

هرگز مپندار کسانی که به آنچه که کرده‌اند مسرورند و دوست دارند که به آنچه که انجام نداده‌اند ستوده شوند پس هرگز رهائی از عذاب را برای آنها مپندار و آنها عذابی دردناک دارند

- ترجمه راستین

(ای پیغمبر) مپندار آنهایی که به کردار زشت خود شادمانند و دوست دارند که مردم به اوصاف پسندیده‌ای که هیچ در آنها نیست آنها را ستایش کنند، البته گمان مدار که از عذاب خدا رهایی دارند، که آنها را عذابی دردناک خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨٩ وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ

[آنها از خداوند منحرف شدند و میثاق او را به بهای اندک از اعراض دنیا فروختند] و (حال آنکه) مُلک آسمان‌‌ها [یعنی آسمان‌‌های ارواح] و زمین [یعنی زمین اشباح نورانی و ظلمانی] برای خداوند است {هر آنچه که جهت فاعلیّت در آن ظاهرتر و جهت قبول مخفی‌‌تر باشد اجدر (شایسته‌‌تر) به اسم آسمان است، و آنچه که به عکس باشد پس احری (درخورتر) به اسم زمین است} [پس کسی که برای طلب آنچه که در ملک او است از او منحرف شود در طلبش خطاءکار است برای اینکه او کسی می‌‌باشد که حرث (کشتکاری) دنیا را می‌‌خواسته و حرث دنیا و آخرت نزد خداوند است] و خداوند بر هر چیزی توانا است [و بر اعطاء بدون اشتراء (خرید و فروش) آنچه که با میثاق اشتراء می‌‌کنند و بر اتلاف آنچه که با میثاق او اشتراء می‌‌کنند قدرت دارد]

- ترجمه سلطانی

و مُلک آسمان‌ها و زمین برای خداوند است و خداوند بر هر چیزی توانا است

- ترجمه راستین

خداست مالک آسمانها و زمین، و خدا بر هر چیز تواناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩٠ إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِّأُولِي الْأَلْبَابِ

همانا در خلق آسمان‌‌ها و زمین و پشت سر هم آمدن شب و روز [به تعاقب آن دو و تخالف آن دو بر زیادت و نقیصه و به آثار مترتّبه بر آن دو از اختلاف فصول زمین و تولید مرکبّات تامّه و ناقصه] البتّه نشانه‌‌هایی برای دارندگان لُبّ (مغز) (خردمندان) [دالّ بر علم او تعالی و حکمت او و عمومیّت قدرت او و مالکیت او و کمال عنایت او به خلقش] هست

- ترجمه سلطانی

همانا در خلق آسمان‌ها و زمین و پشت سر هم آمدن شب و روز البتّه نشانه‌هایی برای خردمندان هست

- ترجمه راستین

محققا در خلقت آسمانها و زمین و رفت و آمد شب و روز دلائل روشنی است برای خردمندان عالم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩١ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَى جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ

آنان [کسانی هستند که با بیعت خاصّهٔ ولویّه بیعت کرده‌‌اند و دعوت باطنه را قبول نمودند و به ولایت علی (ع) اقرار کردند] که [در جمیع احوالشان] ایستاده و نشسته و [آرمیده] بر پهلوهایشان خداوند را یاد می‌‌کنند [زیرا صاحب لُبّ که ولایت را قبول کرده و با تلقیح ولایت دارای لبّ گشته است در احوال خود خالی از ذکر خداوند نمی‌‌شود] و در خلق آسمان‌‌ها و زمین تفکّر می‌‌کنند [که ای] پروردگار ما این [مخلوق از آسمان‌‌ها و زمین و آنچه که در آن دو است] را به باطل نیافریده‌‌ای، [و وقتی که سالکان به شیخ خود وصل شوند حالاً و قالاً می‌‌گویند:] تو [از معرفت (شناختن) امثال ما و وصول اشباه (شبیه‌‌ها) ما به ساحت جلالت و از آنچه که تصوّر کنندگان آن را تصوّر می‌‌کنند] منزّهی، [و برای آنان عالم ظلمت و نور ظاهر می‌‌شود و آلام (رنج‌‌ها) دار فتنه و غرور و لذّات نعیم جنان و راحتی‌‌های دار سرور را می‌‌چشند و مشاهده می‌‌کنند، و می‌‌شناسند که انسان برزخ بین جحیم و جنان است] پس [از نیران (آتش) به پروردگارشان پناه می‌‌برند و می‌‌گویند:] ما را از عذاب آتش حفظ بفرما

- ترجمه سلطانی

آنان که ایستاده و نشسته و (آرمیده) بر پهلوهایشان خداوند را یاد می‌کنند و در خلق آسمان‌ها و زمین تفکّر می‌کنند (که ای) پروردگار ما اینها را به باطل نیافریده‌ای، تو منزّهی، پس ما را از عذاب آتش حفظ بفرما

- ترجمه راستین

آنها که در هر حالت، ایستاده و نشسته و خفته خدا را یاد کنند و دائم در خلقت آسمان و زمین بیندیشند و گویند: پروردگارا، تو این دستگاه با عظمت را بیهوده نیافریده‌ای، پاک و منزهی، ما را به لطف خود از عذاب دوزخ نگاهدار؛

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩٢ رَبَّنَا إِنَّكَ مَن تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَمَا لِلظَّالِـمِينَ مِنْ أَنصَارٍ

[در حالی که متضرّع بر او هستند می‌‌گویند: ای] پروردگار ما همانا هر کس را که تو در آتش داخل کنی پس هرآینه او را خوار کرده‌‌ای و ظالمان هیچ یاوری ندارند

- ترجمه سلطانی

(ای) پروردگار ما همانا هر کس را که تو در آتش داخل کنی پس هرآینه او را خوار کرده‌ای و ظالمان هیچ یاوری ندارند

- ترجمه راستین

ای پروردگار ما، هر که را در آتش افکنی او را سخت خوار کرده‌ای، و ستمکاران هیچ یاوری ندارند؛

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩٣ رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ

[ای] پروردگار ما همانا ما شنیدیم صدای منادیی را [از وجود خود که همان عقلی که ما را به تسلیم و انقیاد دعوت می‌‌کند و منادیی از خارج از وجود خود همان نبیّ عصر ما و خلیفهٔ او] که [به بندگانت] به ایمان نداء می‌‌دهد که به پروردگارتان ایمان بیاورید پس [اجابت کردیم او را و به تو] ایمان آوردیم [و به تو پناه آوردیم]، [ای] پروردگار ما پس گناهان ما را بیامرز و سیّئات ما را از ما بپوشان (زایل کن) و ما را با نیکان بمیران [یعنی جمیع فعلیّات ما را بگیر]

- ترجمه سلطانی

(ای) پروردگار ما همانا ما شنیدیم صدای منادیی را که (به بندگانت) به ایمان نداء می‌دهد که به پروردگارتان ایمان بیاورید پس ایمان آوردیم، (ای) پروردگار ما پس گناهان ما را بیامرز و سیّئات ما را از ما بپوشان و ما را با نیکان بمیران

- ترجمه راستین

پروردگارا، ما صدای منادیی که خلق را به ایمان فرا می‌خواند که به پروردگارتان ایمان آورید، شنیدیم و ایمان آوردیم، پروردگارا، از گناهان ما درگذر و زشتی کردار ما بپوشان و هنگام جان سپردن ما را با نیکان و صالحان محشور گردان؛

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩٤ رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ

[ای] پروردگار ما، آنچه که بر [زبان] رسولانت [از استخلاف (جانشینی) در زمین و بقاء به خلافت تو و تمکین در دین و تبدیل خوف به امن] به ما وعده دادی را به ما بده و در روز قیامت ما را [به بقاء نقیصه تا که این نقیصه ظاهر شود و به آن مفتضح شویم] رسوا (مفتضح) نکن همانا تو خلف وعده نمی‌‌کنی

- ترجمه سلطانی

(ای) پروردگار ما، آنچه که به ما بر رسولانت وعده دادی را به ما بده و در روز قیامت ما را رسوا نکن همانا تو خُلف وعده نمی‌کنی

- ترجمه راستین

پروردگارا، ما را از آنچه به زبان رسولان خود وعده دادی نصیب فرما و ما را در روز قیامت محروم مگردان، که تو هرگز در وعده تخلّف نمی‌ورزی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩٥ فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ وَأُوذُوا فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِّنْ عِندِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ

پس پروردگار آنها بر آنان اجابت کرد [به این] که من عمل عاملی از شما را از مذکّر یا مؤنّث ضایع نمی‌‌کنم [پس به شما از وقایت (حفظ کردن) و مغفرت و تکفیر (پوشاندن) و توفیت (تمام بدادن) و ایتاء به قدر استعدادتان به اعمالتان عطاء می‌‌کنم]، بعضی از شما [ناشی] از بعضی دیگر [به توالد، یا مردان ناشی از زنان، و زنان از مردان، یا بعضى از شما از سنخ بعضى دیگر] هستید پس کسانی که [از وطن‌‌های صوری مانع از اقامهٔ عبادت و اظهار دین به مدینهٔ رسول (ص) به طلب دین یا برای تمکّن از اظهار دین و عبادت، یا به بلد (شهر، سرزمین) یعنی بلدی که در آن دین طلب می‌‌کردند، یا در آن از اظهار دین، یا اقامهٔ مراسم آن متمکّن می‌‌شدند، یا از دار الشّرک باطنی که همان نفس امّاره سپس لوّامه است] هجرت کردند یا از دیار صوریشان یا معنویشان اخراج شدند و در راه من [یعنی در راه مدینه یا در راه رسول (ص)، یا در راه تحصیل دین، یا طریق قلب و ولایت است که آن سبیل الله حقیقی است] اذیّت شدند و [با جهاد صوری یا با جهاد معنوی] جنگ کردند و [از حیات حیوانیشان با شمشیرهای دشمنان ظاهری یا از انانیّاتشان] کشته شدند حتماً و حتماً [انانیّاتشان و لوازم انانیّاتشان از] سیّئات [قالبی] آنها را از آنها می‌‌پوشانم (زائل می‌‌کنم) و قطعاً به عنوان ثواب (پاداش) [یعنی در حالی که آنها جزاء داده شدگان] از نزد خداوند [هستند] آنها را در جنّت‌‌هایی که تحت [درختان آنها یا عمارات آنها یا قِطَع (قطعات تفکیک شده)] آنها نهر‌‌ها جاری می‌‌شود داخل می‌‌کنم و خداوند است که پاداش نیکو [تنها] نزد او است

- ترجمه سلطانی

پس پروردگار آنها بر آنان اجابت کرد که من عمل عاملی از شما را از مذکّر یا مؤنّث ضایع نمی‌کنم، بعضی از شما از بعضی دیگر هستند پس کسانی که هجرت کردند یا از دیارشان اخراج شدند و در راه من اذیّت شدند و جنگ کردند و کشته شدند حتماً و حتماً سیّئات آنها را از آنها می‌پوشانم و قطعاً به عنوان ثواب (پاداش) از نزد خداوند آنها را در جنّت‌هایی که تحت آنها نهر‌ها جاری می‌شود داخل می‌کنم و خداوند پاداش نیکو (تنها) نزد او است

- ترجمه راستین

پس خدا دعاهای ایشان را اجابت کرد که البته من (که پروردگارم) عمل هیچ کس از مرد و زن را بی‌مزد نگذارم، زیرا شما از یکدیگرید (و همه در نظر من یکسانید) ، پس آنان که از وطن خود هجرت نمودند و از دیار خویش بیرون رانده شدند و در راه من رنج کشیدند و جهاد کرده و کشته شدند همانا بدیهای آنان را بپوشانم و آنها را به بهشتهایی درآورم که زیر درختانش نهرها جاری است. این پاداشی است از جانب خدا، و نزد خدا است پاداش نیکو.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩٦ لَا يَغُرَّنَّكَ تَقَلُّبُ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي الْبِلَادِ

چرخیدن (گردش کردن، رفت و آمد) کسانی که کفر ورزیده‌‌اند در شهرها {تقلّب کنایه از سعهٔ آنها و راحت آنها و تجارات رابحهٔ (سودآور) آنها و تمکّن آنها از آنچه که اراده کرده‌‌اند است} نباید تو را فریب بدهد

- ترجمه سلطانی

چرخیدن (گردش کردن، رفت و آمد) کسانی که کفر ورزیده‌اند در شهرها نباید تو را فریب بدهد

- ترجمه راستین

(دنیا) تو را نفریبد چون بینی که کافران در شهرها به راحتی می‌گردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩٧ مَتَاعٌ قَلِيلٌ ثُمَّ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ

[آن تقلّب] متاعی اندک است سپس منزلگاه آنها جهنّم است و [جهنّم] چه بد گهواره‌‌ای است

- ترجمه سلطانی

متاعی اندک است سپس منزلگاه آنها جهنّم است و چه بد گهواره‌ای است

- ترجمه راستین

این متاعی اندک است و پس از این جهان منزلگاه آنان جهنم است و بد آرامگاهی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩٨ لَكِنِ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا نُزُلًا مِّنْ عِندِ اللَّهِ وَمَا عِندَ اللَّهِ خَيْرٌ لِّـلْأَبْرَارِ

لکن کسانی که از پروردگارشان هراس داشتند برای آنها جنّت‌‌هایی هست که از تحت آنها نهرها جاری می‌‌شود در آنها [بدون زوال] ماندگار هستند، از نزد خداوند پذیرائی شوند و آنچه که نزد خداوند است برای نیکان بهتر است [از آنچه که فجّار در آن می‌‌چرخند (گردش می‌‌کنند)]

- ترجمه سلطانی

لکن کسانی که از پروردگارشان هراس داشتند برای آنها جنّت‌هایی هست که از تحت آنها نهرها جاری می‌شود در آنها ماندگار هستند از نزد خداوند پذیرائی شوند و آنچه که نزد خداوند است برای نیکان بهتر است

- ترجمه راستین

لیکن آنان که خداترس و با تقوایند منزلگاهشان بهشت‌هایی است که در زیر درختانش نهرها جاری است و در آن جاودانند، در حالتی که خدا بر آنها خوان احسان خود گسترده، و آنچه نزد خداست برای نیکان بهتر است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩٩ وَإِنَّ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَـمَن يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْكُمْ وَمَا أُنزِلَ إِلَيْهِمْ خَاشِعِينَ لِلَّهِ لَا يَشْتَرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ إِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ

و همانا از اهل کتاب البتّه کسانی هستند [که به خداوند کفر می‌‌ورزند و جهنّم برای آنها هست و اینکه از آنها کسانی هستند] که به خداوند و آنچه که به شما نازل شده [از کتاب و شریعت] ایمان می‌‌آورند و به آنچه که به آنها [از کتبشان و شرایعشان] نازل شده بر خداوند خاشعند، آیات خداوند را [مثل کفّار از آنها و مثل منافقان امّت محمّد (ص)] به بهایی اندک نمی‌‌فروشند آنان اجر (پاداش) خود را نزد پروردگارشان دارند همانا خداوند سریع حساب کننده است [برای اینکه حسابى او را از حسابى مشغول نمی‌‌دارد و چیزی از عمل او شاذّ نمی‌‌شود و چیزی از او غایب نمی‌‌شود و همه را دفعتاً واحده (یکباره) در طرفه العین محاسبه می‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

و همانا از اهل کتاب البتّه کسانی هستند که به خداوند و آنچه که به شما نازل شده ایمان می‌آورند و به آنچه که به آنها نازل شده بر خداوند خاشعند، آیات خداوند را به بهایی اندک نمی‌فروشند آنان اجر (پاداش) خود را نزد پروردگارشان دارند که خداوند سریع الحساب است

- ترجمه راستین

همانا برخی از اهل کتاب کسانی‌اند که به خدا و کتاب آسمانی شما و کتاب آسمانی خودشان ایمان آورند در حالی که مطیع فرمان خدا بوده و آیات خدا را به بهای اندک نفروشند، آن طایفه را نزد خدا پاداش نیکوست، و البته خدا حساب خلق را سریع و آسان خواهد رسید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٠٠ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

ای کسانی که [با ایمان عامّ و بیعت عامّهٔ نبویّه یا با ایمان خاصّ و بیعت خاصّهٔ ولویّه و قبول دعوت باطنه] ایمان آورده‌‌اید صبر کنید {صبر حبس نفس و منع آن از مقتضاهای آن است، صبر از معاصی حبس نفس است از مقتضای قوای شهویّه و غضبیّه و شیطانیّهٔ آن بدون اذن و اباحه از خداوند، و صبر بر طاعات حبس نفس است از خروج از مقام تسلیم و انقیاد زیرا نفس به قوّت شیطانی خود اقتضای استبداد و انانیّت می‌‌نماید، و صبر بر مصائب حبس نفس است از جزع حین ورود امر غیر ملایم بر آن برای اینکه آن وقتی که تمکّن از دفع آن ندارد اقتضای جزع و اضطراب و التجاء به غیر خود و التماس دفع از او هنگام ورود منافی آن را می‌‌کند یا از انتقام بر آن وقتی از آنچه باشد که بر آن انتقام گرفته می‌‌شود} و یکدیگر را به ایستادگی [بر صبر بر مصائب یا بر طاعات یا از معاصی] وا دارید {مصابره به معنی حمل (وادار کردن) هر یک یکدیگر را بر صبر بر مصائب یا بر طاعات یا از معاصی یا به معنی مغالبه (به هم غلبه کردن) در صبر است} و مرابطه کنید (مرزبانی کنید، یا مراد از آن اتّصال به امام با بیعت خاصّهٔ ولویّه، یا با تبعیّت و انقیاد در احکام، یا اتّصال به ملکوت امام است) و [در ترک آنچه که به آن از صبر، و مصابره و مرابطه امر شده‌‌اید و از خداوند بعد از مرابطه در غفلت یا اعراض از متجلّا] از [سخط و عذاب] خداوند بهراسید [برای اینکه کسی که بعد کفر بورزد پس خداوند او را به عذابی عذاب می‌‌کند که احدی از جهانیان را با آن عذاب نکند] راجی به اینکه شما رستگار شوید.

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید صبر کنید و یکدیگر را به ایستادگی وا دارید و مرابطه کنید (مرزبانی کنید، با ملکوت امام ارتباط برقرار کنید) و از خداوند بهراسید راجی به اینکه شما رستگار شوید.

- ترجمه راستین

ای اهل ایمان، (در کار دین) صبور باشید و یکدیگر را به صبر و مقاومت سفارش کنید و مهیّا و مراقب کار دشمن بوده و خداترس باشید، باشد که فیروز و رستگار گردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
سورهٔ ۴- النساء

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

١ يَاأَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالًا كَثِيرًا وَنِسَاءً وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسَاءَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحَامَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَيْكُمْ رَقِيبًا

ای مردم از پروردگارتان پروا کنید که شما را از نفسی واحد آفرید و از آن، جفت آن را خلق کرد و از آن دو، مردانی بسیار و زنانی برانگیخت و از خداوند بهراسید که به [نام] او از یکدیگر مسئلت (درخواست) کنید، و دربارهٔ رحِم‌‌ها (خویشان)، همانا خداوند بر شما [ای امرشدگان به تقوا و مراعات ارحام و حفظ اموال ایتام] مراقب می‌‌باشد [و بر خیانت نهانی و آشکار شما اطّلاع دارد]

- ترجمه سلطانی

ای مردم از پروردگارتان بهراسید که شما را از نفسی واحد آفرید و از آن، جفت آن را خلق کرد و از آن دو، مردانی بسیار و زنانی برانگیخت و از خداوند بهراسید که به (نام) او از یکدیگر مسئلت کنید، و دربارهٔ رحِم‌ها (خویشان)، همانا خداوند بر شما مراقب می‌باشد

- ترجمه راستین

ای مردم، بترسید از پروردگار خود، آن خدایی که همه شما را از یک تن بیافرید و هم از آن، جفت او را خلق کرد و از آن دو تن خلقی بسیار در اطراف عالم از مرد و زن پراکند، و بترسید از آن خدایی که به نام او از یکدیگر مسئلت و درخواست می‌کنید و درباره ارحام کوتاهی نکنید، که خدا مراقب اعمال شماست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ وَآتُوا الْيَتَامَى أَمْوَالَهُمْ وَلَا تَتَبَدَّلُوا الْخَبِيثَ بِالطَّيِّبِ وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَهُمْ إِلَى أَمْوَالِكُمْ إِنَّهُ كَانَ حُوبًا كَبِيرًا

و به یتیمان [بعد از حفظ و انس (پی بردن به) رشد از آنها] اموالشان را بدهید و [اموال] پستِ (بی ارزش) [خود] را با خوب (مرغوب) [از اموال آنها] تبدیل نکنید و اموال آنها را با اموال خود نخورید همانا آن گناه بزرگی (ذنب عظیمی) می‌‌باشد [چون منع یتیمان از حقّشان به هر معنی که باشد به عنوان ظلم بر مظلومی می‌‌باشد که مستحقّ بر ترحّم می‌‌باشد]

- ترجمه سلطانی

و به یتیمان اموالشان را بدهید و پستِ (خود) را به خوب تبدیل نکنید و اموال آنها را با اموال خود نخورید همانا آن گناه بزرگی می‌باشد

- ترجمه راستین

و اموال یتیمان را پس از بلوغ به دست آنها دهید، و مال بد و نامرغوب خود را به مرغوب (آنها) تبدیل نکنید و اموال آنان را به ضمیمه اموال خود مخورید، که این گناهی بس بزرگ است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ وَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تُقْسِطُوا فِي الْيَتَامَى فَانكِحُوا مَا طَابَ لَكُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَةً أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ ذَلِكَ أَدْنَى أَلَّا تَعُولُوا

و [ای ناظران در امر یتیمان وقتی که به چشمداشت اموال آنها (مؤنّث) نکاح با آنها را خواستید] اگر خوف کردید که [با تقصیر کردن] دربارهٔ یتیمان [مؤنّث، در حقّ آنها] قسط (دادگری) نکنید پس [نکاح کردن با آنها (دختران) را واگذارید و] از زنان آنکه برای شما گوارا است را نکاح کنید دو تا یا سه تا یا چهار تا، پس اگر [ای راغبان (رغبت کنندگان) در نکاح] خوف کردید که [که بین آنها (زنان) وقتی که بیشتر از یکی باشند] عدالت نورزید پس با یکی [زن آزاد]، یا [اگر خوف تقصیر کردن در حقّ زن آزاد را دارید] با آنکه دستان شما مالک شده (کنیز) [نکاح کنید]، آن ادنی [کمتر، پایین‌‌تر] از این است تا [از حقّ] منحرف (متمایل) نشوید [یا مخارج زندگی را مهیّا نکنید و دچار عُسر (سختی) شوید]

- ترجمه سلطانی

و اگر خوف کردید که دربارهٔ یتیمان (مؤنّث) قسط (دادگری) نکنید پس از زنان آنکه برای شما گوارا است را نکاح کنید دو تا یا سه تا یا چهار تا، پس اگر خوف کردید که عدالت نورزید پس با یکی (مؤنّث)، یا با آنکه دستان شما مالک شده، آن ادنی (کمتر، پایین‌تر) از این است تا منحرف نشوید

- ترجمه راستین

و اگر بترسید که مبادا درباره یتیمان (ازدواج با دختران یتیم) مراعات عدل نکنید پس آن کس از زنان را به نکاح خود درآرید که شما را نیکو (و مناسب با عدالت) است: دو یا سه یا چهار (نه بیشتر) و اگر بترسید که (چون زنان متعدّد گیرید) راه عدالت نپیموده و به آنها ستم می‌کنید پس تنها یک زن اختیار کنید و یا چنانچه کنیزی دارید به آن اکتفا کنید، که این نزدیکتر به عدالت و ترک ستمکاری است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ وَآتُوا النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحْلَةً فَإِن طِبْنَ لَكُمْ عَن شَيْءٍ مِّنْهُ نَفْسًا فَكُلُوهُ هَنِيئًا مَّرِيئًا

و [ای ازواج] به عنوان هدیه به زنان مهریهٔ آنها را بدهید [یعنی ای ازواج یا ای اولیاء، مهریّهٔ آنها (زنان) را به آنها بدهید، زیرا آن هدیه‌‌ای برای آنها (زنان) است، پس بر شما نیست که آن را بگیرید] و اگر [آنها (زنان)] خودشان چیزی از آن [صداق (مهریه)] را به شما دادند، پس آن را نوشین و گوارا بخورید (مصرف کنید)

- ترجمه سلطانی

و به عنوان هدیه به زنان مهریهٔ آنها را بدهید و اگر خودشان چیزی از آن را به شما دادند، پس آن را نوشین و گوارا بخورید (مصرف کنید)

- ترجمه راستین

و مهر زنان را در کمال رضایت به آنها بپردازید، پس اگر چیزی از مهر خود را از روی رضا و خشنودی به شما بخشیدند، از آن برخوردار شوید که شما را حلال و گوارا خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَـوْلًا مَّعْرُوفًا

و اموالتان را که خداوند برای قوام (استواری، زندگی) شما قرار داده به سفیهان ندهید {کسی که بین نافع (نفع رساننده) و ضارّ (ضرر رساننده) تمیز دهد و بر جلب نافع و دفع ضارّ توانایی یابد عاقل و رشید نامیده می‌‌شود، و کسی که تمیز ندهد یا توانایی نیابد سفیه نامیده می‌‌شود} و با آن به آنان روزی بدهید و به آنها پوشاک بدهید [به اینکه آنها را برای تحصیل رزقشان و کسوتشان (پوشاکشان) از آن با عمل (به کار انداختن) کردن آن متمکّن در آنها کنید به حیثی که از اصل مال چیزی کم نشود چه در آن با عمل کردن در آن زیاد شود یا نه] و به آنها سخن نیک بگویید [نه ازدراء (بی احترامی و تحقیر و مسخره کردن) و لوم (سرزنش)]

- ترجمه سلطانی

و اموالتان را که خداوند برای قوام (استواری، زندگی) شما قرار داده به سفیهان ندهید و با (به کار انداختن) آن به آنان روزی بدهید و به آنها پوشاک بدهید و به آنها سخن نیک بگویید

- ترجمه راستین

و اموالی که خدا قوام زندگی شما را به آن مقرّر داشته به تصرّف سفیهان ندهید و از مالشان نفقه و لباس به آنها دهید و با آنان سخن نیکو و دلپسند گویید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ وَابْتَلُوا الْيَتَامَى حَتَّى إِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَلَا تَأْكُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَن يَكْبَرُوا وَمَن كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَمَن كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا

و یتیمان را [با اختبار (آزمودن فرد برای شناخت توانایی‌‌های وی) احوالشان از اوان تمیز آنها و زمان خردسالیشان] آزمایش کنید تا آنکه وقتی که به نکاح برسند پس اگر به رشد از آنها [و عدم تضییع بر مال] پی بردید پس اموالشان را به آنان ردّ کنید و آنها را با اسراف کردن (تجاوز کردن از حدّ معروف) و شتابان مخورید [از خوف این] که [مبادا] کبیر شوند [یا در حالی که مبادرت کننده به بزرگ شدن هستند] و هر کس که [از اموال آنان با عدم اشتغالش به آن از معیشت خود یا به عدم احتیاجش به آن برای غنایش فی نفسه] غنی (بی نیاز) باشد پس باید عفت ورزد و هر کس که [به خاطر اشتغالش بواسطهٔ اصلاح اموال آنها از مرمت معیشت خود یا فی نفسه] فقیر باشد پس باید به [قدر] معروف بخورد {أکل بمعروف نزد شرع و عقل به قدر اجرت اشتغالش از اصلاح معیشت خود است و نه اصلاح معیشت خود از اموال آنها و اگرچه عمل اضعاف (چند برابر) آن را کرده باشد} پس وقتی که اموالشان را به آنها ردّ می‌‌کنید پس بر آنها شاهد بگیرید [و در آنچه که او و غیر او بر آن اطّلاع ندارند خیانت نکنید برای اینکه خداوند بر شما شاهد است و شما را به دقیق (کوچک) آنچه که نزد شما هست و جلیل (بزرگ) آن محاسبه می‌‌کند] و حسابگری خداوند کافی است

- ترجمه سلطانی

و یتیمان را آزمایش کنید تا آنکه وقتی که به نکاح برسند پس اگر به رشد از آنها پی بردید پس اموالشان را به آنان ردّ کنید و آنها را با اسراف کردن و شتابان مخورید (از خوف این) که کبیر شوند و هر کس که غنی (بی نیاز) باشد پس باید عفت ورزد و هر کس که فقیر باشد پس باید به (قدر) معروف (قدر اجرت اشتغالش) بخورد پس وقتی که اموالشان را به آنها ردّ می‌کنید پس بر آنان شاهد بگیرید و حسابگری خداوند کافی است

- ترجمه راستین

یتیمان را آزمایش کنید تا هنگامی که بالغ شده و قدرت بر نکاح پیدا کنند آن‌گاه اگر آنها را دانا به درک مصالح زندگی خود یافتید اموالشان را به آنها باز دهید، و به اسراف و عجله مال آنها را حیف و میل مکنید بدین اندیشه که مبادا بزرگ شوند (و اموالشان را از شما بگیرند) . و هر کس (از اولیاء یتیم) داراست (از تصرف در مال او) خودداری کند، و هر که فقیر است (در مقابل نگهبانی او از مال یتیم) به قدر متعارف ارتزاق کند، پس آن‌گاه که مالشان را به آنها رد کردید باید بر ردّ مال بر آنها گواه گیرید، و گواهی خدا برای محاسبه خلق کافی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ لِّلرِّجَالِ نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاءِ نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالْأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا

از ماترک والدان (پدر و مادر) و نزدیکان برای مردان نصیبی هست و از ماترک والدان (پدر و مادر) و نزدیکان برای زنان از آنچه از آن اندک یا زیاد است نصیبی از نصیب مفروض هست

- ترجمه سلطانی

از ماترک ابوین و نزدیکان برای مردان نصیبی هست و از ماترک ابوین و نزدیکان برای زنان نصیبی از نصیب مفروض هست چه اندک از آن یا زیاد

- ترجمه راستین

برای فرزندان پسر، سهمی از تَرَکه ابوین و خویشان است و برای فرزندان دختر نیز سهمی از ترکه ابوین و خویشان است، چه مال اندک باشد یا بسیار، نصیب هر کس از آن معین گردیده.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُولُو الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ وَقُولُوا لَهُمْ قَـوْلًا مَّعْرُوفًا

و وقتی که قرابتداران [از غیر ورّاث] و یتیمان [از غیر قرابتداران] و مساکین برای تقسیم حاضر می‌‌شوند پس، از آن [به عنوان تصدّق بر آنان و از جهت تطییب بر نفوسشان] به آنها روزی بدهید {آن مورث ترویح مورّث (ارث گذار) و برکت وارث است} [و آنها را با دستانتان و زبان‌‌هایتان اذیّت نکنید] و به آنها سخن نیک بگویید [به استقلال (کم دیدن و اندک شمردن) عطیّه (هدیه) شده و اعتذار (عذرخواهی، پوزش) از آن و احترام به آنان بیش از سایر اوقات]

- ترجمه سلطانی

و وقتی که قرابتداران و یتیمان و مساکین برای تقسیم حاضر می‌شوند پس، از آن به آنان روزی بدهید و به آنها سخن نیک بگوئید

- ترجمه راستین

و چون در تقسیم (ترکه میّت، اشخاصی از) خویشان و یتیمان و فقیران حاضر آیند، به چیزی از آن مال آنها را روزی دهید و با آنان سخن نیکو و دلپسند گویید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُوا مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافًا خَافُوا عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللَّهَ وَلْيَقُـولُوا قَـوْلًا سَدِيدًا

و باید بترسند کسانی که پس از خود فرزندان ضعیفی به جای می‌‌گذارند که برای [سرنوشت] آنها بیمناک هستند [که این دار (خانه، سرای) دار مکافات است و باید بدانند که آنچه که به آن دربارهٔ یتیمانِ غیر، دَین (قرار، حکم) می‌‌کنند دربارهٔ یتیمانشان دَین می‌‌شود] پس باید [در خیانت کردن در حقّ آنان و توانی (سستی) کردن در تربیتشان و خشونت کردن در گفتار با آنها] از خداوند بهراسند و باید گفتاری محکم [به آنها] بگویند [که آنها را بر عدم انقیاد جری نکند و زائد بر قدر تربیتشان آنها را زجر (منع) ننماید]

- ترجمه سلطانی

و باید بترسند کسانی که پس از خود فرزندان ضعیفی به جای می‌گذارند که برای (سرنوشت) آنها بیمناک هستند پس باید از خداوند بهراسند و باید گفتاری محکم (به آنها) بگویند

- ترجمه راستین

و باید بترسند (از مکافات عمل خود) کسانی که اگر کودکان ناتوان از خود باقی می‌گذارند بر آنان بیم دارند، پس باید از خدا بترسند و (در حق ایتام مردم) سخن به اصلاح و درستی گویند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا

همانا کسانی که اموال یتیمان را به ظلم می‌‌خورند جز این نیست که [با خوردن اموال یتیمان] آتش را در شکم‌‌های خود فرو می‌‌برند (داخل می‌‌کنند) و بزودی با آتش سوزانده خواهند شد

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که اموال یتیمان را به ظلم می‌خورند جز این نیست که آتش را در شکم‌های خود فرو می‌برند و بزودی با آتش سوزانده خواهند شد

- ترجمه راستین

آنان که اموال یتیمان را به ستمگری می‌خورند، در حقیقت آنها در شکم خود آتش جهنّم فرو می‌برند و به زودی در آتش فروزان خواهند افتاد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١ يُوصِيكُمُ اللَّهُ فِي أَوْلَادِكُمْ لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنثَيَيْنِ فَإِن كُنَّ نِسَاءً فَوْقَ اثْنَتَيْنِ فَلَهُنَّ ثُلُثَا مَا تَرَكَ وَإِن كَانَتْ وَاحِدَةً فَلَهَا النِّصْفُ وَلِأَبَوَيْهِ لِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ مِمَّا تَرَكَ إِن كَانَ لَهُ وَلَدٌ فَإِن لَّمْ يَكُن لَّهُ وَلَدٌ وَوَرِثَهُ أَبَوَاهُ فَلِأُمِّهِ الثُّلُثُ فَإِن كَانَ لَهُ إِخْوَةٌ فَلِأُمِّهِ السُّدُسُ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِي بِهَا أَوْ دَيْنٍ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ لَا تَدْرُونَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ لَكُمْ نَفْعًا فَرِيضَةً مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا

خداوند دربارهٔ [میراث] اولادتان، برای مذکّر مثل بهرهٔ دو مؤنّث را به شما توصیه می‌‌کند، پس اگر دختران بیش از دو تا باشند پس دو ثلث ماترک برای آنها (دختران) است و اگر واحده باشد پس نصف برای او (دختر) است و اگر فرزندی داشت برای پدر و مادر برای هر کدام از آن دو یک ششم از ماترک است، و اگر فرزندی نداشته باشد و ورثهٔ او پدر و مادرش باشند پس برای مادرش یک ثلث [از ما ترک] است و اگر اِخوتی (برادران و خواهرانی) داشت پس برای مادرش یک ششم است [اینها] بعد از وصیّتی است که به آن وصیّت کرده یا دین[ی که باید اداء شود] هستند، نمی‌‌دانید کدامیک از پدرانتان و فرزندانتان برای شما از جهت نفع اقرب (نزدیکتر) هستند [این فرض (وجوب) این تقسیم] به عنوان فریضه‌‌ای از خداوند است همانا خداوند دانا و حکیم می‌‌باشد [و بر جاهل عاجز نسزد که با او مخالفت نماید و آنچه که او امر کرده است را تغییر دهد]

- ترجمه سلطانی

خداوند دربارهٔ اولادتان، برای مذکّر مثل بهرهٔ دو مؤنّث را به شما توصیه می‌کند، پس اگر دختران بیش از دو تا باشند پس دو ثلث ماترک برای آنها (مؤنّث) است و اگر واحده باشد پس نصف برای او (مؤنّث) است و اگر فرزندی داشت برای پدر و مادر برای هر کدام از آن دو یک ششم از ماترک است، و اگر فرزندی نداشته باشد و ورثهٔ او پدر و مادرش باشند پس برای مادرش یک ثلث است و اگر اخوتی (برادران و خواهرانی) داشت پس برای مادرش یک ششم است (اینها) بعد از وصیّتی است که به آن وصیّت کرده یا دین(ی که باید اداء شود) هستند، نمی‌دانید کدامیک از پدرانتان و فرزندانتان برای شما از جهت نفع اقرب (نزدیکتر) هستند (این) به عنوان فریضه‌ای از خداوند است همانا خداوند دانا و حکیم می‌باشد

- ترجمه راستین

حکم خدا در حق فرزندان شما این است که پسر دو برابر دختر ارث برد، پس اگر همه دختر و بیش از دو تن باشند فرض همه دو ثلث‌[فرض‌ها یعنی سهمیه‌های معیّن ارث، شش نوع است: نصف، رُبع (یک چهارم) ، ثُمن (یک هشتم) ، سُدس (یک ششم) ، ثلث (یک سوم) ، ثُلُثان (دو سوم) . ]ترکه است، و اگر یک دختر باشد نصف، و فرض هر یک از پدر و مادر یک سُدس تَرَکه است در صورتی که میّت را فرزند باشد و اگر فرزند نباشد و وارث منحصر به پدر و مادر بود، در این صورت مادر یک ثلث می‌برد (باقی را پدر) ، و اگر میّت را برادرانی باشد در این فرض مادر یک سُدس خواهد برد، پس از آنکه حقّ وصیّت و بدهی که به مال میّت تعلق گرفته جدا شود. شما این را که پدران و فرزندان کدام یک به خیر و صلاح (و به ارث بردن) به شما نزدیکترند نمی‌دانید. (این احکام) فریضه‌ای است که خدا معیّن فرموده، که خدا به هر چیز دانا و آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢ وَلَكُمْ نِصْفُ مَا تَرَكَ أَزْوَاجُكُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّهُنَّ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَهُنَّ وَلَدٌ فَلَكُمُ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْنَ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصِينَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَلَهُنَّ الرُّبُعُ مِمَّا تَرَكْتُمْ إِن لَّمْ يَكُن لَّكُمْ وَلَدٌ فَإِن كَانَ لَكُمْ وَلَدٌ فَلَهُنَّ الثُّمُنُ مِمَّا تَرَكْتُم مِّن بَعْدِ وَصِيَّةٍ تُوصُونَ بِهَا أَوْ دَيْنٍ وَإِن كَانَ رَجُلٌ يُورَثُ كَلَالَةً أَوِ امْرَأَةٌ وَلَهُ أَخٌ أَوْ أُخْتٌ فَلِكُلِّ وَاحِدٍ مِّنْهُمَا السُّدُسُ فَإِن كَانُوا أَكْثَرَ مِن ذَلِكَ فَهُمْ شُرَكَاءُ فِي الثُّلُثِ مِن بَعْدِ وَصِيَّةٍ يُوصَى بِهَا أَوْ دَيْنٍ غَيْرَ مُضَارٍّ وَصِيَّةً مِّنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَلِيمٌ

و برای شما (مردان) نصف ماترک ازواجتان است اگر آنها (زنان) فرزندی نداشته باشند، پس اگر آنها (زنان) فرزندی داشته باشند پس بعد از وصیّتی که به آن وصیّت می‌‌کنند یا دین[ی که باید اداء شود] پس ربع از ماترک [زنان] برای شما است و ربع از ماترک شما (مردان) برای آنها (زنان) است اگر شما فرزند نداشته باشید، و اگر شما فرزند داشتید بعد از وصیّتی که به آن وصیّت می‌‌کنید یا دین[ی که باید اداء شود] پس ثُمُن (یک هشتم) از ماترک شما برای آنها (زنان) است و اگر مردی برادری و خواهری یا زنی وارث او باشد یا زن و (در حالی که) برادر یا خواهر داشت پس برای هر کدام از آن دو، سُدس (یک ششم) است و اگر بیش از آن بودند پس آنها بعد از وصیّتی که به آن وصیّت شده یا دین[ی که باید اداء شود] در ثلث شریک هستند [در صورتی که] غیر ضرر رسان [به زیاده بر ثلث، یا با اقرار به قصد اضرار بر وارث] هستند، [این] وصیّتی (توصیّه کردن) از خداوند است و خداوند دانا [است پس با او مخالفت نکنید] و بردبار است [پس به عدم تعجیل مؤاخذهٔ او مغرور نشوید و از معاقبت (اِعمال مجازات) او در عاقبت بر حذر باشید]

- ترجمه سلطانی

و برای شما (مذکّر) نصف ماترک ازواجتان است اگر آنها (مؤنّث) فرزندی نداشته باشند، پس اگر آنها (مؤنّث) فرزندی داشته باشند پس بعد از وصیّتی که به آن وصیّت می‌کنند یا دین (ی که باید اداء شود) پس ربع از ماترک (مؤنّث) برای شما است و ربع از ماترک شما (مذکّر) برای آنها (مؤنّث) است اگر شما فرزند نداشته باشید، و اگر شما فرزند داشتید بعد از وصیّتی که به آن وصیّت می‌کنید یا دین (ی که باید اداء شود) پس ثُمُن (یک هشتم) از ماترک شما برای آنها (مؤنّث) است و اگر مردی برادری و خواهری یا زنی وارث او باشد یا زن و (در حالی که) برادر یا خواهر داشت پس برای هر کدام از آن دو، سُدس (یک ششم) است و اگر بیش از آن بودند پس آنها بعد از وصیّتی که به آن وصیّت شده یا دین (ی که باید اداء شود) در ثلث شریک هستند (در صورتی که) غیر ضرر رسان هستند، وصیّتی از خداوند است و خداوند دانا و بردبار است

- ترجمه راستین

سهم ارث شما مردان از تَرَکه زنانتان نصف است در صورتی که آنها را فرزند نباشد و اگر فرزند باشد برای شما ربع خواهد بود، پس از خارج کردن حق وصیت و بدهی که به دارایی آنها تعلق گرفته است. و سهم ارث زنان ربع ترکه شما مردان است اگر دارای فرزند نباشید، و چنانچه فرزند داشته باشید هشت یک خواهد بود از ترکه شما، پس از اداء حقّ وصیّت و بدهی شما. و اگر مردی یا زنی بمیرد که وارثش کلاله او باشند (یعنی پدر و مادر و فرزند نداشته باشد) و یک برادر و یا خواهر (اُمّی) داشته باشد در این فرض سهم ارث هر یک نفر از آنها یک سُدس خواهد بود و اگر بیش از یک نفر باشد همه آنها ثلث ترکه را به اشتراک ارث برند، بعد از خارج کردن بدهی و حقّ وصیّت میّت در صورتی که وصیّت یا بدهی زیان‌آور نباشد. این حکمی است که خدا سفارش فرموده، و خدا (به همه احوال بندگان) دانا و (به هر چه ناروا کنند) بردبار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

این [که شما را به آن امر کردیم از آداب معاشرت در حقّ یتیمان و ازواج و توراث] حدود خداوند است {حدود به معنی قُرقگاه و به این معنی است که کسی که از آن تجاوز کند، غیلان (شیران، دیوان، بدبختی و مصیبت) او را بدرند و کسی که داخل آن شود ایمن باشد} و کسی که از خداوند و رسولش [در محافظت بر حدود او] اطاعت کند [از خواصّ خداوند گردد، و کسی که از خواصّ خداوند گردید] او را به جنّت‌‌هایی داخل می‌‌کند که از زیر آنها نهر‌‌ها جاری است ماندگار در آن هستند و آن کامیابی بزرگی است

- ترجمه سلطانی

این حدود خداوند است و کسی که از خداوند و رسولش اطاعت کند او را به جنّت‌هایی داخل می‌کند که از زیر آنها نهر‌ها جاری است ماندگار در آن هستند و آن کامیابی بزرگی است

- ترجمه راستین

اینها اوامر و احکام خداست، و هر کس پیرو امر خدا و رسول اوست او را به بهشتهایی درآورد که در زیر درختانش نهرها جاری است و آنجا منزل ابدی مطیعان خواهد بود، این است سعادت و فیروزی عظیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤ وَمَن يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُّهِينٌ

و کسی که به خداوند و رسولش عصیان بورزد و از حدود او تعدّی نماید، او داخل آتشی می‌‌شود که در آن ماندگار است و برای او عذاب خوار کننده‌‌ای هست

- ترجمه سلطانی

و کسی که به خداوند و رسولش عصیان بورزد و از حدود او تعدّی نماید، او داخل آتشی می‌شود که در آن ماندگار است و برای او عذاب خوار کننده‌ای هست

- ترجمه راستین

و هر که نافرمانی خدا و رسول او کند و تجاوز از حدود و احکام الهی نماید او را به آتش درافکند که همیشه در آن (معذّب) است و همواره در عذاب خواری خواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥ وَالـلَّاتِي يَأْتِينَ الْفَاحِشَةَ مِن نِّسَائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِي الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلًا

و از زنان شما کسانی که زشتکاری بجا آورند پس چهار شاهد [مرد از مؤمنین] از خود علیهنّ [بر مقابل آن زنان را شاهد] بگیرید پس اگر [به کیفیّت اعتبار شده در شهادت بر زنا] شهادت دادند پس آنها (زنان) را در خانه‌‌ها سکنی دهید تا مرگ آنها (زنان) را فراخواند یا خداوند برای آنها (زنان) راهی قرار دهد

- ترجمه سلطانی

و از زنان شما کسانی که زشتکاری بجا آورند پس چهار شاهد از خود علیهنّ (بر مقابل آن زنان) بگیرید پس اگر شهادت دادند پس آنها را در خانه‌ها سکنی دهید تا مرگ آنها را فراخواند یا خداوند برای آنها راهی قرار دهد

- ترجمه راستین

زنانی از (جامعه) شما که عمل ناشایسته کنند چهار شاهد مسلمان بر آنها بخواهید، چنانچه شهادت دادند آن زنان را در خانه نگه دارید تا عمرشان به پایان رسد یا خدا برای آنها راهی پدیدار گرداند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦ وَاللَّذَانِ يَأْتِيَانِهَا مِنكُمْ فَآذُوهُمَا فَإِن تَابَا وَأَصْلَحَا فَأَعْرِضُوا عَنْهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ تَوَّابًا رَّحِيمًا

و آن دو کس از شما که آن را بجا آورند پس آن دو را [با زجر (منع مکلّف از انجام متعلّق آن) مرد و حبس (بازداشتن از تصرّف در برخی امور خویش) زن] بیازارید پس اگر [آن دو] توبه کردند و [آن دو] به صلاح باز آمدند پس متعرّض آن دو مشوید [و راه آن دو را خالی کنید] که خداوند بسیار توبه (التفات) کننده و رحیم می‌‌باشد [و توبه (بازگشتن) می‌‌کند بر کسی که توبه کند و رحم می‌‌کند بر کسی که نادم است]

- ترجمه سلطانی

و آن دو کس از شما که آن را بجا آورند پس آن دو را بیازارید پس اگر (آن دو) توبه کردند و (آن دو) به صلاح باز آمدند پس متعرّض آن دو مشوید که خداوند بسیار توبه (التفات) کننده و رحیم می‌باشد

- ترجمه راستین

و هر کس از شما (مسلمانان) عمل ناشایست مرتکب شود، چه زن و چه مرد، آنان را (به سرزنش و توبیخ) بیازارید، چنانچه توبه کردند و به کار شایسته پرداختند متعرض آنها نشوید، که خدا توبه‌پذیر و مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧ إِنَّمَا التَّوْبَةُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ يَتُوبُونَ مِن قَرِيبٍ فَأُولَئِكَ يَتُوبُ اللَّهُ عَلَيْهِمْ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا

جز این نیست که توبه بر خداوند برای کسانی است که از روی جهالت عمل بد می‌‌کنند سپس نزدیک است که توبه (بازگشت) کنند پس ایشان را، خداوند بر آنها توبه (التفات) می‌‌کند و خداوند دانا و حکیم می‌‌باشد [و اقتضاء حکمت او که همان مراقبت دقیق امور و اعطاء حقّ هر ذیحقّی به او است با علم به استعداد عباد و استحقاق آنها حین توبۀ عبد و قرب (نزدیکی) او به سرای اصلیش و استحقاق او بر قبول و وصول به سرای خود، قبول توبۀ او است]

- ترجمه سلطانی

جز این نیست که توبه بر خداوند برای کسانی است که از روی جهالت عمل بد می‌کنند سپس نزدیک است که توبه کنند پس ایشان را، خداوند بر آنها توبه (التفات) می‌کند و خداوند دانا و حکیم می‌باشد

- ترجمه راستین

محققا خدا توبه آنهایی را می‌پذیرد که عمل ناشایسته را از روی نادانی مرتکب شوند و پس از آن به زودی توبه کنند، البته خدا آنها را می‌بخشد و خدا (به مصالح خلق) دانا و آگاه است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨ وَلَيْسَتِ التَّوْبَةُ لِلَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ حَتَّى إِذَا حَضَرَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ إِنِّي تُبْتُ الْآنَ وَلَا الَّذِينَ يَمُوتُونَ وَهُمْ كُفَّارٌ أُولَئِكَ أَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا

و توبه برای کسانی که به سیّئات عمل می‌‌کنند نیست تا وقتی که مرگ به هر کدام از آنها حاضر شود [یعنی مرگ را معاینه کند] بگوید که من الآن توبه کردم، و نه کسانی که می‌‌میرند [در حالی که] کافرند، آنان را برایشان عذابی دردناک آماده کرده‌‌ایم

- ترجمه سلطانی

و توبه برای کسانی که به سیّئات عمل می‌کنند نیست تا وقتی که مرگ به هر کدام از آنها حاضر شود بگوید که من الآن توبه کردم، و نه کسانی که می‌میرند (در حالی که) کافرند، آنان را برایشان عذابی دردناک آماده کرده‌ایم

- ترجمه راستین

و کسانی که (تمام عمر) به اعمال زشت اشتغال ورزند تا آن‌گاه که یکیشان مشاهده مرگ کند در آن ساعت پشیمان شود و گوید: اکنون توبه کردم، توبه چنین کسی پذیرفته نخواهد شد، و آنان که به حال کفر بمیرند (توبه آنها نیز قبول نشود) ، بر اینان عذابی دردناک مهیا ساختیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩ يَاأَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَن تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِن كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَى أَن تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا

ای کسانی که ایمان آورده‌‌اید بر شما حلال نمی‌‌شود که با کراهت زنان آنها (زنان) را به ارث ببرید و به آنها سخت نگیرید [یعنی آنها (زنان) را به جهت ضرار (زیان رساندن) از نکاح کردن منع نکنید] تا بعضی از آنچه که به آنها داده‌‌اید را ببرید مگر آنکه زشتکاری آشکاری بیاورند [آنچه که منجر به شقاق (ستیزه‌‌گری، ناسازگاری، اختلاف، شکاف، مشاجره) با ازواج می‌‌شود زیرا آن در این صورت فدیه گرفتن از مهر و غیر آن و خُلع آنها (زنان) را برای آنان (مردان) حلال می‌‌کند] {خُلع به طلاق در ازای دریافت مالی معیّن (فدیّه) از زوجه با کراهت وی از زوج گفته می‌‌شود} و با آنها (زنان) به نیکی [به آنچه که عقل و شرع آن را می‌‌پسندد] معاشرت کنید پس اگر از آنها کراهت داشتید پس چه بسا از چیزی کراهت داشته باشید و خداوند در آن خوبی زیادی قرار بدهد

- ترجمه سلطانی

ای کسانی که ایمان آورده‌اید بر شما حلال نمی‌شود که با کراهت زنان آنها (زنان) را به ارث ببرید و به آنها سخت نگیرید تا بعضی از آنچه که به آنها داده‌اید را ببرید مگر آنکه زشتکاری آشکاری بیاورند و با آنها (زنان) به نیکی معاشرت کنید پس اگر از آنها کراهت داشتید پس چه بسا از چیزی کراهت داشته باشید و خداوند در آن خوبی زیادی قرار بدهد

- ترجمه راستین

ای اهل ایمان، برای شما حلال نیست که زنان را به اکراه و جبر به میراث گیرید (مانند جاهلیّت) ، و بر آنان سخت‌گیری و بهانه‌جویی مکنید که قسمتی از آنچه مهر آنها کرده‌اید به جور بگیرید، مگر آنکه عمل زشتی از آنها آشکار شود. و در زندگانی به آنها به انصاف رفتار نمایید، و چنانچه دلپسند شما نباشند (اظهار کراهت مکنید) چه بسا چیزها ناپسند شماست و حال آنکه خدا در آن خیر بسیار مقدّر فرماید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٠ وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَارًا فَلَا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا

و اگر خواستید زوجی را جای زوجی [دیگر] جایگزین کنید و به یکی از آن دو [زن] مال زیاد داده‌‌اید پس چیزی از آن را باز پس نگیرید آیا آن را با تهمت زدن می‌‌گیرید؟ و [حال آنکه آن] گناهی آشکار است

- ترجمه سلطانی

و اگر خواستید زوجی را جای زوجی (دیگر) جایگزین کنید و به یکی از آن دو (زن) مال زیاد داده‌اید پس چیزی از آن را باز پس نگیرید آیا آن را با تهمت زدن می‌گیرید؟ و (در حالی که آن) گناهی آشکار است

- ترجمه راستین

و اگر خواستید زنی را رها کرده و زنی دیگر اختیار نمایید و مال بسیار مهر او کرده‌اید نباید چیزی از مهر او بازگیرید، آیا به وسیله تهمت زدن به زن و گناهی آشکار مهر او را می‌گیرید؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢١ وَكَيْفَ تَأْخُذُونَهُ وَقَدْ أَفْضَى بَعْضُكُمْ إِلَى بَعْضٍ وَأَخَذْنَ مِنكُم مِّيثَاقًا غَلِيظًا

و چگونه آن را می‌‌گیرید و (حال آنکه) بعضی از شما [آبش را] به بعضی [از آنها] خالی کرده {أفاض به معنی ریختن، خالی کردن، افشاندن، سیل روانه کردن، سرریز کردن، جام را پر کردن، لبریز کردن، باز کردن، گشودن و ... است} [و با آنچه که آن را داده‌‌اید استحلال (طلب حلال نمودن) رحم او را کرده‌‌اید] و [آنها (زنان)] از شما پیمانی سخت گرفته‌‌اند [همان کلمه‌‌ای که خداوند آن را میثاقى اکید بین ازواج قرار داده و بر آن احکام سخت بسیاری را برای زوج بر عهدهٔ زوجه و برای زوجه بر عهدهٔ زوج مترتّب ساخته است]

- ترجمه سلطانی

و چگونه آن را می‌گیرید و (حال آنکه) بعضی از شما (آبش را) به بعضی (از آنها) ریخته و (آنها) از شما پیمانی سخت گرفته‌اند

- ترجمه راستین

و چگونه مهر آنان را خواهید گرفت در حالی که هر کدام به حقّ خود رسیده‌اید و آن زنان (مَهر را در مقابل عقد زوجیّت و) عهد محکم از شما گرفته‌اند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٢ وَلَا تَنكِحُوا مَا نَكَحَ آبَاؤُكُم مِّنَ النِّسَاءِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّهُ كَانَ فَاحِشَةً وَمَقْتًا وَسَاءَ سَبِيلًا

و با آنچه که پدرانتان [و جد و بالاتر] از زنان نکاح کرده‌‌اند نکاح نکنید [که مستحقّ عقوبت بر آن می‌‌شوید] مگر آنچه که قبلاً رُخ داده [که عقوبت بر آن نیست]، قطعاً آن کار بسیار بد و چندش‌‌آور و بد راهی است

- ترجمه سلطانی

و با آنچه که پدرانتان از زنان نکاح کرده‌اند نکاح نکنید مگر آنچه که قبلاً رُخ داده، قطعاً آن کار بسیار بد و چندش‌آور و بد راهی است

- ترجمه راستین

و نکاح مکنید زن پدر را (بعد از این حکم) الاّ آنچه از پیش کرده‌اید، زیرا این کاری است زشت و مبغوض (خدا) و بد راه و رسمی است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٣ حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالَاتُكُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ الـلَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُم مِّنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ الـلَّاتِي فِي حُجُورِكُم مِّن نِّسَائِكُمُ الـلَّاتِي دَخَلْتُم بِهِنَّ فَإِن لَّمْ تَكُونُوا دَخَلْتُم بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلَائِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ وَأَن تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَّحِيمًا

حرام شد بر شما [نکاح کردن با] مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمّه‌‌هایتان و خاله‌‌هایتان و دختران برادر و دختران خواهر و مادران شما که به شما شیر داده‌‌اند و خواهران شما از شیر خوردن و مادران زنانتان و دختران زنانتان که در دامان شمایند از زنان شما که به آنها داخل کرده‌‌اید پس اگر به آنها داخل نکرده‌‌اید پس گناهی بر شما نیست و حلیله‌‌هایِ (زنانی که با مردی در منزل زندگی می‌‌کنند) پسران شما که از صُلب (دودمان) شمایند [و نوه و پائین‌‌تر، نه کسانی که مردم آنها را پسران شما می‌‌خوانند] و اینکه بین دو خواهر را جمع کنید مگر آنچه که رُخ داده است همانا خداوند بسیار آمرزنده [که آنچه که از جهل واقع می‌‌شود را می‌‌آمرزد] و مهربان می‌‌باشد [که کسی که در مخالفت با او تعمّد نمی‌‌ورزد را مؤاخذه نمی‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

حرام شد بر شما (نکاح کردن با) مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمّه‌هایتان و خاله‌هایتان و دختران برادر و دختران خواهر و مادران شما که به شما شیر داده‌اند و خواهران شما از شیر خوردن و مادران زنانتان و دختران زنانتان که در دامان شمایند از زنان شما که به آنها داخل کرده‌اید پس اگر به آنها داخل نکرده‌اید پس گناهی بر شما نیست و حلیله‌هایِ (زنانی که با مردی در منزل زندگی می‌کنند) پسران شما که از صُلب (دودمان) شمایند و اینکه بین دو خواهر را جمع کنید مگر آنچه که البتّه رُخ داده است همانا خداوند بسیار آمرزنده و مهربان می‌باشد.

- ترجمه راستین

حرام شد بر شما (ازدواج با) مادران و دختران و خواهران و عمّه‌ها و خاله‌ها و دختران برادر و دختران خواهر و مادران رضاعی و خواهران رضاعی و مادران زن و دختران زن که در دامن شما تربیت شده‌اند اگر با آن زن مباشرت کرده باشید، و اگر دخول با آن زن نکرده (طلاق دهید) باکی نیست (که با دختر او ازدواج کنید) . و نیز حرام شد زن فرزندان صلبی و نیز حرام شد جمع میان دو خواهر مگر آنچه پیش از نزول این حکم کرده‌اید (که خدا از آن درگذشت) که خدا (در حق بندگان) بخشنده و مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای