جزء شمارهٔ ۸


سورهٔ ۶- الأنعام

١١١ وَلَوْ أَنَّنَا نَزَّلْنَا إِلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةَ وَكَلَّمَهُمُ الْمَوْتَى وَحَشَرْنَا عَلَيْهِمْ كُلَّ شَيْءٍ قُبُلًا مَّا كَانُوا لِيُؤْمِنُوا إِلَّا أَن يَشَاءَ اللَّهُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ يَجْهَلُونَ

و اگر ما ملائکه را به آنها نازل می‌‌کردیم و مردگان با آنان [دربارهٔ رسالت تو] سخن می‌‌گفتند و هر چیزی را رو در رو [به معاینه و مقابله برای آنها] بر آنها حشر می‌‌کردیم [یعنی با سببیّت اسباب ظاهری] آنها ایمان نمی‌‌آوردند مگر آنکه خداوند [با سبب هر مسبّب که همان مشیّت است] بخواهد و لکن اکثر آنان [اعمّ از مؤمنین یا مشرکین یا جمیع] نمی‌‌دانند [که مشیّت همان سبب ایمان است نه آیت مقترحه و تمنّا شده]

- ترجمه سلطانی

و اگر ما ملائکه را به آنها نازل می‌کردیم و مردگان با آنان سخن می‌گفتند و هر چیزی را رو در رو بر آنها حشر می‌کردیم آنها ایمان نمی‌آوردند مگر آنکه خداوند بخواهد و لکن اکثر آنان نمیدانند

- ترجمه راستین

و اگر فرشتگان را بر آنها می‌فرستادیم و مردگان با آنان سخن می‌گفتند و هر چیزی را رویارویشان فراهم می‌آوردیم باز ایمان نمی‌آوردند مگر به مشیّت خدا، لیکن اکثرشان (مشیّت نافذ حق را) نمی‌دانند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٢ وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَـوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَاءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ

و این‌‌چنین [که برای تو دشمنی از قومت قرار دادیم] برای هر پیامبری دشمنی از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم که بعضی از آنها به بعضی دیگر سخنان آراسته‌‌ای را [با حُسن جلوه دادن گفتار کاذب با تمویه (خلاف را آراستن) آنها] برای فریب دادن (بصورت فریبنده) وحی می‌‌کنند [یعنی القاء می‌‌کنند] و اگر پروردگارت می‌‌خواست آن را انجام نمی‌‌دادند [پس از آنچه که انجام داده‌‌اند اندوه مدار که آن به مشیّت ما بوده و در آن مصالح و حکمت‌‌هایی برای شما هست] پس آنان و آنچه که افتراء می‌‌بندند را [بدون تعرّض بر آنها به ردّ و قبول] واگذار [تا حکمت‌‌ها و مصالح ما جریان یابد]

- ترجمه سلطانی

و این‌چنین برای هر پیامبری دشمنی از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم که بعضی از آنها به بعضی دیگر سخنان آراسته‌ای را برای فریب دادن وحی (القاء) می‌کنند و اگر پروردگارت می‌خواست آن را انجام نمی‌دادند پس آنان و آنچه که افتراء می‌بندند را واگذار

- ترجمه راستین

و همچنین ما هر پیغمبری را از شیطانهای انس و جن دشمنی در مقابل برانگیختیم که آنها برخی با برخی دیگر برای اغفال مؤمنان سخنان آراسته ظاهر فریب اظهار کنند. و اگر پروردگار تو می‌خواست چنین نمی‌کردند، پس اینها را با دروغشان واگذار.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٣ وَلِتَصْغَى إِلَيْهِ أَفْئِدَةُ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَلِيَرْضَوْهُ وَلِيَقْتَرِفُوا مَا هُم مُّقْتَرِفُونَ

و تا قلب‌‌های کسانی که به آخرت ایمان نمی‌‌آورند به آن متمایل شوند و تا از آن راضی شوند و تا آنچه که آنان کسب کننده هستند را به دست آورند [تا از مؤمنین متمایز شوند و با ایذای خود به مؤمنین ایمان آنها را خالص سازند]

- ترجمه سلطانی

و تا قلب‌های کسانی که به آخرت ایمان نمی‌آورند به آن متمایل شوند و تا از آن راضی شوند و تا آنچه که آنان کسب کننده هستند را به دست آورند

- ترجمه راستین

(تا بیازماییمشان) و تا به گفتار (فریبنده) آن اهریمنان آنان که به آخرت ایمان نیاورند دل سپرده و بدان خشنود باشند و تا آنچه می‌توانند به گناه و تبهکاری آلوده شوند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٤ أَفَغَيْرَ اللَّهِ أَبْتَغِي حَكَمًا وَهُوَ الَّذِي أَنزَلَ إِلَيْكُمُ الْكِتَابَ مُفَصَّلًا وَالَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُنَزَّلٌ مِّن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ فَلَا تَكُونَنَّ مِنَ الْمُمْتَرِينَ

[بگو:] آیا پس [من] غیر از خداوند را به عنوان حَکَم (داور) بطلبم؟ و (حال آنکه) او کسی است که کتاب [قرآن و نبوّت] را به تفصیل نزد شما فرو فرستاد و کسانی که به آنها کتاب [یعنی نبوّت] داده‌‌ایم می‌‌دانند که آن به حقّ از پروردگار تو نازل شده پس هرگز از شک کنندگان مباش

- ترجمه سلطانی

آیا پس (من) غیر از خداوند را به عنوان حَکَم (داور) بطلبم؟ و (حال آنکه) او کسی است که کتاب را به تفصیل نزد شما فرو فرستاد و کسانی که به آنها کتاب داده‌ایم می‌دانند که آن به حقّ از پروردگار تو نازل شده پس هرگز از شک کنندگان مباش

- ترجمه راستین

آیا من غیر خدا حاکم و داوری بجویم و حال آنکه او خدایی است که کتابی (چون قرآن) که همه چیز در آن بیان شده به شما فرستاد؟و آنان که به آنها کتاب فرستادیم (یهود و نصاری) می‌دانند که این قرآن از خدای تو به حق بر تو فرستاده شده، پس در آن البته هیچ شک و تردید راه مده.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٥ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ صِدْقًا وَعَدْلًا لَّا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ

و کلمهٔ پروردگار تو (همان مشیّت و همان ولایت مطلقه) از حیث راستی و عدل (اعطاء حقّ هر ذی حقّی به آن) [با محمّد (ص) و علی (ع)] تمام شد که مبدّلی [تبدیل کننده‌‌ای] برای کلمات او نیست [پس به آنچه که می‌‌گویند اندیشه مدار و به آنچه که تکذیب می‌‌کنند اندوهگین مشو] و او [به آنچه که دربارهٔ علی (ع) می‌‌گویند] شنوا و [به حال همه و استحقاق او] دانا است

- ترجمه سلطانی

و کلمات پروردگار تو از حیث راستی و عدل تمام شد که مبدّلی (تبدیل کننده‌ای) برای کلمات او نیست و او شنوا و دانا است

- ترجمه راستین

کلام خدای تو از روی راستی و عدالت به حد کمال رسید و هیچ کس تبدیل و تغییر آن کلمات نتواند کرد و او خدای شنوا و داناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٦ وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الْأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ

و اگر از اکثر کسانی که در زمین هستند اطاعت کنی تو را از راه خدا گمراه می‌‌گردانند زیرا که جز از گمان تبعیّت نمی‌‌کنند و جز این نیست که حدس می‌‌زنند [و اصلاً علمی ندارند تا از آنها امکان متابعت از علم تصوّر شود] {ظنّ از صفات نفس است زیرا علوم آن، اگرچه یقینی و ادراکاتش غیر ظنّى باشد پس همان ظنون هستند و علوم نیستند به خاطر آنکه علم آن است که وجه آن به سوی علوّ (بالا) باشد و در اشتداد باشد، و علم نفس غیر مطیعه وجهش به سوی سفل می‌‌باشد و در تنزّل می‌‌باشد}

- ترجمه سلطانی

و اگر از اکثر کسانی که در زمین هستند اطاعت کنی تو را از راه خدا گمراه می‌گردانند زیرا که جز از گمان تبعیّت نمی‌کنند و جز این نیست که حدس می‌زنند

- ترجمه راستین

و اگر پیروی از اکثر مردم روی زمین کنی تو را از راه خدا گمراه خواهند کرد، که اینان جز از پی گمان (و هوا و هوس) نمی‌روند و جز اندیشه باطل و دروغ چیزی در دست ندارند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٧ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ مَن يَضِلُّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ

همانا پروردگارت! او داناتر است به کسی که از راه او گمراه می‌‌شود و او به هدایت شدگان داناتر است {پس آنچه که باید از آن پیروی شود همآنچه است که ربّ گفته است، نه آنچه که آن را به ظنون خود از نسبت دادن ضلال و اهتداء به مردم گفته‌‌اند، پس بال (اندیشه) مدارید به آنچه که گفتند و نه به آنچه که حرام کردند و حلال کردند و از فرمان‌‌های پروردگارتان ایتمار نمایید}

- ترجمه سلطانی

همانا پروردگارت! او داناتر است به کسی که از راه او گمراه می‌شود و او به هدایت شدگان داناتر است

- ترجمه راستین

محققا خدای تو خود داناتر است به حال آن که از راه او گمراه است و آن که به راه او هدایت یافته است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٨ فَكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ إِن كُنتُم بِآيَاتِهِ مُؤْمِنِينَ

پس از آنچه که نام خداوند بر آن ذکر شده بخورید اگر به آیات او [و بزرگترینِ آیات محمّد (ص) و علی (ع)] مؤمن هستید {اَکْل (خوردن) اعمّ از فعل قوا و اعضاء و صفات نفس و ادراک مدارک ظاهری و باطنی و عقاید عقلانیّه است، و اینکه اصل در اسم اللّه همان ولایت است و اینکه آن اسم اعظم است، و اینکه اسمى نیست مگر اینکه آن ظلّ (سایه) برای آن اسم اعظم است، و اینکه علی (ع) همان مظهر اتّم او است، و تعمیم اَکل در هر فعل و قول و اَکل و شُرب و ادراک و خاطر و علم و معرفت و اعتقاد و کشف و شهود و عیان ممکن می‌‌شود، زیرا همه نسبت به آن قوا که همان مبدأ آنها است اکل هستند، و همچنین تعمیم اسم اللّه در دو اسم قولی و قلبی متّصل به صورت ملکوتی او که در لسان آنها فکر و سکینه و حضور و ذکر حقیقی نامیده می‌‌شود ممکن می‌‌شود، پس هر چه که با حضور نزد اسم اعظم و تذکّر (یادآوری) او با صورت ملکوتیش انجام شود پس آن حلال است و نه وزر با آن است و نه وبال، و با تذکّر اسم اعظم به آنچه که گفتیم آنچه که آن مکروه (ناپسند) اسم اعظم است واقع نمی‌‌شود و مکروه او مکروه خداوند است، و حرامی خارج از سنّت از او واقع نمی‌‌شود}

- ترجمه سلطانی

پس از آنچه که نام خداوند بر آن ذکر شده بخورید اگر به آیات او مؤمن هستید

- ترجمه راستین

پس شما مؤمنان چنانچه به آیات خدا ایمان دارید از آنچه نام خدا بر آن ذکر شده تناول کنید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١٩ وَمَا لَكُمْ أَلَّا تَأْكُلُوا مِمَّا ذُكِرَ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَقَدْ فَصَّلَ لَكُم مَّا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلَّا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ وَإِنَّ كَثِيرًا لَّيُضِلُّونَ بِأَهْوَائِهِم بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُعْتَدِينَ

و شما را چه شده [چه فایده‌‌ای برای شما دارد] که از آنچه که اسم خداوند بر آن ذکر شده نمی‌‌خورید؟ و (حال آنکه) البتّه آنچه را که بر شما حرام کرده است را برای شما شرح داده مگر آنکه ناچار از آن شوید و همانا بسیاری [از مردم] به هواهایشان [دیگران را] بدون علم گمراه می‌‌کنند همانا پروردگارت! او به تعدّی کنندگان داناتر است [و او تعالی همانطور که آنها را می‌‌شناسد، اعتداى آنها و تجاوزشان از حدود خداوند را می‌‌داند، و به شما دربارهٔ تجاوز آنها خبر داده بود، و به آنچه که در حرمت ذَبیحه و مردار و حلیّت آن دو گفته‌‌اند بال (اندیشه) مدارید و به امر خداوند ایتمار نمایید]

- ترجمه سلطانی

و شما را چه شده که از آنچه که اسم خداوند بر آن ذکر شده نمی‌خورید؟ و (حال آنکه) البتّه آنچه را که بر شما حرام کرده است را برای شما شرح داده مگر آنکه ناچار از آن شوید و همانا بسیاری (از مردم) به هواهایشان (دیگران را) بدون علم گمراه میکنند همانا پروردگارت! او به تعدّی کنندگان داناتر است

- ترجمه راستین

چرا از آنچه نام خدا بر آن ذکر شده نمی‌خورید (و بر خود حرام می‌کنید) ؟در صورتی که آنچه خدا بر شما حرام کرده به تفصیل بیان نموده جز آنچه به آن ناگزیر می‌شوید که باز حلال است. و بسیاری از مردم به هوای نفس خود از روی جهل (دیگران را) به گمراهی کشند. همانا خدا به تجاوز کنندگان (از حدود) داناتر است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٠ وَذَرُوا ظَاهِرَ الْإِثْمِ وَبَاطِنَهُ إِنَّ الَّذِينَ يَكْسِبُونَ الْإِثْمَ سَيُجْزَوْنَ بِمَا كَانُوا يَقْتَرِفُونَ

و ظاهر گناه و باطن آن را واگذارید همانا کسانی که کسب گناه می‌‌کنند [آنچه که از متابعت آن دو ناشی می‌‌شود را حاصل می‌‌نمایند] بزودی به آنچه که مرتکب می‌‌شدند مجازات خواهند شد

- ترجمه سلطانی

و ظاهر گناه و باطن آن را واگذارید همانا کسانی که کسب گناه می‌کنند بزودی به آنچه که مرتکب می‌شدند مجازات خواهند شد

- ترجمه راستین

و هر گناه و عمل زشت را در ظاهر و باطن ترک کنید، که محققا کسانی که کسب گناه کنند به زودی به کیفر آن خواهند رسید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢١ وَلَا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَإِنَّهُ لَفِسْقٌ وَإِنَّ الشَّيَاطِينَ لَيُوحُونَ إِلَى أَوْلِيَائِهِمْ لِيُجَادِلُوكُمْ وَإِنْ أَطَعْتُمُوهُمْ إِنَّكُمْ لَمُشْرِكُونَ

و از آنچه که اسم خداوند بر آن ذکر نشده نخورید و همانا آن [چه که اسم خداوند بر آن برده نشده خارج از حقّ است] البتّه فسق است و همانا شیاطین البتّه به دوستان خود [از کفّار] القاء می‌‌کنند تا با شما مجادله کنند و اگر از آنها اطاعت کنید همانا شما حتماً مشرکید (مشرک می‌‌گردید) {زیرا اشراک همان طاعت غیر کسی است که خداوند او را برای طاعت نصب کرده}

- ترجمه سلطانی

و از آنچه که اسم خداوند بر آن ذکر نشده نخورید و همانا آن البتّه فسق است و همانا شیاطین البتّه به دوستان خود القاء می‌کنند تا با شما مجادله کنند و اگر از آنها اطاعت کنید همانا شما حتماً مشرکید (مشرک می‌گردید)

- ترجمه راستین

و از آنچه نام خدا بر آن ذکر نشده نخورید که آن فسق و تبه کاری است. و اهریمنان سخت به دوستان و پیروان خود وسوسه کنند تا با شما به جدل و منازعه برخیزند. و اگر شما هم از آنان پیروی کنید (مانند آنها) مشرک خواهید شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٢ أَوَمَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْكَافِرِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ

آیا کسی که [از حیات انسانی] مرده بود پس او را [با قبول دعوت نبوی و بیعت عامّه یا با استعداد قبول ولایت و استحقاق بیعت خاصّه به حیات انسانی] زنده کردیم و برای او نوری [یعنی امامی را یا اقتداء به امامی از خود را] قرار دادیم که به آن در میان مردم راه می‌‌رود مانند کسی است که شبیه به او [لیکن] در ظلمات (تاریکی‌‌ها) است، خارج شونده از آن نیست، این‌‌چنین [تزئین] برای کافران آنچه را که [در تاریکی‌‌های جهالت‌‌هایشان] عمل می‌‌کردند زینت داده شد

- ترجمه سلطانی

آیا کسی که مرده بود پس او را زنده کردیم و برای او نوری قرار دادیم که با آن در میان مردم راه می‌رود مانند کسی است که شبیه به او (لیکن) در ظلمات (تاریکی‌ها) است، خارج شونده از آن نیست، این‌چنین برای کافران آنچه را که عمل می‌کردند زینت داده شد

- ترجمه راستین

و آیا کسی که مرده (جهل و ضلالت) بود ما او را زنده کردیم و به او روشنی (علم و دیانت) دادیم تا به آن روشنی میان مردم (سرافراز) رود مثل او مانند کسی است که در تاریکی‌ها (ی جهل) فرو رفته و از آن به در نتواند گشت؟ (آری) کردار بد کافران در نظرشان چنین جلوه‌گر شده است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٣ وَكَذَلِكَ جَعَلْنَا فِي كُلِّ قَرْيَةٍ أَكَابِرَ مُجْرِمِيهَا لِيَمْكُرُوا فِيهَا وَمَا يَمْكُرُونَ إِلَّا بِأَنفُسِهِمْ وَمَا يَشْعُرُونَ

و این‌‌چنین [مثل آنکه در قریۀ تو اکابر مجرمین آن را قرار دادیم] در هر قریه‌‌ای اکابر مجرمین آن [قریه] را قرار دادیم تا در آنجا مکر کنند و [در مکر کردن به انبیاء و مؤمنین] جز به خودشان مکر نمی‌‌کنند و (حال آنکه) شعور نمی‌‌ورزند [که این مکر در حقیقت نسبت به انفس آنها است]

- ترجمه سلطانی

و این‌چنین در هر قریه‌ای اکابر مجرمین آن (قریه) را قرار دادیم تا در آنجا مکر کنند و (حال آنکه) جز به خودشان مکر نمی‌کنند و شعور نمی‌ورزند

- ترجمه راستین

و همچنین ما قرار دادیم که در هر دیاری رؤسای بدکار ستمگر (با مردم آنجا) مکر اندیشند، و در حقیقت مکر جز با خویشتن نمی‌کنند و به این هم آگاه نیستند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٤ وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُوا صَغَارٌ عِندَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُوا يَمْكُرُونَ

و وقتی که آیتی نزد آنها آمد گفتند ما هرگز ایمان نخواهیم آورد تا آنکه مثل آنچه که به رسولان خداوند داده شده به ما داده شود، خداوند داناتر است که رسالتش را در کجا قرار بدهد بزودی به کسانی که نزد خداوند جرم کرده‌‌اند به خاطر آنچه که مکر می‌‌کردند [در دنیا] کوچکی [خواری] و [در آخرت] عذابی شدید اصابت خواهد کرد

- ترجمه سلطانی

و وقتی که آیتی نزد آنها آمد گفتند ما هرگز ایمان نخواهیم آورد تا آنکه مثل آنچه که به رسولان خداوند داده شده به ما داده شود، خداوند داناتر است که رسالتش را در کجا قرار بدهد بزودی به کسانی که نزد خداوند جرم کرده‌اند به خاطر آنچه که مکر می‌کردند کوچکی (خواری) و عذابی شدید اصابت خواهد کرد

- ترجمه راستین

و چون آیتی برای (هدایت) آنها آمد گفتند: ما ایمان نیاوریم تا مانند آنچه به رسولان خدا داده شد به ما نیز داده شود. خدا بهتر می‌داند که در کجا رسالت خود را مقرر دارد. به زودی مجرمان را خدا خوار سازد و عذابی سخت به واسطه مکری که می‌اندیشیدند بر آنان فرو فرستد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٥ فَمَن يُرِدِ اللَّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ وَمَن يُرِدْ أَن يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ كَذَلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ

پس کسی را که خداوند اراده کند که او را [به رسالتی] هدایت کند سینهٔ او را برای اسلام شرح (گشاده) می‌‌کند و کسی را که بخواهد که او را گمراه کند صدر او را [از قبول آنچه که او را به جهت قلب متوجّه می‌‌کند] تنگ و سخت (بسته) قرار می‌‌دهد گویی که [در قبول رسالت و اسلام] در آسمان صعود می‌‌کند این‌‌چنین [همانطور که بر کسی که می‌‌خواهد او را گمراه کند شکّ و ضیق (تنگی) قرار می‌‌دهد] خداوند پلیدی را بر کسانی که ایمان نمی‌‌آورند قرار می‌‌دهد

- ترجمه سلطانی

پس کسی را که خداوند اراده کند که او را هدایت کند سینهٔ او را برای اسلام شرح (گشاده) می‌کند و کسی را که بخواهد که او را گمراه کند صدر او را تنگ و سخت (بسته) قرار می‌دهد گویی که (در قبول رسالت و اسلام) در آسمان صعود می‌کند این‌چنین خداوند پلیدی را بر کسانی که ایمان نمی‌آورند قرار می‌دهد

- ترجمه راستین

پس هر که را خدا هدایت او خواهد قلبش را برای پذیرش اسلام باز و روشن گرداند و هر که را خواهد گمراه نماید (به حال گمراهی واگذارد) دل او را از پذیرفتن ایمان تنگ و سخت گرداند که گویی می‌خواهد از زمین بر فراز آسمان رود. این چنین خدا آنان را که به حق نمی‌گروند مردود و پلید می‌گرداند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٦ وَهَذَا صِرَاطُ رَبِّكَ مُسْتَقِيمًا قَدْ فَصَّلْنَا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ

و این [که ذکر شد از قرار دادن صدر بعضی را مُنْشَرِح برای اسلام و بعضی را تنگ] راه (سنّت) پروردگارت است که مستقیم است همانا آیات را برای قومی (مردمانی) که پند می‌‌گیرند تفصیل داده‌‌ایم

- ترجمه سلطانی

و این راه (سنّت) پروردگارت است که مستقیم است همانا آیات را برای قومی (مردمانی) که پند می‌گیرند تفصیل داده‌ایم

- ترجمه راستین

و این راه خدای توست که مستقیم است. ما آیات (خود) را برای گروهی که بدان پند می‌گیرند به خوبی روشن ساختیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٧ لَهُمْ دَارُ السَّلَامِ عِندَ رَبِّهِمْ وَهُوَ وَلِيُّهُم بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ

خانهٔ سلامت [از آفات] برای آنها به خاطر آنچه که عمل می‌‌کردند نزد پروردگارشان و همان ولیّ آنها است

- ترجمه سلطانی

خانهٔ سلامت برای آنها به خاطر آنچه که عمل می‌کردند نزد پروردگارشان و همان ولیّ آنها است

- ترجمه راستین

آنها را نزد خدا دار سلامت و خانه آسایش است و خدا دوستدار و سرپرست آنهاست برای آنکه نیکوکار بودند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٨ وَيَوْمَ يَحْشُرُهُمْ جَمِيعًا يَامَعْشَرَ الْجِنِّ قَدِ اسْتَكْثَرْتُم مِّنَ الْإِنسِ وَقَالَ أَوْلِيَاؤُهُم مِّنَ الْإِنسِ رَبَّنَا اسْتَمْتَعَ بَعْضُنَا بِبَعْضٍ وَبَلَغْنَا أَجَلَنَا الَّذِي أَجَّلْتَ لَنَا قَالَ النَّارُ مَثْوَاكُمْ خَالِدِينَ فِيهَا إِلَّا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ

و روزی که آنها (آدمی و پری) را جمیعاً حشر می‌‌کند [می‌‌گوییم]: ای گروه جنّ شما در بسیاری از انسان‌‌ها راغب شدید [پس آنها را از سنخ خود قرار دادید] و اولیاء (دوستان) آنها از [نوع] انسان گویند: [ای] پروردگار ما، بعضی از ما از بعضی دیگر بهره‌‌برداری کردیم {اِسْتِمْتاع (بهره‌‌برداری) انسان از جنّ به اتّباع از آنها است در لذّت بردن به شهوات، و استمتاع جِنّ از انسان به حصول مراد اینها از آنها است از اغواء (فریب دادن) آنها و تمکّن (منزلت یافتن) اینها از آنها در امر و نهی} و به اجلی که تو [از قیامت یا از مدّت زندگانی] برای ما تعیین کرده بودی رسیدیم، [خداوند به آنها] گفت: منزلگاه شما آتش است در آن ماندگارید مگر آنکه خداوند بخواهد، که پروردگار تو حکیم است [و در عقوبت عقوبت شونده به احدی ظلم نمی‌‌کند] و [به قدر استحقاق او] دانا است

- ترجمه سلطانی

و روزی که آنها را جمیعاً حشر می‌کند (می‌گوییم): ای گروه جنّ شما در بسیاری از انسان‌ها راغب شدید (پس آنها را از سنخ خود قرار دادید) و اولیاء (دوستان) آنها از (نوع) انسان گویند: (ای) پروردگار ما، بعضی از ما از بعضی دیگر بهرمند گشتیم و به اجلی که تو برای ما تعیین کرده بودی رسیدیم، گفت: منزلگاه شما آتش است در آن ماندگارید مگر آنکه خداوند بخواهد، که پروردگار تو حکیم و دانا است

- ترجمه راستین

و (یاد آر) روزی که همه آنها را محشور می‌کند (و به شیاطین خطاب کند که) ای گروه جن، شما بسیاری از انسانها را پیرو خود ساختید. در آن حال دوستداران شیاطین از جنس بشر گویند: پروردگارا، ما بعضی از (اضلال) بعضی دیگر بهره‌مند گردیده و به اجلی که معین نموده‌ای رسیدیم. خدا گوید: آتش منزلگاه شماست و همیشه در آن خواهید بود مگر آنچه خدا بخواهد (که برخی را بیرون آورد) ، که پروردگار تو درست کردار و داناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢٩ وَكَذَلِكَ نُوَلِّي بَعْضَ الظَّالِـمِينَ بَعْضًا بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ

و این‌‌چنین [مثل آنکه بعضی از انس را بر بعضی از جنّ در دنیا یا در آخرت ولىّ بر می‌‌گماریم] به (سبب) آنچه که [با اعمال بدشان آن را] کسب می‌‌کردند بعضی ظالمین را ولیّ بعضی دیگر [یعنی وجوه بعضی را به سوی بعضی بر می‌‌گردانیم و آنها را رها] می‌‌کنیم

- ترجمه سلطانی

و این‌چنین به (سبب) آنچه که کسب می‌کردند بعضی ظالمین را ولیّ بعضی دیگر (وجوه بعضی را به سوی بعضی بر می‌گردانیم و آنها را رها) می‌کنیم

- ترجمه راستین

و همچنین ما برخی ستمکاران را بر بعض دیگر (به مخالفت) برگماریم به سبب آنچه کسب می‌کردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٠ يَامَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا شَهِدْنَا عَلَى أَنفُسِنَا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَشَهِدُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ

ای گروه جنّ و انس [انسان] آیا رسولانی از [خود] شما برای شما نیامد که آیات مرا بر شما حکایت می‌‌کردند و دیدار امروز شما را به شما هشدار می‌‌دادند؟ [از جهت اعتراف به تقصیرشان] گفتند: علی (بر زیان) خودمان شهادت می‌‌دهیم، و زندگانی دنیا آنها را فریب داد، و علی [بر زیان] خودشان شهادت دادند که آنها کافر بوده‌‌اند

- ترجمه سلطانی

ای گروه جنّ و انس (انسان) آیا رسولانی از (خود) شما برای شما نیامد که آیات مرا بر شما حکایت می‌کردند و دیدار امروز شما را به شما هشدار می‌دادند؟ گفتند علی (بر زیان) خودمان شهادت می‌دهیم، و زندگانی دنیا آنها را فریب داد، و علی (بر زیان) خودشان شهادت دادند که آنها کافر بوده‌اند

- ترجمه راستین

(آن گاه خدا گوید) ای گروه جن و انس، مگر برای هدایت شما از جنس خود شما رسولانی نیامدند که آیات مرا برای شما می‌خواندند و شما را از مواجه شدن با این روز سخت می‌ترساندند؟آنها (با نهایت پشیمانی) جواب دهند که ما (به جهالت و بدی) بر خود گواهی می‌دهیم. و زندگانی دنیا آنها را مغرور ساخت و در آن حال (می‌فهمند و) بر خود گواهی می‌دهند که به راه کفر می‌رفتند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣١ ذَلِكَ أَن لَّمْ يَكُن رَّبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى بِظُلْمٍ وَأَهْلُهَا غَافِلُونَ

آن [ارسال رسولان و قصّه (حکایت) کردن آیات و انذار از روز قیامت] به خاطر این است که پروردگارت به [قصد] ظلم کردن، هلاک کنندهٔ قریه‌‌ای که اهل آن غافل (غیر متذکّر ثواب و عقاب) هستند نمی‌‌باشد

- ترجمه سلطانی

آن به خاطر این است که پروردگارت به (قصد) ظلم کردن، هلاک کنندهٔ قریه‌ای که اهل آن غافل هستند نمی‌باشد

- ترجمه راستین

این (فرستادن رسل) برای این است که خدا اهل دیاری را تا (اتمام حجت نکرده و) آنها غافل و جاهل باشند به ستم هلاک نگرداند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٢ وَلِكُلٍّ دَرَجَاتٌ مِّمَّا عَمِلُوا وَمَا رَبُّكَ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ

و برای هر کدام [از افراد جنّ و انس] درجاتی هست از آنچه که عمل کردند و پروردگار تو از آنچه که عمل می‌‌کنند غافل نیست

- ترجمه سلطانی

و برای هر کدام درجاتی هست از آنچه که عمل کردند و پروردگار تو از آنچه که عمل می‌کنند غافل نیست

- ترجمه راستین

و هر کس (از بندگان) به عملی که کرده رتبه خواهد یافت، و خدای تو از عمل هیچ کس غافل نخواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٣ وَرَبُّكَ الْغَنِيُّ ذُو الرَّحْمَةِ إِن يَشَأْ يُذْهِبْكُمْ وَيَسْتَخْلِفْ مِن بَعْدِكُم مَّا يَشَاءُ كَمَا أَنشَأَكُم مِّن ذُرِّيَّةِ قَوْمٍ آخَرِينَ

و پروردگار بی‌‌نیاز و دارای رحمت تو [به مقتضای غنائش و عدم حاجتش] اگر بخواهد شما را [از میان] می‌‌برد [لکن شما را مدّتی باقی می‌‌گذارد تا در آن به مقتضای رحمتش استکمال یابید] و بعد از شما هر آنچه را که بخواهد جانشین شما می‌‌کند همانگونه که شما را از فرزندان مردمانی دیگر ایجاد کرد

- ترجمه سلطانی

و پروردگار بینیاز و دارای رحمت تو اگر بخواهد شما را (از میان) می‌برد و بعد از شما هر آنچه را که بخواهد جانشین شما میکند همانگونه که شما را از فرزندان مردمانی دیگر ایجاد کرد

- ترجمه راستین

و خدای تو از خلق بی‌نیاز و (به همه) مهربان است و اگر بخواهد، شما را ببرد (و همه را فانی گرداند) آن گاه هر که را بخواهد جانشین شما کند چنان که شما را از نسل گروهی دیگر پدید آورد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٤ إِنَّ مَا تُوعَدُونَ لَآتٍ وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ

همانا آنچه که به شما وعده داده می‌‌شود حتماً می‌‌آید و شما عاجز کننده [او از اذهاب (بردن و آوردن)] نیستید

- ترجمه سلطانی

همانا آنچه که به شما وعده داده می‌شود حتماً می‌آید و شما عاجز کننده نیستید

- ترجمه راستین

هر چه به شما وعده دادند محققا خواهد آمد و شما (بر قدرت و مقدّرات خدا) غالب نخواهید شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٥ قُلْ يَاقَوْمِ اعْمَلُوا عَلَى مَكَانَتِكُمْ إِنِّي عَامِلٌ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ مَن تَكُونُ لَهُ عَاقِبَةُ الدَّارِ إِنَّهُ لَا يُفْلِحُ الظَّالِـمُونَ

[از جهت تهدید] بگو ای قوم من، بنابر مکان (جایگاه) خود عمل کنید که من [هم بنابر مرتبتم در توحید و اسلام] عمل می‌‌کنم پس خواهید دانست عاقبتِ [خوش آن] خانه برای چه کسی می‌‌باشد همانا ستمکاران رستگار نمی‌‌شوند [یعنی به آنها بگو: آن برای این است که آنها ظالم هستند و ظالم با حجّت رستگار نمی‌‌شود]

- ترجمه سلطانی

بگو ای قوم من، بنابر مکان (جایگاه) خود عمل کنید که من (هم) عمل می‌کنم پس خواهید دانست عاقبتِ (خوش) (آن) خانه برای چه کسی می‌باشد همانا ستمکاران رستگار نمی‌شوند

- ترجمه راستین

بگو: ای قوم من، شما را هر چه در خور است و بر آن توانایی دارید عمل کنید، من نیز در خور خویش عمل (نیک) می‌کنم، آن گاه البته (من به اجر خود رسم و) شما به زودی آگاه خواهید شد که آن کس که عاقبت منزلگاه خوش دارد کیست، البته ستمکاران را رستگاری نیست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٦ وَجَعَلُوا لِلَّهِ مِمَّا ذَرَأَ مِنَ الْحَرْثِ وَالْأَنْعَامِ نَصِيبًا فَقَالُوا هَذَا لِلَّهِ بِزَعْمِهِمْ وَهَذَا لِشُرَكَائِنَا فَمَا كَانَ لِشُرَكَائِهِمْ فَلَا يَصِلُ إِلَى اللَّهِ وَمَا كَانَ لِلَّهِ فَهُوَ يَصِلُ إِلَى شُرَكَائِهِمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ

و برای خداوند از آنچه که افشانده (آفریده) شده از کشت و دام‌‌ها نصیبی قرار دادند و به زعم خویش (بدون حجّت و دلیل) گفتند: این برای خداوند است و این برای شرکاء (اصنام) ما است و آنچه که برای شرکائشان می‌‌باشد پس به خداوند نمی‌‌رسد و آنچه که برای خداوند می‌‌باشد به شرکاء آنان می‌‌رسد، چه بد حکم می‌‌کنند

- ترجمه سلطانی

و برای خداوند از آنچه که افشانده (آفریده) شده از کشت و دام‌ها نصیبی قرار دادند و به زعم خویش گفتند: این برای خداوند است و این برای شرکاء ما است و آنچه که برای شرکائشان می‌باشد پس به خداوند نمی‌رسد و آنچه که برای خداوند می‌باشد به شرکاء آنان می‌رسد، چه بد حکم می‌کنند

- ترجمه راستین

و برای خدا از روییدنیها و چهارپایانی که آفریده نصیبی معین کردند و به گمان خودشان گفتند: این سهم برای خدا و این سهم برای دیگر شریکان و بتان ما. پس آن سهمی که شریکانشان را بود به خدا نمی‌رسید و آن که برای خدا بود به شریکان می‌رسید!حکمی سخت (جاهلانه و) ناشایسته می‌کنند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٧ وَكَذَلِكَ زَيَّنَ لِكَثِيرٍ مِّنَ الْمُشْرِكِينَ قَتْلَ أَوْلَادِهِمْ شُرَكَاؤُهُمْ لِيُرْدُوهُمْ وَلِيَلْبِسُوا عَلَيْهِمْ دِينَهُمْ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ

و این‌‌چنین [یعنی مثل تزئین قرار دادن نصیب برای خداوند از مخلوقات او] برای بسیاری از مشرکین شرکایشان کشتن فرزندانشان را زینت دادند تا آنها را [به مَهلک] ببرند و دین [فطری]شان را بر آنها بپوشانند [تا بر آنها خلط (در هم آمیختن) کنند] و اگر خداوند می‌‌خواست آن را انجام نمی‌‌دادند پس آنها و آنچه که افتراء می‌‌زنند را رها کن

- ترجمه سلطانی

و این‌چنین برای بسیاری از مشرکین شرکایشان کشتن فرزندانشان را زینت دادند تا آنها را (به مَهلک) ببرند و (فطرت) دینشان را بر آنها بپوشانند (مشتبه سازند) و اگر خداوند می‌خواست آن را انجام نمی‌دادند پس آنها و آنچه که افتراء می‌زنند را رها کن

- ترجمه راستین

و همچنین در نظر بسیاری از مشرکان، عمل کشتن فرزندان را بتهای ایشان نیکو جلوه داده تا آنکه آنان را با این عمل هلاک سازند و در دین فطریشان به غلط و اشتباه اندازند. و اگر خدا می‌خواست چنین نمی‌کردند، پس آنها را با آنچه (از خرافات) می‌بافند واگذار.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٨ وَقَالُوا هَذِهِ أَنْعَامٌ وَحَرْثٌ حِجْرٌ لَّا يَطْعَمُهَا إِلَّا مَن نَّشَاءُ بِزَعْمِهِمْ وَأَنْعَامٌ حُرِّمَتْ ظُهُورُهَا وَأَنْعَامٌ لَّا يَذْكُرُونَ اسْمَ اللَّهِ عَلَيْهَا افْتِرَاءً عَلَيْهِ سَيَجْزِيهِم بِمَا كَانُوا يَفْتَرُونَ

و به عنوان افتراء بر او گفتند: اینها دام‌‌ها و زراعت‌‌هایی ممنوع هستند که به زعم خود [بدون حجّتی از خداوند] جز کسی که [ما] بخواهیم از آنها نمی‌‌خورد و چهارپایانی هستند که [سواری بر] پشت آنها حرام شده و چهارپایانی را [هنگام ذِبح و نَحر] اسم خداوند را بر آنها ذکر نمی‌‌کردند، به آنچه که افتراء می‌‌بستند بزودی آنها را مجازات خواهد کرد

- ترجمه سلطانی

و به عنوان افتراء بر او گفتند: اینها دام‌ها و زراعت‌هایی ممنوع هستند که به زعم خود جز کسی که (ما) بخواهیم از آنها نمی‌خورد و چهارپایانی هستند که (سواری بر) پشت آنها حرام شده و چهارپایانی را (در ذبح کردن) اسم خداوند را بر آنها ذکر نمیکردند، به آنچه که افتراء می‌بستند بزودی آنها را مجازات خواهد کرد

- ترجمه راستین

و به پندار (جاهلانه) خویش گفتند: اینها چهار پایان و زراعتهایی است که بر همه ممنوع (و مخصوص بتان) است، نباید از آن بخورد مگر آن کس که ما بخواهیم، و چهارپایانی است که سواری آنها حرام است، و چهارپایانی را نیز بدون ذکر نام خدا ذبح می‌کنند. چون در این احکام به خدا دروغ بستند خدا به زودی آنها را مجازات خواهد کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣٩ وَقَالُوا مَا فِي بُطُونِ هَذِهِ الْأَنْعَامِ خَالِصَةٌ لِّذُكُورِنَا وَمُحَرَّمٌ عَلَى أَزْوَاجِنَا وَإِن يَكُن مَّيْتَةً فَهُمْ فِيهِ شُرَكَاءُ سَيَجْزِيهِمْ وَصْفَهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ

و گفتند: آنچه (جنینی) که در شکم این چهارپایان است اختصاص به مردان ما دارد و بر ازواج ما حرام شده و اگر مردار باشد آنگاه آنها (مرد و زن) در آن شریکند بزودی آنها را به (سبب) این توصیفشان مجازات خواهد کرد همانا او حکیم است [که حقّ هر ذیحقّی را از خیر و شرّ می‌‌دهد] و [به مقادیر استحقاقات آنها] دانا است

- ترجمه سلطانی

و گفتند: آنچه که در شکم این چهارپایان است اختصاص به مردان ما دارد و بر ازواج ما حرام شده و اگر مردار باشد آنگاه آنها (مرد و زن) در آن شریکند بزودی آنها را به (سبب) این توصیفشان مجازات خواهد کرد همانا او حکیم و دانا است

- ترجمه راستین

و گفتند: آنچه در شکم این چهارپایان است مخصوص مردان ماست و بر زنان ما حرام است، و اگر مرده باشد همه (مردان و زنان) در آن شریک باشند. خداوند آنها را به مجازات این گفتار به زودی می‌رساند و خدا درست کردار و داناست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٠ قَدْ خَسِرَ الَّذِينَ قَتَلُوا أَوْلَادَهُمْ سَفَهًا بِغَيْرِ عِلْمٍ وَحَرَّمُوا مَا رَزَقَهُمُ اللَّهُ افْتِرَاءً عَلَى اللَّهِ قَدْ ضَلُّوا وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ

هرآینه زیان کردند کسانی که اولادشان را از جهت سفه (سبک عقلی) بدون علم [از اینکه خداوند روزی دهندهٔ اولاد آنها است و اینکه او خالق آنها برای مصلحت نظام است] کشتند و آنچه را که خداوند روزی آنها کرده بود به عنوان افتراء بر خداوند [بر خودشان] حرام کردند البتّه گمراه شده بودند و هدایت شده [به سوی امر حقّ تعالی و ابتغاء رضای او] نبودند

- ترجمه سلطانی

هرآینه زیان کردند کسانی که اولادشان را از جهت سفه (سبک عقلی) بدون علم کشتند و آنچه را که خداوند روزی آنها کرده بود به عنوان افتراء بر خداوند حرام کردند البتّه گمراه شده بودند و هدایت شده نبودند

- ترجمه راستین

البته آنان که فرزندان خود را به سفاهت و نادانی کشتند و آنچه را که خدا نصیبشان کرد با افترا به خدا حرام شمردند زیانکارند. اینان سخت گمراه شدند و هدایت نیافتند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤١ وَهُوَ الَّذِي أَنشَأَ جَنَّاتٍ مَّعْرُوشَاتٍ وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ وَالنَّخْلَ وَالزَّرْعَ مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ وَالزَّيْتُونَ وَالرُّمَّانَ مُتَشَابِهًا وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ كُلُوا مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَآتُوا حَقَّهُ يَوْمَ حَصَادِهِ وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ

و او کسی است که باغ‌‌هایی را [مشتمل بر درختان میوه از انگور و غیر آن] ایستاده بر پایه (ساقه) و غیر ایستاده بر پایه [مانند مُو] و درخت خرما و کشتزار با خوراکی‌‌های مختلف و زیتون و انار متشابه [در مذکورات] و غیر متشابه ایجاد کرد، [در حالی که قائل بر زبان انبیاء (ع) و اولیاء (ع) است:] از میوه آنها وقتی که ثمر (میوه) می‌‌دهند بخورید و حقّ [مفروض] او را در روز برداشت [در اوّلین وقت ممکن، یا حقّ مسنون از تصدّقات بر سائلین را] بدهید و اسراف نکنید همانا او اسرافکاران را دوست ندارد

- ترجمه سلطانی

و او کسی است که باغ‌هایی را ایستاده بر پایه و غیر ایستاده بر پایه و درخت خرما و کشتزار با خوراکی‌های مختلف و زیتون و انار متشابه و غیر متشابه ایجاد کرد، از میوه آنها وقتی که ثمر (میوه) می‌دهند بخورید و حقّ او را در روز برداشت بدهید و اسراف نکنید همانا او اسرافکاران را دوست ندارد

- ترجمه راستین

و او آن خدایی است که برای شما بستانها از درختان داربستی و درختان آزاد و درختان خرما و زراعتها که میوه و دانه‌های گوناگون آرند و زیتون و انار و میوه‌های مشابه و نامشابه آفرید. شما هم از آن میوه‌ها هرگاه برسد تناول کنید و حق آن را (زکات فقیران را) در روز درو و جمع‌آوری آن بدهید و اسراف نکنید، که خدا مسرفان را دوست نمی‌دارد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٢ وَمِنَ الْأَنْعَامِ حَمُولَةً وَفَرْشًا كُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُّبِينٌ

و از چهارپایان باربردار (بارکش) و حیوانات کرکی (کرک و پشم دهنده) [ایجاد کرد] از آنچه که خداوند روزی شما کرده بخورید و [با اسراف در آنچه که خداوند آن را برای شما مباح کرده و با تجاوز به تحریم آنچه که خداوند آن را حلال کرده و تحلیل (حلال کردن) آنچه که او از آنها حرام کرده است] از خطوات (گام‌‌های) شیطان پیروی نکنید همانا او برای شما دشمنی واضح است

- ترجمه سلطانی

و از چهارپایان باربردار (بارکش) و حیوانات کرکی (کرک و پشم دهنده) از آنچه که خداوند روزی شما کرده بخورید و از خطوات (گام‌های) شیطان پیروی نکنید همانا او برای شما دشمنی واضح است

- ترجمه راستین

و از بعضی چهارپایان استفاده باربری و سواری کنید. از آنچه روزی شما کرده بخورید و از پی اغوای شیطان نروید، که او شما را دشمنی آشکار است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٣ ثَمَانِيَةَ أَزْوَاجٍ مِّنَ الضَّأْنِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْمَعْزِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الْأُنثَيَيْنِ نَبِّئُونِي بِعِلْمٍ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ

هشت زوج [را حلال کرد] از برّه یک جفت (اهلی و وحشی) و از بز یک جفت [به همینطور]، بگو: آیا [خداوند] آن دو نر [از دو جنس] یا آن دو ماده [از دو جنس] یا آنچه (جنین) که رحم‌‌های آن دو ماده [از دو جنس] در بر گرفته‌‌اند را حرام کرده است؟ اگر [در ادّعایتان به حرمت چیزی از آن] راستگو می‌‌باشید به من از روی علم [نه از روی ظنّ و هوی و از جهت خدیعه از نفس] خبر دهید

- ترجمه سلطانی

هشت زوج (را حلال کرد) از برّه یک جفت (اهلی و وحشی) و از بز یک جفت (به همینطور)، بگو: آیا (خداوند) آن دو نر (از دو جنس) یا آن دو ماده (از دو جنس) یا آنچه که رحم‌های آن دو ماده در بر گرفته‌اند را حرام کرده است؟ اگر راستگو می‌باشید به من از روی علم خبر دهید

- ترجمه راستین

(برای شما بندگان) هشت جفت، از جنس برّه دو صنف (نر و ماده) و از جنس بز دو صنف (آفرید و حلال کرد) . بگو: آیا از این دو جنس نر یا ماده یا بچه‌ای که در شکم ماده‌هاست کدام یک را خدا حرام کرده است؟شما به من مدرک قطعی ارائه دهید اگر راست می‌گویید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٤ وَمِنَ الْإِبِلِ اثْنَيْنِ وَمِنَ الْبَقَرِ اثْنَيْنِ قُلْ آلذَّكَرَيْنِ حَرَّمَ أَمِ الْأُنثَيَيْنِ أَمَّا اشْتَمَلَتْ عَلَيْهِ أَرْحَامُ الْأُنثَيَيْنِ أَمْ كُنتُمْ شُهَدَاءَ إِذْ وَصَّاكُمُ اللَّهُ بِهَذَا فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا لِّيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِـمِينَ

و از شتر، جفتی [یک و دو کوهانه] و از گاو، جفتی [اهلی و وحشی]، بگو: آیا [خداوند] آن دو نر یا آن دو ماده یا آنچه که رحم‌‌های آن دو ماده در بر گرفته‌‌اند را حرام کرده؟ آیا شما آنوقت که خداوند این را به شما توصیه کرد شاهد (حاضر) بودید؟ پس چه کسی ظالم‌‌تر از کسی است که بر خداوند دروغی افتراء بست تا مردم را بدون علم گمراه کند، همانا خداوند مردمان ظالم را هدایت نمی‌‌کند

- ترجمه سلطانی

و از شتر، جفتی و از گاو، جفتی، بگو: آیا (خداوند) آن دو نر یا آن دو ماده یا آنچه که رحم‌های آن دو ماده در بر گرفته‌اند را حرام کرده؟ آیا شما آنوقت که خداوند این را به شما توصیه کرد شاهد بودید؟ پس چه کسی ظالم‌تر از کسی است که بر خداوند دروغی افتراء بست تا مردم را بدون علم گمراه کند، همانا خداوند مردمان ظالم را هدایت نمی‌کند

- ترجمه راستین

و نیز از جنس شتر دو صنف (نر و ماده) و از جنس گاو دو صنف (آفرید و حلال نمود) . به آنها بگو: آیا از این دو جنس نر یا ماده یا بچه‌ای که در شکم ماده‌هاست کدام را حرام کرده است؟مگر شما حاضر بودید که خدا بر این حرمت به شما توصیه نموده؟کیست ستمکارتر از آن کس که به خدا دروغ بست تا به جهل خود مردم را گمراه کند؟! البته خدا ستمکاران را هدایت نخواهد کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٥ قُل لَّا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَن يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَّسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ

[به آنها] بگو: در آنچه که [در این جفت‌‌ها] به من وحی شده حرام شده‌‌ای را بر خورنده‌‌ای که آن را بخورد نمی‌‌یابم مگر اینکه [طعام] به عنوان مردار یا خون ریخته شده یا گوشت خوک که آن پلید است یا از روی فسق (نافرمانی) برای غیر خداوند صدا بر آن بلند شده و کسی که مضطّر است [ناچار به خوردن چیزی از آن باشد]، نه به عنوان سرکشی [بر امام] و نه زیاده خواهی [از حدّ رخصت] پس قطعاً پروردگار تو بسیار آمرزنده و مهربان است [و او را مؤاخذه نمی‌‌کند و با رخصت دادن به او در خوردن برای حفظ نفس خود به او رحم می‌‌کند]

- ترجمه سلطانی

بگو: در آنچه که به من وحی شده حرام شده‌ای را بر خورنده‌ای که آن را بخورد نمی‌یابم مگر اینکه به عنوان مردار یا خون ریخته شده یا گوشت خوک که آن پلید است یا از روی فسق (نافرمانی) برای غیر خداوند صدا بر آن بلند شده و کسی که مضطّر (ناچار) است باشد، نه به عنوان سرکشی و نه زیاده خواهی و قطعاً پروردگار تو بسیار آمرزنده و مهربان است

- ترجمه راستین

بگو: در احکامی که به من وحی شده من چیزی را که برای خورندگان طعام حرام باشد نمی‌یابم جز آنکه میته باشد یا خون ریخته (جهنده) یا گوشت خوک که پلید است و یا حیوانی که بدون ذکر نام خدا از روی فسق و نافرمانی ذبح کنند. و (در همین ها که حرام شده) هرگاه کسی به خوردن آنها مضطر گردید صرف کند، در صورتی که از روی ستم و از راه تعدی (از فرمان خدا) نباشد، همانا خدای تو بسیار بخشنده و مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٦ وَعَلَى الَّذِينَ هَادُوا حَرَّمْنَا كُلَّ ذِي ظُفُرٍ وَمِنَ الْبَقَرِ وَالْغَنَمِ حَرَّمْنَا عَلَيْهِمْ شُحُومَهُمَا إِلَّا مَا حَمَلَتْ ظُهُورُهُمَا أَوِ الْحَوَايَا أَوْ مَا اخْتَلَطَ بِعَظْمٍ ذَلِكَ جَزَيْنَاهُم بِبَغْيِهِمْ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ

و بر کسانی که یهودی شدند هر [حیوان] ناخنداری [از دوّاب (ستور) و پرندگان] را حرام کردیم و از گاو و گوسفند، پیه آن دو را بر آنها حرام کردیم جز آنچه که پشت آن دو یا روده‌‌ها حمل کرده یا آنچه که با استخوان‌‌های آنها مخلوط شده است، آن (تحریم) را به [خاطر] بغی (گردنکشی، سرکشی)شان به آنها جزاء دادیم و همانا ما البتّه [در اِخبار (خبر دادن)] راستگوییم

- ترجمه سلطانی

و بر کسانی که یهودی شدند هر (حیوان) ناخنداری را حرام کردیم و از گاو و گوسفند، پیه آن دو را بر آنها حرام کردیم جز آنچه که پشت آن دو یا رودهها حمل کرده یا آنچه که با استخوان‌های آنها مخلوط شده است، آن را به (خاطر) سرکشیشان به آنها جزاء دادیم و همانا ما البتّه راستگوییم

- ترجمه راستین

و بر یهودان، هر حیوان ناخن دار و از جنس گاو و گوسفند نیز پیه آنها را حرام کردیم مگر آنچه در پشت آنهاست یا به بعض روده‌ها یا به استخوانها آمیخته است. آنها چون ستم کردند ما به آن حکم آنها را مجازات کردیم، و البته سخنان ما راست است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٧ فَإِن كَذَّبُوكَ فَقُل رَّبُّكُمْ ذُو رَحْمَةٍ وَاسِعَةٍ وَلَا يُرَدُّ بَأْسُهُ عَنِ الْقَوْمِ الْمُجْرِمِينَ

و اگر تو را تکذیب کردند پس بگو: پروردگارتان دارای رحمتی گسترده است و سختگیری او از گروه مجرمان برگردانده نمی‌‌شود [یعنی مانعی از انجام آن ندارد]

- ترجمه سلطانی

و اگر تو را تکذیب کردند پس بگو: پروردگارتان دارای رحمتی گسترده است و سختگیری او از گروه مجرمان برگردانده نمی‌شود

- ترجمه راستین

پس اگر تو را تکذیب کنند بگو: خدای شما با آنکه دارای رحمت بی منتها است عذابش از بدکاران باز داشته نخواهد شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٨ سَيَقُـولُ الَّذِينَ أَشْرَكُوا لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَكْنَا وَلَا آبَاؤُنَا وَلَا حَرَّمْنَا مِن شَيْءٍ كَذَلِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ حَتَّى ذَاقُوا بَأْسَنَا قُلْ هَلْ عِندَكُم مِّنْ عِلْمٍ فَتُخْرِجُوهُ لَنَا إِن تَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَإِنْ أَنتُمْ إِلَّا تَخْرُصُونَ

کسانی که شرک ورزیدند بزودی خواهند گفت: اگر خداوند می‌‌خواست ما و نه پدرانمان شرک نمی‌‌ورزیدیم و چیزی را حرام نمی‌‌کردیم کسانی که قبل از آنها بودند [نیز] این‌‌چنین [مثل تکذیب کردن اینان تو را] تکذیب کردند تا آنکه سختگیری ما را چشیدند، بگو: آیا علمی [یا برهانی بر دعویتان] نزد شما هست؟ پس آن را برای ما خارج (آشکار) سازید، شما جز از گمان پیروی نمی‌‌کنید و اینکه شما جز حدس نمی‌‌زنید [یعنی نسبت به مدّعایتان در خودتان علمی ندارید]

- ترجمه سلطانی

کسانی که شرک ورزیدند بزودی خواهند گفت: اگر خداوند می‌خواست ما و نه پدرانمان شرک نمی‌ورزیدیم و چیزی را حرام نمی‌کردیم کسانی که قبل از آنها بودند (نیز) این‌چنین تکذیب کردند تا آنکه سختگیری ما را چشیدند، بگو: آیا علمی نزد شما هست؟ پس آن را برای ما خارج (آشکار) سازید، شما جز از گمان پیروی نمی‌کنید و اینکه شما جز حدس نمی‌زنید

- ترجمه راستین

آنان که شرک آوردند خواهند گفت: اگر خدا می‌خواست ما و پدرانمان مشرک نمی‌شدیم و چیزی را حرام نمی‌کردیم. بدین گفتار، پیشینیان ایشان نیز تکذیب (رسل) کردند تا آنکه طعم عذاب ما را چشیدند. بگو: آیا شما بر این سخن مدرک قطعی دارید تا به ما ارائه دهید؟همانا شما پیروی جز از خیالات باطل نمی‌کنید و جز به گزافه و دروغ سخن نمی‌گویید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤٩ قُلْ فَلِلَّهِ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ فَلَوْ شَاءَ لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ

بگو: که حجّت رسا برای خداوند است [در آنچه که بگوید و هر آنچه که انجام دهد] و اگر می‌‌خواست حتماً همهٔ شما را هدایت می‌‌کرد [و در صدق این گفتار حجّت دارد و آن را بر من ظاهر ساخته]

- ترجمه سلطانی

بگو: که حجّت رسا برای خداوند است و اگر می‌خواست حتماً همهٔ شما را هدایت می‌کرد

- ترجمه راستین

بگو: برای خدا حجّت بالغه و رساست، اگر می‌خواست همه شما را هدایت می‌کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥٠ قُلْ هَلُمَّ شُهَدَاءَكُمُ الَّذِينَ يَشْهَدُونَ أَنَّ اللَّهَ حَرَّمَ هَذَا فَإِن شَهِدُوا فَلَا تَشْهَدْ مَعَهُمْ وَلَا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ وَهُم بِرَبِّهِمْ يَعْدِلُونَ

[به آنها] بگو: [ای عاجزان از برهان و قاصران از علم] گواهانتان [یعنی رؤسایتان که از آنها تقلید می‌‌کنید] را بیاورید آنهایی که گواهی می‌‌دهند که خداوند اینها را حرام کرده است [تا جهل آنها و اتّباعشان از هوى برای شما ظاهر شود] پس اگر [به آن] شهادت دادند آنگاه با آنها شهادت مده و از هواهای کسانی که آیات ما را دروغ شمرده‌‌اند و کسانی که به آخرت ایمان نمی‌‌آورند و از آنهایی که [غیر او را] با پروردگارشان معادل می‌‌کنند تبعیّت مکن

- ترجمه سلطانی

بگو: گواهانتان را بیاورید آنهایی که گواهی می‌دهند که خداوند اینها را حرام کرده است پس اگر شهادت دادند آنگاه با آنها شهادت مده و از هواهای کسانی که آیات ما را دروغ شمرده‌اند و کسانی که به آخرت ایمان نمی‌آورند و از آنهایی که (غیر او را) با پروردگارشان معادل می‌کنند تبعیّت مکن

- ترجمه راستین

بگو: گواهان خود را بیاورید بر اینکه خدا این را و آن را حرام کرده. پس هرگاه گواهی دادند (چون دروغ می‌گویند) تو با آنها گواهی مده و پیروی مکن از هوای نفس آنها که آیات خدا را تکذیب کردند و به قیامت ایمان نمی‌آورند و برای خدای خود همتا قرار می‌دهند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥١ قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُم مِّنْ إِمْلَاقٍ نَّحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

بگو: [به سوی من که من منصوب از خداوند هستم] بیایید که آنچه که پروردگارتان بر شما حرام نموده است را تلاوت کنم [تا با تقلیدی صحیح از من تقلید کنید] که چیزی را شریک او نکنید و به پدر و مادر نیکی [کنید] و فرزندانتان را از ترس تنگدستی [با زنده به گور کردن و غیر آن] نکشید، ما هستیم که به شما و به آنها روزی می‌‌دهیم و به کارهای زشت (آنچه که عقل آن را قبیح و شرع آن را ناپسند می‌‌شمارد) نزدیک نشوید چه آنهایی که آشکار (شایع در میان شما) هستند [مانند نکاح زوجهٔ پدر و عبادت اصنام و غیر آنها از سنّت‌‌های رذیله] و چه آنهایی که [در بین شما سیرت نگشته] پوشیده هستند [مانند زنا] و نفسی که خداوند آن را حرام کرده جز به حقّ نکشید اینها است که آنها را به شما توصیه کرده راقب به اینکه شما [به قبح آنها و سوء عاقبت آنها] تعقّل کنید

- ترجمه سلطانی

بگو: بیایید که آنچه که پروردگارتان بر شما حرام نموده است را تلاوت کنم که چیزی را شریک او نکنید و به پدر و مادر نیکی (کنید) و فرزندانتان را از ترس تنگدستی نکشید، ما هستیم که به شما و به آنها روزی می‌دهیم و به کارهای زشت نزدیک نشوید چه آنهایی که آشکار هستند و چه آنهایی که پوشیده هستند و نفسی که خداوند آن را حرام کرده جز به حقّ نکشید اینها است که آنها را به شما توصیه کرده راقب به اینکه شما شما تعقّل کنید

- ترجمه راستین

بگو: بیایید تا آنچه خدا بر شما حرام کرده همه را بر شما بخوانم، و آن اینکه به هیچ وجه شرک به خدا نیاورید، و به پدر و مادر احسان کنید، و دیگر اولاد خود را از بیم فقر نکشید، ما شما و آنها را روزی می‌دهیم، و دیگر به کارهای زشت آشکار و نهان نزدیک نشوید و نفسی را که خدا حرام کرده (محترم شمرده) جز به حق به قتل نرسانید. خدا شما را به این اندرزها سفارش نموده، باشد که تعقل کنید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥٢ وَلَا تَقْرَبُوا مَالَ الْيَتِيمِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّهُ وَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا وَلَوْ كَانَ ذَا قُرْبَى وَبِعَهْدِ اللَّهِ أَوْفُوا ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ

و به مال یتیم نزدیک نشوید مگر بطوری (با آن نیّتی) که آن نیکوتر است [یعنی حفظ مال او و نفس او و انماء مال او] تا به قوّت خود برسد، و پیمانه و ترازو را به قسط (دادگری) وفا (اداء) کنید، نفسی را تکلیف نمی‌‌کنیم مگر به [اندازهٔ] وُسع (توان) آن و وقتی که [در حکومت (حکم کردن)، وقتی که مردم شما را حاکم می‌‌کنند یا در شهادت یا اصلاح یا نُصْح (نصیحت کردن) یا تَرَحُّم یا سَخَط (خشم) یا معاش یا معاد یا واجب یا مباح، با زبانتان یا با سایر اعضایتان، یا با قوای علّامه یا عمّاله‌‌تان چیزی] می‌‌گویید پس [بین افراط و تفریط در اقوال و احوال و افعال] عدالت بورزید و اگرچه [دربارهٔ] خویشان [شما] باشد و به عهد خداوند وفا نمائید {عهد و عقد و میثاق و بیعت با خداوند وقتی که در عرف اهل الله اطلاق شود از آن بیعت عامّهٔ نبویّه یا بیعت خاصّهٔ و لویّه اراده می‌‌شود، و با اوّلی اسلام حاصل می‌‌شود و با دوّمی ایمان حاصل می‌‌شود و این بیعت، بیعت و مبایَعَت نامیده می‌‌شود، برای اینکه بایع با این بیعت، خودش و مالش را به ثَمَنی که همان جنّت است می‌‌فروشد، و برای تعهد قیام بایع و مشتری بر آنچه که بر عهدهٔ آن دو است عهد و به عنوان مُعاهَدَه و برای انعقاد دست بایع بر دست مشتری به عنوان عقد و برای استحکام آن عهد به تقبّل شروط از طرفین و وثوق هر کدام به دیگری در آن عقد، به عنوان میثاق نامیده شده است، و چون مشتری در این مبایعه منصوب از خداوند و وکیل از او است نسبت دادن او به خداوند صحیح است}، اینها [چیزهایی] است که به شما توصیه کرده به این ترقّب که شما [با التفات به معلوم و فهمیدن آن] متذکّر شوید

- ترجمه سلطانی

و به مال یتیم نزدیک نشوید مگر به آن (شیوه‌ای) که آن نیکوتر است تا به قوّت خود برسد، و پیمانه و ترازو را به قسط (دادگری) وفا (اداء) کنید، نفسی را تکلیف نمی‌کنیم مگر به (اندازهٔ) وُسع (توان) آن و وقتی که (چیزی) می‌گویید پس عدالت بورزید و اگرچه (دربارهٔ) خویشان (شما) باشد و به عهد خداوند وفا نمائید، اینها (چیزهایی) است که به شما توصیه کرده به این ترقّب که شما متذکّر شوید

- ترجمه راستین

و هرگز به مال یتیم نزدیک نشوید جز به آن وجه که نیکوتر است تا آنکه به حدّ رشد و کمال رسد. و به راستی و عدالت، کیل و وزن را تمام بدهید. ما هیچ کس را جز به قدر توانایی او تکلیف نکرده‌ایم. و هرگاه سخنی گویید به عدالت گرایید هر چند درباره خویشاوندان باشد، و به عهد خود وفا کنید. این است سفارش خدا به شما، باشد که متذکر و هوشمند شوید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥٣ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ

و همانا این راه مستقیم من است [و آن توسّط بین افراط و تفریط در فعل و قول و همان صراط ولایت است] پس از آن تبعیّت کنید و از [دیگر] راه‌‌ها پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده می‌‌کند [و اجتماعتان و اتّحادتان را در صراط زایل می‌‌کند] آن [چیزی] است که شما را به آن توصیه کرده باشد که شما [از راه‌‌های متفرقه] بپرهیزید [زیرا تقواى حقیقی همان احتراز از طُرُق منحرفه و ثبات بر صراط مستقیم است]

- ترجمه سلطانی

و همانا این راه مستقیم من است پس از آن تبعیّت کنید و از (دیگر) راه‌ها پیروی نکنید که شما را از راه او پراکنده می‌کند آن (چیزی) است که شما را به آن توصیه کرده باشد که شما بپرهیزید

- ترجمه راستین

و این است راه راست من، از آن پیروی کنید و از راههای دیگر که موجب تفرقه شما از راه اوست متابعت نکنید. این است سفارش خدا به شما، شاید پرهیزکار شوید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥٤ ثُمَّ آتَيْنَا مُوسَى الْكِتَابَ تَمَامًا عَلَى الَّذِي أَحْسَنَ وَتَفْصِيلًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً لَّعَلَّهُم بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ يُؤْمِنُونَ

سپس به موسی کتاب دادیم [یعنی کتاب نبوّت یا تورات که همان صورت نبوّت است] تا [نعمت را] بر کسی که احسان کرده (دارای حُسن گشته یا عملش را نیکو قرار داده) است تمام [کنیم] و تفصیل برای هر چیزی و هدایت و به عنوان رحمت است راجی به اینکه آنها (بنی اسرائیل) به لقای پروردگار [مضاف]شان ایمان بیاورند {اگر مراد از «ربّهم» (پروردگار آنان) ربّ مطلق باشد پس مراد از لقاء، ملاقات جزای او و حساب او و حُسّاب (محاسبه کنندگان) او است، و اگر مراد از آن، ربّ مضاف و همان ربّ آنها در ولایت باشد پس مراد از لقاء، لقاى ملکوت آن ربّ است و آن پائین‌‌ترین مراتب لقاء و معرفت به نورانیّت است، و فوق آن لقاى جبروت او است به مراتب آن}

- ترجمه سلطانی

سپس به موسی کتاب دادیم تا (نعمت را) بر کسی که احسان کرده است تمام (کنیم) و تفصیل برای هر چیزی و هدایت و به عنوان رحمت است راجی به اینکه آنها به لقای پروردگارشان ایمان بیاورند

- ترجمه راستین

آن گاه به موسی کتاب دادیم برای تکمیل نفس هر نیکوکار و برای تفصیل و بیان حکم هر چیز و برای هدایت و رحمت بر خلق، باشد که (مردم) به لقاء خدا ایمان آورند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥٥ وَهَذَا كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ مُبَارَكٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ

و این کتابی است که آن را مبارک (پُر خیر و نفع) نازل کردیم پس از آن پیروی کنید [تا از اتّباع از آن ولیّ امرتان و اتّباع از او را فائز شوید زیرا حجّت او در آن است، و با اتّباع از آن، فتح باب قلب را فائز می‌‌شوید و نزول رحمت از خداوند با فتح آن است و پائین‌‌ترین مراتب حقیقتِ رحمت همان ملکوت ولیّ امر است] و [از مخالفت با آنچه که در آن است] بپرهیزید راجی به اینکه شما [با لقای ملکوت ولیّ امرتان] مورد رحمت واقع شوید

- ترجمه سلطانی

و این کتابی است که آن را مبارک نازل کردیم پس از آن پیروی کنید و بپرهیزید راجی به اینکه شما مورد رحمت واقع شوید

- ترجمه راستین

و این (قرآن) کتابی است که ما با برکت و خیر بسیار فرستادیم، از آن پیروی کنید و پرهیزکار شوید، شاید مشمول مرحمت خدا گردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥٦ أَن تَقُـولُوا إِنَّمَا أُنزِلَ الْكِتَابُ عَلَى طَائِفَتَيْنِ مِن قَبْلِنَا وَإِن كُنَّا عَن دِرَاسَتِهِمْ لَغَافِلِينَ

تا مبادا [بعد از آن یا در قیامت] بگویید جز این نیست که کتاب بر دو طایفه قبل از ما نازل شده و اینکه ما از درس گرفتن (آموختن) آنان البتّه غافل بوده‌‌ایم

- ترجمه سلطانی

تا مبادا بگویید جز این نیست که کتاب بر دو طایفه قبل از ما نازل شده و اینکه ما از درس گرفتن (آموختن) آنان البتّه غافل بودهایم

- ترجمه راستین

(قرآن را برای این فرستادیم) تا نگویید تورات و انجیل تنها بر دو طایفه یهود و نصاری پیش از ما فرستاده شد و ما از تعلیم درس (کتابهای الهی) آنان غافل و بی بهره ماندیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥٧ أَوْ تَقُـولُوا لَوْ أَنَّا أُنزِلَ عَلَيْنَا الْكِتَابُ لَكُنَّا أَهْدَى مِنْهُمْ فَقَدْ جَاءَكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن كَذَّبَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَصَدَفَ عَنْهَا سَنَجْزِي الَّذِينَ يَصْدِفُونَ عَنْ آيَاتِنَا سُـوءَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُوا يَصْدِفُونَ

یا [مبادا] که بگویید: اگر کتاب بر ما نازل می‌‌شد البتّه ما حتماً هدایت یافته‌‌تر از آنها می‌‌بودیم [برای اینکه ما ذهناً تیزتر و در فهم دقیق‌‌تریم] پس همانا [اگر صادق می‌‌باشید] بیّنه‌‌ای از پروردگارتان و هدایت و رحمتی نزد شما آمده است، پس چه کسی ظالم‌‌تر از آن کسی است که آیات [تدوینی و تکوینی] خداوند [که اعظم آنها علی (ع) است] را تکذیب کرده و از آنها روی گردانده (اعراض کرده یا منع کرده) است بزودی کسانی که از آیات ما روی می‌‌گردانند را به خاطر آنکه روی می‌‌گرداندند با عذاب بدی مجازات خواهیم کرد

- ترجمه سلطانی

یا (مبادا) که بگویید: اگر کتاب بر ما نازل میشد البتّه ما حتماً هدایت یافتهتر از آنها می‌بودیم و همانا بیّنه‌ای از پروردگارتان و هدایت و رحمتی نزد شما آمده است، پس چه کسی ظالم‌تر از آن کسی است که آیات را تکذیب کرده و از آنها روی گردانده است بزودی کسانی که از آیات ما روی می‌گردانند را به خاطر آنکه روی می‌گرداندند با عذاب بدی مجازات خواهیم کرد

- ترجمه راستین

یا گویید: اگر کتاب بر ما فرستاده می‌شد ما بهتر از آنان به راه هدایت می‌شتافتیم. پس به شما هم از طرف پروردگارتان حجت آشکار و هدایت و رحمت رسید، اکنون کیست ستمکارتر از آن که آیات الهی را تکذیب کند و از آنها روی گرداند؟! به زودی آنان را که از آیات ما روی گردانیده و مخالفت کنند به عذاب سخت مجازات کنیم به کیفر آنکه از آیات ما اعراض می‌کردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥٨ هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا أَن تَأْتِيَهُمُ الْمَلَائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ رَبُّكَ أَوْ يَأْتِيَ بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ لَا يَنفَعُ نَفْسًا إِيمَانُهَا لَمْ تَكُنْ آمَنَتْ مِن قَبْلُ أَوْ كَسَبَتْ فِي إِيمَانِهَا خَيْرًا قُلِ انتَظِرُوا إِنَّا مُنتَظِرُونَ

آیا جز این را منتظر نمی‌‌شوند که ملائکه [برای قبض ارواحشان یا برای عذاب آنها حین موت] نزد آنها بیایند یا پرورگار تو [در ولایت و آن علویّت محمّد (ص) و وجههٔ ولایت او است] بیاید یا بعضی از آیات پروردگار تو [مانند أشیاع (شیعیان) علی (ع) که آنها آیات او تعالی هستند] بیاید، روزی که بعضی از آیات پروردگار تو [حین معاینهٔ مرگ] بیاید ایمان آوردن نفسی که قبلاً ایمان نیاورده یا در ایمان خود خیری کسب نکرده باشد به آن نفع نمی‌‌رساند بگو: منتظر باشید که ما [هم] منتظریم

- ترجمه سلطانی

آیا جز این را منتظر نمی‌شوند که ملائکه نزد آنها بیایند یا پرورگار تو بیاید یا بعضی از آیات پروردگار تو بیاید، روزی که بعضی از آیات پروردگار تو بیاید ایمان آوردن نفسی که قبلاً ایمان نیاورده یا در ایمان خود خیری کسب نکرده باشد به آن نفع نمی‌رساند بگو: منتظر باشید که ما (هم) منتظریم

- ترجمه راستین

آیا (منکران) انتظاری دارند جز آنکه فرشتگان (قهر) بر آنها درآیند و یا (امر) خدا (و یا قضای الهی) بر آنان فرا رسد (و همه هلاک شوند) یا برخی دلایل و آیات خدا آشکار شود؟روزی که بعضی آیات (قهر) خدای تو بر آنها برسد آن روز هیچ کس را ایمانش نفع نبخشد اگر قبل از آن ایمان نیاورده و یا در ایمان خود کسب خیر و سعادت نکرده باشد. بگو: شما در انتظار (نتیجه اعمال زشت خود) باشید ما هم در انتظار هستیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥٩ إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ

همانا آنان که دینشان را متفرّق کردند و پراکنده (فرقه فرقه) شدند [که هر کدام از آنها هوی یا غرضی یا امام باطلی را مُشایَعَت (پیروی) کردند یا هر کدام از آنها مشایع از اهویهٔ عدیده یا اغراض عدیده یا ائمهٔ عدیده گشتند با قرار دادن هر یک به مانند اینکه فِرقه‌‌های مختلفی هستند] تو در چیزی از [تمکّن متمکّن از] آنها نیستی [زیرا تمکّن تو یا به تمکّن صورت ملکوتی تو در قلوب آنها است، یا به تمکّن ذکری است که از تو با ولایت تکلیفی در قلوب خود اخذ کرده‌‌اند، یا به تمکّن انقیادی است که با بیعت عامّه در سینه‌‌های خود آن را از تو اخذ کرده‌‌اند، زیرا همهٔ اینها از شؤن تو و نازلهٔ تو هستند، یا تو در چیزی از شفاعت آنها نیستی، یا در چیزی از مسائلت (امور) آنها و محاسبت آنها یا عذاب آنها نیستی، یا در چیزی از مجانست آنها نیستی و مرجع همهٔ اینها به تمکّن او (ص) در قلوب آنها به یکی از وجوه مذکوره است]، جز این نیست که امر آنها بر [عهدهٔ] خداوند است [برای اینکه تو به سبب انحرافشان از تو ولیّ امر آنها نیستی، پس امرشان و حکمشان مفوّض (واگذار شده) یا راجع (بازگشته) به خداوند است] سپس آنها را به آنچه که [در تفرّقشان] انجام می‌‌دادند خبر می‌‌دهد {دین به هر سیره و سنّتی، و به سیرهٔ شرعیّهٔ الهیّه، و به جزاء گفته می‌‌شود، و به اسلام و عادت و عبادت و طاعت و ذلّ (خواری) و حساب و قهر و استعلاء (برتری طلبی) و مُلک و حکم و تدبیر و توحید و جمیع آنچه که خداوند به آن عبادت می‌‌شود، و ملّت (آیین) و خدمت و احسان و بر معانیی غیر از اینها اطلاق می‌‌شود، و تحقیق این است که حقیقت دین همان طریق از قلب به سوی خداوند و سیر به سوی آن طریق یا بر آن است و طریقت نامیده می‌‌شود، و آن دو، ولایت تکوینی معبّر از آن ریسمانی از خداوند، و ولایت تکلیفی که معبّر از آن ریسمانی از مردم هستند}

- ترجمه سلطانی

همانا آنان که دینشان را متفرّق کردند و پراکنده (فرقه فرقه) شدند تو در چیزی از (تمکّن) آنها نیستی، جز این نیست که امر آنها بر (عهدهٔ) خداوند است سپس آنها را به آنچه که انجام می‌دادند خبر می‌دهد

- ترجمه راستین

آنان که دین را پراکنده نمودند و (در آن) فرقه فرقه شدند (چشم از آنها بپوش) چنین کسان به کار تو نیایند، (و از دست آنها غمگین مباش که مجازات) کار آنها با خداست و بعد از این به آنچه می‌کردند آگاهشان می‌گرداند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦٠ مَن جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَن جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَى إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ

کسی که نیکی بیاورد پس برای او ده مثل (برابر) آن هست و کسی که سیّئه [بدی] بیاورد پس جز به مثل همان جزاء داده نمی‌‌شود و آنها (نیکوکاران و بدکاران) [مورد] ظلم [واقع] نمی‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

کسی که نیکی بیاورد پس برای او ده مثل (برابر) آن هست و کسی که سیّئه (بدی) بیاورد پس جز به مثل همان جزاء داده نمی‌شود و آنها (مورد) ظلم (واقع) نمی‌شوند

- ترجمه راستین

هر کس کار نیکو کند او را ده برابر آن خواهد بود و هر کس کار زشت کند به قدر کار زشتش مجازات شود و بر آنها اصلا ستم نخواهد شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦١ قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ

[به جهت موادعه (از هم وداع کردن) با آنها و از جهت تعریض به نصیحت آنان با رساترین وجه] بگو: همانا مرا پروردگارم به راه راست [همان صراط قلب و آن ولایت تکوینی است] هدایت کرده است به دینی راست (استوار) که ملّت (آیین) ابراهیم حنیف (حقگرا، راستین) است [که اختلافی در حقّیت آن ندارید] و او از مشرکین نبود

- ترجمه سلطانی

بگو: همانا مرا پروردگارم به راه راست هدایت کرده است به دینی راست (استوار) که ملّت (آیین) ابراهیم حنیف (حقگرا، راستین) است و او از مشرکین نبود

- ترجمه راستین

بگو: محققا مرا خدایم به راه راست هدایت کرده، به دینی استوار، همان آیین پاک ابراهیم که وجودش از لوث شرک و عقاید باطل مشرکین منزه بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦٢ قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَـمِينَ

بگو: همانا نماز من و آیین‌‌های من و حیات من و مرگ من [خالص از شوب مداخلهٔ نفس و شیطان] برای الله پروردگار عالمیان است

- ترجمه سلطانی

بگو: همانا نماز من و آیین‌های من و حیات من و مرگ من برای الله پروردگار عالمیان است

- ترجمه راستین

بگو: همانا نماز و طاعت و تمام اعمال من و حیات و ممات من همه برای خداست که پروردگار جهانیان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦٣ لَا شَرِيكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ

که شریکی ندارد و به آن امر شده‌‌ام و من اوّلین مسلمانان هستم

- ترجمه سلطانی

که شریکی ندارد و به آن امر شده‌ام و من اوّلین مسلمانان هستم

- ترجمه راستین

که او را شریک نیست و به همین (اخلاص کامل) مرا فرمان داده‌اند و من اول کسی هستم که تسلیم امر خدایم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦٤ قُلْ أَغَيْرَ اللَّهِ أَبْغِي رَبًّا وَهُوَ رَبُّ كُلِّ شَيْءٍ وَلَا تَكْسِبُ كُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَيْهَا وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى ثُمَّ إِلَى رَبِّكُم مَّرْجِعُكُمْ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ

[به آنها] بگو: آیا غیر از الله پروردگاری بگیرم و (حال آنکه) او پروردگار هر چیزی است [و غیر او مربوب هستند] و هر نفسی جز بر (زیان) خودش کسب نمی‌‌کند و بار [کسی] را بارکش دیگری نمی‌‌کشد سپس بازگشتگاه شما [در روز قیامت] به پروردگارتان است آنگاه از آنچه که در آن با یکدیگر اختلاف می‌‌کردید به شما خبر می‌‌دهد [و آن دینى است که آن را بنابر هواهایتان متفرّق (تکه تکه) کردید یا در بطلان آن و حقّانیت آن با یکدیگر اختلاف کردید]

- ترجمه سلطانی

بگو: آیا غیر از الله پروردگاری بگیرم و (حال آنکه) او پروردگار هر چیزی است و هر نفسی جز بر (زیان) خودش کسب نمی‌کند و بار (کسی) را بارکش دیگری نمی‌کشد سپس بازگشتگاه شما به پروردگارتان است آنگاه از آنچه که در آن با یکدیگر اختلاف می‌کردید به شما خبر می‌دهد

- ترجمه راستین

بگو: آیا غیر از خدا را به ربوبیّت گزینم در صورتی که خدا پرورنده همه موجودات است؟و هیچ کس چیزی نیندوخت مگر بر خود، و هیچ نفسی بار (گناه) دیگری را بر دوش نگیرد. سپس بازگشت همه شما به سوی پروردگارتان است و او شما را به آنچه خلاف در آن می‌کردید آگاه خواهد ساخت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦٥ وَهُوَ الَّذِي جَعَلَكُمْ خَلَائِفَ الْأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَكُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِّيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ إِنَّ رَبَّكَ سَرِيعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ

و او کسی است که شما را در زمین جانشین قرار داد و بعضی از شما را بر بعضی دیگر در درجاتی برتر قرار داد تا [ای برتری داده شدگان] شما را در آنچه که به شما داده است بیازماید، همانا پروردگار تو سریع عقوبت دهنده و همانا او قطعاً بسیار آمرزنده و مهربان است.

- ترجمه سلطانی

و او کسی است که شما را در زمین جانشین قرار داد و بعضی از شما را بر بعضی دیگر در درجاتی برتر قرار داد تا شما را در آنچه که به شما داده است بیازماید، همانا پروردگار تو سریع عقوبت دهنده و همانا او قطعاً بسیار آمرزنده و مهربان است.

- ترجمه راستین

و او خدایی است که شما را جانشین گذشتگان اهل زمین مقرر داشت و رتبه بعضی را از بعضی بالاتر قرار داد تا شما را در آنچه به شما داده (در این تفاوت رتبه‌ها) بیازماید، که همانا خدا زود کیفر و بسیار بخشنده و مهربان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای
سورهٔ ۷- الأعراف

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

١ المص

«المص» {آن در حالت مَحو و غَشْی و انقلاب (تبدیل شدن) دنیا به آخرت است که انسان می‌‌بیند و از حقایق مشاهده می‌‌کند، و از آنچه که آن را مشاهده می‌‌کند با حروف مقطّعه برای او تعبیر می‌‌شود و از آن آنچه را که از حقایق مشاهده می‌‌کند می‌‌فهمد، سپس بعد از افاقه (به هوش آمدن) القای این حقایق بر دیگران و اِفهام (فهماندن) آنها برای او ممکن نمی‌‌شود چه رسد به تعبیر از آنها با این حروف و افهام آنها به وسیلهٔ اینها}

- ترجمه سلطانی

المص

- ترجمه راستین

المص (بعضی در تفسیر آن گفته‌اند: خدای مهربان صاحب اقتدار بردبار).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢ كِتَابٌ أُنزِلَ إِلَيْكَ فَلَا يَكُن فِي صَدْرِكَ حَرَجٌ مِّنْهُ لِتُنذِرَ بِهِ وَذِكْرَى لِلْمُؤْمِنِينَ

کتابی است {فیض مقدّس مسمّی به فعل حقّ تعالی و اضافهٔ اشراقیّهٔ او و نفس الرّحمان و مشیّت او، به اعتبار ظهور صفات و اسماء و لوازم اسماء به آن، وقتی که نسبتش به حقّ اوّل تعالی و قیام او به آن قیام فعل به فاعل لحاظ شود کلام است، و به عنوان متکلّم بودن برای او تعالی می‌‌باشد، و وقتی که شیئیّت آن فی نفسه و مغایرت آن با او تعالی و بینونیّت آن از او لحاظ شود کتاب برای او تعالی می‌‌باشد} که به تو نازل شده و نباید حرجی (سختی و فشار) از آن در سینه‌‌ات باشد تا [منحرفین و کفّار به خداوند یا به ولایت یا به آنچه که در کتاب است را] با آن انذار کنی و یادآوریی است برای مؤمنین [به خداوند با ایمان عامّ که همان بیعت بر دست تو و همان ایمان به تو است، یا با ایمان خاصّ که همان بیعت ولویّه و همان ایمان به ولایت است]

- ترجمه سلطانی

کتابی است که به تو نازل شده و نباید حرجی (سختی و فشار) از آن در سینهات باشد تا با آن انذار کنی و یادآوریی است برای مؤمنین

- ترجمه راستین

این کتابی است که به تو نازل شد، پس تو دلتنگ و رنجه خاطر (از انکار مردم) نسبت به آن مباش، تا (مردمان را) به (آیات عذاب) آن بترسانی، و اهل ایمان را سبب یادآوری باشد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣ اتَّبِعُوا مَا أُنزِلَ إِلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ وَلَا تَتَّبِعُوا مِن دُونِهِ أَوْلِيَاءَ قَلِيلًا مَّا تَذَكَّرُونَ

از آنچه که از پروردگارتان به شما نازل شده [از کتابى که آن صورت ولایت است که با علی (ع) متّحد است] پیروی کنید و از اولیای دیگری غیر از او [از شیاطین الانس کسانی که دربارهٔ آنها چیزی از پروردگار شما به شما نازل نشده] تبعیّت نکنید چه اندک پند می‌‌پذیرید

- ترجمه سلطانی

از آنچه که از پروردگارتان به شما نازل شده پیروی کنید و اولیای دیگری غیر از او را تبعیّت نکنید چه اندک پند می‌پذیرید

- ترجمه راستین

(ای اهل ایمان) از آنچه از خدایتان به سوی شما فرستاده شده پیروی کنید و پیرو دستورهای غیر او نباشید و جز خدا را به دوستی مگیرید. اما اندکی بدین پند متذکر می‌گردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤ وَكَم مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا فَجَاءَهَا بَأْسُنَا بَيَاتًا أَوْ هُمْ قَائِلُونَ

و چه بسیار شهرهایی را که [ارادهٔ هلاک آنها را کردیم] آنها را هلاک کردیم و سختی (عذاب) ما شبانه به آنها رسید یا [در حالی که] آنها در استراحت نیمروز بودند

- ترجمه سلطانی

و چه بسیار شهرهایی را که آنها را هلاک کردیم و سختی (عذاب) ما شبانه به آنها رسید یا (در حالی که) آنها در استراحت نیمروز بودند

- ترجمه راستین

و چه بسیار اهالی شهرها را که هلاک کردیم و آنها را عذاب ما آمد آن گاه که در آسایش شب یا به خواب راحت نیمروز بودند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥ فَمَا كَانَ دَعْوَاهُمْ إِذْ جَاءَهُم بَأْسُنَا إِلَّا أَن قَالُوا إِنَّا كُنَّا ظَالِـمِينَ

و آنوقت که عذاب ما به آنها رسید دعوی آنها جز این نبود که گفتند: به راستی که ما ظالم بوده‌‌ایم

- ترجمه سلطانی

و آنوقت که عذاب ما به آنها رسید دعوی آنها جز این نبود که گفتند: به راستی که ما ظالم بوده‌ایم

- ترجمه راستین

پس در هنگامی که عذاب ما به آنان رسید جز این اعتراف نکردند که گفتند: ما خود ستمکار و مستحق عذاب بودیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦ فَلَنَسْأَلَنَّ الَّذِينَ أُرْسِلَ إِلَيْهِمْ وَلَنَسْأَلَنَّ الْمُرْسَلِينَ

و هرآینه حتماً از کسانی که [رسولانی] به سوی آنها فرستاده شده بودند سؤال می‌‌کنیم و هرآینه حتماً از فرستادگان [دربارهٔ تبلیغشان و چگونگی اجابت امّت‌‌هایشان] سؤال می‌‌کنیم

- ترجمه سلطانی

و هرآینه حتماً از کسانی که (رسولانی) به سوی آنها فرستاده شده بودند سؤال می‌کنیم و هرآینه حتماً از فرستادگان سؤال می‌کنیم

- ترجمه راستین

البته ما هم از امتها که پیامبران به سویشان آمدند و هم از پیغمبران آنها باز خواست خواهیم کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧ فَلَنَقُصَّنَّ عَلَيْهِم بِعِلْمٍ وَمَا كُنَّا غَائِبِينَ

و هرآینه حتماً از روی علم بر آنها حکایت می‌‌کنیم و ما [حینی که انجام دادند آنچه را که انجام دادند از آنها] غایب نبوده‌‌ایم

- ترجمه سلطانی

و هرآینه حتماً از روی علم بر آنها حکایت می‌کنیم و ما غایب نبوده‌ایم

- ترجمه راستین

پس بر آنان (حکایت حال آنها را تماما) به علم و بصیرت کامل بیان کنیم، و ما از کردار آنان غایب و غافل نبوده‌ایم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨ وَالْوَزْنُ يَوْمَئِذٍ الْحَقُّ فَمَن ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ

و در آنروز سنجش حقّ است و کسانی که میزان‌‌هایشان سنگین باشد پس آنان همان رستگاران هستند

- ترجمه سلطانی

و در آنروز سنجش حقّ است و کسانی که میزان‌هایشان سنگین باشد پس آنان همان رستگاران هستند

- ترجمه راستین

و روز محشر حقا روز سنجیدن اعمال است، پس آنان که در آن میزان حق وزین و نیکوکار بودند البته رستگار خواهند بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٩ وَمَنْ خَفَّتْ مَوَازِينُهُ فَأُولَئِكَ الَّذِينَ خَسِرُوا أَنفُسَهُم بِمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَظْلِمُونَ

و کسانی که میزان‌‌هایشان سبک باشد پس آنان کسانی هستند که به (سبب) آنچه که [با عدم اتّصال] به آیات [قرآنی و نبوی و ولوی در مراتب آنها و انفسی] ما ظلم می‌‌کردند به خود زیان زده‌‌اند

- ترجمه سلطانی

و کسانی که میزان‌هایشان سبک باشد پس آنان کسانی هستند که به (سبب) آنچه که به آیات ما ظلم می‌کردند به خود زیان زدهاند

- ترجمه راستین

و آنان که در آن میزان سبک وزن بودند (یعنی بی ایمان و بد عملند) آنان کسانی هستند که به حقیقت به خود زیان رسانیده‌اند چون به آیات ما ستم می‌کردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٠ وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ

و همانا در زمین [طبیعت] به شما تمکّن دادیم و معیشت شما را [برای ابدان شما و ارواح شما] در آن قرار دادیم چه کم شکرگزاری می‌‌کنید

- ترجمه سلطانی

و همانا در زمین به شما تمکّن دادیم و معیشت شما را در آن قرار دادیم چه کم شکرگزاری می‌کنید

- ترجمه راستین

و همانا ما شما (فرزندان آدم) را در زمین تمکین و اقتدار بخشیدیم و در آن بر شما معاش و روزی مقرر داشتیم، لیکن اندک شکر نعمتهای خدای را به جا می‌آرید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١١ وَلَقَدْ خَلَقْنَاكُمْ ثُمَّ صَوَّرْنَاكُمْ ثُمَّ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ لَمْ يَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ

و هرآینه شما را آفریدیم سپس شما را صورت دادیم سپس به ملائکه گفتیم: بر آدم سجده کنید پس سجده کردند مگر ابلیس که از سجده کنندگان نبود

- ترجمه سلطانی

و هرآینه شما را آفریدیم سپس شما را صورت دادیم سپس به ملائکه گفتیم: بر آدم سجده کنید پس سجده کردند مگر ابلیس که از سجده کنندگان نبود

- ترجمه راستین

و همانا شما آدمیان را بیافریدیم و آن گاه که بدین صورت کامل آراستیم، فرشتگان را به سجده آدم مأمور کردیم، همه سجده کردند جز شیطان که از جمله سجده کنندگان نبود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٢ قَالَ مَا مَنَعَكَ أَلَّا تَسْجُدَ إِذْ أَمَرْتُكَ قَالَ أَنَا خَيْرٌ مِّنْهُ خَلَقْتَنِي مِن نَّارٍ وَخَلَقْتَهُ مِن طِينٍ

گفت: آنوقت که به تو امر کردم چه [چیزی] تو را منع کرد که سجده نکنی؟ [ابلیس] گفت: من از او بهترم مرا از آتش خلق کردی و او را از گل خلق کردی

- ترجمه سلطانی

گفت: آنوقت که به تو امر کردم چه (چیزی) تو را منع کرد که سجده نکنی، گفت: من از او بهترم مرا از آتش خلق کردی و او را از گل خلق کردی

- ترجمه راستین

خدای متعال بدو فرمود: چه چیز تو را مانع از سجده (آدم) شد که چون تو را امر کردم نافرمانی کردی؟پاسخ داد که من از او بهترم، که مرا از آتش و او را از خاک آفریده‌ای.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٣ قَالَ فَاهْبِطْ مِنْهَا فَمَا يَكُونُ لَكَ أَن تَتَكَبَّرَ فِيهَا فَاخْرُجْ إِنَّكَ مِنَ الصَّاغِرِينَ

فرمود: از آن (آسمان) فرود آی که برای تو نباشد که در آن تکبّر ورزی پس خارج شو همانا تو از زبون (خوار) شدگان هستی

- ترجمه سلطانی

گفت: از آن فرود آی که برای تو نباشد که در آن تکبّر ورزی پس خارج شو همانا تو از زبون شدگان هستی

- ترجمه راستین

خدا به شیطان فرمود: از این مقام فرود آ، که تو را نرسد که در این مقام بزرگی و نخوت ورزی، بیرون شو که تو از زمره پست ترین فرومایگانی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٤ قَالَ أَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ

[ابلیس] گفت: به من مهلت بده (می‌‌دهی) تا روزی که مبعوث می‌‌شوند [و در عقوبت من و میراندن من عجله نکن]

- ترجمه سلطانی

گفت: به من مهلت بده (می‌دهی) تا روزی که مبعوث می‌شوند

- ترجمه راستین

شیطان گفت: (حال که رانده درگاه شدم) مرا تا به روزی که خلایق برانگیخته شوند مهلت ده.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٥ قَالَ إِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ

[به ابلیس] گفت: همانا تو از مهلت داده شدگان هستی

- ترجمه سلطانی

گفت: همانا تو از مهلت داده شدگان هستی

- ترجمه راستین

خدا فرمود: البته مهلت خواهی داشت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٦ قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ

[ابلیس] گفت: پس چرا مرا اغواء (گمراه) کردی همانا به خاطر آنان بر صراط مستقیم [همان راه قلب و آن ولایت تکوینیّه و تکلیفیّه] تو می‌‌نشینم

- ترجمه سلطانی

گفت: پس چرا مرا اغواء (گمراه) کردی همانا به خاطر آنان بر راه مستقیم تو مینشینم

- ترجمه راستین

شیطان گفت که چون تو مرا گمراه کردی من نیز البته در کمین بندگانت در سر راه راست تو می‌نشینم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٧ ثُمَّ لَآتِيَنَّهُم مِّن بَيْنِ أَيْدِيهِمْ وَمِنْ خَلْفِهِمْ وَعَنْ أَيْمَانِهِمْ وَعَن شَمَائِلِهِمْ وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ

سپس حتماً از بین دستانشان (جلو) [از جهت تزئین مشتهیات اخروی و اتعاب (خسته کردن) آنان در عمل به خاطر آنها] به آنها در می‌‌آیم و از پشت سر آنها [از جهت مشتهیات دنیوی] و از [سمت] راست آنها [با تزئین اعمال دینی به حیثی که از آن طلب لذّت کنند و به آن عُجب کنند آنگاه آن را فاسد کنند] و از [سمت] چپ آنها [با تزئین اعمال قبیحه به حیثی که قبایحشان را حسنات شمارند و به معاصیشان و ملاهی (بازیچه‌‌ها، سرگرمی‌‌ها)شان مباهات کنند] و اکثر آنها را [برای غفلتشان از انعام و شادمانی آنها به نفس نعمت یا با صرف نعمتی که به آنها انعام کرده‌‌ای در غیر وجه آن] شکرگزار نمی‌‌یابی

- ترجمه سلطانی

سپس حتماً از بین دستانشان (جلو) به آنها در می‌آیم و از پشت سر آنها و از (سمت) راست آنها و از (سمت) چپ آنها و اکثر آنها را شکرگزار نمی‌یابی

- ترجمه راستین

آن گاه از پیش روی و از پشت سر و طرف راست و چپ آنان در می‌آیم (و هر یک از قوای عامله و ادراکی آنها را به میل باطل می‌کشم) ، و بیشتر آنان را شکر گزار نعمتت نخواهی یافت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٨ قَالَ اخْرُجْ مِنْهَا مَذْءُومًا مَّدْحُورًا لَّـمَن تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنكُمْ أَجْمَعِينَ

فرمود: خارج شو از آن در حالتی نکوهیده و رانده شده، [خداوند فرمود سوگند یاد می‌‌کنم] البتّه کسی از آنها که از تو پیروی کند حتماً جهنّم را از شما همگی پُر کنم

- ترجمه سلطانی

گفت: خارج شو از آن در حالتی نکوهیده و رانده شده، (خداوند فرمود سوگند یاد می‌کنم) البتّه کسی از آنها که از تو پیروی کند حتماً جهنّم را از شما همگی پُر خواهم کرد

- ترجمه راستین

خدا گفت: از این مقام بیرون شو که تو نکوهیده و رانده درگاه مایی، هر که از فرزندان آدم تو را پیروی کند جهنم را از تو و آنان به یقین پر می‌گردانم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

١٩ وَيَاآدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ فَكُلَا مِنْ حَيْثُ شِئْتُمَا وَلَا تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِـمِينَ

و ای آدم تو و زوجت در جنّت ساکن شوید و از هر آنچه که خواستید بخورید و [لیکن] به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران می‌‌شوید

- ترجمه سلطانی

و ای آدم تو و زوجت در جنّت ساکن شوید و از هر آنچه که خواستید بخورید و (لیکن) به این درخت نزدیک نشوید که از ستمکاران می‌شوید

- ترجمه راستین

و ای آدم، تو با جفتت در بهشت منزل گزینید و از هر جا (و هر چه) بخواهید تناول کنید و لیکن نزدیک این درخت نروید (درخت گندم یا انگور یا سیب یا غیره) که از ستمکاران خواهید گشت.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٠ فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّيْطَانُ لِيُبْدِيَ لَهُمَا مَا وُورِيَ عَنْهُمَا مِن سَوْآتِهِمَا وَقَالَ مَا نَهَاكُمَا رَبُّكُمَا عَنْ هَذِهِ الشَّجَرَةِ إِلَّا أَن تَكُونَا مَلَكَيْنِ أَوْ تَكُونَا مِنَ الْخَالِدِينَ

پس شیطان آن دو را وسوسه (پنهانی سخن گفتن، صوت خفی) کرد تا آنچه از عورت‌‌های آن دو که از آن دو پوشیده شده بود را برای آن دو آشکار سازد {و لکن وقتی که از درخت، درخت نفس اراده شود که آن مجمع تمام رذایل و خصائل است، و از آدم روح دمیده شده در جسد او که همان طلیعهٔ عقل است و از حوّاء جهت سفلی آن که از جانب چپ آن آفریده شده تفاسیر مختلف جمع می‌‌شود، مراد از «وسوسۀ شیطان» (پنهانی سخن گفتن شیطان)، خَطَراتی (خُطورات، در معرض مخاطره قرار گرفتن) است که انسان را به مشتهیات نفسانی نزدیک می‌‌کند، و از «سوآتهما» (عورات آن دو) رذایل مکمون و اهواء فاسده و آراء کاسده می‌‌باشد که بعد از اختلاط با نفس و مشتهیات آن ظاهر می‌‌شود، و مراد از ورق (برگ) جنّت آنچه است که عقل آن را از حیاء و تقوا اقتضاء می‌‌کند زیرا آن دو از اوراق (برگ‌‌های) جنّت هستند، و از آن دو و از سایر صفات عقل، بدی‌‌ها پوشیده می‌‌شود، و انسان به آن متجاهر نمی‌‌شود مگر اینکه عقل را هلاک کند و از جنّت و حکومت عقل خارج شود، و ندای ربّ عبارت از ندای عقل در وجود انسان است با توبیخ آنچه که از او صادر می‌‌شود از آنچه که نقص او در آن است} و گفت: پروردگار شما [دو نفر] شما دو نفر را از این درخت نهی نکرد مگر به خاطر اینکه مبادا شما دو [نفر] دو مَلک بشوید یا از ماندگاران شوید

- ترجمه سلطانی

پس شیطان آن دو را وسوسه کرد تا آنچه از عورت‌های آن دو که از آن دو پوشیده شده بود را برای آن دو آشکار سازد و گفت: پروردگار شما (دو نفر) شما دو نفر را از این درخت نهی نکرد مگر به خاطر اینکه مبادا شما دو (نفر) دو ملک بشوید یا از ماندگاران شوید

- ترجمه راستین

آن گاه شیطان، آدم و حوّا هر دو را به وسوسه فریب داد تا زشتیهایشان را که از آنان پوشیده بود بر ایشان پدیدار کند و گفت: خدایتان شما را از این درخت نهی نکرد جز برای اینکه مبادا (در بهشت) دو فرشته شوید یا عمر جاودان یابید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢١ وَقَاسَمَهُمَا إِنِّي لَكُمَا لَـمِنَ النَّاصِحِينَ

و برای آن دو [نفر] قسم یاد کرد که من البتّه برای شما دو [تن] از ناصحان [خیرخواهان] هستم

- ترجمه سلطانی

و برای آن دو (نفر) قسم یاد کرد که من البتّه برای شما دو (تن) از ناصحان (خیرخواهان) هستم

- ترجمه راستین

و بر آنان سوگند یاد کرد که من خیر خواه شما هستم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٢ فَدَلَّاهُمَا بِغُرُورٍ فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْآتُهُمَا وَطَفِقَا يَخْصِفَانِ عَلَيْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ وَنَادَاهُمَا رَبُّهُمَا أَلَمْ أَنْهَكُمَا عَن تِلْكُمَا الشَّجَرَةِ وَأَقُل لَّكُمَا إِنَّ الشَّيْطَانَ لَكُمَا عَدُوٌّ مُّبِينٌ

پس آن دو را با فریب دادن دلالت (راهنمائی) کرد و چون آن دو از آن درخت چشیدند عورتشان بر آن دو آشکار شد و آن دو شروع کردند که از برگ بهشت بر خود بچسبانند و پروردگار آن دو، به آن دو نداء داد آیا شما را از آن درخت نهی نکرده بودم و آیا به شما نگفته بودم که قطعاً شیطان برای شما [دو نفر] دشمنی آشکار است

- ترجمه سلطانی

پس آن دو را با فریب دادن دلالت (راهنمائی) کرد و چون آن دو از آن درخت چشیدند عورتشان بر آن دو آشکار شد و آن دو شروع کردند که از برگ بهشت بر خود بچسبانند و پروردگار آن دو، به آن دو نداء داد آیا شما را از آن درخت نهی نکرده بودم و آیا به شما نگفته بودم که قطعاً شیطان برای شما (دو نفر) دشمنی آشکار است

- ترجمه راستین

پس آنان را به فریب و دروغی (از آن مقام بلند) فرود آورد، پس چون از آن درخت تناول کردند زشتیهایشان (مانند عورات و سایر زشتیهای پنهان) بر آنان آشکار گردید و بر آن شدند که از برگ درختان بهشت خود را بپوشانند، و پروردگارشان آنها را ندا کرد که آیا من شما را از این درخت منع نکردم و نگفتم که شیطان دشمن آشکار شماست؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٣ قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ

آن دو گفتند: [ای] پروردگار ما، ما به خودمان ظلم کردیم و اگر ما را نیامرزی و به ما رحم نکنی البتّه حتماً از زیانکاران خواهیم بود

- ترجمه سلطانی

آن دو گفتند: (ای) پروردگار ما، ما به خودمان ظلم کردیم و اگر ما را نیامرزی و به ما رحم نکنی البتّه حتماً از زیانکاران خواهیم بود

- ترجمه راستین

گفتند: خدایا، ما بر خویش ستم کردیم و اگر تو ما را نبخشی و به ما رحمت و رأفت نفرمایی سخت از زیانکاران خواهیم بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٤ قَالَ اهْبِطُوا بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ وَلَكُمْ فِي الْأَرْضِ مُسْتَقَرٌّ وَمَتَاعٌ إِلَى حِينٍ

فرمود: فرود آیید که بعضی از شما دشمن بعضی دیگر هستید و در زمین برای شما تا مدّتی جایگاه و برخورداری هست

- ترجمه سلطانی

گفت: فرود آیید که بعضی از شما دشمن بعضی دیگر هستید و در زمین برای شما تا مدّتی جایگاه و برخورداری هست

- ترجمه راستین

خدا گفت: (از بهشت) فرود آیید که برخی با برخی دیگر مخالف و دشمنید، و زمین تا هنگامی معین (یعنی وقت مرگ و قیامت) جایگاه شماست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٥ قَالَ فِيهَا تَحْيَوْنَ وَفِيهَا تَمُوتُونَ وَمِنْهَا تُخْرَجُونَ

فرمود: در آنجا زندگی می‌‌کنید و در آنجا می‌‌میرید و از آنجا خارج می‌‌شوید

- ترجمه سلطانی

گفت: در آنجا زندگی می‌کنید و در آنجا می‌میرید و از آنجا خارج می‌شوید

- ترجمه راستین

خدا گفت: در این زمین زندگانی کنید و در آن بمیرید و هم از آن باز برانگیخته گردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٦ يَابَنِي آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَيْكُمْ لِبَاسًا يُوَارِي سَوْآتِكُمْ وَرِيشًا وَلِبَاسُ التَّقْوَى ذَلِكَ خَيْرٌ ذَلِكَ مِنْ آيَاتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ

ای فرزندان آدم همانا لباسی را بر شما نازل کرده‌‌ایم که عورت‌‌های شما را می‌‌پوشاند و مایهٔ زینت [شما] است و لباس تقوا، آن بهتر است، آن از آیات خداوند است به این ترقّب که آنها متذکّر شوند

- ترجمه سلطانی

ای فرزندان آدم همانا لباسی را بر شما نازل کرده‌ایم که عورت‌های شما را می‌پوشاند و مایهٔ زینت (شما) است و لباس تقوا، آن بهتر است، آن از آیات خداوند است به این ترقّب که آنها متذکّر شوند

- ترجمه راستین

ای فرزندان آدم، محققا ما لباسی که ستر عورات شما کند و جامه‌هایی که به آن تن را بیارایید برای شما فرستادیم، و لباس تقوا نیکوترین جامه است. این سخنان همه از آیات خداست (که به بندگان فرستادیم) شاید خدا را یاد آرند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٧ يَابَنِي آدَمَ لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الشَّيْطَانُ كَمَا أَخْرَجَ أَبَوَيْكُم مِّنَ الْجَنَّةِ يَنزِعُ عَنْهُمَا لِبَاسَهُمَا لِيُرِيَهُمَا سَوْآتِهِمَا إِنَّهُ يَرَاكُمْ هُوَ وَقَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لَا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ لِلَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ

ای فرزندان آدم [مراقب باشید] شیطان [با تزئین کردن درخت نفس و ثمرهٔ مشتهیات آن وآزمند کردن شما به آن] شما را فتن (شیفتگی به زن و ولع به زن و ارادهٔ فجور کردن) نکند [که این نعمت از شما زایل می‌‌شود] چنانکه پدران شما را [با اِفْتِتان به شجرهٔ نفس] از بهشت اخراج کرد، لباس آن دو را از آن دو برکَند تا عورات آن دو را به آن دو نشان دهد، او و قبیله‌‌اش از جایی که آنها را نمی‌‌بینید شما را می‌‌بینند همانا ما شیاطین را برای کسانی که ایمان نمی‌‌آورند اولیاء قرار دادیم

- ترجمه سلطانی

ای فرزندان آدم (مراقب باشید) شیطان شما را فتن (ولع به زن و ارادهٔ فجور کردن) نکند چنانکه پدران شما را از بهشت اخراج کرد، لباس آن دو را از آن دو برکَند تا عورات آن دو را به آن دو نشان دهد، او و قبیله‌اش از جایی که آنها را نمیبینید شما را میبینند همانا ما شیاطین را برای کسانی که ایمان نمی‌آورند اولیاء قرار دادیم

- ترجمه راستین

ای فرزندان آدم، مبادا شیطان شما را فریب دهد چنان که پدر و مادر شما را از بهشت بیرون کرد، در حالی که جامه از تن آنان بر می‌کند تا قبایح آنان را در نظرشان پدیدار کند، همانا آن شیطان و بستگانش شما را می‌بینند از جایی که شما آنها را نمی‌بینید. ما نوع شیطان را دوستدار و سرپرست کسانی قرار داده‌ایم که ایمان نمی‌آورند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٨ وَإِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً قَالُوا وَجَدْنَا عَلَيْهَا آبَاءَنَا وَاللَّهُ أَمَرَنَا بِهَا قُلْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُـولُونَ عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ

و وقتی که [عمل] زشتی را انجام می‌‌دهند می‌‌گویند: پدرانمان را بر آن یافته‌‌ایم [یعنی بر آنچه که به آن عادت کرده بودند اعتماد و اطمینان کردند] و خداوند ما را به آن امر کرده است [و عاداتشان را به خداوند نسبت دادند، در پاسخ به آنها] بگو: همانا خداوند به فحشاء امر نمی‌‌کند {مردار از فحشاء آنچه که عقل و شرع بحسب صورت آن را تقبیح می‌‌کنند نیست بلکه مراد آنچه است که از نفس برای غایات نفسانیّه صادر می‌‌شود، صورت آن به صورت آنچه که شرع آن را تقریر کرده یا از آن نهی کرده باشد یکسان است، و نماز ریائی یا به قصد جاه یا مال یا حفظ مال یا عرض یا خون، «فاحشه» است} آیا چیزی بر خداوند می‌‌گویید (می‌‌بندید) که نمی‌‌دانید

- ترجمه سلطانی

و وقتی که (عمل) زشتی را انجام می‌دهند می‌گویند: پدرانمان را بر آن یافته‌ایم و خداوند ما را به آن امر کرده است بگو: همانا خداوند به فحشاء امر نمی‌کند آیا بر خداوند چیزی می‌گویید (می‌بندید) که نمی‌دانید

- ترجمه راستین

و چون کار زشتی کنند گویند: ما پدران خود را بدین کار یافته‌ایم و خدا ما را به آن امر نموده. بگو: هرگز خدا امر به اعمال زشت نکند. آیا چیزی را که نمی‌دانید به خدا نسبت می‌دهید؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٢٩ قُلْ أَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ وَأَقِيمُوا وُجُوهَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَادْعُوهُ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ كَمَا بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ

بگو: پروردگارم مرا به قسط (دادگری) امر کرده است {قسط همان توسّط (میانه روی) نفس در افعال و اقوال و احوال و اخلاق و عقاید، بین تفریط نفس از روی اغراض عقلیّه و افراط آن در آن است به حیثی که به آنچه که از آن نهی شده مانند اغراض دنیوی منجر شود} و در هر مسجدی (محلّ سجده کردنی) وجه (روی) خود را [به سوی قبله] راست گردانید و او را بخوانید [در حالی که] برای او در دین دارندهٔ اخلاص هستید، همانطور که شما را آفرید عودت می‌‌کنید (باز می‌‌گردید)

- ترجمه سلطانی

بگو: پروردگارم مرا به قسط (دادگری) امر کرده است و در هر مسجدی (محلّ سجده کردنی) وجه (روی) خود را (به سوی قبله) راست گردانید و او را بخوانید (در حالی که) برای او در دین دارندهٔ اخلاص هستید، همانطور که شما را آفرید عودت میکنید (باز می‌گردید)

- ترجمه راستین

بگو: پروردگار من شما را به عدل و درستی امر کرده (نه به اعمال زشت) ، و (نیز فرموده که) در هر عبادت روی به حضرت او آرید و خدا را از سر اخلاص در دین بخوانید چنانکه شما را در اول بیافرید دیگر بار (در محشر) به سویش باز آیید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٠ فَرِيقًا هَدَى وَفَرِيقًا حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلَالَةُ إِنَّهُمُ اتَّخَذُوا الشَّيَاطِينَ أَوْلِيَاءَ مِن دُونِ اللَّهِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُم مُّهْتَدُونَ

[در حالی که] گروهی را هدایت کرده و گروهی ضلالت بر آنها محقّق است زیرا آنها به جای خداوند شیاطین [جنّ در تزئین اهواء و مشتهیات و شیاطین انس در تزئین باطل آنها به صورت حقّ از ائمّهٔ جور و اَظْلال آنها] را به عنوان اولیاء گرفتند و (حال آنکه) می‌‌پندارند که آنها هدایت شده هستند [در اتّباع از عادات و اهواء و استنباط احکام خداوند با آراء و استبداد به ظنون مستنبط از قیاسات و استحسانات، و اخذ احکام خداوند از کسانی که به اخذ از آنها و ایتمام (اقتداء) به آنها مأمور نشده‌‌اند، و تَحاکُم (داوری بردن) به کسی که خداوند امر کرده که به او کفر بورزند، و عمل به آنچه که از کسی که امر شده‌‌اند که از او اخذ کنند یعنی از کسانی که خداوند و رسولش (ع) بر او نصّ داده‌‌اند اخذ نکرده‌‌اند، و بالجمله هر کس که خصوصاً و نه عموماً منصوص از خداوند و نه از رسول او (ص) و نه اوصیاء او (ع) نباشد و از منصوصٌ علیه نگرفته باشد]

- ترجمه سلطانی

(در حالی که) گروهی را هدایت کرده و گروهی ضلالت بر آنها محقّق است زیرا آنها به جای خداوند شیاطین را به عنوان اولیاء گرفتند و (حال آنکه) می‌پندارند که آنها هدایت شده هستند

- ترجمه راستین

گروهی را (به طاعت خود) رهنورد هدایت کرد، و گروهی (به پیروی شیطان) گمراهی بر آنان حتمی شد، چون خدا را گذارده و شیطانها را به دوستی اختیار کردند و گمان می‌کنند که به راه راست هدایت یافته‌اند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣١ يَابَنِي آدَمَ خُذُوا زِينَتَكُمْ عِندَ كُلِّ مَسْجِدٍ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ

ای فرزندان آدم زینت‌‌هایتان [از آنچه که جمال شما به آن است] را در هر مسجدی برگیرید و بخورید و بیاشامید و [در زینت کردن و در خوردن و آشامیدن] اسراف نکنید همانا او اسرافکاران [در هر چیزی] را دوست ندارد

- ترجمه سلطانی

ای فرزندان آدم زینت‌هایتان را در هر مسجدی برگیرید و بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید همانا او اسرافکاران را دوست ندارد

- ترجمه راستین

ای فرزندان آدم، زیورهای خود را در مقام هر عبادت به خود برگیرید و بخورید و بیاشامید و اسراف مکنید، که خدا مسرفان را دوست نمی‌دارد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٢ قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ الَّتِي أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَالطَّيِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِيَ لِلَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا خَالِصَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ كَذَلِكَ نُفَصِّلُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ

بگو: چه کسی زینت‌‌هایی را که خداوند برای بندگانش خارج (پدیدار) کرده است و روزی‌‌های پاکیزه را حرام کرده!؟ بگو این [روزی‌‌های پاکیزه] برای کسانی است که در حیات دنیا ایمان آورده‌‌اند، در روز قیامت بطور خالص (فقط برای آنها) می‌‌باشد این‌‌چنین آیات را برای مردمانی که می‌‌دانند [یعنی در سلوک به سوی آخرت اشتداد می‌‌ورزند، و علمشان را زیاد می‌‌نمایند] تفصیل می‌‌دهیم {زیرا علم با ازدیاد و اشتداد همان ماکان متعلّق به آخرت است و هر ادراکی که تعلّق به آخرت ندارد، یا متعلّق به آن باشد لکن اشتداد نداشته باشد بلکه بواسطه اغراض دنیوی متوقّف یا منکوس باشد نزد اهل الله علم نامیده نمی‌‌شود، بلکه جهل است، و اگر اسم علم بر آن اطلاق شود از باب مُشاکله و موافقت با مخاطبات آنان است، پس کسی که سالک به سوی آخرت و سائر الی الله با قدم ایتمام به امام حقّ منصوصی از خداوند نباشد و اگرچه در علوم حِکَمیّه و ظنون فرعیّهٔ آن بلغ ما بلغ باشد عالم نامیده نمی‌‌شود، و او از تفصیل آیات نفع نمی‌‌برد، برای اینکه نظر او به آیات از حیث انفس آنها است، یا از حیث جهات دنیوی آنها، نه از حیث اینکه آنها به عنوان آیت دالّ بر خداوند و بر امور آخرت هستند}

- ترجمه سلطانی

بگو: چه کسی زینت‌هایی را که خداوند برای بندگانش خارج (پدیدار) کرده است و روزی‌های پاکیزه را حرام کرده!؟ بگو این (روزی‌های پاکیزه) برای کسانی است که در حیات دنیا ایمان آورده‌اند، در روز قیامت بطور خالص (فقط برای آنها) می‌باشد این‌چنین آیات را برای مردمانی که می‌دانند تفصیل می‌دهیم

- ترجمه راستین

بگو: چه کسی زینت‌های خدا را که برای بندگان خود آفریده حرام کرده و از صرف رزق حلال و پاکیزه منع کرده؟بگو: این نعمتها در دنیا برای اهل ایمان است و خالص اینها (یعنی لذات کامل بدون الم، و نیکوتر از اینها) در آخرت برای آنان خواهد بود. ما آیات خود را برای اهل دانش چنین مفصل و روشن بیان می‌کنیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٣ قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّيَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالْإِثْمَ وَالْبَغْيَ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَأَن تُشْرِكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ يُـنَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَن تَقُـولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ

بگو: جز این نیست که پروردگارم زشتی‌‌ها را، چه آنچه از آنها که ظاهر باشد و چه آنچه از آنها که پنهان باشد و گناه و بغی (بیداد) به غیر حقّ را حرام کرده است و اینکه آنچه که سلطانی (دلیلی) برای آن نازل نشده است را با خداوند شریک نکنید و اینکه آنچه را که نمی‌‌دانید بر خداوند نگوئید

- ترجمه سلطانی

بگو: جز این نیست که پروردگارم زشتی‌ها را، چه آنچه از آنها که ظاهر باشد و چه آنچه از آنها که پنهان باشد و گناه و بغی (بیداد) به غیر حقّ را حرام کرده است و اینکه آنچه که سلطانی (دلیلی) برای آن نازل نشده است را با خداوند شریک نکنید و اینکه آنچه را که نمی‌دانید بر خداوند نگوئید

- ترجمه راستین

بگو که خدای من هر گونه اعمال زشت را چه در آشکار و چه در نهان و گناهکاری و ظلم به ناحق و شرک به خدا را که بر آن شرک هیچ دلیلی نفرستاده است و این که چیزی را که نمی‌دانید به خدا نسبت دهید، همه را حرام کرده است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٤ وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لَا يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلَا يَسْتَقْدِمُونَ

و هر امّتی (گروهی) اجلی (مدّت معیّنی) دارد و وقتی که اجلشان فرا رسد نه ساعتی تأخیر می‌‌کنند و نه پیش می‌‌افتند

- ترجمه سلطانی

و هر امّتی (گروهی) اجلی (مدّت معیّنی) دارد و وقتی که اجلشان فرا رسد نه ساعتی تأخیر می‌کنند و نه پیش می‌افتند

- ترجمه راستین

و هر قومی را دوره‌ای و اجل معینی است که چون اجلشان فرا رسد لحظه‌ای پس و پیش نخواهند شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٥ يَابَنِي آدَمَ إِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَقُصُّونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِي فَمَنِ اتَّقَى وَأَصْلَحَ فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ

ای فرزندان آدم چون رسولانی از شما نزد شما بیایند که آیات مرا بر شما حکایت کنند پس کسی که [از مخالفت با آیات تدوینی با ترک عمل به آنها و آیات تکوینی آفاقی و انفسی با ترک اِتّعاظ (پند گرفتن) از آنها و با اعراض از آنها و از آیات عظیم که همان انبیاء (ع) و اولیاء (ع) هستند با ترک اتّباع از آنان و تکذیب آنها و استهزاء ایشان] بپرهیزد و [با اتّصال یافتن به آیات عُظْماء با بیعت عامّه و خاصّه با اتعاظ از آیات صُغرا] اصلاح کند پس ترسی بر آنها نیست و محزون نمی‌‌شوند

- ترجمه سلطانی

ای فرزندان آدم چون رسولانی از شما نزد شما بیایند که آیات مرا بر شما حکایت کنند پس کسی که بپرهیزد و اصلاح کند پس ترسی بر آنها نیست و محزون نمی‌شوند

- ترجمه راستین

ای فرزندان آدم، چون پیغمبرانی از جنس شما بیایند و آیات مرا بر شما بخوانند، پس هر که تقوا پیشه کرد و به کار شایسته شتافت هیچ ترس و اندوهی بر آنها نخواهد بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٦ وَالَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ

کسانی که آیات ما را [با ترک فرمانبرداری آنها و اتّعاظ از آنها و اتّصال با یکی از این دو بیعت به آنها] تکذیب کردند و از آنها استکبار ورزیدند آنان اصحاب آتشند، آنها در آن ماندگارند

- ترجمه سلطانی

کسانی که آیات ما را تکذیب کردند و از آنها استکبار ورزیدند آنان اصحاب آتشند، آنها در آن ماندگارند

- ترجمه راستین

و آنان که آیات ما را تکذیب کرده و از سرکشی و تکبر سر بر آن فرود نیاوردند آنها اهل دوزخند و در آن جاوید (معذب) خواهند بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٧ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا أَوْ كَذَّبَ بِآيَاتِهِ أُولَئِكَ يَنَالُهُمْ نَصِيبُهُم مِّنَ الْكِتَابِ حَتَّى إِذَا جَاءَتْهُمْ رُسُلُنَا يَتَوَفَّوْنَهُمْ قَالُوا أَيْنَ مَا كُنتُمْ تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ قَالُوا ضَلُّوا عَنَّا وَشَهِدُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ أَنَّهُمْ كَانُوا كَافِرِينَ

و چه کسی ظالم‌‌تر از کسی است که دروغی را بر خداوند افتراء بست یا به آیات او [اعظم آنها و غایت آنها همان ولایت است] کذب (دروغ) بست آنان نصیبشان از کتاب [در دنیا] به آنها می‌‌رسد {چون قبول دعوت ظاهره و احکام قالبیّهٔ اسلامیّه شرافت و اثر دارد ولیکن در آخرت نصیب ندارند} تا آنوقتی که رسولان ما نزد آنها بیایند که آنها را بمیرانند می‌‌گویند کجایند آنهایی را که [با اعراض از خلفای او و مظاهر ولویّ او و خواندن غیر آنان از مظاهر قهر او و اعوان (یاران) دشمنان او از کسانی که در مقابل اوصیای انبیاء او (ع) ادّعای خلافت کردند] به جای خداوند می‌‌خواندید؟ می‌‌گویند: آنها از ما ناپدید شدند و علی (بر زیان) خودشان شهادت می‌‌دهند که آنها [به وجههٔ قلب و ولایت] کافر بوده‌‌اند

- ترجمه سلطانی

و چه کسی ظالم‌تر از کسی است که دروغی را بر خداوند افتراء بست یا به آیات او کذب (دروغ) بست آنان نصیبشان از کتاب (در دنیا) به آنها میرسد تا آنوقتی که رسولان ما نزد آنها بیایند که آنها را بمیرانند می‌گویند کجایند آنهایی را که به جای خداوند میخواندید؟ می‌گویند: آنها از ما ناپدید شدند و علی (بر زیان) خودشان شهادت می‌دهند که آنها کافر بودهاند

- ترجمه راستین

پس کیست ستمکارتر از آن کس که بر خدای دروغ بندد یا آیات او را تکذیب کند؟آنان از کتاب (قضا و قدر الهی یا از نامه اعمال) به بهره خویش خواهند رسید، تا هنگامی که فرستادگان ما (ملک الموت و فرشتگان قبض روح) بر آنان فرا رسند که قبض روح آنان کنند به آنان گویند: چه شدند آنهایی که به جای خدا به ربوبیت می‌خواندید (مانند بتان جمادی و غیر جمادی و هواهای نفسانی) ؟پاسخ دهند که آنها همه از نظر ما ناپدید و نابود شدند. و آنها بر زیان خویش گواهی دهند که کافر بوده‌اند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٨ قَالَ ادْخُلُوا فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِكُم مِّنَ الْجِنِّ وَالْإِنسِ فِي النَّارِ كُلَّمَا دَخَلَتْ أُمَّةٌ لَّعَنَتْ أُخْتَهَا حَتَّى إِذَا ادَّارَكُوا فِيهَا جَمِيعًا قَالَتْ أُخْرَاهُمْ لِأُولَاهُمْ رَبَّنَا هَـؤُلَاءِ أَضَلُّونَا فَآتِهِمْ عَذَابًا ضِعْفًا مِّنَ النَّارِ قَالَ لِكُلٍّ ضِعْفٌ وَلَكِن لَّا تَعْلَمُونَ

[خداوند] می‌‌گوید: در امّت‌‌هایی از جن و انس که قبل از شما درگذشته‌‌اند [کسانی که از سنخ شما داعی (خواننده) کسانی بودند که در دعوت (خواندن) آنها مأذون نبودند] در آتش داخل شوید هرگاه امّتی داخل می‌‌شوند خواهرشان (هم عقیدهٔ خود یا الفت دارندگان و دوستان از آنها) را لعن می‌‌کنند تا آن زمانی که جمیعاً (تابعان و متبوعین) در آن (درک اسفل) گرد هم بیایند، پیروان [ملحق شدهٔ] آنها دربارهٔ (در حقّ) اولیائشان (متبوعین) می‌‌گویند ای پروردگار ما، اینان ما را گمراه کردند پس آنها را [برای گمراهیشان و گمراه کردنشان] با دو برابر از آتش عذاب بده می‌‌فرماید: برای همه دو برابر است و لکن خود نمی‌‌دانید

- ترجمه سلطانی

خداوند) می‌گوید: در امّت‌هایی از جن و انس که قبل از شما درگذشته‌اند در آتش داخل شوید هرگاه امّتی داخل می‌شوند خواهرشان (هم عقیدهٔ خود) را لعن می‌کنند تا آن زمانی که جمیعاً در آن گرد هم بیایند، پیروان آنها دربارهٔ اولیائشان می‌گویند ای پروردگار ما، اینان ما را گمراه کردند پس آنها را با دو برابر از آتش عذاب بده می‌گوید: برای همه دو برابر است و لکن خود نمیدانید

- ترجمه راستین

خداوند گوید: شما هم با آن گروه از جن و انس که پیش از شما بودند به دوزخ داخل شوید. در آن وقت هر قومی که به دوزخ شوند قوم دیگر (از همکیشان خود) را لعن کنند، تا آن گاه که همه در آتش دوزخ فراهم شوند زمره آخرین درباره فرقه اول (یا مرئوسان درباره رئیسان) گویند که خدایا، اینان ما را گمراه کردند، پس عذابشان را از آتش افزون و مضاعف گردان. خدا گوید: همه را عذاب مضاعف است و لیکن شما آگاه نیستید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٣٩ وَقَالَتْ أُولَاهُمْ لِأُخْرَاهُمْ فَمَا كَانَ لَكُمْ عَلَيْنَا مِن فَضْلٍ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنتُمْ تَكْسِبُونَ

و اولیاء آنها بر پیروان خود می‌‌گویند که شما برتریی بر ما نداشتید پس بچشید عذاب را به آنچه که کسب می‌‌کردید

- ترجمه سلطانی

و اولیاء آنها بر پیروان خود می‌گویند که شما برتریی بر ما نداشتید پس بچشید عذاب را به آنچه که کسب می‌کردید

- ترجمه راستین

و گروه مقدم به طایفه مؤخّر پاسخ دهند که شما را بر ما برتری نباشد (ما و شما در گناه یکسانیم) . پس (به آنها خطاب کنند که) بچشید عذاب را به کیفر آنچه از اعمال ناشایسته مرتکب می‌شدید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٠ إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ

همانا کسانی که آیات ما را تکذیب کردند و از آنها استکبار ورزیدند درب‌‌های آسمان [ارواح] برای آنها گشوده نمی‌‌شود [برای اینکه باب آن قلب است و باز شدنش با ولایت تکلیفی است و البتّه آن را دروغ شمرده بودند] و داخل بهشت نمی‌‌شوند تا آنکه شتر نر [یا طناب کلفت] در سوراخ سوزن وارد شود [یعنی ناشدنی است] و این‌‌چنین مجرمان را مجازات می‌‌کنیم

- ترجمه سلطانی

همانا کسانی که آیات ما را تکذیب کردند و از آنها استکبار ورزیدند درب‌های آسمان برای آنها گشوده نمیشود و داخل بهشت نمیشوند تا آنکه شتر نر (یا طناب کلفت) در سوراخ سوزن وارد شود و این‌چنین مجرمان را مجازات می‌کنیم

- ترجمه راستین

همانا آنان که آیات ما را تکذیب کردند و از کبر و نخوت سر بر آن فرود نیاوردند هرگز درهای آسمان به روی آنان باز نشود و به بهشت در نیایند تا آنکه شتر در چشمه سوزن در آید (یعنی داخل شدنشان به بهشت بدان ماند که شتر به چشمه سوزن رود و این در عادت محال باشد) . و این گونه گنهکاران (متکبّر) را مجازات سخت خواهیم کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤١ لَهُم مِّن جَهَنَّمَ مِهَادٌ وَمِن فَوْقِهِمْ غَوَاشٍ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الظَّالِـمِينَ

آنان بستری و رواندازی از [سمت] بالایشان از جهنم دارند و این‌‌چنین ستمکاران را مجازات می‌‌کنیم

- ترجمه سلطانی

آنان بستری و رواندازی از (سمت) بالایشان از جهنم دارند و این‌چنین ستمکاران را مجازات میکنیم

- ترجمه راستین

بر آنان از آتش دوزخ بسترها گسترده و سراپرده‌ها افراشته‌اند و ستمکاران را چنین مجازات سخت خواهیم کرد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٢ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا أُولَئِكَ أَصْحَابُ الْجَنَّةِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ

و کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح کردند نفسی را جز [به اندازهٔ] وُسع او تکلیف نمی‌‌کنیم آنان اصحاب جنّت هستند و آنها در آن جاویدانند

- ترجمه سلطانی

و کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح کردند نفسی را جز (به اندازهٔ) وُسع او تکلیف نمی‌کنیم آنان اصحاب جنّت هستند و آنها در آن جاویدانند

- ترجمه راستین

و آنان که ایمان آوردند و (به قدر وسع) در کار نیک و شایسته کوشیدند-زیرا ما کسی را بیش از وسع تکلیف نکنیم-آنها اهل بهشت و جاودان در آن متنعمند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٣ وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ تَجْرِي مِن تَحْتِهِمُ الْأَنْهَارُ وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدَانَا لِهَذَا وَمَا كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَـوْلَا أَنْ هَدَانَا اللَّهُ لَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ وَنُودُوا أَن تِلْكُمُ الْجَنَّةُ أُورِثْتُمُوهَا بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ

و [در دنیا یا در جنّت] بَر می‌‌کَنیم (می‌‌زداییم) آنچه از کینه که در سینه‌‌هایشان است، نهرها از زیر آنها جاری می‌‌شود و می‌‌گویند ستایش خداوندی را که ما را به این [مقام یا فضل] هدایت فرمود و اگر خداوند ما را هدایت نمی‌‌کرد ما حتماً هدایت نمی‌‌شدیم همانا رسولان پروردگار ما حقّ را آورده بودند و نداء داده می‌‌شود که این جنّتی است که شما آن را به آنچه که عمل می‌‌کرده‌‌اید به ارث می‌‌برید

- ترجمه سلطانی

و بَر می‌کَنیم (می‌زداییم) آنچه از کینه که در سینههایشان است، نهرها از زیر آنها جاری می‌شود و می‌گویند ستایش خداوندی را که ما را به این هدایت نمود و اگر خداوند ما را هدایت نمی‌کرد ما حتماً هدایت نمی‌شدیم همانا رسولان پروردگار ما حقّ را آورده بودند و نداء داده می‌شود که این جنّتی است که شما آن را به آنچه که عمل می‌کردید به ارث می‌برید

- ترجمه راستین

و زنگار هر کینه (و حسد و خوی زشت) را از آیینه دل آنان بزداییم و در بهشت بر زیر قصرهایشان نهرها جاری شود و گویند: ستایش خدای را که ما را بر این مقام رهنمایی کرد، که اگر هدایت و لطف الهی نبود ما به خود به این مقام راه نمی‌یافتیم، همانا رسولان خدایمان به حق آمدند (و ما را بر این مقام رهبری کردند) . و اهل بهشت را ندا کنند که این است بهشتی که از اعمال صالح شما را به ارث داده‌اند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٤ وَنَادَى أَصْحَابُ الْجَنَّةِ أَصْحَابَ النَّارِ أَن قَدْ وَجَدْنَا مَا وَعَدَنَا رَبُّنَا حَقًّا فَهَلْ وَجَدتُّم مَّا وَعَدَ رَبُّكُمْ حَقًّا قَالُوا نَعَمْ فَأَذَّنَ مُؤَذِّنٌ بَيْنَهُمْ أَن لَّعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِـمِينَ

و اصحاب جنّت به اصحاب آتش نداء می‌‌دهند که ما آنچه را که پروردگارمان به ما وعده کرده بود به حقّ یافتیم پس آیا شما [نیز] آنچه که پروردگارتان وعده کرده بود را به حقّ یافتید؟ می‌‌گویند: بله، پس مؤذنی [از خداوند] بین آنها اعلام می‌‌کند که لعنت خداوند بر ظالمان باد

- ترجمه سلطانی

و اصحاب جنّت به اصحاب آتش نداء می‌دهند که ما آنچه را که پروردگارمان به ما وعده کرده بود به حقّ یافتیم پس آیا شما (نیز) آنچه که پروردگارتان وعده کرده بود را به حقّ یافتید؟ می‌گویند: بله، پس مؤذنی بین آنها اعلام می‌کند که لعنت خداوند بر ظالمان باد

- ترجمه راستین

و بهشتیان دوزخیان را ندا کنند که آنچه پروردگارمان به ما وعده داد (از مقامات بهشتی) ما به حق و حقیقت یافتیم، آیا شما نیز بدانچه پروردگارتان وعده داد (از عذاب دوزخ) به حقیقت رسیدید؟گویند: بلی. آن گاه میان آنها منادیی ندا کند که لعنت خدا بر ستمکاران باد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٥ الَّذِينَ يَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ وَيَبْغُونَهَا عِوَجًا وَهُم بِالْآخِرَةِ كَافِرُونَ

کسانی که از راه خدا {سبیل الله تکویناً همان وجههٔ قلب و تکلیفاً ولایت امامی است که خود متحقّق به این وجه است} باز می‌‌دارند (اعراض می‌‌کنند یا منع می‌‌کنند) و آن را کج می‌‌طلبند و (در حالی که) آنها به آخرت کافر هستند {کفر به آخرت همان کفر به ولایت تکوینیّه و تکلیفیّه یا مسبَّب از آن است}

- ترجمه سلطانی

کسانی که از راه خدا باز می‌دارند و آن را کج می‌طلبند و (در حالی که) آنها به آخرت کافر هستند

- ترجمه راستین

آنهایی که از راه خدا باز می‌دارند و آن را کج می‌طلبند (به شبهه راه راست مردم را کج می‌کنند) و آنها به قیامت ایمان ندارند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٦ وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ

و بین آن دو [فریقین یا جنّت و آتش] حجابی هست {مراد از حجاب، برزخ اخروی است که آن واسطهٔ بین دو ملکوت است و اهل هر کدام لابدّ از عبور بر آن هستند} و بر اعراف (بلندی‌‌ها) [یعنی بلندی‌‌های حجاب] مردانی [مخصوص] هستند که همه [از اهل جنّت و نار] را از سیمایشان می‌‌شناسند و به اصحاب جنّت [کسانی که از برزخ گذشته و همدم جنّت شده‌‌اند] که هنوز در آن (جنّت) داخل نشده‌‌اند و (در حالی که) آنها آرزو دارند [که داخل شوند] نداء می‌‌کنند که سلام بر شما

- ترجمه سلطانی

و بین آن دو حجابی هست و بر اعراف (بلندی‌ها) مردانی هستند که همه را از سیمایشان می‌شناسند و به اصحاب جنّت که هنوز در آن داخل نشده‌اند و (در حالی که) آنها آرزو دارند (که داخل شوند) نداء می‌کنند که سلام بر شما

- ترجمه راستین

و میان این دو گروه حجاب و پرده‌ای است (از سرشت نیک و بد که مانع دیدار یکدیگر است) و بر اعراف (یعنی جایگاهی میان دوزخ و بهشت) مردانی هستند که همه را به سیمایشان می‌شناسند و بهشتیان را که هنوز داخل بهشت نشده و چشم امید به دخول آن دارند ندا کنند که سلام بر شما باد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٧ وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاءَ أَصْحَابِ النَّارِ قَالُوا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِـمِينَ

و وقتی که نگاه‌‌هایشان به سوی اصحاب آتش باز می‌‌افتد می‌‌گویند: [ای] پروردگار ما، ما را با این قوم ستمگر قرار مده

- ترجمه سلطانی

و وقتی که نگاه‌هایشان به سوی اصحاب آتش باز می‌افتد می‌گویند: (ای) پروردگار ما، ما را با این قوم ستمگر قرار مده

- ترجمه راستین

و چون نظر آنها بر اهل دوزخ افتد گویند: پروردگارا، ما را با این ستمکاران به یک جای قرار مده.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٨ وَنَادَى أَصْحَابُ الْأَعْرَافِ رِجَالًا يَعْرِفُونَهُم بِسِيمَاهُمْ قَالُوا مَا أَغْنَى عَنكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ

و اصحاب اعراف (کسانی که در اعراف هستند) به مردانی [از اهل آتش] که آنها را از سیمایشان می‌‌شناسند نداء می‌‌کنند می‌‌گویند: و آنچه که استکبار می‌‌ورزیدید از شما [از] جمع شما بی نیاز نکرد [یعنی عذاب را دفع نکرد]

- ترجمه سلطانی

و اصحاب اعراف به مردانی که آنها را از سیمایشان میشناسند نداء می‌کنند می‌گویند: و آنچه که استکبار می‌ورزیدید از شما (از) جمع شما بی نیاز نکرد (عذاب را دفع نکرد)

- ترجمه راستین

و اهل اعراف مردانی را که به سیمایشان می‌شناسند آواز دهند و گویند: (دیدید که) جمع مال و جاه و آن فخر و تکبّرتان به حال شما اصلا سودمند نبود!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٤٩ أَهَـؤُلَاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لَا يَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لَا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلَا أَنتُمْ تَحْزَنُونَ

[با اشاره به اصحاب آنان که در اعراف با آنها هستند که طمع دخول در جنّت را دارند و برای اختلاط سیّئاتشان با حسنات هنوز داخل آن نشده‌‌اند] آیا اینان [کسانی] هستند که [در دنیا] به آنان قسم یاد می‌‌کردید خداوند به آنان رحمتی نمی‌‌رساند، داخل جنّت شوید که خوفی بر شما نیست و شما محزون نمی‌‌شوید

- ترجمه سلطانی

آیا اینان (کسانی) هستند که به آنان قسم یاد می‌کردید خداوند به آنان رحمتی نمیرساند؟ داخل جنّت شوید که خوفی بر شما نیست و شما محزون نمی‌شوید

- ترجمه راستین

آیا آنهایی (از مؤمنان) که سوگند یاد می‌کردید که خدا آنان را مشمول عنایت و رحمت خود نمی‌گرداند اکنون مقامشان را می‌بینید؟ (به همانها امروز خطاب شود که) در بهشت بی هیچ خوف و اندیشه و بی هیچ گونه حزن و اندوه داخل شوید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٠ وَنَادَى أَصْحَابُ النَّارِ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ أَفِيضُوا عَلَيْنَا مِنَ الْمَاءِ أَوْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ حَرَّمَهُمَا عَلَى الْكَافِرِينَ

و اصحاب آتش به اصحاب جنّت نداء می‌‌دهند که [مقداری] از آن آب را یا از آنچه که خداوند روزی شما کرده است بر ما فرو ریزید، آنها می‌‌گویند: همانا خداوند آن دو را بر کافران [یعنی ساتران (پوشندگان) وجههٔ قلب که همان طریق الی الله است] حرام کرده است

- ترجمه سلطانی

و اصحاب آتش به اصحاب جنّت نداء می‌دهند که (مقداری) از آن آب را یا از آنچه که خداوند روزی شما کرده است بر ما فرو ریزید، آنها می‌گویند: همانا خداوند آن دو را بر کافران حرام کرده است

- ترجمه راستین

و اهل دوزخ بهشتیان را آواز کنند که ما را از آبهای گوارا یا از نعم بهشتی که خدا روزی شما کرده بهره‌مند کنید. آنها پاسخ دهند که خدا این آب و طعام را بر کافران حرام گردانیده است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥١ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ

آنهایی که دینشان را از روی سرگرمی و بازی گرفتند و زندگی دنیا آنها را فریب داد پس امروز آنها را فراموش می‌‌کنیم [یعنی به آنها التفات نمی‌‌کنیم] همانگونه که آنها دیدار امروزشان را فراموش کرده بودند و آیات ما را جحد (نفی و انکار) می‌‌کردند

- ترجمه سلطانی

آنهایی که دینشان را از روی سرگرمی و بازی گرفتند و زندگی دنیا آنها را فریب داد پس امروز آنها را فراموش می‌کنیم همانگونه که آنها دیدار امروزشان را فراموش کرده بودند و آیات ما را جحد (نفی و انکار) می‌کردند

- ترجمه راستین

آنهایی که دین خدا را فسوس و بازیچه گرفتند و (متاع) حیات دنیا آنها را مغرور و غافل کرد، امروز ما هم آنها را (به رحمت) در نظر نمی‌آوریم چنانکه آنان دیدار چنین روزشان را به خاطر نیاوردند و آیات ما را انکار می‌کردند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٢ وَلَقَدْ جِئْنَاهُم بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَى عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

و همانا برای آنها کتابی را به عنوان هدایت و رحمت آورده‌‌ایم که آن را برای گروهی (آن کسانی) که [با ایمان عامّ برای توجّهشان به وجههٔ قلب و آماده بودنشان برای قبول ولایت تکلیفیّه یا با ایمان خاصّ] ایمان می‌‌آورند بنابر علم [آنها به حقّیّت کتاب یا رسول (ص)] تفصیل داده‌‌ایم

- ترجمه سلطانی

و همانا برای آنها کتابی را به عنوان هدایت و رحمت آورده‌ایم که آن را برای گروهی (آن کسانی) که ایمان می‌آورند بنابر علم تفصیل داده‌ایم

- ترجمه راستین

و محققا ما برای ایشان کتابی آوردیم که در آن هر چیز را بر اساس علم و دانش تفصیل دادیم برای هدایت و رحمت آن گروه که ایمان می‌آورند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٣ هَلْ يَنظُرُونَ إِلَّا تَأْوِيلَهُ يَوْمَ يَأْتِي تَأْوِيلُهُ يَقُـولُ الَّذِينَ نَسُوهُ مِن قَبْلُ قَدْ جَاءَتْ رُسُلُ رَبِّنَا بِالْحَقِّ فَهَل لَّنَا مِن شُفَعَاءَ فَيَشْفَعُوا لَنَا أَوْ نُرَدُّ فَنَعْمَلَ غَيْرَ الَّذِي كُنَّا نَعْمَلُ قَدْ خَسِرُوا أَنفُسَهُمْ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُوا يَفْتَرُونَ

آیا به جز تأویل آن را انتظار می‌‌کشند (منتظر چه هستند) روزی که تأویل آن می‌‌آید کسانی که آن را فراموش کرده بودند می‌‌گویند هرآینه رسولان پرودگار ما قبل از آن به حقّ [و با ولایتی که حقّ بود یا با رسالت حقّ] آمده بودند [و ما از جهت ظلم به انفس خود از آن اعراض نمودیم] آیا [امروز] برای ما شیفیعانی هست؟ که [نزد ربّ ما در ولایت که همان ولیّ امر ما است، یا نزد ربّ الارباب] برای ما شفاعت کنند یا بازگردانیده شویم که غیر از آنچه که عمل می‌‌کردیم را عمل کنیم همانا آنها [با صرف دینشان که آن اعظم بضاعتی بود که در اغراض فانیّه داشتند] به خودشان زیان رساندند و آنچه را که افتراء می‌‌بستند از آنها گم شد

- ترجمه سلطانی

آیا به جز تأویل آن را انتظار می‌کشند روزی که تأویل آن می‌آید کسانی که آن را فراموش کرده بودند می‌گویند هرآینه رسولان پرودگار ما قبل از آن به حقّ آمده بودند آیا برای ما شیفیعانی هست؟ که برای ما شفاعت کنند یا بازگردانیده شویم که غیر از آنچه که عمل می‌کردیم را عمل کنیم همانا آنها به خودشان زیان رساندند و آنچه را که افتراء می‌بستند از آنها گم شد

- ترجمه راستین

آیا جز این انتظار دارند که تأویل آن (آیات و مآل اعمال آنها هنگام مرگ یا ظهور قیامت) به آنان برسد؟آن روز که تأویل آن فرا رسد کسانی که آن را پیش از این فراموش کرده بودند خواهند گفت: همانا رسولان پروردگارمان حق را برای ما آوردند (کاش مخالفت نمی‌کردیم) آیا کسی به شفاعت ما بر خواهد خاست یا بار دیگر به دنیا باز می‌گردیم تا غیر از این اعمال زشت به اعمال صالحی بپردازیم؟راستی که آن کافران خود را در زیان سخت افکنده‌اند و آنچه به دروغ می‌بافتند همه نابود شده و از دستشان رفته است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٤ إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهَارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالنُّجُومَ مُسَخَّرَاتٍ بِأَمْرِهِ أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَـمِينَ

همانا پروردگار شما خدایی است که آسمان‌‌ها و زمین را در شش روز خلق کرد {سماوات در عرف اهل الله عبارت از عوالم ارواح مجرّد از مادّه و تقدّر (اندازه گرفتن) است، و زمین عبارت از عوالم اشباح است چه مادّی باشد یا مجرّد از مادّه، مانند عالم مثال، و منجمله سماوات عالم طبع است، محیط همانطور که ذاتش با زمان احاطه نمی‌‌شود فعلش نیز با زمان احاطه نمی‌‌شود، و اینکه ایّام خداوند محیط به ایّام زمانیّه هستند و مقادیر ایّام خداوند بحسب تفاوت مراتب فعل او متفاوت هستند} سپس بر عرش ایستاد (جلوس کرد)، روز را با شب با سرعت می‌‌پوشاند {با شب زمان روز زمان را می‌‌پوشاند، و با شب عالم طبع روز عالم ارواح را، و با شب ملکوت سفلی روز ملکوت علیا را، و با شب طبع انسان روز روح او را، و با شب جهل او روز علم او را، و با شب شهوات او و سَخَطات (خشم‌‌ها) او روز رَغَبات (رغبت‌‌ها) او و مَرْضات او را، و با شب رذائل او روز خصائل او را، و با شب اسقام (بیماری‌‌ها) او روز صحّت او را، و با شب ضعف او روز قوّت او را و هکذا} که [گویی] آن را طلب (تعقیب) می‌‌کند، و خورشید و ماه و ستارگان مسخّر به امر او هستند، بدانید که خلق و امر برای او است، مبارک (پر خیر و برکت) است خداوند پروردگار جهانیان

- ترجمه سلطانی

همانا پروردگار شما خدایی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز خلق کرد سپس بر عرش ایستاد، روز را با شب با سرعت می‌پوشاند که (گویی) آن را طلب می‌کند، و خورشید و ماه و ستارگان مسخّر به امر او هستند، بدانید که خلق و امر برای او است، مبارک (پر خیر و برکت) است خداوند پروردگار جهانیان

- ترجمه راستین

پروردگار شما آن خدایی است که آسمانها و زمین را در شش روز خلق کرد، آن گاه بر عرش (فرمانروایی) قرار گرفت، روز را به پرده شب (و به عکس) در پوشاند که با شتاب در پی آن پوید، و نیز خورشید و ماه و ستارگان را مسخّر فرمان خود آفرید. آگاه باشید که ملک آفرینش خاص خداست و حکم نافذ فرمان اوست، بس منزه و بلند مرتبه است خدای یکتا که پروردگار عالمیان است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٥ ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ

پروردگارتان را با زاری و در پنهانی بخوانید همانا او تعدّی کنندگان [متکبّر مستنکف از دعاء متجاوزان از مرتبتشان و شأنشان] را دوست ندارد

- ترجمه سلطانی

پروردگارتان را با زاری و در پنهانی بخوانید همانا او تعدّی کنندگان را دوست ندارد

- ترجمه راستین

خدای خود را به تضرع و زاری و نهانی (به صدای آهسته که به اخلاص نزدیک است) بخوانید (و از اندازه مگذرید) که خدا هرگز متجاوزان را دوست نمی‌دارد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٦ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ

و در زمین بعد از اصلاح آن فساد نکنید و او را از روی ترس و از روی طمع (امید) بخوانید [یعنی از روی ترس از فراق او و عدم اجابت او، و از روی امید به لقای او و اجابت او] همانا رحمت خداوند به نیکوکاران نزدیک است

- ترجمه سلطانی

و در زمین بعد از اصلاح آن فساد نکنید و او را از روی ترس و از روی طمع (امید) بخوانید همانا رحمت خداوند به نیکوکاران نزدیک است

- ترجمه راستین

و هرگز در زمین پس از آنکه کار آن (به امر حق و شرع رسول حق) نظم و صلاح یافت به فساد و تباهکاری برنخیزید، و خدا را هم از راه ترس و هم از روی امید بخوانید، که البته رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٧ وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ حَتَّى إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ كَذَلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَى لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ

و او کسی است که بادها را به عنوان بشارت پیشاپیش رحمتش [یعنی باران، زیرا باران در عرف رحمت نامیده می‌‌شود] می‌‌فرستد تا آنوقت که ابرهای پُربار [سنگین با اجزاء رشیّهٔ (کوچک) آبی] را بَر دارند، آنها را به سوی شهری مرده [یا برای آبیاری آن یا برای احیاء آن] سوق می‌‌دهیم سپس آب را در آنجا نازل می‌‌کنیم و با آن از همهٔ میوه‌‌ها خارج می‌‌کنیم این‌‌چنین [همانطور که می‌‌بینید] مردگان را خارج می‌‌کنیم راجی به اینکه شما یاد کنید (پند گیرید)

- ترجمه سلطانی

و او کسی است که بادها را به عنوان بشارت پیشاپیش رحمتش می‌فرستد تا آنوقت که ابرهای پُربار (سنگین) را بَر دارند، آنها را به سوی شهری مرده سوق می‌دهیم سپس آب را در آنجا نازل می‌کنیم و با آن از همهٔ میوه‌ها خارج می‌کنیم این‌چنین (همانطور که می‌بینید) مردگان را خارج می‌کنیم راجی به اینکه شما یاد کنید (پند گیرید)

- ترجمه راستین

و او خدایی است که بادها را به بشارت باران رحمت خویش در پیش فرستد، تا چون بار ابرهای سنگین را بر دارند ما آنها را به شهر و دیاری که (از بی آبی) مرده است برانیم و بدان سبب باران فرو فرستیم و هرگونه ثمر و حاصل از آن بر آوریم، همین گونه مردگان را هم از خاک برانگیزیم، باشد که (بر اهوال قیامت خود) متذکر گردید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٨ وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا كَذَلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ

و بَلَد (سرزمین) پاک گیاهش به اذن پروردگارش خارج می‌‌شود (می‌‌روید) و آنکه [نسبت به زمین‌‌های صالحه به سبب شوره‌‌زار بودن آن] خبیث (ناپاک) است [گیاهش] خارج نمی‌‌شود (نمی‌‌روید) مگر کم [و کم فایده] این‌‌چنین آیات را برای مردمانی که شکر می‌‌کنند صرف [یعنی به اشکال مختلف بیان] می‌‌کنیم

- ترجمه سلطانی

و بَلَد (سرزمین) پاک گیاهش به اذن پروردگارش خارج می‌شود (می‌روید) و آنکه خبیث (ناپاک) است خارج نمی‌شود (نمی‌روید) مگر کم (و کم فایده) این‌چنین آیات را برای مردمانی که شکر می‌کنند صرف (به اشکال مختلف بیان) می‌کنیم

- ترجمه راستین

زمین پاک نیکو گیاهش به اذن خدایش (نیکو) بر آید، و از زمین خشنِ ناپاک بیرون نیاید جز گیاه اندک و کم‌ثمر. این گونه ما آیات (قدرت) را به هر بیان توضیح می‌دهیم برای قومی که شکر خدا به جای آرند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٥٩ لَقَدْ أَرْسَلْنَا نُوحًا إِلَى قَوْمِهِ فَقَالَ يَاقَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ

همانا نوح را نزد قومش فرستادیم پس گفت: ای قوم من، خداوند را بندگی کنید که شما غیر از او خدایی ندارید همانا من از عذاب روزی بزرگ بر شما می‌‌ترسم

- ترجمه سلطانی

همانا نوح را نزد قومش فرستادیم پس گفت: ای قوم من، خداوند را بندگی کنید که شما غیر از او خدایی ندارید همانا من از عذاب روزی بزرگ بر شما میترسم

- ترجمه راستین

همانا نوح را به قومش فرستادیم، گفت: ای قوم، خدای یکتا را پرستید که جز او شما را خدایی نیست، من بر شما از عذاب روزی بزرگ (یعنی قیامت) می‌ترسم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٠ قَالَ الْمَلَأُ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ

سران [یعنی مترفین (خوشگذران‌‌ها) و رؤسا] قوم او گفتند: همانا ما البتّه تو را در گمراهی واضحی (بدیهی) می‌‌بینیم

- ترجمه سلطانی

سران قوم او گفتند: همانا ما البتّه تو را در گمراهی واضحی (بدیهی) می‌بینیم

- ترجمه راستین

مهتران قومش گفتند که ما تو را در گمراهی آشکاری می‌بینیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦١ قَالَ يَاقَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلَالَةٌ وَلَكِنِّي رَسُـولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَـمِينَ

گفت: ای قوم من، گمراهیی در من نیست و لکن من فرستاده‌‌ای از پروردگار جهانیانم

- ترجمه سلطانی

گفت: ای قوم من، گمراهیی در من نیست و لکن من فرستاده‌ای از پروردگار جهانیانم

- ترجمه راستین

نوح گفت: ای قوم، من اصلا در گمراهی نیستم لیکن من رسولی از سوی رب العالمینم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٢ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ

که رسالت‌‌های پروردگارم را به شما ابلاغ می‌‌کنم و به شما [خالصانه] نصیحت می‌‌کنم و آنچه را که شما نمی‌‌دانید از سوی خداوند می‌‌دانم

- ترجمه سلطانی

که رسالت‌های پروردگارم را به شما ابلاغ می‌کنم و به شما (خالصانه) نصیحت می‌کنم و آنچه را که شما نمی‌دانید از سوی خداوند می‌دانم

- ترجمه راستین

پیغام خدایم را به شما می‌رسانم و به شما نصیحت و خیرخواهی می‌کنم و از سوی خدا به اموری آگاهم (مانند قیامت و حساب و کیفر اعمال) که شما آگاه نیستید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٣ أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَلِتَتَّقُوا وَلَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ

آیا تعجّب کرده‌‌اید که ذکری (آنچه که با آن به یاد آخرت می‌‌افتید) از پروردگارتان بر مردی از شما نزد شما آمده است تا شما را [از آنچه که شما بر آن هستید، از آنچه که جز شرّ و سوء (بدی) در آن نیست] بیم دهد و تا [از آنچه که فساد شما در آن است] بپرهیزید و راجی به اینکه [از سوی پروردگارتان] به شما رحم شود

- ترجمه سلطانی

آیا تعجّب کرده‌اید که ذکری (پندی) از پروردگارتان بر مردی از شما نزد شما آمده است تا شما را بیم دهد و تا بپرهیزید و راجی به اینکه به شما رحم شود

- ترجمه راستین

آیا تعجب کرده و در نظر شما شگفت‌انگیز است که مردی از خودتان از جانب خدا به یادآوری شما فرستاده شده تا مگر شما را (از عذاب قیامت) بترساند و تا پرهیزکار شوید و باشد که مورد لطف خدا گردید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٤ فَكَذَّبُوهُ فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ فِي الْفُلْكِ وَأَغْرَقْنَا الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا عَمِينَ

پس او را تکذیب کردند پس او و کسانی [از مؤمنین] که با او بودند را در کشتی نجات دادیم و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند را غرق کردیم، زیرا آنان مردمانی کور [بی بصیرت] بودند [و برای آنها بصیرتی باقی نمانده بود تا مترقّب (منتظر) استبصار (بصیرت یافتن) آنها باشیم و آنها را مؤاخذه نکنیم]

- ترجمه سلطانی

پس او را تکذیب کردند پس او و کسانی که با او بودند را در کشتی نجات دادیم و کسانی که آیات ما را تکذیب کردند را غرق کردیم، زیرا آنان مردمانی کور (بی بصیرت) بودند

- ترجمه راستین

پس آن رسول را تکذیب کردند، ما هم او و پیروانش را که با او در کشتی بودند نجات بخشیدیم و آنان را که آیات ما را تکذیب کردند غرق کردیم، که مردمی کوردل بودند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٥ وَإِلَى عَادٍ أَخَاهُمْ هُودًا قَالَ يَاقَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ أَفَلَا تَتَّقُونَ

و نزد عاد برادرشان هود را [فرستادیم، و مراد، اُخُوَّت (برادری) عشیره‌‌ای و قبیله‌‌ای است نه اخوّت دینی]، گفت: ای قوم من، خداوند را بندگی کنید که شما غیر از او خدایی ندارید آیا پس پروا نمی‌‌کنید

- ترجمه سلطانی

و نزد عاد برادرشان هود را (فرستادیم) گفت: ای قوم من، خداوند را بندگی کنید که شما غیر از او خدایی ندارید آیا پس پروا نمی‌کنید

- ترجمه راستین

و به قوم عاد برادرشان (یعنی مردی از آن قوم) هود را فرستادیم، بدانها گفت: ای قوم، خدای یکتا را پرستید که جز او شما را خدایی نیست، آیا پرهیزکار نمی‌شوید؟

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٦ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ

سرانی از قوم او که کفر ورزیده بودند گفتند: همانا ما قطعاً تو را در سفاهت می‌‌بینیم و همانا ما البتّه تو را از دروغگویان می‌‌پنداریم

- ترجمه سلطانی

سرانی از قوم او که کفر ورزیده بودند گفتند: همانا ما قطعاً تو را در سفاهت می‌بینیم و همانا ما البتّه تو را از دروغگویان می‌پنداریم

- ترجمه راستین

مهتران قومش که کافر شدند گفتند: ما تو را سفیه و بی‌خرد می‌یابیم و گمان می‌کنیم که تو سخت از دروغگویان باشی.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٧ قَالَ يَاقَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَكِنِّي رَسُـولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَـمِينَ

گفت: ای قوم من، سفاهتی در من نیست و لکن من رسولی از سوی پروردگار عالمیان هستم

- ترجمه سلطانی

گفت: ای قوم من، سفاهتی در من نیست و لکن من رسولی از سوی پروردگار عالمیان هستم

- ترجمه راستین

پاسخ داد که ای قوم، مرا سفاهتی نیست لیکن من (راستگو و) رسولی از سوی رب العالمینم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٨ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ

که رسالت‌‌های پروردگارم را به شما ابلاغ می‌‌کنم و من برای شما ناصحی (نصیحت کننده‌‌ای) امین هستم

- ترجمه سلطانی

که رسالت‌های پروردگارم را به شما ابلاغ می‌کنم و من برای شما ناصحی (نصیحت کننده‌ای) امین هستم

- ترجمه راستین

پیغام خدایم را به شما می‌رسانم و من برای شما ناصح و خیرخواهی امینم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٦٩ أَوَعَجِبْتُمْ أَن جَاءَكُمْ ذِكْرٌ مِّن رَّبِّكُمْ عَلَى رَجُلٍ مِّنكُمْ لِيُنذِرَكُمْ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ قَوْمِ نُوحٍ وَزَادَكُمْ فِي الْخَلْقِ بَصْطَةً فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ

آیا تعجّب کرده‌‌اید که بر شخصی از شما ذکری از پروردگارتان برای شما آمده است تا شما را انذار کند و به یاد آورید آنوقتی را که بعد از قوم نوح شما را جانشین [آنان] قرار داد و شما را در خلقت بطور گسترده زیاد کرد پس نعمت‌‌های خداوند را یاد کنید تا باشد که رستگار شوید

- ترجمه سلطانی

آیا تعجّب کرده‌اید که بر شخصی از شما ذکری (پندی) از پروردگارتان برای شما آمده است تا شما را انذار کند و به یاد آورید آنوقتی را که بعد از قوم نوح شما را جانشین (آنان) قرار داد و شما را در خلقت بطور گسترده زیاد کرد پس نعمتهای خداوند را یاد کنید تا باشد که رستگار شوید

- ترجمه راستین

آیا تعجب کرده‌اید که مردی از جانب خدا به یادآوری شما فرستاده شده تا شما را (از هول و عذاب قیامت) بترساند؟و متذکر باشید که خدا شما را پس از هلاک قوم نوح جانشین آن گروه کرد و در خلقت (و نعمت) شما بیفزود، پس انواع نعمتهای خدا را به یاد آرید، شاید که رستگار شوید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٠ قَالُوا أَجِئْتَنَا لِنَعْبُدَ اللَّهَ وَحْدَهُ وَنَذَرَ مَا كَانَ يَعْبُدُ آبَاؤُنَا فَأْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ

گفتند: آیا نزد ما آمده‌‌ای تا تنها خداوند را عبادت کنیم و آنچه که پدران ما عبادت می‌‌کردند را ترک کنیم؟ پس آنچه را که به ما وعده می‌‌دهی نزد ما بیاور اگر از راستگویانی

- ترجمه سلطانی

گفتند: آیا نزد ما آمده‌ای تا تنها خداوند را عبادت کنیم و آنچه که پدران ما عبادت می‌کردند را ترک کنیم؟ پس آنچه را که به ما وعده می‌دهی نزد ما بیاور اگر از راستگویانی

- ترجمه راستین

قوم هود گفتند: آیا تو بر آن به سوی ما آمده‌ای که خدا را به یکتایی پرستیم و از بتهایی که پدران ما می‌پرستیدند دست برداریم؟ (این کار نخواهیم کرد) تو اگر راست می‌گویی هر عذابی که به ما وعده می‌دهی زود به انجام رسان.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧١ قَالَ قَدْ وَقَعَ عَلَيْكُم مِّن رَّبِّكُمْ رِجْسٌ وَغَضَبٌ أَتُجَادِلُونَنِي فِي أَسْمَاءٍ سَمَّيْتُمُوهَا أَنتُمْ وَآبَاؤُكُم مَّا نَزَّلَ اللَّهُ بِهَا مِن سُلْطَانٍ فَانتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِينَ

گفت: از پروردگارتان بر شما پلیدی (عذاب) و غضب واقع (مقرّر) شده است آیا با من دربارهٔ اسم‌‌هایی که آنها را شما و پدرانتان نامگذاری کرده‌‌اید مجادله می‌‌کنید {اسم، آنچه است که بر چیز دیگر دلالت می‌‌کند به حیثی که حین دلالت بر مسمّى منظوراً الیه و مقصوداً و محکوماً علیه به چیزی نباشد، چه آن دلالت لفظی یا نقشی یا مفهومی ذهنی یا ذات خارجی باشد یکسان است} خداوند برای آنها سلطانی [یعنی سلطنت یا حجّت و برهانی از این حیثیّت، یعنی مسمّیات و به عنوان منظور بودن آنها تا لوم را (سرزنش) از شما رفع کند و با نظر به آن حجّت، شرک شما را به هر وجهی به توحید مبدّل کند] نازل نکرده است پس منتظر باشید که من هم با شما از منتظران هستم

- ترجمه سلطانی

گفت: از پروردگارتان بر شما پلیدی (عذاب) و غضب واقع (مقرّر) شده است آیا با من دربارهٔ اسم‌هایی که آنها را شما و پدرانتان نامگذاری کرده‌اید مجادله می‌کنید خداوند برای آنها سلطانی (دلیلی) نازل نکرده است پس منتظر باشید که من هم با شما از منتظران هستم

- ترجمه راستین

هود پاسخ داد که (در این صورت) پلیدی و خباثت، و غضب خدایتان بر شما حتم گردید، آیا با من (که شما را به خدای یکتا می‌خوانم) درباره الفاظ بی‌معنی و اسماء بی‌مسمّایی که خود و پدرانتان (بر آن بتان) نهاده‌اید مجادله می‌کنید و حال آنکه خدا در آن بتان هیچ حقیقت و برهانی ننهاده؟پس شما بایستی در انتظار (عذاب خدا) باشید که من نیز با شما انتظار (عذابتان) دارم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٢ فَأَنجَيْنَاهُ وَالَّذِينَ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَقَطَعْنَا دَابِرَ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَمَا كَانُوا مُؤْمِنِينَ

پس او و کسانی که با او [ایمان آورده بودند] را با رحمتی از خود نجات دادیم و دنبالهٔ کسانی که آیات ما را تکذیب کردند قطع کردیم و آنها مؤمن نبودند

- ترجمه سلطانی

پس او و کسانی که با او (ایمان آورده بودند) را با رحمتی از خود نجات دادیم و دنبالهٔ کسانی که آیات ما را تکذیب کردند قطع کردیم و آنها مؤمن نبودند

- ترجمه راستین

پس (موقع عذاب که رسید) ما هود و پیروانش را به رحمت خود (از عذاب) رهانیدیم و آنان که آیات (و رسول) ما را تکذیب کردند و ایمان نیاوردند همه را بنیادشان برانداختیم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٣ وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِـحًا قَالَ يَاقَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُـوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ

و نزد [قوم] ثمود برادرشان صالح را [فرستادیم]، گفت: ای قوم من، خداوند را بندگی کنید که غیر او خدایی ندارید بیّنه‌‌ای از پروردگارتان نزد شما آمده این شتر خداوند برای شما به عنوان نشانه است پس رهایش کنید تا در زمین خداوند بخورد (بچرد) و آن را به بدی مسّ (لمس) نکنید که [در نتیجه] عذابی دردناک شما را فرا خواهد گرفت

- ترجمه سلطانی

و نزد (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من، خداوند را بندگی کنید که غیر او خدایی ندارید بیّنه‌ای از پروردگارتان نزد شما آمده این شتر خداوند برای شما به عنوان نشانه است پس رهایش کنید تا در زمین خداوند بخورد (بچرد) و آن را به بدی مسّ (لمس) نکنید که (در نتیجه) عذابی دردناک شما را فرا خواهد گرفت

- ترجمه راستین

و بر قوم ثمود برادرشان صالح را فرستادیم، گفت: ای قوم، خدای یکتا را پرستید که جز او شما را خدایی نیست، اکنون معجزی واضح و آشکار از طرف خدایتان آمده، این ناقه خداست که شما را آیت و معجزی است بزرگ، او را واگذارید تا در زمین خدا چرا کند و قصد سوئی درباره او مکنید که به عذابی دردناک گرفتار خواهید شد.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٤ وَاذْكُرُوا إِذْ جَعَلَكُمْ خُلَفَاءَ مِن بَعْدِ عَادٍ وَبَوَّأَكُمْ فِي الْأَرْضِ تَتَّخِذُونَ مِن سُهُولِهَا قُصُورًا وَتَنْحِتُونَ الْجِبَالَ بُيُوتًا فَاذْكُرُوا آلَاءَ اللَّهِ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ

و به یاد آورید آنوقتی را که شما را بعد از [قوم] عاد جانشین قرار داد و شما را در زمین مستقرّ ساخت که از قسمت‌‌های هموار آن قصرهایی را برگرفتید و کوه‌‌ها را به عنوان خانه‌‌ها تراشیدید و نعمت‌‌های خداوند را یاد کنید و در زمین فساد کننده نباشید

- ترجمه سلطانی

و به یاد آورید آنوقتی را که شما را بعد از (قوم) عاد جانشین قرار داد و شما را در زمین مستقرّ ساخت که از قسمت‌های هموار آن قصرهایی را برگرفتید و کوه‌ها را به عنوان خانه‌ها تراشیدید و نعمت‌های خداوند را یاد کنید و در زمین فساد کننده نباشید

- ترجمه راستین

متذکر باشید و فراموش نکنید که خدا شما را پس از (هلاک) قوم عاد جانشین اقوام سلف نمود و در زمین منزل داد که از اراضی سهله (خاک نرم) قصرهای عالی و از کوه سخت به تراشیدن سنگ، منزلهای محکم بنا می‌کنید، پس نعمتهای خدا را یاد کنید و در زمین به فساد و تبهکاری برنخیزید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٥ قَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا مِن قَوْمِهِ لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِـمَنْ آمَنَ مِنْهُمْ أَتَعْلَمُونَ أَنَّ صَالِـحًا مُّرْسَلٌ مِّن رَّبِّهِ قَالُوا إِنَّا بِمَا أُرْسِلَ بِهِ مُؤْمِنُونَ

رؤسایی از قوم او که استکبار ورزیده بودند به کسانی که در ضعف نگهداشته شده بودند به کسانی از آنها که ایمان آورده بودند [بطور استهزاء] گفتند آیا می‌‌دانید که صالح از سوی پروردگارش فرستاده شده [مؤمنان در جواب استهزای آنها] گفتند: همانا ما به آنچه که او به آن فرستاده شده مؤمن هستیم

- ترجمه سلطانی

رؤسایی از قوم او که استکبار ورزیده بودند به کسانی که در ضعف نگهداشته شده بودند به کسانی از آنها که ایمان آورده بودند گفتند آیا می‌دانید که صالح از سوی پروردگارش فرستاده شده است (آنان) گفتند: همانا ما به آنچه که او به آن فرستاده شده مؤمن هستیم

- ترجمه راستین

رؤسا و گردنکشان قوم صالح با ضعفا و فقیرانی که به او ایمان آوردند (به تمسخر) گفتند: آیا شما اعتقاد دارید که صالح را خدا به رسالت فرستاده؟مؤمنان جواب دادند: بلی (ما بر این عالم و مطمئنّیم و) ما بی‌هیچ شک به آیینی که او (از طرف خدا) بدان فرستاده شده ایمان داریم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٦ قَالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا إِنَّا بِالَّذِي آمَنتُم بِهِ كَافِرُونَ

کسانی که استکبار ورزیده بودند گفتند: همانا ما به آنچه که شما به آن ایمان آورده‌‌اید کافر هستیم

- ترجمه سلطانی

کسانی که استکبار ورزیده بودند گفتند: همانا ما به آنچه که شما به آن ایمان آورده‌اید کافر هستیم

- ترجمه راستین

گردنکشان بی‌ایمان گفتند: ما هم بی‌هیچ شک به آنچه شما ایمان دارید کافریم.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٧ فَعَقَرُوا النَّاقَةَ وَعَتَوْا عَنْ أَمْرِ رَبِّهِمْ وَقَالُوا يَاصَالِـحُ ائْتِنَا بِمَا تَعِدُنَا إِن كُنتَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ

پس [با تحریک بعضی از آنها و رضایت بعضی، بعضی از آنها] شتر را عقر (پِی کردن، دست و پای شتر را قطع کردن، بسیار زدن شتر، زخمی کردن) کردند و از امر پروردگارشان [بر زبان صالح] سرپیچی کردند و [از روی تجرّی بر پروردگار و رسول او] گفتند: ای صالح اگر از فرستادگان هستی آنچه را که به ما وعده کرده‌‌ای نزد ما بیاور

- ترجمه سلطانی

پس شتر را پی کردند و از امر پروردگارشان سرپیچی کردند و گفتند: ای صالح اگر از فرستادگان هستی آنچه را که به ما وعده کردهای نزد ما بیاور

- ترجمه راستین

آن گاه ناقه صالح را پی کردند و از امر خدای خود سرباز زدند و (با پیغمبرشان صالح از روی تهکّم و تمسخر) گفتند که ای صالح، اگر تو از رسولان خدایی اکنون عذابی که (بر پی کردن ناقه و نافرمانی خدا) ما را وعده کردی بیار.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٨ فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصْبَحُوا فِي دَارِهِمْ جَاثِمِينَ

پس لرزه (زلزله) آنها را فرا گرفت و در خانه‌‌هایشان به رو افتاده (چسبیده به زمین) صبح کردند

- ترجمه سلطانی

پس لرزه (زلزله) آنها را فرا گرفت و در خانه‌هایشان به رو افتاده (مرده) صبح کردند

- ترجمه راستین

پس زلزله‌ای آنها را درگرفت تا آنکه همه در خانه‌های خود از پای درآمدند (برخی مفسرین گفتند: علامات عذاب بر آنها آمد و پس از سه روز هلاک شدند).

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٧٩ فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَاقَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَكِن لَّا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ

و [بعد از آنکه آنها را صریع (بیهوش، به زمین خورده، دارای صرع) دید] از آنها روی گرداند و گفت: ای قوم من، هرآینه رسالت پروردگارم را به شما رساندم و برای شما خیر خواهی کردم و لکن شما خیرخواهان را دوست ندارید

- ترجمه سلطانی

و از آنها روی گرداند و گفت: ای قوم من، هرآینه رسالت پروردگارم را به شما رساندم و برای شما خیر خواهی کردم و لکن شما خیرخواهان را دوست ندارید

- ترجمه راستین

پس (چون علایم عذاب رسید) صالح از آنان روی گردانید (و از ایمان آنها ناامید شد) و گفت: ای قوم، من ابلاغ رسالت از خدای خود نمودم و شما را نصیحت کردم لیکن شما (از جهل و غرور) ناصحان را دوست نمی‌دارید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٠ وَلُوطًا إِذْ قَالَ لِقَوْمِهِ أَتَأْتُونَ الْفَاحِشَةَ مَا سَبَقَكُم بِهَا مِنْ أَحَدٍ مِّنَ الْعَالَـمِينَ

و لوط را [فرستادیم] آنوقت که به قوم خود گفت آیا فاحشه [معهوده (معروفه)] می‌‌آورید [و آن درآمدن به مردان و اعراض از زنان است] احدی از عالمیان به آن از شما پیشی نگرفته است

- ترجمه سلطانی

و لوط را (فرستادیم) آنوقت که به قوم خود گفت آیا فاحشه می‌آورید احدی از عالمیان به آن از شما پیشی نگرفته است

- ترجمه راستین

و لوط را (به رسالت فرستادیم) که به قوم خود گفت: آیا عمل زشتی که پیش از شما هیچ کس بدان مبادرت نکرده به جا می‌آورید؟!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨١ إِنَّكُمْ لَتَأْتُونَ الرِّجَالَ شَهْوَةً مِّن دُونِ النِّسَاءِ بَلْ أَنتُمْ قَوْمٌ مُّسْرِفُونَ

همانا شما به جای زنان به شهوت به مردان در می‌‌آیید؟ بلکه شما قومی اسرافکار هستید (عادل نیستید)

- ترجمه سلطانی

همانا شما به جای زنان به شهوت به مردان در می‌آیید؟ بلکه شما قومی اسرافکار هستید

- ترجمه راستین

شما زنان را ترک کرده و با مردان سخت شهوت می‌رانید!آری شما قومی (در فساد و بزهکاری) اسرافکارید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٢ وَمَا كَانَ جَوَابَ قَوْمِهِ إِلَّا أَن قَالُوا أَخْرِجُوهُم مِّن قَرْيَتِكُمْ إِنَّهُمْ أُنَاسٌ يَتَطَهَّرُونَ

و جواب قوم او جز این نبود که گفتند: آنها را از شهرتان بیرون کنید که آنها مردمانی هستند که [از فواحش و امثال افعال ما] پاکی می‌‌جویند

- ترجمه سلطانی

و جواب قوم او جز این نبود که گفتند: آنها را از شهرتان بیرون کنید که آنها مردمانی هستند که پاکی می‌جویند

- ترجمه راستین

آن قوم، پیغمبر خود لوط را پاسخی ندادند جز آنکه گفتند: او و پیروانش را از شهر بیرون کنید که آنان مردمی هستند که (این کار را پلید دانسته و از آن) تنزه می‌جویند.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٣ فَأَنجَيْنَاهُ وَأَهْلَهُ إِلَّا امْرَأَتَهُ كَانَتْ مِنَ الْغَابِرِينَ

پس [بعد از اتمام حجّت بر آنها] او و اهلش را، جز زن او، نجات دادیم که از جملهٔ بازماندگان بود

- ترجمه سلطانی

پس او و اهلش را جز زن او نجات دادیم که از جملهٔ بازماندگان بود

- ترجمه راستین

ما هم او و اهل بیتش همه را (از بلای قومش) نجات دادیم مگر زن او را که (بی‌ایمان و) از بازماندگان (در عذاب) بود.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٤ وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِم مَّطَرًا فَانظُرْ كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ

و بر آنها بارانی [عجیب از سنگ] باراندیم پس نظر کن سرانجام مجرمین چگونه بود

- ترجمه سلطانی

و بر آنها بارانی باراندیم پس نظر کن سرانجام مجرمین چگونه بود

- ترجمه راستین

و بر آن قوم بارانی (از سنگریزه) فرو باریدیم، بنگر که مآل کار بدکاران چیست.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٥ وَإِلَى مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا قَالَ يَاقَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ فَأَوْفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ

و برادر آنها شعیب را به سوی مدین [فرستادیم] گفت: ای قوم من، خداوند را بندگی کنید که غیر از او خدایی ندارید بیّنه‌‌ای از پروردگارتان نزد شما آمده است پس پیمانه و ترازو را وفا کنید [یعنی به تمامی بدهید] و از مردم از چیزهایشان نکاهید و در زمین بعد از اصلاح آن فساد نکنید آن [مذکور از ایفاء (به تمامی اداء کردن) و ترک بَخس (کاستن از ترازو) و افساد] برای شما بهتر است اگر مؤمن (معتقد به خداوند و آخرت) می‌‌باشید

- ترجمه سلطانی

و برادر آنها شعیب را به سوی مدین (فرستادیم) گفت: ای قوم من، خداوند را بندگی کنید که غیر از او خدایی ندارید بیّنه‌ای از پروردگارتان نزد شما آمده است پس پیمانه و ترازو را وفا کنید (به تمامی بدهید) و از مردم از چیزهایشان نکاهید و در زمین بعد از اصلاح آن فساد نکنید آن برای شما بهتر است اگر مؤمن می‌باشید

- ترجمه راستین

و به اهل مدین برادر آنها شعیب را فرستادیم، گفت: ای قوم، خدای یکتا را بپرستید که شما را جز او خدایی نیست، اکنون از جانب پروردگارتان بر شما برهانی روشن آمد پس در سنجش، کیل و وزن را تمام دهید و به مردم کم‌فروشی نکنید، و در زمین پس از نظم و اصلاح آن (با آمدن قوانین آسمانی) ، به فساد برنخیزید. این کار (یعنی خدا را به یگانگی پرستیدن و با خلق به عدالت کوشیدن و در وزن خیانت نکردن) برای شما بسیار بهتر است اگر (به خدا و روز قیامت) ایمان دارید.

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٦ وَلَا تَقْعُدُوا بِكُلِّ صِرَاطٍ تُوعِدُونَ وَتَصُدُّونَ عَن سَبِيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَتَبْغُونَهَا عِوَجًا وَاذْكُرُوا إِذْ كُنتُمْ قَلِيلًا فَكَثَّرَكُمْ وَانظُرُوا كَيْفَ كَانَ عَاقِبَةُ الْمُفْسِدِينَ

و بر سر هر راهی ننشینید که [مردمان را] از راه خدا بهراسانید و کسی که به او (خداوند) ایمان آورده را باز دارید [یعنی کسی که به خداوند یقین کرده است را از راه خدا که همان قبول نبوّت با بیعت عامّه است صدّ کنید یا کسی که با قبول دعوت عامّه و با بیعت نبوی به خداوند ایمان آورده را از راه خدا که همان قبول ولایت با بیعت خاصّه است صدّ کنید] و آن را کج بخواهید [یعنی شُبهه‌‌ای برای اعوجاج طلب کنید تا آن را بر خلق ظاهر سازید] و به یاد آورید آنوقتی را که شما اندک بودید و [جمعیّت] شما را انبوه کرد و نظر کنید که عاقبت مفسدان چگونه بوده است

- ترجمه سلطانی

و بر سر هر راهی ننشینید که (مردمان را) از راه خدا بهراسانید و کسی که به او (خداوند) ایمان آورده را باز دارید و آن را کج بخواهید و به یاد آورید آنوقتی را که شما اندک بودید و (جمعیّت) شما را انبوه کرد و نظر کنید که عاقبت مفسدان که چگونه بوده است

- ترجمه راستین

و به هر طریق در کمین گمراه کردن خلق و ترسانیدن و بازداشتن مردم با ایمان از راه خدا منشینید و راه خدا را کج مجویید (و آن را وارونه جلوه مدهید) و به یاد آرید زمانی را که عده قلیلی بودید (و دشمنانتان بسیار) و خدا بر عده شما افزود، و بنگرید عاقبت حال مفسدان چگونه بود!

- ترجمه الهی قمشه‌ای

٨٧ وَإِن كَانَ طَائِفَةٌ مِّنكُمْ آمَنُوا بِالَّذِي أُرْسِلْتُ بِهِ وَطَائِفَةٌ لَّمْ يُؤْمِنُوا فَاصْبِرُوا حَتَّى يَحْكُمَ اللَّهُ بَيْنَنَا وَهُوَ خَيْرُ الْحَاكِمِينَ

و اگر طایفه‌‌ای (گروهی) از شما به آنچه که من به آن فرستاده شده‌‌ام ایمان آورده‌‌اند و طایفه‌‌ای ایمان نیاورده‌‌اند پس صبر کنید تا آنکه خداوند بین ما حکم کند و او بهترین حکم کنندگان است

- ترجمه سلطانی

و اگر گروهی از شما به آنچه که من به آن فرستاده شده‌ام ایمان آورده‌اند و طایفه‌ای ایمان نیاورده‌اند پس صبر کنید تا آنکه خداوند بین ما حکم کند و او بهترین حکم کنندگان است.

- ترجمه راستین

و اگر به آنچه من از طرف خدا مأمور به تبلیغ آن شده‌ام گروهی ایمان آوردند و گروهی ایمان نیاوردند (و به خصومت برخاستند) شما مؤمنان که ایمان آورده‌اید صبر پیشه کنید تا خدا میان ما و آنها داوری کند که او بهترین داوران است.

- ترجمه الهی قمشه‌ای